تارا فایل

بررسی نقش والدین و مسئولین مدارس در جهت کاهش مشکلات تربیتی و اخلاقی دانش آموزان مدارس ابتدایی




فصل اول

مقدمه :
پژوهش وکنجکاوی از تمایلات طبیعی بشر است ومیل به شناخت وارضاء آن حس موجب دست یافتن به مجهولات زیادی شده است. لذا پیشرفتهای چشمگیری درکلیه زمینه های علمی فعلی حاصل این حس سیری ناپذیر کسانی است که زندگی خود را وقف جامعه بشری کرده ومی کند. توسعه وپیشرفت کشورهای غربی حاصل میزان اهمیتی است که این کشورها به تحقیق وپژوهش قائل هستند. در این دیار روح علمی همان شناختن ودر یافتن عمیق روشها وشیوه هایی بوده است که بشر برای پیش بردن علم بکار بسته است. این امر نه تنها از نادانی وسرگردانیهای آنها کاسته بلکه موجب شده است که در برآورد حوادث دقیق تر و مسئدل تر ودر انجام امور مجهز تر ودر یافتن مواد جدید با کیفیت بهتر موفق تر باشند. واما نقص عمده در کشورهای نو خاسته ، بی خبری از شیوه های شناختن ودانستن است. توجه سطحی به مسائل وبرداشت عامیانه از آنها بدون آشنایی به مبانی علمی راههای صحیح ، در این کشورها موجب ضلالت وگمراهی شده است. واین کشورها را در دور وتسلسل نادانی گرفتار نموده است.
تحقیق حاضر بدین علت صورت گرفته است تا یکی از مشکلات عمده مدارس را که همچنان حل ناشده باقی مانده است بررسی نموده ودر صورت امکان روزنه ای را در راه گشایش آن پیدا نماید. عنوان این پژوهش عبارتست از : " بررسی نظر مدیران مدارس شهر کرج "ناحیه 3" در مورد میزان همکاری والدین با مدارس در حل مشکلات تربیتی یا اخلاقی دانش آموزان " . وهمانطور که از عنوان این تحقیق استنباط می شود درصدد آنیم که علاوه بر انجام یک تکلیف دانشگاهی حداقل در دوران خدمت خود در نهاد مقدس آموزش وپرورش از نتایج آن در چگونگی راه حل مشکلات دانش آموزان سود جسته ودرنتیجه آنچنانکه شایسته فرزندان این مرزوبوم باشد اداء وظیفه نمائیم زیرا جامعه کنونی ما بدلیل خصومتهای غربی ونادانیهای عده زیادی از مسلمانان در خارج وداخل کشور ونیز مشکلات اقتصادی دچار مسائل ومشکلات زیادی از جنبه های تربیتی واخلاقی شده است. که اگر بزدوی در این مورد راه چاره ای را نجوئیم متحمل بهای گزافی خواهیم شد.
وهمانطور که می دانیم مدرسه به عنوان سازمانی که مسئولیت تربیت فرزندان جامعه را بر عهده دارد باید با روشنگری وروشن بینی علل وراههای حل مشکلات را شناسایی وبا انها به نحو تخصصی برخورد نماید. پس قبل از هر چیز عنایت کارگزاران ومسئولین آموزش وپرورش ونیز دولت جمهوری اسلامی ایران را در جهت تامین هزینه های این تحقیقات طلب می کند. زیرا مبارزه دشمن همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند مبارزه فرهنگی است. اگر ما در جنگ تحمیلی در مصرف سرمایه های کشور جهت حفظ کیان اسلام خود هیچ دریغی نداشتیم چرا امروز در شبیخون فرهنگی که از جنگ رو در رو بسیار خطرناکتر است از خرج کمترین سرمایه ها مضیقه کنیم؟ چرا ادارات آموزش وپرورش ما هیچگونه تحقیقی را در راه شناسایی مشکلات دانش آموزان انجام نداده است؟ چرا مسئولین تعلیم وتربیت هنوز نتوانسته اند همکاری جدی والدین را دررفع مشکلات تربیتی واخلاقی دانش آموزان ومدرسه جلب نمایند.
به نظر حقیر بزرگترین مانع در این راه این است که جامعه ما به نتایج آنی وکوتاه مدت سرمایه گذاریها توجه دارد وهنوز پی به ارزش واهمیت سرمایه گذاری در آموزش وپرورش که ریشه ای و اساسی است نبوده است . چنانکه کمینیوس یکی از بزرگان تعلیم و تربیت مورد سرمایه گذاری در آموزش و پرورش می گوید : اگر قرار باشد یک سکه طلا برای شهر سازی ، تاسیسات نظامی، تهیه اسلحه ، مهمات وغیره خرج شود چرا نباید صد سکه برای آموزش وپرورش اطفال هزینه گردد.
دراین پژوهش تاثیر همکاری والدین ونیز تاثیر کلاسهای آموزش خانواده در میزان همکاری آنان با مدارس موردنظر است و بررسی بیشتر در موردلزوم تشکیل کلاسهای آموزش خانواده وآشنا نمودن والدین به شیوه های تربیت فرزندان ودر نتیجه ایجاد هماهنگی بیشتر بین دو نهاد خانواده ومدرسه می باشد.
در تحقیقاتیکه به عناوین مختلف در رابطه با ایجاد اعتماد به نفس در کودکانی که والدین آنان بیشتر با موسسات آموزش وپرورش در تماس بوده اند. ومیزان موفقیت آنان حتی در کودکانی که از نظر هوشی ضعیف بوده اند وتحقیقات بزرگانی چون فروبل واینکه کودک در یک محیط غنی وسرشار می تواند علایق خود را از طریق تجربه آموزی وفعالیت شخصی رشد دهد. مشوقی بود که ما را به این تحقیق وا داشت.

بیان مسئله، هدف وفرضیه
از آنجایی که مدرسه سازمانی است که مسئولیت اصلی تعلیم وتربیت فرزندان هر جامعه ای را بر عهده دارد وزندگی در جامعه کنونی بدون تعلیم وتربیت عمومی غیر ممکن می باشد وبخصوص اینکه پدران ومادران بدلیل مشغله فراوان ویا بدلیل اعتمادی که نسبت به مدارس احساس می کنند بیشترین مسئولیت را بر دوش مدرسه می اندازند. لذا مشکلات مدارس در این امر مهم صد چندان می شود تا آنجایی که حتی خانواده ها در بسیاری از موارد از فرزندان خود به مدارس شکایت می برند و از نحوه رفتار فرزندان خود گلایه می کنند.
ولی آیا انجام این مسئولیت خطیر از مدارس وکارکنان آنها به تنهایی بر می آید ویا اینکه باید چاره ای جست ؟
مشکلات درسی وآموزشی وتربیتی واخلاقی متاسفانه با تمام جدیتی که دست اندر کاران تعلیم وتربیت پیش گرفته اند روز بروز بیشتر می شود. تبلیغات ضد فرهنگی که به عناوین و شکلهای مختلف خود را جلوه گر می سازند از طرفی "تمایل بشر به اطاعت از نفس اماره وجنبه منفی گرایی وی" ما را هشدار می دهد اگر چنانچه بی تفاوت باشیم بهای سنگینی را متحمل خواهیم شد که چه بسا از عهده آن بر نیائیم.
امروز در جهان غرب که خود را در منجلاب فساد غرق کرده اند فریاد ها بلند است وفساد اخلاقی زندگی آنان را متلاشی نموده است ووقاهت به جایی رسیده است که مجلس انگلستان ازدواج هم جنس را برای مردان آزاد اعلام کرده است. رسمی که حتی در پست ترین حیوانات هم دیده نمی شود روگردانی از روشهای اصیل انسانی و حاکمیت بی بند وبار وافسار گسیختگی در کشورهای مترقی سبب شده است که روز بروز برتیرگی دلها افزوده شود وآن نور معنوی که سبب روشنایی دلها و آرامش قلبهاست به کلی از میان برود واصول وموازینی که لازمه حیات سالم انسانی است زنگار فراموشی بگیرد.
تا آنجایی که امروزه کمتر اندیشمند بصیر ومتفکر آگاهی حتی دردیار غربت انسانیت یافت می شود که از این انحطاط حاکم به جهان شکوه نکند.
آثار ومراتب سقوط اخلاقی تنها به گسترش ظلم وجنایت قدرتمندان در حق ملتهای دیگر محدود نمی شود بلکه در داخل مرزهای همین کشورهای به ظاهر پیشرفته ، مرگ ارزشهای اخلاقی سبب بروز بحرانهای عظیم معنوی شده وپشت انسان جدید را خم کرده است. انسانی که تا این حد به انحطاط رفته ارتکاب به زشتیها برای او کار مشکلی نخواهد بود. حضرت امام هادی (ع) می فرمایند : " مَن هَانَت علیهِ نَفسهُ فَلا تامَن ثمرهُ " کسی که در نزد خود خوار شود خوار شود ( احساس کرامت وشخصیت اخلاقی نکند ). از شر او ایمن مباش.
لذا مشکلات تربیتی واخلاقی دانش آموزان در مدارس ونیز تبلیغاتی که از طریق کانالهای تلویزیونی کشورهای همسایه بعنوان بوقهای تبلیغاتی غرب در جهت اشاعه بی بند وباری وفساد اخلاقی صورت می گیرد. وبعلاوه وارد کردن فیلمهای ویدیوئی وعکسهای مبتذل که بطور وسیعی فکر کودکان ونوجوانان را مغشوش کرده وافکار ناصحیح را به آنها القا می کند ما را بر آن داشت که راهی را جویا شویم که بتوانیم حداقل از وسعت این مشکلات بکاهیم.
هدف ازاین تحقیق این است که با همکاری والیدن بتوانیم در مدارس محیطی سالم واسلامی را بوجود آوریم وبا شناخت بیشتر دانش آموزان وایجاد هماهنگی بین خانه ومدرسه در جهت رفع مشکلات آنان بکوشیم.

فرضیه :
الف – همکاری والدین با مدرسه در رفع مشکلات یا اخلاقی دانش آموزان رابطه ای مثبت دارد.
ب- همکاری والدین با مدرسه در رفع مشکلات تربیتی یا اخلاقی دانش آموزان رابطه ای خنثی دارد.
ج – همکاری والدین با مدرسه در رفع مشکلات تربیتی یا اخلاقی دانش آموزان رابطه ای منفی دارد.

تعاریف عملیاتی :
والدین : پدر و مادر و یا هر کسی که سرپرستی دانش آموز را به عهده دارد .
مسئولین مدارس : مدیر ،معاون ، معلمین ، مشاورین و مربی امور تربیتی مدرسه .
دانش آموزان : کلیه دانش آموزان مقطع ابتدائی سن 7 تا 12 سال
مشکلات تربیتی و اخلاقی : کلیه نارسائیها و کمبودهایی که منشاء آنها موضوع تربیتی و اخلاقی است .
کرج : شهر کرج

فصل دوم

"مطالعه منابع مربوطه به موضوع مورد تحقیق"
صاحبنظران تعلیم وتربیت بر این عقیده اند که والدین با همکاری وکمک به معلمان در زمینه پیشرفت تحصیلی فرزندان خود می توانند بسیار موثر واقع شوند. این مسئله بخصوص در دوره ابتدایی بسیار حائز اهمیت است. تحقیقات متعدد نشان می دهد پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که والدین آنها افرادی آگاه وبا سواد هستند وبهتر به راهنمایی آنها می پردازند بیشتر است. در تحقیقی که بوسیله ( بی لتیل) وهمکارانش (1973) انجام شده است ، تفاوت دانش آموزان از لحاظ سن " سطح تحصیلات والدین وثبات وپایداری خانوادگی آنها " مورد بررسی قرار گرفته است.
محققان به این نتیجه رسیده اند که والدین با سواد وخانواده با ثبات " کودکانی با پیشرفت تحصیلی بیشتر" دارند. تحقیق دیگری که توسط ( الیزابت بنیک) در زمینه تاثیر روشهای تربیتی در رشد استعدادهای متفاوت عقلانی انجام شده است. نشان می دهد مادرانی که از نظر کلامی قوی تر هستند وموقعیتهای بهتر یا محرکهای کلامی بیشتری برای فرزندان خود فراهم می کنند. مثلا به فرزندانشان فرصت می دهند که در بحثهای خانوادگی شرکت کنند وبندرت آنها را به دلیل ضعف تکلم تنبیه می کنند برای فرزندان خود کتاب داستان بیشتری می خرند وبرای کمبود پیشرفت در مدرسه دانش آموزان را بطور سازنده مورد انتقاد قرار می دهند فرزندان آنها پیشرفت بیشتری دارند.
تحقیق دیگری در زمینه روشهای تربیتی والدین وپیشرفت تحصیلی فرزندان توسط (ریموند کتل) و (دیامن بارتن) (1972) انجام شده است.
هدف این تحقیق بررسی این نکته بوده که آیا رفتار والدین در پیشرفت تحصیلی کودکان موثر است یا نه ؟ نتیجه کلی این بود که اولا : رفتار والدین با فرزند در قدرتهای شناختی از جمله پیشرفت تحصیلی موثر است ، این تاثیر در همه درسها وجود داشته است. ثانیا : سختگیری ومحبت بیش از حد والدین به فرزندان موجب عقب ماندگی تحصیلی می شود.
تحقیق دیگری که توسط ( کلاس) و ( سوزان کری) در سال 1968 درباره کودکان قبل از دبستان تا کلاسهای ابتدایی انجام شد ، افراد مورد مطالعه 62 کودک از خانواده های محروم یکی از شهرهای ایالت تنسی امریکا بودند.
گروه کنترل برای مطالعه نیز از یکی از شهرهای مشابه انتخاب شده بود. گروه آزمایش را به مدت ده هفته طی دویا سه تابستان متوالی آزمایش کلاسی دادند. بعلاوه دیدارهایی با خانواده های کودکان در منازل آنان صورت گرفت که طی آن در زمینه کار با کودکان آموزشهایی بویژه به مادران داده شد.
این تجارب به منظور بوجود آمدن نگرشهای مثبت نسبت به پیشرفت تحصیلی وبالابردن توانائیهای هوشی کودکان ترتیب داده شده بود.
در پایان دوره نتایج تست هوشی حاکی از تغییر معنی دار بهره هوشی کودکان در کوتاه مدت بود.
به هر حال نتایج تحقیق کری وهمکارانش تغییرات موثری را در افراد مورد مطالعه نشان دادند واز انجا که خانواده های کودکان تحت مطالعه نیز آموزشهایی را دریافت می کردند مسلما در مجموع سودمندیهایی نیز برایشان وجود داشت.
در یکی از تحقیقات 28 کودک از خانواده های کم در آمد را انتخاب کردند واز آنها آزمایش هوش بعمل آوردند. نمرات هوشی آنها در سن سه سالگی نشانگراین بود که احتمالا در دوران تحصیلات ابتدائی نیاز به برنامه های تقویتی واصلاحی خواهند داشت. گروهی نیز به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. برای هر دو گروه به مدت دو سال برنامه های آموزشی تنظیم واجرا شد. در این برنامه ها بازدید هفتگی از خانواده های کودکان نیز در نظر گرفته شده بود که طی آن والدین را در مورد شیوه های برقراری ارتباط بهتر با کودکان از جمله روشهای بازی وپاسخگوئی به سوالات وکنجکاویشان آموزش می دادند. هدف ( ویکارت) در ابتدا این بود که با دادن امتیازات کافی به کودکان آنها را به گونه ای ترغیب کند که بتواند تحصیلات ابتدائی ودبیرستانی را با موفقیت بگذرانند. در نتایج اولیه برتری هوش کودکان گروه آزمایش ثابت شد ولی در بعداز انجام برنامه های اموزشی رو به تنزل نهاد وسرانجام دو گروه در پایان کلاس هشتم از نظر بهره هوشی در حد مشابهی قرار گرفتند ( حدود 85).
البته برتریهای دیگری نیز در گروه آزمایش مشاهده شد از جمله اینکه این گروه نسبت به گروه کنترل مشکلات آموزشی کمتری داشتند بنابراین در حال حاضر می توان چنین نتیجه گیری کرد که پیشرفتهای بعدی کودکان تا حدی تحت تاثیر آموزشهای اولیه قرار می گیرد و آموزش والدین و بالا بردن آگاهیهای آنها اثرات غیر مستقیمی دربازده کودکان در برنامه های مختلف آموزشی خواهد داشت.( مفیدی، فرخنده، 1372 ، ص 21)
پژوهشهای فوق الذکر گرچه دقیقا با این پژوهش تطبیق نمی کند ولی از آنجا که درباره مشکلات کودکان ودانش آموزان از یکی طرف وتاثیر خانواده بر رفتار دانش آموزان ورفع مشکلات آنان در محیط های آموزش نمی باشد. وجه تشابهی را با این تحقیق در بردارند لذا بدین علت نمونه هایی را جهت نشان دادن اهمیت موضوع بیان کردیم. در زیر نمونه ای از تحقیق در رابطه با تاثیر عوامل روان شناختی محیط بر رشد فیزیکی ارائه می گردد.
( ویدا وسون) (1951) که با کودکان چهارتا چهار ده ساله در دو موسسه آلمانی مخصوص نگهداری کودکان بی سرپرست کار می کرد متوجه شد که در طول شش ماه با وجود یکسانی مقدار ونوع تغذیه ، افزایش وزن یک گروه از کودکان در مدت شش ماه تقریبا سه برابر گروه دیگر بوده است با تغییر وجابجایی مسئولین نظارت وکنترل دو موسسه این وضع معکوس شد. یعنی در پایان شش ماهه دوم افزایش مقدار غذای آنها نسبت به گروه دیگر کمبود وزن را داشتند. انجا که تفاوتهای آشکار بین دو موقعیت نگهداری ونظارت معلول تدابیر وخط مشی های رفتاری سخت گیرانه بود ویداوسون نتیجه گرفت که ترس کودکان ونحوه رفتار مربیان سبب اختلاف وزن ورشد آنها بوده است.( مفیدی، فرخنده، 1372 ، ص 8) از نتایج این تحقیق چنین برمی آید که اگر چنانکه در محیط های آموزشی مدیران ومربیان با دانش آموزان رفتاری محبت آمیز داشته باشند می توانند محیطی جذاب ودلپذیر را برای آنان مهیا کنند ولذا این زمانی بهتر عمل می شود که شناخت بیشتری را نسبت دانش اموزان داشته باشند واما شناخت کامل کودکان ونوجوانان بدون همکاری والدین کاری بس مشکل وحتی غیر ممکن است ونیز در تحقیقی که توسط ( هارولد اسکینر 1966) بر روی 13 کودک کمتر از سه سال که برای فرزند خواندگی مناسب تشخیص داده شده بودند انجام گردید پس از سی سال با نتایج تکان دهنده ای دنبال گردید.
این افراد که عقب مانده ذهنی بودند هیچ نوع معلولین فیزیکی نداشتند بلکه فقط از نظر رشد ذهنی به نحو چشمگیری عقب ماندگی داشتند. بهره هوشی آنان بین 35 تا 89 اندازه گیری شده بود. در محیط جدید برای آنها هیچ نوع برنامه ویژه یا آموزشی به غیر از تطابق با برنامه های عادی وروزمره طرح ریزی نشده بود.
در هر بخش یک یا حداکثر دو کودک مستقر بودند. از ابتدای ورود گروه آزمایش به محل ، بین کودکان ودختران بزرگتر علاقه محبت آمیز پدید آمد. یعنی به آنها هدایایی دادند واز توجه مادرانه ودلسوزانه برخوردار گردیدند. علایق شخصی پدید آمده نسبت به این کودکان باعث گردید که فعالیتها وپیشرفتهای آنها شکل بی همتایی از موقعیت آزمایش بوجود آورد. گروه شاهد با ترکیب مشابه و تحت همان شرایط در دوره زمانی یکسانی مورد مطالعه قرار گرفتند. محیط این گروه از غنای کافی برخوردار نبود ونسبت به گروه اول محرومیتهایی داشتند. سیزده نفر گروه آزمایش در تست نهایی تغییرات هوشی از 7+ تا 85+ نشان دادند. در مقابل گروه شاهد افزایش بهره هوشی 2 نمره فقط در مورد یک کودک وتغییر منفی از 45- تا 8- در مورد کودکان دیگر نشان دادند.
اسکینر در گزارش ابتدایی خود چنین بیان داشت. ( اختلاف بین محرکات محیطی غنی، تجارب فرد مدارانه کودکان در گروه آزمایش از یکسو وروابط شخصی ومستقیم تاکید به مراقبتهای گروهی وجمعی وسرانجام کمبود محبت وعوامل عاطفی در پرورشگاه از سوی دیگر عواملی هستند که به طور جدی می توانند مورد تاکید قرار گیرند. )(مفیدی، فرخنده، 1372 ، ص9 و ص10)
آنچه مسلم است مطالعه اسکینر یک مطالعه پیشگام بوده وجامعه مورد تحقیق محدودی را شامل است. (13نفر) با این حال اختلاف موجود بین کودکان گروه شاهد وکودکان برخوردار از محیط غنی ( گروه آزمایش) را می توان یکی از مهم ترین وبارزترین آثار تجارب اولیه محیطی دانست. غرض از اشاره به تحقیق اسکینر ارتباط آن با محیط محاط بر کودکان وربط دادن نتایج آن با محیط مراکز آموزشی ودرنتیجه لزوم همکاری خانواده و والدین دانش آموزان با مدارس در بوجود آوردن محیطی غنی تر ومحبت آمیزتربا توجه به تفاوتهای فردی کودکان ونوجوانان وایجاد زمینه مناسب جهت رشد وشکوفایی استعدادهای نهفته آنان ونه تنها حل مشکلات تربیتی واخلاقی آنان بلکه پیشگیری از بوجود آمدن مشکل می باشد.

فصل سوم

"روش اجرای تحقیق"
آزمودنیها
در این تحقیق که در مورد بررسی نظر مدیران مدارس بخشی از ناحیه 3 کرج در رابطه با میزان همکاری والدین با مدارس در حل مشکلات تربیتی یا اخلاقی دانش آموزان می باشد تعداد 40 نفر از مدیران ناحیه فوق شرکت نموده اند. انتخاب شرکت کنندگان بصورت تصادفی وبدون توجه به مقطع تحصیلی انتخاب شده وهیچگونه اجبار واکراهی در شرکت در آزمون وجود نداشته است. در انتخاب مدیران این مدارس سعی شده است که از نقاط مختلف شهر باشند تا مسائلی چون فقر فرهنگی واقتصادی وغیره کمتر خطائی را در نتیجه تحقیق ایجاد نماید.
مدیران شرکت کننده ( انتخاب شده ) در سطح ابتدائی 1 نفر دیپلم ، 16 نفر فوق دیپلم ، 21 نفر لیسانس و 2 نفر فوق لیسانس می باشد .

جمع
زن
مرد
جنسیت ، وضعیت تاهل
مقطع تحصیلی

متاهل
مجرد
متاهل
مجرد

40
12
2
26
ــــ
ابتدایی
جدول الف : مشخصات آزمودنیها از نظر جنسیت و وضعیت تاهل .

"طرح پژوهشی"
40 نفر از مدیران که به طور تصادفی انتخاب شده اند توسط پرسشنامه مورد آزمون واقع می شوند ، سپس با توجه به تعداد جوابهایی که به هرگزینه داده شده ، هر سوال بطور جداگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته وسپس نتیجه نهایی استخراج می گردد.
لذا چون تحقیق از نوع توصیفی می باشد آزمودنیها به گروههای مختلف تقسیم شده اند.

"ابزار اندازه گیری"
ابزار اندازه گیری در این تحقیق عبارتست از پرسشنامه ای که حاوی 19 سوال تستی ، مرکب از 16 سوال چهار جوابی و2 سوال سه جوابی ویک سوال بلی – خیر همراه با توضیح است.
یکی از سوالات چهار جوابی نیز همراه با نظر خواهی از آزمودنیها می باشد. ودر پایان دو سوال تشریحی نیز دارد که نظر شرکت کنندگان در آزمون خواسته شده است.
در مقدمه پرسشنامه یکسری اطلاعات در مورد مقطع تحصیلی ، سنوات مدیریت مدرک تحصیلی ، جنسیت، وضعیت تاهل وتعداد دانش آموزان مدرسه خواسته شده است.
"روش جمع آوری اطلاعات"
پرسشنامه تهیه شده در 21 سوال در اختیار 40 نفر از مدیران مدارس قرار گرفت وپس از یک هفته جمع آوری گردید. آزمودنیها سوالات را با علامت زدن سوالات تستی جواب داده وبه سوالات تشریحی نیز پاسخ داده اند کلیه مدیران شرکت کننده پرسشنامه های تکمیل شده را تحویل دادند ولی تعدادی از آنان به سوالات تشریحی جواب ندادند که تعداد آنها 9 نفر می باشد. در زیر وصفحات بعد شرح فعالیت آزمودنیها ارائه خواهد شد.
در مورد سوال یک، نظر شما در مورد همکاری والدین با مدرسه در حل مشکلات تربیتی یا اخلاقی دانش آموزان چیست؟ تعداد 30 نفر یعنی 75 درصد از شرکت کنندگان جواب کاملا موافقم و10 نفر یعنی 25 درصد دیگر گزینه موافقم را علامت زده اند که این موضوع بیانگر اهمیت تاثیر همکاری والدین دانش آموزان با مدارس می باشد یعنی حدودا صد در صد مدیران مدارس همکاری والدین را در مدرسه موثر ومفید می دانند وحتی هیچکدام از شرکت کنندگان در آزمون بطور تقریبی هم نظر نداده اند. جدول شماره 1 موضوع را روشنتر می کند.
مخالفم
تقریباً موافقم
موافقم
کاملاً موافقم
گزینه
آمار


10
30
فراوانی پاسخ


25
75
درصد
جدول شماره 1 : میزان موافقت مدیران با همکاری والدی نبا مدارس
در مورد سوال 2، شما همکاری والدین را در حل مشکلات تربیتی یا اخلاقی دانش آموزان تا چه میزان می بینید ؟
جوابهای داده شده بدین شرح می باشد. 12 نفر خیلی خوب، 12 نفر خوب، 10 نفر نسبتا خوب و6 نفر ضعیف که به ترتیب 30 درصد ، 30 درصد، 25درصد، و15 درصد می باشد جدول شماره 2 وضعیت پاسخها را نشان می دهد.
جدول شماره 2 : نظر مدیران در مورد میزان همکاری والدین در حل مشکلات تربیتی یا اخلاقی دانش آموزان .

گزینه
خیلی خوب
خوب
نسبتا خوب
ضعیف
آمار

فراوانی
12
12
10
6
درصد
30
30
25
15
لازم به توضیح است معمولا کسانی که درجه ضعیف را علامت زده اند یا کلاس آموزش خانواده در طول سال تحصیلی تشکیل نداه اند یا تعداد دفعات این کلاسها کم بوده است. که خود بیانگر میزان تاثیر کلاس آموزش خانواده در مدارس می باشد وبنا به توضیح یکی از شرکت کنندگان میزان علاقه وتلاش مدیر مدرسه می توان تاثیر بسیار زیادی در هر چه مردمی تر کردن مداذس وکم کردن فاصله خانه ومدرسه از نظر دیدگاهها وهمکاری بین این دو نهاد بسیارمهم داشته باشد. زیرا این دو نهاد از بنیادی ترین واساسی ترین پایگاهها برای ساختن جامعه بزرگتر می باشند. فراغت وهمکاری نزدیکاین در نهاد می تواند آینده درخشانی را برای افراد تضمین کند ویا بر عکس زیرا شخصیت افراد در این دوران است که شکل می گیرد و وقتی فرد به مرحله بزرگسالی رسید وبه بازار کار وارد شد شخصیتش غیر قابل تغییر است.
در جواب این پرسش که : والدین چگونه با مدرسه در حل مشکلات تربیتی یا اخلاقی دانش آموزان همکاری می کنند ؟ فقط یکی از آزمودنیها یعنی 5/2 درصد از شرکت کنندگان گزینه داوطلبانه ومستمر را علامت زده است. وتعداد 5 نفر یعنی 5/12 درصد گزینه داوطلبانه وگاهگاه را انتخاب نموده و 8 نفر یعنی 20 درصد گزینه پس از درخواست مدرسه تا حل کامل مشکل را مشخص نموده اند و26 نفر یعنی 65 درصد گزینه پس از درخواست مدرسه انهم یکبار پس از هر دعوتنامه به مدرسه را بیان نموده اند. این خود گویای این حقیقت است که مدیران مدارس می توانند در میزان همکاری والدین تاثیر فراوانی داشته باشند زیرا درصد بالایی( 65 درصد ) از آزمودنیها این نظر را تائید نموده اند که خود مورد … این بیت است که :
تانبارد ابرکی خند چمن تا نگرید طفل کی نوشد لبن
اگر مدیران مدارس والدین را بیشتر به مدرسه دعوت کنند واز آنان بخواهند که در حد توان خود با مدرسه همکاری نموده ودر شناسایی روحیات واخلاقیات فرزندان خود به مربیان کمک کنند. این همکاری می تواند مشکل ترین گروهها را از سر راه تعلیم وتربیت دانش آموزان باز نماید. اطلاعات فوق الذکر در جدول شماره 3 بیان شده است.

جدول شماره 3 : چگونگی همکاری والدین با مدرسه از نظر مدیران.

گزینه
داوطلبانه وبطور مستمر
پس از درخواست مدرسه
تا حل کامل مشکل
داوطلبانه و آگاهانه
پس از درخواست مدرسه
آنهم یکبار پس از دعوتنامه
آمار

فراوانی
1
8
5
26
درصد
5/2
20
5/12
65

در پاسخ به سوال : شما کلاس اموزش خانواده را در حل مشکلات تربیتی یا اخلاقی دانش آموزان تا چه حد مفید می دانی ؟
با گزینه خیلی زیاد ، زیاد، کم ، خیلی کم ، تعداد 8 نفر یعنی 20 درصد از شرکت کنندگان گزینه خیلی زیاد و17 نفر یعنی 5/42 درصد گزینه زیاد و 12 نفر یعنی 30 درصد گزینه کم را و فقط 3 نفر یعنی 5/7 درصد گزینه خیلی کم را مشخص نموده اند. که در مجموع 5/62 درصد در مفید بودن این کلاسها تردیدی ندارند. که بیانگر ارزش تشکیل این کلاسها می باشد و جالب اینجاست که 3 نفری که جواب خیلی کم را علامت زده اند از کسانی هستند که تا کنون در مدرسه خود کلاس آموزش خانواده تشکیل نداه اند وکسانی که میزان مفید بودن این کلاسها را کم تلقی نموده اند خود در تشکیل کلاسهای مورد نظر چندان جدی نبوده یا تعداد جلسات آنان کمتر از بقیه بوده است ویا با توجیهاتی چون مربی مجرب نبوده یا والدین استقبال نمی کنند از تشکیل آن خود را خلاص نموده اند جدول 4 مورد فوق را بهتر بیان می کند.
جدول شماره 4 : میزان مفید بودن کلاسهای آموزشی خانواده از نظر مدیران.

گزینه
خیلی زیاد
زیاد
کم
خیلی کم
آمار

فراوانی
8
17
12
3
درصد
20
5/42
30
5/7
در جواب به سوال : میزان همکاری والدین در حل مشکلات تربیتی یا اخلاقی دانش آموزان را تا چه حد موثر می دانید؟
تعداد 16 نفر از آزمودنیها یعنی 40 درصد از آنان گزینه خیلی زیاد و 14 نفر یعنی 35 درصد آنان گزینه زیاد و8 نفر یعنی 20 درصد گزینه کم وفقط 2 نفر یعنی 5 درصد گزینه خیلی کم را علامت زده اند.
5 درصد اخیر همان کسانی هستند که کلاس آموزش خانواده نداشته اند ودر بررسی سوال نیز درباره آنها اشاره ای شد. در اینجا نیز حدود 30 نفر یا به عبارت دیگر 75 درصد در موثر بودن همکاری والدین نظر مساعد داشته اند که خود موید نتیجه سوال قبل است. (مفید بودن کلاس آموزش خانواده ).
جدول شماره 5 موضوع را روشنتر می کند.
جدول شماره 5 : میزان موثر بودن همکاری والدین در حل مشکلات تربیتی یا اخلاقی دانش آموزان از نظر مدیران.

گزینه
خیلی زیاد
زیاد
کم
خیلی کم
آمار

فراوانی
16
14
8
2
درصد
40
35
20
5
در پاسخ به سوال : نظر شما در مورد اینکه کلاسهای آموزش خانواده باعث افزایش همکاری والدین در حل مشکلات تربیتی یا اخلاقی دانش آموزان می شود چیست؟
تعداد 15 نفر گزینه کاملا موافقم یعنی 5/37 درصد از آزمودنیها تعداد 18 نفر یعنی 45 درصد از آنان گزینه موافقم و7 نفر یعنی 5/17 درصد گزینه تقریبا موافقم را انتخاب نموده اند وهیچکدام گزینه مخالفم را انتخاب ننموده است. وچنانکه مشحص است عموما تشکیل کلاسهای آموزش خانواده را در افزایش همکاری والدین در حل مشکلات دانش آموزان با مدرسه مفید دانسته اند. و7 نفری که با تردید موافقت خود را اعلام نموده اند چنانچه قبلا هم اشاره شد معمولا از کسانی هستند که یا کلاس آموزش خانواده نداشته اند ویا به تعداد محدودی وچه بسا آنهم واقعا کلاس آموزش خانواده نبوده بلکه مجمع عمومی جهت انتخاب اعضاء انجمن اولیاء ومربیان به این عنوان تلقی نموده اند ویا دعوت از والدین جهت ارائه پیش کارنامه نوبت اول ودوم امتحانات را بعنوان کلاس آموزش خانواده قلمداد کرده باشند.
جدول شماره 6 خلاصه مطالب فوق را نشان می دهد.
جدول شماره 6 : نظر مدیران در مورد تاثیر کلاسهای آموزش خانواده در افزایش میزان همکاری والدین.

گزینه
کاملا موافقم
موافقم
تقریبا موافقم
مخالفم
آمار

فراوانی
15
18
7
ـــ
درصد
5/37
45
5/17
ـــ
در پاسخ به سوال : به نظر شما والدین از کلاسهای آموزش خانواده تا چه اندازه استقبال می کنند ؟
تعداد 4 نفر خیلی زیاد و 8 نفر گزینه زیاد و14 نفر یعنی 35 درصد متوسط و14 نفر یعنی 35 درصد نیز گزینه کم را بیان داشته اند گرچه تعداد کسانی که گزینه کم را مشخص نموده اند تقریبا رقم بالایی است ولی در کل 26 نفر یعنی 65 درصد والدین از متوسط به بالا می دانند. البته با توجه به اینکه حرکت تشکیل کلاسهای آموزش خانواده یک حرکت جدید می باشد امید می رود که در چند سال آینده با همت مدیران ومسئولان ورسانه های گروهی میزان این استقبال بیشتر شود ولی آنچه مهم است میزان علاقه مدیران مدارس وایجاد عوامل انگیزش توسط آنان برای جلب نظر والدین به چنین کلاسهایی می تواند این مشکل را حل کند. البته عامل دیگری که در این مورد حائز اهمیت است فرهنگ ومیزان آگاهی والدین است که باعث حضور ویا عدم حضور آنان در چنین کلاسهایی می شود.معمولا والدینی که آگاهی بیشتری دارند به سرنوشت آینده فرزندان خود بیشترنظر دارند لذا بیشتر در این کلاسها شرکت می کنند.
جدول شماره 7. آمار وارقام این پرسش را نشان می دهد.
جدول شماره 7 : میزان استقبال والدین از کلاس آموزش خانواده از نظر مدیران.

گزینه
خیلی زیاد
زیاد
متوسط
کم
آمار

فراوانی
4
8
14
14
درصد
10
20
35
35
در مورد سوال : اگر والدین در کلاسهای آموزش خانواده شرکت نمی کنند علت را در چه می دانند ؟
جوابهای داده شده به شرح جدول 8 در زیر می باشد.
جدول شماره 8 : نظر مدیران در مورد علت عدم شرکت والدین در کلاس آموزش خانواده.

گزینه
بی سوادی وعدم
آگاهی از تاثیرات
مثبت آن
بدلیل اشتغال کاری ونداشتن فرصت کافی
برخورد نا مناسب کارکنان مدرسه یا والدین
زیرا هنوزوجه نقدی میرود
آمار

فراوانی
25
10
ـــــ
5
درصد
5/62
25
ـــــ
5/12
چنانچه در جدول شماره 8 مشاهده می شود 25 نفر یعنی 5/62 درصد از آزمودنیها بی سوادی وعدم آگاهی از تاثیرات مثبت کلاسهای آموزش خانواده را بیان نموده اند واین حقیقتی است که اکثر والدین دانش آموزان ناحیه مورد تحقیق افرادی بی سواد ویا کم سواد هستند وبه دلایل مسائل اقتصادی وعدم آگاهی توجه چندانی به وضعیت تحصیلی فرزندان خود ندارند. وفقط در اوایل سال تحصیلی به یکی از مدارس مراجعه وفرزندان خود را ثبت نام می کنند وتا پایان سال هم به او کاری ندارند واگر از طرف مدرسه هم دعوتنامه به منزل رفت می گویند فرصت نداشتیم تعداد 10 نفر یعنی 25 درصد از شرکت کنندگان علت را در اشتغال کاری ونداشتن فرصت کافی دانسته اند و5 نفر دیگر یعنی 5/12 درصد اعلام داشته اند آنان تصور می کنند دراین کلاسها از آنان درخواست وجه نقدی می شود وخوشبختانه هیچکس برخورد نامناسب کارکنان مدرسه با والدین را علت عدم شرکت دراین کلاسها ندانسته اند.
در مورد 10 نفر که اشتغال از افراد جامعه که در پائین ترین مرحله این نیازها یعنی زیاد فیزویولوژیک می باشد ویا حداکثر به مرحله تامین امنیت رسیده باشند امکان درک وتامین آینده خوب برای فرزندان خود را ندارند. در مورد گزینه برخورد نا مناسب کارکنان مدرسه که هیچ موردی نداشت واضح است که قشر فرهنگی که در جهت جامعه پذیر کردن فرزندان جامعه قدم بر می دارند می بایست خود در برخورد با دیگران الگویی عملی باشند واز طرفی چه بسا این تعصب مدیران برکارکنان مدرسه خود باشد که موردی در این گزینه وجود نداشته که در این صورت خود می تواند عامل خطایی در نتیجه این تحقیق باشد.
در مورد این سوال که : تا چه اندازه از نظروالدین در برنامه ریزیهایی آموزشی استفاده می برند؟
تعداد 3 نفر از آزمودنیها در این مورد گزینه زیاد را علامت زده اند. به نظر می رسد این مدیران در مدارس مشغول به کارند که فرزندان طبقات بالای جامعه از نظر فرهنگی وبخصوص فرهنگیان در این مدارس مشغول به تحصیل می باشند زیرا در منطقه مورد تحقیق برخی از والدین بی سواد هستند وموقعیت همکاری آن هم در برنامه ریزی مدرسه را ندارند ومعمولا اظهار نظرها وپیشنهادات بیشتر از طرف فرهنگیان که فرزند آنان در مدرسه تحصیل می کند به مدیران ارائه می گردد.
تعداد 15 نفر گزینه متوسط را بیان نموده اند یعنی 5/37 درصد از آزمودنیها که همکاری این افراد معمولا در تغییر شخصیت فرزندان خود با توجه به اوقات کاری وشغل خود و یا پیشنهاد تشکیل کلاسهای تقویتی ضمن سال ویا فوق برنامه می باشد. تعداد 15 نفر یعنی 5/37 درصد نیز اظهار داشته اند که از نظر والدین در برنامه ریزی کم استفاده می کنند وتعداد 7 نفر یعنی 5/17 درصد اعلام داشته اند که هیچ گاه از نظر والدین در برنامه ریزی استفاده نمی کنند که این افراد یا در مناطق محروم فرهنگی مدیر مدرسه می باشند ویا تمایلی به دخالت دیگران در انجام وظایفشان ندارند. که این خود می تواند یا بدلیل غرور وخود خواهی این مدیران باشد وبا بالا بودن سطح تخصص آنان که نظر دیگران را به دلیل عدم صلاحیت تخصصی موجه نمی دانند. ویا اینکه دچار کبر وغرور کاذب می باشند. موارد فوق بطور خلاصه در جدول شماره 9 نشان داده شده است.
جدول شماره 9 : میزان استفاده مدیرانم از نظر والدین در برنامه ریزی آموزشی.

گزینه
زیاد
متوسط
کم
هیچگاه
آمار

فراوانی
3
15
15
7
درصد
5/7
5/37
5/37
5/17
در جواب سوال : آیا شما در سال جاری کلاس آموزش خانواده در مدرسه انجام داده اید ؟
تعداد 36 نفر یعنی 10 درصد از آزمودنیها جواب بلی داده اند که از این تعداد نیز 2 نفر تعداد جلسات را یکبار ذکر کرده اند که به نظر می رسد این افراد جلسه مجمع عمومی جهت انتخاب اعضاء انجمن اولیاء ومربیان مدرسه را بعنوان کلاس آموزش خانواده تلقی نموده اند. به نظر می رسد که با توجه به اینکه بعضی از مدارس دو شیفت می باشند مدیر مدرسه برای هر دو شیفت به طور جداگانه تشکیل کلاس آموزش خانواده داده باشد. تعداد 4 نفر یعنی 10 درصد جواب خیر داده اند واظهار نموده اند که در طول سال تحصیلی جاری کلاس آموزش خانواده تشکیل نداده اند. که علت آن این است که این مدیران خود رغبتی در این مورد نشان نمی دهند .
جدول شماره 10 : نظر مدیران در مورد تشکیل یا عدم تشکیل کلاس آموزش خانواده در سال جاری.

گزینه
بلی
خیر
آمار

فراوانی
36
6
درصد
90
10
در مورد سوال : چند درصد از والدین در کلاس آموزش خانواده شرکت کرده اند ؟ تعداد 3 نفر گزینه بیش از 70 درصد را و6 نفر یعنی 15 درصد شرکت کنندگان گزینه بین 50 تا 70 درصد و12 نفر یعنی 30 درصد از آنان گزینه بین 30 تا 50 درصد و 15 نفر گزینه کمتر از 30 درصد را بیان داشته اند و 4 نفر دیگر از شرکت کنندگان جوابی در آن مورد ارائه نداده اند ودر واقع این همان 4 نفری است که در بررسی سوالات قبل نیز وضعیت آنها توضیح داده شد.
دو نفر که اصلا کلاس تشکیل نداده بودند ودو نفر دیگر نیز فقط یکبار دعوت از والدین داشته اند. در کل شرکت کنندگان در کلاسهای آموزش خانواده چندان رضایت بخش نمی باشد. وبه مدیران است که شرایطی را ایجاد کنند که باعث شرکت هر چه بیشتر والدین در چنین کلاسهایی شوند. زیرا در این مورد فقط آنان هستند که بار مشکلات تربیتی واخلاقی دانش آموزان بر دوششان سنگینی می کند. نیز نمی توان مسئولیت عدم شرکت یا مراجعه والدین به مدرسه را بر دوش خودشان انداخت. زیرا خیلی از والدین چه بسا به اهمیت این مسئله واقف نیستند ولذا مسئولیتی را هم احساس نمی کنند. لذا به مدیران لازم و واجب است که انگیزه شرکت بیشتر والدین دراین کلاسها را ایجاد نمایند. جدول شماره 11 تعداد جوابهای داده شده به هرگزینه را نشان میدهد.
جدول شماره 11 : درصد شرکت والدین درکلاس آموزش خانواده.

گزینه
بیش از 70
درصد
بین 50 تا
70 درصد
بین 30 تا
50 درصد
کمتراز
30 درصد
آمار

فراوانی
3
6
12
15
درصد
5/7
15
30
5/37
در مورد سوال : شرکت کنندگان درکلاسهای آموزشی خانواده چه گروهی از والدین می باشند ؟
تعداد 12 نفر یعنی 30 درصد از شرکت کنندگان گزینه بیشتر والدین با سواد و 9 نفر یعنی 5/22 درصد گزینه بیشتر والدین بی سواد و کم سواد وتعداد 19 نفر هر دو گروه با سواد وبی سواد و کم سواد به یک نسبت شرکت می کنند انتخاب نموده اند که 5/47 درصد چنین نظری را داشته اند.
اگر این 19 نفر را بدلیل رعایت در شرکت نادیده بگیریم می بینیم که از افراد باقیمانده به حضور افراد با سواد دراین کلاسها اشاره کرده اند وچنانکه قبلا نیز ذکر شد معمولا افراد آگاه وبا سواد احساس مسئولیت بیشتری می کنند.
تا افراد بی سواد وکم سواد واز گزینه آخر نیز نتیجه می گیریم که اگر مدیران مدارس همت می توانند میزبان همه اقشار از والدین دانش آموزان باشند اطلاعات فوق الذکر در جدول شماره 12 جمع بندی شده است.
جدول شماره 12 : شرکت کنندگان در کلاسهای آموزش خانواده چه گروهی از والدین می باشند ؟

گزینه
بیشتر والدین
باسواد
بیشتر والدین
بی سواد وکم سواد
هردو گروه به یک
نسبت شرکت می کنند
آمار

فراوانی
12
9
19
درصد
30
5/22
5/47
درپاسخ به سوال : آیا تا کنون از والدین دانش آموزان دعوت بعمل آمده که آنهاحاضر به همکاری با شما نشده باشند؟
تعداد 10 نفر یعنی 25 درصد از آزمودنیها گزینه غالبا و16 نفر دیگر یعنی 40 درصد گزینه گاهگاهی و 8 نفر یعنی 20 درصد گزینه ندرتا و6 نفر یعنی 15 درصد گزینه هیچگاه رابیان داشتند. چنانچه از جوابها استنباط می شود حدود 25 درصد از مدیران اظهار دانشته اند که غالبا از والدین دعوت بعمل آمده وآنان اجابت نکرده اند. همانطور که در تجربه ثابت شده چه بسا ممکن است این مدعوین کسانی باشند که مدرسه را تحول می پندارند وهمکاری با مدرسه را دخالت در امور مدرسه ودور از صلاحیت خود احساس می کنند ویا هر برداشت غلط دیگری که ممکن است بشود.
عده ای از والدین بی سواد تصور می کنند اگر مدرسه آنان را دعوت می کند حتما فرزند انشان خطائی را مرتکب شده اند ومی خواهند اورا در این مورد باز خواست کنند لذا اکثر کسانی که دعوت مدیران را پاسخ نمی گویند معمولا از طبقه بی سواد واگر جسارت نشده باشد نا آگاه جامعه می باشند ومعمولا افراد با سواد اگر هم گرفتاری داشته باشند که نتوانند شرکت کنند حتما تلفنی مدرسه را در جریان قرار داده وعذر خواهی می کنند.
جدول شماره 13 اطلاعات مربوط به این سوال را نشان می دهد.
جدول شماره 13 : آیا تا کنون از والدین دعوت بعمل آمده که حاضر به همکاری نشده باشند؟

گزینه
غالبا
گاهگاهی
ندرتا
هیچگاه
آمار

فراوانی
10
16
8
6
درصد
25
40
20
15
در جواب سوال : والدین دوست دارند در کلاسهای آموزشی خانواده بیشتر چه مسائلی به آنها آموزش داده شود ؟
تعداد 20 نفر یعنی 50 درصد آزمودنیها گزینه شیوه تربیت فرزندان و 4 نفر یعنی 10 درصد شرکت کنندگان گزینه تعلیم وتربیت اسلامی و 15 نفر یعنی 5/37 درصد گزینه در اصلاح رفتار فرزندان ویک نفر یعنی 5/2 درصد گزینه ترکیبی از سه مورد را بیان داشته اند.
درصد بالایی یعنی 50 درصد انتخاب شیوه تربیت فرزندان بدین جهت است که بیشتر مشکلات رفتاری دانش آموزان ریشه در نحوه تربیت آنان دارند واز طرفی چه بسا با این دید که شیوه خانه ومدرسه را در حد امکان نمزدیکتر کنند تا باعث ایجاد تعارض برای دانش آموزان نگردد واز طرفی وظیفه مدرسه دراین بعد بیشتر می چربد زیرا در رایطه با آموزش تعلیم وتربیت اسلامی والدین بیشتر چنین فکر می کنند که در مساجد ومجالس وعظ واندرز راجع به مسائل شرعی و اسلامی صحبت می شود لذا تا حدودی خود را از آن جهت بی نیاز احساس می کنند.
بعداز شیوه تربیت فرزندان گزینه اصلاح رفتار فرزندان نیز بیشتر درصد را به خود اختصاص داده است واین رفتارهای ناخواسته را از خود بروز می دهند که بدین تربیت احساس نیاز به آموزش اصلاح رفتار فرزندان را سرعت بیشتری می دهند یعنی 5/37 درصد از شرکت کنندگان.
جدول شماره 14 اطلاعات آماری مذکور را نشان می دهد.
جدول شماره 14 : والدین دوست دارند در کلاسهای آموزش خانواده بیشتر چه مسائلی به آنها آموزش داده شود ؟
گزینه
شیوه تربیت
فرزندان
تعلیم وتربیت
اسلامی
اصلاح رفتار
فرزندان
ترکیبی از هر
سه
آمار

فراوانی
20
4
15
1
درصد
50
10
5/37
5/2
در مورد سوال : هنگام بروز شکل تربیتی دانش آموزان والدین علت بروز مشکل را چه می دانند ؟
تعداد 15 نفر یعنی 5/37 درصد شرکت کنندگان گزینه از خود دانش آموزان و3 نفر یعنی 5/7 درصد آنان گزینه از خانواده وتعداد 22 نفر یعنی 55 درصد آزمودنیها گزینه از همکلاسیها وگزینه از نحوه برخورد اولیاء مدرسه را هیچکس بیان نداشته است.
ازاین اطلاعات چنین بر می آید که بیشترین درصد به تاثیر در دانش آموزان اشاره دارد واین بدیهی است که تاثیر گروه همسالان بسیار زیاد است بخصوص بصورت گروههای غیر رسمی در کلاس ومدرسه بالا خص زمانی که به علیه مقررات مدرسه وخواسته های مربیان باشد می تواند تاثیرات منفی بیشتری را بر دیگران داشته باشد واین می تواند منبع ومنشاء خیلی از رفتارهای ناسازگار را نه باشد وحتی باعث مختل شدن زحمات معلمان ومربیان در آموزشگاه باشد./ در چنین مواردی مربیان وآگاه این نوع رفتارهای گروهی دانش آموزان را در جهت اهداف مدرسه قرار داده وبیشترین بهر را نصیب آنان می کنند.
وجالب اینجاست که هیچکدام از افراد مورد تحقیق گزینه در نحوه برخورد اولیا مدرسه را بروز مشکلات دانش آموزان موثر نداشته اند. زیرا رسالت مدرسه ایجاد رفتارهای شایسته در دانش آموزان است.
چنانکه آنان بتوانند در جامعه فردا از نظر فردی رفتاری مطلوب از خود بروز دهند وهم بتوانند در جامعه افرادی مطلوب برای جامعه باشند. وبدیهی است که معلمان نباید در جهت خلاف رسالت خود گام بر دارند وخدای نا خواسته منشاء رفتار خلافی در دانش آموزان گردند داده های آماری مربوط به سوال مورد بحث در جدول شماره 15 آمده است.
جدول شماره 15 : علت بروز مشکلات تربیتی دانش آموزان را از نظر والدین در چه می دانند ؟

گزینه
از خود دانش آموزان
از همکلاسیها
از خانواده
از نحوه برخورد
اولیاء مدرسه
آمار

فراوانی
15
22
3
ـــ
درصد
5/37
55
5/7
ـــ
در رابطه با سوال : نوع مشکلات تربیتی دانش آموزان را بیشتر کدامیک از موارد زیر می دانید ؟
تعداد 12 نفر یعنی 30 درصد شرکت کنندگان گزینه مشکلات درسی و آموزشی وتعداد 6 نفر یعنی 15 درصد در مشکل اخلاقی و 12 نفر یعنی 30 درصد گزینه مشکل خانوادگی وروابط والدین و10 نفر یعنی 25 درصد داشتن دوستان ناباب را بیان نموده اند که در جدول شماره 16 نشان داده شده است.
جدول شماره 16 : نوع مشکلات تربیتی دانش آموزان از نظر مدیران.

گزینه
مشکلات درسی
آموزشی
مشکل اخلاقی
مشکل خانوادگی
وروابط والدین
داشتن دوستان
ناباب
آمار

فراوانی
12
6
12
10
درصد
30
15
30
25
در مورد مشکلات درسی و آموزشی عوامل مختلفی می تواند موثر باشد خانواده نحوه تدریس کتب درسی و وسایل کمک آموزشی وخیلی عوامل دیگر. لذا بخشی از این مشکلات به مدرسه بر می گردد دراین مورد معلمان باید در نحوه تدریس خود تجدید نظرکنند تا اگر چنانچه اشکالی در نحوه تدریس آنان باشد دفع گردد. اگر اشکالی در کتب درسی است به سازمان کتب درسی پیشنهاد در رفع اشکال دهند. تا حداقل مشکلاتی که رفع آنها در توان مدرسه است کمتر گردد. اگر مربوط به ضعف هوش باشد که دراین مورد متاسفانه فعلا تست استانداردی که بتواند این مشکل را مشخص کند وجود ندارد وبدین دلیل در مدارس ما اکثر افراد با تکرار پایه تحصیلی بر مشکلات خود خانواده ونیز مدرسه می افزایند وچون شناسایی هم نشده اند وبا توجه به تعصب نا آگاهانه والدین چنین اشخاصی هدایت آنان به مراکز استثنائی نیزغیر ممکن جلوه می کند.
در مورد مشکلات اخلاقی نیز تاثیر منفی فیلمهای مبتذل ویدئوئی مهمترین عامل می باشد که والدین باید توجه بیشتری به این مسائل داشته باشند.
در رابطه با مشکلات ناشی از روابط بین پدر ومادر نیز تا حدودی توسط مدیران مدارس ودیگر کارکنان آن وبخصوص کلاسهای آموزش خانواده می تواند حل گردد.
چنانکه قبلا هم ذکر شد تاثیر رفتار دوستان وهمسالان در کودکان ونوجوانان بسیار است لذا باید سعی شود دوست آنان را شناخت وسعی نمود که حداقل اولا از الگو بودن برای افراد صالح منع کرد ورفتار ناشایستش را اصلاح کرد.
در مورد سوال : ترجیح می دهید چه مسائلی در کلاسهای آموزشی خانواده مطرح گردد ؟
جوابها به شرح جدول شماره 17 می باشد که توضیحات آن خواهد گذشت.
جدول شماره 17 : مسائلی که از نظر مدیران در کلاس آموزش خانواده باید مطرح شود.

گزینه
نحوه برخورد والدین
با فرزندان
مسائل رشدی
دانش آموزان
آگاه کردن والدین
ازعوامل بازدارنده
ومنحرف کننده فرزندان
آمیخته ای از
موارد فوق
آمار

فراوانی
4
3
2
31
درصد
10
5/7
5
5/77
چنانکه از جدول شماره 17 مشخص می شود اکثریت قریب به اتفاق آزمودنیها یعنی 31 نفر از 40 نفر شرکت کننده به عبارت دیگر 5/77 درصد از آنان اعتقاد دارند که ترکیبی از موضوعهای نمونه برخورد والدین با فرزندان مسائل رشدی دانش آموزان وآگاه کردن والدین از عوامل بازدارنده ومنحرف کننده در کلاسهای آموزش خانواده مطرح شود هر کدام از موارد مذکور به تنهایی درصد کمی را به خود اختصاص داده اند. لذا به مسئولین آموزش وپرورش لازم است که با یک برنامه ریزی صحیح موضوعهایی را که نیاز به مطرح شدن آنها دراین کلاس می باشد جمع بندی نموده وتوسط استادان مجرب وآگاه به مسائل تربیتی در حل این مشکلات قدم بردارند ومطالب را چنان ارائه دهند که برای همه کس قابل فهم باشد.
زیرا پدران ومادران بی سواد وکم سوادی که نهایتا تلاششان این است که شکم فرزند خود را سرکنند چگونه وکی می توانند با ایما واشاره عوامل بازدارنده ومنحرف کننده ای را که سرراه فرزندانشان میباشد شناسایی کنند ودر رفع آن بکوشند. البته جای تاسف است که عده ای از آگاهان فرهنگی نیز دیده شده که اظهار می کنند مسائل روانشانسی تربیتی فقط برای پرکردن کتاب است.
در جواب سوال : شما کلاس آموزش خانواده را هر چند مدت یکبار کافی می دانید ؟
جوابهای داده شده در جدول شماره 18 خلاصه شده است.
جدول شماره 18 : مدت زمان کافی برای کلاس آموزش خانواده از نظر مدیران.

گزینه
هفته ای یکبار
دو هفته ای یکبار
هرماه یکبار
هرسه ماه یکبار
آمار

فراوانی
ـــ
3
32
5
درصد
ـــ
5/7
80
5/12
چنانکه در جدول 18 می بینیم 32 نفر یعنی 80 درصد از شرکت کنندگان در آزمون کلاس اموزش خانواده را ماهی یکبار کافی می دانند و5 نفر یعنی 5/12 درصد نیز هر سه ماه یکبار را کافی دانسته اند که این نظر تقریبا با توجه به فاصله ای که بین جلسات خواهد افتاد دیگر اسم کلاس برای آن مناسب نخواهد بود زیرا ارتباط بین مباحث ایجاد نخواهد شد وهر دو هفته یکبار نیز که توسط 3 نفر یعنی 5/7 درصد شرکت کنندگان اعلام شده نیز بدلیل دست وپاگیر بودن این کلاسها در مدت زمان کوتاه دو هفته یکبار وبا توجه به وظایف عدیده مدیران ونیز حذف دو ساعت کلاسی در هر دو هفته چندان مناسب به نظر نمی رسد. لذا با توجه به اتفاق نظر 80 درصد از شرکت کنندگان هر یکماه برای تشکیل این کلاسها مناسب تر خواهد بود.
در جواب سرال : به نظر شماریشه مشکلات تربیتی یا اخلاقی دانش آموزان را ناشی از چه می دانید؟
از 40 نفر افراد مورد تحقیق 18 نفر یعنی 45 درصد از انان گزینه تاثیر والگو پذیری از برنامه های ماهواره ای را عامل مشکلات تربیتی واخلاقی دانش آموزان دانسته اند که فرهنگ غرب را اشاعه می دهند ومتاسفانه در برخی منازل به این برنامه ها توجه می شود وهمانطور که می دانیم هدف ازاین برنامه ها مبارزه فرهنگی غرب بر علیه اسلام و مسلیمن است. در شرایط امروز رسانه های گروهی در محبن ایجاد مبانی فکری واعتقادی ونیز در تغییر رفتار کودکان ونوجوانان نقش موثر دارند. این نقش گاهی سازنده است وگاهی مخرب.
6 نفر یعنی 15 درصد از آزمودنیها عامل مشکلات تربیتی واخلاقی دانش آموزان را استفاده از فیلمهای ویدئوئی می دانند وتعداد 2 نفر یعنی 5 درصد نیز به عکسهای مبتذل بعنوان ریشه مشکلات اشاره کرده اند. پوششهای نا صحیح نیز عامل دیگری است که توسط 6 نفر یعنی 15 نفر از آزمودنیها بیان شده که خود نیز متاسفانه از برنامه های ویدوئوئی وماهواره ای می باشد. تعداد 8 نفر یعنی 20 درصد از آنان ترکیبی از عوامل فوق الذکر را عامل مشکلات تربیتی واخلاقی دانش آموزان دانسته اند.
جدول شماره 19 داده های آماری فوق الذکر را نشان می دهد.
جدول شماره 19 : نظر مدیران راجع به ریشه مشکلات تربیتی واخلاقی دانش آموزان از نظر والدین آنان.

گزینه
تاثیر الگو پذیری از
برنامه های ماهواره ای
عکسهای مبتذل
مدلهای پوششی
موارد
ترکیبی از همه
موارد
استفاده از فیلمهای
ویدئوئی
آمار

فراوانی
18
2
6
8
6
درصد
45
5
15
20
15
درجواب سوال : چگونه می توان همکاری بیشتر وجدی تر والدین را در حل مشکلات تربیتی واخلاقی جلب کرد؟ ( لطفا پاسخ خود را توضیح دهید) که بصورت تشریحی می باشد.
اکثر جوابها لزوم ایجاد ارتباط نزدیک مدرسه وخانواده را متذکر شده وتشکیل کلاسهای آموزش خانواده را در سطح وسیع تر برای دسترسی به این ارتباط لازم دانسته اند وهمکاری رسانه های گروهی را در این مورد لازم وموثر ذکر کرده اند. نیز چاپ نکات تربیتی ودر اختیار والدین قرار دادن از راههایی است که پیشنهاد نموده اند.
ایجاد رابطه صمیمی با والدین وجلب اعتماد آنها ریشه یابی مشکلات برای آنان وچگونگی حل مسائل ومشکلات برای آنها و آموزش شیوه تعلیم وتربیت صحیح را باعث جلب همکاری والدین داشته اند ونیز اظهار نموده اند که بسیاری از مشکلات اخلاقی ویا تربیتی که برای دانش آموزان بوجود می آید والدین از ان بی اطلاعند که می بایست این همکاری را آموزشگاه بوجود آورد. ولی دانش آموزی که فرزندش مشکل دارد دوست دارد کسانی وی را در بر طرف کردن مشکلش راهنمایی وبه او کمک کنند دراین مورد اولیاء مدرسه می توانند رضایت او و اعتمادش را جلب نمایند ودر عمل ثابت کنند که هدفشان بر طرف کردن مشکل فرزندان اولیاء می باشد. دعوت از متخصصین کار آمد ومطلع به روانشناسی رشد وتربیتی و آگاه به امور اقتصادی وگرفتاریهای روزمره نشان دادن فیلمهای آموزشی مطلوب در رابطه با مشکلات عدیده خانوادگی وارائه راه حلهای مناسب جهت رفع این مشکلات نیز از راههای مورد نظر شرکت کنندگان در تحقیق بوده است. دادن امتیاز به فرزند والدینی که همکاری بیشتر با مدرسه دارد رفع مشکلات اقتصادی والدین درخواست کمک مالی نکردن از والدین از پیشنهادات ارائه شده توسط آزمودنیها می باشد.
متاسفانه با توجه به وضعیت اقتصادی کنونی رفع مشکلات اقتصادی والدین کاری است که غیر ممکن می نمایاند ولی در مجموع نظرات این مدیران خوب بوده ودر واقع مشکلات را ریشه یابی نموده اند گر چه حل آن عهده آنان خارج است.
در پاسخ به سوال تشریحی دوم : یعنی در چه صورت می توان مشکلات تربیتی ویا اخلاقی دانش آموزان را به حداقل رساند ؟ ( پاسخ خود را توضیح دهید. )
ارتباط تنگاتنگ والدین با مدرسه پر بار کردن فرهنگ جامعه پر کردن اوقات دانش آموزان در اوقات خارج از مدرسه اطلاع دادن مشکل دانش آموز به خانواده وبر عکس ارج نهادن به شخصیت دانش آموزان مقایسه هر دانش آموزبا خودش ونه شخص دیگر تشویق وتنبیه به موقع برگزاری کلاسهای آموزش خانواده وایجاد تفاهم بین والدین وکارکنان مدرسه ایجاد رابطه صحیح بین والدین فرزندان وبین کارکنان مدرسه و والدین وبین خود کارکنان آموزشگاه با سواد کردن والدین بی سواد ترفیع علمی معلمان و آشنا نمودن هر چه بیشتر آنها با روشهای تربیتی صحیح وارائه الگوهای تربیتی مناسب به دانش آموزان فعال کردن ستاره های تربیتی در جهت تربیت بهتر دانش آموزان ونه پوستر چسباندن حرف آگاه کردن دانش آموزان با مشکلاتی که آینده آنان را به خطر می اندازد ایجاد هماهنگی در گفتار کلیه کارکنان مدرسه اعم از مدیر ومعاون ومربی پرورشی ومعلمان شخصیت دادن به بچه ها وخوشرویی کارکنان مدرسه با دانش آموزان ارائه راه حل مشکلات به والدین در کلاسهای آموزش خانواده عادت دادن دانش آموزان به رعایت انضباط ونظم ومقررات راه حلهایی است که ارائه گردیده است.
همچنین دانش آموزان را باید با نمونه های عینی توجیه کرد که افراد ناباب و آنهایی که دارای انحراف می باشند در جامعه پیشرفتی ندارند واجتماع آنها را نمی پذیرد در زندگی موفق نیستند ونمی توانند خود را با جامعه وفق دهند و چنین اشخاصی در پیشگاه خداوند متعال شرمنده خواهند بود. وسر انجام علاوه بر… در این دنیا وحیات اخروی نیز از زیانکارانند.
رازداری مدیران ومسئولین مدرسه منیز والدین می تواند یکی از مهمترین راه حلها در جهت رفع مشکلات دانش آموزان باشد زیرا دانش آموزی که ترس از برملا شدن مشکل خود دارد حاضر نمی شود آن را با والدین ویا مربیان در میان گذارد واین مشکل همچنان حل ناشده باقی مانده وسبب مشکلات بزرگتر می گردد. ایجاد حس اعتماد در دانش آموزان نیز می تواند این مشکل را حل کند.

فصل چهارم

یافته های پژوهشی
در این تحقیق بر آن بودیم که نظر برخی مدیران مدارس ابتدائی ناحیه 3 کرج را در مورد میزان همکاری والدین با مدارس جهت رفع مشکلات تربیتی واخلاقی دانش آموزان را بررسی واز نظرات آنان دراین راستا استفاده کرده واز استناج راه حلها وپیشنهادات آنان نتیجه ای موثر را جهت استفاده بیشتر از تجربیات آنان بدست آوریم. همانطور که در بخشهای قبل داشتیم تعداد 40 نفر از مدیران مدارس ابتدائی این شهر در انجام این تحقیق مورد پرسش واقع شوند که عموما با همکاری والدین با مدرسه در حل مشکلات فرزندان خود موافق بودند اگر چه در همکاری والدین در حد توافق مدیران همکاری نموده اند ولی کسانی که همکاری نزدیک با مدرسه داشته اند. معمولا در رابطه با وضعیت تحصیلی فرزند خود مشکلات کمتری را داشته اند. ولی کسانی که همکاری نزدیک با مدرسه داشته اند معمولا در رابطه با وضعیت تحصیلی فرزند خود مشکلات کمتری را داشته اند. ولی معمولا همکاری والدین با مدرسه بدنبال درخواست وارسال دعوت نامه از والدین صورت گرفته استن وکمتر به طور داوطلبانه به مدرسه مراجعه نموده اند. لذا به نظر می رسد که در اینجا مدیران مدارس نقش اول را درمیزان همکاری ومراجعه والدین به مدرسه را دارند بخصوص اینکه برخی والدین افرادی بی سواد ویا کم سواد باشند. در مورد کلاسهای آموزش خانواده لزوم تشکیل آم میزان کافی بودن آن وتاثیراتی که در همکاری والدین دارند صحبتهایی شد. عموم مدیران تاثیر تشکیل این کلاسها را مثبت تلقی کرده اند. در مورد نحوه اجرای آن پیشنهاد کرده اند که از افراد مجرب و آگاه به امور تربیتی استفاده شود. از حدود 40 نفر شرکت کننده فقط دو نفر یعنی 5 درصد رغبت چندانی به کلاس آموزش خانواده نشان داده اند وبنا به اظهار خودشان در طول سال تحصیلی گذشته هم مبادرت به تشکیل چنین کلاسهایی ننموده اند که در جدول زیر نشان داده شده است.
جدول شماره 20 : میزان توافق مدیران در تشکیل کلاسهای آموزش خانواده.

گزینه
موافق
مخالف
آمار

فراوانی
38
2
درصد
95
5
آنچه مهم است این است که توافق عمومی در موثر بودن کلاسهای آموزشی خانواده وجود دارد لذا برای افزایش همکاری بیشتر والدین مهمترین راه برگزاری کلاسهای آموزش خانواده است.
هر چه میزان همکاری والدین با مدرسه افزایش یابد مشکلات دانش آموزان کاهش پیدا خواهد کرد ولذا یک رابطه منفی در همکاری والدین وبروز مشکلات تربیتی واخلاقی دانش آموزان وجود دارد.
یعنی با افزایش همکاری مشکلات کمتر وبا کاهش همکاری مشکلات بیشتر خواهد بود.
میزان استقبال والدین از این کلاسها چندان رضایت بخش نبوده است که لازمه آن تبلیغات لازم از طریق رسانه های گروهی بخصوص صدا وسیما تا افکار عمومی ر ابه این جهت ولزوم شرکت دراین کلاسها سوق می دهد. زیرا عدم استقبال از طرف اکثر والدینی که بی سواد ویا کم سواد هستند بدلیل عدم آگاهی به لزوم شرکت وهمکاری با مدرسه می باشد ونه چیز دیگر.
جدول شماره 21 این موضوع را بهتر روشن می کند.
جدول شماره 21 : علت عدم حضور والدین در کلاس آموزش خانواده.

گزینه
بی سوادی وعدم آگاهی از
تاثیرات مثبت آن
دلایل دیگر
آمار

فراوانی
25
15
درصد
5/62
5/37
چنانکه در جدول 21 دیده می شود 5/62 درصد شرکت کنندگان در آزمون علت عدم حضور والدین در کلاس آموزش خانواده را در بی سوادی وعدم آگاهی می بیند که نتیجه ای کاملا عقلانی ودرست است.
علاقه والدین به مطرح شدن شیوه تربیت فرزندان ونحوه اصلاح رفتار آنان از نظر مدیران بیانگر عمق نیاز والدین به دادن آگاهی است. زیرا معمولا خانواده هایی که والدین در آنها با سواد وافراد آگاهی هستند فرزندان آنان در مدارس کمترین مشکل را دارا هستند. ونظر مدیران در مدارس نیز این ادعا را تائید می کند. یعنی 5/78 درصد از نظرات مدیران مورد آزمون چنانکه در جدول شماره 22 مشخص است این نظر را قبول دارند
جدول شماره 22 : مسائل مورد نیاز به طرح در کلاس آموزش خانواده از نظر مدیران.
موضوع قابل طرح
شیوه تربیت فرزندان ونحوه
اصلاح ورفتار آنان
تعلیم وتربیت
و ….
آمار

فراوانی
35
5
درصد
5/87
5/12

در مورد بروز مشکلات دانش آموزان علل آن را عده زیادی از آزمودنیها از خود دانش آموزان وهمکلاسیها دانسته اند.
جدول شماره 23 اطلاعات مورد نظر را نشان می دهد.
جدول شماره 23 : علت بروز مشکلات دانش آموزان از نظر والدین.

علت
از خود دانش آموزان
وهمکلاسیها
از خانواده
آمار

فراوانی
37
3
درصد
5/92
5/7
چنانکه مشهود است 5/92 درصد علل در خود دانش آموزان است که در این مورد مسئولیت سنگین مدیران و مربیان مدارس واضح تر جلوه می کند.

بحث درباره یافته ها
میزان همکاری والدین یا آنهایی که از طرف مدارس درخواست همکاری شده است خوب بوده ودر نتیجه مشکلات فرزندان والدینی که با مدرسه همکاری داشته اند به مراتب کمتر بوده وهست. لذا مدیران مدارس باید سعی در جلب همکاری والدین نمایند. وبدین ترتیب شکاف موجود بین خانه ومدرسه را ازبین ببرند. زیرا در غیر این صورت تلاش مربیان هیچگونه نتیجه مثبتی را به همراه نخواهد داشت. زیرا اگر آموزش وتربیت در خانه متفاوت با نحوه تربیت حاکم در مدرسه باشد دراین صورت دانش آموزان دچار مشکلات بیشتری خواهد شد وبرای مدرسه درد سر افزون تری را ایجاد خواهد کرد. زیرا دانش آموزان در چنین وضعیتی دچار تعارض شده ودچار درماندگی خواهد شد.
آنچه مهم است در نظر گرفتن آموزش برای خانواده می باشد تا بدین ترتیب با کلاسهای که اجرا می شود نحوه برخورد صحیح به والدین آموزش داده شود تا هم فاصله وشکاف موجود در روش تربیت فرزندان بین والدین ومدرسه کمتر شود وهم ریشه های ایجاد مشکلات تربیتی واخلاقی دانش آموزان تجزیه وتحلیل وشناسایی شود ونیز سطح توقعات والدین با وضعیت رشد همه جانبه فرزندان در سنین مختلف هماهنگ گردد. وبدین ترتیب والدین همکاری خود را با مدرسه افزایش داده در شناسایی روحیات فرزندان خود به مربیان وکارکنان کمک کنند تا مدرسه بصورت محیطی امن برای دانش آموزان تبدیل شده و آنان بتوانند در جوی پراز مهر ومحیطی غنی از جنبه عاطفی احساس اعتماد به نفس کرده وبه رشد لازم برسند.
( تحقیق ویلاوسون ) وپی بردن به این موضوع که موقعیت نظارت وکنترل در محیطی عاطفی می تواند حتی باعث رشد فیزیولوژیکی کودکان وبر عکس شود در موقعیت نگهداری ونظارت یا تدابیر وخطی مشی های سخت گرانه باعث ترس کودکان و کم شدن وزن آنان می شود تائید کننده مطالب فوق می باشد.
همچنین تحقیق ( ویکارت ) در مورد 28 نفر کودک از خانواده های کم در آمد وبکار بردن برنامه های آموزشی وتربیت دادن بازدیدهای هفتگی از خانه های این کودکان باعث کاهش مشکلات آنان شد. واینکه پیشرفتهای بعدی کودکان تا حدودی تحت تاثیر آموزشهای اولیه قرار گرفت و آموزش والدین وبالا بردن سطح آگاهیهای آنان اثرات غیر مستقیمی دربازده کودکان در برنامه های مختلف آموزش داشت موید نتایج بدست آمده در این تحقیق می باشد.

فصل پنجم

محدودیتها
در اجرای این پژوهش ممکن است سوگریی نظر محقق در نتایج آن ایجاد خطا نموده وتصمیم پذیری آن را کاهش دهد. از سوی دیگر چون موضوع تحقیق چنان بوده است که د بعضی موارد نظر مدیران در مورد نظر والدین پرسیده شده است. این عامل نیز می تواند باعث ایجاد مشکل نماید وتصمیم پذیری آن را کاهش دهد ونیز چون موضوع مفهومی می باشد نتایج آن بی شک با خطا همراه خواهد بود ولی در عین حال بدیهی است که نتایج این تحقیق با توجه به نتیجه تحقیقاتی که وجه تشابهی با آن داشته اند و آنرا تایید می کنند می تواند مورد استفاده واقع گردد.

پیشنهادات وکاربرد
آنچه واضح است نتایجی که در این پژوهش گرفته شده است عبارت است از لزوم همکاری والدین با مدارس در حل مشکلات تربیتی واخلاقی دانش آموزان – که با توجه به نتایج تحقیقات فراوانی که دراین زمینه حاصل شده است معمولا کودکان ونوجوانان که در محیطهای آرام وپر محبت وعاطفی بزرگ می شوند . از نظر رشد اجتماعی ، تحصیلی و ایجاد ارتباط با دیگران از موقعیت بهتری برخوردارند واینکه حضور والدین در محیط مدرسه می تواند اعتماد دانش آموزان را نسبت به خود بیشتر کند ودر او احساس رضایتمندی ایجاد کند وار طرفی لزوم تشکیل کلاس آموزش خانواده که خود می تواند عاملی در گسترش همکاری والدین با مدرسه باشد بسیار حائز اهمیت است . نقش والدین در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان موثر بوده کمک وراهنمائی آنها از اهمیت ویژه ای بر خوردار است .
بنابراین راهنمایی فرزندان درد دوران تحصیل امری است بسیار ضروری ونمی توان کار آموزش وتربیت را تنها به معلم ومدرسه محول ساخت واز نقش خانواده دراین زمینه غافل شد.
دانش آموزان اوقات زیادی را در منزل می گذرانندوعلاوه بر اینکه تحت تاثیر رفتار وعمل والدین هستند از آنها انتظار کمک وراهنمایی نیز دارند. یکی از حقوق طبیعی کودکان برخورداری از کمک وراهنمایی والدین می باشد خوشبختانه اکثر والدین بر اهمیت راهنمایی تحصیلی کودکان آگاهند ودقت فراوانی را نیز شاید دراین زمینه صرف می کنند ولی مهم این است که تا چه حد این وظیفه را صحیح انجام می دهند. زمانی والدین می توانند به نحو احسن از عهده این وظیفه بر آیند که بدانند چگونه دراین مورد عمل نمایند. چه بسا اگر دراین مورد درست عمل نکنند ممکن است به جای کمک به دانش آموز مانع پیشرفت وی شده وباعث تنبلی وسستی او شوند والدین با شناخت بیشتر و آگاهی از شیوه های صحیح تعلیم وتربیت بهتر می توانند به یاری فرزندان خود بشتابند واین در تشکیل کلاسهای آموزش خانواده جزء اصلی ترین مسائلی است که باید به آن توجه شود وبا برنامه ریزی صحیح در جهت آگاهی بیشتر آنان (والدین) گام برداشته شود.
برای رسیدن به این اهداف باید :
1- با سرمایه گذاری بیشتر در آموزش وپرورش وبخصوص در جهت تشکیل این کلاس ( آموزش خانواده ) .
2- تبلیغات لازم از طریق رسانه های گروهی بخصوص صدا وسیما در جهت لزوم شرکت در کلاسهای آموزش خانواده و همکاری با مدرسه در جهت رفع مشکلات تربیتی واخلاقی دانش آموزان .
3- بوجود آوردن مراکز تفریحی وسرگرمی جهت پر کردن اوقات فراغت دانش آموزان.
4- تبدیل مدرسه به یک محیط غنی وسرشار تا دانش آموزان علایق خود را از طریق تجربه آموزی وفعالیت شخصی رشد دهند. بخصوص مراکز بازی وامکانات ورزشی ومجهز کردن مدارس به وسایل کمک آموزشی.
5- ایجاد مراکز سمعی وبصری در شهرستانها وپخش فیلمهای آموزشی تربیتی برای کودکان ونوجوانان .
6- ایجاد کلاسهای سواد آموزی بصورت اجباری برای والدین بی سواد.
7- انجام تحقیقاتی در زمینه های تربیتی برای هر چه بهتر شناختن عوامل بازدارنده ومنحرف کننده در سر تعلیم وتربیت بجای این همه سمینارهایی که در کشور صورت می گیرد ونتیجه چندانی هم در بر ندارد.
8-استفاده از مشاوران مجرب و کارآزموده در کلیه مقاطع تحصیلی جهت راهنمایی والدین دانش آموزان .
9-دادن پرسشنامه در اوایل سال به اولیاء دانش آموزان و در صورت لزوم دادن پرسشنامه به خود دانش آموز جهت کند و کاو در مسائل اخلاقی و تربیتی که در هرخانواده ای وجود دارد و پی گیری مشکلات آنها .
10-گذاشتن کلاسهای ضمن خدمت در مورد روانشناسی و مشاوره جهت کلیه معلمین تمام مقاطع تحصیلی .

خلاصه ونتیجه گیری
همانطور که بر کلیه دست اندر کاران تعلیم وتربیت روشن و واضح است دئر مدارس با مشکلات تربیتی واخلاقی دانش آموزان بخصوص در مناطق ومحله های محروم شهر فراوان بوده وبرخیاز اوقات تحصیلی را در مدرسه مسئولین مدارس به مسائل مربوط به تعلم وانضباط می پردازند وبدین ترتیب بجای استفاده موثر ازاین فرصتها در پیشرفت تحصیلی آنان این چنین فرصتها به هدر می رود لذا بوجود آمدن مشکلات تربیتی اعم از آموزشی ودرسی وتربیتی واخلاقی در مدارس مسئله ای است که ما را واداشت که این پژوهش را با نواقصات زیاد انجام دهیم .
لذا فرضیه مورد نظر این است که همکاری والدین با مدارس می تواند راه حل اساسی ومهمی در جهت رفع مشکلات تربیتی ویا اخلاقی دانش آموزان باشد.
رابطه مدرسه وخانواده بصورت همکاری متقابل ودو جانبه در خور ملاحظه است. چون از بسیاری خانواده ها هستند که در زمینه تربیت فرزند ومسائل مربوط به آن به کمک فکری وتخصصی نیاز دارند واین کمک جز از طریق مدرسه به چه صورت ممکن است فراهم شود ؟
آنجا که شورای همکاری اولیاء ومربیان بصورت فعال تشکیل می شود شرایط مساعد تربیت ودر خانواده سریعتر وسهلتر فراهم می آید دیدگاههای تربیتی مربیان به جامعه نفوذ می کند ومربی از مسائل خاص مربوط به کودکان و نوجوانان آگاه می گردد ودر مقابل هر یک واکنش مناسب وراه صحیح جاره جویی را دنبال می کند.
در اهمیت وهمکاری جامعه با مدارس همین بس که در آن نظامهای اجتماعی که بعنوان وابسته به مردم ومتعلق به مردم شناخته شده وبوسیله آنها اداره می شود موجبات پیشرفت کاملتر وسریعتر فعالیتهای تربیتی فراهم آمده است وبه نتیجه وبازده بسیار بهتر تربیتی دست یافته اند. در چگونگی ردیا قبول فرضیه مورد نظر ما پرسشنامه مشتمل بر 19 سوال تستی و 2سوال تشریحی نظرات مدیران را جویا شدیم که در این تحقیق 40 نفر از مدیران شرکت داشته وبه پرسشنامه جواب دادند. انتخاب 40 نفر بصورت کاملا تصادفی از مقطع ابتدائی بوده است. 1 نفر ازاین مدیران دارای مدرک دیپلم و16 نفر دارای مدرک فوق دیپلم و21 نفر دارای مدرک لسیانس و2 نفر هم با مدرک فوق لیسانس بوده اند.
پس از جمع آوری پرسشنامه ها پاسخ به هر سوال بطور جداگانه بررسی وتجزیه وتحلیل گردید که از مطالب مذکور لزوم همکاری والدین با مدرسه در حل مشکلات تربیتی واخلاقی دانش آموزان تاثیر ونتیجه گیری ونیز لزوم تشکیل وارائه کلاسهای آموزش خانواده جهت ارائه اطلاعات وآگاهیهای لازم برای والدین وتاثیر آن در ایجاد همکاری هرچه بیشتر ونزدیکتر خانواده ها با مدرسه در جهت تربیت فرزندان آنان در هر یک ماه یکبار که بنا به نظر مدیران شرکت کننده در تحقیق مورد تایید واقع گردید وبه این نتیجه رسیدیم که اجرا وتداوم چنین برنامه هایی همت وسیع تری را طلب می کند از طرفی تلاش جدی مدیران وهمکاری دست اندر کاران آموزش وپرورش در رده های بالا تبلیغات از طرف صدا و سیما ورسانه های گروهی وایجاد جو مناسب انگیز برای شرکت والدین در کلاس های آموزش خانواده و علاقه مند کردن آنان به همکاری بیشتر با مدارس واحساس مسئولیت بیشتر در قبال سرنوشت آینده فرزندانشان می تواند محیط مدارس را به مراکزی فعال وسرزنده تبدیل کند که هم معلم وهم متعلم هر دو در آن احساس آرامش در جهت سازندگی کشور گام بردارند.

فهرست منابع
1- انجمن اولیاء ومربیان جمهوری اسلامی ایران ، مجله پیوند، شماره های 168- 169- 170- 171- 172- 173.
2- سادات، محمد علی، اخلاق اسلامی، سازمان مطالعه وتدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها ، تهران ، چاپ دوازدهم با تجدید نظر ، بهار 1372.
3- کریمی ، یوسف، جزوه روانشناسی اجتماعی آموزش وپرورش ، 1372.
4- معیری، محمد طاهر، مسائل آموزش وپرورش ، انتشارات امیر کبیر.
5- مفیدی ، فرخنده ، آموزش وپرورش پیش دبستانی ودبستانی ، پیام نور.

موضوع تحقیق :
بررسی نقش والدین ومسئولین مدارس در جهت کاهش مشکلات تربیتی واخلاقی دانش آموزان مدارس

فهرست مطالب
عنوان صفحه
تقدیر وتشکر
فصل اول
1-مقدمه
2-بیان مسئله – هدف وفرضیه
3-تعاریف عملیاتی
فصل دوم
1-پیشینه تحقیق
فصل سوم – روش تحقیق
1-آزمودنیها
2-طرح پژوهشی
3-ابزاراندازه گیری
4-روش جمع آوری اطلاعاتی
فصل چهارم – تجزیه وتحلیل
1-یافته های پژوهشی
2-بحث درباره یافته ها
فصل پنجم
1-محدودیتها
2-پیشنهادات وکاربرد
3-خلاصه ونتیجه گیری
4-فهرست منابع

6


تعداد صفحات : 40 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود