تارا فایل

بررسی برآورد سطح و بررسی عوامل موثر بر مرگ ومیر جمعیت روستایی شهرستان ساری در سال های 86-85




دانشگاه آزاد اسلامی
واحد تهران مرکزی
دانشکده روانشناسی و علوم اجتماعی (گروه جامعه شناسی )
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A)
گرایش : جمعیت شناسی

عنوان :
برآورد سطح و بررسی عوامل موثر بر مرگ ومیر جمعیت روستایی شهرستان ساری در سالهای 86-85

استاد راهنما:
دکتر ساسان ودیعه

استاد مشاور :
دکتر طهمورث شیری

پژوهشگر :
عاطفه راستگو چلمردی

تابستان 1388

آنچه که من آزموده هیچ نویسنده را نیافته ام که چون امروز چیزی نویسد فردایش با خود نگوید : اگر این قسمت را تغییرداده ، اگر بر آن قسمت چیزی افزوده ، اگر این یک را بر آن یکی مقدم یا از آن موخر داشته یا اگر اصلاً فلان قسمت را ننوشته بودم این همه بهتر و مناسب تر بود . به راستی که این اختلاف نظر و احوال ، سزاوار عبرت و دلیل بر کمال نقص بشریت است "
عمادالدین کاتب اصفهانی 1
تقدیم به پدر و مادر مهربانم :
به پاس محبت هایتان شما را ارج می نهم واین ناچیزترین را تقدیمتان می دارم

تمامی حقیقت پژوهان عرصه ی علم و دانش ، آنان که هماره سخن ماضَلَّ صاحِبُکُم وَ ما غَوی2 زمزمه ی لبهایش است :
زگهواره تا گور دانش بجوی

سپاسگزاری
با تشکر از جناب آقای دکتر ودیعه که در سمت استاد راهنما ، بنده را قدم به قدم در طی مراحل تحقیق همراهی و همیاری نموده اند و با راهنمایی های ارزشمند خود موجبات غنای این کار تحقیقی را فراهم نمودند .
ونیز ازجناب آقای دکتر شیری که توضیحات ایشان در درس روش تحقیق در جهت بهتر شدن کار موثمر ثمر بوده است .
و جناب آقای دکتر معینی که داوری این رساله را بر عهده داشته اند .
و همچنین مراتب تشکر و سپاس خود را ازجناب آقای دکتر محمدصادق پارسایی رئیس محترم مرکز بهداشت شهرستان ساری و سرکار خانم دکتر فاطمه دانشور ، مسئول محترم بخش آموزش سلامت و کارشناسان ارجمند (خانمها جلیلی و علیخانی ) و مسئول گرامی بخش آمار مرکز بهداشت ، جناب آقای دکتر مهدی فراشی زاده را دارم و نیز تشکر ویژه دارم از سرکار خانم فرشته مهدی قلیان کارشناس آمار ، که با وجود مشکلات فراوان کاری ، بنده را در ارائه اطلاعات و فراهم نمودن آنها یاری نمودند . و نیز از تمام مسئولان و بهورزان مراکز بهداشتی و درمانی روستایی و سایر سازمانها و مراکزی که بنده را به نوعی در فراهم سازی و جمع آوری اطلاعات همراهی نموده اند ، سپاسگزارم .

فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول : کلیات تحقیق
1-1 مقدمه 2
1-2 بیان مسئله تحقیق 4
1-3 اهداف تحقیق 7
1-4 ضرورت تحقیق 9
1-5 محدوده زمانی و مکانی مورد مطالعه 10
1-6 قلمرو مطالعاتی تحقیق 11

فصل دوم : چارچوب نظری تحقیق
2-1 مقدمه 13
2-2 پیشینه ی تحقیق 16
2-3-1 مطالعات خارجی 16
2-2-2 مطالعات داخلی 21
2-3 مباحث نظری 31
2-3-1 ابن خلدون 31
2-3-2 چیپولا 32
2-3-3 دنیس رانگ 34
2-3-4 مک کیون و رکورد 35
2-3-5 پرستون و هینز 36
2-3-6 شوفیلد و رهر 38
2-3-7 مایکل تودارو 38
2-3-8 کالدول 39
2-3-9 آنتونی گیدنز 40
2-3-10 نظریه ارتباط توسعه اجتماعی – اقتصادی با مرگ و میر 43
2-3-11 نظریه انتقال اپیدمیولوژیک 45
2-4 چارچوب نظری تحقیق 48
2-5 مدل تحلیلی تحقیق 51
2-6 سوالات تحقیق 52
2-7 فرضیه های تحقیق 53
2-8 تعریف نظری و عملیاتی مفاهیم 54
2-8-1 تعریف مفاهیم 54
2-8-2 تعریف نظری و عملیاتی متغیرها 55

فصل سوم : روش اجرای تحقیق
3-1 مقدمه 59
3-2 روش تحقیق 60
3-3 جمعیت آماری 62
3-4 روش جمع آوری اطلاعات 62
3-5 محدودیت های تحقیق 66

فصل چهارم : کلیات در خصوص مرگ
4-1 مقدمه 74
4-2 مرگ 74
4-3 اندازه گیری مرگ و میر 75
4-3-1 میزان خام مرگ و میر 75
4-3-2 میزان های اختصاصی مرگ بر حسب سن 76
4-3-3 میزان مرگ و میر اطفال 77
4-3-4 امید زندگی 79
4-4 الگوی مرگ و میر 81
4-5 جدول عمر 81
4-5-1 تاریخچه جدول عمر 82
4-5-2 انواع جدول عمر و روش های تدوین آن 82
4-5-3 ساختار متعارف جدول عمر 85
4-6 علت مرگ 87
4-6-1 چگونگی تغییر تدریجی ثبت علت مرگ 93
4-7 توزیع سنی جمعیت 95
4-7-1 شاخص های آماری توزیع سنی 96
4-7-2 هرم سنی جمعیت 97
4-7-3 جوانی و سالخوردگی جمعیت 99
4-8 عوامل موثر بر مرگ و میر 100
4-8-1 جنس 101
4-8-2 سن 102
4-8-3 وضع زناشویی 103
4-8-4 پایگاه اقتصادی – اجتماعی 103
4-8-5 محل سکونت 105
4-9 جمعیت و مرگ و میر جهان در بستر زمان 106
4-10 جمعیت و مرگ و میر ایران در بستر زمان 110
4-11 آشنایی با وضعیت استان مازندران 113
4-12 آشنایی با وضعیت نقاط روستایی شهرستان ساری 124

فصل پنجم : تجزیه و تحلیل داده ها
5-1 مقدمه 130
5-2 توصیف داده ها 132
5-3 یافته های استنباطی 153
5-4 اندازه گیری مرگ و میر مناطق روستایی شهرستان ساری 164
5-4-1 میزان خام مرگ و میر 164
5-4-2 میزان های اختصاصی مرگ بر حسب سن 166
5-4-3 الگوی مرگ و میر 174
5-4-4 میزان مرگ و میر کودکان 175
5-4-5 جدول عمر جمعیت روستایی شهرستان ساری 177

فصل ششم : یافته های تحقیق
6-1 مقدمه 184
6-2 بررسی ویژگی های فوت شدگان و علل مرگ و میر در نقاط روستایی شهرستان ساری 185
6-2-1 توزیع سنی و جنسی 185
6-2-2 وضعیت زناشویی 190
6-2-3 مکان فوت 193
6-2-4 فصل و ماه فوت 193
6-2-5 وضعیت فعالیت 194
6-2-6 سطح سواد 195
6-2-7 علل عمده فوت 196
6-3 نتیجه گیری 198
6-3-1 بررسی علل مرگ و میر فوت شدگان نقاط روستایی شهرستان ساری با عوامل مختلف 195
6-3-2 مقایسه با نتایج تحقیقات پیشین 201
6-3-3 نتیجه گیری نهایی 203
6-4 پیشنهادات 205 ضمائم 209
منابع و ماخذ 222
منابع لاتین 225

فهرست جداول
عنوان صفحه
1-1 جدول میزان های مرگ و میر و شاخص امید زندگی در بدو تولد ، ایران ، 1380-1355ه.ش 5
2-1 جدول نسبت درصد مرگ و میر شهر تهران بر حسب جنس و سن ،1334ه.ش 21
4-1 جدول جمیعت جهان و قاره های مختلف طی سالهای 1500و 2007میلادی 109
4-2 جدول میزان عمومی مرگ و میر و امید زندگی در بدو تولد در قاره های مختلف 2001و2006م 109
4-3جدول میزان های مرگ و میر کمتر از یکسال ، مادران ، عمومی و شاخص امید زندگی در بدو تولد به تفکیک جنس ، ایران ، 1335-1380 ه.ش 112
4-4 جدول متوسط رشد سالانه جمیعت استان مازندران طی سالهای 1385-1345ه.ش 115
4-5 جدول جمیعت استان مازندران طی سالهای 1385-1335به تفکیک نقاط شهری و روستایی 116
4-6 جدول وضعیت جوانی و سالخوردگی جمعیت استان و مقایسه آن با جمعیت کشوری به تفکیک نقاط شهری و روستایی ، 1385ه.ش 118
4-7 جدول میزان موالید استان مازندران طی سالهای 1357-1385 ه.ش 121
4-8 جدول میزان های مرگ و میر کمتر از یکسال ، مادران ، عمومی ، میزان خام موالید در سال 1386 و شاخص
امید زندگی در بدو تولد به تفکیک جنس در سال 1385 122
4-9 جدول توزیع متوفیات استان مازندران بر حسب علل سه گانه فوت در سال 1386 122
4-10 جدول شاخص های بهداشتی و درمانی استان مازندران در سال 1386 123
4-11 جدول تعداد بیمارستانهای موجود در استان به تفکیک تخت ثابت و فعال ،1386 123
4-12 جدول مشخصات خانه های بهداشت در استان ، 1386 123
4-13 جدول جمعیت و تعداد دهستانهای نقاط شهری و روستایی شهرستان ساری به تفکیک بخش ، 1385 124
4-14 جدول وضعیت جوانی و سالخوردگی جمعیت در مناطق روستایی شهرستان در سالهای 85-86 125
4-15 جدول شاخص های بهداشتی و درمانی روستایی شهرستان ساری به تفکیک بخش ، 1386 126
4-16 جدول تعداد بیمارستان های موجود در سطح شهرستان ساری ، 1386 126
4-17 جدول مشخصات خانه های بهداشت شهرستان ساری (نقاط روستایی) ، 1386 126
5-1 جدول توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت در دو گروه زنان و مردان 132
5-2 جدول توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت در دو گروه زنان و مردان 134
5-3 جدول توزیع فراوانی و درصد کل نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت در دو گروه زنان و مردان 136
5-4 جدول توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت در گروه های سنی مختلف 138
5-5 جدول توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت در گروه های سنی مختلف 140
5-6 جدول توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت و وضعیت زناشویی 142
5-7 جدول توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک سن وقوع و وضعیت زناشویی 143
5-8 جدول توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت و مکان فوت 145
5-9 جدول توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت و فصل فوت 146
5-10 جدول توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت و ماه فوت 148
5-11 جدول توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت و وضعیت فعالیت(جمعیت غیرفعال) 149
5-12 جدول توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت و وضعیت فعالیت (جمعیت فعال) 150
5-13 جدول توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت و وضعیت سواد 152
5-14 جدول آزمون توزیع فراوانی مربوط به علل مرگ و میر فوت شدگان از نظر جنسیت 154
5-15 جدول آزمون توزیع فراوانی مربوط به علل مرگ و میر فوت شدگان از نظر سن 155
5-16 جدول آزمون توزیع فراوانی مربوط به علل مرگ و میر فوت شدگان از نظر وضعیت زناشویی 156
5-17 جدول آزمون توزیع فراوانی مربوط به وضعیت زناشویی از نظر سن وقوع فوت 157
5-18 جدول آزمون توزیع فراوانی مربوط به علل مرگ و میر فوت شدگان از نظر مکان فوت 158
5-19 جدول آزمون توزیع فراوانی مربوط به علل مرگ و میر فوت شدگان از نظر فصل فوت 159
5-20 جدول آزمون توزیع فراوانی مربوط به علل مرگ و میر فوت شدگان از نظر ماه فوت 160
5-21 جدول آزمون توزیع فراوانی مربوط به علل مرگ و میر فوت شدگان از نظر وضعیت فعالیت (جمعیت غیرفعال ) 161
5-22 جدول آزمون توزیع فراوانی مربوط به علل مرگ و میر فوت شدگان از نظر وضعیت فعالیت ( جمیعت فعال) 162
5-23 جدول آزمون توزیع فراوانی مربوط به علل مرگ و میر فوت شدگان از نظر سطح سواد 163
5-24 جدول تعداد واقعه و جمعیت در معرض واقعه نقاط روستایی شهرستان ساری ،1386 164
5-25 جدول تعداد جمعیت در هر گروه سنی به تفکیک جنس در نقاط روستایی شهرستان ساری ،1386 166
5-26 جدول تعداد مرگ نقاط روستایی شهرستان ساری به تفکیک سن و جنس 1386 171
5-27 جدول میزان مرگ و میر جمیعت روستایی ساری به تفکیک جنس و گروه های سنی ،1386 173
5-28 جدول تعداد مرگ و میر کودکان به تفکیک سن و جنس در مناطق روستایی شهرستان ساری ،1386 175
5-29 جدول تعداد جمعیت کودکان 0 تا 5 سال نقاط روستایی شهرستان ساری به تفکیک جنس ، 1386 177
5-30 جدول عمر خلاصه ی جمعیت مردان روستایی شهرستان ساری در سال 1386 178
5-31 جدول عمر خلاصه ی جمعیت زنان روستایی شهرستان ساری در سال 1386 179
6-1 جدول نسبت جنسی جمعیت روستایی شهرستان ساری و نسبت جنسی جمعیت های کل شهرستان ساری ، کل نقاط روستایی استان و کل استان مازندران در سال 1385 185
6-2 جدول شاخص های آماری توزیع سنی جمعیت روستایی شهرستان ساری به تفکیک جنس،1386 186
6-3 جدول شاخص های آماری توزیع سنی جمعیت روستایی شهرستان ساری و جمعیت کل شهرستان ساری ، نقاط روستایی استان مازندران و استان مازندران به تفکیک جنس ، 1385 187
6-4 جدول شاخص های آماری توزیع سنی فوت شدگان نقاط روستایی شهرستان ساری به تفکیک جنس ، 1386 189
6-5 جدول توزیع فراوانی و درصد نمونه فوت شدگان نقاط روستایی شهرستان ساری بر حسب
وضعیت زناشویی به تفکیک جنس 1386 199
6-6 جدول تعداد متوفیان 6 ساله و بالاتر نقاط روستایی شهرستان ساری بر حسب وضع سواد،1386 192
6-7 جدول توزیع متوفیان نقاط روستایی شهرستان ساری بر حسب علل سه گانه
فوت در سال 1386 197

فهرست نمودارها
عنوان صفحه
4-1 نمودار هرم سنی جمعیت استان مازندران ،1385 117
4-2 نمودار ولادت ثبت شده به تفکیک نقاط شهری و روستایی طی سالهای 1357 تا 1385 120
4-3 نمودار وفات ثبت شده به تفکیک نقاط شهری و روستایی طی سالهای 1357 تا 1385 120
5-1 نمودار میله ای توزیع فراوانی نمونه مورد نظر ، به تفکیک علت فوت در دو گروه زنان و مردان 133
5-2 نمودار میله ای توزیع فراوانی نمونه مورد نظر ، به تفکیک علت فوت در گروه های سنی مختلف 139
5-3 نمودار میله ای توزیع فراوانی نمونه مورد نظر ، به تفکیک علت فوت و وضعیت زناشویی 143
5-4 نمودار میله ای توزیع فراوانی نمونه مورد نظر ، به تفکیک سن وقوع فوت و وضعیت زناشویی 144
5-5 نمودار میله ای توزیع فراوانی نمونه مورد نظر ، به تفکیک علت فوت و مکان فوت 145
5-6 نمودار میله ای توزیع فراوانی نمونه مورد نظر ، به تفکیک علت فوت و فصل فوت 147
5-7 نمودار میله ای توزیع فراوانی نمونه مورد نظر ، به تفکیک علت فوت و ماه فوت 149
5-8 نمودار میله ای توزیع فراوانی نمونه مورد نظر ، به تفکیک علت فوت و وضعیت فعالیت ( جمعیت غیرفعال) 150
5-9 نمودار میله ای توزیع فراوانی نمونه مورد نظر ، به تفکیک علت فوت و وضعیت فعالیت ( جمعیت فعال ) 151
5-10 نمودار میله ای توزیع فراوانی نمونه مورد نظر ، به تفکیک علت فوت و وضعیت سواد 153
5-11نمودار هرم سنی جمعیت روستایی شهرستان ساری ، 1386 167
5-12 نمودار هرم سنی جمعیت روستایی شهرستان ساری ، 1385 168
5-13 نمودار هرم سنی جمعیت روستایی شهرستان ساری بر حسب درصد ،1385 169
5-14 نمودار هرم سنی جمعیت فوت شدگان نقاط روستایی شهرستان ساری ، 1386 170
5-15 نمودار توزیع درصد فوت شدگان نقاط روستایی شهرستان ساری بر حسب گروه های سنی به تفکیک جنس ، 1386 172
5-16 نمودار الگوی مرگ و میر نقاط روستایی شهرستان ساری در سال 1386 174 6-1 نمودار میانگین و میانه سنی برای کل جمعیت و فوت شدگان نقاط روستایی شهرستان ساری ، 1386 190

فهرست نقشه ها و ضمائم
عنوان صفحه
4-1 نقشه تقسیمات کشوری شهرستان ساری ، 1385 128
ضمیمه شماره 1 ، طبقه بندی علل مرگ و میر 209
ضمیمه شماره 2 ، نمونه گواهی فوت 221

فصل اول
کلیات تحقیق

1 – 1- مقدمه :
یکی از دو پدیده ذاتی جمعیت ( در کنار ولادت ) مرگ و میر است . که برعکس ولادت در حرکت زمانی جمعیت نقش منفی و کاهنده دارد . هم چنین واقعه ای تجدیدناپذیر و دارای شمول عام که کلیه افراد جامعه را در بر می گیرد و هیچ موجودی را از این واقعه گریزی نیست . تنها تفاوتی که میان مرگ و میرهای مختلف می توان یافت نوع از دنیا رفتن ، علت مرگ و میر و طول عمر می باشد .
ولی انسان برای گریز از مرگ و میر و به تاخیر انداختن آن همواره در تلاش و تکاپو بوده است . مرگ و میر در مقایسه با سایر وقایع جمعیتی ، اولین موضوعی است که اذهان بشر را همواره به خود معطوف داشته است . ( شرایاک، 1975، 221 ) لذا تلاش برای کاهش مرگ و میر و اعمال تمهیداتی در راستای آن موضوعی است که مورد پذیرش تمام فرهنگ ها و ایدئولوژی ها قرار می گیرد و در این زمینه مقاومتی وجود ندارد . ( میرزایی،1375 ،16 ) .
مرگ پدیده ای صرفاً زیستی نیست و جنبه های اقتصادی – اجتماعی مهمی در آن نهفته است از همین جا بود که شناخت ویژگی های مختلف و بررسی جنبه های افتراقی این پدیده مورد توجه واقع شد و موضوع بررسی های علمی مختلفی قرار گرفت.
امروزه مرگ یکی از سنجه های توسعه به شمار می آید و مطالعه آن به منظور سرعت بخشیدن در این فرایند از اهمیت زیادی برخوردار است . ( کاظمی پور ، 1382،2) .
تعداد مرگ و میر ، نوع و شدت آن ، توزیع سنی و جنسی فوت شدگان ، امید زندگی به هنگام تولد و سایر مسائل مرتبط ، از مهمترین شاخصهای بهداشتی و بالاتر از آن از اساسی ترین شاخصهای توسعه انسانی در جوامع شمرده می شود ، زیرا تمامی تلاش های جامعه انسانی برای توسعه و تعالی فرد فرد اعضای خود است یا باید باشد . و در این میان آنچه که بیشتر از همه اهمیت پیدا می کند طول عمر و فزودن بر آن است ، چه بشر از گذشته های دور همواره به دنبال آب حیات و اکسیر جوانی بوده است و امروزه به یاری پیشرفتهای شگرف علم پزشکی ، بهداشت ، تغذیه و علم وراثت، عمر متوسط انسان فزونی یافته است . اما تفاوتها همچنان باقی است چون توزیع این همه وسایل و امکانات بهداشتی و درمانی و تولیدات موادغذایی و پروتئینی نه بر اساس نیاز و احترام به ارزش انسان ، بلکه بر پایه توسعه نابرابر شمال و جنوب در سطح ملی و بین المللی و افزودن بیش از پیش سرمایه ها و انباشت آن در بانکهای معتبر جهانی صورت می گیرد . ( تمنا، 1375، 162) .
اکثریت جمعیت دنیا که در فقر به سر می برند و سرزمین هایی که قادر به تامین غذای کافی برای مردم خود نیستند علت آن ناسازگاری آب و هوا و قهر نیروهای اسرارآمیز طبیعت نیست . بلکه عامل اصلی ، اقدامات هماهنگ و موزیانه طبقات مسلط در کشورهای پیشرفته و کمپانیهای چند ملیتی است و مادام که این شیوه ها حاکم بر سرنوشت کشورهای جهان سوم باشد مردم این نقاط و فرزندانشان همچنان از گرسنگی و کمبود موادغذایی رنج خواهند برد . (جرج، 423،1363) که در نتیجه بسیاری از این کشورها باید شاهد میزان های بالایی از مرگ و میر چه نوزادان و کودکان و مادران و …. باشند .
با وجود این که کشورهای در حال توسعه سهم قابل توجهی از رشد جمعیت را به خود اختصاص می دهند پس مطالعه در زمینه مرگ و میر و کاهش آن در این گونه از کشورها امری ضروری است ، که خود این امر به برنامه ها و سیاست گزاریهای جمعیتی آنها بستگی دارد . به طوری که با مطالعه و پژوهش در این زمینه می توانند راهی به سوی توسعه کشورهای خود باز کنند ، زیرا همانطور که می دانیم شدت مرگ و میر از شاخص های مهم درجه توسعه یافتگی در جوامع است .
به طوری که مطالعات مستمر در زمینه شاخص های حیاتی به محققین و برنامه ریزان کمک می کند تا روندها و تغییرات را نیز مورد ارزیابی قرار دهند و چگونگی تحولات جمعیتی و اقتصادی را بررسی کنند . علاوه بر این ، بررسی تغییرات اپیدمیولوژیکی در کشور سبب خودنمایی اولویت های جدیدی در برنامه های مرتبط با سلامتی و برنامه های توسعه اقتصادی – اجتماعی می شود و جهت تداوم و اصلاح فعالیت های گذشته و ایجاد استراتژی های جمعیتی و فرهنگی و توسعه اجتماعی و امور مرتبط با سلامتی ضروری است . ( نقوی ،1381 ، 120 )
با مطالعه و پژوهش در زمینه شناخت دقیق مرگ و میر می توان به نتایجی دست یافت که راهگشای بسیاری از مسائل باشد و زمینه را برای فرایند توسعه فراهم سازد و راه را برای دست اندرکاران و برنامه ریزان اجرایی هموار سازد . کشور ما ، ایران که اکنون در حال گذر در مسیر توسعه است ، پژوهش در حیطه مرگ و میر می تواند مفید و مثمرثمر باشد . بنابراین در این تحقیق سعی بر آن داریم ، ابتدا ضمن ارائه یک سری مباحث نظری مرتبط با این پژوهش و نیز بررسی ویژگی های جمعیتی فوت شدگان ، به برآورد سطح مرگ و میر و محاسبه برخی از شاخص های مرگ و میر و ساختن جدول عمر و بررسی عواملی که با علل مرگ و میر مرتبطند ، و به طور کلی اثبات فرضیه های تحقیق در جامعه موردنظر بپردازیم و نهایتاً هم یک جمع بندی و نتیجه گیری از آنچه که بدست آوردیم داشته باشیم .
امید است این پژوهش با تمام نقایص و کاستی هایش چارچوبی برای برنامه ریزان و دست اندرکاران اجرایی فراهم سازد که زمینه ساز ارائه راهکارهای مناسب مدیریتی ، بهداشتی ، اسکان و استقرار جمعیت و اشتغال و به تبع آن زمینه ساز تناسب لازم میان رشد جمعیت و رشد اقتصادی و اجتماعی به طور اعم کشور و به طور اخص استان مازندران ( بویژه نقاط روستایی این استان ) باشد .

1-2- بیان مساله تحقیق :
مرگ و میر یکی از دو یا سه عامل اصلی جمعیتی است که ثبات یا تغییر آن در جریان زمان سبب تغیییر در حجم جمعیت ، توزیع جمیعیت یا ترکیب جمعیت می شود . و به واسطه این تغییرات واقعه مرگ و میر از اهمیت خاصی برخوردار می باشد . در واقع نوسانات مرگ و میر در کنار ثبات نسبی باروری نقش اصلی را در افت و خیز جمعیت ها ایفا کرده است .
شاخص مرگ و میربه عنوان یک عامل موثر در تغییرات جمعیتی متاثر از شرایط اجتماعی ، اقتصادی و بهداشتی و فرهنگی و به عبارت دیگر بسیاری از عوامل خارجی نظیر غذا ، بهداشت ، مسکن ، توسعه صنعتی ، پیشرفت فرهنگی …. می باشد که در چند دهه اخیر تفاوتهای زیادی کرده است . و به دنبال تحولات یاد شده در اغلب جوامع جهانی اعم از صنعتی و غیرصنعتی نسبت مرگ و میر مشتمل بر مرگ و میر اطفال ، افراد میانسال ، زنان ( در حین زایمان ) تا حد زیادی کاهش یافته و طبعاً باعث افزایش جمعیت ، افزایش طول عمر و در موارد زیادی نسبت جمعیت سالمند شده است . ( شیخی، 12،1375 )
میزان های مرگ طی سالهای 1355 تا 1380 ه.ش طبق جدول زیر است :
جدول 1-1- میزانهای مرگ و میر ( در هر هزار ) و شاخص امید زندگی در بدو تولد
( به سال )، ایران، 1380-1355 ه.ش
سال
میزان مرگ و میر اطفال
میزان مرگ و میر کودکان
میزان مرگ و میر خام
امید زندگی در بدو تولد

مردان
زنان
1355
114

5/11
6/57
4/57
1365
64
70
8/8
5/58
3/59
1370
53
42
7
4/62
2/62
1375
34
33
8/5
67
8/69
1380
30


69
71

همانطور که مشاهده می شود مرگ و میر در کشور یک روند کاهشی و امید زندگی یک روند افزایشی دارد . از طرفی دیگر به دلیل کاهش مرگ و میرهای ناشی از امراض عفونی و پیری جمعیت که پیامد کنترل باروری بوده است و در مدت زمانی که انتقال جمعیتی صورت می گیرد در سیمای سلامتی جمعیت تغییراتی به وجود می آید . در خلال این تغییرات مفهوم انتقال بیمارشناختی معنی می یابد ، به بیان روشن تر به دنبال انتقال جمعیت شناختی در مقیاس ظریف و دقیق علل مرگ و میرها و ابتلا به بیماری ها نیز دگرگون می شود . بنابراین برای تشخیص و ترسیم تصویر سلامتی جمعیت مورد مطالعه علل دقیق مرگ و میر ، ابتلا به بیماری های بسیار مهم است . ( سید میرزایی،1380، 45-44)
مرگ و میر مانند بسیاری پدیده های جمعیتی ممکن است در مناطق مختلف در نقاط شهری و روستایی حتی در نواحی مختلف یک شهر متفاوت باشد . این تفاوت بیش از هر چیز به شرایط تکوینی و تغذیه ای ، تفاوت های قومی و نژادی ، سطح فرهنگ و آگاهی های اجتماعی و عوامل متعدد دیگر مربوط است که هر یک از آنها می توانند مطالعات مرگ و میر را به جهت خاص سوق دهد و متشابهات و تمایزات آن در شرایط مختلف بررسی کند . ( زنجانی ، 1376، 48 )
هر چند نتایجی که از این مطالعات بدست می آید متفاوت است و هر کدام از این پژوهشها هدف های گوناگونی را دنبال می کنند ولی از لابه لای آنچه که از آنها بدست می آید می توان این نکته را دریافت که همه آنها در یک چیز مشترکند و آن توجه به اهمیت مساله مرگ و میر در روند توسعه کشور هاست رساندن مرگ و میر به حداقل سطح ممکن ، افزایش طول عمر و امید زندگی و دست یابی به شیوه های نوین برای مبارزه با امراض مختلف و بهبود وضع بهداشتی – درمانی و سطح توسعه اقتصادی – اجتماعی. .
با توجه به آنچه که بیان شده است ، کشور ایران نیز به عنوان یک کشور در حال توسعه و با توجه به گامهایی که در زمینه سلامتی و تندرستی افراد جامعه ، بهداشت و رفاه و رساندن مرگ و میر به حداقل سطح ممکن و افزایش امید زندگی برداشته است . و نسبت به دیگر کشورهای در حال توسعه دارای تفاوتهایی در خصوص مرگ و میر می باشد و در مقایسه با آنها نسبتاً موفق بوده است . و نیز با توجه به شرایط آب و هوایی و جغرافیایی و پراکندگی جمعیت و تخصیص منابع و امکانات ، هر کدام از استانهای کشور نیز برآوردهای مختلفی از سطح مرگ و میر و نیز امید زندگی در جامعه ی خود دارند، بویژه استان مازندران که به دلیل شرایط مناسب آب و هوایی ، رفاه نسبی و امکانات طبیعی زندگی ، در مقایسه با بسیاری از استانها امید زندگی بالاتری دارد . و نیز به دلیل این که میزان دسترسی افراد به امکانات بهداشتی و درمانی و سایر خدمات اجتماعی ( بویژه در شهرها ) بیشتر است سبب افزایش امید زندگی شده است.بیشتر روستاهای این استان ( با توجه به این که بخش قابل توجهی از مردم استان ساکن روستاها هستند ) نیز با پیشرفت رو به رشد در زمینه بهداشت و خدمات اجتماعی از این قاعده مستثنی نمی باشند . شهرستان ساری که مرکز استان مازندران می باشد و تمام مراکز تصمیم گیری در آن مستقر می باشند و نیز با توجه به سابقه تاریخی طولانی آن از اهمیت خاصی برخوردار می باشد و از آنجا که در حدود 221388 نفر ساکن روستاهای این شهر می باشند که نسبت به دیگر شهرهای استان سهم بالایی از جمعیت روستایی را به خود اختصاص داده است . لذا با توجه به مطالب فوق آنچه که مطرح می شود این است که" سطح مرگ و میر در جمعیت روستایی شهرستان ساری درسال 1386ه.ش چگونه است ؟ وچه عواملی بر مرگ و میر جمعیت روستایی شهرستان ساری در سال 1386 ه.ش موثر میباشند؟"

1-3- اهداف تحقیق :
در فرهنگ عمید واژه ی هدف اینگونه تعریف شده است :نشانه، غرض،نشانه ی تیر ،اهداف جمع ، قدم گذاشتن در هر مسیری بدون هدف نمی تواند معنا داشته باشد . بویژه آنکه ، انجام کارهای تحقیقی باید با هدف و انگیزه ی خاصی صورت گیرد . زیرا هدف است که ما را به آنچه که می خواستیم و در پی آن هستیم ، رهنمون می سازد . در این تحقیق ، هدف، شناخت سیمای مرگ و میر در نقاط روستایی شهرستان ساری در سال 1386ه.ش و ارائه پیشنهادات به برنامه ریزان امور اجرایی جهت پیشبرد مقاصد خود می باشد . به عبارتی ، دستاوردی داشته باشیم از وضعیت مرگ و میر در نقاط روستایی این شهرستان و محاسبه میزان های مرگ و میر و عواملی که این پدیده جمعیتی را تحت تاثیر قرار می دهند و نیز به نقش ارتباط توسعه اقتصادی – اجتماعی با مرگ و میر و تحولات اپیدمیولوژیکی آن پی ببریم ، تا حتی المقدور با شناسایی این عوامل زمینه را برای بهبود نسبی عوامل تاثیرگذار براین پدیده از سوی دست اندرکاران امور برنامه ریزی فراهم نمود و شرایط را برای داشتن یک توسعه همه جانبه در کشور مهیا نمود .
با توجه به آنچه که آمد هدف های اصلی این پژوهش عبارتند از :
1. بررسی شاخص های مرگ و میر در نقاط روستایی شهرستان ساری در سال 1386 ه.ش
2. بررسی عوامل موثر بر مرگ و میر جمعیت روستایی شهرستان ساری در سال 1386 ه.ش
و اهداف فرعی تحقیق نیز عبارتند از :
1-1- محاسبه میزان خام مرگ و میر .
1-2- محاسبه میزان های مرگ و میر ویژه سنی به تفکیک جنس .
1-3- محاسبه میزان مرگ و میر کودکان .
1-4- برآورد جدول عمر جمعیت روستایی شهرستان ساری به تفکیک جنس .
2-1- بررسی رابطه عوامل جمعیتی و علل مرگ و میر فوت شدگان در نقاط روستایی شهرستان ساری .
2-2- بررسی رابطه عوامل محیطی و جغرافیایی و علل مرگ و میر فوت شدگان .
2-3- بررسی رابطه عوامل اقتصادی و علل مرگ و میر فوت شدگان .
2-4- بررسی رابطه عوامل آموزشی و علل مرگ و میر فوت شدگان .

1- 4- ضرورت تحقیق :
با توجه به اهمیتی که خود مرگ و میر به عنوان یک واقعه جمعیتی تجدیدناپذیر دارد و سرنوشت هر انسانی به این واقعه ختم می شود بی شک نمی توان پژوهش و مطالعه در خصوص این واقعه را ضروری ندانست .
در واقع بررسی این پدیده در جمعیت شناسی به دو دلیل حائز اهمیت است :
1- به دلیل نقش آن در میزان رشد و افزایش جمعیت
2- به دلیل اثرپذیری آن از عوامل غیرجمعیتی (زنجانی، 156،1370 )
همانطور که قبلاً بیان شده است مطالعات مستمر و مداوم در زمینه تعیین سطح مرگ و میر و علل موثر بر آن و آگاهی از تحولات اپیدمیولوژیکی ، جهت برنامه ریزی دقیق تر برای بهبود وضع بهداشتی – درمانی و سطح توسعه اقتصادی – اجتماعی کشور ( و به طور اخص استان خصوصاً نقاط روستایی آن ) و نیز افزایش طول عمر انسان ها امری ضروری است .
مرگ و میر به دلیل اهمیت خاص خود یکی از موضوعات مورد علاقه جمعیت شناسان است و با توجه به این که شاخص های مرگ و میر از جمله شاخص های پویایی جمعیتی و همواره در تغییر و تحولند ، سنجش آنها به مطالعات مستمر و مداوم نیاز دارد .
( میرزایی،31،1386)
مرگ و میر که با کاهش خود زمینه ی افزایش رشد جمعیت را فراهم نمود به طوری که در ایران در حوالی سال 1365 ه. ش در شرایطی که سطح باروری تقریباً ثابت مانده است کاهش میزان مرگ و میر عمومی سبب افزایش میزان رشد جمعیت شد . این کاهش تا آن حد مهم و تعیین کننده است که توانسته است مدت دو برابر شدن جمعیت کشور را از 173 سال در حوالی1280 ه.ش به حدود 20 سال در سنوات اخیر تقلیل دهد .( زنجانی ،1370 ،156 )

بعلاوه مرگ و میر با کاهش خود ( در کنار افت میزان باروری ) روند پیری جمعیت را هم سرعت بخشید ، به طوری که اکنون در کشورهای صنعتی به دلیل برخورداری از تکنولوژی بالا و پیشرفتهای پزشکی اقشار جمعیتی 65 ساله و بیشتر کمتر با مرگ و میر مواجه می شوند و نهایتاً نسبت جمعیتی آنها در جامعه بیشتر از هر زمان دیگری در گذشته می گردد . در حالی که در جوامع رو به توسعه نیز با استفاده از تکنولوژی بالا مرگ و میر کودکان که رقم بالایی را در گذشته به خود اختصاص می داد به مرگ و میر افراد سالمند و مسن تر منتقل شود .
( شیخی،41،1375) و از آنجا که در اکثر کشورهای در حال توسعه به دلیل نابرابری در تخصیص امکانات و خدمات اجتماعی و رفاهی میزان مرگ و میر روستاییان بیشتر از شهرنشینان است و از امید زندگی کمتری برخوردارند ، که همه این عوامل نیاز به نگرش و سنجش و بررسی دارد .
پس با توجه به آنچه که بیان شده است و نیز لازمه ی هر نوع توسعه اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی برنامه ریزی صحیح و اجرای درست آن می باشد و تنظیم هر نوع برنامه ریزی نیاز به شناخت وضع موجود دارد و اینکه شناخت ساختار تحول و حرکات جمعیت در زمان و مکان پایه و اساس هر نوع برنامه ریزی است و مرگ و میر نیز به عنوان یکی از شاخص های تحول و حرکات جمعیت از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار می باشد . می توانیم با درک اهمیت مساله مرگ و میر و انجام پژوهشها در خصوص این واقعه جمیعتی چشم اندازی را به سوی توسعه و آبادانی کشور و ایجاد تناسب لازم میان رشد جمعیت و رشد اقتصادی – اجتماعی بگشاییم .

1-5-محدوده زمانی و مکانی مورد مطالعه :
از آنجا که پژوهش حاضر به بررسی مساله مرگ و میر می پردازد و با توجه به این که مطالعه مرگ و میر عمدتاًبه شیوه ی اسنادی و گذشته نگر ( با استفاده از آمار متوفیان ) صورت می گیرد ، پس محدوده زمانی مورد نظر ( سوای زمان انجام تحقیق ) در سال 1386 ه.ش می باشد . به عبارت دیگر مطالعه و بررسی بر روی مرگ و میرهایی که در سال 1386 ه.ش اتفاق افتاده اند .
محدوده مکانی نقاط روستایی شهرستان ساری می باشد . شهرستان ساری به مساحت 3/3685 کیلومتر مربع ،یکی از شهرستانهای استان مازندران است و مرکز آن شهر ساری است که از بزرگترین و پرجمعیت ترین شهرهای استان مازندران می باشد که طبق سرشماری سال 1385ه.ش این شهرستان در حدود 492069 نفر جمعیت دارد که از این تعداد 221388 نفر در نقاط روستایی ساکن می باشند .

1-6- قلمرو مطالعاتی تحقیق :
از آن جا که مرگ پایان زندگی است و دامنگیر همه موجودات می شود و در پس خود مسائلی چون مرگ پایان هستی ، جدا شدن روح از بدن ، پلی به سوی آخرت ، افزودن عمر ، مبارزه با بیماری ، افزایش امید زندگی ، جلوگیری از رشد بی رویه ی جمعیت و توسعه همه جانبه و …. را مطرح می سازد سبب شده است که اذهان بسیاری از اندیشمندان و دانشمندان را به سوی خود جلب کند و هر کسی که بر اساس علم و دانش خویش تا جایی که این پدیده به آن مربوط می شود به بررسی این مساله بپردازد . به بیان دیگر ، مرگ از جنبه های مذهبی ، فلسفی ، روان شناسی ، پزشکی ، اپیدمیولوژیکی ، جمعیت شناسی ، جامعه شناسی ، علم اقتصاد و… توسط بسیاری از متفکران صاحب نظر در این حیطه ها مورد بررسی قرار گرفته است .
اما از آنجا که مرگ و میر در این تحقیق بیشتر به حیطه جمعیت شناسی مربوط می شود پس قلمرو مطالعاتی هم بیشتر در محدوده منابع جمعیت شناسی و تا حدودی پزشکی و بهداشتی و جامعه شناسی می باشد .

فصل دوم
چارچوب نظری تحقیق

2-1- مقدمه:
تئوری ( نظریه ) ، در لغت به معنی اندیشیدن و تحقیق آمده که از تئوری یای یونانی گرفته شده است . با گسترش علوم ، مفهوم این واژه نیز توسعه یافته و به اندیشیدن و تحقیق درباره هر مساله ای اطلاق شده است . ( توسلی ، 1382 ، 24 )
نظریه مجموعه ی قانونهایی است که بر مبنای قواعد منطقی با یکدیگر در ارتباط بوده ، مبین بخشی از واقعیت باشند . به این ترتیب رکن اساسی نظریه قانون ( قانونمندی ) است . به بیان دیگر نظریه گفتاری است که بیانگر رابطه علت و معلولی پدیده هاست . (همان منبع، 25 )
در تعریفی دیگر که به حقیقت نظریه نزدیکتر است ، اینگونه آمده است : " نظریه همنگری جامع قضایای متعدد در قالب یک مجموعه ی پیوسته و منطقی است که به کمک آن می توان برخی از پدیده ها را تبیین کرد ." نظریه به صورت مفروض مورد قبول دانشمندان است .
( همان )1
اهمیت نظریه در این است که هدایتگر تحلیل است ، قضایایی از نظریه برمی خیزند که محور اصلی تحلیل داده ها را تشکیل می دهند . نظریه زمینه و بستری فراهم می کند که مشاهدات خاص را در آن قرار می دهیم و به این ترتیب به درک معنا و اهمیت احتمالی مشاهدات کمک می کنند . نظریه ها به ما کمک می کنند تا به طرح مسائل جدی بپردازیم و از مسائل خاصی نیز آگاه شویم و موارد دیگر . ( دواس ، 1383 ، 34 )
معمولاً نظریه های را به کار می گیریم که بیشتر از جهان ذهنی خود ما برنخاسته اند ، بلکه از جای دیگری اقتباس و اخذ شده اند ، یعنی اغلب خود ما واضع نظریه نیستیم ، هر چند که وجهی از نظریه پردازیها را در وجود خود داریم و گونه های خاصی از انواع نظریه پردازیهای جامعه شناختی ، روان شناختی ، اخلاقی و سیاسی را در فعالیت های عملی روزانه خود به کار می گیریم . به طور کلی هر فرد انسانی که به تجربه ، تعمیم ، پیشگویی ، انتخاب و تصمیم گیری می پردازد متکی به نظریه است و این یک قانون عام و همگانی است . ( توسلی ، 1382، 28-27 )
در باب رابطه نظریه ها و تحیقیات عملی باید گفت که نظریه ها در اطراف موضوعاتی رشد کرده اند که می توان آنها را مسائل نظریه ای نامید . موضوعاتی نظیر جرم و جنایت در

1- واژه ی همان ،اشاره به همان منبع و صفحه دارد.

شهرها ، کاهش میزان موالید و… توجه به چنین موضوعاتی در اوضاع کنونی دارای اهمیت عملی و نظری است و این خود موجب توجه و علاقه اولیه نسبت به این مسائل می شود . ( همان )
فواید نظریه در این است که می تواند افکار جدیدی را در روند حل مسائل نظری برانگیزد ، ممکن است الگوهایی از موضوعات و مسائل مورد بحث ارائه دهد ، به طوری که بتوان یک توصیف جامع و طرح گونه از آنها عرضه کرد، تجزیه و تحلیل و نقد هر نظریه ممکن است ، به نظریات تازه ای منجر گردد ، و سرآخر این که الهام بخش فرضیات علمی تازه ای باشد .
( همان منبع، 29)
به طورکلی با توجه به آنچه که بیان شده است ، نظریه ها محقق را متوجه می کنند که در جستجوی معرفت نظام یافته باید به دنبال چه چیزهایی بگردد ، و از چه چیزهایی اجتناب کند . یکی از کارکردهای اصلی نظریه ، تنظیم تجربیات به کمک مفاهیم و انتخاب جوانب و داده های مربوط در میان کثرت زیاد امور واقع است . نظریه راهنمایی است که به محقق می گوید به چه چیزهایی توجه کند و چه چیزهایی را نادیده بگیرد . ( آقاجانی ، 1387،23) .
پیروی از این سبک که هر تحقیقی با هر موضوعی باید یک چارچوب نظری داشته باشد ، چارچوبی که محقق را در رسیدن به مقاصد خویش یاری کند یک امر اجتناب ناپذیر است . زیرا انسان به آنچه که در جستجوی آن است ، زمانی دست خواهد یافت که بر مبنای نظریه ایی که با پدیده مورد مطالعه مرتبط است، تدوین شده باشد . مباحث نظری سرنخهایی را در جستجوی چیزها به ما می دهند ، به عبارتی چه عواملی را سرلوحه ی کار خویش قرار دهیم؟ در واقع این نظریه ها بر این که چه واقعیاتی را مربوط و مهم بدانیم و چگونه آنها را تفسیر کنیم؟ اثر می گذارند که بر اساس آنها سوالات مختلفی را مطرح می سازیم و به مشاهدات مختلفی حساس می گردیم .
در این تحقیق که به دنبال تبیین سطح مرگ و میر و عوامل موثر بر آن می باشیم و برای مشخص ساختن این امر که در این تحقیق در پی چه هستیم ؟ توجه ما به چه چیزهایی باشد ؟ و از چه چیزهایی اجتناب کنیم ؟ و به طور کلی در چه راهی قدم بگذاریم که به هدف ما نزدیک تر باشد؟ نیاز به یک چارچوب نظری داریم . اما نظریات در خصوص مرگ و میر ( به ویژه وقتی که به عنوان یک واقعه جمعیتی مورد توجه قرار می گیرد ) به فراوانی نظریاتی که در خصوص باروری و یا ازدواج و طلاق ( که بیشتر به عنوان پدیده های اجتماعی به نظریات جامعه شناسی مربوط می باشند) وجود دارد ، نمی باشد . این نظریات بیشتر به یک سری مباحثی که از سوی برخی اندیشمندان در رابطه با مرگ و میر بویژه با کاهش آن صورت گرفته ، محدود می باشد . در کنار رهیافت های نظری در خصوص تبیین سطح مرگ و میر و تحولات آن ، نظریه ارتباط و توسعه اقتصادی – اجتماعی با مرگ و میر و نظریه انتقال اپیدمیولوژیک از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند که در این تحقیق بیشتر نظریات به این دوسمت می باشند . در این فصل ابتدا به بررسی یک سری تحیقاتی که مرتبط ( و بعضی تا حدودی ) با موضوع تحقیق می باشند ، پرداخته شده ، سپس ضمن اشاره به وضعیت مرگ و میر در جوامع ابتدایی ، کشاورزی و صنعتی ، دیدگاه های افرادی که در خصوص مرگ و میر به ارائه نظریه پرداخته اند، توجه شده است . بویژه دو نظریه ای که از اهمیت بیشتری برخوردا می باشند و سرانجام با توجه به آنچه که بیان می شود چارچوب نظری تحقیق انتخاب و سایر مراحل هم پیگیری می شود .

2-2- پیشینه ی تحقیق :
هر پژوهشی که در خصوص پدیده های مختلف صورت می گیرد اگر تداوم و استمرار یابد زمینه ساز ارتقای دانش بشری می گردد . و هر بار سبب رفع نقایص و مشکلات تحقیقاتی می گردد که در شرف انجام می باشند . پژوهشهای در حال انجام ضمن اینکه در پس خود می توانند دستاوردهای مختلف و یافته های تازه ایی داشته باشند و روشهای دقیق تر و بهتری را در شناخت پدیده به کار گیرند و تا حدودی عاری از نقایص تحقیقات گذشته باشند، ولی با این وجود باید متکی به دست آوردهای پیشین باشند ، زیرا با مراجعه به این تحقیقات هم زمینه بهبود و ترقی مراحل کار خود را تامین و هم زمینه رفع نقایص و کمبودهایش را فراهم می سازند . " هر مطالعه لزوماً باید از حاصل کار دیگران سود جوید و خود نیز در جهت تداوم آنان پیش رود. معنای این نکته این است که هیچ تحقیقی نباید تکرار ناشی از جهل و بی خبری از تحقیقات دیگران باشد و شبکه پیوسته تحقیقات، موجبات ارتقاء دانش را فراهم می سازند . " ( ساروخانی ، 1381 ، 106 )
در اینجا نیز هر چند مختصر به چند مورد از مطالعات و بررسی هایی که با موضوع تحقیق مرتبط می باشند پرداخته شده است . ولی با توجه به کمبود این مطالعات سعی شده است از مطالعاتی که به طور کلی با موضوع مرگ و میر مرتبط و از جهاتی به موضوع تحقیق مربوط می باشند ، استفاده گردد .

