تارا فایل

برسی تاثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانش آموزان



فصــل اول
کلیات
1- مقدمه
2- بیان مساله
3- اهمیت و ضرورت مساله
4- اهداف تحقیق
5- سوالات و فرضیات تحقیق
6- روش تحقیق
7- تعریف واژه‎ها و اصطلاحات

مقدمه
مطالعه پیرامون نحوه رفتار والدین و ویژگیهای فرزندان موضوع بسیاری از تحقیقات علمی در کشورهای مختلف جهان بوده است از جمله موارد مهم و اساسی در این تحقیق ویژگی عزت نفس کودکان در رابطه با بدرفتاری والدین آنها است.
بدون تردید خانواده عمده‎ترین و موثرترین نقش را در فرایند شکل‎گیری شخصیت برای ایجاد حس عزت نفس در کودکان دارد. در خانواده‎ای که صمیمیت، محبت، مهربانی وجود دارد کودک می‎تواند هم عزت نفس بالایی داشته باشد و هم تغییرات مطلوب در شخصیت او ایجاد گردد. از یک سو کودک می‎تواند با اطمینان به شخصیت خود با مشکلات روبرو شود و از سوی دیگر، بدون داشتن اضطراب و تشویش رفتارهای نامناسب خود را مورد تردید قرار داده و سعی می‎کند آنها را به نحو مطلوب تغییر دهد. شکل‎گیری بنیادین عزت نفس در کودکان متاثر از فضای کلی خانواده است.
می‎دانیم که اگر گویا فضای کل خانواده هر حرکت و رفتار کودک را علی‎رغم نادرست بودن پذیرا باشند، کودک به احتمال زیاد دچار اختلال رفتار می‎گردد زیرا تفاوت بین رفتارهای درست و غلط را نمی‎داند و از دیگران نیز انتظار دارد که همچون مادر و پدر هرگونه رفتار او را به گرمی و صمیمیت بپذیرد و چون چنین چیزی مقدور نیست مشکلات و درگیری‎های اجتماعی او آغاز می‎گردد. در نقطه مقابل خانواده‎هایی وجود دارند که رفتارهای کودک را نمی‎پذیرند و در حقیقت دائماً در حال طرد کودک خود هستند در چنین فضای خانوادگی کودک نمی‎داند چه چیزی باعث قبول و تشویق از طرف دیگران می‎گردد و کودک در هر امری دچار بلاتکلیفی است.
عزت نفس مبتنی بر ارزیابی قضاوتهایی است که شخص درباره خصوصیات خود به عمل می‎آورد. روانشناسان و جامعه‎شناسان عزت نفس را از شخصیت و هسته مرکزی سازگاری اجتماعی می‎دانند "اسلامی نسب، 1373".
تحقیقات انجام شده بر ارتباط متقابل بین عزت نفس فرد و تصور فرد از توانائیهای خود تاکید دارد بدین معنا که اگر عزت نفس کاهش یابد، احساس ضعف و ناتوانی در فرد ایجاد می‎شود و بالعکس با افزایش اعتماد به نفس احساس توانمندی به وجود می‎آید.
خانواده‎ها یا والدینی که بطور مستمر کودکان خود را مورد حمایت قرار می‎دهند، با آنها گرم و صمیمی‎اند و کنترل منطقی و متعادل را اعمال می‎کنند، در فرزندان خود اشتیاق ابراز رفتارهای اجتماعی قابل قبول را ایجاد می‎کنند و زمینه را برای بروز استعدادها و توانائیهای کودکان و نوجوانان خود فراهم می‎آورند. برعکس والدین آسان گیر که از کنترل کودکان خود پرهیز می‎کنند، کودکان آنها اشتیاقی ندارند که از رفتارهای قابل قبول و معیارهای تعریف شده گروه‎های مختلف جامعه اطاعت کنند.
والدینی وجود دارند که کارهای کودکان خود را در دوره طفولیت و کودکی به گونه صحیح کنترل نمی‎کنند، در نتیجه در دوره نوجوانی و جوانی از درونی ساختن اخلاقیات و ارزشها در آنها عاجز می‎مانند. این گروه دیر دست به کار می‎شوند و فقط در دوره جوانی اقدام به کنترل جوانان خود می‎کنند، دوره‎ای که مداخلات دیروقت والدین و اختلافات ایجاد شده جوانان را به سوی کژرفتاری اجتماعی و انحرافات اخلاقی سوق می‎دهد.

بیان مساله
یکی از نیازهای اصلی و اساسی انسان احساس ارزش نسبت به خود و یا بطور کلی عزت نفس ‎(self esteem) می‎باشد در واقع برخوردار از این احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس است که برای انسان به مانند یک سرمایه و ارزش حیاتی به حساب آمده و از جمله عوامل مهم و عمده در امر شکوفایی استعدادها و خلاقیت در انسانها محسوب می‎گردد این احساس ارزش بخشی از خودپنداره ‎(self concept) انسان می‎باشد که شامل تصویر خود از خود و احساسی که او نسبت به خویشتن دارد و درجه پذیرش و تایید شخص نسبت به خویش می‎باشد. نوع نگرش انسان نسبت به خودش، براساس تجربیاتی است که از نگرش دیگران و ارزیابی آنها نسبت به شخصیت خودش دارد (میرزابیگی، 1373).
توجه پژوهشگران به عامل عزت نفس تا آنجا که مورد تحقیق قرار گرفته که بسیاری آن را به عنوان یک نیازمهم و اساسی در وجود افراد با ابعاد فردی و اجتماعی تلقی نموده‎اند در این زمینه می‎توان به افرادی چون: آدلر 1930، آلپورت 1937، مورفی 1947. مزلو 1970، راجرز و سالیوان 1959 اشاره نمود. (بیابانگرد، 1373، ص 11)
نقش خانواده در میزان عزت نفس براساس تحقیقات انجام شده قبلی اثبات شده است حال اگر والدین به گونه‎ای رفتار کنند که کودک آزرده خاطر شود در این صورت عزت نفس کودک پایین می‎آید. زیرا یکی از راه‎های ارضای نفس، تکریم افراد و توجه به شخصیت آنهاست.
فردی که در محیط خانواده به اندازه کافی مورد احترام و پذیرش واقع شود و عزت نفس وی بطور مطلوب ارضاء گردد روحیه‎ای طبیعی و روان و معتدل خواهد داشت. برعکس فردی که از پدر و مادر احترام و تکریم ندیده و والدین با او بدرفتاری داشته‎اند عزت نفس او پایین شکل می‎گیرد و کودک در خود احساس پستی و حقارت کرده و شکست خورده و افسرده خواهد شد و به صورت مستقیم و غیرمستقیم دچار مشکلات و اختلالات رفتاری و شخصیتی می‎گردد هیلز و کوپر اسمیت گزارش می‎دهد دختران و پسرانی که از عزت نفس بالایی برخوردار بودند والدین پذیرنده، خوش برخورد، بامحبت و خونگرم داشته‎اند. (بوشهری، 1373، ص 23).
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس کودکان دختر و پسر می‎باشد و قصد بر آن است که آیا رابطه‎ی بین این دو وجود دارد یا نه. در مکتب اعتقادی اسلام نیز توجه بارزی به ارزشمند بودن انسان و ایجاد یک تصور مطلوب و ارزشمند در انسان نسبت به خودش و دیگر انسانها وجود دارد چنانکه در یک دیدگاه کلی و اساسی انسان به عنوان موجودی در نظر گرفته شده است که دارای ارزش و کرامت است که لازم است درک و احساس عمیق نسبت به عزت و کرامت خود و دیگران داشته باشد در این تحقیق برآنیم که روشن کنیم بدرفتاری والدین به خصوص در دوران کودکی به چه میزانی بر عزت نفس آنها در آینده تاثیر می‎گذارد.
احساس ارزش درجه تصویب، تایید، پذیرش و ارزشمندی است که شخص نسبت به خویشتن احساس می‎کند (شاملو، 1372، ص 137).
اهمیت و ضرورت مسئله
عزت نفس از نظر روانشناسان به میزان ارزشی که فرد برای کفایت و صلاحیت خود در رابطه با اهداف کلی و ایده‎آل‎های خود در نظر می‎گیرد برمی‎گردد.
بنابراین ممکن است فردی از نظر دیگران بسیار موفق ارزیابی شود ولی هنوز در نظر خود او فردی ناموفق باشد. البته زیربنای این نوع تصور به خود پنداشت فرد مربوط است. قضاوت دیگران او را به احساس رضایت از خود نمی‎رساند. البته دیگران در شکل‎گیری این احساس در کودکی موثرند. پایین بودن عزت نفس همواره با تعریف بنیادی ناروشن فرد از آینده خود همراه است. برای مثال کسی که دارای عزت نفس پایینی است برای توصیف خود از اصلاحات دوسوگرایانه یا دوگانه استفاده می‎کند بنابراین خود را هم کم‎رو و بزدل و هم بی‎باک و جسور هم سرسخت و نامنعطف و هم انعطاف‎پذیر و ملایم توصیف می‎کند. این درهم شدگی قضاوت با فقدان پایداری بی‎ثباتی و بی‎اعتمادی نسبت به سرشت و سرنوشت بنیادین خود پیوند می‎یابد بر همین اساس این افراد احتمالاً نمی‎توانند تصمیم بگیرند که در چه موقعیت اجتماعی شرکت کنند آنها حتی ممکن است خود رادر موقعیت‎هایی قرار دهند که پیامهای اجتماعی ضد و نقیض و منفی درباره ارزشمندی خود دریافت می‎کنند و بنابراین خود را در معرض در هم‎شدگی بیشتر قرار می‎دهند.
داشتن عزت نفس برای همه انسانها یک ضرورت است. در واقع چیزی است که همیشه در جستجوی آن هستیم با این حال و با همه تلاشها، بعضی از افراد انسانی هرگز به آنچنان اعتماد به نفسی که بتواند احساس واقعی و شادی کنند نمی‎رسند و همیشه در ناراحتی و شک و تردید زندگی می‎کنند و هیچ وقت به موفقیت در زندگی دست پیدا نمی‎کنند.
ما در طول زندگی، انرژی زیادی مصرف می‎کنیم تا اطرافیانمان را وادار به تغییر کنیم. اگر ذره‎ای از آن انرژی را برای کار بر روی خودمان معطوف می‎کردیم، نسبت به دیگران محبت بیشتری در ما به وجود می‎آمد، زیرا عزت نفس قوی به ایجاد احساس قوی‎تری از محبت نسبت به اطرافیان منجر می‎شود، دنیایی که در آن افراد بتوانند واقعاً به خودشان ارزش و احترام قائل شوند، دنیایی خواهد بود که مردم بیشتر به فکر یکدیگر هستند. اگر انسانها به عنوان یک کل بتوانند عزت نفس خود را بالا ببرند ما شاهد تغییر بزرگی در کیفیت زندگی خود و آنها خواهیم بود.
در این تحقیق سعی شده است تاثیر بدرفتاری والدین را بر عزت نفس دانش‎آموزان را بررسی و مشخص کرد. همانطور که می‎دانید خانواده و نحوه برخورد و رفتار آنها کودکان در میزان عزت نفس آنها بسیار موثر و تاثیرگذار می‎باشد. بنابراین کودکان باید در محیط گرم خانواده و در کنار والدین خود میزان عزت نفس خود را بالا ببرند تا در دوران جوانی و نوجوانی و بزرگسالی بتوانند زندگی مستقلی داشته باشند.

خانواده‎های قدرت‎طلب
این گروه از والدین سعی می‎کنند رفتارها و نگرشهای کودکان خود را با توجه به معیارهای رفتاری معین شکل داده کنترل و ارزیابی می‎کنند. والدین قدرت طلب کودکان را به اطاعت تشویق می‎کنند و به منظور گردن نهادن، شیوه‎های مختلف تنبیه را ترجیح می‎دهند. والدین قدرت‎طلب کودکان و نوجوانان را پرورش می‎دهند: سرکش، طغیانگر، برخوردار از سطوح بالای کمرویی و اضطراب احساس بی‎کفایتی و حقارت. این نوع کودکان هیچ موافقت و سازش با ارزشها و خواسته‎های والدین خود ندارند و از گزینش هدفهای منطقی و قابل دسترس عاجزند. بیشتر مشکلات رفتاری، روحی و شخصیتی این نوع کودکان نتیجه رفتار والدین است. از آنجا که عمده‎ترین و موثرترین عامل در فرایند شکل‎گیری شخصیت برای ایجاد حس عزت نفس، خانواده است و عزت نفس از اجزای شخصیت و هسته مرکزی سازگاری اجتماعی است.

اهداف تحقیق
الف- هدف کلی:
هدف کلی از این تحقیق بررسی تاثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانش‎آموزان مقطع راهنمایی استان ایلام می‎باشد.
ب- اهداف جزیی:
1- بررسی میزان بدرفتاری والدین دانش‎آموزان
2- بررسی میزان عزت نفس دانش‎آموزان
سوالات و فرضیات تحقیق
در این تحقیق سعی شده است تا به دو فرضیه پاسخ داده شود:
الف: بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان آنها (دختر و پسر) رابطه وجود دارد.
ب: بین بدرفتاری والدین پسر با والدین دختر تفاوت معنی‏داری وجود دارد.

روش انجام تحقیق
از آنجائی که این پژوهش بدنبال بررسی تاثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانش‎آموزان مدارس راهنمایی می‎باشد لذا در این پژوهش از روش تحقیق‎ علی یا پس
از وقوع استفاده شده است که در فصل سوم بطور مبسوط بحث خواهد شد.

تعریف واژه‎ها و اصطلاحات
الف) عزت نفس: ارزشیابی فرد درباره خود یا قضاوت فرد در مورد ارزش خود (کوپراسمیت، 1967)
ب) عزت نفس بالا: وضعیت فردی است که نمره او در گروه نمونه نسبت به سایر افراد از میانگین بالاتر است.
ج) عزت نفس پایین: وضعیت فردی است که نمره او در گروه نمونه نسبت به سایر افراد از میانگین پایین‎تر است.
د) بدرفتاری: در این تحقیق نمره‎ای است که آزمودنی از پرسشنامه روانشناسی بدرفتاری فیدل کسب می‎کند.

فصــل دوم

ادبیات تحقیق

مقدمه
الف: پیشینه نظری تحقیق
ب: تحقیقات انجام شده در ایران و خارج از آن

مقدمه:
بررسی و مطالعه دقیق مبانی نظری و تئوریکی هر موضوع تحقیق به محقق اجازه می‎دهد که با دیدی روشن و بدون ابهام و کنترل متغیرهای مختلف که ممکن است به پدیده‎ یا پدیده‎های مورد تحقیق تاثیرگذار باشد اقدام کرده و به نتایجی که بدانها دست می‎یابد. اطمینان و اعتماد بیشتری داشته باشد. در این فصل ابتدا پیشینه نظری موضوع تحقیق و متغیرهای عزت نفس بالا و پایین را بررسی و توضیح خواهیم داد و بعد تحقیقات انجام شده در ایران و خارج از ایران در این زمینه را یادآور می‎شویم.
الف: پیشینه نظری تحقیق
عزت نفس برای روان‎شناسان مهمترین موضوع از جنبه نظر فردی، اجتماعی و روان شناختی است. موضوع عزت نفس سالهاست که ذهن روانشناسان را مشغول کرده است یکی از این روانشناسان "آلفرد آدلر" می‎باشد وی از سه منبع عمده که عزت نفس را کاهش می‎دهد که عبارتند از:
1- حقارت عضوی: با پدید آمدن نقص جسمانی و احساس کهتری حاصل از آن عزت نفس تحت تاثیر قرار می‎گیرد. آدلر با گسترش این مفهوم اصطلاح عقده حقارت در رابطه با احساس ضعف و بی‎کفایتی که هر کس با آن زاده می‎شود و باید بر آن تسلط یابد را عنوان می‎نماید.
2- احساس حقارت: تجربه و پیامد این حقارت که دربردارنده احساس اتکایی و انتظار حمایت دیگران یا برعکس نوعی پرخاشگری را به همراه دارد.
3- نازپروردگی: به نظر آدلر کودکان نازپرورده، نیز دستخوش احساس کهتری می‎باشند و مستبد و خودرای می‎باشند، از نظر اجتماعی پرورش نایافته‎اند و از بلوغ لازم روانی برخوردار نیستند (اسمیت، 1967).
به نظر آدلر، محیط عامل اصلی در احساس کهتری می‎شود. که محیط خانوادگی از مهمترین محیط‎هایی است که شخصیت کودک در آن شکل می‎گیرد و تاثیر زیادی در میزان عزت نفس کودکان دارد. در این محیط پدر و مادر در راس قرار می‎گیرند که در صورت عدم رفتار صحیح و اعمال رفتار مستبدانه کودک از عزت نفس مناسب و بالایی برخوردار نخواهد شد.
در واقع هر چه میزان ارتباطات و تعاملات کودک با والدینش بیشتر و صمیمانه‎تر باشد، به آسانی شیوه‎های کنترل رفتار خود را فرامی‎گیرد و از سویی دیگر پذیرفته شده در بین همسالان و ارتباطات اجتماعی مداوم موجب عزت نفس مثبت می‎گردد (هارتر، 1983). بدرفتاری والدین در محیط خانواده، کوچک شمردن نوجوانان. عدم نشان دادن محبت و مورد تایید قرار ندادن حرفهایی که باید والدین آنها را قبول کند، احساس ضعف و ناتوانی و کمبود عزت نفس را در وجود آنها می‎گذراند، که این کار خود باعث می‎شود که نوجوان به سمت بزهکاری گرایش پیدا کند.

عزت نفس بالا و عزت نفس پایین
عزت نفس بالا به عنوان یک دیدگاه سالم از خود مورد بررسی قرار گرفته است. بطور واقع‎گرایانه کمبودها و نکات ضعف را دربرمی‎گیرد و نه ؟؟ که منجر به انتقاد شدید از فرد شود. شخصی که عزت نفس مثبت دارد. خودش را به طریق مثبتی ارزشیابی می‎کند و نظر مناسبی در مورد نکته نظرات مثبت خود و دیگران دارد. در مقابل کسی که به عزت نفس پایین مبتلا است، اغلب یک نگرش مثبت مصنوعی نسبت به دنیا از خود نشان می‎دهد و در ناامیدی تلاش می‎کند تا به دیگران و خودش نشان دهد که او شخص لایقی است و یا ممکن است در درون خودش انزوا گزیند و از ارتباط با دیگرانی که از آنها می‎ترسد اجتناب نماید. شخص مبتلا به عزت نفس پایین فردی است که احساس غرور کمی در خودش ادراک نموده است.
کارل راجرز: هسته مرکزی شخصیت به نظر راجرز "خود" است که مفاهیم دیگر پیرامون آن قرار می‎گیرد. خود یا خویشتن شامل تمام افکار، ادراکات و ارزشهایی است که من را تشکیل می‎دهد. من شامل آنچه هستم و آنچه می‎توانم انجام دهم می‎شود و این خویشتن ادراک شده به نوبه خود بر ادراک فرد از جهان و هم بر رفتار او تاثیر می‎گذارد. فردی که از یک خودپنداره قوی و مثبت برخوردار باشد در مقایسه با فردی که خودپنداره ضعیف دارد، نظرگاه کاملاً متفاوتی نسبت به جهان خواهد داشت.

تحقیقات انجام شده در ایران
خادمیان (1372) در تحقیق خود اظهار می‎دارد که بین نگرش تربیتی والدین و عزت نفس کودکانشان رابطه معنی‎داری وجود دارد وی ابراز می‎دارد که رابطه نگرش تربیتی والدین با عزت نفس پسران بیشتر و قوی‎تر از رابطه تربیتی والدین با دختران است وی در بررسی فوق دریافت که در مناطقی که وضعیت اجتماعی خانواده‎ها متوسط و بالا بوده است رابطه بین نگرش تربیتی والدین و عزت نفس دخترها معنی‎دار است و در مناطقی دیگر که خانواده‎ها از وضعیت اجتماعی پایین برخوردار بوده‎اند، رابطه معنی‎داری بین عزت نفس کودکان و نگرش تربیتی والدین آنها مشاهده نشد. تحلیل میانگین نمرات دو گروه نشان داد که میانگین نمرات عزت نفس پسران بیشتر از دختران است و میانگین و میانگین نمرات عزت نفس در مناطقی که از وضعیت اجتماعی اقتصادی بالاتری برخوردارند از مناطق سطح پایین بیشتر بوده است.
معماریان، بابایی، زنده‎طلب (1377) گزارش دادند که در بسیاری از موارد عدم آگاهی والدین از نحوه (صحیح) رفتار با کودک علت اصلی پایین بودن میزان عزت نفس کودکان است. در این تحقیق، نگرش منفی و مثبت والدین در زمینه عزت نفس نوجوانان قبل و بعد از برنامه مشارکت والدین مقایسه شده، نشان داد که نگرش منفی والدین بعد از شرکت در برنامه مشارکت به صفر رسید و نگرش مثبت والدین نیز چند برابر شد. در نتیجه بعد از شرکت والدین در برنامه آ موزش مهارتهای رفتاری عزت نفس فرزندان آنان افزایش یافت.

تحقیقات انجام شده در خارج از ایران
هیگنز و مارینا (1998) یک نمونه پنجاه نفری والدین کودکان بین سنین 12-5 سال را مورد بررسی قرار دادند. این والدین رفتارهایی از قبیل خشونت و بدرفتاری با کودکان مرتکب شده بودند این تحقیق نشان داد که بدرفتاری والدین تاثیر بسزایی بر ابعاد مختلف شخصیت کودکان از جمله عزت نفس آنان گذاشته و باعث کاهش عزت نفس در کودکان شده است.
لوز، ماری و دیگران (1997) بدرفتاری والدین از قبیل سوء استفاده جسمی آنها و سوء استفاده گفتاری، غفلت احساس و دیگر گونه‎های بدرفتاری را مورد بررسی قرار دادند و دریافتند که سوء استفاده جسمی والدین و سوء استفاده گفتاری آنان، موجب خشم و غفلت احساسی موجب تنهایی و انزواطلبی اجتماعی می‎شود. که این فراتر و ماوراء دیگر گونه‎های تاثیر بدرفتاری جلوه کرد. این محققان بیان کردند که بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان رابطه منفی وجود دارد و این رابطه در پسرها قوی‎تر است.
واریا، ریچارد، واس (1996) در پژوهش خود به بررسی ادراک از سوء استفاده "روانی، جسمانی و جنسی" می‎پردازند و همچنین تاثیر روانی و سازگاری اجتماعی را در یک گروه نمونه مورد بررسی قرار می‎دهند. در این میان دیگر موارد بدرفتاری عزت نفس و مسائل جمعیت‎شناسی مورد بررسی قرار گرفت، تحلیل‎ها نشان داد که افرادی که مورد سوء استفاده و بهره‎کشی قرار گرفته بودند مشکلات زیاد سازگاری روانی و اجتماعی داشتند که به مراتب پیش از گروهی بود که مورد سوء استفاده قرار نگرفته بودند که این افراد " سوء استفاده شدگان" نسبت به دیگر موارد بررسی شده مشکلات بیشتری داشتند از جمله عزت نفس بسیار پایینی داشتند.
کوپر اسمیت (1967) در تحقیق خود به این نتیجه رسید که کودکان با عزت نفس بالا افرادی هستند که احساس عزت نفس، استعداد، خلاقیت و ابراز وجود می‎کنند و به راحتی تحت تاثیر عوامل محیطی قرار نمی‎گیرند. وی اظهار نمود در بررسی‎های خود دریافتم که عزت نفس قابل تعریف و اثبات شدنی است. او عزت نفس را به عنوان بازخوردهای ارزیابی کننده‎ای که فرد نسبت به خود دارد تعریف نمود که حوزه‎ای از باورهای فرد را پیرامون توانمندیها، ارزشمندیها، تایید، عدم تایید و موثر بودن را دربرمی‎گیرد بنابر دیدگاه وی عزت نفس قضاوت شخص پیرامون و ارزشمندی خود است این تجربه ذهنی است که موجب افتراق گزارشهای کلامی و رفتار آشکار افراد از یکدیگر است.

فصــل سوم
روش تحقیق
1- مقدمه
2- روش تحقیق
3- جامعه و نمونه
4- روش نمونه‎گیری
5- ابزار اندازه‎گیری
6- چگونگی گردآوری داده‎ها
7- روش آماری

مقدمه
مراد از انتخاب روش تحقیق این است که مشخص کنیم چه روش تحقیق برای بررسی موضوع خاصی لازم است. یک روش تحقیقی مناسب، با اهداف، ماهیت موضوع پژوهش و امکانات اجرایی آن همگونی دارد. هدف از انتخاب روش تحقیق آن است که محقق با انتخاب شیوه پژوهش مناسب به صورت دقیق‎تر، آسانتر، سریعتر و ارزانتر به پژوهش‎های تحقیق مورد نظر پاسخ دهد و براساس ماهیت موضوع تحقیق و وسعت امکانات اجرایی روش تحقیق مناسب با تحقیق را انتخاب کند.

روش تحقیق
در تحقیق انجام شده از روش علی مقایسه‎ای استفاده شده است به این صورت که در پژوهش تجربی در آن اطلاعات و نتایج مورد نظر تحت شرایط جاری و کنترل شده بدست می‎آید ولی در روش تحقیق علی پژوهشگر به دنبال کشف و بررسی روابط بین عوامل و شرایط خاص یا نوعی رفتار که قبلا وجود داشته یا رخ داده از طریق مطالعه نتایج حاصل از آنهاست مثلا در این تحقیق انجام شده بدرفتاری رخ داده است و ما به دنبال نتایج و اثرات بدرفتاری بر روی عزت نفس دانش‎آموزان هستیم (نادری، نراقی، 1380).
از ویژگی‎های این نوع تحقیق این می‎باشد که اطلاعات لازم جهت بررسی علل وقوع یک حادثه هنگامی جمع‎آوری می‎شود که آن حادثه رخ داده است و بنابراین پژوهشگر هیچگونه دخالتی در بروز آن حادثه نداشته است. به عبارت دیگر علت را پس از وقوع مورد بررسی و ارزیابی قرار می‎دهند.

جامعه و نمونه
جامعه مورد پژوهش مدارس راهنمایی شهرستان ایلام می‎باشد. برای انتخاب گروه نمونه، به آموزش و پرورش مقطع تحصیلی راهنمایی مراجعه شد و از میان کلیه مدارس راهنمایی شهرستان ایلام دو مدرسه دخترانه و دو مدرسه پسرانه انتخاب شد.

روش نمونه‎گیری
از میان مدارس دو مدرسه دخترانه و دو مدرسه پسرانه به طور تصادفی انتخاب شدند، با یاری و همکاری مدیران مدارس از هر مدرسه 50 نفر بطور تصادفی انتخاب شدند. میانگین سنی گروه نمونه 15 سال می‎باشد.
ابزار اندازه‎گیری
ابزار جمع‎آوری اطلاعات عبارت بود از مقیاس عزت نفس جنیس فیلد (1900) متشکل از 20 سوال که 10 سوال آن منفی و 10 سوال آن مثبت است و آزمودنی در مقابل هر عبارت تنها به یکی از پنج عنوان همیشه، اغلب، بعضی اوقات، هر از گاهی، هرگز پاسخ می‎دهد، ارزش نمره‎ای هر عرابت به ترتیب از یک تا 5 است. بنابراین حداکثر نمره‎ای که هر فردی می‎توانست بدست آورد 100 و حداقل آن 20 می‎توانست باشد پایایی این تست 88% و روایی آن 84% است. (پایان‎نامه کارشناسی، اسد جهانی، 1380).
همچنین از پرسشنامه روانشناسی بدرفتاری فیدل (1989) استفاده شد که حاوی 25 آیتم بود. آزمودنیها در برابر هر آیتم تنها به یکی از شش گزینه می‎توانستند پاسخ دهند 1- برایم اتفاق نمی‎افتاد، 2- تاثیری بر من نداشت، 3- تاثیر منفی کمی بر من داشت، 4- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت، 5- تاثیر منفی زیادی بر من داشت و 6- تاثیر منفی خیلی زیادی بر من داشت. ارزش نمره‎گذاری گزینه‎های فوق به ترتیب از 0 تا 5 می‎باشد.
پایایی این تست 94 و روایی دو عامل مقیاس غفلت احساسی و مقیاس بی‎تفاوتی 83 و روایی دو عامل مقیاس طرد و مقیاس پرخاشگری 88 است (پایان‎نامه کارشناسی، اسد جهانی، 1380).

چگونگی گردآوری داده‎ها
جامعه نمونه عبارت است از 100 نفر آزمودنی دختر و 100 نفر آزمودنی پسر "در مجموع 200 نفر" بود با همکاری مسئولان مدارس در هر مدرسه آزمودنیها در یک سالن گرد آمدند و دو پرسشنامه را همزمان پر کردند. ابتدا برای آنها توضیح داده شد که این یک کار تحقیقی است دانش‎آموزان با خیال راحت و بدون اینکه خود را معرفی کنند به پرسشنامه جواب دهند. همچنین از دانش‎آموزان خواسته شد که قسمت بالای پرسشنامه را با دقت بخوانند و با صداقت به گزینه‎هایی که در مورد آنها صدق می‎کنند پاسخ دهند. چون آزمودنیهای تحقیق معار دانش‎آموزان مدارس راهنمایی بودند در بعضی موارد لازم شد قسمت بالای پرسشنامه توسط محقق برای آنها خوانده شود. در موارد لزوم توضیحات بیشتری داده شد و مدت زمان آزمون برای هر چهار گروه 25 دقیقه طول کشید و بعد از اتمام 25 دقیقه پرسشنامه‎ها جمع‎آوری شدند. پرسشنامه‎ها نمره‎گزاری شد و پرسشنامه‎های نیمه تمام جدا و کنار گذاشته شد و در نهایت پرسشنامه 160 نفر آزمودنی مورد بررسی قرار گرفت.

روش آماری
در تحقیق حاضر برای بررسی میزان تاثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس کودکان از دو آزمون زیر استفاده شد که عبارتند از :
1- ضریب همبستگی پیرسون
2- آزمون ‎t.test
از ضریب همبستگی پیرسون ‎(r) برای بدست آوردن رابط بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان استفاده گردید.
‎t.test به کار برده شد برای دست یافتن به این موضوع که:
آیا بین تاثیر بدرفتاری والدین در پسرها و دخترها تفاوت معنی‎دار است یا نه؟
آیا بین عزت نفس دخترها و پسرها تفاوت معنی‎داری وجود دارد؟

فصــل چهارم
یافته و نتایج تحقیق

مقدمه
یافته‎ها

مقدمه
هسته اساسی تحقیق مربوط به تجزیه و تحلیل یافته‎هاست این قسمت شامل بحث‎های کلامی، جداول و نمراتی که آزمودنیها از پرسشنامه گرفته‎اند و همچنین تجزیه و تحلیل اطلاعات است. در این بخش سعی شده است که بحث‎های کلامی و جداول بصورت مستقل و جدا برای خوانندگان قابل درک باشد و یافته‎های تحقیق را به خوبی توصیف کند.
یافته‎ها
همانطور که قبلاً ذکر شد موضوع تحقیق بررسی تاثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانش‎آموزان و وجود تفاوتهای احتمالی بین عزت نفس دو گروه از دانش‎آموزان دختر و پسر در شهرستان ایلام بوده است.
اولین سوال تحقیق این بود که آیا بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان آنان "دختر و پسر در مجموع و به تفکیک" رابطه وجود دارد.
بدین منظور ضریب همبستگی بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان پسر و دختر در مجموع بدست آمد. یافته‎ها نشان داد که بین این دو متغیر رابطه معکوس وجود دارد به این معنی که هر جه بدرفتاری والدین بیشتر باشد، بر عزت نفس کودکان بیشتر تاثیر می‎گذارد این رابطه در سطح 1/0 معنی‎دار است.
جدول 1- تاثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانش‎آموزان "کل نمونه"

میانگین
‎DF
R
‍P
عزت نفس دانش‎آموزان
بدرفتاری والدین
31/69
159
27/0-
1/0

33/17

بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان پسر از ضریب همبستگی استفاده شده نتیجه نشان داد که در این مورد نیز رابطه معکوس و معنی‎دار وجود دارد. در اینجا نیز افزایش بدرفتاری والدین باعث کاهش یا پایین بودن عزت نفس در کودکان می‎گردد این رابطه در سطح 1% معنی‎دار است.
جدول 2- تاثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانش‎آموزان دختر

میانگین
‎DF
R
‍P
بدرفتاری والدین
عزت نفس دانش‎آموزان
8/20
82
56/0-
1%

11/67

بین تاثیر بدرفتاری والدین و عزت نفس دانش‎آموزان دختر ضریب همبستگی گرفته شد که نتایج نشان داد بین دو متغیر رابطه معکوس وجود دارد یعنی هر چه بدرفتاری والدین بیشتر باشد عزت نفس دانش‎آموزان دختر کمتر است این رابطه در سطح 5% معنی‎دار است.
جدول 3- تاثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانش‎آموزان پسر

میانگین
‎DF
R
‍P
بدرفتاری والدین
عزت نفس دانش‎آموزان
61/13
76
245/0-
5%

68/71

فرضیه دوم تحقیق این بود آیا بین بدرفتاری والدین در دختران و پسران تفاوت معنی‎داری وجود دارد. برای رسیدن به جواب این سوال بین میانگین‎های حاصله ‎t.test گرفته شد یافته‎ها نشان داد که تفاوت حاصله در سطح 1/0 معنی‎دار است.
جدول 4- تفاوت میانگین بدرفتاری والدین پسر و دختر

میانگین
‎DF
‍P
بدرفتاری والدین پسر
بدرفتاری والدین دختر
8/20
2
1/0

61/13

فصــل پنجم

بحث یافته‎ها و تجزیه و تحلیل آنها

در تحقیق حاضر تاثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس کودکان مورد بررسی قرار گرفت متغیرهای سن و جنس، کنترل شدند. آزمودنی‎ها دانش‎آموزان پسر و دخترهای 14 تا 15 سال بودند که بطور تصادفی انتخاب شدند در این بررسی نتایج نشان می‎دهد که بین بدرفتاری والدین و عزت نفس پسرها و دخترها رابطه وجود دارد و این رابطه هم در پسرها و هم در دخترها معنی‎دار است. البته این رابطه معکوس است یعنی هر چه بدرفتاری والدین بیشتر باشد عزت نفس کودکان پایین‎تر است.
یافته‎های حاضر با نتایج پژوهش خادمیان (1372) مبنی بر اینکه نگرش تربیتی والدین بر عزت نفس کودکان تاثیر می‎گذارد همسو می‎باشد یعنی هر چه نگرش تربیتی والدین مثبت‎تر باشد عزت نفس کودکان آنها بالاتر است و در واقع یک نوع رابطه مستقیم وجود دارد.
یافته‎های تحقیق حاضر همچنین با نتایج بابایی، زنده‎طلب، معماریان (1377) نیز همسو است. آنان بیان می‎کنند که والدینی که در آموزش مهارتهای رفتاری مشارکت داشتند عزت نفس فرزندانشان افزایش یافت. لذا هر چه رفتار منفی والدین کاهش یابد و رفتارهای مناسب ومثبت بیشتری جایگزین شود، عزت نفس کودکان آنان بالاتر می‎رود.
تحلیل میانگین نشان داد که میانگین تاثیرپذیری پسران از بدرفتاری والدین بیشتر از دختران است. یعنی پسران در برابر بدرفتاری والدین عکس‎العمل شدیدتری نشان می‎دهند. همچنین خادمیان (1372) ابراز می‎دارد که رابطه نگرش تربیتی والدین با عزت نفس پسران بیشتر و قوی‎تر از رابطه نگرش تربیتی والدین با دختران است که یافته مذکور با یافته تحقیق حاضر همسو است در این تحقیق نیز رابطه بدرفتاری والدین با عزت نفس پسران قوی‎تر و بیشتر بدست آمده است.
یافته‎های تحقیق حاضر یا یافته‎های هیگنز، ماریتا (1998) نیز همسو است. یافته‎های این محققان نشان داد که بدرفتاری والدین، عزت نفس کودکان را تا حد زیادی کاهش می‎دهد و بر ابعاد مختلف شخصیت کودکان تاثیر می‎گذارد.
همچنین یافته‎های حاضر با نتایج لوز، ماری (1997) همسو است. نتیجه این پژوهش نیز نشان داد که بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان رابطه منفی وجود دارد. یافته‎های واریا، ریچارد، واس (1996) نشان داد که افرادی که مورد سوء استفاده و بهره‎کشی قرار گرفته بودند و از اطرافیان بدرفتاری دیده بودند مشکلات زیاد سازگاری روانی اجتماعی داشتند. از مشکلات عمده این افراد داشتن عزت نفس پایین بود در این تحقیق بیان شد که عزت نفس افرادی که مورد استفاده قرار نگرفته بودند اگرچه بدرفتاری‎های دیگری چون غفلت احساسی، تحقیر و ‎… را تجربه کرده بودند و این یافته‎ها با یافته‎های حاضر مبنی بر اینکه هر چه بدرفتاری بیشتر باشد عزت نفس پایین‎تر است همسو است.
فحاشی، بدگویی و بدزبانی کردن نسبت به فرزندان، عزت نفس و کرامت آنان را پایین می‎آورد و باعث احساس حقارت و رذالت در آنان می‎گردد. در روش صحیح تربیتی جایی برای تنبیه، خشونت و تحقیر وجود ندارد. وقتی در انسانی احساس عزت نفس شکل گرفت کمتر اتفاق می‎افتد که به کارهای پست و پلید تن دهند "مظاهری، 1377" .
تنبیه و خشونت عامل و وسیله تربیت نیست. فقط ممکن است در مواردی خاص برای جلوگیری از طغیان و سرکشی موثر باشند. تربیت یعنی فراهم کردن زمینه رشد استعدادها و فضایل انسانی، تنبیه و خشم و هرگونه بدرفتاری دیگر از سوی والدین نمی‎تواند در فراهم کردن چنین زمینه‎ای موثر باشد. برخوردها و روشهای توهین‎آمیز کودکان را حقیر و عقده‎ای بار می‎آورد و شخصیت آنها را دچار تزلزل می‎کند و عزت نفس آنان را پایین می‎آورد. چنین افرادی دیگر چیزی ندارند که از آن حفاظت کنند و از این‎رو به هر کار خلاف و اشتباهی تن می‎دهند و در مقابل هر کار زشت نیز تنبیهات و تحقیرها و خشونت‎های بزرگترها می‎آید و این دو ادامه می‎یابد. چنین افرادی یا خود باخته و ذلت‎پذیر می‎شوند یا مشرور و جنایتکار و پرخاشگر "مظاهری، 1377".
کاپلان و پوکوری (1971) گزارش دادند که طیفی از حوادث منفی باعث ایجاد حس کم‎ارزش بودن در کودک می‎شود و بالعکس احساسات مثبت باعث افزایش عزت نفس می‎گردد. این گزارش یافته‎های فوق را تایید می‎کنند. بدون شک مهمترین عامل شکل‎گیری اعتماد به نفس در کودک، خانواده است. در خانواده‎ای که صمیمیت، محبت و مهربانی وجود دارد کودک می‎تواند هم اعتماد به نفس بالایی داشته باشد و هم تغییرات مطلوب در شخصیت او ایجاد گردد و بالعکس در خانواده‎هایی که والدین از روی بی‎اطلاعی یا هر عامل دیگر مرتکب رفتارهای بد می‎شوند و جو فشارزای روحی برای کودکان خود در خانه ایجاد می‎کنند. کودک اعتماد به نفس خود را از دست می‎دهد یا عزت نفس او پایین می‎آید. نتایج پژوهشگران نشان داده است که توجه افراطی مادر که متناسب با سن و وضعیت رشدی فرزند نباشد باعث کاهش اعتماد به نفس، عدم بلوغ عاطفی و نیز اضطراب در کودک می‎گردد. نوزاد انسان موجودی بسیار وابسته و متکی است و لذا ما در یا جانشین وی بایستی تقریباً بطور تمام وقت در اختیار نیازها و تامین احتیاجات جسمی و روانی اولیه نوزاد باشد. با رشد و نمو جسمی رشد و نمو ذهنی و روانی نیز تحقق می‎پذیرد و آرام، آرام وابستگی به عدم وابستگی و متکی بودن به غیر، اتکا به خود و عدم تحمل محرومیت به تحمل مشکلات تبدیل می‎شود این جریان تحول طبیعی می‎تواند توسط مادرانی که بیش از حد به کودکان خود توجه می‎کنند و به گونه‎ای افراطی از آنان نگهداری می‎نمایند و به فرزندان اجازه انجام وظایف و مسئولیتهایی را که می‎توانند به راحتی به عهده بگیرند نمی‎دهند، با دشواری و مشکلات توام می‎گردد زیرا اینگونه مادران با دخالتها و مواظبتهای بیش از حد، اجازه رشد طبیعی روانی را از کودکان خود سلب می‎کنند.
میزان یا کمیت وجودی مادر یا پدر با کودک مطرح نیست، بلکه آنچه بیشتر در رشد روانی کودک حایز اهمیت است کیفیت رابطه بین پدر و مادر و فرزند می‎باشد. برای مثال مادرانی که کار می‎کنند و به علت گرفتاری شغلی نمی‎توانند زمان زیادی را با کودکان خود بگذرانند اما اوقات کوتاهی که با کودکان خویش هستند از نظر عاطفی و ابراز محبت رفتاری مناسب دارند. کودکانشان به اندازه کافی احساس امنیت می‎کنند و دچار کمبود نمی‎شوند.
"سنگرووین" از مطالعات خود به این نتیجه رسیدند که اگر احیاناً یکی از والدین دارای مشکلات روانی خاصی بوده اما دیگری از سلامت روانی برخوردار باشد امکان پناه بردن کودک به ولی سالم و تامین سلامت روانی وجود دارد. زیرا آنچه کودک بیشتر درون فکنی می‎کند، ساخت کلی خانواده و روابط بین اعضاء است نه فقط ویژگی‎های یکی از اولیاء اما اگر والدین هر دو دچار مشکلات شدید رفتاری باشد بطور کلی فضای روانی حاکم بر خانواده ناسالم باشد، احتمال اختلالات رفتاری کودک از نظر آماری بسیار بالا می‎رود. چرا که کودک الگوی مناسب برای تثبیت وضعیت خود ندارد لذا می‎توان با توجه به اختلالات روانی و رفتاری والدین مشکلات رفتاری آینده کودکان را تا اندازه‎ای پیش‎بینی نمود ضعف در عزت نفس، احساس عدم ارزشمندی، عدم اعتماد و اتکاء به خود از جمله این مشکلات است.

محدودیت‎های تحقیق
1- به دلیل طولانی بودن سوالات پرسشنامه افراد علاقه‎ای به پاسخگویی به سوالات نداشتند.
2- عدم اطمینان به صداقت آزمودنی‎ها در پاسخ دادن به سوالات و متفاوت بودن میزان آگاهی و آمادگی جسمانی و روانی آنان
3- عدم دسترسی زیاد به جامعه نمونه به دلیل مسافت زیاد و محدودیت زمانی
4- از آنجایی که تحقیق حاضر در سطح کوچک و محدودی انجام شده است و همچنین به دلیل نتایج همبستگی‎هایی که به دست آمده باید در تعمیم نتایج آن به جامعه هدف قدری احتیاط به عمل آید.
5- همکاری دانش‎آموزان بعضی از دانش‎آموزان به نحو مطلوبی به سوالات آزمونها پاسخ نداده و همکاری لازم را نداشتند.
6- عدم همکاری معاونین دبیرستانهای دخترانه برای اجرای پرسشنامه.

پیشنهادات تحقیق
1- نحوه رفتار والدین با کودکان خود عامل اصلی شکل‎گیری شخصیت کودک می‎باشد در این تحقیق فقط یکی از اجزای شخصیت کودکان (عزت نفس) بررسی شد.
پیشنهاد می‎شود در تحقیقات آ ینده ابعاد دیگر شخصیت کودکان در رابطه با بدرفتاری والدین مورد بررسی قرار گیرد مثل انعطاف‎پذیری، پرخاشگری و غیره
2- گروه سنی بررسی شده 14 تا 15 سال بودند پیشنهاد می‎شود این تحقیق در مقاطع سنی دیگر نیز انجام گیرد خصوصاً سنین بالاتر چون تاثیر سوء بدرفتاری والدین در درازمدت نیز ماندگار است.
3- پیشنهاد می‎شود در تحقیقات بعدی متغیرها و عوامل تاثیرگذار دیگر نظیر شخصیت والدین میزان درآمد، طبقه اجتماعی و ‎… کنترل شود.
4- همچنین می‎توان فقط با به کار بردن پرسشنامه بدرفتاری تحلیل عامل کرد و فاکتورهای مختلف این پرسشنامه را تجزیه و تحلیل کرد.

فهرست منابع و ضمائم

ضمیمه الف
فهرست منابع
ضمیمه ب

ضمیمه الف:
جدول داده‎های خام پسر آن و دختران

1- جدول نمرات خام آمودنی‎های پسر
2- جدول نمرات خام آزمودنی‎های دختر

1- جدول نمرات خام آزمودنی‎های پسر

رتبه
عزت نفس
بدرفتاری والدین
رتبه
عزت نفس
بدرفتاری والدین
1
64
14
22
59
63
2
53
27
23
86
1
3
73
11
24
72
29
4
68
36
25
88
3
5
68
25
26
85
2
6
71
24
27
74
27
7
46
44
28
67
17
8
68
2
29
85
13
9
78
66
30
66
20
10
78
0
31
65
35
11
48
49
32
64
0
12
74
47
33
54
30
13
58
37
34
62
15
14
78
7
35
88
0
15
55
47
36
70
5
16
47
20
37
80
10
17
70
0
38
51
7
18
60
37
39
65
5
19
84
9
40
66
30
20
63
23
41
88
2
21
53
19
42
82
7

رتبه
عزت نفس
بدرفتاری والدین
رتبه
عزت نفس
بدرفتاری والدین
43
81
0
65
80
5
44
61
32
66
71
17
45
68
17
67
66
28
46
83
0
68
52
7
47
66
19
69
58
74
48
66
22
70
77
98
49
69
45
71
66
8
50
76
6
72
67
15
51
78
18
73
85
0
52
69
2
74
73
0
53
74
1
75
76
9
54
76
17
76
74
6
55
74
50
77
64
8
56
57
43
78
75
11
57
74
7
79
74
9
58
75
16
80
85
0
59
70
79
81
78
5
60
77
5
82
66
72
61
80
50
83
46
12
62
80
2

63
69
35

64
79
3

2- جدول نمرات خام آزمودنی‎های دختر

رتبه
عزت نفس
بدرفتاری والدین
رتبه
عزت نفس
بدرفتاری والدین
1
54
28
22
76
5
2
70
13
23
73
0
3
70
12
24
91
0
4
61
7
25
83
0
5
54
51
26
90
0
6
54
65
27
91
0
7
54
42
28
65
15
8
68
21
29
75
0
9
74
12
30
80
0
10
79
11
31
78
3
11
72
14
32
75
10
12
76
7
33
82
0
13
78
7
34
63
2
14
74
17
35
88
0
15
76
91
36
77
23
16
68
15
37
55
36
17
50
38
38
56
50
18
69
25
39
57
80
19
68
10
40
91
0
20
97
0
41
91
0
21
90
0
42
56
8

رتبه
عزت نفس
بدرفتاری والدین
رتبه
عزت نفس
بدرفتاری والدین
43
68
6
65
72
31
44
76
0
66
62
3
45
71
3
67
78
1
46
84
4
68
88
7
47
78
1
69
70
19
48
62
2
70
5
0
49
63
0
71
56
8
50
55
39
72
75
0
51
90
6
73
81
0
52
68
9
74
54
37
53
60
0
75
65
34
54
73
6
76
64
13
55
90
1
77
55
23
56
68
8

57
72
14

58
83
9

59
89
5

60
81
0

61
91
6

62
61
6

63
77
2

64
76
3

منابع و مآخذ فارسی
1- اسلامی‎نسب، علی، روانشناسی اعتماد به نفس، انتشارات مهرداد، 1373.
2- مظاهری، علی‎اکبر، هشدارهای تربیتی، موسسه انتشارات هجرت، 1377،صفحه 80-79 و 85-83.
3- معماریان، بابایی، زنده‎طلب، ربابه، غلامرضا، بررسی تاثیر برنامه "مشارکت والدین در زمینه مهارتهای رفتاری بر عزت نفس نوجوانان"، 1377، فصل‎نامه علمی، پژوهش دانشگاه شاهد، شماره 25، سال هفتم، پاییز 1378، صفحه 62-57.
4- ماهنامه علمی ‎- خانوادگی "مشاوره خانواده"، عزت نفس چیست؟ شماره 21، شهریور 1381، صفحه 40-39.
5- شرفی، محمدرضا، "با فرزند خود چگونه رفتار کنیم؟"، انتشارات جهاد دانشگاهی، دانشگاه تهران، چاپ اول، 1371.
6- خادمیان، "ملیحه سادات، بررسی رابطه نگرشهای تربیتی والدین با عزت نفس دانش‎آموزان، پایان‎نامه".
7- نادری، نراقی، 1380، روشهای تحقیق در علوم انسانی.

ضمیمه ب

1- پرسشنامه بدرفتاری ‎فیدل "The Psychologicil Maltreatment Inventoy‎"
2- پرسشنامه عزت نفس جنیس فیلد

بسمه تعالی
1- پرسشنامه روانشناسی بدرفتاری فیدل (1989)

به عنوان کودک همه ما با رفتارهای منفی والدینمان روبرو شده یا می‎شویم که برخی از این رفتارها تاثیر منفی کمی بر ما گذاشته و برخی دیگر تاثیر منفی زیادتری داشته است. از شما تقاضا داریم با توجه به تجربه‎های منفی که با یک یا هر دو والدینتان داشته‎اید به موارد زیر که روی مقیاس پنج قسمتی درجه شده است با علامت × جواب دهید.
جنس: سن: میزان تحصیلات: پدر: مادر:
شغل والدین: مادر: پدر:
1- به تو با کلماتی مانند "نفهم، گیج، احمق" ناسزا می‎گفتند.
0- برایم اتفاق نمی‎افتاد 1- تاثیری بر من نداشت 2-تاثیر منفی کمی بر من داشت
3- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت 4- تاثیر منفی زیادی بر من داشت
5- تاثیر منفی خیلی خیلی زیادی بر من داشت
2- تو را فردی ناتوان و شکست خورده می‎دیدند.
0- برایم اتفاق نمی‎افتاد 1- تاثیری بر من نداشت 2-تاثیر منفی کمی بر من داشت
3- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت 4- تاثیر منفی زیادی بر من داشت
5- تاثیر منفی خیلی خیلی زیادی بر من داشت

3- با توجه به سنت انتظارات بسیار نامعقول از تو داشتند.
0- برایم اتفاق نمی‎افتاد 1- تاثیری بر من نداشت 2-تاثیر منفی کمی بر من داشت
3- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت 4- تاثیر منفی زیادی بر من داشت
5- تاثیر منفی خیلی خیلی زیادی بر من داشت
4- از بازی کردن تو با کودکان دیگر جلوگیری می‎کردند.
0- برایم اتفاق نمی‎افتاد 1- تاثیری بر من نداشت 2-تاثیر منفی کمی بر من داشت
3- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت 4- تاثیر منفی زیادی بر من داشت
5- تاثیر منفی خیلی خیلی زیادی بر من داشت
5- هر وقت که دلشان می‎خواست به تو توجه می‏کردند مثلاً با تو حرف می‎زدند.
0- برایم اتفاق نمی‎افتاد 1- تاثیری بر من نداشت 2-تاثیر منفی کمی بر من داشت
3- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت 4- تاثیر منفی زیادی بر من داشت
5- تاثیر منفی خیلی خیلی زیادی بر من داشت
6- تو را جلو دیگران تحقیر می‎کردند.
0- برایم اتفاق نمی‎افتاد 1- تاثیری بر من نداشت 2-تاثیر منفی کمی بر من داشت
3- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت 4- تاثیر منفی زیادی بر من داشت
5- تاثیر منفی خیلی خیلی زیادی بر من داشت
7- تو را به طور ناعادلانه و نامطلوب با دیگران مقایسه می‎کردند.
0- برایم اتفاق نمی‎افتاد 1- تاثیری بر من نداشت 2-تاثیر منفی کمی بر من داشت
3- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت 4- تاثیر منفی زیادی بر من داشت
5- تاثیر منفی خیلی خیلی زیادی بر من داشت
8- به تو اجازه نمی‎دادند که دوستانت را به خانه بیاوری.
0- برایم اتفاق نمی‎افتاد 1- تاثیری بر من نداشت 2-تاثیر منفی کمی بر من داشت
3- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت 4- تاثیر منفی زیادی بر من داشت
5- تاثیر منفی خیلی خیلی زیادی بر من داشت
9- در حل مشکلاتت با کودکان دیگر به تو کمکی نمی‎کردند.
0- برایم اتفاق نمی‎افتاد 1- تاثیری بر من نداشت 2-تاثیر منفی کمی بر من داشت
3- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت 4- تاثیر منفی زیادی بر من داشت
5- تاثیر منفی خیلی خیلی زیادی بر من داشت
10- به جای توجه به تو به اشیا و کسان دیگر که برایشان اهمیت داشت توجه داشتند.
0- برایم اتفاق نمی‎افتاد 1- تاثیری بر من نداشت 2-تاثیر منفی کمی بر من داشت
3- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت 4- تاثیر منفی زیادی بر من داشت
5- تاثیر منفی خیلی خیلی زیادی بر من داشت
11- از تماس چشمی با تو اجتناب می‎کردند.
0- برایم اتفاق نمی‎افتاد 1- تاثیری بر من نداشت 2-تاثیر منفی کمی بر من داشت
3- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت 4- تاثیر منفی زیادی بر من داشت
5- تاثیر منفی خیلی خیلی زیادی بر من داشت
12- تو را به معاشرت و برخورد با دیگران تشویق نمی‎کردند.
0- برایم اتفاق نمی‎افتاد 1- تاثیری بر من نداشت 2-تاثیر منفی کمی بر من داشت
3- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت 4- تاثیر منفی زیادی بر من داشت
5- تاثیر منفی خیلی خیلی زیادی بر من داشت
13- از فعالیت‎های اجتماعی تو با دوستانت جلوگیری می‎کردند.
0- برایم اتفاق نمی‎افتاد 1- تاثیری بر من نداشت 2-تاثیر منفی کمی بر من داشت
3- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت 4- تاثیر منفی زیادی بر من داشت
5- تاثیر منفی خیلی خیلی زیادی بر من داشت
14- بر سرت داد می‎کشیدند.
0- برایم اتفاق نمی‎افتاد 1- تاثیری بر من نداشت 2-تاثیر منفی کمی بر من داشت
3- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت 4- تاثیر منفی زیادی بر من داشت
5- تاثیر منفی خیلی خیلی زیادی بر من داشت
15- به تلاشهای شما برای آغوش گرفتن و بوسیدن پاسخ نمی‎دادند یا آنها را نادیده می‎گرفتند.
0- برایم اتفاق نمی‎افتاد 1- تاثیری بر من نداشت 2-تاثیر منفی کمی بر من داشت
3- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت 4- تاثیر منفی زیادی بر من داشت
5- تاثیر منفی خیلی خیلی زیادی بر من داشت
16- مشوق پیشقدم شدن شما برای تماسها و معاشرتهای اجتماعی نبودند.
0- برایم اتفاق نمی‎افتاد 1- تاثیری بر من نداشت 2-تاثیر منفی کمی بر من داشت
3- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت 4- تاثیر منفی زیادی بر من داشت
5- تاثیر منفی خیلی خیلی زیادی بر من داشت

17- محبت کمی به تو نشان نمی‎دادند.
0- برایم اتفاق نمی‎افتاد 1- تاثیری بر من نداشت 2-تاثیر منفی کمی بر من داشت
3- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت 4- تاثیر منفی زیادی بر من داشت
5- تاثیر منفی خیلی خیلی زیادی بر من داشت
18- تو را در خانواده سپر بلا قرار داده بودند.
0- برایم اتفاق نمی‎افتاد 1- تاثیری بر من نداشت 2-تاثیر منفی کمی بر من داشت
3- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت 4- تاثیر منفی زیادی بر من داشت
5- تاثیر منفی خیلی خیلی زیادی بر من داشت
19- در مقایسه با دیگر برادرها و خواهرها با بی‎علاقگی با تو رفتار می‎کردند.
0- برایم اتفاق نمی‎افتاد 1- تاثیری بر من نداشت 2-تاثیر منفی کمی بر من داشت
3- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت 4- تاثیر منفی زیادی بر من داشت
5- تاثیر منفی خیلی خیلی زیادی بر من داشت
20- از صحبت کردن با تو هنگام صرف نهار و شام کوتاهی می‎کردند.
0- برایم اتفاق نمی‎افتاد 1- تاثیری بر من نداشت 2-تاثیر منفی کمی بر من داشت
3- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت 4- تاثیر منفی زیادی بر من داشت
5- تاثیر منفی خیلی خیلی زیادی بر من داشت
21- نسبت به تو سرد و بی‎تفاوت بودند.
0- برایم اتفاق نمی‎افتاد 1- تاثیری بر من نداشت 2-تاثیر منفی کمی بر من داشت
3- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت 4- تاثیر منفی زیادی بر من داشت
5- تاثیر منفی خیلی خیلی زیادی بر من داشت
22- نیازهای روانی تو را نادیده می‎گرفتند.
0- برایم اتفاق نمی‎افتاد 1- تاثیری بر من نداشت 2-تاثیر منفی کمی بر من داشت
3- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت 4- تاثیر منفی زیادی بر من داشت
5- تاثیر منفی خیلی خیلی زیادی بر من داشت
23- از تو حمایت به عمل نمی‎آوردند.
0- برایم اتفاق نمی‎افتاد 1- تاثیری بر من نداشت 2-تاثیر منفی کمی بر من داشت
3- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت 4- تاثیر منفی زیادی بر من داشت
5- تاثیر منفی خیلی خیلی زیادی بر من داشت
24- از تو محافظت به عمل نمی‎آوردند.
0- برایم اتفاق نمی‎افتاد 1- تاثیری بر من نداشت 2-تاثیر منفی کمی بر من داشت
3- تاثیر منفی متوسطی بر من داشت 4- تاثیر منفی زیادی بر من داشت
5- تاثیر منفی خیلی خیلی زیادی بر من داشت

بسمه ‎تعالی
لطفاً سوالات زیر را به دقت بخوانید و صادقانه جواب دهید.
2- مقیاس عزت نفس جنیس فیلد (1900)

1- چند وقت به چند وقت احساس می‎کنید که اصلاً کاری را نمی‎تواند به خوبی انجام دهید؟
1- همیشه 2- اغلب 3- بعضی‎اوقات 4- هر از گاهی 5- هرگز
2- وقتی مجبور هستید که در مقابل کلاس یا گروهی از همسالان خود صحبت کنید تا چه حد نگران یا وحشت‎زده می‎شوید؟
1- همیشه 2- اغلب 3- بعضی‎اوقات 4- هر از گاهی 5- هرگز
3- چند وقت به چند وقت فکر می‎کنید که دیگران از بودن با شما پرهیز دارند؟
1- همیشه 2- اغلب 3- بعضی‎اوقات 4- هر از گاهی 5- هرگز
4- چند وقت به چند وقت حس می‎کنید که دیگران متوجه شما هستند؟
1- همیشه 2- اغلب 3- بعضی‎اوقات 4- هر از گاهی 5- هرگز
5- چند وقت به چند وقت از خجالتی بودن خود رنج می‎برید؟
1- همیشه 2- اغلب 3- بعضی‎اوقات 4- هر از گاهی 5- هرگز
6- چند وقت به چند وقت در مقابل افرادی که می‎شناسید احساس قدرت می‎کنید؟
1- همیشه 2- اغلب 3- بعضی‎اوقات 4- هر از گاهی 5- هرگز

7- چند وقت به چند وقت فکر می‎کنید که فرد بی‎ارزشی هستید؟
1- همیشه 2- اغلب 3- بعضی‎اوقات 4- هر از گاهی 5- هرگز
8- چند وقت به چند وقت از اینکه نمی‎توانید چقدر با مردم می‎توانید خوب کنار بیایید رنج می‎برید؟
1- همیشه 2- اغلب 3- بعضی‎اوقات 4- هر از گاهی 5- هرگز
9- چند وقت به چند وقت از خودتا متنفر می‎شوید؟
1- همیشه 2- اغلب 3- بعضی‎اوقات 4- هر از گاهی 5- هرگز
10- چند وقت به چند وقت به قدری ناراحت می‎‎شوید که فکر می‎کنید همه چیز بی‎ارزش است؟
1- همیشه 2- اغلب 3- بعضی‎اوقات 4- هر از گاهی 5- هرگز
11- چند وقت به چند وقت احساس می‎کنید که در یک مجلس خود را با جمع خوب وفق داده‎اید؟
1- همیشه 2- اغلب 3- بعضی‎اوقات 4- هر از گاهی 5- هرگز
12- چند وقت به چند وقت احساس می‎کنید که می‎توانید هر کاری را به خوبی انجام دهید؟
1- همیشه 2- اغلب 3- بعضی‎اوقات 4- هر از گاهی 5- هرگز
13- وقتی در مقابل یک کلاس یا جمعی از همسالان خود صحبت می‎کنید تا چه مقدار از کار خود راضی هستید؟
1- همیشه 2- اغلب 3- بعضی‎اوقات 4- هر از گاهی 5- هرگز
14- وقتی با اشخاص ناآشنا صحبت می‎کنید چقدر احساس راحتی می‎کنید؟
1- همیشه 2- اغلب 3- بعضی‎اوقات 4- هر از گاهی 5- هرگز
15- چند وقت به چند وقت حس می‎کنید که شخص موفقی هستید؟
1- همیشه 2- اغلب 3- بعضی‎اوقات 4- هر از گاهی 5- هرگز
16- چقدر به موفقیت در کار آینده‎تان اطمینان دارید؟
1- همیشه 2- اغلب 3- بعضی‎اوقات 4- هر از گاهی 5- هرگز
17- وقتی در محفل افراد بیگانه هستید چقدر به خودتان اطمینان دارید و احساس راحتی می‎کنید؟
1- همیشه 2- اغلب 3- بعضی‎اوقات 4- هر از گاهی 5- هرگز
18- وقتی در بحث کلاسی شرکت می‎کنید چقدر به خودتان اطمینان دارید؟
1- همیشه 2- اغلب 3- بعضی‎اوقات 4- هر از گاهی 5- هرگز
19- تا چه حد مطمئن هستید افرادی که شما را می‎شناسند روزی شما را با احترام و به عنوان شخص مهمی بنگرند؟
1- همیشه 2- اغلب 3- بعضی‎اوقات 4- هر از گاهی 5- هرگز
20- بطور کلی، چقدر در مورد توانائیها و استعدادهای خود مطمئن هستید؟
1- همیشه 2- اغلب 3- بعضی‎اوقات 4- هر از گاهی 5- هرگز

فهرست مطالب
عنوان
صفحه
فهرست جداول

چکیده

فصل اول:کلیات
1
مقدمه
2
بیان مسئله
4
اهمیت و ضرورت مسئله
7
اهداف تحقیق
10
سوالات و فرضیات تحقیق
10
روش انجام تحقیق
10
تعریف واژه‎ها و اصطلاحات
11
فصل دوم: ادبیات تحقیق
12
مقدمه
13
الف: پیشینه نظری تحقیق
13
عزت نفس بالا ، عزت نفس پایین
15
ب: تحقیقات انجام شده در ایران و خارج از ایران
16
فصل سوم: روش تحقیق
20
عنوان
صفحه
مقدمه
21
روش تحقیق
21
جامعه و نمونه
22
روش نمونه‎گیری
22
ابزار اندازه‎گیری
23
چگونگی گردآوری داده‎ها
24
روش آماری
25
فصل چهارم: یافته‎ها و نتایج تحقیق
26
مقدمه
27
یافته ها
27
فصل پنجم: بحث یافته‎ها و تجزیه و تحلیل داده‎ها
30
محدودیت‎های تحقیق
37
پیشنهادات تحقیق
38
فهرست منابع و ضمائم
39
ضمیمه الف: جداول نمرات هر دو گروه
40
1- جدول نمرات خام آزمودنی‎های پسر
41
2- جدول نمرات خام آزمودنی‎های دختر
43
عنوان
صفحه
فهرست منابع
45
ضمیمه ب: پرسشنامه‎ها
46
1- پرسشنامه بدرفتاری فیدل
47
2- پرسشنامه عزت نفس جنیس فیلد
54

فهرست جداول
عنوان
صفحه
1- جدول تاثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس
28
2- جدول تاثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دخترها
28
3- جدول تاثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس پسرها
29
4- تفاوت میانگین بدرفتاری والدین پسر و دختر
29

چکیده:
هدف از پژو.هش حاضر، مطالعه تاثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس کودکان بوده است. تحقیق با شرکت 200 نفر دانش‎آموزان پسر و دختر از هر کدام 100 نفر از بین 4 مدرسه راهنمایی شهرستان ایلام که بطور تصادفی انتخاب شده بودند انجام گرفت. تعداد آزمودنیها از هر مدرسه 50 نفر بوده است. دانش‎آموزان پرسشنامه عزت نفس و پرسشنامه بدرفتاری والدین را همزمان تکمیل کردند. بررسی‎هایی که در ارتباط با هدف این تلاش تحقیقی بود نتایجی بدست داده است که عبارتند از:
الف) ضریب همبستگی بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان "کل نمونه" 27/0- است که در سطح 1/0 معنی‎دار بوده است.
ب) ضریب همبستگی بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان در بین دخترها 245/0- است که در سطح 5% معنی‎دار بوده است.
ج) ضریب همبستگی بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان در بین پسرها 56/0- است که در سطح 1% معنی‎دار بوده است.
د) تفاوت تاثیر بدرفتاری والدین بر پسرها و دخترها بوسیله آزمون ‎t بررسی شد که نشان داد میانگین تاثیر بدرفتاری والدین بر پسرها بیشتر از دخترهاست این تفاوت در سطح 1/0 معنی‎دار بوده است.
هـ) تفاوت میانگین‎های عزت نفس در دختران و پسران معنی‎دار نیست.

تاثیر بدرفتاری بر عزت نفس 1

1


تعداد صفحات : 62 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود