نژاد گاو لیموزین
گاوهای لیموزین یک نژاد از گاوهای گوشتی هستند که خاستگاه آنها در نواحی لیموزین و مارس فرانسه است. آنها از طریق رنگ قرمز طلایی قابل تشخیص هستند.
تاریخچه
اوّلین نسب نامه در سال 1886 برای بهبود این نژاد از طریق انتخاب طبیعی، ایجاد شد. امّا این نژاد قدمتی برابر با تاریخ خود اروپا دارد. گاوهایی در نقاشی های غارها که 20000 سال قدمت دارند در غار "لاسکوس" نزدیک ونتگناس فرانسه یافت شده است که شباهت زیادی به گاوهای لیموزین امروزی دارند.
ویژگی
لیموزین ها یک منبع ژنتیکی از وزن زیاد در زمان از شیرگرفتن و توده ی ماهیچه ای بالا هستند و این در حالی است که وزن کم، در زمان تولّد را حفظ می کنند. لیموزین ها به خاطر ساختار ماهیچه ای، کارایی تغذیه ای، کنترل آسان و زایمان راحت در مقایسه با دیگر نژادها، مشهور هستند. گاوهای لیموزین برشهای خطی و خم شونده ای در گوشتشان دارند که باعث شده کالای مهم در بازارهای جدید شوند.
ظاهر
گاوهای لیموزین دارای رنگ قهوه ای- طلایی هستند. اگر چه رنگهای دیگری مثل سیاه از طریق جفت گیری با دیگر نژادهای گاوی ایجاد شده است به علاوه تغییر در رنگ طبیعی و دیگر خصوصیاتی مثل بی شاخی (فقدان ژنتیکی شاخ) با جفت گیری با گاوهای دیگر ایجاد شده است.
خلق و خو
تکثیرکنندگان لیموزین از زمان ورود به آمریکای شمالی به طور وسیع روی موضوعات مربوط به خلق و خو کار کرده اند و در حال حاضر تنها نژاد دارای EDP مطیع هستند. بسیاری از تولید کنندگان آنها را نسبت به هر نژاد گاو گوشتی و کار کردن با آنها را راحت تر دیده اند.
لیموزین یک نژاد گوشتی است همانطور که از نقاشی های غار لاسکوکس فرانسه مشخص است بین 16000 تا 13000 سال قبل به وجود آمده است. این نژاد در مارس مرکزی و مناطق لیموزین جنوب فرانسه ایجاد شده است. منطقه نسبتاً محدود بوده و نژاد گاو توانسته بدون تاثیرات خارجی یا تاثیرات بسیار کم رشد یابد. به خاطر محیط، لیموزین استقامت و سازگاری فوق العاده ای کسب کرده است. در دهه ی 1700 و 1800 تلاشهایی برای تولید نژاد بزرگتری از لیموزین ایجاد شد. گله ی به وجود آمده در حالیکه بیشتر بودند، نیاز به غذای بیشتری داشتند. لیموزین بزرگتر یک گزینه ی مناسب از نظر اقتصادی نبود، بنابراین ادامه پیدا نکرد و برنامه های تکثیر به طور طبیعی دنبال شد و هدف آنها دستیابی به حیوانات با کیفیت بالاتر و اندازه ی متوسط بود. یکی از کلیدی ترین برنامه های تکثیر گاو، متعلق به چارلز لو دوواری بود که از طریق انتخاب دقیق، گله ای از گاوهایی ایجاد کرد که در زمان خود اوج نژاد لیموزین بود. موفقیت تکثیر او منجر به این شد که ازآن زمان به بعد لیموزین به عنوان حیوانات کشتاری فرانسه شناخته شوند. اوّلین کتابهای مربوط به گله ی لیموزین در سال 1886 نوشته شد. مداخل آن با چنان دقتی انتخاب شده بود که کمتر از نیمی از حیواناتی که برای ثبت معرفی شده بودند، پذیرفته شوند.
پذیرفته شدن کتاب گله باعث ایجاد نمایش های انحصاری گاو لیموزین در فرانسه شد.
گله گاو لیموزین بخشی از نژادهای گاو قاره ی اروپا را تشکیل می دهد. این نژادها گاهی در ایالات متحده عجیب و غریب محسوب می شوند زیرا ورود آنها به آمریکای شمالی بسیار دیرتر از گله های بریتانیایی بود. لیموزین در ابتدا از طریق کانادا در سال 1968 وارد قاره ی آمریکا شد. اوّلین گاو نر لیموزین که در سال 1971 وارد آمریکا شد کانزاس کولونل نامیده شد. قبلاً ژنتیک لیموزین با استفاده از دو نطفه ی وارداتی که عمدتاً از "پرنس پومپادور" کانادا بود به دست آمده بود. انجمن لیموزین آمریکای شمالی که در سال 1968 تشکیل شد، بزرگترین انجمن لیموزین در جهان است. گله ی لیموزین دارای سه ویژگی مهم در نژاد خود می باشد: کارایی تغذیه ای عالی، قابلیت سازگاری، بازده بدنی بالا. گاو قرمز یا طلایی، چرنده های خوبی هستند، لاشه ی لیموزین قابلیت برش خوبی دارد و معمولاً گفته می شود که به طور ژنتیکی اصلاح شده اند. گوشت نرم و دارای رشته های نازک است که به خاطر سطح چربی کم آن است.
نقاطی که در آن می توان ضعف لیموزین را دید، نقاطی هستند که تکثرکنندگان برای ارتقاءِ قابل ملاحظه ی نژاد ابتکار عمل هایی به خرج داده اند. به خاطر شرایط سختی که لیموزین از آن ریشه گرفته، برای تضمین بقایای خود، دارای خلق و خوی متغیّر است. دیده شده که لیموزین ها حصارهای بلند را به راحتی از بین برده و عموماً غیرقابل پیش بینی هستند. در سال 1998، انجمن لیموزین آمریکای شمالی یک EDP خلق و خو را ایجاد کرد. این EDP میزان مطیع بودن گله را درجه بندی می کرد که این کار به تکثیرکنندگان اجازه می داد حیوانات آرام تر را انتخاب کنند و آنها را که دارای خلق و خوی نامناسب هستند را کنار بگذارند. از صحبت با گله داران و تکثیرکنندگان فوراً متوجه می شویم که ماهیت این گله با شهرت آنها همخوانی ندارد. خلق و خو به اندازه ی کافی ارتقاء یافته آنقدر که بعضی دارای گله هایی هستند که از دست آنها هم غذا می خورند. باید این موضوع را مد نظر قرار داد که لیموزین یک حیوان عضلانی است که حرکات صرف آن دارای تاثیر بسیار قابل ملاحظه تری نسبت به گله ی با حجم کمتر خواهد داشت. در حالیکه شهرت آنها به عنوان دارنده ی نوسانات زیاد غالب می باشد امّا تجربه با این حیوانات، دیدگاه متفاوتی ایجاد خواهد کرد.
ساختار بدنی سنگین لیموزین یک ویژگی وراثتی است. یکی از موفق ترین اختلاط نژادها آنگوس می باشد که یک رده ی ایده آل برای تولید کنندگان و مصرف کنندگان است. این دو رگه از عضلات سنگین لیموزین و کارایی بالای آن و بی شاخی آنگوس بهره می برد. از نقطه نظر یک مصرف کننده، گوشت به دست آمده شامل طعم مطلوب آنگوس و عدم چربی لیموزین می باشد.
در مجموع گله ی لیموزین دارای چیزهای زیادی برای ارائه به گله داران است. آنها منبع عالی برای افزایش حجم بدنی نژادهای سبک تر ضمن حفظ وزن کم زمان تولّد هستند.
روزهای لیموزین وحشی افسانه ای به پایان نزدیکتر می شود زیرا انتخاب به سوی حیوانات مطمئن تر بوده است. در منطقه ای که در آن گوشت بدون چربی استاندارد است، لیموزین نباید به عنوان یک گزینه ی عالی گوشت نادیده گرفته شود.
مقایسه با نژادهای دیگر
مشخص کردن نژاد لیمومزین در آمریکا
نژاد لیموزین با شش نژاد دیگر در مرکز تحقیقات حیوانات گوشتی نبراسکای آمریکا مقایسه شده است. نتایج اوّلیه برای اوّلین گوساله در شماره ی ژوئن 2001 مجله ی علوم حیوانات منتشر شده است.
نژادهای مقایسه شده عبارتند از آنگوس قرمز، هرفورد، کارولیس، سیمنتال ژلبوی و لیموزین. تمام این نژادها به جز آنگوس قرمز، در اصل در سال 1970 تا 1974 در MARC مقایسه شدند.
در مقایسه ی فعلی حدود 20 گاو نر از هر نژاد مورد مقایسه قرار گرفته که از آن حدود نیمی از گاو نر 50 گاو نر برتر برای ثبت اجداد آنها بوده و بقیه گاوهای نر تایید نشده ی جوان بودند. در ارزیابی سال 1970 لیموزین تمام گاوهای نر فرانسوی خالص بودند امّا در ارزیابی فعلی بخش اعظم آنها، گاوهای نر خالص آمریکای شمالی بودند. از نتایج اوّلیه، لیموزین هنوز هم از نظر درصد بازده در بالاترین رتبه می باشد. گله ی لیموزین X نسبت به هرفورد 5/3 درصد محصولات خرده فروشی بیشتر و نسبت به آنگوس 2/4 درصد محصول خرده فروشی بیشتر و نسبت به آنگوس قرمز 3/5 درصد بیشتر دارند. دورگه های لیموزین نسبت به نژادهای دیگر حدود 1 درصد محصول خرده فروشی بیشتر تولید کرده اند. نژادهای آنگوس نسبت به هرفورد و نژادهای اروپایی، تسلط بیشتری نشان می دهند.
برای ویژگی های نرمی گوشت و لمسی، نژاد لیموزین چیزی از دست نداده است. با اندازه گیری توسط آزمایش برش مکانیکی، لیموزین دارای نرمی مشابهی با نژادهای بریتانیایی و سیمنتال داشت امّا از نظر کارولیس و ژلبوی جلوتر بود. طعم حس شده نیز لیموزین را در رده ی نژادهای بریتانیایی و سمینتال قرار داده امّا برای نرمی نسبت به ژلبوی یا کارولیس برتری داشت. رتبه بندی مشابهی برای طعم گوشت و آبدار بودن اعمال شد. در حالیکه نژادهای بریتانیایی میزان رشد مشابه با نژادهای اروپایی فعلی یافته اند. نژادهای اروپایی، راحتی زایمان گوساله ها و زاد و ولد به طور قابل ملاحظه ارتقاء یافته ای داشته اند.
اگرچه بر مبنای آمار گوساله دهی سال 1999 درصد رسیدن به بلوغ گاوهای ماده ی لیموزین 18 ماه سن، نسبت به سال 1970 بالاتر بود، با این حال نسبت به نژادهای دیگر کمی پایین تر بود. میزان حاملگی در زمان جفت گیری در یکسالگی بسیار بهتر از 1970 بود و با میزان حاملگی نژاد آنگوس بسیار نزدیک بود.
این نتایج اوّلیه حاکی از آن بوده است که نژاد لیموزین در آمریکا از نظر ویژگیهای باروری پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته اگرچه از نظر درصد بازده لاشه ظرف 30 سال گذشته، کاهش داشته است.
مقایسه ی لیموزین با نژادهای بریتانیایی، کانتینتال و گرمسیری در استرالیا ارائه شده در کنفرانس بین المللی لیموزین در سپتامبر 2000
پس زمینه و زمینه ی صنعتی
این پروژه بخشی از یک استراتژی مرکز تکثیر مشارکتی برای شناسایی گاوهای نر و دورگه های گله ی گاو استرالیا که بیش از همه مناسب برآورده کردن ویژگیهای کیفی بازارهای داخلی و صادراتی کشور است، می باشد.
آزمایش از نه نژاد گاو نر (برهمن، سانتاگرترودیس، چاربری، بلمونت، رد، کارولیس، لیموزین، هرفورد، آنگوس و شورت هورن) جفت گیری شده با گاوهای ماده ی برهمن استفاده کرده است. بلمونت رد یک نژاد مرکب مشتق شده از افریکن هرد، شورت هورن می باشد.
گوساله ی هر گاو نر برای پرورش در مرتعی در شمال استرالیا یا استبل هایی در شمال و جنوب استرالیا فرستاده شدند. آنها به سه نقطه ی پایانی بازار تغذیه شدند: داخلی (وزن لاشه ی 180 تا 260 کیلوگرم)، صادرات به کره (وزن لاشه ی 220 تا 280 کیلوگرم) و صادرات به ژاپن (وزن لاشه ی 280 تا 400 کیلوگرم)- دوازده گاو نر از هر نژاد با هدف پانزده نسل در هر گاو نر مورد استفاده قرار گرفتند.
آزمایش CRC برای دستیابی به این اهداف ظرف سه سال جفت گیری طراحی شد. تقریباً نیمی از گاوهای نر، هر سال جایگزین شدند تا حلقه ی بین سالها تکمیل شود و گوساله های هر گاو نر از برخی گاوهای نر افزایش یابد.
گله ی هدف گرفته شده برای بازار داخلی به مدّت 70 روز به یک نسبت تجاری تغذیه شدند. برای بازار کره آنها به مدّت 100 روز و برای ژاپن به مدّت 150 روز تغذیه شدند.
آزمایش شامل مقایسه ای از لیموزین X برهمن با برهمن خالص و همچنین مقایسه ای از لیموزین X برهمن با کارولیس X برهمن بود.
نتایج
نژادها برای دامنه ی وسیعی از ویژگیها من جمله وزن، ویژگیهای لاشه و ویژگیهای کیفیت گوشت مقایسه شدند. جدول 1 تاثیر نژاد گاو نر بر وزن زمان تولد وزن زمان از شیر گرفتن و زمان یکسالگی را نشان می دهد.
گوساله های گرفته شده از نژادهای کارولیس نسبت به نژادهای دیگر از نظر وزن سنگین تر بودند. لیموزین X برهمن در سن یک سالگی نسبت به برهمن 25 کیلوگرم سنگین تر بود. در حالیکه کارولیس X برهمن نسبت به لیموزین X برهمن، لاشه ی کمی سنگین تر دارد امّا لیموزین X برهمن به خاطر درصد بازده ی بالاتر دارای بیشترین وزن برش خرده فروشی است.
گاو لیموزین X برهمن دارای کمترین سطح درصد چربی بین ماهیچه ای است و برای کاهش زمان پختن و PH نهایی در حد متوسط است. آنها به خاطر اوج نیرو و فشردگی حجم که هر دو نشانه ی نرمی بیشتر است در سطح پائینی قرار دارند.
لیموزین X برهمن نسبت به کارولیس X برهمن برای تمام اندازه گیری های عینی کیفیت گوشت به استثنای درصد LMF بهتر هستند. آنها برای تمام اندازه گیری های کیفیت گوشت عینی بجز درصد LMF از برهمن های نژاد خالص بهتر هستند.
کیفیت خوردن
برای آزمایش اندازه گیری های عینی کیفیت خوردن، نمونه هایی از هر حیوان توسط گروه های مصرف کننده ی آموزش ندیده تست شد. کیفیت نژاد روی نمرات کیفیت خوردن در شکل 1 نشان داده شده است. نمره ی MQ4، از نرمی ضرب در 04/0 به اضافه ی طعم، ضرب در 02/0 به اضافه ی آبدار بودن ضرب در 01/0 به اضافه ی پذیرش کلی، ضرب در 03/0 تشکیل شده است.
لاشه ی آنگوس ضرب در برهمن، دارای بالاترین کیفیت خوردن می باشد. لیموزین X برهمن دارای کیفیت مشابه با نژادهای دیگر می باشد، به استثنای برهمن که کیفیت خوردن بسیار کمتری دارد.
از این نتایج روشن است که کیفیت دارای کمترین تاثیر روی اندازه گیری عینی نرمی یا کیفیت خوردن طبق ارزیابی مصرف کنندگان استرالیایی دارد. کیفیت خوردن گاو برهمن با امتزاج با لیموزین به طور قابل ملاحظه ای ارتقاء یافت. این نتایج از بخش پردازش و تولید گوشت با کیفیت از گله های گاو استرالیایی، ویرایش شده توسط پی داندون، بی سانسترون و آرگادن در سال 2000، استخراج شده است. مقاله ی کامل از الکس مکدونالد، صندوق پستی 262، آرمیدال MSW، 2350 در دسترس می باشد.
تاثیرات رژیم غذایی، نژاد و نقطه ی پایان کشتار بر عملکرد رشد، ترکیب لاشه و ویژگیهای کیفیت گوشت در گوساله های پرواری لیموزین و کارولیس
خلاصه
شش گوساله ی پرواری کارولیس و لیموزین، برای ارزیابی رژیم غذایی 75% غلّات (جو کامل یا ذرت)، و دو نقطه ی پایانی کشتار (وزن زنده ی 568 کیلوگرم) در آزمایش طراحی شده برای محدود کردن وزن لاشه به کمتر از 301 کیلوگرم و در عین حال تولید کیفیت بهینه ی گوشت مورد استفاده قرار گرفت. از هر نژاد هشت گوساله از هر شش نرینه انتخاب شد. آزمایش بعد از 281 روز تغذیه صرف نظر از دستیابی هر گوساله ی پرواری به نقطه ی پایانی کشتار مشخص شده، خاتمه یافت. وجود محدود انرژی رژیمی در رژیم های غذایی جو کامل، منجر به کاهش میانگین وزن گیری روزانه و افزایش مصرف ماده ی خشک، تغذیه/ وزن گیری بر روزهای تغذیه برای گاو تغذیه شده با جو در برابر ذرت، شد. کارولیس نسبت به لیموزین وزن بهتر می گرفت امّا مصرف مادّه ی خشک بر یک مبنای GBW مشابه بود. تغذیه تا وزن زنده ی 568 کیلوگرم، با ADg بالا و کاهش تغذیه/ وزن گیری در مقایسه با تغذیه با VMM همراه بود. تغذیه با ذرت وزن لاشه، مقدار چربی و بخش ماهیچه ای را افزایش داد. میزان گوشت بدون چربی در لیموزین نسبت به کارولیس بیشتر بود. ارزیابی طعم نرمی، بو و آبدار بودن در ماهیچه ی لانگسیوم تحت تاثیر رژیم غذایی، نژاد یا نقطه ی پایانی کشتار قرار نداشت. دوازده دنده ی اوّلیه از هر طبقه بندی حجم در کشاورزی کانادا خریداری و به طور یکسان با دنده های گله ی در حال آزمایش فرآوری شد.
نمرات مربوط به برش و نرمی در دنده های خریداری شده و گله های آزمایشی علی رغم چربی به ترتیب 1/27، 6/35 و 7/49 کیلوگرم برای دنده های گله ی مورد آزمایش و دنده های کوچک و جزیی مشابه بود. دنده های کوچک دارای نمرات طعم بالاتر برای بو و آبدار بودن نسبت به دنده های گله ی گاو بودند. در حالیکه 26% لاشه ی گله ی مورد آزمایش به خاطر کار پایانی ناکافی دارای درجه بندی B کانادا شد، نمرات نرمی و برش مشابه به خاطر سن گاوهای مورد آزمایش در زمان کشتار بود که به طور میانگین 481 به اضافه ی 45 روز بود، علاوه بر این موضوع که تمام گوشت ها هفت روز قبل از انجماد تهیه شده بودند.
14