ایران و جهانی شدن
طرحی برای آغاز یک مطالعه استراتژیک
رضا غلامی
بحث درباره ماهیت جهانی شدن، بهتر است که به دور از کلی گویی و با پی گیری اصول کاربردی و استراتژیک، به ویژه با تبیین ها و ارائه راهکارهای تفصیلی، مورد مطالعه و گفت وگو قرار گیرد. حال که دنیای معاصر در راهی کاملا متفاوت با گذشته گام نهاده است، بهترین واکنش آن است که با این جریان نه از سر غفلت، بلکه با آگاهی کامل برخورد شود.
جهانی شدن، علیرغم همه تلاشهایی که برای تقدیس یا تکفیر آن صورت می پذیرد، می تواند جنبه های پنهانی زیانباری داشته باشد که نه تنها برای مردم عادی بلکه حتی برای نخبگان جامعه نیز به درستی شناخته شده نیست. اکنون ایران و جامعه انقلابی آن، در خط مقدم مواجهه با جهانی شدن قرار گرفته اند و علیرغم همه رشادتها و اصالتهای ملی، از این ناحیه مخاطرات جدی و دردسرسازی قابل پیش بینی است. درواقع ایران، به خاطر سابقه و ریشه های فرهنگی قدرتمند و نیز به لحاظ جبهه گیری ایدئولوژیک انقلاب اسلامی در مقابل نظام سلطه غرب، مهمترین دژ مقاومت در برابر این فرایند جهانی شدن ــ و به تعبیری جهانی سازی ــ محسوب می شود؛ بنابراین لازم و ضروری است که با تدوین برنامه ای ملی؛ رسالت، اهداف، استراتژی، چشم انداز، روشهای عملیاتی، تاکتیکها و سازماندهی خود را در مقابل پدیده جهانی شدن مشخص نموده و با دستیابی به نوعی گفتمان مشترک نه تنها از مهلکه های آن به دور مانیم بلکه از فرصتهای قابل پیش بینی آن حداکثر استفاده را ببریم. مقاله زیر کوششی ساختاری در تبیین این موضوع حیاتی است که تقدیم شما می گردد.
ضرورت تحقیق
ایران مدتها است که یکی از اهداف اصلی جهانی شدن در نظر گرفته می شود. اهمیت نفوذ کامل در ایران، صرف نظر از موقعیت جغرافیایی و اقتصادی آن، از دو جهت دیگر نیز قابل توجه است: ازیک سو ایران ضمن برخورداری از تاریخ و تمدن غنی با پیشینه چند هزارساله یکی از ارکان اصلی فرهنگ و اندیشه شرقی و نیز پایگاه اصلی تشیع و یا به عبارتی کانون عقلانیت اسلامی به شمار می رود؛ ازدیگرسو، انقلاب اسلامی ایران یکی از قدرتمندترین رقبای روند جهانی شدن و منشا اصلی مقاومت اسلامی در برابر آن می باشد. بنابراین فتح ایران در نگاه طراحان جهانی سازی، درواقع فتح همزمان شرق و جهان اسلام قلمداد می گردد. گرچه درحال حاضر تاثیرپذیری کشورمان از امواج جهانی شدن را نمی توان انکار کرد اما بااین وجود مقاومت مردم ایران در برابر این امواج نیز که در پرتوی پیروزی انقلاب اسلامی تقویت گردید، ستودنی است. اما به قول معروف، خطر پشت در خانه است و تهدیدی جدی ناشی از عزم جهانی شدن برای درهم شکستن مقاومت مردم ایران، کاملا احساس می شود.1 جهت برخورد و رویارویی صحیح و منطقی با جهانی شدن، سردادن شعار و سپردن امور به دست مدیران بی بهره از علم و دانش روز کارایی نخواهد داشت. بلکه باید عرصه به دست محققان توانا و مستقل سپرده شود تا مسیر و سازوکار حضور فعالانه در صحنه مقاومت در برابر پروژه جهانی سازی را به درستی برای مردم ایران تبیین کنند.
در این رابطه، ذکر این نکته خالی از فایده نخواهد بود که غرق شدن در مطالعات انتزاعی، ما را از مواجهه عملیاتی با جهانی شدن باز می دارد؛ لذا پیشنهاد می شود ضمن دست یابی به یک جمعبندی استوار و معتدل از مباحث تئوریک، از توقف در مطالعات کم خاصیت، اجتناب گردد.
پیشینه تحقیق
شاید عجیب به نظر برسد که با مروری بر آثار علمی منتشره در کشور، حدود نوددرصد از آثار مزبور را ترجمه و ده درصد را تالیف تشکیل می دهد. موضع انفعال از سوی کشورهایی مانند ایران، تا آنجا پیش می رود که "جهانی شدن" را تنها خود غربی ها برای ما تحلیل می کنند و درک جهانی شدن فقط با عینک غربی برای متفکران کشور میسور است. گذشته از این معضل فکری که البته درباره سایر موضوعات نیز قابل ملاحظه است، از ده درصد تالیفی که از سوی پژوهشگران ایرانی منتشر شده، اکثر آنها مطالعات نظری و مرور و تبیین دیدگاههای غربی درباره جهانی شدن است؛ چنانکه نگارنده با صرف ساعتها وقت برای جستجوی منابع، به هیچ اثر درخوری با رویکرد استراتژیک درباره رابطه ایران و جهانی شدن مواجه نشد. لذا به نظر می رسد، با لحاظ بی پیشینگی تحقیق مورد نظر، آغاز مطالعات در این موضوع از اولویت ویژه ای برخوردار می باشد.
اهداف تحقیق
1ــ شناخت ماهیت، مولفه ها، مبانی نظری، پیشینه تاریخی و اجتماعی و فرایند تحقق جهانی شدن
2ــ بررسی و مطالعه نسبت میان اسلام و جهانی شدن
3ــ مشخص کردن چالشهای فکری و ساختاری موجود و آتی فراروی کشور در مسیر فرایند تحقق جهانی شدن (آسیب شناسی)
4ــ شناخت ظرفیتها و تواناییهای بالقوه و بالفعل کشورمان جهت مواجهه پیشتازانه با جهانی شدن (به دست گیری ابتکار عمل)
5 ــ شناسایی راهها و اقتضائات ایجاد بستر مناسب، جهت شکل گیری "جبهه خودجوش" مقابله با جهانی شدن
6 ــ معرفی لوازم و راههای برقراری رابطه و مفاهمه میان ایران و جهانی شدن
سیاست های تحقیق
1ــ تلاش برای شکل گیری توافق نظر نسبی درباره ماهیت و مولفه های جهانی شدن در میان نخبگان
2ــ حرکت به سمت ایجاد ادبیات و راهکارهای مشترک (نسبی و حداکثری) در مواجهه علمی نخبگان با جهانی شدن
3ــ سعی در اتخاذ مواضع علمیِ مبتنی بر روش شناسی هر رشته (مستقل از مواضع جناحهای سیاسی یا یک نوع تفکر خاص در کشور)
4ــ اتکا به پژوهشهای متقن و ممتاز علمی در مباحث بنیادین و تمرکز بر پژوهشهای راهبردی
5 ــ اهتمام به استفاده از تجارب و دستاوردهای سایر کشورهای مخالف روند جهانی شدن در مواجهه با آن
6 ــ توجه به کلان نگری و ایجاد جریان و جبهه فراگیر
7ــ عنایت به سازواربینی و پیوسته نگری اجزاء مختلف تحقیق (به ویژه میان مبانی، راهبردها، راهکارها و برنامه)
چشم انداز تحقیق
1ــ شفاف سازی مواضع رسمی جمهوری اسلامی ایران در موضوع جهانی شدن
2ــ تصمیم سازی (ایجاد زمینه قانون گذاری) برای شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر مراجع درخصوص مواجهه کشور با جهانی شدن
3ــ ترسیم ساختار کلان برنامه ملی و درازمدت در بخش فرهنگی با انگیزه امکان تهیه یک برنامه واقع بینانه و کارآمد
مخاطبان تحقیق: کارشناسان عالی، اعضاء مراجع تصمیم گیری و مسئولان نظام (با فرض متخصص بودن آنان)
نوع تحقیق: بنیادی و راهبردی
زمینه تحقیق: میان رشته ای
روش تحقیق: کتابخانه ای و پیماشی
رویکرد تحقیق: توصیف، تحلیل و نقد در بخش بنیادی و همچنین نظریه پردازی در بخش راهبردی
شیوه نگارش متن حاصل تحقیق: دائرهالمعارفی (فشرده، تخصصی، پراستناد)
شیوه اجرای تحقیق: گروهی (به لحاظ میان رشته ای بودن اعضاء گروه؛ دارای کارشناسانی در فلسفه، الهیات، تاریخ ــ ایران و غرب ــ ، جامعه شناسی، علوم سیاسی، روابط بین الملل و مدیریت استراتژیک)
پرسشهای اصلی
1ــ پرسش درباره ماهیت و پشت پرده جهانی شدن
2ــ میزان و توانایی نفوذ و سرعت جهانی شدن
3ــ موضع جمهوری اسلامی ایران درباره جهانی شدن
4ــ جهانی شدن و چالشهای موجود و فراروی کشور
5 ــ ظرفیتهای بالقوه و بالفعل برای مواجهه با جهانی شدن
6 ــ استراتژیهای قدرتمند برای مواجهه فعالانه با جهانی شدن
7ــ مختصات برنامه ملی جهانی شدن
فرضیه ها
1ــ جهانی شدن مولود مدرنیسم است و در حال حاضر به عنوان یک پروژه از سوی غرب دنبال می شود.
2ــ جمهوری اسلامی ایران براساس اندیشه اسلام، اهداف و آرمانهای انقلاب و قانون اساسی با روند تحمیلی جهانی شدن مخالف است و آن را برای خود از جهت فرهنگی، سیاسی و اقتصادی یک تهدید بزرگ می داند.
3ــ جهانی شدن، سه چالش اساسی برای ایران ایجاد خواهد کرد: تضعیف فرهنگ و هویت ملی، کاهش استقلال و اقتدار ملی و نابودی اقتصاد ملی.
4ــ جمهوری اسلامی ایران برخلاف بسیاری از کشورها در پرتوی داراییهای فرهنگی و ثروتهای ملی خود، از قدرت بالقوه مواجهه فعالانه با جهانی شدن برخوردار است.
5 ــ رسیدن به سطح و درجه رقابت با کشورهای توسعه یافته به ویژه در حوزه اقتصادی و نیز تقویت فرهنگ بومی، مهمترین و کارآمدترین استراتژی رفع تهدیدات با جهانی شدن می باشد و در این بین تولید علم و نظریه پردازی از اولویت خاص برخوردار است.
6 ــ یک برنامه ملی می تواند ضمن مشارکت دادن تمامی اقشار مردم در مواجهه منطقی با جهانی شدن، کشور را تدریجا در برابر مخاطرات جهانی شدن ایمن و مصون سازد.
ساختار تحقیق
مقدمه: (ضرورت، اهداف و روش تحقیق)
فصل اول: مبانی نظری
ـــ چیستی جهانی شدن (پروسه یا پروژه بودن جهانی شدن)
ـــ پیشینه تاریخی (در غرب، جهان اسلام و ایران)
ـــ ارکان و بنیادهای جهانی شدن
ـــ مدرنیسم و جهانی شدن؛ اومانیسم، سکولاریسم، سیانتیسم، دموکراسی، لیبرالیسم و نظام سرمایه داری، پلورالیسم
فصل دوم: نسبت میان اسلام و جهانی شدن
ـــ اسلام حداقلی و جهانی شدن
ـــ اسلام حداکثری و جهانی شدن
ـــ رابطه آرمان جهانی گرایی اسلامی و جهانی شدن
ـــ الگوی جامعه جهانی مطلوب از نگاه اسلام (از نگاه قرآن و روایات)
فصل سوم: برآورد کمی و کیفی از قدرت نفوذ، تاثیر و سرعت جهانی شدن
ـــ رهبری جهانی شدن
ـــ کارنامه جهانی شدن در نیم قرن اخیر
ـــ چالشهای موجود و فراروی جهانی شدن
ـــ مروری بر استراتژیهای اروپا و امریکا درباره جهانی شدن در ربع قرن آینده
فصل چهارم: تهدیدها و چالشهای موجود و فراروی کشور (همراه با گمانه زنی درباره ربع قرن آینده ایران در صورت ادامه روند فعلی)
فصل پنجم: استطاعتها و ظرفیتهای بالقوه و بالفعل کشور در مواجهه با جهانی شدن
فصل ششم: راهکارهای مواجهه کشور با جهانی شدن (اعم از ایجابی و سلبی)
فصل هفتم: ترسیم ساختار برنامه ملی؛ رسالت، اهداف، سیاستهای کلی، چشم انداز، سیاستهای راهبردی، سرفصلهای برنامه، روشهای عملیاتی، سازمان عملیات، تاکتیکها، نیروی انسانی، منابع پشتوانه طرح (مادی و معنوی)، سیستم کنترل و نظارت، سیستم بازخوردسنجی.
نگاهی تفصیلی به پرسشها و فرضیه های تحقیق
الف ـ ماهیت جهانی شدن:
1ــ جهانی شدن یک وضعیت یا پدیده نوظهور نیست، بلکه روندی است که به مدت طولانی جریان داشته است. درواقع از زمانی که نظام سرمایه داری به عنوان یک شکل قابل دوامِ جامعه انسانی، پا به جهان گذارد؛ به قول پل سوئیزی: "سرمایه داری در بطنی ترین کنه و ذات خود، چه از لحاظ درونی و چه از جهت بیرونی، یک نظام گسترش یابنده است. هنگامی که این نظام ریشه دوانید، هم رشد می کند و هم به اطراف خود گسترش می یابد."2
باید توجه داشت، سرمایه داری از نخستین روزهای پیدایش آن تاکنون، تنها با گسترش خویش در فضای غیرسرمایه داریِ پیرامون خود، زندگی کرده است و تنها از همین طریق می تواند زندگی کند و لذا جهانی شدن از خصوصیات ذاتی روند انباشت سرمایه محسوب می شود. بر این اساس، اگر بپذیریم که جهانی شدن تا مقطعی از تاریخ یک پروسه قلمداد می شود، لااقل از سده اخیر به بعد، باید به آن با چشم پروژه نگاه کرد؛ چراکه جهانی شدن در این مقطع یک برنامه طراحی شده برای پیشبرد اهداف کشورهای غربی محسوب می شود و اراده ای در حال مدیریت آن در جهان می باشد؛3 هرچند این پروژه فرایند تکاملی خود را تدریجا طی کرده است.
2ــ سرمایه داری گرچه خود محصول و زاییده مدرنیسم است، ولی امروز به قوه محرکه آن تبدیل شده است. مدرنیسم را نباید براساس مفهوم لغوی آن، یعنی تجددگرایی، درک نمود؛ چراکه مدرنیسم مفهومی است با بار معنایی خاص که در یک بستر تاریخی ویژه تدریجا شکل یافته و فربه گردیده است.4 اومانیسم، سکولاریسم، سیانتیسم، دموکراسی نو، لیبرالیسم، کاپیتالیسم و پلورالیسم از ارکان اصلی مدرنیسم قلمداد می شوند، به طوری که مدرنیسم بدون لحاظ هریک از ارکان مزبور نمی تواند به ماهیت اصلی خود نزدیک شود5 (تنیدگی و ترابط ارکان و لزوم سازواربینی آن ها). همچنین ساده انگاری است اگر ظهور پست مدرنیسم را چیزی جز روند تکاملی مدرنیسم تفسیر کرد.6 براین اساس برای تحقق جهانی شدن، که عمدتا با اهداف اقتصادی پیشروی می کند، باید ابتدا یک بستر اندیشه ای، فرهنگی و سیاسی ایجاد گردد. باید توجه داشت که تنها در چنین بستری امکان تعقیب اهداف اقتصادیِ نظام سرمایه داری متصور خواهد بود.7 هرچند این امر، نقشِ مادرگونه مدرنیسم برای جهانی شدن را انکار نمی کند.
ب ــ جهان اسلام و جهانی شدن:
1ــ هر فضایی از جهان که امکان پیشبرد اهداف سرمایه داری در آن متصور باشد در معرض جهانی شدن است. در این میان، جهان اسلام به دو جهت عمده از اهمیت خاصی برای جهانی شدن برخوردار است:8
الف ــ تضاد جهان بینی اسلامی با مدرنیسم و تهدیدزایی اندیشه اسلامی برای آن
ب ــ پتانسیل بی نظیر اقتصادی موجود در جهان اسلام و به ویژه منطقه خاورمیانه.
2ــ باید توجه داشت که جهان اسلام و کشور ما، با جهانی شدن فاصله ای ندارد، بلکه لااقل بیش از نیم قرن در محیط جهانی شدنِ حداقلی تنفس کرده است. در این میان، غرب تا درصد قابل توجهی در ایجاد بستر فکری، فرهنگی و سیاسی (مدرنیزاسیون) در جهان اسلام کامیاب بوده است و به همین میزان نظام سرمایه داری اهداف خود را در جهان اسلام دنبال می کند. ولی این میزان از موفقیت با لحاظ تهدید بالقوه و بالفعل اسلام برای مدرنیسم، غرب را از استمرار فشار بر جهان اسلام در جهت تسلیم کامل در برابر جهانی شدن باز نمی دارد. البته نباید مقاومت جهان اسلام در برابر جهانی شدن را منکر شد ولی این مقاومت قبل از پیروزی انقلاب اسلامی درهم شکسته بود.
3ــ پیروزی انقلاب اسلامی و گسترش آثار آن در جهان، بزرگترین تهدید برای مدرنیسم به شمار می آید. انقلاب اسلامی موفق شد تغییر قابل توجهی در مسیر یا لااقل سرعت جهانی شدن ایجاد نماید؛ لذا مقابله غرب با انقلاب اسلامی به مثابه برداشتن یک مانع قابل توجه از مسیر جهانی شدن در جهان به شمار می رود.9
ج ــ اسلام و میل به جهانی شدن!
1ــ هیچ قرابتی میان جهانی شدن به معنای مصطلح آن (globalization) و آرمان جهانی گرایی اسلامی وجود ندارد و خلط این دو با یکدیگر، پاردوکسیکال خواهد بود؛ چراکه ماهیت و مبانی فکری آنها کاملا متفاوت و بلکه متضاد است.
2ــ استفاده از تکنولوژی مدرن برای انتقال پیام اسلامی، تنها زمانی ــ با تسامح ــ مفهوم "فرصت" را به همراه خواهد داشت که پیام اسلامی از قدرت رقابت با فرهنگ مسلط برخوردار باشد، هرچند این رقابت با جهان بینی و خط مشی متفاوت صورت گیرد.
دــ جهانی شدن، فرصت یا تهدید؟
1ــ در جهانی شدن، ظاهرا میدان رقابت آزاد وجود دارد؛ ولی پرسش اینجاست که در این میدان چه کشورهایی قدرت بازیگری پیدا خواهند کرد؟ نباید از این نکته غافل بود که اغلب کشورهای در حال توسعه در میدان جهانی شدن تنها نقش تماشاگری را خواهند داشت که فقط زمین خود را برای بازی در اختیار تیمهای بازیگر قرار می دهد. دلیل این امر کاملا روشن است. فاصله اقتصادی (و سرمایه ای) ازیک سو و برخورداری از قدرت علمی و تکنولوژیکی ضعیف ازدیگرسو، کشورهای در حال توسعه را به تماشاگر محض تبدیل نموده است. با این توجه که در فضای جهانی شدن، کشورهای در حال توسعه، بهتر است همواره توسعه نیافته باقی بمانند و لذا امکان رسیدن کشورهای در حال توسعه به سطح رقابت، بسیار دشوار و پیچیده خواهد بود. بر این اساس باید گفت در خوش بینانه ترین نگاه، تنها بیست درصد از جمعیت جهانی از فواید جهانی شدن بهره مند خواهند شد و هشتاددرصد مابقی همواره سکوی ترقی کشورهای توسعه یافته به شمار خواهند رفت.
2ــ جهانی شدن برای کشورهای درحال توسعه عمدتا تهدیدآمیز است و تصور وجود فرصت در میدان جهانی شدن برای کشورهای مزبور چندان واقع بینانه نیست. نباید استفاده از ته مانده علم و تکنولوژی غربی در این کشورها و یا تلاش برای زنده ماندن را فرصت تلقی کرد بلکه این قبیل فعالیتها، تلاشهایی است که فقط به مفهوم "خروج از بحران" قابل توجه می باشد.
3ــ فرصت برای کشورهای درحال توسعه، تنها از زمان رسیدن به سطح رقابت و بازیگری معنا می یابد. به هر میزان که این کشورها از قدرت بازیگری برخوردار شوند، می توانند به جهانی شدن به چشم یک فرصت نگاه کنند؛ هرچند حرکت فعالانه در مسیر جهانی شدن برای کشورهای اسلامی نباید نقطه مطلوب تلقی شود.
هـ ــ تهدیدات جهانی شدن:
در این زمینه ذکر چند نکته خالی از فایده نخواهد بود:
1ــ تکنولوژی مدرن حامل فرهنگ و پیام فرهنگی خاصی می باشد و نمی توان آثار فرهنگی بهره مندی از تکنولوژی مدرن را نادیده گرفت.
2ــ ادیان و خرده فرهنگها در فضای جهانی شدن که خون سرمایه داری در فضای آن جاری است، توان تنفس ندارند و تدریجا به یک امر مقدسِ تاریخی تبدیل خواهند شد.
3ــ فرهنگ در اینجا به معنای کلی لحاظ شده و عبارت است از: مجموعه سازوار آداب، رسوم و سنت، دین (تشیع)، هنر، اندیشه، آموزش، پژوهش، تربیت.
4ــ نباید در بررسیهای خود، تاثیرات فرهنگی ناشی از تحولات اقتصادی و سیاسی را نادیده گرفت.
5 ــ مجموعه تهدیدها به شرح زیر قابل تقسیم می باشند:
الف: برحسب حوزه و شاخه های فرهنگ
ب: ثابت و متغیربودن
ج: مستقیم و غیرمستقیم بودن
د: قابل پیش بینی و غیرقابل پیش بینی بودن
هـ : آشکار و پنهان بودن
و: درجه یک، دو و سه؛ بر حسب اهمیت و آثار
ز: درونْ ساز و برونْ ساز بودن
مروری بر تهدیدات مهم بر حسب شاخه های فرهنگ (بدون ترتیب بندی براساس اولویت)
سنت، آداب و رسوم ملی:
1ــ تقویت جریان سنت گریزی و در نتیجه اضمحلال تدریجی سنتهای بومی به نام تجددخواهی10
2ــ تضعیف زبان ملی و ایجاد اختلال زبانی و فاصله ارتباطات گفتاری و نوشتاری میان مردم
3ــ اختلال در بهداشت اجتماعی مناطق مختلف کشور در اثر تقابل نسلها
4ــ گسترش سردرگمی و بی ثباتی در رفتارهای فردی و اجتماعی با لحاظ خلط و دگرگونی سنت ها11
5 ــ اضمحلال هویت تاریخی اقوام کهن کشور بر اثر نابودی نشانه ها و علائم زنده در سنت ها و آداب
6 ــ گسترش ناامنی اجتماعی بر اثر تضعیف سنت هایی که نوعی مصونیت ساز تلقی می شوند
7ــ گسترش افسردگی و اختلالات روحی ــ روانی به جهت تقویت احساس بی هویتی
8 ــ تضعیف جایگاه و شان خانواده به عنوان یکی از ارکان جامعه سنتی و در نتیجه اختلال جدی در بهداشت روانی جامعه
دین:
9ــ شریعت گریزی و گسترش دین حداقلی مبتنی بر تفاسیر پروتستانی از اسلام
10ــ توسعه تفکر و منش پلورالیستی و در نتیجه گسترش اسلام بلامذاهب و حتی ارتداد و جذب در سایر ادیان
11ــ گسترش و نهادینه شدن روحیه تساهل و تسامح در اعمال شریعت
12ــ تقویت روند سکولاریزاسیون و حذف تدریجی دین از متن و مسیر زندگی فردی و اجتماعی
13ــ گسترش فساد و بی عدالتی در اثر حذف دین و ساختار زندگی فردی و اجتماعی
14ــ عدم امکان استفاده از دین به عنوان نقطه کانونی وحدت و امنیت و دفاع ملی
15ــ جایگزینی تدریجی اخلاقی سکولار ــ موسوم به اخلاق حرفه ای در غرب ــ به جای اخلاق اسلامی نیت محور
16ــ گسترش یاس، پوچ گرایی و افسردگی بر اثر دگرگونی در فلسفه و هدف زندگی
17ــ گسست نسلها بر اثر ایجاد یک خلاء جدی میان دو نسل تحت عنوان نسل مذهبی و نسل غیرمذهبی
18ــ نابودی یکی از ارکان اصلی هویت ملی و توسعه بی هویتی در کشور
19ــ گسترش خشونت، بزهکاری و فحشا
20ــ تضعیف جدی سایر کارکردهای فرهنگی و اجتماعی دین
هنر:
21ــ تخلیه ارزشهای الهی از هنر و تبدیل هنر مقدس به هنر سکولار (تقدس زدایی از هنر)
22ــ دگرگونی جهت گیری هنر از نگاه سنتی و بومی به نگاه غربی (گردش حول جهان بینی اومانیستی)
23ــ حرکت هنر به سمت تقویت نظام سرمایه داری و پشتیبانی موثر از فساد و فحشا
24ــ عدم امکان اعمال کارکردهای هنر در ایجاد تعادل و توازن روحی در میان طیفهای مختلف و پیامهای ماندگار انسانی به دلیل ابهام گرایی هنر با توجیهات هرمنوتیکی
25ــ تاثیرپذیری و محکومیت هنر از تکنولوژی و آثار مترتب بر آن
26ــ تضعیف شمولیت و فراگیری هنرهای بومی و اصیل و یا حفظ قالب و دگرگونی محتوا و پیام
اندیشه:
27ــ تضعیف جدی استقلال و آزادی اندیشه در ایران و حرکت پنهان به سمت وابستگی و تقلید، (فقدان اعتماد به نفس)
28ــ عدم امکان میدانهای واقعی برای بروز و ظهور افکار و اندیشه های نو
29ــ استقرار جهان بینی سکولار به جای جهان بینی فلسفی (به ویژه در علوم انسانی)
30ــ کاهش شدید عمیق اندیشه و اندیشه ورزی و حرکت به سوی سطحی گرایی
31ــ حقیقت گریزی و واقع گرایی (رویکرد کارکردگرایانه به اندیشه)
32ــ تعمیم روش شناسی علوم تجربی در حوزه اندیشه ورزی
آموزش:
33ــ سکولارشدن فرایند آموزش و حذف محوریت خدا و دین از فرایند مزبور (مرتبه ای از سیانتیسم)
34ــ استقرار علوم مصرف کننده و غیرمولد در دانشگاهها (فقدان یا تضعیف انگیزه تولید)
35ــ تضعیف جایگاه دانشمند و متخصص بومی و رویکرد به سمت متخصصان جهانی
36ــ تفکیک عنصر تربیت به مفهوم اسلامی از آموزش
37ــ عدم رعایت مظاهر اسلامی و ارزشهای سنتی در روشهای آموزشی (حذف آداب تعلیم و تعلم)
38ــ گسترش فساد و خشونت در مدارس و دانشگاهها
پژوهش:
39ــ استقرار سیانتیسم در پژوهش
40ــ تضعیف پژوهش ملی به جهت فقدان یا تضعیف انگیزه های ملی
41ــ دگرگونی در مبادی، مبانی و پارادایمها و روش شناسی پژوهش
42ــ سکولارشدن اهداف و نتایج پژوهش (حذف اخلاق از پژوهش)
متفرقه (تهدیدات غیرمستقیم در حوزه فرهنگ):
43ــ آثار فرهنگی ناشی از تخریب محیط زیست12
44ــ آثار فرهنگی ناشی از گسترش بی عدالتی
45ــ آثار فرهنگی ناشی از تضعیف حاکمیت ملی از سوی مراجع بین المللی (گسترش بی هویتی و کاهش اعتماد به نفس)
46ــ آثار فرهنگی ناشی از ورود تکنولوژیهای پیشرفته
47ــ آثار فرهنگی گسترش خشونت و بزهکاری در بستر نظام سرمایه داری
48ــ آثار فرهنگی ناشی از گسترش شهرنشینی و مهاجرت
49ــ آثار فرهنگی نابودی اقتصاد ملی، بیکاری نوع جدید و حرکت به سمت مشاغل جدید (مشاغل غیرقانونی یا غیراخلاقی)
50 ــ آثار فرهنگی ناشی از گسترش بیماریهای لاعلاج مانند ایدز، سارس و . . .
51 ــ آثار فرهنگی واردات کالاهای غیربومی به ویژه در زمینه پوشاک، غذا و سایر لوازم منزل و عدم امکان ایجاد هرگونه محدودیت در بازار آزاد جهانی از سوی دولتها
وــ جهانی شدن و فرصتهای پیش رو
تذکرات مهم:
1ــ براساس فرضیه پیش گفته، ماهیت جهانی شدن و تعارض آشکار اندیشه اسلام با آن، موجب می شود بسیاری از فرصتهایی که احتمالا پیش روی سایر کشورها متصور باشد، برای ما غیرقابل قبول بنماید. لذا باید توجه داشت، صرفا آن دسته از فرصت هایی برای ما قابل توجه است که لزوما از قابلیت انطباق با اندیشه و استراتژی مورد نظر برخوردار باشد براین اساس فرصت برای ما چیزی جز تحقق آرمانهای انقلاب نیست.
2ــ در فرایند مواجهه ایران با جهانی شدن، تهدیدات از جهت کمی و کیفی بر فرصت ها غلبه دارد. در این مسیر، باید توجه کرد که این "پروژه" جهانی شدن نیست که ایجاد فرصت می کند [با ملاحظه ماهیت آن]، بلکه لوازم و اقتضائات جهانی شدن است که فرصت ها را ایجاد خواهد کرد.
3ــ برخی از به ظاهر فرصت هایی که معمولا در مواجهه با جهانی شدن متصور می شود، حقیقتا فرصت نیست، بلکه ضرورت هایی است که پیشبرد پروژه جهانی شدن، آن را بر کشورهای توسعه یافته تحمیل کرده است. از اینگونه فرصت ها در عرصه های اقتصادی می توان به تعداد قابل توجه سراغ گرفت. اغلب این فرصت ها، مقطعی و موقت می باشد و در درون آن تهدیداتی نهفته است.
4ــ چنانکه قبلا کرارا تاکید شد، تا زمانی که سطح کشور ما از مرحله تماشاگری محض به قابلیت بازیگری [هرچند با درجه کم] ارتقاء نیابد، ملاحظه امکان برخورداری از فرصت نسبت به مواجهه ایران و جهانی شدن، واقع بینانه نیست. نمی توان انکار کرد که در حال حاضر کشور ما استطاعت بهره گیری از فرصت ها را ندارد؛ لذا فرصت هایی که در این نوشته فهرست گردیده است با فرض دست یابی کشور به موقعیت استفاده از فرصت قابل توجه خواهد بود.
5ــ فرصت هایی که ذیلا فهرست گردیده، براساس استراتژی ای است که نگارنده آن را برای مواجهه با جهانی شدن انتخاب کرده است. [استراتژی حرکت بینابین]
فرصت ها:
1ــ مزایای فرهنگی رشد اقتصادی کشور و اصلاح و ساماندهی فرایند و برنامه اقتصادی کشور
2ــ مزایای فرهنگی ایجاد زمینه های تازه برای فعالیتهای اقتصادی که منجر به رشد اقتصادی خواهد شد
3ــ امکان بهره مندی از کانونهای مرکزی دانش و فناوری در مسیر توسعه و آبادانی کشور
4ــ ایجاد بستر مساعد برای برداشتن گام های بلند در زمینه تولید علم و نظریه پردازی از رهگذر امکان استفاده از مخازن عظیم اطلاعاتی و اتکا به تجارت انباشته و دستاوردهای قابل توجه
5ــ فراهم سازی امکان ارتقاء هویت و همبستگی ملی در اثر مواجهه با مخاطرات جهانی شدن
6ــ امکان ایجاد تحول سریع و ارزان در حوزه فرهنگ و اندیشه جهانی از طریق انتقال پیام اسلامی به جهان و جذب طیف های تازه و انبوه از مخاطبان
7ــ امکان عرضه فرهنگ و تمدن ایرانی به جهان و تبدیل تدریجی کشور به یکی از قطبهای فرهنگی در منطقه
8ــ رشد کیفی اسلام [دینداریِ] محققانه در میان مردم از قٍبُلِ مواجهه با طیف های گسترده از افکار و اندیشه های معارض و معاند [تعمیق و توسعه کیفی اندیشه اسلامی]
9ــ امکان افزایش ظرفیت امنیت ملی با اتکا به پیوند و همبستگی امنیتی در جهان و قدرت تاثیرگذاری بر افکار عمومی و نیز استفاده از ظرفیتهای تکنولوژی پیشرفته [به مخاطره اندازی منافع دشمن به سهولت و با هزینه ارزان]
10ــ امکان رفع بسیاری از سوءتفاهمات تاریخی میان تمدن ها و تلاش برای گسترش صلح و کاهش فضای خشونت در جهان، از رهگذر تضییق فضای تنفس سرمایه داری و بیداری ملل مستضعف
11ــ مزایای فراوان فرهنگی ارتقاء سطح مدیریت، رفاه، بهداشت و سلامتی، سواد و. . . براساس شاخص های قابل قبول
12ــ امکان استفاده سهل و ارزان از نیروی انسانی خلاق و نوآور جهانی در راستای منافع جمهوری اسلامی و کاهش پیامدهای فرار مغزها در کشور
13ــ امکان توسعه کمی مذهب تشیع در جهان اسلام از رهگذر ارتباطات سریع، ارزان و گسترده
14ــ تحصیل منافعی که پیوند منافع و نیز اشتراک در آن، تحصیل آن را با تشریک مساعی امکان پذیر می سازد.
زــ ظرفیتهای کشور در مواجهه با جهانی شدن:
1ــ انقلاب اسلامی: به مثابه ظرفیت منحصربه فرد برای مواجهه فعالانه با جهانی شدن در حوزه فرهنگ و سیاست
2ــ تمدن، تاریخ و فرهنگ غنی و بی نظیر
3ــ نیروی انسانی بااستعداد، جوان و باانگیزه (کم نظیر)
4ــ موقعیت خاص جغرافیایی (ممتاز)
5 ــ برخورداری از ثروت بالقوه و بالفعل (نفت، گاز، معادن و . . .).
ح ــ نقاط اصلی آسیب پذیری:
1ــ برخورداری از میراث یک قرن فساد سیاسی و سرسپردگی (قبل از انقلاب اسلامی)، کمبود اعتمادبه نفس، خودکم بینی، اجنبی پرستی، بی اعتمادی به دولت، کم کاری و . . .
2ــ عقب ماندگی در الگوی سازی فکری ــ فرهنگی (حوزه و دانشگاه)
3ــ ضعف در مدیریت و رهبری (دولت ــ نخبگان)
4ــ عدم دست یابی به وفاق ملی در خطوط اصلی حرکت
5 ــ عدم حاکمیت علم در ساختار قوای مقننه و مجریه
6 ــ گسست نسلها
7ــ اتکاء بیش ازحد به ثروتهای خدادادی مانند (نفت، گاز و . . .).
ط ــ استراتژیهای پیشرو:
استراتژی کلان
در مواجهه با جهانی شدن با سه گزینه اصلی مواجه هستیم:
الف: نفی کامل
ب: پذیرش و تسلیم
ج: حرکت بینابین: یعنی نه نفی کامل و نه تسلیم، بلکه حرکت میان این دو و استمرار مواجهه انتقادی با غرب.
گزینه مزبور، گزینه ج را به چند دلیل مورد انتخاب نگارنده می باشد؛ با این توجه که گرایش ما در این مقاله، عمدتا به سمت نفی است تا پذیرش:
1ــ امکان نادیده انگاشتن واقعیت جهانی شدن و زندگی "جزیره ای" از سوی ما وجود ندارد؛ چراکه جهانی شدن روز به روز خودش را بیشتر به ما تحمیل می کند و ما برای استمرار زنده بودن، ناچار به "تعامل" با جهانی شدن هستیم؛ هرچند این تعامل دوسویه نباشد.
2ــ نفی جهانی شدن هرچند با تفکر اسلامی سازگاری بیشتری دارد، ولی قدرت ما را برای ادامه حیات و نقش آفرینی به شدت کاهش می دهد، به طوری که ممکن است زمینه دست یابی به سطح رقابت و بازیگری را برای همیشه از دست بدهیم.
3ــ صرف نظر از اندیشه و فرهنگ حاکم بر علم و تکنولوژی مدرن، ما هیچ تهافتی میان استفاده از علم و تکنولوژی پیشرفته و مخالفت با اهداف و خط مشی مدرنیسم و تفکر اسلامی پیدا نمی کنیم.
استراتژیهای خُرد
تذکار: در قبال هریک از تهدیداتی که اشاره شد، می توان به تعیین استراتژی مبادرت نمود. در این مقال ما تنها به تعیین چند استراتژی مهم بسنده می کنیم:
1ــ ایجاد "جنبش فراگیر" تولید علم و نظریه پردازی در کشور از رهگذر نوسازی نظام آموزشی و پژوهشی، تدوین برنامه جامع تولید علم و حمایت از نخبگان علمی و استعدادهای درخشان
2ــ گسترش "مشارکت سیاسی" در فرایند منطقی تشکیل احزاب واقعی (برخورداری از استراتژی و برنامه)
3ــ تمرکز بر نیروسازی و جبران خلاءهای موجود در حوزه نیروی انسانی، به ویژه در عرصه مدیریتی
4ــ نوسازی مرجع تصمیم گیری (شورای عالی انقلاب فرهنگی) و دستگاه فرهنگی کشور (سازمانهای علمی ــ فرهنگی) و تهیه برنامه جامع و ملی فرهنگی کشور
5 ــ تمرکز بر"ظرفیتهای" ویژه اقتصادی و گریز از پراکنده کاری در بخشهایی نظیر کشاورزی، پتروشیمی، معادن، گردشگری و ترانزیت
6 ــ تحول در ساختار و ادبیات سیاسی کشور برای دست یابی به "وفاق ملی" در حوزه امنیت ملی (ترسیم مرزهای امنیت ملی)
7ــ اصلاح ساختار قانون گذاری و اجراء و ایجاد جایگاه شایسته برای "علم و کارشناسی" علمی در این ساختار (مشارکت دانشگاهها در عرصه تصمیم سازی و اجراء)
8ــ ترسیم "الگوی جامع و سازوار" فرهنگ ایرانی ــ اسلامی، به انگیزه خروج از سردرگمی و فراهم آمدن امکان تقویت و ارتقاء فرهنگ ملی و بومی
9ــ تقویت و توسعه "زبان و ادبیات فارسی" و ارتقاء ترویج "تاریخ و تمدن" ایرانی ــ اسلامی
10ــ شناسایی و به کارگیری "گفتمان جذاب و منطقی" در مواجهه با جوانان علاقمند به فرهنگ غرب و پرهیز از "مقابله سلبی" با ایشان.
ی ــ ویژگیهای برنامه ملی:
1ــ شفافیت، پیوستگی، برخورداری از قابلیت اجراء، ارزیابی و بازخوردسنجی
2ــ ورود جدی تمامی دستگاههای ذی ربط در جایگاههای مناسب و برحسب شرح وظایف کاملا مشخص
3ــ آماده ساختن ذهن توده مردم و جلب مشارکت آنها در اجرای برنامه
4ــ پیش بینی اقدامات فعالانه به جای حرکتهای انفعالی منفعلانه (تهاجمی نه فقط دفاعی)
5 ــ نگاه درازمدت
6 ــ انطباق برنامه با روح حاکم بر مجموعه تصمیم گیریهای پسینی در تمامی حوزه های مرتبط.
ک ــ آمادگی روانی برای مواجهه با جهانی شدن از طریق برآورد قدرت جهانی شدن:
1ــ نباید از ابهت کاذب جهانی شدن واهمه داشت. درواقع جهانی شدن بیش از توان حقیقی خود قدرت نمایی می کند. باید توجه داشت، مرعوب شدن و خودباختگی، یکی از موانع عمده در مسیر رسیدن به سطح رقابت و بازیگری است.
2ــ مطالعه رقابت اروپا و امریکا، چالش اروپا و امریکا بر سر نظام تک قطبی و یک جانبه گرایی، توسعه اتحادیه اروپا، طرح تاسیس ارتش اروپا، گسترش قلمرو ناتو، اعمال خشونت در ترویج دموکراسی و سکولاریزاسیون از سوی غرب، سیاست تجزیه کشورها و ازهمه مهم تر بحرانهای موجود و فراروی امریکا و اروپا . . .، در به دست آوردن یک برآورد دقیق کمک شایانی خواهد کرد.
پی نوشت ها
ــ عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
1ــ ر.ک. استراتژی امنیت ملی امریکا در قرن21، تهیه شده توسط کمیسیون تدوین استراتژی امنیت ملی امریکا، ترجمه و چاپ: موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر، تهران، از ص169 تا ص180
2ــ پل سوئیزی و. . .، جهانی شدن با کدام هدف؟، ترجمه: ناصر زرافشان، تهران، موسسه انتشارات آگاه، ص7
3ــ ادوارد سعید در کتاب معروف شرق شناسی خود ص176 (ترجمه عبدالرحیم گواهی) می نویسد: از لحظه ای که شروع می کنیم تا درباره شرق شناسی به عنوان نوعی طرح و برنامه ریزی غرب برای شرق بیندیشیم، با چندین سورپریز مواجه می شویم. . . .
4ــ ر.ک. حسینعلی نوذری، صورتبندی مدرنیته و پست مدرنیته. . .، تهران، انتشارات نقش جهان، ص3 و ص107تا 115
5 ــ ر.ک. پیتر آربورن، مدرنیته گذار از گذشته به حال، (از مجموعه مدرنیته و مدرنیسم)، ترجمه: حسنعلی نوذری، ص65
6 ــ ر.ک. آلکس کالینیکوس، نقد پست مدرنیسم، ترجمه: اعظم فرهادی، تهران، نشر نیکا، ص36
7ــ ر.ک. جان آر. گیبینز / بوریمر، سیاستٍ پست مدرنیته، ترجمه: منصور انصاری، تهران، انتشارات گام نو، ص48 تا 54
8 ــ ر.ک. استراتژی امنیت ملی امریکا در قرن 21، همان، ص171و172
9ــ ر.ک. به دو تحقیق در دست چاپ از سوی سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تحت عناوین: آثار برون مرزی انقلاب اسلامی و تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، به ترتیب تالیف: منوچهر محمدی و محمدباقر حشمت زاده.
10ــ ر.ک. یان آرت شولت، نگاهی موشکافانه بر پدیده جهانی شدن، ترجمه: مسعود کرباسیان، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ص17
11ــ ر.ک. رونالد رابرتسون، جهانی شدن (تئوری های اجتماعی و فرهنگ جهانی)، ترجمه: کمال پولادی، ص105تا110
12ــ ر.ک. سیدحسین نصر، نیاز به علم مقدس، ترجمه: حسن میانداری، انتشارات طه، ص235
—————
————————————————————
—————
————————————————————
زمانه 29 / ایران و جهانی شدن / آقای غلامی/ پ5 14