تارا فایل

تاثیر نماز بر بهداشت روانی


تاثیر نماز بر بهداشت روانی

مقدمه
حمد و سپاس خدایی را سزاست که شکر شاکرین و حمد حامدین و ذکر ذاکرین و سعی خالصین متوجه درگاه اوست .او که آدمی را در مسیر سعادت بر همه ی موجودات ، تاج خلافت بخشید و خلعت "لَقَد کَرَّمنَا"بر اندامش عنایت کردو بعد از تکوین ، مصداق"فَتَبَارَکَ" بر قامتش مقالت فرمود.
حمد و آفرین بر ذات جهان آفرین که هستی را با حکمت آمیخته و تعالیم را برای بشر با مصلحت همراه ساخته تا او را به سربلندی و عزّت برساند.
ودرود بی پایان بر ختم پیامبران و فص رسولان و اهل بیت و پاکان که شریعت به دست ایشان پایان و حجت خدا به عصمت آنان تمام گردید.
درود بی منت و سلام با عزّت بر سالکان راه طریقت و شاهدان کوی حقیقت که سر در راه حفظ شریعت در کف اخلاص نهاده و نزد دوست تحفه بردند.
عصری که در آن زندگی می کنیم و برهه زمانی که در آن به سر می بریم، بیش از هر چیز
تشنه ی اخلاق و فضائل اخلاقی است. امری که بر اثر صدای پر زرق و برق و چهره ی پر از خط و خال تمدن غرب به فراموشی سپرده شده و تمام گرفتاری ها و بد بختی ها گریبان گیر انسان متمدن و متجدد امروزی ، به طور مستقیم یا غیر مستقیم به نحوی ناشی از آن است.
این در حالی است که گرایش انسان به دین و معنویت، ریشه های فطری دارد و این ریشه های تناور به آسانی قطع یا پژمرده نمی گردند. نماز و نیایش، جویبار زلالی است که ریشه های درخت خداخواهی و حقیقت جویی را در نهان انسان آبیاری می کند و جایگاهی بس عظیم در جامعه ی دینی دارد.
در فرهنگ دینی ما، نماز و نمازگزاری، چنان ارج و مقامی دارد که حتی خداوند نیز خود را در شمار نمازگزاران می شمارد. بنا به برخی روایات که در متون عرفانی و اخلاقی آمده است، در شب معراج به پیامبر آموختند که خداوند نیز ذات اقدس خود را ثنا می گوید و نام این ثناگویی صلات خدا است.
بنابر این انسان موجودی است ذی شعور که نیروهای بالقوه ی فراوانی در او جمع است که برای بالفعل رساندن آنها باید سعی و تلاش فراوانی به کار گیرد. لازمه ی خلقت دو بعدی انسان همانا تکامل تن و روان آدمی است.
تکامل جسم انسان اگر چه از اهمیّت خاصّی برخوردار است ولی هدف غائی خلقت نیست بلکه آنچه که به عنوان فلسفه ی آفرینش آدمی، نظر همگان یعنی بشر و ملائکه را به خود معطوف داشته، همانا بعد معنوی و روحی انسان است که به حکم خالق انسان، نشان از انگیزه ی والایی است که در خلقت بشر نهفته است. تنها راه تکامل انسان هم ذکر و یاد خداوند یکتا و مهربان است که به عنوان تنها محور رشد مطرح است و بهترین و زیباترین ذکر همانا نماز است که نماز راحت ترین وسیله برای یاد آوری خلقت موجودی کوچک از خالقی عظیم که همانا پروردگار عوالم وجود است می باشد. پس اگر نماز تنها حلقه ی اتصال بنده با مولای خویش است باید آن را بیشتر شناخت . چرا که نماز سبب رشد آدمی است.
نمازی که می تواند فساد و تباهی را از درون و بیرون انسان بزداید و روان فرد و جامعه را از همه ی رذایل اخلاقی تطهیر سازد و سعادت و رستگاری را به ارمغان بیاورد.
در مقاله ی حاضر سعی شده است با بهره گیری از قرآن و روایات ائمه ی معصومین و از آثارو منابعی که صاحبان آن با سوزن چاه کنده اند و گوشت و پوست و استخوانشان را در راه تهذیب نفوس ذوب کرده اند بهره بگیرم تا بتوانم نوشته ای پر محتوا در رابطه با "تاثیر نماز در بهداشت روانی، ارتقای منزلت اجتماعی و استحکام خانواده" تقدیم کنم .
باشد که با توفیقات ایزد متعال و هدایت های امام عصر(عج ) صاحب و مولایم در این زمینه موفق باشم.
بهداشت روانی در اسلام
دین اسلام، دستورهای منظم و دقیقی برای سعادت دنیا و آخرت دارد. و از عمده ترین وظایفی که برای پیروان خود معین کرده است، مداومت بر یاد خدای سبحان است. در نظر اسلام، والاترین و بلندترین مقام انسانی زمانی پدید می آید که انسان یاد خدا کند و روحش متوجه او گردد. نور خدایی در دلش پدیدار شود، و روح و روانش به آرامش و راحتی برسد.
نماز در بین احکام اسلام دارای رفیع ترین جایگاه است و از آن جا که سرود آزادی و آزادگی است، نماز گزار حقیقی را از نگرانیها و اضطرابهای ناشی از اسارتهای دشمنان درونی و بیرونی آزاد می سازد و چون ارتباط صمیمانه ای میان آفریده ی ضعیف و آفریدگار تواناست، راحت رسان قلوب خسته و آرام بخش دلهای ناتوان و مضطرب است.
از نظر اسلام و قرآن فقط یاد خدا آرام بخش دلها و تامین کننده ی بهداشت روان انسان است.
نماز توانبخش روح و روان
اضطراب و نگرانی، همیشه در مسیر رشد و حرکت، از موانع بزرگ ادامه ی حیات سالم بوده است و عوارض ناشی از آن در زندگی فردی و اجتماعی کاملاٌ محسوس است. آرامش؛ به عنوان گمشده و آرزوی بشر تعریف شده است و انسان برای رسیدن به آن نهایت کوشش خود را به کار می برد و این کوشش از ابتدای خلقت تا کنون استمرار داشته و بعدها نیز ادامه خواهد داشت.
گاهی اضطراب و نگرانی به خاطر آینده ی تاریک و مبهمی است که در برابر فکر انسان خود نمایی می کند. احتمال زوال نعمت ها، گرفتاری در چنگال دشمن، بیماری، ناتوانی، درماندگی و احتیاج، همه ی اینها آدمی را رنج می دهد اما ایمان به خداوند و ذکر او، می تواند اینگونه نگرانی ها را از میان بردارد و به او آرامش دهد که تو در برابر حوادث آینده درمانده نیستی و خدایی توانا و مهربان از تو حمایت می کند.
گاهی گذشته ی تاریک زندگی، فکر انسان را به خود مشغول می دارد و همواره او را نگران
می سازد.نگرانی از گناهان، کوتاهی ها و لغزش هایی که مرتکب شده است اما توجه به این امر که خداوند، توبه پذیر، رحیم و غفور است، به او آرامش می دهد.به او می گوید: غذر تقصیر به پیشگاهش بر، از گذشته عذر خواهی کن و در مقام جبران برآی که او بخشنده است. آنگاه با پناه بردن به دعا و نماز از او استعانت می جوید و به آرامش می رسد.
زمانی انسان در برابر عوامل طبیعی یا انبوه دشمنان داخلی و خارجی نگران می گردد اما هنگامی که به یاد خدا می افتد، ذکر او می گوید و به قدرت و رحمت او متکی می شود، قدرتی که هیچ چیز و هیچ کس را در برابرش یارای مقاومت نیست. قلبش آرام می گیرد و در پناه خداوند عزیز و شکست نا پذیر، خود را دارای قدرتی شگرف می یابد.
دنیا پرستی و دلباختگی در برابر زرق و برق زندگی مادی از بزرگترین عوامل اضطراب و نگرانی انسانها بوده و هست اما ایمان به خدا که همیشه با زهد و پارسایی سازنده همراه است، به همه ی این اضطرابها پایان می دهد.
عامل مهم دیگر نگرانی، ترس و وحشت از مرگ است که همیشه روح انسانها را آزار داده است و می دهد . اگر مرگ را به معنی فنا و نیستی و پایان همه چیز بدانیم، این اضطراب و نگرانی به جاست و باید از چنین مرگی ترسید، اما زمانی که در سایه ی ایمان به خدا، مرگ را دریچه ای به یک زندگی وسیع تر و والاتر بدانیم، دیگر این نگرانی بیجاست، زیرا با ایمان واقعی و باور داشتن آیه ی کریمه ی :
اِنّا لله وَ اِنا اِلَیهِ رَاجِعُون1
سدّی در برابر نگرانی و اضطراب می سازیم. [1]
گاهی نیز ریشهِ ی نگرانی ها ی آزار دهنده ی انسان، احساس پوچی و بی هدفی است. اما کسی که مومن به خداست و زندگی و آفرینش را هدفدار می داند، نه احساس پوچی می کند و نه سرگردان و مضطرب می شود.
سوء ظنّ ها و توهّمات نیز از عوامل نگرانی زاست و گروهی از مردم در طول زندگی خود از آن رنج می برند. در اینجا نیز، نماز، توجه به خدا و لطف بی پایان او، قرائت قرآن، پناه بردن به ادعیه و گناه شمردن بعضی از گمانها، این گونه حالات رنج آور را از میان می برد و آرامش و اطمینان را جایگزین آن می سازد.
البتّه عوامل نگرانی، منحصر به موارد ذکر شده در فوق نیست ولی می توان قبول کرد که بیشتر نگرانی ها به یکی از آنها باز می گردد. هنگامی که مشاهده می شود این عوامل در برابر ایمان به خدا، بی رنگ و نابود می گردد، این باور غنی، در انسان شکل می گیرد که :
اَلابِذِکرِ الله تَطمَئِنُّ القُلُوبُ 2
یاد خدا آرامش بخش دلهاست
و یکی از طرق پناه بردن به خدا، ذکر او از طریق نماز و دعاست.
تاثیر نماز در اعتدال روانی
تحمل سختیها و دشواری ها برای انسانها دشوار است. هر گاه امر ناگواری برایشان پیش آید
بی تابی می کنند و سر و صدا به راه می اندازند و چون خیری به آنان برسد و لذّتی ببرند، حاضرنیستند که دیگران را در سرور و شادی خود سهیم کنند. بخل و تنگ نظری می ورزند و مانع خیر می گردند. این حالتها حکایت از ناتوانی روح و روان و پستی طبعشان دارد.
[2]
کسانی که پیوسته با حضور قلب، نماز می خوانند و در نمازهای خود به منبع قدرت و منشا رحمت، توجّه دارند و روح خود را به او مرتبط می سازند، قدرت روح و روح توکّل خود را بالا می برند، در برابر سختیها و ناملایمات صبور و مقاوم و به هنگام برخورداری از خیرات، دست و دل باز و بخشنده می باشند.
نماز اجازه نمی دهد که غم واندوه که غالباً بر اثر یکی از عوامل زیر پیش می آید، روح و روانشان را به ضعف و زبونی بکشد.
1- از دست دادن یک چیز
گاهی غمی که بر دل شخص سنگینی می کند، ناشی از تاسف او به خاطر از دست دادن یک فرصت، یک موقعّیت، یک موفّقیّت، یک عزیز، یک شیء مورد علاقه و یا چیزی از مال و مقام دنیاست.
خدای، تعالی فرمود:
لِکَیلا تاسَوا عَلی مَا فَاتَکُم..3
بر آنچه از دست شما رفته است، افسوس نخورید.
به وسیله ی نماز، انسان می تواند به مرحله ای از معرفت دست یابد که به خاطر از دست دادن هیچ چیز اندوهگین نشود و به تقدیر خداوند راضی باشد.
2- به دست نیاوردن مطلوب
آن که نماز می خواند، هرگز به دنبال خواسته های نادرست و نا مشروع، نخواهد رفت و اگر خواسته اش مشروع است، نماز که سراسر، دعا و نیایش است به او می آموزد که بر آورده شدن حاجات خود را از خدا بخواهد و به لطف و کرم او امید بندد.
3- اضطراب و نگرانی[3]
آرامشی که نماز، به آدمی می بخشد، او را از نگرانیها، اضطرابها و غمها مصون می دارد و در صورت بروز چنین حالاتی، باز هم خواندن نماز حقیقی می تواند آن را بر طرف سازد.
4- تردید و بلا تکلیفی
کسی که حقیقتاٌ نماز می خواند، کمتر پدید می آید که دچار دودلی و بلا تکلیفی شود، زیرا از یک سو، نماز او را صاحب تشخیص، وقت شناس و قویّ الاراده، بارآورده است و از دیگر سو ،روح اعتماد و توکل به خدا را در او زنده کرده است.
5- مشاهده ی صحنه های تاثّرانگیز
در این گونه موارد نیز نماز بهترین داروی اثر بخش است. کسانی که برای فرار از غم و اندوه دنیا به نماز پناه برده اند و می برند، فراوانند.
6- ارتکاب خطا و گناه
به دنبال ارتکاب خطا، شخص پشیمان شده و دچار عذاب وجدان می گردد و بر غفلت خود غصّه می خورد.در این گونه موارد نیز، نماز بهترین راه درمان است، زیرا نمازها حسناتی هستند که بدیها را می شویندو گناهان را می زدایند.
در حقیقت به وسیله نماز، شخص از خدا به خدا پناه می برد و به لطف و رحمت او امید می بندد و بر اثر این امید، روحش آرام می گیرد و از غم، خلاص می گردد.
7- سخنان نادرست یا عملکرد نادرست دیگران
گاهی، غم و اندوه شخص بر اثر سخنان نادرستی است که درباره ی او می گویند. راه حلّی که قرآن برای چنین غمی به پیامبر اکرم (ص) نشان می دهد، در خور توجه است. هنگامی که پیامبر اکرم (ص)
بر اثر سخنان نادرست گمراهان، افسرده و ملول گشته بود، خدای، تعالی، به او فرمود: به ستایش پروردگار خود پرداز و از سجده گزاران باش.
نماز چگونه ایجاد امنیت روانی می کند؟
آنان که زندگی را پوچ، بی معنی و بی هدف تصّور می کنند و آن را رنگ باخته و از دست رفته
می بینند، به نومیدی، افسردگی، اضطراب، روان پریشی، درون گرایی و انزوا طلبی مبتلا
می گردند. آنان به علّت آن که برای خود، و کار خود قایل به ارزش و ارزش گذاری نمی باشند و قدرتی ماورایی را که ناظر بر اعمالشان باشد قبول ندارند، اعتماد به نفس و امنیت روانی خود را از دست می دهند.
امّا نماز دست کم روزی ده بار به نمازگزار می گوید: این جهان آفریننده و پرورش دهنده ای دارد که بر آن نظارت دارد، و داور و ارزش گذار کار بندگان خود است. کوچکترین کار آنان را زیر نظر دارد، به آن نمره می دهد و برای آن درجه ی ثواب و عقاب معیّن می کند.
نماز گزار به یقین می داند که از ذرّه حساب است و ریزترین کار نیک و بدش بدون پاداش
نمی ماند. این باور؛ همان چیزی است که به او آرامش، امنیت خاطر، و امنیت روانی می دهد.
تاثیر نماز در ارتقای منزلت اجتماعی:
پایبندی به حقوق دیگران
اسلام می گوید: آبی که با آن غسل می کنی و وضو می گیری، محلّی که آب غسل و وضویت در آن می ریزد، لباسی که با آن نماز می خوانی، فرشی که زیر پای توست، مکانی که در آن نماز می گزاری و تمامی آنچه به نمازت ارتباط دارد، باید مباح باشد و حرام نباشد حتِّی اگر یک نخ غصبی هم در لباست باشد، نمازت پذیرفته نیست. این خود، اجرای یک برنامه ی تربیتی مربوط به حقوق اجتماعی دیگران در پیکر نماز است.
سلامت اقتصاد
پایبندی به رعایت حقوق اجتماعی دیگران، خودداری از حرام، قناعت به حق خویش و کسب حلال، موجب سلامت اقتصاد جامعه است، پرداخت زکات و دیگر حقوق واجب اسلامی که نقش مهمّی در تعدیل ثروت دارند. عوامل دیگری برای تامین عدالت اجتماعی و ایجاد یک نظام اقتصادی سالم است.
جامعه ای که به معنای حقیقی نماز می خواند و نماز را توصیه می کند باید از عدالت اقتصادی بر خوردار باشد. پرداخت خمس و زکات و حقوق محرومان، رسیدگی به حال مستضعفان، داشتن رحم و انصاف در روابط اقتصادی با دیگران، پرهیز از کم فروشی و اجحاف حقوق مردم از ویژگیهای یک جامعه ی نماز خوان است.
نماز بازدارنده اجتماع ازفساد و فحشا
تمام مفاسد فردی و اجتماعی، ناشی از بی نمازی، فقدان نیایش و خدا فراموشی است.
توجّه کنیم که اگر همه ی افراد جامعه ی اسلامی ما نماز حقیقی بخوانند، تاثیر نماز در سلامت اجتماع، تا چه اندازه خواهد بود. در آن صورت نماز، خواهد توانست فساد را در انواع و گونه های مختلفش از بین ببرد.
خدای، تعالی، در سوره عنکبوت برای دلداری پیامبراکرم(ص) و آرامش قلب او و نیرو دمیدن به روح او، ابتدا فرازهایی از سرگذشت جوامع پیشین و پایان غمناک زندگانی انان را که پیامد رفتار نادرست آنان در برابر هدایتها و ارشادهای رهبران خدایی و پیامبران بزرگ الهی بوده است، بیان می کند آنگاه برای آن که بتواند امّت خویش را به صلاح آرد و از گناهان مصیبت باری که پیشینیان مرتکب شده اند، دور نگه دارد و اجتماعی متفاوت با جوامع پیشین تربیت کند، طیّ دو فرمان، خطّ مشی کلی و جامعی را فراروی وی قرار می دهد.
فرمان اول، بر خواندن وحی بر مردم و آشنا کردن با کتاب خداست.
اُتلُ مَا اُوحِیَ اِلَیکَ مِنَ الکِتَابِ 4 [4]
و فرمان دوم، بر پا داشتن نماز در میان مردم (وَاَ قِمِ الصَّلوه) [5]
و نماز نیز از گناه زشت و اعمال ناروایی که مورد ردّ و انکار فطرت است، باز می دارد:
اِنَّ الصَّلوه تَنهَی عَنِ الفَحشَاءِ وَ المُنکَرِ 5
امّا آنچه در این جا جلب توجه می کند این است که بازدارندگی از فحشاو منکر و یادآوری از خدا را به طور مشخّص به نماز نسبت می دهد نه قرآن.
پیدایش روح رحمت و رافت در اجتماع
نماز سبب می شود که در روابط خود با دیگران، اساس کار را بر رحمت قرار دهیم و خشم و غضب را برای موارد استثنایی بگذاریم؛ چنان که خدای تعالی، رحمان و رحیم است و رحمتش بر غضبش پیشی گرفته است. این تعلیم اجتماعی را از نماز می گیریم که نسبت به همه ی انسانها؛ یعنی خواهران و برادران نوعی خود رحمت عامّ داشته باشیم و مهر بورزیم و نسبت به همه ی مسلمانان و برادران و خواهران ایمانی خود، رحمت خاصّ نشان دهیم.
َََََََََََََروایت شده است: " مرد انصاری پشت سر پیامبر خدا(ص) نماز می خواند، امّا در عین حال مرتکب کارهای زشت و فحشا نیز می شد. اصحاب ماجرا را به عرض پیامبر(ص) رساندند، حضرت فرمودند: "سر انجام نمازش او را از انجام این کارها باز خواهد داشت!"
نماز نشانه ی حکومت صالحان
خدای، تعالی، فرمود:
اُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِاَنَّهُم ظُلِمُوا …6
به آنان که مورد ستم قرار گرفتند، اجازه ی پیکار داده شد. کسانی که چنانچه آنان را در زمین جای دهیم و توانایی و قدرت بخشیم(وابزار حکومت را اعمّ از ادوات و امکانات مادّی و مالی، توانایی های جسمی و فکری، آگاهی های سیاسی و علوم و فنون کشورداری را برای آنان فراهم سازیم)، همچون حاکمان جبّار و خودکامگان ستمکار، غرق غرور و مستی نمی شوند، ادّعای خدایی
نمی کنند، بلکه حاکمیّت را نردبان تعالی و ترقّی خود و جامعه می سازند و پیوندشان را با خدا و خلق خدا محکم می کنند و نماز را به پا می دارند و زکات را می پردازند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند.
آثار نماز جماعت
نماز جماعت که از مصادیق شعائر اسلامی است، نشان دهنده ی قدرت مسلمین و الفت دلها و انسجام صفوف است. تفرقه ها را می زداید، بیم و وحشت در دل دشمنان می افکند، منافقان را مایوس می سازد. خار چشم بد خواهان است. نماز جماعت، نمایش حضور در صحنه و پیوند امام و امّت است. نماز جماعت، عامل نظم، صف بندی و وقت شناسی است. روحیه ی فردگرایی و انزوا طلبیو گوشه گیری را از بین می برد و نوعی مبارزه با غرور و خودخواهی را در بر دارد.
پر واضح است که اگر کسی بخواهد نماز را با همه شرایطش به جا آورد، باید اعمال و رفتارها و برنامه هایی در زندگی خود انجام دهد، که آن اعمال و برنامه های مستمر، تاثیر تربیتی بر او دارند. مثلاً اگر کسی بخواهد نماز را صحیح بخواند، حتماً باید بهداشت را هم رعایت کند و از غصب اموال دیگران بپرهیزد و… بی شک این برنامه ها اثر تربیتی نیرومندی بر نمازگزار و جامعه دینی دارد.
در نگاه اجتماعی به نماز، هدف نهایی و مقصود اصلی، اصلاح جامعه و پیشروی همه ی جهانیان به سوی سعادت و رستگاری است.
جماعتی که دست خدا همراهشان است، همچون حلقه های زنجیر به هم پیوسته اند و می توانند مشکلات فردی و اجتماعی خود را از بین ببرند.

تاثیر نماز در استحکام خانواده
اراده ی خدای، تعالی، بر این بوده است که نوع بشر از طریق تشکیل خانواده تحقق و افزایش یابد و پایدار شود. ارضای صحیح غریزه ها، رسیدن به آرامش و راحتی، تکمیل شدن زن و مرد، حسّ همدردی، اُنس و اُلفت، عواطف مثبت، حسّ تعاون و مشارکت، حسّ مسولیت، تعلیم و تثبیت ارزشها، روابط اجتماعی، وضعیت اقتصادی، رشد و تربیت صحیح فرزندان و در نتیجه ادامه ی تمدّن انسانی و بر آورده شدن نیاز ا نسان به این گونه مسایل، چیزهایی است که با تشکیل خانواده پدید می آید و شکل می گیرد.
با نتشکیل خانواده های سالم است که دین و تقوای مردم و در نتیجه سلامت اجتماع حفظ
می شود.
ارزشهای نهفته در نماز، تاثیر بسزایی در رفع نواقص و مشکلات خانواده و استحکام آن دارد.
مواردی که در زیر آمده است، می تواند تاثیر نماز را در تحکیم خانواده تا حدودی نشان بدهد:
1- نظم و انضباط، در نماز یک اصل است و نمازگزاری که نمازش روح انضباط و قانون گرایی را در او بیدار و تقویت کرده است، پا را از حصار قانون خانواده فراتر نمی نهد و در حفظ شهوت خود می کوشد.
بنابراین باید نماز را که از فحشا و منکر باز می دارد، از مهم ترین عوامل استحکام خانواده بشمار آورد.
2- مورد دیگر از عوامل تخریب بنیان خانواده ها رعایت نکردن امانت و پیمان است. زن و شوهرها باید پیمانها و امانتهای مالی و غیر مالی را رعایت کنند. پیمان شکنی و خیانت در امانت، اعتماد آنان را از یکدیگر سلب می کند. و محیط نا امن و غیر قابل تحمّلی پدید می آورد و ضربه ای کاری بر پیکر خانواده وارد می کند.
3- شهادت به حق و ایستادگی بر آن نیز وظیفه ی هر مسلمانی است. اگر زن و شوهرها به جای آن که حقّ یکدیگر را گواهی کنند، به کتمان حقوق هم بپردازند، میان آنان کدورت پیش می آید و کدورت، صفای زندگی را می زداید و خانواده را متلاشی می سازد.
قرآن، نمازگزاران را رعایت کننده ی امانت و پیمان، و قیام کننده به شهادت معرفی می کند.
4- از دیگر عوامل فرو پاشی خانواده ها شتابزدگی و بی تابی در ناملایمات و سختی ها و… است.
امّا نمازگزاری که پیوسته نماز می خواند، تحت تاثیر نماز تربیت یافته است و بر مهار طبیعت خود توانا شده است. شکیبایی، آرامش، پرهیز از ستیزه جویی و پرخاش ، خیر خواهی و خیر رسانی از صفات مصلّین و از مهم ترین عوامل استحکام خانواده هاست.
5- یکی دیگر از عواملی که برای خانواده مشکل ساز است و موجب تضعیف آن می گردد، سختگیری بیش از حد در امور اقتصادی و مالی خانه است. قرآن نمازگزاران را کسانی می داند که وجوه شرعی خود را می پردازند و حقّ سائل و محروم را پرداخت می کنند.
6- اثر کلی دیگری که نماز در استحکام خانواده ها دارد، این است که نماز گزار به حساب روز باز پسین معتقد، و از عذاب پروردگار خود هراسان است و می داند که هیچ کس از عقاب او ایمن نیست. بنابراین نماز، نمازگزار را به صفاتی متّصف و به اصولی تربیت می کند که موجب استحکام بنای خانواده می گردد.
7- باز از عوامل تضعیف کننده ی خانواده ها بی مهری و رحمت نداشتن زن و شوهر به یکدیگر است و نماز که انسان را مهربان و اهل رحمت بار می آورد، از این جهت نیز در تحکیم خانواده موثر است. نمازی که مانع هرزگی است، موجب همسر دوستی و مهر و انس روز افزون همسران به یکدیگر و از قوی ترین عوامل استحکام خانواده هاست.
8- یکی دیگر از عوامل تضعیف خانواده ها، کبر و خود خواهی است که هم مایه ی فخر فروشی به همسر و اهانت به او، و هم موجب غرور و پنهان کردن محبّت خود از اوست. و نماز که بر طرف کننده ی کبر و تفاخر جاهلی است و ایجاد خضوع و خشوع می کند، قطعاً مانع از غرور و تکبّر و فخر فروشی و توهین همسران به یکدیگر و تضعیف خانواده است.
9- از دیگر عوامل تثبیت خانواده ها، احتمام همسران به حفظ آداب و رعایت احترام یکدیگر، و تربیت فرزندان صالح و با ادب است.
10- عامل دیگر سستی بنیاد خانواده ها، ناپارسایی و ناپرهیزگاری، مقایسه ی زندگانی خود با دیگران، افزون خواهی و توقّعات بیجاست. نماز که انسان را قانع و زاهد و اهل رضا بار می آورد، از این حیث هم در استحکام بنیان خانواده موثر است.
استحکام جامعه های بزرگ به استحکام نخستین واحد اجتماعی؛ یعنی خانواده بستگی دارد. ارزش های اصیل انسانی در خانواده های پایه دار و سامان دار، مراعات می گردد و محفوظ می ماند. و در این خانواده هاست که استعدادهای فرزندان شکوفا می شود و جامعه با چنین خانواده هایی راه رشد می پوید.
نماز حقیقی را به جای آوریم و مطمئن باشیم که استحکام خانواده ها، حفظ ارزشها، شکوفایی استعدادها و در نتیجه سلامت و پیشرفت جامعه را به ما ارزانی خواهد داشت.

خلاصه
نماز بزرگترین فرائض اسلامی و عالی ترین کلاس مکتب تربیتی اسلام است. هر قدر نماز را بهتر بشناسیم، کارآیی آن را بیشتر بدانیم، به استفاده ی صحیح از آن بهتر و بیشتر آشنا باشیم و آن را در سطح بالاتر و با کیفیّت بهتری اقامه کنیم، میزان ثمر بخشی نماز و بهره برداری ما از آن زیادتر و گسترده تر خواهد شد و ما را در سطح بالاتری از تکامل قرار خواهد داد.
حال، باید گفت : ای انسانها نماز،"معراج" است، بالابر است. به وسیله ی آن می توانید اوج بگیرید و تا قرب خدا بروید امّا تا آن را نسناسید و توان علمی بهره برداری از آن را نیابید، موفّق به چنان عروجی نخواهید شد. بدانید که برای به اوج رفتن و راه کمال پیمودن، هیچ وسیله ای را به جز نماز در اختیارتان ننهاده اند. نماز، تنها وسیله ی رشد و تکامل روحانی است و ابزارهای دیگر، بدون آن به شما کمکی نخواهند کرد.
بهره وری از نماز در مسائل بهداشتی، تربیتی، اعتقادی، فکری، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، مدیریّت، کار، دانش، فنّ، هنر و خلاصه در کلیّه ی شئون زندگی نیز به همین شروط، مشروط است. باید نماز را از حیث آغاز، پایان، طیّ مراحل، اجزای ظاهری و باطنی، راز و رمزها، اهمیّت و فضیلت، اقامه ی صحیح، تضییع، حکمت ها و اثرها و خلاصه در تمامی ابعاد بشناسیم، رموز استفاده از آن را در خود آن پیدا کنیم و بیاموزیم و آنگاه از آن بهره برداریم.
امید است که با گسترش کار تحقیق در امر نماز، مردم، راه صلات را که راه حسنات و صالحات و طریق هدایت است بیابند و منکر گریز و معروف طلب شوند. اگر مردم نماز تحقیقی و نه تقلیدی را در جامعه اقامه کنند نه تنها به سوی نماز که خیرالعمل است خواهند شتافت بلکه به سوی تمام خیرات و معروفات حرکت خواهند کرد و نه تنها فساد ریشه کن خواهد شد بلکه اصلاحات کیفی در همه ی زمینه ها به سرعت به پیش خواهد رفت و با انقلابی پویا و فراگیر، الهی شدن جامعه آغاز و طلیعه ی قسط آشکار خواهد شد.
نتیجه گیری
خداوند، برای تربیت بشر و رساندن او به کمال شایسته ی خودش یک سلسله عبادات و وظایف اخلاقی را معین فرمود، تا آدمی در سایه ی عمل به آن عبادات و به کار بستن وظایف اخلاقی به کمالی که برای آن آفریده شده است، برسد و بهره ی خود را از لذایذ روحی و معنوی در عالم دنیا و آخرت به دست آورد.
در میان این عبادات، نماز یکی از بزرگتزین فرائض اسلامی و عالی ترین کلاس مکتب تربیتی اسلام است.
تشریع این عبادت بزرگ، علاوه بر برقراری ارتباط بنده با خدا و استحکام مبانی بندگی، اگر درست به جا آورده شود، همچون سدّی محکم انسان را در برابر گناه و آلودگی، حفظ می کند.
روشن است که خداوند به نماز ما احتیاج ندارد، بلکه هدف، تربیت و پرورش روح و جان انسانهاست و غرض، پدید آوردن قدرتهای روحی است، که سرچشمه ی آن عبودیت و بندگی خداوند است، هدف رفع تیره گیها از صفحه ی دل و نورانی شدن آن به انوار ملکوت و آمادگی جان است برای پذیرش تجلّیات حق و تابش نور عشق الهی.
منابع و مآخذ
1- میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، اسرارالصّلوه، ترجمه ی محمودی گلپایگانی، چاپ اول موسسه ی انتشاراتی لاهوت، 1388
2- محمد اسفند یاری و همکاران، چاپ اول، نیایش نامه نمازیه های ماندگار (3)، موسسه فرهنگی دین پژوهی بشرا، 1387
3- حسن قدوسی زاده، در محضر روح اللّه، چاپ دوم، دفتر نشر معارف، 1387
4- مهدی احمدی، نماز گوهر شب چراغ، چاپ اول، انتشارات نصایح، 1383
5- حسن راشدی، نماز شناسی(1)، چاپ سوم، ستاد اقامه نماز، 1380
6- حسن راشدی، نماز شناسی(2)، چاپ سوم، ستاد اقامه نماز،1380
7- منصور کریمیان، پرواز با نماز، چاپ اول، انتشارات فارابی، 1379


تعداد صفحات : 14 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود