تارا فایل

تحقیق آموزش مهارت های زندگی و نقش مشاوره




بسم الله الرحمن الرحیم

عنوان:
آموزش مهارت های زندگی و نقش مشاوره

پاییز96

فهرست
مقدمه: 2
تعریف مهارت های زندگی : 3
تاثیر مثبت مهارتهای زندگی: 4
انواع مهارتهای زندگی 7
۱. تصمیم گیری: 7
۲. حل مساله: 8
۳. تفکر خلاق 8
4- روابط موثر اجتماعی 9
تاثیر مثبت مهارتهای زندگی: 11
انواع مهارت های زندگی: 11
تعریف مهارتهای ده گانه 22
1- خود آگاهی 22
2- همدلی 22
3- ارتباط موثر 22
4- روابط بین فردی 23
5- توانایی مدیریت هیجانها 23
6- توانایی مقابله با استرس 23
7- حل مساله 23
8- تصمیم گیری 23
9- تفکر خلاق 23
اثرات کاربرد مهارتهای زندگی 28
منابع 30
مقدمه:
انسان در تعاملات حیاتی خود با محیط اجتماعی واجد صفاتی خاص می شود . مهم ترین تاثیراتی که محیط زندگی بر رفتار به جای می گذارد از طریق احساسات و عواطف است و همین ها است که نگرش آدمی را تحت تاثیر قرار داده ، تغییراتی اساسی را رقم خواهد زد و نهایتاً در این تعاملات آدمی تجربیاتی را کسب می کند که پس از تکرار و تمرین رفتارها ، مهارت هائی را به وجود می آورد.
مهارت های زندگی عبارتند از: مجموعه ای از توانائی ها که زمینه سازگاری و رفتار مثبت و مفید را فراهم می آورند ، این توانائی ها فرد را قادر می سازند که مسئولیت های نقش اجتماعی خود را بپذیرد و بدون لطمه زدن به خود و دیگران با خواست ها ، انتظارات و مشکلات روزانه ، به ویژه در روابط بین فردی به شکل موثری روبرو شود
پژوهشگران معتقدند تعدادی از مهارت های کسب شده پایه فعالیت های مربوط به ارتقای بهداشت روان را سبب خواهد شد.
آدمی در مسیر تکاملی خود مالک منابع و وسائلی برای زندگی موثر است ، اوست که می تواند خود را در زمان حال تجربه کند و گذشته و آینده را از طریق به یاد آوردن و پیش بینی وقایع به تجربه در آورد.
خداوند متعال نیز آدمی را آگاه و مسئول آفریده است تا بتواند از طریق آگاهی های خود ، قادر به انتخاب باشد و مسئولیت رفتارهای نهان و آشکار خود را بپذیرد و توانائی آن را به دست آورد که پاسخ های مناسبی به محرک های درونی و بیرونی خود ارائه نماید و به عنوان موجودی متکامل شامل جسم ، هیجانات، افکار ، احساسات و ادراکات در محیطی مناسب به اصلاح و تعادل رفتار خود بکوشد و خود را به شکوفائی برساند ( 1)
برای دستیابی به فضائل ، موانع و دردها و رنج ها ی فراوانی در برابر انسان است .اگر آدمی بتواند بر مشکلات خود فائق آید و از سدهای پیش راه بگذرد ، نگهداشتن و پایداری فضیلت های به دست آمده را آسان از دست نمی دهد و چنان چه فرزندان ما به این حکمت زیبا در کسب فضائل آگاه شوند قطعاً در بردباری و شکیبائی ها استوارتر خواهند بود.
نقش مشاور نیز در این مسیر تکاملی نقشی حساس و موثر است ، آگاه کردن آدمی به چگونگی مقابله و مبارزه با مشکلات ، پشتیبانی و حمایت از مراجعان و تقویت روحیه و بالا بردن ظرفیت های احساسی و روانی آنان از نکات ممتاز کارکرد او در کمک به کسب فضائل است و تلاش های او در جهت تقویت خود باوری ، اعتماد به نفس و استقلال زمینه های تکامل و تقرب آدمی را به منبع والای پاکی ها فراهم خواهد نمود.
تعریف مهارت های زندگی :
مهارت های زندگی عبارتند از: مجموعه ای از توانائی ها که زمینه سازگاری و رفتار مثبت و مفید را فراهم می آورند ، این توانائی ها فرد را قادر می سازند که مسئولیت های نقش اجتماعی خود را بپذیرد و بدون لطمه زدن به خود و دیگران با خواست ها ، انتظارات و مشکلات روزانه ، به ویژه در روابط بین فردی به شکل موثری روبرو شود
انسان در تعاملات حیاتی خود با محیط اجتماعی واجد صفاتی خاص می شود . مهم ترین تاثیراتی که محیط زندگی بر رفتار به جای می گذارد از طریق احساسات و عواطف است و همین ها است که نگرش آدمی را تحت تاثیر قرار داده ، تغییراتی اساسی را رقم خواهد زد و نهایتاً در این تعاملات آدمی تجربیاتی را کسب می کند که پس از تکرار و تمرین رفتارها ، مهارت هائی را به وجود می آورد.
پژوهشگران معتقدند تعدادی از مهارت های کسب شده پایه فعالیت های مربوط به ارتقای بهداشت روان را سبب خواهد شد.
تاثیر مثبت مهارتهای زندگی:
مهارتهای زندگی شخص را قادر می سازند تا دانش ، نگرش و ارزش های وجودی خود را به توانائی های واقعی و عینی تبدیل کند و بتواند از این توانائی ها در استفاده صحیح تر نیروهای خود بهره گیرد و زندگی مثبت و شادابی را برای خود فراهم سازد.
شخصی که از مهارتهای زندگی در مراوده و ارتباط با دیگران کمک می گیرد به احراز موفقیت های ذیل نائل خواهد شد
الف : قدرت تحمل نسبت به نظرات مختلف و احساس امنیت نسبت به گفتار دیگران
ب : انجام بموقع کار با توجه به شرایط زمان و مکان
ج : برنامه ریزی و کوشش در امور مفید و دوری از هر کار بی فایده
د : راز داری و کنترل گفتار
هـ : برداشت واقع بینانه از جهان و عبرت آموزی از وقایع تاریخ گذشته
و : تقویت خود پنداره و اتکاء به نفس
ز : استفاده از ظرفیت ها و کنش های هوش
همچنین مهارتهای زندگی اثر مناسبی در جهت کاهش آسیب های فردی و اجتماعی خواهند داشت و با ایجاد نگرش های اصولی و علمی در انتخاب بهترین شیوه در انجام بهینه هر فعالیت نقش موثر خود را اثبات خواهند نمود.
انواع مهارت های زندگی:
در معرفی انواع مهارت های زندگی که در ساختار شخصیتی انسانها مشاهده و در عملکرد آدمی نقش های ارزنده ای بجای می گذارد در این مقاله به اختصار سخن گفته خواهد شد ، تعداد و تنوع این مهارت ها در دیدگاههای متفاوت و جوامع مختلف قابل بررسی است ، هدف اصلی ما بررسی نقش سازنده مشاوره در چگونگی ایجاد مهارت های زندگی و گزینش بهینه آن است که می تواند تحول عظیمی را در ساختار زندگی انسان بوجود آورد.
تعدادی از مهارت های زندگی بشرح ذیل ارائه خواهد شد.
1-تصمیم گیری
2- حل مسئله
3- تفکر خلاق
4- تفکر انتقادی
5- روابط موثر اجتماعی
6- خودشناسی
7- همدلی
8- انعطاف پذیری
1-تصمیم گیری
انسان به عنوان یک موجود برخوردار از تعقل به مطلوب ترین روش ها در دستیابی به هدف توجه می کند لذا می خواهد در شرایط اطمینان کامل تصمیم گیری نماید.
امروزه ایجاد مهارت در تصمیم گیری بعنوان یکی از پایه ای ترین مهارت های زندگی بشمار می آید ، زیرا زندگی در جوامع پیشرفته ، گسترش ارتباطات اجتماعی و افزایش انتخاب ها را فرا راه اقشار مختلف خاصه جوانان قرار داده است ، انتخاب رشته تحصیلی ، شغل و همسر از جمله موارد مهم تصمیم گیری هستند . تصمیمات صحیح وعقلائی در این موقعیت ها نتیجه ای موثر در زندگی فرد بجای خواهند گذاشت و از تعارضات و تنش های روانی فرد خواهند کاست .
هر چند تصمیم گیریهای غیر منطقی و نادرست باعث اضطراب و ایجاد افسردگی خواهد شد ولی تصمیم گیری عاقلانه آینده ای روشن را بوجود خواهد آورد و اطمینان و آرامش ویژه ای را به زندگی فرد هدیه خواهد نمود در این صورت است که نقش مشاوره و هدایت های مشاور می تواند بعنوان عنصر آگاهی ونیروی پشتیبان یاری دهنده وی بسوی تصمیم گیری صحیح و اصولی باشد . هر گاه برای تصمیم گیری مطلوب به توانائی های خاص از جمله افزایش خودآگاهی ، درک ارزش های فردی و خانوادگی ، مهارت های انتخاب هدف و روابط مطلوب بینی فردی و… نیاز باشد و تصمیم گیرنده واجد اطلاعات لازم ، موقعیت مناسب و قدرت استنتاج مناسب نباشد نیاز به مشاوره در صدر امور قرار می گیرد .
دادن اطلاعات مفید و مناسب ، خارج کردن فرد از تاثیرات والقاآت نامناسب اجتماعی ، دوستان و خانواده و زمینه سازی یک موقعیت ویژه برای تصمیم گیری مستدل ، کافی و مناسب از توانمندیهای یک مشاور در چنین مواقعی است .
حضور مشاور بعنوان یک راهنمای مطلع باعث می شود که اطلاعات و دانسته های لازم را در اختیار تصمیم گیرنده قرار دهد ، نتایج احتمالی هر فعالیت را با تکیه بر تجربه های متفاوت افراد، پیش بینی نماید ، فرد را در فضائی واقعی و حقیقی قرار دهد و با حضور دلگرم کننده خود از اثرات تنش زای لحظه های بحرانی کاسته و محیط آرامی را برای تصمیم گیری عاقلانه افراد فراهم آورد
بدیهی است تصمیم گیری در چنین موقعیتی مقرون به صواب و دارای نتیجه مناسب تری خواهد بود که در مجموع تصمیم گیرنده از شک و دو دلی رها شده و انتخابگر راهی خواهد شد که تا اندازه ای به نتایج و تبعات انتخاب خود ، آگاه و مقدمات لازم برای برخورد با موقعیت های حاصل از تصمیم گیری خویش را تمهید خواهد نمود ،
این توان جز در سایه اعتماد و یاری گرفتن از مشاوران آگاه و دلسوز میسر نخواهد شد .
2-حل مسئله
حل مشکلات فراروی انسان تاثیر سازنده ای در ایجاد اعتماد بنفس و کسب آرامش آدمی دارد و به انسان نیروئی ویژه و انگیزه ای مناسب برای مواجهه سازنده با مشکلات هدیه می نماید .
حل مسئله که بقول اندیشمندان در بالاترین سطح فعالیت های شناختی انسان قرار دارد (5) نیازمند یک سلسله فعالیت های تخصصی و داشتن بسیاری از توانمندیهای شخصیتی است ، برخی مسائل رو در روی آدمی دارای راه حل های واضح هستند و بعضی راه حلهای زیاد روشنی ندارند .
راه حل های ساده متاثر از تجربیات و دانسته های قبلی آدمی است اما آن دسته از مسائل که به سادگی قابل حل نیستند موید آن است که یافتن راه حل در حوزه دانش و تجربه فرد نیست لذا باید اطلاعات جدیدی فراهم آید مفهوم صحیح مشکل ارائه شود و به حل مشکل بصورت عمیق نگریسته شود و یا اینکه از اطلاعات پیشین در ترکیبی تازه و متناسب با موقعیت جدید بهره گرفته شود .
تلاش برای رسیدن به هدف از مسیرهای خاص و یافتن بهترین راه حل و استفاده از راهبردهای حل مسئله چاره کار در مسائلی است که راه حل زیاد روشنی ندارند .
در حل مشکلات و معضلاتی که در حوزه دانش آدمی قرار نمی گیرد ، نقش مشاوره از جایگاه خاصی برخوردار است ، هنگامی که مشاور فرد را در جهت حل مسئله ای یاری و هدایت می نماید .
ابتدا ، زمینه های مناسب برای درک و فهم سئوال یا مسئله را فراهم می آورد و به مراجع خود کمک می کند تا اطلاعات لازم برای حل مشکل را از طریق مجاری مناسب کسب نمایند و قادر شوند که اطلاعات اصلی و کمکی را از اطلاعات حاشیه ای که یاریگر او نیستند جدا سازد .
آنگاه باید فرد ترغیب شود تا به راه حل های متفاوت بیندیشد وبرای هر راه حل نتیجه نهائی آن را پیش بینی نماید ، انتخاب بهترین روش حل مسئله و بازبینی فعالیت پسندیده حل مسئله از دیگر اقدامات مراجع در حل بهینه مشکلات است
با نگاهی جامع به فعالیت های فوق و بررسی جایگاه مشاوره به این نتیجه مهم می رسیم که وجود مشاورانی آگاه و مجرب در جهت یاری کردن به انسانهای دارای مشکل ، ضرورت تام خواهد داشت ، آنان همواره در صدد آن هستند که فضائی فراهم آورند که فرد مبتکر و مستقل اندیش بار آید ، از قید محدودیت ها رهایی یابد و در حل مسائل زندگی خود موفق باشد .
3-تفکر خلاق
خلاقیت پدیده ای عمومی است که به درجات مختلف نزد همه افراد وجود دارد ، لذا باید به هر فرد کمک کرد تا با خودشناسی لازم ، اطمینان و اعتماد بنفس به این موقعیت نائل آید .
غنی بودن محیط آموزش و پرورش ، توسعه اطلاعات و افزایش سرعت واکنش افراد نسبت به انگیزه های محیطی نیز بر کیفیت خلاقیت خواهد افزود به تعبیری خاص اگر بتوانیم قدرت تصمیم گیری و مهارت حل مسئله را بگونه ای تلفیق و تقویت نمائیم به حصول تفکر خلاق کمک نموده ایم و زمینه های لازم برای پرورش خلاقیت را فراهم آورده ایم قدرت تفکر خلاق از نگاه آدمی به فراسوی تجارب و خارج کردن خود از بن بست ها و محدودیت ها ریشه می گیرد و فرد را از حالت خشک و قالبی گذشته به سوی اندیشه های آزاد و ارائه نظریه های متفاوت سوق می دهد و نهایتاً موقعیتی بوجود می آورد که انعطاف ، اصالت و روانی را در افکار و اعمال آدمی بوجود می آورد در ایجاد تفکر خلاق هم جایگاه مشاور از اهمیت خاصی برخوردار است .
مشاور با آموزش های لازم و ایجاد نگرش ویژه ای ، در روش کار و انتظارات محیط آموزشی ، تغییرات کلی بوجود می آورد و با ایجاد اعتماد بنفس ، نوآوری ، آزاد اندیشی و نظایر آن و آموزش تفاوت های فردی عقیده و نظر جدیدی را فرا راه مراجعان قرار خواهد داد
مشاور این عقیده را که خلاقیت ذاتی است و فقط عده محدودی از آن برخوردارند را کنار می گذارد و این واقعیت را که عده معدودی از خلاقیت بیشتری برخوردارند ولی بقیه نیز می توانند در صورت پرورش مطلوب ، از خلاقیت مناسب بهره مند شوند ، را به دیگران تفهیم خواهد نمود .
مشاور راهکار و راهبردهای لازم برای کسب اطلاعات و معلومات را در اختیار فرد می گذارد یعنی می کوشد محیط مساعدی برای بروز خلاقیت فرد را فراهم آورد .
4-تفکر انتقادی
تفکر راهی برای معنادار کردن روابط بین رخدادها ، مفاهیم ، اصول و اشیاء است و تفکر انتقادی هم اندیشیدن درباره شیوه تفکر خود است ، به تعبیری مهارت تحلیل عینی اطلاعات و تجارب را تفکر انتقادی معرفی کرده اند
در تفکر انتقادی عوامل موثر بر رفتارها و نگرش ها ابتدا مشخص شده و مورد ارزشیابی قرار می گیرد و سعی می شود از مهارت های تفکر بالاترین استفاده مفید صورت گیرد در مجموع این نوع تفکر بهره گیری از راهبردها و مهارت های شناختی به منظور بالا بردن بازده مطلوب رفتارها است
واجدین این نوع تفکر دارای شفافیت مواضع ، تصحیح نگرش ها و کاهش فشار ناشی از تعارضات و باورهای تحمیلی هستند
نقش مشاوره در این نوع تفکر وضوح بیشتری دارد ، هرگاه فرد از دریافت مبهم موضوعات در رنج باشد ، مشاور مواضع متفاوت را معرفی و در ارائه و تبیین نگرش های صحیح توانمندی های خود را به ثبوت خواهد رساند و نقاط ضعف و قوت مسائل را بازگو خواهد نمود ، همچنین در مواقع متاثر شدن فرد از فشارهای همسالان ، رسانه ها و ارزش های محیطی با پشتوانه قرار دادن فرد و آگاهی مراجع در کاهش فشارهای پیرامونی آدمی نقش موثری ایفا خواهد نمود در واقع مشاور ، تسهیل کننده تفکر انتقادی است زیرا اوست که با اشراف نسبتاً جامعی بر مسائل و پدیده ها و بدور از هر گونه منفعت طلبی و ترس از موقعیت های خود ساخته ، عناصر اصلی تحلیل و بررسی قضایا را کنار هم قرار می دهد و به مراجع کمک می کند تا از دریچه او به حوادث نظاره کند و سپس تصمیم گیری معقول و عالمانه ای داشته باشد ، بدیهی است ره آورد چنین موقعیتی حتماً نمود هائی از موفقیت خواهد بود .
انواع مهارتهای زندگی
۱. تصمیم گیری:
بدون تردید تصمیم گیری یکی از مهم ترین مهارت های زندگی است؛ زیرا فرد هواره باید یک راه را از میان راه های گوناگون انتخاب کند. چنانچه شخص برای اخذ تصمیم، مهارت کافی نداشته باشد، قادر به تصمیم گیری نخواهد بود و در نتیجه یا تعارضات و تنش های ناشی از آن را تحمل خواهد کرد، یا با تصمیم گیری غیر منطقی و نادرست، به افسردگی، اضطراب و سایر ناراحتی ها دچار خواهد شد. اهم موارد تصمیم گیری در جامعه، محدود به انتخاب شغل، انتخاب رشته تحصیلی، انتخاب همسر و چمد اتفاق عمومی دیگر است در حالی که قلمرو این مهارت بسیار وسیع است و از جزیی ترین رفتار ها تا کلی ترین و مهم ترین آن ها را شامل می شود. به همین دلیل مهارت تصمیم گیری، در تامین بهداشت روان بسیار موثر است.
اتخاذ هرگونه تصمیم یا حتی تصمیم نگرفتن پیامدهایی دارد و بهترین تصمیم تصمیمی است که با ارزش های شخص، هماهنگ و همسو باشد.
۲. حل مساله:
زندگی را می توان، روند پیاپی مواجه شدن با مسایل و تلاش برای حل آن ها دانست. حل موفقیت آمیز مسایل زندگی، به اعتماد به نفس بیشتر و آرامش فرد منجر می شود. در حالی که حل ناقص و گره های ناگشوده، بهداشت روان شخصر را به طور جدی تهدید خواهد کرد. حل مساله فرد را قادر می سازد، به طور سازنده با مشکلات زندگی خود،مواجه شود. مواجهه سازنده با مشکلات، مهارت فوق العاده ارزشمندی است که دانست آن، کاملا لازم و ضروری است.
حل مساله، مستلزم چندین فعالیت است. به طوری که ابتدا باید مساله را با دقت و درستی تعریف کرد و سپس راه حل های متفاوت را در کنار هم قرار داد و در نهایت، راه حل مناسب را از میان راه حل های ممکن انتخاب و اجرا کرد. یکی از اختلالات عمده شناختی بیماران روانی، ناتوانی آنان در حل مساله است.
* مهارت حل مساله در افزایش سازگاری اجتماعی و کاهش اختلالات رفتاری موثر است.
* مهارت حل مساله، موجب افزایش رشد تفکر منظم و معطوف به هدف می گردد.
* حل موفقیت آمیز مساله، میزان اعتماد به نفس فرد را زیاد افزایش داده و او را آماده مقابله با دیگر مشکلات می سازد.
۳. تفکر خلاق
هرگاه قدرت تصمیم گیری و حل مساله را تلفیق کنیم به ویژگی تفکر خلاق دست می یابیم. قدرت تفکر آفریننده و خلاق نوجوان، را قادر می سازد تا انتخاب های گوناگون را کشف کند و در نتیجه از بن بست های زندگی خارج شود.
در واقع یاس و افسردگی در برخی بیماران روانی ناشی از نقص نظام شناختی و در پی آن، مواجه شدن با بن بست ها و گم کردن راه خروج از آن هاست. زیرا بیماران روانی، تفکر خلاق خویش را از دست می دهند.
مفهوم بصیرت در روان درمانی نیزعبارت از بازگرداندن روشن بینی به بیمار با هدف هدایت او برای یافتن معبرهای گذر از گردنه های دشوار زندگی است. بیمارانی که با خودکشی به زندگی خود پایان می دهند و یا به فکر خودکشی می افتند، تفکر خلاق خویش را به کلی از دست داده اند.
اجتماع عنصر مهمی است که تفکر خلاق را امکان پذیر می سازد. به سخن دیگر خانواده، تعلیم و تربیت و جامعه باید زمینه تفکر خلاق را فراهم آورند. به همین دلیل تفکر خلاق آموختنی است و عامل مهمی در حفظ بهداشت روان است.
تفکر خلاق در همگان وجود دارد و تفاوت افراد در این زمینه در کمیت است و نه در کیفیت.
یکی ازخصوصیات بارز افراد خلاق این است که "توانایی نوع دیگر دیدن" درآنها زنده و فعال است. منظور از نوع دیگر دیدن این است که تنها به یک حالت، به یک تعریف، به یک گونه از رویدادها بسنده نکنیم، و از خود بپرسیم که غیر از این تعریف، غیر از این تعبیر، چه تعبیردیگری می تواند وجود داشته باشد.
تکنیکی وجود دارد که این فرایند را در ما فعال می سازد. این تکنیک، تنها یک سوال از خود هنگام مواجهه با مسا یل و موضوعات است؛ این سوال حرکت دهنده در جهت نوع دیگری از دیدن سوال "دیگر چه؟" می باشد که موتور تفکر خلاق ما را روشن می سازد. هر چه تعداد سوال ها بیشتر باشد، دستا ورد ما درباره موضوع بیشتر است، به شرطی که برای حل مساله شتاب زده عمل نکنیم و به خود زمان کافی برای حصول راه حل های هرچه بیشتر بدهیم.
از خصوصیات دیگر افراد خلاق، دقت و دیدن ظرافت ها، کنجکاوی، روحیه پرسشگری، داشتن شور و نشاط و میل به خطر کردن است.
4- روابط موثر اجتماعی
انسان همواره نیازمند بیان خویشتن است. بیان خویشتن (چه به صورت کلامی و چه غیر کلامی)، هنگامی موثر است که با فرهنگ، سنت ها و ارزش های جامعه، تناسب داشته باشد. این مهارت، شامل ابراز عقاید، امیال و حتی نیازها و ترس هاست قدرت برقراری و حفظ روابط دوستانه، در بهداشت روان فردی و اجتماعی اشخاص تاثیر بسزایی دارد. در این زمینه، می توان حفظ روابط مطلوب، صمیمانه و همراه با مسولیت با اعضای خانواده را نقطه آغاز کسب این مهارت تلقی کرد، زیرا خانواده تکیه گاه و حامی انسان در همه موقعیت هاست.
پایان بخشیدن به یک ارتباط بین فردی به صورت سازنده و مفید نیز، بخش دیگری از واقعیت های زندگی است که آن نیز به تمرین و تجربه نیاز دارد.
یکی از عوامل مهم ارتباط موثر بین فردی، ناتوانی یا توانایی شخص در "ابراز وجود" است.
برخی از متخصصان، ابراز وجود را دارای چهار مرتبه می دانند:
۱- رد تقاضای نا معقول دیگران.
۲- جلب احساس مثبت دیگران و طرح درخواست های خود.
۳- ابراز احساسات مثبت و منفی
۴- شروع، ادامه و خاتمه دادن به گفتگو ها.
در اینجا به دو تعریف اصلی و مهم ابراز وجود اشاره می شود:
*ابراز وجود، شامل گرفتن حق خود و ابراز عقاید، احساسات و افکار خویش به طور مستقیم و صادقانه است؛ به نحوی که حقوق دیگران نیز محترم شمرده شود.
*رفتاری که شخص را قادر می سازد، منافع خویش را تشخیص دهد، بر اساس آن عمل کند، بدون اضطراب جدی بر حق خود پای فشاری کند، احساسات واقعی خود را صادقانه بیان دارد و بدون فراموش کردن حقوق دیگران، حق خود را مطالبه کند.
در هر دو تعریف، بر رعایت و احترام به حقوق دیگران تاکید شده است. کسانی که این مهارت را کسب کرده اند، باید بتوانند بین حقوق خود و پای مال کردن حقوق دیگران، تفاوت قایل شوند.
بنابراین، به طور کلی ابراز وجود متشکل از هفت مفهوم است که عبارتند از:
۱- ابراز عقاید متفاوت.
۲- تقاضای تغییر رفتار های نامعقول از دیگران.
۳- ردّ در خواست نامعقول دیگران.
۴- پذیرش کاستی های خود.
۵- آغاز و ادامه تعاملات با دیگران.
۶- ابراز احساسات مثبت.
۷- ادای جملات متعارف در هنگام مواجهه یا جدا شدن از دیگران.
نقش مشاور نیز در این مسیر تکاملی نقشی حساس و موثر است ، آگاه کردن آدمی به چگونگی مقابله و مبارزه با مشکلات ، پشتیبانی و حمایت از مراجعان و تقویت روحیه و بالا بردن ظرفیت های احساسی و روانی آنان از نکات ممتاز کارکرد او در کمک به کسب فضائل است و تلاش های او در جهت تقویت خود باوری ، اعتماد به نفس و استقلال زمینه های تکامل و تقرب آدمی را به منبع والای پاکی ها فراهم خواهد نمود.

انسان در تعاملات حیاتی خود با محیط اجتماعی واجد صفاتی خاص می شود . مهم ترین تاثیراتی که محیط زندگی بر رفتار به جای می گذارد از طریق احساسات و عواطف است و همین ها است که نگرش آدمی را تحت تاثیر قرار داده ، تغییراتی اساسی را رقم خواهد زد و نهایتاً در این تعاملات آدمی تجربیاتی را کسب می کند که پس از تکرار و تمرین رفتارها ، مهارت هائی را به وجود می آورد.
مهارت های زندگی عبارتند از: مجموعه ای از توانائی ها که زمینه سازگاری و رفتار مثبت و مفید را فراهم می آورند ، این توانائی ها فرد را قادر می سازند که مسئولیت های نقش اجتماعی خود را بپذیرد و بدون لطمه زدن به خود و دیگران با خواست ها ، انتظارات و مشکلات روزانه ، به ویژه در روابط بین فردی به شکل موثری روبرو شود
پژوهشگران معتقدند تعدادی از مهارت های کسب شده پایه فعالیت های مربوط به ارتقای بهداشت روان را سبب خواهد شد.
تاثیر مثبت مهارتهای زندگی:

مهارتهای زندگی شخص را قادر می سازند تا دانش ، نگرش و ارزش های وجودی خود را به توانائی های واقعی و عینی تبدیل کند و بتواند از این توانائی ها در استفاده صحیح تر نیروهای خود بهره گیرد و زندگی مثبت و شادابی را برای خود فراهم سازد.
شخصی که از مهارتهای زندگی در مراوده و ارتباط با دیگران کمک می گیرد به احراز موفقیت های ذیل نائل خواهد شد
الف : قدرت تحمل نسبت به نظرات مختلف و احساس امنیت نسبت به گفتار دیگران
ب : انجام بموقع کار با توجه به شرایط زمان و مکان
ج : برنامه ریزی و کوشش در امور مفید و دوری از هر کار بی فایده
د : راز داری و کنترل گفتار
هـ : برداشت واقع بینانه از جهان و عبرت آموزی از وقایع تاریخ گذشته (3)
و : تقویت خود پنداره و اتکاء به نفس
ز : استفاده از ظرفیت ها و کنش های هوش
همچنین مهارتهای زندگی اثر مناسبی در جهت کاهش آسیب های فردی و اجتماعی خواهند داشت و با ایجاد نگرش های اصولی و علمی در انتخاب بهترین شیوه در انجام بهینه هر فعالیت نقش موثر خود را اثبات خواهند نمود.
انواع مهارت های زندگی:

در معرفی انواع مهارت های زندگی که در ساختار شخصیتی انسانها مشاهده و در عملکرد آدمی نقش های ارزنده ای بجای می گذارد در این مقاله به اختصار سخن گفته خواهد شد ، تعداد و تنوع این مهارت ها در دیدگاههای متفاوت و جوامع مختلف قابل بررسی است ، هدف اصلی ما بررسی نقش سازنده مشاوره در چگونگی ایجاد مهارت های زندگی و گزینش بهینه آن است که می تواند تحول عظیمی را در ساختار زندگی انسان بوجود آورد.
تعدادی از مهارت های زندگی بشرح ذیل ارائه خواهد شد.
1-تصمیم گیری
2- حل مسئله
3- تفکر خلاق
4- تفکر انتقادی
5- روابط موثر اجتماعی
6- خودشناسی
7- همدلی
8- انعطاف پذیری
1-تصمیم گیری
انسان به عنوان یک موجود برخوردار از تعقل به مطلوب ترین روش ها در دستیابی به هدف توجه می کند لذا می خواهد در شرایط اطمینان کامل تصمیم گیری نماید.
امروزه ایجاد مهارت در تصمیم گیری بعنوان یکی از پایه ای ترین مهارت های زندگی بشمار می آید ، زیرا زندگی در جوامع پیشرفته ، گسترش ارتباطات اجتماعی و افزایش انتخاب ها را فرا راه اقشار مختلف خاصه جوانان قرار داده است ، انتخاب رشته تحصیلی ، شغل و همسر از جمله موارد مهم تصمیم گیری هستند . تصمیمات صحیح وعقلائی در این موقعیت ها نتیجه ای موثر در زندگی فرد بجای خواهند گذاشت و از تعارضات و تنش های روانی فرد خواهند کاست .
هر چند تصمیم گیریهای غیر منطقی و نادرست باعث اضطراب و ایجاد افسردگی خواهد شد ولی تصمیم گیری عاقلانه آینده ای روشن را بوجود خواهد آورد و اطمینان و آرامش ویژه ای را به زندگی فرد هدیه خواهد نمود در این صورت است که نقش مشاوره و هدایت های مشاور می تواند بعنوان عنصر آگاهی ونیروی پشتیبان یاری دهنده وی بسوی تصمیم گیری صحیح و اصولی باشد . هر گاه برای تصمیم گیری مطلوب به توانائی های خاص از جمله افزایش خودآگاهی ، درک ارزش های فردی و خانوادگی ، مهارت های انتخاب هدف و روابط مطلوب بینی فردی و… نیاز باشد و تصمیم گیرنده واجد اطلاعات لازم ، موقعیت مناسب و قدرت استنتاج مناسب نباشد نیاز به مشاوره در صدر امور قرار می گیرد .
دادن اطلاعات مفید و مناسب ، خارج کردن فرد از تاثیرات والقاآت نامناسب اجتماعی ، دوستان و خانواده و زمینه سازی یک موقعیت ویژه برای تصمیم گیری مستدل ، کافی و مناسب از توانمندیهای یک مشاور در چنین مواقعی است .
حضور مشاور بعنوان یک راهنمای مطلع باعث می شود که اطلاعات و دانسته های لازم را در اختیار تصمیم گیرنده قرار دهد ، نتایج احتمالی هر فعالیت را با تکیه بر تجربه های متفاوت افراد، پیش بینی نماید ، فرد را در فضائی واقعی و حقیقی قرار دهد و با حضور دلگرم کننده خود از اثرات تنش زای لحظه های بحرانی کاسته و محیط آرامی را برای تصمیم گیری عاقلانه افراد فراهم آورد
بدیهی است تصمیم گیری در چنین موقعیتی مقرون به صواب و دارای نتیجه مناسب تری خواهد بود که در مجموع تصمیم گیرنده از شک و دو دلی رها شده و انتخابگر راهی خواهد شد که تا اندازه ای به نتایج و تبعات انتخاب خود ، آگاه و مقدمات لازم برای برخورد با موقعیت های حاصل از تصمیم گیری خویش را تمهید خواهد نمود ،
این توان جز در سایه اعتماد و یاری گرفتن از مشاوران آگاه و دلسوز میسر نخواهد شد .
2-حل مسئله
حل مشکلات فراروی انسان تاثیر سازنده ای در ایجاد اعتماد بنفس و کسب آرامش آدمی دارد و به انسان نیروئی ویژه و انگیزه ای مناسب برای مواجهه سازنده با مشکلات هدیه می نماید .
حل مسئله که بقول اندیشمندان در بالاترین سطح فعالیت های شناختی انسان قرار دارد (5) نیازمند یک سلسله فعالیت های تخصصی و داشتن بسیاری از توانمندیهای شخصیتی است ، برخی مسائل رو در روی آدمی دارای راه حل های واضح هستند و بعضی راه حلهای زیاد روشنی ندارند .
راه حل های ساده متاثر از تجربیات و دانسته های قبلی آدمی است اما آن دسته از مسائل که به سادگی قابل حل نیستند موید آن است که یافتن راه حل در حوزه دانش و تجربه فرد نیست لذا باید اطلاعات جدیدی فراهم آید مفهوم صحیح مشکل ارائه شود و به حل مشکل بصورت عمیق نگریسته شود و یا اینکه از اطلاعات پیشین در ترکیبی تازه و متناسب با موقعیت جدید بهره گرفته شود .
تلاش برای رسیدن به هدف از مسیرهای خاص و یافتن بهترین راه حل و استفاده از راهبردهای حل مسئله چاره کار در مسائلی است که راه حل زیاد روشنی ندارند .
در حل مشکلات و معضلاتی که در حوزه دانش آدمی قرار نمی گیرد ، نقش مشاوره از جایگاه خاصی برخوردار است ، هنگامی که مشاور فرد را در جهت حل مسئله ای یاری و هدایت می نماید .
ابتدا ، زمینه های مناسب برای درک و فهم سئوال یا مسئله را فراهم می آورد و به مراجع خود کمک می کند تا اطلاعات لازم برای حل مشکل را از طریق مجاری مناسب کسب نمایند و قادر شوند که اطلاعات اصلی و کمکی را از اطلاعات حاشیه ای که یاریگر او نیستند جدا سازد .
آنگاه باید فرد ترغیب شود تا به راه حل های متفاوت بیندیشد وبرای هر راه حل نتیجه نهائی آن را پیش بینی نماید ، انتخاب بهترین روش حل مسئله و بازبینی فعالیت پسندیده حل مسئله از دیگر اقدامات مراجع در حل بهینه مشکلات است
با نگاهی جامع به فعالیت های فوق و بررسی جایگاه مشاوره به این نتیجه مهم می رسیم که وجود مشاورانی آگاه و مجرب در جهت یاری کردن به انسانهای دارای مشکل ، ضرورت تام خواهد داشت ، آنان همواره در صدد آن هستند که فضائی فراهم آورند که فرد مبتکر و مستقل اندیش بار آید ، از قید محدودیت ها رهایی یابد و در حل مسائل زندگی خود موفق باشد .
3-تفکر خلاق
خلاقیت پدیده ای عمومی است که به درجات مختلف نزد همه افراد وجود دارد ، لذا باید به هر فرد کمک کرد تا با خودشناسی لازم ، اطمینان و اعتماد بنفس به این موقعیت نائل آید .
غنی بودن محیط آموزش و پرورش ، توسعه اطلاعات و افزایش سرعت واکنش افراد نسبت به انگیزه های محیطی نیز بر کیفیت خلاقیت خواهد افزود به تعبیری خاص اگر بتوانیم قدرت تصمیم گیری و مهارت حل مسئله را بگونه ای تلفیق و تقویت نمائیم به حصول تفکر خلاق کمک نموده ایم و زمینه های لازم برای پرورش خلاقیت را فراهم آورده ایم قدرت تفکر خلاق از نگاه آدمی به فراسوی تجارب و خارج کردن خود از بن بست ها و محدودیت ها ریشه می گیرد و فرد را از حالت خشک و قالبی گذشته به سوی اندیشه های آزاد و ارائه نظریه های متفاوت سوق می دهد و نهایتاً موقعیتی بوجود می آورد که انعطاف ، اصالت و روانی را در افکار و اعمال آدمی بوجود می آورد در ایجاد تفکر خلاق هم جایگاه مشاور از اهمیت خاصی برخوردار است .
مشاور با آموزش های لازم و ایجاد نگرش ویژه ای ، در روش کار و انتظارات محیط آموزشی ، تغییرات کلی بوجود می آورد و با ایجاد اعتماد بنفس ، نوآوری ، آزاد اندیشی و نظایر آن و آموزش تفاوت های فردی عقیده و نظر جدیدی را فرا راه مراجعان قرار خواهد داد
مشاور این عقیده را که خلاقیت ذاتی است و فقط عده محدودی از آن برخوردارند را کنار می گذارد و این واقعیت را که عده معدودی از خلاقیت بیشتری برخوردارند ولی بقیه نیز می توانند در صورت پرورش مطلوب ، از خلاقیت مناسب بهره مند شوند ، را به دیگران تفهیم خواهد نمود .
مشاور راهکار و راهبردهای لازم برای کسب اطلاعات و معلومات را در اختیار فرد می گذارد یعنی می کوشد محیط مساعدی برای بروز خلاقیت فرد را فراهم آورد .

4-تفکر انتقادی
تفکر راهی برای معنادار کردن روابط بین رخدادها ، مفاهیم ، اصول و اشیاء است و تفکر انتقادی هم اندیشیدن درباره شیوه تفکر خود است ، به تعبیری مهارت تحلیل عینی اطلاعات و تجارب را تفکر انتقادی معرفی کرده اند
در تفکر انتقادی عوامل موثر بر رفتارها و نگرش ها ابتدا مشخص شده و مورد ارزشیابی قرار می گیرد و سعی می شود از مهارت های تفکر بالاترین استفاده مفید صورت گیرد در مجموع این نوع تفکر بهره گیری از راهبردها و مهارت های شناختی به منظور بالا بردن بازده مطلوب رفتارها است
واجدین این نوع تفکر دارای شفافیت مواضع ، تصحیح نگرش ها و کاهش فشار ناشی از تعارضات و باورهای تحمیلی هستند
نقش مشاوره در این نوع تفکر وضوح بیشتری دارد ، هرگاه فرد از دریافت مبهم موضوعات در رنج باشد ، مشاور مواضع متفاوت را معرفی و در ارائه و تبیین نگرش های صحیح توانمندی های خود را به ثبوت خواهد رساند و نقاط ضعف و قوت مسائل را بازگو خواهد نمود ، همچنین در مواقع متاثر شدن فرد از فشارهای همسالان ، رسانه ها و ارزش های محیطی با پشتوانه قرار دادن فرد و آگاهی مراجع در کاهش فشارهای پیرامونی آدمی نقش موثری ایفا خواهد نمود در واقع مشاور ، تسهیل کننده تفکر انتقادی است زیرا اوست که با اشراف نسبتاً جامعی بر مسائل و پدیده ها و بدور از هر گونه منفعت طلبی و ترس از موقعیت های خود ساخته ، عناصر اصلی تحلیل و بررسی قضایا را کنار هم قرار می دهد و به مراجع کمک می کند تا از دریچه او به حوادث نظاره کند و سپس تصمیم گیری معقول و عالمانه ای داشته باشد ، بدیهی است ره آورد چنین موقعیتی حتماً نمود هائی از موفقیت خواهد بود .
به تعریف سازمان بهداشت جهانی ‏WHO‏ مهارت های زندگی عبارت است از "توانایی انجام رفتارهای سازگارانه و مثبت، به گونه ای که فرد بتواند با چالش ها و ضروریات زندگی روزمره خود کنار بیاید". کارشناسان بر تاثیر مثبت مهارت های زندگی در استفاده از ظرفیت ها و توانمندی های هوشی و شناختی، پیشگیری از رفتارهای خشونت آمیز، افزایش خود اتکایی و اعتماد به نفس و بخصوص کاهش سوء مصرف مواد تاکید کرده اند و معتقدند، یادگیری موفقیت آمیز مهارت های زندگی، احساس یادگیرندگی را در مورد خود و دیگران تحت تاثیر قرار می دهد و علاوه بر آن کسب این مهارت ها، نگرش دیگران را در مورد فرد، عوض می کند و به همین دلیل مهارت های یاد شده هم شخص را تغییر می دهد و هم محیط را، و در نهایت باعث ارتقا ء بهداشت روانی می شود.‏ با توجه به اینکه اکثریت جمعیت کشور ما را کودکان و نوجوانان تشکیل می دهند، ضروری است به زمینه های مناسب برای ارتقاء بهداشت روانی و سطح سلامت دانش آموزان پرداخته شود و شرایطی فراهم آید تا مسئولان مدارس، برنامه ریزان، مشاوران، روان شناسان و سایر دست اندرکاران آموزش و پرورش از طریق آشنایی با موضوع های بهداشت روانی، کودکان و نوجوانان را برای دست یابی به روان سالم یاری دهند. ‏ تاریخچه آموزش مهارت های زندگی آموزش مهارت های زندگی در سال ۱۹۷۹ میلادی با اقدامات "دکتر گیلبرت بوتوین" آغازشد. وی مجموعه ای از آموزش مهارت های زندگی برای دانش آموزان کلاس های هفتم تا نهم دبیرستان را تدوین کرد که با استقبال فراوان متخصصان بهداشت روان مواجه شد. این برنامه آموزشی به نوجوانان یاد می داد که چگونه با استفاده از مهارت ها و رفتارهای جرات مندانه و نیز تصمیم گیری ها و تفکر نقادانه، در مقابل وسوسه یا پیشنهاد سوءمصرف مواد از سوی همسالان خود، مقاومت کنند. هدف دکتر بوتوین طراحی برنامه واحد پیشگیری های اولیه بود و مطالعات بعدی نشان داد که آموزش مهارت های زندگی فقط در صورتی به نتایج مورد نظر ختم می شود که همه مهارت ها به فرد آموخته شود.‏ پژوهش های انجام شده نشان داد که برنامه یاد شده در پیشگیری های اولیه از مصرف چندین نوع مواد مخدر و سیگار موفق بوده است. به دنبال این اقدام مقدماتی، از سال ۱۹۹۳ میلادی به بعد سازمان جهانی بهداشت با هماهنگی یونیسف، برنامه آموزش مهارت های زندگی را به عنوان یک طرح جامع پیشگیری اولیه برای ارتقاء سطح بهداشت روانی کودکان و نوجوانان معرفی کرد. این برنامه درکشورهای مختلف دنیا تجربه و گزارش های امیدبخشی از کارایی آن، منتشرشده است. ‏ ‏ مهارت های زندگی و اهداف آن ‏ یک روان شناس اجتماعی در مورد مهارت های زندگی می گوید: این مهارت ها شامل توانایی هایی است که به ما کمک می کند درموقعیت های گوناگون، درست رفتار کنیم، به طوری که بتوانیم با دیگران برای حل مسائل پیش آمده در زندگی ارتباط مناسب و به دور از خشونت داشته باشیم مهمترین اهداف مهارت های زندگی عبارتند از تقویت اعتماد به نفس، رشد و تقویت عواطف انسانی، کمک به شناسایی و بیان احساسات، تامین تندرستی جسمی و سلامت روانی، تقویت مهارت های ارتباطی، تربیت یک شهروند متعادل و مورد پذیرش اجتماع،تقویت روحیه همزیستی های مسالمت آمیزو بالا بردن سازگاری فرد با خودش، دیگران و محیط زندگی.‏ مهارت های زندگی، علاوه به اینکه به صورت یک راهکار ارتقای سلامت روان مطرح است، به صورت ابزاری برای پیشگیری از آسیب های روانی واجتماعی مبتلا به جامعه مانند اعتیاد، خشونت های خانگی و اجتماعی، آزار کودکان، خودکشی و ایدز هم قابل استفاده است، مهارت های زندگی ابزاری قوی در دست متولیان بهداشت روانی جامعه با هدف توانمندسازی جوانان در ابعاد روانی و اجتماعی است و به افراد کمک می کند تا مثبت عمل کنند و هم خودشان و هم جامعه را از آسیب های روانی واجتماعی محفوظ دارند و سطح بهداشت روانی شان را ارتقاء دهند. ‏ نقش والدین در آموزش مهارت های زندگی والدین نقش بسیار مهمی درآموزش مهارت های زندگی به فرزندان دارند زیرا فراگیری مهارت های زندگی بهداشت روانی خانواده را تامین می کند و با توجه به اینکه پایه های رشد روانی و اجتماعی کودکان در سال های اولیه پی ریزی می شود، وجود تفاهم، سازگاری و محبت موجود در محیط خانواده، در تقویت احساس اعتماد به نفس و پرورش نیروی سازنده در کودکان و نوجوانان اهمیت زیادی‏‎ ‎دارد. یکی از مهم ترین اصول مهارت های زندگی، همبستگی و احترام متقابل والدین نسبت به یکدیگر در برخورد با فرزندان است، فرزندان، والدین خود را منبع شادی، امنیت عاطفی و تامین نیازهای جسمی و روانی خود می دانند و از این روبی توجهی آنان به سالم سازی محیط خانواده، کودکان و نوجوانان را با کمبودهای عاطفی مواجه می کند. به طور کلی ریشه رفتارهای نابهنجار کودکان و نوجوانان و انحرافات و بزهکاری های آنان را باید در سنین اولیه کودکی و در میان خانواده ها جستجو کرد و به همین دلیل والدین باید از وقوع مسائلی که موجب ایجاد هیجان های ناخوشایند در کودک و نوجوان خود می شود، پیشگیری کنند. ‏ کودک در این دوران آمادگی بسیاری برای دریافت و اثرپذیری دارد و به راحتی از شرایط پیرامونی اش متاثر می شود،دریافت های دوران کودکی به طور عمیق و جدی در ذهن و روان انسان باقی می ماند. از طرفی کودک بخش اعظمی از اوقات مفید زندگی خویش را در مدرسه سپری می کند و مدرسه هم محل تجلی رفتارهای فردی و اجتماعی کودکان است و هم زمینه بسیاری از رفتارهای آینده آنان را پی ریزی می کند. و از اینرو ضرورت دارد معلمان و مربیان اطلاعات مفیدی را در ارتباط با مسائل روانی و شخصیتی کودکان داشته باشند و به صورتی هدفمند و درست کودکان را راهنمایی و هدایت کنند و با برنامه ریزی صحیح زمینه ایجاد توانمندی های لازم را در دانش آموزان، به وجود آورند. ‏ از این روی آموزش بهداشت روان به دانش آموزان در سطح مدارس و برنامه ریزی برای آموزش نیازها، انتظارها، مسئولیت ها و حقوق کودکان از اهمیت خاصی برخوردار است که شرط لازم برای آن هم آشنایی، پذیرش و رعایت نیازها و حقوق کودکان و نوجوانان از طرف اولیا و مربیان است. ‏ توانایی تفکر خلاق، فن برقراری رابطه های کلامی و غیرکلامی با دیگران، مهارت در گوش دادن و همدلی با دیگران، توانایی شناخت و برخوردهای مناسب با عواطف و هیجان ها، مهارت لازم در شکل گیری اعتماد به نفس و روش صحیح مطالعه از مهارت های اجتماعی است که کودکان باید در محیط خانواده فرا بگیرند، تا بتوانند به انتخاب و ارائه رفتارهای مناسب در زمان و وضعیت معین، دست بزنند. ‏عدم آموزش مهارت های زندگی متاسفانه آموزش و پرورش ما کلمه "پرورش" را بدون توجه به محتوای آن، یدک می کشد. آموزش های صرف برای فرزندان ما چندان کارساز نیست و معمولاً در مدارس ما درس هایی تدریس می شود که فقط به درد گرفتن مدرک می خورد و بعد از پایان تحصیل، هیچ استفاده و بهره کافی برای دانش آموزان در بر ندارد. آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان اهمیت زیادی دارد، چرا که به آنان روش دوست یابی، مهارت "نه گفتن" به دعوت های غیر منطقی و روش های همسریابی را می آموزد و همین مساله باعث می شود نه فقط دانش آموزان از مسیر درست و منطقی خارج نشوند، بلکه از آسیب های اجتماعی هم به دور بمانند. ‏ با توجه به افزایش آمار طلاق و کاهش آمار ازدواج، آموزش مهارت های زندگی باید از حد تعارف و برگزاری نشست ها و گردهمایی ها خارج شود و جنبه کاربردی پیدا کند؛ چرا که انتخاب نادرست همسر، ناتوانی در برقراری تفاهم و حل مشکلات زناشویی، همچنان اصلی ترین مشکلات رفتاری در زمینه طلاق در ایران محسوب می شود. مهم ترین مهارت های زندگی ‏ـ مهارت تصمیم گیری: در این مهارت افراد می آموزند که تصمیم گیری چیست و چه اهمیتی دارد. آنها همچنین با انواع تصمیم گیری ها آشنا می شوند و مراحل آن در زندگی شان را گام به گام تمرین می کنند. دانشجویان همچنین با رابطه موجود میان تصمیم گیری و سایر مهارتهای زندگی از یکسو و رابطه تصمیم گیری با پیشگیری های اولیه در بهداشت روانی از سوی دیگر، آشنا می شوند‏ هارت حل مسئله: این مهارت عبارت است از تعریف دقیق مشکلی که فرد با آن روبروست، شناسایی و بررسی راه حل های موجود و برگزیدن و اجرای راه حل مناسب و ارزیابی فرایند حل مسئله تا به این ترتیب فرد دچار دغدغه و اضطراب نشود و برای حل مشکل خویش از راه های غیر سالم استفاده نکند. ‏ ‏- مهارت تفکر خلاق: توانایی تفکر خلاق یک مهارت سازنده و پایه برای نیل به سایر مهارت های مرتبط با سبک اندیشیدن است. در این مهارت افراد یاد می گیرند که به شیوه ای متفاوت بیندیشند و از تجربه های متفاوت و معمولی خویش فراتر روند و یا راه حل هایی را خلق کنند که خاص و ویژه خودشان است.‏ – مهارت تفکر نقاد: این مهارت عبارت است از توانایی تحلیل عینی اطلاعات موجود با توجه به تجارب شخصی و شناسایی آثار نفوذی ارزش های اجتماعی، همسالان و رسانه های گروهی بر رفتارهای فردی.‏ ‏- توانایی برقراری ارتباط موثر: این مهارت به معنای ابراز احساسات، نیازها و نقطه نظرهای فردی به صورت کلامی و غیرکلامی است.‏ ‏ـ مهارت ایجاد و حفظ روابط بین فردی: مهارتی است برای تعامل مثبت با افراد و به ویژه اعضای خانواده در زندگی روزمره. ‏ ‏ـ خودآگاهی: به معنی توانایی و ظرفیت فرد در شناخت خویشتن، و نیز شناسایی خواست ها، نیازها و احساسات خویش است. در این مهارت فرد همچنین می آموزد که چه شرایط یا موقعیت هایی برای وی، مشکل آفرینند.‏ ‏ـ مهارت همدلی کردن: عبارت است از فراگیری نحوه درک احساسات دیگران. در این مهارت فرد می آموزد که چگونه احساسات افراد دیگر را تحت شرایط مختلف درک کند، تفاوت های فردی را بپذیرد و روابط بین فردی خود را با افراد دیگر بهبود بخشد. ‏ ‏ـ مهارت مقابله با هیجان ها: شامل شناخت هیجان ها و تاثیر آنها بر رفتار و همچنین فراگیری نحوه اداره هیجان های شدید و مشکل آفرین مانند خشم است. ‏ ‏ـ مهارت مقابله با استرس: در این مهارت افراد یاد می گیرند که چگونه با فشارها و تنش های ناشی از زندگی، مقابله کننمهارت جرات مندی از جمله مهارت هایی است که افراد در سنین مختلف به آن نیاز دارند. منظور از جرات مندی این است که افراد صادقانه و بدون ترس از قضاوت و دیدگاه دیگران نظرات خود را مطرح نمایند. چرا مهارت جرات مندی را یاد بگیریم؟ جرات مندی علاقه بر ابراز وجود فرد بدون ترس از قضاوت دیگران، شامل دفاع از حقوق خود است به شکلی که حقوق دیگران پایمال نشود و احترام دیگران حفظ گردد. بنابراین در صورت عدم آشنایی با این مهارت،فرد دچار مشکلات جدی مانند ناتوانایی در نه گفتن شده که خود به مشکلات زیادی مانند عدم اعتماد به نفس، اضطراب و افسردگی و… منجر می گردد. افراد جرات مند هم برای خود ارزش قائل هستند و هم برای دیگران. افراد جرات مند منفعل نیستند و اجازه نمی دهند دیگران از آنها سو استفاده نمایند و از طرف دیگر به خواسته ها و نیازهای دیگران نیز احترام قائل هستند و به شیوه ی مدبرانه با افراد دیگر ارتباط بر قرار می کنند. جرات مندی به انسان احساس خود کار آمدی و کنترل درونی می بخشد و این احساسات نیز در روابط متقابل با دیگران اعتماد به نفس و عزت نفس افراد را تقویت می نماید. فردی که همیشه بله می گوید از جرات مندی کافی بر خوردار نیست و از گفتن"نه" هراس دارد. چنین فردی با بله گفتن های متوالی به افراد، قادر به رسیدگی نیازهای اساسی زندگی خویش نیست و مدام در حال ارائه خدمات به دیگران است. بنابراین چنین فردی از نظر عملکرد و یا کارآمدی فردی و اجتماعی در زمینه های مختلف شغلی، تحصیلی، خانوادگی و ارتباطی دچار مشکل شده و می توان گفت چنین فردی به سمت ناخوشی و عارضه مند شدن پیش می رود. چنین فردی از برنامه های خود عقب می افتد و این احساس عقب ماندگی از برنامه ها و دیگران در فرد احساس عدم کارایی را ایجاد می نماید و چنین شرایطی تاثیرات بسیار مخربی بر عزت نفس فرد بر جای می گذارد. نکنه دیگر در زمینه جرات مندی این امر است که با نبود این مهارت در افراد، افراد به علت زور شنیدن مداوم از دیگران احساس خشم زیادی می نمایند که این احساس یا درونی می گردد و منجر به طیف عظیمی از اختلالات جسمانی و روانی می گردد و یا اینکه به صورت بسیار افراطی برون ریزی می گردد و روابط فرد را با اطرافیان مختل می گرداند. اصولا افرادی که از مهارت جراتمندی کمی بهر مند هستند از زندگی لذت چندانی نمی برند و همیشه نگران ضایع شدن حقوق خود هستند این افراد بعد از مدتی روابط اجتماعی خود را محدود می نماید و این امر می تواند برای افراد نتایج بسیار نا گواری در پی داشته باشد.رفتار قاطعانه و جراتمند از جمله مولفه های اساسی زندگی سالم به شمار می رود تمامی افراد باید این نکته را در نظر داشته باشند که از این طریق می توانند به خواسته ها و امال خود دست پیدا نمایند. یادگیری جرات مند بودن به این معنا نیست که همیشه باید جرات مند رفتار کرد. مواقعی در زندگی هر فرد وجود دارد که در آن کاملا به جا است که پرخاشگر باشد مثلا زمانی که زندگی یا دارای هایمان مورد تهدید اساسی قرارا گرفته است همچنین مواقعی وجود دارد که بهتر است در آن انسان منفعل باشد به عنوان مثال مواقعی که یک قاضی مواردی را برای یک فرد ایراد می کند. از جمله اصول مهم در آموزش مهارت جرات مندی شناخت سبک های تعاملی است، در زیر به این سبک ها اشاره خواهیم کرد: سبک منفعل در هنگامی که فرد با طرف مقابل به صورت منفعلانه رفتار می کند احساسات و افکار و خواسته های خود را به صورت مستقیم بیان نمی کند. در این جریان فرد ممکن است به صورت غیر مستقیم و از طریق ابراز نا رضایتی، گریه کردن و غر زدن پیام خود را برساند و یا ممکن است فرد با این سبک به کلی از عنوان کردن احساسات خود صرف نظر نماید. در سبک تعامل منفعلانه افراد معمولا بسیار تبسم می کنند و نیاز های خود را پایین تر از دیگران می دانند و همچنین ممکن است بیش از سهم خود به طرف مقابل گوش دهند. سبک تعاملی خشن در سبک تعاملی خشن افراد کاملا می توانند احساس ها، افکار و خواسته های خود را بیان کنند ولی اغلب اوقات به ازای زیر پا گذاشتن حقوق و احساس دیگران این کار را انجام می دهند. این افراد معمولا با استفاده از طعنه های تحقیر آمیز به دیگران اهانت می کنند و هنگامی که به خواسته های خود نرسند به انتقادات خود ادامه می دهند. سبک تعاملی جرات مند وقتی افراد به صورت جرات مند تعامل بر قرار می کنند در مورد افکار و احساس های خود به صورت مستقیم حرف می زنند افراد در این حالت بر حقوق خود پافشاری می کنند و حقوق و احساس های دیگران را نیز مد نظر می گیرند در این سبک افراد به دقت به نظرات دیگران گوش می دهند و علاوه بر احترام بر دیگران به خواسته های خود نیز کاملا پای بند هستند. مهارت های مفید برای جرات مندی بیان احساسات خود: بیان احساسات خود به این معناست که فرد دیگران را از احساسی که دارد آگاه سازد. این نکنه باید در نظر گرفته شود بیان روشن و واضح احساسات بر عزت نفس افراد بسیار اثر مناسبی دارد و این امر مانع از خشم درونی می گردد. همدلی: همدلی مهارت مهم برای برای تقویت روابط صمیمانه است اگر افراد قادر باشند نیاز های دیگران را درک کنند و بپذیرند آن افراد بیشتر مایل به پذیرفتن خواسته ها و امیال شما خواهند شد اما این بدان معنا نیست که هر چه دیگران می خواهند قبول کنند افراد می توانند با خواسته های دیگران مخالفت کنند ولی باید نشان دهند که احساسات آنها را درک خواهند کرد. کار دانی: با انجام بیان احساسات و همدلی به احتمال بسیار بالایی فرد با جریانات به صورت مدبرانه برخورد کرده است با این حال افراد باید این را در نظر بگیرند که اگر کسی سعی نمود آنها را وادار به انجام کاری بکنند باید محترمانه با او بر خورد نمایند و بر حقوق خود پافشاری نمایند و از این امر که بر حقوق خود پافشاری می نماید احساس شرم ننماید. عدم ترس از تعارض: گاهی افراد برای اجتناب از تعارض خواسته های خود را مطرح نمی نمایند و یا با برخی از خواسته ها افراد موافقت می نمایند. افراد باید این را در نظر بگیرند که این اکر بر عکس موجب افرایش تعارض با دیگران می شود زیرا افراد که بی دلیل از خواسته های خود گذشتند یا خواسته های دیگران را بپذیرفتند با کوچکترین مخالفتی این احساس را در دیگران ایجاد می کنند که به حقوق دیگران تجاوز کرده اند.ادامه مطلب تا به حال متوجه شده اید برخی از مشکلاتی که در روابط میان فردی یا کاری تجربه می کنید، تکرار می شوند؟ برای مثال کسی که در گذشته بحث های ناخوشایندی با همکارانش داشته است، می تواند انتظار داشته باشد که در آینده نیز با جدل های مشابهی مواجه شود. صرف نظر از اینکه شاید این جدل ها در یک محیط کاری کاملا متفاوت باشند و موضوع اصلی بحث های مختلف، یکسان است، آن فرد در ایجاد رابطه ی صحیح با همکارانش مشکل دارد. این فقط یک مثال است، اما بسیاری از ما اشتباهات مان را تکرار می کنیم تا اینکه سرانجام احساس ناامیدی می کنیم و فکر می کنیم این اتفاق ها به خاطر شخصیت مشکل دار ماست و کاری از دست مان برنمی آید. در واقع دلیل اینکه مشکلات خاص تکرار می شوند این است که ما از یک تکنیک حل مسئله ی موثر استفاده نمی کنیم. خوشبختانه با به کارگیری راهکارهایی که در ادامه ی این مطلب به آنها اشاره می کنیم می توانید به فردی که مهارت حل مسئله بالایی دارد، تبدیل شوید و در نتیجه مشکلاتی را که با آنها مواجه می شوید، کاهش دهید. ناتوانایی یا ضعف در حل مسئله، زندگی شما را تحت تاثیر قرار می دهد میزان خوشحالی و موفقیت ما در زندگی تا حد زیادی به توانایی ما در حل مسئله بستگی دارد. اگر مشکلات را حل نشده باقی بگذارید ممکن است به شیوه های زیر ضرر کنید: در تعاملات میان فردی مشکلات بی شمار، پیچیده و مبهمی وجود دارد. اگر مهارت حل مسئله نداشته باشیم، به سختی می توانیم سوءتفاهم ها را در ارتباطات از بین ببریم و با اطرافیان مان رابطه ی نزدیکی برقرار کنیم. ما در محیط کار یاد می گیریم از عهده ی انواع مشکلات غیرمنتظره برآییم. اگر به دنبال راهکارهای جدید نباشیم، عملکرد ما به تدریج ضعیف خواهد شد و با تجمع مشکلات، احساس ناتوانی خواهیم کرد. ما معمولا فقدان سلامت ذهنی خود را به تجربه های شخصی ناخوشایند یا عوامل ژنتیکی نسبت می دهیم اما در واقع ناتوانی در غلبه بر مشکلات زندگی است که به سلامت ذهنی ما آسیب می زند. براساس یک مطالعه در سال ۱۹۸۳، دانشمندان دریافتند افرادی که توانایی کمتری برای کنار آمدن با مسائل و مشکلات میان فردی دارند، بیشتر مستعد افسردگی هستند. دلایل ضعف در حل مسئله چیست؟ مهارت حل مسئله مانند سایر مهارت های زندگی باید تقویت شود. برای اینکه در این مهارت قوی شویم، باید با رویکرد صحیح و مناسبی آن را تمرین کنیم. متاسفانه بسیاری از ما متوجه اشتباهاتی که در زمان حل مسئله مرتکب می شویم، نیستیم. از دلایل ضعف در حل مسئله می توان به موارد زیر اشاره کرد. ۱. اشتباه گرفتن نشانه ها با دلایل واقعی مشکلات اکثر ما بیشتر انرژی خود را برای کنار آمدن با نشانه های مشکل صرف می کنیم، بدون اینکه دلیل واقعی آن را درک کنیم. برای شناخت دلایل ریشه ای یک مشکل، باید اولین نتیجه گیری ذهن خود را به چالش بکشیم و سوالات صحیح بپرسیم تا در نهایت بتوانیم فراتر از مشکل را ببینیم. ۲٫ جست وجوی راه حل های سریع به جای راهکارهای موثر ما اغلب تمایل داریم برای مشکلات راه حل های سریع پیدا کنیم. این کار باعث می شود اولین راه حل ذهن خود را بدون توجه به رابطه ی علت و معلولی پشت مشکل، باور کنیم. به همین دلیل است که ما به ندرت به هسته ی مشکلات می رسیم و اغلب راهکارهای غیرموثر را انتخاب می کنیم. ۳٫ تکیه ی بیش از حد به دانش خود در نهایت ما مهارت حل مسئله ضعیفی داریم چون بیش از حد به دانش مان اتکا می کنیم. یک تصور غلط این است که هرچه بیشتر بدانیم، توانایی بیشتری برای غلبه بر مشکلات داریم. اما واقعیت این است که دانش محض، ما را به افرادی بامهارت در زمینه ی حل مسئله تبدیل نمی کند و چیزی که به آن نیاز داریم مهارت های تفکر منطقی است که به ما امکان می دهد منتقدانه و خلاقانه فکر کنیم. چگونه مهارت حل مسئله را تقویت کنیم؟ به منظور تقویت مهارت حل مسئله، هنگام مواجهه با هر مشکلی در زندگی باید ۴ گام زیر را دنبال کنیم: ۱. تعریف مشکل اولین و مهم ترین گام، شناسایی دلیل ریشه ای مشکل است. یکی از موثرترین رویکرها، پرسیدن "۵ چرا" است که "ساکیچی تویودا" در دهه ی ۱۹۳۰ مطرح کرد. تویودا می گوید پرسیدن سوال "چرا" برای ۵ مرتبه به ما کمک می کند تا بتوانیم اصل مشکل را بهتر تشخیص بدهیم. برای مثال فرض کنید مشکل شما این است که وب سایت کسب وکارتان به اندازه ی کافی بازدید ندارد. چرا بازدید در حال کاهش است؟ چون محتوای وب سایت برای خوانندگان جذاب نیست. چرا محتوای وب سایت برای مخاطبان جذاب نیست؟ چون با نیازها و علایق خوانندگان تطابق ندارد. چرا محتوای وب سایت با نیازها و علایق خوانندگان تطابق ندارد؟ چون ما درک مناسبی از خوانندگان نداریم. چرا درک کافی از خوانندگان نداریم؟ چون ما هیچ تحقیقی در این حوزه انجام نداده ایم. چرا هیچ تحقیقی انجام نداده ایم تا خوانندگان مان را درک کنیم؟ چون هیچ منبعی برای تحقیق نداریم. راهکار: جمع آوری منابع برای تحقیق به منظور درک نیازها و علایق خوانندگان وب سایت توجه داشته باشید که ما فقط تفکر عمودی را اجرا کردیم تا یک مشکل احتمالی را ریشه یابی کنیم که در این مثال محتوای غیرجذاب وب سایت است. اگر فکر می کنید که احتمالا دلیل دیگری برای کاهش بازدید وجود دارد، باید مجموعه ی دیگری از "۵ چرا" را اجرا کنید. با این روش می توانید مهارت های تفکر منطقی خود را تقویت کنید تا فقط ظاهر مشکل را نبینید. ۲٫ ایجاد گزینه ها پس از اینکه مشکل ریشه ای را تعریف کردیم، زمان آن است که راهکارهای ممکن را پیدا کنیم. در اینجا می توانیم به جای تفکر عمودی که در بالا یاد گرفتیم، از تفکر جانبی استفاده کنیم. یعنی به جای اینکه تمام انرژی و زمان خود را برای تبدیل ایده ی اولیه به یک راهکار ایده آل صرف کنیم، باید حداقل به ۱۰ راهکار احتمالی فکر کنیم و آنها را بنویسیم. با این کار، آن قدر زود به نتیجه نمی رسیم که انتخاب هایمان را به اولین فکری که به ذهن مان می رسد محدود کنیم، بلکه تصمیم گیری را به تعویق می اندازیم و از خلاقیت خود استفاده می کنیم تا گزینه های بهتری پیدا کنیم. گرچه این کار زمان بیشتری از ما می گیرد، ولی احتمال رسیدن به راهکارهای بهتر و موثرتر را افزایش می دهد. ۳٫ ارزیابی و انتخاب گزینه ها پس از رسیدن به راهکارهای احتمالی، زمان آن است که بهترین شان را انتخاب کنیم. برای اطمینان از اینکه بهترین تصمیم را می گیریم، باید جنبه های مثبت و منفی هر گزینه را فهرست کنیم و سپس آنها را بر اساس مزایا و معایب با هم مقایسه کنیم. با این روش با احتمال بیشتری یک انتخاب عقلانی و مناسب خواهید داشت. ۴. اجرای راهکار گرچه شما سه مرحله ی بالا را طی کرده اید و عوامل بسیاری را برای انتخاب بهترین راهکار در نظر گرفته اید، نباید امید واهی داشته باشید که راهکارتان کاملا ایده آل باشد. بهتر است ابتدا آن را عملی کنید و سپس موثر بودنش را بسنجید و قضاوت کنید. در این صورت مسیر روشن تری برای حل مشکل در ذهن خود خواهید داشت.تصمیم گیری بخش مهمی از زندگی انسان را تشکیل می دهد. تصمیم گیری درست و سنجیده موجب شادی و احساس موفقیت در فرد می شود و اعتماد به نفس و خود باوری او را افزایش می دهد. به گزارش سایک نیوز به نقل از ایرنا، مجتبی نقشواریان متخصص اعصاب و روان دانشگاه علوم پزشکی شیراز به مناسبت آغاز هفته سلامت روان اظهار داشت: اتخاذ تصمیم های سنجیده نه تنها در تصمیم گیرنده، بلکه در اطرافیان او نیز اثر مثبت می گذارد و بهداشت روانی فرد و اعضای خانواده را تامین می کند. وی، تصمیم گیری را هنر و شاخص مهمی برای شناخت رشد عقلی، عاطفی، اجتماعی و روانی افراد دانست و گفت: نقش و اهمیت تصمیم گیری بسیار مهم است و باعث به وجود آمدن مواردی مانند زمینه رشد عاطفی، اجتماعی و روانی بیشتر در تصمیم گیرنده می شود. او اضافه کرد: تصمیم گیری درست و سنجیده، زمینه کسب موفقیت و احساس رضایتمندی هر چه بیشتر را در فرد فراهم می آورد، حس مسئولیت پذیری را در انسان افزایش می دهد و به او کمک می کند تا پیامدهای تصمیم خود را بر عهده گیرد و نیاز به استقلال طلبی او را ارضا می کند. وی ادامه داد: لازم است در تصمیم گیری های خود به تمام جوانب موضوع توجه کنیم، چرا که نگاه مثبت، توام با تفکر و شناخت باعث می شود که تصمیم گیری های درست و منطقی تری داشته باشیم و فرصت تصمیم گیری را از دیگران به ویژه فرزندانمان دریغ نکنیم. نقشواریان، در مورد راهکارهای تصمیم گیری درست و منطقی، گفت: باید با افراد آگاه و متخصص و با تجربه مشورت شود، در تصمیمات گروهی یا خانوادگی از نظر تمام افراد جویا شویم و در مورد مسائل شخصی با حفظ و تقویت اعتماد به نفس اجازه ندهیم دیگران برای ما تصمیم بگیرند. این متخصص بیان کرد: مطالعه زندگینامه انسان های موفق در عرصه علم و ادب و دیگر حیطه ها می تواند زمینه تصمیم گیری های مناسب تر را در فرد مهیا کند. هدف از آموزش مهارتهای زندگی ارتقاء سازگاری فرد ابتدا با خودش سپس با دیگران و محیطی است که در آن زندگی می کند. این مهارتها به ما می آموزد که در طول زندگی به ویژه در موقعیتهای پر خطر چگونه عاقلانه و صحیح رفتار کنیم.
بخشی از اهداف مهارتهای زندگی عبارتست از:
تقویت اعتماد به نفس
تقویت روحیه ی مشارکت و همکاری
رشد و تقویت عواطف انسانی
ایجاد روحیه ی مقاومت در برابر تبلیغات مسموم
کمک به شناسایی و بیان احساسات
تامین سلامت مهارتهای ارتباطی
ساختن یک شهروند متعادل و مقبول اجتماع
تقویت روحیه ی همزیستی مسالمت آمیز
ارتقاء سازگاری فرد با خودش با دیگران و محیط زندگیش
سازمان بهداشت جهانی این مهارتها را با عناوین دهگانه زیر مشخص نموده است که هر یک از این مهارتها رمز بر خورداری و دانشتن تمرین و به کارگیری هر چه بیشتر در زندگی روزمره است.
تعریف مهارتهای ده گانه
1- خود آگاهی
هدف: خود آگاهی توانایی شناخت و آگاهی از خصوصیات ، نقاط ضعف و قدرت، خواسته ها ، ترس و انزجار است. رشد خود آگاهی به فرد کمک میکند تا در یابد تحت استرس قرار دارد یانه و این معمولا پیش شرط ضروری روابط اجتماعی و روابط بین فردی موثر و همدلانه است.
2- همدلی
هدف: همدلی یعنی اینکه فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد درک کند. همدلی به فرد کمک می کند تا بتواند انسانهای دیگر را حتی وقتی با آنها متفاوت است بپذیرد و به آنها احترام گذارد. همدلی روابط اجتماعی را بهبود می بخشد و به ایجاد رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده، نسبت به انسانهای دیگر منجر می شود.
3- ارتباط موثر
هدف: این توانایی به فرد کمک می کند تا بتواند کلامی و غیر کلامی و مناسب با فرهنگ ، جامعه و موقعیت، خود را بیان کند بدین معنی که فرد بتواند نظرها، عقاید، خواسته ها، نیازها و هیجانهای خود را ابراز و به هنگام نیاز بتواند از دیگران در خواست کمک و راهنمایی نماید. مهارت تقاضای کمک و راهنمایی از دیگران، در مواقع ضروری ، از عوامل مهم یک رابطه سالم است.
4- روابط بین فردی
هدف: این توانایی به ایجاد روابط بین فردی مثبت و موثر فرد با انسانهای دیگر کمک می کند. یکی از این موارد، توانایی ایجاد روابط دوستانه است. که در سلامت روانی و اجتماعی نا سالم نقش بسیار مهمی دارد.
5- توانایی مدیریت هیجانها
هدف: این توانایی فرد را قادر می سازد تا هیجان ها را در خود و دیگران تشخیص دهد، نحوه تاثیر هیجان ها بر رفتار را بداند و بتواند واکنش مناسبی به هیجان های مختلف نشان دهد. اگربا حالات هیجانی مثل غم و خشم یا اضطراب درست برخورد نشود این هیجان تاثیر منفی بر سلامت جسمی و روانی خواهد گذاشت و برای سلامت پیامدهای منفی به دنبال خواهند داشت.
6- توانایی مقابله با استرس
هدف: این توانایی شامل شناخت استرس های مختلف زندگی و تاثیر آنها بر فرد است. شناسایی منابع استرس و نحوه تاثیر آن بر انسان ، فرد را قادر می سازد تا با اعمال و موضع گیری های خود فشار و استرس را کاهش دهد.
7- حل مساله
هدف: این توانایی فرد را قادر می سازد تا به طور موثر تری مسائل زندگی را حل نماید. مسائل مهم زندگی چنانچه حل نشده باقی بمانند، استرس روانی ایجاد می کنند که به فشار جسمی منجر می شود
8- تصمیم گیری
هدف: این توانایی به فرد کمک می کند تا به نحو موثرتری در مورد مسائل تصمیم گیری نماید. اگر کودکان و نوجوانان بتوانند فعالانه در مورد اعمالشان تصمیم گیری کنند، جوانب مختلف انتخاب را بررسی و پیامد هر انتخاب را ارزیابی کنند، مسلما در سطوح بالاتر بهداشت روانی قرار خواهند گرفت.
9- تفکر خلاق
هدف: این نوع تفکر ه به مساله و هم به تصمیم گیری های مناسب کمک می کند. با استفاده از این نوع تفکر راه حلهای مختلف مساله و پیامدهای هر یک از آنها بررسی می شوند. این مهارت، فرد را قادر می سازد تا مسائل را از ورای تجارب مستقیم خود را دریابد و حتی زمانی که مشکلی و
مهارت های زندگی مهارت هایی هستند که توانایی اجتماعی و روحی فرد را افزایش می دهند و موجب می شوند تا او بتواند به نحوی بهتر و موثرتر با مشکلات و دشواری های زندگی مواجه شود. هر قدر مهارت های زندگی فردی بالاتر باشد، او بهتر می تواند سلامت روان و رفتار خود را حفظ کند و به شیوه ای منطقی و کارآمد مشکلات پیش آمده را برطرف کند.

مهارت های زندگی قدرت سازگاری افراد را بالا می برد، شخص می توان مسئولیت های اجتماعی و شخصی زندگی را بهتر بپذیرد و توانمندی هایش را بروز دهدو از آسیب های ناشی از ناتوانی در حل مشکلات در امان بماند.

سازمان بهداشت جهانی مهارت های دهگانه ای را معرفی کرده است که هر کس باید این توانایی ها را برای داشتن زندگی فردی و اجتماعی موفق کسب کند:

1- مهارت خودآگاهی
2- مهارت همدلی
3- مهارت روابط بین فردی
4- مهارت ارتباط موثر
5- مهارت مقابله با استرس
6- مهارت مدیریت هیجان
7- مهارت حل مسئله
8- مهارتت تصمیم گیری
9- مهارت تفکر خلاق
10- مهارت تفکر نقادانه

مهارت خودآگاهی
مهارت خودآگاهی توانایی شناخت نقاط ضعف و قوت هر فرد است. اگر هر فرد بتواند تصویری واقع بینانه از خود کسب کند و نیازها و تمایلاتش را به خوبی بشناسد، می تواند با حقوق فردی، اجتماعی و مسئولیت های فردی و اجتماعی اش آشنا شود.

مهارت همدلی
همدلی به این معنی است که فرد در هر شرایطی، چه خوب و چه بد، بتواند دیگران و مشکلاتشان را درک کند. به این ترتیب، دیگران را دوست دارد و دیگران نیز او را دوست دارند و به هم توجه می کنند که در نتیجه، روابط اجتماعی افراد با یکدیگر بهتر می شود.

مهارت روابط بین فردی
این مهارت، مشارکت و اعتماد واقع بینانه و همکاری با دیگران را مشخص می کند و موجب می شود تا روابط دوستانه ای را با دیگران ایجاد کند و دوستی های ناسالم را خاتمه دهد تا کسی از چنین روابطی آسیب نبیند.

مهارت ارتباط موثر
با کسب این مهارت، افراد می آموزند برای درک بهتر دیگران، به شیوه ای درست، به صحبت های آنها گوش دهند. همچنین فرد بتواند نیازها و احساسات خودش را با دیگران در میان بگذارد تا هم نیازهای دیگران و هم نیازهای خودش برآورده شود و در نتیجه ارتباطی رضایت بخش شکل گیرد.

مهارت مقابله با فشار عصبی
زندگی در دنیای مدرن با فشارهای روحی و روانی بسیاری همراه است. اگر این فشارها بیش از حد به طول بینجامد بر زندگی افراد تاثیر منفی می گذارد و زمینه ساز بروز مشکلات جدی می شود. با آموختن این مهارت افراد هیجان های مثبت و منفی را در خود و دیگران می شناسند و سعی می کنند واکنشی نشان دهند که این عوامل مشکلی برای آنها ایجاد نکنند.

مهارت مدیریت هیجان
هر انسانی که در زندگی خود با هیجانات گوناگونی از جمله غم، خشم، ترس، خوشحالی، لذت و موارد دیگر مواجه است که همه این هیجانات بر زندگی او تاثیر می گذارد. شناخت و مهار این هیجانات، همان مدیریت هیجان است. برای کسب این مهارت فرد به طور کامل باید بتواند احساسات و هیجانات دیگران را نیز درک و به نوعی این هیجانات را مهار کند.

مهارت حل مسئله
زندگی سرشار از مسائل ساده و پچیده است. با کسب این مهارت بهتر می توانیم مشکلات و مسائلی را که هر روز در زندگی برایمان رخ می دهند، از سر راه زندگی مان برداریم.

مهارت تصمیم گیری
برای برداشتن هر قدمی در زندگی باید تصمیم گیری کنیم، مسیر زندگی انسان را تصمیم گیری کنیم، مسیر زندگی انسان را تصمیم گیری های او مشخص می کند. با آموختن این مهارت اهداف خود را واقع بینانه تعیین و از میان راه حل های موجود بهترین را انتخاب می کنیم و مسئولیت عواقب آن را نیز به عهده می گیریم.

مهارت تفکر خلاق
تفکر یکی از مهمترین مهارت های زندگی است. مهارت تفکر خلاق، همان قدرت کشف، نوآوری و خلق ایده ای جدید است تا در موارد گوناگون بتوانیم راهی جدید و موثر بیابیم. با آموختن تفکر خلاق، هنگام مواجهه با مشکلات و دشواری ها احساسات منفی را به احساسات مثبت تبدیل می کنیم.

هنگامی که تفکر خلاق را می آموزیم دیگر مشکلات زندگی مزاحم ما نیستند، بلکه هر کدام فرصتی هستند تا راه حل های جدید بیابیم و مشکلات را به گونه ای حل کنیم که کسی تاکنون این کار را نکرده باشد.

مهارت تفکر نقادانه
مهارت تفکر نقادانه موجب می شود هر چیزی را به سادگی قبول یا رد نکنیم و پیش از آن، موضوع مورد نظر را به خوبی مورد بررسی قرار دهیم و پس از آن، در مورد رد یا پذیرش آن تصمیم گیری کنیم. با آموختن تفکر نقادانه فریب دیگران را نمی خوریم و به عاقبت امور به خوبی فکر می کنیم و دقیق و درست تصمیم می گیریم و ارتباطات درستی برقرار می کنیم.***
انسان برای زندگی موفقیت آمیز نیازمند برخورداری از آرامش ، سلامت و کار آمدی در ابعاد زیستی ، روانی و اجتماعی می باشد . تغییرات سریع اجتماعی و فرهنگی تغییر و تحول در ساختار خانواده ، پیچیدگی و گسترش ارتباطات انسانی ، گستردگی و تنوع منابع اطلاع رسانی، افراد بویژه قشر جوان و نوجوان را با چالش ها واسترس ها و فشارهای متعددی روبه رو کرده است . مقابله موثر با این فشارها و چالش ها نیازمند توانایی های روانی _ اجتماعی است فقدان مهارتها و تواناییهای عاطفی ، روانی و اجتماعی افراد را در مواجهه ، با مسائل و مشکلات آسیب پذیر نموده و آنها را در معرض انواع اختلالات روانی ، اجتماعی و رفتاری قرار می دهد . در نتیجه مقابله با این مشکلات در سطوح درمانی (پیشگیری ثانویه و ثالث ) نه تنها هزینه های قابل ملاحظه ای را از نظر نیروی انسانی و مالی بر جامعه تحمیل می کند، بلکه اثر بخشی و کار آمدی آن نیز بسیار محدود و در مواردی ناچیز است.
با توجه به هزینه ها ی مالی و انسانی زیاد در سطح پیشگیری ثانویه و ثالث، صاحب نظران و متخصصان حیطه بهداشت روانی جهان سعی کردند تمام کوشش و توجه خود را حول محور برنامه های پیشگیری در سطح اول متمرکز سازند، بر همین اساس برنامه پیشگیری موسوم به "آموزش مهارتهای زندگی " در سال 1993 به منظور ارتقاء بهداشت روان و پیشگیری از آسیب های روانی اجتماعی از سوی سازمان بهداشت جهانی ( WHO) طراحی شده که و در سطح وسیع در کشورهای جهان مورد استفاده قرار می گیرد .
مهارتهای زندگی به مهارتهایی گفته می شود که باعث افزایش توانایی روانی _ اجتماعی افراد می شود و فرد را قادر می سازد که به طور موثر با مقتضیات و کشمکش های زندگی رو برو شود . هدف اصلی در واقع افزایش توانایی روانی _ اجتماعی و در نهایت پیشگیری از شکل گیری رفتارهای آسیب رسان به بهداشت و سطح سلامت و روان افراد است . در واقع یادگیری مهارتهای زندگی موجب افزایش " ظرفیت های روان شناختی " شده و توانایی شخص را در مواجهه با انتظارات و سختی های زندگی روزمره افزایش می دهد . هر قدر ظرفیت روان شناختی بالاتر و بیشتر باشد به همان اندازه شخص قادر خواهد بود سلامت روانی _ رفتاری خود را در سطح بهتری نگه داشته و با شیوه ای مثبت ، سازگارانه و کار آمد به حل و فصل مشکلات بپردازد .
مهارتهای زندگی شامل مجموعه ای از تواناییهاست که قدرت سازگاری مثبت و کارآمد را افزایش می دهد . در نتیجه شخص قادر می شود بدون اینکه به خود یا دیگران صدمه بزند مسوو لیتهای مربوط به نقش اجتماعی خود را بپذیرد و با چالش ها و مشکلات روزانه زندگی به شکل موثر رو به رو شود . محققان تا ثیر مثبت مهارتهای زندگی را در کاهش سوء مصرف مواد استفاده از ظرفیت ها و توانمندیها ی هوشی و شناختی ، پیشگیری از رفتارهای خشونت آمیز، افزایش خود اتکایی، اعتماد بنفس، افزایش خودکارآمدی، ارتباط موثر و سایر تواناییهای روانی_ اجتماعی را مورد تا یید قرار داده اند . این مهارتها به عنوان روش عام پیشگیری از آسیب های فردی و اجتماعی مورد تاکید بوده است . فرایند نقش مهارتهای زندگی در ارتقاء بهداشت روان را به شکل زیر می توان نشان داد.
1- تمرین و تکرار در عمل
2- کسب مهارت های زندگی
3- کسب دانش
4- رفتار کارآمد
5- نگرش و اثرهای مثبت
6- پیشگیری از مشکلات و ارتقای بهداشت روان
یادگیری موفقیت آمیز مهارتهای زندگی که بر اثر تمرین و تکرار حاصل می شود ، نگرش فرد را در مورد خود و دیگران به طور مثبت تحت تاثیر قرار می دهد، علاوه بر این، نگرش دیگران را نیز در مورد فرد تغییر می دهد . و این اصل دو سویه ( تغییر نگرش خود و دیگران ) ارتقای بهداشت روان را شتابی دو چندان می بخشد .
انواع مهارتها
مهارتهای ده گانه ای که سازمان جهانی بهداشت بر آن تاکید داشته است عبارتند از :
1- مهارت خود آگاهی
2- ارتباط
3- روابط بین فردی
* 4- تفکر نقادانه
* 5- تفکر خلاق
* 6- تصمیم گیری
* 7- حل مساله
* 8- مقابله با فشار
* 9- مقابله با هیجانهای ناخوشایند
* 10- همدلی
با آموزش این مهارتها و تمرین آنها در عمل افراد یاد می گیرند که زندگی صحیح یک مهارت کلی است که می توان با ماهر شدن در اجزاء آن ( خود آگاهی، همدلی ، مقابله با هیجانهای منفی و …) به احساس رضایت و آرامش دست یافت.

اثرات کاربرد مهارتهای زندگی
الف: افزایش سلامت روانی و جسمی شامل:
– تقویت اعتماد به خویشتن و احترام به خود
– تجهیز اشخاص به ابزار و روش های مقابله با فشارها محیطی و روانی
– کمک به تقویت و توسعه ارتباطات دوستانه ، مفید و سالم
– ارتقای سطح رفتار های سالم و مفید اجتماعی
ب: پیشگیری از مشکلات روانی ، رفتاری و اجتماعی شامل :
– مصرف سیگار و سوء مصرف مواد مخدر
– بروز اختلالات روانی و مشکلات روانی _ اجتماعی
– خود کشی در نوجوانان و جوانان
– رفتارهای خشونت آمیز
– شیوع ایدز
– بی بند و باری جنسی
– افت و کاهش عملکرد تحصیلی
از آنجا که افراد، بویژه قشر جوان و نوجوان و دانشجویان به لحاظ حساسیت دورا ن رشد و تحول و شرایط بحرانی این دوره با مشکلا ت، فشارها و چالشهای زیادی رو به رو می شوند و در رویارویی با این مسائل فاقد توانایی های لازم و اساسی هستند، همین امر آنها را در مواجهه با مشکلات زندگی و مقتضیات آن آسیب پذیر می کند؛ دانشگاهها و مدارس و سایر موسسات که به نحوی با آموزش و پرورش قشر جوان و نوجوان سر و کار دارند و مسوولیت
تغذیه ، پشتیبانی و حمایت ذهنی، روانی و اجتماعی آنان را به عهده دارند لازم است که با آموزش و پرورش این مهارتها ،
قدرت سازگاری با مشکلات، رفتار مثبت و کار آمد را در آنان افزایش دهند، تا اینکه قادر شوند بدون اینکه به خود یا دیگران صدمه وارد نمایند مسوولیتهای مربوط به نقش اجتماعی خود را بپذیرند و در برابر مسائل و مشکلات به شکل موثر عمل نمایند.

منابع

1-آقا زاده ، محرم مقدمات مهارتهای مطالعه و پژوهش ، چاپ اول ، تهران : موسسه فرهنگی منادی تربیت ، 1379
2-حسینی ، سید ابوالقاسم ، اصول بهداشت روانی ، چاپ دوم ، مشهد : انتشارات دانشگاه مشهد ، 1363
3-سیف ، علی اکبر ، روان شناسی پرورشی ، چاپ هفتم . تهران : انتشارات آگاه ، 1371
4-شعاری نژاد ، علی اکبر فعالیت های اجتماعی و گروهی ، چاپ دوم . تهران : موسسه فرهنگی منادی تربیت ، 1380
5-شیلینگ ، لوئیس ، نظریه های مشاوره ، ترجمه سیده خدیجه آرین ، تهران انتشارات اطلاعات، 1372
6-طارمیان فرهاد و دیگران ، مهارتهای زندگی ، چاپ سوم ، تهران : موسسه فرهنگی منادی تربیت ، 1379
http://hekmat.tabaar.com

2

1


تعداد صفحات : 30 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود