تارا فایل

بررسی مفصل شیر گاو


از مصرف شیر گاو خوداری می کنند. در صورتی که این کودکان میزان کلسیم بدن خود را با مصرف غذاهای پر کلسیم و با مکمل های مواد معدنی جبران نکنند سلامت استخوانهای خود را به خطر می اندازند.
ضرورت تحقیق :
* اطلاعات مربوط به توده استخوان کودکانی که در جوامع غرب زندگی می کنند و از نوشیدن شیر گاو خوداری میکنند اندک است وتنها سه تحقیق در این زمینه انجام شده است.
* این تحقیقات اندک تنها نواحی محدودی از استخوان بندی را بررسی کردند. و بیشتر بر کودکانی متمرکز بودند که بواسطه مصرف شیر گاو دچار علائم شدید شده بودند.
* هیچ تحقیقی تا کنون وضعیت کلسیم مصرفی یا سلامت استخوان کودکان نیوزیلندی کع از مصرف شیر گاو پرهیز می کردند را بررسی نکرده است.
آزمودنی ها : از طریق آگهی در روزنامه محلی ، مدارس ، مغازه ها، کتابخانه ها، و….. 50 کودک ( 30 دختر 20 پسر ) که از مصرف شیر گاو خوداری می کردند انتخاب شدند.
روش شفاعی تحقیق
از طریق پرسشنامه اطلاعاتی مانند: علئم مربوط به مصرف شیر، مدت زمان پرهیز از نوشیدن شیر، استفاده از مکملهای مواد معدنی، مصرف غذاهای پر کلسیم، سلبقه پزشکی، استفاده از داروها بدست آمد وهمچنین میزان مصرف کلسیم روزانه از طریق پرسشنامه تواتر مصرف غذا در روز اندازه گیری شد.
* وزن و قد وBMI ، ترکیب بدن و… انداز گیری شد.
* گروه کنترل : شامل 100 دختر سفید پوست و 100 پسر سفید پوست در شهری مشابه با گروه آزمایشی و بدون سابقه شکستگی یا بیماری استخوان بود. تمام اندازه گیری های گروه آزمایشی در مورد کنترل نیز انجام شد.

روش های آماری
* تحلیل های آماری توسط موسسه SAS انجام شد.
از آزمون Z برای تعیین اینکه آیا نمرات Z گروه آزمایش با گروه مرجع متفاوت است یا خیر. استفاده شده از ضریب همبستگی پمیرسون برای بررسی ارتباط میزان مصرف کلسیم باBMD و…
نتایج
* ویژکی های کودکان پرهیز کننده از مصرف شیر ( جدول 1 )
* بر اساس BMI کودکان ، 150 کودک دارای اضافه وزن ، 9 کودک چاق بودند.
* اغلب کودکان ( 94% ) از شیر مادراستفاده کرده بودند
* کودکان در سن y 5/1 + 2/1 از مصرف شیر خوداری کرده بودند
* اغلب کودکان (60 درصد ) به دلیل دوست نداشت مزه شیر گاو یا اینکه خانواده آنها ترجیح می دادند که بجای شیر ازSoymilk یا goatm استفاده کنند، از نوشیدن شیر گاو خوداری می کردند ( جدول 2 )
* اژر چه اغلب والدین مصرف شیر گاو را برای کودکان در حال رشد خود ضروری می دانسته اما بسیاری از آنها در مورد تاثیرات منفی عدم مصرف آن مشورت نکرده بودند.
* اگر چه برخی کودکان مقداری لینیات در روز مانند پنیر، ماست وبستنی مصرف می کردند اما هنوز دارای کلسیم مصرفی پایینی بودند. ( جدول 1)
* این کودکان به طور معنی داری کوتاه تر ودارای BMI بالاتری نسبت به گروه کنترل بودند ( جدول 3 )
* این کودکان در مقایسه با گروه کنترل دارای استخوان های کوتاه تر، سطح استخوانی بسیار کمتر، محتوی مواد معدنی بسیارکمتر ونمرات Z کمتری برای BMI در تمام نواحی بودند ( شکل 1 )
* نمرات Z محتوی مواد معدنی استخوان های کل بدن و BMD کل بدن با کلسیم مصرفی ارتباط مثبت داشت ( شکل 2 )
* کلسیم مصرفی روزانه با نمرات Z برای BMD در برجستگی بزرگ استخوان ران و نمرات Z، BMAD در 33% رادیوس ارتباط داشت.
بحث و نتیجه گیری
* نتایج حاضر، این عقیده که کودکان با سابقه طولانی عدم مصرف شیر گاو و دارای میزان کلسیم مصرفی و سلامت استخوان کمتری نسبت به گروه کنترل هستند را حمایت کی کند.
* نتایج حاضر، یافته های گذشته مبنی بر اینکه کودکانی که شیر نمی نوشند دارای قد کوتاه تری هستند را تایید اما یافته جدید این است که حدود 18% این کودکان چاق بودند.
* کودکانی که از مصرف شیر گاو برای مدت طولانی پرهیز کرده بودند دارای چگالی مواد معدنی کمتری در استخوانهای خود نسبت به گروه کنترل بودند. شیوع بیشتر شکستگی استخوان در این گروه این یافته را تایید می کند.
* مطالعات گذشته علائم ناشی از هضم شیر را دلیل عدم مصرف آن عنوان کرده بودند در حلی که در این تحقیق دلایل دیگری مانند دوست نداشتن مزه آن یا عدم تشویق خانواده برای مصرف آن نیز عنوان شد.
* رژیم مصرفی کودکان پرهیز کننده از مصرف شیر در تحقیق حاضر نیازهای بالای نمو بلوغ را به کلسیم برآورده نم سازد.
* مکمل های درون شیر موجب افزایش غلظت فاکتور نمو شبیه انسولین I خون می شود که این فاکتور تنظیم کننده مواد معدنی استخوان خصوصا ضریع استخوان است لذا این کودکان دارای سطح پایین تر این فاکتور در خون هستند.
* نسبت بالای کودکان دارای اضافه وزن و چاق در این تحقیق یک یافته غیر منتظره بود که احتمالا به دلیل:
1. مصرف طولانی مدت آنها از شیر مادر بوده است.
2. مصرف مایعات جایگزین پر انرژی بیشتر
3. کمتر بودن فعالیت بدنی، عدم تمرینات متناوب با تحمل وزن علاوه بر افزایش وزن تاثیر معکوس بر نمو استخوان دارد
4. رژیم غذایی با کلسیم پایین می تواند محرکی برای ساخت لیپید وجلوگیری از تجزیه چربی شود.
* پیشنهاد می شود تحقیقات آینده در رابطه با سلامت استخوان با جمعیت های بیشتری از کودکانی که از مصرف شیر خوداری می کنند انجام شود تا یافته های تحقیق حاضر تایید گردد و تعیین کنند که آیا مشکلات این رژیم غذایی با نمو کودکان حل می شودیا خیر.
مبنای نظری
* تغذیه یکی از عوامل محیطی است که روی رشد و نمو کودک تاثیر می گذارد لیکن سوء تغذیه یا پرخوری می تواند اثر معکوس بر نمو او بگذارد. این وضعیت ها نتیجه عدم تناسب کمی و کیفی مواد غذایی است ( هیوود 2001)
* سوء تغذیه بلند مدت و مزمن تنها روی قامت به اندازه ای شدید است که کودکانی که مدت طولانی به سوءتغذیه مبتلا بوده اند غالباً نم توانند از نظر قد به حد بالقوه خود برسند. بلوغ آنها نیز ممکن است به تاخیر بیافتد (هیوود2000)
* کودکانی که از سوء تغذیه مزمن رنج می برند مخصوصاً در طی طفولیت و کودکی اولیه هرگز به هنجارهای نمو سطوح سن خود نمی رسند واز عقب افتادگی نمو رنج خواهد برد.( گالاهو 2002)
* داشتن یک رژیم غذایی مناسب برای برآورد نیازهای مواد معدنی مخصوصاً کلسیم ضروری بدن در دستیابی به حداکثر توده استخوانی مفیداست .از جایگزین کردن نوشیدنی های ملایم بجای شیر به دلیل بالا بودن اسید تید آنها که منجر به دفع کلسیم می شود باید خوداری شود. (ایزاکس 2001)
* شواهد نشان می دهد استفاده نوزاد اشیر گاو ( بجای شیر مادر) خطر نارسایی های تغذیه را افزایش می دهد اما در سنین کودکی و نوجوانی استفاده ازآن برای تامین کلسیم بدن مفید به نظر می رسد ( مالنیا 2004 )
مبنای نظری
* نمو طبیعی به عومل وراثتی بستگی دارد که از میان عومل محیطی ، تغذیه مهمترین عامل است. علاوه بر جنبه های فیزیولوژیکی تغذیه دیگر جنبه های آن به شرایط اجتماعی ، فرهنگی مربوط می شود که شامل زمینه اجتماعی اقتصادی ، تولید غذا ، فراهم سازی، نگرش ها و اعتقادات در مورد غذا و عادات فعالیت بدنی می باشد.
* تاثیرات فرهنگی بر تغذیه مهم اند خصوصاً برای جوانانی که نا اندازه زیادی غذا مصرفی شان توسط خانواده تنظیم می شود. وابستگی کودک به والدین مخصوصاً مادر و تا اندازه ای به موسسات اجتماعی نشان می دهد که محیط تغذیه ای او تحت کنترلش نیست.
* در نوجوانی نقش همسالان بعد دیگری را به تاثیرات فرهنگی موثر بر تغذیه اضافه می کند. (مالنیا 2004)
* سوء تغذیه و پرخوری – هر دو- نتیجه عدم متناسب کمی و کیفی مواد غذایی است ( هیوود 2000)
* به طور کلی والدین باید وعده های غذایی مناسبی را برای کودکان تدارک ببینند و نسبتهای مناسب از هرم غذایی را برای آنها تهیه کنند. ( ایزاکس 2001)
* متسفانه ستایش زیاد کانالهای تلویزیون های خصوصی از غذاهای سریع ( Fast Foods) و مواد خوراکی که ارزش غذایی کمی دارند بر رفتار غذا خوردن کودکان تاثیر گذاشته است.
مصرف شام در کنار خانواده و کیفیت رژیم غذایی کودکان با سن بالاتر و نوجوان
Matthew W Gillman etal.
Arch fam Med. 2000
مقدمه
* وعده غذایی شامنسبت انرژی و مواد غذایی اصلی بیشتری از دیگر وعده ها و غذاهای مختصر را در میان کودکان مدرسه ای و نوجوان به خود اختصاص می دهد ( لین بی اچ. و همکارن 1996 )
* تحقیقات ملی که در سال 1990 انجام شده نشان داد جمعیت کثیری از والدین به مصرف شام با کودکان خود اهمیت می دهند ( یانکلوویچ و همکاران 1993)
* علی رغم اهمیت مصرف شام با والدین نسبت این کودکان بالا نیست.
* مصرف شام در کنار خانواده در کودکان با سن بالاتر معمول تر از کودکان با سن پایین تر است.
* اگر چه مصرف شام در کنار خانواده با عملکرد تعلیم و تربیت و عملکرد روانی اجتماعی کودکان ثابت شده است اما اطلاعات غیر مستقیم اندکی در مورد ارتباط بین مصرف شام در کنار خانواده و کیفیت رژیم غذایی کودکان در دسترس است و نیز اطلاعات اندکی در مورد کودکان مسن تر و نوجوانان موجود است
آزمون ها
* شامل پسران و دخترانی است که در تحقیق دوم سلامتی پرستاری – با 116000 پرستار زن انجام می شود و 40000زن که حداقل 1 بچه 9 تا 14 ساله در سال 1996 داشتند شناسایی شده و نامه دعوت به همکاری و پرسش نامه برای 25000 کودک که مادران آنها رضایت نامه را تکمیل کرده بودند فرستاده شد. 9019 دختر و 7843 پسر پرسشنامه را تکمیل و ارسال نمودند
* در نهایت 16202 نفر ( 8677 دختر و 7525 پسر ) انتخاب شده که حدود 93 درصد آنها سفید پوست بودند.
روش شناسای تحقیق
* تمام اندازه گیری ها ( غیر از درآمد خانواده ) از طریق پرسشنامه ارسال شده انجام شد که شامل سوالاتی مانند سن و جنس ، نژاد، قد و وزون، میزان فعلیت بدنی ، مدت تلویزیون نگاه کردن ، عزت نفس و …. بود.
* برای سنجش غذا و مواد غذایی مصرفی از پرسشنامه شبه کمی تواترمصرف غذا که برای کودکان سن بالا و نوجوان اعتبار یابی شده بود استفاده گردید.
* برای بررسی تواتر مصرف شاک آماده و شامی که خود فرد آنها را آماده می کند این سوال مطرح شد هر چند وقت شما با اعضاء خانواده خود شام صرف می کنید. پاسخ شامل: هرگز، بعضی روزها، اغلب روزها ، هر روز.
روش های آماری
نتایج:
* آزمودنی های مسن تر کمتر با خانواده شام می خوردند تا آزمودنی های جوانتر. ( جدول 1)
* آزمودنی هایی که هر روز با خانواده شام می خوردند میوه وسبزیجات بیشتر، غذاهای سرخ شده و موادی کمتری نسبت به دو گروه دیگر مصرف می کردند (جدول 2 )
* گروه FD اندکی انرژی مصرفی بیشتر دریافت می کردند و همچنین در مصرف چندین ماده غذایی ( مانند کلسیم، ویتامین B6 و B12 و C وE و آهن ) مقدار بیشتری را گزارش کردند. این گروه درصد چربی اشباع شده کمتر و نیز بار ….. کمتری را مصرف می کردند
* نتایج رگرسیون خطی، ارتباط تواتر صرف شام با خانواده را با مصرف غذا و مواد غذایی تصدیق می کند ( جدول 4)
* نتایج رگرسیون لجستیک
بحث و نتیجه گیری
* نتایج نشان داد فزایش تواتر FD با مصرف بیشتر میوه و سبزیجات و چندین ماده غذایی منجلمله فیبر،کلسیم ، آهن ، ویتامین های B6 ، B12 ، C ، E و نیز مصرف کمتر چربی های اشباع شده ، سودا و غذاهای سرخ شده ارتباط دارد.
* یک احتمال بهتر شدن کیفیت غذا با مصرف شام در کنار خانواده اینست که اینگونه غذاها دارای سلامت بیشتری برای کودکان و نوجوان اند. چرا که اطلاعات ما نشان می دهد غذاهای حاضری ( READY- MADE ) و FD دارای ارتباط معکوس هستند ( 27% = Pearsonr )
* FD سبب ایجاد مباحث خانوادگی در زمینه مصرف غذای سالم می شود و والدین اطلاعات غذایی مفیدی را برای افراد خانواده فراهم می کنند. گیلسپی و آچیتربرگ نشان دادند که 1989 موضوعات غذایی اغلبا یکی از عنواین بحث در هنگام شام خوردن است.
* تعمیم یافته های تحقیق محدود است چون مطالعه حاضر روی فرزندان پرستاران و سفید پوستان انجام گرفته عادت غذایی شغل ها و نژادها دیگر ممکن است متفاوت باشد.
* احتمال می رود چون در ایالات متحده زنان معمولاً وعده های غذایی را تهیه می کنند و از طرفی روز به روز تعداد زنان شاغل زیاد می شود برای خانواده ها خوردن غذا به اتفاق یکدیگر مشکل شده باشد. اگر چه یافته های ماو گلیسپی وآچتربرگ ارتباطی بین این دو را نشان نمی دهد.
* آیا چاقی با لیدگی جنسی اولیه ارتباط دارد یک مقایسه ارتباط بین پسران در مقابل دختران آمریکایی
مبنای نظری
* در کشورهای صنعتی رواج چاقی حتی در بین کودکان بسیار زیاد است و تعداد زیادی از افراد در سن بزرگسالی چاق می شوند. کودکان فربه به احتمال زیاد بزرگسالی چاق خواهند شد که در معرض خطر بیماری قلبی ، سکته، مرض قند، و فشار خون قرار می گیرند. ( هیوود 2001)
* اضافه وزن و چاقی در نتیجه عدم تعادل بین انرژی مصرفی و انرژی هزینه شده است که درآن انرژی مصرفی بیشتر است.
* یکی از عوامل مرتبط با اضافه وزن و چاقی جنسیت است. دختران و زنان دارای چربی بدن بیشتری نسبت به پسران و مردان هستند تفاوت جنسی در میزان شیوع اضافه وزن و چاقی در میان جمعیت ها و نژاد ها متفاوت است. ( مالنیا 2004 )
* عوامل وراثتی و محیطی – هر دو- در بروز چاقی دخیلند. ( گالاهو 2002 )
* در طی دوره پیش نوجوانی سلولهای چربی در دختران افزایش می یابد اما در پسران این افزایش قابل توجه نیست. ( گالاهو 2002 )
* به دلیل خطراتی که چاقی برای سلامتی عمومی دارد دانشمندان اخیراً تلاش کرده اند تا از اندازه های چربی کودکان – با استفاده از BMI احتمال ابتلا به چاقی را در بزرگسالی تخمین بزنند. این تخمین با در نظر گرفتن تفاوت های جنسی انجام می شود.( ایزاکس 2001)
* ظهور زودتر بلوغ ( رشد اولیه سینه ها و موهای زهار) و اولین قاعدگی در دختران با سطوح بالاتر چربی و خطر بیشتر ابتلا به اضافه وزن وچاقی آنها ارتباط دارد. در مقابل چربی نسبی پسران در طی بلوغ به خاطر رشد سریع بافت بدون چربی کاهش می یابد.
آیا چاقی با بالیدگی جنسی اولیه ارتباط دارد؟ مقایسه این ارتباط بین پسران در مقابل دختران آمریکایی Youfa Wang – Pediatrics,2002
چکیده:
هدف : بررسی تاثیر بالیدگی جنسی اولیه ( SM=sexual maturation ) بر چاقی پسران و مقایسه با دختران و آزمون این فرضیه که آیا رابطه ها با جنسیت تغییر می کنند چرا که تفاوتهایی در نمو و الگوهای SM پسران و دختران وجود دارد.
طرح تحقیق : تحقیق مقطعی
آزمودنی ها: 1707 دختر و 1520 پسر( 8-14 ساله ) شرکت کننده در سومین تحقیق سلامت ملی و بررسی تغذیه ( 1994-1988 ) که اطلاعات پیکرسنجی و SM آنها در دست بود.
روش شناسی : بر اساس سن و وضعیت SM آزمودنی ها با توجه به روش تامز به دسته های 1- بالیدگی پیشرفته 2- دیگران ( بالیدگی متوسط و تاخیری ) تقسیم شدند.
افراد دارای اضافه وزن = BMI > 85
افراد چاق = BMI>95
روش آماری : تحلیل دگرسیون لجستیک برای بررسی چگونگی تاثیر بالیدگی اولیه بر ریسک اضافه وزنی و چاقی
* از الگوهای دگرسیون خطی چندگانه برای بررسی ارتباط بین چاقی و SM
* کوواریانس شامل : سن، نژاد، مقیم بودن، درآمدخانواده ، انرژی دریافتی و فعالیت بدنی
نتایج : SM اولیه به طور مثبت با اضافه وزنی و چاقی دختران ارتباط داشت، اما این ارتباط در مورد پسران معکوس بود
* با کنترل SM بسیاری از تفاوتهای معنی دار در اضافه وزن وچاقی در میان گروهای نژادی ناپدید شد.
* چاقی با مراحل SM و بالیدگی اولیه پسران و دختران ارتباط داشت ام در جهت معکوس
یعنی پسران با بالیدگی پیشرفته لاغرتراما دختران همتا چاق تر بودند.
نتیجه گیری : چاقی باSM دختران و پسران ارتباط دارد اما نوع ارتباط متفاوت است. ( در دختران مثبت اما در پسران منفی ).
مقدمه:
* افزایش چاقی در کودکان و نوجوانان همواره یکی از مشکلات اساسی سلامتی عمومی در ایلات متحده ودنیا بوده است
* مطالعات نشان می دهد چاقی باSM دختران نوجوان و بزرگسالان مونث جوان ارتباط دارد. ( ادمیر و همکاران 2001، بنون وهمکاران 1994).
* مطالعات اندکی روی پسران و بزرگسالان مذکر در زمینه ارتباط بین SM و چاقی انجام شده است که احتمالا به دلیل مشکلات اندازه گیری SM در پسران و مطالعات همه گیر بوده است.
* بررسی سیستماتیک این ارتباط در پسران و مقایسه آن با دختران حقایق ارزشمندی در جهت افزایش درک ما از روابط متناقص بین sm و چاقی ارائه می دهد. برای مثال
1. در اصلاح و توسعه مرجع های پیکر سنجی مناسب برای چاقی کودکان ونوجوانان به ما کمک می کند
2. در جهت دهی تلاش ها و منابع برای جلوگیری و کنترل چاقی کودکان و نوجوانان مفید است .

تفاوت با تحقیقات گذشته:
* مطالعات گذشته سنجش صحیحی ازSM وروش های طبقه بندی زمانبندیSM نداشتند ( مثلا سن در قاعدگی را شاخس SM گرفته اند که پسران و دختران سنین پایین را شامل نمی شد)
* متغییرهایی مانند رژیم غذایی وفعالیت بدنی را کنترل نکرده بودند.
آزمودنی ها :
* شامل 1501 پسر و 1520 دختر آمریکایی 8 تا14 سال – این گروه به دو طبقه کودکان ( 8 – 11 ساله ) و نوجوانان (12 – 14 ساله ) تقسیم شدند.
روش شناسی
از پروتوکل های استاندارد برای انجام مصاحبه ها و عانیات استفاده گردید. اطلاعات پیکرسنجی، ویژگی های اجتماعی – فردی ، رژیم غذایی ، فعالیت بدنی هر آزمودنی بدست آمد. وضعیت بالیدگی کودکان 8 تا 18 ساله توسط پزشک به صورت معانیات بدنی تعیین گردید.
* پیکر سنجی : وزن و قد ضخامت چین پوستها ( سه سر، تحت کتفی، فوق لگن وران ) ونیز BMI
* تعریف اضافه وزن و چاق :
اضافه وزن : BMI > 85 چاق = BMI > 95
وضعیت بالیدگی جنسی:
با استفاده از روش تافر( مراحل رشد موهای زهاربرای دو جنس ، مرحله رشد سینه برای دختران ، مراحل رشد اندام های جنسی برای پسران نوسط معاینات جسمانی ) برای سنین بالای 8 سال و نیز سن قاعدگی توسط مصاحبه بدست آمد.

ظهور اولیه بالیدگی جنسی
در صورتی که آزمودنی ها زودتر از سن میانه در جمعیت خود به مرحله ای از SMمی رسیدند بعنوان بالیدگی زود رس و در غیر این صورت در دو گروه دیگر ( بالیدگی متوسط و دیررس ) قرار می گرفتند..
کووارنیتهای اصلی : سن و نژاد ( غیر هیسپانیک سفید پوست وسیاه پوست، مکزیکی و دیگران
وضعیت اقتصادی اجتماعی ( با توجه به درآمد خانواده ) ، انرژی دریافتی ، فعالیت بدنی ،ساکن شهر یا روستا.
روش های آماری
از آزمون T اسیتودنت برای بررسی تفاوت بین گروهای بالیدگی زودرس و غیر زود رس.
نتایج
ویژگی های جمعیت مورد مطالعه و افراد با بالیدگی زودرس و غیر زودرس در جدول 1 آمده است.
ارتباط بین چاقی و SMاولیه
به طور کلی شیوع اضافه وزن و چاقی در پسران زود بالیده کمتر از دو گروه دیگر بود اما در دختران بر عکس ( در دختران زود بالیده بیشتر). شکل 1و2
تفاوت در شیوع چاقی و دیگر نژادها چشم گیرتر از اضافه وزنی 3 نژاد بود.
* بالیدگی اولیه با کاهش خطر اضافه وزنی و چاقی پسران و افزایش خطر اضافه وزنی و چاقی دختران ارتیاط داشت ( جدول 2 9
ارتباط بین چربی و SM
* چربی با مراحل تافر در پسران و دختران ارتباط داشت . اگر چه BMI با مراحل رشد اندام جنسی پسران ارتباط نداشت.
* پسران پیشرفته در مراحل SM اندازه های کمتری در ضخامت چین پوست ها داشته اما در دختران بالعکس
* SM زود رس با افزایش قد پسران ارتباط داشت اما با وزن اینگونه نبود اما در مورد دختران SM زود رس با افزایش قد و وزن دختران ارتباط داشت لذا SM می تواند تاثیرات بیولوژیکی متفاوتی بر نمو وزن و قد پسران و دختران داشته باشد.
* تفاوت ها در SM و SES احتمالا اصلی ترین شاخص های تفاوت های نژادی در چربی کودکان و نوجوانان آمریکایی است اگر چه احتمال می رود ساخت ژنیتکی عاملی خطر زا برای چاقی و ظهور زودرس SM باشد.
بحث
* نتایج تحقیقات بسیاری وجود ارتباط بین SM و چربی بدن زنان را حمایت زنان را حمایت می کند اما اطلاعات کمی در مورد پسران وجود دارد. تحقیق حاضر برای پر کردن این خلع انجام شد.
* ما دریافتیم که در پسران ،مانند دختران،SM ارتباط نزدیکی با چاقی داشت اما پسران با بالیدگی پیشرفته نسبتا به متوسط و تاخیری کمتر چاق بودند و درحالی که در دختران برعکس بود.
* در دختران : با توجه به فرضیه " وزن (چربی ) بحرانی " فریچ و 1970 مقدار معینی از درصد چربی بدن برای ظهور قاعدگی مورد نیاز است لذا هر چه دختر سنگین تر باشد بالیدگی زودتر دیده می شود.
نظر مخالف : این SM است که بر ترکیب بدن اثر می گذارد. لذا عوامل متعددی مانند زمینه وراثتی و ضعیت تغذیه و فعالیت بدنی ، آب و هوا ، وضعیت اقتصادی اجتماعی برظهورSM موثرند.
* ظهور بالیدگی جنسی تاثیرات متفاوتی بر نمو وزن وقد دو جنس می گذارد. برای پسران زود بالیده استفاده از انرژی و مواد غذایی برای نمو وقد بیشتر صورت می گیرد.انرژی اضافه کمتری برای رشد بافت چربی باقی می ماند . لذا آنها بلند تر از دیر بالیده ها هستند. در دختران زمانی که قد کنترل شود ارتباط بین SM زودرس و چربی غیر معنی دار می شود.
* گذشته از مکانیزم های بیولوژیکی ممکن ، مفید به نظر می رسد در مطالعات آینده بررسی شود که چگونه عوامل رفتاری اجتماعی ، محیطی می توانند در تفاوتهای جنس نقش داشته باشند.
* احتمال می رود عوامل محیطی در ارتباط بین SM و چاقی نقش داشته باشند.
* نژاد و قومیت عامل خطر زای مهمی برای اضافه وزن وچاقی هنگامی که SM زودرس و دیگر کوواریانت ها مانند رژیم و فعالیت بدنی کنترل شدند نبودند
* به طور خلاصه ، یافته های ما و دیگران نشان داد تفاوتهای نژادی در چاقی با تفاوتهای نژادی درSM ارتباط داشت.
* محدودیت های تحقیقی :
1. استفاده از روش مقطعی ( رابطه علت معلولی اثبات نمی شود )
2. نیاز به سنجش دقیق تر زمانبندی SM احساس می شد.
3. استفاده از BMI سنجش غیر مستقیم چربی را ممکن می سازد و نمی توان بافت چربی را از غیر چربی تفکیک کرد.


تعداد صفحات : 15 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود