تارا فایل

تحقیق بررسی علل افسردگی زنان شاغل و غیر شاغل




پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی رشته علوم تربیتی
گرایش پیش دبستانی و دبستانی

عنوان پژوهش:
بررسی علل افسردگی زنان شاغل و غیر شاغل در شهرستان نیشابور بخش تحت جلگه

استاد راهنما

پژوهشگر:

تقدیم به:
پیشگاه مقدس خداوند متعال که هر چه داریم ازاوست
استاد گرامی که مشوق اصلی من در این راه بوده است.
تمام شیفتگان علم ودانش که به اعتلای کشور عزیزمان می اندیشند.

سپاسگزاری:
اکنون که این تحقیق را به یاری خدا به پایان رسانده ام برخود لازم میدانم که از زحمات استاد گرانقدر جناب آقای ………………تشکر و قدردانی نمایم.

فهرست مطالب
عنوان
صفحه
چکیده
1
فصل اول: "کلیات تحقیق"
3
مقدمه
4
بیان مساله
7
اهمیت تحقیق
9
اهداف تحقیق
11
فرضیه تحقیق
12
تعاریف عملیاتی
13
فصل دوم: "پیشینه تحقیق"
14
تاریخچه افسردگی
15
تعریف افسردگی
16
نشانه های افسردگی
16
شخصیت افسردگی
18
خلق افسرده
19
حمله افسردگی شدید
19
شیوع افسردگی شدید
20
محیطهای افسردگی زا
21
علل افسردگی
21
به چه دلیل احتمال ابتلا زنان به افسردگی بیشتر از مردان است
25
طبقه بندی افسردگی روانی
26
انواع افسردگی
27
انواع نظریه درباره افسردگی
29
آشنایی با داروهای ضد افسردگی
32
درمان افسردگی
35
فصل سوم:"روش اجرای تحقیق"
38
مقدمه
39
روش تحقیق
40
طرح تحقیق
41
جامعه آماری
42
نمونه و روش نمونه گیری
43
ابزار اندازه گیری
44
اعتبار و روایی پرسشنامه بک (BDI)
45
روش جمع آوری اطلاعات
46
روشهای آماری
46
فصل چهارم:"تجزیه و تحلیل آماری"
47
مقدمه
48
آزمون فرضیه
49
فصل پنجم:"خلاصه بحث و نتیجه گیری"
55
ارائه یک خلاصه کوتاه از فصل های گذشته
56
بحث در زمینه یافته ها (اهمیت، تفسیر نتیجه گیری)
57
نتیجه گیری
پیشنهاداتی برای مقابله با افسردگی
58
59
پیشنهادات تحقیق
60
محدودیتهای تحقیق
60
پرسشنامه
61
منابع و ماخذ
67

فهرست جداول
عنوان
صفحه
جدول 3-1 بررسی امتیازات بدست آمده از پرسشنامه
44
جدول 4-1 مقایسه میانگین انحراف استاندارد و t محاسبه شده
جدول شماره 4-2 توزیع فرمانی میزان افسردگی افراد نمونه بر اساس شاغل بودن
48
49
جدول شماره4-3 توزیع فراوانی میزان افسردگی افراد نمونه بر اساس غیرشاغل بودن
51
جدول شماره 4-4 توزیع فراوانی میزان افسردگی افراد نمونه بر اساس وضعیت شغلی
53

فهرست نموداری
عنوان
صفحه
نمودار شماره 4-1: درصد میزان افسردگی شاغلین
50
نمودار شماره 4-2: درصد میزان افسردگی غیرشاغلین
52
نمودار شماره 4-3: میزان افسردگی شاغلین و غیرشاغلین
54

چکیده تحقیق
افسردگی پاسخ طبیعی فرد به فشارهای زندگی است. در این اختلال فرد دارای حالات غمگینی گرفتگی و بی حوصلگی است خصوصیات اصلی حالات افسردگی کاهش عمیق میل به فعالیتهای لذتبخش روزمره مثل معاشرت تفریح ورزش و تغذیه است افسردگی تنها برنامه ناهنجاری تلقی می شود که با واقعه ایجاد کننده آن متناسب نباشد.
امروزه متاسفانه بیماری افسردگی یکی از بیماریهای رایج در میان اقشار مختلف مردم است. در بیماری افسردگی واکنش ها غیرطبیعی هستند یعنی انسان در برابر ناملایمات و شکست ها بیش از حد افسرده می شود.
علل ابتلا به این بیماری ارث، تغییرات شیمیایی، از دست دادن والدین در کودکی و حوادث ناخوشایند زندگی و بیماریهای جسمی مختلف و استفاده از داروها می تواند باشد. مطالعات ثابت کرده است که اگر کسی در دوران رشد مصیبت و غم بزرگی مثل مرگ یکی از والدین یا فرد مهمی از خانواده دیده باشد نسبت به افسردگی حساسیت بیشتری دارد. افسردگی از شایعترین مشکلات روانی افراد است بطوری که حدس زده می شود 75% افرادی که در موسسات درمانی بستری می شوند دچار افسردگی هستند.
میزان افسردگی در میان زنان افزایش چشمگیری پیدا کرده است بطوری که در برخی پژوهشهای به عمل آمده افسردگی در زنان 3 الی 4 برابر بیشتر از مردان است در این میان زنان خانه دار بیشترین میزان افسردگی را به خود اختصاص داده اند.
مجموعه مورد بحث بررسی میزان افسردگی بین زنان شاغل در اداره آموزش و پرورش که 383 نفر از معلمین را در مقطع راهنمایی تشکیل می دهد و زنان غیرشاغل را در نظر می گیرد. فرضیه مورد پژوهش مربوط می شود به بررسی میزان افسردگی در بین این دو گروه بدان معنی که بین میزان افسردگی زنان شاغل و غیرشاغل تفاوت معنا داری وجود دارد. جامعه آماری این پژوهش را 383 نفر از معلمین زن در مقطع راهنمایی تشکیل می دهد و نمونه آماری متشکل از 60 نفر می باشد که بصورت تصادفی انتخاب شده اند ابزار جمع آوری اطلاعات استفاده از پژسشنامه افسردگی بک (BDI) می باشد و روش آماری مورد استفاده آمار توصیفی محاسبه تجزیه و تحلیل داده ها و آمار استنباطی جهت آزمون فرضیه و مشخص کردن ارتباط معنادار بین متغیرها می باشد و در نهایت نتایج بدست آمده در این پژوهش تفاوت معنا دار بین میزان افسردگی در دو گروه از زنان شاغل و غیرشاغل را نشان می دهد.

فصل اول

کلیات تحقیق

مقدمه
اگر چه افسردگی از دیرباز به عنوان یکی از نابسامانیهای عمده روانی شناخته شده است اما در دو دهه اخیر اهمیت این بیماری هم از لحاظ رنج و آزاری که مبتلایان به آن تحمل می کنند و هم از لحاظ بار سنگینی که این ناراحتی بر منابع درمانی ملتها تحمیل می کند بیش از بیش مورد توجه قرار گرفته است. افسردگی را می توان شایعترین اختلال عاطفی دانست بقراط این حالت را به ملانکولی تعبیر کرده است به عقیده وی در اثر صفرا و خلط دماغی روح فرد تیره شده و ملانکولی بوجود می آید.
در اوایل قرن دوم میلادی کاپادوچیا مبتلایان به ملانکولی را فردی مظنون و خرافاتی می دانست او می گفت که این افراد از زندگی خود تنفر دارند. و آرزوی مرگ می کنند. در جوامع بشری امروزه افسردگی چه به عنوان واکنش آزاد و فردی در مقابل عوامل درونی – بیرونی و چه به صورت یک بیماری مشخص یکی از شایعترین تظاهرات آشفتگی های روانی است. (نجل حریری)
آمارهای بدست آمده در ممالک اروپایی و آمریکائی وسعت دامنه این ناراحتی را به خوبی نشان می دهد. ابعاد وسیعی این آمارها و نیز تجارب کلینکی حداقل در ممالک صنعتی مغرب زمین باعث شده است که متخصصان فن از دو دهه اخیر به عنوان دوره جدید ملانکولی یا افسردگی در تاریخ روان پزشکی معاصر نام ببرند. (کلرمان 1980)
افسردگی را شاید بتوان حالتی توصیف کرد که با تغییرات اساسی اولیه در خلق شروع شده و با مداومت احساس غم و اندوه به درجات مختلف مشخص می گردد. در معنای محدود پزشکی, افسردگی به منزله یک بیماری خلق و خو یا اختلال کشش خلق و خو ، است افسردگی از شایعترین مشکلات روانی افراد است بطوری که حدس زده می شود 75% افرادی که در موسسات درمانی بستری می شوند دچار افسردگی هستند میزان افسردگی در میان زنان افزایش چشمگیری پیدا کرده است. بطوری که در برخی پژوهشهای به محل آمده افسردگی در زنان 3 الی 4 برابر بیشتر از مردان است. در این میان زنان خانه دار بیشترین میزان افسردگی را به خود اختصاص داده اند.
نتایج تحقیقات مرکز امور مشارکت زنان نشان می دهد که زنان در اداره امور خانه و شغل اشان معمولاً استانداردهای شخصی بالایی برای خود قرار می دهند؛ در واقع این ضرورت را می توان اجبارهای نقش دانست که برای زنان فشار آور است اما فشار حاضر از تعارض زمانی که شرایط تحت کنترل باشد کمتر از زمانی است که شرایط تحت کنترل نباشد. به گزارش ایسنا اشتغال زنان باعث افزایش شناخت نسبت به خود که یکی از پایه های عمده سلامت روان است می شود و منابع گوناگونی برای احساس رضایت در خود و دریافت پاداش را ایجاد می کند لذا زنان شاغل امکان انجام فعالیت های مقبول و ارزشمند اجتماعی را به سبب افزایش عزت نفس پیدا می کنند و کمتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار می گیرند.
از سوی دیگر درآمد فرد شاغل، احساس مشارکت در اداره امور اقتصادی خانواده را افزایش می دهد و احساس عدم کنترل بر تصمیم گیری های خانواده و در حاشیه قرار گرفتن زنان را کاهش می دهد. "آربرت" طی تحقیقی نشان داد که اشتغال دارای درآمد، برای سلامتی زنان بدون فرزند و افراد بالای 40 سال مفید است.
پژوهشهای دقیقی که در زمینه بررسی اساس شیمیایی حالات عاطفی عادی و غیرعادی و تاثیرات درمانی داروهای ضدافسردگی به عمل آمده پیچیدگی خاص این حالات و ارتباط متقابل آنها را با فعالیتهای شناختی و روابط شخصی و اجتماعی فرد به خوبی نشان می دهد. در سالهای اخیر استفاده از روشهای درمان روانی و رفتاری کوتاه مدت برای درمان افسردگی مورد توجه قرار گرفته است.
از جمله روشهای فوق روش درمان شناختی است که توسط پرفسور آرون بک و شاگردان او در دانشگاه پنسیلوانیا و آمریکا ایجاد شده است. کارایی این روش در معالجه افسردگی بالینی در مطالعات متعددی که توسط پرفسور بک و نیز گروه محققان انستیتوی ملی بهداشت روانی انجام گرفته به اثبات رسیده است.

بیان مساله
با آنکه در قرن حاضر و بخصوص در چند دهه اخیر پیشرفتهای سریع و شگفت انگیزی نصیب جامعه بشری بخصوص پزشکی گردیده است و ریشه بسیاری از بیماریها و سختی های زندگی برکنده شده است، با این حال یک نوع حس بلا تکلیفی و سرخوردگی نهانی در بین مردم بویژه زنان ایجاد گردیده است این ناراحتیهای گوناگون روانی طبیعتاً جسم آدمی را نیز تحت تاثیر قرار می دهد و شخص را تا به سر منزل بیماریهای روان تنی و روانی مانند افسردگی که یکی از عواقب آن خودکشی است می رساند.
واژه افسردگی به معنای "ضعف" تا حدی دارای ابهام است و در رشته های مختلف معانی متفاوتی دارد به عنوان مثال در فیزیولوژی اعصاب مراد کاهش فعالیت فیزیولوژیک و در داروشناسی به معنای کاهش فعالیت یک عنصر شیمیایی و در روان شناسی منظور از آن حالت هیجانی است که منجر به کاهش قابلیتها و تواناییهای فرد می شود. در روان پزشکی برحسب موارد خاص به یک علامت باسندرم اطلاق می شود.
اگر افسردگی را به مثابه یک علامت در نظر بگیریم در این صورت عبارت خواهد بود. از یک تغییر با انحراف از حالت طبیعی خلق بصورت اندوه، حال اندوه برحسب اینکه شدت یا مدت زمان آن از حد متعارف تجاوز کند و یا برحسب شرایطی خاص می تواند جنبه بیمارگونه به خود بگیرد افسردگی به گونه ای واکنش نسبت به منزوی شدن، فقدان یا کمبود است. و از این رو شکلی از اندوه است که به قول فروید به هنگام سوگواری و مالیخولیا در نقاب خصوصیات فردی اشخاص قرار می گیرد و احتمالا بواسطه آن اصلاح می شود اما در نهایت واکنشی جامع می باشد.که در ضمیر انسان نهفته است و در واقع فرایندی است که بر جریان احساس اثر می گذارد تا شخص با رسیدن به خود آگاهی جدید احساسات خود را کنترل کند.
برخی از کارشناسان پیرامون برداشت روانی زنان شاغل معتقدند اشتغال نه تنها ایجاد آسیب و مشکل برای زنان نمی کند بلکه منافعی همچون حمایت های اجتماعی افزایش عزت نفس و منابع ارتباطی را به همراه دارد؛ از سوی دیگر برخی دیگر معتقدند که ایفای نقش های متعدد (مادری، همسری، شغلی) تعارض نقشها انعطاف ناپذیر بودن ساعات کاری و ….. پیامدهای منفی برای زنان به همراه دارد.
انجام مطالعه ای پیرامون ارتباط بین اشتغال و افسردگی در زنان آمریکایی نشان داد زنان شاغل کمتر از زنان غیرشاغل افسرده می شوند و آنها نمرات بالاتری در سلامت عمومی (رضایت از زندگی و اعتماد به نفس) و نمرات پایین تری نسبت به عدم امنیت و اضطراب دارند. به نظر می رسد که تحصیل و اشتغال نیز دو عامل مهم در سلامت روان زنان است، سبک زندگی با نقش های متعدد به زنان شاغل اجازه می دهد که قالب هایی برای رشد شخصیتی و پیشرفت مادی خود داشته باشد.
دکتر قرانی مقدم جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی با اشاره به افسردگی 13 میلیون در جامعه حدود 2 تا 3 میلیون مورد از این نرخ افسردگی را مربوط به زنان خانه دار می داند.
مساله مورد مطالعه در انجام این پژوهش عبارتست از :
بررسی میزان افسردگی بین زنان شاعل در اداره آموزش و پرورش در مقطع راهنمایی و زنان غیرشاغل شهر نیشابور

اهمیت تحقیق
پیچیدگی های جاری تمدن، سرعت تغییرات و بی توجهی به مذهب و ارزشهای خانوادگی و تهاجم فرهنگها، عمیق شدن فاصله نسل قدیم و جدید جامعه امروزی را در معرض ابتلا به انواع بیماری روانی قرار داده است.
بیمار افسرده آینده خود را سراسر درد و رنج می بیند در نظر او بهبودش در آینده متصور نیست و معتقد است که حال و روزش بهتر نخواهد شد. بر اساس آمارهای بین المللی 25 درصد از افراد در طول زندگی خود به گونه ای دچار افسردگی می شوند که به درمان نیاز دارند و در میان بیماران روانی 50 درصد دچار مشکلات افسردگی هستند.
زیر بنا و شالوده یک جامعه ایده آل از خانواده پی ریزی می شود. خانواده اولین مربی جامعه است که تعلیم و تربیت کودکان و نو نهالان نسل آینده و سازنده کشور را بر عهده دارد. امروزه با توجه به تحولاتی که در وضعیت اجتماعی و اقتصادی جامعه بوجود آمده باعث شده که زنان مشغول به کار شوند و این امر مستلزم آن است که ساعاتی را در منزل حضور نداشته باشند. باید در بکار گرفتن زنان در بازار کار به استعدادهای آنان و خصوصیات جسمی و روحی آنان توجه شود و تا زنان در محیط کار از کارایی بیشتری برخوردار باشند. و برای زنان شاغل ساعات کمتری در نظر گرفته شود تا امکان رسیدگی بیشتر به کار ، خانه خود را داشته باشند. زنان خانه دار جزو جمعیت فعال جامعه هستند و ارزش اقتصادی کار آنها اعم از سرپرستی، مدیریت و تربیت فرزندان از یک زن شاغل کمتر نیست. اما متاسفانه بسیاری از زنان خانه دار کار خود را به عنوان شغلی مفید قبول ندارند و از سوی دیگر بیش از همه احساس وابستگی شدید اقتصادی به همسر و ترس از فقر اقتصادی در صورت تنها ماندن امنیت روان و روح آنها را به خطر می اندازد و بازتاب این امر نه تنها در درون خانواده بلکه در درون جامعه نیز نفوذ می کند.
برخی محققان بیان کرده اند که وجود بار اضافی نقش و ایجاد استرس به دلیل وجود نگرش جنسیتی منفی که پیامدهای اشتغال را تحت تاثیر قرار می دهد، شامل ویژگیهای فردی، شرایط و موقعیت و امکانات شغلی زنان شاغل است.
نتایج برخی تحقیقات حاکی از آن است که برجسته ترین عامل بروز افسردگی در میان زنان خانه دار، احساس بی اهمیتی و بی اعتمادی به کار آنها در جامعه می باشند. زنان خانه دار به دلیل اینکه بیشتر وقت خود را در خانه سپری می کنند، فرصتی برای محک زدن استعدادهای خود را نداشته و به دلیل سرکوب علائق، اغلب دچار افسردگی می شوند. وقتی زن خانه دار از نظر روحی مشکل داشته باشد دلواپسی و سایر عوارض خود را به افراد خانواده منتقل کرده و لذا در کل، بازدهی جامعه در تمام شئنونات ممکن است کاهش یابد. حادترین نوع بروز افسردگی در میان زنان خانه دار است حالت ناامیدی و دلسردی زن خانه دار، تشنج و از هم پاشیدگی خانواده و به دنبال آن پدیده فرار فرزندان، همسر آزاری و کودک آزاری را به دنبال دارد.
یکی از دلایلی که باعث این پژوهش شده است شیوع افسردگی در بین مردم بخصوص زنان می باشد احتمال ابتلا به بیماری افسردگی در طول عمر برای زنان تقریباً 20% و برای مردان 10% است این پژوهش نشان خواهد داد که بین میزان افسردگی زنان شاغل و زنان غیرشاغل ارتباط معناداری وجود دارد یا خیر.

اهداف تحقیق
اختلالات عاطفی در بین افراد آنقدر فراوان است که می توان گفت اکثر مردم در دوره ای از زندگی آنرا تجربه می کنند. هر انسانی حق بر خورداری از مواهب و لذات زندگی خود را دارد و فرد افسرده از این لذات و مواهب محروم است و همه محیط زندگی در نظر او یکنواخت بوده و بسیار دلسرد می باشد چنین فردی نیاز به کمک و درمان دارد. و اگر این فرد مادری باشد که خانواده از او توقعات زیادی دارد و از آنجا که سلامت روانی فرزندان آینده رابطه مستقیمی با سلامت روانی مادر دارد لذا مساله حادتر می گردد.
هدف از طرح این تحقیق در درجه اول ارائه پایان نامه جهت اخذ مدرک کارشناسی و افزودن بر اطلاعات شخصی و آشنا شدن با اصول و روشهای تحقیق بوده است.
در درجه دوم مقایسه میزان افسردگی در زنان شاغل و غیرشاغل با استفاده از تست افسردگی بک می باشد و اینکه ارتباط معنا داری بین این دو گروه از جامعه در بروز افسردگی وجود داشته است. در نهایت با گردآوری اطلاعاتی هر چند ناچیز و اندک بتوان در پی راه حلی بود تا میزان این بیماری را به حداقل رساند و با ارائه راهکارهای اصولی و پیشنهادی بهتر بتوان گره های جامعه و خانواده را باز کند.

فرضیه مورد تحقیق
– فرضیه مورد بررسی در این تحقیق عبارتست از:
– بین میزان افسردگی زنان شاغل و غیرشاغل تفاوت معنادار وجود دارد.

تعاریف عملیاتی
افسردگی: نوروزی است که طی آن شخص نسبت به بعضی موقعیتهای ناراحت کننده واکنش بصورت غم و افسردگی بیش از آنچه که معمول است نشان می دهد و اغلب در بازگشت به حالت طبیعی پس از یک دوره از زمان قصور می ورزد.
زنان شاغل: شامل زنانی است که اشتغال به کار و خدمت در خارج از منزل دارند و حقوق دریافت می کنند.
زنان غیرشاغل: شامل زنانی است که کار اصلی آنها خانه داری است و به غیر از کار در منزل به هیچ کار دیگری مشغول نمی باشند.
در این پژوهش منظور از افسردگی عبارت است از نمره ای که آزمودنی از اجرای آزمون بدست می آورد.

فصل دوم

ادبیات و پیشینه تحقیق

تاریخچه افسردگی
افسردگی در طی قرون و اعصار به نامهای متفاوت نام برده شده است.در کتب قدیم طب قدیمی ایران این بیماری به نام مالیخولیا نام برده شده است. داستانهای زیادی به این نام نوشته شده است.
لغت مالیخولیا نام هنوز هم هر گروه معینی از افسردگی ها نسبت داده می شود. بشر اولیه آن را به نفرین خدایان یا لعن شیطان نسبت می داده است.1
توصیف هایی از آنچه ما امروزه از اختلالات خلقی می خوانیم در بسیاری از مدارک طبی قدیم وجود دارد. داستان (عصر عقیق) شاه سانول و داستان خودکشی آژاکس در هومر ، هر دو یک سفر افسردگی را توصیف کرده اند.
حدود 45 سال قبل از میلاد بقراط اصطلاح مانی و ملانکولی را برای توصیف اختلالات روانی بکار برده در حدود صد سال قبل از میلاد کورنیلوس سلسوس در کتاب (Demedi cina) افسردگی را ناشی از صفرای سیاه معرفی نمود این اصطلاح را پزشکان از جمله ارسطو نیز بکار برده است.
در قرون وسطی طبابت در ممالک اسلامی رونق داشت و رازی و ابن سینا و پزشک یهودی میمونر، ملانکولی را بیماری روانی توصیف نمود آن را ملانکوکسیس نامید در سال 1854 خالد حالتی را توصیف نمود و آن را جنون ادواری نامید چنین بیمارانی حالات خلقی مانی و افسردگی تجربه می کنند. تقریباً در همان زمان یک روان پزشک فرانسوی دیگر به نام بیلارگر جنون دو شکلی شرح داده که در آن بیمار دچار افسردگی عمیق می شود که به حالت بعت افتاده و جان فرد از آن بهبود می یابد. در سال 1881 کارل که بنام روان پزشک آلمانی با استفاده از اصطلاح مایکلوتایمی مانی و افسردگی را مراحل مختلف یک بیماری توصیف نموده ، اصیل کراپلین در سال 1896 بر اساس معلومات روان پزشکان فرانسوی و آلمانی مفهوم بیماری مانیک پرسیو را شرح داد که شامل اکثر ملاکهای تشخیصی است که امروزه روان پزشکان برای تشخیص این بیماری از آنها استفاده می کنند. کاپلون و همکارانش در کتاب جامع روان پزشکی 1988 اظهار می دارند بعد از جنگ جهانی دوم که عصر اضطراب خوانده می شود اکنون عصر جدیدی از ملانکولیا مطرح است.
تعریف افسردگی
نورزی افسردگی نورزی است که طی آن شخص نسبت به بعضی موقعیتهای ناراحت کننده واکنش به صورت غم و اندوهگینی بیش از آنچه که معمول است نشان می دهد و اغلب در بازگشت به حالت طبیعی پس از یک دوره از جان قصوری می ورزد. افسردگی را شاید بتوان حالتی توصیف کرد که با تغییر اساسی اولیه در خلق شروع شده و با مداومت احساس غم و اندوه به درجات مختلف مشخص می گردد.
افسردگی محدود در زمان و مکان خاص نیست بلکه واکنشی است در مقابل استرس، حالتی است که در پی زمان و برای هر کس ممکن است روی دهد به جرات می توان گفت که نیمی از افراد بالغ در دوره ای از عمر خود دچار این حالت بوده و متاسفانه اکثریت این گروه از افسردگی خود آگاه نبوده اند. افسردگی جنگی است درونی جنگی که شخص علی رغم شدت و کشمکش آن محکوم است که به تنهایی و در انزوا با آن بجنگد.
نشانه های افسردگی
1- نشانه های کسالت روحی
الف: عزلت جویی و کناره گیری: اغلب بیماران افسرده نسبت به انجام فعالیتهایی که زمانی از آن لذت می بردند بی علاقه می شوند و احتمال از میزان مشارکتها و فعالیتهای اجتماعی خود می کاهند.
ب) منفی گیری: در شرایط افسردگی گاه اشخاص که در برخورد با نقطه نظرهای مختلف شکیبایی به خرج می دهند عیب جو می شوند انسان افسرده با سماجت در مخالفت با پیشنهادات و دستورات و یا راهنماییهای دیگران مقاومت می کند.
ج) اندوه: شخص افسرده ممکن است بخش مهمی از زندگی خود را در اندوه به سر برد یا مدام گریه کند.
2- نشانه های طرز تلقی فرو افتاده
الف) خود ضعیف بینی و احساس گناه: فرد افسرده گاه در مقام تحقیر خویش بر می آید جملاتی از قبیل "من شکست خورده هستم" چطور می توانی مرا تحمل کنی در قالبهای گوناگون از افسرده ها شنیده می شود. اشخاص افسرده،گاه گناه انجام کاری را که به آنها بی ارتباط است به گردن می گیرند.
ب) ابراز درماندگی: شخص افسرده مصراً به امور بدبین می شود گاه از خودکشی حرف می زند و حتی به این کار اقدام می کند.
3- نشانه های کاهش احساس حیاتی
الف) بی توجهی به خود و یا وظایف خود: انسان افسرده بعضاً نسبت به سر و وضع خود بی تفاوت می شود و یا از انجام تکالیف آموزشی شغلی و یا کارهای خانه سر باز می زند.
ب) بی حالی: ممکن است فرد افسرده از خستگی یا فقدان انگیزه شکایت کند برای او بخصوص شروع کارهای تازه ، دشوار است شدت این بی حالی و بی علاقگی در صبح ها بیشتر است.
ج) کاهش تمرکز: در شرایط افسردگی تمرکز کردن در رسیدگی به یک امر خاص دشوار است بسیاری از افسرده ها کتابها را با تمام کنار می گذارند مرتب کتاب جدیدی انتخاب می کنند اما چند بخش را نخوانده کتاب را رها می کند تا سراغ کتاب بعدی بروند نوشتن و نگارش هم برای افسرده ها دشوار است.
د) تردید: تصمیم گیری برای افسرده ها دشوار است گاه شخص افسرده تصمیم گیری را به دیگران محول می کند.
4- سایر نشانه ها :
الف) تغییر در وزن و اشتها که کم اشتهایی و همراه آن کاهش وزن از نشانه های متفاوت افسردگی است اما در برخی از انواع افسردگی و بویژه در افسردگی های فصلی اشتها و وزن افزایش می یابد.
ب) تغییر کیفیت خواب: اغلب افسرده ها از خواب راحت محرومند، بیدار شدنهای پی در پی بخصوص از ساعت 2 تا 6 صبح از جمله مواردی است که می توان به آن اشاره کرد در مواردی نیز خواب سنگین و بیدار شدن از آن دشوار می شود.
ج) تغییر میل جنسی : بطور کلی میل و عملکرد جنسی در اشخاص افسرده کمتر است. اگر دقیق تر بشویم تغییرات دیگری نیز در جسم و روان افراد افسرده پیدا می کنیم. افسرده ها اغلب در طول مدت روز تغییر روحیه می دهند معمولا شدت افسردگی در صبح بیشتر است.
هرچه از روز می گذرد از شدت افسردگی ها کاسته می شود در مواقعی نیز بیمار افسرده با حمله اضطراب روبرو می شود در این موقع نشانه های حمله اضطراب از قبیل تنگی نفس عرق کردن یا لرزش اندامها در بیمار بروز می کند.
شخصیت افسردگی
مردم با هر نوع شخصیتی که دارند، معاشرتی، خجالتی، فکور، ظاهربین، متین، عصبی- در شرایط ساده ممکن است به بیماری افسردگی مبتلا شوند. شخصیت شما مجموعه عادات فعالیت و تجارب شماست که تحت تاثیر و داشت و محیط قراردارند. هیچ صفت یا عادت و یژه ای در شخصیت شما نمی تواند موجب افسردگی شود. با این حال، بعضی جنبه های شخصیت ممکن است شما را برای این بیماری مستعد بکند.
افرادی که به افسردگی دچار می شوند اغلب برای خود معیارهای سطح بالا تعیین می کنند. پیوسته در جنب و جوش و فعالیت هستند و ممکن است به درخواست کمک از دیگران تمایلی نداشته باشند.
اگر خود را به نگرانی مفرط بدبینی یا خود انتقادی تسلیم کرده باشید احتمال بیشتری خواهد داشت که افسرده شوید همین موضوع در موردی که فکر می کنند بر زندگی خود کنترل کمی دارند صدق می کند افسردگی در کسانی که انعطاف پذیر هستند در اجتماع احساس امنیت می کنند و حرف زدن درباره مشکلات برایشان آسان است کمتر دیده می شود.
خلق افسرده:
تقریباً همه افراد افسرده درجاتی از غمگینی شدید یا ناشادی که دامنه آن از یک مالیخولیایی (اندوهگینی) متوسط تا ناامیدی شدید در نوسان است، گزارش کرده اند این نوع غم زدگی ممکن است توسط فرد بصورت نومیدی شدید، تنهایی، یادگیری ساده توصیف شود. کسانی که افسردگی ملایم یا متوسط دارند ممکن است همواره گریه کنند ولی نمی توانند. افراد مبتلا به افسردگی عمیق غالباً اوضاع و احوال خود را برگشت ناپذیر پنداشته و و معتقدند که خود نمی توانند کمکی به خویش بنمایند و نه دیگران قادرند که آنها را یاری کند. این نوع طرز تفکر به عنوان سندرم ناامیدی- بی پناهی نام گرفته است.
حمله افسردگی شدید:
در دوره افسردگی شدید، منحنی خلق نسبت به دوره مانی به سمت پایین افت می کند گرچه در بعضی از موارد یک ضایعه روان شناختی شدید ممکن است افراد را در خلال یک شب دچار افسردگی سازه، ولی ظهور افسردگی شدید معمولاً تدریجی است و طی دوره چند هفته یا چند ماه به وقوع می پیوندد. دوره حمله افسردگی نوعاً طولانی تر از حمله مانی است و پس از پایان مانی بتدریج و به آهستگی ظاهر می شود. شخصی که وارد دوره افسردگی می شود مانند حمله مانی احساس می کند که تغییرات عمیقی در اکثر جنبه های عملکردی وی رخ داده است که نه فقط در خلق، بلکه در انگیزه تفکر واکنش های بدنی و حرکتی وی آشکار است.
شیوع افسردگی شدید:
افرادی که دستخوش یک یا چند حمله افسردگی عمیق، بدون وجود حمله های مانی می شوند تحت عنوان افسردگی شدید نام برده شده اند. این اختلال در ایالات متحده در حدود 1 تا 2 درصد در مردان و 3 تا 6/4 درصد در زنان گزارش شده است. (میرز و دیگران 1984)
خطر این اختلال در طول زندگی- یعنی درصد کسانی که در بعضی از مراحل زندگی خود افسردگی شدید را تجربه نموده اند در مردان 8 تا 12 درصد و در زنان 20 تا 26 درصد گزارش شده است. (بوید روسیمن 1981)
در بین کسانی که در بیمارستانهای روانی بستری می شوند بیشترین فراوانی مربوط به اسکبنرومزنها و پس از آن، افسردگی است. اما در مراکز بالینی خارج از بیمارستان، بیماران افسرده بیشترین درصد را شامل می شوند به نحوی که تخمین زده شده است یک سوم کل بیماران روانی را تشکیل دهند. (ودراف و دیگران 1975)
بعضی از افراد بیشتر از دیگران مستعد ابتلا به افسردگی هستند.همچنین شیوع افسردگی شدید در طبقات اجتماعی اقتصادی پایین به نحوی بی تناسب بیشتر از طبقات اجتماعی- اقتصادی بالاست. همچنین شیوع افسردگی در زنان دو برابر مردان گزارش شده است.محققان کوشیده اند که نظریه های حال به این که این تفاوت ناشی از تغییرات هورمونها و تفاوتهای نقش اجتماعی است عنوان کنند.
محیط های افسردگی زا
بین بشر و محیط زندگیش کشش و واکنش مداوم وجود دارد. این رابطه مدام در حال نوسان است. وقتی در محیط مشخص اتفاقی روی می دهد. واکنش از جانب فرد است و این واکنش به نوبه خود در محیط عکس العملی ایجاد می کند که شخص را وادار به واکنش دیگر می نماید واکنش افراد بشر نسبت به عوامل محیطی یکسان نبوده و تغییرات ناشی در کم و کیف واکنشها وجود دارد.
محیط افسردگی زا از تامین حس اعتماد به نفس کامل شخص ناتوان است در واقع سبب تخریب و زوال تدریجی آن شده و با تحریک مداوم تعارضات درونی و عواطف فرد مستعد امکان افسردگی را برای او فراهم می کند.
اثر چنین محیطی ممکن است نسبت به شدت و دوام عامل افسردگی را خفیف یا عمیق باشد. یکی از خصوصیات محیطهای افسردگی زا این است که پر از افرادی است که خود دچار افسردگی مزمن هستند بی آنکه از وجود آن اطلاع داشته باشند و اغلب افسردگی آنها ناشی از عقده های شخصی و مربوط به زندگی خصوصیشان است که به محیط کار آورده می شود. معمولاً اشخاص خیلی فعال و استقلال طلب از این نوع محیطها فرار می کنند و آنانکه می مانند در فضای آن محیط سم ، پوچی و بیهودگی می پاشند که به نظر می رسد خیلی مناسب آن وضع بوده و به خوبی سبب بقای افسردگی مزمن افراد می گردد.
علل افسردگی
1- علل زیست شناختی
الف) استعداد ژنتیک:
سر رشته قرائن تاثیر ژن های معیوب را حداقل در مستعد ساختن فرد نسبت به افسردگی را نشان می دهد آن سه مورد عبارتند از:
1- خویشاوندان نسبی مبتلایان به افسردگی نسبت به جمعیت کل میزان بروز بالاتری از این اختلال نشان می دهند.
2- میزان تطابق برای اختلالات خلقی در دو قلوهای مشابه (یک تخمکی) بسیار بالاتر از میزان آن در دو قلوهای نامشابه (دو تخمکی) که ژن های متفاوت دارند است. هیچ یک از قرائنی به وضوح عوامل محیطی را از عوامل ارثی تفکیک نمی کنند این کار با نوع دیگری از مطالعات امکان پذیر شده است.
3- مطالعه بر روی دو قلوهای یک تخمکی که جدا از هم بزرگ شده اند حصول اطمینان از این موضوع را که در زمینه ژنتیک مشابه عوامل محیطی احتمالاً نامشابه باشند امکان پذیر می سازد. در دو قلوهای یک تخمکی میزان تطابق برای افسردگی(اختلال خلقی)حتی اگر محیط رشد آنها متفاوت باشد بالاتر است.
ب) علل بیوشیمیایی:
قرائن پژوهشی جمع آوری شده از دهه 1960 عوامل بیوشیمیایی را به عنوان علت اختلالات خلقی در مظان اتهام قرار دارد. به نظر می رسد این عوامل بر ناقل های عصبی مضر که تنظیم کننده عبور تکانه های عصبی از شکاف سیناپس بین نرونهای مغزی هستند تاثیر می گذارند. توجه به این احتمال با مشاهده این که چندین نوع درمان زیست شناختی مورد استفاده در اختلالات خلقی – مثل الکترو شوک درمانی داروهای ضد افسردگی و لیتیوم در غلظت مولی بیوشیمیایی در سیناپس ها تعیین تسهیل با کندی انتقال تکانه های مغزی در راههای عصبی خاص موثر واقع می گردند معطوف شد. هرچند قطعاً به ثبوت نرسیده است. این استنتاج که روابط محبوب بین سیناپس ها در نتیجه اختلال کارکرد ناقل عصبی حداقل یکی از عوامل موثر در اختلالات خلقی است تحت پژوهش است. اینکه چنین وضعیتی حاصل ژن های معیوب است یا خیر معلوم نیست.
ج) علل عصبی- غددی:
غدد درون ریز میانی (هورمونهایی) ترشح می کنند و تاثیر این عوامل هورمونی کانون پژوهش زیادی بوده است. یک ماده هورمونی کورتیزول مخصوصاً مظنون به موثر بودن در پیدایش اختلالات خلقی است هیپوتیروئیدیسم (کم کاری غده تیروئید) به نظر می رسد با افسردگی رابطه دارد. یکی از نتایج مهم پژوهش در علوم شناختی این قرینه است که انواع مختلفی از واکنشهای افسردگی وجود دارد که ردپایشان به علل بیوشیمیایی متفاوت می رسد و نسبت به درمانهای زیست شناختی متفاوتی حساسند چنین یافته هایی نقش طب را در درمان افسردگی افزایش می دهد. چیزی که به هیچ وجه نفی کننده تاثیر طب روان درمانی در کاهش افسردگی نیست.
د) علل بیولوژیک:
هم علائم اختلالات خلقی و هم یافته های پژوهشهای بیولوژیک تقویت کننده این فرضیه هستند که اختلالات خلقی به آسیب سیستم لیمبیک، هسته های قاعده ای و هیپوتالاموس مربوط است. مشاهده شده است که اختلالات عصبی هسته های قاعده ای و سیستم لیمییک به خصوص ضایعات تحریکی احتمالاً با علائم افسردگی تظاهر می کند اختلال عمل هیپوتالاموس را تغییرات خواب و اشتها در رفتار جنسی و نیز تغییرات در معیارهای غدد درون مطرح می سازد. قامت خمیده- کندی حرکتی و اختلالات شناختی جزئی که در افسردگی دیده می شود شباهت زیادی به اختلالات هسته های قاعدهای نظیر بیماری و مانس تحت منتشر می داند.

2- علل روانی- اجتماعی
الف) درماندگی آموخته شده:
مفهومی که در سالهای اخیر توجه پژوهشی زیادی را به عنوان علت احتمالی افسردگی به خود جلب کرده است، درماندگی آموخته شده است. این مفهوم که بیشتر مورد علاقه معتقدین رفتاری شناختی است، فرض می کند که درماندگی در تجارب دوران زندگی که در آن کودک احساس می کند هیچ چیز زندگی را برای او خوشایند نخواهد کرد آموخته می شود. با وجود این نگرش حاکی از درماندگی، شخص تسلیم رکود افسردگی می گردد. سلیگمن که پیشنهاد کننده این مفهوم است بین درماندگی و افسردگی روابطی مشاهده کرده است.
به نظر او درمان افسردگی نیز باید با تجارب یادگیری باطل کننده احساس درماندگی در مورد آنچه که انجام می دهد صورت بگیرد. آنچه به شخص می آموزد که توان تغییر دادن چیزی را در زندگی ندارد یک فکر افسردگی است اما نه لزوماً فکری که به حالت افسردگی منجر شده.
ب) پرخاشگری معطوف به خود:
یک تعبیر روانی- اجتماعی افسردگی، خشک معطوف به درون از تفکرات روان کاوی اولیه زیگموند فروید و کارل آبراهام مشتق شده است. فروید در مقاله کلاسیک خود، سوگ وطن ملاکولی، ردپای خشم را به طرد شدن از جانب یک فرد محبوب، معمولا مادر یا پدر در اوائل کودکی می داند. فرد طرد شده ناتوان از ابراز خشم به دلیل احساس گناه، شخص طرد کننده را در وجود خود جذب کرده یا با آن همانند سازی می کند و سپس خود را متوجه خود می سازد. طبق نظریه روان کاوی، این خشم گرفتن نسبت به خود است که موجب کاهش احترام به نفس می گردد. اتهام به نفس آشکار و نیاز ابراز شده برای تنبیه مشخصه افسردگی ملانکومیک است. در زندگی بعدی هرگونه فقدان یا طرد موجب فعال شدن دوباره خشم (همچنین معطوف به خود) و پدید آمدن واکنش افسردگی می گردد.
به چه دلیل احتمال ابتلا زنان به افسردگی بیشتر از مردان است؟
بررسی ها بیانگر آنند که زنان بیشتر از مردان دچار افسردگی می شوند در واقع نسبت افسردگی در زنان دو برابر مردان است افسردگی را به هر قسم که تعریف کنیم. چه به عنوان تشخیصهای بالینی فرد تحت درمان، چه به عنوان حاصل پیامدهای اجتماعی درباره کسانی که تحت درمان قرار ندارند. چه به عنوان موارد خودکشی، چه به عنوان واکنش داغدیدگی بین دو جنس از نظر نسبت و عده تفاوتهایی وجود دارد. (کلزن و دسیمن 1980) این تفاوت افسردگی در بین دو جنس نه فقط در ایالات متحده و کانادا و اروپای غربی ملاحظه شده است، بلکه در سراسر جهان وجود دارد. بعضی عوامل اجتماعی به عنوان عوامل مربوط به افسردگی شناخته شده اند. این عوامل عبارتند از شغل یا پایین بودن سطح تحصیل، بهره مندی از نظارت و سرپرستی بیشتر، پرداختن به فعالیتهای تفریحی کمتر و ابتلا به بیماریهای عمومی که زنان بیشتر از مردان در معرض چنین عواملی قرار دارند. (رادلوف، ری 1979).
افسردگی هم در زنان و هم در مردان که قبلا~ در اواسط دهه 40 بیشترین شیوع را داشت اکنون به نظر می رسد که کاهش یافته است. در حال حاضر بیشترین شیوع افسردگی در بین جوانان است که قبلاً ممکن بود به عوامل روان شناختی نسبت داده شد. عامل اجتماعی دیگر که ممکن است موجب فراوانی افسردگی در زنان و مردان شود این است که افراد امکان داد نسبت به رفتار افسرده زنان و مردان واکنش های متفاوت نشان دهند. در حالی که مردان افسرده تمایل بیشتری به کناره گیری و شکایت از ناراحتی های بدنی دارند، زنان بیشتر از خود انتقاد می نمایند و احساس بی کفایتی می کنند. (پیدسکی، هامن 1981).
هامن و پترز دریافتند که افراد افسرده نسبت به مردان افسرده واکنش منفی تر دارند تا نسبت به زنان افسرده، شاید این واکنش بدین دلیل است که مردان افسرده به احتمال کمتری در جستجوی کمک بر جستجوی کمک بر می آیند و حتی سعی نمی کنند از دوستانشان یاری بخواهند.
طبقه بندی افسردگی روانی:
1- در گذشته افسردگی ها را به دو دسته نورزی و پسیکوتیک تقسیم می کردند این طبقه بندی امروزه مورد استقبال چندانی قرار نگرفته است. این طبقه بندی تلویحاً نوع نورزی را خفیف و نوع پسیکوتیک را شدید مقدر کرده است.
2- طبقه بندی دیگری که تا حدودی جای رده بندی بالا را گرفت افسردگی های روانی را به دو دسته تقسیم کرده است: واکنش و سرشتی. در این طبقه بندی هم نوع سرشتی بیشتر ارثی و شدیدتر تلقی شده و نوع واکنش به عوامل محیطی نسبت داده شده و لذا هم شدیدتر و خفیف تر مشخص گردیده است. این طبقه بندی گرچه علمی تر بوده ولی نتوانست تمام شرایط علمی را برای طبقه بندی داشته باشد.
3- امروزه افسردگی های روانی را به دو دسته اولیه و ثانویه تقسیم می کنند گرچه این طبقه بندی هم ایده ال نیست ولی به مراتب گویاتر از طبقه بندی های بالا است.
افسردگی اولیه:
به آن گروه از افسردگی ها تلقی می شد که علائم افسردگی هستند، اصلی بیماری مریض بوده و بیماری روانی یا جسمی دیگر همراه علائم اصلی افسردگی نمی باشد. به عبارت دیگر این نوع افسردگی ها یا بطور خودکار یا بدون علت مشخص ظاهر می شوند و یا اگر به علتی منصوب می شود شدت و دوام آنها نامتناسب با علل بوجود آورنده آنها می باشد.
افسردگی ثانویه:
به آن گروه از افسردگی ها اطلاق می شود که علائم افسردگی هسته اصلی بیمار مریض نبوده معمولاً همیشه همراه با یک بیمار روانی دیگر و یا بیمارهای جسمی می باشد و به عبارت دیگر علائم افسردگی ثانویه وابسته بوجود یک بیمار اصلی دیگر است.
انواع افسردگی
افسردگی پنهان
افسردگی پنهان2 اصطلاحی است که از سال 1950 به بعد عمومیت یافت. این نوع افسردگی ممکن است در لباس هر نوع شکایت جسمی که نسبت به درمانهای مناسب طبی مقاوم بوده است تظاهر شوند. چنین شکایت جسمی معمولاً با درمانهای ضد افسردگی مثل آنتی دپرسانهای سه حلقه ای یا الکترو شوک بهبود می یابند. وقتی که کسی دچار افسردگی می شود اطرافیان او به خوبی می فهمند که حالش خوب نیست. حالت افسردگی غالباً چنان آشکار است که دیگران با آگاهی از واکنش خود نسبت به فرد افسرده می توانند احساس کنند که او افسرده است. ولی افسردگی نیز می تواند به طریقی پنهانی یا پوشیده باشد. هر کس که گوید افسرده است به راستی دچار این حالت نیست و هر کس هم که راستی افسرده است نمی تواند این حقیقت را به خود یا اطرافیانش بقبولاند. بنابراین با آنکه روند افسردگی ادامه دارد و به بیمار فشار وارد می آید زندگی اطرافیانش مختل می شود امکان دارد افسردگی درک و شناخته نشود .
افسردگی اتکایی
افسردگی اتکایی3 سندری است که در بچه ها در نیمه دوم یک سالگی به دنبال محرومیت از توجه مادر یا کسی که نقش مادری داشته است ظاهر می گردد. چنین طفلی ابتدا با خشم و اعتراض و اضطراب به غیبت مادر واکنش نشان می دهد و پس از آن با یاس و بی تفاوتی و به دنبال آن بی اشتهایی و تجلیل قوا و بالاخره مرگ ممکن است پیش آید.

افسردگی رجعتی یا افسردگی دوره یائسگی:
در افسردگی رجعتی یا افسردگی دوره یائسگی4 خطر افسردگی با بالا رفتن سن افزایش می یابد و از چهل سالگی به بالا شایعتر است. افسردگی رجعتی با آشفتگی و بی قراری شدیدی مشخص است و احتمال اقدام به خودکشی یکی از خطرات جدی این نوع افسردگی است. سندرم آشیانه خالی5 اصطلاحی است که گاهی به این نوع افسردگی اطلاق می شود.
افسردگی بعد از زایمان:
در افسردگی بعد از زایمان Post par tux6 Depression بروز علائم افسردگی شدید چند روز پس از زایمان عارضه نادری نیست. بی علاقگی و بی تفاوتی نسبت به نوزاد از جمله علائم اضطراب انگیز این نوع افسردگی برای مادری است که تازه طفلی به دنیا آورده است. گاهی این نوع افسردگی به ابعاد پسیکوز رسیده و بیمار تو همات و هزیانهایی که اکثراً مربوط به نوزاد می گردد پیدا می کند.
افسردگی پس از زایمان همان زمینه های افسردگی عمده را دارد و بعضی پژوهشگران معتقدند که افسردگی پس از زایمان ممکن است شکلی از افسردگی عمده باشد. این بیماری تقریباً در 10 درصد مادران که نخستین زایمان خود را انجام می دهند، دیده می شود. افسردگی پس از زایمان انواع مختلف زنان را به خود مبتلا می کند، ولی احتمال بیشتری دارد زنانی را که قبلاً افسردگی عمده را دارد و بعضی پژوهشگران معتقدند که افسردگی پس از زایمان ممکن است شکلی از افسردگی عمده باشد. این بیماری تقریباً در 10 درصد مادران که نخستین زایمان خود را انجام می دهند، دیده می شود. افسردگی پس از زایمانی انواع مختلف زنان را به خود مبتلا می کند، ولی احتمال بیشتری دارد زمانی را که قبلاً افسردگی عمده یا نوعی افسردگی خفیف داشته اند مبتلا کند.
در هر افسردگی پس از زایمانی در زنان عوامل کثیری نیز نقش دارند. طبق بعضی آمارها از زمانی که دوران حاملگی یا زایمان سختی داشته اند ازدواج موفق نداشته اند، از طرف دوستان و خانواده و همسایگان کمتر حمایت می شوند، بیشتر در معرض ابتلا به این بیماری هستند.
در صورت عدم درمان افسردگی پس از زایمان، این بیماری ممکن است ماهها و حتی سالها دوام داشته باشد. با این حال بسیاری از زنان برای درمان مراجعه نمی کنند در عوض آنان خود را به دلیل غمگین بودن در مواقعی که باید شاد باشند سرزنش می کنند. نوسانات خلق پس از زایمان امری عادی است اما خلق افسرده طولانی، بی اشتهایی یا اختلالهای خواب در صورتی که به بیدار شدنهای کودک مربوط نباشند باید به پزشک گزارش شوند.
انواع نظریه ها درباره افسردگی
1- نظریه رفتار درمانی:
فرستر در 1965 یکی از اولین کسانی بود که کوشید با تاکید روی ارتباط افسردگی با تاریخچه فرد تحلیل رفتاری از پدیده های مختلف افسردگی ارائه دهد و ارتباط این پدیده ها با حوادث مقدم و موثر بر رفتار افسرده روشن سازد. چند سال بعد از فرستر (لازاروس 1968) لزوم تعریف دقیق افسردگی و شخص ساختن پدیده های رفتاری وابسته به آن را مورد تاکید قرار داد و سه روش مختلف را برای روبرو شدن با این تظاهرات پیشنهاد کرد. به عقیده فرستر افسردگی نوعی فنوتیپ یا عارضه است که ممکن است از ژنوتیپ ها با ملل مختلفی ناشی شود. این ژنوتیپ ها را فرستر بیشتر در شرایط محیطی می بیند به گفته فرستر صرفنظر از اینکه اساس فیزیولوژیکی رفتار فرد افسرده چه باشد، مشخص کردن رابطه تابعی این رفتار و عوامل محیطی که باعث بروز شکل گرفتن و بقای آن می گردند نهایت ضرورت دارد او عوامل محیطی حاکم بر رفتار افسرده را انواع زیر می داند:
الف) عواملی که با پیشرفت و تکامل جمعی یا تراکمی رفتار مغایرت دارند، در این میان فرستر به نقش ارتباط متقابل کودک و مادر در رشد و توسعه گنجینه رفتاری کودک که شامل جنبه های اوراکی و عاطفی نیز هست اشاره می کند.
ب) برنامه های تقویت حاکم بر رفتار افراد افسرده معمولاً از نوع برنامه های تقویت جزئی و همراه با تاخیر هستند که طبق آنها مقادیر زیادی فعالیت و رفتار باید از فرد سر زند تا تغییر مورد نظر در محیط صورت گیرد.
ج) تغییرات ناگهانی در محیط زندگی و فعالیت فرد مثلاً از دست دادن یک دوست نزدیک ممکن است باعث تضعیف رفتار گردد.
د) خشم و عصبانیت حاکم بر گنجینه رفتاری افراد افسرده در عین حال که خود از کمبود تقویت مثبت ناشی شده است فراوانی بروز این قبیل تقویتهای مثبت را بیش از پیش تقلیل می دهد.
ه) افراد افسرده معمولاً برداشتی محدود غلط ناقص و گمراه کننده از محیط خود دارند در نتیجه رفتار آنها با واقعیت محیطی متناسب نبوده و به نتیجه مورد نظر منجر نمی گردد. به نظر فرستر افراد افسرده در مقابل محیط حالت انفعالی یا واکنش داشته و فقط در مقابل دستورات یا رویدادهای ناخوشایند عکس العمل نشان می دهند.
2- نظریه شناختی بک:
مفصل ترین و جامعترین توجیه شناختی افسردگی و دیگر اختلالات نوروتیک توسط بک در سال 1976 تحت عنوان درمان شناختی اختلالات عاطفی ارائه شده است. به نظر او جنبه های شناختی از قبیل برداشت منفی فرد از محیط خارج، کم بها دادن او به خود، و نومیدی کلی وی درباره آینده بیش از آنکه نتیجه احساس افسردگی باشد به چنین عواطفی دامن می زند. به نظر او افراد افسرده هدفهای بالا و دشواری برای خود انتخاب می کنند و خود را به خاطر نرسیدن به این هدفهای غیرواقع بینانه سرزنش و تحقیر می کنند و به تدریج نوعی ناتوانی و بیچارگی به فرد افسرده دست می دهد و به نومیدی و احساس شکست کامل او منجر می گردد. به نظر بک افراد افسرده بدین دلیل افسرده اند که در نحوه فکر کردنشان خطا می کنند یا به راه مبالغه می روند. شخص افسرده نظری منفی درباره خود، دنیا و آینده اش دارد. طبق نظر بک این شناختهای منفی و نه سایر چیزهای پیرامون شخصی علت افسردگی است. ممکن است برای یک حمله افسردگی حوادث برونی عامل تشدید کننده ای باشد ولی حتی در آن صورت نیز آنچه شخص درباره آن حادثه فکر می کند و نه آن حادثه به خودی خود می تواند عامل ایجاد کننده افسردگی باشد.
3- نظریه درماندگی آموخته شده:
این نظریه توسط سلیگمن در سال 1975 پیشنهاد شده و در واقع مکمل نظرشناختی افسردگی و تاثیر فقدان تقویت در آن است. این مفهوم بیشتر در مورد افسردگیهای بکار می رودکه با نوعی واکنش به عدم کنترل بر روی کیفیت ارضا خواسته ها و یا تسکین ناراحتی و رنج شروع می شوند. در این حالت فرد افسرده به کندی عکس العمل نشان می دهد خود را ناتوان ونوامید احساس می کند و نسبت به آینده نظر مطلوبی ندارد. طبق این نظریه آنچه باعث افسردگی می گردد حادثه دردناک نیست بلکه احساس ناتوانی فرد از کنترل آن حادثه است. این احساس ناگزیر بودن ضربه، دارای سه نوع تاثیر است. از لحاظ انگیزش، فرد مقاومت یا فرار را بی فایده می بینند، و عکس العملی از خودشان نمی دهد.
4- نظریه روان پویای:
مطالعات روان شناختی درباره افسردگی بازیگموند فروید و کارل ابراهام شروع شد. هر دو در نهایت جداگانه خود درباره افسردگی این اختلال را به عنوان واکنش پیچیده نسبت به از دست دادن چیزی توصیف کرده اند. فروید افسردگی، ماتم زدگی و مالیخولیایی به عنوان واکنش های طبیعی نسبت به از دست دادن کسی یا چیزی که مورد عشق فرد بوده توصیف می کند.
فروید عقیده دارد که فرد مبتلا به افسردگی یک وجدان یا فراخور تنبیه کننده قوی دارد او بر احساس گناه که وجدان موجب آن می شود تاکید می کند.
5- نظریه های زیست شناختی:
پیش فرض نظریه های زیست شناختی این است که علت افسردگی یاد ژنهای نهفته است که از طریق توارث از والدین به فرزندان منتقل می شود یا نارسایی عمل فیزیولوژیایی که ممکن است پایه ارثی یا غیر ارثی داشته باشد.
یافته های مربوط به همزادان از سال 1930 به بعد بیانگر آن است که عوامل ارثی موجب بروز نوعی افسردگی می شوند. بسیاری از پژوهندگان عوامل ارثی، همراه با آنچه در زندگی شخصی به وقوع می پیوند و یعنی ترکیب آمادگیهای انرژی و فشارهای روانی محیطی را علت احتمالی افسردگی و رفتارهای ناشی از آن می دانند.
کسانی که افسردگی دو قطبی دارند یعنی هم گرفتار افسردگی هستند و هم دچار مانی اغلب دست کم دو نسل از بستگان آنها رفتارهای مشابه داشته اند و همچنین در خانواده هایی که افسردگی دو قطبی روی می دهد احتمال بروز افسردگی یک قطبی بیش از آن است که برحسب تصادف رخ داده باشد.
آشنایی با داروهای ضد افسردگی و عوارض آنها
امروزه متاسفانه بیماری افسردگی یکی از بیماریهای رایج در میان اقشار مختلف مردم است. در بیماری افسردگی واکنشهای غیر طبیعی هستند، یعنی انسان در برابر ناملایمات و شکست ها بیش از حد افسرده می شود. علل ابتلا به این بیماری، ارث، تغییرات شیمیایی فقر، از دست دادن والدین در کودکی و حوادث نا خوشایند زندگی، بیماری های جسمی مختلف و استفاده از بعضی داروهاست. جهت درمان بهترین راه، دارو درمانی است.
داروهای ضد افسردگی چه نوع داروهایی هستند؟
داروهای ضد افسردگی گروهی از داروها هستند که برای درمان بیماران افسرده مورد استفاده قرار می گیرند بطوری که وضعیت روحی بیشتر بیماران افسرده با استفاده از این داروها بسیار بهتر شده است.
عملکرد داروهای افسردگی به چه صورت است؟
این گروه از داروها برخی از مواد شیمیایی را در فقر کاهش می دهند. این مواد شیمیایی تحت عنوان نرو ترانسمینر7 خوانده می شود برای عملکرد طبیعی، فقر به این نروترانسمینرها نیاز دارد داروهای افسردگی با قرار دادن این نروترانسمینرها(مواد شیمیایی طبیعی) در دسترس فقر، به بیماران افسرده کمک زیادی می کند.
آیا داروهای ضد افسردگی عوارض جانبی نیز دارند؟
همانند سایر داروها، داروهای ضد افسردگی ممکن است عوارض جانبی را در فرد مصرف کننده ایجاد کنند. البته کلیه افراد مصرف کننده به این عوارض جانبی مبتلا نمی شوند. هر نوع عارضه جانبی که فرد، به آن مبتلا می شود بستگی به داروی انتخابی پزشک برای فرد افسرده دارد.
چند نوع داروی ضد افسردگی وجود دارد؟
امروزه انواع مختلفی از داروهای ضد افسردگی ساخته شده است، معمولی ترین گروههای دارویی عبارتند از:
1- داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای
2- داروهایی که به طور انتخابی مهار کننده های سر تونینی را تحریک می کنند یا SSRIS .
3- مهار کننده های مونوآمینواکسیداز MAEIS
4- سایر گروه های دارویی
داروهای سه حلقه ای جهت درمان طولانی مدت افسردگی مورد استفاده قرار می گیرد. از داروهای این گروه می توان به داروی آمی تریپتیلینAmitripty line (با نام تجاری الاویلElavil)، دیسپیرامین Desipramin با نام تجاری نووپرآمین Novopramin ) ایمی پرامین Imipramine(با نام تجاری جانیمین، توفرانیل Janimine/ to franil)و نور تریپتیلینNortriptyline (با نام تجاری پاملورpamelor) اشاره کرد.
معمولی ترین عوارض جانبی این گروه دارویی عبارتند از : خشکی دهان، تاری دید، یبوست، مشکلاتی در ادرار کردن، آب سیاه چشم، اغتشاش فکری و خستگی، این گروه از داروها علاوه بر عوارض قلبی می توانند بر روی فشار خون و تعداد ضربانهای قلب اثر بگذارند.
گروه جدیدی از داروهای ضد افسردگی، داروهایی همانند: فلوکسین، پاروکستین و سرترامین هستند. کلیه این داروها (منظور گروه جدید داروها) تحت عنوان گروه SSRIS نامیده می شوند. عوارض جانبی داروهای این گروه از داروهای سر حلقه ای کمتر است. تعدادی از عوارض جانبی که به وسیله داروهای گروه SSRIS ایجاد می شوند عبارتند از :
کاهش اشتها، تهوع، عصبانیت ، بی خوابی، سردرد و مشکلاتی در رفتار جنسی افرادی که داروی فلوکسین را مصرف می کنند ممکن است علاوه بر عوارض فوق، احساس ناتوانی و خستگی شدید بطوری که قدرت برخاستن از جا را نداشته باشند ذکر کنند. بیمارانی که داروی پارکستین برایشان تجویز شده ممکن است از عوارضی مثل خشکی دهان و احساس خستگی شکایت داشته باشند، و بیماران مصرف کننده سرترامین نیز علاوه بر عوارض جانبی عمومی وابسته به داروهای گروه SSRIS ممکن است از اسهال شاکی باشند.
درمان افسردگی
اگر به بیماری افسردگی مبتلا هستید تصور کنید که هیچ کس نمی تواند احساس شما را درک کند یا هیچ چیزی نمی تواند به بهبود شما کمک کند. در واقع احساس نومیدی اغلب نشانه افسردگی است. افسردگی از درمان پذیرترین بیماریهای روانی است. تقریبا 80 % افراد افسرده اغلب در مدت چند هفته یا چند ماه با دریافت عکسهای حرفه ای بهبود چشمگیری پیدا می کنند.
فقط آن گروه از بیماران افسرده قادر خواهند بود از حداکثر امکانات درمانی موجود استفاده نمایند که به مطالب زیر عتقاد داشته باشند:
1- اعتراف و اعتقاد در این موضوع که افسردگی یک نوع بیماری است 2- در حدود 80-75 درصد این بیماری ها قابل درمان است 3- در موقعی که افسردگی عارض می شود هیچ عاملی نخواهد توانست سیر آن را تغییر دهد و د اکثریت موارد هیچ کس جز یک پزشک ماهر و تحصیلکرده و آشنابا درمانهای جدید قادر به درمان نخواهد بود. درمانهای موثر زیادی برای افسردگی وجود دارد که از جمله می توان از داروها، انواع روان درمانیها الکتروشوک درمانی و غیره نام برد.
1- روان درمانی تحلیلی:
روشهای روانکاوی درمانی اختلالات خلقی مبتنی بر فرضیه های روانکاوی افسردگی درمانی است. به طور کلی هدف روان درمانی تحلیلی ایجاد تغییر در ساختمان شخصیتی با تنش است نه فقط رفع علائم افسردگی، بهبود در میزان اعتماد بین فردی صمیمت مکانیسم های مقابله توانایی های تجربه، داغدیدگی و هیجانات از اهداف روان درمانی تحلیلی است. غالبا بیمار در جریان درمان افزایش سطح اضطراب و ناراحتی را تجربه می کند که ممکن است چندین سال مداومت یابد.(پورافکاری 1371)
2- رفتار درمانی:
برخی از اختلالات فرا گرفته و برخاسته از شرایطی است و برای فرد بازدهی دارد. برای تغییر این گونه اختلالات می توان از رفتار درمانی استفاده کرد. رفتار درمانی بر مبنای یافته ها و تحقیقات روان شناسی یادگیری قرار گرفته است و از اصول یادگیری در تغییر رفتار بهره
می برد. اگر بپنداریم که برخی از رفتارها را به غلط یاد گرفته ایم می توانیم مجددا روش صحیح برخورد رفتاری را فرا گیریم و این همان کاری است که رفتار درمانی انجام می دهد.
3- دارو درمانی:
در چند سال اخیر داروهای پر انرژی به بازار آمده اند که در درمان و کنترل افسردگیها موثر بوده اند. این داروها بخصوص برای آن گروه از بیماران که به وسیله الکتروشوک بهبود یافته اند و سابقه بستری شدنهای طولانی را داشته اند موثر بوده است. بخصوص در آماده سازی بیمار برای روان درمانی و سایر خدمات درمانی تنش عمده ای را ایفا کرده اند داروهای مورد استفاده در افسردگیها را بر اساس ساخت شیمیایی و چگونگی تاثیر آنها می توان به سه گروه بزرگ تقسیم کرد: از این سه گروه تری سیکلیدها باز دارنده های منو امین اکسیدازها دارای ساخت شیمیایی کلا متفاوتی می باشند. هر دو گروه موجبات افزایش آمینهای بیوژینیک موجود در سلسله اعصاب مرکزی را فراهم می دارند.
گروه دوم واکنش های سریعتر و پیچیده تری از تری سیکلائیدها را ایجاد می نمایند و در نتیجه دارای موارد استعمال فراوانتری می باشند. اخیرا از فنوتیازینها نیز نه تنها به عنوان درمان بلکه برای کنترل علائم برای درمان بیماران افسرده آشنایی با درمان دارویی درمان فیزیکی و روان درمانی لازم است.
در سالهای اخیر داروهای سه حلقه ای در درمان و کنترل افسردگیها موثر بوده اند. این داروها به تنهایی توام با الکتروشوک و هم پس از درمان با الکتروشوک و درمان سرپایی بیمارانی که بستری هستند به کار می روند و در ضمن در آماده سازی بیمار برای روان درمانی و سایر خدمات درمانی نقش عمده ای ایفا کرده است. داروهای محرک روان حرکتی نیز گاهی به عنوان داروهای ضد افسردگی مورد استفاده قرار می گیرند اخیرا از فنونیازینها برای کنترل علائم همراه با افسردگی پسیکولیک استفاده شده است. کلرپرسازین بتورید از بین این داروها بخصوص داروی اخیر اثرات ضد افسردگی خود را در بعضی تحقیقات نشان داده اند. برای اینکه درمان افسردگی با آگاهی بیشتری صورت گیرد لازم است خواص عوارضی و انواع داروها شناخته شود.

فصل سوم

روش اجرای تحقیق

مقدمه
در این قسمت به ذکر روش تحقیق، جامعه، روش نمونه گیری، و جمع آوری اطلاعات، ابزار بکار برده شده و روش آماری پرداخته می شود این عمل به منظور ایجاد امکان برای تکرار یا ادامه تحقیق در این زمینه برای دیگر محققان است تا در صورت امکان بتوانند با رعایت مفاد مندرج در این فصل از تحقیق مشابه انجام دهند و از مقایسه و بررسی یافته ها در تحقیق اطلاعات مفیدی کسب کنند.
در این فصل محقق به توضیح و توجیه روش تحقیقی خود که برای مطالعه ویژه با توجه به انواع مختاف روشهای تحقیقی با در نظر گرفتن هدف و موضوع پژوهش خود مناسب داشته است می پردازد. درستی اعتبار و تعمیم پذیری یافته های هر تحقیق به روش اجرای آن وابسته است. انتخاب درست جامعه، روش تحقیق، نمونه گیری، روش آماری و روش جمع آوری اطلاعات و ابزار بکار گرفته شده و کنترل شده و کنترل متغیرهای ناخواسته به ما امکان می دهند تا پس از تحلیل و نتیجه گیری اطلاعات یافته خود را با اطمینان بیشتر به جامعه علمی ارائه دهیم.

روش تحقیق:
از آنجا که تحقیق حاضر قصد دارد تا درباره تفاوت معناداری بین میزان افسردگی در زنان شاغل و غیر شاغل را به صورت علمی دریابد روش علمی- مقایسه ای مناسبترین روش می باشد. روش علمی- مقایسه ای یک روش بررسی است. در روش بررسی جهت مساله معطوف به زمان حاضر و فعلی است. وضعیت و موقعیتی که مربوط به زمان است مورد تحقیق قرار می گیرد و سپس اطلاعات جمع آوری شده در مورد وضعیت فعلی مورد تعبیر و تفسیر قرار می گیرد.

طرح تحقیق:
فرضیه مورد نظر در تحقیق مقایسه میزان افسردگی در زنان شاغل و غیر شاغل می باشد که با توجه به این فرضیه میزان افسردگی متغیر مستقل و زنان شاغل و غیرشاغل متغیر وابسته می باشد.

جامعه آماری:
در این پژوهش جامعه آماری عبارتست از 383 نفر زنان شاغل منطقه تحت جلکه شهرستان نیشابور که در مقطع راهنمایی و متوسطه در سال تحصیلی 92-1391 مشغول به تدریس بودند و مادران دانش آموزان که در مقطع راهنمایی و متوسطه مدارس دخترانه که خانه دار بودند بعنوان جامعه زنان غیر شاغل مورد نظر بوده است.

نمونه و روش نمونه گیری:
چگونگی انتخاب نمونه ها:
روش نمونه گیری معلمین تصادفی چند مرحله ای می باشد.

همان گونه که در چارت نشان داده شده است از بین کلیه معلمین مدارس شهر نیشابور ابتدا مدارس دبیرستان و راهنمایی منطقه تحت جلگه را انتخاب نموده سپس از بین مدارس این منطقه معلمین مدارس راهنمایی و دبیرستان عترت و حجاب را به صورت تصادفی انتخاب کرده که جمعا 30 نفر می باشد و 30 نفر زنان غیر شاغل را از زنان خانه داری که فرزندانشان در همان مدارس مشغول به تحصیل بودند برای نمونه برگزیدیم که نمونه مورد نظر جمعا 60 نفر می باشد.

ابزار اندازه گیری:
روشی که برای پی بردن به میزان افسردگی زنان شاغل و غیر شاغل شهر نیشابور بکار برده شده استفاده از پرسشنامه افسردگی بک (BDI) بوده است.
فهرست افسردگی بک وسیله قابل اعتمادی برای سنجش حالات روحی است که وجود افسردگی را بررسی کرده و شدت آن را با دقت اندازه گیری می کند. آزمون افسردگی بک آزمونی مداد کاغذی و شامل 21 آیتم شامل 4 سوال و ارزش نمرات آن 0 تا 3 است که (آزمودنی) خواسته می شود که بیشتر به وضع روانی و جسمانی او در چند ماه اخیر شبیه است را انتخاب نمایند و بعد از کامل شدن تست نمرات هر یک از 21 سوال را جمع کرده و مجموع آن را بدست می آوریم و از آنجا که بالاترین نمره در هر یک از 21 سوال 3 است بالاترین جمع نمرات ممکن است برای تمام تست 63 باشند(این بدان معنی است که در تمام 21 سوال 3 را علامت بزنند. و پایین نمره برای هر سوال صفر می باشد.

درجه افسردگی
جمع امتیازات
طبیعی
10-1
کمی افسرده
16-11
نیازمند مشورت با روان پزشک
20-17
به نسبت افسرده
30-21
افسردگی شدید
40-31
افسردگی بیش از حد
بیشتر از 40
جدول شماره 3-1

اعتبار و روایی پرسشنامه بک (BDI)
نتایج فرا تحلیل انجام شده در مورد پرسشنامه ی افسردگی بک (BDI) حاکی از آن است که ضریب همسانی درونی آن بین 73/0 تا 93/0 با میانگین 84/0 است. ضریب اعتبار حاصل از بازآزمایی بر حسب فاصله بین دفعات اجرا و نوع جمعیت در دامنه 48/0 تا 86/0 قرار دارد. بک و همکاران، 1988 به نقل از گراث مارنات، 2003، اما اجرای هفتگی این پرسشنامه طی 7 هفته در دانشجویان کاهشی نمره ها را تا 40 درصد نشان داده است. این یافته ها حاکی از آن است که برخی کاهش های در نمره های جمعیت بیماران پس از مداخله ممکن است تا حدی (تقریباً 10 درصد واریانس) به دلیل کاهش طبیعی و خود به خودی باشد نه اثر مداخله درمانی (همان منبع) مطالعه وهاب زاده (1352) در ایران به منظور چگونگی ارزش تشخیصی این پرسشنامه در تفکیک بیماران افسرده و افراد سالم از یکدیگر، نشان داد که این پرسشنامه دارای ارزش تشخیصی اسناد و قادر به تغییر افراد سالم از بیمار می باشد. این پرسشنامه همچنین قدرت تمایز بین انواع بیماری ها را دارد. تحقیقات متعدد مشخصی نموده اند که با استفاده از این پرسشنامه می توان افراد سالم را از افراد با بیماری های روانی، اختلال افسردگی اسامی را از کژخویی و اختلال اضطراب تعمیم یافته را از افسردگی عمده تشخیصی داد. (بک 1967، استیر و همکاران 1968، بک، اسنیر، برادن، ایدلسون و ریسکانید 1987، استیر، بک، ویسکانید و برادن 1986) مطالعات روان سنجی انجام شده بر روی ویرایش دوم این پرسشنامه نشان می دهد که از اعتبار و روایی مطلوبی برخوردار است و به طور کلی این پرسشنامه جانشین حنابی برای ویرایش اول آن محسوب می شود. بکف استیر و براون (2000، ثابت درونی این ابزار را 73/0 تا 92/0 با میانگین 86/0 و ضریب الفا برای گرده بیمار 86/0 و غیر به یار 81/0 گزارش کرده اند. همچنین داببون و محمدخانی (1386)، ضریب آلفا 92/0 را برای بیماران سر نمایی 92/0 را برای دانشجویان و ضریب بازآزمایی به فاصله یک هفته را 93/0 به دست آورده اند به علاوه در یک بررسی موردی 125 دانشجوی دانشگاه تهران و دانشگاه علامه طباطبایی که جهت بررسی و اعتبار و روایی BDI-II بر روی جمعیت انجام گرفت نتایج بیانگر آلفا گرونباخ 78/0 واعتبار بازآزمایی به فاصله دو هفته 73/0 بود (غربی، 1382)
فرم کوتاه این پرسشنامه توسط دادستان و منصور (1369) در ایران هنجاریلی شده است. پرسشنامه کوتاه افسردگی بک توسط پژوهشگران مختلف از جمله نوربال و شاددل (1373) مورد استفاده قرار گرفته است. رجبی و همکاران (1380)، ضریب آلفا کرو نباخ برای کل پرسشنامه را 87/0، ضریب اعتبار تفصیف 83/0 و ضریب باز آزمایی به فاصله سه هفته را 49/0 گزارش کرده اند.
روش جمع آوری اطلاعات:
برای جمع آوری و گردآوری اطلاعات مورد نیاز علاوه بر مطالعات کتابخانه ای که به صورت دستیابی به پیشینه تحقیق و تدوین ادبیات تحقیق انجام گرفت و سپس تستها بین 60 نفر از گروه نمونه انتخابی توزیع گردید در این پژوهش برای بدست آوردن تفاوت معنادار بودن بین میانگین های بدست آمده از زنان شاغل و غیر شاغل از فرمول t مستقل استفاده شده است.
روشهای آماری:
پس از اینکه نتایج بدست آمده از تست مورد محاسبه و مقایسه و تحلیل آماری قرار گرفت، متد آمار توصیفی که در این پژوهش استفاده شده است نمودار، انحراف معیار، میانگین، انحراف استاندارد و جدول ها می باشد و آمار استنباطی مورد استفاده در این پژوهش t مستقل می باشد.

فصل چهارم

تجزیه و تحلیل آماری

مقدمه
تجزیه و تحلیل بطور کلی عبارتست از روشی که از طریق آن کل فرایند پژوهش از انتخاب مساله تا دسترسی به یک نتیجه هدایت می شود. چون اغلب مسائلی که در امور مورد پژوهش قرار می گیرد خیلی گسترده و وسیع هستند پژوهشگران برای پاسخگویی به مساله تدوین شده و با تصمیم گیری در مورد رد یا تائید فرضیه ای که صورتبندی کرده است از روشهای مختلف تجزیه و تحلیل استفاده می کرد در این فصل روش های آماری و یافته های تحقیق از طریق تجزیه داده های آماری بررسی مقایسه میزان افسردگی در زنان شاغل و غیر شاغل جای داده که با قرار دادن تست افسردگی بک در اختیار آزمونی ها و مشخص نمودن میزان افسردگی آنها میانگین حاصل از این تست را بدست آورده و سپس با قرار دادن در فرمول t مستقل نتایج کلی پژوهش سنحیده و اندازه گیری می شود.

جدول 4-1 : مقایسه میانگین و انحراف استاندارد و مستقل
گروه ها
تعداد
میانگین
انحراف استاندارد
درجه ازاد
t محاسبه
t جدول
سطح معنی داری
زنان شاغل
30
63/12
103/2
58
85/1
67/1
05/0
زنان غیر شاغل
30
53/16

آزمون فرضیه ها:
برای آزمون فرضیه از فرمول t مستقل استفاده شده است که نتایج به شرح زیر است.
فرضیه :
بین میزان افسردگی زنان شاغل و غیر شاغل تفاوت معنادار وجود دارد.
چون t محاسبه (85/1) از t جدول 67/1 در سطح 05/0 t بزرگتر است بنابراین فرض صفر رد و فرض پژوهش پذیرفته می شود. به عبارت دیگر نتجیه می گیریم که بین میانگین های مورد مقایسه در میزان افسردگی زنان شاغل و غیر شاغل تفاوت معناداری وجود دارد بنابراین میزان افسردگی در زنان غیر شاغل بیشتر از زنان شاغل است.

جدول شماره 4-2: توزیع فراوانی میزان افسردگی افراد نمونه براساس شاغل بودن
جمع کل
افسردگی بیش از حد
افسردگی شدید
به نسبت افسرده
نیازمند مشورت
کمی افسرده
طبیعی
میزان افسردگی
30
0
1
3
3
10
13
شاغلین
100%
0
33/3
10
10
33/33
34/43
درصد شاغلین

نمودار شماره (4-1) : درصد میزان افسردگی شاغلین

جدول شماره 4-3 توزیع فراوانی میزان افسردگی افراد نمونه بر اساس غیر شاغل
جمع کل
افسردگی بیش از حد
افسردگی شدید
به نسبت افسرده
نیازمند مشورت
کمی افسرده
طبیعی
میزان افسردگی
30
0
4
7
3
7
9
شاغلین
100%
0
34/13
33/23
10
33/23
30
درصد شاغلین

نمودار شماره 4-2 درصد میزان افسردگی غیر شاغلین

جدول شماره 4-4 توزیع فراوانی میزان افسردگی افراد نمونه بر اساس وضعیت شغلی
جمع کل
افسردگی بیش از حد
افسردگی شدید
به نسبت افسرده
نیازمند مشورت
کمی افسرده
طبیعی
میزان افسردگی
30
0
1
3
3
10
13
شاغلین
30
0
4
7
3
7
9
درصد شاغلین
60
0
5
10
6
17
22
جمع

نمودار شماره 4-3 میزان افسردگی شاغلین و غیر شاغلین

فصل پنجم

خلاصه بحث و
نتیجه گیری

ارائه یک خلاصه کوتاه از فصل های گذشته:
موضوع مورد پژوهش عبارتست از بررسی میزان افسردگی میان زنان شاغل و غیر شاغل. هدف از طرح این تحقیق در درجه اول ارائه پایان نامه جهت اخذ مدرک کارشناسی و افزودن بر اطلاعات شخصی آشنا شدن با اصل و روشهای تحقیق بوده است و همچنین مقایسه میزان افسردگی در زمان شاغل و غیر شاغل با استفاده از تست افسردگی بک می باشد.
افسردگی نوعی حالت روحی است که گاه در نتیجه نداشتن شغلی در خود توجه در انسان بوجود می آید. هیچ انسانی از افسردگی و اضطراب مصون نیست. هر فردی در طول عمر خود بالاخره طعم ناگوار محرومیت و یاس و سرخودگی و ماتم را می چشد ولی این حالت هیچ وقت نمی تواند یک بیماری تلقی شود بلکه در واقع یک واکنش در برابر حوادث ناگوار زندگی است. احساس بیهودگی و ملالت تدریجی نیز از عوامل تشدید کننده این حالت محسوب می شود. به طوری که نوعی کسالت مزمن را بوجود می آورد که با شدت خود ادامه زندگی را برای شخص غیر ممکن می سازد و در بعضی موارد حتی منجر به خودکشی می شود. در این صورت نمی توان افسردگی را یک حالت دانست بلکه یک نوع بیماری روانی است و درمان آن بدست خود شخص بیمار است. نشانه های افسردگی عبارتند از: کسالت روحی اندوه، منفی گری، کاهش تمرکز، نداشتن میل به انجام فعالیت های روزمره و غیره.
از علل افسردگی می توان علل زیست شناختی علل روانی اجتماعی را نام برد. انواع افسردگیها نیز عبارتند از افسردگی پنهان، اتکایی، رجعتی و افسردگی بعد از زایمان. از انواع نظریه ها درباره افسردگی می توان نظریه رفتار درمانی، شناختی بک ،درانگری آموخته شده روان پویایی و نظریه زیست شناختی را نام برد. روان درمانی تحلیلی در رفتار درمانی و دارو درمانی را نیز می توان از شیوه های درمان افسردگی نام برد روش تحقیق حاضر روش علمی و مقایسه ای می باشدکه با توجه به فرضیه مورد نظر که مقایسه میزان افسردگی در زنان شاغل و غیر شاغل را بررسی می کند جامعه اماری 383 نفر از معلمین شاغل در اداره آموزش و پرورش مقطع راهنمایی و زنان غیر شاغل را تشکیل می دهد.
نمونه آماری تحقیق 30 نفر از معلمین مدارس راهنمایی حضرت مریم (س) و بنت الهی صدر و 30 نفر از مادران خانه دار دانش آموزانی که در همان مدارس مشغول به تحصیل هستند به صورت تصادفی انتخاب شده اند لذا نمونه مورد نظر جمعا 60 نفر
می باشد.
ابزار اندازه گیری استفاده از تست افسردگی بک(BDI) می باشد. پس از تجزیه و تحلیل آماری نتایج حاصل نشان می دهد که چون t مشاهده شده (85/1) بزرگتر از 05/0 t جدول (67/1) می باشد از نتیجه می گیریم که ارتباط و معناداری میان میزان افسردگی زنان شاغل و غیر شاغل وجود دارد.
بحث در زمینه یافته ها (اهمیت تفسیر نتیجه گیری)
در روابط با مساله مورد نظر فرضیه ارائه شده که عبارتست از بین میزان افسردگی زنان شاغل و غیر شاغل تفاوت معنادار وجود دارد. جامعه اماری این پژوهش را تعداد 383 نفر از معلمین آموزش و پرورش در مقطع راهمایی شهر نیشابور تشکیل می دهد چون برداختن به تحقیق و جامعه آماری به دلیل عدم دسترسی به کل اعضای جامعه امکان پذیر نبوده محقق از نمونه آماری استفاده کرده است که این نمونه واقعی جامعه می باشد. نمونه آماری این پژوهش عبارتند از 30 نفر از معلمین مدارس حضرت مریم(س) و بنت الهدی صدر واقع در منطقه فردوسی شهر نیشابور که به صورت تصادفی انتخاب شده و زنان غیر شاغل را از بین مادران خانه دار دانش آموزانی که در همان مدارس مشغول به تحصیل بودند انتخاب شده است. نمونه اماری این تحقیق متشکل از 60 نفر می باشد ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش نیز پرسشنامه افسردگی بک است.
روش اماری در این تحقیق، آمار توصیفی(دسته بندی جداول و مودارها) آمار استنباطی t مستقل جهت آزمون فرضیه و مشخص کردن رابطه اجتماعی بین متغیرهای موجود می باشد پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست امده نشان می دهد که چون t محاسبه شده (85/1) بزرگتر از t جدول (67/1) می باشد نتیجه می گیریم که بین میانگین های مورد مقایسه در میزان افسردگی زنان شاغل و غیر شاغل تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری
انجام مطالعات پیرامون ارتباط بین اشتغال و افسردگی در زنان نشان داده که زنان شاغل کمتر از زنان غیر شاغل افسرده می شوند و انها نمرات بالاتری در سلامت عمومی (رضایت از زندگی و اعتماد به نفس) و نمرات پایین تری نسبت به عدم امینت و اضطراب دارند به نظر می رسد که تحصیل و اشتغال نیز دو عامل مهم در سلامت روان زنان است سبک زندگی با نقش های متعدد به زنان شاغل اجازه می دهد که قالب هایی برای رشد شخصیتی و پیشرفت مادی خود داشته باشند. از سوی دیگر در امد فرد شاغل احساس مشارکت در اداره امور اقتصادی خانواده را افزایش می دهد و احساس عدم کنترل بر تصمیم گیری های خانواده و در حاشیه قرار گرفتن زنان را کاهش می دهد. اشتغال زنان باعث افزایش شناخت نسبت به خود که یکی از پایه های عمده سلامت روان است می شود. و منابع گوناگونی برای احساس رضایت در خود و دریافت پاداش را ایجاد می کند.
ارتباط بین کار و سلامتی یک رابطه دو جانبه است اشتغال می تواند بر سلامت موثر باشد رقم افسردگی در میان زنان خانه دار رو به افزایش است احساس تنهایی، ترک خانه توسط فرزندان، کار بدون دستمزد، فقر اقتصادی، توجه به ارزش اقتصادی و اجتماعی خانه دار در جامعه، قدر ناشناسی نسبت به تلاش زنان خانه دار شروع یائسگی و برخی بیماریهای جسمی و روانی از جمله علل بروز افسردگی در میان زنان خانه دار است. احساس سربار اقتصادی بودن به افسردگی زنان خانه دامن می زند. زنان خانه دار به دلیل اینکه بیشتر وقت خود را در خانه سپری می کنند فرصتی برای محک زدن استعدادهای خود نداشته و به دلیل سرکوب علائق و انجامکارهای تکراری و روزمره به نوعی خستگی روحی می رسند در نتیجه اغلب دچار افسردگی می شوند.
اما می توان با این حالت مبارزه کردن درمان افسردگی تنها در طی زمان و با تحمل صبر و بردباری میسر خواهد بود و تنها به دست خود شخص صورت می گیرد.
پیشنهاداتی برای مقابله با افسردگی:
1- مقابله با افسردگی به خود شخص بر می گردد. در واقع شخص باید از درون با خود بجنگد و زمان فراغت خود را با مسائل دیگری همچون هنرهای دستی و مطالعه کتب راهنما که نقش ارزنده ای دارد سرگرم کند. به راحتی می توان با یک برنامه ریزی دقیق و منظم سیر زندگی را از حالت رکود و یکنواختی نجات داد.
2- از رختخواب خارج شوید: یکی از کارهای مهمی که می توان انجام داد صبح بیدار شدن در موعد مشخص است ترجیحا ساعت 7 صبح یا زودتر
3- نور: نور به بهتر شدن کار کرد بدن کمک می کند بنابراین به محض بیدار شدن خود را در برابر نور آفتاب قرار دهید.
4- حرکت : فعال باشید اکسیژن جذب کنید به این معنی که برخیزید و به مدت 5 الی 10 دقیقه در اتاق راه بروید با دوچرخه سواری کنید ورزش ملایم به جریان خون کمک می کند. اکسیژن بیشتر را به بدنتان به ویژه (مغز) می رساند.
5- با کسی صحبت کنید: یکی از سریعترین راهها برای مقابله با افسردگی ایجاد ارتباط با دیگران است.
6- محبت و صمیمت خود را نشان دهید.
7- تعادل زندگی خود را حفظ کنید: در همه امور تعادل خود را حفظ کنید و به هر یک از افراد و مسائل زندگی خود سهم مناسبی را اختصاص دهید.
یک رابطه سالم وابستگی شدید و عادت گونه را نمی پذیرد.
8- به خود فرصت دهید.
9- خودتان باشید: اگر بتوانید در برخوردهایتان باشید و نقش بازی نکنید دلچسبتر و مقبول تر خواهید بود.
پیشنهادات تحقیق:
1- به دلیل اینکه تحقیق در هر کشوری یکی از ارکان ترقی و پیشرفت آن کشور محسوب می شود باید یکی از موضوعات اولیه هر علم و تحصیل باشد لذا پیشنهاد می شود دانش برهان در این امر فعالیت دقت را داشته باشند تا داده های اماری آنها دقیق تر و کاربردی تر واقع شده.
2- چون بیماری افسردگی علل متفاوی داده لذا لازم است جهت پیشگیری به کلیه عوامل زمینه ساز و مستعد کننده توجه شود و اجرای اصول صحیح بهداشت روانی در خانواده مدرسه و جامعه از بروز آن بلوگیری به عمل آید.
محدودیتهای تحقیق:
1- عدم همکاری صادقانه مدیران و معاونین و معلمین در پاسخگویی به سوالات
2- مشکل راه یافتن به مدارس جهت انتخاب اعضا و نمونه مورد نظر

پرسشنامه
در این پرسشنامه 21 گروه سوال وجود دارد و ر سوال بیان کننده حالتی در فرد است. شما باید سوال های هر گروه را به ترتیب و با دقت بخوانید. سپی سئوالی را انتخاب کنید که بهتر از همه احساس کنونی شما را بیان می کند، یعنی آنچه درست در زمان اجرای پرسشنامه احساس می کید. سپس دور عدد مقابل آن سئوال یک دایره بکشید.
1)
الف- غمگین نیستم.
ب- غمگین هستم.
ج- غم دست بردار نیست.
د- تحملم را از دست داده ام.
2)
الف- به آینده امیدوارم
ب- به آینده امیدی ندارم
ج- احساس می کنم آینه امید بخشی در انتظارم نیست
د- کمترین روزنه امیدواری ندارم
3)
الف- ناکام نیستم
ب- ناکام تر از دیگرانم
ج- به زندگی گذشته ام که نگاه می کنم، هرچه می بینم شکست و ناکامی است.
د- آدم کاملا شکست خورده ای هستم.

4)
الف- مثل گذشته از زندگی ام راضی هستم.
ب- مثل سابق از زندگی لذت نمی برم
ج- از زندگی رضایت واقعی ندارم.
د- از هر کس و هر چیز که بگویی ناراضی هستم.

5)
الف- احساس تقصیر نمی کنم
ب- گاهی اوقات احساس تقصیر می کنم.
ج- اغلب احساس تقصیر می کنم
د- همیشه احساس تقصیر می کنم.
6)
الف- انتظار مجازات ندارم
ب- احساس می کنم ممکن است مجازات شوم.
ج- انتظار مجازات دارم.
د- احساس می کنم مجازات می شوم.
7)
الف- از خود راضی هستم
ب- از خود ناراضی ام.
ج- از خود بدم می آید.
د- از خودم متنفرم.
8)
الف- بدتر از سایرین نیستم
ب- از خود به خاطر خطاهایم انتقاد می کنم
ج- همیشه خودم را به خاطر خطاهایم سرزنش می کنم
د- برای هر اتفاق بدی خود را سرزنش می کنم.
9)
الف- هرگز به فکر خودکشی نمی افتم
ب- فکر خودکشی به سرم زده اما اقدامی نکرده ام.
ج- به فکر خودکشی هستم.
د- اگر بتوانم خودکشی می کنم.

10)
الف- بیش از حد معمول گریه نمی کنم.
ب- بیش از گذشته گریه می کنم.
ج- همیشه گریانم.
د- قبلا گریه می کردم، اما حالا با آنکه دلم می خواهد نمی توانم گریه کنم.

11)
الف- کم حوصله تر از گذشته نیستم.
ب- کم حوصله هستم.
ج- اغلب کم حوصله هستم.
د- همیشه کم حوصله هستم.
12)
الف- مانند گذشته تصمیم می گیرم.
ب- به نسبت گذشته کمتر از مردم خوشم می آید.
ج- تا حدود زیادی علاقه ام را به مردم از دست داده ام.
د- از مردم قطع امید کرده ام، به آنها علاقه ای ندارم.
13)
الف- مانند گذشته تصمیم می گیرم.
ب- کمتر از گذشته تصمیم می گیرم.
ج- نسبت به گذشته تصمیم گیری ام را از دست داده ام.
د- قدرت تصمیم گیری ام را از دست داده ام.

14)
الف- جذابیت گذشته ها را دارم.
ب- نگران هستم که جذابیتم را از دست بدهم.
ج- احساس می کنم هر روز که می گذرد جذابیتم را بیشتر از دست می دهم.
د- زشت هستم.
15)
الف- به خوبی گذشته کار می کنم.
ب- به خوبی گذشته کار نمی کنم.
ج- برای اینکه کاری بکنم به خودم فشار وارد می آورم.
د- دستم به هیچ کاری نمی رود.

16)
الف- مثل همیشه خوب می خوابم.
ب- مثل گذشته خوابم نمی برد.
ج- یکی دو ساعت زودتر از معمول بیدار می شوم، خوابیدن دوباره برایم مشکل است.
د- چند ساعت زودتر از معمول از خواب بیدار می شوم و دیگر خوابم نمی برد.
17)
الف- بیشتر از گذشته خسته نمی شوم.
ب- بیشتر از گذشته خسته می شوم.
ج- انجام هر کاری خسته ام می کند.
د- از شدت خستگی هیچ کاری از عهده ام ساخته نیست.
18)
الف- اشتهایم تغییری نکرده است.
ب- اشتهایم به خوبی گذشته نیست.
ج- اشتهایم خیلی کم شده است.
د- به هیچ چیزی اشتها ندارم.
19)
الف- اخیرا وزن کم نکرده ام
ب- بیش از دو کیلو و نیم وزن کم نکرده ام.
ج- بیش از پنج کیلو از وزن بدنم کم شده است.
د- بیش از هفت کیلو وزن کم کرده ام.
20)
الف- بیش از گذشته بیمار نمی شوم.
ب- از سر درد و دل درد و یبوست کمی ناراحتم.
ج- به شدن نگران سلامتی خود هستم.
د- آن قدر نگران سلامتی خود هستم که دستم به هیچ کاری نمی رود.

21)
الف- میل جنسی ام تغییری نکرده است.
ب- میل جنسی ام کمتر شده است.
ج- میل جنسی ام خیلی کم شده است.
د- کمترین میل جنسی در من نیست.

منابع و مآخذ
1- آزاد، حسین آسیب شمناسی روانی انتشارات بهشت چاپ اول اسفند 1372
2- آزاد، حسین، روان شناسی مرض کودک، انتشارات پاژنگ 1368.
3- اخوت ، ولی ا…، افسردگی، انتشارات امید، تهران 1362
4- بورنز دیوید، افسردگی چرا، انتشارات پیشتاز علم
5- پور افکاری، نصرت ا…، روان شناسی نابهنجاری، انتشارات آزاد، 1371
6- پورافکاری، نصرت ا…، خلاصه روانپزشکی، انتشارات آزاد، تهران 1373
7- دکتر علی فتحی آشتیانی، آزمون های روان شناختی (کاربرد آزمون های روانی)
8- شاملو، سعید، بهداشت روانی، انتشارات رشد 1369.
9- قراچه داغی، مهدی، درمان افسردگی، انتشارات نشر البرز 1374
10- مهریار، امیر هوشنگ، افسردگی برداشتهادردرمان شناختی،انتشارات رشد 1373.
11- میچل، راس، مترجم وحید رواندوست، افسردگی، انتشارات معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی 1367
12- میلانی فر، بهروز، بهداشت روانی، انتشارات قدس، چاپ دوم 1372

1 – Depression
2 – masked depression
3 – Anaclitic depression
4 – Inrolutional melancholia
5 – Emptynes tsydroxe
6 – Post partum Depression
7 Neuro transmitters
—————

————————————————————

—————

————————————————————

66


تعداد صفحات : 67 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود