تارا فایل

بررسی رابطه بین میزان باورهای دینی و سلامت روان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی



گزارش دوره ای طرح پژوهشی
بررسی رابطه بین میزان باورهای دینی و سلامت روان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر

مجری :
دکتر جمشید صدری

همکار طرح :
علیرضا جعفری

چکیده پژوهش
پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین میزان اعتقادات مذهبی و سلامت روانی اهتمام ورزیده است. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر تشکیل می دهد. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد، 400 نفر (200 نفر پسر و 200 نفر دختر) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای آزمایش فرضیه ها از پرسشنامه سنجش میزان باورهای مذهبی و سلامت روانی مورد استفاده قرار گرفت.
پس از جمع آوری داده ها فرضیه پژوهشی که شامل 4 فرضیه بود مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. برای بدست آوردن میزان ارتباط با وجه اشتراک بین دو گروه از ضریب همبستگی استفاده به عمل خواهد آمد.
فصل اول
( مقدمه
( بیان مسئله
( اهمیت و ضرورت تحقیق
( اهداف پژوهش
( متغیرهای پژوهشی
( فرضیه های پژوهشی
( تعریف مفاهیم و تعریف عملیاتی واژه ها

مقدمه
آدمی در طول زندگی خود با پدیده های گوناگون سر و کار داشته است و نسبت به این پدیده در او شناختهای معین و احساسات بخصوص پدید می آید و نوعی آمادگی در او پیدا می شود که نسبت به آنها شیوه معینی رفتار می کند.
در اکثر جوامع بشری چه از جنبه تاریخی و چه در زمانهای معاصر نهاد اساسی در شکل گیری شخصیت افراد موثر است که عبارتند از : اجتماع، خانواده، مدرسه، همسالان و مذهب که ممکن است عواملی چون وسایل ارتباطی جمعی تبلیغات، ایدئولوژی های خاص تاثیر این نهادها را تا حدودی تحت الشعاع قرار دهند. شناخت این عوامل بخصوص در رابطه با بهداشت روانی امری ضروری.
توجه به مذهب یک رویکرد جدید نیست بلکه امری است که سالیان دراز توجه دانشمندان مختلف را چه تجزیه و تحلیل دلایل رد آوری به مذهب و چه در جهت و نحوه تاثیر آن بر فتار بخود جلب کرئه است.
در عصر کنونی یک سلسله پرسشها و تردیدهایی نسبت به مسائل نسبت به مسائل مذهبی در ذهن جوانان ایجاد شده که نتیجه مستقیم آن ایجاد شک و اضطراب و ناآرائی در میان این طبقه از جامعه شده است.
عصر ما از نظر دینی و مذهبی خصوصاً برای طبقه جوانان عصر اضطراب و بحران است و سوالات کهن و فراموش شده نیز از نوع مطرح ساخته است که سلامت روانی جوانان را تحت پوشش خود قرار داده است (مطهری، 1348، ص 49) مذهب می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات اخلاقی و روانی باشد واژه های علمی درمان نفس پس از شناساندن ریشه های بیماری های روانی و با استمداد او از جهانی دینی و وحی آسمانی و طرح شده است که می تواند ما را از بسیای از کتب جدید روان شناسی و سلامت روانی به میزان قابل توجهی بی نیاز سازد چون علم می خواهد از راه تفکر و استدلال و تجزیه و تحلیل به واقعیتهایی برسد تا زمانی که خود فرد نقش فعالی در روند سلامت روانی خود به عهده نگیرد بعضی از سیاستها در جامعه بی بهره است. بهره برداری از دستگاه الوهیت و معامله با خدا حداقل یک آمادگی فردی می خواهد یک ایمان، یک تسلیم بخصوص و علاقه و حتی تمرینها و انجام دادن اعمالی را لازم دارد. و بسا که استعدادی را می خواهد و توفیقی هم باید یاری کند، لیکن اگر فرد با دستگاه الوهیت آشنا شد اگر مردمی خدا را شناختند. اگر سران قومی با این قدرت آشنا شدند، مگر پیشوایان جماعتی خود را با این نیرو مرتبط کردند آن وقت است که هر گونه سعادتی، ترقی و پیشرفتی نه تنها میسر است بلکه دوام نیز می یابد.
روان شناسان معتقدند که تنها روزنه ای که می تواند آزام و ناراحتی های حاصل را از بدن آدمی خارج ساختند و یا آنها را خنثی ایمان به خدا و اعتقاد به یک مبدا حقیقت است و یک قدرت مافوق انسانیت است، زیرا تنها نیروی که می تواند بر مشکلات فائق شود نیروی الهی است.
آمار نشان داده است که بسیاری از بیماری های شایع روانی در کشورهی پیشرفته و در حال توسعه زائیده عواملی هستند که خود انسان آنها را خلق می کند و گرفتار آن می شود. بیماری های روانی از بدو تولد پیدایش بشر وجود داشته است و هیچ فردی در مقابل آن مصونیت ندارد. پیوند و ارتباط میان بهداشت روانی و باورهای مذهبی افراد غیر قابل انکار است.
دانشمندان کنونی و روان شناسان عصر حاضر معتقدند که آلام روحی و هیجانات خارجی موجب بیماری می شود چون زندگی روزمره کنونی با نگرانی و اضطراب توام است و داشتن ایمان به خدا و اعتقاد به یک مبدا حقیقت و یک قدرت مافوق و مطلق است که ما را بر مشکلات فائق می سازد. (مطهری، مرتضی، 1368، ص 98) دین و مذهب از ارکان اصلی فرهنگ هر ملتی است و روش زندگی که یکی از شاخص های مهلک سلامت روانی است دین و دینداری چه بطور مستقیم در سلامت روان دخالت دارند. ارزهای دینی و ایمان و معتقدات دینی و مذهبی از عناصر متشکل مهم شخصیت است. (رشید پور، عبدالمجید 1371، ص 73)
عشق به خدا، انسان را بکار و فعالیت و از خود گذشتگی وا می دارد و کسی که خود را در جامعه عضوی سودمند وارزشمند بیند و سلامت روانی او تامین می شود. تجربه های عینی و بررسی های اجتماعی نشان داده افرادی که با آموزشهای راستین و منطقی و دینی و اخلاقی پژوهش یافته اند. بیشتر از آنهایی که چنین آموزشهایی را نداشتند در راه هدف های ارزنده اجتماعی گام برداشته و فدارکاری کرده اند و کمتر به جامعه ستیزی و انحراف و خیانت کشیده شده اند، زیرا برای آنها رضای خدا بالاترین کار است (احمدی، سید علی، 1374، ص 84).
* عنوان به فارسی :
بررسی رابطه بین میزان باورهای مذهبی و سلامت روان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر.
* عنوان به انگلیسی :
Review relationship between rate religious belives and mentals students of Islamic Azad university Abhar Branch
بیان مساله :
ایمان مساله عبارتست از پذیرایی و قبول بخصوص از ناحیه نفس نسبت به آنچه که درک کرده است، قولیکه باعث می شود نفس برابر ادراک تسلیم شود (موسوی لاری 1345). انسان موجودی است که از خاک آغاز کرده است و مراحل مختلف تکامل را پشت سر گذاشته است تا آنجا که روح خدای در وی شکل گرفته و شکوفا شده است. آنچه همیشه در طول تاریخ ذهن بشر را متوجه خود کرده و به تلاش و تفکر واداشته است، معرفت نفس یا خودشناسی است. تعالیم عالیه اسلام و قرآن کریم به منظور دستیابی به خودشناسی و رشد شخصیت و ارتقای نفس انسان بر مدارج کمال انسانی، مناسب ترین و بهترین راه را به وی نشان داده است. ما می توانیم به کمک حقایقی که در قرآن و تعالیم اسلام درباره انسان و صفات و حالات گوناگون روانی او آمده است بخوبی شخصیت انسانی خویش را رشد دهیم و همچنین انگیزه های اصلی محرک رفتار و عواملی را که در هماهنگ کردن شخصیت و تکامل و ایجاد بهداشت روانی او تاثیر بسزایی دارند را بشناسیم، زیرا مبانی دین و قرآن سخن پروردگار است به طبیعت و اسرار آفرینش آگاهتر است.
اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
بهداشت و سلامت روانی به عنوان یکی از رشته های اساسی مورد توجه سازمان بهداشت جهانی است و یک بخش تخصصی دارد که نقش آن ایجاد تحرک و هماهنگی در تحقیقات بهداشت روانی در سطح جهان است و سعی در آن دارد تا میزان انگیزش بهداشت تاثیر انگیزش و اعتقادات مذهبی و سلامت روانی را مشخص کند تا به این اثبات برسد که با ارتباط دادن انسان به منبع و سرچشمه خود که یک منبع کنترل درونی قوی است و استمداد از او بر قدرت روحی و روانی انسان افزوده شده و بر مشکلات کنونی غلبه نماید و به پیشرفتهای محسوسی در سلامت روانی که متضمن بهداشت جسمانی است دست یابد. باورهای مذهبی قدرت تحمل ناکامی ها را بالا می برد و بدین ترتیب به حفظ سلامت جسم و روان کمک می نماید و از پیدایش بیماری های جسمی و روانی پیشگیری می کند.
اهداف تحقیق
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین باورهای مذهبی با سلامت روانی دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر می باشد که در صورت معنی دار بودن آماری رابطه بین باورهای مذهبی و سلامت روان می تواند در خصوص توجه به برنامه ریزی به منظور توجه و آگاهی خانواده ها و سوق دادن نوجوانان پیش نهادهای سازنده ای ارائه گردد.
7 ) متغیرهای تحقیق
دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر : کلیه دانشجویان پسر یا دختری که در سال 1387 در واحد دانشگاهی ابهر مشغول به تحصیل هستند.
سلامت روانی : قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح فردی و اجتماعی و تعدیل تضادها و تمایلات شخصی بطور منطقی، عادلانه و مناسب (لوسیون و همکاران 1962)
باورهای دینی و مذهبی : تعهد و پایبندی فرد یا جامعه به استانداردها و موازین اخلاقی بطوریکه در زندگی و رفتار آنها ملاحظه می شود (هدایتی 1377)
8 ) فرضیه ها یا پرسش های تحقیق
به صورت فرض یا فرض های ویژه :
1 ) بین سلامت باورهای مذهبی و سلامت روانی دانشجویان رابطه معنی دار وجود دارد؛
2 ) بین سلامت باورهای مذهبی و سلامت روانی دانشجویان دختر سیر معنی دار جود دارد؛
3 ) بین سلامت باورهای مذهبی و سلامت روانی دانشجویان پسر رابطه معنی دار وجود دارد؛
4 ) بین سلامت باورهای مذهبی و سلامت روانی دانشجویان دختر رابطه معنی دار وجود دارد؛
به صورت پرسش یا پرسش های ویژه :
1 ) آیا بین میزان اعتقادات مذهبی و سلامت روانی دانشجویان رابطه وجود دارد؟
2 ) آیا بین میزان اعتقادات مذهبی و سلامت روانی دانشجویان پسر و دختر تفاوت معنی داری وجود دارد؟
3 ) آیا بین میزان اعتقادات مذهبی و سلامت روانی دانشجویان دختر رابطه معنی دار وجود دارد؟
4 ) آیا بین میزان اعتقادات مذهبی و سلامت روانی دانشجویان پسر رابطه معنی دار وجود دارد؟
3 ) واژه های کلیدی فارس و انگلیسی : باورهای مذهبی، سلامت روانی، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر.
تعریف مفاهیم و تعریف عملیاتی واژه ها
1 ) اعتقادات مذهبی : عبارت است از سیستم فکری و عملی برای درک و فهم حقایق طبیعی جهان و راهی که انسان از روی حقیقت به چیزی گرایش پیدا می کند (مدرسی، مطهری، 1368، 1372).
2 ) سلامت روانی : عبارت است از سازش فرد با جهان اطرافش با حداکثر امکان بطوریکه باعث شادی و برداشت مفید موثر می باشد. (ضیائی پور، 1376، ص 91).
3 ) تعریف عملیاتی (اعتقادات مذهبی) : میزان نمره ای که آزمودنی ها از پرسشنامه اعتقادات مذهبی بدست می آورند.
4 ) تعریف عملیاتی سلامت روانی : میزان نمره ای که آزمودنی ها از پرسش نامه سلاکت روانی عمومی (GHQ) بدست می آورند.
فصل دوم
( ادبیات تحقیق
( الف ) تئوری تحقیق
( ب ) بیشینه پژوهش
الف ) تئوری های تحقیق
قرآن و سلامت روانی
انسان از نظر شخصیت دارای یک سلسله خصوصیات روانی است که در نیازهای جسمانی متبلور هستند و این نیازها بخاطر ذات و بقای نوع باید ارضاء شوند. او همچنین دارای صفات ملکوتی است که در اشتیاق روحی نسبت به شناخت خداوند متعال و ایمان به او عبادت و تقدیس و تنزیه باری تعلی متبلور هستند. گاه میان این دو نوع خصوصیات شخصیتی انسان تعارض پیش می آید که گاهی نیازها و خواسته های جسمانی و روانی نیازها و اشتیاقات روحی، او را بطرف خود جذب می کنند و خود انسان نیز این نزاع درونی بین این دو جنبه شخصیتی را احساس می کند، قرآن به حالت نزاع میان جنبه های جسمانی و روانی انسان چنین اشاره می فرماید :
و اما خاف مقام امر و نهی عن الهوی فان الجنه هی الاولی
پس هر کس از حجم خدا سرکش و طاغی شد و زندگی دنیا را برگزید دوزخ جایگاه اوست و هر کسی از خصوصیات در پیشگاه قرب ربوبیت بترسد و از هوای نفس درونی جست همانا بهشت منزلگاه اوست. (نازعات : 37 – 41) بنابراین، ساختمان وجودی انسان خطرتاً هم استعداد انجام کارهای زشت، پیروی از هوای نفس و شهوات جسمانی، غرق شدن در لذتهای ملموس و تمایلات دنیوی را دارد و هم آمادگی ارتقاء به اوج فضیلت و تقوی و اخلاقیات عالی انسان، یعنی رسیدن به آرامش روانی و خوشبختی معنوی.
لازم به تذکر است که پس از گذشت چهارده قرن از نزول قرآن، زیگموندفروید موسس روانکاوی، در خصوص شخصیت، نظریه ای ارائه دارد و به اساس آن نفس را به 3 بخش متمایز تقسیم کرد. که شباهتهایی به مفهوم نفس اماره و لوامه و مطمئنه در قرآن دارد. فروید معتقد است که نفس انسان دارای 3 بخش "او" و "من" و "من برتر" است. "او" بنظر فروید حاوی غرایز ضعیف از جسم است و نفس در این مرحله از اصل "لذت" پیروی می کند. و هدفش دائماً ارضای غرایز بدون رعایت منطق، اخلاق و واقعیت است. "او" به این معنی تا حدودی شبیه "نفس اماره" در قرآن است "من برتر" آن بخش از نفس است که از آموزشهای فرد از طریق والدین و اساتید و نیز ارزشهای فرهنگی محیط تشکیل می شود و کم کم به یک نیروی نفسانی درونی مبدل می شود و به محاسبه و به مراقبت و انتقاد از فرد می پردازد و نیز گاهی او را به مکافات تهدید می کند. این نفس را معمولاً به نام جوان می شناسند.
"من برتر" تا حدودی شبیه مفهوم "نفس لوامه" است.
و بالاخره "من" آن بخش از نفس است که زمام تمایلات غریزی ناشی از "او" را در دست دارد و بر آنها مسلط است. در نتیجه به آنچه خود اجازه ارضاء می دهد و انجام آنچه را نمی خواهد، به تعویق می اندازد و نیز تمایلاتی که نابودی آنها را ضروری می داند سرکوب می کند در این کاره اصل واقعیت با توجه به جهان بیرونی از خود در را با تمام قوانین و ارزشها و اخلاقیات و دستورهای دینی آن مراعات می کند. به عقیده فروید کار "من" ایجاد هماهنگی بین "او" و واقعیت یا جهان و بین "من برتر" جلوگیری می کند. و مانع افراط در انتقاد و تهدید به مجازات بدون دلیل منطقی می شود اگر "من" در وظایف ایجاد هماهنگی بین "او" و "من برتر" موفق شود امکان تعادل و هنجار و سلامت روانی انسان تحقق پیدا خواهد شد "اصل واقعیت" به عقده فروید شامل این و اخلاق است که "من برتر" همان نفس مطمئنه در قرآن است.
مناسبترین راه حل مشکل تضاد میان جنبه های جسمانی و روانی انسان در واقع ایجاد هماهنگی میان آن دو است. اگر انسان در زندگی به میانه روی و اعتدلال و دوری از زیاده روی و افراط و ارضای انگیزه های جسمانی و روانی مستلزم باشد ایجاد هماهنگی میان نیازهای انگیزه های جسمانی مخالف باشد و در جهت سرکوب آن عمل و نه نوعی اباحهء مطلق که انگیزه های جسمانی را به طور کامل ارضاء کند اسلام خواهان هماهنگی انگیزه های جسم و روان و در پیش گرفتن راه میانه ای است که به ایجاد تعادل میان جنبه های مادی و معنوی انسان می انجامد.
قرآن درباره تفاوتهای فردی آورده است که مردم از لحاظ استعداد و تواناییهای جسمانی و روانی و عقلانی تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند که منشا آنها به تاثیر و تاثر عوامل واداشت و محیطی بر می گردد قرآن در موردهای زیادی به تفاوتهای موجود در مردم اشاره کرده است.
و من الناس و ادوّآب و النعم مختلف الوانه و کذالک
و از انسانها و جنبدنگان و چهارپایان انواعی با الوان مختلف، (ادبی) حقیقت چنین است، (فاطر : 28 ) قرآن کریم اساساً برای هدایت و دعوت مردم به یگانه پرسش و آموزش ارزشهای تازه و روشهای تازه و روشهای جدید تفکر و زندگی به آنان ارشاد رفتارهای به هنجارهایی که صلاح خرد و خیر جامعه در آن باشد و نیز راهنمایی آنها به راه های درست تربیت و پژوهش نفس به نحوی که منجر به بلوغ کمال انسانی که متضمن سعادت انسان در دنیا و آخرت است، شود نازل شده است قرآن کریم تاثیر بسزایی در نفوس اعراب بجای گذاشت و شخصیت و اخلاق و رفتار و رشد زندگی آنها را به کلی تغییر داد و از آنان افرادی صاحب عقیده که دارای ارزشهای شریف انسانی بودند تربیت کرد و جامعه ای متحد و منظم بوجود آورد بطوری که توانستند روم و ایران را که بزرگترین دولتهای جهان آن زمان بودند، شکست دهند و در اکثر سرزمین های جهان منتشر شوند و به گسترش اسلام بپردازند. این تغییر بنیادی که قرآن در نفوس اعراب و مامنان از اقوام مختلف بوجود آورد در میان تمام مکتبهای اعتقادی که در قرون مختلف تاریخ ظاهر شدند نظیری ندارند. بدون شک در قرآن نیروی معنوی عظیمی وجود دارد که در نفس سردرگمی در دنیای امروز می دانند به عقیده دانشمندان متخصص در حدود 12 سالگی یعنی آغاز دوران نوجوان بطور طبیعی قایلی در فرزندان آدم آشکار می گردد.
و آن عشق و علاقهبه مذهب است این تمایل با پیش رفتن عوامل طبیعی بلوغ تشدید می شود و در 12 سالگی به اوج خود می رسد. (مکارم شیرازی، 1368).
اعتقادات مذهبی
اعتقادات مذهبی جریان است اجتماعی است که در طول تاریخ تمدن انسان در بستر زمان جریان داشته است مدارک باستانشناسی نشان می دهد هیچ وقت بدون مذهب نبوده است اگر بگوئیم مذهب خط زندگی انسان است خلاف نگفته ایم. (آل اسحاق، 1369).
تعریف اعتقادات مذهبی
تعهد و پایبندی یک جامعه مذهبی به استانداردها و موازین اخلاقی بطوری که در زندگی یک عده افراد معین ملاحظه می کنیم. (هدایتی، 1377).
احساسات مذهبی جوانان
شناخت تمایلات طبیعی و تمنیات فطری جوانان و ارضای صحیح و معتدل هر یک از آن تمایلات اساسی ترین پایه تربیت نسل جوان است.
در آئین مقدس اسلام تربیت نسل جوان براساس احیاء تمام تمایلات فطری و هدایت همه خواهش های طبیعی استوار است. جوانی که در مکتب آسمانی اسلام تربیت می شود و جسم و جانش با تعالیم رسول اکرم پرورش می یابد یک انسان واقعی است و در زندگی از تمام سعادت و خوشبختی برخوردار است او دارای سرمایه ایمان و اخلاق است و جز به پاکی و نیکی فکر نمی کند.
او با اتکا به خداوند بزرگ روحی مطمئن و آرام دارد و در مقابل پیش آمدهای زندگی خود را نمی بازد و شخصیت معنوی خویش را از دست نمی دهد و هرگز از انجام وظایف خویش شانه خالی نمی کند او از تمام لذائذ زندگی بطور مشروع و بقدر مصحلت برخوردار است و در خویش احساس امنیت می کند. جان . بی . کایزل می گوید : هر چند زندگی می کنیم در مبدا وجود این عالم کنجکاوتر می شویم و در پی بردن به کیفیت زیبائی و نیکی حقیقت آفریننده و روابط ما با او بیشتر اصرار می ورزیم، پروردگار خود علت اولیه آفرینش است. بشر فطرتاً خود بدون مربی اصول اولیه خوبیها و بدیها را درک می کند و طبعاً مایل است بخوبیها بگراید و از بدیها اجتناب نماید.
ژان ژاک رسو می گوید : به تمام ملل دنیا نظر بیندازیم در بین تمام این عادات و رسوم بی نهایت متنوع همه جا همان اصول عدالت نو درستی همان قوانین اخلاقی همان مفاهیم نیکی و بدی را خواهید یافت به عقیده روان شناسان دوران بلوغ و جوان دوره بروز احساسات مذهبی و شکفته شدن تمایلات ایمانی و اخلاقی است. جوانان بطور فطری تمایل دارند از مبدا عالم با خبر شوند، خداوند خالق را بشناسد و او را پرستش کنند جوانان با طبع انسانی خود در جستجوی حق اند و در راه پی بردن به حقیقت مجاهده و کوشش می کنند.
موریس دبس استاد دانشگاه استرابسورگ می گوید : در حدود 15 تا 17 سالگی جونان به ندای تقدس با شجاعت به لرزه در می آیند و آرزومند می شوند که جهان را از نو تشکیل دهند بدی را محو و نابود سازند و عدالت مطلق را حکمفرما نمایند. گویا تمام روانشناسان در این نکته متفق القولند که بین بحران تکلیف و جهش ناگهانی و احساسات مذهبی رابطه غیر انکاری وجود دارد.
استانلی هال می گوید : حداکثر این احساسات مذهبی در حدود 16 سالگی پیدا نی شوند در نزد کسانی که در دوران کودکی تعلیم و تربیت مذهبی داشته اند چنین نهضت ناگهانی وجود ندارد بخصوص در نزد دختران جوان که با جهش های عارفانه همراه است بالاخره در این دوران است که ابهامات مذهبی صورت دقیق پیدا می کند.
تمایل فطری جوانان به مذهب آنقدر شدید است که همه روان شناسان می گویند : کودکانی که در خانواده های دور از مذهب و ایمان پرورش یافته اند در دوران بلوغ علاقه بیشتری از خود نسبت به مسائل مذهبی نشان می دهند. جوانان به طور طبیعی رغبت وافری به درک مسائل مذهبی دارند و گفتارهای دینی را با کمال علاقه مندی می شنوند.
آموزش تعالیم دینی و پرورش عواطف ایمانی و اخلاقی در وجود جوانان دوائر بزرگ دارد اول آنکه احساسات مذهبی جوانان که خود یکی از خواهش های فطری آنان است بدین وسیله ارضاء می گردد و دیگر اینکه نیروی مذهب تمایلات طبیعی خواهشهای غریزی جوانان را مهار می کند. از تندروی و طغیانشان باز می دارد او را تیره روزی و سقوط محافظت نمی نماید.
دبس معتقد است ارزشهای اخلاقی در دورانه بلوغ بصورت سرمشهای انسانی تجلی می کند و صورتهایی را بخود می گیرد.
ارضای خواهش های مذهبی جوانان و پرورش ایمان و اخلاق در ضمیر آنان یک ضرورت قطعی تربیت است برای آنکه تعالیم دینی در ضمیر جوانان اثر عمیق بگذارد لازم است از اولین فرصت استفاده شودو در موقعی که احساسات مذهبی در نهادشان بیدار می گردد تعلیم دینی آغاز می گردد.
جان . بی . کایزل می گوید : بی ایمان بخصوص در این لحاظ رنج آور است که دنیا هر چه را که در اوست در نظر ما لغو و بیهوده و ناپایدار است در صورتیکه صاحب ایمان در آفرینش در زندگیانی منظور و مقصودی می بیند گر چه نتواند آنرا به دیگری ثابت کند. ایمان ستونی استت که ما را در طوفان روزگار، از افتادن و مغلوب شدن نگاه می دارد، مقیاس عظیمی است که چون همه چیز را با او بسنجیم بحارقت هر چه از خوشی و ناخوشی بما دست می دهد، به آسانی پی می بریم.
دکتر کارل می گوید : امروز نیز مانند همه اعصار در همه کشورها مردان و زنانی وجود دارند که حیات در نظرشان، پربارترین مواهب نیست آنان تشنه جهان وارستگی و عشقند و می خواهند به خدا می رسند.
کنت دونوئی می گوید : بعضی از مذهبا که طبعاً اخلاقی هستند می گویند که چون مشکل اساسی اطاعت از قوانینی اخلاقی است پس اگر عملاً بتوانیم این قواعد را بکار ببندیم به مذهب محتاج نخواهیم بود این روش نشانه نداشتن پسیکولوژی است کسانیکه به پروردگار جهان ایمان واقعی دارند همه جا و در کلیه احوال وظایف خود را عمل می کنند.
در کشورهای پیشرفته امروز مسئله جوانان در ردیف یکی از بزرگترین مشکلات اجتماعی قرار گرفته و افکار دانشمندان را به خود معطوف داشته است به موجب آمارهای دقیق تعداد جرائمک و جنایات جوانان هر سال بیش از سال قبل است. نسل جوانان بر اثر بی ایمانی به دوره عصیان گرائیده اند ئ قرآن شریف فرموده است :
من اعرض عن ذکری فان له معشر منکا
کسیکه از یاد خداوند روی گردان شود و فطرت ایمان را در ضمیر خود سرکوب نماید زندگیش هموراه توام با تنگی و مضیقه خواهد بود. (فلسفی، 1360).
موضوع جالبی که تازگی انتشار یافته و از جهتی مورد تاسف همگان قرار گرفته است اعتراف گروه کارشناسان تربیت و تعلیم دینی را موجب شده است مدتها قبل پرسش نامه هایی از تهران به تمام شهرستانها ارسال شده و از نحوه کار تعلمیات دینی و نظرات گوناگون مربیان و معلمان پرسش شده و کارشناسان متخصص پس از مطالعات شبانه روزی به این واقعیت تلخ واقف شدند که برنامه های دینی مذهبی دچار شکست شده و هیچ پیشرفتی نداشت است و نشان می دهد که تربیتهای دینی در اجتماع چندان موثر نمی باشد و عده ای از افراد اجتماع به علت ابهامات مذهبی به مسائل دینی با دیه شک و تردید می نگرند و برای از بین بردن این شک و تردیدها باید در درجه اول سعی کرد واقعیات اسلام را که در لا به لای کتب اسلامی مستور مانده و به علت مقتعانی زمان و تفکرات شخصی دچار غبار زدگی شده است. تشخیص داد و این خود مرحله بس دشواری است پس باید غذای روحی بنا به مقتضیات عصر به بهترین وجهی در اختیار مردم قرار داده شود و دیگر نمی توان با سبکهای ساده و خشک گذشته مردم را به شاهراه دینی دعوت کرد. (مطهری، 79)
و به راستی پیروزی خداشناسی نه تنها به معنای ویرانی فرهنگ ویرانی فرهنگ بلکه وخیمتر از آن به معنای نابودی هر گونه امیدی به آینده بهتر است. (ماکس پلانک)
تعریف سلامت روانی
کارشناسان سازمان بهداشت جهانی، سلامت فکر و روان را این طور تعریف می کنند :
سلامت فکر عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی بطور منطقی، عادله و ماسب، لونسیون و همکارانش در (1962) سلامت روانی را این طور تهریف کرده اند. سلامت روانی عبارت است از اینکه فرد چه احساسی نسبت به خود، دنیای اطراف محل زندگی، اطرافیان مخصوصاً با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد. چگونگی سازش وی یا درآمدخود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خویش.کارل منجر1 می گوید : سلامت روانی عبارت است از سازش فرد با جهان اطرافش با حداکثر امکان بطوری که باعث شادی و برداشت مفید و موثر بطور کامل شود. طبق تعریف واستون رفتار عادی نمودار شخصیت انسانی سالم است که موحب سازگاری او با محیط و در نتیجه رفع نیازهای اصلی او می شود. تعریف گنیزبرگ2 در مورد بهداشت روانی عبارت است از تسلط و مهارت در ارتباط صحیح در سر فشای زندگی : عشق کار و تفریح این شخص و همکارانش برای توضیح بیشتر می گویند : استمرار یافتن و ادامه کار داشتن خانواده ایجاد و محیط خانوادگی خرسند، فرار از مسائلی که با قانون درگیری دارد، لذت برای زندگی و استفاده صحیح از فرصتها ملاک تعادل و سلامت روان است. (میلانی فر، 1372)
سلامت روانی چیست؟
ارائه تعریف جامع از سلامت روانی و مشخص کردن الگویی برای آن از طریق تجربی چنان غامض و پیچیده است که باعث گشته برخی از روان شناسان پی به عدم وجود سلامت روانی و الگویی سالم روانی شوند. روانکاوان از جمله روان شناسان هستند که معتقدند هر فردی، درچه و میزانی از بیماران روانی را با خود دارد. یعنی از دیدگاه آنان سالم به معنای مطلق کلمه وجود ندارد.
این تعبیر به یان معنی نیست که انسان را محصول محیط بدانیم : اولاً محیطی سالم به عنوان الگو نداشته باشیم و ثانیاً هر فرد را به میزان واحد خاصی دور از ملاکهای اجتماعی ببینیم، می تواند معنی داشته بشاد ولی وقتی برای سلامت اناسن الگویی خارج از اجتماع بیابیم و هم چنین او را تنها محصول اجتماع خود نپنداریم بلکه برای او اصولی غریزی و طبیعی در نظر بگیریم و رشد شخصیت وی را براساس این اصول تعیین و تعریف نمائیم در این صورت سلامت روانی معنی داشته و الگوی انسان سالم نیز وجود خواهد داشت. (احمدی، 1371)
هدف بهداشت روانی
وظیفه و هدف اصلی بهداشت روانی تامین سلامت فکر و روان افراد جامعه است برای رسیدن به این هدف، احتیاج به نیروی انسانی فعال و کاردان و همکاری سازمانهیا دولتی، برنامه ریز و بودجه برای ایجاد گسترش سازمانهای روان درمانی و بالاخره آموزش بهداشت همگانی در سطح جامعه داریم.
بطور خلاصه و فهرست وار، بهداشت روانی دارای 4 هدف اصلی است :
1 ) خدماتی : جهات سلامت فکر و روان افراد جامعه، پیشگیری از ابتلاء به بیماریهای روانی، بیماریابی درمان سریف و پی گیری بیماران مبتلا به اختلالات عصبی روانی به وطر سرپائی و پایبندی کمک های مشورتی به افرادی که دچار مشکلات روانی اجتماعی خانوادگی شده اند؛
2 ) آموزش : آموزش بهداشت روانی همگانی و آشنا ساختن مردم جهت همکاری و استفاده از سرویس های موجود در صورت مواجهه با مشکلات روانی؛
3 ) پژوهش : تحقیق درباره علل نحوه شروع پیشگیری و درمان بیماری های روانی عقب ماندگی ذهن،اعتیاد و انحرافات مانند پژوهش در مدارس، دانشگاه ها، سازمانهای پلیسی، سربازخانه ها و کارخانجات مراکز کاریابی درمانگاه های عمومی بهداشت و تنظیم خانواده، مادر و نظایر آن؛
4 ) برنامه ریزی بهداشتی : درباره ایجاد گسترش مراکز جامع و منطقه ای، مراکز بهداشت، مراکز کودکان استثنایی و مراکز مسمومین و مصدومین، مراکز آموزشی جهت بالا بردن کیفیت امور بهداشتی، درمانی و سطح آگاهی مردم به وسیله رسانه های گروهی و آشنا ساختن این مراکز به مسائل موجود و ایجاد هماهنگی بین برنامه های خدماتی، آموزشی و پژوهشی. (میلانی فر، 1373)
ابعاد فعالیتهای بهداشت روانی :
1 ) پیشگیری : هدف اصلی در این مرحله کلیه فعالیتهای استکه از پیدایش یا افزایش مشکلات روحی و اختلافات روانی جلوگیری می کند؛
2 ) درمان : در درمان، علاوه بر شناسایی عوامل به وجود آورنده اختلافات فراوانی اعم از جسمی و یا روانی باید به حذف یا کاهش تاثیر این عوامل تا حد ممکن اقدام شود. ضمناً چون فرد کمبتبلا به اختلال روانی حتی بعد از درمان و بهبودی از سازمان روانی شخصیتی بی ثبات و آسیب پذیری برخوردار است باید مراقب بود که حتی الامکان عوامل مخل و مزاحم در محیط تعلیل یابد تا سلامت روانی او حفظ شود و از بازگشت احتمالی بیماری، جلوگیری به عمل آید؛
3 ) بازتوانی : هدف اصلی از فعالیتهای بازتوانی، این است که به موازات درمان اختلالات روانی باید توانایی های از دست رفته فرد به وی بازگردانده شوند تا بتوانند به گونه ای مفیدی به زندگی خانوادگی و اجتماعی و محیط شغلی خود باز گردد.
عوامل موثر در تامین بهداشت روانی
انسان برای حفظ و تامین سلامت روانی، از جهات مختلف روانی دقیقاً باید تحت کنترل و مراقبت خود و دیگران قرار گیرد. این واقعیتها عمدتاً از طریق عوامل زیر انجام می گیرد :
1 ) خانواده 2 ) عوامل اجتماعی و فرهنگی 3 ) خود (احمدی، 1373)
انگیزه دینداری یک انگیزه روانی است که ریشه در فطرت و سرشت انسان دارد. زیرا انسان در اعماق وجود خود انگیزه ای را احساس می کند که او را به تحقیق و تفکر درباره ی آفریدگار خویش و جهان هستی چاره جویی از او پناه بردن به او را می دارد و به هنگام فشار مشکلات و گرفتاری های زندگی از او کمک می خواهند اصولاً انسان امنیت و آرامش خویش را در حمایت و سرپرستی خداوند از خود می یابد.
اگر به رفتار انسان در همه ادوار تاریخ و در جوامع گوناگون بشری بنگریم این موضوع را بطور آشکار درخواهیم یافت هر چند تصور انسانها در جوامع گوناگون و در طول قرنهای تکامل فرهنگی تفاوتهایی با هم دارد، اما تمام این تفاوتهایی که در تصور اسنان از ذات خداوند و روش عبادت او مشاهده می شود تنها تفاوت و در روش و تعبیر و تبیین همان انگیزه فطری دینداری است که همان انگیزه فطری دینداری است که در اعماق نفس بشر وجود دارد. انسان نیاز به چیزی دارد که این استعداد فطری را در او بیدذار کند و غبار فراموشی از چهره اش بزداید و آن را در اعماق ناخودآگاهش برانگیزاند تا بطور واضح و آشکار ادراک و احساس می شود و این امر از طریق سازگاری انسان با هستی و نگرش او به شگفتیهایی که خدا در وجود خود وی و سایر مخلوقات و کل آفرینده است صورت می گیرد از جمله عواملی کهع به بیداری و فعال شدن انگیزه دینداری در انسان کمک می کند وجود خطرهایی است که در برخی اوقات زندگی، او را تهدید می کند و تمام راه هاینجات را در برابرش می بندد بطوری که هیچ گریز گاهی بجز پناه بردن بخدا ندارد. در اینجاست که انسان با همان انگیزه فطری بسوی خدا شکیده می شود و از او برای برطرف کردن خطر، کمک و یاری می جوید. (نجاتی، 1372)
از جمله عواملی که به بیداری و فعال شدن انگیزه ها کمک می کند انگیزه های نامطلوب و یا نگران کننده است که در خود احساس می کند می کوشد آنها را از حوزه شعور و احساس خود دور سازد و این در نهایت، منجر به نابودی و بایگانی آنها در ضمیر ناخودآگاه انسان می شود. اما بسیار اتفاق می افتد که انسان همین تمایلات و انگیزه ها را بطور ناخودآگاه و در شکل لغزشهای زبانی و اشتباهات کلامی آشکار می سازد. قرآن به برخی از انگیزه های ناخودآگاه که در درون انسان وجود دارند و او می کوشد آنها را کتمان و پنهان کند اما به هر حال از طریف لغزشهای زبانی آنها رات بروز می دهد.
شواهد نشان می دهد که بشر اولیه فرقی میان بیماری جسمی و روانی قائل نبوده است. تقریباً تمام قبایل ابتدایی عوامل ماوراءالطبیعه را بوجود آوردند، حیوانات، اشیاء و انسان می دانستند و اغتقاد داشتند که سرنوشت همه چیز از جمله زندگی بشری و نیز اعمل عادی و غیر عادی او را ارواح تعیین می کند. افسانه ها و اساطیر کهن مانند یونان، روم، مصر، چین و ایران بیانگر این واقعیت است که در این جوامع، در مورد چگونگی ایجاد بیماری های روانی و طرز فکری خدا فی و ماوراء الطبیعه وجود داشته است که هنوز در بعضی از جوامع عقب مانده این نوع توجیهات کاملاً مطرح است. (شاملو، 1375)
به عنوان مثال در دوران اولیه فرهنگ یونان، علاوه بر برداشتهایی از قبیل، دو جریان دیگر وجود داشت یکی روشی بود آمیخته از رسوم و آداب و عقاید مذهبی و تدابیر پزشکی که کشیشان آن زمان جهت مداوای بیماران روانی استفاده می کردند در این روش بیمار را به معبد می بردند و بوسیله مراسم مذهبی دعا و تعبیر خوابهای او و دادن داروهای گیاهی معالجه می کردند در این دوره یکی از اولین نشانه های استفاده از خواب برای درمان بیماران روانی در تاریخ بشر مشاهده می گردد. جریان دیگری در این برهه از فرهنگ یونان وجود داشت این بود که فیلسوفان اولیه یونانی بحث درباره (روان) بشر را صرافاً در قلمرو فلسفه می دانستند و به پزشکان حق مداخله در این راه نمی دادند زیرا از نظر آنها، بیماران روانی افرادی با تفکرات غیر منطقی بودند و چون فیلسوفان قدرت تفکر منطقی داشتند لذا فقط آنها می توانستنند طرز فکر بیماران را تصحیح کنند. (شاملو،1375)
نزدیک به هزار سال نظریه جن زدگی بسط و گسترش یافت بعضی از علائم جسمی ناراحتی های روانی، مانند بی حسی نقاطی از بدن که امروز از علائم مسیری شناخته می شود آن زمان نشانه مسلم جن زدگی روح محسوب می شد. در اواخر قرون وسطی که دوره تفتیش عقاید نامیده می شد عده ای مامور یافتن افراد جن زده بوند آنها در تحرک نقاط مختلف بدن با .سایل نوک تیز فلزی تخصص داشتند و بدین وسیله نواحی غیر حساس بدن بیماری یعنی محل سکونت جن ها را شناسایی می کردند.
اگر بیمار دچار غش می شده با صدای بلند آیاتی از انجیل را در گوش او می خواندند تا شیطان بترسد و از روح او خارج شود.
اگر این روش موثر مواقع شد، دلیل بر عظمت روح بیمار بود و اگر نمی شد بیماری او جسمانی بحساب می آمده چون بیماران روان تنی ترس زیادی در دیگران ایجاد می کردند اغلب خانواده و جامعه مطرود بودند و ناچار در کوه و دشت آواره می شدند و در نتیجه هر روز از حالات انسانی دورتر به ارواح پلیدی که عامه به آن اعتقاد داشتند شباهت بیشتری پیدا می کردند. (شاملو 1375).
اگر چه اعدام، سوزاندن، سنگبار کردن جادوگران و جن زده ها تا اوخر قرن هجدهم در اروپا ادامه و متداول لکن از اوائل قرن شانزدهم که آغاز دوره رنسانی یا احیای دانش است. نهضت علمی مخالف این جریان فراضی آغاز شد. افرادی مانند مونتن3 و ایوز4 و فروید5 بوجود ضمیر ناخودآگاه پی بردند کوشیدند تا به جامعه خود بهمانند که بیماران جسمی باید بطور انفرادی و با روشهای پزشکی و انسانی مداوا شوند. در اروپا، پزشکی بنام وی یر که در قرن شانزدهم می ریست اولین طبیبی بود که توجه و علاقه خود را طرف مطالعه درباره بیماران روانی کرد. او اعتقاد داشت که این افراد مشهور به جادوگر جن زده بیمارانی با علل طبیعی هستند، مثلاً پدیده هایی مانند بی حسی پوستی صرفاً ناشی از تلقین پذیری است، نه جن زدگی، در حقیقت در اواخر قرن هفدهم در اروپا، جن زدگی و جادوگری و پدیده هایی مانند آن، به مرور اهمیت خود را از دست داد در اوسط قرن هجدهم عقاید علمی، انسانی و پزشکی جای این مفاهیم را گرفت (شاملو، 1375)
نقش مذهب در سلامت روان
در زمینه تاثیر مثبت روانی ارتباط با پروردگار چه بصورت فردی و چه در مراسم جهت هنگام روبرو شدن با سختیها در گنجینه ذخایر اسلامی و شواهد بسیاری موجود است تحقیقات جدیدی که همگام با یافته های نوین پزشکی در داخل کشور انجلم شده باشد محدود است. مروری بر پژوهش های انجام شده نشانگر نمونه هایی از تاثیر ایمان و اعتقاد مذهبی بر درمان بیماریهاست.
پژوهشها نشان می دهد که ایمان مذهبی در ارتباط مستقیم با بهداشت روانی قرار داشته مکانیسم های سازگاری6 را افزایش می دهد. یهودی ناراحتی های ناشی از رویدادهای ضربه ای7 را تسریع می نماید پژوهش های مربوط به اثر بخش باورهای مذهب در مبتلایان به اختلالات روانپزشکی نیز بسیار زیاد است به ویژه درمان و بهبود نشانه های مبتلایان و اختلالات روان پزشکی نیز بسیار زیاد است به ویژه درمان و بهبود نشانه های مبتلایان و اختلالات اضطرابی و افسردگی8 هم چنین سوگ ناشی از فقدان و از دست دادن عزیزان اختلالات روان تنی9، اختلالات شخصیتی و اختلالات روانی و جنسی10 با استفادده از درمانهای مذهبی به نحو بارزی موثر شناخته شده است.
پژوهشها نشان می دهد که افزودن بر اثرات مثبت ایمان به خداوند و باور به قدرت ایمان به خداوند و باور به قدرت او در درمان بیماری های جسمی و روانی، تاثیر مراسم ویژه در درمانهای مذهبی دارای اهمیت است در این گونه مراسم که شفای ایمانی خوانده می شود استفاده از روش درمانهای مذهب در جوامع دارای مذهبهای الهی به ویژه در کلیسا انجام می گیرد. ابتدا دعا و خواندن بخشهایی از کتاب مقدس در فضای روحانی صورت گرفته و رهبر درمانگر را ایفا می کند. بیماران که در جمع حضور دارند و توسط پزشکان مختلف جواب شده اند و یا درمانهای پزشکی پاسخ مطلوب نداده اند خداوند را می خوانند. و با ندای درمانگر مذهبی که خداوند قادر مطلق شفا دهده بیماری ها و قدرتش ماوراء جهان مادی است یک دل و یک صدا می شوند در این حالتها بر تقویت ایمان و باور بیشتر به شفای مذهبی است به کاهش نشانه های بیماری.
دیل کارنگی بیان می دارد که برق، آب و غذا در فراهم ساختن یک زندگی بهتر، کاملتر و راحت تر به من کمک می کند.
ولی فایده دین به مراتب از همه اینها برای من بیشتر است. دین به من امید و شهامت می بخشد و هیجان و اضطراب و ترس و نگرانی را از من دور می سازد و برای زندگی من سیر و هدفی تعیین می کند و سلامت فراوان به من ارزانی می دارد.
بشر از دیرباز کوشیده است به مدد نیروهای طبیعی بر مسائل و دشواریهای خویش غلبه یابد هر چند که در این امر در خلال دستخوش انحرافات فراوانی شده، ولی با ظهور مذهب آسمانی بخصوص اسلام زمینه و شرایط بهتری برای رسیدن به وضع مطلوب تر فراهم آمد اسلام علاوه بر اینکه منشا خدمات بسیار ارزنده ای در زمینه های گوناگون بشر شده رهنمودهای لازم برای رسیدن به آرامش روح و روان را ینز ارائه کرده است. قرآن، کتاب اسرار خداوندی، بسیاری از ابعاد گوناگون ماهیت، پیچیده بشر را قبل از اینکه مکاتب روان شناسی قرن بیستم بخواهند .درباره آدمی اظهار نظر کنند.
روشن ساخته و حتی راهبردهای پیشگیرانه درمانی را نیز ارائه داده است بطور کلی اسلام بر مسائلی که تاکید ورزیده که بسیاری علوم رفتاری در نتیجه تحقیقات و آزمایشهای مستنر بدن رسیده اند. (آل یاسین سید علی 1373، ص 39).
با وجود بسیاری از گرفتاریها و رنجوریهای روانی و مشکلات زندگی انسان با توسل استمداد از درگاه خدا تسکین می یابد.
و این امر بخصوص در کشوری مثل ایران که مردم آن با داشتن سنن مذهب اصیل معروف هستند بیشتر صادق است. (آل یاسین، 1373).
آرامش زندگی جز در سایه ایمان میسر نیست. کلید نجات از رنج روانی و اضطراب ایمان است بد ایمانی و عدم توکل به خداوند و زیر بنای استرس ها و فشارهای روانی و روحی است. بد ایمانی موجب پریشانی روح موجب بیماری های تن و بیماری سبب بدرفتاری است. (مدرس، 1368).
بطور واقعی احساس مذهب قادر است تمام جنبه ها و بخش های زندگی و تجربه انسانی را هدف بخشیده و یکپارچه نماید، زیرا مطابق نظریه آلپرت (1985) احساس مذهب نسبت به تمام حقایق و نسبت به تمام ارزشها فرد را آگاه و پذیرا قرار می دهد و نوعی داشتن راهنما برای تمامی ابعاد زندگی در قالب نظر و عمل است. مذهب از طرف تیلیچ به عنوان یکپارچه شده آرمانی پیشنهاد شده است چرا که کار کردن آن، تمام جنبه های زندگی فرد را در بر می گیرد.
در همین راستا یکی از راه هایی که بشر می تواند به کمک آن از ابتلاء به بیماری های روانی جلوگیری کند نیایش و نیاز به درگاه الهی است. به تازگی در میان روان شناسان گرایش هایی پیدا شده است که طرفدار توجه بیشتر برای سلامت روانی و درمانی بیماری های روانی است. آنها معتقدند در ایمان به خدا نیروی خارق العاده وجود دارد که نوعی قدرت معنوی به انسان متدین می بخشد و در تحمل سختیهای زندگی او را کمک می کند /و از نگرانی و اضطراب که بسیاری از مردم ما در معرض ابتلاء آن هستند دور می سازد، قرنی که توجه فراوان به زندگی مادی بر آن سیطره دارد و رقابت شدیدی برای بدست آوردن مادیان بر مردم حکومت می کند در صورتی که نیاز به غذای روحی دارد و در همین زمان بسیار مهمتر است. (نجاتی، 1372)
اگر چه انسانهایی هستند که خویش را معتقد و مومن به مسائل دینی و مذهب می دانند و شاید کمتر کسی خواهان آن باشد که بر چسب دینی بر او خورد مع هذا اگر رفتار ما و اعمال انسانها را به دقت مشاهده کنیم خواهیم دید که عده ای از آنان جزء ایمان زبانی از چیز دیگری در این زمینه برخوردار نیستند و همین ضعف و نقص بزرگ و عدم توجه کافی و وافی به این مسئله حیاتی انسان قدرتمند ظاهری را در درون به خواری و ضلالت می کشاند در این امر زمینه ساز مصائب و گرفتاری های روحی و روانی می شود. (آل یاسین، 1373).
مذهب (Religio) قدرت تحمل آلام، رنجها، صدمات را می افزاید و بدین ترتیب به حفظ و سلامت تن کمک می کند و از پیدایش بیماری های جسمی و روانی جلوگیری می کند. (حکمت وسعید) (1370)
امروز جدیدترینعلم یعنی روان پزشکی همان چیزی را تعلیم می دهد که پیامبران تعلیم می دادند چرا؟
به علت اینکه پزشکان روان شناسی دریافته اند که دعا و نماز و داشتن یک ایمان محکم به دین، نگرانی تشویق، هیجان و ترس را بر طرف می سازد. امروز حتی پزشکان روانشناسی نیز، مبلغان دین شده اند آنان ما را از آن جهت به دینداری تشویق می کنند که از آتش جهن در آن رهای یابیم، بلکه برای نجات از آتش جهنم زخم معده انژین و پواترین، اختلال عصبی و جنون است که گرویدن به دین را توصیه می کند. (حجتی، 1363)
در چنین عصری که به تبعیر اریک. فرام : مغز او از هم پاشیدن عواطف و احساسات انسانی زمینه ساز ظهور و بروز انواع استرسها و ناآرامی های روانی گشته است و به یاد آوریم تعبیر زیبایی دیل دورانت را که "ما فقط قطعاتی از انسان هستیم نه بیش" "تجزیه و تحلیل به سرعت جلو می رود اما ترکیب لنگان و وامانده است و هر کس سهم خود را می شناسد اما از معنی آن در تمام بازی بی خبر است."
در جهان بینی مذهبی تمامی خصوصیات و زمینه های سلامت روانی انسان کتامین می شود زیرا :
1 ) به حیات و زندگی معنی می بخشد؛
2 ) بر احساس پوچی و بیهودگی غلبه می کند؛
3 ) به هدف اجتماعی و انسانی تقدس می دهد؛
4 ) از ناحیه عقل و منطق حمایت می شود؛
5 ) توکل و تکیه بر قدرت لایزال الهی دارد و به مدد همین قدرت به انسانی قدرت تسلط بر خویش می بخشد؛
دورکیسم11 جامعه شناسی فرانسوی در پژوهشهای خود و در زمینه خودکشی به این نتیجه رسید که جوامعی که مبادی دین استوار است و مردم روحیه مذهبی و عرفانی دارند، تعداد خود کشی به مراتب کمتر از جوامعی است که افراد آن چندان پایبند مذهب نیستند.
روی12 پیترسون13 (1985) در مقاله پژوهش ارزشمند خود با عنوان جایگاه ایمان مذهبی در بهداشت روانی نتیج می گیرند که ایمان به خدا و باور مذهبی در دوره های دشوار و تحمل ناپذیر از جمله رویارویی با بیماری های سخت بدنی به انسان آرامش می بخشد گریفیت14 و همکارانش (1986) در دو پژوهش گسترده دستاوردهای درمان جوئی مذهبی را در کسانی که مدتها از رفتارهای پرخاشگرانه، اضطراب افسردگی و دردهای مزمن جهانی شکایت داشته اند بسیار خشمگیر گزارش کرده اند. در پیگیری های بعدی، درمان جویای احساس بهبودی خلق، آرامش افزایش عزت نفس، افزایش قدرت تصمیم گیری و از میان رفتن مزمن را از جمله دستاوردهای درمان دانسته اند.
ویلیتز15 (1988) در پژوهشی بالینی خود کاهش میران درد را در بیمارانی که از دردهای شدید بدنی رنج می بردند از مراسم مذهبی و اعتقاد به شفادهی خداوند بهره جسته اند ذکر می نماید.
شریل16 و لارسون (1988) در چند پژوهش در افرادی که دچار سوختگی شدید بودند دریافتند که درمانهای مذهب و تحکم باور به خدا بهبودی سریعتر ناراحتیها را و مقایسه با گروه شاهد در پردازند. برسمن ویلون (1990) بیماران بستری در یک بخش ارتوپدی را که دچار ضایعات استخوانی از جمله شکستگی ران بوده اند مورد فعالیت بالینی جسمی و روانی قرارداده و به این نتیجه دست یافته اند که بیماران واجد ایمان مذهب که از باور خود بهره جسته و خواستار شفای بیماری خود از خداوند بوده اند با گروه شاهد افسردگی کمتری داشته و سریعتر از بستر برخواسته اند. (احمدی، 1375)
در داخل کشور، در این مورد سمپوزیوم عوارض عصبی روانی ناشی از جنگ که توسط جمعی از روان شناسان و روانپزشکان در دانشگاه تهران برگزار شده بود، اعلام گردید که تفکر و نیرو و اعتقادات مذهبی و ملتی عامل کاهش اثرات روانی جنگ بوده است. در این سمپوزیوم دکتر فرید فدائی روانپزشک، اظهار داشتند در اوج جنگ تحمیلی تنها 4% از جمعیت دزفول به روانپزشک مراجعه کردند.
حال آنکه در بررسی های انجام شده در سالهای 1350 و 1356 بین 20 تا 50 درصد از جمعیت منطقه تحت بررسی کشور به نوعی، دچار ناراحتی های اعصاب و روان بوده اند و لازم بوده است که به روانپزشک مراجعه کنند و این در واقع ایمان و اعتقادات مذهبی بود که سبب شد عوامل عصبی و روانی جنگ در مقایسه جنگهای به وقوع پیوسته در سایر کشورها به مراتب کمتر باشد. (روزنامه اطلاعات، 1370 )
روزنامه الجمهوریه شنبه (29/11/1369) تحت عنوان دانشمندان برای درمان بیماران روانی به دین پناه می برند. و نوشت : مایه دلخوشی و آرامش خاطر است برای کسانی که دینشان را محکم نگه داشته اند و در تاریکترین و درخشانترین لحظات تمدن بشر هیچگونه تزلزل در ایمانشان روی نداد. منظورم لحظاتی است که مبلغان تئوریهای علمی و پیشاپیش همه آنها نظریه تکامل انواع داروین حنجره های خودشان را پاره می کردند که این یک موهبت است و انسان در این جهان می تواند به تنهایی سرپا بایستاد مرحوم دکتر فساعی در کتاب آزادی و تربیت می نویسد "اصولاً مساله اصرار در قطعیت عقیده، خود قابل مطالعه دقیق روان شناسی است واقعاً از مسائل است که در آن کار زیاد نشده است."
بیست و چند سال پیش دانشمند انگلیس توسی خواست ببیند چرا افراد در عقیده مذهبی خود قطعیت بیشتر از سایر دارند و نتیجه بسیار جالب به دست آورد.
ده سال پیش به اشاره و راهنمایی سیریل برت (روانشناسی انگلیسی) محمود صناعی تحقیق توس را به صورت وسیعتری در لندن کرد و عقاید سیاست را همراه عقاید دین مورد مطالعه قرار داد. تولس یافته بود تا در امور دینی مردم به هر چه معتقدند با قطع و یقین معتقدند صناعی هم همین امر را در مورد امور سیاسی یافت. نتیجه این دو تحقیق این بود که وقت اعتقاد با منافع اساسی و محرکهای ناهوشیار ما ارتباط دارد در آن زمینه نفوذ عقل و منطق بسیار ضعیف است. (شعاری نژاد، 1370 ).
اساس مذهب چیست؟
به عقیده پیسکانالیز "استنباط مذهبی ما از کائنات، مشروط به وضع ما است." "طفل" خود را در مقابل جهان عظیمی، احساس می کند. نخست مادر و سپس پدر حامی او در مقابل خطرات است با این وصف احساسات نسبت به پدر آمبر والانس است و پدر همانطور که مورد تحسین است، موجب بین نیز هست، بیم طفولیت در بلوغ نیز امتداد دارد و فرد بالغ به کلیه خطراتی که در زندگی وی را تهدید می کند آشنا می شود او نیز مانند طفلی در مقابل جهان ضعیف به پشتیبانی و حمایت، نظیر آنچه در سنن اولیه کنار پدر از آن برخوردار می شد نیازمند است.
بنابراین پس از نخستین چهره این پدر در خاطر خود که در طفولیت اقتدار بی نهایت برایش تصور می کرد وی را به صورت یک واقعیت و یک الوهیت، معنی یک نوع فوق بشر تحقق یافته می نگرد.
الوهیت حمایت کننده بدواً در توسیتم به صورت یک سلف حیوانی قبول شده است. ولی هنگامی که خدایان ظاهر می شوند. حیوانات توتمیک حیوانات مقدس آنها شده، به منظور ابراز فداکاری برای آنها قربانی می شوند خدای مذاهب بعد از توسیتم، همیشه به صورت پدری با رتبه بسیار رفیع است فرد معتقد به خدا ایجاد عالم را بشیر تولد خود تصور می کند این پدر مقدس است که از او حفاظت کرده همچنین طرز تشخیص امور مجاز و ممنوع را به وی می آموزد و تعدیل غرایز را به وی تعلیم کرده و به او فرمان اطلاعات از ضمیر اخلاقی می دهد. بنابراین مذهب در نتیجه احتیاج به قابل تحمل ساختن اضطراب تولید شده است و در این صورت باید آنرا مانند یک توهم تلقی کرد که یک توهم الزاماً یک اشتباه است جنبه خاص توهم، ناشی بودن آن از امیال بشری است ما یک اعتقاد را هنگامی که محرک اساسی آن تحقق یک میل باشد توهم می نامیم.
نقش دعا و نیایش در سلامت روانی
از دورانهای بسیار گذشته هر جا که آدمی می توانسته سیطره خویشرا تثبیت کند، دعا و نیایش جزئی از زندگی اولیه بوده، هر چند این گرایش فطری اغلب اوقات به انحراف کشیده شده و به سوی نیروهای طبیعی با مصنوعات ساختگی یا حیوانات میل پیدا کرده ولی با ترویج آیین یکتاپرست و هدایت این فطرت بشری نیایش و دعا باز در زندگی بشر تجرید شده است ولی به شکلی دیگر، نیازی بیشتر و تاثیرات متنوع دیگر.
ولی امروزه معدودند افرادی که در نتیجه پیوند قبلی و در سایه ایمان واقعی و حقیقی به خداوند در پرتو تضرع و نیایش مرهم دردهای خویش را از خداوند طلب کنند و گاهی فراتر، انسان با ایمان و نیایشگر حتی درد و رنج را نیز از طرف معبود می داند. در نتیجه رضای او تسلیم به او و فرمان اوست. همچنین امروزه در برخی حکایات روانشناسی این نکته مورد تاکید قرار گرفته که اگر انسان در سختیها و رنجها و مصائب احساسی معنا کند، نه تنها هیچ اثر سوئی بر روح و نفس او به جای نمی گذارد، بلکه در ارتقای روح او نیز موثر واقع می شود انسان با ایمان و نیایشگر در هر حال و هر کیفیت که باشد خود را در ارتباط با عظیم ترین و قدرتمندترین نیروی قابل تصور احساس می کند. همین احساس امواج ناامیدی را به زیر می کشاند و سوسوهای امید را در آن سوی اقیانوس ناامیدی به او نشان می دهد.
از دیدگاه متعالی اسلام هیچ چیزی به اندازه یاد خدا از ارزش و اعتبار برخوردار نیست بلکه تمام دستورهای دیگر اسلام زمینه ساز توجه او به سوی پروردگار است.
علت تاکید اسلام بر ذکر پیوسته خداوند یکی این است که انسان در خلال زندگی دنیوی، لحظه به لحظه ممکن است استرسها و فشارهای روانی گوناگونی را تجربه کند و غلبه بر آنها از قدرت روحی و روانی انسان به طور تدریجی کاسته زمینه را برای ایجاد بیماری های خطرناک روانی و گاه جسمی فراهم سازد. بنابراین انسان باید با ارتباط دادن خویش با منبع و سرچشمه هستی و استمداد قلبی از او، در سایه باری تعالی به پیشرفتهای شگرفی دست یابد یکی از طریق ذکر یاد خداوند، نماز است، برای مثال نمازهای یومیه نقش بسیار مهمی در کمک به انسان و در رویارویی با مشکلات دارد، که در خلال کار و زندگی روزمره گریبانگیر او شده است. (بستانی، محمود، 1373 )
پروفسور ویلیام جیمز، فیلسوف و روان شناس نامی دانشگاه هاروارد نقش نیایش را در کتاب دین و روان خویش این گونه بیان می دارد. در نیایش اتحاد با حق، روح آدمی کاملاً بیدار و بینایی به خدا است و از همان حس و محسوسات و همچنین از خویشتن به دور و در خواب است در مدت کوتاهی که این اتحاد برقرار است روح آدمی از هرچیز که محسوس و مربوط به حس های مختلف جدا است حتی اگر بخواهد درباره چیزی هم فکر کند نخواهد توانست او نسبت به هر چیز دنیا مرده است و فقط نسبت به خدا زنده می باشد. بنابراین هنگامی که خداوند روحی را برای اتحاد با حق بلند می سازد و همه استعدادها را از او می گیرد تا آنکه اثر حق در آن ظاهر شود. در اندرون و باطن او حق چنان جلوه می کند و وقتی به خود می آید از اینکه به حق پیوسته است هیچ شکی به خود راه نمی د هد و اثر آن به اندازه سالهاست که هرگاه سالیان دراز آن ماجرا بگذرد و بار دیگر به این ارتقاء روحی مایل نشود حلاوت و لذتی که از آن به دست آورده فراموش نخواهد شد. (جیمز، 1367)
شکی نیست که استفاده از مذهب در درمان بیماری های روانی و حتی جسمی یک اصل است و این نکته ای است که بزرگانی چون ویلیام جیمز و یونگ صریحاً به آن اشاره کرده اند دچار افراط نمی گردیم و نمی گوئیم با دعا و نیایش و توان گفت که با استفاده از دعا و نیایش بهداشت روانی مستحکمی در برابر عوامل استرس زا می توان فراهم نمود و زمینه تبدیل نوروز به سایکوز را از بین برد در نیایش خصایص خویش را به اطلاعات بسیار مشخص و منحصربه فردی نشان می دهیم. (شریعتی، 1470 )
ویلیان جیمز می گوید : یک دانشمند اعتقادات به خصوصی ندارد بلکه خصلت وی اخلاص مندانه و پارسایانه است و در حالیکه جولیان هاکملسی با حدت و شدت تمام القاء می کند ما بایستی مذهبی بر شالوده تحول داشته باشیم. (نوردهام فریدا، ص 127 ).
یونگ مذهب را همچون یک گرایش خاص و ذهنی انسان توصیف می کند که آنرا می توان مطابق استعمال اصلی ریشه لاتین این کلمه (Religo) معنی کرد این کلمه در اصل به مفهوم ملاحظه و مشاهده دقیقانه برخی عوامل پویائی (دینامیک) است که خود به مشابه قدرتهائی را درک گشته اند.
از اینگونه ارواح، شیاطین، خدایان، قوانین، آرمانها و یا هر آن نامی که انسان به چیزهایی داده که آنها را در دنیای خود همچون عواملی قادر، خطرناک، یا مددکار درنظر آورده و به قدر کافی قابل توجه و ملاحظه یافته است و باز چیزهای به قدر کافی بزرگ، زیبا و با معنی برای محبت و پرستش در صف اینگونه مفاهیم انسانی قرار گرفته اند. (نوردهام فراید، ص 128 ).
این مطلب که گفته اند مذهب مورد جهل است، در مجموع به دو گونه بیان شده، آن بیانی که الگوست گفت به مئیله تعلیل حوادث است یعنی می خواهد بگویید بالطبع اصل علیت را پذیرفته است، منتها بشرهای اولیه چون علل اصلی حوادث را نمی شناختند اینها را به یک سلسله موجودات غیبی، خدایان و امثال اینها نسبت می دادند. مثلاً می دیدند باران می آید چون علت آمدن باران را نمی شناختند می گفتند (خدای باران) طوفان می آمد نمی دانستند علت چیست (می گفتند با خدای طوفان) … بنابراین از نظر او فقط یک نفر است برای انسان مثل آنچه که در باب توحید می گوییم که این فقط مربوط به مرحله شناخت است.
اسپنسر و دیگران به شکل دیگری مطلب را گفته اند و آن این است که انسان اولین بار به دوگانگی وجود خود به معنی دوگانگی روح و بدن معتقد شد ارباب این که در خواب، مردگان یا افراد زنده را می دید، مخصوصاً خواب دیدن مردگان اینجا بود که معتقد شد همه ما انسانها روحی داریم و بدنی. بعد جریان را تعمیم داد به همه اشیاء یعنی برای همه اشیاء جان قائل شد ….
آنگاه در گرفتاری ها و هنگامی که با این نیروهای طبیعی، مصادف می شد همچنان که وقتی با یک انسان قدرتمند مصادف می شد و اشیاء هدیه می برد احیاناً تملق می کرد و از این جور کارها، شروع کرد و همین کارها را یعنی پرسش در مقابل نیرو و قاطعیت انجام دادن و از اینجا پرسش نیروهای طبیعی پدید آمد. طبق این نظریه، با رفتن جدول یعنی شناختن علل اعتقاد به اینکه اشیاء جاندار نیستند و همه بی جان هستند قوت می گیرد و دریا بی جان است، زمین بی جان است و حتی اینکه انسان خودش یک روحی داشته باشد قهراً مورد شک و تردید یا نفی قرار می گیرد در این حال پرستش موضوع ندارد یعنی با گسترش علم خود به خود مذهب منتفی می شود.
یکی از دلایل این است که تجربه خلاف این مطلب را ثابت کرده می گوید می بینیم که در میان جاهلها مذهب است هم لامذهبی، در میان عالمان نیز همه مذهب است و هم لامذهب یعنی مسئله مذهب و لامذهب نبودن هر نسبت از مردم بی سوادترند مذهبی تر باشند و به هر نسبت که با سوادتر و عالمتر باشند یعنی حتماً علمای طراز اول باید لامذهب باشند در صورتی که عملاً چنین نیست درنظر اگوست کنت خدا یعنی چیزی مانند جزئی از جهان و عامل در عرض سایه عوامل جهان ولی عامل مجهول از یک طرف دیگر، پدیده های جهان نیز دو قسم است. معلوم و مجهول هر پدیده مجهولی را باید به آن عامل مرموز و مجهول نسبت داد. (مطهری، 1375 )
تاثیر رفتار و باروهای مذهبی در بهداشت روانی
از رفتار مذهبی از رفتارهای پیچیده ای است که کمتر مورد توجه روان شناسان قرار گرفته است.
لاوسون17 و همکارانش (1988) دریافتند که کمتر از یک درصد از مقالات چاپ شده در مجلات روانپزشکی و روان شناسی پیرامون پژوهشهای مذهبی است.
بنیامین راش18 (1813 – 1745 ) می گوید مذهب همان مقداری برای پرورش و سلامت روح آدنی اهمیت دارد که هوای برای تنفس :
بررسی های نشان داده اند که اعمال مذهبی از جمله حضور در کلیسا بیش از سایر متغیرها مورد بررسی و در تحقیق گلین ووی19 در متغیر و البته رضایت از ازدواج را پیش بینی می کند. (1978) همچنین افرادی که زندگی مشترک طولانی داشته اند مهمترین عامل رضایت مندی از ازدواج را مذهب برشمرده اند تحقیقات انجام شده از سال 1983 – 1951 رابطه مثبت معناداری بین مذهب بودن زن و شوهر رضایتمندی ایشان را نشان می دهد.
کاپلو 1983 ، شام، بولمن، جورج 1982 ، میگن وویور 1987 ، هانت، کینگ، بورچینال 1957 و لاک 1951 چنانکه هرسمن و همکارانش نشان داده اند و در سال 1990 تحقیق درباره ارتباط بین باورهای مذهبی و افسردگی و بهبودی بعد از طراحی در زنان بالای 65 سال انجام شد که در آن مقیاس مذهبی بودن عبارت بود از :
1 ) حضور در مراسم مذهبی ؛
2 ) گزارش شخصی آزمودنی در مورد چگونگی باورهای مذهبی خویش ؛
3 ) گزارش شخصی آزمودنی در مورد اینکه تا چه اندازه خداوند را منشاء راحتی و آرامش می دانند نتایج این تحقیق نشان داد که بیماران دارای باور مذهبی بیشتر، زودتر بهبودی می یابند و دیرتر افسرده می شوند.
(هرسمن، لیوتر، لارسون، استرین، 1990 ) (دکتر باقر غباری نبات، 1374 )
اوج پیشرفت روان درمانی در اسلام عبارت است از ذکر و یاد خدا، قرآن کریم بن بستهای روانی انسانی را فراسوی او می گشاید و با وضوح و روشنی بیانگر آن است که روان انسان دارای دو خصیصه ویژگی اساسی است.
1 ) شوق و کشتن تمایلات فرومایه و گناه ؛
2 ) مجاهدت در طرق الهی با نیروی تقوی.
قرآن کریم امنیت و آرامش که ایمان در مومن ایجاد می کند را چنین توصیف می کند.
ان الذین قالو بناالله سم استقاموا فلاخوف علیهم و لا هم یحزنون
"کسانی که گفتند پروردگار ما الله است پس استقامت به خرج دادند نه ترس برای آنها است نه اندوهگین می شوند" (سوره احقاف ، آیه 13 ).
جوانان و اعتقادات مذهبی
تحقیقات کوهلن و آرنولد نشان داد که نوجوانان در سنین 12 تا 15 سالگی دارای اعتقادات مذهبی بیشتری هستند و در سن 18 سالگی این اعتقادات کم می شود خانواده و اجتماع در تثبیت اعتقادات مذهبی نقش بسیار مهمی را دارند، نوجوانان به شدت تحت تاثیر خصوصیات اخلاقی خانواده و محیط و گروه همسن خود قرار می گیرند و از آنان پیروی می کنند. نتایج بررسی در 623 خانواده تهرانی بیانگر نتیجه ای مانند تحقیقات کوهلن و آرنولد است.
از این تحقیق اینگونه استنباط می شود که نوجوانان بیش از جوانان علاقه به مذهب دارند و هرچه طبقه فرد بالاتر می رود عقیده مذهبی تر می شود و دلیل این امر را می توان در عدم توجه والدین یا عدم اعتقاد آنان به مذهب دانست.
کوهلن و آرنولد نشان می دهند که باید والدین نگذارند انحرافات اخلاقی در نوجوانان رسوخ کند زیرا متاسفانه نوجوانان برای انحرافات مستعدتر از کسب معنویات اخلاقی می باشد. اصولاً در دوران بلوغ، جهش ناگهانی به طرف مذهب در بیشتر جوانان دیده می شود.
به گفته "دبس" در این اوقات نوعی بیداری مذهبی حتی نزد کسانی که سابقاً نسبت به مسائل مذهبی لاقید بودن دیده می شود. این امتحان را می توان بخش از توسعه شخصیت جوان دانست. نوجوانان این اشخاص نمونه را آئینه و آرمان کمالی می دانند که خودشان خواهان آنند. الگو سرمشهای رفتار مناسبی ارائه ندهند نوجوانان را نسبت به ارزشهای اخلاقی سست و حتی بی تفاوت می سازد وجود این نمونه ها عملی می تواند نوجوانان را مومن سازد یا او را از راه به در ببرد و گمراه نماید. جوانان در سطح جهان با فرضیات و تئوریهای گوناگون ضد مذهب مواجه هستند و شاهد حملات همه جانبه به مذهب می باشند. نتیجه این نحوه برخورد با مذهب در جهان باعث نوعی بی اعتقادی و پوچ گرائی و گرایش به راه هایی شده است که گاه شخصیت انسانی آنرا مشخص کرده است. وقتی افراد، ایمان و اعتقاد خود را به آینده از دست بدهد و جهان بینی آنان محدود به زندگی فردی خودشان باشد و از جامعه خود بریده باشند را غنیمت شمارند و فردگرایی و بوالهوسی و مصرف پرستی و تسلیم به وضع موجود رواج می یابد و دست تجاوز به حریم یکدیگر می زنند. (احمدی، 1374 )
مذهب و مقابله با فشار روانی
مذهب از طریق عوامل تعدیل کننده20 پاسخ به فشار روانی در سبک مقابله با فشار روانی تاثیر می گذارد.
افزون بر این اعتقادات21 شناختی افراد مذهب به آنان در مقابله با فشار روانی کمک می کند. اعتقاداتی مانند اینکه خداوند به حق است، خداوند مهربان است، خداوند انسان را از بدبختی نجات می دهد. همچنین افراد مذهبی از طریق نیایش و آداب و مناسک مذهبی می توانند تجدید قوای روان شناختی بنماید افزون بر این نیایشها صداقت و راز و نیاز حقیقی با خداوند باعث ایجاد اطمینان و آرامش در افراد می گردد. طبیعی است که پس از انجام چنین مناسکی افراد می توانند بهتر بیایندیشند، راه حلهای جایگزین بهتری پیدا کنند و همین طور از طریق زاری و گریه بخش زیادی از فشارهای روانی خود را تخلیه نمایند. همچنین اعتقاد افراد به این که خداوند انسان را آزاد آفریده است و او را مسئول رفتار خودش قرار داده است موجب می شود تا افراد دارای مذهب درونی و کنترل بیشتری بر اوضاع و احوالی داشته باشند. این راهبردها می تواند بر واکنش عاطفی شناخت و رفتاری انسان دارای مذهب دروتراد در مقابله با فشارهای روانی تاثیر بگذارند.
دیدگاه افراد مذهبی در مورد جهان
برداشت افراد مذهبی از پدیده های جهان و روابط اجتماعی تحت تاثیر ساختار ارزشی آنان قرار داد. به اعتقاد وریتنگتون افراد مذهبی از طرحواره مذهبی تر یعنی ساختارهای شناخت مذهبی گونه برای ادراک جهان استفاده می کنند این موضوع برای افراد غیر مذهبی مصداق ندارد.
یونگ برای پیشروی رواند رمانی چهار مرحله را مطرح می کند : اولین مرحله آشنایی با نقاب دومین مرحله آشنایی با سایه22 سومین مرحله آشنایی با زنانه روان23 و مردانه روان24 چهارمین مرحله جستجوی معنا25 است : یونگ معتقد است که برای رسیدن به کمال26 و تفرد که بالاترین مرحله تکامل شخصیت است، انسان می بایست با استفاده از مذهب یا هنر، توانایی هوشی، جنبی، انگیزه های تحول رشد روانی آدمی و مانند آن، یونگ بیشترین اهمیت را برای موفقیت روان درمانی به مذهب می دهد او معتقد است، انسان هنگامی به کمال می رسد که دارای نوعی مذهب دروتراد گردد به اعتقاد وی مذهب و خداوند ودر ذات انسان وجود دارند و آنچه برای افزایش کمال شخصیت و مذهبی انسان ضروری است بازشناسی نمودها و جلوه های ماهیت مذهب ذاتی است بطور کلی احساس مذهبی و خداوند کدر ذات انسان وجود دارند و آنچه برای افزایش کمال شخصیتی و مذهبی انسان ضروری است بازشناسی نمودها و جلوه های ماهیت مذهب ذاتی است. بطور کلی احساس مذهب و خداوندی را می توان به چندین طریقه در فنون روان درمانی تجربه کرد یکی از این روشها این است که فرد را از طریق خود شناسی و درون گرایی27 و با استفاده از خویشتن نگری و سیر در طبیعت و آفاق و همین طور با استفاده از سکوت و اندیشیدن محض و عالمان و خودنگری بپردازد تا موفق به تزکیه نفس و دریافت الهامات درئنی مذهب گرد و والدین شیوه نیز فرد می تواند با قدری آموزش از تعبیر رویا نیز برای کمک خودش بهره جوید. طبیعی است که در این شیوه برای نیل به کشف حقیقت و احساس مذهب ناب، شخص بایستی آداب و مناسک مذهبی خاص را با خلوص نیت بجای آورد.
دومین روش برای تجربه احساس مذهبی ناب ما تحت درمان قرار گرفتن بوسیله روان درمانی است. معمولاً یونگ و طرفداران او در این زمینه بیش از هر رویکرد روان شناختی دیگری موفق بوده اند. (دانیلز 1992، کوربیت 1996).
در همین زمینه، برخی از ارزشمندان اسلامی روان درمانی مبتنی بر مذهب و اسلام را مطرح کرده اند. این روان شناسان نیز هم به روش خودسازی و هم به روان درمانی برای رفع مشکلات شسروانی تاکید دارند. بطوری که پاره ای از پیشوایان دینی معتقدند که فساد از سه طریق وارد نفس می شود که عبارتند از :
1 ) نادرست بودن طبیعت انسان؛
2 ) همبستگی با برخی از عادات و پایبندی به آنها؛
3 ) دلبستگی به تمایلات طبیعی است که به اعتقاد اندیشیدن اسلامی با خودسازی و تمرین نفسانی؛
می توان بر این سه آفت فائق آمد. همچنین می توان با روشهای یافت و تمرین دور زیده ساختن نفس با این آفت مبارزه کرد. (شرقاوی، 1368)
پژوهشهای انجام شده در این مورد بطور کلی نشان می دهد که مذهب تاثیر منفی بر بهداشت روانی ندارد. در مجموع رابطه بین مذهب و بهداشت روانی مثبت است با این وجود که دارای مذهب درونی هستند یعنی معتقدند که مذهب در ذات آنها ریشه دارد در مقایسه با افرادی که مذهب بیرونی دارند یعنی مذهب را وسیله ای برای دستیابی به چیزی دیگر می دانند، بهداشت روانی مثبت تری دارند. افراد دارای مذهب درونی، اسلامی روان بالایی دارند و افراد، دارای مذهب بیرونی احتمالاً پیامدهای منفی تری را تجربه می کنند. (دوناهو، Donahua، 1985)
به همین دلیل نیز تجربه افراد دارای مذهب درونی و بیرونی از رویدادهای زندگی متفاوت است. طبیعی است که افراد دارای مذهب درونی سعی دارند رویدادهای زندگی را به کل مثبت تر و به شکل آزماشهای الهی در نظر بگیرند و در نتیجه آنها را فرصت برای رشد و پیشرفت به شمار آورند. این افراد به دلیل قابلیت هایی که دارند سعی می کنند تا از الگوهای شخصیتی مشابه سخت کوشی28 روان شناختی برای مبارزه با بحرانهای زندگی استفاده کنند. می دانیم که سخت کوشی روان شناخت دارای سه مولفه مشارکت، کنترل و مبارزه است.
دلایل تاثیر مثبت مذهب بر سلامت روانی
1 ) مذهب می تواند موجب ایجاد معنا شود بنابراین، مذهب به زیستن و مردان انسان معنا می بخشد ایجاد معنا می بخشد. (اسپیکا، مشاور دکیرک پاتریک، 1985)؛
2 ) مذهب موجب امیدواری می شود و خوش بینی افراد را افزایش می دهد. (کاروز 1987، سلیگلس 1991)؛
3 ) مذهب به افراد مذهبی نوعی احساس کنترل و کارآمدی می بخشد که ریشه خدایی دارد و می تواند کاهش یافتگی کنترل شخصی را جبران کند. (پارل منت و همکاران، 1987)؛
الف ) پژوهشهای انجام شده در خارج از کشور
استفاده از پرسشنامه از جمله قدیمی ترین روشهای مطالعه روانشناسی مذهب به شمار می آید. به نحوی که بررسی کلاسه (1964) نشان می دهد بیشترین حجم کل مطالعات انجام شده در آمریکا در فاصله 50 تا 60 به روش پرسشنامه اختصاص دارد.
– لارونس (1965) در مورد پرسش های مستقیم کودکان تحقیق کرد. او از گروهی از والدین که سوالات مکرر بچه ها را ضبط می کردند. تحلیل محتوی سوالات دینی که از 87 کودک 12 – 7 ساله جمع آوری شده بود نشان داد که 6/35 درصد از آنها با سوال اصلی و اساسی راجع به ماهیت الویت و خدایی روبرو هستند، 28 درصد از آنها با موضع عذاب و مرگ و 22 درصد راجع به کلیسا و 13 درصد راجع به موضوعات ماوراءطبیعت درگیری ذهنی و سوال دارند.
– هارمز 1944 از طریق مطالعه نقاشی ها، آنها را در مراحل مختلف رشدی از سطح افسانه و تحلیل تا نظام انتزاعی ردیف کرد استفسون اسپلیکا و دیگران (1964) نیز در مورد مفهوم خدا و دین در نظر افراد جامعه تحقیق کردند و نتایجی بدست آوردند که مفهوم خدا را با مفاهیم جزئی تر مثل بودن و پاداش دهنده بودن و … معرفی کردند.
ب ) پژوهشهای انجام شده در ایران
– در ایران عالیه خلجی در خصوص تاثیر انس با قرآن بر بهداشت روانی در سطح شهر کرج تحقیقی انجام داده است و از طریق جمع آوری اطلاعات از افراد مذهبی و با توجه به ساعات قرائت قرآن و اندازه گیری بهداشت روانی آنها از پرسشنامه 48 سوالی استفاده کرده است.
– دکتر خلعتبری نیز با استفاده از پرسشنامه خود ساخته ای که پرسش در زمینه اعتقادی دارد و دارای مقیاس (4 دروغ سنج است) که به بررسی رابطه تایر دعا و اعتقاد به دعا و مذهب و سلامت روانی در بین دانشجویان تنکابن پرداخته و نتیجه گیری کرده است که بین این دو رابطه معنی دارد وجود دارد.
رابطه میان میزان اعتقادات دینی و میزان اضطراب دانش آموزان، عبدالوهاب وهاب زاده، دکتر فراز والایی، دکتر نیما دهقانی، دکتر ملیحه خراسانی.
این پژوهش به منظور بررسی چگونگی رابطه میان میزان اعتقادات دینی و میزان اضطراب دانش آموزان دبیرستانهای تهران صورت پذیرفته است. بدین منظور، پرسش نامه اضطراب معبد (برای اندازه گیری میزان اعتقادات مذهبی)و پرسش نامه اضطراب به وسیله 200 تن از دانش آموزان دبیرستانهای تهران تکمیل شده است. یافته ها حاکی از آن است که میان میزان اعتقادات مذهبی و میزان اضطراب، رابطه عکس برقرار است؛ یعنی، در گروهی که میانگین نمره اضطراب بالا بود، میانگین نمره اعتقادات مذهبی بسیار پایین بوده و در گروهی که میانگین نمره اعتقادات مذهبی بالا بود، میانگین نمره اضطراب پایین بوده است.
مقایسه فراوانی اقدام به خودکشی در ماه های محرم، صفر و رمضان با بقیه ماه ها، محمد یعقوبی نصرآبادی، دکتر قربانعلی اسدالهی، حجت الاسلام محمد معتمدی.
هدف این پژوهش، بررسی رابطه میان شرایط مذهبی در ماه های یاد شده، با میزان خودکشی است. به همین منظور، پرونده کسانی که بین سالهای 1404 تا 1414 قمری در شهر اصفهان اقدام به خودکشی کرده اند،مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج به دست آمده، نشان داد که اقدام به خودکشی در ماه های یاد شده، در مردان نسبت به بقیه ماه های قمری تا حدود زیادی کاهش معنا داری دارد؛ ولی این کاهش در زنان وجود ندارد. نکته جالب اینکه در ماه ربیع الاول، که تولد پیامبر اسلام (صلی الله و علیه و آله) در آن واقع است، نیز آمار اقدام به خودکشی کاهش می یابد.
بررسی نقش نماز در میزان شیوع اضطراب در چکیده مقالات همایش بین المللی نقش دین در بهداشت روان، عباس پسندیده.
رابطه دینداری و روان درستی، دکتر سیده خدیجه آرین.
در این پژوهش، رابطه میان دینداری و روان درستی ایرانیان مقیم آمریکا مورد بررسی قرار گرفته است. مولفه های روان درستی را می توان رضامندی از یک سو و نبود افسردگی از سوی دیگر، به شمار آورد.
بدین منظور، آزمون سنجش دینداری فرد مسلمان، تهیه و میان بیش از 650 نفر از مسلمانان ایرانی مقیم آمریکا، که بیش از یکصد هزار نفرند، اجرا شده است.
براساس نتایج به دست آمده، میان دینداری با روان درستی و رضایتمندی رابطه مثبت، و بین دینداری و افسردگی رابطه منفی وجود دارد. پژوهشگر در توضیح رابطه مثبت میان دینداری و روان درستی به عواملی چون نظام مندی دین اسلام، قدرت آن در تفسیر وقایع زندگی، داشتن پاسخ منطقی برای سوالات ، وجودی همچون، از کجا آمده ام؟ به کجا می روم؟ و … دعا و نیایش و شرکت افراد دیندار در فعالیتهای اجتماعی اشاره می کند.
از یافته های جانبی این پژوهش، آنکه اولاً افرادی که از خانواده های متدین هستند، دین دارترند و ثانیاً حضرت علی (علیه السلام) شخصیت محبوب ایرانیان مقیم کاناداست.
بررسی نقش تاریخچه و تحارب مذهبی، معنوی در پیشگیری از آسیبهای رفتاری، اجتماعی دختران
امرالله ابراهیم، راحله سموعی، دکتر سرور آرمان، فرزانه میزایی.
هدف این پژوهش، بررسی رابطه تجارب مذهبی، معنوی با آسیبهای رفتاری – اجتماعی است. آسیب شناسی رفتاری – اجنماعی جونان، بویژه دختران، توجه بسیاری از متخصصان علوم رفتاری را به خود جلب کرده است. در فرضیه این پژوهش آمده است که شیوه زندگی معنوی نقش موثری در مصون سازی و پیشگیری از انحرافات رفتاری دارد.
به همین منظور، پرسشنامه تاریخچه و تجارب مذهبی (Kehoa) 1999 م به وسیله پژوهش گران و همکاران حوزوی آنها بررسی روان سنجی شدهع است. برای اجرای این پژوهش دو گروه 150 نفری (مجموعاً 300 نفر) از پانزده دبیرستان نواحی پنج گانه اصفهان انتخاب می شوند : گروه اول، دختران دارای سوء اخبلاق و گروه دوم، دخترانی که هیچ گونه سابقه رفتار سوء نداشته اند. سپس آزمون یادشده در میان دو گروه مورد اشاره انجام می شود. تحلیل داده های این پژوهش نشان می دهد که دختران جوانِ فاقد شاخصهای آسیب شناسی رفتاری به گونه معناداری از تجارب معنوی و عملکرد دینی بیشتری در دورانهای کودکی، نوجوانی و جوانی برخوردار بوده اند. پژوهش گران تاکید می کنند که براساس نتایج به دست آمده، عقاید و عملکرد دینی – معنوی در خانواده یکی از عوامل اساسی در پیشگیری از انحرافات روانی، اجتماعی است. از سوی دیگر، سست شدن پایه های معنوی خانواده و ضعف عقیده و رفتار دینی در مراحل رشد، با شیوع رفتار بزه کارانه ارتباط دارد.
بررسی رابطه میان عوامل تنش زا، میزان توکل به خدا و نشانگان استرس در بین دانش آموزان دبیرستانی
دکتر سینا اوحدی، دکتر جعفر بوالهری، عیسی کریمی.
هدف اصلی این پژهش، آن است که رابطه میان عوامل تش زا، میزان تئکل به خدا و نشانگان استرس در میان دانش آموزانرا بنمایاند. در این پژوهش از پرسش نامه های توکل، عوامل تنش زا و نشانگاناسترس استفاده شده است. نتایج این آزمون نشان می دهد که اولاً، میان عوامل تنش زا و نشانگان استرس، ارتباط زیاد و قابل ملاحظه ای در سطح بالای 99 درصد وجود دارد.
ثانیاً، میزان توکل دانش آموزان در سطح بالایی قرار دارد و ثانیاً، میان توکل و استرس رابطه معناداری دیده نشده است.
بررسی رابطه سلامت روان با پایبندی به تقلیدات دینی (نماز) در دانشجویان پزشکی
محمد امین جلیوند.
این تحقیق که به بررسی رابطه نماز با سلامت روان در میان دانشجویان می پردازد، در میان 948 دانشجوی پزشکی (447 پسر و 482 دختر) اجرا شده است. به منظور سنجش ملاکهای سلامت روان (علایم جسمانی، اضطراب و اختلال درکنش اجتماعی در کنش اجتماعی و افسردگی اساسی) از پرسش نامه سلامت گلبرگ ئ هلیر استفاده استفاده شده است و برای سنجش میزان پایبندی عملی به تقلیدات مذهبی (نماز) از یک پرسش نامه 28 سوالی استفاده گردیده است.
یافته های این پژوهش، نشان داد که ضریب همبستگی بین عوامل سلامت روان و نماز عبارت است از : همبستگی علایم جسمانی با نماز، فقط 17 درصد، اضطراب و اختلال در خواب با نماز، فقط 16 درصد، اختلال در کنش اجتماعی با نماز، تنها 11 درصد و افسردگی اساسی با نماز 23 درصد. همان گونه که مشهود است، در تمام این موارد، تفاوت قابل توجهی میان معیارهای عدم سلامت روان با نماز وجود دارد. ضریب اطمینان این تفاوت 99 درصد است.
رابطه توکل توکل به خدا، با اضطراب و صبر و امیدواری در شرایط ناگوار
دکتر باقر غباری بناب، دکتر محمد خدایاری، دکتر محسن شکوهی یکتا، حجت الاسلام دکتر علی نقی فقیهی.
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین توکل به خدا و اضطراب در دانشجویان دانشگاه تهران است. بررسی ارتباط میان توکل و امیدواری، و توکل و صبر و تحمل، از دیگر اهداف این پژوهش است. بدین منظور، 513 نفر از دانشجویان، انتخاب و پرسش نامه های (راهیابی در حوادث و رخدادهای زندگی) و (اضطراب خصیصه ای) اجرا شده است. تحلیل داده ها نشان داده که اضطراب دانشجویانی که میزان توکل آنها در سطح بالاست، از گروه دیگری که توکل آنها در سطح پایین قرار دارد، کم تر است. همچنین تحلیل داده ها نشان می دهد که همبستگی مثبت و معناداری بین توکل و صبر وجود دارد.
فصل سوم
( روش تحقیق
( نوع پژوهش
( ابزار گردآوری داده ها
( جامعه آماری، نمونه و روش نمونه گیری
1 ) نوع مطالعه، روش و نحوه اجرای تحقیق
این پژوهش از نوع علی مقایسه ای یا پس رویدادی است، زیرا نمونه های مورد اندازه گیری صفات مورد نظر سلامت روانی و باورهای مذهبی را با خود به همراه دارند و تحقیق امکان دستکاری متغییر را ندارد. برای تعیین معنی داری فرضیه اول یعنی رابطه بین دین باوری و سلامت روانی از روش همبستگی و برای مقایسه رابطه دین باوری و سلامت روان در بین پسران و دختران از آزمون استودنت دو گروه مستقل استفاده خواهد شد همچنین برای بررسی رابطه بین دین باوری و سلامت روان در پسران و رابطه این دو در دختران از آزمون همبستگی استفاده خواهد شد.
2 ) ابزار گرد آوری داده ها
برای سنجش میزان باورهای مذهبی، ابزار گردیآوری اطلاعات 4 سوال باورهای دینی است که توسط (لازجانی و جعفری) تهیه شده است و از تست اصلی و اضافی تشکیل شده است. قسمت اصلی در خصوص اصول اعتقادی (توحید، عدل، نبوت، معاد و امامت) و اخلاق و تست تکمیلی دارای 7 سوال کلی به صوزرت پرسش گمانه سنجی است که تصور افراد دیگر (آشنایان و دوستان) دانشجویان را نسبت به رفتار و باورهای دینی آزمودنی می سنجد.
فرم 28 پاره ای پرسشنامه سلامت روانی مورد استفاده از این پژوهش توسط کلبرگ و همیر (1979) براساس تکنیک تحلیل عامل طاحی شده است. دارای 4 مقیاس فرعی است و هر مقیاس 7 پرسش دارد که شامل علایم جسمانی، علائم اضطرابی و اختلال خواب، مقیاس کارکرد اجتماعی و علائم افسردگی می شود.
3 ) جامعه آماری، حجم نمونه، روش نمونه گیری و شیوه تجزیه و تحلیل داده ها
جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان :
1 ) کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر در سال 1387 را شامل می گردد؛
2 ) گروه نمونه عبارتند از 400 نفر از دانشجویان رشته های مختلف آموزشی شاغل به تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر در سال 1387. علت انتخاب 400 نفر با توجه به جدول مورگان که از اینترنت اقتباس گردیده است و با توجه به حجم جامعه آماری که حدود 12000 کرا شامل می شود می باشد. روش نمونه گیری و روش تصادفی طبقه ای است، به این صورت که ابتدا لیست کلی دانشجویان شاغل به تحصیل در سال 87 از اداره آمار اطلاعات و کامپیوتر دانشگاه به تفکیک رشته تحصیلی و مقطع گرفته می شود، بعد به صورت تصادفی از بین کلیه دانشجویان رشته های مختلف به نسبت تعداد آنها نمونه گیری انجام می شود. از نظر جنسیت دانشجویان انتخاب شده شامل 200 دختر و 200 پسر خواهند بود که بصورت طبقه ای به شرح بالا انتخاب می گردند.

1 . Karl – manninger
2 . Ghnsborg
3 . Montaigne
4 . Rireg
5 . Weyer
6 . Coping mechanisms
7 . Traumatic events
8 . Ahixietyad aipression disdorders
9 . Psycnosomatic disorders
10 . Mental – sceacldisordevs
11 . Dorkim
12 . Roy
13 . Peterson
14 . Griffith
15 . Willets
16 . Sherrill
17 . Lavson
18 . Rash
19 . Clenand weaer
20 . Modiator
21 . Coghitive
22 . Shadow
23 . Anima
24 . Animus
25 . Scarch for meahing
26 . Indiviaution
27 . Intersonpection
28 . Hardiness
—————

————————————————————

—————

————————————————————


تعداد صفحات : 46 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود