بناهای ارزشمند تاریخی در ایران باستان
آثار ارزشمند و تاریخی بیستون:
بیستون، مجموعه ای تاریخی در فاصله حدود ۳۰ کیلومتری شرق کرمانشاه است. این مجموعه و مناظر طبیعی آن در سال ۲۰۰۶ میلادی توسط سازمان یونسکو در فهرست میراث فرهنگی جهان ثبت شد. کهن ترین آثار موجود در این محوطه، متعلق به دوران پارینه سنگی میانی و جدیدترین آنها مربوط به دوران صفویه است اما شهرتش را بیش از همه مدیون کتیبه و نقش برجسته داریوش اول هخامنشی (۵۲۱-۴۸۶ پیش از میلاد) است که در ارتفاع حدود ۸۰ متری از پای کوه، بر دل صخره نقر شده.
داستان کتیبه داریوش – معروف به کتیبه بیستون – چنین است که وقتی کمبوجیه، فرزند و جانشین کورش، برای فتح مصر به آن سرزمین لشکر کشید، یکی از مُغان به نام گئومات علم طغیان برافراشت و خود را "بردیا" برادر کمبوجیه معرفی کرد. این در حالی بود که کمبوجیه پیش از رفتن به مصر، برادر خود را از ترس آن که مبادا در غیابش مدعی تاج و تخت شود، کشته بود.بردیای دروغین با بخشودن مالیات سه ساله ایالات، موفق شد که تقریبا همگی را به اطاعت وادارد و چالش بزرگی را برای کمبوجیه و دودمان هخامنشی رقم زند. کمبوجیه به سرعت راه ایران را در پیش گرفت تا تاج و تخت خویش رابازستاند اما در میانه راه به طرز مشکوکی درگذشت.
چنین می نمود که مانع دیگری پیش پای گئومات باقی نیست اما هفت نفر از نجبای هخامنشی به رهبری داریوش بر ضد او قیام کردند و سرنگونش ساختند. بدین ترتیب، داریوش که متعلق به شاخه دیگری از دودمان هخامنشی بود به تخت نشست و پادشاهی از خانواده کورش به خانواده او منتقل شد. داریوش دستور داد که داستان این پیروزی بزرگ را که به منزله نجات یافتن سلسله هخامنشی از سقوط حتمی بود، بر دیواره کوه بیستون نقره کنند. در آن زمان، کوه بیستون نه فقط از اهمیت مذهبی برخوردار بود بلکه از آن مهم تر، بر کناره شاهراه مرکز و غرب ایران به بین النهرین قرار گرفته و در معرض دید مسافران و کاروانیان بود.
بررسی های باستان شناسان و پژوهش های تاریخی نشان می دهد که کتیبه بیستون در یک مرحله ایجاد نشده است. در مرحله نخست، نقش داریوش در حالی که هشت همدست گئومات دست بسته در مقابلش صف کشیده بودند و خودِ گئومات زیر پایش لگدکوب می شد، همراه با کتیبه ای به خط میخی و زبان عیلامی بر دل صخره نقر شد. در این قسمت، نقش فروهر بر فراز پیکره داریوش و اسیران دیده می شود و یک کماندار و یک نیزه دار نیز پشت سر داریوش ایستاده اند.
بعدها که داریوش شورش سکاها را فرونشاند، نقش "سکایی تیزخود" به انتهای صف اسیران افزوده شد و پس از آن نوشته های دیگری به خط میخی و به دو زبان بابِلی و پارسی باستان در کنار نقوش قدیمی قرار گرفت.
مهم ترین گفته های داریوش در کتیبه بیستون چنین است: معرفی داریوش و گستره شاهنشاهی او؛ داستان شورش گئومات و فرونشاندن آن؛ داستان سرکوب شورش های گوناگون در سرزمین های عیلام، بابِل، ماد، پارت، پارس، ارمنستان و مرو؛ تاکید بر راست بودن مفاد سنگ نبشته بیستون؛ مبرّا دانستن داریوش از پلیدی و دروغگویی و تبهکاری؛ درخواست از آیندگان برای نگاهداری کتیبه؛ دعا برای حافظان آن و نفرین بر آسیب زنندگان.
در دوره های بعد که زبان ها و خطوط باستانی به دست فراموشی سپرده شد، کتیبه بیستون نیز ناخوانا شد؛ نه تنها کسی نمی توانست متن آن را بخواند، بلکه اصلا معلوم نبود که از آنِ چه کسی و مربوط به چه دوره ای است. در همین زمان بود که کتیبه داریوش و سایر حجاری های موجود در کوه بیستون که از دوران اشکانی و ساسانی بر جای مانده بودند، به فرهاد و عشق آتشین او به شیرین سریانی نسبت داده شدند و طنین بلندی در نظم و نثر پارسی یافتند: بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد!
نخستین کسی که موفق به خواندن کتیبه بیستون شد، هِنری رالینسون انگلیسی(Rawlinson) بود. او که در دهه ۱۸۳۰ میلادی و اوایل دهه ۱۸۴۰ به عنوان افسر ارتش هندِ انگلستان، مامور خدمت در غرب ایران بود، موفق به رمزگشایی از خطوط کتیبه شد و نخستین ترجمه آن را به دست داد. رالینسون بعدها در اواخر دهه ۱۸۵۰ برای مدت کوتاهی، به سمت وزیرمختار انگلستان در ایران منصوب شد.
پس از رالینسون، افراد دیگری راه او را پی گرفتند و ترجمه های کامل تر و دقیق تری از کتیبه بیستون را بدست دادند؛ با این حال، بخش هایی از این کتیبه باستانی به علت فرسایش در برابر باد و باران از میان رفته و ناخواناست؛ و نیز بدین خاطر که در دوره ای از بی خبری ایرانیان، نقوش و خطوط آن به عنوان نشانه تیراندازی مورد استفاده قرار می گرفت.
آثار باستانی بیستون:
سراب بیستون
سراب بیستون، چشمه ای است که از دل زمین می جوشد و آب آن در برکه ای نه چندان بزرگ جمع می شود. وجود این سراب یکی از دلایل اصلی استقرارهای انسانی از دوره پارینه سنگی تا عصر حاضر در این نقطه بوده است. در دوران تاریخی نیز به عنوان محل اتراق مسافران و کاروانیان در مسیر مرکز و غرب ایران به بین النهرین مورد استفاده قرار می گرفته است. بیش تر آثار تاریخی بیستون پیرامون این سراب قرار دارند.
پی نوشت:
این روایت از وقایع مربوط به مرگ کمبوجیه و انتقال قدرت به داریوش، مبتنی بر گفته های داریوش در کتیبه بیستون است که با روایت مورخان یونانی، کمابیش، همخوانی دارد. برخی پژوهشگران معاصر، روایت های دیگری را به دست داده اند که ماجرا را به مراتب پیچیده تر می سازد و روایت داریوش را به چالش می کشد.
کتیبه بیستون
کتیبه و نقش برجسته بیستون، معروف ترین اثر تاریخی بیستون و از نخستین اسناد مکتوب تاریخ ایران است. این کتیبه به سه زبان عیلامی، بابلی و پارسی باستان و به خط میخی نوشته شده است و پیروزی داریوش اول هخامنشی بر شورشیان را شرح داده و به تصویر می کشد. اینان، پس از مرگ کمبوجیه، با رهبری فردی به نام گئومات مغ (بردیای دروغین) دست به شورش زدند اما داریوش موفق شد که همگی شان را شکست دهد و مجازات کند.
گوردخمه برناج
این گوردخمه کوچک که از دوره مادها تا دوره ساسانی تاریخ گذاری شده است، با فاصله زیادی در سمت راست کتیبه داریوش اول و در ارتفاعی پایین تر از آن قرار دارد.
غارهای بیستون
در دامنه کوه بیستون چند غار به نام های مرتاریک، مر دو در، مرخِر و شکارچیان وجود دارد که همگی مربوط به دوره پارینه سنگی میانی هستند و موادی چون استخوان های انسانی و جانوری و ابزارها و تراشنده های سنگی و استخوانی در آن ها کشف شده است. برای نمونه، در غار شکارچیان (عکس مقابل) استخوان حیواناتی مانند گوزن، غزال، گاو وحشی و گراز به دست آمده است. گمان می رود که شکارچیان از این غار به عنوان پناهگاه موقت استفاده
می کرده اند و پس از قصابی شکارها، آن ها را به اقامتگاه اصلی می برده اند.
پل خسرو
این پل با حدود ۱۵۰ متر طول و ۷ متر عرض در جنوب غربی شهر بیستون و روی رودخانه گاماسیاب قرار دارد. نام و سبک معماری آن نشان می دهد که در اواخر دوره ساسانی و احتمالا در دوره خسرو دوم، پرویز ساخته شده است.
مجسمه هرکول
مجسمه هرکول در پایین کوه بیستون و در سمت راست کتیبه داریوش قرار دارد. این مجسمه که هرکولس، خدای جنگ یونانیان را نشان می دهد، در سال ۱۵۳ پیش از میلاد و در دوران موسوم به یونانی مآبی که خدایان یونانی در ایران پرستش می شدند، ساخته شده است. این مجسمه در سال ۱۳۳۷ خورشیدی و هنگام ساخت جاده همدان به کرمانشاه کشف شد.
فرهاد تراش
فرهاد تراش که نام خود را از فرهاد کوهکن و عاشق دلباخته شیرین سریانی گرفته، دیواره بزرگی به طول ۲۰۰ و بلندای ۳۶ متر است که در دامنه کوه بیستون و در غرب کتیبه داریوش تراشیده شده است.
کاروانسرای بیستون
این کاروانسرا از آثار دوره صفوی است و ساختمان آن در دوره شاه سلیمان و به همت شیخ علی خان زنگنه به پایان رسیده است. این بنا در دهه های اخیر به عنوان پاسگاه و زندان مورد استفاده بود اما به منظور ثبت جهانی آثار تاریخی بیستون، تخلیه و مرمت شد.
کاخ ناتمام ساسانی و کاروانسرای ایلخانی
این کاخ، پایین کوه بیستون و مقابل فرهاد تراش جای دارد. سبک معماری و شواهد پیرامونی آن نشان می دهد که از آثار اواخر دوره ساسانی است که به علل نامعلوم، نیمه کاره رها شده است. روی بقایای این کاخ در دوره ایلخانان مغول، کاروانسرایی ساخته شده که بقایایایش همچنان باقی است.
محوطه باستانی ازبکی
محوطه باستانی ازبکی یکی از محوطه های باستانی ارزشمند تاریخی فلات ایران واقع در شهرستان نظرآباد از شهرستان های استان البرز می باشد. ازبکی محوطه باستانی گسترده ای است که از یک تپه بلند مرکزی (تپه الف) به ارتفاع ۲۶ متر از سطح زمین های اطراف و تعدادی تپه کوتاه تشکیل شده است که ارتفاع بلندترین آن ها از چند متر تجاوز نمی کند. برای این محوطه باستانی می توان وسعتی برابر صد هکتار به ابعاد یک کیلومتر در یک کیلومتر در نظر گرفت.[۱][۲]
روستای ازبکی (نظرآباد) یکی از روستاهای دهستان احمدآباد (نظرآباد) از بخش مرکزی شهرستان نظرآباد است که در۸۰ کیلومتری غرب شهر تهران واقع شده است. محوطه باستانی ازبکی در زمین های کشاورزی این روستا واقع شده و وجه تسمیه نام این محوطه باستانی به واسطه نام این روستا بوده است. بخش هایی از این محوطه باستانی نه هزار ساله را کارشناسان مرکز باستان شناسی ایران در سال ۱۳۴۸خورشیدی مورد شناسایی قرار داده و در سال۱۳۵۲ به شماره ۹۵۵در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
حفاری ها و بررسی های انجام شده در ازبکی[ویرایش]
بخش هایی از محوطه باستانی ازبکی را کارشناسان مرکز باستان شناسی ایران در سال ۱۳۴۸ خورشیدی مورد شناسایی قرار داده و در سال ۱۳۵۲ به شماره ۹۵۵ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسانیده اند.[۵]
یحیی کوثری در سالهای ۵۴-۱۳۵۳ و ۱۳۵۷ تپه اصلی ازبکی را مورد بررسی قرار داده است. خسروپور بخشنده از کارشناسان سابق میراث فرهنگی استان تهران نیز در سال ۱۳۷۳ با ترسیم نقشه حریم تپه های ازبکی الف و ب گزارشی در این زمینه ارایه کرده است.[۳]
فصل های حفاری در محوطه باستانی ازبکی[ویرایش]
نخستین فصل سلسله حفریات باستان شناختی محوطه ازبکی از ۱۵ آذر تا ۱۹ دی ۱۳۷۷ به مدت ۳۵ روز انجام شد. گروه حفاری فوق با سرپرستی دکتر یوسف مجیدزاده و معاونت خسرو پوربخشنده و دو کارشناس و فعالیت ده کارگر محلی، این مهم انجام پذیرفت.[۶]
دومین فصل حفاری از روز ۱۲ مهر تا ۱۲ آذرماه ۱۳۷۸ به مدت دو ماه با افزایش تعداد کارشناسان به دوازده نفر صورت پذیرفت.[۷]
سومین فصل کاوش در پاییز ۱۳۷۹ با حضور ۷۰ کارگر و چهارمین فصل آن با حضور ۱۵۰ کارگر در ۲۰ شهریور ۱۳۸۰ آغاز شد و در ۹ آذرماه همان سال پایان یافت.[۸]
پنجمین فصل کاوش در این محوطه در پاییز ۱۳۸۱ به مدت ۷۵ روز با اعتباری بالغ بر ۴۰ میلیون تومان در پنج تپه ازبکی انجام شد.[۹]
ششمین فصل کاوش در این محوطه پس از دو سال وقفه در پاییز ۱۳۸۴ انجام شد. هدف این حفاری، دست یابی به خاک بکر به منظور پی بردن به دوره های مختلف تمدنی و فرهنگی در چهار تپه محوطه باستانی ازبکی بود.[۱۰]
تپه های محوطه باستانی ازبکی[ویرایش]
براساس کاوش های صورت گرفته، محوطه باستانی ازبکی در برگیرنده شش هزار سال بقایای فرهنگی پیش از تاریخ و اوایل دوران تاریخی ایران از نیمه اول هزاره هفتم تا نیمه نخست هزاره اول پیش از میلاد مسیح یعنی دوران مادها است. ازبکی محوطه باستانی گسترده ای برابر با صد هکتار و ۱۰ تپه ارزشمند است که شش تپه از آن را گروهی از باستان شناسان ایرانی به سرپرستی دکتر یوسف مجیدزاده (از سال ۱۳۷۷تا ۱۳۸۴) حفاری کرده اند.[۱۱]
مجموعه این تپه های محوطه باستانی به شرح زیر آورده شده است:
۱-یان تپه[ویرایش]
در ۷۰۰ متری تپه مرتفع محوطه و در جنوب غربی روستای ازبکی قرار دارد. در این تپه کم ارتفاع بقایای پنج دوره معماری خشتی دوره های فرهنگی هزتره هفتم و ششم پیش از میلاد شناسایی شده است.[۱][۲]
۲-جیران تپه[ویرایش]
این تپه با ۲ متر ارتفاع در فاصله ۲۵۰ متری جنوب غربی تپه مرتفع و ۳۰۰ متری شمال شرقی یان تپه قرار دارد. در آن استقرارهایی همزمان با یان تچه تا قرن هفتم هجری قمری وجود داشته ولی با تناوب متروک شده و چندی بعد استقرار جدیدی صورت گرفته است. البته اواسط هزاره ششم تا اواسط هزاره دوم پیش از میلاد در این تپه برای چندین هزاره، استقرار وجود نداشته است.[۱][۲]
۳-دوشان تپه[ویرایش]
این تپه در حدود ۲۵۰ متری غرب تپه مرتفع قرار دارد. نتیجه حفریات در آن تاکنون به شناسایی سه دوره معماری از عصر آهن منجر شده که به مهاجران صاحب سفال خاکستری تعلق دارد. متاخرترین بقایای بر جای مانده از این سه دوران به دوران مادها است و دو دوره کهن تر به اوایل و اواسط استقرار مردمان یعنی از نیمه دوم هزاره دوم تا پادشاهی مادها مربوط می شود.[۱][۲]
۴-گوموش تپه[ویرایش]
این تپه در غرب قپه مرتفع و در ۲۲۰ متری شمال غربی جیران تپه قرار دارد. متاسفانه روی این تپه ویلای به نسبت گسترده و مجلل مالک زمین های اطراف محوطه ساخته شده است. سفال های این تپه بیشتر از نوع سفال های دوره های اول و دوم در تپه سیلک کاشان، چشمه علی ری وقره تپه شهریار است.[۱][۲]
۵-مارال تپه[ویرایش]
این تپه در حدود ۵۰ متری دامنه غربی تپه مرتفع بر سر راه دوشان تپه قرار دارد. در این تپه علاوه بر شناسایی تعدادی گورخمره مادی از سکویی بزرگ مربوط به نیمه دوم هزاره چهارم پیش از میلاد نیز خاک برداری شده است.[۱][۲]
۶- تپه مرتفع ازبکی (دژ مادی)[ویرایش]
محوطه ازبکی در اواسط هزاره دوم پیش از میلاد و با ورود مهاجران جدید به ایران به شهر بزرگی تبدیل شد. در مرکز این شهر و بر روی بقایای باستانی و پیش از تاریخ، تپه ای با ارتفاع ۱۲۰۰ متر ارتفاع از سطه دریا و ۲۶ متر از سطح زمین های همجوار، قلعه ای به وسعت تقریبی ۲۲۰۰ متر مربع با حصاری عظیم به عرض ۷ متر ساخته شد. از این تاریخ تا پایان عصر پادشاهی مادها سه قلعه دیگر بر روی ویرانه های نخستین قلعه بر پا شد که آخرین آن ها دژ مادی با وسعتی بالغ بر ۹۰۰ متر مربع است. این تپه که خود کهن دژ این محوطه باستانی است به تپه ازبکی معروف است و در ۸ مهر ۱۳۵۲ با شماره ۹۵۵ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.[۱]
شگفتی های باستانی ازبکی[ویرایش]
این محوطه باستانی با توجه به قدمت قابل توجه و اسکان اجتماعات بشری در دوره های مختلف تاریخی، شگفتی ها و ویژگی های خاصی را در خود جای داده است که شرح مختصری از آن در موارد زیر آورده شده است.
۱- خشت های نه هزار ساله[ویرایش]
"یان تپه" یکی از تپه های باستانی این محوطه است که در ۷۰۰متری تپه مرتفع (دژ مادی) قرار دارد. در این تپه کم ارتفاع بقایای کهن ترین روستای ایران متعلق به دوره های فرهنگی هزاره هفتم و ششم پیش از میلاد شناسایی شده است. کهن ترین خشت های دست ساز بشر از"یان تپه" کشف شده است. این در حالی است که کهن ترین خشت های شناخته شده در فلات مرکزی ایران تا پیش از حفریات محوطه ازبکی تنها از تپه سیلک در نزدیکی کاشان و تپه زاغه در دشت قزوین به دست آمده بود. آثار محوطه ازبکی به شکل یک روستای کوچک پیش از تاریخی به وسعت تقریبی یک هکتار است. شواهد نشان می دهد که ۱۵ تا۲۰ خانوار در این روستا ساکن بوده اند. خشت های نه هزار ساله یان تپه بیشتر پوک هستند و چون با دست شکل گرفته اند، اندازه ها و ابعاد مختلفی دارند. همچنین آثار معماری این تپه نشان دهنده دوره آغاز خشت سازی در ایران است چرا که هنوز ساکنان آن با تکنیک معماری و دیوار سازی به طور کامل آشنایی نداشتند و خشت ها را با دست شکل داده و بر روی هم می چیدند. طی کاوش های صورت گرفته آثاری از وجود سقف در هیچ یک از خانه های یان تپه به دست نیامده است بلکه کوچکی بیش از حد معمول آنها اشاره بر سرپوشیده بودنشان با وسایل بسیار ابتدایی مانند شاخ و برگ درختان و به احتمال اندودی از گل یا کاهگل بر روی آنها دارد. در این سکونتگاه، مردم مردگان خود را در کف اتاق های مسکونی دفن کرده و سپس کف آنها را خشت فرش می کردند.[۱]
محوطه باستانی ازبکی و گفتگوی تمدنها[ویرایش]
محمد خاتمی (رئیس جمهوری وقت) در همایش جهانی گفت و گوی تمدن ها، خشتی ۹ هزار ساله را به عنوان سند قدمت فرهنگ و مدنیت ایران به کوفی عنان (دبیر کل سابق سازمان ملل متحد) هدیه کرد. این همایش در روز سه شنبه ۱۵شهریور ۱۳۷۹(۵ سپتامبر ۲۰۰۰میلادی) در شهر نیویورک انجام شد.[۱۲][۳]
۲- معبد رنگین یان تپه[ویرایش]
یکی از مهم ترین آثار یان تپه متعلق به هزاره هفتم پیش از میلاد، بخشی از یک بنای بسیار زیبا است که قسمت شمالی آن حدود ۶۰ سانتی متر مرتفع تر از قسمت های دیگر ساخته شده است و دست یابی به آن از دو راه پله در شمال شرق و شمال غرب امکان پذیر است. رنگ اخرایی دیوارها و کف تمامی مجموعه و وسعت چشمگیر آن نسبت به معماری در لایه های بالاتر اشاره بر اهمیت این ساخت و ساز به عنوان محلی عمومی و به احتمال فراوان جایگاهی مقدس همچون عبادتگاه دارد. از نکات بی سابقه معماری یان تپه ۱۲ نوع کف سازی فضاهای معماری است که در مراحل مختلف سکونت در این دهکده باستانی به دست آمده است و از نظر تنوع در معماری پیش از تاریخ ایران بی نظیر است.[۱۳]
۳- دست یابی ساکنان پیش از تاریخ محوطه ازبکی به سیمان[ویرایش]
از آغاز دومین فصل کاوش در محوطه ازبکی، باستان شناسان به کف های سخت ساروج مانند در معماری های یان تپه برخورد کردند. از نظر آنان پذیرش این که در دورانی آن چنان کهن، انسان توانسته به فرمول ساخت ساروج مانند دست یابد، بسیار دشوار می نمود. غافل از اینکه در فاصله چند کیلومتری شمال غربی محوطه ازبکی یکی از بزرگ ترین کارخانه های تولید سیمان(کارخانه سیمان آبیک) قرار داشت. برهمین مبنا در گزارش سومین فصل حفاری در محوطه ازبکی آمده است: " بی تردید ساکنان پیش از تاریخ فلات مرکزی در محوطه ازبکی در چند کیلومتری شمال غرب روستاهای خود به وجود خاک سیمان در کوهپایه های جنوب البرز پی برده بودند و از آن در ساختن کف های شنی استفاده می کرده اند."[۱۴]
۴- لوح آغاز عیلامی، سند همکاری تجاری ازبکی و شوش[ویرایش]
باستان شناسان در یکی از روزهای سرد پاییز سال ۱۳۷۸، یک لوح گلی باستانی را در مارال تپه کشف کردند که با مطالعه آنت نتایج شگفت انگیزی به دست آمد. مارال تپه از اواسط هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح این سند افتخار آمیز را در دل پر راز خویش حفظ کرده است. این لوح گلین بیشتر شبیه گل نبشته های دوران آغاز عیلامی است که ارقام و نشانه های آن تا کنون مشاهده نشده است.[۱۵] به نظر می رسد لوح به دست آمده بخشی از یک لوح محاسباتی باشد. در آن ارقام بیشتر به صورت سوراخ های کوچک گرد در اثر ناخن و یا وسیله ای مانند آن ایجاد شده است وقبل از باز کردن حساب مجدد به کمک خطی افقی حساب پیشین را به اصطلاح بسته اند. ورز گل چنان به خوبی انجام گرفته که جنس آن به طور کامل فشارده و سخت شده است و حتی یک حباب هر چند کوچک هوا هم در سطح لوح به چشم نمی خورد. طول این قطعه در حالت کنونی ۶٫۷ و عرض آن ۵٫۷ سانتیمتر استاما به نظر می رسد که در اصل ابعادی به مراتب بیشتر از این داشته است.[۱۶]
۵- بناهای آریایی های اولیه در ازبکی[ویرایش]
مدارک به دست آمده از مهاجرت آریایی های دارای سفال خاکستری متعلق به هزاره دوم تا پیش از تاسیس پادشاهی مادها بیشتر شامل قبور و گورستان ها بوده است. اعتقاد عمومی باستان شناسان بر آن است که آریایی های اولیه، زندگی چادرنشینی داشته اند. حال آن که در محوطه ازبکی (دوشان تپه) آثاری از سه بنای عظیم مشاهده شده که قطر حصار کهن ترین آن ها در حدود هفت متر و وسعت آن بیش از ۲۰۰۰ متر مربع است.[۳]
وجود دو دوره معماری در این مکان نشان می دهد که در دوره دوم از بقایای دیوار اولیه به عنوان پی استفاده شده است و دیوارهای جدید را بر روی آن بنا کرده اند. کارشناسان معتقدند وجود دیوارهای قطور در این بناهای باستانی نشان دهنده آن است که این بناها برای استفاده عمومی یا عبادتگاه کاربری داشته اند. تمامی این بناها خشتی بوده و بنا به شواهد موجود احتمالا سطح دیوارها را نخست با لایه ای از گل و کاه اندود کرده و سپس سطح آن را با رنگ سفید گچ یا آهک می پوشاندند. این اتلق ها همگی ستون دار هستند. از سکونت گاه های آریایی ها علاوه بر معماری، مقادیر فراوانی سفال خاکستری و نخودی به صورت ساده و منقوش همراه با پایه های سفالی به دست آمده است که دلیلی بر حضور مادها و اجداد آن ها در این منطقه است. گورستان متعلق به این مردم در ۲۵۰ متری جنوب بناهای شناسایی و حفار یشده و همچنین آثاری از این مهاجران سفال خاکستری در جیران تپه محوطه ازبکی به دست آمده است.[۳]
14