بسم الله الرحمن الرحیم
عنوان:
حسابداری وقف و موقوفات
تعریف وقف
وقف در لغت به معنی ایستادن، فرونشاندن و حبس کردن مال برای کارهای نیک آمده است؛ و در اصطلاح، تحبیس و تلبیس مال را وقف گویند. بنابراین، عقد وقف عقدی است که به موجب آن فردی عین مال خود را تحبیس کند، و منافع آن را جهت صرف در راه هایی که مشخص می کند، رها نماید.
وقف عملی حقوقی است که به موجب آن شخصی اعم از حقیقی یا حقوقی عین مالی را از مالکیت خود خارج کرده و از هرگونه نقل و انتقال اعم از نقل و انتقالهای اداری مانند اقسام معاملات و نقل و انتقالهای قهری مانند توارث و سایر تصرفات به طور کامل مصون نگاه میدارد و منافع آن را در راههای خداپسندانه و امور خیریه به طور دائم به جریان می اندازد تا افراد محدود و معین و نامحدود و غیر معین به صورت بلا عوض از آن منافع بهره مند شوند.
وقف تنها منحصر به اسلام نیست و حتی دین یهود نیز به آن توصیه نموده است. در زبان عبری از وقف به عنوان واژه مقدس "برای خداوند" یاد شده است و از آن به عنوان یکی از راه های مهم برای آمرزش روز آخرت یاد شده است .
از همین رو است که در بسیاری از کشورهای غربی صندوق های وقفی به سرعت در حال رشد هستند.
انواع استفاده از عین موقوفه
1) وقف انتفاع: وقفی است که در آن نظر واقف از وقف، استفاده موقوف علیه از عین وقف باشد نه تحصیل درآمد. مانند احداث مسجد، مدرسه و بیمارستان.
2) وقف منفعت: وقفی است که در آن نظر واقف از وقف، تحصیل درآمد و منفعت به منظور مصرف معینی باشد. مانند وقف املاک و اراضی برای کسب درآمد و صرف آن برای اجرای نیات واقف از جمله کمک به ایتام و مستمندان
انواع وقف و مصارف آن
موقوفات معلوم المصرف: موقوفاتی است که واقف برای مصرف مازاد درآمد برهزینه موقوفه ترتیب خاصی معین کرده باشد.
موقوفات مجهول المصرف: موقوفاتی است که به علت فقدان یا از بین رفتن قسمتی از وقفنامه و یا اجمال و ابهام عبارات وقفنامه، نوع مصرف مازاد درآمد برهزینه آن مشخص نمی باشد. مصرف مازاد درآمد بر هزینه این موقوفات مشابه موقوفات مطلقه با نظر متولی انجام می شود.
موقوفات متعذرالمصرف: موقوفاتی که طبق وقفنامه مسیر مصرف مازاد درآمد برهزینه آن معین و مشخص است اما اجرای نیت واقف به دلیل شرایط حاکم از قبیل فراهم نبودن وسایل یا انتفاء موضوع یا عدم احتیاج به مصرف و… امکان پذیر نباشد و در اجرای آن عذر وجود داشته باشد.
موقوفات مطلقه: موقوفاتی است که واقف مازاد درآمد برهزینه را برای احسان، خیرات و بریات، بدون قید و وصف اختصاص داده باشد و نحوه مصرف توسط متولی تعیین می شود.
ارکان وقف
* ارکان وقف عبارتند از طرفین وقف، مال موقوف(عین موقوفه) و متولی.
وقف کننده را واقف و کسانی که وقف برای استفاده آن ها صورت می پذیرد را موقوف علیهم و مورد وقف را عین موقوفه گویند. در عقد وقف نیز همانند سایر عقود واقف باید عاقل و بالغ باشد، عقد وقف را از روی اختیار و با قصد انجام داده باشد و همچنین سفیه و مفلس نباشد .
* دیگر رکن وقف، تولیت موقوفه است. معنای لغوی متولی "سرپرست املاک موقوفه، ولایت دارنده و مباشر" است.
* بر اساس ماده 58 قانون مدنی " فقط وقف مالی جایز است که با بقا عین بتوان از آن منتفع شد، اعم از این که منقول باشد یا غیر منقول، مشاع باشد یا مفروز". در مورد هزینه های عین موقوفه هم باید گفت اگر عین موقوفه نیاز به تعمیر یا مرمت و اصلاح داشته باشد و واقف محل درآمدی بر این امور تعیین نکرده باشد اگر عین موقوفه منفعتی داشته باشد از آن طریق هزینه های مربوط تامین می شود و اگر منفعتی نداشته باشد فروش قسمتی از موقوفه برای حفظ بقای مقدار دیگر آن جایز است.
* واقف می تواند در هنگام عقد وقف، شخصی را به عنوان متولی وقف بگمارد. بنابراین، میزان کارایی و اثربخشی اداره وقف تا حد زیادی متاثر از توان متولی خواهد بود.
* با این وصف به نظر می رسد سازمان اوقاف به عنوان نماینده حاکم شرعی وظیفه خود می داند علاوه بر توجیه واقفان قبل از انشای وقف، نسبت به آموزش، آزمون و ارزیابی متولیان براساس یافته های علمی و فنی قابل اعمال در مدیریت موقوفات اقدام نماید، تا افرادی به مدیریت اموال موقوفه گماشته شوند.
وظایف مدیر موقوفه
الف. نگهداری اصل موقوفه
* 1) عمران موقوفه و حفظ بقای آن
* 2) نوسازی و در صورت لزوم تجدید بنای آن
* 3) دفاع از حقوق موقوفه و جلوگیری از تجاوز به املاک آن
ب. درآمدزایی املاک موقوفه و وصول عواید آن
* 1) واگذاری املاک به اجاره به منظور تحصیل منافع
* 2) تنظیم اسناد اجاره و تجدید آنها
* 3) تجدید نظر در مال الاجاره و افزایش منطقی آن
* 4) وصول مستمر و بموقع عواید موقوفه
وجوه موقوفه
به وجوهی که قرار است تحت شرایط مشخصی که واقف معین می کند درامد حاصل از سرمایه گذاری این وجوه برای مقاصد معینی به مصرف برسد وجوه موقوفه گویند
وجوه موقوفه به دو دسته قابل مصرف وغیر قابل مصرف تقسیم می شود.
1)وجوه موقوفه قابل مصرف به درآمدها ودارائیهایی اطلاق می شود که طبق ضوابط معینی برای نیل به اهداف مشخصی قابل مصرف است.وجوهی که از طرف اشخاص حقیقی وحقوقی جهت پرداخت کمکها اعانات وتامین هزینه بورسهای تحصیلی وغیره در اختیار موسسات غیر انتفاعی قرار می گیرد از جمله وجوه موقوفه قابل مصرف هستند.
2)وجوه موقوفه غیر قابل مصرف به منابعی اطلاق می شود که اصل آن غیر قابل مصرف است لیکن درآمدهای حاصل از سرمایه گذاری این گونه وجوه بر طبق ظوابطی که واقف معین می کند برای مقاصد معین به مصرف می رسد.
الف)زمانی اصل موقوفه ها شامل دارائیهایغیر پولی است که به همراه تورم توان بازیابی خود را دارد.که بهتر است برای این موارد یک گروه حساب که صرفا شامل یک سیستم حسابداری مناسب که بتواند اطلاعات موقوفه را در آن گرد اوری ثبت طبقه بندی وتلخیص کرد استفاده نمود.
ب)در مواردی اصل موقوفه نیز دارائی پولی است که در این حال بهتر است از مبنای مناسب دیگرو روشهایی برای جلوگیری از کاهش اصل سرمایه نظیراستفاده از تکنیکهایی برای تعدیل از بابت تورم سرمایه اسمی(به منظور کاهش مبلغ قابل هزینه کردن با ذکر محدودیت در توزیع وجوه در بخش مازاد انباشته) ویا سرمایه گذاری در سهام کم ریسک واوراق مشارکت استفاده نمود.
سایر تعاریف
دارایی نماء: دارایی متعلق به سازمان است که از محل عواید موقوفات خریداری یا ایجاد شده و یا در زمان وقف به همراه دارایی عین موقوفه وقف شده باشد، و شرط حبس عین مال در مورد این دارایی ها برقرار نبوده ولی در حکم وقف است.
حق التقدیمی: مبلغ دریافتی یا دریافتنی و یا معادل آن است که هنگام اجاره اراضی و مستغلات موقوفه ای و یا هنگام تغییر کاربری آن و سایر تغییرات موضوع مورد اجاره تعیین می گردد.
اجزای صورتهای مالی موقوفات
* صورت وضعیت مالی؛
* صورت عملکرد مالی؛
* صورت تغییرات در حقوق موقوفات؛
* صورت خالص درآمد قابل تخصیص به نیات واقفین؛
* صورت جریان وجوه نقد؛
* یادداشتهای پیوست.
مبنای حسابداری
به استثنای اطلاعات مربوط بهجریانهای نقدیواجارههایشهریمربوطبهحق التقدیمی هایاراضیشهری، صورتهای مالیسازمان برمبنای تعهدی تهیهمی شود.
در مبنای تعهدی ، معاملات و سایر رویدادها در زمان وقوع (و نه در زمان دریافت یا پرداخت وجه نقد) شناسایی و در اسناد و مدارک حسابداری ثبت می شود و در صورتهای مالی دوره های مربوط انعکاس می یابد.
اندازه گیری اولیه دارایی عین موقوفه
از آنجا که بابت تحصیل دارایی های عین موقوفه واجد شرایط شناخت، هیچ گونه مابه ازایی پرداخت نشده است و هیچ تعهدی بابت تحصیل آن ایجاد نمی گردد، اندازه گیری اولیه این دارایی ها به شرح زیر می باشد:
* زمین و ساختمان دارایی های عین موقوفه به ارزش منصفانه تاریخ وقف و در صورت عدم امکان تعیین ارزش منصفانه تاریخ وقف به ارزش منصفانه تاریخ شناسایی، اندازه گیری می شود.
* ماشین آلات و تجهیزات به ارزش منصفانه که معمولاً از طریق ارزیابی تعیین می شود. چنانچه به دلیل ماهیت تخصصی ماشین آلات و تجهیزات شواهدی درخصوص ارزش منصفانه آنها وجود نداشته باشد،آن اقلام به بهای جایگزینی مستهلک شده ارزیابی می شود.
* اوراق سرمایه ای سریع المعامله به ارزش بازار.
* سایر اوراق بهادار به ارزشهای برآوردی ، با توجه به ویژگیهایی مانند نسبت قیمت به عایدی هر سهم ، بازده نقدی و نرخ رشد مورد انتظار اوراق بهادار واحدهای تجاری مشابه .
* داراییهای نامشهود به ارزش منصفانه که :
* 1. برمبنای قیمتهای بازار فعال تعیین می شود، یا
* 2. در صورت نبود بازار فعال ، برمبنای ارزش های توافقی تعیین می شود.
* هرگونه مخارج مرتبط مستقیم یا غیرمستقیمی که برای رساندن دارایی به وضعیت قابل بهره برداری تحمل می شود، به بهای تمام شده دارایی منظور می شود.
انعکاس دارایی در صورتهای مالی
دارایی های ثابت مشهود و نامشهود باید به یکی از دو روش "بهای تمام شده" یا "مبلغ تجدید ارزیابی" اندازه گیری و در صورتهای مالی شناسایی شود. هر یک از رویه های انتخاب شده باید در مورد تمام اقلام یک طبقه به کارگرفتهشود.
* روش بهای تمام شده
دارایی ثابت مشهود پس از شناخت باید به مبلغ دفتری یعنی بهای تمام شده پس ازکسرهرگونهاستهلاکانباشتهوکاهشارزشانباشته،منعکسشود.
برکناری، فروش و واگذاری حق استفاده از دارایی
دارایی عین موقوفه، صرفاً با تحقق یکی از شرایط زیر قابل فروش یا برکناری است:
الف) در شرایطی که بیم خرابی در دارایی عین موقوفه به نحوی وجود دارد که در صورت عدم فروش آن، ارزش دارایی کاهش بااهمیتی پیدا خواهد کرد؛
ب) در شرایطی که امکان استفاده از دارایی عین موقوفه به سبب وجود خرابی در بخشی از آن میسر نباشد؛
ج) در شرایطی که اختلاف شدیدی بین موقوف علیهم رخ دهد به نحوی که احتمال تلف شدن نفوس یا اموال وجود داشته باشد و مشکل صرفاً با فروش یا تبدیل موقوفه حل شود.
انواع درآمد های موقوفاتی
درآمد سازمان شامل گروههای زیر است:
* الف- درآمد ناشی از واگذاری و فروش کالا؛
* ب – درآمد ناشی از ارائه خدمات؛
* پ- درآمد ناشی از حق استفاده دیگران از دارایی ها.
درآمدها
الف) درآمد ناشی از واگذاری و فروش کالا
وجوه دریافتی یا دریافتنی ناشی از واگذاری دارایی به عنوان درآمد دوره و 95 درصد ارزش دفتری آن به عنوان هزینه دوره شناسایی می گردد.
درآمد ناشی از واگذاری جاقبر در هنگام قطعیت واگذاری آن، شناسایی و مبلغ دفتری مرتبط با آن به حساب هزینه منظور می شود.
ب) درآمد ناشی از ارائه خدمات
ارزش منصفانه مبالغ دریافتی یا دریافتنی ناشی از ارائه خدمات به خارج از سازمان (مانندحق انتقال، تفکیک و تجمیع اراضی و مستغلات و حق النقشه) به عنوان درآمدهای غیرعملیاتی شناسایی و منعکس می شود.
ج) درآمد ناشی ازحق استفاده دیگران از دارایی ها
* اجاره بها
* اجاره دریافتی از اراضی و مستغلات عین موقوفه با توجه به اینکه مالکیت عین موقوفه دراین نوع اجاره ها به مستاجر منتقل نمی شود، همواره اجاره عملیاتی تلقی خواهد شد.
* مبالغ دریافتی و دریافتنی و یا معادل آن بابت استفاده دیگران از دارایی های واگذار شده به جز حق التقدیمی به عنوان "درآمد اجاره" تلقی و گزارش می شود.
* با توجه به عدم شمول مقررات مربوط به دارایی های وقفی بر دارایی های نماء، اجاره دارایی های نماء مطابق استاندارد حسابداری شماره 21 ایران می تواند از نوع اجاره عملیاتی یا سرمایه ای باشد.
* اجاره اراضی شهری که از بابت آن حق التقدیمی دریافت شده است، باتوجه به کم اهمیت بودن ارقام اجاره و عدم فزونی منافع بر هزینه تهیه اطلاعات، در هنگام وصول شناسایی می شود.
نحوه سرمایه گذاری
بطور کلی اعضاء هیات مدیره یک بنیاد خیریه و موقوفه بایستی وظایفشان از جمله:
وظیفه سرمایه گذاری را با یک مراقبت خاص ومحتاطانه که یک شخص محتاط در همان موقعیت وتحت همان شرایط انجام می داد به انجام رسانند.
قوانین متعددی بر سرمایه گذاری دارائیهای موقوفه حاکم است از جمله قانون مدیریت یکپارچه وهماهنگ حساب مستقل های خیریه ها قانون هماهنگ سرمایه گذاری محتاطانه وسومین ویرایش اوقاف وامور خیریه که همگی مفاهیم تئوری مدرن پرتفوی را شامل می شوند.
در قالب تئوری پرتفوی خط ومشی سرمایه گذاری محتاطانه مبتنی بر متنوع کردن دارائیها داشتن شاخصهای عملکرد بلند مدت واهمیت بازده کل بر روی پرتفوی سرمایه گذاری می باشد.
در مواردی غیر از آنهائی که واقف واهداء کننده درصد ویا مقدار مشخصی را بتوان به صورت دوره ای هزینه نمود متولی اوقاف مسول تعیین میزان مبلغی که می توان هزینه نمود را بر عهد دارد.
در این گونه موارد هیات امناء بایستی به طورمنطقی نیازهای کوتاه وبلند مدت موقوفه را به منظور طی طریق کردن اهداف وقف نیازهای مالی فعلی واتی پیش بینی شده وکل بازده مد نظر بر روی کل سرمایه گذاری ها با توجه به تورم ووضعیت عمومی اقتصادی را به انجام رساند.
در موادی غیر از آنهائی که صاحب وقف وموضوع وقف چنین اجازه ای را بدهد بنیاد خیریه نبایستی به میزانی هزینه کند که ارزش حساب مستقل به زیر ارزش اسمی وتاریخی موضوع وقف شود.
عملکرد موقوفه در زمان ورشکستگی
ورشکستگی نمی تواند منجر به توقف یک بنیاد شود همچنان که از اسمش بر می آید.به عنوان یک قاعده کلی مقدار مبلغ اصل موقوفه قابل دسترس برای پرداخت به طلبکاران نمی باشد وهمچنین نمی تواند به هر طریقی خرج شود وبه مصرف رسد مگر اینکه دادگاهی مجوز هزینه وپرداخت را تحت شرایط غیر مترقبه صادر کند.
تفاوت غرب و اسلام
* یکی از وجوه افتراق اساسی مبانی اداره وقف در غرب و کشورهای اسلامی در روشی نهفته است که برای ماندگاری وقف به کار می برند، بدین ترتیب که در کشورهای اسلامی ماندگاری وقف را در حفظ صورت فیزیکی موقوفه جستجو می کنند و حال آن که در غرب حفظ ارزش اقتصادی موقوفه و تحصیل حداکثر منفعت ممکن در هر شکلی (البته در جهت تحقق اهداف خاص وقف) را ملاک عمل قرار می دهند. در این راه، برای حفظ اصالت و ماندگاری وقف، توجه خاصی به ایجاد شخصیت مستقل برای وقف می کنند و یا این که آن را به یک شخصیت مستقل حقوقی دایمی وصل می کنند.
* بدین ترتیب در کشورهای اسلامی، وقف دارایی سیالی همچون پولی با اشکال مواجه است، درصورتی که در غرب با رفع ممنوعیت وقف چنین اموالی، آن ها را در صندوق های مالی خاصی (صندوق های وقفی) به کار می گیرند و با استخدام مدیران مالی توانمند، ضمن ارائه خدمات ازشمند اجتماعی و فرهنگی و … ارزش اموال وقف شده را حفظ کرده و پیوسته بدان می افزایند؛ بدین صورت، نهادی دایمی و خودگردان را در جامعه به وجود آورده اند.
* گسترش سنت وقف و تاسیس بنیادهای وقفی در تمام زمینه های مورد نیاز کشور به گونه ای که رستگاری علمی، پژوهشی، فرهنگی و اجتماعی را به دنبال داشته باشد، نیاز به بهره مندی از تجارب مفید و ارزنده دیگران در این زمینه است.
* در مدیریت صندوق های وقفی گرایش به حفظ ارزش واقعی و حمایت از آن است؛ با عین مال کاری ندارند، بلکه در پی حفظ ارزش آن اند. به نظر می رسد در این مورد وضعیت وقف در ایران، تفاوت عمده ای باجهان دارد.
* در فقه شیعه، تاکید بر حفظ مال بیشتر است و تبدیل دارایی های متعلق به وقف دشوار است، درحالی که اگر اجازه تبدیل داده نشود، ارزش دارایی ها در طول زمان قابل حفظ نیست. بدین ترتیب، به نظر می رسد یکی از وجوه افتراق اساسی بین اداره وقف در غرب و کشور ما در روشی نهفته است که برای ماندگاری وقف اعمال می شود.
* در کشور ما و نیز بسیاری از کشورهای اسلامی، ماندگاری وقف را در حفظ ارزش اقتصادی موقوفه و تحصیل حداکثر منفعت از ارزش های اقتصادی آن نمی دانند، و بیشتر به حفظ عین دارایی علاقه مندند؛ درحالی که رسیدن به نرخ بازدهی که علاوه بر مصارف، نرخ تورم را نیز پوشش دهد یکی از اهداف صندوق های وقفی به شمار می رود.
* نکته دیگر به نوع دارایی های وقفی مربوط می شود. عمده دارایی های صندوق های وقفی، دارایی های مالی است. موسسات وقفی در بازار سرمایه کشورها فعال اند و در بیشتر کشورها درصد عمده ای از اوراق بهادار مورد معامله در بورس ها، متعلق به صندوق های وقفی است. این درحالی است که در ایران وقف دارایی های مالی از جمله پول پذیرفته نیست.
* در صندوق های وقفی بر شخصیت حقوقی رسمی غیردولتی تاکید بسیار شده است. این وضعیت به آن ها اجازه می دهد که از نظر مالی خودگردان باشند و همچون سایر نهادهای مالی، توسط کارشناسان و متخصصان مالی اداره شوند و با ارائه گزارش های مالی مستند و مبتنی بر استانداردهای مالی، شفاف باشند. به علاوه، وقف ها نظارت کامل دولت بر نحوه عمل خود و رعایت اهداف واقف را می پذیرند .
وضعیت اداره موقوفات در ایران
به طور کلی موقوفات کشور در حال حاضر به سه گونه اداره می شوند:
الف ـ موقوفات متصرفی: این دسته از موقوفات مستقیماً زیرنظر سازمان اوقاف و امور خیریه اداره می شوند.
ب ـ موقوفات غیرمتصرفی: این دسته از موقوفات دارای متولی بوده و به طور مستقل اداره می شوند، ولی سازمان اوقاف نظارت قانونی بر کار آن ها داشته و آن ها موظف اند گزارش عملکرد خود را مرتباً به سازمان اوقاف ارسال دارند.
ج ـ موقوفات مستقل: این دسته از موقوفات مستقیماً زیرنظر ولی فقیه می باشند، به طوری که ولی فقیه نماینده ای را به عنوان متولی بر آن ها منصوب می کند. این دسته از موقوفات خارج از حوزه نظارت سازمان اوقاف و امور خیریه است. موقوفات آستان قدس رضوی و یا حضرت عبدالعظیم حسنی و یا مسجد امام خمینی تهران نمونه هایی از این دسته اند.
ارزش دلار تاریخی وقف
ارزش دلار تاریخی مجموعه تمامی پرداخت ها ومشارکت ها است که از ابتدای تشکیل حساب مستقل وقف تا به امروز بدون هر گونه تعدیلی برای عملکرد سرمایه گذاری تورم ویا سایر فاکتورها می باشد.
* به عنوان یک قاعده کلی هیات امناء نمی تواند در خصوص یک موقوفه ای که به زیر ارزش دلار تاریخی خود کاهش یافته است اجازه خرج کرد وهزینه را بدهد.
* هر چند بسیاری از حقوق دانان به این دیدگاه در خصوص در آمد معمول(از قبیل سود سهام وبهره واجاره وحق امتیاز) اعتقادی نداشته ومعتقدند تا جایی که هیات امنا ء این پرداخت ها وهزینه ها را محتاطانه ارزیابی وبه عنوان کاهش اصل تلقی نمی کنند می تواند به مصرف برسد.
* بنیاد ها ی خصوصی می بایست همواره 5 % مالیات تکلیفی را پرداخت کنند هر چند که اصل موقوفه به کمتر از ارزش دلار تاریخی خود کاهش یابد.
معافیت مالیاتی
* آن قسمت از درآمد موقوفات عام که در دوره مالی مربوط به تحصیل درآمد به مصرف نرسیده باشد، حداکثر ظرف یکسال پس از انقضای سال مالی تحصیل درآمد نیز می تواند مصرف شود.
* در غیر این صورت مانده مصرف نشده طبق مقررات مربوط مشمول مالیات خواهد بود. مگر اینکه قبل از انقضای مدت یاد شده، لزوم نگهداری برای یکسال دیگر حسب مورد به تایید سازمان اوقاف و امور خیریه رسیده و مراتب به اداره امور مالیاتی ذی ربط و یا سازمان امور مالیاتی کشور اعلام شده باشد.
* براین اساس تاریخ انقضای یک سال یا مدت تمدیدی بر حسب مورد، تاریخ سررسید پرداخت مالیات مبدا و مرور زمان برای مطالبه مالیات خواهد بود.
* همچنین مانده مصرف نشده درآمد یاد شده به درآمد مشمول مالیات عملکرد آخرین سال تمدید شده اضافه و مبنای محاسبه مالیات قرار می گیرد.
* پرداخت های وقف در همه کشورها کاهنده مالیات است، یعنی دولت ها می پذیرند که معادل دارایی های تخصیص یافته واقف به موضوع وقف، مالیات وی را کاهش دهند.
مالیات موقوفات در ایران :
درآمد ناشی از دریافت موقوفات طبق قانون مالیاتهای مستقیم مصوب سال 1380 بر اساس ماده های زیر قابل محاسبه است :
ماده 119 و 131- درآمد نقدی و یا غیرنقدی که شخص حقیقی یا حقوقی به صورت بلاعوض و یا از طریق معاملات محاباتی و یا به عنوان جایزه یا هر عنوان دیگر از این قبیل تحصیل می نماید مشمول مالیات اتفاقی به نرخ مقرر درزیر است:
تامیزان سی میلیون ریال به نرخ 15% سالانه
تامیزان صد میلیون ریال نسبت به مازاد سی میلیون ریال به نرخ 20% سالانه
تامیزان دویست و پنجاه میلیونریال نسبت به مازاد یکصد میلیون ریال 25% سالانه
تامیزان یک میلیارد ریال نسبت به مازاد دویست و پنجاه میلیون ریال به نرخ 30% سالانه
نسبت به مازاد یک میلیارد ریال به نرخ 35% سالانه
آن قسمت از درآمد موقوفات عام که طبق موازین شرعی به مصرف اموری از قبیل تبلیغات اسلامی، تحقیقات فرهنگی، علمی، دینی، فنی، اختراعات، اکتشافات، تعلیم و تربیت، بهداشت و درمان، بنا و تعمیر نگهداری مساجد و مصلاها و حوزه های علمیه و مدارس علوم اسلامی و مدارس و دانشگاه های دولتی، مراسم تعزیه و اطعام، تعمیر آثار باستانی، امور عمرانی و آبادانی، هزینه یا وام تحصیلی دانش آموزان ودانشجویان، کمک به مستضعفان و آسیب دیدگان حوادث ناشی از سیل، زلزله، آتش سوزی، جنگ و حوادث غیرمترقبه دیگر برسد، مشروط براین که درآمد و هزینه های مزبور به تایید سازمان اوقاف و امور خیریه رسیده باشد.
* کمک ها وهدایای دریافتی نقدی وغیرنقدی موسسات خیریه و عام المنفعه که به ثبت رسیده اند، مشروط برآن که به موجب اساسنامه درآمد آنها صرف امور مذکور دربند قبل این ماده شود وسازمان امور مالیاتی کشور بردرآمد و هزینه آنها نظارت کند،
* موقوفات و کمک ها و هدایای دریافتی نقدی و غیرنقدی انجمن ها و هیات های مذهبی مربوط به اقلیت های دینی مذکور در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مشروط براین که رسمیت آنها به تصویب وزارت کشور برسد.
مدل مالی
* مدل مالی دو نوع اوراق بهادار اسلامی ارائه شده است.
* نوع اول اوراق بهادار مبتنی بر عقد مشارکت بوده و جهت رفع نیازهای تامین مالی سازمان ها و نهادهای مرتبط با وقف مانند سازمان اوقاف و امور خیریه طراحی شده است. دارندگان این نوع اوارق همانند سایر انواع اوراق مشارکت از سود علی الحساب برخوردار خواهند شد.
* نوع دوم اوراق بهادار طراحی شده از نوع اوراق (صکوک) غیر سرمایه گذاری است. این نوع اوراق که به عنوان اوراق وقف نامگذاری شده است تنها جهت کمک به گسترش فرهنگ وقف و جمع آوری وجوه نقد سرمایه گذاران خرد و استفاده از آن ها برای اجرای پروژه یا طرح های غیر انتفاعی طراحی شده است. این گونه اوراق هیچ سود پرداختی نداشته و تنها به دارندگان آن این امکان را فراهم می سازد که با وجوه اندک بتوانند در کارهای نیک مشارکت سازنده داشته باشند.
ارزش اقتصادی
* . هر طرح یا پروژه دارای سرمایه گذاری اولیه یا هزینه اولیه است که در اینجا برابر با ارزش اقتصادی املاک یا اموال وقفی است . از طرفی در هر پروژه عایدات یا درامدها در طول زمان به وقوع میپیوندند که این درامدها در بحث وقف همان عایداتی است که در راه خدا هزینه میگردد.
* شخصی که اموال یا املاکی را در راه خدا وقف میکند از دو مطلوبیت متفاوت برخوردار میگردد. مطوبیت اول شامل ذات عمل بخشش است و مطلوبیت دیگر لذتی است که فرد در مشاهده نتیجه عمل نیک خود میبیند.
یعنی:
TU=TU(P0 , Rt)
مطلوبیت کل حاصل از وقف اموال یا املاک برای افراد TU
ارزش اولیه یا سرمایه گذاری اولیه P0
عایدات خالص یا درامد خالص سالانه در سال tR t
معمولا اموال وقفی دارای طول عمر مشخص هستند درحالیکه املاک وقفی طول عمر بینهایت دارند . هرگاه بتوان نرخ تنزیلی y)) برای این مساله تعریف نمود میتوان ارزش فعلی خالص و نسبت هزینه به فایده اوقاف را به صورت زیر به دست اورد:
NPV=R0 + R1 /(1+y) + R2/ (1+y)2 + … + Rn / (1+y)n
P_B/P_C B / C =
R0 = P0
ارزش فعلی عایدات PB
ارزش فعلی هزینه ها PC
در این گزارش به دلیل عدم دسترسی به ارزش واقعی یا اقتصادی اموال یا املاک وقفی از ترکیب در شاخص اقتصاد مهندسی استفاده میکنیم و ارزش اموال و املاک را با توجه به درامد خالص سالانه ان به دست می اوریم گفتنی است که ارزش برآورد شده مربوط به موقوفات متصرفی منفعت می باشد.
مباحث تئوریک:چنانکه در مباحث قبل گفته شد
NPV = ∑_(t=0)^n▒R_t/(1+r)^t
NPV ارزش فعلی خالص
Rtعایدات خالص سالانه
rنرخ تنزیل درحالتیکه تورم صفر باشد
nدوره زمانی پروژه
چون طول عمر اموال و املاک وقفی بسان ایجاد یک پروژه سرمایه گذاری با طول عمر بی نهایت است از این رو خواهیم داشت:
NPV = ∑_(t=0)^∞▒R_t/(1+r)^t
یکی از فاکتورهای ارزش فعلی خالص() سرمایه گذاری اولیه یا هزینه اولیه است که به عنوان ارزش واقعی یا اقتصادی اموال و املاک وقفی (که البته منظور وقف منفعت است ) میتواند منظور گردد یعنی:
NPV = -C0 + ∑_(t=0)^∞▒R_t/(1+r)^t
C0 = -R0 ارزش فعلی یا اقتصادی اموال و املاک وقفی
اگر ()برابر با ارزش فعلی درآمد خالص سالانه موقوفات گردد آنگاه نرخ تنزیل به نرخ بازدهی داخلی تبدیل میگردد.
نرخ تنزیل و تورم:
در این گزارش برای از بین بردن اثر تورم از نرخ ظاهری() استفاده شده است. هرگاه:
fنرخ تورم
Pارزش یک دارایی در شرایط کنونی
Ftسالارزش دارایی های مورد نظر بعد از()
آنگاه ارزش فعلی این دارایی برابراست با:
P= F_t/((1+f)^t (1+r)^t )
از طرفی ارزش فعلی نیز میتواند به صورت زیر به دست آید:
P= Ft/(1+i_f )^t
از مساوی قرار دادن دو رابطه فوق خواهیم داشت:
(1 + if)t= (1 + f)t (1 + r)t
در نتیجه :
بنابراین معادله() را به صورت زیر بازنوسی میکنیم:
C0 = ∑_(t=1)^∞▒R_t/〖(1+i_f)〗^t
در این حال نرخ ظاهری برابر با نرخ بازدهی داخلی موقوفات در نظر گرفته شده است.
نتیجه گیری
* 1.نهاد وقف در کشورهای غربی به مثابه نهاد مالی قدرتمند در تجهیز سرمایه برای حل مشکلات اجتماعی، جایگاه مطلوبی دارد؛ درحالی که در کشور ما به رغم پشتوانه فرهنگی عمیق و انگیزه های قوی دینی، به دلیل برخی موانع موجود، از ظرفیت ها و قابلیت های بالای این سیره نیکو به شکل کارآمدی استفاده نمی شود
* 2. نهادهای وقفی به صورت شخصیت مستقل اداره شود تا واحد وقفی در جامعه نهادینه شده و از اضمحلال تدریجی آن جلوگیری شود.
* 3. از طریق ارائه گزاراش های مستمر مالی به اصل شفافیت در اداره موقوفات توجه شود.
* 4. با توجه به گسترش مفاهیم اقتصادی، عدم صحت وقف پول مورد بازنگری قرار گرفته و از طریق ترویج آن صندوق هایی به نام صندوق وجوه وقفی جهت رفع مشکل نقدینگی موقوفات و احیای آن ها ایجاد گردد.
* 5. مدیریت وقف باید مدرنیزه شود و مدیریت حرفه ای بر وقف حاکم گردد. همچنین سیاست های سرمایه گذاری وقف باید از سیاست های مصرف آن جدا شود.
* 6. در ایران، به دلیل شرایط تورمی، باید علاوه بر کسب منفعت موقوفه، ارزش موقوفه نیز در مقابل تورم پوشش داده شود.
منابع
1. دستورالعمل گزارشگری مالی موقوفاتی سازمان مرکزی آستان قدس رضوی، 1389
2. وقف و الگویی برای ارزیابی اقتصادی آن -علیرضا اقبالی – نشریه حسابدار سال 13 شماره 130
3. ارزیابی شیوه های سنتی و نوین اداره موقوفات -عبدالطبف مسعودی -فصل نامه وقف میراث جاویدان
4. گزارشگری مالی موقوفه ها -مهدی غلام زاده
5. حسابداری وکنترلهای مالی دولتی-دکتر باباجانی
6. نظام وقف اسلامی و نظام های مشابه در جهان غرب- محمد عبدالحلیم عمر-مترجم علی زاهدی
7. رضوانفر ایلامی . علی اکبر ، 1372 ، شرایط موقوف علیه ، پایان نامه کارشناسی ارشد.دانشگاه شهید بهشتی
8. Standards No. 116, Accounting for Contributions Received an Contributions Made1993
9. Statement of Financial Accounting Standards No. 117, Financial Statements of Not-for-Profit Organizations, June 1993