2-2-1- مطالعات خارجی :
در مطالعه ای که توسط ساموئل پرستون و ورنی نلسون در مورد 165 جامعه جهان در فاصله سالهای 1861 تا 1964 م. روی 11 علت مرگ صورت گرفت ، نتایج جالبی به دست آمد . میانگین میزان مرگ از علل بیماری های تنفسی ، عفونی وا نگلی ، نئوپلاسم ، قلبی ، آنفولانزا و برونشیت ، اسهال ، بیماری های مادرزادی ، بیماری های نوزادان ، سوانح و سایر بیماری ها برای زنان و مردان در 165 جامعه جهانی نشان داد که پنج علت مهم مرگ و میر بر اساس مقدار میانگین در هر هزار نفر به شرح زیر می باشد :

زنان :
1- امراض قلبی : 56/3
2- سایر بیماری ها : 77/2
3- آنفولانزا و برونشیت : 41/1
4- سرطان و تومورها : 30/1
5- بیماری های عفونی و انگلی : 65/0
مردان:
1- امراض قلبی : 33/4
2- سایر بیماری ها : 34/3
3- آنفولانزا و برونشیت : 74/1
4- نئوپلاسم : 51/1
5- بیماری های تنفسی : 76/0
همچنین در این بررسی نتیجه گرفته شد که برای زنان و مردان بدون در نظر گرفتن میزان مرگ از سایر موارد ، امراض آنفولانزا و برونشیت ، عفونی و انگلی ، سل و بیماری های تنفسی و اسهال بیشترین تاثیر را در میزان مرگ از کلیه علل دارند و کنترل و مبارزه با این بیماری ها بیشترین کاهش را درمیزان مرگ از کلیه علل ایجاد می کند . (sammuel H.Preston, 1985 ) .
در بررسی ایی که تحت عنوان نسبت جنسی در مرگ و میر انجام شده است . محقق در پیشینه تحقیق اینگونه بیان می کند که سطح مرگ و میر در کل موارد در بین جمعیتها مختلف است و آن در بیشتر کشورها در دهه ی گذشته هم برای مردان و هم برای زنان کاهش پیدا کرده است . اگرچه اختلاف در نسبت جنسی مرگ و میر در بین جمعیت ها وجود دارد و روندهای آن دوره ای است علت این اختلاف روشن و واضح نیست .
کستلوت نسبت جنسی ناشی از کل موارد مرگ و میر و عامل های اصلی مرگ و میر ( بیماری های مغزی و عروقی و سرطان ها ) برای 30 درصد جمعیت در 27 کشور در سال 1988م. را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و نتیجه ی حاصل اختلاف وسیعی را در نسبت جنسی متوفیان در جمعیت های مورد مطالعه نشان می دهد . همچنین اختلاف معنادار مثبتی و افزایش برجسته ای در نسبت جنسی فوت شدگان ناشی از سرطان ها و بیماری های مغزی و عروقی در بیشتر کشورها طی دهه اخیر مشاهده شده است . اختلاف در نسبت جنسی مرگ و میر در روندهایشان بین جمعیت ها به وسیله فاکتور ژنتیکی شرح داده نمی شود ، بلکه این اختلاف می تواند به سبک زندگی نسبت داده شود . فاکتورهای خطر در بیماری های مغزی ، عروقی و سرطان به عنوان عامل اصلی اختلاف مرگ و میر در دو جنس می باشد . (1988, Hugokestloot, abstract ,) .
در پژوهشی با عنوان سنجش مرگ و میر بر حسب علت در میان مهاجران مراکشی مقیم فرانسه به بررسی وضعیت مرگ و میر بین مهاجران مراکشی و فرانسوی ها می پردازد .
( ابتدا محققین مبادرت به ارزیابی کامل پوشش و تنظیم مرگ با ثبت پایین از طریق کاربرد یک روش غیرمستقیم کردند . ) هدف از این تحقیق مقایسه مرگ و میر در بین مهاجران مراکشی و در کل فرانسه و تجزیه و تحلیل دو طرفه ای از داده های تنظیم شده و نشده که نمایانگر دو دسته از نتایج بود ، یکی در جهت تمایزات مشاهده شده یعنی مرگ و میر بالا یا پایین مراکشی ها در مقایسه با فرانسوی ها و دیگری اهمیت آماری آنها نسبت مرگ بر حسب علل شناخته شده بیماری در مهاجران بالاتر بود. که این عمل ، محققین را به تقسیم مرگها در میان گروههای مشخصی از علل سوق داد . شماری از مرگها بر حسب علل برای یک دوره کاملاً طولانی ( 13 سال ) قابل دسترس بود . که یک تجزیه و تحلیل مفصلی از مرگ بر حسب علت را امکان پذیر می ساخت . و نیز مدل سازی خطی ( طولی )- لگاریتمی از تفاوت های خلاصه شده
( دیفرانسیل ) میزان های مرگ به واسطه فراهم نمودن تخمینی از نسبتهای مرگ و میر بالا و پایین مربوط به جمعیت فرانسه از طریق دوره و گروه سنی و دلیلی از اهمیت آماری مشاهدات مختلف مراکشی ها در فرانسه از لحاظ جغرافیایی متمرکزند و بیشتر در حومه های پاریس ساکن و عمدتاً جز کارگران یدی هستند . هر چند که به طور کلی نمایانگر متغیر ( اقتصادی – اجتماعی ) نیستند و آنچه که از این مطالعه بدست آمد این است که مردان و زنان مراکشی مقیم فرانسه میزانهای مرگ و میر پایین تری نسبت به کسانی که ساکن خود مراکش اند و نیز نسبت به خود فرانسوی ها دارند . از یک طرف به دلیل امکانات اقتصادی و بهداشتی بهتر در فرانسه و از طرف دیگر به دلیل تنظیم داده ها چون از زمانی که گواهی فوت در طبقه اجتماعی – شغلی اشخاص بازنشسته ثبت نمی شد و اکثر مرگها در سن بازنشستگی رخ می داد و علاوه بر این مراکشی ها موقعیتی را در جامعه فرانسه به خود اختصاص می دادند که عموماً با مرگ و میر بالا همراه بود . در حالی که با تنظیم داده ها و این بررسی حداقل برای مردان ضد و نقیض بود . با محاسبه این متغیر ( یعنی با انجام این بررسی ) مرگ و میر پایین برای مردان مراکشی تقویت شد. به طوری که به استثنای مرگ های ناشی از آسیب دیدگی و مسمومیت مردان مراکشی نسبت به مردان فرانسوی در خصوص مرگ های ناشی از ناهنجاریهای مادرزادی و بیماری سل مرگ و میر بالاتری دارند . و برای مرگ های ناشی از سرطان بویژه ریه و روده و بیماری های مربوط به سیستم گردش خود میزان های پایین تری دارند. زنان مراکشی هم به علت ناهنجاری های مادرزادی و بیماری سل ، سرطان ها از جمله ریه و رحم ، دیابت ، بیماری های ناشی از سیستم گردش خون و اندامهای تناسلی بیشتر از زنان فرانسوی می میرند . و نسبت به سرطان های روده و سینه کمتر در معرض خطرند . ( به دلیل باروری ) . با توجه به علل خارجی ، آسیب دیدگی و مسمومیت ، بزرگسالان مراکشی ( 25 سال به بالا ) در هر دو جنس کمتر از فرانسوی ها مرتکب خودکشی می شوند . مرگ و میر پایین مردان مراکشی می تواند نتیجه ی مجموعه ای از گزینش مهاجرت از مناسب ترین عوامل ، الگوهای تغذیه ای سالم در مصرف پایین مشروبات الکلی باشد ، در حقیقت زنان مراکشی نسبت به مردان حق امتیاز کمتری دارند . آنها به خاطر اینکه در کنار هم باشند مهاجرت می کنند بر خلاف مردان از مراقبتهای پزشکی کمتری برخوردارند . 1996)، Coarbage (Khlat &
گاوریل وسیمون اوا در بررسی تحت عنوان روند اخیر مرگ و میر در روسیه به بررسی اخیر مرگ و میر در روسیه بر اساس سن ، جنس ، و منطقه با استفاده از اطلاعات اداره آمار، طی سال های ( 1991-2000 م. ) پرداخته اند . نتایج این تحقیق گویای آن است که طی دهه گذشته روسیه دو بحران مرگ و میر را در سال 1992 و 1998م. تجربه کرده است و کاهش امید زندگی در روسیه بعد از سال 1998م. ادامه داشته است . جدیدترین اطلاعات مرگ و میر در سال 2001 م. تغییراتی در جهت عکس گذشته برای مرگ و میر در میان گروه های سنی جوان و میانسال و سالمند را نشان می دهد . بطور کلی مرگ و میر در میان جوانان ( سنین 30-20 سالگی ) ظاهراً رو به کاهش گذاشته شده است . در صورتیکه مرگ و میر در میان سنین میانسالی و سالمندی بعد از سال 1998م . با
افزایش رو به رو بوده است . امید زندگی برای مردان از 8/62 به 7/56 سال و برای زنان این کاهش از 4/74 به 2/71 که همراه با بحران اقتصادی و کاهش دستمزدهاست به وجود آمده است . و این افت در امید زندگی را هیچ کشور صنعتی تجربه نکرده است . یافته های این محققین به این موضوع اشاره دارد که روند اخیر مرگ و میر در روسیه به افزایش استرس و خشونت در جامعه مرتبط است . مهمترین علل مرگ و میر در جوانان قتل و خودکشی و سل است و در میان سالمندان قتل و بیماری های مغزی و عروقی و بیماری های گوارشی و سل می باشد . مهم ترین عامل مرگ و میر در جوانان 24-20 سال مرد ، خودکشی و در زنان همین گروه ، قتل است . ( Gavrealova and etal , abstract, 2003 )
در یک بررسی تحت عنوان تاثیر بحران اقتصادی بر مرگ و میر ساکنان ماداگاسکار بویژه شهر آنتانینارو ( پایتخت این کشور ) که طی دوره های 2000 -1976م. صورت گرفت . که به تاثیر بحرانهای اقتصادی بر روی کل جمعیت مربوط می باشد . و با استفاده از داده های مرگ و میر و علل آن از سال 1976م. که ساکنین فشار زیادی از جانب بحرانهای اقتصادی – حداکثر آن در سال 1986م. که با یک کمبود غذایی شدید همراه بود – مواجه بودند که در نتیجه آن( به علت سوءتغذیه و بیماری های واگیردار ) مرگ و میر زیادی واقع گردید . و نیز در این بررسی با مقایسه توزیع مرگ و میر بر حسب علت بر اساس شواهد سالهای 1976-1978-1984-1988 م. ( به علت فقدان آمارهای منظم مشاهده روندهای مرگ و میر بر حسب علت از طریق تجزیه و تحلیل تغذیه نقشدفاتر ثبت BMH مفید واقع گردید . ) به این نتیجه رسیدند که بیماری های عفونی و تنفسی و سوء بزرگی را در مرگ و میر در طول سالهای بحران ایفا کرده اند . در حال حاضر علی رغم بهبود نسبی امکانات اقتصادی و سیاسی اثرات بحران بر روی وضع بهداشتی مردم نسبتاً از بین رفته است . و امید زندگی بهبود یافته و اخیراً به میانه سطوح دهه ی 70 برگشته است . توزیع علل مرگ به طور چشمگیری بین سالهای 1978- 1976، 2000-1997م. تغییر یافته است . با تقلیل وخامت بحران بیماری های کودکان شامل بیماری های مادرزادی و ژنتیکی و بیماری های عفونی و تنفسی کاهش و در عوض بیماری های مزمن بویژه بیماری های قلبی و عروقی و بیماری های اجتماعی ( مرگ های خطرناک و ناگهانی ) افزایش یافتند . ( Waltisperger & mesle. 2005 )

2-2-2- مطالعات داخلی :
در یک بررسی که توسط اداره آمار وزارت بهداری در سال 1334ه.ش در شهر تهران صورت گرفت این نتایج بدست آمد :
جدول 2-1- نسبت درصد مرگ و میر شهر تهران بر حسب جنس و سن، 1334ه.ش
گروه های سنی
مرد
زن
جمع
سال اول زندگی
5/21
5/16
38
4-1
7
7
14
9-5
1
1
2
14-10
5/0
5/0
1
19-15
5/0
5/0
1
24-20
1
5/0
5/1
34-25
2
2
4
44-35
5/5
3
5/8
54-45
5/6
5/3
10
64-55
5/6
5/3
10
جمع
100

طبق این جدول 38 درصد مرگ و میر فقط در سال اول زندگی است که باید به نکاتی چند توجه نمود ، میزان مرگ و میر در تهران پایین تر از سایر شهرهای ایران است و علت آن فراهم بودن وسایل بهداشتی و طب درمانی در پایتخت است . پایین آمدن میزان مرگ و میر در سالهای اخیر بیشتر متوجه بزرگسالان و جوانان بوده است . و میزان مرگ و میر کودکان کمتر از 5 سال وضع سابق خود را نگاه داشته است . که این میزان مرگ و میر معمولاً از آن جمعیت هایی است که میزان امید زندگی در هنگام تولد آنها در حدود 60 سال است . مهمترین علل مرگ و میر شهر تهران در سال 1334ه.ش طبق آمار اداره کل بهداشت، بیماری های دستگاه گوارش و سپس بیماری های دستگاه تنفس و دستگاه گردش خون است . خصوصاً بیماری های گاستروانتریت در درجه اول اهمیت قرار دارند و به طور مثال می گوییم که 25 درصد مرگ و میر شهر تهران در سال 1334ه.ش یعنی بزرگترین رقم آن از اسهال بوده است که نتیجه سوءتغذیه و عدم مراعات اصول بهداشتی است .
درباره مرگ و میر نوزادان و گروه های سنی کمتر از 5 سال نیز 07/34 درصد تلفات از گاستروانتریت بوده و این نشانه ای از مصرف شیر ناسالم و وضع بد تغذیه در ماه ها و سال های اول زندگی است . ( بهنام ، 1340، 25-23 ) .
دکتر نهاپتیان و حبیب خزانه در یک مطالعه تحت عنوان میزان های حیاتی ایران در سال 1351ه.ش با کمک وزارت بهداری و از راه نمونه گیری به مطالعه و برآورد میزان های حیاتی کشور بالاخص میزان های مرگ و میر پرداخته اند . این نمونه گیری در شهر و روستا انجام گرفته و پس از برآورد جمعیت شهری و روستایی ، توزیع سنی و جنسی مشخص و هرم سنی رسم گردید و همچنین میزان های اختصاصی مرگ و میر بر حسب جنس و سن در دو نمونه شهری و روستایی محاسبه گردید و نتیجه گرفته شد که میزان مرگ و میر در هر دو جنس در شهر و روستا در گروه سنی 4-0 سال بالا است ، اما در سنین ( 9 – 5 ) سالگی کاهش می یابد و از گروه سنی ( 14- 10 ) سالگی با افزایش سن به تدریج رو به فزونی می گذارد و پس از 50 سالگی به بعد به سرعت افزایش یافته و بعلاوه میزان های مرگ و میر تا این سن در تمام گروه های سنی در شهر کمتر از روستاست . اما پس از 55 سالگی وضع کاملاً معکوس شده و میزان های مرگ و میر سنین بالا در شهر بیشتر از روستا است . در این بررسی جدول عمر زنان و مردان شهری و روستایی تهیه گردیده و امید زندگی در مورد کودکان دختر شهری در بدو تولد 01/62 سال و برای پسران شهری در بدو تولد 71/60 سال و برای دختران روستایی در بدو تولد 43/51 سال و برای پسران روستایی 76/50 سال و برای کل کشور امید زندگی زنان 32/56 سال و برای مردان 15/55 سال بوده است ( نهاپتیان و خزانه 115،1356 )
سیف الهی در بررسی تحت عنوان علل مرگ و میر بر حسب سن در تهران بزرگ به روش تجزیه عاملی که در سالهای 1369- 1365ه.ش صورت گرفته است نشان داد که در سال 1365 بیماری های کودکان ، تصادفات ، مسمومیت ها و خودکشی بیشترین عامل مرگ و میر را موجب شده اند . همچنین در این سال تلفات ناشی از بیماری های دستگاه گردش خون بیشتر در سالهای 1369 – 1368ه.ش رخ داده است . همچنین مرگ و میر ناشی از بیماری های اعصاب و دستگاه سازنده آن ، دستگاه تنفسی ، کلیوی و دستگاه ادراری در سال 1366 نسبت به سایر سالها زیادتر بوده – است . در سالهای 1367 نیز بیماری های اعصاب انواع سراطان ها ، مسمومیت ها و نیز تصادفات، خودکشی ها به ترتیب سبب مرگ افراد 25 تا 45 ساله و 15 تا 24 ساله شده است . بیماری دستگاه گردش خون نیز موجب مرگ بیشتر افراد 55 ساله به بالا شده است . ( سیف الهی ، 1372، 45 ) .
در یک بررسی تحت عنوان عوامل موثر بر مرگ و میر عمومی شهرستان تهران در سال 1374ه.ش با تاکید بر ارزیابی آمارها که با هدف شناخت پاره ای از عوامل موثر بر مرگ و میر ، ارزیابی آمار های موجود و محاسبه برخی از میزان های مرگ و میر صورت گرفت . در این تحقیق با در نظر گرفتن فاصله اطمینان 6% و ضریب اطمینان 99% با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه لازم برابر با 1766 نفر تعیین گردید که تقریباً5 درصد کل جامعه آماری مورد بررسی است . در مرحله بعد با ارزیابی دقیق اطلاعات موجود از سطح مرگ و میر تهران ، داده ها برای انتخاب نمونه ها آماده گردیدند .
محاسبات و آزمون های آماری گوناگون نشان داده است که در چارچوب داده های موجود:
1. بین علت فوت و فصل وقوع آن رابطه وجود دارد . به عبارت دیگر تفاوت معناداری در توزیع علل عمده فوت در فصول مختلف وجود دارد .
2. بین علت فوت و جنس متوفی رابطه وجود دارد . 5 علت عمده فوت برای مردان عبارت است از : بیماری های دستگاه گردش خون ، سرطان و سایر تومورها ، حوادث ، علائم و حالات بد تعریف شده و بیماری های دستگاه تنفسی و در مورد زنان عبارت است بیماری های دستگاه گردش خون ، سرطان و سایر تومورها علائم و حالات بد تعریف شده ، بیماری های دستگاه تنفسی و حوادث .
3. بین علت فوت و سن متوفی ارتباط وجود دارد . این رابطه با توجه به ضرایب همبستگی بسیار قوی است .
4. بین علت فوت و وضعیت تاهل افراد 15 ساله و بالاتر جامعه متوفیات مورد مطالعه در سطح بسیار بالایی ارتباط وجود دارد .
5. وضعیت تاهل افراد 15 ساله و بالاتر با سن وقوع فوت همبسته می باشد و این رابطه در سطح بسیار بالایی معنادار است .
6. بین علت فوت و محل صدور شناسنامه متوفی ارتباط وجود دارد .
7. بین علت فوت و مناطق کشوری محل صدور شناسنامه متوفیات رابطه وجود دارد .
8. علت فوت و وضعیت مهاجرت متوفیات مرتبط می باشند .
9. بین سن وقوع فوت و منطقه محل سکونت متوفی رابطه وجود دارد .
10. 79/54 % متوفیات مورد مطالعه مرد و مابقی زن بوده اند . بدین ترتیب نسبت جنسی در زمان فوت برابر با 19/121 بوده است .
11. میانگین و میانه سنی فوت به ترتیب 14/56 و 65 سال و دامنه تغییرات آن بین 0 تا 111 بوده است .
12. میزان مرگ و میر عمومی در سال 1374در شهرستان تهران 42/5 در هزار، میزان مرگ و میر مردان 71/5 در هزار و میزان مرگ و میر زنان 10/5 درهزار برآورد شده است . میزان مرگ و میر نوزادان هم 12/31 در هزار و امید زندگی در بدو تولد 2/68 سال تا 1/69 سال برآورد شده است . ( کمالی ،1375، 151-150) .
دکتر کاظمی پور در بررسی تحت عنوان سطح علل و عوامل تعیین کننده مرگ و میر تهران بزرگ که در سال 1375ه.ش انجام داده است به چینین نتایجی دست یافت :

توزیع سنی و جنسی فوت شدگان :
53 درصد ( 21161 نفر ) از فوت شدگان شهر تهران مرد و 37 درصد ( 14737 نفر ) زن بوده است . جنسیت9/9 درصد ( 3964 ) نیز مشخص نبوده است . نسبت جنسی فوت شدگان شهر تهران در سال 1375برابر با 4/139 بوده است . یعنی در مقابل هر 100 نفر زن فوت شده 139 نفر مرد در شهر تهران فوت شده اند . بیشترین درصد فوت شدگان به کودکان صفر ساله اختصاص دارد . (14 درصد) که این نسبت در بین نوزادان دختر بیشتر از نوزادان پسر است . ( 3/15 درصد در مقابل 13 درصد ) البته اختلاف در گروه سنی صفر ساله به دلیل بیشتر بودن تعداد زنان فوت شده است که درصد صفرساله ها را افزایش داده است . به طوری که تعداد نوزادان فوت شده پسر و دختر به ترتیب مساوی 3017 و 2547 نفر بوده است . پس از گروه صفر ساله بیشترین مرگ و میر در گروه سنی 74 – 70 ساله است .
میانگین و میانه و سن نما در بین جمعیت فوت شدگان شهر تهران در سال1375ه.ش به ترتیب 3/51 و 6/61 وصفر ساله بوده است .

علل مرگ و میر فوت شدگان شهر تهران :
نزدیک به 45 درصد از فوت شدگان شهر تهران به دلیل بیماری قلبی و دستگاه گردش خون فوت کرده اند . باید متذکر شد که بسیاری از فوتها به دلایل دیگری مثل ابتلا به برخی از بیماری ها مثل کهولت سن ، یا سوانح و تصادفات چون زیر نظر پزشک نبوده اند و در نهایت با ایست قلبی همراه هستند .اکثر پزشکان علت نهایی فوت را ایست قلبی گزارش می کنند و به همین دلیل، سهم فوت شدگان در این گروه درصد عمده را به خود اختصاص داده است . پس از آن انواع سرطان ها و مرگ و میرهای ناشی از سوانح و مسمومیت ها و خودکشی به ترتیب با دارا بودن 9/9 ، 3/9 درصد فوتها در مراتب دوم و سوم قرار دارند . ( کاظمی پور ،1382 ، 17-13 )
بررسی عوامل موثر بر مرگ و میر کودکان با تاکید بر محرومیت اجتماعی ( نمونه تجربی : شهرستان ایلام ) که توسط اسحاق قیصریان صورت گرفت، گویای این نتایج است :
جامعه آماری در این تحقیق کلیه زنان ازدواج کرده 49- 15 ساله شهرستان ایلام بودند که حداقل یک بچه زنده به دنیا آورده اند . حجم نمونه بدست آمده از جامعه آماری 500 نفر بوده اند ، در این نمونه متوسط بعدخانوار 9/5 نفر ، میانگین فاصله بین موالید 36 ماه ، میانگین تعداد فرزندان زنده به دنیا آمده 89/3 و میانگین تعداد فرزندان زنده مانده 4/3 بود . مطالعه در دو بخش شهری و روستایی انجام گرفت . در بررسی رابطه بین محل سکونت ( شهری یا روستایی بودن ) با مرگ و میر کودکان رابطه معنی داری بدست نیامده است . در تحلیل این یافته باید گفت که تعداد مناطق روستایی در شهرستان ایلام کم است . علاوه بر این نقاط روستایی و شهری در این شهرستان از امکانات رفاهی و بهداشتی تقریباً یکسانی برخوردار هستند که باعث شده عامل سکونت در روستا یا شهر تاثیر زیادی بر مرگ و میر کودکان نداشته باشد . مفهوم محرومیت اجتماعی بیشتر در مورد دسترسی داشتن به منابع و دارایی های حیاتی و مهم بحث می کند . مفهوم مذکور از طریق پنج شاخص امینت اجتماعی ، محرومیت مادی ، تحصیلات والدین ، وضعیت محل مسکونی و ارتباط اجتماعی مورد اندازه گیری قرار گرفته است که بر اساس تحلیل چند متغیره مفهوم محرومیت اجتماعی با مرگ و میر کودکان رابطه داشته است . به طوری که به ازاء هر واحد افزایش در محرومیت اجتماعی به مقدار 842/1 بر مرگ و میر کودکان اضافه می گردد . مسئله تغذیه ، مراقبت و پیشگیری و استفاده از خدماتی نظیر واکسیناسیون را باید به دو عامل اساسی دسترسی و استفاده تقسیم کرد . در صورتی که دسترسی اقتصادی و جغرافیایی وجود داشته باشد . مسئله اساسی دیگر ، فرهنگ استفاده صحیح می باشد . در سطح کلی در رگرسیون لجستیک ، رابطه این مفهوم با متغیر وابسته بدین صورت بوده که به ازاء هر واحد افزایش در بهبود بهداشت و تغذیه کودکان به میزان 601/1 از مرگ و میر کودکان کاسته می گردد . رابطه شاخص های جمعیتی ( سن زن به هنگام تولد ، سن زن به هنگام ازدواج ، بعد خانوار ، فاصله بین موالید ) در یک سطح به عنوان مفهومی کلی با مرگ و میر کودکان مورد مطالعه قرار گرفته است که کسر برتری بدست آمده برای این مفهوم 946/2 بوده که نشان می دهد به ازاء افزایش یک واحد از این عامل ، از میزان احتمال مرگ و میر کودکان 946/2 برابر کاسته خواهد شد . از جمله شاخص های جمعیتی سن ازدواج است که تاثیر زیادی بر مرگ و میر کودکان دارد .یعنی هر چه سن ازدواج پایین تر باشد میزان مرگ و میر کودکان بیشتر است و نیز فاصله بین موالید ، که افزایش آن نه تنها برای سلامتی مادران بسیار مهم است بلکه بر احتمال بازماندگی کودکان پس از تولد می افزاید . ( قیصریان ،1375،71-70-69) .
در بررسی ایی با عنوان عوامل موثر بر میزان مرگ و میر کودکان زیر یکسال در سطح شهرستان ساری در طی 21 ماه سالهای 78-1377 ه.ش چنین نتایجی مشهود است :
در این مطالعه 149 نمونه مربوط به مرگ و میر کودکان زیر یکسال در سالهای 77 13و 9 ماهه اول سال 1378ه.ش و تعداد 149 نمونه کودکان زیر یکسال زنده مانده در طی همین مدت در شهرستان ساری مورد بررسی قرار گرفته اند . از تعداد کودکان زیر یکسال فوت شده ، 98 مورد روستایی و 51 مورد شهری و از تعداد کودکان زیر یکسال زنده مانده 103 مورد روستایی و 46 مورد شهری بوده اند . به لحاظ سنی بیشتر مادران در دو گروه سنی 24-20 ساله و 29-25 ساله قرار داشته اند . که 3/58 درصد نمونه مربوط به کودکان فوت شده و 5/64 درصد نمونه ، کودکان زنده مانده را شامل می شود . در برخی از پژوهشها و گروه های پرخطر که احتمال مرگ و میر در آنها فراوانتر است ، گروه های سنی کمتر از 19 سال و بیشتر از 35 سال عنوان شده است . در بررسی انجام شده از مجموع 149 مورد مرگ و میر کودکان 36 مورد ( 2/24 درصد ) و در گونه های مربوط به کودکان زنده ، 29 مورد ( 4/19 درصد ) در این گروه های سنی قرار داشته اند . مقایسه دو نمونه نشان می دهد که رقم مطلق موالید زنان 35 سال و بالاتری که فرزندان آنها فوت شده اند بیش از 2 برابر رقم مطلق موالید زنان 35 سال و بالاتری است که فرزندان زنده به دنیا آورده اند .
این مساله موید این مطلب است که احتمال خطر مرگ و میر با افزایش سن حدود دو برابر افزایش می یابد .
از لحاظ سواد و میزان تحصیلات ، مادرانی که فرزندان فوت شده داشته اند ، تقریباً برابر مادرانی است که فرزندان زنده متولد شده به دنیا آروده اند . یعنی مادران در هر دو نمونه شرایط تقریباً یکسانی به لحاظ میزان سواد داشته اند . در مورد وضعیت سواد زنان روستایی وشهری باید گفت که نتایج حاصله نشان می دهد که ما نمی توانیم فاکتور سواد را در مرگ و میر کودکان زیر یکسال زنان روستایی و شهری به صورت قطعی دخالت دهیم . زیرا اگرچه میزان بیسوادی زنان روستایی چندین برابر زنان شهری است ولی میزان زنده زایی زنان بی سواد روستایی هم بسیار بیشتر از زنان شهری است . ناگفته پیداست که تعداد موالید زنان روستایی ،به مراتب بیشتر از زنان شهریست و تفاوت در نرخ مرگ و میر ها بیشتر ناشی از فراوانی زاد و ولد در بین روستاییان است . در زایمانهای با فاصله کمتر از 2 سال تعداد مرگ و میرها بیش از 2 برابر موالید زنده است که اکثر آنها هم مربوط به گروه بیسوادان و کم سوادان جامعه مورد مطالعه است . در حالیکه در فاصله 3 -2 سال موالید زنده 5/2 برابر مرگ و میر است . در فاصله بیش از 3 سال هم مرگ و میر بویژه در گروه های با تحصیلات پایین تر روند فزاینده تری را نسبت به موالید زنده نشان می دهد . بطور کلی می توان اذعان نمود ، سطح مربوط به تحصیلات بالاتر از دبیرستان هم به لحاظ رعایت تعداد فرزندان و هم به لحاظ فاصله مطلوب بین زایمانها وضعیت بهتری را نسبت به دو گروه تحصیلی پایین ترنشان می دهد .
در جامعه مورد مطالعه ، موثرترین فاکتوری که بویژه با میزان سقط رابطه معنی دار و زیادی را نشان می دهد،تعداد بارداری زنان بوده است . 91 مورد زنان و به عبارت دیگر 1/61 درصد آنان حداقل یکبار سقط نوزاد را تجربه کرده اند . بیشترین تعداد سقط مربوط به زنانی بوده که برای اولین مرتبه باردار شده بودند . (43 درصد ) به نظر می رسد ، هر چه تعداد بارداری بیشتر شود تعداد دفعات سقط هم بیشتر می شود . در نمونه مربوط به کودکان فوت شده، بارداریهای بیش از 1 مورد 57 درصد کل موارد سقط را بخود اختصاص داده است . تعداد بارداریها با نوع مرگ و میر رابطه خاصی را نشان نمی دهد . یعنی نمی توان گفت که هر چه تعداد بارداریها بیشتر باشد مرگ و میر درون زادی یا برون زادی به تبع آن بیشتر یا کمتر است.
در خصوص افزایش فاصله بین زایمانها و کاهش مرگ و میر کودکان باید گفت که ، مطلوبترین فاصله ای که برای یک زایمان با زایمان قبلی در نظر گرفته شده ، فاصله 2 سال می باشد . هرچه این مدت افزایش یابد سلامت مادر و فرزند بیشتر حفظ خواهد شد . وقتی فاصله زایمانی مناسب ( 3 – 2 سال ) رعایت شود ، احتمال زنده زایی افزایش یافته و از تعداد مرگ و میر کاسته می شود . و برعکس وقتی فاصله زایمانی مناسب رعایت نشود ، شاهد افزایش مرگ و میر خواهیم بود .(خندان،1379، 104)
در بررسی علل مرگ و میر و تعیین امید زندگی در جمعیت روستایی استان کهکلویه و بویراحمد در سال 1384ه.ش این نتایج بدست آمد :
شایع ترین علل مرگ در جمعیت روستایی استان در سال 1384ه.ش به ترتیب بیماری های قلبی و عروقی ، سوانج و حوادث و سرطان و تومورها بوده ، که در مردان شایع ترین علل ، بیماری های قلبی و عروقی ، سوانح و حوادث و سرطان و تومورها و در زنان شایع ترین علل مرگ به ترتیب بیماری های قلبی و عروقی ، سوانح و حوادث و بیماری های زمان حول تولد بوده است . با توجه به کل جمعیت مردان و زنان و تعداد مرگ های اتفاق افتاده جدول عمر به صورت مستقیم تهیه شد و امید زندگی محاسبه گردید و میزانهای سنی و جنسی مرگ و میر نیز محاسبه شد . میزان مرگ و میر خام در جمعیت روستایی استان 72/5 در هزار بوده و میزان مرگ و میر نوزادان ، کودکان زیر یکسال و کودکان زیر پنج سال به ترتیب 8/19 ، 31 ، 7/39 در هزار بوده است . میزان مرگ و میر مادران باردار به دلیل عوارض بارداری و زایمان 7/90 درصد هزار تولد زنده محاسبه شد . میزان مرگ و میر کودکان و میزان مرگ و میر مادران که از شاخص های توسعه نیز محسوب می شود از میانگین کشوری بالاتر بود . با توجه به جدول عمر تهیه شده ، امید زندگی در بدو تولد برای مردان 2/67 سال و برای زنان 3/72 سال بدست آمده . (غلامی ، 1386 ، 100 )
در بررسی با عنوان برآورد سطح و بررسی عوامل موثر بر مرگ و میر شهر تهران در سال 1384ه.ش روند تحولات اپیدمیولوژیکی آن در سی ساله ی اخیر که توسط محمد میرزایی و لیلا علیخانی صورت گرفت چنین نتایجی بدست آمد :
افزایش سطح سواد و تحصیلات ، بهبود وضع اقتصادی و دسترسی بیشتر و بهتر به امکانات بهداشتی – درمانی باعث کاهش مرگ و میر شده اند . بهبود میزان ها و شاخص های مرگ و میر بیانگر تحولات بنیادی در زمینه ی بهداشت و توسعه در شهر تهران در چند دهه اخیر است . طبق یافته های این تحقیق درسال 1384ه.ش در شهر تهران ، اندازه ی شاخص های میزان عمومی مرگ و میر و میزان مرگ و میر کمتر از یکساله ها به ترتیب 6 و 46 درهزار و تعداد شاخص امید زندگی در بدو تولد 73 سال برای زنان و 5/67 سال برای مردان ( حدود 70 سال برای کل جمعیت ) بوده است . منحنی میزان مرگ و میر به تفکیک گروه های سنی شهر تهران از شکل U خارج شده و این منحنی به شکل J که وضعیت کشورهای پیشرفته و صنعتی را تداعی می کند ، نزدیک می شود . یعنی مرگ و میر نوزادان و اطفال به طور مستمر کاهش و دستخوش تحولی بینادی شده است . میانگین و میانه سنی فوت شدگان شهر تهران در سال 1384ه.ش به ترتیب برابر 56 سال و 66 سال بوده و نشان دهنده این است که فوت شدگان شهر تهران اکثرا در سنین سالخوردگی بوده اند .
سه علت عمده مرگ و میر هم به ترتیب اهمیت شامل : بیماری های قلبی و عروقی ( 7/41 درصد ) ، سوانح و حوادث ( 2/10 درصد ) و انواع سرطان ها ( 1/9 درصد ) است . بیماری های قلبی و عروقی و سرطان ها در بین زنان درصد بیشتری دارند و در عوض مرگ و میر ناشی از حوادث و سوانح در بین مردان بالغ ، بیش از دو برابر زنان بوده است .
در بررسی رابطه ی علل مرگ و میر فوت شدگان با عوامل مختلف ( از جمله جنس ، سن ، وضعیت تاهل ، محل تولد ، وضعیت فعالیت ، منطقه محل سکونت ، محل فوت ، فصل و ماه فوت) مشخص شد که علل مرگ و میر با این عوامل رابطه ی معنی داری دارد .
تحولات اپیدمیولوژیکی در شهر تهران طی سالهای 1354 تا 1384 ه.ش نیز به تغییرات اساسی و زیربنایی در شرایط زندگی در این شهر مربوط می شود . در این بررسی مشاهده شد که بیماری های قلبی و عروقی در سالهای 1354 تا 1384 ه.ش درصدر علل مرگ و میر قرار داشته اند . با این تفاوت که درصد آن در سال 1384 ه.ش با افزایش چشمگیری همراه بوده است . بیماری های تنفسی در سال 1354 ه.ش در مرتبه دوم اهمیت قرار داشته ، در صورتی که درسال 1384 ه.ش از درصد آن کاسته شده و در مرتبه ی پنجم قرار گرفته است . بیماری های عفونی – انگلی نیز از مرتبه سوم اهمیت در سال 1354 ه.ش به مرتبه ی هفتم و بیماری های حول تولد از مرتبه ی چهارم در سال 1354 ه.ش به مرتبه ی ششم در سال 1384 ه.ش تنزل یافته است . مرتبه ی سوانح و حوادث و سرطان ها در طی این سی سال ارتقاء یافته و به دنبال بیماری های قلب و عروق در زمره ی مهم ترین علل فوت در آمده اند . ( میرزایی و علیخانی ، 1386، 57-56 ) .
2-3- مباحث نظری :
2-3-1- ابن خلدون :
ابن خلدون را می توان در زمره ی متفکرانی دانست که به مسئله مرگ و میر
پرداخته اند .
او با طرح نظریه ی تغییرات جمعیت این موضوع را پیش می کشد که چگونه وضعیتها به دنبال یکدیگر در یک دوره جمعیتی از باروری زیاد و مرگ و میر کم در ابتدا و کم شدن باروری همراه با افزایش مرگ و میر در مراحل بعدی می گذرند ؟ ابن خلدون این وضعیت را مرتبط با روحیه ی دولتها و چگونگی ارتباط آنها با مردم می داند . ( کاظمی پور ،1382 ، 3 ) ابن خلدون در مقدمه ی خود چنین بیان می دارد : " دولتها در آغاز کار به اقتضای خوی بادیه نشینی با مردم به ملاطفت و خوشرفتاری و جوانمردی برخورد می کنند و چون دولت با مردم همراه است ، رعایا امیدوار می شوند و با جهش و کوشش در راه تهیه کردن وسایل عمران و آبادانی تلاش می کنند ، در نتیجه اجتماع توسعه می یابد و جمعیت مردم_ به علت توالد و تناسل زیاد و پایین آوردن مرگ و میر_ افزون می شود و پس از انقضای دو نسل ، دولت به پایان عمر طبیعی خود نزدیک می شود و ستمگری و بدرفتاری نسبت به رعایا معمول می گردد و سپس قحطی و گرسنگی و مرگ و میر در اواخر دوران فرمانروایی دولتها افزایش می یابد "
( ابن خلدون، 1369، 581-2 ) .
اما نکته ی کاملاً تازه ای که در نظریه ابن خلدون به چشم می خورد و معرف نبوغ و روشن بینی خاص اوست این است که وی در قرن هشتم هجری ، برای نخستین بار به مسئله آلودگی هوا و محیط زیست توجه نموده و موضوع حد مطلوب تراکم جمعیت را با توجه به آن مطرح کرده است ( کتابی، 1377، 342) در نتیجه توسعه اجتماع و افزایش جمعیت هوا فاسد می شود … و هر گاه هوا که به منزله غذای روح حیوانی است و همواره آن را استنشاق می کنند فاسد شود ، این مفاسد به مزاج انسان راه می یابد و اگر این فساد قوی باشد به ریه ی انسان ، بیماری سرایت می کند و این گونه بیماریها عبارت از انواع طاعونها می باشند .
( ابن خلدون ، 1369، 211 ) .
در واقع ابن خلدون با بیان اینکه هوای آلوده همچون بستری مناسب زمینه را برای بروز انواع بیماری ها و عفونتها فراهم می سازد درصد تبیین علل و عوامل موثر بر مرگ و میر برآمده است ( کاظمی پور ، 1382، 3)
ابن خلدون با اشاره به این نکته که میزان مرگ و میر در شهرها بیشتر از مناطق روستایی و کوهستانی است به یکسان نبودن تحول جمعیت در مناطق مختلف اعتقاد دارد و نیز در نظریه ی خود به تاثیری که کم یا زیاد کردن مالیاتها بر میزان رفاه افراد جامعه و در نتیجه بر میزان مرگ و میر دارد اشاره نموده است . ( کتابی ، 1377، 343 ) و نیز از نخستین صاحب نظرانی است که مسائل اقتصادی – اجتماعی در ارتباط با جمعیت به طور مستقیم اشاره دارد . از نظر او در دروه های مساعد و شکوفایی قدرت ، به دلیل کاهش مرگ و میر ، رشد جمعیت زیاد و در دوره های نامساعد افول ، به دلیل افزایش مرگ و میر رشد جمعیت کم می شود . ( میرزایی ، 1386، 32 ) .

2-3-2- چیپولا:
چیپولا در کتاب تاریخ اقتصادی جمعیت دنیا درقسمت مرگ و میر چنین بیان می دارد : در میان اجتماعات دوران کهن سنگی مرگ و میربسیار زیاد بوده است والوا،3 با بررسی بقایای سنگواره ای 187 انسان نئاندرتال اروپایی ثابت کرد که بیش از یک سوم از افراد پیش از رسیدن به 20 سالگی و اکثریت عمده ای از بقیه بین سنین 20 و 40 می مرده اند . در آن سوی این حد فقط 16 نفر بوده اند که اکثر آنها بی تردید بیش از 40 تا 50 سالگی نمی زیسته اند. وایدن رایش با بررسی بقایای سنگواره ای 38 انسان سینانتر وپ آسیایی ( انسانی بسیار ابتدایی تر از نئاندرتال ) نتایج بررسی والوا را تایید کرد . از میان 38 انسان سینانتروپ سن احتمالی 22 نفر در هنگام مرگ قابل تعیین بود . چنین به نظر می رسد که از این عده ، 15 نفر قبل از 14 سالگی ، 3 نفر بین 15 و 29 سالگی و 2 نفر بین 40 و 50 سالگی و فقط یک نفر بعد از 50 سالگی مرده اند . در بررسی علل مرگ و میر، وایدن رایش 4 دریافت که بیشتر بقایای سنگواره ای انسان های ماقبل تاریخ علائمی آشکار از مرگی وحشیانه دربردارد . در مورد انسان های کهن سنگی ادورا تاریخی کرتسی ویکی 5 نیز به نتایج مشابهی رسید و مشاهده کرد که رایج ترین علل مرگ و میر بچه کشی ، جنگ و سر بریدن بوده است . به طور کلی بیماری و قطحی در جوامع کهن سنگی و میان سنگی بویژه در میان کودکان تلفات سنگینی به بار می آورده است . ( چیپولا، 1347، 81-80 )
در جوامع کشاورزی میزان مرگ و میر عموماً بین 30 تا 40 درهزار نفر نوسان دارد . نرخ بسیار متغیر مرگ و میر نشان دهنده تسلط ناچیز بر محیط است . در شرایطی عادی بخش عمده ی مرگ و میر را تلفات کودکان تشکیل می داد . بالا بودن میزان تلفات کودکان و نوجوانان در کاهش طول عمر متوسط بسیار موثر بود . امید زندگی در بدو تولد عموماً بطور متوسط برابر 20 تا 35 سال بود . ( همان منبع ، 84 )
در دوره ی انقلاب صنعتی به دلیل شناخت علمی جدید در مورد گیاهان و دامها ، بهبود فوق العاده در حمل و نقل و پیشرفت در پزشکی و بهداشت، همگی انسان را در مقابله با قحطی و امراض مسری توانا کرده و سبب کاهش نرخ مرگ و میر گردید. انقلاب صنعتی همچنین فائق آمدن برآنچه را که سووی 6 مرگ عادی می نامد تا حدودی ممکن کرده است . پیشرفت در پزشکی و بهداشت تغذیه بهتر و سطح بالاتر زندگی عملا بسیاری از بیماری ها را از بین برده و از شیوع بیماری های دیگر کاسته است . مهمترین عامل در کاهش نرخ مرگ و میر عادی کاهش موثر در مرگ و میر اطفال و جوانان بود که در جوامع صنعتی مرگ و میر اطفال به کمتر از 35 نفر در هزار نوزاد کاهش می یابد . این امر همراه با مراقبت بر اغلب بیماریها و داشتن سطح زندگی بهتر ، طول عمر متوسط را به طور قابل توجهی بالا برده است . ( همان منبع ، 86-85 )

2-3-3- دنیس رانگ : 7
دنیس رانگ در کتاب جمعیت و جامعه این گونه بیان می دارد که: " همانطور که از مرگ و میر جلوگیری شده است ( تنزل مرگ و میر در سراسر جهان ) اهمیت نسبی علل گوناگون مرگ نیز تغییر یافته است . بعضی از امراض با پیشرفت علم پزشکی کاملاً محو گردیده اند… محو و نابودی اینگونه امراض در سرزمین هائیکه قبلاً امراض بومی وجود داشته است ، در سالهای اخیر کمک موثر و بزرگی به کاهش مرگ و میر جهان نموده است . در سال 1957م. ده علت مهم مرگ و میر به ترتیب عبارت بود از : امراض قلبی ، سرطان ، بیماری های مغزی ، تصادفات ، ذات الریه ، بعضی از بیماری های دوران کودکی ، صدمات ناشی از تولد ، قند ، نقص های مادرزادی ، نابودی دو بیماری اسهال و التهاب امعاء و دیفتری ( که از امراض مهم دوران کودکی محسوب می شدند. ) از فهرست امراض مهم تا سال 1957م. نمایشگر موفقیتهای بارزی در باب جلوگیری از مرگ و میر شدید نوزادان در نیم قرن گذشته تلقی می گردد . امروزه علل اصلی و اساسی مرگ و میر نوزادان ، صدمات ناشی از تولد و نقص های مادرزادی می باشند ، که هیچکدام به آسانی قابل جلوگیری نیستند. " ( دنیس رانگ ، 1349، 44-43 ) .
در برخی از ممالک بسیار عقب افتاده آفریقا ، آسیا و آمریکای جنوبی امراض عفونی مسری مانند : امراض قلبی و سرطان که در اواخر عمر آدمی توسعه می یابد،سهم زیادی ازمرگ ومیرها راتشکیل، که هنوز هم نسبت بزرگی از مرگ های زمان ما را تشکیل می دهند . ( همان منبع ، 45 )
به طور کلی ، دنیس رانگ کاهش بسیار سریع مرگ و میر در کشورهای غربی و نیز تقلیل بسیار زیاد مرگ و میر در مناطق توسعه نیافته ( از سطح بالای 30 درهزار به سطحی پایین تر از 10 در هزار) بیشتر نتیجه پیشرفتهای پزشکی می داند که این ترقیات برای جلوگیری از امراض در اواخر قرن نوزده و بیست صورت گرفت . به عبارت دیگر به عقیده وی توسعه اقتصادی و پیشرفت علم پزشکی در کاهش سریع مرگ ومیر نقش عمده ایی داشته است .
در مقابل عده ای بر این عقیده اند که ، در سالهای آغازین سده نوزدهم پس از فرو نشستن همه گیری طاعون و با افزایش درآمد که موجب بهبود وضعیت تغذیه ، مسکن و بهداشت شد ، امید زندگی در اروپا و ایالات متحد به حدود چهل سال رسیده تا همین اواخر افزایش طول عمر عمدتاًدر نتیجه ی بهبود عوامل محیطی ( تغذیه بهتر و بالا رفتن سطح زندگی ) و نه مراقبت های پزشکی صورت می گرفت .
به طور نمونه ، تولید صابون در انگلیس به گونه ای چشمگیر افزایش یافت و در دسترس قرار گرفتن لباس های نخی ارزان قیمت در حد بودجه افراد معمولی، باعث شد لباس ها به دفعات بیشتر عوض شود . ارتباطات بهتر میان کشورهای اروپایی ، باعث انتشار اطلاعات در مورد بیماری ها و روش های پیشگیری از آنها شد . شاید این مسئله بتواند کاهش مرگ را در مناطقی که در آنها از انقلاب کشاورزی یا صنعتی خبری نبود ، توجیه کند . ( ویکس ، 1385 ، 147)

2-3-4- مک کیون و رکورد : 8
مک کیون ورکورد ،کسانی که تحقیقات اولیه را در این زمینه انجام دادند بر این باور بودند که بهبود وضعیت تغذیه و بهداشت ، بیش از هر چیز در کاهش مرگ در سده نوزدهم تاثیر داشته و پیشرفت های پزشکی به طور عمده به مایه کوبی بر ضد آبله محدود بوده است . ( همان )
به عبارت دیگر مک کیون و نیز براوان 9 علل احتمالی کاهش مرگ و میر در سالهای 1860- 1760 را به سه دسته تقسیم کرده اند :
1. تغییر در تعادل بین ویروس و انسان
2. علل خاص درمانی
3. بهبود شرایط زندگی ( مک کیون ، 1976، 275 )
به اعتقاد آنها پیشرفتهای پزشکی تاثیر کمی در کاهش مرگ و میر داشته اند . ( البته به استثنای سرخک ) به نظر می رسد که عرضه بهتر مواد غذایی عامل اصلی باشد . احتمالاً بهبود شرایط زندگی که طبقات پایین تر از آن برخوردار شدند نیز در این تحول موثر بوده است .
( کاظمی پور ، 1382، 6)
به عقیده مک کیون در جوامع شکارچی / خوشه چین احتمالاً علل عمده مرگ و میر به سوء تغذیه ( مرگ بر اثر گرسنگی ) نوزادکشی و سالمندکشی گزینشی ، مربوط بوده است . ( ویکس،1385، 145)
به نظر وی یک رژیم غذایی خوب ،سلامتی را بهبود می دهد و تغذیه به عنوان رابط اصلی در روند های مرگ و میر بین میکرو ارگانیسمها و انسانهاست . و با بهتر شدن تغذیه 4/3 درصد مرگها کاهش می یابد .(مک کیون،1976، 276)

2-3- 5- پرستون و هینز : 10
پرستون وهینز چنین نتیجه گیری کردند که در مهار بیماری های عفونی ، اشاعه ی اطلاعات بهداشتی نقش مهم تر از تعذیه بازی کرده است . ( ویکس، 1385، 148 ) آنها چنین بیان می دارند : "در سال 1900م. ایالات متحد ثروتمندترین کشورهای جهان به شمار می آمد . جمعیت آن بسیار باسواد و به گونه ای استثنایی از تغذیه خوب برخوردار بود . این کشور از نظر سرانه درآمد ، سواد و مصرف غذا حتی در میان کشورهای امروزی در موقعیتی بالا قرار داشت . اما با این وجود ، هجده درصد کودکانش پیش از رسیدن به پنج سالگی می مردند …. چرا ایالات متحد نمی توانست از تفوق های اقتصادی و اجتماعی خود برای بقای کودکانش استفاده کند ؟ پاسخ این است که آنان فرایندهای بیماری عفونی را بخوبی درک نکرده بودند" پرستون در مطالعات خود درزمینه علل و عوامل تعیین کننده سطح مرگ و میر معتقد است که، " عوامل کاهش مرگ و میر در طول انقلاب پزشکی به خوبی ظاهر شدند و بیشترین موفقیت بدست آمده می تواند به وجود منابع ثبتی درمورد علل مرگ و میر اختصاص داشته باشد. " او می گوید : " مهمترین مثال موفقیت آمیز از به کار بردن اسناد مربوطه به علل مرگ و میر مرتبط با نقش عوامل محیطی در تغییرات مرگ و میر می باشد که به وسیله ی مک کیون ثبت شده است ." پرستون تحولات مرگ و میر ناشی از بیماری های مختلف را به شرح زیر مورد بررسی قرار می دهد او در مورد بیماری های خاص عفونی می گوید : " بین متغیر زمان و گروه بیماری های تنفسی سل و سایر بیماری های عفونی و انگلی همبستگی منفی وجود دارد . رابطه همبستگی منفی به این معناست که در اثر گذشت زمان بیماری های عفونی و انگلی نقش کمتری در سطح مرگ و میرهای کلی دارند . این نقش ناشی از پیشرفت فزاینده پزشکی است که گام موثری در کاهش مرگ و میر داشته است . بیشترین سهم در سطح مرگ و میر ناشی از بیماری های اسهالی است و افزایش قابل ملاحظه امکانات پزشکی و خدمات بهداشتی عمومی تاثیر عمده در کاهش این نوع بیماری داشته اند . بیماری های قلبی و تومورهای خوش خیم با توجه به روند های مشاهده شده در سطوح مرگ و میر اختلاف اساسی بین دو جنس وجود دارند." در مورد بیماری های اساسی سخت و مزمن معتقد است که " میزان مرگ و میر ناشی از اینها به میزان کمتر از قابل انتظار کاهش یافته است . " به اعتقاد پرستون بیشترین کاهش مرگ و میر مربوط به سنین یک تا 20 سالگی است . او عوامل موثر بر مرگ و میر را به سه دسته ، عوامل اجتماعی ، عوامل محیطی بیولوژیکی ژنتیکی و عوامل رفتاری تقسیم می کند و معتقد است که بین سطح مرگ و میر مردان با زنان تفاوت وجود دارد . (پرستون ، 1976، 159-157-44-42)

2-3-6شوفیلد ورهر : 11
شوفیلد ورهر پس از بررسی کاهش مرگ در اروپا گفته اند : " هیچ راه آسان یا یکجانبه ای برای کاهش مرگ و میر وجود ندارد بلکه ترکیبی از عوامل گوناگون از بهبود تغذیه گرفته تا پیشرفت آموزش، در این امر دخیل اند " ( ویکس ،1385 ، 149 )
مهار بیماری های عفونی یکی از دلایل عمده کاهش میزان مرگ و میر در جهان بوده ، اگر چه بهبود کنترل بیماری های استحاله ای نیز در این امر نقش داشته است . این امر امروزه در مورد کشورهای کم تر توسعه یافته صدق می کند . ( همان منبع ، 151 )
در جوامع پیشرفته، توسعه اقتصادی – اجتماعی زمینه ساز ارتقای سلامت بوده است . در صورتی که کشورهای کم تر توسعه یافته دریافت کنندگان خوش اقبالی فناوری پزشکی و اطلاعات بهداشتی بوده اند . اکثر این وقایع پس از جنگ جهانی دوم روی داده است . ( همان )

2-3-7-:مایکل تودارو
مایکل تودارو در کتاب توسعه اقتصادی در جهان سوم چنین می گوید : " اختلاف بین نرخ مرگ و میر در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه کمتر شده است . دلیل اصلی این کاهش بدون شک بهبود سریع شرایط بهداشتی کشورهای جهان سوم بوده است . " مبارزه واکسینوسیون جدید علیه مالاریا ، آبله ، تب زرد و وبا و نیز توسعه تسهیلات بهداشت عمومی ، منابع آب تصفیه شده ، بهبود تغذیه و تعلیم و تربیت عمومی تماماً در طول 25 سال گذشته منجر به کاهش مرگ و میر به میزان 50 درصد در قسمتهایی از آسیا و آمریکای لاتین و به میزان بیش از 30 درصد در بیشتر نقاط آفریقا و خاورمیانه شده است . ( تودارو ، 1386، 199 )

2-3-8- کالدول : 12
به نظر کالدول درآمد ملی بالا تقریباً همیشه با امید زندگی بالا همبستگی داشته است . وی متوجه شد که جزایر و کشورهایی که وسعت چندانی ندارند بهتر از کشورهای وسیع می توانند میزان مرگ و میر خود را کاهش دهند . بر سر راه گسترش سلطه ی اروپایی ها قرار گرفتن نیز برای بعضی کشورها مفید بوده ، زیرا سبب افزایش موقعیت های انتقال فناوری مهار مرگ و میر در آنها شده است . (ویکس،1385، 153)
ایجاد سامانه ی مراقبت های بهداشتی اولیه احتمالاً مهم ترین عامل کاهش میزان مرگ و میر است ، اما به تنهایی کافی نیست . از این سامانه باید به گونه ای مناسب استفاده کرد و به همین دلیل بسیاری از پیشرفت های بهداشتی با آموزش ارتباط تنگاتنگ دارد . از آنجا که کودکان کشورهای فقیر در معرض خطر مرگ بیشتری قرار دارند ، آموزش مراقبانشان ( زنان ) تاثیری به سزا بر کاهش میزان مرگ و میر خواهد داشت . ( همان )
آموزش زنان بیشتر متغیری فرهنگی است تا اقتصادی و با منزلت زنان در جامعه ارتباط نزدیک دارد . کالدول خاطرنشان می کند که نگرش مساوات طلبانه در مورد زنان در جامعه ارتباط نزدیک به آموزش و آزادی سیاسی ، وجه مشترک کشورهای فقیر است که امید زندگی در آنها بالاتر از حد انتظار است . از سوی دیگر منزلت اجتماعی و سطوح آموزشی پایین تر زنان و نظام سیاسی بسته تر ، وجه مشترک کشورهای ثروتمندی است که امید زندگی کم تر از حد متوسط دارند . ( همان )
به عبارتی دیگر کالدول نشان داده است که کاهش مرگ و میر بدون توسعه اقتصادی متناسب تنها زمانی می تواند اتفاق بیفتد که سطوح بالایی از تحصیلات یا نظام های سیاسی که بر برابری اجتماعی تاکید دارند، وجود داشته باشد . وی از چین ، کاستاریکا ، کوبا ، ایالات کرالا در هند و سریلانکا مثال می زند . ( لوکاس و میر ، 1384، 63 )

2-3-9- آنتولی گیدنز :13
آنتونی گیدنز معتقد است که احتمال ابتلا به بیماری های سخت نظیر ناراحتی های قلبی ، سرطان و ذات الریه به شدت از ویژگی های اجتماعی تاثیر می پذیرند و هر چه افراد از زمینه اجتماعی مرفه تری برخوردار باشند . احتمال اینکه در مرحله ای از زندگی شان از بیماری های جدی رنج ببرند کمتر خواهد بود . ( گیدنز ،1373، 11 )
به طور کلی کاهش مرگ و میر ها ( به ویژه در مبحث انتقال جمعیتی ) باید با توجه به عوامل اقتصادی و اجتماعی آن مورد مطالعه قرار گیرد . از این رو ، باید گفت کاهش مرگ و میر ابتلا در کشورهایی آغاز شد که دارای ویژگی های تاریخی ، اجتماعی و اقتصادی بودند و در واقع یکی از نقاط درخشان تاریخی در تاریخ کشورهای صنعتی امروز ، کشفیات و پیشرفتهای علوم وابسته به پزشکی مانند باکتری شناسی ، داروسازی و جراحی است . بی تردید آثار این تحولات بی واسطه در کاهش سطح مرگ و میر در جامعه ی آن روزگار بوده است . اما قبل از آن که این تاثیرات و این تحولات رخ دهد ، بهبود شرایط بهداشتی و توسعه آن در سطح عمومی جامعه ی اروپا ، نقش مهم و آشکار در کاهش مرگ و میر ها داشته است . منظور از آن تامین آب آشامیدنی سالم ، دفع فاضلاب ها و زباله ها ، مصرف فراگیر شوینده ها و مواد ضدعفونی کننده ، از اینها مهمتر ارتقای سطح آگاهی عمومی و درک ضرورت حفظ سلامتی و بهداشت فردی عامل موثر به شمار می آمد . یکی از جلوه های آن ، ضرورت استفاده از پوشش برای حفاظت از سرما ، تهویه ی منازل و نظایر آن بود ( میرزایی ،1377 ، 77 )
از لحاظ اقتصادی انقلاب کشاورزی منجر به بهبود وضعیت تولید موادغذایی ، استفاده ی مطلوب از زمینها ، بهبود وضع دامپروری ، توسعه ی زمینهای زیرکشت غلات و سرانجام بهبود کمی و کیفی تغذیه شد . این عوامل که غالباً عوامل اقتصادی اند ، رو به بهبود گذاشت و آثار آن در افت سطح مرگ و میر عمومی منعکس شد . ( همان منبع ، 78 )
اما در توضیح عوامل کاهش مرگ و میرها آنچه باید اضافه شود ، این است که علاوه بر عوامل پزشکی و زیست پزشکی ، زیر ساختهای عمرانی مانند شبکه های آب رسانی و حمل و نقل و ارتباطات و سایر عوامل اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی نیز تاثیر بسزا در کاهش سطح مرگ و میرها داشته است ، مانند قوانین مختلف در زمینه ی بهداشت عمومی و پیشگیریهای لازم ، شیوه ی زندگی ، سطح درآمدها و توزیع آن ، نگرش و برخورد با بیماری و سطح آموزش عمومی و اطلاعات همگانی ( همان منبع ، 80 )
قبل از بحث درباره نظریه ارتباط توسعه اجتماعی – ا قتصادی با مرگ و میر به بررسی و دیدگاه کلی که در مورد نقش توسعه ی اقتصادی و اجتماعی در کاهش مرگ و میر وجود دارد می پردازیم .
صاحب نظران درباره نقش توسعه اقتصادی و اجتماعی در کاهش مرگ و میر آرا نظریه های متفاوتی ابراز داشته اند .
دیدگاه اول : گروهی بر این عقیده اند که در کشورهای توسعه یافته کاهش مرگ و میر ناشی از عوامل درون زا و تحت تاثیر رشد و توسعه زیر ساختهای اقتصادی و اجتماعی در این جوامع است . ( حسینی ،1380، 74 )
در مورد کشورهای در حال توسعه یافته یا توسعه نیافته عده ای ( 1950م. ) بر این عقیده اند که کشورهای توسعه نیافته در دام تعادل سطح پایین 14 گرفتارند . دامی که در آن افزایش درآمد سرانه ، کاهش را در مرگ و میر ایجاد می کند . کاهشی که منجر به افزایش رشد جمعیت شده و در عوض افزایش اولیه ی درآمد را بر باد می دهد . ( لوکاس و میر ، 1384 ، 63 )
در مقابل این نظر برخی معتقدند که کاهش مرگ و میر در کشورهای در حال توسعه بیشتر ناشی از عوامل برون زا و کمتر تحت تاثیر رشد اقتصادی و اجتماعی این جوامع بوده است .
( حسینی ،1380 ، 75)
به عبارتی دیگر کاهش مرگ و میر مستقل از سطح درآمد بوده و بیشتر به رویه های بهداشت عمومی ارتباط داشته است . ( لوکاس و میر ، 1384 ، 63 )
دیویس و آریاگا15 در تحقیقات خود در آمریکای لاتین به این نتیجه رسیدند که در کشورهای آمریکای لاتین تا قبل از سال 1930 م.کاهش مرگ و میر کاملاً در ارتباط با توسعه ی اقتصادی – اجتماعی بوده است ، اما از سال 1930م. به بعد این واسطه تغییر کرده و کاهش مرگ و میر بیشتر تحت تاثیر عوامل بهداشتی و درمانی عمدتاً وارداتی صورت گرفته است . ( حسینی ، 1380 ، 75 )
دیدگاه دوم : گروه دوم بر این عقیده اند که کاهش مرگ و میر را در نهایت بایستی در توسعه اقتصادی و اجتماعی جستجو کرد . این گروه استدلال می کنند که هرچند پس از سال 1965م. نوعی کندی و حتی توقف در افزایش شاخص امید زندگی در بدو تولد در کشورهای در حال توسعه رخ نمود ، اما این امر عمدتاً به دلیل مسائلی بود که این کشورها درنیل به توسعه ی اقتصادی – اجتماعی در ارتقای شاخص های بهداشتی داشتند . ( حسینی ، 1380، 76 )
در اواخر دهه ی 1960 این فکر تقویت شد که در یک محیط اقتصادی و اجتماعی که زمینه برای استفاده ی درست و بهینه از نوآوری های علمی فراهم نیست ضریب تاثیرگذاری عوامل موثر بر کاهش مرگ و میر به میزان زیادی کاهش می یابد . در جامعه ای که کودکان آن دچار سوءتعذیه شده اند شرایط بهداشتی – درمانی نابرابر و عدم تعادل وجود دارد ، ممکن است اقدامات بهداشتی و پیشگیرانه تاثیر محدودی در کاهش میزان مرگ و میر داشته باشد . برای مثال در مناطق غربی و شمالی جاوه غربی علی رغم دسترسی سریع به خدمات و تسهیلات پیشرفته ی بهداشتی ، میزان مرگ و میر کودکان بسیار بالاست . بر همین اساس این گروه استدلال می کنند که نظریه ی عدم ارتباط بین مرگ و میر و توسعه در سالهای پس از جنگ جهانی دوم اعتبار خود را از دست داده و رابطه ی مرگ و میر و توسعه به قوت گذشته باقی نمانده و تا حدودی کمرنگ شده است ، اما دلایل و عوامل تعیین کننده ی کاهش میزان مرگ و میر را بایستی در توسعه اقتصادی و اجتماعی جستجو کرد ( همان )
با معرفی این دو دیدگاه که به نقش توسعه اجتماعی – اقتصادی با مرگ و میر اشاره دارد . ما نیز به ارتباط توسعه ی اجتماعی – اقتصادی با مرگ و میر از نظر صاحبنظران که به نقش این توسعه بر مرگ و میر واقف اند، می پردازیم .

2-3-10- نظریه ی ارتباط توسعه اجتماعی- اقتصادی با مرگ و میر:
یانگ و بریان :16
یانگ و بریان ( 1983 ) در مطالعه ی رابطه مرگ و میر با توسعه ی اجتماعی – اقتصادی نشان دادند که پنج متغیر مستقل ( درآمد سرانه ، تغذیه ، خدمات بهداشتی ، استانداردهای زندگی و سطح آموزش ) بر میزان مرگ و میر عمومی ( ناخالص ) ، میزان مرگ و میر نوزادان و امید زندگی در بدو تولد موثرند . (یانگ و بریان ، 1983 ،220)

سازمان ملل متحد :
سازمان ملل متحد نیز تعدادی از شاخص های اقتصادی و اجتماعی از جمله ( درآمد سرانه ، نسبت افزایش واحد مسکونی ساخته شده به افزایش خانوار ، هزینه سرانه برای آموزش هر محصل در هر مقطع و نظایر آن ) را جهت تفکیک کشورهای توسعه یافته ، کشورهای در حال توسعه و کشورهای کمتر توسعه یافته مشخص کرده است . ( سازمان ملل ، 1989 ، 260 – 241 )

موسلی و چن :17
موسلی و چن چارچوبی را ( برای فهم بقای کودک که عمدتاً در مرگ و میر بزرگسالان نیز صادق است . ) ارائه دادند که بر اساس آن پنج تعیین کننده ی بلافصل یا عامل که به طور مستقیم مرگ و میر را تحت تاثیر قرار می دهند :
1. عوامل مربوط به مادر ( سن ، تعداد فرزندان به دنیا آمده ، فاصله بین موالید )
2. سرایت محیطی ( هوا ، غذا ، آب و حشراتی که بیماریها را گسترش می دهند )
3. تغذیه ( کمبود در کالری ها ، پروتئین ، ویتامین ها و مواد معدنی )
4. صدمات
5. کنترل شخصی بیماری ( اقدامات پیشگیرانه و درمان پزشکی )
عوامل اقتصادی و اجتماعی ( نظیر درآمد و تحصیلات ) از طریق تعیین کننده های بلافصل عمل می کنند . (لوکاس و میر ، 1384 ، 35 )

ریلی : 18
ریلی (2005م.) بیان می کند که وضعیت محل سکونت ، میزان درآمد ، سطح تحصیلات ، نوع تغذیه و دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی در سرعت افزایش امید زندگی موثرند ( ریلی ، 2005 ، 761 – 741 )

کول و هوور : 19
از نظر کول و هوور در مناطقی با توسعه ی اقتصادی بالاتر که افراد دسترسی بیشتری به امکانات و ابزار و وسایل دارند ، شهرنشینی وسعت بیشتری می یابد . و درآمد سرانه زیادتر می شود و در پی آن تجارت پر رونق تر ، فردگرایی و تکنولوژی بیشتر، حمل و نقل و ارتباطات در سطح بالاتری قرار می گیرند ، افراد از نظر دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی ، غذای کافی و سالم ، مسکن مناسب ، آموزش ، آب بهداشتی و بهسازی فاضلاب ها شرایط مطلوب تری دارند . به طور کلی ، استانداردهای زندگی در سطح بالاتری است و نرخ مرگ و میر نسبت به مناطق بدون امکانات به طور چشمگیری متفاوت است و در این جامعه امید زندگی افراد بالاتر است . ( گلد شایدر،1979 ، 65-64 )

میرزایی :
در پژوهشی تحت عنوان " سطح مرگ و میر و توسعه – ارائه یک الگو "20 در قالب یک چارچوب مفهومی ، مسیر ارتباط توسعه با سطح مرگ و میر از طریق عوامل بینابین و عوامل بلافصل مشخص شده است . در این چارچوب مفهومی ، شاخص های توسعه اقتصادی و اجتماعی عبارت اند از: درآمد سرانه ، سطح سواد ، عوامل فنی و تکنولوژیک ( به ویژه در زمینه بهداشت ، کشاورزی و حمل و نقل ) وسایل ارتباط جمعی ، میزان شهرنشینی ، درآمد و بودجه ی دولت . عوامل بینابین نیز عبارت اند از ریشه کنی بیماری ها ( مهندسی بهداشت ) ، پیشگیری از بیماری ها ( مصون سازی) تسهیلات پزشکی و دارویی ، معیارهای زیستی ( سطح زندگی ) ، آموزش بهداشت و الگوهای فرهنگی و رفتاری . همچنین عوامل بلافصل عبارت اند از شرایط محیطی ( بویژه میزان حضور عوامل بیماری زا در محیط ) ، رابطه ی متقابل عوامل بیماری زا و انسان و بالاخره درمان ( میرزایی ، 1386 ، 34 )
به طور کلی بین پایگاه اجتماعی – اقتصادی و مرگ و میر رابطه معکوسی است . هر چه پایگاه اجتماعی – اقتصادی افراد پایین تر باشد ، مرگ و میر بالاتر و امید زندگی کمتر است . همچنین ذکر این نکته ضروری است که رابطه ی شاخص های اقتصادی – اجتماعی با سطح مرگ و میر رابطه ی دو طرفه و متقابل است . یعنی همان گونه که توسعه اقتصادی – اجتماعی سطح مرگ و میر را تنزل می دهد ، تنزل سطح مرگ و میر نیز همراه با برخورداری از سلامت بیشتر است . که به نوبه خود ، از طریق ارتقاء کارایی افراد ، سبب تسریع توسعه ی اقتصادی – اجتماعی خواهد شد . ( همان )

2-3-11- نظریه انتقال اپیدمیولوژیک :
یکی از مولفه های اساسی در انتقال جمعیت که به تدریج شکل می گیرد ، انتقال اپیدمیولوژیک است . عمران ( 1971 ) پزشک مصری از نخستین کسانی است که زمینه مفهومی برای انتقال اپیدمیولوژیک را بیان کرده است . وی مفهوم انتقال اپیدمیولوژیکی را به معنی مجموعه تغییراتی که در الگوی مرگ و میر و علل مرگ و میر اتفاق می افتد ، می داند . از آنجایی که اپیدمیولوژیکی، مطالعه ی توزیع بیماری ها ، صدمات و عوامل خطرناک است ، انتقال اپیدمیولوژیکی به معنی طولانی مدت است که به طور کلی در توزیع بیماری ها ، صدمات و عوامل خطرناک رخ می دهد ( عمران ، 1971- 54 )
عمران در این تئوری از مرگ و میر به عنوان یک فاکتور اساسی در تغییرات جمعیتی به ویژه در اوایل مراحل انتقال یاد می کند . در جریان انتقال ، همه گیری ناشی از کاهش عفونتها و بیماری های مسری تدریجی هستند و جانشین بیماری های عفونی ، بیماری های انهدامی و بیماری های ساخته ی دست بشر می شوند . تغییرات مرگ و میر با سطوح اجتماعی و اقتصادی و با توسعه پزشکی مرتبط است . ( همان )
از دیدگاه او انتقال اپیدمیولوژیکی شامل سه مرحله است :
1. مرحله اول : دوره طاعون و قحطی
2. مرحله دوم : دوره افول اپیدمی های عالمگیر
3. مرحله سوم : دوره ی بیماری های انهدامی و به وجود آمده توسط انسان ( لوکاس و میر،1384 ، 27)
به عبارتی گروه اول، بیماری های عفونی که مسری و قابل انتقال هستند . گروه دوم ، بیماری های ناشی از کهولت سن که مسری و قابل انتقال نیستند و گروه سوم صدمات خارجی که شامل آسیب های ناشی از علل خارجی است را شامل می شوند . (میرزایی ، 1386، 34 )
بر اساس نظریه ی انتقال بیمار شناختی عمران ، جمعیت پس از عبور از یک دوره طاعون زدگی و گرسنگی به دوره ای می رسد که بیماری های خاص جوامع متمدن شیوع دارد و این تحول به سبب مهار بیماری های عفونی است . کشف و توزیع روشهای ساده طبی مانند واکسیناسیون ها ، آنتی بیوتیک ها و د.د.ت توانسته بود در خلال 25 سال به نحو چشمگیری با بیماری های عفونی در سرتاسر جهان ، بدون توجه به سطح توسعه ی اقتصادی آن کشور ها مبارزه کند ( شستلندوشنه، 1380، 85 )

راجرز و هکنبرگ : 21
راجرز و هکنبرگ (1988 م.) معتقدند که علاوه بر سه مرحله ی فوق مرحله ی چهارمی که هیوبریستیک نامیده می شود و در آن سبک های زندگی نقش عمده ای را در چگونگی سطح مرگ و میر ایفا می کنند نیز باید به فرمول عمران اضافه شود . اگرچه پیشرفت های پزشکی در کاهش مرگ و میر موثرند ، ولی عمدتاً علل و سن مرگ و میر افراد ، تاثیرپذیر از عواملی چون شغل ، اعتیاد به مواد دخانی ، مصرف دارو ، ورزش ، رژیم غذایی و استفاده از وسایل موتوری می باشد ( لوکاس و میر ،1384 ،58 )
نظریه انتقال اپیدمیولوژیک به مجموعه تغییرات حاصل در الگوی سلامتی و بیماری و همچنین کنش متقابل بین این الگوها و شاخص ها با نتایج اجتماعی ، اقتصادی و جمعیت شناختی تاکید دارند . انتقال اپیدمیولوژیک ملازم با انتقال جمعیتی و انتقال تکنولوژیک در کشورهای توسعه یافته امروزی جهان تحقق یافته است و این انتقال در جوامع توسعه نیافته هنوز ادامه دارد ( عمران ، 1971، 510 )
عمران سه نوع الگوی متفاوت از انتقال اپیدمیولوژیک را تشخیص می دهد :
1. الگوی کلاسیک یا غربی که عمدتاً منبعث از تجربه کشورهای اروپایی است .
2. الگوی شتاب گرفته که به طور مشخص تداعی کننده انتقال اپیدمیولوژیک ژاپن است .
3. الگوی معاصر یا به تعویق افتاده که مرتبط با کشورهای در حال توسعه است که در گذشته نزدیک تر وارد مرحله انتقالی شده و هنوز هم در این مرحله قرار دارد . ( عمران ، 1971 ، 509)
از نظر عمران ، عامل اصلی انتقال اپیدمیولوژیک در کشورهای توسعه یافته زمنیه سازی های اقتصادی و اجتماعی و توسعه بهداشت بوده ، در حالی که در کشورهای جهان سوم با نفوذ تکنولوژی پزشکی شروع شده است . ( همان منبع ، 521 )

2-4- چارچوب نظری تحقیق :
غلبه بر بیماری و مرگ زودرس ، یکی از عمده ترین پیشرفت ها در شرایط زندگی انسان و مایه ی افتخار آدمی است . با وجود این ، یکی از پیامدهای جانبی این پیشرفت ، رشد جمعیت و مشکلات ناشی از آن بوده است . با آن که این روزها مرگ را به وسایل گوناگون به تاخیر می اندازند هنوز در میان کشورها و گروه های مختلف مردم در هر کشور تفاوت در امید زندگی دیده می شود . ( ویکس ، 1385 ، 127 )
فرآیند کاهش مرگ و میر که افزایش جمعیت را در پی داشت ، به وسیله ی مفهوم انتقال یا گذار جمعیتی توضیح داده می شود . مطابق این نظریه ، هنگامی که نوسازی همراه با روشهای پیشرفته ی بهداشت عمومی ، تغذیه ی بهتر و درآمدهای بالاتر منجر به کاهش قابل توجه مرگ و میر شد ، مرحله دوم انتقال جمعیت شروع شد . و به تدریج متوسط طول عمر از کمتر از 40 سال به بالاتر از 60 سال افزایش یافت . به این ترتیب ، مرحله دوم نشانه ی شروع مرحله انتقالی جمعیت است . بالاخره، هنگامی که قدرت و اثر نوسازی و توسعه موجب می شود که زاد و ولد شروع به کاهش نماید ، مرحله سوم به وقوع می پیوندد و به این ترتیب ، نهایتاً نرخ نزولی زاد و ولد با نرخ پایین مرگ و میر انطباق می یابد و رشد جمعیت به سمت صفر متمایل می شود .
در طی مرحله ی انتقالی ، علل مرگ و میر از بیماری های عفونی و انگلی ( برون زا ) به بیماری های غیرعفونی و انگلی ( درون زا ) تغییر می یابد . بدین ترتیب مرحله ی انتقالی مرگ و میر لازم با انتقال اپیدمیولوژیک شد . به تعبیر دیگر ، انتقال اپیدمیولوژیک پیامد انتقال مرگ و میر است . تمامی کشورها در انتقال از سطوح مرگ و میر بالا ( عمدتاً مرگ و میر ناشی از بیماری های عفونی و انگلی ) به سطوح پایین مرگ و میر ، جایی که بیماری های انهدامی ، نظیر بیماری قلبی و سرطان شیوع بیشتری دارند ، در سطوح متفاوتی قرار دارند . عمران برای گذار از مرگ و میر بالا به مرگ و میر پایین ( یعنی همان انتقال اپیدمیولوژیک ) ، سه مدل را مشخص کرده است . تحت عنوان ، مدل غربی یا کلاسیک ، مدل شتابان و مدل متاخر که در هر یک از این مدل ها هم ، سه مرحله قابل تشخیص است که از میزان های بالای مرگ و میر توسط بیماری های فراگیر ( طاعون و قحطی ) شروع و به سطوح پایین مرگ و میر و دوره بیماری های انهدامی و به وجود آمده توسط انسان ، ختم می گردد . در کاهش مرگ و میر ، سه دسته از عوامل نظیر عوامل بلافصل تعیین کننده مرگ و میر و عوامل بینابین و جنبه های توسعه اقتصادی و اجتماعی دخالت دارند که این عوامل بر یکدیگر نیز تاثیر متقابل دارند . مجموعه ی این عوامل توسط رشد و توسعه اقتصادی که به طور بارز در حدود 1800م آغاز گردید و از آن پس به سرعت ادامه داشته است ، شکل گرفته اند .
مطالعات مختلف نیز ارتباط کاهش سطح مرگ و میر افزایش سطح توسعه را تایید کرده اند و نشان داده اند که حتی در درون مرزهای یک کشور نیز الگوی منطقه ای ، کاهش سطح مرگ و میر با الگوی صنعتی شدن آن همراه بوده است . اما در قرن حاضر عوامل بلافصل ، کاهش مرگ و میر به طور فزاینده ای توسط پیشرفتهای حاصل در تکنیکهای بهداشت و امکان دخالت دولت در مسائل مربوط به بهداشت عمومی ، تقویت شده اند.
و این موضوع خود باعث تغییر بنیادی در رابطه ، میان مرگ و میر و سطح توسعه اقتصادی – اجتماعی شده است . برخی از محققان ، معتقدند که رابطه بین امید زندگی و درآمد سرانه در قرن حاضر به صورت منفی درآمد و 25 تا 90 درصد افزایش امید زندگی در بدو تولد از دهه ی 1920 تا دهه 1906م. با تغییرات درآمد سرانه مرتبط نبوده است . پرستون نشان می دهد که برای اینکه کشوری در امید زندگی در بدو تولد به سطح حدود 50 سال برسد ، در دهه 1930 به طور نسبی درآمدی سه برابر سطح درآمد سال 1960 را لازم داشته است .
همچنین وی بیان می کند که میزان مرگ و میر در بسیاری از کشورهای توسعه نیافته کمتر از میزان مرگ و میر صاحبان مشاغل عالی در آمریکا در سال 1950 بوده است . این موضوع که همه کشورهای جهان به صورت یکسان و به طور همزمان مراحل انتقال را طی نکرده اند ، این یافته ها را تایید می کند . افزایش امید زندگی ، نتیجه ی کاهش میزان مرگ و میر ناشی از بیماری های مختلف است . کاهش میزان مرگ و میر از طریق بهبود در عوامل بلافصل از طریق عوامل بینابین و بالاخره بهبود در عوامل بینابین ، محصول توسعه اقتصادی – اجتماعی و پیشرفت در تکنیکهای بهداشتی و درمانی میباشد .( حسینی ،1380 ،77 )
خلاصه ، یکی از دستاوردهای مهم توسعه ی اقتصادی و اجتماعی در قرن اخیر توسعه ی بهداشت و در نتیجه کاهش اساسی و مستمر مرگ و میر بوده است . ولی به سبب پیچیدگی مسائل انسانی و غامض بودن فرایند توسعه ، تحلیل همه جانبه و کامل مسائل مربوط به آن ، چندان سهل و آسان نیست . و عوامل و مسائل متعددی در آن موثر می باشند که باید مورد توجه واقع شوند . اما آنچه روشن می باشد تغییرات محرز در سطح توسعه اقتصادی – اجتماعی و کاهش میزان های مرگ و میر در کشور که تحقیقات و مطالعات مختلف این امر را آشکار ساخته اند . یعنی شاخص های مرگ و میر در ایران دستخوش تحولات اساسی شده اند ( کاهش مرگ و میر ). علاوه بر آن در دو دهه ی اخیر به سبب کاهش اساسی و مستمر زاد و ولد و باروری ، جمعیت ایران در مرحله انتقال از یک ساختار سنی جوان به سالخورده قرار گرفته است . که این تغییر و تحولات به نوبه خود بستر انتقال اپیدمیولوژیک را نیز فراهم می سازند .
همان طور که مبین است ،در این پژوهش ، سعی در بررسی ماهیت پدیده ی مرگ و عوامل مختلفی که با علل مرگ و میر مرتبط اند و به عبارتی بر مرگ و میر موثراند و نیز دستیابی به یکسری از شاخصهای مرگ و میر داریم . پیدا کردن نظریه ای که بتواند با موضوع مرتبط باشد تا حدودی مشکل است . به این دلیل که نظریات در خصوص مرگ و میر ( بویژه به آن صورتی که با موضوع مورد پژوهش مرتبط باشد ) محدود است . و بیشتر یکسری مباحث و مطالعاتی است که در خصوص این پدیده از سوی برخی اندیشمندان مطرح شده است . بنابراین یافتن یک چارچوب نظری تحقیق برای پژوهش مورد نظر کمی دشوار است . و از آنجا که نظریه ی واحد و جامعی در خصوص موضوع مورد بررسی یعنی مرگ و عوامل موثر بر آن وجود ندارد ، سعی شده است که از نظریات تلفیقی که به نحوی ، موضوع مربوط را در خود جای می دهد ، استفاده گردد . یعنی از نظریات ارتباط توسعه اقتصادی – اجتماعی با مرگ و میر که از سوی کسانی چون کول و هوور ، ریلی و موسلی و چن و … مطرح شده اند و نظریه انتقال اپیدمیولوژیک که از سوی عمران پزشک مصری ، بیان شده است با توجه به آنچه که بیان شده است و نیز اینکه سنجش شاخص های توسعه اقتصادی – اجتماعی ( نظیر درآمد سرانه، تغذیه،استانداردهای زندگی و… ) در خصوص مرگ سخت و دشوار می باشد . به طوری که برقراری ارتباط مستقیم این نظریه با پدیده مرگ و به بیان دیگر ، داشتن برداشت مستقیمی از این نظریه با این واقعه جمعیتی مشکل می گردد . ولی از آنجا که
می خواهیم با شناخت ماهیت مرگ و میر و روند آن و ارزیابی آمارهای موجود و آزمون فرضیه ها به یکسری نتایجی دست یابیم که از لابه لای آنها ( بطور غیرمستقیم ) می توان به نقش توسعه اجتماعی – اقتصادی با مرگ و میر واقف شد و این نتایج بیانگر بهبود وضع بهداشتی و درمانی در نقاط روستایی جامعه مورد نظر باشد و اینکه علل عمده فوت در نقاط روستایی بر اثر توسعه بهداشت و خدمات درمانی دچار تحولاتی شده اند ، بنابراین چارچوب نظری تحقیق با در نظر گرفتن عواملی که در این تحقیق در جستجوی آنهاهستیم، تلفیقی از نظریات ارتباط توسعه اجتماعی – اقتصادی و انتقال اپیدمیولوژیک می باشد .

2- 5- مدل (الگوی) تحلیلی تحقیق :
مدل تحلیلی دنباله ی طبیعی طرح نظری مسئله تحقیق است که به صورت عملی نشانه ها و خط مسیرهایی را که نهایتاً برای اجرای کار مشاهده و تحلیل در نظر گرفته خواهند شد به یکدیگر مرتبط می کند . مدل تحلیلی از مفاهیم و فرضیه هایی تشکیل شده است که با هم ارتباط تنگاتنگی ددارند و مجموعاً چارچوب تحلیلی منسجمی را تشکیل می دهند .
مفهوم سازی ، ساختمانی انتزاعی برای شناختن امر واقعی است . برای این منظور ، همه وجوه واقعیت مورد نظر برگرفته نمی شود ، بلکه فقط به آنچه که از نظر محقق ماهیت اصلی پدیده را بیان می کند ، توجه می شود . بنابراین مفهوم سازی با گزینش همراه است .
ساختن مفهوم بر این مبنا عبارتست از ، نخست ابعاد ، و سپس تعیین شاخصهایش که به کمک آنها این ابعاد اندازه گیری می شود . (کیوی و کامپنهود ، 1382 ، 144)

سن
عوامل جمعیتی جنس
وضعیت زناشویی

عوامل محیطی و جغرافیای مکان فوت
فصل و ماه فوت
عوامل مرگ و میر
عوامل اقتصادی وضعیت فعالیت

عوامل آموزشی سطح سواد

2-6-سوالات تحقیق :
بعد از انجام سایر مراحل ، نوبت به تدوین پرسشهای تحقیق می رسد و از آنجا که در این تحقیق ، در پی بررسی عوامل موثر بر مرگ و میر نقاط روستایی شهرستان ساری هستیم و این یکی از هدف های ما در انجام این پژوهش می باشد ، بنابراین ، پرسشها متناسب با اهداف مطرح می شوند ، تا مشخص شود که ما در این تحقیق در جستجوی چه سوالاتی هستیم . سوالاتی که مطرح می شوند عبارتند از :
1- آیا بین عوامل جمعیتی و علل مرگ و میر فوت شدگان در نقاط روستایی شهرستان ساری رابطه وجود دارد ؟
2- آیا بین عوامل محیطی و جغرافیایی و علل مرگ و میر فوت شدگان رابطه وجود دارد ؟
3- آیا بین عوامل اقتصادی و علل مرگ و میر فوت شدگان رابطه وجود دارد ؟
4- آیا بین عوامل آموزشی و علل مرگ و میر فوت شدگان رابطه وجود دارد ؟

2-7-فرضیه های تحقیق :
در پژوهش علمی ، فرضیه ها محقق را متوجه می کند که در جستجوی معرفت نظام یافته به دنبال چه چیزهایی بگردد ، و لذا راهنمای پژوهش اند . فرضیه می تواند به عنوان ابزار کار محقق باشد . برای تبیین پدیده ها ( بویژه پدیده های اجتماعی ) . فرضیه به محقق کمک می کند تا در جستجوی علت پدیده ها باشد ( آقاجانی ، 1387 ، 121 )
می توان فرضیه را این گونه تعریف کرد ، فرضیه پاسخ موقتی است که به یک پرسش داده می شود . قضیه ای موقتی است ، گمانه ای است که باید درست بودن یا نادرست بودنش مورد تحقیق قرار گیرد . ( کیوی و کامپنهود ، 1382 ، 129-113 )
فرضیه ها را می توان از طریق قیاس از نظریه ها بدست آورد یا با مشاهده بدان دست یافت و یا آنکه فرضیه می تواند یکباره و بدون هیچ اندیشه پیشین به ذهن آید و از کشف و شهود منشاء گیرد . در عین حال ، فرضیه را می توان با تلفیق چند شیوه با یکدیگر احراز کرد . فرضیه ها در عین حال ، ناشی از نظریه ها نیز می شوند ، همانطور که از فرهنگ جامعه سرچشمه می گیرند ( ساروخانی ، 1381 ، 104 ) همه این عوامل جز منابع فرضیه قلمداد می شوند . و در این تحقیق منابع فرضیه عمدتاً از مشاهده ( بویژه مشاهده آمارهای موجود ) و تحقیقات پیشین منشاء می گیرند .
در این تحقیق فرضیه ها عبارتند از :
1-1- چنین به نظر می رسد ، بین جنس و علل مرگ و میر فوت شدگان تفاوت معناداری وجود دارد .
1-2- چنین به نظر می رسد ، بین سن و علل مرگ و میر فوت شدگان تفاوت معناداری وجود دارد.
1-3- چنین به نظر می رسد بین وضعیت زناشویی و علل مرگ و میر فوت شدگان تفاوت معناداری وجود دارد .
1-4- چنین به نظر می رسد ، بین وضعیت زناشویی و سن وقوع فوت تفاوت معناداری وجود دارد.
2-1-چنین به نظر می رسد ، بین مکان فوت و علل مرگ و میر فوت شدگان تفاوت معناداری وجود دارد .
2-2-چنین به نظر می رسد ، بین فصل و ماه فوت و علل مرگ و میر فوت شدگان تفاوت معناداری وجود دارد .
3-1- چنین به نظر می رسد ، بین وضعیت فعالیت و علل مرگ و میر فوت شدگان تفاوت معناداری وجود دارد .
4-1- چنین به نظر می رسد ، بین سطح سواد و علل مرگ و میر فوت شدگان تفاوت معناداری وجود دارد .

2-8- تعریف نظری و تعریف عملیاتی مفاهیم :
2-8-1- تعریف مفاهیم : مفهوم وسیله بیان مشاهده است . یعنی معرفی اشیاء و پدیده های اجتماعی ، و بیان رابطه ها از طریق مفاهیم صورت می گیرد . می توان گفت ، مفهوم یک لغت یا واژه است ، که از تعمیم مصادیقی جزئی حاصل می شود . ( آقاجانی، 1387، 123 ) تعریف مفاهیم باید از دو منظر انجام شود :

2-8-1-1- تعریف نظری :
تعریف نظری همان قلمرو معنایی است ( تعریف ارسطویی است) ، معنی یک مفهوم با کمک مفاهیم دیگر انجام می شود ، و آنرا معنی می کنیم ، تعریف باید از طریق ادبیات مربوطه انجام شود ( همان منبع ، 124 )

2-8-1-2- تعریف عملیاتی :
تعریفی است در عمل یا رسیدن از نشانه ها به مفهوم و معنی ، تعریف عملیاتی دوگونه است :
الف- سنجش – دستورالعمل مشاهده بودن دخل و تصرف مثل جنس ، سن
ب- آزمایش – مشاهده یا دخل و تصرف مثل انگیزه ( همان )
در این پژوهش نیز باید مفاهیم و متغیرهای به کار رفته در فرضیه ها تعریف شوند :

2-8-2- تعریف نظری و عملیاتی متغیرها:
1 – علت مرگ ( علل مرگ و میر ) :
تعریف نظری : تمام بیماری های شرایط بیمارگونه یا آسیب هایی که در نتیجه ی آنها یا در مشارکت با آنها مرگ واقع شده باشد ( نقوی ، 1380 ، 22 )
تعریف عملیاتی : علل مرگ برحسب طبقه بندی بین المللی بیماری ها ، دهمین ویرایش این طبقه بندی که در سال 1992م. تحت عنوان 10- ICD منتشر شد .در اینجا طبقه بندی هفده گانه منظورمیباشد که در راس آن بیماری های عفونی و انگلی و در انتهای آن ( ردیف هفده)سوانح و حوادث جای دارند .

2 – جنس :
تعریف نظری : ویژگی های جسمانی معینی که مرد و زن را از هم مشخص و متمایز میکنند ( تقوی ، 1378 ، 44)
تعریف عملیاتی : در نظر گرفتن جنس به صورت مذکر و مونث یا مرد و زن
3- سن :
تعریف نظری : تعداد سالها و ماهها و روزهایی ( در مورد نوزادان ) است که از عمر
( روز تولد) یک فرد می گذارد ( همان منبع ، 43 )
تعریف عملیاتی : سن را می توان به صورت منفرد ( صفر سالگی ، یک سالگی ، دو سالگی و …. و –w آخرین سن ) یا گروه های سنی 5 ساله ( صفر سالگی ، 1-4 سالگی ، 5-9 سالگی ، 10-14 سالگی و …. تا آخرین گروه سنی ) و یاگروههای سنی10ساله(صفرسالگی،9-1سالگی، 19- 10سالگی و… تا آخرین گروه سنی )و یا بصورت سه گروه بزرگ ( 0-14 سالگی ، 15-64 سالگی ، و 65 سال به بالا ) در نظر گرفت . که در اینجا گروه های سنی پنجساله مدنظر می باشند .

4 – وضعیت زناشویی :
تعریف نظری : از نظر وضع زناشویی ، جمعیت جامعه را به پنج گروه زیر تقسیم می کنند
1- زیر سن ازدواج : فردی که به سن ازدواج ( 15 سال تمام ) نرسیده و در دوران کودکی و نوجوانی قرار دارد .
2- هرگز ازدواج نکرده : فردی که در سنین بالای 15 سال قرار دارد و تاکنون ازدواج نکرده است .
3- همسردار : فردی که در زمان مطالعه دارای همسر باشد . فرد همسردار را متاهل نیز می گویند .
4- همسر مرده : فردی که پس از ازدواج ، همسر خود را به دلیل فوت از دست داده است .
5- بی همسر بر اثر طلاق : فردی که به دلیل وقوع طلاق ، از همسر خود جدا شده باشد . مرد طلاق داده را مطلق و زن طلاق گرفته را مطلقه می گویند . ( تقوی ، 1378 ، 64 )
تعریف عملیاتی : وضعیت زناشویی شامل هرگز ازدواج نکرده ، دارای همسر ، بی همسر بر اثر فوت وطلاق ( بیوه و مطلقه ) می باشد .
5- سن وقوع فوت :
تعریف نظری : تعداد سالها و ماهها و روزهایی است که عمر فرد به پایان می رسد .
تعریف عملیاتی : سن وقوع فوت بر حسب گروههای سنی پنجساله می باشد .

6- مکان فوت :
تعریف نظری : محل یا جایگاهی که در آن عمر فرد به پایان می رسد .
تعریف عملیاتی : تمام مکان هایی که واقعه فوت در آنها رخ داده است ، نظیر در منزل یا خارج از منزل ( بیمارستان وسایر)

7- وضعیت فعالیت :
تعریف نظری : فعالیت به کارها و اشتغالاتی گفته می شود که به تولید کالاها و خدمات سودمند و موثر در حیات اقتصادی جامعه مربوط هستند . ( تقوی ، 1387 ، 93 ) و وضع فعالیت نشان دهنده افرادی است که یا در تولید این کالاها و خدمات نقش دارند و یا ندارند . و عمدتاً از 15 سالگی شروع و به 64 سالگی ختم می شود .
تعریف عملیاتی :جمعیت را ازنظر وضع فعالیت اقتصادی به دو گروه تقسیم میکنند؛فعال و غیر فعال. کلیه ی افرادواقع در سن قانونی کارتا سن بازنشستگی که در زمان سر شماری به کاری اشتغال داشته و یا بیکار در جستجوی کار باشند فعال نامیده میشوند.سایرین که عبارتند از طفل،محصل یا دانشجو،خانه دار،دارنده ی درآمد بدون کار، بازنشسته و از کار افتاده،و غیر فعال هستند. افراد شاغل در گروه های شغلی ( طبقه بندی دفتر بین المللی کار ) 1- مدیران و کادر اداری عالی اجرایی . 2- کارمندان دفاتر . 3- فروشندگان و کارکنان مربوط به فروش .4- کشاورزان ، ماهیگیران ، جنگلبانان و دامپروران . 5- کارکنان امور استخراج و معدن .6- کارکنان حمل و نقل و ارتباطات . 7- هنرمندان . 8- کارکنان فنی – حرفه ای و تولید . 9- کارکنان خدمات و ورزش و تفریح 10- افرادی که نمی توانند در گروه های بالاتر قرار بگیرند . ( همان منبع ، 102)

8- سطح سواد :
تعریف نظری : توانایی خواندن و نوشتن به یکی از زبانها و لهجه های موجود در جهان وداشتن تحصیلاتی از هر نوع را سواد می خوانند . تعلیماتی که طی برنامه های مختلف و رسمی دولتی به مردم داده می شود و در پایان آن مدرکی ارائه می گردد . سطح سواد نشان دهنده این وضعیت در گروه های مختلف است . ( همان منبع ، 75 )
تعریف عملیاتی : سطح سواد نشان دهنده 2 گروه باسواد و بی سواد می باشد . و باسوادان طبق دوره های تحصیلی ( پیش دبستانی ) ، ابتدایی ، راهنمایی ، متوسطه ( دیپلم ) ، کاردانی
( فوق دیپلم) ، کارشناسی ( لیسانس ) ، کارشناسی ارشد ( فوق لیسانس ) و بالاتر .

فصل سوم
روش اجرای تحقیق

3-1- مقدمه :
تحقیق یا پژوهش عبارت است از جستجوی ذهن کاوشگر برای پاسخگویی به کنجکاوی جبلی انسان ، یا حرکت فعالانه و آگاهانه ی پژوهشگر برای رسیدن به یک حقیقت یا واقعیت مجهول با مبهم. ( تقوی ، 1376 ، 190 ) پژوهش علمی شناختی است؛ که نظام آور ، به منظور افزایش آگاهی انسان در جهت سازندگی ، اتخاذ تدابیر سنجیده ، غواصی معانی و مفاهیم و روابط امور مختلف با هم . ( آراسته خو ، 1369 ، 216 )
تحقیق از آنجا که انسان را برای جستجوی حقیقت یا واقعیت ترغیب می کند و دریچه ای از معلومات به سوی مجهولات می گشاید و زمینه پرورش خود آگاهی و خودباوری را در فرد افزایش می دهد ، و نیز بیان کننده چرایی و چگونگی رابطه علت و معلولی بین پدیده هاست ، دارای اهمیت است .
در پژوهش برای بیان چرایی و چگونگی رابطه ی علت و معلولی از روشهای مختلفی استفاده می گردد که این، یکی از موضوعات عمده در روش شناختی تحقیق می باشد ." روش شناختی تحقیق مجموعه ی اعمال و فعالیت های مناسب ، صحیح و متدیک را به که به کمک یک سلسله اقدامات منظم و از قبل تعیین و ترسیم شده انجام می گیرد ؛ تا امر، موضوع ، شیئی و مسئله ای کشف و شناخته شود ". (همان منبع ،7 21 )
اصلاً روش چیست و چه تعریفی دارد ؟ " روش اسلوب و راه رسیدن به حقیقت یا واقعیت مجهول یا مبهم است ؛ به بیان دیگر ، روش تکاپو ، تعقیب و یا جستجویی است ؛ اندیشه و سازمان یافته برای دستیابی به دانش یا قدرت. " ( بیرو ، 1366 ، 223 )
روش در تحقیق با توجه به اهداف آن تعیین می شود . بررسی های علمی نشان میدهد که نوع حقیقت و واقعیت ، گونه ی خاصی از روشهای تحقیق را طلب می کند . زیرا نظر به این که حقایق و واقعیتها از نظر ماهیت متفاوت هستند ، راههای وصول به آنها نیز متنوع است .
( تقوی ، 1376 ، 191 )
محقق در روش خود برای کشف حقیقت یا واقعیت مجهول از فنون خاصی استفاده می کند که این فنون متناسب با روش پژوهش انتخاب می شوند . در واقع " مجموع شیوه های معمول در یک دانش ، هنر یا شغل که موجبات اخذ نتیجه ای معین ، با بهترین بازده ممکن را فراهم می سازند ، فنون تحقیق نامیده می شود " ( بیرو ، 1366 ، 423 )
پژوهش علمی از فکر آغاز می شود و به فکر باز می گردد . هر پژوهش علمی ، کوششی است برای اصلاح ، تقویت یا ابطال تصورات سنجیده محقق ، راجع به دنیا و روابط موجود بین پدیده های آن . در پژوهش علمی ، سوال آغازین محقق ، که نشات گرفته از دانش علمی است . با رجوع برنامه ریزی شده به دانش علمی اندوخته مرتبط با سوال باید صورتبندی شود و به فرضیه ، فرضیه ها یا مدل های آزمونی مبدل گردد . این مرحله از پژوهش علمی ، ممکن است وقت گیر و اندیشه بر باشد ، ولی مرحله ای است ، که باید با موفقیت پشت سر گذاشته شود .
( آقاجانی ، 1387، 141 )
روش های مختلفی وجود دارد از جمله روش پیمایشی ، مطالعات میدانی ، روش اسنادی و آزمایشی در اینجا نیز متناسب با اهداف و نوع حقیقتی که در جستجوی آن هستیم از روش و ابزار خاصی استفاده می کنیم . تا به آنچه که می خواهیم دست یابیم .

3-2- روش تحقیق :
روش به کار گرفته شده در این پژوهش ، روش اسنادی یا تحلیل ثانویه می باشد و اطلاعات آن نیز از نوع تمام شماری می باشد .
روش های اسنادی در زمره روشها یا سنجه های غیرمزاحم و غیرواکنشی به شمار می آید . به این دلیل که هنگام استفاده از دیگر روشها ، نظیر مشاهده ، مصاحبه و … مشکل اساسی ، جمع آوری اطلاعات است و حال آنکه به هنگام کابرد روشهای اسنادی اطلاعات موجودند
( ساروخانی ، 1381 ، 354 )
در این روش محقق معمولاً باتحدید جامعه ( از حیث منابع و اسناد موردنظر ) و روشن ساختن سوالات و پیش فرضهای ذهنی خود به جمع آوری اطلاعات و ثبت واقعیات مورد نظر پرداخته و مجموعه مطالعات گردآوری شده را مورد تدقیق و تعمیم قرار می دهد و در نهایت به یک بینش کلی ، درباب مسئله مورد نظر دست می یابد .
در این پژوهش از یک سو ، داده های جمع آوری شده را می توان با اتکا بر دسته بندیهای معمول آمار ، مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و سپس با بررسی نتایج حاصله رابطه بین متغیرها را مورد بحث قرار داد . ( روش توصیفی – تحلیلی ) و از سوی دیگر ، با استفاده از اطلاعات و ارقام مربوط به سرشماریهایی که قبلا احصاء شده و همچنین اسناد و مدارک موجود در مراکز بهداشتی و درمانی و یا مراکز ثبت وقایع جمعیتی می توان بررسی های لازم را بعمل آورده و با توجه به متغیرهای متعین به نتایج قابل قبولی دست یافت . ( روش گذشته نگر ) . اساساً با توجه به روند کار تحقیق ، که در واقع درصد کشف ماهیت پدیده مرگ و میر و عوامل موثر بر آن ، در نقاط روستایی شهرستان ساری و یافتن روابط بین متغیرها جهت تبیین این پدیده است و نیز با هدف این که در جهت بررسی بخشی از مسائل و مشکلات جامعه و حتی الامکان یافتن راه حل های ممکن و پیشنهادات موثر باشد ، می توان پژوهش حاضر را بطور کلی پژوهشی بینادی و عملی به حساب آورد
در این مطالعه از نرم افزار Excel برای رسم هرم سنی و رسم نمودار مرگ و میر استفاده شده است . و برای بررسی رابطه ی علل مرگ و میر فوت شدگان با عوامل مختلف
( از جمله سن ، جنس ، وضعیت زناشویی ، محل فوت ، فصل و ماه فوت ، وضعیت فعالیت و سطح سواد … ) از نرم افزار Spss ( و به کارگیری آزمون کای اسکویر ) استفاده گردید .

3-3- جمعیت آماری :
جمعیت آماری در این پژوهش تعداد افراد فوت شده در نقاط روستایی شهرستان ساری در سال 1386ه.ش می باشند ، که طبق آمارمرکزبهداشت شهرستان ساری،در این سال از196981نفرجمعیت دراین نقاط،1260 نفردچارواقعه فوت شدندکه ازاین تعداد689 نفرمرد571 نفرزن می باشند.(طبق آمار اداره کل ثبت احوال استان مازندران ، در این سال از 221388 نفر جمعیت در این نقاط ، 1463 نفر دچار واقعه فوت شدند که از این تعداد 835 نفر مرد و 628 نفر زن می باشند .)

3-4- روش جمع آوری اطلاعات :
برای گرد آوری داده ها بر حسب نیاز ، به مراکز و مراجع مختلفی مراجعه گردید که این عمل به روش فیش برداری مرسوم می باشد . در توضیح روش فیش برداری باید گفت که : " قبل از هر چیز ، باید طرح تحقیق فراهم آمده باشدیعنی مولف بداند در اثرش به چه جهاتی ازپدیده اشاره خواهد کرد.یا به تعبیردیگر ، خود بداندچه می خواهد پس ، تهیه طرح از اساسی ترین اقدامها در هر کار تحقیقی است . هنگامیکه طرح کار نهایی شد ، یعنی فهرست موقت مطالب لازم بدست آمد ، مولف با توجه به محتوای آن ، آثار مورد توجه را انتخاب می کند ؛ چون می داند از هر اثر چه می خواهد و در کدام بخش یا فصل از آن استفاده خواهد کرد ، بنابراین میتواند در یک روز چندین اثر را مورد استفاده قرار دهد . زیرا در هر اثر ، به فصل یا حتی صفحه ای مراجعه خواهد کرد که مورد نیاز او می باشد ". ( ساروخانی ، 1381 ، 269)
نخستین گام در راه فیش برداری ، آماده سازی فیشهاست . هر فیش برگه ایست در حدود نیم صفحه معمولی ، بالای صفحه خالی است ، چون پس از برداشتن یادداشتها و کامل شدن فیش برداری ، باید نام یا شماره بخش یا حتی فصلی که در آن به کار می آیند ، نوشته شود ( همان )
فیش منابع ، قبل از همه آماده خواهد شد و آن فیشی است ، نسبتاً بزرگ که به محض بازیابی یک اثر مفید برای تحقیق ، شناسنامه ی آن اثر در آن نگاشته می شود ، مشخصات هر اثر بسته به اینکه کتاب ، مقاله ، و … باشد تفاوت می یابد . ( همان )
در داده های اسنادی گونه ها متعددند و به ماهیت منابع و اطلاعات مورد نظر بستگی دارند . که دو گونه ی متداول تر عبارتند از : گردآوری داده های آماری از یک طرف ، گرد آوری اسناد مکتوب از موسسات و سازمان های دولتی و خصوصی یا از اشخاص حقیقی از طرف دیگر هر یک از گونه ها، شیوه های متفاوتی برای سنجش اعتبار داده ها ایجاب می کنند ، اما منطق آنان اساسا یکی است : کنترل قابلیت اعتماد اسناد و اطلاعاتی که در بردارند، و مناسب بودنشان با هدفها و توقعات تحقیق .
در مورد داده های آماری ، توجه محقق عمدتاً به این نکات معطوف خواهد بود : سازمانی که اطلاعات را گردآوری کرده است ؛ تعریف مفاهیم و شیوه های محاسبه و مناسب بودنشان در رابطه با فرضیه های تحقیق ؛ همخوانی داده های مربوط به دوره های متفاوت یا گردآوری شده از سوی سازمان های متفاوت ؛ و بالاخره، انطباق میان داده های موجود و میدان تحلیل تحقیق . درباره اسناد مکتوب ، عمدتاً به واقعی بودن اسناد ، صحت اطلاعات مندرج در آنها و همچنین به انطباق میان میدان زیرپوشش اسناد موجود و میدان تحلیل تحقیق توجه خواهد شد .( کیوی و کامپنهود ، 1382 ، 197 ) منابع اصلی که در هر شهرستان برای جمع آوری اطلاعات مربوط به مرگ از آنها استفاده می شود، عبارتند از :
الف- بیمارستان : از بیمارستان به عنوان منبع اول ، اطلاعات بر اساس پرونده ی بیمار فوت شده و گواهی فوت صادر شده استخراج می گردد . بطور هفتگی یا ماهانه از شبکه شهرستان به بیمارستان های شهرستان مراجعه می شود . و پس از دریافت فهرست فوت شدگان ، مشخصات علتی ، سنی و جنسی آنها استخراج می گردد . بطور متوسط 40% مرگ ها در بیمارستان اتفاق می افتد .
ب- گورستان : گورستان رسمی شهرستان ، منبع دوم مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات مربوط به مرگ است . گورستان رسمی عبارتست از گورستانی که زیر نظر شهرداری کار می کند ، دفتر ثبت دفن شدگان و متولی رسمی دارد . در مواردی که برای متوفی گواهی فوت جدید و یکسان شده صادر شده باشد ، برگه سبز، آن که مخصوص استفاده در نظام ثبت مرگ بر حسب علت است در گورستان نگهداری و در پایان هر ماه یا هفته جمع آوری شده و به مرکز بهداشت شهرستان منتقل می شود . گورستان رسمی و گواهی فوت یکسان شده یکی از مهمترین منابع اطلاعات مربوط به مرگ و میر است .
ج- پزشکی قانونی : منبع سوم مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات مربوط به مرگ ، سازمان پزشکی قانونی است . سازمان پزشکی قانونی ، سازمانی است وابسته به قوه قضائیه و یکی از مهمترین وظایف آن ، کشف جرم از طریق راهکارهای زیستی و پزشکی است . برخی از موارد فوت که احتمال وجود جرمی عمدی یا سهوی در آنها وجود دارد ، قاعدتاً از مسیر سازمان های پزشکی قانونی کشور ، دارای گواهی فوت و مجوز دفن خواهند شد . ( نقوی ، 1385 ، 18 )
د- مراکز بهداشتی درمانی روستایی : منبع چهارم مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات مربوط به مرگ خانه های بهداشت و مراکز بهداشتی درمانی روستایی است . از آنجایی که جمعیت های تعریف شده ای برای خانه های بهداشت وجود دارد و بیش از 86% از جمعیت روستایی کشور زیر پوشش خانه های بهداشت قرار دارند ، پس وقوع هر مورد فوت به اطلاع بهورز می رسد و منجر به ثبت در فرمهای مربوطه می شود . پس از ثبت مورد مرگ در فرمهای مربوط ، پزشک مرکز روستایی از آن مطلع شده و طی برنامه های هفتگی و سیاری خود در زمان مراجعه به خانه بهداشت ، در صورتیکه در جمعیت تحت پوشش، موردی از مرگ وجود داشته باشد ، به روش کالبد شکافی شفاهی مورد بررسی قرار می گیرد .
کالبدشکافی شفاهی عبارتست از " مجموعه سوالات هدفمندی که با این نیت تدوین شده اند که در پایان ، پرسشگر را به تشخیص علت مرگ در حد گروه های کلی یا زیر گروه های شایع و مشخص هدایت نماید . "
ابداع این وسیله بر اساس سه فرضیه استوار است :
– افراد خانواده متوفی ، علایم و بیماری های متوفی را می شناسد و به دقت می توانند آنها را به خاطر آوردند .
– مجموعه علایمی که به یک مورد مرگ منجر می شود ، اختصاصی همان علت مرگ است . این مجموعه علایم را منطقاً نمی توان به علت دیگر اختصاص داد .
– مرگ بسیاری از آدمها در جوامع در حال توسعه " واقعه ایست روشن ، شفاف و بدون ابهام" حافظه ی خانوادگی مبتنی بر پیوندهای عاطفی عیمق ، درون ساختار خانواده ، سیرمرگ عزیز خود را بخوبی به یاد می سپرد .
این ابزار از نظر رویکرد ، بر دو نوع است : نوعی از این ابزار بر پایه شناسایی و تعقیب سیر نشانه های منجر شده به مرگ تدوین شده است . و نوع دیگر آن بر پایه شناسایی و تعقیب سیر مرضی که منجر به مرگ شده، تهیه شده است .
روش و پرسشنامه هایی که در کشور ما در مناطق روستایی تحت پوشش خانه ها و مراکز بهداشتی درمانی تهیه شده و به کار می رود با استفاده از هر دو رویکرد تنظیم شده است ( همان منبع ،19 )
بخش عمده ای از مرگ های واقع شده در مناطق روستایی ، در بیمارستانها اتفاق می افتد که در این گونه موادر اطلاعات علل مرگ بدست آمده از بیمارستان، مورد استفاده قرار می گیرد . در بقیه موارد که متوفی در منزل فوت کرده و پزشک معالجی برای وی گواهی فوت صادر نکرده و یا پزشک معالجی نداشته و همچنین در نتیجه حوادث هم فوت نکرده باشد ، از روش کالبدگشایی شفاهی استفاده می شود .
و- سایر موارد : سایر منابع فرعی که از آنها برای اعلام وقوع فوت و سپس پیگیری آن ، استفاده می شود ، عبارتند از : رابطین بهداشت ، روحانیون مساجد که در مجالس ختم سخنرانی می نمایند. و چاپخانه هایی که اعلامیه فوت را چاپ می کنند و مبادله اطلاعات فوت شدگان از مرکز بهداشت با مشخصات شناسنامه ای ابطال شده در سازمان ثبت احوال . ( همان منبع ، 20)
در اینجا نیز با استفاده از روش فیش برداری ، اطلاعات مورد نیاز برای تدوین چارچوب نظری تحقیق ، پیشینه و زمینه های تجربی آن، که با مراجعه به کتب ، مقالات ، نشریات و … صورت گرفت ، تهیه گردید . و داده های آماری در خصوص متوفیات نقاط روستایی شهرستان ساری در سال 1386ه.ش برای آزمون فرضیه ها و رسیدن به اهداف نیز با مراجعه به مراکز بهداشت استان و شهرستان و مراکز بهداشتی و درمانی واقع در سطح روستاها جمع آوری گردید . در واقع در مراکز بهداشت استان و شهرستان ، آمارهای مورد نیاز موجود از نرم افزار D-TARH تهیه شد که این اطلاعات شامل جمعیت مردان و زنان ، تعداد زنان همسردار 49 – 10 ساله ، تعداد تولدهای زنده ، مرده زایی برحسب سن مادر و محل زایمان و وزن در هنگام تولد و جداول مربوط به تعداد مرگ و میر بر حسب سن و جنس بود . و نیز از اطلاعات جمعیتی آمارهای مرگ و میر اعلام شده توسط اداره کل ثبت احوال استان و آمار نامه استان که توسط سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان به چاپ رسیده، استفاده شده است .

3-5- محدودیت های تحقیق :
قبل از اینکه به بیان محدودیت ها و مشکلاتی که در انجام تحقیق با آن مواجه شده ایم ، بپردازیم . در ابتدا، اشاره ای به مشکلاتی که مربوط به نظام ثبت مرگ و میر که در کشور در حال اجراست و برنامه بهبود کیفیت آن ، می کنیم .
الف ) مبتنی نمودن اطلاعات بر یک منبع :
نظام های ثبت مرگ بر حسب علت ، سن ، جنس و محل سکونت در کشورهایی با پهنه ی وسیع و تفاوت های اقتصادی ، اجتماعی و قومیتی ؛ نباید و نمی تواند فقط به اطلاعات یک منبع متکی باشد . هنوز در کشور ما مثل بسیاری از کشورهای در حال توسعه دیگر ، گورستان های غیررسمی ، محلی ، قومیتی و حتی خانوادگی متعددی وجود دارد که در آنها هیچ گونه نظام ثبتی برای دفن شدگان وجود ندارد . پس بسنده کردن بر گورستان های رسمی و دارای متولی ، منجر به آن می شود که بخش عمده ای از موارد مرگ و میر از دامنه ی ثبت خارج شده و آنچه ثبت میشود فقط مربوط به مرگ گروههای معینی از مردم برحسب سکونت و ویژگی های مشخص اقتصادی – اجتماعی باشد . از آنجا که در ایران هنوز گورستان های رسمی به شهرهای بزرگ و مقداری از شهرهای کوچک ومتوسط محدود شده است ، اولاً تمام فوت شدگان در این گورستان های رسمی دفن نمی شوند ، ثانیاً در صورتی که آمار گورستان های غیررسمی را هم بتوان بدست آورد ، در بهترین شکل فقط تعداد فوت شدگان و جنس آنها بدست می آید و اطلاعات دقیقی از سن و علت مرگ ارائه نخواهد شد . ثالثاً، اطلاعات گورستان مبتنی بر گواهی فوت و جواز دفن یا استشهاد گواهان یا در نهایت ، حکم قانونی برای دفن است و همه این موارد ، به تنهایی برای تعیین علت مرگ فوت شدگان چندان اعتباری ندارد . ( نقوی ، 1385 ، 6 )
ب- مبتنی نمودن اطلاعات مربوط به علل فوت بر گواهی های فوت مخدوش و ناقص :
مسلماً در کشورهای توسعه یافته یا کشورهای کوچک با جمعیت محدود ، در صورتی که پزشکان و صادرکنندگان گواهی فوت آموزشهای مناسب و کافی را دیده باشند و به تنظیم صحیح گواهی فوت تعهد قانونی و حقوقی داشته باشند ، استفاده از گواهی فوت برای جمع آوری علل فوت و تعیین سن ، جنس ، علت و سکونت فوت شدگان بسیار ارزشمند ، ارزان و در عین حال ساده است . ولی در کشور ما ، برای همه فوت شدگان گواهی فوت صادر نمی شود ، در اغلب مناطق روستایی و حاشیه شهرها فوت شدگان به همان سادگی که فوت می کنند به همان سادگی هم دفن می شوند . در صورتی که نیاز به ابطال شناسنامه وی وجود داشته باشد با شهادت دو شاهد ، شناسنامه وی توسط سازمان محلی ثبت احوال باطل می شود . و نیز عدم تکمیل صحیح گواهی فوت و جواز دفن . برای تنظیم و تکمیل صحیح یک گواهی فوت و جواز دفن، چینن مواردی ضروری است :1- احراز هویت متوفی و سپس تکمیل مشخصات سجلی وی ،2- اطلاع از محل سکونت ، محل فوت و زمان فوت 3- اطلاع کامل از روند وقوع مرگ و سلسله علل منجر به فوت . 4- تعهد حقوقی و اخلاقی تکمیل کننده گواهی فوت نسبت به درج صحیح کلیه موارد فوق .(همان)
ج) مشکلات انتساب یک علت یا یک روند منجر به فوت به متوفی :
در یک نظام ثبتی که در آن از یک قالب یکسان و استاندارد شده گواهی فوت استفاده می شود . یکی از مهمترین مشکلات ، انتساب یک علت یا یک روند منجر به فوت متوفی است . در کشور ما به دلیل اینکه بخش زیادی از مرگ ها در خارج از بیمارستان اتفاق می افتد و در اغلب موارد نیز که مرگ در خارج از بیمارستان است ، متوفی تحت پوشش و مراقبت یک پزشک نبوده است و حتی آنانکه در نزد پزشک تحت مراقبت و درمان بوده اند ، از یک پرونده منسجم و مدون پزشکی برخوردار نبوده اند ، تشخیص و انتساب یک علت یا یک روند علتی به متوفی بسیار مشکل است . این امر بخصوص در فوت شدگان سالخورده بیش از میانسالان ، جوانان و کودکان دیده می شود . برای این گروه از فوتها ، وقتی که مبنای ثبت مرگ ، فقط گواهی فوت باشد ، بیشترین خطاها در ترکیب علل مرگ، ایجاد می شود . و مجموعه ی اطلاعات را مخدوش و غیرموجه می سازد .
د- کدهای پوچ :
یکی از مهمترین نتایج مجموعه ی مشکلات ناشی از انتساب علت به یک مورد فوت ، شکل گیری پدیده هایی تحت عنوان کدهای بیهوده ( garbaqe-codes ) است . گرچه این پدیده ، علل دیگری نیز دارد ولی یکی از مهمترین علل اتحاد و افزایش کدهای بیهوده ، همین مشکل انتساب یک علت به متوفی است . انتساب علل پوچ و بیهوده به مرگ، باعث می شود که هیچ سبب شناختی معینی که به مداخله ی اجتماعی تبدیل گردد به دست نیاید. ( همان منبع ، 7 )
و ) مشکلات تشخیص یک علت ، یک گروه از علل مرگ و چگونگی گروه بندی علل مرگ:
گروه بندی علل بیماری ها و مرگ ومیر ، تخصیص یک علت مرگ یا بیماری ، به یک گروه معین از مجموعه علل بیماری و مرگ ، ظاهری ساده دارد . در عین حال از نظر شمول و حفظ یکپارچگی آن در یک کشور و در جهان و انطباق آن با فرهنگها و سطوح مختلف دانش و پراکندگی بیماریها ، کنترل تکرار نشدن یک بیماری یا یک علت در سایر گروه ها ، کاربردی بدون اطلاعات ، گروه بندی ، از پیچیدگی زیادی برخوردار است . در مجموعه طبقه بندی علل بیماری ها و مرگ و میر ، طبقه و گروه های کلی وجود دارد . هر گروه کلی نیز از زیرگروه های متعددی تشکیل شده است که در دهمین ویرایش آن در 20 گروه آمده است . که به هیچ عنوان حاوی آن اندازه از جزئیات سودمند نیستند ، که اطلاعات کافی برای تصمیم گیری های مرتبط با سلامتی و خط مشی های مربوط به بهداشت عمومی را در اختیار قرار دهند . از طرف دیگر چون محتوای این گروه های کلی ، وقتی که بصورت کلی بسته و طبقه بندی می شوند ، مبهم باقی می ماند . قابلیت یکسان سازی و مقایسه را از دست می دهند . در نتیجه باید گفت که :" در استفاده از این گونه طبقه بندی های کور در نظام های ثبتی هدر دادن منابع است." ( همان منبع ، 8 )
در انجام تحقیق مذبور نیز به یکسری ، مسائل و مشکلاتی برخورد کرده ایم . از جمله کمبود کتب، و نشریات و مقالاتی که مربوط به نظریاتی در خصوص خود واقعه مرگ و میر باشند . با وجود این که کتب جمعیت شناسی که بخشی از آنها به مرگ و میر اختصاص دارد . فراوان هستند ولی بیشتربه کلیات آن به ویژه، شاخص های مرگ و میر و اندازه گیری و برآورد این واقعه توجه دارند . و کمتر اطلاعاتی را در خصوص رابطه مرگ و میر با عوامل مختلف که به صورت نظریه تدوین شده باشند بدست می دهند . البته به طور کلی نظریات در خصوص مرگ و میر محدود می باشد و به فراوانی نظریات جامعه شناسی و یاحتی باروری، واقعه ایی عکس مرگ و میر، نیستند . در نتیجه اگر بخواهیم ، به موضوع مرگ و میر گستردگی و وسعت ببخشیم و آنرا از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دهیم به دلیل کمی این نظریه ها بویژه در انتخاب چارچوب نظری تحقیق یعنی انتخاب نظریه ای که با موضوع مرتبط باشد و با این ارتباط و همبستگی راه را برای ما هموار سازد ، با مشکل مواجه می شویم . خصوصاً آنکه اطلاعات در خصوص مرگ و میر محدود به یکسری اسناد و مدارک و آمارهایی است که وجود دارند . دسترسی به کتب و مقالات و نشریات نیز در برخی از مراجع و کتابخانه ها به سختی صورت می گیرد . کتابخانه ها با انجام یکسری مقررات مختص به خود این دسترسی را با محدودیت و مشکل روبرو می سازند ، که اگر بخواهیم طبق این قوانین پیش برویم زمان زیادی را از دست می دهیم و به عبارتی دچار اتلاف وقت می شویم . فقر مطالعات تجربی در خصوص موضوع مورد بررسی بویژه در شهرستان ها، کوشش در حصول به نتایج دقیق تر را نیز دچار محدودیت می نماید . از سوی دیگر به دلیل فقدان آمار و اطلاعات کافی و رسا و نقص پوشش سرشماریها و ثبت واقعه …. تاکنون بررسی دقیق مرگ و میرمیسر نگردیده است . یکی از مهمترین دلایل نقص آمارها ، عدم دقت در ثبت واقعه مرگ می باشد که انواع خطا در پوشش ، طبقه بندی و انجام عملیات و حذف برخی متغیرها را به دنبال دارد. همانطور که قبلا بیان شده است ، بررسی مرگ و میر محدود به یکسری اسناد و مدارک و آمارهایی است که توسط برخی مراکز و مراجع ثبت و تدوین می گردد . که هنوز نقص و نارسایی در ثبت این واقعه و متغیرهایی که به آن مربوطند به چشم می خورد ، مثلاً به طور کلی متغیر شغل ، درآمد ( بخش فعالیت ) ، سواد ،محل تولد(عامل مهاجرت )، بعد خانوار ( در مورد کلیه افراد ) ، رتبه فرزند ( در مورد نوزادان و کودکان ) ، تعداد فرزندان به دنیا آمده ( فقط برای زنان) و سن همسر زنده( اگر ازدواج کرده باشد) ثبت نمی شوند و دسترسی به این متغیرها جهت دست یافتن به پاره ایی نتایج و پیدا کردن رابطه بین این متغیرها با مرگ و میر به سختی صورت می گیرد . و عمدتاً مراکزی که به ثبت واقعه مرگ و میر می پردازند ، بیشتر همان اطلاعاتی را در اختیار محقق قرار می دهند که محدود به داشتن این اطلاعات می باشند و خارج از محدوده اطلاعاتی خود عمل نمی کنند . زیرا از پوشش دقیق و کامل این واقعه به دورند، و ثبت جزئیات و متغیرهای نام برده را در حوزه اطلاعاتی خود به طور کامل ندارند . و یا فقط به ثبت عوامل و متغیرهایی می پردازند که از جانب آنها مهم تلقی می شود . به این دلیل سنجش این فرضیه ها ( پیدا کردن رابطه بین عوامل مختلف و علل مرگ ومیر ) محدود به همان اطلاعاتی می شود که عمدتاً در برنامه ثبت مرگ به آنها توجه می شود ( یعنی سن و جنس ) . خلاصه اینکه ، برای استفاده از داده های ثبت جهت ارزیابی عوامل آموزشی ( سواد ) و اقتصادی ( شغل و فعالیت ) و جمعیتی ( وضع زناشویی ) موثر بر مرگ و میر به مشکل برمی خوریم . طوری که قادر به سنجش آنها نیستیم و نمی توانیم به نتایجی از این دست پی ببریم . در این تحقیق فقط موفق به سنجش دو متغیر سن و جنس به طور کامل ( برای 1260 متوفی در سال 1386) شدیم . و برای سنجش متغیرهایی چون سواد ، وضع فعالیت و زناشویی مجبور شدیم که به مراکز بهداشتی و درمانی واقع در روستاها ( از جمله خانه های بهداشت ) مراجعه کنیم . تا بتوانیم برحسب کوچک بودن محیط روستا و آشنایی بهورز با اشخاص متوفی ( یک بهورز 1000 نفر را تحت پوشش خود دارد ) به این متغیرها دست یابیم . اما با توجه به مسافت طولانی برخی از این مراکز که رسیدن به برخی از آنها بیشتر از دو ساعت زمان می طلبید ( با در نظر گرفتن محل سکونت محقق) و کوتاه بودن زمان تحقیق و فشار و استرس ناشی از این کوتاهی زمان ، و نیز با توجه به جنسیت محقق ، مجبور شدیم که از 29 مرکز واقع در نقاط روستایی فقط به 10 مرکز بهداشتی و درمانی و خانه های بهداشت واقع در این مراکز که دسترسی به آنها تا حدودی امکان پذیر بود و بعد مسافتی کمتری نسبت به دیگر مراکز داشتند ، مراجعه و اطلاعات موردنیاز را جمع آوری کنیم . (این ده مرکز در دو بخش مرکزی و میاندرود شهرستان ساری مستقر بودندو از این 10 مرکز 301 نمونه بدست آمد.) مشکل دیگری که در حین تحقیق با آن مواجه شدیم ، تفاوت موجود بین آمارهای مرگ و میر اداره کل ثبت احوال استان و مرکز بهداشت شهرستان ساری بود . با این تفاوت آماری ، سعی بر این گذاشتیم که به آمار مرگ و میر نقاط روستایی شهرستان ساری به تفکیک سن و جنس و علت از سوی اداره کل ثبت احوال استان نیز دسترسی یابیم . اما موفق به انجام این کار نشدیم ، زیرا ثبت احوال برای شهرستان ها ، فقط تعداد کل مرگ ها به تفکیک جنس و محل سکونت را در اختیار داشت و تعداد مرگ و میر بر حسب سن، جنس و علت، تنها برای کل استان موجود بود . جمعیت نقاط روستایی شهرستان ساری در سال 86 13 ه.ش هم از سوی سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان قابل دسترسی نبود . بنابراین برای بدست آوردن شاخص ها و آزمون فرضیه ها ، ناگزیر شدیم که تنها از آمارهای مرگ و جمعیتی مرکز بهداشت شهرستان ساری استفاده کنیم . از سوی دیگر،قصد داشتیم تاثیر عامل مهاجرت بر علل مرگ ومیر فوت شدگان را از طریق متغیر محل تولدمورد سنجش قرار دهیم، اما به علت درج نشدن این متغیر در برنامه ثبت مرگ ونیز عدم آشنایی کامل بهورز با محل تولد ( صدور شناسنامه ) متوفیان و دیگر اینکه ، بیشتر آنها متولد همان روستاهای تحت پوشش بودند ، بنابراین از آزمون این متغیر به دلیل دست نیافتن به یک نتیجه کامل و منطقی صر فنظرکردیم . و نیز به دلیل عدم آشنایی آحاد جامعه از ارزشهای علمی ، اقتصادی ، اجتماعی و جمعیت شناختی واقعه مرگ و وجود مسائل حاشیه ایی ناشی از موقعیت اقتصادی ، اجتماعی و … جامعه به این مشکل دامن زده است . مثلا برخی افراد به ثبت واقعه فوت اقدام نمی کنند که این خود سبب اختلاف و کم شماری در آمار می گردد . ( البته آمارهای مرگ و میر روستایی نسبت به شهری از وقت و سمت بیشتری برخوردارند ) و یا برخی افراد به درج گواهی فوت اقدام نمی کنند و تمایل کمتری به آن نشان می دهند . و نیز عدم درک موضوع تحقیق ( از جمله فرضیه ها) از سوی برخی افراد ، موجب شد که اطلاعات به طور کامل و سریع در اختیار محقق قرار نگیرد . که این خود سبب اتلاف وقت و صرف هزینه برای محقق گردید . با این وجود در انجام این تحقیق تمام سعی و تلاش بر این بوده است که از صحت و دقت تحقیق کاسته نشود و مورد پسند حقیقت جویان قرار گیرد و بر غنای پژوهشهای از این دست که ان شاءا… در آینده انجام خواهد گرفت ، بیافزاید .

فصل چهارم
کلیات در خصوص مرگ

4-1- مقدمه :
پدیده مرگ دارای یک سری تعاریف و شاخصهای مختص خود می باشد . در کتب جمعیت شناسی واقعه مرگ و شاخصهای آن ، از زوایای مختلف مورد تعریف واقع گردیده اند و نیز به تحلیل و اندازه گیری این واقعه پرداخته اند . به طوری که با مطالعه این کتب می توان به درکی از مفهوم پدیده مرگ و چگونگی و نحوه ی اندازه گیری شاخصهای آن دست یافت. در اینجا ما نیز برای اینکه ذهن خواننده را نسبت به آنچه که در جستجو آن هستیم و به تعبیر دیگر می خواهیم به آنها دست یابیم،باز کنیم، به ذکر برخی تعاریف در خصوص مرگ و موضوعات مربوط به آن می پردازیم، تا از این طریق زمینه ی آشنایی خواننده را با واقعه مرگ ومسایل مختص به آن نظیر میزانهای مرگ و میر،امید زندگی و برآورد آنها فراهم سازیم . تا بهتر متوجه سوالهایی که در پی جواب آنها هستیم شود. بنابراین به ذکر برخی کلیات در خصوص مرگ و روند آن می پردازیم و نیز چشم اندازی داریم به وضعیت استان مازندران و نقاط روستایی شهرستان ساری، تا آشنایی و درک بهتر برای خواننده حاصل شود.

4-2- مرگ:
مرگ یکی از حرکات جمعیتی است و منظور از آن در کاربرد عادی ، پایان یافتن حیات انسانی و در جمعیت شناسی ،مجموعه مرگهایی است که در یک جامعه یا گروه اجتماعی در یک سال معین اتفاق می افتد. (تقوی، 1378 ، 118)سازمان ملل و سازمان جهانی بهداشت مرگ را این گونه تعریف می کنند:" مرگ ناپدید شدن دائمی همه آثارحیات در موجود زنده است ، در هر زمانی پس از ولادت . (توقف بی بازگشت کارکردهای حیاتی پس از تولد جاندار) " (سرایی،52،1385)
مرگ انسانها از لحظه تولد و حتی پیش از آن شروع می شود ، و با گذشت زمان ، قابلیت میرایی آنها رو به افزایش می رود . مرگ و میر معمولا تا یک ماهگی به حساب روز تا یک سالگی بر حسب ماه و پس از یکسالگی بر مبنای سال مورد محاسبه قرار می گیرد . به طورکلی مرگ از نظر عمر متوسط در هر جامعه یا به هنگام و عادی است یا نا به هنگام وغیر عادی . در هر صورت با توجه به شرایط تکامل اجتماعی ، مرگ یا طبیعی است و یا اجتماعی. (کاظمی پور،86،1384)

4-3- اندازه گیری مرگ و میر:
برای اندازه گیری مرگ و میر از روشهای گوناگونی استفاده می گردد. دقت اندازه گیری میزان مرگ ومیر به مقدار اطلاعات موجود بستگی دارد. در نتیجه، روش های اندازه گیری مرگ ومیر از نظر میزان پیچیدگی ، بسیار متفاوت هستند. ساده ترین و رایج ترین روش، محاسبه میزان خام مرگ و میر است. (ویکس،1385 ، 140)

4-3-1- میزان خام مرگ و میر:
میزان خام مرگ و میر فراوانی نسبی وقوع مرگ در همه سنین است و سرعت وقوع مرگ را در جمعیت همه ی سنین نشان می دهد. اگر عدد ثابت22 را 1000 بگیریم، میزان مرگ نشان دهنده آن است که از هر 1000 نفر جمعیت همه ی سنین چه تعدادی در طول سال معین در منطقه ی معین مرده اند . برای محاسبه ی میزان خام مرگ ،تعداد مرگ در سال معین را، صرف نظر از سن ، در صورت قرار می دهیم و از جمعیت همه ی سنین در میانه ی سال تقویمی به عنوان جمعیت در معرض واقعه استفاده می کنیم:

میزان خام مرگ را در بعضی از متون جمعیت شناسی با علامت CDR نشان می دهند.( Crude Death Rate ) میزان خام مرگ نرخی است که جمعیت مرجع آن جمعیت همه سنین است از این رو است که بعضی به جای میزان خام مرگ از اصطلاح میزان عمومی مرگ استفاده کرده اند.
همچنین به لحاظ آنکه میزان خام در برگیرنده ی همه ی سنین است علائم مشخص کننده ی دوره سنی را بعضی حذف کرده اند. در این صورت ، فرمول میزان خام مرگ به شکل زیر در می آید:

در این فرمول ، M میزان مرگ ، D تعداد مرگ همه ی سنین و P تعداد جمعیت در همه ی سنین است . (سرایی، 54،1385)
تفاوت میزان خام مرگ ومیر میان دو کشورممکن است به طور کامل به توزیع سنی جمعیت مربوط باشد. بنابراین ،اگر نسبت سالمندان در جمعیتی بالا باشد ،میزان خام مرگ و میر در آن بیشتراز جمعیتی خواهد بود که نسبت بزرگسالان جوانش بیشتر است. (ویکس،141،1385 )

4-3-2- میزان های اختصاصی مرگ بر حسب سن :
میزان خام بیانگر فراوانی نسبی وقوع واقعه برای جمعیت همه ی سنین است. از این رو ، اضافه بر مرگ ومیر ، ترکیب سنی جمعیت هم در مقدار این میزان دخالت دارد. بنابراین مقایسه جمعیت ها بر حسب میزان خام مرگ ،بدون ثابت نگه داشتن ترکیب سنی ، ممکن است گمراه کننده باشد. میزان مرگ را همچنین می توان برای هر سن به طور جداگانه محاسبه کرد. در آن صورت میزان های اختصاصی مرگ بر حسب سن به دست می آید. مجموعه ی میزان های اختصاصی بر حسب سن، چون برای هر سن جداگانه محاسبه شده است ، از تاثیر ترکیب سنی تا حدود زیادی برکنار است و بنابراین ،مرگ و میر جمعیت های مختلف را با کمک این میزان، با کمترین نگرانی از تاثیر متغیر ترکیب سنی، نمی توان مقایسه کرد. اضافه برآن ،میزان خام مرگ ،به لحاظ اینکه دربرگیرنده ی همه سنین است ،نمی تواند تنوع در فراوانی نسبی وقوع مرگ را در گروههای سنی مختلف نشان دهد. حال آنکه احتمال وقوع مرگ به روشنی تابع سن است . بنابراین برای دسترسی به الگوی سنی مرگ ومیر به ناچار باید به میزان های اختصاصی مرگ بر حسب سن دسترسی داشت. فرمول میزان اختصاصی هم از فرمول عمومی میزان تبعیت می کند با این حال ، در میزانهای اختصاصی این فرمول در مورد یک گروه سنی خاص به کار می رود . فرمول عمومی میزان اختصاصی مرگ ( n MX ) این است :
nMx = nDx ×1000
nPx
در این فرمول nMX میزان اختصاصی مرگ در گروه سنی x تا n + x است ؛ nDx تعداد مرگ افراد در گروه سنی x تا n + x است و n Px تعداد متوسط جمعیت در گروه سنی x تا n + x است . میزان های اختصاصی مرگ بر حسب سن را در بیشتر متون خارجی و به تبعیت از آنها در بعضی از متون جمعیت شناسی فارسی ، با علامت ASDR ( Age- Specific Death Rate ) نشان می دهند . ( سرایی ، 1385 ، 58-57 )

4-3-3- میزان مرگ و میر اطفال :
یک سنجه ی مهم مرگ و میر ، میزان مرگ و میر اطفال ( IMR ،Infant Mortality Rate) است که برای یکسال ویژه با ارتباط تعداد مرگ های اطفال در طی آن سال به تعداد موالید زنده ی اتفاق افتاده در همان سال تعریف می شود . در حالت کلی ، این یک شاخص معتبر برای مرگ و میر اطفال است، هر چند ممکن است زمانی که تغییرات عمده ای در مرگ و میر وجود دارد تا حدودی غیرقابل اعتماد باشد . تمامی مرگ های اطفال در یکسال مشخص برای کودکان متولد شده در آن سال نخواهد بود ، بعضی از آنها کودکانی هستند که در سال قبل به دنیا آمدند ، اما علیرغم این محدودیت ، این میزان با توجه به مطلوبیت آن بصورت گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرد ( لوکاس و میر ، 1384 ، 50 )
مرگ اطفال در یک سال مشخص ، غالباً به گروره های سنی جداگانه در داخل اولین سال زندگی تقسیم می شود و علت آن این است که توزیع مرگ اطفال براساس سن ثابت نیست . ( شانس مرگ و میر یک طفل طی سال اول زندگی بتدریج کاهش می یابد ) و تفاوت هایی نیز در علل مرگ اطفال وجود دارد . مرگ در ابتدای اولین سال زندگی غالباً ناشی از علل درونزاد ( مواردی نظیر نقص های مادرزادی که در رحم اتفاق می افتند ) می باشد ، در حالی که مرگ های اتفاق افتاده در انتهای سال عمدتاً نتیجه ی علل برونزاد ( مواردی نظیر بیماری های عفونی و اسهال ناشی از محیط ) هستند . با این احتساب ، مرگ های اتفاق افتاده در اولین ماه زندگی ، مرگ های اوان تولد نامیده می شوند و مرگ هایی که در 11 ماه بعد اتفاق می افتند به مرگ های بعد از اوان تولد معروفند . مضافاً اینکه براساس دیدگاه فوق ، برای تحقیق پزشکی در علل مرگ ، تمایز ایجاد شده بین یک مرگ بعد از یک تولد زنده و یک تولد مرده یا مرگ جنینی که در اواخر دوران حاملگی یک زن ایجاد می افتد چندان معنی دار نیست . چرا که هر دوی آنها به مجموعه مشابهی از علل ناشی از دوران حاملگی مرتبط می باشند . نتیجتاً سازمان جهانی بهداشت پیشنهاد داده است اطلاعات جمع آوری شده در مورد علل مرگ برای مرگ های قبل از تولد ( آنهایی که در بین پایان هفته ی 28 حاملگی و هفته ی اول زندگی اتفاق می افتند ) بصورت ویژه ای طبقه بندی می شوند ( همان منبع، 51 )
بالاترین سطح مرگ و میر اطفال که در حال حاضر در حوزه ی فقیر جهان مشاهده می شود ، به طور روشنتر کمتر از آن مقدار ( در حدود 200 مرگ و میر اطفال برای هر هزار تولد زنده ) است که در کشورهای توسعه یافته در ابتدای قرن نوزدهم وجود داشت . در نیمه ی دوم قرن نوزدهم و سرتاسر قرن بیستم یک کاهش تدریجی در میزان مرگ و میر اطفال در کشورهای توسعه یافته وجود داشت . اما مهمتر اینکه ، کاهش های خیره کننده ای از 1950م. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه ، بویژه در آسیای جنوب شرقی و آمریکای جنوبی وجود داشته اند . پتانسیل کاهش مرگ و میر اطفال در ملل فقیرتر بالاست و انتظار می رود که تعداد از مداخله گری های سازمان بهداشت جهانی ، همراه توسعه اقتصادی در کشورهای فقیرتر ، اثر عمده را خواهند داشت . مداخله گیری ها برای کاهش مرگ و میر اطفال ، شامل کنترل رشد اطفال ، استفاده از او. آر . اس ( Oral rehydration salts ) برای درمان اسهال ، گسترش تغذیه با شیر مادر و برنامه ریزی های توسعه یافته ی واکسیناسیون می باشند . علاوه بر آن ، بهبودهای عمده در سلامتی و بهداشت عمومی نیز مهم خواهند بود . ( همان منبع ، 52 )
فرمول محاسبه ی میزان مرگ و میر کودکان زیر 1 ساله از این قرار است:
IMR = × 1000

در این فرومول ، IMR میزان مرگ و میر ، 1D0 تعداد مرگ و B تعداد متولدین زنده یا تعداد ولادت ها در همان سال است .

4-3-4- امید زندگی:
امید زندگی در بدو تولد ( Expectation of lifeat birth ) ، یک شاخص خلاصه شده از جدول عمر است و متوسط سالهایی که اشخاص می توانند با تجربه میزان های مرگ و میر کنونی زنده بمانند را نشان می دهد . به علت اینکه امید زندگی مبتنی بر میزان های ویژه سنی است ، از ترکیب سنی یک جمعیت مستقل بوده و بنابراین بنیان قابل اعتمادتری را نسبت به میزان خام مرگ و میر برای مقایسه بین المللی سطح مرگ و میر فراهم می سازد ( لوکاس ومیر، 1384 ، 54 )
امید زندگی در بدو تولد از مرگ و میر نوزادی و اوایل دوران خردسالی متاثر است . چرا که این مرگ و میرها به معنای از دست دادن زندگی با پتانسیلی به طول 60 تا 70 سال می باشند . یک زن در بورکنیا فاسو ، جایی که مرگ و میر اطفال در حدود 137 مرگ برای هر هزار تولد زنده است و امید زندگی در بدو تولد 47 سال می باشد ، اگر تا 20 سالگی زنده بماند ، می تواند این امید را تا 15 سال افزایش دهد . ( همان )
از امید زندگی در بدو تولد می توان برای مطالعه تغییرات زمانی مرگ و میر یک جمعیت ( نظیر ایران ) ، مقایسه ی همزمان مرگ و میر زیر جمعیت های عمده یک جمعیت و مقایسه ی همزمان ( یا ناهمزمان ) مرگ و میر جمعیت های مختلف ( نظیر کشورهای مختلف ) سود جست و با این حال ، امید زندگی در بدو تولد یک شاخص منفرد و خلاصه است و اختلاف در آن ممکن است بیشتر ناشی از اختلاف مرگ و میر کودکان زیر یکساله یا سالخوردگان باشد . از این رو بعضی پیشنهاد کرده اند که در کنار امید زندگی در بدو تولد ، امید زندگی در یک سالگی و همچنین امید زندگی در 65 سالگی ( ) هم گزارش شود . ( سرایی ، 1385 ، 101)
روش کلی محاسبه امید زندگی هنگام تولد بدین نحو است که مجموع سالهای زندگی شده توسط یک نسل معین را از سن مورد نظر تا آخرین سنی که دیگر کسی از آن نسل زنده نمانده است محاسبه می کنند و سپس بر جمعیت همان سن مورد نظر تقسیم می کنند . معمولاً این شاخص را برای نسلی از زنان یا مردان یک جامعه ( به صورت جداگانه ) محاسبه می کنند . زیرا مرگ و میر هر جنس تحت تاثیر عوامل متفاوتی قرار دارد . ( تمنا، 1375 ، 167 )
رولان پرسا در مورد علل افزایش امید زندگی چنین توضیح می دهد : " پیشرفت و ترقی بشریت در زمینه ی مبارزه بر علیه مرگ و میر در زمان های بسیار جدید ، باعث افزایش امید زندگی در حدود 20 سال گشته و مقدار آن در حال حاضر در بهترین شرایط نزدیک به 75 سال می باشد" معهذا این ارقام متوسط نمی توانند به طور تام و تمام ، مکانیزم افزایش امید زندگی را نشان دهند . مرگ و میر شدید سابق نه تنها حاصل شرایط عمومی متزلزل زندگی و فقدان هر نوع دانش طبی واقع بوده ، بلکه به پیدایش ادواری مصائب بزرگی نیز مربوط می شده که تعداد زیادی از جمعیتها را از بین می برده است . مانند بحرانهای موادغذایی ، بی نظمیهای اجتماعی ، جنگها و مخصوصاً اپیدمیهای بسیار مرگ آور .پس می توان نتیجه گرفت، عقب نشینی مرگ و میر، نخست نتیجه ی کاهش تدریجی و سپس محو اضافه مرگ و میرهای مذکور در سایه ی پیشرفت و ترقی سازمان اجتماعی و بهداشت عمومی بوده است . بالا رفتن سطح زندگی و اکتشافات در زمینه های علمی و پزشکی نیز شرایط غامض زندگی انسانها را تغییر داد . آنچنان که متوسط طول عمر انسان توانسته است سه و گاهی چهار برابر گردد . ( همان منبع ، 170-169 )

4-4- الگوی ( منحنی ) مرگ و میر :
یک منحنی مرگ و میر ( Mortality Curve ) نمود گرافیکی احتمال مرگ بر حسب سن است . طبق این الگو بعد از سطوح بالای مرگ و میر در سال اول زندگی ، میزان های مرگ و میر به سرعت با پایین ترین سطح در گروه سنی 14-10 ساله کاهش می یابند . بعد از آن بطور آهسته تا سن تقریباً 50 سالگی افزایش می یابند . و افزایش آنها بعد از سن 50 سالگی با یک رشد بسیار شتابان است .
منحنی های مرگ و میر معمولاً برای افراد در سنین 30-20 سالگی ، دوره ای که مصادف با مرگ و میر ناشی از تصادف و زایمان ( برای زنان در جوامع دارای مرگ و میر بالا )
می باشد ، دارای یک برآمدگی است ( لوکاس و میر ، 1384 ، 47 )
نمودار میزان مرگ و میر qx نیز با میزان بالایی شروع می شود . ( به علت مرگ ومیر نوزادان) و کاهش سریعی تا سن ده سالگی دارد در این سن به کمترین مقدار می رسد و سپس دوباره بالا می رود تا به یک حد بالای موقت در سن 19 سالگی می رسد که ( به علت مرگ و میر ناشی از تصادفات است ) بعد شروع به کاهش می کند تا به یک حداقل موقت در سن 26 سالگی برسد( که در این سن دوره ی بالا بودن میزان مرگ و میر به علت تصادفات پایان می یابد .) و سپس دوباره افزایش یافته و به سرعت بالا می رود .
( پولارد ودیگران ، 1380 ، 49 )

4-5- جدول عمر :
جدول عمر ( life table ) ابزار تحلیلی جمعیت شناس است . از این رو ، جمعیت شناس باید جدول عمر را خوب بشناسد ، در جای مقتضی از آن استفاده کند و در صورت ضرورت آن را بسازد ( سرایی ، 1385 ، 85 ) . یک جدول عمر که تحت عنوان توصیف دقیق مرگ و میر یک جمعیت تعریف می شود ، احتمال مرگ بر حسب سن و شاخص های دیگر بر حسب سن را در بر می گیرد ( لوکاس و میر ، 1384 ، 47 )

4-5-1: تاریخچه جدول عمر :
مطالعه مرگ و میر توسط جان گرانت تاجر ماهوت فروش لندنی آغاز شده بود . وی در سال 1662م . یعنی 223 سال قبل از پیدایش این لغت ، از روی اطلاعات به دست آمده از ثبت حدود دویست هزار مرگ و میر در بولتن های هفتگی کلیساهای لندن ، فهرستی شبیه جدول مرگ و میر تدوین کرد . که سرآغاز تدوین جدول های تحلیلی مرگ و میر بود . به دنبال وی ، ادموندهالی ( 1742-1656م. ) ریاضی دان و ستاره شناس معروف ، در سال 1693م. جدول کاملتری را به تفکیک سن بنا نمود و مسائل نظری مربوط به مرگ و میر را مطرح ساخت ، و سپس محققان دیگری به این مسئله پرداختند و جدول هایی در مقیاس ملی تدوین کردند و تفاوت های مرگ و میر در نقاط شهری و روستایی را مطرح ساختند ؛ تا آنکه نخستین جدول عمر بر حسب گروه های سنی توسط میلن23 در سال 1815م. ساخته شد و از آن به بعد ، مطالعه مرگ و میر به یکی از موضوعات عمده جمعیت شناختی تبدیل شد .
در ایران تلاش برای شناخت ویژگی های مرگ و میر و سرانجام ، تدوین جدول عمر از سال 1327ه.ش آغاز شد . ( زنجانی ، 1376 ، 4-3 )

4-5-2- انواع جدول عمر و روش های تدوین آن :
جدول عمر ، چگونگی ادامه حیات مجموعه ای از افراد ( جمعیت مورد مطالعه ) را نشان میدهد که با بالارفتن سن ، به تدریج بر اثر مرگ از جمع زندگان حذف و به گروه مردگان می پیوندند . به همین دلیل آن را جدول عمر و یا جدول مرگ و میر می نامند . این جدول دارای ستونهایی است که بازماندگان ، تعداد مردگان ، احتمال مرگ و میر ، احتمال بقا و کل سالهای عمر طی شده را از بدو تولد تا سن معین در فاصله ی سنی خاص نشان می دهد . در نتیجه ، وظیفه اصلی جدول مرگ و میر نشان دادن چگونگی تغییرات جمعیت بر اثر مرگ و میر است . برای آنکه متفاوت بودن تعداد جمعیت پایه در جدول های مختلف ، خللی در سهولت ، مقایسه و درک مطالب پیش نیاورد ، جدول های عمر را معمولا برای تعداد استانداردهای از جمعیت ، مثلا ده هزار نفر یا صدهزار نفر ( 10k ) تدوین می کنند . و این رقم اولیه را ثابت نگه می دارند . و به نام ریشه جدول می نامند . ( همان منبع ، 5 ) جدول های عمر به دو دسته تقسیم می شوند : جدول های نسلی و جدول های لحظه ای ، جدول های نسلی ، چگونگی ادامه حیات افراد یک نسل را از تولد تا وقتی نشان می دهند که دیگرکسی از افراد آن نسل زنده نباشد. تدوین جدولهای نسلی واقعی به زمان طولانی تری احتیاج دارد ، که نباید کمتر از طول عمر مسن ترین افراد آن نسل باشد و چون چنین فرصتی برای یک فرد محقق وجود ندارد ، از این رو ، ترجیح می دهند به جای جدول های واقعی به تدوین جدول های فرضی ( افراد یک نسل فرضی ) بپردازند ، و از روی آنها چگونگی ادامه حیات افراد یک نسل را تجسم کنند و تهیه ی جدول واقعی مربوط به یک نسل را به مراکز تحقیقاتی واگذارکنند، که محققان آن مراکز بتوانند به دنبال هم آن مطالعات را پی گیرند . بدین ترتیب ، در مطالعات مقطعی از روی اطلاعات بدست آمده از وضع مرگ و میر ، جمعیت مورد مطالعه در زمان معینی مانند t ، به تدوین جدول مرگ و میری ، می پردازند . که چگونگی ادامه حیات جمعیتی را نشان می دهد که افراد آن در طول عمر خود ، در هر مقطع سنی که قرار گیرند ، وضع افراد آن سنین را در شرایط آن روز جامعه مورد مطالعه ، داشته باشند . ( همان )
برای تدوین جدول مرگ و میر ، روش های مختلفی وجود دارد . این روشها به دو گروه روش های مستقیم و روش های غیرمستقیم تقسیم می شوند . در روش های مستقیم ، آمار مرگ و میرها به تفکیک جنس و برحسب سن یا گروه های سنی به کار می رود . این داده ها باید به طور همزمان کلیه سنین را پوشش دهند و منشاء بلافصل محاسبات ستون های جدول مرگ و میر باشند . در روش های غیرمستقیم ، توزیع سنی و جنسی فوت شدگان ، مورد نیاز نیست و در مواردی حتی بدون اطلاع از تعداد مرگ و میرها می توان به تدوین جدول عمر پرداخت . بسته به نوع داده هایی که وجود داشته باشد ، می توان روش های خاصی به کار برد که از آن جمله می توان به روش های زیر اشاره کرد . که هر یک از آنها خود ، مجموعه ای از روش های تفضیلی تری را در بر می گیرند : تدوین جدول عمر از روی اطلاعات مربوط به مرگ و میر کودکان ، که روش های براس ( Brass ) ( از روی مقدار موالید زنده ، تولد شده و در حال حاضر زنده زنان واقع در سنین باروری) ، Hubcraft و Trassel ( روش لوجیت از روی ترکیب سنی و جنسی جمعیت ) ، Palloni و Preston ( از طریق ایجاد رابطه بین سن فرزندان در حال حاضر زنده و سن مادرانشان در داخل خانوار خود که به روش own children method معروف است و استفاده از مدل های مرگ و میر در شرایط ثبات مرگ و میر و باروری در حال تغییر ) ey feen (از طریق تاثیردادن اثرات تغییر مرگ و میر بر مرگ و میر کودکان در یک فرایند خطی با استفاده از جدول های لوجیت )
تدوین جدول عمر از روی داده های مربوط به مرگ و میر بزرگسالان ، که روش های یتیمی و بیوگی در این مقوله جای می گیرند . تدوین جدول عمر با استفاده از ترکیب سنی و جنسی جمعیت ( یافته های سرشماریها )، که بسته به تعداد سرشماری ها و داده های آنها ، طیف و سیلی از روش ها را در بر می گیرد.
در تدوین جدول عمر ، با استفاده از مدل های جمعیتی و مدل های مرگ و میر ، روش مورد استفاده روش مختلط است که به روش مازور- پالمور معروف است . این روش ، با استفاده از دو متغیر ؛ درصد افراد 65 ساله به بالا و میزان مرگ و میر عمومی تعریف می شود که در آن ، ابتدا امید زندگی در بدو تولد را محاسبه می کنند و سپس از روی آن با استفاد از مدل های مرگ و میر ، به تدوین جدول های عمر در شرایط گوناگون می پردازند . این روش به دلیل آن که اطلاعات مورد نیاز آن هم به سهولت قابل تهیه بوده و هم تا حدود زیادی قابل کنترل و اعتماد است ، برای محاسبه امید زندگی در کشورهای دارای آمار و اطلاعات ناقص ، بر روش های دیگر برتری دارد ؛ به ویژه آن که در این روش نیازی به احتساب جمعیت ثابت نبوده و نیازی هم به تدوین فرضیاتی درباره ثابت و یاغیر ثابت انگاشتن باروری و مرگ و میر وجود ندارد ، که این فرضیات ، معمولاً منشاء بیشترین خطاها در محاسبات امید زندگی در بدو تولد در نتیجه ، در محاسبات جدول عمر است .

4-5-3- ساختار متعارف جدول عمر :
تعداد ستون های جدول عمر در متون مختلف جمعیت شناسی تا حدودی مختلف است، با وجود این، برخی از ستون های جدول عمر اصلی است .
جدول عمر مقطعی ( لحظه ای ) دو نوع است : کامل و خلاصه ، جدول عمر کامل برای گروه های سنی یک ساله ساخته می شود ، حال آنکه گرو های سنی در جدول عمر خلاصه معمولاً چند ساله است . کاربرد جدول عمر مفصل بیشتر در بیمه عمر است . حال آنکه جدول عمر خلاصه معمولاً دارای کاربرد جمعیت شناختی است . بنابراین ، در معرفی ساختار جدول عمر ، توجه ما به جدول عمر خلاصه است . البته ساختار جدول عمر کامل یا مفصل هم ، غیر از اختلاف در طول گروه های سنی ، فرقی با جدول عمر خلاصه ندارد
( سرایی ، 1385 ، 87 )

4-5-3-1- گروه سنی ( x تا x+ n ):
اولین ستون جدول عمر متعارف، سن ، فاصله سنی یا گروه سنی است . در جدول عمر ، معمول این است که فاصله سنی بر حسب سن دقیق در سالگردها نشان داده شود . علامت ( x تا x+ n ) نشان دهنده ی یک فاصله سنی است که آغاز آن سن دقیق x است و تا سن دقیق x+ n کشیده می شود . در جدول عمر خلاصه فاصله سنی معمولا 5 سال است . استثنائات معمولاً شامل اولین فاصله سنی ( 0 تا 1 سالگی ) ، دومین فاصله سنی ( 1 تا 5 سالگی ) و آخرین فاصله سنی ( برای مثال، 80 سالگی و بالاتر ) می شود . ( همان )

4-5-3-2- nmx :
nmx نشان دهنده میزان مرکزی مرگ آن نسل در گروه سنی x تا n + x است ، nmx عموماً به صورت " در یک " یا نسبت به واحد است . زیرا که این میزان ها باید به احتمال مرگ تبدیل شوند . ( همان )

4-5-3-3- nqx :
nqx میزان احتمال مرگ و نشان دهنده احتمال مرگ است و nqx نشان دهنده احتمال مرگ (q ) هر یک از بازماندگان نسل از سن دقیق x تا n + x است .

4-5-3-4-lx :
lx :تعداد ( بازمانده ) نسل در سن دقیق x است .

4-5-3-5- ndx :
ndx تعداد مرگ نسل (d ) در فاصله سنی x تا n + x است . ( همان منبع ، 88 )

4-5-3-6- nLx :
nLx مجموع سال های زندگی نسل ( L ) از سن دقیق x تا سن دقیق n + x است . واحد در این تغییر ، به جای فرد ، سال زندگی یا نفر سال است . به تعبیر دیگر، اگر لحظه ها ، ساعت ها ، روزها ، ماهها و سال هایی را که بازماندگان نسل در فاصله سنی x تا n + x زندگی کرده اند جمع کرده و بر حسب " سال زندگی " بیان می کنیم ، nLx یا مجموع سال های زندگی از x تا n + x بدست می آید ( همان منبع ، 89 )

4-5-3-7- TX:
TX مجموع سال های زندگی نسل را از سن دقیق x به بعد نشان می دهد . البته به جای TX می توانستیم از علامت ∞Lx استفاده کنیم ، زیرا ∞Lx نشان دهنده مجموع سال های زندگی نسل (L) از سن دقیق x تا ∞ استفاده می شود .( همان )

4-5-3-8- :
امید زندگی () در سن دقیق x است . امید زندگی در بدو تولد را نشان می دهد . این شاخص مهمترین شاخص خلاصه ی مرگ و میر است . ( همان منبع ، 90 )

4-5-3-9- AX :
در برخی جداول ، ستونی به نام AX وجود دارد ، که نشان دهنده عمر متوسط در سن دقیق x است . عمر متوسط ، تعداد متوسط سالهایی است که فرد در جامعه و زمان خاص زندگی می کند . ( تقوی ، 1387 ، 121 )

4-6- علت مرگ :
تمام بیماری های شرایط بیمارگونه یا آسیب هایی که در نتیجه ی آنها یا در مشارکت با آنها مرگ واقع شده باشد ، را علت مرگ گویند . ( نقوی ، 1380 ، 22 )
از نظر علتها و عوامل موثر در مرگ ، آنها را می توان به دو گروه تقسیم کرد : مرگ و میرها یا جنبه های درون زا( Endogen ) و طبیعی دارند و یا برون زا ( Exogen ) و اجتماعی هستند . عوامل برون زا در اغلب کشورها یکنواخت هستند و در حدود معینی نوسان دارند . اما عوامل برون زا به عادات و رسوم و شرایط اقتصادی و اجتماعی کشورهای مختلف بستگی دارند و به این جهت نوسان های آنها در کشورهای دیگر بیشتر است ( تقوی ، 1378 ، 65 )

به طور کلی دلایل عمده ی مرگ در جهان عبارت اند از :
الف ) بیماری های عفونی و انگلی :
در بیشتر دوران تاریخ بشر ، بیماری های عفونی علت عمده ی مرگ بوده اند . انگل ها ، از راه تکثیر یافتن در میزبان ،به حیات خود را ادامه می دهند . آنها وسیله ناقلان گوناگون منتقل می شوند . عامل ایجاد کننده ی بیماری های عفونی ، معمولا یا ویروس است ( نظیر سرخک ) و یا باکتری ( نظیر طاعون ) . در حال حاضر ، در کشورهای توسعه یافته ، بیماری های عفونی به عنوان علل مرگ و میر ، نسبت به گذشته اهمیت کمتری دارند . ( ویکس ، 1385 ، 131 )

ب ) استحاله جسمی بر اثر بیماری های مزمن :
استحاله جسمی به زوال زیستی بدن می گویند . عمده ترین بیماری های مزمن عبارت اند از: بیماری های قلبی ، سرطان ، سکته مغزی و بیماری های مزمن ریوی ، بیماری قند ، سیروز کبدی و بیماری های مزمن کبدی ( همان منبع ، 137 )

ج) عوامل اقتصادی و اجتماعی موثر بر مرگ :
با وجود میل باطنی انسان ، داشتن عمر طولانی تا حدامکان ، شیوه ی سازماندهی زندگی و فناوری های جدید ساخته ی دست خودمان ، انسان را در معرض خطر صدها مرگ تصادفی قرار داده است . ( حوادث ) . افزون بر این ، ما تنها موجودات شناخته شده ای هستیم که همنوعان خود را بنا به دلایلی به جز بقا می کشیم ( قتل نفس ) و قادریم خود را از روی عمد از بین ببریم ( خودکشی ) . ( همان منبع ، 138 )
ویلیام فار24 ، با توجه به نیاز به یک طبقه بندی واحد از علل مرگ جمع آوری و جدول بندی آمار مرگ و میر را قاعده مند کرد . او برای مشخص کردن الگوهای مرگ و میر و روندها طی زمان ، آمار سالانه ی مرگ ها را منتشر کرد . سیستم طبقه بندی مرگها ، ارائه شده توسط فار در سال 1855م. توسط کنگره آماری بین المللی پذیرفته شد . و به عنوان مبنایی برای طبقه بندی علل مرگ در طبقه بندی بین المللی بیماری ها که امروزه به طور وسیعی مورد استفاده می باشد، قرار گرفت . در قرن بیستم ، استاندارد کردن روشهای ثبت و طبقه بندی علل مرگ به عهده موسسات بین المللی بوده است . این کار قبلاً توسط موسسه آماری بین المللی و مجمع ملل انجام می شد ، و در حال حاضر توسط سازمان جهانی بهداشت انجام می شود . ( لوکاس و میر ، 1384 ، 44)

به منظورهماهنگی،امکان مقایسه و به دست آوردن یک زبان مشترک در زمینه بیماری و مرگ ، طبقه بندی بین المللی بیماری ها (Internationdl Statistical Classification of Diseases and related Health problems ) وجود دارد . که دهمین ویرایش این طبقه بندی بین المللی در سال 1992م . تحت عنوان ICD-10 منتشر شد . فوت در اغلب موارد یک پدیده ناگهانی نیست و بیشتر به دنبال نشر یک بیماری و یا در نتیجه مداخله ی عوامل دیگری که تشدید کننده بیمار است ، حادث می گردد . البته همواره فوت در تابلوهای مشخص و معینی پدید می آید که مهمترین این تابلوها ایست قلبی تنفسی است . در واقع نه تنها عنوان ایست قلبی تنفسی علت مرگ را نشان نمی دهد بلکه بیان کننده وجود مرگ است و در مرحله پایانی روند مرگ را نشان می دهد . در اغلب گواهی های فوت سه علت را برای فوت ذکر می کنند و از ترکیب و مقایسه این سه علت ، علت حقیقی فوت بدست می آید . این سه علت عبارتند از :
1- علت زمینه ای 2- علت واسط 3- علت مستقیم

1 – علت زمینه ای :
الف ) بیماری یا جراحتی که باعث یک رشته حوادث و پیامدهایی که مستقیماً منجر به مرگ شده است .
ب ) وضعیت هایی از تصادف یا خشونت که باعث تولید جراحات کشنده می شود .

2 – علت واسط :
مجموعه ای از حوادث و شرایطی است که منجر به تشدید علل و عوامل زمینه ای و در نتیجه به وجود آمدن سریع تر مرگ می گردد

3 – علت مستقیم :
در واقع علل آخری ( علل مستقیم ) برا ی تکمیل تابلو نهایی مرگ است .
این سه علت اغلب در مسیر هم وقوع می یابد و ترسیم خطوط جداکننده در بین آنها میسر نیست . به عنوان یک قانون عمومی ، ناخوشی زمینه ای را به عنوان علت واقعی مرگ در طبقه بندی مرگ بر آنها حکم می کنند . این قوانین را در ضمیمه ی 9 ICD ICD 10 می توان یافت .
مشهورترین و ساده ترین طبقه بندی علل مرگ ، طبقه بندی هفده گانه مرگ است که شامل :
1- بیماری های عفونی و انگلی
2- سرطان و تومورها
3- بیماری های سیستم خون ساز ؛ ایمنی
4- بیماری های غدد درون ریز ، تغذیه ای ، متابولیکی
5- بیماری های روانی و اختلال رفتاری
6- بیماری های سیستم عصبی
7- بیماری های قلبی و عروقی
8- بیماری های دستگاه تنفسی
9- بیماری های دستگاه گوارش
10- بیماری های جلد و زیرجلد
11- بیماری های اسکلتی عضلانی
12- بیماری های دستگاه ادراری ، تناسلی
13- عوارض حاملگی و زایمان و دوران پس از زایمان
14- ناهنجاری های مادرزادی و کروموزومی
15- بیماری های دوران حول تولد
16- علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم
17- سوانح وحوادث (در طبقه بندی بیست گانه ، 17- حوادث غیر عمدی ،18- خشونت به وسیله ی دیگران، 19- خود کشی ،20- نامعلوم )
این طبقات هفده گانه بزرگترین گروه بندی بر حسب علت است و در هر یک از این زیر گروه های بزرگ، گروه های متعدد و کوچک تر و در درون هر یک از این زیرگروه ها علل مشخص مرگ جای می گیرند .
از آنجایی که کمتر امکان پذیر می شود که علت کاملاً مشخص تمام مرگ ها روشن شود ، آنها را به صورت زیر گروه و یا بصورت گروه ثبت و طبقه بندی می کنیم و در مواردی که امکان تعیین دقیق علت ممکن نیست فقط به صورت کلی و گروهی، علت مرگ را می توان تعیین وطبقه بندی نمود. برحسب شرایط می توان بعضی از زیرگروه ها را به دلیل اهمیت یا بررسی بیشتر ارتقا داده در جزء گروه ها قرار داد و در هنگام تجزیه و تحلیل زیرگروه مربوطه را در گروه بزرگ تر خود جای داد . این گروه ها را اگر بازتر کنیم و زیرگروه های آنها را نیز وارد کنیم جدول 103 گانه طبقه بندی مرگ به دست می آید که می توان آن را با کمی انطباق بر شرایط کشور و منطقه نیز به کار برد و با بکارگیری نرم افزار هایی علل مرگ را بر اساس آن ثبت کرد . 25
جهت اطلاع بیشتر در ضمیمه (1) پایان نامه ، به تفصیل به علل مرگ بر اساس طبقه بندی ICD10 اشاره شده است . در صورتی که علت زمینه ای مرگ با هر یک از زیرگروه ها منطبق است می توان پس از انتخاب گروه مذبور از درون زیرگروه های آن علت مورد نظر را انتخاب و در درون طبقه بندی وارد نموده و در این شکل از جدول ، تعدادی از موارد علل مرگ که در ایران می توانست نادر باشد به زیرگروه سایر منتقل شده است و آن تعدادی که در جداول جاری مرگ ICD10 در سایر جای می گرفت به دلیل شرایط خاص ایران به عنوان یک عنوان در زیرگروه ها آورده است . به طور مثال تب زرد ، شیستوزومیازیس، تریپانوموزیازیس به زیرگروه سایر بیماری های عفونی منتقل شده است و در مقابل به طور مثال در گروه بیماری های خون و سیستم خون ساز در جداول معمول تالاسمی و فاویسم در گروه سایر قرار دارد که در این جدول ، به دلیل بروز بیشتر آن موارد در ایران خود یک عنوان زیر گروه را گرفته است
در گروه یازده ، یعنی عوارض حاملگی و زایمان ، سعی شده طبقه بندی آن منطبق با تعاریف بین المللی شود . علل مستقیم شامل خونریزی قبل ، حین و بعد از زایمان ، همچنین عفونت های پس از زایمان و اکلاسپسی است . علل غیر مستقیم ، بیماری است که با حاملگی و زایمان تشدید شده و منجر به مرگ می شود . همچون بیماری های قلبی همراه حاملگی و زایمان ، بیماری های عفونی همراه حاملگی و زایمان که به دلیل همراهی با حاملگی و زایمان توانایی کشندگی را بدست می آورند.در زیر گروه های گروه " قبل از تولد و بیماری های حادث شده در دوران نوزادی" به طور عمده از طبقه بندی 10 ICD استفاده شده است . و قصد بر این است که بتوان به درستی علل مرده زایی و مرگ های نوزادی در قالب مرگ های دوره perinatal را بدست آورد . در گروه شانزده ، منظور از زیرگروه مرگ ناگهانی نوزادی (sudden death ) مرگ ناگهانی نوزادان است . که تشخیص روشنی بر آنها نمی توان گذاشت . در طبقه بندی معمول هفده گانه در جهان، گروه هفده یعنی حوادث و سوانح هم شامل حوادث و سوانح غیرعمدی ، و هم عمدی است . در این جدول برای برنامه ریزی و بهره مندی بیشتر نتایج حوادث و سوانح عمدی جدا شده و در دو گروه جداگانه تحت عنوان مرگ ناشی از قتل و مرگ ناشی از خودکشی آمده است ، که هرکدام دارای زیرگروه هایی در زیرگروه دو از گروه هفده به طور عمده حوادث و سوانحی قرار دارد که ناشی از نیروهای مکانیکی مصنوعی همچون زیر آوار ماندن ، حوادث حین کار به جز حوادث ترافیکی حین کار مثل زیر پرس ماندن ، درون خرمن کوب افتادن و … است .
زیر گروه شش به طور عمده زلزله ، سیل ، صاعقه و … را در بر دارد . زیر گروه هفت مرگ ناشی از محرومیت های غذایی اتفاقی و یا تشنگی اتفاقی مثلاً از بی آبی یا بی غذایی در بیابان مردن یا زیاد غذاخوردن اتفاقی غذایی معین با آب به طور اتفاقی نیز در این گروه قرار می گیرد . زیر گروه هفت با زیرگروه دوازده در گروه حوادث غیرعمدی فرق دارد و فرق آن کشته شدن در نتیجه ی حملات حیوانات وحشی یا اهلی ( گروه هفت ) ( دریده شدن به وسیله گرگ یا در اثر لگد اسب کشته شدن ) یا مردن در اثر نیش مار یا عقرب ( گروه دوازده ) است . در گروه هجده قتل های قانونی عبارت است از قتل هایی که به دستور مقامات قانونی و قضایی همچون اعدام و تیرباران انجام می شود که این موارد جز اعدام های جنگی است ( چمن ، 1378 ، 37 )

4-6-1- چگونگی تغییر تدریجی ثبت علل مرگ :
4-6-1-1- ایجاد یک نظام ثبتی با استفاده از منابع متنوع :
در این برنامه داده های ثبت مرگ در شهرستان ثبت می شود ، تفکیک فهرست فوت شدگان هر شهرستان در پایان هر ماه و یا ماه بعد در همان جا معین می شود و گاه ممکن است مواردی از برگ با تاخیر چند ماهه در شهرستان ثبت شود که به همان ماه فوت خود تخصیص داده می شود . به عبارت دیگر با محور قرار دادن شهرستان سه وجه عمده رعایت شده :
1- ثبت به محل سکونت متوفی باز می گردد و ملاک سکونت نیز عرف است ، یعنی مهم این نیست که متوفی کجا فوت کرده یا کجا دفن شده و یا در کجا مرگ به ثبت رسیده و یا شناسنامه اش کجا باطل شده ، بلکه مهم این است که سکونت وی کجا بوده است و خطر مرگ به جمعیت ساکن در کدام شهرستان باز می گردد . از سال 1383 ه.ش به بعد در این برنامه برای هر مورد فوت به چهار نوع محل ثبت می شد ، در جریان تجزیه و تحلیل به آن دسترسی وجود داشت :
– محل سکونت
– محل تولد و صدور شناسنامه
– محل وقوع فوت
– محل ثبت فوت
که مسلماً در درجه اول محل سکونت و سپس محل وقوع فوت از اهمیت اپیدمیولوژیک و جمعیت شناسی برخوردار است .
2- در این برنامه ، شهرستان محور ثبت مرگ است . در پایان هر ماه و یا در پایان هر 2 ماه فهرست فوت شدگان شهرستان به تفکیک شهر و روستا باید تهیه شود و در این فهرست موارد تکراری هم به صورت چشمی و هم به صورت نرم افزاری مورد بررسی و حذف قرار می گیرد .
3- چون محور این برنامه وقوع مرگ در جمعیت ساکن در شهرستان است و فهرست فوت شدگان یک شهرستان تهیه می شود . وقابلیت حذف موارد تکراری هم به صورت چشمی و هم به صورت نرم افزاری پیش بینی شده برای اعلام و ثبت فوت امکان استفاده از همه منابع ممکن شده است .
4-6-1-2- ایجاد گواهی فوت یکسان شده در کشور :
در کشور ما اعلام وقوع فوت ، تشخیص یا صدرو نظریه ی علت فوت وظیفه پزشک یا ماما ( در موقع زایمان و تولد ) است . در صورت عدم حضور پزشک در منطقه دو نفر گواه یا حتی مامور ثبت احوال ، مشروط به امضاء دفتر وفات می توانند مرگ را اعلام و ثبت نمایند . یا اعلام و گواهی نیروهای انتظامی و قضایی و امدادی و نظامی نیز برای اعلام وقوع فوت می تواند کافی باشد . در سال 1378ه.ش برای یکسان سازی گواهی فوت و مجوز دفن به صورت رسمی تلاش آغاز شد و با گردهمایی چهار سازمان معین وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی ، سازمان ثبت احوال کشور ، سازمان پزشکی قانونی کشور و سازمان نظام پزشکی این تلاش شکل گرفت و بر پایه گواهی فوت پیشنهاد شده از طرف سازمان جهانی بهداشت ( WHO ) کار آغاز شد و با انجام بررسی های مقایسه ای بین گواهی های فوت جاری در کشور های توسعه یافته مختلف ، توافق های کلی حاصل شد.
هر گواهی فوت یکسان سازی و استاندارد شده دارای ویژگی هایی است 26 به این صورت که هر گواهی فوت در سه برگ سفید ، سبز و زرد رنگ صادر می شود . و گواهی ها دارای شماره یگانه هستند و تکثیر گواهی توسط مراجعی غیر از دانشگاه های علوم پزشکی امکان پذیر نخواهد بود . این گواهی که مورد توافق رسمی سه سازمان وزارت بهداشت ، سازمان ثبت احوال و سازمان پزشکی قانونی کشور قرار گرفته در شورای عالی ثبت احوال کشور به عنوان یک برگه حقوقی و ثبتی مورد تایید قرار گرفته است . هر گواهی فوت از 6 بخش تشکیل شده است :
بخش اول : در این بخش مشخصات عمومی و شناسنامه ای متوفی به طور کامل نوشته می شود.
بخش دوم : جنس و سن هنگام مرگ و تاریخ فوت ثبت می شود .
بخش سوم : مشخصات محل سکونت و محل فوت متوفی آمده است .
بخش چهارم : مشخصات علت مرگ آمده و انتساب یک علت به یک مورد به صورت قانونمند و علمی فراهم شده است .
بخش پنجم : مشخصات اعلام کننده وقوع و تعیین کننده علت مرگ آمده است .
بخش ششم : مجوز دفن متوفی صادر می شود که منحصراً صادرکننده این مجوز باید پزشک یا مرجع قانونی باشد ( نقوی ، 1384، 35 )
4-6-1-3- فراهم آوردن امکان ثبت علل مرگ و انتساب یک علت به یک مورد مرگ :
بر اساس قانون کلی و عام علت مرگ زمنیه ای است و این علت آن چیزی است که در طبقه بندی های بین المللی به عنوان علت مرگ قرار می گیرد .
در طبقه بندی علل مرگ و میر استفاده از کدگذاری یک امر ضروری است .بدون جاری نمودن قواعد کدگذاری نمی توان به یک طبقه بندی استاندارد و همخوان در مورد مرگ های وقوع یافته در چند ناحیه ( کشور ) دست یافت . ( همان منبع ، 44 )

4-7- توزیع سنی جمعیت :
بررسی و طبقه بندی جمعیت یک جامعه به تفکیک سن که از روی سال تولد افراد صورت می گیرد توزیع سنی جمعیت نامیده می شود . توزیع سنی جمعیت را بر حسب سنین منفرد ، گروه های سنی کوچک و گروه های سنی بزرگ نشان می دهند . توزیع جمعیت بر حسب سنین منفرد که دقیقترین شکل توزیع سنی است، با فاصله های یک سال تنظیم می شود ، اما بررسی آن دشوار است و به همین جهت از گروه های سنی استفاده می شود .
گروه سنی گونه ای از طبقه بندی سنین مختلف در فواصل زمانی مساوی است که برای سهولت مطالعه و به منظور احراز قابلیت اندازه گیری صورت می گیرد . گروه های سنی معمولاً به دو صورت تنظیم می شوند : کوچک و بزرگ . گروه های سنی کوچک را با فواصل پنجساله انتخاب می کنند و گروه های سنی بزرگ به صورت اعتباری به چند گروه بزرگ تقسیم می شود . در بسیاری از مطالعات جمعیتی از سه گروه سنی 14-0 ساله ، 64-15 ساله و 65 ساله و بالاتر یا گروه های سنی 19-0 ساله ، 59-20 ساله و 60 ساله و بالاتر استفاده می کنند . ( تقوی ، 1378 ، 44 )

4-7-1- شاخص های آماری توزیع سنی :
از شاخص های محاسبه ی توزیع سنی جمعیت ، میانگین و میانه ی سنی مهم هستند . میانگین سنی جمعیت عبارتست از معدل سنین افراد یک جامعه . میانگین سنی از تقسیم مجموع سنین افراد یک جامعه بر تعداد آنها بدست می آید . میانگین سنی جمعیت توسط فرمول زیر محاسبه می شود:

در این فرمول ، میانگین سنی جمعیت ، تعداد جمعیت درهر گروه سنی ، میانگین سن در هر گروه سنی و تعداد کل جمعیت می باشند .
معمولاً رقم میانگین سنی در جمعیت های طبیعی بین 20 تا 35 سال در نوسان است . هر چه جمعیت جامعه ای جوان تر باشد ، میانگین سنی کمتر است و در جمعیت های سالخورده این رقم در حدود 35 سال می باشد . ( کاظمی پور ، 1384 ، 54 )
میانه سنی جمعیت ، سنی است که افراد جامعه را به دو گروه سنی برابر تقسیم می کند و خود در مرکز آن قرار می گیرد ، یعنی نیمی از مردم جوانتر و نیمی دیگر مسنتر از آن است . میانه سنی شاخص عمومی تعیین کننده ی ساخت سنی جمعیت است ( تقوی ، 1378 ، 47 ) .

فرمول محاسبه ی میانه سنی جمعیت عبارت است از :

در این فرمول ، Md میانه سن ، L کرانه پایین گروه سنی که فراوانی در فراوانی جمعی آن است . H عرض گروه سنی ، تعداد نصف آحاد جامعه ، فراوانی جمعی تا گروه سنی ماقبل گروهی که در آن قرار دارد . تعداد فراوانی گروه سنی که در آن قرار دارد ، می باشند .
میانه سنی جمعیت های طبیعی معمولاً بین ارقام 15 تا 40 نوسان دارد . این رقم در جمعیت های جوان نزدیک 15 و در جمعیت های سالخورده نزدیک به 40 می باشد . معمولاً در جمعیت های جوان ، میانه سنی جمعیت کم تر از میانگین سنی آن جمعیت است و در جمعیت های سالخورده میانه سنی بیش از میانگین سنی آن جمعیت می باشد . ( کاظمی پور ، 1384 ، 55 )
شاخص دیگر ، سن نماست . سن نما سنی است که بیشترین فراوانی را به خود اختصاص می دهد . در جداول تک سنی ، سنی که آشکارا بیشترین فراوانی را داشته باشد ، سن نما خوانده می شود . ولی در جداولی که سنین به صورت گروهی ثبت شده باشد باید سن نما را با استفاده از رابطه معینی محاسبه کرد که فرمول محاسبه آن به شرح زیر است :

در این فرمول Mo سن نما ، L کرانه پایین گروهی که بیشترین فراوانی را دارد . H عرض گروه سنی که بیشترین فراوانی را دارد . d1 تفاوت فراوانی گروه مورد نظر از فراوانی گروه ماقبل آن ، d2 تفاوت فراوانی گروه مورد نظر از فراوانی گروه مابعد آن می باشند .

4-7-2- هرم سنی جمعیت :
ساخت یا ترکیب سنی جمعیت (population composition ) به صورت توزیع سنی به تفکیک جنس ، به وسیله هرم سنی ( age pyramid ) نشان داده می شود . به عبارت دیگر، برای نمایش هندسی توزیع جمعیت برحسب سن و جنس از هرم سنی استفاده می شود و آن نموداری است که دو محور عمودی و افقی دارد . محور عمودی نماینده ی سن از صفر تا حداکثر، محور افقی نشان دهنده ی تعداد افراد هر سن یا گروه سنی پنجساله است. و در هر صورت یک طبقه از افراد را به صورت مستطیل افقی ترسیم می کنند که طول آن تعداد افراد یک سن یا گروه سنی و عرض آن سنین پنج ساله را نشان می دهد . بدین ترتیب هر سن یا گروه سنی پله ای را در هرم می سازد و هر چه از نظر سنی بالاتر برویم ، به دلیل مرگ و مهاجرت ، از تعداد افراد کاسته می شود و نمودار رفته رفته شکل یک هرم پلکانی را به خود می گیرد و نامگذاری آن نیز به همین دلیل است . بهترین هرم سنی هرمی است که بر اساس سال کشیده شود و مناسب ترین بعدی که برای ترسیم هرمهای سنی پذیرفته شد ، این است که بین قاعده و ارتفاع آن یک رابطه ی منطقی وجود داشته باشد ، یعنی طول محور عمودی برابر دو سوم ( )طول محور افقی باشد . در هر حال هرم سنی را می توان با تعداد مطلق افراد در هر سنی ترسیم کرد و یا با درصد آنها. نوع دوم ، از لحاظ مقایسه هرمها اهمیت بیشتری دارد . هرم سنی از یک سو تاریخ جمیعت را نشان می دهد . یعنی منعکس کننده ی رویدادهای اجتماعی و اقتصادی خاصی است که در گذشته های تاریخی جامعه اتفاق افتاده و بر ترکیب جمعیتی کشور موثر واقع شده اند . و از سوی دیگر، تغییرات ساخت جمعیت را در اثر تولد و مرگ و مهاجرت نمایان می سازد ، یعنی نمودار وضع جمعیت در یک لحظه معین است ( همان منبع ، 48)
هرم سنی جمعیت در کشورهای صنعتی پیشرفته که دارای جمعیتی پیر هستند با هرم سنی جمعیت در کشورهای در حال توسعه که جمعیتی جوان دارند ، متفاوت است . در جمعیت های جوان ، پایه های هرم پهن تر و راس آن باریکتر است . در حالی که پایه ی هرم جمعیت های سالخورده باریکتر و راس آن وسیعتر و تقریباً استوانه ای شکل است ( همان منبع ، 50 )

4-7-3- جوانی و سالخوردگی جمعیت :
مبحثی که در ساختار سنی جمعیتی مهم است و در هرم سنی جمعیت نیز منعکس می شود ، جوانی و سالخوردگی جمعیت است . اصطلاح جمعیت جوان نشان دهنده ی ساخت سنی خاصی است که در آن بیش از دو پنجم جمعیت زیر 15 سال قرار دارد .
 –  
نسبت جمعیت زیر 15 سال به کل جمعیت را نسبت جوانی جمعیت می نامند . سنجش نسبت جوانی جمعیت را به وسیله تست ورتهایم ( Wertheim test ) یا آزمون 40 درصد انجام می دهند . ورتهایم ، جامعه شناس و جمعیت شناس هلندی ، پس از مطالعات خود در اندونزی و مقایسه آن با سایر کشورها ، به این نتیجه رسید که جمعیت کشورهای توسعه نیافته نسبت افراد کمتر از 15 سال به کل جمعیت حدود 40 درصد و یا بیشتر از آن است . ورتهایم این پدیده را مبنای یک سلسله فرضیه قرار داد و بدینسان آزمون 40 درصد ( تست ورتهایم ) به وجود آمد . به موجب این تست ، اولاً هر کشوری که لااقل 40 درصد افرادش، کمتر از 15 سال داشته باشند . جزء کشورهای توسعه نیافته اقتصادی محسوب می شود ، ثانیاً میزان موالید و مرگ کودکان و جمعیت کمتر از 15 سال این کشورها ، با میزان افزایش طبیعی آنها رابطه ای نزدیک وجود دارد . در حالی که نسبت جوانی جمعیت در کشورهای جهان سوم بیشتر از 40 درصد
( 40 تا 47 درصد ) است ، در کشورهای صنعتی پیشرفته حدود 25 درصد و حتی کمتر از آن ( 20 تا 25 درصد) می باشد. ( همان ، 50 )
سالخوردگی جمعیت مقیاس دیگری است که به وسیله آن می توان به درجه ی رشد و توسعه ی جامعه و عقب ماندگی یا توسعه یافتگی آن پی برد . اگرچه برای سالخوردگی جمعیت ، برعکس جوانی آن ، ملاک و معیار دقیقی ( مانند تست ورتهایم ) تعیین نشده ، اما آمارهای جمعیتی حاکی از آن است که نسبت افراد بالاتر از 65 سال در کل جمعیت برای کشورهای در حال توسعه بسیار پایین و حداکثر 5درصد ( 1 تا 5 درصد ) است. در حالی که این رقم برای کشورهای پیشرفته صنعتی تا 16 درصد ( 10 تا 16 درصد ) هم می رسد. از اینرو گفته می شود که جوانی جمعیت از خصایص کشورهای در حال توسعه و سالخوردگی جمعیت از ویژگی های جمعیت در کشورهای صنعتی است . هنگامی که اهمیت نسبی سالخوردگان در یک جمعیت افزایش یابد ، از سالخوردگی جمعیت سخن به میان می آید . با توجه به نسبتهای سالخوردگی جمعیت در جهان امروز ، می توان گفت که جمعیت سالخورده جمعیتی است که در آن نسبت جمعیت بالای 65 سال به کل جمعیت بیش از 10 درصد باشد .( همان منبع ، 51 )
برای پی بردن به سالخوردگی جمعیت از شاخص سالخوردگی جمعیت استفاده می کنند . روش محاسبه آن به شرح ذیل می باشد :

= تعداد جمعیت 65 ساله به بالا
تعداد جمعیت زیر 15سال =
ساختار های سنی جمعیت ، تابعی از میزان های باروری ، مرگ و میر و مهاجرت های بین المللی است . در انتقال ساختار سنی جمعیت ، مساله مرگ و میر نقش اساسی را ایفا می کند . کاهش مرگ و میر در سنین بالا باعث سالخورده شدن جمعیت در کشورهای توسعه یافته شده است . این روند در آینده همچنان ادامه خواهد یافت . در کشورهای در حال توسعه نیز میزان های مرگ و میرتحت تاثیر پیشرفت های قابل توجه ، در حال کاهش است و امید زندگی به هنگام تولد شدیداً در حال افزایش می باشد ( کاظمی پور ، 1384 ، 56 )

4-8- عوامل موثر بر مرگ و میر ( تفاوت های مرگ و میر ):
4-8-1- جنس:
در میزان های مرگ و میر ، تفاوت های ناشی از جنس وجود دارد که به اندازه ی مطالعه ی مرگ و میر قدمت دارد . گرانت در مطالعه ی کلاسیک خود ( سال 1662.م ) ، مشاهده کرد که هر چند زنان از بیماری های بیشتر رنج می بردند ، اما احتمال مرگ آنها در مقایسه با مردان کمتر بوده است . تعداد اضافی مرگ و میر مردان ، عمدتاً به عیوب مردان نسبت داده شد .
جوامع غربی ، به استثنای ایرلند در دهه ی 1920.م به طور هماهنگ طول زندگی بیشتری را برای زنان نشان دادند . امروزه تنها تعداد معدودی از کشورها ( بنگلادش ، بوتان ، نپال و وانوآتا ) ، دارای امید زندگی بالاتر در بدو تولد برای مردان هستند . و در کل امید زندگی در بدو تولد برای زنان بین 5 تا 10 درصد بیشتر از مردان بوده است . به نظر لوپز27 در مواردی که دختران و زنان جوان نسبت به مردان همسن خود دارای میزان مرگ و میر بالاتری می باشند ، نتایج بهداشتی تبعیض اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی علیه زنان نمایان می شود .
( لوکاس و میر ، 1384 ، 59 )
عموماً شکاف بین امید زندگی مردان و زنان در حال افزایش بوده است . که این افزایش عمدتاً ناشی از دو دلیل است : اولاً مردان بیشتر مستعد خطرات جدید ، نظیر مصرف سیگار و تصادفات مربوط به وسایل موتوری بوده اند . ( تاثیرات بالقوه بیماری های مرتبط با مصرف سیگار نگرانی ویژه ای را در بسیاری از کشورهای در حال توسعه که در سالهای اخیر کاهش های عمده ای در مرگ و میر داشتند ایجاد کرده است . ) ، ثانیاً ناپدید شدن عوامل محیطی قدیمی تر در اثر بهبود سطوح زندگی ، توزیع مرگ ها را به سمت عللی نظیر بیماری های انهدامی که بیشتر تحت تاثیر تفاوتهای بیولوژیکی نسبتاً ثابت بین مردان و زنان هستند تغییر جهت داده است ( همان )
علل اصلی فزونی مرگ و میر مردان نسبت به زنان از سوی تئوریهایی چند مورد بررسی قرار گرفته است.تئوریهایی چون تبیین بیولوژیکی که هورمونهای جنس مذکر،مردان را تهاجمی تر از دختران و زنان کرده و نیز هورمونهای جنس مونث .از زنان در مقابل بیماریهای قلبی ناشی از کم خونی محافظت می کند.و نوزادان دختر مقاومت بیشتری در مقابل بیماریهای عفونی دارند.و تئوری تبیین اجتماعی زیستی که نقش های جنسی (تعیین شده توسط فرهنگ )نتیجه ی مستقیم تفاوت های زیستی و اجتماعی بین دو جنس هستند یعنی زنان به علت اینکه فرزند به دنیا می آورند،مردان وظایف خطرناک تری را در جامعه به عهده می گیرند. و یا تئوری محیط و رفتار که به دلیل مخاطرات شغلی ، مردان در مقایسه با دزنان مشاغل مخاطره آمیزتری را به عهده می گیرندو بیشتر در معرض آلوده کننده های شیمیایی،تصادفات و صدمات ترافیکی و صنعتی و نظایر آنها قرار دارند و رفتار رفتار فرهنگی ،مردانگی ، غالباً متضمن نمایش ماجرا جویی یا رفتار ریسک پذیر است و چنین رفتاری برای پسران تشویق میشود. و سرانجام سبک زندگی – نوشیدن الکل و مصرف دخانیات درنزد مردان بیش از زنان است – سبب شده است که زنان بیشتر از مردان عمر کنند. البته در کنار این تئوری ها که به تبیین طولانی بودن عمر زنان نسبت به مردان می پردازند ،باید به احتمال کم شماری فوت زنان نیز توجه نمود که سبب اختلاف در میزان ها میگردد.(همان منبع ،61-60)

4-8-2- سن :
از نقطه نظر ارتباط بسیار نزدیک بین سن و احتمال مرگ ، می توان سن را به عنوان مهمترین متغیر جمعیت شناختی در تحلیل مرگ و میر در نظر گرفت . هیچکدام از سایر خصوصیات وراثتی یا متغیرهای دیگر ، چنین رابطه آشکاری را با احتمال مرگ و میر ندارند .
بدون در نظر گرفتن سطح مرگ و میر ، رابطه مرگ و میر با سن حالت بیولوژیک دارد . یعنی در سنین اولیه و اواخر عمر ، احتمال مرگ و آسیب پذیری افراد بیشتر از سنین میانی است . به طور کلی ، دوران طفولیت ، از زمان تولد تا یکسالگی ، خطرناک ترین سن پیش از سنین پیری است . نارس بودن و کم وزنی علت عمده مرگ اطفال در امریکای شمالی است ، در صورتی که در کشورهای در حال توسعه ، بیماری های عفونی بسیاری از کودکان را به کام مرگ می کشاند . میزان خطر مرگ و میر در بزرگسالان جوامع همه جوامع نسبتاً پایین است . ( به احتمال زیاد بیشتر قربانی حوادث ، تصادف اتومبیل و … هستند ) ؛ ولی با افزایش سن شتاب می گیرد . به طوری که ، زمانی که افراد به دهه ی 50 زندگی خود می رسند ، احتمال مرگشان شروع به افزایش می کند . در سنین بالای 60 سال ، بیشترین تعداد مرگ ها مربوط به بیماری های قلبی و عروقی است . و دومین علت مرگ در میان سالمندان ، سرطان است . ( ویکس ، 1385 ، 174 )

4-8-3- وضع زناشویی :
اشخاص متاهل معمولاً دارای میزان مرگ و میر پایین تری از اشخاص مجرد می باشند ، این تفاوت برای مردان بیش از زنان است . این مطلب ناشی از این حقیقت است که گزینشی به نفع اشخاص تندرست در امر ازدواج وجود دارد ، یعنی آنانکه به ازدواج روی می آورند ، افراد سالمتری هستند و تا حدی در اثر تفاوت هایی است که در عادات و شرایط و شیوه ی زندگی این دو گروه وجود دارد . ( پولارد و دیگران ، 1380 ، 106 )
گوو 28 ( 1973.م ) از تحلیلهای خود در خصوص تفاوت میان میزان مرگ و میر متاهل ها و مجردها به این نتیجه رسید که افراد متاهل ، به ویژه مردان ، میزان مرگ و میر کم تری از افراد مجرد دارند ؛ زیرا از نظر روانی و اجتماعی بهتر می توانند خود را با مسائل وفق دهند . محققان همچنین به تازگی به این نتیجه رسیده اند که عوامل اقتصادی ممکن است نقش محافظت کننده داشته باشد . زنان متاهل از زنان مجرد سالم ترند ، تا اندازه ای به این دلیل که درآمد بیشتری دارند و احتمال مرگ مردان مجرد بیش از مردان متاهل است ، به ویژه اگر زیر خط فقر قرار داشته باشند . ( ویکس ، 1385 ، 164 )

4-8-4- پایگاه اقتصادی – اجتماعی :
4-8-4-1- شغل :
از قرن نوزدهم ، تفاوت های قابل ملاحظه ای در میزان مرگ و میر بین مشاغل مختلف دیده می شد . بطور کلی ، مرگ و میر برای طبقات حرفه ای کمترین و برای کارگران غیرماهر بالاترین میزان را داشت . هرچند در محیط صنعتی پیشرفته کنونی این تفاوت ها تا حدی از میان رفته است . با این حال ، هم اکنون مشاغل خاصی یافت می شود که میزان مرگ و میر در آنها بالاست . مانند کارگران معدن ، خلبانان و مشاغل پرمخاطره ای از این قبیل . ( پولارد و دیگران ، 1380 ، 105 )
تحلیل مرگ و میر شغلی از این رو پیچیده است که ارتباط دادن مرگ و میرها به کسی که در معرض مخاطرات شغلی قرار داشته، دشوار می باشد . انتقال به مشاغل دیگر غالباً پس از بیماری یا آسیب شدید ، ولی پیش از مرگ ، بسیار روی می دهد . به همین دلیل اغلب گزارش شده است که کارگران زنبیل باف از بالاترین میزان مرگ و میر برخوردارند ،زیرا اینگونه مشاغل غالباً به کسانی محول می شود که دوران بازپروری از یک بیماری شدید ( مانند سکته یا تصادف ) را پشت سر می نهند . ( همان )
بعلاوه آنچه که بعنوان تفاوت های موجود در موازین مرگ و میر به تفکیک شغل شناخته شد ، غالباً ناشی از شیوه های متفاوت زندگی است . پیش از آنکه مستقیماً در اثر تفاوت مشاغل باشد این مطلب با توجه به مرگ و میر همسران تایید می شود . چنانچه مرگ و میر همسران نیز بالا باشد ، چنین به نظر می رسد که فزونی مرگ و میر به علت شرایط نامناسب زندگی است . که بین زن و شوهر مشترک بوده است . چناچه مرگ و میر همسران در حد طبیعی باشد ، بدین نتیجه می رسیم که مرگ و میر بالاتر در مردان ناشی از مخاطرات ویژه شغلی است .
( همان منبع ، 106 )

4-8-4-2- درآمد :
مطالعات انجام شده ، نشان داده است که بین سطح درآمد و میزان مرگ و میر رابطه وجود دارد . برای مثال ، داده های کیتاگاوا و هاوزر 29 در سال 1960 . م آشکارا نشان داد که با بالارفتن درآمد ، میزان مرگ و میر پایین می آید . تحقیقات تازه تر نیز این نتایج را تایید کرده اند . منچیک 30 ، با استفاده از داده های تحقیق ملی در مورد مردان مسن تر ، نشان داده که دست کم در میان مردان مسن تر در ایالات متحده ، درآمد بیش از هر عامل دیگری ، تفاوت میزان مرگ و میر بر اساس طبقه اجتماعی را تبیین می کند . مک داناف و همکارانش نیز ، با استفاده از داده های تحقیقات مربوط به درآمد نشان دادند که در میان افراد زیر 65 سال ، صرف نظر از جنسیت یا نژاد ، درآمد پیشگوی نیرومندی است برای میزان مرگ و میر ( ویکس ، 1385 ، 159 )
4-8-4-3- تحصیلات :
سطح تحصیلات بر الگوی های رفتاری و سطح بهداشت و رفاه فرد تاثیر گذاشته و بدین ترتیب سطح مرگ و میر را کاهش می دهد .
نتایج تحقیق دولیپ 31 ، با استفاده از داده های پیمایش جمعیت جاری و داده های سال 1973 تا 1978م. سازمان تامین اجتماعی ، نشان داده که میان میزان مرگ و میر و تحصیلات رابطه ای پایدار وجود دارد . به طور کلی ، در میان مردان سفید پوست 25 تا 64 ساله ای که تحصیلاتی کم تر از دبیرستان داشتند ، میزان مرگ و میر بیشتر از گروه مشابه آنان با تحصیلات دانشگاهی بود . برای زنان ، تحصیلات حتی باعث ایجاد تفاوت های بیشتری می شود ، زنی سفید پوست و فارغ التحصیل دانشگاه ، می تواند انتظار داشته باشد از زنی که چهار سال یا کمتر به مدرسه رفته است ، ده سال بیشتر زندگی کند . برای تقریباً همه ی علل عمده ی مرگ و میر مردان سفید پوست با دست کم یکسال تحصیلات دانشگاهی ، میزان خطر مرگی کمتر از افراد با سطح تحصیلات پایین تر دارند . این تفاوت ها در بیماری های مزمن استحاله ای کمترین ، در مرگ های ناشی از حوادث بیشترین حد را داراست . ( همان ، 160 )

4-8-5- محل سکونت ( شهری و روستایی ) :
مرگ و میر در بین روستائیان معمولاً بیشتر از شهرنشینان است ، ولی این تفاوت ها اکنون رو به کاهش نهاده و در کشورهای توسعه یافته بسیار ناچیز است . ( پولارد و دیگران ، 1380 ، 107 )
تفاوت های اولیه در میزان مرگ و میر نواحی شهری و روستایی بیشتر به شرایط نامناسب شهرها مربوط می شد . ( وقتی که میزان مرگ و میر در شهرها بالا بود ) . اما با گذشت زمان ، جمعیت شهری از پیشرفت های پزشکی و بهبود شرایط محیطی بیشتر سود بردند تا جمعیت روستایی ، به گونه ای که اکنون میزان مرگ و میر در شهرها وضعیتی بهتر از روستاها دارد . ( ویکس ، 1385 ، 156 )
علاوه بر این عوامل ، عواملی چون نژاد و قومیت ( عوامل ارثی ) ، شیوه زندگی و مهاجرت نیز سبب تفاوت در مرگ و میر می گردند

4-9-جمعیت و مرگ و میر جهان در بستر زمان :
فرایند انتقال جمعیتی از قرن 18 م. با اولین مرحله کاهش مرگ و میر در اروپا آغاز شد . جمعیت اروپا تا آن زمان به رغم نوسانات مرگ و میر ، وقوع جنگها و گرسنگی ها و بیماری های همه گیر به آرامی رو به رشد بود . اما پس از آن با روندی منظم و حتی با شتاب رو به افزایش نهاد . بدین ترتیب، کاهش مرگ و میر شتاب بیشتری به خود گرفت و بتدریج در سایر قاره ها نیز اتفاق افتاد که نتیجه ی آن افزایش شدید جمعیت بود ( شستلندوشنه ، 1380 ، 2 )
جمعیت جهان که در نیمه ی هزاره ی دوم فقط 468 میلیون نفر ( در سال 1500م. ) بود در سال 1804م. به آستانه ی یک میلیارد نفر رسید . از آن پس ، افزایش جمعیت شتاب گرفت به نحوی که در سال 1927م. رقم 2 میلیاردی را تجربه کرد ولی تغییرات از سال 1960م.سرعت بیشتری به خود گرفت و در آن سال ها از مرز 3 میلیارد نفر فراتر رفت و در حوالی سال 1995م. جمعیت جهان به 7/5 میلیارد نفر و در سال 2004 به 3/6 میلیارد نفر رسید . ( همان منبع ، 3 )
پدیده نوسازی جمعیتی که در اثر کاهش چشمگیر مرگ و میر در کشورهای پیشرفته اروپایی آغاز شد مدتی طول کشید تا به کشورهای کم توسعه تسرّی یابد .کاهش مرگ و میر در کشورهای در حال توسعه به سالهای بین دو جنگ بر می گردد که افزایش جمعیت به 1% رسید.( همان منبع ، 4 )
تا قرن هیجدهم ، میزان مرگ و میر بسیار زیاد بود و غالباً نوسانات شدیدی داشت و تقریباً در حدود 40 درهزار بود و امید زندگی به ندرت از 25سال فراتر می رفت و میزان مرگ و میر اطفال هم به 300 در هزار می رسید . از این قرن به بعد مبارزه با بیمای های همه گیر در سایه پیشرفت هایی که در مدیریت ها به وجود آمد . نتایج خوبی بر جای گذاشت . به علاوه با توسعه کشاورزی و گسترش راه های ارتباطی و آزادسازی تجارت و بازرگانی ، قحطی ها نیز فروکش کرد . به طوری که در اواسط قرن 19 ، امید زندگی در انگلستان ، کشورهای اسکاندیناوی ، فرانسه و هلند حتی از 40 سال نیز فراتر رفت . در نیمه دوم این قرن فرایند انتقال بهداشتی به آمریکای شمالی و ژاپن نیز رسید و در فاصله ی بین دو جنگ جهانی ، آمریکای لاتین ، چند کشور آسیایی و خاورمیانه تحت تاثیر این تحولات قرار گرفتند و بعد از جنگ نیز این دگرگونی ها به سایر بخش های جهان راه یافت. ( همان منبع ، 5 )
با در نظر گرفتن قرن بیست و یکم به عنوان قرنی که در آن حضور داریم ، بر پایه ی ارقام سالهای 2001 و 2006م. به مقایسه میزان عمومی مرگ و میر و امید زندگی در قاره های مختلف می پردازیم :
بر اساس داده های منتشر شده از سوی دفتر مستندات جمعیتی امید زندگی در بدو تولد در سال 2001 میلادی در گستره ای بین 81 سال ( برای ژاپن ) و 36 سال ( برای مالاوی ) و در سال 2006م. در گستره ای بین 82 سال ( برای ژاپن ) و 34 سال ( برای بوتسوانا در آفریقای جنوبی ) در نوسان بوده است .
امید زندگی در کل جهان برای سال 2001 و 2006م. به ترتیب 65 و 67 سال بود . و مقدار این شاخص برای کشورهای پیشرفته و در حال توسعه در سطوح متفاوتی قرار داشته است . گستره شاخص مذکور در بین قاره ها در سال 2001م. از 50 سال برای قاره آفریقا تا 78 سال برای قاره آمریکای شمالی و در سال 2006م. از 52 سال برای قاره آفریقا تا 80 سال برای قاره آمریکای شمالی نوسان داشته است . ( دفتر مستندات جمعیتی 2001 و 2006 ) . بدین ترتیب تفاوت امید زندگی در بدو تولد در کشورهای پیشرفته و کمتر توسعه یافته بسیار زیاد و بین کشورهای اروپایی و آفریقایی بیش از 20 سال است .
میزان مرگ و میر اطفال هم در مناطق مختلف جهان نوسانات زیادی داشته است . براساس آمارهای منتشر شده از سوی دفتر مستندات جمعیتی در سال 2001 م. ، این میزان از 88 در هزار در قاره آفریقا تا 7 در هزار در قاره آمریکای شمالی و در سال 2006م. از 84 در هزار در قاره آفریقا تا 7 در هزار درقاره های آمریکای شمالی و اروپا در نوسان بوده است . بیشترین میزان مرگ و میر اطفال در سال 2001م. در کشور مالاوی برابر 137 در هزار و کمترین آن در کشور ایسلند برابر 4/1 در هزار و در سال 2006م. بیشترین، در کشور افغانستان برابر 166 در هزار و کمترین آن در کشورهای سوئد و هنک کنگ برابر 4/2 در هزار بوده است ( همان )
به طور کلی ، میزان مرگ و میر و امید زندگی در بدو تولد در قاره های مختلف جهان برای سالهای 2001 و 2006م. در جدول شماره 4-2منعکس است . همانطور که مشاهده می شود ، در این سالها میزان عمومی مرگ و میر درجهان 9 در هزار بوده است . حداکثر میزان عمومی مرگ و میر در میان کشورهای مختلف جهان حدود 20 تا 24 در هزار و حداقل آن بین 3 تا 5 در هزار بوده است . باید این نکته را نیز توجه داشت که اثر ترکیب سنی جمعیت بر میزان مرگ و میر عمومی به گونه ای دیگر است . شدت مرگ و میر در سنین اولیه عمر در دوران پیری و سالخوردگی به مراتب بیشتر از سنین جوانی و میانسالی است . کشورهایی که ترکیب جمعیتی جوان تری دارند ، در صورتیکه مراحل زیربنایی توسعه اقتصادی و اجتماعی ( بهبود سطح بهداشت ، درمان و تغذیه و…) را پشت سر گذاشته باشند . میزان مرگ و میر بسیار پایین تری خواهند داشت . در واقع در این کشورها به دلیل اقدامات جمعیت جوان که بخش مهمی از جمعیت را تشکیل می دهند کمتر در معرض واقعه مرگ قرار داشته اند و جمعیت سالخورده نیز که سطح مرگ و میر بالاتری دارند بخش بسیار کوچکی از جمعیت را تشکیل می دهند . در نتیجه میزان مرگ و میر عمومی که نوعی میزان وزنی از مرگ و میر جمعیت در کلیه سنین است کمتر می شود . اما کشورهای توسعه یافته که نسبت جمعیت جوانتر در مجموع جمعیت آنها کمتر و نسبت سالخوردگان بیشتر است، میزان مرگ و میر بالاتری دارند. ( زنجانی ، 1376 ، 71 ) پس میزان عمومی ( ناخالص ) مرگ و میر را نمی توان لزوماًٌ و قطعاً به بهبود و یا تنزل شرایط بهداشتی و تاثیر آن روی مرگ و میر حکم کرد . سطح مرگ و میر یک جامعه عمدتاً وابسته به زمینه ی بهداشتی است که این زمینه ها خود با تاثیرپذیری از جنبه های فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی شکل و قوام می یابند . ( میرزایی ، 1384 ، 58 )
از این رو شاخص های مستقل از ساختار سنی ، مانند امید زندگی و مرگ و میر اطفال برای بیان رابطه سطح مرگ و میر با بهداشت و توسعه بهتر و مناسب ترند .
در مورد علل مرگ و میر در جهان باید گفت که مهمترین علل مربوط به بیماری های غیرواگیر ( 59 درصد ) می باشد که 50 واحد درصد آن بیماری های قلبی و عروقی است که ایست قلبی مهمترین عامل مرگ و میر در این گروه است . (S: Global Burden of Disease. 2004) علل مرگ و میر در کشورهای پیشرفته و عقب مانده فرق می کند . به عنوان مثال در فرانسه 70 درصد مرگ و میرها به واسطه ی بیماری های مختلف قلبی ، سرطان و تصادفات است ولی در جهان سوم وضع طور دیگری است ، یعنی 70 درصد تلفات بزرگسالان به علت بیماری های عفونی و پارازیتها ی است که در اثر گرسنگی و آلودگی هوا ایجاد شده است ( جرج ، 1363 ، 27 )

جدول 4-1- جمعیت جهان و قاره های مختلف طی سال های 1500 و2007م.
مناطق
1500* ( به میلیون )
2007**
جهان
461
6581979170
آسیا
245
3976028000
آفریقا
87
939166800
آمریکا
42
899830900
اروپا
84
732578400
اقیانوسیه
3
34375070
*( امانی ، 1387 ، 62 )
** ( Encyclopaedia Britannica .Inc, 2007, 742)

جدول 4-2 – میزان عمومی مرگ و میر (CDR) و امید زندگی در بدو تولد ( ) در قاره های مخلتف 2001 و 2006 م.
مناطق
CDR(درهزار) 2001*
CDR(درهزار) 2006**
*2001
**2006

مرد
زن
مرد
زن
جهان
9
9
64
67
65
69
آسیا
8
7
65
68
66
70
آفریقا
14
15
50
52
51
53
آمریکا
9
8
74
80
75
81
اروپا
11
12
70
78
71
79
* دفتر مستندات جمعیتی ( PRB) ، 2001، 2-7
** دفتر مستندات جمعیتی ( PRB) ، 2006، 5-10

4-10- جمعیت و مرگ و میر ایران در بستر زمان :
ایران یکی از وسیعترین کشورهای قاره آسیاست و مساحت آن نزدیک به 1 میلیون و 644 هزار کیلومتر مربع می باشد . حداکثر میزان افزایش جمعیت طی دهساله 1355 تا 1365ه.ش وقوع یافته است که میزانی در حدود 9/3 درصد افزایش در سال را نشان می دهد . ولی با اتخاذ سیاست کنترل جمعیت میزان رشد جمعیت پایین آمد و در دوره پنج ساله 1365 تا 1370ه.ش این میزان به 46/2 درصد در سال و در دوره پنجساله 1370 تا1375ه.ش به 47/1 درصد تنزل یافت . ( مدنی ، 1380 ، 67 )
در ایران میزان مرگ از سالهای 1300 تا 1320ه.ش ( همراه با ثبات نسبی موالید در حدود چهل در هزار ) به طور محسوس تنزل یافته است سپس این سیر نزولی در سالهای بعد نیز ادامه یافته و حتی جنگ هشت ساله ایران و عراق به نحو چشمگیری این سیر کاهش را مختل نکرده است . در واقع میزان مرگ با حدود 33 تا 36 در هزار قبل از سال 1300ه.ش به تدریج به سطح ده در هزار طی سالهای 1365 تا 1370ه.ش و حدود هفت در هزار طی سالهای 1370 تا 1375ه.ش تنزل کرده است . ( همان منبع ، 73 )
جدول 4-3 ، تعدادی از شاخهای مرگ و میردر ایران را برای سالهای 1335 تا 1380ه.ش مشخص کرده است . همانطور که ملاحظه می شود تمام شاخص ها دلالت بر کاهش سریع و مستمر مرگ و میر کشور ایران در نیم قرن اخیر دارد . مرگ و میر کمتر از یکساله ها از 200 در هزار در سال 1335ه.ش به 30 در هزار ، در سال1380ه.ش کاهش و به عبارت دیگر به کمتر از یک ششم تقلیل یافته است . میزان مرگ و میر مادران نیز کاهشی در همین حدود را تجربه کرده است . و در سال 1380ه.ش به حدود 35 در یکصد هزار رسیده است . میزان عمومی مرگ و میر در این فاصله از 25 در هزار کاهش و نزدیک به یک پنجم تقلیل داشته است . امید زندگی و احتمال بقا در نیمه قرن اخیر جهشی چشمگیر و استثنایی داشته است . شاخص امید زندگی در بدو تولد از رقمی کمتر از 40
سال در سال 1335ه.ش به رقمی بالغ بر 70 سال درسال 1380ه.ش افزایش یافته و نزدیک به دو برابر شده است . شایان ذکر است که چنین کاهشی اساسی و مستمری در شاخص های مرگ و میر ، زمینه ساز رشد شتابان جمعیت در نیم قرن اخیر بوده و منجر به افزایش تعداد جمعیت کشور ، از رقمی کمتر از 20 میلیون نفر در سال 1335ه.ش به رقمی بیش از 70 میلیون نفر در حال حاضر شده است ( میرزایی ، 1386 ، 37) در یک چارچوب کلی ، می توان گفت با وجود مسائل و مشکلات موجود در دهه ی اول بعد از انقلاب اسلامی، ایران در زمینه ی ارتقاء سطح بهداشت و کاهش سطح مرگ و میر از کشور های نسبتاً موفق دنیا بوده است . کاهش چشمگیر مرگ و میر نوزادان و اطفال و افزایش شاخص امید زندگی در بدو تولد ، از دستاوردهای اساسی کشور در دهه ی 1980م. بوده است . عامل اساسی چنین روندی توجه به بهداشت محیط و پیشگیری از بیماری ها از طریق واکسیناسیون ، به ویژه در مناطق روستایی که از محرومیت بیشتری رنج می بردند ، بوده است . ( میرزایی ، 1384 ، 107 )
در هر حال باید اذعان داشت بهبود شاخص های طول عمر عمدتاً به سبب بهبود در عوامل بهداشت محیط ، اشاعه واکسیناسیون و تا حدودی ارتقای فرهنگ بهداشتی ، از طریق توجه به آموزش بهداشت و افزایش اطلاعات عمومی بهداشتی بوده است . ( همان منبع ، 108 )
مهمترین علل مرگ و میر در کشور به ترتیب عبارتند از : بیماری های قلبی و عروقی ، حوداث و سوانح عمدی و غیرعمدی ، سرطان ها ، بیماری های دستگاه تنفسی و بیماری های حول تولد ( ابدی و همکاران ، 1382 ، 12 )

جدول 4-3- میزان های مرگ و میر کمتر از یکسال ( IMR) ، مادران ( MMR ) ، عمومی ( CDR) و شاخص امید زندگی در بدو تولد ( eo ) به تفکیک جنس در ایران ،
1335 – 1380ه .ش
شاخص
سال
IMR
(در هزار)
MMR
(در هزار)
CDR
(درهزار)
eo ( سال )

کل
مرد
زن
تفاوت
1335
200

25
5/38
2/37
8/39
6/2
1345
165

16
6/46
0/45
2/48
1/3
1355
114
277
12
4/54
6/52
2/56
6/3
1365
64
140
9
4/61
4/59
5/64
1/4
1370
53
54
7
5/64
4/62
7/66
3/4
1375
34
37
6
3/67
2/65
6/69
4/4
1380
30

6
8/69
6/67
2/72
6/4

( منبع : میرزایی ، 1386 ، 38 )

4 -11 – آشنایی با وضعیت استان مازندران :
استان مازندران با مساحتی حدود 4/23756 کیلومتر مربع ، 46/1 درصد مساحت کشور را در بر می گیرد . حد شمالی آن دریای خزر ، حد جنوبی آن استان های تهران و سمنان ، حد غربی آن گیلان و حد شرقی آن استان گلستان می باشد .
بر اساس آخرین تقسیمات کشوری درسال 1386ه.ش، این استان دارای 17 شهرستان 32 ، 51 شهر 33 ، 45 بخش 34 و 115 دهستان 35 می باشد . (سالنامه آماری استان ، 1386 ، 6 )
در بررسی های به عمل آمده از غار کمربند و هوتو ، مشخص شد که شرایط زندگی انسان های دوره ی پارینه سنگی میانه و جدید در این استان نظیر دیگر مناطق فلات ایران بوده است . در این دوره ها انسان های اولیه در کوهپایه ها و دامنه های شمالی البرز و هر جا که آب و هوا مساعد تر بوده ، به شکار و گردآوری خوراک می پرداختند . و برای داشتن امنیت و آرامش بیش تر در غارها به سر می بردند . وجود آثار دوره ی نوسنگی در شرق مازندران ، از تحولات زندگی مردم در این استان حکایت دارد . مردم این سرزمین که همانند بعضی از مردم ساکن فلات ایران ، توانسته بودند چارپایان را رام و اهلی کنند ، به تدریج به سوی دره ها و جلگه ها و خاک های آبرفتی حاصلخیز کشیده شدند و با آغاز کشاورزی ، در زندگی خود تحولی ایجاد کردند ، با بهتر شدن شرایط زندگی ، اعم از غذا ، مسکن و شرایط مساعد آب و هوا ، به تعداد جمعیت آنها نیز افزوده شد. ( ترزبان و دیگران ، 1385 ، 8 ) ،در گذشته ی نه چندان دور ، شیوه زندگی کوچ نشینی در استان مازندران رواج داشته است. ولی امروزه مردم کوچ نشین ، شیوه ی زندگی روستایی را برگزیده و در معدود روستاهایی که در اراضی جنگلی استقرار دارند و اصطلاحاً به ده جنگلی مرسوم اند ، سکنا یافته اند . امروزه دو شیوه زندگی در مازندران وجود دارد : زندگی روستایی و زندگی شهری . به دلیل وجود آب فراوان و خاک حاصلخیز بخش قابل توجهی از مردم استان ساکن روستاها هستند. و از طریق کشاورزی امرار معاش می کنند . فراوانی نسبی آب در بخش جلگه ای استان و دست یابی آسان به این عنصر حیاتی سبب شده است که درهمه ی نقاط نوار ساحلی مازندران شهرهایی با فاصله ی کم پدید آیند . در بین شهرهای مازندران ، آمل ، ساری و بهشهر سابقه ی تاریخی طولانی دارند . ( همان منبع ، 14 )
وجود شرایط مساعد طبیعی در مازندران سبب تمرکز بالای جمعیت در این استان شده است. کمبود فضای زندگی ، دشواری آمد و رفت ، بیکاری ، فقر ، آلودگی های محیطی و صوتی و مشکلات فراوان دیگر ، همگی زاییده ی آهنگ رشد بالای جمعیت در سطح استان مازندران می باشند . در عین حال، رشد جمعیت خود نتیجه ی بهبود نسبی وضع زندگی ، به ویژه بهتر شدن وضعیت بهداشت عمومی و کاهش مرگ و میر بوده است .
روند جمعیت در استان به این صورت بوده است که ، در سال 1345 ه.ش جمعیت استان از رشد بالایی برخوردار بوده است . ( 12/4 درصد ) . ولی در سال 1355 ه.ش به دلیل اجرای برنامه های تنظیم خانواده ( در دوره قبل از انقلاب ) ما شاهد یک روند نزولی در رشد جمعیت هستیم .به تعبیر دیگر ، رشد جمعیت در این سال با کاهش روبه رو بوده است . ( 64/1 درصد کاهش ) ، ولی دوباره در سال 1365ه.ش به دلیل توقف برنامه های تنظیم خانواده ( در دوره بعد از انقلاب )، و شروع جنگ تحمیلی و اجرای سیاست های غیرمستقیم افزایش موالید ، ما شاهد افزایش رشد جمعیت هستیم . به طوری که از 48/2 درصد در سال 1345ه.ش به 60/3 درصد در سال 1365ه.ش می رسد . یعنی طی یک دوره ده ساله ، رشد جمعیت 12/1 درصد افزایش داشته است . ولی از سال 1375 ه .ش با از سرگیری دوباره برنامه های تنظیم خانواده و پیگیری آن تا زمان حال ما شاهد کاهش رشد جمعیت در استان می باشیم . به طوری که از سال 1345 تا سال 1385ه . ش ما 96/2
درصد کاهش ، در رشد جمعیت داشته ایم . با نگاهی به جدول 4-4 نمایانگر روند رشد جمعیت استان طی سالهای 1385 – 1345 ه .ش است ، در می یابیم که در حال حاضر رشد جمعیت در استان مازندران رو به کاهش می باشد و ما با یک روند نزولی در این زمینه روبرو هستیم . جدول 4-5 هم روند جمعیت استان را طی سالهای 1385- 1335 ه.ش به تفکیک نقاط شهری و روستایی نشان می دهد . طبق این جدول از سال 1335 ه.ش تا سال 1375 ه.ش ، بیشترین جمعیت استان در نقاط روستایی ساکن بودند ولی از سال 1385 ( با جدا شدن استان گلستان از استان مازندران و افزایش شهر نشینی ) جمیعت شهری با اندکی تفاوت از سهم بیشتری برخوردار است .

جدول 4-4- متوسط رشد سالانه جمعیت استان مازندران طی سالهای 1385-1345 ه.ش
سال تقویمی ( هجری شمسی )
متوسط رشد سالانه جمعیت به درصد
1345
12/4
1355
48/2
1365
60/3
1375
35/1
1385
16/1

(منبع ، سالنامه آماری استان مازندران ، 1386 ، 85 )
سال
شهری
روستایی
جمع
1335
200707
634402
835109
1345
300709
949381
1250090
1355
511787
1084778
1596565
1365
893473
1381290
2274763
1375
1202469
1399539
2602008
1385
1554143
1368233
2922432
جدول 4-5 – جمعیت استان مازندران طی سالهای 1385 – 1335 ه.ش به تفکیک نقاط
شهری و روستایی
(منبع، سالنامه آماری استان مازندران ، 1386، 101)
هرم سنی جمعیت استان در سال 1385ه.ش هم گویای کاهش رشد می باشد . ( رجوع شود به نمودار 4-1 ) . در واقع یک هرم سنی کاهنده است .و جمعیتی را نشان می دهد که در حال کاهش می باشد . به تعبیر دیگر ، قاعده هرم در حال کوچکتر شدن است . یعنی تعداد ولادتها در حال کاهش می باشد . ( این امر نشانگر این است که تمهیدات دولت در دهه های اخیر برای تنظیم خانواده موثر واقع شده است ) . بیشترین تعداد افراد متعلق به گروه سنی 24- 20 ساله است . که بیشتر این افراد به دهه ی 60 می باشند . ( دروه ای که در ایران پس از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و کوپنی شدن ارزاق عمومی به طور غیرمستقیم موالید افزایش یافت . ) به هر حال ، همانطور که هرم سنی نشان می دهد ، این هرم هنوز ، بیشتر به هرم سنی کشورهای در حال توسعه شباهت دارد که تعداد زیادی از افراد جمعیت آن در سنین کودکی و جوانی قرار دارند . و برای رسیدن به شکل هرم سنی کشورهای توسعه یافته ( شکل هرم استوانه ای بوده و تعداد کودکان و جوانان تفاوت چشمگیری با افراد سالخورده ندارند .) ، متضمن صرف زمانی است . از جمعیت 2923432 نفری استان در سال 1385 ه.ش 1466870 نفر مرد و 1455562 نفر زن می باشند . بنابراین نسبت جنسی که از تقسیم تعداد مردان بر تعداد زنان بدست می آید تقریباً برابر101 می باشد ، یعنی در برابر هر 100 زن ، 101 مرد وجود داشته است . ( نقاط شهری 101 ، نقاط روستایی 4/100 ) .
وضعیت جوانی و سالخوردگی جمعیت استان ، به تفکیک نقاط شهری و روستایی در
جدول 4 – 6 منعکس شده است که با وضعیت جوانی و سالخوردگی جمعیت کشوری نیز مورد مقایسه قرار گرفته است .

نمودار 4-1- هرم سنی جمعیت استان مازندران ، 1385 ه.ش

جدول 4-6- وضعیت جوانی و سالخوردگی جمیعت استان مازندران و مقایسه آن با جمعیت کشوری به تفکیک نقاط شهری و روستایی در سال 1385 ه.ش 36 .
گروههای سنی
درصد

استان کشور

کل
شهری
روستایی
کل
شهری
روستایی
کمتر از 15 سال
4/21
3/21
4/21
1/25
7/23
28
بالای 65 سال
1/6
7/4
4/7
2/5
8/4
1/6

نمودار 4-2 که ثبت ولادتها ، طی سالهای 1385- 1357 ه.ش را نشان می دهد نیز گویای مطالب پیشین است ؛ یعنی باروری در استان با نرخ نزولی روبه رو است، هم در نقاط شهری و هم در نقاط روستایی این تنزل به چشم می خورد . اگر تعداد مطلق ولادتها را به عنوان مقایسه بین نقاط شهری و روستایی در نظر بگیریم ، متوجه می شویم که تا سال 1375 ه.ش در نقاط روستایی تعداد ولادتها نسبت به نقاط شهری بیشتر بوده است ولی از سال 1375 به بعد ، این روند بر عکس می شود . یعنی در نقاط روستایی تعداد ولادتها نسبت به نقاط شهری کاهش می یابد . ( بر پایه ی این مقایسه ) یک طرف مساله را می توان مربوط به گسترش برنامه های تنظیم خانواده و ارتقاء سطح آگاهی روستاییان و افزایش سن ازدواج و نیز افزایش میزان تحصیلات زنان ( نسبت به سالهای گذشته ) دانست . طرف دیگر مساله ( که از اعتبار بیشتری برخوردار است ) مربوط می شود به افزایش مهاجرت روستا – شهری ، یعنی تمایل روستاییان برای زندگی در شهر و در نتیجه ، انتقال الگوی فرزندزایی خود به شهرها که در پی آن موالید شهری افزایش می یابد . یک عامل دیگر هم که نباید از آن غفلت کرد این امر است که ، بعضی از والدین روستایی تمایل به این دارند که فرزند آنها متولد شهر محسوب شود . بنابراین تولد فرزندان خود را به طرق و به دلایلی به شهر منسوب می کنند که در نتیجه جزء موالید شهری ( به غلط ) قرار می گیرد .
اما با این وجود ، تعداد مطلق نمی تواند نماینده ی خوبی برای مقایسه باشد و به همین علت از میزان به عنوان مقایسه بین جمیعت های مختلف استفاده می گردد . بنابراین اگر به جدول 4-7 نگاهی بیاندازیم ، در می یابیم که میزان باروری شهری در تمام دوره ها بیشتر از میزان باروری روستایی بوده است . به این دلیل که جمعیت های مخلتف دارای حجم مختلفند . نمودار 4-3 نیز ثبت وفات طی 29 سال گذشته ( 1385 – 1357 ه.ش ) در استان را نشان می دهد . وقتی به ای آمارها توجه می کنیم ، باید این نکته را هم در نظر داشته باشیم که استان مازندران جزء استانهایی است که تحت مخاطرات طبیعی چون سیل ، زلزله و رانش زمین قرار دارد . که وقوع این بلایا در برخی از سالها( از جمله سیل نکاء در مرداد ماه سال 1378ه.ش) سبب بی خانمانی و مرگ عده ای از افراد گردید و به عبارتی وقوع این مخاطرات سبب افزایش در تعداد مرگ ها نسبت به سالهای دیگر می گردد .
طبق آمار اداره کل ثبت احوال استان ، درسال 1386 ه.ش 15332 مرگ اتفاق افتاد که از این تعداد ، 8535 نفر مرد و 6797 نفر زن بوده اند . 37

نمودار 4-2- ولادت ثبت شده به تفکیک نقاط شهری و روستایی طی سال های 1357 تا 1385ه.ش
نمودار 4-3 – وفات ثبت شده38 به تفکیک نقاط شهری و روستایی طی سال های 1357 تا 1385ه.ش

جدول 4-7- میزان موالید ( CBR ) استان مازندران طی سالهای 1357 تا 1385 ه.ش
سال تقویمی
CBR ( در هزار) شهری
CBR ( در هزار) روستایی
کل
1357
4/38
4/27
2/31
1365
4/44
8/38
1/41
1375
4/17
3/16
17
1385
1/15
5/13
3/14

جدول 4-8 برخی از شاخص های حیاتی استان در سال 1386ه.ش را نشان می دهد . با نگاه به رقم امید زندگی در می یابیم که به دلیل شرایط مناسب آب و هوایی ، رفاه نسبی و امکانات طبیعی زندگی و نیز از آنجا که میزان دسترسی افراد به امکانات بهداشتی و درمانی و سایر خدمات اجتماعی بالاست ، بنابراین این شاخص که یکی از شاخص های عمده ی توسعه یافتگی است ، افزایش یافته است . پس می توان انتظار داشت که در آینده افراد بیشتری به سنین بالا و کهن سالی برسند .
عمده ترین علل فوت در استان ( در همین سال ) عبارتند بودند از :
1- بیماری های قلبی و عروقی ( 87/43 درصد )
2- سرطانها و تومورها ( 73/12 درصد )
3- حوادث غیر عمدی ( 26/11 درصد ) ( منبع : مرکز بهداشت استان )
طبق آمار اداره کل ثبت احوال استان ، عمده ترین علل فوت عبارت بودند از :
1- بیماری های قلبی و عروقی 4/27%
2- سوانح و حوادث 7/10%
3- سرطان و تومورها 3/10% ( بر اساس طبقه بندی هفده گانه )
طبق آمار اداره کل ثبت احوال استان، علل عمده فوت عبارت بودنداز، بیماریهای قلبی وعروقی (4/27%) سوانح و حوادث (7/10%) و سرطانها و تومورها 3/10%).
با نگاه به جدول 4-9 ، در می یابیم که نزدیک به 88 درصد فوت شدگان استان به دلیل بیماری های غیرعفونی و انگلی و 11 درصد به علل سوانح و حوادث فوت کرده اند . و سهم بیماری های عفونی و انگلی در مرگ و میر استان برای سال 1386 ه.ش تنها 2 درصد است . کاهش سهم بیماری های عفونی نسبت به غیر عفونی نشانه ای از انتقال اپیدمیولوژیکی و این امر است که استان مازندران ، در حال پشت سر گذاشتن مراحل انتقالی جمعیتی است .
جدول 4-10 شاخص های بهداشتی و درمانی استان در سال 1386 و جدول 4-11 تعداد بیمارستانها و جدول 4-12 ، مشخصات خانه های بهداشت استان ، را در همین سال نشان می دهند .
جدول 4-8 – میزان های مرگ و میر کمتر از یکسال ( IMR) ، مادران ( MMR ) ، عمومی ( CDR ) ، میزان خام موالید ( CBR )در سال 1386ه.ش و شاخص امید زندگی در بدو تولد ( eo ) به تفکیک جنس در سال 1385 ه.ش
شاخص
سال
IMR کمتر از یکسال ( در هزار)
MMR (درهزار)
CDR (در هزار)
CBR
(در هزار)
eo

کل
مرد
زن
تفاوت
1386
50/11
17/27
22/5
3/12
72
71
74
3
( منبع : مرکز بهداشت استان مازندران )

جدول 4-9 – توزیع متوفیات استان مازندران بر حسب علل سه گانه ی فوت در
سال 1386ه.ش
علل سه گانه ی فوت
فراوانی مطلق
درصد
1 – بیماری های عفونی و انگلی
250
6/1
2 – بیماری های غیرعفونی و انگلی
13441
8/87
3 – سوانح و حوادث
1641
6/10
کل
15332
100
( منبع : اداره کل ثبت احوال استان مازندران )

جدول 4-10- شاخص های بهداشتی و درمانی استان مازندران در سال 1386 ه.ش
جمعیت سال 1386
پزشک موجود
جمعیت به ازای یک پزشک
تخت ثابت موجود بیمارستانی
جمعیت به ازای یک تخت بیمارستان
دندان پزشک موجود
جمعیت به ازای دندان پزشک
داروخانه موجود
جمعیت به ازای یک داروخانه
آزمایشگاه موجود
جمعیت به ازای یک آزمایشگاه
رادیولوژی موجود
جمیعت به ازای یک رادیولوژی
2956569
2107
1403
4535
652
172
17189
348
8496
234
12635
97
30480
جدول 4-11- تعداد بیمارستان های موجود در استان به تفکیک تخت ثابت و فعال ، 1386 ه.ش
بیمارستان دولتی
بیمارستان خصوصی
تعداد
تعداد تخت
تعداد
تعداد تخت
27
ثابت
فعال
7
ثابت
فعال

3931
3360

529
553
جدول 4-12- مشخصات خانه های بهداشت در استان ، 1386 ه.ش
تحت پوشش طرح
خانه بهداشت فعال
تعداد بهورز
تعداد روستا
تعداد خانوار
تعداد جمعیت
1233
زن
مرد
3357
371034
1361795

1469
862
( منبع : سالنامه آماری استان مازندران ، 1386 ، 360 -349-341 )

4-12 – آشنایی با وضعیت نقاط روستایی شهرستان ساری :
شهرستان ساری دارای 5 بخش ( بخش مرکزی ، میاندرود ، کلیجاق رستاق ، چهاردانگه ، و دو دانگه ) ، 4 شهر و 15 دهستان می باشد . و نیز دارای 436 آبادی دارای سکنه ی دائمی ، 6 آبادی سکنه موسمی ، 19 آبادی خالی از سکنه دائمی و 7 آبادی خالی از سکنه موسمی می باشد ( شناسنامه آبادی ها ، 1385 ، 300 )
طبق سرشماری سال 1385ه.ش جمعیت روستایی شهرستان ساری شامل 221388 نفر بود . جدول 4-13 ، جمعیت روستایی شهرستان ساری را در بخش های مختلف این شهرستان در سال 1385 ه.ش نشان می دهد .

جدول 4-13 – جمعیت و تعداد دهستان های نقاط روستایی شهرستان ساری به تفکیک بخش ، 1385ه.ش
نام بخش
تعداد دهستان
تعداد جمعیت
مرکزی
6
137701
میاندرود
2
45357
کلیجاق رستاق
2
13207
چهاردانگه
3
16839
دودانگه
2
8284
کل
15
221388
( منبع : شناسنامه آبادی ها ، 1385 ، 301 )
طبق این جدول ، بخش مرکزی شهرستان ساری که دارای 6 دهستان می باشد ، بیشترین جمعیت روستایی شهرستان را به خود اختصاص داده است .
از این تعداد جمعیت 110264 نفر مرد ، 111124 نفر زن بوده اند . که نسبت جنسی جمعیت روستایی شهرستان ساری در سال 1385ه.ش برابر 2/99 می شود . یعنی در مقابل هر 100 زن ، 99 نفر مرد وجود داشته است .

در جدول 4-14 ، وضعیت جوانی و سالخوردگی جمعیت در مناطق روستایی شهرستان ساری در سالهای 1385 و 1386 ه.ش نشان داده شده است .
جدول 4-14 – وضعیت جوانی و سالخوردگی جمعیت در مناطق روستایی شهرستان ساری در سالهای 1385 و 1386 ه.ش
گروه های سنی
1385 *
1386 **
کمتر از 15 سال
8/21 درصد
21 درصد
بالای 65 سال
1/7 درصد
7/7 درصد
*بدست آمده از سرشماری آبان ماه 1385ه.ش
**بدست آمده از آمار جمعیتی مرکز بهداشت شهرستان ساری
شاخص های بهداشتی و درمانی موجود در نقاط روستایی شهرستان ساری به این صورت است
طبق آمار مرکز بهداشت شهرستان ساری ، 29 مرکز و پایگاه بهداشتی و درمانی روستایی به انضمام 2 پایگاه بهداشت روستایی دیگر در نقاط روستایی این شهرستان مستقر می باشند .(20 مرکز بهداشتی و درمانی شهری که جمعا 51 مرکز می شود که در سطح شهرستان ساری وجود دارند). سایر شاخصهای بهداشتی و درمانی نقاط روستایی شهرستان ساری به تفکیک بخشها در جدول 4-15 منعکس شده است .

جدول 4-15- شاخصهای بهداشتی و درمانی نقاط روستایی شهرستان ساری به تفکیک بخش ،
1386 ه.ش
نام بخش
خانه بهداشت
داروخانه
مرکز تسهیلات زایمانی
پزشک
دندانپزشک
دندانپزشک تجربی یا دانداساز
بهیار یا مامای روستایی
بهداشتیار
بهورز
کل
178
33
4
87
22
13
31
49
150
مرکزی
82
19
4
50
12
9
14
28
70
میاندرود
31
6
0
16
5
1
4
5
28
کلیجاق رستاق
20
4
0
13
2
1
5
5
17
چهاردانگه
27
4
0
4
1
0
8
2
27
دودانگه
18
0
0
4
2
2
0
9
8
( منبع : شناسنامه آبادی ها ، 1385 ، 304 )
جدول 4-16- تعداد بیمارستانهای موجود در سطح شهرستان ساری ، 1386ه.ش
شهرستان
بیمارستان دولتی
بیمارستان خصوصی

ساری
تعداد
تعداد تخت
تعداد
تعداد تخت

5
ثابت
فعال
4
ثابت
فعال

967
841

324
382
( منبع : سالنامه آماری استان ، 1386 ، 341 )
جدول 4-17- مشخصات خانه های بهداشت شهرستان ساری ( نقاط روستایی ) ، 1386ه.ش
شهرستان
تحت پوشش طرح
خانه بهداشت فعال
تعداد بهورز
ساری
تعداد روستا
تعداد خانوار
تعداد جمعیت
185
زن
مرد

468
576030
203138

227
115
( همان منبع : 360 )

شبکه بهداشت و درمان شهرستان کوچکترین واحد مستقل نظام بهداشت ودرمان کشور است.محیطی ترین واحد ارائه خدمات بهداشتی ودرمانی در سطح روستا خانه بهداشت است که معمولا جمعیتی حدود 500 تا 2000 نفر را تحت پوشش دارد. این جمعیت در روستای اصلی(مقر خانه بهداشت ) وچند روستای قمر که فاصله آنها تا روستای اصلی حداکثر یک ساعت پیاده روی است،پراکنده می باشند.پرسنل خانه بهداشت معمولا شامل یک مرد ویک زن است که بهورز نامیده میشوند.بهورزان از روستای اصلی یا قمر انتخاب می گردند،پس از دو سال آموزش در مرکز آموزش ،کادر کمکی در مرکز شهرستان به ارائه خدمات بهداشتی ودرمانی دقیقا در قالب محتوا ی مراقبتهای بهداشتی ودرمانی اولیه(این محتوا شامل آموزش بهداشت ،تامین آب سالم،بهسازی محیط،بهبود وضعیت تغذیه ،واکسیناسیون ،مراقبت از کودکان ومادران ،تنظیم خانواده،مبارزه با بیماریهای بومی ،درمان سوانح وبیماری های عادی وتهیه داروهای اساسی می باشد)اقدام می کنند.بهورزان با پیگیری خانه به خانه ی خانواده های روستایی سعی در ارائه کامل ودقیق خدمات بهداشتی به خانواده های تحت پوشش دارند.آنها کلیه ی آمار واطلاعات را ثبت ونگهداری کرده و با تنظیم گزارش، آن رادر اختیار مرکز بهداشت شهرستان قرار می دهند.(تهرانی،1372، 163)

نقشه 4-1- نقشه تقسیمات کشوری شهرستان ساری در سال 1386

فصل پنجم
تجزیه و تحلیل داده ها

5-1- مقدمه :
هدف تحقیق پاسخ دادن به پرسش آغازین است؛ بدین منظور، محقق فرضیه هایی تدوین
می کند و به مشاهداتی که فرضیه ها ایجاب میکنند ، مبادرت می کنند. سپس، باید ببیند ؛ اطلاعات گردآوری شده با فرضیه هامتناظرند ، یا به عبارت دیگر،نتایج مشاهده شده با نتایجی که فرضیه ها انتظار داشتند، متناظرند یا نه. بنابراین ، نخستین هدف مرحله تحلیل اطلاعات بازبینی تجربی است . ( کیوی و کامپنهود ، 1382 ، 209 )
اما واقعیت پیچیده تر و غنی تر از فرضیه هایی است که درباره اش تدوین می شود . یک مشاهده جدی غالباً پدیده های دیگری سوای آنچه که انتظارش می رفت را آشکار می کند؛ بدین لحاظ ، تحلیل اطلاعات کارکرد دومی دارد : تفسیر این پدیده های خارج از انتظار ، تجدید نظر یا تصحیح فرضیه ها با این هدف که در نتیجه گیریها ، محقق قادر باشد ، اصلاحاتی در مدل تحلیلی اش توصیه کند یا راههای تفکر و تحقیقی برای آینده پیشنهاد کند . ( همان )
به طور کلی تحلیل اطلاعات مرحله ای است که اطلاعات به دست آمده از مرحله مشاهده را می پروراند ، به نحوی که آنها را برای مقایسه نتایج مشاهده شده و نتایج مورد انتظار فرضیه آماده می سازد . این مرحله شامل عملیات سه گانه ی زیر است :
مرحله اول ، عبارت است از ، شرح داده ها ، که از دو مکمل تشکیل میشود . از یک طرف داده ها را ( دسته بندی شده یا بدون دسته بندی ) به صورتی که از طریق متغیرهای پیش بینی شده در فرضیه ها به دست آمده است معرفی می کند و از طرف دیگر ، این داده ها را به گونه ای معرفی می کند که خصوصیات این متغیرها از راه شرح و تفسیر به اثبات برسد .
دومین مرحله عبارت است از اندازه گیری روابط میان متغیرها ، مطابق با شیوه ای که این روابط در فرضیه ها پیش بینی شده اند .
مرحله سوم ، عبارت است از مقایسه ی روابط مشاهده شده با روابطی که از لحاظ نظری فرضیه تحقیق انتظار دارد .و اندازه گیری انحراف میان آن دو ، اگر انحراف صفر یا ضعیف باشد می توان نتیجه گرفت که فرضیه تایید شده است ؛ در غیر این صورت باید دید منشا انحراف از کجاست و متناسب با وضعیت نتیجه گیری کرد ( همان ، 231 )
پس از بیان مساله و اهداف تحقیق و انتخاب چارچوب نظری و تدوین سوالات و فرضیه ها و مشخص کردن روش تحقیق و گردآوری داده ها نوبت به تحلیل اطلاعات می رسد .
در اینجا به تحلیل آماری داده هایی که از مراکز و منابع مختلف جمع آوری کرده ایم و نیز به اندازه گیری روابط بین متغیرها می پردازیم . تا بتوانیم ، به آنچه که از جستجوی آن بوده ایم دست یابیم . و به عبارتی با انجام این مرحله پاسخی برای پرسش آغازی خود محیا کنیم ، و خود را به هدف خویش نزدیکتر سازیم .
در این فصل ، اطلاعات و داده ها جهت پاسخگویی به فرضیه های پژوهش و نتایج حاصل از داده ها در مورد برآورد سطح و بررسی عوامل موثر بر مرگ و میر نقاط روستایی شهرستان ساری تنظیم شده است .
تجزیه و تحلیل داده ها در خصوص آزمون فرضیه ها در دو بخش توصیفی و استنباطی ارائه می گردد . در بخش توصیفی با استفاده از شاخص های فراوانی ، درصد و نمودار و … به طبقه بندی و توصیف اطلاعات می پردازیم و در بخش استنباطی با استفاده از آزمون کای دو به تفسیر نتایج پژوهش پرداخته می شود .
همچنین لازم به ذکر است که پردازش های آماری لازم روی نمره ها با استفاده از برنامه نرم افزاری spss نسخه 115 انجام گردید .

قسمت دیگر تجزیه و تحلیل داده ها اختصاص به اندازه گیری مرگ و میر نقاط روستایی شهرستان ساری دارد . که با استفاده از روابط و فرمول های موجود در ارتباط با شاخص های مرگ و میر برآورد گردیده اند .

5-2 – توصیف داده ها:
به منظور آشنایی بیشتر با ماهیت متغیرهای پژوهش لازم است قبل از تحلیل داده ها به توصیف آنها پرداخته شود. چرا که توصیف آماری داده ها مقدم بر استنباط آماری است و به تشخیص الگوهای حاکم بر داده ها کمک می کند
جدول5-1 – توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت در دو گروه زنان و مردان

جنسیت
گروه بیماری ها
مرد
زن
مجموع
بیماری های قلبی و عروقی
فراوانی
290
324
614

درصد
47.20%
52.80%
100.00%
سرطان و تومورها
فراوانی
151
74
225

درصد
67.10%
32.90%
100.00%
سوانح و حوادث
فراوانی
120
30
150

درصد
80.00%
20.00%
100.00%
علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم
فراوانی
34
59
93

درصد
36.60%
63.40%
100.00%
سایر بیماری ها
فراوانی
91
80
171

درصد
53.20%
46.80%
100.00%

نامعلوم و ثبت نشده

فراوانی
3
4
7

درصد
42.90%
57.10%
100.00%
مجموع

فراوانی
689
571
1260

درصد
54.70%
45.30%
100.00%

همان طور که از جدول شماره 5-1 استنباط می شود از مجموع 1260 نفر 70 /54% شامل مردان و 30/45% هم شامل زنان بودند.و از مجموع 1260 نفر 614 نفر در اثر بیماری های قلبی عروقی فوت شده اند.

نمودار 5-1 – نمودار میله ای توزیع تفکیک علت فوت در دو گروه زنان و مردان

جدول5-2- توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت (انواع بیماری ها)در دو گروه زنان و مردان
جنسیت
گروه بیماری ها
مرد
زن
مجموع
1- بیماری های عفونی و انگلی
فراوانی
6
1
7

درصد
85.70%
14.30%
100.00%
2.سرطان و تومورها
فراوانی
151
74
225

درصد
67.10%
32.90%
100.00%
3.بیماری های سیستم ایمنی
فراوانی
3
3
6

درصد
50.00%
50.00%
100.00%
4.غدد، تغذیه و متابولیک
فراوانی
8
13
21

درصد
38.10%
61.90%
100.00%
5.بیماری های روانی و اختلال رفتاری
فراوانی
3
2
5

درصد
60.00%
40.00%
100.00%

6.سیستم عصبی

فراوانی
1
8
9

درصد
11.10%
88.90%
100.00%
7.قابی و عروقی

فراوانی
290
324
614

درصد
47.20%
52.80%
100.00%
8.دستگاه تنفسی
فراوانی
22
13
35

درصد
62.90%
37.10%
100.00%
9.دستگاه کوارش
فراوانی
16
12
28

درصد
57.10%
42.90%
100.00%
10.بیماری های جلد و زیرجلد
فراوانی
0
0
0

درصد
0
0
0
11.اسکلتی و عضلانی
فراوانی
0
2
2

درصد
0.00%
100.00%
100.00%
12.دستگاه ادراری و تناسلی
فراوانی
16
10
26

درصد
61.50%
38.50%
100.00%
13.عوارض حاملگی و زایمان
فراوانی
0
0
0

درصد
0.00%
0.00%
100.00%
14.ناهنجاری های مادرزادی و کروموزومی
فراوانی
12
6
18

درصد
66.70%
33.30%
100.00%
15.بیماری های دوران حول تولد
فراوانی
4
10
14

درصد
28.60%
71.40%
100.00%
16.علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم
فراوانی
34
59
93

درصد
36.60%
63.40%
100.00%
17.سوانح و حوادث
فراوانی
120
30
150

درصد
80.00%
20.00%
100.00%
17-1.حوادث غیر عمدی
فراوانی
104
21
125

درصد
83.20%
16.80%
100.00%
17-2.خشونت به وسیله دیگران
فراوانی
7
1
8

درصد
87.50%
12.50%
100.00%
17-3.خودکشی
فراوانی
9
8
17

درصد
52.90%
47.10%
100.00%
18.نامعلوم
فراوانی
0
2
2

درصد
0.00%
100.00%
100.00%
19.ثبت نشده
فراوانی
3
2
5

درصد
60.00%
40.00%
100.00%
مجموع

فراوانی
809
601
1260

درصد
57.4%
42.6%
100.00%

همانطور که از جدول شماره 5-2 استنباط میشود از مجموع 1260 نفر 4 /57% شامل مردان و 6/42% هم شامل زنان بودند.و از مجموع 1260 نفر 614 نفر در اثر بیماری های قلبی عروقی فوت شده اند.

جدول 5-3- توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت
( انواع بیماری ) در دو گروه زنان و مردان (درصد از کل )
جنسیت
گروه بیماری ها
مرد
زن
مجموع
1 – بیماریهای عفونی و انگلی
فراوانی
6
1
7

درصد
70/85%
30/14%
00/100%
2 – سرطان و تومورها
فراوانی
151
74
225

درصد
10/67%
90/32%
00/100%
3 – بیماری های سیستم ایمنی
فراوانی
3
3
6

درصد
00/50%
00/50%
00/100%
4 – غدد، تغذیه ومتابولیک
فراوانی
8
13
21

درصد
10/38%
90/61%
00/100%
5 – بیماری های روانی و اختلال رفتاری
فراوانی
3
2
5

درصد
00/60%
00/40%
00/100%
6-سیستم عصبی
فراوانی
1
8
9

درصد
10/11%
90/88%
00/100%
7 – قلبی و عروقی
فراوانی
290
324
614

درصد
20/47%
80/52%
00/100%
8- دستگاه تنفسی
فراوانی
22
13
35

درصد
90/62%
10/37%
00/100%
9 – دستگاه گوارش
فراوانی
16
12
28

درصد
10/57%
90/42%
00/100%
10-اسکلتی و عضلانی
فراوانی
0
2
2

درصد
00/0%
00/100%
00/100%
11-دستگاه اداری و تناسلی
فراوانی
16
10
26

درصد
50/61%
50/38%
00/100%
12-عوارض حاملگی و زایمان
فراوانی
0
0
0

درصد
00/0%
00/100%
00/100%
13-ناهنجاری های مادرزادی و کروموزومی
فراوانی
12
6
18

درصد
70/66%
30/33%
00/100%
14-بیماری های دوران حول تولد
فراوانی
4
10
14

درصد
60/28%
40/71%
00/100%
15-علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم
فراوانی
34
59
93

درصد
60/36%
40/63%
00/100%
16- سوانح و حوادث
فراوانی
120
30
150

درصد
00/80%
00/20%
00/100%
16-1- حوادث غیرعمدی
فراوانی
104
21
125

درصد
20/83%
80/16%
00/100%
16-2- خشونت به وسیله دیگران
فراوانی
7
1
8

درصد
50/87%
50/12%
00/100%
16-3- خودکشی
فراوانی
9
8
17

درصد
90/52%
10/47%
00/100%
17-نامعلوم
فراوانی
0
2
2

درصد
00/0%
00/100%
00/100%
18 – ثبت نشده
فراوانی
3
2
5

درصد
00/60%
00/40%
00/100%
مجموع
فراوانی
689
571
1260

درصد
7/54%
3/45%
00/100%

جدول 5-4- توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت در گروه های سنی مختلف

سن
گروه بیماری ها
زیر یکسال
9-1
19-10
29-20
39-30
40 و بیشتر
مجموع
بیماری های قلبی و عروقی
فراوانی
3
0
3
5
12
591
614

درصد
0.50%
0.00%
0.50%
0.80%
2.00%
96.30%
100.00%
سرطان و تومورها
فراوانی
0
0
1
6
9
209
225

درصد
0.00%
0.00%
0.40%
2.70%
4.00%
92.90%
100.00%
سوانح و حوادث
فراوانی
0
5
29
45
13
58
150

درصد
0.00%
3.30%
19.30%
30.00%
8.70%
38.70%
100.00%
علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم
فراوانی
0
1
0
0
0
92
93

درصد
0.00%
1.10%
0.00%
0.00%
0.00%
98.90%
100.00%
سایر بیماری ها
فراوانی
29
7
7
4
5
119
171

درصد
17.00%
4.10%
4.10%
2.30%
2.90%
69.60%
100.00%

نامعلوم و ثبت نشده

فراوانی
1
1
0
2
0
3
7

درصد
14.30%
14.30%
0.00%
28.60%
0.00%
42.90%
100.00%
مجموع

فراوانی
33
14
40
62
39
1072
1260

درصد
2.60%
1.10%
3.20%
4.90%
3.10%
85.10%
100.00%

همان طور که از جدول شماره 5-4 استنباط می شود از مجموع 1260 نفر 10 /85درصد فوت شدگان در رده سنی 40 سال و بیشتر قرار داشتند که از این تعداد 591 نفر آنها دچار بیماری های قلبی عروقی بودند.

نمودار 5-2-نمودار میله ای توزیع فراوانی نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت در گروه های سنی مختلف

جدول5-5- توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت (انواع بیماری ها)در گروه های سنی مختلف
سن
گروه بیماری ها
زیر یکسال
9-1
19-10
29-20
39-30
40 و بیشتر
مجموع
1.بیماری های عفونی و انگلی
فراوانی
0
0
0
0
0
7
7

درصد
0.00%
0.00%
0.00%
0.00%
0.00%
100.00%
100.00%
2.سرطان و تومورها
فراوانی
0
0
1
6
9
209
225

درصد
0.00%
0.00%
0.40%
2.70%
4.00%
92.90%
100.00%
3.بیماری های سیستم ایمنی
فراوانی
0
1
3
0
1
1
6

درصد
0.00%
16.70%
50.00%
0.00%
16.70%
16.70%
100.00%
4.غدد، تغذیه و متابولیک
فراوانی
0
0
0
0
1
20
21

درصد
0.00%
0.00%
0.00%
0.00%
4.80%
95.20%
100.00%
5.بیماری های روانی و اختلال رفتاری
فراوانی
0
0
0
1
0
4
5

درصد
0.00%
0.00%
0.00%
20.00%
0.00%
80.00%
100.00%
6.سیستم عصبی
فراوانی
1
0
0
1
0
7
9

درصد
11.10%
0.00%
0.00%
11.10%
0.00%
77.80%
100.00%
7.قلبی و عروقی

فراوانی
3
0
3
5
12
591
614

درصد
0.50%
0.00%
0.50%
0.80%
2.00%
96.30%
100.00%
8.دستگاه تنفسی
فراوانی
1
0
2
1
0
31
35

درصد
2.90%
0.00%
5.70%
2.90%
0.00%
88.60%
100.00%
9.دستگاه گوارش
فراوانی
0
1
1
1
2
23
28

درصد
0.00%
3.60%
3.60%
3.60%
7.10%
82.10%
100.00%
10.اسکلتی و عضلانی
فراوانی
0
0
0
0
0
2
2

درصد
0.00%
0.00%
0.00%
0.00%
0.00%
100.00%
100.00%
11.دستگاه ادراری و تناسلی
فراوانی
0
0
1
0
1
24
26

درصد
0.00%
0.00%
3.80%
0.00%
3.80%
92.30%
100.00%
12.نابهنجاری های مادرزادی و کروموزومی
فراوانی
13
5
0
0
0
0
18

درصد
72.20%
27.80%
0.00%
0.00%
0.00%
0.00%
100.00%
13.بیماری های دوران حول تولد
فراوانی
14
0
0
0
0
0
14

درصد
100.00%
0.00%
0.00%
0.00%
0.00%
0.00%
100.00%
14.علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم
فراوانی
0
1
0
0
0
92
93

درصد
0.00%
1.10%
0.00%
0.00%
0.00%
98.90%
100.00%
15.سوانح و حوادث
فراوانی
0
5
29
45
13
58
150

درصد
0.00%
3.30%
19.30%
30.00%
8.70%
38.70%
100.00%
15-1-حوادث غیر عمدی
فراوانی
0
4
22
36
10
53
125

درصد
0.00%
3.20%
17.60%
28.80%
8.00%
42.40%
100.00%
15-2-خشونت به وسیله دیگران
فراوانی
0
1
0
4
1
2
8

درصد
0.00%
12.50%
0.00%
50.00%
12.50%
25.00%
100.00%
15-3- خودکشی
فراوانی
0
0
7
5
2
3
17

درصد
0.00%
0.00%
41.20%
29.40%
11.80%
17.60%
100.00%
16.نامعلوم
فراوانی
0
1
0
0
0
1
2

درصد
0.00%
50.00%
0.00%
0.00%
0.00%
50.00%
100.00%

17.ثبت نشده
فراوانی
1
0
0
2
0
2
5

درصد
20.00%
0.00%
0.00%
40.00%
0.00%
40.00%
100.00%
مجموع

فراوانی
33
19
69
107
52
1130
1410

درصد
2.30%
1.30%
4.90%
7.60%
3.70%
80.10%
100.00%

همان طور که از جدول شماره 5-5 استنباط می شود از مجموع 1260 نفر 10 /80درصد فوت شدگان در رده سنی 40 سال و بیشتر قرار داشتند که از این تعداد 591 نفر آنها دچار بیماری های قلبی عروقی بودند.

جدول 5-6- توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت و وضعیت زناشوئی
وضعیت زناشوئی
گروه بیماری ها
دارای همسر در زمان فوت
بدون همسر بر اثر فوت یا طلاق
همسر هرگزازدواج نکرده تا زمان فوت
مجموع
بیماری های قلبی و عروقی
فراوانی
105
48
4
157

درصد
66.90%
30.60%
2.50%
100.00%
سرطان و تومورها
فراوانی
40
8
3
51

درصد
78.40%
15.70%
5.90%
100.00%
سوانح و حوادث
فراوانی
22
6
8
36

درصد
61.10%
16.70%
22.20%
100.00%
علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم
فراوانی
8
19
0
27

درصد
29.60%
70.40%
0.00%
100.00%
سایر بیماری ها
فراوانی
7
9
5
21

درصد
33.30%
42.90%
23.80%
100.00%
مجموع

فراوانی
182
90
20
292

درصد
62.30%
30.80%
6.80%
100.00%

همان طور که از جدول شماره 5-6 استنباط می شود از مجموع 292 نفر 30 /62 درصد فوت شدگان دارای همسر در زمان فوت بودند که از این تعداد 105 نفر آنها دچار بیماری های قلبی و عروقی بودند.

نمودار5-3- نمودار میله ای توزیع فراوانی نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت و وضعیت زناشوئی

جدول 5-7- توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک سن وقوع فوت و وضعیت زناشوئی
وضعیت زناشوئی
گروه سنی
دارای همسر در زمان فوت
بدون همسر بر اثر فوت یا طلاق
هرگز ازدواج نکرده تا زمان فوت
مجموع
15-29 سال
فراوانی
6
2
15
23

درصد
26.10%
8.70%
65.20%
100.00%
30-44 سال
فراوانی
20
1
4
25

درصد
80.00%
4.00%
16.00%
100.00%
45-59 سال
فراوانی
31
2
0
33

درصد
93.90%
6.10%
0.00%
100.00%
60 سال به بالا
فراوانی
125
85
1
211

درصد
59.20%
40.30%
0.50%
100.00%
مجموع

فراوانی
182
90
20
292

درصد
62.30%
30،80%
6.80 %
100.00%
همان طور که از جدول شماره 5-7استنباط می شود از مجموع 292 نفر 30 /62 درصد فوت شدگان دارای همسر در زمان فوت بودند که از این تعداد 125 نفر آنها در گروه سنی 60 سال به بالا بودند.

نمودار 5-4- نمودار میله ای توزیع فراوانی نمونه مورد نظر به تفکیک سن وقوع فوت و وضعیت زناشوئی

جدول5-8 – توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت و مکان فوت
مکان فوت
گروه بیماری ها
بیمارستان
منزل
سایر موارد
مجموع
بیماری های قلبی و عروقی
فراوانی
79
76
2
157

درصد
50.30%
48.40%
1.30%
100.00%
سرطان و تومورها
فراوانی
31
20
0
51

درصد
60.80%
39.20%
0.00%
100.00%
سوانح و حوادث
فراوانی
24
5
8
37

درصد
64.90%
13.50%
21.60%
100.00%
علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم
فراوانی
8
19
0
27

درصد
29.60%
70.40%
0.00%
100.00%
سایر بیماری ها
فراوانی
18
11
0
29

درصد
62.10%
37.90%
0.00%
100.00%
مجموع

فراوانی
160
131
10
301

درصد
53.20%
43.50%
3.30%
100.00%
همان طور که از جدول شماره 5-8استنباط می شود از مجموع 301 نفر20 /53 درصد
(160 نفر ) فوت شدگان در بیمارستان فوت شده اند که از این تعداد 79 نفر دچار بیماری های قلبی عروقی بودند.

نمودار 5-5 -نمودار میله ای توزیع فراوانی نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت و مکان فوت

جدول5- 9- توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت و فصل فوت
فصل فوت
گروه بیماری ها
بهار
تابستان
پائیز
زمستان
مجموع
بیماری های قلبی و عروقی
فراوانی
41
40
32
44
157

درصد
26.10%
25.50%
20.40%
28.00%
100.00%
سرطان و تومورها
فراوانی
11
14
12
14
51

درصد
21.60%
27.50%
23.50%
27.50%
100.00%
سوانح و حوادث
فراوانی
11
10
12
4
37

درصد
29.70%
27.00%
32.40%
10.80%
100.00%
علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم
فراوانی
5
5
8
9
27

درصد
18.50%
18.50%
29.60%
33.30%
100.00%
سایر بیماری ها
فراوانی
8
8
7
6
29

درصد
27.60%
27.60%
24.10%
20.70%
100.00%
مجموع

فراوانی
76
77
71
77
301

درصد
25.20%
25.60%
23.60%
25.60%
100.00%
همان طور که از جدول شماره 5-9 استنباط می شود از مجموع 301 نفر20/25 درصد در فصل بهار ، 60/25 درصد در فصل تابستان ، 60/23 درصد در فصل پائیز و 60/25 درصد در فصل زمستان فوت شده اند که بیشتر آنها دچار بیماری های قلبی و عروقی بودند.

نمودار 5-6- نمودار میله ای توزیع فراوانی نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت و فصل فوت

جدول5-10 – توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت و ماه فوت
ماه فوت
گروه بیماری ها
فروردین
اردیبهشت
خرداد
تیر
مرداد
شهریور
مهر
آبان
آذر
دی
بهمن
اسفند
مجموع
بیماری های قلبی و عروقی
فراوانی
10
15
16
8
16
16
9
9
14
14
16
14
157

درصد
6.369
9.5541
10.19
5.0955
10.191
10.191
5.7324
5.7324
8.9171
8.9
10.1
8.9171
100
سرطان و تومورها
فراوانی
4
3
4
5
6
3
7
3
2
5
6
3
51

درصد
7.843
5.8823
7.843
9.8039
11.771
5.8853
13.749
5.8823
3.9215
9.8
11.7
5.8823
100
سوانح و حوادث
فراوانی
1
5
5
5
4
1
5
3
4
1
2
1
37

درصد
2.702
13.513
13.51
13.513
10.810
2.7027
13.513
8.1081
10.810
2.7
5.40
2.7027
100
علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم
فراوانی
1
2
2
2
1
2
2
2
4
5
0
4
27

درصد
3.703
7.4074
7.407
7.4074
3.7037
7.4074
7.4074
7.4074
14.814
18.
0
14.814
100
سایر بیماری ها
فراوانی
1
5
2
0
5
3
6
0
1
1
3
2
29

درصد
3.448
17.241
6.896
0
17.241
10.344
20.689
0
3.4482
3.4
10.3
6.8965
100
مجموع

فراوانی
17
30
29
20
32
25
29
17
25
26
27
24
301

درصد
5.647
9.9667
9.634
6.6445
10.631
8.3056
9.6345
5.6478
8.3056
8.6
8.97
7.9734
100

همان طور که از جدول شماره 5-10 استنباط می شود از مجموع 301 نفر 63/10 درصد در ماه مرداد فوت شده اند که بیشتر آنها دچار بیماری های قلبی و عروقی بودند.

نمودار 5-7 – نمودار میله ای توزیع فراوانی نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت و ماه فوت

جدول 5-11- توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت و وضعیت فعالیت (جمعیت غیر فعال)
جمعیت غیر فعال
گروه بیماری ها
خانه دار
محصلین
بازنشستگان و از کار افتادگان
اطفال
مجموع
بیماری های قلبی و عروقی
فراوانی
45
1
53
0
99

درصد
45.50%
1.00%
53.50%
0.00%
100.00%
سرطان و تومورها
فراوانی
16
0
7
0
23

درصد
69.60%
0.00%
30.40%
0.00%
100.00%
سوانح و حوادث
فراوانی
6
4
1
0
11

درصد
54.50%
36.40%
9.10%
0.00%
100.00%
علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم
فراوانی
0
0
21
0
21

درصد
0.00%
0.00%
100.00%
0.00%
100.00%
سایر بیماری ها
فراوانی
5
1
8
8
22

درصد
22.70%
4.50%
36.40%
36.40%
100.00%
مجموع

فراوانی
72
6
90
8
176

درصد
40.90%
3.40%
51.10%
4.50%
100.00%

همان طور که از جدول شماره 5-11 استنباط می شود از مجموع 176 نفر 90/40 درصد (72 نفر ) خانه دار بودند که از این تعداد 45 نفر دچار بیماری های قلبی و عروقی بودند.

نمودار 5-8- نمودار میله ای توزیع فراوانی نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت و وضعیت فعالیت (جمعیت غیر فعال)

جدول 5-12- توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت و وضعیت فعالیت (جمعیت فعال)
جمعیت فعال
گروه بیماری ها
کارکنان امور دفتری و اداری
مشاغل آزاد و تولیدی
کارکنان حمل و نقل و فنی حرفه ای
کشاورزان و دامداران
بیکاران
مجموع
بیماری های قلبی و عروقی
فراوانی
4
14
2
36
2
58

درصد
6.90%
24.10%
3.40%
62.10%
3.40%
100.00%
سرطان و تومورها
فراوانی
3
6
0
15
4
28

درصد
10.70%
21.40%
0.00%
53.60%
14.30%
100.00%
سوانح و حوادث
فراوانی
1
14
6
2
3
26

درصد
3.80%
53.80%
23.10%
7.70%
11.50%
100.00%
علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم
فراوانی
0
2
0
4
0
6

درصد
0.00%
33.30%
0.00%
66.70%
0.00%
100.00%
سایر بیماری ها
فراوانی
1
0
0
2
4
7

درصد
14.30%
0.00%
0.00%
28.60%
57.10%
100.00%
مجموع

فراوانی
9
36
8
59
13
125

درصد
7.20%
28.80%
6.40%
47.20%
10.40%
100.00%
همان طور که از جدول شماره 5-12 استنباط می شود از مجموع 125 نفر 20/47 درصد (59 نفر ) کشاورز و دامدار بودند که از این تعداد 36 نفر دچار بیماری های قلبی و عروقی بودند.

نمودار 5-9 -نمودار میله ای توزیع فراوانی نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت و وضعیت فعالیت (جمعیت فعال)

جدول 5-13-توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت و وضعیت سواد
وضعیت سواد
گروه بیماری ها
بی سواد
ابتدائی
سوم راهنمائی
دیپلم
فوق دیپلم
مجموع
بیماری های قلبی و عروقی
فراوانی
128
16
8
3
1
156

درصد
82.10%
10.30%
5.10%
1.90%
0.60%
100.00%
سرطان و تومورها
فراوانی
32
10
4
4
1
51

درصد
62.70%
19.60%
7.80%
7.80%
2.00%
100.00%
سوانح و حوادث
فراوانی
7
6
12
12
0
37

درصد
18.90%
16.20%
32.40%
32.40%
0.00%
100.00%
علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم
فراوانی
27
0
0
0
0
27

درصد
100.00%
0.00%
0.00%
0.00%
0.00%
100.00%
سایر بیماری ها
فراوانی
15
2
3
2
0
22

درصد
68.20%
9.10%
13.60%
9.10%
0.00%
100.00%
مجموع

فراوانی
209
34
27
21
2
293

درصد
71.30%
11.60%
9.20%
7.20%
0.70%
100.00%
همان طور که از جدول شماره 5-13 استنباط می شود از مجموع 293 نفر،30/71درصد(209نفر) بی سواد بودند که از این تعداد 128 نفر دچار بیماری های قلبی و عروقی بودند.

نمودار 5-10 – نمودار میله ای توزیع فراوانی نمونه مورد نظر به تفکیک علت فوت و وضعیت سواد

5-3- یافته های استنباطی :
در این قسمت فرضیه های پژوهش با استفاده از آزمون آماری مناسب مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند.
فرضیه شماره1- 1: بین جنس و علل مرگ و میر فوت شدگان تفاوت معناداری وجود دارد.

جدول شماره 5-14 – آزمون توزیع فراوانی ( خی دو) مربوط به علل مرگ و میر فوت شدگان از نظر جنسیت
جنسیت
گروه بیماری ها
مرد
زن
مجموع
بیماری های قلبی و عروقی
فراوانی
290
324
614

درصد
47.20%
52.80%
100.00%
سرطان و تومورها
فراوانی
151
74
225

درصد
67.10%
32.90%
100.00%
سوانح و حوادث
فراوانی
120
30
150

درصد
80.00%
20.00%
100.00%
علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم
فراوانی
34
59
93

درصد
36.60%
63.40%
100.00%
سایر بیماری ها
فراوانی
91
80
171

درصد
53.20%
46.80%
100.00%

نامعلوم و ثبت نشده

فراوانی
3
4
7

درصد
42.90%
57.10%
100.00%
مجموع

فراوانی
689
571
1260

درصد
54.70%
45.30%
100.00%

0001/0=p 5=df 45/79 = χ2
همان طور که از یافته های جدول شماره 5-14 استنباط می شود بین جنس و علل مرگ و میر فوت شدگان تفاوت آماری معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر از آنجا که مقدار χ2 به دست آمده 45/79 در سطح معناداری 01/0=α با درجه آزادی 5 از مقدار χ2 جدول (09/15) بزرگتر بوده در نتیجه فرضیه پژوهشی با 99% اطمینان تایید می گردد. همچنین لازم به یادآوری است که از مجموع 1260 نفر 614 نفر در اثر بیماری های قلبی عروقی فوت شده اند.که از این تعداد 290 نفر مرد و 324 نفر زن بودند.
فرضیه شماره1- 2: بین سن و علل مرگ و میر فوت شدگان تفاوت معناداری وجود دارد.

جدول شماره 5-15 -آزمون توزیع فراوانی ( خی دو) مربوط به علل مرگ و میر
فوت شدگان از نظر سن
سن
گروه بیماری ها
زیر یکسال
9-1
19-10
29-20
39-30
40 و بیشتر
مجموع
بیماری های قلبی و عروقی
فراوانی
3
0
3
5
12
591
614

درصد
0.50%
0.00%
0.50%
0.80%
2.00%
96.30%
100.00%
سرطان و تومورها
فراوانی
0
0
1
6
9
209
225

درصد
0.00%
0.00%
0.40%
2.70%
4.00%
92.90%
100.00%
سوانح و حوادث
فراوانی
0
5
29
45
13
58
150

درصد
0.00%
3.30%
19.30%
30.00%
8.70%
38.70%
100.00%
علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم
فراوانی
0
1
0
0
0
92
93

درصد
0.00%
1.10%
0.00%
0.00%
0.00%
98.90%
100.00%
سایر بیماری ها
فراوانی
29
7
7
4
5
119
171

درصد
17.00%
4.10%
4.10%
2.30%
2.90%
69.60%
100.00%

نامعلوم و ثبت نشده

فراوانی
1
1
0
2
0
3
7

درصد
14.30%
14.30%
0.00%
28.60%
0.00%
42.90%
100.00%
مجموع

فراوانی
33
14
40
62
39
1072
1260

درصد
2.60%
1.10%
3.20%
4.90%
3.10%
85.10%
100.00%

0001/0=p 25=df 917/655 = χ2
همان طور که از یافته های جدول شماره 5-15 استنباط می شود بین سن و علل مرگ و میر فوت شدگان تفاوت آماری معنا داری وجود دارد. به عبارت دیگر از آنجا که مقدار χ2 به دست آمده 917/655 در سطح معناداری 01/0=α با درجه آزادی 25 از مقدار χ2 جدول (31/44) بزرگتر بوده در نتیجه فرضیه پژوهشی با 99% اطمینان تایید می گردد. همچنین لازم به یادآوری است که از مجموع 1260 نفر 10 /85درصد فوت شدگان در رده سنی 40 سال و بیشتر قرار داشتند که از این تعداد 591 نفر آنها دچار بیماری های قلبی عروقی بودند.
فرضیه شماره 1- 3: بین وضعیت زناشویی و علل مرگ و میر فوت شدگان تفاوت معناداری وجود دارد.

جدول شماره 5-16 -آزمون توزیع فراوانی ( خی دو) مربوط به علل مرگ و میر فوت شدگان از نظر وضعیت زناشوئی
وضعیت زناشوئی
گروه بیماری ها
دارای همسر در زمان فوت
بدون همسر بر اثر فوت یا طلاق
همسر ازدواج نکرده تا زمان فوت
مجموع
بیماری های قلبی و عروقی
فراوانی
105
48
4
157

درصد
66.90%
30.60%
2.50%
100.00%
سرطان و تومورها
فراوانی
40
8
3
51

درصد
78.40%
15.70%
5.90%
100.00%
سوانح و حوادث
فراوانی
22
6
8
36

درصد
61.10%
16.70%
22.20%
100.00%
علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم
فراوانی
8
19
0
27

درصد
29.60%
70.40%
0.00%
100.00%
سایر بیماری ها
فراوانی
7
9
5
21

درصد
33.30%
42.90%
23.80%
100.00%
مجموع

فراوانی
182
90
20
292

درصد
62.30%
30.80%
6.80%
100.00%

0001/0=p 8=df 33/58 = χ2
همان طور که از یافته های جدول شماره 5-16 استنباط می شود بین وضعیت زناشویی و علل مرگ و میر فوت شدگان تفاوت آماری معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر از آنجا که مقدار χ2 به دست آمده 33/58 در سطح معناداری 01/0=α با درجه آزادی 8 از مقدار χ2 جدول (09/20) بزرگتر بوده در نتیجه فرضیه پژوهشی با 99% اطمینان تایید می گردد. همچنین لازم به یادآوری است که از مجموع 292 نفر 157 نفر دچار بیماری های قلبی و عروقی بودند. که از این تعداد 105 نفر دارای همسر در زمان فوت بودند.
فرضیه شماره 1- 4: بین وضعیت زناشوئی و سن وقوع فوت تفاوت معناداری وجود دارد.

جدول شماره 5-17 – آزمون توزیع فراوانی ( خی دو) مربوط به وضعیت زناشوئی از نظر سن وقوع فوت
وضعیت زناشوئی
گروه سنی
دارای همسر در زمان فوت
بدون همسر بر اثر فوت یا طلاق
همسر ازدواج نکرده تا زمان فوت
مجموع
15-29 سال
فراوانی
6
2
15
23

درصد
26.10%
8.70%
65.20%
100.00%
30-44 سال
فراوانی
20
1
4
25

درصد
80.00%
4.00%
16.00%
100.00%
45-59 سال
فراوانی
31
2
0
33

درصد
93.90%
6.10%
0.00%
100.00%
60 سال به بالا
فراوانی
125
85
1
211

درصد
59.20%
40.30%
0.50%
100.00%
مجموع

فراوانی
182
90
20
292

درصد
62.30%
30.80%
6.80%
100.00%

0001/0=p 6=df 134/166 = χ2
همان طور که از یافته های جدول شماره 5-17 استنباط می شود بین وضعیت زناشوئی و سن وقوع فوت تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر از آنجا که مقدار χ2 به دست آمده 134/166 در سطح معناداری 01/0=α با درجه آزادی 6 از مقدار χ2 جدول (81/16) بزرگتر بوده در نتیجه فرضیه پژوهشی با 99% اطمینان تایید می گردد. همچنین لازم به یادآوری است که از مجموع 292 نفر 30 /62 درصد فوت شدگان دارای همسر در زمان فوت بودند که از این تعداد 125 نفر آنها در گروه سنی 60 سال به بالا بودند.
فرضیه شماره 2-1: بین مکان فوت و علل مرگ و میر فوت شدگان تفاوت معناداری وجود دارد.

جدول شماره 5-18 – آزمون توزیع فراوانی ( خی دو) مربوط به علل مرگ و میر فوت شدگان از نظر مکان فوت
مکان فوت
گروه بیماری ها
بیمارستان
منزل
سایر موارد
مجموع
بیماری های قلبی و عروقی
فراوانی
79
76
2
157

درصد
50.30%
48.40%
1.30%
100.00%
سرطان و تومورها
فراوانی
31
20
0
51

درصد
60.80%
39.20%
0.00%
100.00%
سوانح و حوادث
فراوانی
24
5
8
37

درصد
64.90%
13.50%
21.60%
100.00%
علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم
فراوانی
8
19
0
27

درصد
29.60%
70.40%
0.00%
100.00%
سایر بیماری ها
فراوانی
18
11
0
29

درصد
62.10%
37.90%
0.00%
100.00%
مجموع

فراوانی
160
131
10
301

درصد
53.20%
43.50%
3.30%
100.00%
0001/0=p 8=df 24/61 = χ2
همان طور که از یافته های جدول شماره 5-18 استنباط می شود بین مکان فوت و علل مرگ و میر فوت شدگان تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر از آنجا که مقدار χ2 به دست آمده 24/61 در سطح معناداری 01/0=α با درجه آزادی 8 از مقدار χ2 جدول (09/20) بزرگتر بوده در نتیجه فرضیه پژوهشی با 99% اطمینان تایید می گردد. همچنین لازم به یادآوری است که از مجموع 301 نفر20 /53 درصد (160 نفر ) فوت شدگان در بیمارستان فوت شده اند که از این تعداد 79 نفر دچار بیماری های قلبی و عروقی بودند.
فرضیه شماره 2- 2: بین فصل و ماه فوت و علل مرگ و میر فوت شدگان تفاوت معناداری وجود دارد.

جدول شماره 5-19 – آزمون توزیع فراوانی ( خی دو) مربوط به علل مرگ و میر فوت شدگان از نظر فصل فوت
فصل فوت
گروه بیماری ها
بهار
تابستان
پائیز
زمستان
مجموع
بیماری های قلبی و عروقی
فراوانی
41
40
32
44
157

درصد
26.10%
25.50%
20.40%
28.00%
100.00%
سرطان و تومورها
فراوانی
11
14
12
14
51

درصد
21.60%
27.50%
23.50%
27.50%
100.00%
سوانح و حوادث
فراوانی
11
10
12
4
37

درصد
29.70%
27.00%
32.40%
10.80%
100.00%
علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم
فراوانی
5
5
8
9
27

درصد
18.50%
18.50%
29.60%
33.30%
100.00%
سایر بیماری ها
فراوانی
8
8
7
6
29

درصد
27.60%
27.60%
24.10%
20.70%
100.00%
مجموع

فراوانی
76
77
71
77
301

درصد
25.20%
25.60%
23.60%
25.60%
100.00%

73/0=p 12=df 66/8 = χ2
همان طور که از یافته های جدول شماره 5-19 استنباط می شود بین فصل فوت وعلل مرگ و میر فوت شدگان تفاوت آماری معناداری وجود ندارد. به عبارت دیگر از آنجا که مقدار χ2 به دست آمده 66/8 در سطح معناداری 05/0=α با درجه آزادی 12 از مقدار χ2 جدول (03/21) کوچکتر بوده در نتیجه فرضیه پژوهشی با 95% اطمینان رد می گردد. و فرض صفر مورد تائید قرار می گیرد. همچنین لازم به یادآوری است که از مجموع 301 نفر20/25 درصد در فصل بهار 60/25 درصد در فصل تابستان ، 60/23 درصد در فصل پائیز و 60/25 درصد در فصل زمستان فوت شده اند که بیشتر آنها دچار بیماری های قلبی و عروقی بودند

جدول شماره 5-20 – آزمون توزیع فراوانی ( خی دو) مربوط به علل مرگ و میر فوت شدگان از نظر ماه فوت
ماه فوت
گروه بیماری ها
فروردین
اردیبشت
خرداد
تیر
مرداد
شهریور
مهر
آبان
آذر
دی
بهمن
اسفند
مجموع
بیماری های قلبی و عروقی
فراوانی
10
15
16
8
16
16
9
9
14
14
16
14
157

درصد
6.369
9.5541
10.19
5.0955
10.191
10.191
5.7324
5.7324
8.9171
8.9
10.1
8.9171
100
سرطان و تومورها
فراوانی
4
3
4
5
6
3
7
3
2
5
6
3
51

درصد
7.843
5.8823
7.843
9.8039
11.771
5.8853
13.749
5.8823
3.9215
9.8
11.7
5.8823
100
سوانح و حوادث
فراوانی
1
5
5
5
4
1
5
3
4
1
2
1
37

درصد
2.702
13.513
13.51
13.513
10.810
2.7027
13.513
8.1081
10.810
2.7
5.40
2.7027
100
علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم
فراوانی
1
2
2
2
1
2
2
2
4
5
0
4
27

درصد
3.703
7.4074
7.407
7.4074
3.7037
7.4074
7.4074
7.4074
14.814
18.
0
14.814
100
سایر بیماری ها
فراوانی
1
5
2
0
5
3
6
0
1
1
3
2
29

درصد
3.448
17.241
6.896
0
17.241
10.344
20.689
0
3.4482
3.4
10.3
6.8965
100
مجموع

فراوانی
17
30
29
20
32
25
29
17
25
26
27
24
301

درصد
5.647
9.9667
9.634
6.6445
10.631
8.3056
9.6345
5.6478
8.3056
8.6
8.97
7.9734
100

508/0=p 44=df 14/43 = χ2
همان طور که از یافته های جدول شماره 5-20 استنباط می شود بین ماه فوت و علل مرگ و میر فوت شدگان تفاوت آماری معناداری وجود ندارد. به عبارت دیگر از آنجا که مقدار χ2 به دست آمده 14/43 در سطح معناداری 05/0=α با درجه آزادی 44 از مقدار χ2 جدول (50/67) کوچکتر بوده در نتیجه فرضیه پژوهشی با 95% اطمینان رد می گردد. و فرض صفر مورد تائید قرار می گیرد. همچنین لازم به یادآوری است که از مجموع 301 نفر 63/10 درصد در ماه مرداد فوت شده اند که بیشتر آنها دچار بیماری های قلبی و عروقی بودند .
فرضیه شماره 3-1 : بین وضعیت فعالیت و علل مرگ و میر فوت شدگان تفاوت معناداری وجود دارد.

جدول شماره 5-21-آزمون توزیع فراوانی ( خی دو) مربوط به علل مرگ و میر فوت شدگان از نظر وضعیت فعالیت(جمعیت غیر فعال)
جمعیت غیر فعال
گروه بیماری ها
خانه دار
محصلین
بازنشستگان و از کار افتادگان
اطفال
مجموع
بیماری های قلبی و عروقی
فراوانی
45
1
53
0
99

درصد
45.50%
1.00%
53.50%
0.00%
100.00%
سرطان و تومورها
فراوانی
16
0
7
0
23

درصد
69.60%
0.00%
30.40%
0.00%
100.00%
سوانح و حوادث
فراوانی
6
4
1
0
11

درصد
54.50%
36.40%
9.10%
0.00%
100.00%
علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم
فراوانی
0
0
21
0
21

درصد
0.00%
0.00%
100.00%
0.00%
100.00%
سایر بیماری ها
فراوانی
5
1
8
8
22

درصد
22.70%
4.50%
36.40%
36.40%
100.00%
مجموع

فراوانی
72
6
90
8
176

درصد
40.90%
3.40%
51.10%
4.50%
100.00%

0001/0=p 12=df 86/126 = χ2
همان طور که از یافته های جدول شماره 5-21استنباط می شود بین وضعیت فعالیت
( جمعیت غیرفعال ) و علل مرگ و میر فوت شدگان تفاوت آماری معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر از آنجا که مقدار χ2 به دست آمده 86/126 در سطح معناداری 01/0=α با درجه آزادی 12 از مقدار χ2 جدول (22/26) بزرگتر بوده در نتیجه فرضیه پژوهشی با 99% اطمینان تایید می گردد. همچنین لازم به یادآوری است که از مجموع 176 نفر 90/40 درصد (72 نفر ) خانه دار بودند که از این تعداد 45 نفر دچار بیماری های قلبی و عروقی بودند.

جدول شماره 5-22- آزمون توزیع فراوانی ( خی دو)مربوط به علل مرگ و میر فوت شدگان از نظر وضعیت فعالیت(جمعیت فعال)
جمعیت فعال
گروه بیماری ها
کارکنان امور دفتری و اداری
مشاغل آزاد و تولیدی
کارکنان حمل و نقل و فنی حرفه ای
کشاورزان و دامداران
بیکاران
مجموع
بیماری های قلبی و عروقی
فراوانی
4
14
2
36
2
58

درصد
6.90%
24.10%
3.40%
62.10%
3.40%
100.00%
سرطان و تومورها
فراوانی
3
6
0
15
4
28

درصد
10.70%
21.40%
0.00%
53.60%
14.30%
100.00%
سوانح و حوادث
فراوانی
1
14
6
2
3
26

درصد
3.80%
53.80%
23.10%
7.70%
11.50%
100.00%
علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم
فراوانی
0
2
0
4
0
6

درصد
0.00%
33.30%
0.00%
66.70%
0.00%
100.00%
سایر بیماری ها
فراوانی
1
0
0
2
4
7

درصد
14.30%
0.00%
0.00%
28.60%
57.10%
100.00%
مجموع

فراوانی
9
36
8
59
13
125

درصد
7.20%
28.80%
6.40%
47.20%
10.40%
100.00%

0001/0=p 16= df 23/56 = χ2
همان طور که از یافته های جدول شماره 5-22 استنباط می شود بین وضعیت فعالیت
( جمعیت فعال ) و علل مرگ و میر فوت شدگان تفاوت آماری معنا داری وجود دارد. به عبارت دیگر از آنجا که مقدار χ2 به دست آمده 23/56 در سطح معناداری 01/0=α با درجه آزادی 16 از مقدار χ2 جدول (00/32) بزرگتر بوده در نتیجه فرضیه پژوهشی با 99% اطمینان تایید می گردد. همچنین لازم به یادآوری است که از مجموع 125 نفر 20/47 درصد (59 نفر ) کشاورز و دامدار بودند که از این تعداد 36 نفر دچار بیماری های قلبی و عروقی بودند.
فرضیه شماره 4-1 : بین سطح سواد و علل مرگ و میر فوت شدگان تفاوت معناداری وجود دارد.

جدول شماره 5-23- آزمون توزیع فراوانی ( خی دو) مربوط به علل مرگ و میر فوت شدگان از نظر سطح سواد
وضعیت سواد
گروه بیماری ها
بی سواد
ابتدائی
سوم راهنمائی
دیپلم
فوق دیپلم
مجموع
بیماری های قلبی و عروقی
فراوانی
128
16
8
3
1
156

درصد
82.10%
10.30%
5.10%
1.90%
0.60%
100.00%
سرطان و تومورها
فراوانی
32
10
4
4
1
51

درصد
62.70%
19.60%
7.80%
7.80%
2.00%
100.00%
سوانح و حوادث
فراوانی
7
6
12
12
0
37

درصد
18.90%
16.20%
32.40%
32.40%
0.00%
100.00%
علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم
فراوانی
27
0
0
0
0
27

درصد
100.00%
0.00%
0.00%
0.00%
0.00%
100.00%
سایر بیماری ها
فراوانی
15
2
3
2
0
22

درصد
68.20%
9.10%
13.60%
9.10%
0.00%
100.00%
مجموع

فراوانی
209
34
27
21
2
293

درصد
71.30%
11.60%
9.20%
7.20%
0.70%
100.00%
0001/0=p 16= df 78/97 = χ2
همان طور که از یافته های جدول شماره 5-23 استنباط می شود بین سطح سواد و علل مرگ و میر فوت شدگان تفاوت آماری معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر از آنجا که مقدار χ2 به دست آمده 78/97 در سطح معناداری 01/0=α با درجه آزادی 16 از مقدار χ2 جدول (00/32) بزرگتر بوده در نتیجه فرضیه پژوهشی با 99% اطمینان تایید می گردد. همچنین لازم به یادآوری است که از مجموع 293 نفر،30/71درصد(209نفر) بی سواد بودند که از این تعداد 128 نفر دچار بیماری های قلبی و عروقی بودند.

5-4- اندازه گیری مرگ و میر در مناطق روستایی شهرستان ساری :
5-4-1- میزان خام مرگ و میر:
تعداد مطلق مرگ و میر نمی تواند نشانه ی خوبی برای سرعت و شدت مرگ و میر باشد ، به همین جهت ، میزان های مرگ و میر مورد استفاده قرار می گیرند .
میزان خام ، آشناترین ، کلی ترین و شاید رایج ترین میزان در میان میزان های مرکزی باشد . جمعیت مرجع در میزان خام ، جمعیت همه ی سنین است . در صورت کسر میزان خام ، همانطور که معمول است ، تعداد واقعه را که جمعیت مورد مطالعه در طول سال تجربه کرده است ، قرار می دهند . در مخرج کسر میزان خام ، جمعیت همه ی سنین به عنوان جمعیت در معرض واقعه قرار می گیرد . در شکل های متعارف این میزان عدد ثابت معمولاً 1000 است . ( سرایی ، 1385 ، 39 )
میزان خام مرگ ، سرعت وقوع مرگ را در جمعیت همه ی سنین نشان می دهد . متوسط میزان های مرگ و میر و به عبارت کلی تر میزان خام ( عمومی ) مرگ و میر جمعیت روستایی شهرستان ساری از این قرار است :
جدول 5-24- تعداد واقعه و جمعیت در معرض واقعه نقاط روستایی شهرستان ساری ، 1386ه.ش
تعداد واقعه مرگ
جمعیت در معرض واقعه
مرد
زن
کل
مرد
زن
کل
689
571
1260
98667
98314
196981
منبع : مرکز بهداشت شهرستان ساری

میزان خام مرگ و میر مناطق روستایی شهرستان ساری در سال 1386ه.ش برابر 3/6 در هزار است . یعنی در نقاط روستایی شهرستان ساری در مقابل هر 1000 نفر جمعیت در طی سال 1386ه.ش حداقل 6 نفر به دلایل متفاوتی فوت نموده اند . میزان خام مرگ در استان مازندران در همین سال برابر 2/5 بود .
بر اساس آمار اداره کل ثبت احوال استان ، میزان خام مرگ به این صورت محاسبه گردید :
تعداد مرگ = 1463
تعداد جمعیت = 221531
با در نظر گرفتن مرده زایی ها ( 28 مورد ) ، تعداد مرگ و میر به 1288 مورد می رسد . میزان مرده زایی که از تقسیم موالید مرده یکسال بر تعداد موالید زنده همان سال بدست می آید از این قرار است :

همانطور که قبلاً بیان شد ، میزان خام چون در رابطه با همه ی سنین است ، اضافه بر پدیده ی مورد مطالعه تاثیر ترکیب سنی جمعیت را هم در خود جای داده است . یعنی نمی تواند تنوع در فراوانی نسبی وقوع واقعه در گروه های سنی مختلف را نشان دهد . بنابراین ارزش مقایسه ای میزان های خام ضعیف است . لذا از آنجا که احتمال وقوع وقایع اساسی در جمعیت شناسی معمولاً تابع سن است . برای مثال ، احتمال مرگ در آغاز زندگی بالاست ، سپس با شتاب فروکش می کند و تا اواخر عمر طول می کشد تا به طور قابل ملاحظه ای بالا رود . بر این اساس میزان های اختصاصی مرگ بر حسب سن نیز محاسبه می گردد .

5-4-2- میزان های اختصاصی مرگ بر حسب سن :
میزان اختصاصی مرگ بر حسب سن از تقسیم تعداد مرگ در یک گروه سنی مورد نظر بر تعداد جمعیت در همان گروه سنی مورد نظر حاصل می گردد .
ابتدا تعداد جمیت و تعداد مرگ نقاط روستایی شهرستان ساری ( در سال 1386ه.ش ) به تفکیک سن و جنس در جداول 5-24 و 5-25 منعکس می گردد و سپس میزان های اختصاصی مرگ بر حسب سن برآورد می گردد .

جدول 5-25- تعداد جمعیت در هر گروه سنی به تفکیک جنس در نقاط روستایی شهرستان ساری 1386ه.ش
جنس
گروه های سنی
مرد
زن
کل

تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
کمتر از یکسال
1283
3/1
1300
3/1
2583
3/1
1-4
4973
0/5
4880
0/5
9853
0/5
9-5
6586
7/6
6128
2/6
12714
5/6
14-10
8089
2/8
8018
2/8
16107
2/8
19-15
12555
7/12
11761
0/12
24316
3/12
24-20
13849
0/14
12031
2/12
25880
1/13
29-25
9824
0/10
9478
6/9
19302
8/9
34-30
7626
7/7
7784
9/7
15410
8/7
39-35
6201
3/6
6607
7/6
12808
5/6
44-40
5477
6/5
5990
1/6
11467
8/5
49-45
4842
9/4
5410
5/5
10252
2/5
54-50
4120
2/4
4876
0/5
8996
6/4
59-55
3193
2/3
3754
8/3
6947
5/3
64-60
2402
4/2
2651
7/2
5053
6/2
69-65
2271
3/2
2427
5/2
4698
4/2
74-70
2457
5/2
2412
5/2
4869
5/2
79-75
1561
6/1
1513
5/1
3074
6/1
84-80
1027
0/1
907
9
1934
0/1
85 و بیشتر
331
3
387
4
718
4
کل
98667
0/100
98314
0/100
196981
0/100

جدول 5-26- تعداد مرگ نقاط روستایی شهرستان ساری به تفکیک سن و جنس 1386ه.ش
جنس
گروه های سنی
مرد
زن
کل

تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
کمتر از یکسال
15
2/2
18
2/3
33
6/2
1-4
9
3/1
2
4
11
9
9-5
3
4
0
0/0
3
2
14-10
9
3/1
1
2
10
8
19-15
21
0/3
9
6/1
30
4/2
24-20
37
4/5
7
2/1
44
5/3
29-25
15
2/2
3
5/0
18
4/1
34-30
13
9/1
8
4/1
21
7/1
39-35
10
5/1
8
4/1
18
4/1
44-40
14
0/2
7
2/1
21
7/1
49-45
21
0/3
15
6/2
36
9/2
54-50
32
6/4
16
8/2
48
8/3
59-55
27
9/3
41
2/7
68
4/5
64-60
32
6/4
39
8/6
71
6/5
69-65
48
0/7
32
6/5
80
3/6
74-70
98
2/14
74
0/13
172
7/13
79-75
90
1/13
92
1/16
182
4/14
84-80
119
3/17
113
8/19
232
4/18
85 و بیشتر
76
0/11
86
1/15
162
9/12
کل
689
0/100
571
0/100
1260
0/100

با نشان دادن تعداد جمعیت و تعداد مرگ در هر گروه سنی ، نوبت به میزان های اختصاصی مرگ بر حسب سن می رسد که این میزان ها در جدول 5-26 نمایش داده شده اند .

نمودار 5- 15 – توزیع درصد فوت شدگان نقاط روستایی شهرستان ساری بر حسب گروه سنی به تفکیک جنس ، 1386 هـ.ش

جدول 5-27- میزان مرگ و میر ( در هزار ) جمعیت روستایی شهرستان ساری به تفکیک جنس و گروه های سنی ، 1386 ه.ش
جنس
گروه های سنی
مرد
زن
کل
کمتر از یکسال
69/11
85/13
77/12
1-4
81/1
41/0
11/1
9-5
46/0
0
23/0
14-10
11/1
12/0
62/0
19-15
67/1
77/0
23/1
24-20
67/2
58/0
70/1
29-25
53/1
32/0
93/0
34-30
70/1
03/1
36/1
39-35
61/1
21/1
40/1
44-40
56/2
17/1
83/1
49-45
34/4
77/2
51/3
54-50
77/7
28/3
33/5
59-55
46/8
92/10
78/9
64-60
32/13
71/14
05/14
69-65
13/21
19/13
02/17
74-70
89/39
68/30
32/35
79-75
66/57
81/60
20/59
84-80
87/115
59/124
95/119
85 و بیشتر
61/227
22/222
62/225
کلیه سنین
9/6
8/5
3/6
همانطور که جدول 5-27 نشان می دهد ، میزان مرگ و میر در سال اول زندگی بالاست ( 7/12 در هزار ) اما به سرعت پایین می آید . به عبارتی از صفر سالگی به بعد رو به کاهش
می گذارد و در سنین 5 تا 9 سالگی به پایین ترین سطح خود می رسد . ( 2/0 در هزار ) . از آن به بعد ابتدا به کندی و سپس به شدت رو به افزایش می گذارد ( بویژه از50سالگی به بعد ) ، در واقع در گروه های سنی بعدی با بالا رفتن سن میزان مرگ و میر بیشتر می گردد . با مقایسه ی مرگ و میر دو جنس در می یابیم که در اکثر موارد میزان فوت مردان بیش از زنان است
5-4-3- الگوی مرگ و میر :

سن
نمودار5- 16 – الگوی مرگ ومیر نقاط روستایی شهرستان ساری در سال 1386ه.ش
از نمودار 5-16 نیز می توان روند مرگ و میر از سال اول زندگی تا آخرین گروه سنی را دریافت و تفاوتها را سنجید . بعلاوه ، این نمودار نشان دهنده این امر است که الگوی مرگ و میر جمعیت روستایی شهرستان ساری ، به تفکیک گروه های مختلف سنی در سال مورد مطالعه تقریباً از شکل U که نماینده ی الگوی مرگ و میر در کشورهایی با سطوح بالای مرگ و میر بویژه در دوران نوزادی و طفولیت است خارج شده و به شکل J که نماینده ی الگوی مرگ و میر در کشورهایی با سطوح پایین مرگ و میر بویژه سن صفر سالگی است . و به عبارتی شبیه الگوی مرگ و میر کشورهای توسعه یافته است ، نزدیک می شود

5-4-4- . میزان مرگ و میرکودکان:
در ارتباط با سطح توسعه و بهداشت ، مرگ و میر یکساله ها در مقایسه با سایر سنین از اهمیت خاصی برخوردار است . و این مقوله با شاخصی که به آن میزان مرگ و میر نوزادان می گویند اندازه گیری می شود . البته مرگ و میر 1 تا 4 ساله ها در قالب کلی تر، کمتر از 5 ساله ها نیز به نوبه ی خود حائز اهمیت است . میزان مرگ و میر نوزادان برای سنجش ، ارزیابی و شناخت شرایط اقتصادی ، اجتماعی و بهداشتی در یک جمعیت ، شاخصی دقیق ، مطمئن و ارزشمند است و به طور کلی ، این شاخص می تواند نماینده ی پشرفت های بهداشتی ، اقتصادی و اجتماعی باشد ( میرزائی ، 1386 ، 48 )
در ذیل میزان مرگ و میر اطفال کمتر از یکسال و میزان مرگ و میر اطفال کمتر از 5 ساله های جمعیت روستایی شهرستان ساری در سال 1386ه.ش مورد محاسبه و بررسی قرار گرفته است :

5-4-4-1- میزان مرگ و میر اطفال کمتر از یکسال :
در سال 1386ه.ش در نقاط روستایی شهرستان ساری ، تعداد موالید برابر 2612 نفر بوده است . که از این تعداد، موالید پسر شامل 1311 نفر و موالید دختر شامل 1301 نفر بود . تعداد مرگ نیز در جدول 5-28 منعکس شده است .
جدول 5-28 تعداد مرگ و میر کودکان به تفکیک سن و جنس در مناطق روستایی شهرستان ساری ، 1386ه.ش
گروه های سنی
تعداد مرگ

مرد
زن
کل
کمتر از یکسال (0-1)
15
18
33
کمتر از 5 سال (0-4)
24
20
44

میزان مرگ و میر زیر یکساله ها در مناطق روستایی شهرستان ساری برابر 6/12 در هزار بدست آمد که این میزان برای استان در همین سال مساوی با 5/11 در هزار بود .
5-4-4-2- میزان مرگ و میر اطفال کمتر از 5 سال :
میزان مرگ و میر کمتر از 5 ساله ها را یکبار از طریق با مخرج قرار دادن تعداد موالید زنده و بار دیگر از طریق مخرج قرار دادن تعداد جمعیت کمتر از 5 ساله ها برآورد می کنند . در اینجا هر دو روش مورد استفاده قرار گرفته است .
الف ) میزان مرگ و میر اطفال کمتر از 5 سال به موالید زنده :

ب) میزان مرگ و میر اطفال کمتر از 5 سال به تعداد جمعیت کمتر از 5 سال :

جدول 5-29- تعداد جمعیت کودکان 0 تا 5 سال نقاط روستایی شهرستان ساری به تفکیک جنس ، 1386ه.ش
سن
تعداد جمعیت

مرد
زن
کل
0 تا 5 سال
6256
6180
12436

این میزان برای استان در سال 1386ه.ش بر حسب موالید زنده برابر 3/14 در هزار و بر اساس جمعیت مساوی 3 در هزار بود .

5-4-5- جدول عمر جمعیت روستایی شهرستان ساری :
جدول عمر که آن را جدول بقایا جدول مرگ و میر نیز می نامند ، ابزار مناسبی برای تحلیل تفصیلی مرگ و میر است . امید زندگی مهم ترین شاخص در جدول عمر و نشان دهنده سطح مرگ و میر جامعه است … امید زندگی در مناطق و شرایط مختلف متفاوت است و این شاخص در سال 2006 ، در کشورهای پیشرفته حدود 73 سال برای مردان و 81 سال برای زنان ، در کشورهای در حال توسعه ، 67 سال برای زنان و 64 سال برای مردان بوده است . ( میرزائی ، 1386، 49)

جدول 5-30- جدول عمر خلاصه ی جمعیت مردان روستایی شهرستان ساری در سال 1386ه.ش
سن( x )

0
0/01169
0/01162
100000
1162
0/98838
99158
7230123
72/3
1
0/00181
0/00721
98838
713
0/99279
393408
713965
72/1
5
0/00046
0/00230
98125
226
0/99769
490060
6737557
68/6
10
0/00111
0/00553
97899
541
0/99447
488142
6247497
63/8
15
0/00167
0/00832
97358
810
0/99168
484765
5759355
59/1
20
0/00267
0/01326
96548
1280
0/98674
479540
5274590
54/6
25
0/00153
0/00762
95268
726
0/99238
474525
4795050
50/3
30
0/00170
0/00864
94542
800
0/99154
470710
4320525
45/6
35
0/00161
0/00802
93742
752
0/99198
466830
3849815
41/1
40
0/00256
0/01272
92990
1183
0/98728
461992
3382985
36/3
45
0/00434
0/02147
91807
1971
0/97853
454107
2920993
31/8
50
0/00777
0/03811
89836
3424
0/96189
440620
2466886
27/4
55
0/00846
0/04142
86412
5339
0/95858
423112
2026266
23/4
60
0/01332
0/06445
82833
7777
0/93555
400817
1603154
19/3
65
0/02113
0/10035
77494
12644
0/89965
368027
1202337
15/5
70
0/03989
0/18136
69717
14381
0/81864
316975
834310
11/9
75
0/05766
0/25198
57073
19178
0/74802
249412
517335
9/1
80
0/11587
0/44922
42692
19178
0/155078
165515
267923
6/2
85
0/22961

23514
23514

102408
102408
4/3
جدول 5-31- جدول عمر خلاصه ی جمعیت زنان روستایی شهرستان ساری در سال 1386ه.ش
سن( x )

0
0/01385
0/01375
100000
1375
0/98625
99004
7558116
75/5
1
0/00041
0/00164
98625
162
0/99836
394096
7459112
75/6
5
0
0
98463
0
1
492315
7065016
71/7
10
0/00012
0/00060
98463
59
0/99940
492167
6572701
66/7
15
0/00077
0/00384
98404
378
0/99616
491075
6080534
61/7
20
0/00058
0/00290
98026
284
0/99710
489420
5589459
57/0
25
0/00032
0/00160
97742
156
0/99840
488320
5100039
52/1
30
0/00103
0/00514
97586
502
0/99486
486675
4611719
47/2
35
0/00121
0/00603
97084
585
0/99397
483957
4125044
42/4
40
0/00117
0/00583
96499
563
0/99417
481087
3641087
37/7
45
0/00277
0/01375
95936
1319
0/98625
476382
3160000
32/9
50
0/00328
0/01627
94617
1539
0/98373
469237
2683618
28/3
55
0/01092
0/05315
93078
4947
0/94685
453022
2214381
23/7
60
0/01471
0/07094
88131
6252
0/92906
425025
1761359
19/9
65
0/01319
0/06384
81879
5227
0/93616
396327
1336334
16/3
70
0/03068
0/14247
76652
10921
0/85753
355957
940007
12/2
75
0/06081
0/26393
65731
17348
0/73607
285285
584050
8/8
80
0/12459
0/47500
48383
22982
0/52500
184460
298765
6/1
85
0/22222

25401
25401

114305
114305
4/5

5-4-5-1- روابط موجود بین ستون های جدول عمر :
الف) رابطه ی nmx با nqx :
nmx میزان مرکزی مرگ است . حال آنکه در مطالعه ی طولی – مطالعه ای که در آن نسلی ( هر چند فرضی ) در زمان دنبال می شود- میزان باید احتمالی باشد . بنابراین باید احتمال مرگ (nqx) متناظر با nmx را پیدا کنیم . به تعبیر دیگر ، nqx را باید از nmx استخراج کنیم . nqx را میتوان با استفاده از فرمول زیر تقریب کرد:
nqx
n برای گروه سنی 0 ساله ، یک ، برای گروه سنی 1-4 ساله ، چهار و برای بقیه گروه های سنی پنج می باشد .
ب) ارتباط ndx با lx و nqx :
در جدول عمر مقطعی ، ndx تابع lx و nqx است ، زیرا تعداد lx نفر در سن دقیق x زنده بوده اند که احتمال مرگ هر یک تا سن دقیق x+n مساوی nqx بوده است . بنابراین فرمول محاسبه ی ndx چنین می شود :
ndx = lx × nqx
مجموع ستون ndx مساوی تعداد نسل در آغاز ، lo است :

پ ) رابطه lx با ndx :
در ستون lx فقط lo را بنا بر فرض معمولاً مساوی 100000 می گیرند . بقیه l ها را باید محاسبه کرد . به طور کلی ، فرمول محاسبه ی lx+n این است :
Lx+n = lx – ndx
ت )رابطه ی بینnLx با lx :
رابطه ی کلی بین nLx با lx از ا قرار است :
nLx =
فرمول مزبور بخصوص برای اولین گروه سنی ( 0 تا 1 سالگی ) ( به طور کلی 05L 0) و آخرین گروه سنی ، به لحاظ نایکنواخت بودن توزیع مرگ در داخل این دو گروه ، نامناسب است . از این رو ، جمعیت شناسان ، برای این دو گروه و برخی گروهای دیگر ، فرمول خاصی تدارک دیده اند .
1L0 = 0/276 LO + 0/724L1
4L1 = (0/.34LO ) + (1/184L1) + (2/782L5) 39
برای برآورد ∞Lx هم از این فرمول استفاده می شود :
∞Lx =
ج) رابطه Tx با nLx :
Tx از تجمع nLx از پایین ( آخر ) به بالا ( اول ) بدست می آید :

د) رابطه با Tx و lx :
برای گرفتن معدل ( یا ارزش متوسط ) باید مجموع (Tx) را بر تعداد (lx) تقسیم کرد :

( سرایی ، 1385 ، 92 )
جدول عمر مردان و زنان روستایی شهرستان ساری به روش مستقیم ، یعنی از طریق تبدیل میزان مرگ و میر ( nmx ) به احتمال مرگ و میر ( nqx ) ساخته شده است . بدین منظور ، ابتدا میزان های مرگ و میر به تفکیک سن محاسبه و سپس از طریق فرمول به احتمال مرگ و میر تبدیل گردیدند و سپس سایر مراحل با توجه به آنچه که بیان شد ، دنبال گردید . که نتایج آن در جداول 5-29 و 5-30 منعکس شده است . بر اساس جداول بدست آمده ، میانگین شاخص امید زندگی در بدو تولد برای هر دو جنس معادل 9/73 بدست آمد . که برای مردان برابر 3/72 و برای زنان برابر 5/75 محاسبه شد . ارقام بدست آمده نمایانگر این قضیه است که ، در نقاط روستایی شهرستان ساری ، مردان و زنان از امید زندگی بالایی برخوردارند . به طوری که امید زندگی بدست آمده ، از میانگین کشورهای در حال توسعه بالاتر و تا حدودی به امید زندگی کشورهای توسعه یافته نزدیک می باشد .

فصل ششم
یافته های تحقیق

6-1- مقدمه:
پس از انجام سایر مراحل نوبت به ارائه یافته های تحقیق می رسد . در واقع یافته ها و نتایجی که در پی انجام تحقیق در فصول مختلف بویژه تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده بدانها نائل شده ایم . در واقع این مرحله ، آخرین مرحله از یک کار تحقیقی است و آنچه که در این مرحله از همه مهمتر می باشد ، نتیجه گیری است . زیرا " نتیجه ی یک کار تحقیق معمولاً قبل از سایر قسمتها خوانده می شود . در پرتو خواندن همین چند صفحه نتیجه گیری ، خواننده بدون آنکه مجبور به خواندن کل گزارش باشد ، ایده کلی از فایده ای که تحقیق برایش دارد به دست خواهد آورد . بر پایه ی همین تشخیص سریع ، او درباره ی خواندن یا نخواندن تمامی گزارش یا احتمالاً بخشهایی از آن ، تصمیم خواهد گرفت . بنابراین ، لازم است نتایج یک کار تحقیقی را با دقت زیاد نوشت و اطلاعات مفید برای خوانندگان بالقوه را در آن عرضه کرد . نتیجه گیری کار تحقیق اجتماعی عموماً از سه قسمت تشکیل می شود : نخست ، یادآوری خطوط اصلی روش علمی که دنبال شده است ؛ سپس ، معرفی دستاوردهای نوین شناخت که تحقیق منشاء آن بوده است و بالاخره ارائه پیشنهادات علمی." ( کیوی و کامپنهود، 1382 ، 227 )
در این فصل ، ابتدا به بررسی ویژگی های فوت شدگان نقاط روستایی شهرستان ساری از نظر جمعیتی ، اقتصادی ، آموزشی و … و علل مرگ و میر آنها و سپس به ذکر یافته هایی که از آزمون فرضیه ها به دست آورده ایم یعنی بررسی رابطه ی علل مرگ و میر فوت شدگان با عوامل مختلف ، می پردازیم . و سرآخر نتیجه گیری و جمع بندی و پیشنهادات و راهکارها در جهت بهتر شدن روند کارهایی از این دست و عملکرد سازمان های مسئول ارائه می گردد .
6-2- بررسی ویژگی های فوت شدگان و علل مرگ و میر در نقاط روستایی شهرستان ساری :
6-2-1- توزیع سنی و جنسی :
آنچه که از جداول توزیع سنی و جنسی جمعیت وجمعیت فوت شدگان نقاط روستایی شهرستان ساری بر می آید این است که نسبت جنسی ( 100× SR=) جمعیت روستایی شهرستان ساری در سال 1386ه.ش برابر 3/100 بوده است . یعنی در مقابل هر 100 زن ، 3/100 مرد وجود داشته است ؛ به عبارتی تعداد مردان و تعداد زنان تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند . در جداول ذیل نسبت جنسی جمعیت روستایی شهرستان ساری در سال 1385ه.ش و مقایسه ی آن با نسبت های جنسی جمعیت های شهرستان ساری، نقاط روستایی استان مازندران و خود استان نشان داده شده است .
جدول 6-1- نسبت جنسی جمعیت روستایی شهرستان ساری و نسبت جنسی جمعیت های کل شهرستان ساری ،کل نقاط روستایی استان مازندران و کل استان مازندران در سال 1385ه.ش ( طبق سرشماری آبان ماه 1385ه.ش )
نسبت جسنی
سال تقویمی
جمعیت روستایی شهرستان ساری
کل جمعیت شهرستان ساری
کل جمعیت روستایی استان مازندران
کل جمعیت استان مازندران
1385
2/99
2/100
4/100
7/100
در واقع تعداد مردان و زنان تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند ، و تا حدودی با هم برابرند و اختلاف بین آنها جزئی می باشد .
نسبت جنسی فوت شدگان نقاط روستایی شهرستان ساری در سال 1386ه.ش برابر 6/120 بوده است ؛ یعنی در مقابل هر 100 زن فوت شده تقریباً 121 مرد فوت شده وجود داشته است . به بیان دیگر تعداد مردان فوت شده بیش از تعداد زنان بوده است . که فزونی تعداد مرگ و میر مردان بر زنان در بیشتر کشورها و مناطق جهان امری آشکار می باشد .

اگر نمودارهای 5-11 و5-12 که جمعیت روستایی شهرستان ساری در سال 1386 (جمعیت تحت پوشش مرکز بهداشت )وسال 1385 (جمعیت سرشماری شده )را منعکس می کنند،با یکدیگر مورد مقایسه قرار دهیم ،متوجه می شویم که قاعده هرم در هر دو نموداردر حال کوچکتر شدن می باشد؛به عبارتی ، تعداد جمعیت در سن صفر سالگی در حال تنزل است که این مساله نشان دهنده ی کاهش میزان باروری در نقاط روستایی شهرستان ساری می باشد. تعداد جمعیت در سال 1385 ه.ش در هر دو گروه سنی 19-15 و24-20 به چشم می خورد که تعداد مردان در گروه سنی 19-15 ساله بیشتر از زنان و تعداد زنان در گروه سنی 24-20 ساله بیشتر از مردان است . در سال 1386ه.ش هم بیشترین تعداد جمعیت متعلق به دو گروه سنی 24-20 و 19-15 ساله می باشد . که برای هر دو جنس بیشترین تعداد در گروه سنی 24-20 ساله نمایان است . سایر گروه های سنی تقریباً معادل یکدیگرند ؛ بویژه آنکه از سنین 30 تا 69 سالگی تعداد زنان بیش از مردان است و از سنین 70 به بالا قضیه برعکس می شود ؛ یعنی تعداد مردان کهن سال بر زنان فزونی می یابد . ( طبق آمار مرکز بهداشت در سن 85 سالگی و بیشتر تعداد زنان کهن سال بیش از مردان است .)
شاخص های آماری توزیع سنی جمعیت روستایی شهرستان ساری در سال 1386و 1385ه.ش به تفکیک جنس محاسبه شده است که در جداول ذیل نمایش داده شده است .

جدول 6-2- شاخص های آماری توزیع سنی جمعیت روستایی شهرستان ساری به تفکیک جنس ، 1386ه.ش
جنس
شاخصهای آماری توزیع سنی
مرد
زن
کل
میانگین سنی
6/30
6/31
1/31
میانه سنی
7/25
27
3/26
سن نما
2/21
4/20
9/20

جدول 6-3- شاخص های آماری توزیع سنی جمعیت روستایی شهرستان ساری و جمعیت کل شهرستان ساری ، نقاط روستایی استان مازندران و استان مازندران به تفکیک جنس ، 1385ه.ش
جمعیت وجنس

شاخص آماری
توزیع سنی
جمعیت روستایی شهرستان ساری
کل جمعیت شهرستان ساری
کل جمعیت روستایی استان مازندران
کل جمعیت استان مازندران

مرد
زن
کل
مرد
زن
کل
مرد
زن
کل
مرد
زن
کل
میانگین سنی
5/32
2/31
8/31
7/27
3/30
1/29
1/31
1/29
1/30
7/30
1/31
9/30
میانه سنی
6/25
6/26
1/26
4/26
6/26
5/26
5/26
1/27
8/26
7/26
7/26
7/26
سن نما
5/19
2/20
8/19
20
3/21
7/20
1/20
5/20
3/20
7/20
321
1/21
از ارقام میانگین و میانه سنی بر می آید که جمعیت روستایی شهرستان ساری تقریباً یک جمعیت سالخورده است . یک طرف این مساله می تواند به کاهش میزان موالید در نقاط روستایی شهرستان ساری مربوط باشد . 40 البته در سطح وسیعتر یعنی خود استان مازندران هم این کاهش به چشم می خورد . به طوری که در مقایسه با سایر استان های کشور ، استان مازندران ( بعد از استان گیلان ) دارای کمترین میزان باروری است . طرف دیگر مساله را می توان دسترسی بیشتر افراد به امکانات و خدمات رفاهی و بهداشتی و اجتماعی و بالا بودن سطح و شیوه زندگی و به طور کلی بالابودن شاخصهای توسعه در استان مازندران مرتبط دانست .
سن نما جمعیت روستایی شهرستان ساری در سال 1386ه.ش تقریباً سن 21 سالگی (9/20) بوده است که این افراد در گروه سنی 24-20 ساله جای می گیرند . در واقع این افراد به دهه ی 60 تعلق دارند ( 1368-1362 ) که به دلیل توقف برنامه های تنظیم خانواده بعد از انقلاب و از همه مهمتر ، اجرای سیاسیتهای غیرمستقیم افزایش موالید در کل کشور بویژه بعد از جنگ که استان مازندران هم از این قاعده مستثنی نبوده است ، سبب فزونی تعداد افراد در این گروه سنی نسبت ، سایر گروه ها گردیده است . توزیع سنی و جنسی فوت شدگان ( جدول 5- 26 به این صورت است که در بیشتر گروه های سنی تعداد فوت شدگان مرد بیش از فوت شدگان زن است ؛ بویژه از سنین نوباوگی تا سنین جوانی ، استثنائاتی که وجود دارد عبارت است از ، گروه سنی کمتر از یکسال که تعداد مرگ و میر نوزادان دختر با اندکی تفاوت بیش تر از پسران است . با توجه به این مساله که در بیشتر موارد مرگ و میر نوزادان پسر بیش از دختر است این تفاوت جای بحث و بررسی دارد . و دو گروه سنی میانسالی یعنی 59 -55 و64 -60 سالگی ، که در این دو گروه هم مرگ و میر زنان بیش از مردان است این مساله می تواند ناشی از فزونی تعداد جمعیت زنان بر مردان در این سنین و احتمال ابتلا به بیماری های قلبی و سرطان که در این سنین برای زنان بیشتر از بقیه سنین است – در مقایسه با مردان- باشد . و سنین کهنسالی ، 85 به بالا ، که در این سنین تعداد زنان کهنسال بیش از مردان است بنابراین تعداد مرگ و میر آنها هم بیشتر است . بیشترین درصد فوت شدگان ( 4/18 درصد ) به گروه سنی 84-80 ساله اختصاص داشت . و اگر 80 ساله به بالا را در نظر بگیریم این نسبت در بین کهنسالان زن ، بیش از کهنسالان مرد است .(9/34 درصد در مقابل 3/28 درصد ) پس از آن افراد فوت شده ی گروه سنی 79-75 ساله بیشترین درصد ( 4/14 درصد) را دارا بودند .
توزیع سنی و جنسی فوت شدگان به صورت نمودار هم منعکس شده است . ( نمودار 5-15) با توجه به این نمودار برای هر دو جنس درصد مرگ و میر در سال اول زندگی بالا است و سپس بعد از آن درصد مرگ و میر در حداقل قرار می گیرد و به تدریج با افزایش سن بر این درصد افزوده می شود .
همچنین از این نمودار می توان تفاوت های مرگ و میر بین دو جنس را دریافت . کاهش چمشگیر سطح مرگ و میر ، بویژه در نوزادی و طفولیت را به خوبی می توان از این نمودار استنباط نمود .
میانگین و میانه سنی و سن نما فوت شدگان نقاط روستایی شهرستان ساری در سال 1386 ه. ش نیز محاسبه گردید که در جدول ذیل منعکس شده است .

جدول 6-4- شاخصهای آماری توزیع سنی فوت شدگان نقاط روستایی شهرستان ساری به تفکیک جنس ، 1386 ه.ش
جنس شاخصهای آماری توزیع سنی
مرد
زن
کل
میانگین سنی
7/62
5/68
4/65
میانه سنی
7/73
1/76
9/74
سن نما
82
1/82
82
از این ارقام درمی یابیم که بیشتر فوت شدگان نقاط روستایی شهرستان ساری در سنین سالخوردگی و کهنسالی بوده اند . همانطور که قبلاً بیان شد، از آنجا که اکثر فوت شدگان در سنین کهنسالی ( 75 تا 85 و بیشتر) قرار داشته اند ، همین امر می تواند بالا بودن میانگین سن فوت شدگان در این نقاط را تبیین کند .
شاخص های آماری توزیع سنی جمعیت و فوت شدگان نقاط روستایی شهرستان ساری به صورت نمودارهم نشان داده شده است . با استفاده از این نمودار می توان استنباط و درک بهتری از تفاوت موجود بین مقادیر میانگین و میانه سنی جمعیت و فوت شدگان نقاط روستایی شهرستان ساری در سال 1386ه.ش بدست آورد .

6-2-2- وضعیت زناشویی :
بررسی تعداد نمونه ی فوت شدگان نقاط روستایی ( 292 نفر ) بر اساس وضعیت زناشویی در سال 1386ه.ش نشان می دهد که مردان همسردار نسبت به مردان و زنان در سایر وضعیت های زناشویی بیشترین مرگ و میر را داشته اند . ( 44/41 درصد ) . بعد از آن بالاترین مرگ و میر متعلق به زنانی بود که در زمان فوت بدون همسر ( بر اثر فوت یا طلاق ) بوده اند . ( 60/22 درصد ) . درفراوانی تعداد افراد همسردار ( بویژه مردان همسردار ) باید متغیر سن را دخالت داد ، زیرا بیشتر افراد فوت شده در سنینی قرار داشته اند که عمدتاً در این سنین افراد متاهل می باشند . ثانیاً میانگین سن ازدواج در نقاط روستایی شهرستان ساری پایین است . در این نقاط ، میانگین سن ازدواج برای مردان تقریباً 25 سال ( 6/24 ) و برای زنان تقریباً 21 سال ( 5/20 ) می باشد . ثالثاً مردان بیشتر از زنان بعد از طلاق یا فوت همسر تمایل به ازدواج مجدد دارند . در نیتجه تعداد مردان همسردار بیش از زنان می گردد و تعداد زنان بدون همسر بر اثر فوت یا طلاق بیش از مردان بدون همسر می گردد . در وضعیت هرگز ازدواج نکرده نیز مرگ و میر مردان مجرد بیش از زنان مجرد است . بطوری که پایین ترین درصد فوت متعلق به زنان مجرد است . ( 45/4 درصد در مقابل 40/2 درصد ) . در جدول ذیل فراوانی و درصد نمونه فوت شدگان نقاط روستایی شهرستان ساری بر حسب وضعیت زناشویی و علل مرگ به تفکیک جنس نشان داده شده است .

جدول 6-5- توزیع فراوانی و درصد نمونه فوت شدگان نقاط روستایی شهرستان ساری بر حسب علل مرگ و میر و وضعیت زناشویی به تفکیک جنس1386 ه.ش
وضعیت زناشویی و جنس

همسردار
بدون همسر بر اثر فوت یا طلاق
هرگز ازدواج نکرده
مجموع
گروه بیماری ها
مرد
زن
مرد
زن
مرد
زن

بیماری قلبی و عروقی
فراوانی
66
39
12
36
2
2
157

درصد
04/42%
84/24%
64/7%
93/22%
27/1%
27/1%
00/100
سرطان و تومورها
فراوانی
27
13
4
4
1
2
51

درصد
94/52%
49/25%
84/7%
84/7%
96/1%
92/3%
00/100
سوانح و حوادث
فراوانی
18
4
3
3
7
1
36

درصد
50%
11/11%
33/8%
33/8%
20/1%
78/2%
00/100
علائم و حالات بد تعریف شده
فراوانی
5
3
4
15
0
0
27

درصد
52/18%
11/11%
81/14%
55/55%
00/0%
00/0%
00/100
سایر بیماری ها
فراوانی
5
2
1
8
3
2
21

درصد
81/23%
52/9%
76/4%
10/38%
39/14%
52/9%
00/100
مجموع
فراوانی
121
61
24
66
13
7
292

درصد
44/41%
90/20%
22/8%
60/22%
45/4%
40/2%
00/100

6-2-3- مکان فوت :
اگر به توزیع فوت شدگان بر حسب مکان فوت نظری بیاندازیم ( جدول 5-8 ) متوجه
می شویم که بیشترین مرگ های نقاط روستایی شهرستان ساری در بیمارستان ها اتفاق افتاده اند ( 20/53 درصد) و بقیه مرگ ها نیز در منزل وسایر مکان ها ( جاده ، خیابان ، زمین زراعی و …. ) حادث شده اند .
خدمات مراقبت بهداشتی به طور معمول در سه سطح انجام می گیرد . سطح اول ، در مجموعه ایی از خانه های بهداشت و مراکز بهداشتی و درمانی و توسط کارکنان بهداشتی بهورزان و ماماهای روستایی فراهم می شود . سطح دوم به وسیله ی مرکز بهداشت شهرستان و بیمارستان شهرها انجام می شود . سطح سوم به بیمارستان ها و کلینیک های تخصصی اشاره دارد . که در این سطح خدمات ارائه می دهند و در شهرهای بزرگ هر کشور وجود دارند .
( میرزایی ، 1386 ، 45 )
این امر که بیشتر مرگهای نقاط روستایی شهرستان ساری در بیمارستانها رخ داده است ( بویژه بیمارستان هایی که در شهر ساری مستقر می باشند ) . نشان از دسترسی بخش عمده ایی از افراد نقاط روستایی به خدمات بهداشتی و درمانی دارد . بعد از انقلاب بویژه در چند دهه اخیر میزان دسترسی افراد به خدمات بهداشتی و درمانی چه در سطح روستا با احداث مرکز خانه بهداشت و چه در خارج از آن ، با توسعه ی راه های ارتباطی و شبکه ی حمل و نقل در پی اجرای طرح های هادی در روستاها گسترش یافته است . بهبود وضعیت راه های روستایی نقش عمده ایی در دسترسی بهتر و آسان تر افراد به بیمارستانها که دومین سطح از خدمات و مراقبتهای بهداشتی محسوب می شود ، داشته است .

6-2-4- فصل و ماه فوت :
یکی از عوامل موثر در بروز بیماری ها و مرگ و میر افراد ، وضعیت آب و هوایی می باشد ( همان ) . با نگاه به توزیع فراوانی و درصد نمونه مورد نظر از فوت شدگان نقاط روستایی شهرستان ساری بر حسب فصول مختلف سال 1386ه.ش ( جدول 5-9) در می یابیم که درصد فوت شدگان در چهار فصل سال تقریباً مشابه است . و تفاوت بین فصول جزئی می باشد . بیشترین درصد هم متعلق به فصول تابستان و زمستان بوده است ( 60/25 درصد ) . درصد فوت شدگان بر حسب ماههای مختلف سال ( جدول 5-9 ) نیز نشان می دهد که این نسبت در ماه مرداد بیشتر و در ماه های فروردین و آبان کمتر بوده است . ( 63/10 درصد در مقابل 64/5 درصد ) . از آنجا که بیشتر فوت شدگان در سنین سالخوردگی بوده اند . ( با توجه به فراوانی بالای بیماری های قلبی و عروقی در این سنین ) به دلیل شرایط آب و هوایی خاص این ماه بویژه بالا بودن دمای هوا و ناتوانی سالخوردگی در وفق دادن خود با این شرایط آب و هوایی و به تعبیر دیگر ، مقاومت کمتر آنها ( نسبت به سایر گروه های سنی ) در تحمل پذیری گرمای ماه مرداد ، سبب فراوانی بالای مرگ و میر در ماه مرداد نسبت به سایر ماه های سال گردیده است .

6-2-5- وضعیت فعالیت :
اشتغال یکی از پدیده های زندگی اجتماعی است که در تعیین موقعیت و پایگاه اجتماعی افراد ، نقش ویژه ایی را بر عهده دارد . میزان درآمدو برخورداری از امکانات به واسطه ی نوع شغل بین سطح مختلفی از رفاه و مطلوبیت ، نوسان پیدا می کند و این امر در تمامی ابعاد زندگی فرد حتی مرگ او نیز موثر است . آنچه به عنوان تفاوت های موجود در مرگ و میر به تفکیک شغل شناخته شده است . غالباً ناشی از شیوه های متفاوت زندگی در اثر تفاوت مشاغل است . (همان)
بر اساس توزیع فراوانی و درصد نمونه فوت شدگان نقاط روستایی شهرستان ساری بر حسب وضع فعالیت ( جمعیت غیرفعال ) در سال 1386 ، بیشترین مرگ و میر متعلق به از کار افتادگان و بازنشستگان بود ( 10/51 درصد ) و بعد از آن به زنان خانه دار اختصاص داشت ( 90/40 درصد ) . فراوانی بالای مرگ و میر ازکارافتادگان و بازنشستگان به بالا بودن مرگ و میر در سنین سالخوردگی ( 70 سال به بالا ) مربوط می باشد .
در ارتباط با جمعیت فعال هم ، بیشترین مرگ و میر متعلق به کشاورزان و دامداران و …. بود ( 20/47 درصد ) . از آنجا که اکثر ساکنین روستاهای شهرستان ساری به امر کشاورزی اشتغال دارند ، به عبارتی ، شغل بیشتر آنها کشاورزی و دامداری … می باشد. پس طبیعی است که تعداد مرگ و میر آنها بیش از سایر گروه های شغلی باشد . بعد از گروه شغلی کشاورزی و … کارکنان مشاغل تولیدی و آزاد بیشترین سهم از مرگ و میر را دارا بودند .
( 80/28 درصد )

6-2-6- سطح سواد :
بررسی تعداد نمونه فوت شدگان نقاط روستایی شهرستان ساری در سال 1386ه.ش از نظر سطح سواد نشان می دهد که اکثر متوفیان بی سواد بوده اند . ( 30/71 درصد در مقابل 70/28 درصد متوفیان باسواد ) . در بین افراد فوت شده ی باسواد ، بیشترین مرگ و میر مربوط به متوفیان با تحصیلات ابتدایی بود . ( 60/11 درصد ) . در اینجا هم باید متغیر سن را در نظر گرفت . زیرا از آنجایی که اکثر فوت شدگان در سنین سالخوردگی بوده اند . ( 60 سال به بالا ) و میانگین سنی بی سوادان برابر 75 سال بوده است ( میانگین سنی باسوادان 42 سال بوده است ) و این افراد متعلق به دهه های قبل از انقلاب که در طول این دهه ها میزان بی سوادی در روستاها و در سطح وسیعتر در استان مازندران ، زیاد بوده است . بنابراین فراوانی مرگ و میر آنها بیش از سایر گروه های سنی است. در جدول 6-6- تعداد متوفیان بر حسب سطح سواد و در گروه های سنی 6 ساله و بالاتر مشخص شده اند .

جدول 6-6- تعداد متوفیان 6 ساله و بالاتر نقاط روستایی شهرستان ساری برحسب وضع سواد ، 1386 ه.ش
سطح سواد
گروه های سنی
بی سواد
باسواد

کل
ابتدایی
سوم راهنمایی
دیپلم
فوق دیپلم
14-6
0
1
1
0
0
0
19-15
1
21
2
8
10
1
34-30
1
24
4
12
7
1
59-45
16
20
11
6
3
0
60 به بالا
191
18
16
1
1
0
کل
209
84
34
27
21
2

6-2-7 – علل عمده فوت :
در این بررسی، طبقه بندی علل مرگ و میر بر پایه ی جداول طبقه بندی بین المللی بیماری ها که با توجه به شرایط اپیدمیولوژیک ایران تهیه شده انجام گردیده است . در برنامه ثبت مرگ بهداشت شهرستان ساری ، علل مرگ بر اساس ICD10 طبقه بندی شده است . ولی از آنجا که مشهورترین نوع طبقه بندی ، طبقه بندی هفده گانه می باشد و نیز با توجه به این که برای برخی متغیرها از نمونه استفاده کرده ایم ، بنابراین سه گروه حوادث غیرعمدی ، خشونت به وسیله ی دیگران و خودکشی را به عنوان یک گروه کلی به نام سوانح و حوادث ( هفدهمین طبقه ) در نظر گرفته ایم . تا امکان مقایسه از نظر فراوانی بین بیماری ها بهتر فراهم شود . نتایج نشان دهنده ی این امر است که 54/87 درصد از فوت شدگان نقاط روستایی شهرستان ساری در سال 1386 به علل بیماری های غیرعفونی و انگلی ، 90/11 درصد از فوت شدگان به علل سوانح و حوادث فوت کرده اند .

سهم بیماری های عفونی و انگلی در مرگ و میر نقاط روستایی شهرستان ساری در همین سال حدود 56/0 درصد است که سهم ناچیزی از بیماری ها را به خود اختصاص داده است . در جدول ذیل توزیع متوفیان نقاط روستایی شهرستان ساری بر حسب علل سه گانه ی فوت درج گردیده است

جدول 6-7- توزیع متوفیان نقاط روستایی شهرستان ساری بر حسب علل سه گانه ی فوت در سال 1386ه.ش
علل سه گانه ی فوت
فراوانی مطلق
درصد
1 – بیماری های عفونی و انگلی
7
56/0
2- بیماری های غیرعفونی و انگلی
1103
54/87
3- سوانح و حوادث
150
90/11
کل
1260
00/100

از این جدول می توان کاهش سهم بیماری عفونی و انگلی ( برون زا ) نسبت به بیماری های غیرعفونی و انگلی ( درون زا ) که از ویژگی های مرحله ی انتقال اپیدمیولوژیک است ، استنباط نمود . مهمترین علل فوت در نقاط روستایی شهرستان ساری در سال مورد مطالعه عبارت بود از :
1- بیماری های قلبی و عروقی ( 73/48 درصد )41
2- سرطان و تومورها ( 86/17 درصدر )
3- سوانح و حوادث ( 90/11 درصد )

6-3- نتیجه گیری :
6-3-1- بررسی رابطه ی علل مرگ و میر فوت شدگان و عوامل مختلف در جمعیت روستایی شهرستان ساری :
1- بین جنس و علل مرگ و میر فوت شدگان ( علت فوت ) با سطح اطمینان 99 درصد تفاوت آماری معناداری وجود دارد . در نتیجه فرضیه ی رابطه بین جنس و علل مرگ ومیر فوت شدگان پذیرفته می شود . طبق نتایج بدست آمده 5 علت عمده فوت مردان عبارت بودند از :
1- بیماری های قلبی و عروقی ( 09/42 درصد )
2- سرطان و تومورها ( 92/21 درصد )
3- سوانح و حوادث ( 42/17 درصد )
4- علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم ( 93/4 درصد )
5- بیماری های دستگاه تنفسی ( 19/3 درصد )
و در مورد زنان عبارت بودند از :
1- بیماری های قلبی و عروقی ( 74/56 درصد )
2- سرطان و تومورها ( 96/12 درصد )
3- علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم ( 33/10 درصد )
4- سوانح و حوادث ( 25/5 درصد )
5- بیماری های غدد ، تغذیه و متابولیک و دستگاه تنفسی با درصد مشابه ( 28/2 درصد ) مردان در سوانح و حوداث تفاوت چشمگیری با زنان دارند و بیش از 3 برابر زنان به این علت فوت شده اند .
2- بین سن و علل مرگ و میرفوت شدگان با سطح اطمینان 99 درصد تفاوت آماری معناداری وجود دارد . در نتیجه فرضیه ی رابطه بین سن و علل مرگ و میر فوت شدگان پذیرفته می شود . نتایج نشان می دهد که علل عمده ی مرگ و میر با سن افراد ارتباط دارد . در واقع،افراد در گروه های مختلف سنی با علت های یکسانی فوت نمی کنند . درسنین زیر یکسال ( نوزادان ) بیشترین علت فوت مربوط به بیماری های دوران حول تولد ( 42/42 درصد ) و بعد از آن به ناهنجاری های مادرزادی ( 39/39 درصد ) اختصاص دارد . در چهار گروه سنی 9-1 ساله ، 19-10 ساله ، 29-20 ساله و 39-30 ساله ، سوانح و حوداث مهم ترین علت فوت محسوب می شدند ، البته درگروه سنی 39-30 ساله بعد از سوانح و حوادث ، مهم ترین علت فوت اختصاص به بیماری های قلبی و عروقی داشت . و بیشترین درصد از علل مرگ و میر بر اثر سوانح و حوادث به گروه سنی 29-20 ساله ( 30 درصد ) تعلق داشت . از سن 40 سالگی و بیشتر در تمام گروه های سنی ، اولین علت مرگ مربوط به بیماری های قلبی و عروقی بود ( 13/55 درصد ) که بیشترین سهم از علت مرگ را در این رده سنی به خود اختصاص می داد

3- بین وضعیت زناشویی و علل مرگ و میر فوت شدگان با سطح اطمینان 99 درصد تفاوت آماری معناداری وجود دارد . به عبارتی ، فرضیه ی رابطه بین وضعیت زناشویی و علل مرگ و میر فوت شدگان پذیرفته می شود . همانگونه که قبلاً بیان شد در این نوع رابطه باید متغیر سن را نیز در نظر گرفت . با توجه به این که بیشتر فوت شدگان در سنین میانسالی و کهنسالی بوده اند و اکثر آنها نیز در این سنین متاهل می باشند ( بویژه مردان که فراوانی ازدواج مجدد بعد از فوت یا طلاق همسر در بین آنها بیشتر از زنان است).و نیز افراد بدون همسر که عمدتاً شامل زنان کهنسال بیوه می باشند ، به همین دلیل ، در میان آنها اولین علت فوت به بیماری های قلبی و عروقی مربوط می باشد . ( به ترتیب 90/66 درصد و 60/30 درصد ) . بعد از بیماری های قلبی و عروقی در بین افراد همسردار ، سوانح و حوادث در مرتبه دوم جای می گیرد . و برای متوفیان بدون همسر نیز علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم . در بین متوفیان هرگز ازدواج نکرده نیز بیشترین علت فوت ناشی از سوانح و حوداث می باشد .
( 20/22 درصد )
4- بین وضعیت زناشویی افراد 15 ساله و بالاتر و سن وقوع فوت با سطح اطمینان 99 درصد تفاوت آماری معناداری وجود دارد. به عبارتی فرضیه ی رابطه بین وضعیت زناشویی افراد 15 ساله و بالاتر و سن وقوع فوت پذیرفته می شود . مطابق این داده ها ، اکثریت متوفیات ازدواج کرده در سنین بالای 60 سال ( 20/59 درصد )و اکثریت متوفیات هرگز ازدواج نکرده در سنین 29-15 سال قرار داشته اند.(20/65 درصد)
5- بین مکان فوت و علل مرگ و میر فوت شدگان با سطح اطمینان 99 درصد تفاوت آماری معنا داری وجود دارد. .در نتیجه فرضیه ی رابطه بین مکان فوت و علل مرگ و میر فوت شدگان پذیرفته می شود. بیشترین علت فوت در مکانهایی که واقعه ی فوت رخ داده،بیماریهای قلبی و عروقی است و درصد آن برای فوت شدگان در بیمارستان از بقیه بیشتر است.(3/50درصد)
6- بین فصل و ماه فوت و علل مرگ و میر فوت شدگان با سطح اطمینان95 درصد تفاوت آماری معناداری وجود ندارد.به تعبیر دیگر فرضیه ی رابطه بین فصل و ماه فوت وعلل مرگ و میر فوت شدگان پذیرفته نمی شود و رد می گردد.هر چند افراد در فصلهای مختلف سال با علتهای یکسانی فوت نمی کنند ولی درصد علت فوت در تمام فصول و ماههای سال (در این بررسی)تقریباًمشابه بوده است.که بیشترین علت فوت در تمام فصول و ماههای سال مربوط به بیمارییهای قلبی و عروقی بود.
7 – بین وضعیت فعالیت و علل مرگ و میرفوت شدگان با سطح اطمینان 99 درصد تفاوت آماری معناداری وجود دارد.و در نتیجه فرضیه ی رابطه بین وضعیت فعالیت و علل میر فوت شدگان پذیرفته شد.مشاهده می شود که در بین جمعیت غیر فعال، افراد به دلایل یکسانی فوت نمیکنند .در بین بازنشستگان و از کار افتادگان و زنان خانه دار مهم ترین علت فوت مربوط به بیماریهای قلبی و عروقی است (به ترتیب 5/62درصد و9/58 درصد در بین محصلین ،سوانح و حوادث(7/66درصد) عمده ترین علت فوت محسوب میشد در بین اطفال هم بیماریهای خاص کودکان بیشترین علت فوت را تشکیل میداد. در بین گروه های شغلی (جمعیت فعال ) نیز افراد به علت های یکسانی فوت نمیکنند. " شغل در درجه ی اول تعیین کننده ی شرایط محیط کار است و میتواند الگوی عادت های کارگران (از جمله خواب ،شب کاری ، تماس با عوامل خطر زا ، سیگار کشیدن) را تغییر دهد و زمینه ی اختلاف در علل مرگ ومیر را در گروه های مختلف شغلی ایجاد کند . (میرزایی،1386، 54 ) در بین کشاورزان و دامداران و مشاغل آزاد و تولیدی و کارکنان امور دفتری و اداری مهمترین علت فوت مربوط به بیماری های قلبی و عروقی بود . و در بین کارکنان حمل و نقل و فنی و حرفه ای ،سوانح و حوادث بیشترین علت فوت محسوب می شد .
8- بین سطح سواد و علل مرگ و میر فوت شدگان با سطح اطمینان 99درصد تفاوت آماری معنا داری وجود دارد . به عبارتی فرضیه ی رابطه بین سطح سواد و علل مرگ و میر فوت شدگان پذیرفته میشود. افراد با سطح سواد های مختلف ،به دلایل مشابهی فوت نمیکنند. در بین متوفیان بیسواد، مهمترین علت فوت مربوط به بیماری های قلبی و عروقی است (24/61 درصد ) و در بین متوفیان با سواد بیشترین علت مرگ ناشی از سوانح و حوادث میباشد . (35/7 درصد ) همان گونه که قبلا بیان شد باید در این نوع رابطه متغیر مداخله گر سن را نیز در نظر گرفت . از آنجا که اکثر متوفیان بیسواد در سنین کهنسالی بوده اند و در این سنین نیز عمده ترین علت فوت مربوط به بیماری های قلبی و عروقی است در نتیجه اولین علت مرگ در این گروه ناشی از بیماری های قلبی و عروقی است . و نیز ازآنجا که اکثر متوفیان باسواد در سنین جوانی و بزرگسالی قرار داشته اند ( میانگین سنی 42 سال ) بنا بر این سوانح و حوادث – که در این سنین مرگ و میر های ناشی از سوانح و حوادث از فراوانی بیشتری برخوردارند – مهمترین علت مرگ این گروه محسوب میشود . در بین متوفیان با سطح تحصیلات ابتدایی ، بیماری های قلبی و عروقی و در بین دیگر متوفیان با سایر مدارک تحصیلی سوانح و حوادث بیشترین علت فوت را به خود اختصاص میدادند

6-3-2- مقایسه با نتایج تحقیقات پیشین :
تحقیقات مشابه ایی که در این زمینه صورت گرفته یعنی براورد سطح و بررسی عوامل موثر برمرگ میر ، عموماً به چنین نتایجی دست یافته اند . در تحقیقی که در ارتباط با این موضوع برای سالهای 1374 و 1384 ه.ش در سطح شهرستان تهران صورت گرفت به این نتایج دست یافته اند : اول ،بین علل مرگ ومیر و جنس رابطه وجود دارد . در این تحقیق نیز این رابطه پذیرفته شد . از نظر علت مرگ بین دو جنس نیز نتایج مشابه است . مردان بیشتر به علت بیماری های قلبی و عروقی ، سرطان و سوانح و حوادث و زنان به علت بیماری های قلبی و عروقی ،سرطان و علائم و حالات بد تعریف شده
دوم، بین علل مرگ و میر و سن رابطه وجد دارد. از نظر علت فوت بین گروه های مختلف سنی نیز نتایج تقریباً مشابه است . با این تفاوت که سوانح و حوادث در گروه سنی 19-10 ساله. بیشترین سهم را به خود اختصاص میداد ( سال1384 ) و سهم نسبی سرطان و تومور ها در گروه سنی 64-15 ساله بیشتر از سایر گروه ها بود (سال1374 ) دراین بررسی ، درگروه سنی 29-20 ساله بیشترین علت مرگ ناشی از سوانح و حوادث بود . در گروه سنی 40 به بالا بیماریهای قلبی و عروقی سهم بیشتری داشته اند .
سوم ، علل عمده مرگ و میر با وضعیت زناشویی ارتباط دارد . در این تحقیق هم به این نتیجه رسیدیم . علل فوت در وضعیت زناشویی همسردار ،بدون همسر و هرگز ازدواج نکرده نیز مشابه است .بین وضعیت زناشویی و سن وقوع فوت هم رابطه وجود دارد (سال1374) در این تحقیق نیز این نتیجه بدست آمد.
چهارم ، علل مرگ و میر با مکان فوت ارتباط دارد. در این تحقیق هم چنین نتیجه ای مشهود شد. با این تفاوت که سهم بیماری های قلبی و عروقی در منزل بیش از سایر مکان ها بود.
پنجم ، در این تحقیقات پیشین به این نتیجه رسیده اند که بین فصل و ماه فوت و علل مرگ و میر رابطه وجود دارد.افراد در فصل های مختلف سال با علت های یکسانی فوت نمی کنند. ولی در این تحقیق این رابطه رد شد و علل فوت در فصول و ماه های سال مورد مطالعه از درصد مشابه ای برخوردار بودند.
ششم، بین وضعیت فعالیت و علل مرگ و میر رابطه وجود دارد. در این تحقیق هم این رابطه پذیرفته شد.علل فوت در بین جمعیت فعال و غیرفعال بویژه در گروه های شغلی نیز مشابه است.
در این تحقیقات متغیر هایی چون محل تولد، صدور شناسنامه، وضعیت مهاجرت و منطقه ی محل سکونت نیز مورد بررسی قرار گرفته اند که رابطه ی این عوامل و علل مرگ و میر فوت شدگان نیز تایید شد. ( برای اطلاع بیشتر رجوع شود به پیشینه ی تحقیق صفحات 21و28)

6-3-3-نتیجه گیری نهایی :
مرگ به عنوان واقعه اییتجدید ناپذیر و شاخصی موثر در تغییرات جمعیتی که خود متاثر از شرایط اجتماعی ،اقتصادی،بهداشتی ،فرهنگی و … است. و با توجه به تفاوتهای آن در مناطق مختلف به بررسی و پژوهش در خصوص آن جهت برنامه ریزی های دقیق تر به منظور تضمین هر چه بیشتر سلامتی افراد جامعه،بهبود وضعیت ارائه خدمات بهداشتی و درمانی،ارتقاء سطح زندگی و افزایش امید زندگی و بالا بردن شاخصهای توسعه و بهبود عوامل تاثیر گذار بر این پدیده از سوی دست اندرکاران امور برنامه ریزی،امری ضروری است . بر این اساس و نیزبرای اینکه دستاوردی داشته باشیم از وضعیت مرگ و میر نقاط روستایی استان مازندران و عواملی که بر این واقعه موثرند و همچنین نمودی داشته باشیم از ارتباط این واقعه با توسعه ی اقتصادی – اجتماعی به پژوهش در خصوص مساله مرگ در نقاط روستایی شهرستان ساری که بیشترین جمعیت روستایی استان را به خود اختصاص میدهد پرداخته ایم . طبق یافته های به دست آمده ، توسعه و بهبود در امر بهداشت و گسترش فعالیتهای مراکز بهداشتی و درمانی به ویژه در ارتباط با افزایش آگاهی های مردم در خصوص انواع بیماری ها و مساله بهداشت ، بهبود سیستمهای آب رسانی، فاضلاب و تخلیه ی زباله ،بعلاوه ی دسترسی بیشتر و بهتر روستاییان به خدمات بهداشتی و درمانی در پی بهبود وضعیت ارائه این خدمات ، ارتقاء سطح زندگی و بالا بردن استانداردهای زندگی از جمله مسکن مناسب،آموزش و افزایش سطح سواد و. تحصیلات ، بهبود در امر کشاورزی، توسعه ی شبکه حمل و نقل و راههای ارتباطی و گسترش میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی و بطور کلی بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی سبب کاهش مرگ و میر در نقاط روستایی این شهرستان گردید .در واقع بر اساس داده به دست آمده از اندازه گیری مرگ و میر نقاط روستایی شهرستان ساری به این صورت که ،میزان خام مرگ و میر برابر 4/6 در هزار، میزان مرگ و میر اطفال کمتر از یک سال 6/12 در هزار و امید زندگی در بدو تولد برای مردان 3/72 سا ل و برای زنان 5/75 سال برآورد گردید . ضمن آنکه دو شاخص آخری نشان دهنده ی درجه توسعه یافتگی و سطح بهداشت در یک جامعه میباشند . به ویژه آنکه، امید زندگی برآورد شده به میانگین امید زندگی کشورهای توسعه یافته و نیز الگوی مرگ و میر- بر حسب میزانهای ویژه سنی-به شکل J که وضعیت کشورهای صنعتی و توسعه یافته را تداعی میکند ،نزدیک میباشند .یعنی، مرگ و میر نوزادان در حال کاهش و با توجه به ارقام میانگین سنی فوت شدگان که، 4/65و میانه سنی 9/74 به دست آمد،فراوانی فوت شدگان عمدتاً در سنین سالخوردگی است. همه ی این عوامل نشان از بهبود میزانها و شاخصهای مرگ و میر نقاط روستایی شهرستان ساری دارند. و بیانگر تحولات اساسی در زمینه ی بهداشت و درمان و شیوه زندگی و بالا بودن شاخصهای توسعه (رفاه، دسترسی بیشتر به امکانات و خدمات اجتماعی و … ) در روستاهایی شهرستان ساری است. به طور کلی منعکس کننده ی ارتباط نظریه ی توسعه اقتصادی- اجتماعی با واقعه مرگ و میر است . و این نتایج با نظرات کسانی که به نقش ارتباط توسعه اقتصادی- اجتماعی با مرگ و میر معتقدند نظیر کول و هوور، یانگ و برایان و سایر صاحب نظران همخوانی دارد . این افراد ،عواملی چون در آمد سرانه ، تغذیه ، توسعه خدمات بهداشتی ،استانداردهای زندگی ،سطح آموزش و تعلیم و تربیت به ویژه آموزش بهداشت و توسعه ی عوامل فنی و صنعتی نظیر حمل و نقل و راههای ارتباطی ،بهبود در امر کشاورزی و بهداشت و الگوهای فرهنگی و رفتاری و … را بر روند و سطح مرگ و میر موثر میدانند. و نیز با توجه به این که علل عمده فوت در نقاط روستایی شهرستان ساری در سال1386ه.ش بیماریهای قلبی و عروقی( 73/48درصد ) سرطان و تومورها ( 86/17درصد)و سوانح و حوادث (90/11 درصد) بودند و توزیع متوفیات بر حسب علل سه گانه فوت هم نشان دهنده سهم ناچیز بیماریهای عفونی و انگلی (56/0 درصد) در مقابل بیماریهای غیر عفونی و انگلی (54/87 درصد)است، در نتیجه این امر با نظریه انتقال اپیدمیولوژیک عمران – انتقال مرگ و میر از بیماریهای عفونی و واگیردار به مرحله بیماری انهدامی و بوجود آمده توسط انسان (برون زا به درون زا ) مطابقت میکند. که همه این عوامل نمایانگر بهبود وضع بهداشتی و درمانی و سطح توسعه ی اقتصادی- اجتماعی نقاط روستایی شهرستان ساری است.

6-4- پیشنهادات :
هر محققی آرزومند است که نتیجه کارش سودمند باشد . حتی در بیشتر موارد بنا به سفارش مسئولان سازمان ها به کار تحقیقی مبادرت کرده است ، یا به دلیل مسئولیت هایی که شخصاً بر عهده دارد ؛ می خواهد از کم و کیف کارش ، از لحاظ اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی یا سیاسی ، بهتر سر در بیاورد .
مع هذا ، مسئله این است که نتیجه گیریهای یک تحقیق به ندرت کاربرد عملی روشن و بلامعارضی پیدا می کند . بنابراین ، لازم است که محقق به روشنی بستگیهای میان چشم اندازهای عملی و عناصر تحلیلی که از آنها الهام گرفته شده اند را بیان کند …. بسیاری از محققان انتظار دارند که تحقیقاتشان به نتایج عملی و خیلی روشنی منتهی گردد که بتوان از آنها در تصمیم گیری و کارهای اجرایی به عنوان راهنماهای مطمئن استفاده کرد . این انتظار عملی نیست مگر آنکه تحقیق خیلی فنی باشد ؛ مثل مطالعات بازاریابی ، اما علی القاعده بستگیهای میان تحقیق و عمل آن چنان بی واسطه نیستند . ( کیوی و کامپنهود ، 1382 ، 241- 240 ) در این تحقیق نیز با توجه به مسائل و دستاوردهای آن یک سری از پیشنهادات و راهکارها ارائه می گردد :
با وجود سعی و تلاش فراوان سازمان های مسئول ثبت مرگ و میر در خصوص افزایش میزان دقت اطلاعات ، ضعف های هرچند جزئی به چشم می خورد که رفع این کاستی ها و دستیابی به یک نظام ثبتی دقیق ( از جانب محقق ) تا حدودی مستلزم اجرای یک سری مواردی است از جمله:
1- اداره کل ثبت احوال ( که مسئول ثبت وقایع چهارگانه از جمله مرگ می باشد ) باید علاوه بر در اختیار داشتن طبقه بندی مرگ بر حسب سن ، جنس و علل فوت برای کل استان ، به صورت جزء یعنی به تفکیک شهرستانها و محل سکونت نیز این آمارها را در اختیار داشته باشد تا امکان مقایسه آمارهای سایر مراکز از جمله مرکز بهداشت با این اداره نیز وجود داشته باشد . ( بویژه زمانی که منطقه یا محدوده ی خاصی- مثلا نقاط روستایی یک شهرستان- مورد نظر باشد ) به طوری که بتوان به نتایج کامل تری در خصوص موضوع مورد پژوهش دست یافت و یافته ها از عمومیت بیشتری برخوردار گردند . و نیز پیگیری و شناسایی علل اختلاف بین آمار ها نیز مقدور گردد .
2- نظام آماری ثبت مرگ بر اساس علت ، سن ، جنس ، منطقه سکونت ( شهر و روستا )، شهرستان و استان می باشد که این عوامل برای مراکز ثبت مرگ از اهمیت بیشتری برخوردار است .ولی برای گسترش محدوده موضوعی تحقیقات و دست یافتن به نتایج کاملتر به اطلاعات بیشتر و منسجمتری نیاز است :
2-1- ثبت محل تولد متوفیان : محل تولد یا صدور شناسنامه اشخاص متوفی ثبت گردد . تا آگاهی بیشتری از جریانات مهاجرتی و عوامل ژنتیکی و نژادی در خصوص مرگ بدست آید .
2-2- ثبت وضعیت فعالیت و شغل ( به انضمام میزان درآمد ) متوفیان : وضعیت فعالیت متوفیان بویژه شاغلین ثبت گردد تا اطلاعات بیشتر و کامل تری در خصوص تاثیر شغل بر علت مرگ ( علی الخصوص در مورد مردان ) بدست آید . و نیز به واسطه این متغیر میزان درآمد و نوع شیوه ی زندگی متوفیان و تاثیر آن بر علت فوت آنها نیز حاصل گردد .
2-3- ثبت سطح سواد : سطح سواد و میزان تحصیلات اشخاص متوفی ثبت گردد تا بتوان به اطلاعات اساسی و ارزشمند در خصوص رابطه این متغیر با علت فوت آنها دست یافت .
2-4- ثبت وضعیت زناشویی متوفیان : وضعیت زناشویی اشخاص متوفی برای تعیین و ثبت اطلاعات اساسی درج گردد ، زیرا نمی توان رابطه این متغیر با علل مرگ را ندیده گرفت و با داشتن اطلاعات کافی در خصوص وضعیت زناشویی اشخاص متوفی بتوان به نتایج جامع و کامل تری دسترسی پیدا کرد .
و نیز ثبت عواملی چون بعد خانوار ( بویژه در رابطه با مرگ افراد کمتر از 19 سال ) و تاثیر این متغیر بر علت مرگ و نیز عواملی چون تعداد فرزندان به دنیا آمده ( فقط برای زنان ) و سن همسر زنده ( اگر ازدواج کرده باشد ) و همچنین گسترش دامنه ثبت اطلاعات در خصوص مرگ و میر فرزندان از جمله رتبه فرزند ( نوزاد ) و محل سکونت پدر و مادر و نوزاد و … تا دستیابی به اطلاعات جامع بویژه ارزیابی عوامل اجتماعی و اقتصادی موثر بر مرگ و میر امکان پذیر گردد .
3- هر چند برای سازمان های مسئول متغیرهای ثبت شده نظیر سن و جنس و علت فوت اهمیت بیشتری دارند . از جمله برای وزارت بهداشت که به فکر تامین عمر طولانی توام با سلامتی حقوق معنوی فردی و حقوق مادی و معنوی جامعه ، هدر دادن منابع است . بدون اصلاح این کدها ، سیمای روشنی از مرگ و میر و مداخله منطقی در ارتقای سلامت و ارزشیابی اثربخشی مداخلات نیز ممکن نیست . این مبارزه ایست طولانی ، به درازای و پهنای مبارزه برای توسعه اجتماعی، اقتصادی کشور . " (نقوی ،1385 ،101-100 )
4- از آنجا که بیماری های ناشی از سبک زندگی و بیماری های انهدامی از جمله بیماری های قلبی و عروقی ، سرطان و تومورها و سوانح و حوادث ( حوادث غیرعمدی ) مهمترین علل مرگ محسوب می شدند . بر دست اندرکاران و برنامه ریزان اجرایی از جمله ادارات معاونت سلامت وزارت بهداشت است که با بهبود سبک زندگی از طریق آموزش عوامل خطرساز نظیر استعمال دخانیات ، بی تحرکی ، رژیم غذایی ، اضطراب ،حوادث جاده ایی و… خصوصاً برای مردان زمینه کاهش این علل از جمله بیماری های قلبی و عروقی را فراهم سازند
البته به این شرط که سازمان های دیگر نیز همکاری لازم را مبذول دارند ؛ از جمله اداره برنامه و بودجه با تخصیص بودجه بیشتر به بخش بهداشت و درمان ، زمینه مبارزه با بیماری های ناشی از سبک زندگی و بیماری های انهدامی را برای آحاد جامعه محیا سازند ، زیرا همه می دانیم که جامعه سالم محور توسعه پایدار است .
توضیحات : با توجه به این که موضوع تحقیق برآورد سطح وبررسی عوامل موثر بر مرگ و میر جمعیت روستایی شهرستان ساری است ولی به دلیل عدم اطلاع رسانی دقیق و کافی در خصوص داده های مربوط به مرگ و میر و نیز عدم درک کامل موضوع تحقیق از جمله فرضیه ها از سوی مسئولان ثبت مرگ همچنین مسئولیت فراوان کارشناسان آمار مراکز بهداشت در قبال وظایف کاری خود و این که برخی از بهورزان تنها درحدود یکسال در خانه های بهداشت به فعالیت اشتغال داشتند ودر نتیجه نسبت به خصوصیات متوفیان گذشته شناخت چندانی نداشتند ، به این دلایل و دیگر مسایل و نیز برای این که از حجم کار کاسته شود و کارشناسان آمار قادر به پاسخگویی به نیاز ما باشند، ناگزیر شدیم ازداده های سال 1385 صرفنظر کرده و فقط به داده های سال 1386که به زمان انجام تحقیق یعنی سال 1388نزدیک تر می باشد، اکتفا کنیم..

ICD10 ضمیمه شماره 1 ( 4-1 ) ، طبقه بندی علل مرگ و میر

ضمیمه شماره 2 ( 4 – 2 ) ، نمونه گواهی فوت

منابع
منابع فارسی
1 – آراسته خو ، محمد ، نفد و نگرش بر فرهنگ اصطلاحات علمی – اجتماعی ، تهران ، نشر گستره ، 1369
2- آقاجانی مرسا ، حسین ، جامعه شناسی همسرگزینی ، ازدواج و طلاق ، تهران ، نشر علم ، 1387
3- امانی ، مهدی ، جمعیت شناسی جهان ، تهران ، انتشارات سمت ، 1387
4- امانی ، مهدی ، جمعیت شناسی عمومی ایران ، تهران ، انتشارات سمت ، 1380
5- امیرحسینی ، خدیجه ، بررسی مرگ و میر شهر تهران در یک دوره دهساله از سال 1373 تا 1382 ، پایان نامه کارشناسی ارشد جمعیت شناسی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن ، دانشکده علوم اجتماعی ، 1385
6- بهنام ، جمشید ، نظری به جمعیت ایران ، تهران ، اداره کل ثبت احوال ، 1340
7- پولارد و دیگران ، روشهای تحلیل جمعیت ، مترجم آیت اللهی و دیگران ، شیراز ، انتشارات دانشگاه شیراز ، 1380
8- ترزبان و دیگران ، جغرافیای استان مازندران ، تهران ، انتشارات کتاب های درسی ایران ، 1385
9- تقوی ، نعمت الله ، جامعه شناسی روستایی ، تهران ، انتشارات پیام نور ، 1376
10- تقوی ، نعمت الله ، مبانی جمعیت شناسی ، تبریز ، انتشارات دانشگاه تبریز ، 1377
11- تمنا ، سعید ، مبانی جمعیت شناسی ، تهران ، انتشارات پیام نور ، 1375
12- تودارو ، مایکل ، توسعه اقتصادی در جهان سوم ، مترجم غلامعلی فرجادی ، تهران ، انتشارات کوهسار ، 1386
13- توسلی ، غلام عباس ، نظریه های جامعه شناسی ، تهران ، انتشارات سمت ، 1382
14- جرج ، سوزان ، چگونه نیمی دیگر می میرند ؟ مترجمان مصطفی ازکیا و احمد حجاران ، تهران ، انتشارات کیهان ، 1363
15- چیپولا ، کارلو ، تاریخ اقتصادی جمعیت دنیا ، مترجم کیومرث بهرام پور ، تهران ، انتشارات دهخدا ، 1347
16- حسینی ، حاتم ، رابطه مرگ و میر و توسعه در استان های ایران ، نامه علوم اجتماعی ، دوره جدید ، شماره 17 ، 1380 ، تهران ، صص 96- 71
17- خندان ، محمود ، عوامل موثر بر میزان مرگ و میرکودکان زیر یکسال در سطح شهرستان ساری در طی 21 ماه سالهای 78-1377 ، پایان نامه کارشناسی ارشد جمعیت شناسی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن ، دانشکده علوم اجتماعی ، 1378
18- دواس ، دی ، اِی ، پیمایش در تحقیقات اجتماعی ، مترجم هوشنگ نایبی ، تهران ، نشرنی ، 1383
19- رانگ ، دنیس ، جمعیت و جامعه ، مترجم اسدالله معزی ، شیراز ، انتشارات دانشگاه پهلوی ، 1349
20- زنجانی ، جبیب الله و نور اللهی ، طه ، جداول مرگ و میر ایران برای سال 1375 ، فصل نامه تامین اجتماعی ، سال دوم ، شماره اول ، 1376 ، تهران
21- ساروخانی ، باقر ، روشهای تحقیق در علوم اجتماعی ، تهران ، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ، 1381
22- سالنامه آماری استان مازندران 1386 ، ناشر معاونت برنامه ریزی استانداری مازندران ، 1387
23- سرایی ، حسن ، روشهای مقدماتی تحلیل جمعیت ( با تاکید بر باروری و مرگ و میر ) ، تهران ، انتشارات دانشگاه تهران ، 1385
24- سید میرزایی ، سید محمد ، انتقال جمعیتی ، علل و نتایج اقتصادی و اجتماعی آن ، نامه علوم اجتماعی ، شماره 12 ، 1377، تهران صص 89-69
25- شستلند ، ژان کلود ، شنه ، ژان کلود ، جمعیت جهان ( چالش ها و مسائل )، مترجم سید محمد سید میرزایی ، تهران ، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی ، 1380 ، جلد دوم
26- شناسنامه آبادی ها ، دهستان ها و بخش های استان مازندران سال 1385، ناشر معاونت برنامه ریزی استانداری مازندران ، 1386
27- شیخی ، محمد تقی ، جمعیت شناسی اقتصادی و اجتماعی ، تهران ، انتشارات شرکت سهامی انتشار ، 1375
28- غلامی طارمسری ، مشهید ، بررسی علل مرگ و میر و تعیین امید زندگی در جمعیت روستایی استان کهگیلویه و بویراحمد در سال 1384 ، پایان نامه کارشناسی ارشد جمعیت شناسی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی ، دانشکده علوم اجتماعی ، 1386
29- قیصریان ، اسحاق ، بررسی عوامل موثر بر مرگ و میر کودکان با تاکید بر محرومیت اجتماعی ( نمونه تجربی – شهرستان ایلام ) ، فصلنامه جمعیت ، سازمان ثبت احوال ، سال دوازدهم ، شماره 50 و 49 ، 1383 ، تهران صص 71- 48
30- کاظمی پور ، شهلا ، بررسی سطح ، علل و عوامل تعیین کننده ی مرگ و میر تهران بزرگ در سال 1375 ، نامه علوم اجتماعی ، دوره جدید ، شماره 21 ، 1382 ، تهران ، صص ، 30-1
31- کاظمی پور ، مبانی جمعیت شناسی ، تهران ، انتشارات مرکز مطالعات و پژوهش های جمعیتی آسیا و اقیانوسیه ، 1384
32- کتابی ، احمد ، درآمدی بر اندیشه ها و نظریه های جمعیت شناسی ، تهران ، انتشارات پژوهشگاه انسانی و مطالعات فرهنگی ، 1377
33- کلامی ، افسانه ، بررسی عوامل موثر بر مرگ و میر عمومی شهرستان تهران در سال 1384 ، پایان نامه کارشناسی ارشد جمعیت شناسی ، دانشگاه تهران ، دانشکده علوم اجتماعی ، 1375
34-کیوی ، ریمون ، کامپنهود ، لوک وان ، روش تحقیق در علوم اجتماعی ، مترجم عبدالحسین نیک گهر ، تهران ، تنشر توتیا ، 1382
35- لوکاس ، دیوید ، پاول ، میر ، درآمدی بر مطالعات جمعیتی ، مترجم حسین محمودیان ، تهران ، انتشارات دانشگاه تهران ، 1384
36- میرزایی ، محمد علیخانی ، لیلا ، برآورد سطح و بررسی عوامل موثر بر مرگ و میر شهر تهران در سال 1384 و روند تحولات اپیدمیولوژیکی آن در سی ساله اخیر ، نامه انجمن جمعیت شناسی ایران ، سال دوم ، شماره 3 ، 1386 ، تهران ، صص 60-30
37- میزایی ، محمد ، انتقال مرگ و میر ، اختلال در سلامتی ، نامه علوم اجتماعی ، شماره 18 ، 1380 ، تهران ، صص ، 286 – 269
38- نقوی ، محسن ، جعفری ، ناهید ، سیمای مرگ و میر در 29 استان کشور سال 1383 ، تهران ، انتشارات آرویج ، 1386
39- نهاپتیان ، خزانه ، حبیب اله ، میزان های حیاتی در ایران ، تهران ، انتشارات دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی ، 1356
40- ویکس ، جان ، جمعیت ، مقدمه ای بر مفاهیم و موضوعات ، مترجم الهه میرزایی ، تهران ، انتشارات موسسه آموزش و پرورش مدیریت و برنامه ریزی ، 1385

منابع انگلیسی :
1 – Britannica Book of the year, Encyclopaedia Britannica , 2008, pp742
( http.www.Britannica.com )
2 – Khlat , myriam , Courbage, youssef, Moroccans in France ,1979-91,population , An English selection , volume ,8.1996 pp: 59-94
3- Waltisperger , mesle ,France , economic crisis and mortality , the case of Antananarivo , 1976-2000 , population – E number 3, 2005 pp: 199-230

Abstract :

The survey about mortality is important, because it has a role in calculating degree of development and effectiveness of non-population factors. Considering differences of mortality in different areas, therefore in this research has been done to survey about mortality and effective factors on it in Sari rural population, in 2007 and 2008.General aim is calculation level of mortality and the survey effective factors on mortality of Sari rural population. Particular aims are calculation of crude death rate (CDR), age specific death rate (ASDR), infant mortality rate (IMR) and life table. As well, the survey relationship between population factors , environment and geographical , economic and instructive with causes of mortality.
The method used is documentary or based on past. The information has been gathered from health center of province and city and rural health centers and registration administration and management organization and planning of province.
In 2008, the number of deceased people was 1260.Among the dead, the number of men was 689 and women 571, The extent of mortality has been estimated regarding to death, population statistics of Sari health center. This estimation shows that CDR is 6/4 and, IMR is 12/6. The life expectancy of two equivalent sex is 73/9. Concerning hypothesizes, that is effective factors on mortality, there are relationship between factors such as sex, age, marital status, place of death, employment status and literacy that is , relationship between these factors and causes mortality has been confirmed, as well , relationship between marital status and age of death confirmed too. But, there are not relationship between season and month of death and causes mortality.The main causes of death among people who were studied, were:1-Cardias diseases 2-Cancers and tumors 3-Accidents. These factors show the improvement economic and social and medical condition of rural areas in Sari.

1- ادیب ، مورخ و نویسنده ی معروف ، متولد در اصفهان به سال 519 و متوفی در دمشق به سال 597 ه.ق

2- سوره ی نجم ، آیه ی 2 ، اشاره به پیامبر، حضرت محمد (ص) که هیچگاه در ضلالت و گمراهی نبوده است
3 -Vallois
4- Weidenreich
5 -Krzy wicki
6- sauvy
7- Dennis Wrong
8 -Mckeown & Record
9 -Brown
1-Preston & Haines
1- Schofield &Reher

1- Caldwell
1- A.Giddens
1- Low Level equilibrium trap
15 – Davis & Ariiaga
1- Yang & Brian

17 -Mosley & chen
1-Riley
19 – Coale & Hoover
3- میزایی ، محمد ( 1367) سطح مرگ و میر و توسعه ، نامه علوم اجتماعی دوره جدید، شماره 11
1-Rogers & Hackenberg
22- فراوانی وقوع واقعه با توجه به عدد ثابت است که نسبی می شود . عدد ثابت در میزان های مرکزی عموماً مضربی از10 ( نظیر 100، 1000 ، 10000) است . در میزان های مرکزی متعارف ، عدد ثابت را معمولاً 1000می گیرند ( سرایی ،1385 ،36)

1 -Milen
1- William farr
25 – این طرح از نرم افزاری فارسی بهره مند است که تمامی علل فوق الذکر را بصورت نمایشی ( پنجره ) ارائه و پس از اجرا در رایانه علاوه بر عناوین ذیل کدهای طبقه بندی بیماری ها را براساس طبقه بندی بین المللی ICD10 دریافت و ذخیره می کند .
26 – نمونه گواهی فوت در ضمیمه ی 2 در انتهای پایان نامه آورده شده است .
1- Lopez
1- Gove
1- Kitagawa & Hauser
2- Menchic
31 – Duleep
32 – شهرستان : واحدی از تقسییمات استان است با محدوده جغرافیایی معین که از بهم پیوستن چند بخش همجوار که از نظر عوامل طبیعی ، اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی واحد متناسب و همگنی ر ابه وجود آورده اند تشکیل شده است .
33 – شهر : محلی است با حدود قانونی که در محدوده جغرافیایی بخش واقع شده است و از نظر بافت ساختمانی اشتغال و سایر عوامل دارای سیمایی با ویژگی های شهر می باشد .
34 – بخش : واحدی است از تقسیمات استانی که دارای محدوده جغرافیایی معین بوده و از بهم پیوستن چند دهستان همجوار مشتمل بر چندین مزرعه ، مکان ، روستا و احیاناً شهر که در آن عوامل طبیعی و اوضاع اجتماعی ، فرهنگی اقتصادی و سیاسی واحد همگنی بوجود می آورد .
35- دهستان : کوچکترین واحد تقسیمات استانی است که دارای محدوده جغرافیایی معین بوده و از بهم پیوستن چند روستا ، مکان ، مزرعه همجوار تشکیل می شود . که از لحاظ محیط طبیعی ، فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی همگن بوده و امکان خدمات رسانی و برنامه ریزی و سیستم و شبکه واحدی را فراهم می نماید (سالنامه آماری استان،1386، 5 )
36 – باید عامل مهاجرت را هم در نظر داشته باشیم . یعنی اینکه افراد جوان تر بیشتر مهاجرت می کنند بویژه از نقاط روستایی به شهری در نتیجه درصد افراد جوان تر در نقاط شهری بیشتر می گردد . و از آنجا که افراد سالخورده در محل سکونت خود ( نقاط روستایی ) باقی می مانند. بنابراین درصد سالخوردگی در روستاها افزایش می یابد .
37 – مرکز بهداشت استان ( معاونت بهداشتی ) 12930 مرگ گزارش داده که از این تعداد 7525 نفر مرد ، 5405 نفر زن بوده اند . واقعه ی مرگ در سازمان ثبت احوال در محل وقوع ثبت می شود . لذا بالا بودن میزان مرگ خام ثبت شده توسط سازمان ثبت احوال نسبت به نظام ثبت و طبقه بندی علل مرگ در استان مازندران می تواند ناشی از کم شماری در ثبت مرگ بوده و باید مورد ثوجه و پیگری قرار گیرد . ( نقوی ، 1386 ، 50)
38 – ولادت و وفات ثبت شده بر حسب جاری و معوقه می باشد
39 – روش مزبور ، روش رد – مرل ( Reed-Merell ) می باشد .
40 – میزان باروری در نقاط روستایی شهرستان ساری در سال 1386- طبق آمار مرکز بهداشت- برابر 3/13 بوده است . یعنی برای هر 1000 نفر جمعیت ، 13 تولد وجود داشته است .
41 – یکی از دلایل فراوانی بیماری های قلبی و عروقی کاهش مرگ های منتسب به کدهای پوچ است . زیرا کاهش مزبور به افزایش گزارش میزان های مرگ اختصاصی ناشی از برخی علل منجمله بیماری های قلبی و عروقی منجر میشود
( نقوی ، 1385 ، 100 )
—————

————————————————————

—————

————————————————————

18


تعداد صفحات : 154 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود