دانشگاه آزاد اسلامی
واحد ……
پروژه مالی برای دریافت درجه کاردانی در رشته حسابداری
عنوان:
بایدها و نبایدهای حسابرسی در عصر نوین
استاد راهنما:
…………………..
پژوهشگر:
………….
شماره دانشجویی:
…………….
سال…….
تادییه پروژه مالی
نام و نام خانوادگی دانشجو …………. در تاریخ……………. رشته : حسابداری پروژه مالی خود را با عنوان : "بایدها و نبایدهای حسابرسی در عصر نوین" تحویل دانشگاه نموده است.
نام و نام خانوادگی تاییدکنندگان پروژه مالی سمت امضاء تاییدکنندگان
1 -………………… استاد راهنما
2 – …………………… مدیر گروه
تقدیر و تشکر :
شکر شایان نثار ایزد منان که توفیق را رفیق راهم ساخت تا این پروژه را به پایان برسانم . از استاد فاضل و اندیشمند ،استاد راهنما که همواره نگارنده را مورد لطف و محبت خود قرار داده اند ،کمال تشکر را دارم .
تقدیم به
مقدسترین واژه ها در لغت نامه دلم، مادر مهربانم که زندگیم را مدیون مهر و عطوفت آن می دانم.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده 1
فصل اول:کلیات تحقیق
مقدمه 2
حسابرسی 3
حسابرس 4
انواع حسابرسی 4
حسابرسی رعایتی 5
حسابرسی عملیاتی 5
حسابرسی قانونی 6
انواع حسابرس 6
حسابرس مستقل 6
حسابرس داخلی 7
حسابرس دولتی 7
استانداردهای حسابرسی 7
استانداردهای عمومی 7
استانداردهای عملیات (رسیدگی) 8
استانداردهای گزارشگری 8
فصل دوم: حرفه و شغل حسابرسی
مقدمه 10
انواع حسابرسی از نظر تابعیت سازمانی 11
انواع حسابرسی از نظر دلیل ارجاع کار 11
انواع حسابرسی از نظر نوع رسیدگی 11
حسابرسی مبتنی بر سیستم 13
خدمات حسابرسی شامل موارد زیر است 13
آشنایی با شغل حسابرس 14
وظایف و مسئولیت های حسابرس 16
مهارت و دانش مورد نیاز حسابرس 16
تحصیلات مورد نیاز و نحوه ورود به شغل حسابرسی 17
بازار کار و فرصت های شغلی برای حسابرسان 18
وضعیت استخدام در برخی از کشورهای جهان 19
حقوق و درآمد حسابرس 19
درآمد حسابدار در ایران 20
درآمد حسابرس در برخی از کشورهای جهان 20
شخصیت های مناسب این شغل حسابرس 20
فصل سوم: نقش فناوری اطلاعات در دگرگون سازی حسابرسی در عصر نوین
مقدمه 22
فناوری اطلاعات و فرضیه های بدیهی حسابرسی 24
فناوری اطلاعات و مفاهیم اهمیت و ریسک 26
کنترلهای فناوری: آنچه درست درک نشده است 28
فناوری اطلاعات و خطرتقلب 30
گزارشگری مالی متقلبانه 31
سوء استفاده از داراییها 31
فساد 32
فصل چهارم: مسئولیت حسابرسان در عصر تجارت جهانی
مسئولیت حسابرسان در عصر تجارت جهانی 34
مسئولیت حسابرس در مقابل صاحبکار و اشخاص ثالث 49
تقلب و اشتباه و ویژگیهای آنان: 50
مسئولیت مدیریت در مقابل تقلب و اشتباه 51
استانداردهای حسابرسی مقرر میدارد که حسابرسان 51
مسئولیت حسابرسان در مقابل صاحبکاران 52
مسئولیت حسابرسان در مقابل اشخاص ثالث 52
مسئولیت حسابرسان در مقابل قوانین موضوعه 52
مسئولیت حسابرسان در مقابل انجمنهای حرفه ای 52
نقش حسابرسی نوین 52
200 نکته کلیدی (بایدها و نبایدهای) حسابرسی در عصرنوین 55
نتیجه گیری 73
منابع 74
چکیده
امروزه با گسترش فعالیت بنگاههای تجاری و در پی آن تشدید فعالیتهای حسابرسان مستقل لزوم شناخت وظایف حسابرسان مستقل در عصر نوین از اهمیت خاصی برخوردار شده است. هدف از انجام این مطالعه، دستیابی به نگرش کلی درباره حسابرسی و فرصتهای پیش روی حسابرسان مستقل به ویژه در عصرکنونی است.
امروزه فناوری های موجود فرآیند ایجاد ارزش در شرکت ها را دستخوش تغییر کرده و همانند گذشته صورت های مالی برای سرمایه گذاری از اهمیت چندانی برخوردار نمی باشد. در حالیکه این تغییرات تهدیدجدی برای دوام حسابرسی محسوب میشود، فرصت های جدیدی را نیز برای حسابرسان جهت ادامه کار ایجاد نموده است. انجمن حسابداران رسمی آمریکاAICPA)) و حسابداران خبره کانادا CICA) ) حسابرسی مستمر را نوعی از خدمات اعتباردهی معرفی نموده اند که به طور دائمی انجام می شود و با حسابرسی صورت های مالی سالیانه متفاوت است. حسابرسی مستمر روشی است که حسابرسان مستقل راقادر می سازد تا اظهارنظر خود را درباره یک موضوع خاص ارائه نمایند. این امر با به کار گیری مجموع های از گزارش های حسابرسی در باره وقایع با اهمیت و برجسته به طور همزمان و در مدت کوتاهی انجام میشود. از این رو حسابرسی در عصر نوین میتواند موانع و مشکلات فنی با اهمیتی را نیز با خود به همراه آورد.
در تحقیق حاضر ابتدا با استفاده از متون و ادبیات حسابرسی، به بررسی مفاهیم و تعاریف اولی حسابرسی و حسابرس، انواع حسابرس و استانداردهای موجود و .. پرداخته شده و سپس با توجه به حرفه و شغل حسابرسی، حسابرسی در زمان کنونی به همراه نکات کلیدی مربوط به بایدها و نبایدهای آن بیان شده است.
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه:
امروزه مشخصه اقتصاد کشورهای صنعتی، بنگاه های اقتصادی بزرگی است که سرمایه خود را از طریق میلیونها سرمایه گذار تامین می نماید. این سرمایه گذاران در جهت تصمیم گیری های اقتصادی از جمله در اختیار قرار دادن پس اندازهای خود و همچنین حصول اطمینان از استفاده " بهینه " بنگاه ها از سرمایه گذارهای انجام شده به صورت های مالی اصلی بنگاه ها اتکا می کنند. افزودن بر آن، موسسات اعتباری بر پایه اطلاعات مندرج در گزارش های مالی اعطای وام می نماید. همچنین دولت برای دریافت مالیات بردرآمد که بخش عظیمی از درآمد آن را تشکیل می دهد، به اظهارنامه های مالیاتی که بر پایه اطلاعات مندرج در گزارش های مالی بنگاه های اقتصادی تهیه شده اند، مراجعه می کند. بنابراین هر شخصیت حقیقی یا حقوقی به طور مستقیم یا غیرمستقیم منافعی در بنگاه های اقتصادی عام دارد و حفظ منافع عمومی ایجاب می کند که گزارش های مالی نه تنها حاوی اطلاعات مفید، بلکه شفاف و قابل اتکا باشند.
مکانیزم کنترلی که به طور نسبی تضمین کننده شفافیت اطلاعات گزارش شده در صورت های مالی است، در قالب حسابرسی صورت های مالی و توسط حسابرسان مستقل در عصر نوین ارائه می گردد، پذیرش حسابرسی مستقل مالی است. بدون شناسایی این حوزه های مسوولیت، از یک سو دامنه انتظارات استفاده کنندگان برون سازمانی از حسابرسان می تواند غیر متعارف باشد و از سویی دیگر مسوولیت پاسخگویی حسابرسان در عصر کنونی میسر نخواهد بود.
حسابرسی فرایندی است بسامان برای جمع آوری و ارزیابی بی طرفانهٔ شواهد دربارهٔ ادعاهای مربوط به فعالیت ها و وقایع اقتصادی برای تعیین میزان انطباق این ادعاها با معیارهای از پیش تعیین شده و گزارش نتایج به اشخاص ذی نفع ("بیانیهٔ مفاهیم بنیادی حسابرسی").
این تعریف به عمد به صورت جامع ارائه شده است تا انواع مختلف حسابرسی را شامل شود. برخی از عبارات این تعریف نیاز به توضیح بیشتری دارد. عبارت فرایند بسامان بر این نکته دلالت دارد که حسابرسی بر اساس برنامه ریزی مناسب انجام می شود. برنامه ریزی مناسب شامل جمع آوری و ارزیابی بیطرفانه شواهد است. حسابرسان باید با حفظ بیطرفی نسبت به جمع آوری و ارزیابی مربوط بودن و اعتبار شواهد بپردازند. اگر چه نوع، میزان و قابلیت اتکای شواهد در کارهای مختلف حسابرسی می تواند متفاوت باشد، اما جمع آوری و ارزیابی شواهد، بخش اعظم فعالیت های حسابرسان را تشکیل می دهد. شواهدی را که حسابرسان جمع آوری می کنند باید درباره ادعاهای مربوط به فعالیت ها و وقایع اقتصادی باشد. در حسابرسی، واژه ادعا معنای ویژه ای دارد و به اظهارات ضمنی یا صریح مدیریت اطلاق می شود که در قالب صورت های مالی، اسناد و مدارک یا سیستم ها تجسم می یابد. برای مثال، صورت های مالی اساسی تهیه شده توسط مدیران شامل چند ادعا است. از جمله مبلغی که در ترازنامه در سرفصل اموال، ماشین آلات و تجهیزات نشان داده می شود، بیانگر این است که مدیران ادعا دارند: شرکت بر این دارایی ها مالکیت دارد و از این دارایی ها در فرایند عادی عملیات تولیدی یا خدماتی خود استفاده می کند و این مبلغ، بهای تمام شده تاریخی پس از کسر استهلاک انباشته این دارایی ها است.
هدف حسابرسان از مقایسه شواهد جمع آوری شده با ادعاهای مربوط به فعالیت ها و وقایع اقتصادی، تعیین میزان انطباق ادعاهای مزبور با معیارهای از پیش تعیین شده است. اگر چه معیارهای مختلفی برای تعیین میزان انطباق وجود دارد، اما در تنظیم صورت های مالی اساسی، معمولاً معیار اصلی و مورد قبول، اصول حسابداری یا استانداردهای حسابداری است. در بند ۲ بخش ۲۰۰ استانداردهای حسابرسی کشور (۱۳۸۶) نیز تاکیده شده است که هدف از حسابرسی صورت های مالی، اظهارنظر نسبت به این موضوع است که آیا صورت های مالی براساس استانداردهای حسابداری تهیه شده است یا خیر.
آخرین عبارت مهم، یعنی گزارش نتایج به اشخاص ذی نفع، بیانگر نوع گزارشی است که حسابرسان برای اشخاص ذی نفع تهیه می کنند. اشخاص ذی نفع می تواند شامل سهامداران، اعتباردهندگان، کارکنان، تامین کنندگان مواد و کالا، سازمان های دولتی، بورس اوراق بهادار و گروه های دیگر باشد.
حسابرس
حسابرس به فرد یا موسسه ای گفته می شود که مسئولیت نهایی حسابرسی صورت های مالی یاارائه خدمات مرتبط را به عهده دارد. حسابرس باید فردی مستقل از سازمانی باشد که در حال رسیدگی آن است.
انواع حسابرسی
حسابرسی انواع گوناگون دارد و مهمترین آنها عبارتند از:
1. حسابرسی صورت های مالی،
2. حسابرسی رعایتی،
3. حسابرسی عملیاتی و
4. حسابرسی قانونی.
5. حسابرسی داخلی
حسابرسی صورت های مالی
هر گاه از حسابرسی بدون قید و شرط اضافی یاد شود، منظور همان "حسابرسی صورت های مالی" یا به اختصار "حسابرسی مالی" است. هدف اصلی این حسابرسی اعتباردهی به صورتهای مالی است. منظور از اعتباردهی، اظهار عقیده یا قضاوت شخص یا اشخاص مستقل و ذی صلاح نسبت به مطابقت تمامی جنبه های با اهمیت ادعاهای منعکس در صورت های مالی با معیارهای تعیین شده یعنی اصول حسابداری است. البته چنین اظهار نظر یا قضاوتی باید مبتنی بر شواهد معتبر و کافی باشد.
حسابرسی رعایتی
مقصود از حسابرسی رعایت، تعیین میزان رعایت احکام، سیاست ها، پیمان ها، قوانین و مقررات دولتی و کنترلهای داخلی توسط شرکت های مورد رسیدگی است. برای مثال، شرکت ها می توانند تعیین میزان رعایت احکام و سیاست های داخلی توسط بخش های مختلف سازمان را از حسابرسان خود درخواست نمایند. مثال دیگر، حسابرسی اظهارنامه های مالیاتی اشخاص یا شرکت ها توسط ممیزان وزارت امور اقتصادی و دارایی جهت تعیین میزان رعایت قانون مالیات ها است.
حسابرسی عملیاتی
تعریف حسابرسی عملیاتی از دیدگاه کمیتهٔ ویژهٔ حسابرسی عملیاتی و مدیریت (وابسته به انجمن حسابداران رسمی آمریکا) البته با اندکی دخل و تصرف به شرح زیر است: حسابرسی عملیاتی عبارت است از بررسی بسامان فعالیت های سازمان یا بخش معینی از آن در ارتباط با اهداف تعیین شده. هدف اصلی حسابرسی عملیاتی، ارزیابی رعایتِ "صرفه اقتصادی" هنگام تهیه منابع و ارزیابی "کارآیی" عملیات هنگام اسنفاده از منابع و "اثربخشیِ" عملیات برای نیل به اهداف از قبل تعیین شده، تشخیص فرصت های بهبود عملیات و ارائه پیشنهادهای اصلاحی به مدیران سازمان است.[۲]
ارزیابی صرفه اقتصادی، کارآیی و اثربخشی سیستم حسابداری کامپیوتری یک شرکت و ارائه پیشنهادهای اصلاحی، نمونه ای از حسابرسی عملیاتی است. در این نوع از حسابرسی، معیار مورد استفاده برای ارزیابی ادعاهای مدیریت با معیار مورد نظر در حسابرسی صورت های مالی متفاوت است. به همین دلیل در مقایسه با حسابرسی صورت های مالی و حسابرسی رعایت، حسابرسی عملیاتی با مسایل و چالش های دیگری نیز مواجه است؛ زیرا در این زمینه حسابرسان باید به شناسایی یا تعریف اهداف و معیارهای قابل اندازه گیری بپردازند تا بتوانند به کمک آن اثربخشی و کارآیی عملیات را ارزیابی کنند.
حسابرسی قانونی
در سال های اخیر، دعوت از حسابرسان برای ارائه خدمات "حسابرسی قانونی (Forensic Audit) " به ویژه هنگام بروز اختلافات مالی، گسترش فزاینده ای یافته است. حسابرسی قانونی در واقع مشابه خدمت پزشکان در امر "پزشکی قانونی" است. برخی از مواردی که اجرای حسابرسی قانونی می تواند ضرورت یابد به شرح زیر است:
1. تقلب های تجاری یا کارکنان شرکت ها؛
2. خسارت های تجاری – اقتصادی؛
3. اختلاف بین سهامداران یا شرکا؛
انواع حسابرس
حسابرسان را بر اساس موقعیت شغلی آنان می توان به انواع زیر تقسیم کرد:
1. حسابرس مستقل،
2. حسابرس داخلی،
3. حسابرس دولتی.
حسابرس مستقل
حسابرسی مستقل توسط حسابرسانی اجرا می شود که مستقل از سازمانی هستند که ادعاها و یا گزارش های آن مورد حسابرسی قرار می گیرد. حسابرسان مستقل، خدمات حسابرسی خود را در قالب قرارداد ارائه می دهند. گر چه حسابرسان مستقل می توانند انواع مختلف حسابرسی را که در بخش قبلی ذکر شد، اجرا کنند؛ اما حسابرسی صورت های مالی، بخش عمدهٔ فعالیت این گروه از حسابرسان را تشکیل می دهد.
حسابرس داخلی
حسابرسی داخلی طبق بیانیهٔ حرفه ایی انجمن حسابرسان داخلی بدین صورت تعریف شده است: حسابرسی داخلی، واحد ارزیابی مستقلی است که جهت آزمون و ارزیابی فعالیت های سازمان در داخل سازمان ایجاد می شود. گر چه حسابرسان داخلی در استخدام سازمان هستند اما باید مستقل از دوایر مورد رسیدگی باشند که از آن به عنوان استقلال سازمانی یاد می شود. به همین دلیل این گروه از حسابرسان در بسیاری از شرکت ها به طور مستقیم به کمیتهٔ حسابرسی و یا هیات مدیره شرکت گزارش می دهند[۳].
حسابرس دولتی
استانداردهای حسابرسی
استانداردهای حسابرسی، معیاری برای سنجش کیفیّت کار حسابرسان است. انجمن حسابداران رسمی آمریکا برای نخستین بار در سال ۱۹۴۷، استانداردهای ده گانهٔ حسابرسی را معرفی نمود. این استانداردها تاکنون جهت انطباق با تغییرات محیط حسابرسی، تعدیل و تغییر یافته اند. استانداردهای حسابرسی همراه با طبقه بندی آنها در سه گروه ۱) استانداردهای عمومی، ۲) استانداردهای عملیات (رسیدگی) و ۳) استانداردهای گزارشگری به شرح زیر هستند:
استانداردهای عمومی
1. رسیدگی باید توسط شخص یا اشخاصی اجرا شود که دارای صلاحیت و آموزش فنی کافی به عنوان حسابرس باشند.
2. حسابرس یا حسابرسان باید استقلال رای خود را در تمام موارد مربوط به حسابرسی حفظ کنند.
3. در رسیدگی و تهیه گزارش باید مراقبت حرفه ای لازم به عمل آید.
استانداردهای عملیات (رسیدگی)
1. عملیات حسابرسی باید به میزان کافی برنامه ریزی شود و در صورت وجود کارکنان، بر کار آنان به گونه ای مناسب نظارت شود.
2. برای برنامه ریزی حسابرسی و تعیین نوع، زمان و میزان آزمون ها باید شناختی کافی از ساختار کنترل داخلی کسب گردد.
3. شواهد کافی و مناسب باید از راه بازرسی، مشاهده، پرس و جو و دریافت تاییدیه کسب شود تا مبنایی معقول برای اظهارنظر نسبت به صورت های مالی مورد رسیدگی باشد.
استانداردهای گزارشگری
1. گزارش باید تصریح کند که صورت های مالی، طبق اصول حسابداری تهیه شده است یا خیر.
2. گزارش باید شرایطی را مشخص سازد که در آن چنین اصولی در دورهٔ جاری نسبت به دورهٔ قبل، به طور یکنواخت رعایت نشده است.
3. اطلاعات افشا شده در صورت های مالی به طور منطقی کافی تلقی می شود مگر آن که خلاف آن در گزارش بیان شود.
4. گزارش باید یا حاوی یک اظهارنظر دربارهٔ صورت های مالی به طور کلی، یا بیانگر این باشد که نظری نمی تواند اظهار شود. هنگامی که نظر کلی نتواند اظهار شود، دلایل آن باید بیان گردد. در تمام مواردی که نام حسابرس به نحوی با صورت های مالی ارتباط می یابد، گزارش باید به طور صریح بیانگر ویژگی هر گونه رسیدگی حسابرس و میزان مسئولیتی باشد که او بر عهده می گیرد.
البته مراجع حرفه ای هر کشوری تفسیرهایی بر این استانداردهای ده گانه می نویسند که به آن بیانیه های تفسیری استانداردهای حسابرسی گفته می شود. در کشور ما نیز سازمان حسابرسی طبق قانون تشکیل آن، مسئول تدوین این بیانیه ها است.
فصل دوم
حرفه و شغل حسابرسی
مقدمه
دلیل اصلی وجود حرفه حسابرسی مستقل افزایش اعتبار صورت های مالی است. اجرای این نقش، حسابرسان را در موقعیتی منحصر به فرد در جامعه قرار می دهد. اعتبار دادن به صورت های مالی به معنای ایجاد اطمینان از مطلوبیت ارائه و قابیلیت اتکای آنها ست. افرادی صلاحیت افزایش صورت های مالی را دارند که:
اولاً: صلاحیت فنی لازم برای اجرای یک رسیدگی را داشته باشند.
ثانیاً: مستقل از شرکت مورد رسیدگی باشند تا جامعه نسبت به واقع بینی و بی طرفی آنان اطمینان حاصل کند.
استفاده از عبارت حسابرسی شده در صورت های مالی به این معناست که ترازنامه، صورت سود و زیان، سود و زیان انباشته و صورت گردشی وجود نقد شرکت همراه یک گزارش حسابرسی است که توسط حسابرسان مستقل تهیه شده که در آن نظر حرفه ای خودر را نسبت به مطلوبیت ارائه صورت های مالی شرکت اظهار کرده اند.
اظهار نظرهای متفاوتی در حسابرسی وجود دارد. انواع آن شامل اظهار نظر مردود، مشروط،مقبول و عدم اظهار نظر است.
انواع حسابرسی از نظر تابعیت سازمانی:
حسابرسی مستقل: این نوع حسابرسی توسط افرادی مستقل از شرکت صورت می پذیرد که کارکنان واحد مورد رسیدگی نمی باشند و انتخاب آنها به عهده واحد مورد رسیدگی نیست.
حسابرسی داخلی: معمولاً این نوع حسابرسی در موسسات بزرگ مشاهده می شود. حسابرسان داخلی در ارکان موسسات مورد حسابرسی هستند و در چارت سازمانی موسسه جایی برای آنان در نظر گرفته شده و حدود وظایف و اختیارات آنان روشن شده است.
هدف اصلی حسابرسی داخلی، ارزیابی نحوه انجام وظایف محول بر واحدهای مختلف موسسه است. کارکنان حسابرسی داخلی معمولاً زیر نظر مدیر عامل یا مقام ارشد دیگری می باشند. این موقعیت بالا در ساختار سازمانی موسسه، اطمینان می دهد که حسابرسان داخلی به اکثر واحدهای موسسه دسترسی داشته باشند. لازم است حسابرسان داخلی مستقل از روسای قسمتها و مدیرانی باشند که کار آنان را حسابرسی می کنند.
انواع حسابرسی از نظر دلیل ارجاع کار:
حسابرسی الزامی: مانند حسابرسی شرکت های سهامی عام مطابق مقررات بورس اوراق بهادار تهران.
حسابرسی اختیاری: در چنین حالتی انجام حسابرسی یک کنترل اختیاری است و می تواند توسط صاحبان سهام مورد درخواست واقع نشود.
انواع حسابرسی از نظر نوع رسیدگی:
حسابرسی صورت های مالی: عبارت است از اظهار نظر تخصصی نسبت به مطلوبیت صورت های مالی در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری. این نوع حسابرسی که توسط موسسات حسابرسی صورت می پذیرد، بررسی صورت های مالی شامل ترازنامه،صورت های سود و زیان یا سود (زیان) انباشته و گردش وجوه نقد و یادداشت های همراه را شامل می شود.
حسابرسی رعایت: حسابرسی رعایت عبارت است از جمع آوری و ارزیابی شواهد به منظور دستیابی به یافته هایی در خصوص رعایت قوانین و دستور العمل ها و ارئه گزارش در این رابطه. لازم به ذکراست که معیار در حسابرسی رعایت از پیش تعیین شده است . این معیار می تواند در قالب قوانین مالیاتی و از این قبیل باشد. از اینرو حسابرسی هیچ گونه نقشی در رابطه با تعیین وتشخیص معقول با مناسب بودن معیار ندارد.
حسابرسی ویژه: نوع خاصی از حسابرسی است که موضوعی مشخص و از پیش تعیین شده را در بررسی می کند و ممکن است به درخواست صاحبان سهام موسسه حسابرسی شونده و یا غیر از آن صورت پذیرد. از جمله مواردی که این نوع حسابرسی انجام می گیرد عبارت است از:
کشف تقلب و سوء استفاده کارکنان یا مدیریت در شرکت
مطابقت صورت های مالی با قرادادهای منعقده.
حسابرسی عملیاتی: فرایندی است منظم و با قاعده که به ارزیابی کارآیی، اثر بخشی، و رعایت صرفه های اقتصادی یک سازمان چارچوب کنترل های مدیریتی و گزارش نتایج ارزیابی همراه با ارائه پیشنهادات و توصیه های اصلاحی به افراد ذیصلاح می پردازد و نهایتاً منجر به استفاده بهینه از منابع سازمانی و ارتقاء بهره وری آن خواهد شد.
عموماً حسابرسان در حسابرسی عملیاتی در مورد کلیه علمیات شرکت اظهار نظر نمی کنند، بلکه یافته ها و نتیجه گیریهای خود را در مورد عملکردها، فرایندها و روش های کنترل داخلی خاص که می تواند بطور کاراتر و اثر بخش تر انجام گیرد بیان می کنند.
تا کنون در ایران حسابرسی عملیاتی به شکل گسترده انجام نمی پذیرد در صورتی که امکانات اجرای این نوع حسابرسی فراهم آید، انتظار می رود مزایای زیر که نتیجه این نوع حسابرسی است فراهم آید:۱- شناسایی آن دسته از هدف ها، سیاست ها و روش های سازمانی که تا کنون تعریف نشده باقی مانده اند.
حسابرسی مبتنی بر سیستم:
ویژگی اصلی این نحوه عمل، اتکاء بر سیستم کنترل داخلی به عنوان مبنایی جهت حصول اطمینان از قابلیت اعتماد اطلاعات منعکسه در حساب هااست. در این روش، کنترل های داخلی به منزله یک منبع جدید شواهد حسابرسی در کنار آزمون های تفصیلی، نقش اساسی پیدا می کنند. بدین لحاظ هر گاه کنترل های داخلی صاحبکار موثر ارزیابی گردد، حسابرس قادر خواهد بود برای کسب بخشی از اطمینان لازم در مورد صحت سوابق حسابداری به کنترل های مزبور اتکا نماید.
حسابرسی مبتنی بر ریسک: "در این روش با استفاده از روش های آماری، میزان شواهد مورد لوزم جهت ارائه اظهار نظر تعیین می شود و با در نظر گرفتن سطح اطمینان و پیش بینی زمان و هزینه، استراتژی کلی حسابرسی پایه ریزی می شود. استفاده از روش مذکور مزایایی چون کاهش هزینه و زمان عملیات جسابرسی را به همراه خواهد داشت".
قابل ذکر است که هم اکنون روش حسابرسی مورد استفاده در ایران، حسابرسی مبتنی بر سیستم می باشد.
خدمات حسابرسی شامل موارد زیر است:
حسابرسی مالی که همان حسابرسی صورت های مالی و صدور گزارش جهت ارائه به بانک ها،
سازمان امور مالیاتی کشور و پیمانکاران که در برخی موارد کارفرمایان از آن ها گزارش حسابرسی طلب می کنند.
حسابرسی مالیات بر عملکرد و حسابرسی مالیات بر ارزش افزوده موضوع مواد قوانین مالیاتی
حسابرسی عملیاتی که به بررسی عملیات واحد های تجاری پرداخته و در آن به معیارهای مالی وغیر مالی
توجه می گردد و بررسی نتایج آن منجر به بهبود فرآیند های کسب وکار در واحد تجاری وافزایش کارایی کارکنان،
بهبود فرآیندهای داخلی و در نهایت افزایش درآمد واحدهای تجاری میگردد.
حسابرسی داخلی که به عنوان زیر مجموعه واحد تجاری و ظیفه انطباق فرآیند های مالی با استانداردهای
حسابداری، برقراری کنترل های داخلی مناسب و ارزیابی آن را بر عهده دارد. گزارش ایرادات معمولا به کمیته
حسابرسی یا هیئت مدیره ارائه شده و در خصوص رفع آن ها تصمیم گیری صورت می گیرد.
بنابراین برای رفع نیاز های حسابرسی خود باید به افراد حرفه ای در این کار که دارای مجوز حسابرسی هستند مراجعه نمایید.
آشنایی با شغل حسابرس
در شغل حسابرسی معمولا شما به عنوان حسابرس صحت و کارآیی یک سند یا گزارش مالی را ارزیابی می کنید. اگر می خواهید شغلی در حوزه مالی داشته و از تحلیل و ارزیابی کار حسابداران نیز لذت می برید، شغل حسابرس برای شما ایده آل است.
برای انجام شغل حسابرسی شما باید در زمینه ریاضیات و فناوری اطلاعات مهارت بالایی داشته باشید. همچنین باید دارای مهارت های ارتباطی،کلامی و نوشتاری خوبی باشید. شما به عنوان حسابرس باید بسیار دقیق بوده و توجه زیادی به جزئیات داشته باشید.
فارغ التحصیلان رشته حسابداری می توانند در حرفه حسابرسی شاغل شوند. شاغلان حرفه حسابرسی در یک تقسیم بندی کلی به دو گروه اصلی تفکیک می شوند :
۱ – حسابرسان داخلی : این گروه از حسابرسان ، کارمند واحد مورد رسیدگی هستند، و در واقع رابط میان هیات مدیره و شرکت بوده و گزارش رسیدگی خود را به طور هفتگی، ماهانه یا سالانه به مدیرعامل و هیات مدیره ارائه می دهند . این گروه از حسابرسان عملیات داخل واحد تجاری را رسیدگی می کنند.
۲ – حسابرسان مستقل: این گروه از حسابرسان، افرادی هستند که در موسسات حسابرسی مشغول کار هستند و بر اساس قرارداد میان شرکتها یا سازمانها با این موسسات، عملیات حسابداری و مالی واحد تجاری را بر اساس اصول و موازین حسابداری مورد رسیدگی قرار می دهند و گزارش خود را به مجمع عمومی صاحبان سهام ارائه می کنند. در واقع حسابرسان مستقل رابط میان صاحبان شرکت و هیات مدیره شرکت می باشند.
در حال حاضر در ایران ، سازمان حسابرسی به عنوان یک سازمان دولتی، بزرگترین موسسه حسابرسی است و در کنار آن سایر موسسات حسابرسی دولتی و خصوصی مشغول فعالیت می باشند.
برای اینکه بتوانید یک حسابرس باشید ابتدا باید یک حسابدار توانا باشید. هرچند که گاهی برای حسابرس داخلی شدن لزوما نیازی به حسابدار بودن نیست اگرچه این می تواند به شما در برخی از مشاغل خاص کمک کند.
اغلب حسابرسان به صورت تمام وقت کار می کنند. گاهی نیز بنا به نیاز اضافه کاری انجام می دهند. کارکردن به صورت پاره وقت نیز در این شغل امکان پذیر است. حسابرس می تواند در دفتر خود یا در سازمان مشتری کار کند. گاهی نیز برای رفتن به بخش ها و شعبه های مختلف مشتری باید در سفر باشند.
در ادامه با وظایف حسابرس، توانایی ها و مهارتها، نحوه ورود به شغل حسابرسی، بازارکار و درآمد حسابرسان و تیپ های شخصیتی مناسب شغل حسابرسی آشنا می شوید.
وظایف و مسئولیت های حسابرس
* بررسی حسابهای شرکت – به منظور تطبیق آنها با قوانین و مقررات مالی و اطمینان از صحت و درستی آنها
* جمع آوری و تحلیل آمار و ارقام – به منظور کنترل هرچه بیشتر عملیات حسابداران و اطمینان از صحت گزارش های ارائه شده توسط تیم حسابداری
* شناسایی مشخصات و ویژگی های کسب و کار – به منظور شناخت بیشتر شرکت و صنعت مورد فعالیت و در نتیجه افزایش کیفیت کار رسیدگی
* ارزیابی سیستم های گزارش مالی شرکت – به منظور اطمینان از صحت عملکرد آنها
* ایجاد ارتباط کاری مطلوب با مشتریان – به منظور تعامل بهتر با آنها و سهولت در دریافت اطلاعات و گزارشهای مورد نیاز
* ارائه پیشنهادات به منظور پیشرفت و توسعه و ایجاد فرایندهای کنترلی داخلی برای جلوگیری از ایجاد خطا و مشکل و احیانا سوء استفاده مالی کارکنان
* حسابرس داخلی نیز سیاستها، رویه ها و توان مالی شرکت را به منظور بهبود کارآیی آن ارزیابی و بررسی می کند.
مهارت و دانش مورد نیاز حسابرس
* توانایی تفسیر آمار و اطلاعات – به منظور فهم دقیق و کامل از گزارش ها و فرایندهای مالی و حسابداری
* مهارت بالا در ریاضیات و فناوری اطلاعات – به منظور تسلط بر نرم افزارهای تخصصی مالی و حسابداری و توان کار با آنها و اخذ گزارش های مورد نظرحسابرس
* مهارت های خوب ارتباط کلامی و نوشتاری – زیرا یک حسابرس نیاز است نتیجه بررسی های خود را به صورت مکتوب به مدیر یا کارفرمای خود گزارش کند و در صورت نیاز آن را در مجمع عمومی صاحبان سهام قرائت نماید.
* توانایی قوی در تحلیل و حل مشکلات – زیرا در طول فرایند حسابرسی، مشکلات و اختلاف نظرهای زیادی بین حسابرسان، حسابداران و مدیران شرکت بوجود می آید و نیاز است حسابرسان بتوانند با تحلیل مناسب مسئله تصمیم درستی اتخاذ نمایند.
* مهارت های سازماندهی خوب و مدیریت زمان – زیرا حسابرسان برای انجام بررسی های خود دارای محدودیت زمانی می باشند و باید بتوانند در زمان درنظرگرفته شده کار خود را به پایان برسانند.
* داشتن دقت بالا و توجه زیاد به جزئیات – با توجه به کنترلی و نظارتی شغل حسابرسی و همچنین سر و کار داشتن با اعداد و ارقام ریز و درشت لذا داشتن دقت بالا و توجه به جزئیات از مهمترین مهارت های مورد نیاز حسابرسان می باشد.
* توانایی کار فردی و گروهی – گاهی اوقات حسابرسی به صورت فردی و گاهی اوقات در قالب یک تیم حسابرسی صورت می گیرد و فرد باید توان کار کردن در هر دو حالت را داشته باشد.
* داشتن درک درستی از کسب و کار – هر چقدر که شناخت حسابرس از کسب و کاری که مشغول حسابرسی آن است دقیق تر و عمیق تر باشد، عملیات حسابرسی به صورت دقیق تر و صحیح تر صورت می گیرد و حسابداران تعامل بهتری با حسابرس خواهند داشت.
* داشتن صداقت نسبت به اطلاعات محرمانه مشتریان – با توجه به اینکه حسابرس در طول فرایند حسابرسی به جزئی ترین اطلاعات مشتری خود دسترسی پیدا می کند لذا حفظ اسرار مشتریان یکی از مهمترین خصوصیات اخلاقی و حرفه ای حسابرسان قلمداد می شود.
تحصیلات مورد نیاز و نحوه ورود به شغل حسابرسی
فارغ التحصیلان رشته های زیر می توانند وارد این کار شوند :
* حسابداری
* حسابرسی
* مدیریت (کلیه گرایش ها)
با توجه به اینکه حسابداری و حسابرسی به عنوان یک فن شناخته می شوند لذا تجربه نقش بسیار اساسی در این شغل دارد ولی کسانی که به صورت تجربی با این فن آشنا شده اند به دلیل عدم آشنایی با مفاهیم تئوریک آن قطعا دارای پیشرفتی کند در کار خود خواهند بود و تا سطوح بالای این حرفه رشد نخواهند کرد.
بازار کار و فرصت های شغلی برای حسابرسان
به عنوان یک حسابرس خارجی می توانید در یک شرکت خصوصی، زیر نظر انجمن حسابداران خبره یا در بخش دولتی فعالیت کنید.
به عنوان یک حسابرس داخلی می توانید در شرکت های بزرگ صنایع مختلف، بخش های دولتی یا شرکت های ارائه دهنده خدمات حسابرسی داخلی فعالیت کنید.
به واسطه کسب تجربه شما می توانید در حوزه حسابرسی مالیاتی، ورشکستگی و یا حسابرسی قانونی متخصص شوید. همچنین می توانید تا سطوح مدیریتی پیشرفت کرده و یا به طور کاملا آزاد و مستقل فعالیت کنید.
اما به طور کلی حسابرسی در ایران با توسعه شرکت های خصوصی و نیز صنعتی شدن کشور و افزایش بنگاه های اقتصادی توسعه یافته و در سال های اخیر نیاز شرکت ها و سازمان های نظارتی به حسابرسان افزایش چشمگیری داشته است.
به عبارت دیگر با توجه به اینکه ماهیت اصلی هر کسب و کار را پول تشکیل می دهد و مدیران کسب و کارها برای کنترل، مدیریت و افزایش آن به متخصصین مالی یا همان حسابداران نیاز دارند، به طور طبیعی متناسب با افزایش بنگاه های کسب و کار در یک جامعه نیاز به حسابداران و به تبع آن، حسابرسان هم افزایش می یابد.
وضعیت استخدام در برخی از کشورهای جهان
استرالیا – در بازه زمانی ۵ سال گذشته میزان رشد استخدام حسابرسان در مقایسه با متوسط همه مشاغل (۱۰.۲%) ۱۷.۷ درصد، یعنی بالاتر از حد متوسط، بوده است. پیش بینی می شود در سال های آینده استخدام در این شغل رشد خیلی خوبی داشته باشد.
حقوق و درآمد حسابرس
برخی از حسابرسان در خدمت دولت اند و بسیاری از آنها در استخدام شرکت های حسابرسی می باشند. البته تعدادی از حسابرسان نیز به عنوان حسابرس داخلی در شرکت های مختلف مشغول فعالیت اند. لذا حقوق دریافتی هر یک متناسب با محل کار آنها، میزان سابقه و تخصص و نوع صنعتی که در آن فعالیت می کنند متفاوت است.
در جدیدترین پژوهش صورت گرفته در اواخر سال ۱۳۹۲ توسط تعدادی از متخصصان شغلی کشور، گروه های مختلف شغلی از نظر درآمدی مورد بررسی قرار گرفته اند. بر این اساس متوسط حقوق و درآمد حسابرس در سمت های مختلف شغلی و در رده های مختلف سازمانی (کارشناس، سرپرست و مدیر) استخراج شده است.
برخی از سمت هایی که در این پژوهش برای حسابرس در نظر گرفته شده اند شامل حسابرس، حسابرس داخلی، حسابرس ارشد، خزانه دار، مدیر حسابرس داخلی و … می باشند که یک حسابرس می تواند در هر یک از آنها استخدام شده و فعالیت نماید.
برای حسابرس در هر سمت و در هر رده سازمانی حداقل، حداکثر و متوسط درآمد ماهیانه ذکر شده است. به عنوان مثال حسابرسی که در سمت حسابرس ارشد در رده سرپرست کار می کند، در اواخر سال ۱۳۹۲، حداقل درآمد ۸۰۰۰۰۰ تومان، حداکثر درآمد ۲۸۹۰۰۰۰ تومان و متوسط درآمد ماهیانه ۱۴۰۰۰۰۰ تومان را داشته است.
درآمد حسابدار در ایران
همچنین از آنجا که تجربه و سابقه کاری یکی از عوامل موثر در تعیین حقوق و درآمد هر فردی از جمله حسابرس می باشد، در بخش دیگری از این پژوهش، درآمد حسابرس از نظر سابقه کاری در رده های مختلف سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است. همان طور که در تصویر زیر مشخص است در هر رده سازمانی با افزایش سابقه کاری، درآمد و حقوق حسابرس نیز افزایش می یابد.
درآمد حسابرس در برخی از کشورهای جهان
آمریکا – متوسط حقوق و درآمد سالانه این شغل ۶۱.۶۹۰ دلار (برای همه مشاغل ۳۳.۸۴۰ دلار) در سال ۲۰۱۰ و مطابق با آخرین آمارها در سال ۲۰۱۳، ۶۳,۱۰۰ دلار بوده است.
انگلستان – متوسط درآمد سالانه حسابرسان برای افراد تازه کار بین ۲۷ تا ۳۸ هزار دلار، برای افراد با تجربه و حرفه ای تر بین ۴۵ تا ۶۰ هزار دلار و برای حسابرسان ارشد بین ۷۶ تا ۱۰۶ هزار دلار می باشد.
استرالیا – متوسط درآمد سالانه حسابرسان ۶۶.۵۰۰ دلار ( قبل از کسر مالیات ) می باشد.
شخصیت های مناسب این شغل حسابرس
در یک انتخاب شغل صحیح و درست، عوامل مختلفی از جمله ویژگی های شخصیتی، ارزش ها، علایق، مهارت ها، شرایط خانوادگی، شرایط جامعه و … برای هر فرد باید در نظر گرفته شوند. یکی از مهم ترین این عوامل ویژگی های شخصیتی می باشد. شناخت درست شخصیت هر فرد فرآیندی پیچیده و محتاج به تخصص و زمان کافی است. البته هر فردی ویژگی های منحصربه فرد خود را دارد، حتی افرادی که به نوعی تیپ شخصیتی مشابه دارند، باز هم در برخی موارد با یکدیگر متفاوت هستند.
به طور کلی همیشه افراد موفقی از تیپ های شخصیتی مختلف در تمام مشاغل هستند و نمی توان دقیقا اعلام کرد که فقط تیپ های شخصیتی خاصی هستند که در این شغل موفق می شوند. اما طی تحقیقاتی که صورت گرفته تیپ های شخصیتی ای که برای این شغل معرفی می شوند، عموما این کار را بیشتر پسندیده و رضایت شغلی بیشتری در آن داشته اند.
فصل سوم
نقش فناوری اطلاعات در دگرگون سازی حسابرسی در عصر نوین
مقدمه
محیط کسب وکار، پویا و همیشه دستخوش تغییر و دگرگونی است. فناوری مدام در حال تغییر و پیچیده تر شدن است. شرکتها و سازمانها به دنبال فناوری جدید برای ارتقای کارایی فرایندهای کسب وکارشان هستند و از این رو سیستمهای اطلاعاتی پیچیده تر شده اند. حوزه حسابرسی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و به شدت تحت تاثیر توسعه فناوری اطلاعات قرار گرفته است.
با کامپیوتری شدن هرچه بیشتر سازمانها، تصمیمگیران بیشتر نگران صحت داده ها یا اطلاعاتی می شوند که باید براساس آنها تصمیمهای راهبردی بگیرند. ران وبر (Ron Weber) در مقدمه کتاب خود با عنوان "حسابرسی سیستمهای اطلاعاتی" بر این مطلب تاکید کرده است که حسابرس باید در کسب وکار از مشتری برتر باشد. در دهه اخیر که فناوری در حال تغییر دنیای کسب وکار بوده است، متاسفانه حسابرسان از این تغییر عقب مانده اند. فریب دادن حسابرسان با مدارک ساختگی، امضای جعلی، توضیحهای دروغین و مواردی این گونه، برای مدیران بنگاه یا واحد تحت رسیدگی بسیار ساده شده است (نریمانی و سپهرام، ۱۳۸۶).
حسابرسان باید به یاد داشته باشند که چنانچه تقلبی آشکار شود، جامعه به بهانه هایی مانند اینکه "مدیران به ما نگفتند که حسابسازی کرده اند" یا "ما برای کشف تقلب آموزش ندیده ایم"، توجه یا آن را باور نخواهند کرد (خدارحمی و آزاد، ۱۳۸۶). در دنیای در حال تغییر، رسیدن به چنین درجه ای از مهارت، رویایی نیست؛ بلکه وظیفه است (نریمانی و سپهرام،۱۳۸۶). شغل حسابرس علاوه بر حسابرسی، پیش بینی تغییر جهت فناوری اطلاعات و تاثیری که این تغییرها و پیامدهای آنها ممکن است بر هدفهای تجاری بگذارند را نیز در برمی گیرد.
یکی از عوامل کلیدی موفقیت در رسیدن به این هدفها، درک کامل نقش حسابرس است. حسابرسان باید تلاش کنند که تصویر حسابرس به عنوان "پلیس فناوری اطلاعات" را با تصویر حسابرس به مثابه فردی که به عنوان شریک کسب وکار، واحدهای تحت رسیدگی را در نیل به هدفهایشان یاری می رساند، جایگزین کنند. تغییر نقش حسابرس در عرض دو دهه اخیر را می توان به شکل جدول ۱ نمایش داد (نریمانی و سپهرام، ۱۳۸۶).
با تغییر سریع فناوری و توسعه الگوهای تجاری، شیوه دسترسی به شواهد حسابرسی دگرگون شده و چالش جدیدی متوجه حسابرسی سنتی گشته است؛ کامپیوتر از دو جنبه بر حسابرس اثر گذاشته است:
جنبه اول: موجب پیدایش مقدمه بسیار مهمی در حسابرسی کامپیوتری به نام "حسابرسی سیستمهای کامپیوتری" شده است. درصورتی که نتایج حاصل از حسابرسی سیستمهای اطلاعاتی به درستی انجام گیرد و اتکاپذیر تشخیص داده شود، شرایط برای ورود به مرحله بعدی آسان می گردد.
جنبه دوم: بعد از آنکه از صحت سیستم اطلاعاتی اطمینان به دست آمد، می توان از "کامپیوتر به عنوان یک ابزار حسابرسی" استفاده کرد.
در صورتی که "استفاده از کامپیوتر به عنوان یک ابزار حسابرسی" درخور اتکا و کاربری نباشد، به طور معمول از "حسابرسی دور زدن کامپیوتر" استفاده می شود. در این "حسابرسی"، حسابرس فرض می کند که کامپیوتری در میان نیست و با شناخت روابط در محیط و نادیده گرفتن سیستم کامپیوتری، حسابرسی را در واقع با نادیده گرفتن کامپیوتر انجام می دهد. این شیوه، در محیط سیستمهای ساده تا کمی پیچیده کامپیوتری امکان پذیر است؛ ولی در محیطهای سیستمهای پیچیده و پیشرفته کامپیوتری ممکن است امکان پذیر نباشد (فرقاندوست، ۱۳۸۵).
فناوری اطلاعات و فرضیه های بدیهی حسابرسی
مرور ادبیات موجود نشان می دهد که به طور معمول فیلسوفان و علمای منطق، ۵ ویژگی برای فرضیه های بدیهی قائلند:
۱- برای توسعه هر زمینه علمی ضروری اند،
۲- به طور مستقیم قابل تایید نیستند،
۳- مبنایی برای استنتاج می باشند،
۴- مبانی ایجاد ساختار یک تئوری هستند، و
5- در پرتو پیشرفت علم در معرض پرسش و تردید قرار دارند.
ارسطو چنین می گوید: "نقطه آغاز هر علمی، تعدادی فرضیه های بدیهی است که نیازی به اثبات آنها نیست."
فرضیه های بدیهی سنگ زیربنای هر تئوری را تشکیل می دهند؛ زیرا بدون آنها نمی توان نقطه آغازی داشت. این فرضیه ها در حقیقت نوعی قضیه اند که باید بدون هر سئوالی آنها را پذیرفت. در علم حسابداری نیز وضع به همین گونه است. برای مثال، یکی از فرضیه های بدیهی که در درس اصول حسابداری ۱ در بدو ورود به دانشگاه با آن آشنا شدیم این بود: "رویدادهای مالی را می توان براساس مقادیر پولی و به صورت معنیداری بیان کرد". فرض پول به عنوان واحد اندازه گیری، یک فرض بدیهی است که هیچ فرد مبتدی هرگز آن را مورد تردید و سئوال قرار نمی دهد؛ در حالی که ممکن است پس از آن اعتبار خود را از دست بدهد که در آن صورت، دیگر یک فرض بدیهی نخواهد بود (حساس یگانه، ۱۳۹۰).
بررسی نظرهای موجود و متون معتبر حسابرسی نشان می دهد که اعتماد به گواهی حسابرس، اظهارنظر در خصوص کیفیت اطلاعات، میزان مهارت حسابرس و شواهد حسابرسی به طور مستقیم تحت تاثیر فناوری اطلاعات قرار گرفته اند که در نتیجه فرضیه های بدیهی حسابرسی مرتبط را نیز متاثر خواهند ساخت. در زیر به برخی از این فرضیه های بدیهی اشاره می شود:
• کیفیت اطلاعات مندرج در صورتهای مالی، بدون گواهی حسابرسان مستقل اعتمادپذیر نیست.
• گواهی کیفیت اطلاعات مندرج در صورتهای مالی برای ذینفعان، با انجام حسابرسی حاصل می شود.
• حسابرس برای گواهی کیفیت اطلاعات مندرج درصورتهای مالی، دارای مهارت و تجربه کافی است.
• حسابرس به عنوان کارشناس حرفه ای نسبت به کیفیت کار خود پاسخگوست.
• شواهد کافی و معتبر برای تایید نظر حسابرسی در مورد کیفیت صورتهای مالی وجود دارند و حسابرس می تواند این شواهد را در یک زمان منطقی و با هزینه ای معقول جمع آوری و ارزشیابی کند.
با توجه به فرضهای فوق، حسابرس باید اطمینان یابد که داده های مندرج در صورتهای مالی عاری از تحریف بااهمیت هستند تا کیفیت اطلاعات مندرج در صورتهای مالی درخور گواهی باشد (حساس یگانه،۱۳۹۰) و حسابرسان باید برای انجام کار حسابرسی دارای صلاحیت (مهارت و تجربه) کافی باشند.
در محیطهای فناوری اطلاعات، ماهیت شواهد تغییر کرده و حسابرس را در موقعیت پیچیده ای قرار داده است. با فرض وجود سیستمهای اطلاعاتی کامپیوتری ، این امر بدین معناست که حسابرسان در مورد فناوری اطلاعات۱ و شیوه حسابرسی آن مهارت کافی دارند و اینکه آیا آنان در حال حاضر دارای چنین مهارتهایی هستند، جای شک دارد. حسابرسی مربوط به تایید و اثبات کیفیت، یک موضوع فنی و پیچیده است؛ بنابراین بجاست که فرض کنیم حسابرس مهارت و تجربه کافی و مناسبی برای دستیابی به هدفهای حسابرسی را داراست. این فرض بدیهی با دیدگاه تدوین استانداردهای حسابرسی در امریکا در مورد آموزش فنی، صلاحیت حرفه ای و مهارت کافی حسابرس، مطابقت دارد.
اگر حسابرسان به صورت اثربخشی قادر به حسابرسی سیستمهای فناوری اطلاعاتی که صورتهای مالی از آن استخراج می گردد، نباشند، دیگر دانش تخصصی آنها در مورد اصول پذیرفته شده حسابرسی بی ارزش خواهد بود. بنابراین، حسابرسان باید حسابرسی خود را در سیستمهای اطلاعاتی صاحبکار به نحوی برنامه ریزی کنند که شامل سیستمهای مبتنی بر فناوری اطلاعات نیز باشد.
حسابرسان نه تنها باید مهارتهای فناوری اطلاعات را دارا باشند، بلکه همچنین باید در مهارتهای فناوری اطلاعات متخصص باشند تا از عهده وضعیتهای مختلف حسابرسی برآیند (Chambers & Curt, 1998).
آنها باید ریسک حسابرسی را مطابق با بی اطمینانیهایی که در یک محیط فناوری اطلاعات وجود دارد، ارزیابی کنند:
به ویژه بی اطمینانیهایی که مربوط به کنترل می شود. آنها همچنین باید کیفیت عملیات حسابرسیشان را با توجه به هزینه حسابرسی، کارایی و اثربخشی، به وسیله استفاده از روشهای حسابرسی مبتنی بر کامپیوتر بهبود بخشند (حساس یگانه،۱۳۹۰).
پیشرفتهای اخیر در حوزه فناوری اطلاعات و خطر دستکاری اطلاعات با استفاده از آن ممکن است از توانایی حرفه حسابرسی پیشی بگیرد و حسابرسان نتوانند از عهده آن برآیند. تقلبهای کامپیوتری که بر کیفیت صورتهای مالی حسابرسی شده اثر می گذارد، به طور مستقیم به حسابرسان مربوط می شود.
اگرچه بسیاری از موسسه های حسابرسی هنوز به آموزش حرفه ای مستمر۲ به عنوان یک هزینه اجباری می نگرند، باید برای مقابله با چالش پیش گفته و بالا بردن سطح صلاحیت و آگاهی موسسه های حسابرسی، از طریق تشویق (یا اجبار) موسسه های حسابرسی، حسابرسان را به دریافت مدرک رسمی حسابرسی سیستمهای اطلاعاتی برانگیخت.
فناوری اطلاعات و مفاهیم اهمیت و ریسک
اهمیت، موضوعی است که با ریسک حسابرسی بسیار در ارتباط است. در واقع، ریسک حسابرسی در ارتباط با احتمال کشف نشدن تحریفهای حسابداری بااهمیت، بیان می شود. بنابراین، ارتباط اساسی موضوع اهمیت با حسابرسان، زمانی که ریسک حسابرسی یک رویداد مالی را ارزیابی می کنند، عبارت است از اینکه در چه نقطه ای یک تحریف احتمالی به اندازه کافی بااهمیت می شود تا بر عملیات حسابرسی و اظهارنظر آن اثر گذارد؟
در کار حسابرسی دو عامل مرتبط با این موضوع وجود دارد؛ اول ریسک کشف تحریف حسابداری به وسیله حسابرسان (به دلیل عوامل مرتبط با کنترلهای شرکت و سطح صلاحیت حسابرسان) و دوم ، مسئله ماهیت کمی و یا کیفی تحریف و اثر بر صورتهای مالی حسابرسی شده و گزارش حسابرسی. بنابراین، اهمیت باید به عنوان موضوعی با ماهیت چندبعدی در نظر گرفته شود؛ موضوعی که هم بر حسابدار و هم بر حسابرس اثر می گذارد؛ به خصوص در ارتباط با اطلاعاتی که محتوای آن بر قضاوت استفاده کننده اثر می گذارد. در مورد مفهوم اهمیت در حسابرسی، موضوع مشخص این است که اهمیت به طور مستقیم بر تصمیمهای حسابرسی در مورد کیفیت صورتهای مالی گزارش شده، اثر گذار است. اهمیت بر مربوط بودن و قابلیت اعتماد صورتهای مالی اثر می گذارد. بنابراین اهمیت باید به وسیله حسابرس و در ارتباط با تاثیر آن بر عملکرد و تصمیمهای استفاده کننده، ارائه صادقانه پدیده ها و در واقع مسئله پاسخگویی مدیریت به صاحبان سهام و سایر ذینفعان، ارزیابی شود (حساس یگانه، ۱۳۹۰).
نقطه تمرکز حسابرسی مبتنی بر ریسک به واسطه فناوری تغییر کرده است. با استفاده از امکانات کامپیوتری و شبکه های ارتباطی، بسیاری از اموری که پیش از این به صورت جداگانه انجام می گرفت، با هم ترکیب شده اند که این کار، احتمال خطای سیستمی تکرار شونده را افزایش داده است. تعریف ساده حسابرسی مبتنی بر ریسک چنین است: "یک حسابرسی که درآن گروه حسابرسی تلاشهای خود را بر مواضع دارای ریسک بیشتر متمرکز می کند." از این رو، افراد حرفه ای باید برای اینکه وقت خود را کجا صرف کنند، دست به انتخاب بزنند. طبیعی است که تمرکز بر مواضع، دارای بیشترین ریسک منطقی خواهد بود و این همان هدف حسابرسی مبتنی بر ریسک است (خدارحمی و آزاد، ۱۳۸۶).
سرشت بسیار تکرارشونده بسیاری از توابع استفاده شده در برنامه های کامپیوتری به این مفهوم است که خطاهای کوچک ممکن است به زیانهای بزرگ بینجامند. برای مثال، یک خطا در محاسبه مالیات بر درامد کارکنان تنها در یک مورد اتفاق نخواهد افتاد؛ اما به محض اینکه یک خطا در سیستم کامپیوتری رخ دهد، بر تمام موارد اثر خواهد گذاشت. آزمون فرایندهای نامرئی، آسیب پذیری ها در یک سیستم اطلاعاتی را برای ممیزی بازبین، حتمی و لازم الاجرا می کند تا این اطمینان پدید آید که نه تنها کنترلهای کافی وجود دارند، بلکه این کنترلها به صورت موثری کار می کنند. همچنین اطمینان داده می شود که این کنترلها مطابق با ریسکها براورد شده اند و عملیات سازمان را در مقابل خطاها، کلاهبرداریها، تقلب و دیگر اعمال، فجایع و تصادفهایی که ممکن است رخ دهد، ارزیابی می کنند.
با توجه به تغییر نقطه تمرکز حسابرسی مبتنی بر ریسک به واسطه فناوری و سرشت بسیار تکرارشونده بسیاری از توابع استفاده شده در برنامه های کامپیوتری، تعریف مفهوم اهمیت به معنای بازبینی اعداد بزرگ به شناسایی موارد پرتکرار تغییر کرده است.
کنترلهای فناوری: آنچه درست درک نشده است
بیانیه استانداردهای حسابرسی شماره ۷۸ با عنوان بررسی ساختار کنترل داخلی در حسابرسی صورتهای مالی بیان می کند که کنترل داخلی فرایندی است که "برای فراهم کردن اطمینان معقول از دستیابی به هدفهایی که در گروههای زیر می آیند، طراحی شده است: الف) اعتمادپذیری گزارشگری مالی، ب) اثربخشی و کارایی عملیات، و ج) رعایت قوانین و مقررات مربوط".حسابرسان برای دستیابی به درک مورد نیاز از کنترلها باید آشنایی فزاینده ای با کنترلهای فناوری اطلاعات بیابند ؛ ولی عمده حسابرسان آگاهی کافی از این موضوع ندارند. هیئت تدوین استاندارد حسابرسی این مشکل را تشخیص داده و در بیانیه استاندارد حسابرسی شماره ۷۸، رهنمودهای بیشتری درباره کنترلهای فناوری اطلاعات ارائه کرده است. متاسفانه این بیانیه تاثیر اندکی بر نحوه اجرای حسابرسی به وسیله موسسه های حسابرسی داشت؛ بنابراین هیئت تدوین استانداردهای حسابرسی در بیانیه ۹۴ تاثیر فناوری اطلاعات بر بررسی کنترلهای داخلی به وسیله حسابرسان را مورد توجه قرار داد. به صورت مختصر، در این استاندارد چنین بیان شده است: "بشتابید حسابرسان؛ دیگر نمی توانید فناوری را نادیده بگیرید!". برای خنثی نمودن تغییرهای فناوری برای مقابله با چالش سریع در حسابرسیِ صاحبکار با ریسک بالا یا پیچیده، موسسه های حسابرسی باید استفاده از متخصصان فناوری را به عنوان عضوی از گروه، مدنظر قرار دهند. به طور مسلم این همکاری منجر به حسابرسی با کیفیت بالاتری خواهد شد و احتمال دارد گروه حسابرسی با شناسایی ضعفها و فرصتهای فناوری اطلاعات، خدمات بهتری را به صاحبکاران ارائه نماید (خدارحمی و آزاد، ۱۳۸۶).
برای درک بهتر کنترلهایی که ممکن است در شرکت وجود داشته باشد، از الگوی مفهومی موسسه آدیت واچ (Audit Watch) استفاده شده است. در این الگوی مفهومی، مسیر حرکت یک معامله از آغاز تا مقصد نهایی که همانا صورتهای مالی است، به صورت "جریان" نمایش داده شده است:
کنترلهای ورودی۳ موجب اطمینان از ورود صحیح اطلاعات به سیستم رایانه ای می شوند. برای مثال، حسابداری قبل از وارد کردن اطلاعات به رایانه اثبات می کند که همه سفارشهای خرید به نحو مناسبی تایید و کدگذاری شده است. طی سالها، حسابرسان به هنگام کسب شناخت از سیستم صاحبکار روی این نوع کنترلها تمرکز کرده اند.
کنترلهای فناوری اطلاعات ، کنترلهایی خودکارند که به پیشگیری از تحریفها کمک می کنند. برای مثال، ممکن است یک نرم افزار حقوق و دستمزد، اطلاعات غیرمعقولی مانند حقوق ساعتی بیش از ۵۰۰ هزار تومان را نپذیرد. با وجود رواج فزاینده فناوری اطلاعات در دنیای تجارت ، بسیاری از حسابرسان این کنترلها را نمی فهمند و در نتیجه از آنها دوری می کنند.
کنترلهای خروجی۴ پس از پردازش اطلاعات در سیستم رایانه ای وارد عمل می شوند. این کنترلها در هنگام بررسی ستانده های تولیدشده به وسیله سیستم، مورد استفاده قرار می گیرد. برای مثال اگر برای اطمینان از ثبت کلیه بدهیها، پرداختهای بعد از تاریخ ترازنامه کنترل شود، این کنترلها می توانند بسیار مفید باشد. به همین دلیل، تعداد فزاینده ای از حسابرسان برای درک بهتر نحوه عملکرد آنها زمان صرف می کنند (خدارحمی و آزاد، ۱۳۸۶).
هر چند به طور معمول میزان اتکا کردن به کنترلها اختیاری است، اما حسابرسان برای برنامه ریزی مناسب حسابرسی، همواره ملزم به درک کافی کنترلها هستند. کنترلهای فناوری اطلاعات به منظور کاهش ریسکهای مرتبط در محیط فناوری اطلاعات در نظر گرفته می شوند. این کنترلها جزئی از فرایند کنترل داخلی کلی درونی هر سازمان تحت بازبینی هستند. مدیران ارشد موسسه های حسابرسی باید ضمن در اولویت قرار دادن کنترلهای فناوری اطلاعات، در زمینه حسابسازی و تهدیدکنندگان زیرساختهای سیستم از جمله ویروس۵، تروآ ۶، درب پشتی۷، یابنده های رمز۸، استراق سمع۹ ، و حمله های مهندسی اجتماعی، آگاهی داشته باشند و از واگذاری مسئولیتهای خود به رده های پایینتر ، بدون اعمال نظارتی موثر، خودداری کنند.
فناوری اطلاعات و خطرتقلب
سازمانها در همه زمینه ها نظیر انجام کسب وکار، برقراری ارتباطات۱۰ و فراوری اطلاعات مالی، بر واحد فناوری اطلاعات تکیه می کنند. در شرایطی که فناوری اطلاعات به طور مناسبی طراحی نشده و یا به نحو مطلوبی کنترل نمی شود، سازمان ممکن است در معرض تقلب قرار داشته باشد. امروزه سیستمهای رایانه ای که متصل به شبکه های ملی و بین المللی هستند، در معرض تهدیدهای مداوم فضای مجازی و انواع تهدیدهایی قرار دارند که ممکن است منجر به زیانهای اطلاعاتی و مالی بیشماری شوند. فناوری اطلاعات جزو پراهمیتی از فرایند مدیریت خطر است؛ به ویژه زمانی که خطر تقلب در دستور کار قرار گیرد. خطرهای فناوری اطلاعات شامل تهدید علیه تمامیت و پیوستگی اطلاعات و همچنین تهدیدهای نفوذکنندگان رایانه ای، امنیت سیستم و دزدی اطلاعات حساس مالی مربوط به کسب وکار سازمان است. خطر فناوری اطلاعات به هر صورتی که باشد، از قبیل نفوذ رایانه ای، جاسوسی اقتصادی، دگرگون سازی، دستبرد به اطلاعات، ویروسها، دستیابی غیرمجاز به اطلاعات و سایر خطرهای تقلب فناوری اطلاعات، هر کسی را ممکن است تحت تاثیر قرار دهد. در حقیقت، فناوری می تواند از سوی افرادی که نیت ارتکاب تقلب دارند، در هریک از سه زمینه تقلبهای مربوط به شغل که به وسیله انجمن بررسی کنندگان خبره تقلب تعریف شده است، مورد استفاده قرار گیرد.
گزارشگری مالی متقلبانه
دسترسی غیرمجاز به سیستمهای عملیاتی حسابداری-کارکنان با دسترسی غیرمجاز به دفتر کل، سیستمهای فرعی یا ابزار گزارشگری مالی، ممکن است نسبت به انجام ثبتهای متقلبانه اقدام کنند.
بی اثر کردن سیستمهای کنترلهای داخلی- کنترلهای عمومی رایانه ای۱۱ شامل محدودیت در دستیابی به سیستم، دستیابی محدود به سیستمهای عملیاتی و کنترلهای تعویض برنامه است. کارکنان فناوری اطلاعات ممکن است قادر به دستیابی غیرمجاز به اطلاعات محدودشده و یا تعدیل ثبتها به طور متقلبانه باشند.
سوء استفاده از داراییها
سرقت داراییهای مشهود- در سازمانها، افرادی که به داراییهای مشهود (مانند پول نقد، کالا و داراییهای ثابت) و به سیستمهای حسابداری مربوط به ثبت فعالیتهای این داراییها دسترسی دارند، می توانند با استفاده از فناوری اطلاعات، دزدی داراییها را مخفی کنند. برای نمونه، فردی ممکن است تامین کننده ای جعلی در پرونده اصلی تامین کنندگان ایجاد کند تا پرداخت در مقابل صورتحساب جعلی خرید را تسهیل سازد؛ یا فردی کالای موجود را دزدیده و بهای اقلام سرقت شده را در حساب بهای تمام شده ثبت کند تا به این ترتیب، دارایی از ترازنامه حذف شود.
سرقت داراییهای نامشهود- در دنیای امروز با توجه به اقتصادِ دانش محور و مبتنی بر خدمات، پر ارزش ترین داراییهای سازمان، داراییهای نامشهودی مانند فهرست مشتریان، تجربه های تجاری، حق اختراع و حق چاپ و تقلید است. به عنوان نمونه هایی از دزدی دارایی نامشهود می توان دزدی نرم افزارها یا محصولات، یا حق چاپ و تقلید به وسیله افراد داخل یا خارج از سازمان را نام برد.
فساد
سوء استفاده از مشتریان- کارکنان داخل یا خارج از سازمان می توانند اطلاعات کارکنان یا مشتریان را به دست آورند و از این اطلاعات برای دستیابی به اعتبار یا هدفهای متقلبانه دیگر استفاده کنند.
به خاطر داشته باشید که افراد متقلب در فضای مجازی، حتی مجبور به ترک خانه های خود برای ارتکاب به تقلب نیستند؛ بلکه آنها می توانند به طور عادی و از طریق شرکتهای تلفن محلی، خدمات راه دور، ارائه دهندگان خدمات اینترنت و شبکه های ماهواره ای و بی سیم، با دیگران ارتباط برقرارکنند.
آنان می توانند قبل از حمله به سیستمهای هدف در سراسر جهان و به منظور اختفای خود، به رایانه های مستقر در سایر کشورهای جهان وارد شده و ازآنجا اقدام کنند.آنچه اهمیت دارد این است که تمام اطلاعات و نه تنها اطلاعات مالی از این بابت در خطر است و خسارتهای ناشی از این گونه مخاطرات روزبه روز و همزمان با تکامل فناوری، بیشتر و بیشتر می شود.
به منظور مدیریت خطر رو به رشد اداره سازمانها در عصر اطلاعات، باید زمینه های آسیب پذیری شناسایی شود و باید قادر بود مخاطرات را به روشی مقرون به صرفه کاهش داد. بنابراین، خطر فناوری اطلاعات باید در ارزیابی خطر تقلب کلی سازمان مورد توجه قرار گرفته و به طور کامل در نظر گرفته شود رحیمیان، ۱۳۸۹.
ممیزی سیستمهای اطلاعاتی باید این اطمینان را ایجاد کند که علاوه بر حفاظت شایسته از داراییها، امکان استفاده بهینه از آنها در جهت رسیدن به هدفهای سازمانی نیز فراهم است.
فصل چهارم
مسئولیت حسابرسان در عصر تجارت جهانی
مقدمه
سقوط همراه با تقلب شرکتهای انرون، ورلدکام و پارمالات باعث بدنامی یکی از بزرگترین موسسات حسابرسی جهان (آرتورآندرسن) و اضمحلال آن شد. بررسی اجمالی تقلبات گسترده در بازار جهانی نشاندهنده گسترش فساد و تقلب در اداره امور بنگاههای اقتصادی میباشد.
از آنجا که اعتباردهی گزارشات مالی بنگاههای اقتصادی توسط حسابرسان مستقل صورت میگیرد نقش و مسئولیت حسابرسان در چندساله اخیر موضوع محوری بازارهای سرمایه بوده است. بیشک خبرگان اقتصادی جهان بر این باور هستند که بازار رقابتی محض که بدون نقش نظارتی دولت توسعه فراملی یافته و در ذات خود تقلب، رشوه و فساد را بهمراه خواهد داشت لذا برجسته کردن نقش حسابرسان بدون توجه به این مهم نوعی سادهانگاری محض به شمار میرود.
از اولین بحران جهانی بازار سرمایه در سال 1329 که در امریکا رخ داد بحث چگونگی نظارت و کنترل بر بازار سرمایه بالا گرفت. واقعیت آن است که در اوایل ظهور حسابداری صاحبکاران (مدیران و سهامداران بزرگ) سعی بر محرمانه نگهداشتن اطلاعات مالی داشتند و حسابرسان در جهت دسترسی به بسیاری از مدارک و شواهد مورد نیازشان از قبیل قراردادهای بیمه، موجودیهای پایان دوره یا صورتجلسات هیات مدیره با مشکل مواجه میشدند (نگاه کنید به مشکلات فعلی حسابرسان کشور) و بهمین علت حدود دو سوم حسابرسیها در آن دوران احتمالاً منجر به کشف تخلف میشد.
در دهه 1950 که رشد سرمایهداری به عنوان عارضه پس از جنگ دوم جهانی فراگیر شد نقش حسابداران در بازارهای جهانی تغییرات عمدهای کرد. البته یک ضرورت اجتماعی – اقتصادی بود زیرا در سال 1940 صرفاً چهار میلیون سهامدار در امریکا وجود داشت که همین رقم در سال 1952 به هفت میلیون، در سال 1962 به 17 میلیون در سال 2004 به رقمی حدود 90 میلیون نفر رسیده است.
همانطوری که یادآور شدیم اولین بحران جهانی بازار سرمایه در سال 1929 در بورس امریکا رخ داد که علاوه بر فروپاشی بازار سرمایه زیانی معادل 15 میلیارد دلار متوجه سهامدار شد. در تحلیل این موضوع بسیاری حسابرسان را مقصر دانستند و آنها را مورد سرزنش و شماتت قرار دادند و سازمان بورس بلافاصله بر علیه حسابداران در مورد "صورتهای مالی تلفیقی و رویه استهلاکات" موضع گرفت اما بررسیهای بعدی نشان داد که حسابرسان چندان مقصر نبودهاند بلکه مدیران و سفتهبازان از عدم هماهنگی بورس و حسابرسان و فقدان استانداردهای لازم و اعمال تقلب، بازار سهام را دچار بحران نمودند به طوری که در چهارم ژوئیه 1933 فرانکلین روزولت رئیس جمهور وقت امریکا در مورد بحران 1929 پس از انداختن گناه رکود بزرگ به سیستم تجاری ابراز داشت، "صرافان بیوجدان معبد مقدس امریکا را بیحرمت کردهاند.
اکنون زمان آن رسیده تا یکبار دیگر قداست دیرینه به این معبد بازگردد. روزولت تاکید کرد "میزان موفقیت ما در بازگرداندن حیثیت از دست رفته به این امر بستگی دارد که تا چه اندازه بر ارزشهای اجتماعی بیش از سود پولی ارج مینهیم".
سخنان روزولت در سال 1929 مجدداً در سال 2002 توسط جانشین وی در فاجعه آنرون تکرار شد که : "در امریکا هیچکس بر تراز قانون نیست." فشار سنگین بحران 1929 موسسات حسابرسی را در آستانه انحلال و نابودی قرار داده بود تا سرانجام سرهنگ آرتور اچ کارتر شریک موسسه حسابرسی هاسکینز اندسلز (دیلویت فعلی) که مسئولیت ریاست جامعه حسابداران نیویورک را بر عهده داشت در برابر کمیته سنا حضور یافت و کمیته سنا را قانع کرد که برای هر چه بهتر اجرا شدن "قانون حقیقت در اوراق بهادار" باید حسابرسیها به وسیله موسسات حسابرسی مستقل انجام شود و کمیته سنا هم پذیرفت که برای نظارت مالی با بازار سرمایه راهکاری مگر اتکاء به حسابرسان مستقل وجود ندارد.
در جریان انتخابات ریاست جمهوری در سال 1973 و افشای ماجرای واترگیت مشخص گردید که هفده شرکت بزرگ نظیر شرکت نفت گلف، لاکهید، نورتراب و … کمکهای نامشروع و پنهانی به حزب جمهوریخواه کردهاند که در همین رابطه کمیسیون بورس اوراق بهادار موضوع بازنگری حسابرسی این شرکتها را در دستور کار قرار داد تا مشخص شود که آیا در این فرآیند (اعطای کمکهای نامشروع) مقررات گزارشگری مالی توسط این شرکتها نقض گردیده یا خیر.
فشارهای سیاسی و افشای مسائل خاص در این رابطه که بعدها توسط کمیسیون COSO صورت گرفت باعث خودکشی رئیس هیات مدیره شرکت یونایتدپرنت از طبقه چهارم ساختمان شد (امری که بعدها در شرکت آنرون هم تکرار شد و ظاهراً به عنوان یک شیوه اختتام بازجوئیها در امریکا به کار میرود و شاید بد نباشد که مدیران متخلف ایرانی هم سعی در انجام آن نمایند). بازخوانی تاریخ حسابداری وقایع ذیل را نشان میدهد.
سال 1920: ظهور کامپیوتر
سال 1950: عمومی شدن استفاده از کامپیوتر
سال 1960: کنترل های داخلی
سال 1970: حسابرسی عملیاتی
سال 1980: حسابرسی عملکرد
سال 1990: دهه اینترنت
سال 2002: سقوط سهام انرون
سال 2002: عصر مسئولیت های اجتماعی
اما آنچه بیش از وقایع فوق اهمیت داشت فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ایجاد نظام تکقطبی جهان سرمایه و سیطره بلامنازع بازارهای مالی و گسترش غیرقابل انتظار سرمایه جهانی که در عمل بصورت "جهانی شدن" مطرح و باعث خلق ابزارهای نوین در بازارهای مالی نظیر داراییهای پولی، ابزار مشتقه و … شده خطرات و ریسک حسابرسی را بسیار بالا برده است زیرا شرکتهای فراملیتی با زیرمجموعههای جهانی و گسترش افقی و عمودی میتوانند دست به فعل و انفعالاتی بزنند که حسابرسان را گمراه نمایند که در این میان نقش دولتها در فرآیند این تقلبات مزیت بر علت شده است.
پس از سقوط شرکت انرون که موجب خسارت زیادی به صندوقهای بازنشستگی گردید کنگره امریکا کمیتهای را به راهبری آقایان ساربنز و آکسلی را مامور نمود تا تمهیداتی را بمنظور مقابله با بحرانهای آتی بازار سرمایه فراهم آورند که محصول کار این کمیته بعدها بنام "قانون ساربنز آکسلی" مشهور شد. اگرچه بحث کنترلهای داخلی از دهه 1940 مورد توجه قرار گرفته بود و در دهه 1990 گزارشات ویژهای تحت عناوین
Hample (1998), Cadbury report (1992), Green bury report (1995)"
در انگلستان و امریکا مطرح شده بود اما ظاهراً تا سقوط شرکت آنرون جرقه لازم جهت اعمال مسئولتهای اجتماعی حسابرسان زده نشده بود.
بررسی واقعبینانه ظهور و سقوط بازارهای سرمایه در دهه 1990 نشاندهنده آن است که عمده تقلبات در دوران جنگ ستارگان که گفته میشود دوران رشد سرمایهداری جهانی بوده صورت گرفته اما از سالهای 2000 به بعد این تقلبات کشف گردیده بهمین علت از دهه 1990 موضوع "حکمرانی خوب و شفافسازی" به عنوان یک پروژه تحقیقاتی کاربردی در اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد در دستور کار قرار گرفته بود. گزارشات مشهورHiggs review (2003), Smith report (2003), Tyson report (2003), Myners report (2001) در همین دوران نگارش یافت.
از زمان طرح مبحث حکمرانی خوب و شفاف سازی نقش حسابرسان بسیار برجسته شده است زیرا حسابرسان کسانی هستند که در شفافسازی صورتهای مالی بنگاههای اقتصادی و غیراقتصادی بمثابه چراغ عمل میکنند. "بی شک حوادث ناشی از رویداد 11 سپتامبر و بحران در بازار جهانی سرمایه و سقوط موسسات انرون و ورلدکام نباید صرفاً یک مقطع تاریخی تلقی شود بلکه باید آن را نقطه عطف تحول در سرمایه جهانی در ابتدای قرن 21 دانست.
تردید نباید کرد که حمله امریکا به عراق تحولات شگرفی را در جهان و جغرافیای سیاسی منطقه بوجود خواهد آورد که پی آمد حتمی آن تحولات اقتصادی و به پیروی از آن تغییر در مبانی و مفروضات اقتصادی و استانداردهای حسابداری خواهد بود. بنابراین نظام حسابداری کشور باید بتواند خود را آماده پذیرش و همسوئی با تغییرات نماید و به عبارت بهتر نگذارد تغییرات آن را در بر گیرد بل خود تغییرات را در بر گیرد".
حوادث دو سال گذشته پیامدهای مهمی برای اقتصاد جهانی بهمراه داشته که در حال حاضر در پس غبار انفجارهای بغداد و تسخیر کابل، ترسیم چارچوب آن چندان مشکل نمیباشد. جهانی سازی توام با اعمال فشار، تغییر جغرافیایی منطقه و حضور بلامنازع امریکا در خلیج فارس بمنظور راهبرد منطقه در چارچوب یک پیمان سیاسی – اقتصادی بر علیه اروپا و محور آتی روسیه – چین و هندوستان کلیات این چارچوب را تشکیل میدهند.
اینک که فرضیه مذکور در حال تحقق میباشد شناخت مولفه های فعلی اوضاع منطقه برای حسابداران لازم و ضروری است. اگر بپذیریم که حسابداری در حوزه اقتصاد جهانی قرار دارد پس بناچار تغییر و تحولات اساسی در نظام اقتصادی- که پیش فرض اولیه حمله به عراق و افغانستان بوده – ساختار حسابداری و استانداردهای حسابرسی را تحت الشعاع قرار خواهد داد.
در همین رابطه انجمن حسابداران خبره امریکا آمادگی خود را برای همکاری با هیات استانداردگذاری مالی و همچنین هیات استانداردگذاری مالی و همچنین هیات استانداردگذاری بینالمللی اعلام نموده و احتمال صدور استانداردهای یکسان جهانی بسیار میباشد. بنظر میرسد سازمان تجارت جهانی در آینده نه چندان دوری خود اقدام به انتشار استانداردهای حسابرسی و حسابداری در چارچوب جهانی شدن نماید و همه اعضای خود را ملزم به اجرای آن نماید.
خوشبختانه گرایش عمومی مردم جهان به شفافسازی و حکمرانی خوب موجب رونق حرفه حسابرسی شده به طوری که در سال گذشته که وضعیت اقتصادی جهان چندان مطلوب نبوده درآمد موسسات حسابرسی بسیار بیشتر از سنوات قبل شده است.
بررسیهای تحقیقاتی نشان میدهد که بیشترین تمایل ورود به رشتههای حسابداری، مدیریت بازرگانی (MBA) و رشتههای حرفهای CPA, CA, ACCA در سه ساله گذشته در جهان بوجود آمده به طوری که تعداد اعضای انجمن حسابداران خبره امریکا در سال 2005 بالغ بر 327.135 نفر بوده که 128.292 نفر آنها در حرفه حسابرسی و مابقی در سایر مشاغل مرتبط مشغول کار میباشند. تعداد حسابداران خبره در انگلستان در سال مذکور 126.490 نفر بوده و 8.908 نفر نیز بصورت دانشجو در این رشته مشغول تحصیل هستند.
جالب آنکه تعداد 25.819 نفر از این تعداد بین 34-26 سال سن دارند. این تعداد فارغ از تعداد اعضای ACCA میباشد که بالغ بر 123.546 نفر میباشند. همین تعداد در کشور هندوستان شامل 55.494 نفر عضو پیوسته، 68.052 نفر عضو وابسته است. نگاهی به برنامههای پنجسال آتی موسسات بزرگ حسابرسی در چین و هندوستان نشاندهنده گرایش وسیع به رشته حسابرسی به علت افزایش فوقالعاده حجم تجارت جهانی تا سال 2015 میباشد که این موضوع میتواند برای حسابداران رسمی و دانشجویان و داوطلبان کنکور سراسری جالب توجه باشد.
ACCA= Association of Chartered Certified Accountants
BAA= British Accounting Association
CPA= American Institute of Certified Public Accountants
CGA= Canadian General Accounting
CMA= Certified Management Accounting
ICAEW= CA= Institute of Chartered Accountants in England & Wales
آنچه در حال حاضر برای جامعه حسابداری کشور مهم است با توجه به شرایط خاص کوشش و هم و غم بسیار برای اعتلای جامعه حسابداری و تدقیق در آئین رفتار حرفه ای و حراست از حقوق اجتماعی سهامداران باستناد مسئولیت های اجتماعی حسابداران می باشد. بی تردید در شرایط کنونی احتمال ارائه اطلاعات ناقص، ناکافی و بعضاً نادرست در صورتهای مالی بمنظور پوشش سود سهم (EPS) بسیار زیادست که اتکای تنها به استانداردهای موجود نمی تواند ما را از گزند این عمل مستثنی کند.
لذا تیزهوشی و درایت حرفه ای بخصوص در مورد آن دسته از شرکتهایی که برای اولین بار حسابرسی می شوند و یا آنگونه شرکتها که بنا به الزامات خاص ناچار به پذیرش حسابرسی شده اند ضرورت موکد است. امسال سومین سال صدور گزارشات مالیاتی توسط حسابداران رسمی می باشد که با توجه به موارد پیشگفته حساسیت این موضوع بسیار می باشد.
تعدادی از شرکتها با تصور گریز مالیاتی ممکن است به حسابداران رسمی پناه آورند و حسابداران باید هوشیار و مترصد گریز از این مهلکه باشند. بی تردید ارائه خدمات مشاوره ای مالیاتی در چارچوب قانون مالیاتها یکی از خدمات قابل ارائه توسط حسابداران رسمی می باشد اما به صراحت تاکید می شود که تقاضای برخی صاحبکاران بسیار بیش از این چارچوب قانونی است!
از سوی دیگر با حضور تعداد چشمگیر موسسات حسابرسی و حسابداران شاغل در حوزه فعالیتهای حرفه ای زمینه بروز ریسک تشدید یافته و این امر مستلزم بینش و درک و آگاهی مستمر از مسئولیتهای اجتماعی توسط حسابداران رسمی خواهد بود. اگرچه شاید در حال حاضر خط فاصله مسئولیتهای قانونی و اجتماعی حسابرسان چندان روشن نمی باشد اما ذات فعالیت حسابرسی و بویژه حسابرسی مالیاتی دارای مولفه های ریسک پذیری است که در شرایط کنونی توجه بدانها ضروری است و اهمیت خاص دارد. توصیه ویژه به اعضای جامعه حسابداران رسمی مطالعه دقیق قانون مالیاتهای مستقیم و بخشنامه ها و دستورالعملهای مربوط بدان از یکسو و پای بندی به آیین رفتار حرفه ای و رعایت استانداردهای حسابرسی از سوی دیگر می باشد که انجام این الزامات در یک دوره میان مدت باعث رونق حرفه و اهمیت جایگاه حسابداران رسمی می شود.
بیشک دوران رشد سرمایهداری که با ادغام و ترکیب شرکتهای بزرگ همراه بود با مواردی همراه شد که بنوعی تقلب و اختلاس و ارتشاء در آنها دیده میشد و در جریان این پدیدهها حسابرسی هم مرتباً خود را روزآمد میکرد تا بتواند با این پدیدههای شوم مقابله کند.
در واقع از آنجا که مسئولیت حسابرسان در سه حوزه حرفه ای، قانونی و اجتماعی قابل بازنگری است شاید به جرئت بتوان گفت که مسئولیتهای اجتماعی حسابرسان بسی فراتر از سایر حوزه های مسئولیتی آنان می باشد زیرا گزارشات حسابرسان مورد استناد کل جامعه قرار خواهد گرفت و از این رهگذر در چارچوب نظریه "رفاه اجتماعی" حسابرسان لزوماً و ضرورتاً نمی تواند صرفاً به استانداردهای حسابرسی اتکاء نمایند. در حال حاضر مسئولیت قانونی حسابرسان به موارد رعایت قانون تجارت و سایر قوانین موضوعه و همچنین ارائه درآمد مشمول مالیات اشخاص از دیدگاه قانون مالیاتها می باشند.
با توجه به اینکه قانون مالیاتها قانون آمره کشور تلقی می گردد که حقوق آحاد جامعه در آن مستقرست دایره این مسئولیت علاوه بر جنبه قانونی آن به حوزه مسئولیت اجتماعی نیز تسری دارد لذا بار دیگر یادآور می شود در دومین سال صدور گزارشات مالیاتی آنچه مورد توجه اعضای محترم جامعه حسابداران رسمی است، تدقیق تامل و بررسی همه جانبه آثار مالیاتی گزارشات حسابرسی می باشد.
از طرف دیگر مسئولیتهای اجتماعی حسابرسان در قلمرو "حکمرانی خوب" وظیفه سنگینی را بر عهده حسابداران رسمی قرار میدهد که آنها باید با مسائلی نظیر پولشوئی، فساد مالی، تقلب و ریاکاری در حسابها، "حسابآرائی" مقابله کنند که این امر مستلزم هزینه اجتماعی برای حسابرسان خواهد بود اما همانطوری که پایبندی برخی افراد به مسئولیتهای اجتماعی امروزه زبانزد عام و خاص است. حسابداران رسمی نیز باید نشان دهند که در امر برقراری "حکمرانی خوب" مشارکت فعال خواهند داشت و پذیرای هزینه اجتماعی آن نیز خواهند بود. بدون شک بنگاههای اقتصادی نیز نمیتوانند در چارچوب سنتی به تداوم فعالیت خود ادامه دهند زیرا شفافسازی و روشنگری خواسته اصلی سهامداران جزء و بازار سرمایه میباشد. امروزه بنگاههای اقتصادی باید اصول جهانی هشتگانهای را که به مجموعه اخلاق جهانی در تجارت مشهور شده رعایت کنند. این هشت مورد که به نام هشت اصل جهانی (Eight Global) مشهورند عبارتند از:
1- مجموعه مقررات جهانی سازمان ملل متحد در مورد عدم گماردن کودکان و مقررات حقوق بشر
2- مقررات سازمان جهانی کار
3- رهنمودهای اتحادیه اروپا
4- مجموعه مقررات ایزو سری 14000
5- مقررات پاسخگوئی سری 1000
6- مقررات حقوق بشر
7- اصول جهانی مسئولیتهای اجتماعی موسوم به اصول سولیوان
8- مجموعه مقررات مسئولیتهای اجتماعی سری 8000
نگاهی به موارد فوق نشاندهنده اهمیت اصل مضافاً بر آنکه اخیراً نیز موضوع نقش حسابرسی در مبارزه با تروریسم جهانی بعنوان یکی از مسئولیتهای حسابرسان در حال تصویب میباشد. الزامات به پاسخگوئی و رعایت شفافسازی و استانداردهای بینالمللی است که حافظ منافع مردم در مسائل زیست محیطی و کیفیت کالاها و رعایت حقوق بشر از منظر حقوق کارگران و … میباشد.
لذا بر همین اساس حسابداران رسمی دیگر کسانی نیستند که صرفاً با استانداردهای حسابداری و حسابرسی سر و کار دارند بلکه آنها انسانهای فرهیختهای هستند که در مقام دفاع از منافع عمومی بر پایه مسئولیتهای اجتماعی باید عدم رعایت الزامات فوق را در گزارشات خود مطرح و با افشای مسائل پنهان بنگاههای اقتصادی، تاریکخانههای بازار سرمایه را از طریق استقرار استانداردهای حسابرسی جهانشمول روشن سازند.
مهمترین نکتهای که انتظار میرود در آینده نه چندان دور در چارچوب مسئولیتهای اجتماعی مدیران و حسابداران رسمی مورد توجه و تاکید خاص قرار گیرد رعایت الزامات حقوق بشر در بنگاههای اقتصادی منجمله عدم تبعیض بین جنسیت نیروی کار، حداقل مزد روزانه زن و مرد، تعلق مزد بدون توجه به رنگ پوست و نژاد و مذهب و نیروی کار و … است که حسابداران رسمی (حسابرسان) در اینگونه موارد مسئولیت بس خطیری را عهدهدار خواهند شد.
زیرا تاکنون فرض بر این بوده که موسسات حسابرسی بینالمللی بهعنوان بازوی نظارتی بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و نهادهای مالی بوده و ارتباط تنگاتنگ آنان با این نهاد نوعی وابستگی را ایجاد کرده که در محافل ضد جهانیسازی تصویر چندان روشنی از این موسسات وجود ندارد. نگاهی به متن کتاب "کمیته 300" فارغ از برخی بزرگ نماییهای آن نشاندهنده ارتباط تنگاتنگ برخی موسسات حسابرسی بینالمللی با محافل مشکوک مالی جهانی در چارچوب سیطره سرمایه جهانی میباشد و لذا حسابرسان نیز میتوانند در صورت فقدان مسئولیت اجتماعی به یک ابزار و آلت سرمایهداری تبدیل شوند که این تصویر برخلاف خصیصه استقلال و مسئولیتهای اجتماعی حسابرسان میباشد.
بهمین علت اطلاع حسابداران رسمی (حسابرسان) از روند جهانی شدن، فرآیند استانداردگذاری،… باعث کسب جایگاه اجتماعی برای آنان خواهد شد در غیر اینصورت آنان به زائیدههای بازار جهانی سرمایه تبدیل خواهند شد و بر آنان همان خواهد رفت که بر شعبات موسسات بزرگ بینالمللی در آغاز انقلاب در ایران و موسسه آرتور آندرسن در سال 2002. نکته حائز اهمیت دیگر در عصر کنونی تاکید و توجه بر نقش سهامداران جزء و پدیده حاکمیت شرکتی (Corporate Governance) میباشد. شاه بیت قانون حاکمیت شرکتی، کنترلهای داخلی است.
کنترلهای داخلی از دهه 1940 مورد توجه حسابرسان و مراجع نظارتی بورسهای جهان قرار گرفته بود اما در دهه هفتاد میلادی که موضوع رسوائی واترگیت (استقرار شنود در ستاد انتخاباتی حزب دمکرات بوسیله جمهوریخواهان امریکا) مطرح شد این موضوع اولویت خاصی یافت به طوری که در سال 1977 FCPA برنامه خاصی را جهت کنترلهای داخلی در دستور کار خود قرار داد. در فاصله سالهای 85-1978 نیز IACPA (انجمن حسابداران خبره امریکا) رهنمودهای خاصی را در مورد استانداردهای حسابرسی که مشتمل بر کنترلهای داخلی بود منتشر کرد. در سال 1985 کمیسیون ملی مبارزه با تقلب در گزارشی که بعدها به نام "گزارش کمیسیون تردوی" مشهور شد، نقطه نظرات خود پیرامون کنترلهای داخلی را منتشر کرد. در سال 1990 نیز کمیته موسوم بهCommittee of Sponsoring Organization (COSO) گزارش خاصی را پیرامون کنترلهای داخلی و برقراری سیستم پاسخگوئی منتشر کرد.
گزارش مذکور شامل اظهارنظر در مورد کنترلهای زیست محیطی، ارزشهای اخلاقی بود. در سال 1987 Financial Executive Institute (FEI) با مشارکت پنج انجمن حرفه ای بزرگ امریکا شامل انجمن حسابداری امریکا (AAA)، انجمن حسابداران مدیریت (IMA)، انجمن حسابداران خبره امریکا (CPA)، انجمن حسابداران داخلی (IIA) اولین گزارش داخلی خود را منتشر کرد.
قبل از این در سال 1991 کنگره امریکا قانونی را به تصویب رساند که شرکتهای بزرگ را وادار می ساخت در گزارشات سالانه خود پیرامون کیفیت و موثربودن سیستم کنترلهای داخلی خود به سهامداران گزارش دهند پس از سقوط آنرون، ورلد و تقلبات بیشمار در بورس امریکا، کنگره امریکا در سال 2002 قانون مشهور (Sarbanes- Oxley) را که اختیارات قابل ملاحظه ای به سازمان بورس امریکا (SEC) تفویض می کرد به تصویب رسانید. بر اساس این قانون مسئولیتهای مدیران اجرائی، حسابرسان داخلی و حسابرسان خارجی افزایش یافته و در واقع "حاکمیت شرکتیCorporate Governance" مورد تاکید قرار گرفت.
برخی نکات مهم و قابل توجه این قانون عبارتند از:
1- مدیران اجرایی از مدیران غیراجرایی منفک و موضوع مدیران مستقل (غیروابسته به سهامداران عمده) مطرح شد.
2- تشکیل کمیته حسابرسی در شرکتهای بزرگ لازم الاجرا و مسئولیت این کمیته بر عهده مدیران غیرموظف (غیراجرائی) قرار گرفت.
3- پاسخگوئی مدیران اجرائی و مدیران مالی در قبال صورتهای مالی افزایش یافت.
4- موسسات حسابرسی (حسابرسان خارجی) از ارائه برخی خدمات غیرحسابرسی، به مشتریان حسابرسی منع شدند و انجام هرگونه خدمات غیرحسابرسی منوط به اجازه کمیته حسابرسی شد.
5- کمیته حسابرسی نقش اساسی را در تقویت نظام راهبری بنگاهها و افزایش اعتبار سرمایه گذاریها بر عهده گرفت.
6- مجازات های سنگین در حد مجازات های جنائی برای دستکاری در حسابها تا حد بیست سال زندان پیش بینی شد.
از سوی دیگر EFA (فدراسیون حسابداری اروپا) مقرراتی را به منظور نظارت بر کار موسسات حسابرسی اروپا منتشر کرد و فدراسیون بین المللی حسابداران (IFAC) نیز هیات مراقبت از منافع عمومی (Public Interest Over Sight Board- PIOB) و سازمان بورس امریکا نیز هیات نظارت بر حسابداری شرکتهای بورسیPublic Company Accounting Oversight Board (PCAOB) همه موارد فوق حکایت از آن داشت که به علت جهانی شدن سرمایه، ابعاد تقلب و فساد بین المللی شده و حسابداران نیز ناچار به فراگیری فنون و مهارتهای جدید حسابرسی می باشند که بتوانند مسئولیتهای جدید خود را که در قالب نظام پاسخگوئی و مسئولیتهای اجتماعی تبلور یافته ایفا نمایند بی شک برای ایفای نقش و مسئولیتهای جدید حسابرسان تسلط به مهارتهای حسابرسی در قالب حسابرسی مبتنی بر ریسک، روشهای تحلیلی, کنترلهای داخلی و فناوری و استخراج داده ها یک نیاز مبرم و ضروری به شمار می رود زیرا حسابرسانی که به مبانی یاد شده آشنا و مسلط نباشند فاقد مهارتهای لازم جهت کشف تقلب و فریب در صورتهای مالی بوده و نمی توانند مانع انتشار صورتهای مالی گمراه کننده شوند.
در این راستا با توجه به مسائلی که در دهه اخیر در بورس تهران رخ داده و به ویژه دستکاری در قیمتها که در سال گذشته مورد توجه بسیاری قرار گرفته "آیین نامه حاکمیت شرکتها" در حال تدوین می باشد که اجرای درست آن می تواند مانع از برخی اعمال نفوذها، دستکاری قیمتها و سودسازی گمراه کننده شود.
از دهه 1990 که موضوع برقراری سیستمهای کنترلهای داخلی و چگونگی حاکمیت همه سهام داران بر جریان سالم فعالیت شرکتها موضوع کار محافل مالی- اقتصادی جهان قرار گرفته است. بیشک حاکمیت شرکتی جزء کوچکی از قلمرو حکمرانی خوب در مجموعه کشور تلقی میشود بدین معنی که چنانچه در کشوری حکمرانی خوب با مولفههای تعریف شده توسط سازمان جهانی شفافسازی و یا مقررات OECD (اتحادیه اروپا) وجود نداشته باشد انتظار حاکمیت شرکتی خوب و سالم در بازار سالم بیشتر به شوخی میماند تا واقعیت.
حاکمیت شرکتی تنها بخشی از محیط اقتصادی بزرگتری است که شرکتها در آن به فعالیت میپردازند که برای مثال شامل سیاستهای اقتصادی کلان، میزان رقابت در محصول و بازارها میباشد. چارچوب حاکمیتی هر شرکتی بستگی به محیط قانونی، نظارتی و نهادی دارد و عواملی چون منشور اخلاقی (اخلاق کسب و کار) و آگاهی شرکت از مسئولیتهای اجتماعی (شامل موارد زیست محیطی) و مورد علاقه جوامعی که شرکت در آن به فعالیت اشتغال دارد میتواند در حسن شهرت و موفقیت بلند مدت و پایداری شرکتها (Sustainability) موثر باشد.
روابط میان دستاندرکاران در نظام حاکمیتی بر حاکمیت شرکتی بسیار موثرست بطوریکه سهامداران کنترلی (شامل افراد، هلدینگهای فامیلی، تشکیلدهندگان بلوک سهام و یا سهامداران دولتی) میتوانند شرکتهای مجموعه یا زیرمجموعه یا سهامداران متقابل زیر کنترل خود درآورند و همین موضوع مبنای "فساد مالی و دستکاری قیمت" در بازار سرمایه شود.
محتوای و ماهیت قانون حاکمیت شرکتی دفاع و حمایت جدی از سهامداران جزء و منفرد در مقابل سهامداران کنترلی و یا اکثریت سهامداران میباشد. تحقیقات بعمل آمده نشان میدهد که محور بیانیه حاکمیت شرکتی بر شفافیت و افشاء اطلاعات و حذف اطلاعات درونی میباشد بدین معنی که چنانچه شرکتی بتواند چنان بستر و زیرساخت اطلاعاتی فراهم آورد که همه سهامداران در یک زمان مشخص به همه اطلاعات درونی که قابل افشاء باشند دسترسی یابند دیگر کسی نمیتواند از اطلاعات محرمانه سوءاستفاده نماید لذا باید تمهیداتی فراهم گردد که چارچوب افشاء و شفافیت محسوب میشوند این چارچوب در ملاحظات و تحقیقات انجام شده در جهان کنونی عبارتند از:
1- جلوگیری از قبضه قدرت در شرکتها توسط یک گروه یا افراد خاص
2- تفکیک کامل مدیریت از مالکیت
3- حضور مدیران خاصی بنام "مدیر مستقل" که به هیچ یک از گروههای سهام دار وابسته نباشند و بتوانند رعایت صرفه و صلاح سهامداران را بطور یکسان بعمل آورند (پدیدهای که در حال حاضر در ایران وجود ندارد)
4- استقرار نظام حسابرسی داخلی و کمیته حسابرسی زیر نظر اعضای مدیران مستقل و شفافبودن رابطه حسابرسان خارجی با شرکت
5- تضمین سلامت سیستمهای گزارشگری شامل گزارشات سالانه، صورتهای مالی و گزارش عملکرد هیات مدیره
با توجه به مشکلاتی که در بازار سرمایه کشور (فارغ از مسائل سیاسی) وجود دارد که این مشکلات باعث سوء استفاده سفتهبازان و دارندگان اطلاعات نهائی و برخی مدیران شرکتها شده بنظر میرسد تدوین مجموعه آئین نامه حاکمیتی که بتواند متضمن مقررات انضباطی برای مدیران مختلف باشد در ساماندهی بازار سرمایه نقش موثری ایجاد کند لذا سازمان بورس اوراق بهادار، وزارت امور اقتصادی و دارائی و ذینفعان بازار سرمایه باید کوشش کنند بدور از منافع گروهی و بر اساس منافع مشترک بازار سرمایه و حول محور حفاظت از سهامداران جزء در تدوین این مجموعه اهتمام لازم را بعمل آورند. زیرا عدم اعتماد سهامداران جزء به بازار سرمایه باعث فرار سرمایه و رکود بازار سرمایه خواهد شد.
بنظر میرسد با وقایعی که در بورس تهران طی سه سال گذشته صورت گرفته ایجاد یک مرکز تحقیقاتی بنام "مرکز مبارزه بر علیه تقلب" در بورس تهران الزامی میباشد زیرا مطالعه موردی تقلبات گستردهای در بازارهای سرمایه نشان میدهد که نفوذ همشاگردیها و اشتغال کارکنان سابق موسسات حسابرسی در بنگاههای اقتصادی که باعث نوعی مراوده خاص با حسابرسان بعدی میشوند از جمله عوامل ایجاد تقلب به شمار میرود مضافاً بر آنکه حضور حسابرسان در بازار سرمایه و سهم بازی از خطرات اصلی است که استقلال حرفه را مخدوش میسازد.
نکته حائز اهمیت "در آئین نامه حاکمیت شرکتی" نقش حسابرسان مستقل از یکطرف و جایگاه کمیته حسابرسی از طرف دیگر میباشد در واقع مثلث آئین نامه حاکمیت شرکتی بر سه بال مدیران مستقل، کمیته حسابرسی و حسابرسان مستقل قرار دارد که در حال حاضر در بازار سرمایه و شرکتهای ایرانی جزء حسابرسان مستقل اساساً دو بال دیگر وجود ندارد لذا همه کسانی که به سرنوشت بازار سرمایه علاقهمند هستند برای ایجاد یک چارچوب مناسب حکمرانی در شرکتها باید بدور از منافع گروهی در تصویب و اجرای صحیح این آئین نامه بکوشند تا از وقایعی مانند جلوگیری از ورود سهامداران به مجمع، تنظیم صورتجلسات مجامع بدور از نقش سهام داران جزء و…… خودداری شود.
حسابرسان در این میان نقش بسیار موثری را ایفا میکنند اما ایفای این نقش در شرایط جهانی شدن جز از طریق کاربرد ابزارهای مناسب و همسان با شرایط اقتصادی امکانپذیر نمیباشد.
صرف تکیه بر اخلاق حرفهای و یا استقلال محض نمیتواند ما را از آسیبهای بازارهای جهانی مصون دارد زیرا بازار و تجارت بر پایه اخلاق استوار نیست.
افلاطون میگوید: اخلاق در دو حوزه کاربرد ندارد "جنگ و تجارت". بر این اساس چون هدف نهائی بنگاهها و فعالیتهای اقتصادی سودورزی است حسابرسان میبایست با آموزش و مطالعه مداوم و مستمر خود را به ابزارهای الکترونیکی مجهز نمایند تا بتوانند در محیط تجارت الکترونیکی و تجارت جهانی مسئولیتهای حرفهای خود را به درستی انجام دهند.
آشنائی با ترفندهای بازار سرمایه از اصول اولیه آموزشهای حرفهای است تا حسابرسان دچار فریب سفتهبازان نگردند. حساسیت و اهمیت این موضوع از آنجا ناشی میشود که در صورت کوتاهی و قصور و تخلف حسابرسان "هیچ دیواری کوتاهتر از دیوار حسابرسان نخواهد بود."
در این میان نقش دانشگاهها در توسعه و اعتلای حرفه حسابداری را میتوان در آموزش اخلاق حرفهای، توسعه برنامههای آموزشی و ایجاد راهکارهای پیوند تحقیقات حسابداری با حرفه حسابداری نمیباشد. که چنانچه این مولفهها بهم پیوند یابد میتوان انتظار ظهور فارغالتحصیلان برجسته و نخبگان حسابداری از مراکز آموزشی را داشت که در پیوند با موسسات حرفهای شاهد اعتلای حرفه در دهه آینده در کشور باشیم.
مسئولیت حسابرس در مقابل صاحبکار و اشخاص ثالث:
سهل انگاری: انجام ندادن وظایف بر طبق استانداردهای حرفه ای یا اعمال نکردن مراقبتهای حرفه ای
قصور: عبارت است از نبود کمترین دقت, نشانه ای از بی توجهی کامل فرد به مسئولیتهای حرفه ای خود و بی توجهی عمده یک حسابرس نسبت به استانداردهای حسابرسی
تقلب: عبارت است از تحریف حقایق با اهمیت توسط کسی که می داند مطلبش حقیقت ندارد یا ارائه حقایق با کمال بی توجهی نسبت به صحت آن به قصد فریب دیگران و زیان آنان
معادل تقلب: یعنی تحرفی که به قصد فریب دادن نباشد (تحریف سهوی) قصور حسابرسان در دادگاه می تواند معادل تقلب محسوب شود
سهل انگاری متقابل: عیارت است از سهل انگاری که شاکی مرتکب شده است و به زیان وی تمام شده است. موقعی که حسابرسان به سهل انگاری متهم می شوند با اثبات اینکه در رسیدگی های خود مرتکب سهل انگاری نشده اند یا سهل انگاری آنان عامل زیان صاحبکار نبوده است اتهام خود را رد می کنند و اثبات می کنند که علت زیان صاحبکار سهل انگاری خود صاحبکار بوده است نه حسابرس. این نوع سهل انگاری را سهل انگاری متقابل گویند
سهل انگاری نسبی: اگر سهل انگاری هم از طرف حسابرس و هم از رف صاحبکار صورت گرفته باشد، سهل انگاری را سهل انگاری نسبی گویند.
تقلب و اشتباه و ویژگیهای آنان:
تقلب یعنی اقدامات عمدی صاحبکار که به ارائه نادرست صورتهای مالی منجر شود. اقدامات عمدی می تواند از طرف مدیران، کارکنان یا اشخاص ثالث صورت گیرد
حسابرس در بررسی تقلب دو نوع تحریف عمدی را در نظر دارد:
1- تحریف ناشی از گزارشگری متقلبانه که به قصد فریب استفاده کنندگان صورتهای مالی انجام می گیرد که شامل موارد زیر می باشد:
* دستکاری، جعل یا تغییر اسناد و مدارک یا حذف آنها به عمد
* ثبت معاملات بدون مدارک مثبته
* بکارگیری نادرست استانداردهای حسابداری مرتبط با اندازه گیری، شناسایی، طبقه بندی، ارائه یا افشا به عمد
2- تحریف ناشی از سواستفاده از داراییها شامل سرقت داراییهای ثابت یاختلاس دریافتها و …
اشتباه یعنی هرگونه تحریف سهوی در صورتهای مالی مانند:
· اشتباه محاسباتی یا دفتری در اسناد و مدارک حسابداری
· نادیده گرفتن حقایق موجود یا برداشت نادرست از آنان
· اشتباه در بکارگیری نادر ست استانداردهای حسابداری مرتبط با اندازه گیری، شناسایی، طبقه بندی، ارائه یا افشا
وجه تمایز بین تقلب و اشتباه، عمدی یا غیرعمدی بودن اقدامی است که به تحریف در صورتهای مالی بیانجامد.
مسئولیت مدیریت در مقابل تقلب و اشتباه:
مسئولیت اصلی پیشگیری و کشف تقلب و اشتباه با مدیریت واحد مورد رسیدگی است.
مسئولیت حسابرس در مقابل تقلب و اشتباه:
مسئولیت پیشگیری از تقلب و اشتباه با حسابرس نیست اما حسابرسی سالانه عاملی بازدارنده برای وقوع تقلب و اشتباه محسوب میشود. هنگامیکه حسابرسان رسیدگی خود را طبق استانداردهای حسابرسی انجام داده باشند، نباید حسابرس را مسئول کشف نکردن اشتباهات و تخلفات موجود دانست. حسابرسان تنها در صورتی مسئول هستند که رسیدگی خود را با سهل انگاری انجام داده باشند.
استانداردهای حسابرسی مقرر میدارد که حسابرسان:
اولا حسابرسی خود را به گونه ای طراحی و انجام دهند که از کشف اشتباهات و تخلفات دارای اثر بااهمیت بر صورتهای مالی اطمینان معقول کسب گردد
ثانیا در برنامه ریزی و انجام رسیدگی های خود مراقبتهای حرفه ای و تردید حرفه ای را بکار گیرند.
ثالثا هرگونه تخلف کشف شده و اصلاحات پیشنهادی خود را به کمیته حسابرسی هیات مدیره صاحبکار گزارش کنند.
مسئولیت حسابرسان در مقابل صاحبکاران:
حسابرسان بر اساس عرف موجود مسئول هرگونه زیانی هستند که بدلیل اعمال نکردن مراقبتهای حرفه ای به صاحبکار وارد کنند.
مسئولیت حسابرسان در مقابل اشخاص ثالث:
حسابرسان بطر مستقیم مسئولیتی در مقابل اشخاص ثالث ندارند اما دارای مسئولیت عرفی هستند و اگر از طرف اشخاص ثالث متهم شوند باید عدم اتهام خود را ثابت کنند.
مسئولیت حسابرسان در مقابل قوانین موضوعه:
· طبق ماده 48 قانون تجارت باید در مورد صحت و درستی حسابها اظهارنظر کنند و تساوی حقوق صاحبان سهام را رعایت کنند
· طبق ماده 129 قانون تجارت باید معاملات مدیران را با شرکت گزارش کنند
مسئولیت حسابرسان در مقابل انجمنهای حرفه ای:
مسئولیت حسابرسان در مقابل انجمنهای حرفه ای برطبق اساسنامه انجمنهای حرفه ای است.
نقش حسابرسی نوین
رشد فزاینده سرمایه داری جهانی و سرعت فرآیند جهانی شدن حسابرسی را با مشکل مواجه کرده است. هر چه سرعت جهانی شدن شدت یابد پروسه ادغام و تجزیه شرکتها نیز سرعت می یابد. در این پروسه احتمال فساد و تقلب دوچندان می گردد. تحقیقات بعمل آمده پیرامون فساد، کلاهبرداری و تقلب در مورد شرکتهای آنرون، ورلدکام، زیراکس، پارمالات و … همگی موید این امر است که در کلیه این شرکتها مراحل تجزیه و ادغام وجود داشته و از همان تاریخ حساب-سازی و دستکاری در حسابها صورت گرفته که چند سال بعد این فساد برملا شده است. با توجه به گستردگی بورسهای جهان و تعدد سهامداران جزء به ویژه خانوارها سقوط و ورشکستگی هر یک از شرکتها به معنی از دست رفتن ثروت بخش قابل توجهی از جامعه می باشد لذا بازارهای سرمایه رویکرد جدیدی را در قبال تقلبات، تخلفات و ناشی گری های گزارشگری مالی اتخاذ کرده-اند. پیشینه این رویکردها از دهه ۱۹۷۰ و سپس در جریان تقلب انتخاباتی ریاست جمهوری امریکا (واترکیت) سپتامبر سیاه دهه ۱۹۹۰ بود که منجر به انتشار گزارشات "کنترلهای داخلی و حاکمیت سهامداران" در کشورهای انگلستان و امریکا شد. در حال حاضر مهمترین مسئولیتهای حسابرسان تاکید بر شناخت حسابرسان از محیط کنترلی، ریسک تجاری، شناخت کسب و کارهای جدید به عنوان بخشی از فرآیند عملیات حسابرسی است. همچنین افزایش مسئولیت حرفه ای حسابرسان در مقابل جامعه در ارتباط با موضوعات نوین اقتصاد جهانی نظیر پول شوئی، فساد و تقلبات گسترده بحثهای خاصی را پیرامون استقلال حسابرسان و تغییر در مقررات نظارتی مربوط به حسابرسان پیش آورده است.شاید در راستای همین مسئولیتهای جدید می باشد که بازار سرمایه جهانی حتی در مورد تشکیل موسسات حسابرسی و فراهم آوردن راهکارهای قانونی جهت مقابله با فساد و تقلب در موسسات حسابرسی هم قوانین خاصی را تدوین نموده که مشهورترین آن در حال حاضر قانون "ساربنز آکسلی" که حاکم بر کلیه شرکتهای سهامی عام پذیرفته شده در بورس امریکا است که طبق این قانون شرکتهای امریکائی جهت فعالیتهای برون-مرزی خود نیز باید آن را رعایت کنند.
حسابداران رسمی امین ناظر ملت به شمار می روند و باید به افراد و سازمانها در راهبری و توسعه جامعه کمک نمایند که این امر نیازمند اعتماد جدی مردم به حسابداران رسمی است اما این اعتماد چگونه تحقق خواهد یافت. بدون شک پروسه اعتماد و اطمینان یابی مردم همچون پروسه اعتباربخشی گزارشات حسابرسی چندان آسان نمی باشد. همین مهم باعث شد که فدراسیون بین المللی حسابداران (IFAC) در سال ۲۰۰۳ به بازنگری نقش خود در راستای تحقق منافع عمومی پرداخت و نهایتاً هیات مراقبت از منافع عمومی (PIOB) تشکیل که امروزه فعالیت آن دوچندان شده است. از طرف دیگر هیات استانداردهای بین المللی از دسامبر ۲۰۰۳ پس از جمع بندی اولیه از وقایع آنرون، ورلدکام موضوع بهبود گزارشگری در سطح جهان را با هدف تجدید نظر در استانداردهای بین المللی حسابداری در دستور کار قرار داد که تاکنون تغییرات و تجدیدنظرهای متعددی در استانداردهای حسابداری صورت گرفته است. از جمله در استاندارد بین المللی حسابداری شماره ۲۴ موضوع افشای حقوق و مزایای مدیران ارشد شرکتها و تعریف مجدد اشخاص وابسته و الزام افشای اشخاص وابسته و الزام افشای تعهدات، شرایط و تضامین معاملات اینگونه اشخاص و همچنین افشای مفروضات مهم مدیریت در تعیین برآوردهای حسابداری که باعث تعدیلات با اهمیت در مبلغ دفتری داراییها و بدهیها می شود از جمله این تغییرات هستند. انتشار کتاب "چرا و چگونه حسابرسی باید تغییر کند Why & how audits change" از انتشارات موسسه جان وایلی در سال ۲۰۰۳ نشان داد که بعلت پیشرفت فنون و ابزارهای تجارت الکترونیکی حسابرسان باید مهارتهای حرفه ای خود را مطابق تجارت روز فوق العاده افزایش دهند و از اعمال یکسویه تجارب سنتی پرهیز کنند و به شیوه های نوین ارزیابی و ریسک مسلط شوند تا مقهور صورتهای گمرا ه کننده نشوند. اگر حسابرسان و مدیران را طرفین یک مبارزه در راستای تهیه صورتهای مالی و اعتباردهی آن بدانیم از آنجا که امروزه بسیاری مدیران با ترفندها و چم و خم های استانداردهای حسابداری و حسابرسی آشنا شده اند لازم است حسابرسان نیز با راهکارهای حساب آرائی و فریب و تقلب در صورتهای مالی آشنا شوند تا بتوانند صورتهای مالی گمراه کننده را بازشناسند. حادثه گیلان پاکت در سال ۱۳۷۵ و سقوط دهشتناک سهام برخی شرکتها در سال ۱۳۸۳ در ایران و همچنین بررسی موردی سقوط سهام شرکتهای آنرون، ورلدکام، زیراکس، پارمالات، AIGو …. دهها مورد دیگر در بازارهای بوس جهان همه و همه نشان از سقوط ارزش و اخلاق در اقتصاد و غلبه فساد و تقلب بر ارزشها می باشد. لذا حسابرسان در چنین شرایط و محیطی اولاً باید کوشش کنند خود چرخ فساد نگردند و ثانیاً به "اتکای به استقلال و آیین رفتار حرفه ای" بیرحمانه در افشای این فساد و تقلب کوشش نمایند زیرا بار سنگین فساد، کلاهبرداری، تقلب در بورسهای جهان بر دوش سهامداران جزء و مردم قرار داد که حسابرسان را امین خود
می دانند. دستگاههای نظارتی بورسهای جهان نیز چنانچه بخواهند در خدمت مردم قرار بگیرند باید از طریق افشای کامل صورتهای مالی، شفاف سازی اطلاعات و آشکار کردن همه اطلاعات نهائی شرایط یکسان و عادلانه ای را در بازار سرمایه حاکم کنند که در غیر اینصورت بورسهای جهان ملعبه دست متقلبان و فریبکاران خواهد شد.
200 نکته کلیدی (بایدها و نبایدهای) حسابرسی در عصر نوین
1. مبنای گزارش حسابرسی را رسیدگی های حسابرس مستقل فراهم می آورد.
2. بیان حدود رسیدگی، برای تعیین و محدود کردن مسئولیت حسابرسان است.
3. اعتقاد به درستکاری مدیران برای اظهارنظر نسبت به صورت های مالی کافی نیست.
4. حسابرسی شرکت های دولتی ایران توسط دیوان محاسبات کشور صورت می گیرد.
5. طبق مقررات قانون تجارت ایران، رسیدگی به صورت های مالی شرکت سهامی عام توسط بازرس قانونی منتخب مجمع عمومی صاحبان سهام است
6. حسابرس مستقل به هر شخص یا مرجعی که او را انتخاب کرده است، گزارش می دهد.
7. بازرس قانونی توسط مجمع عمومی صاحبان سهام انتخاب می شود.
8. بازرس قانونی موظف است کلیه گزارشات وقوع جرم را صرفاً به مجمع عمومی صاحبان سهام ارائه نماید.
9. مهمترین نقش حسابرس در رسیدگی به صورتهای مالی اعتباردهی است.
10. منظور از اعتباردهی حسابرسان عبارت است از ایجاد اطمینان نسبت به قابلیت اتکای صورت های مالی.
11. تصمیم نهایی در مورد اینکه حسابرسان نسبت به صاحبکاران خود مستقل به نظر می رسند؛ باید توسط جامعه اتخاذ شود.
12. حسابرس به خاطر حفظ اعتبار حرفه نزد جامعه است که در حین رسیدگی ها کوشش می کند مستقل به نظر برسد.
13. هدف اصلی حسابرسی تعیین مطلوبیت ارائه صورت های مالی است.
14. حسابرسی ضمنی معمولاً در طول دوره مالی و بعضاً در پایان دوره مالی انجام می شود.
15. در حسابرسی ضمنی، کنترل های داخلی مورد رسیدگی و ارزیابی قرار می گیرد و نتیجه آن تحت عنوان گزارش نامه مدیریت تهیه و ارائه می شود.
16. معیار مورد استفاده در حسابرسی صورت های مالی، استانداردهای حسابداری است.
17. معیار مورد استفاده در حسابرسی رعایت، قوانین موضوعه است.
18. رسیدگی های حسابرسان دیوان محاسبات نمونه ای از حسابرسی رعایت است.
19. حسابرسی رعایت توسط حسابرس مستقل، به صورت یک پروژه جداگانه یا همراه با حسابرسی صورت های مالی انجام می شود.
20. یکی از اهداف خاص حسابرسی عملیاتی برای تعیین این است که آیا واحدهای عملیاتی خاص شرکت به طور کارا و اثربخش انجام وظیفه می نمایند؟
21. هدف حسابرسی عملکرد عبارت است از تعیین میزان کارایی و اثربخشی مدیران واحد تجاری.
22. بررسی انطباق عملکرد مدیران واحد تجاری با سیاست های صاحبان سهام از اهداف حسابرسی مدیریت می باشد.
23. انتخاب مناسب ترین روش های حسابرسی برای هر کار، مستلزم کاربرد قضاوت و تجربه حرفه ای است.
24. استاندارد های حسابرسی با روش های حسابرسی فرق دارند. به این معنی که روش های حسابرسی مربوط می شوند به مراحل انجام رسیدگی.
25. هدف استاندارد های حسابرسی آن است که انجام حسابرسی و ارائه گزارش بر اساس ضوابط صورت گیرد.
26. استانداردهای عمومی شامل صلاحیت های فردی حسابرسان می باشد.
27. استقلال رای، صلاحیت و آموزش فنی از جمله استانداردهای عمومی می باشند.
28. طبق اولین استاندارد عمومی حسابرسی، حسابرسی باید توسط فرد یا افرادی انجام شود که آموزش فنی و تجربه کافی داشته باشند.
29. اعمال مرقبت های حرفه ای، احتمال بروز هر گونه کوتاهی یا از قلم افتادگی با اهمیت را منتفی می سازد.
30. اعمال مراقبت های حرفه ای در اجرای حسابرسی مستلزم بررسی دقیق کارهای انجام شده در هر یک از سطوح سرپرستی است.
31. خلاصه ماهیت و محتوای سه استاندارد اجرای عملیات، معیارهای برنامه ریزی، ارزیابی سیستم کنترل داخلی و گردآوری شواهد است.
32. استانداردهای اجرای عملیات شامل کسب شناخت از ساختار کنترل داخلی توسط حسابرس است.
33. بر اساس استانداردهای حسابرسی، حسابرس باید سیستم کنترل های داخلی شرکت را بررسی و ارزیابی نماید.
34. کسب شواهد و مدارک کافی و قابل اطمینان به عنوان مبنایی برای اظهارنظر نسبت به صورت های مالی، در ارتباط با استانداردهای اجرای عملیات است.
35. بر اساس استانداردهای گزارشگری، گزارش حسابرسی باید تصریح کند که صورت های مالی طبق استانداردهای حسابداری تهیه شده است یا خیر.
36. برخوردار بودن از دانش و تجربه حرفه ای جزء استانداردهای عمومی حسابرسی است.
37. تصمیم گیری در مورد کفایت مستلزم قضاوت حرفه ای حسابرس است.
38. موضوع اصلی مورد رسیدگی حسابرس مستقل صورت های مالی است.
39. در بند مقدمه گزارش حسابرسان بیان می شود که صورت های مالی مورد حسابرسی حسابرس قرار گرفته است.
40. مسئولیت تهیه صورت های مالی با هئیت مدیره است.
41. عبارت "مسئولیت تهیه صورت های مالی با مدیریت شرکت است" در بند مقدمه گزارش حسابرس مستقل درج می شود.
42. موضوع برنامه ریزی کار حسابرسان در بند حدود رسیدگی در تعریف کار حسابرسی عنوان می شود.
43. استانداردهای حسابرسی در نهایت، پشتوانه منطقی لازم را جهت تامین مبنایی منطقی برای اظهارنظر حسابرسان مشخص می سازد.
44. هنگامی که حسابرس اظهارنظر مقبول ارائه نمی نماید، باید همه دلایل اساسی برای اظهارنظر غیر مقبول را در یک یا چند بند توضیحی جداگانه بعد از بند حدود رسیدگی و قبل از بند اظهارنظر ذکر نماید.
45. گزارش مردود زمانی صادر می شود که عدم توافق اساسی باشد.
46. گزارش عدم اظهارنظر در شرایطی صادر می شود که ابهام و محدودیت اساسی وجود داشته باشد.
47. چنانچه اشکالات مشاهده شده دارای اهمیت اساسی باشد، نوع اظهارنظر حسابرسان مردود یا عدم اظهارنظر خواهد بود
48. . تاکید بر مطلب خاص به صورت یک پاراگراف توضیحی بعد از بند اظهارنظر درج می گردد.
49. هدف از تهیه آیین رفتار حرفه ای عبارت است از ارائه رهنمودهای عملی به اعضا به منظور بهبود بخشیدن به کیفیت ضوابط حرفه.
50. هدف اساسی رعایت آیین رفتار حرفه ای توسط حسابداران رسمی بهبود کیفیت ضوابط حرفه است.
51. لازمه دستیابی به اهداف حرفه حسابداری توسط حسابدارن رسمی پایبندی به اصول آیین رفتار حرفه ای است.
52. رازداری جزء اصول بنیادی آیین رفتار حرفه ای است.
53. طبق اصل درستکاری و بی طرفی حسابداران رسمی باید از ایجاد روابطی که امکان اعمال نفوذ دیگران، پیشداوری یا تمایلات جانبدارانه را فراهم می کند بپرهیزند
54. . طبق اصل تضاد منافع حسابدار رسمی باید از ایجاد روابطی که می تواند بر کار او تاثیر نامطلوب بگذارد و به درستکاری حرفه ای وی لطمه وارد کند بپرهیزد.
55. طبق اصل صلاحیت حرفه ای حسابداران رسمی نباید به دارا بودن تخصص ها یا تجربیاتی که فاقد آن هستند تظاهر کنند.
56. طبق اصل رازداری حسابداران رسمی نباید اطلاعات گردآوری شده در جریان رسیدگی خود را فاش یا از آنها در جهت منافع خود یا اشخاص ثالث استفاده کنند.
57. طبق اصل رازداری، حسابدار رسمی باید اسرار کار شرکت را تنها در اختیار مجمع عمومی صاحبان سهام و مراجع ذیصلاح قانونی قرار دهد.
58. طبق اصل رازداری، افشای اطلاعات در صورتی مجاز است که قانون افشای اطلاعات را الزامی نموده باشد.
59. طبق اصل استقلال حسابرسان نمی توانند نسبت به صورت های مالی موسسه ای که در آن دارای منافع هستند اظهارنظر نمایند.
60. مدیران و کارکنان درگیر در انجام کار و کلیه شرکا می بایست به صاحبکاران خود استقلال داشته باشند.
61. تحصیل بیش از 25 درصد درآمدهای مستمر سالانه یک موسسه حسابرسی از یک صاحبکار یا گروه صاحبکار خاص، برای مدتی بیش از 2 سال می تواند موجب بروز شک و تردید و ابهام نسبت به استقلال موسسه حسابرسی گردد.
62. انجام عملیات حسابرسی یک صاحبکار برای مدتی بیش از 3 سال توسط یک مسئول کار و بیش از 5 سال با مسئولیت یک شریک ممکن است باعث خدشه دار شدن استقلال حسابرس شود.
63. چنانچه قبل از اتمام کار حسابرسی، صاحبکار تصمیم به تغییر حسابرس داشته باشد، حسابرس جایگزین باید جامعه حسابداران رسمی ایران را از این موضوع مطلع نماید.
64. طبق اصل آگهی و تبلیغات درج آگهی در جراید توسط حسابداران رسمی شاغل به منظور جلب مشتری موجه شمرده نمی شود.
65. موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران مجاز نیستند تغییر شرکا یا نشانی و تلفن خود را با حروف درشت تر در جراید منتشر نمایند.
66. تبلیغات عبارت است از اطلاع رسانی به عموم با نگرش جلب مشتری، درباره خدمات و مهارت های قابل ارائه توسط حسابدار رسمی.
67. سهل انگاری حسابرس یعنی اعمال نکردن مراقبت های حرفه ای.
68. منظور از قصور حسابرس، بی توجهی عمده نسبت به استانداردهای حسابرسی است.
69. اقدامات عمدی صاحبکار که به ارائه نادرست صورت های مالی منجر می شود، تقلب نامیده می شود.
70. موسسه حسابرسی، موسسه ای است که به منظور انجام خدمات حسابرسی، بازرسی قانونی و سایر خدمات تخصصی و حرفه ای، توسط حداقل سه نفر حسابدار رسمی شاغل، تحت عنوان موسسه غیر انتفاعی تشکیل می شود.
71. شرکای موسسه حسابرسی در مقابل فعالیت های موسسه و اشخاص ثالث متضامناً مسئولند و باید به طور تمام وقت در همان موسسه به کار حرفه ای اشتغال داشته باشند.
72. مهمترین مسئولیت شریک در یک موسسه حسابرسی تعیین اهداف و اولویت های حسابرسی است.
73. برقراری تماس با صاحبکار جزء وظایف شرکا موسسه حسابرسی است.
74. اعمال کنترل کیفیت در سطح موسسه حسابرسی و در سطح هر کار حسابرسی با شریک موسسه حسابرسی است.
75. مسئولیت اعمال استانداردهای اجرای عملیات و تعیین روش های رسیدگی برای هر حسابرسی از وظایف مدیر موسسه حسابرسی است.
76. دادن آموزش ضمن کار به حسابرسان و کمک حسابرسان جزء وظایف و مسئولیت های حسابرسان ارشد موسسه حسابرسی است.
77. جلسه توجیهی حسابرسان ارشد برای اعضای گروه حسابرسی که معمولاً پیش از شروع کار برگزار می شود اساساً برای راهنمایی کارکنان در زمینه مسایل فنی است.
78. برنامه ریزی در حسابرسی، یعنی تدوین یک طرح کلی و یک طرح تفصیلی برای تعیین نوع و ماهیت، زمان بندی اجرا و حدود روش های حسابرسی مربوط به هر کار حسابرسی.
79. آغاز و پایان فرآیند برنامه ریزی حسابرسی به ترتیب تصمیم به قبول کار جدید، امضا و تحویل گزارش حسابرسی است.
80. ترکیب اعضای کمیته حسابرسی یک شرکت عموماً اعضایی از هئیت مدیره که نه در استخدام شرکت باشند و نه مسئولیت اجرایی داشته باشند.
81. کسب شناخت از فعالیت های واحد مورد رسیدگی توسط حسابرسان به منظور شناسایی رویدادها، معاملات و عملیاتی که می تواند اثر با اهمیتی بر صورت های مالی داشته باشد.
82. آیین رفتار حرفه ای، حسابرس جانشین را ملزم به پرس و جو از حسابرسان قبلی می نماید.
83. دلیل و ضرورت تماس با حسابرسان قبلی، پذیرفتن یا نپذیرفتن کار است.
84. حسابرس برنامه حسابرسی را برای پیش بینی زمان لازم جهت اجرای روش های حسابرسی به منظور اثبات اقلام صورت های مالی مورد استفاده قرار می دهد.
85. پیش نویس طرح حسابرسی معمولاً قبل از شروع کار در محل صاحبکار تهیه گردیده و در طول رسیدگی ها تعدیل و اصلاح می شود.
86. . برنامه حسابرسی همواره سرپرستان را در جریان پیشرفت کار قرار می دهد. و ابزار مفید برای برنامه ریزی، زمان بندی و کنترل عملیات حسابرسی محسوب می شود. وجود برنامه حسابرسی، این اطمینان را می دهد که هیچ یک از اقدامات اساسی و لازم برای اثبات مانده ها نادیده گرفته نخواهد شد.
87. . در صورت احتمال وجود شرایطی که ممکن است موجب اشتباه و یا تحریف با اهمیت در صورت های مالی شود، حسابرس باید حسابرسی را با تردید حرفه ای برنامه ریزی و اجرا نماید.
88. . طبق استانداردهای حسابرسی، حسابرسی باید به گونه ای طراحی شود که از نبود اشتباه و یا تحریفی با اهمیت در صورت های مالی اطمینان معقول بدست آید.
89. . حسابرس در هر کار حسابرسی باید اهمیت و رابطه آن را با خطر حسابرسی ارزیابی کند.
90. احتمال خطر اینکه حسابرس نسبت به صورت های مالی حاوی اشتباه یا تحریف با اهمیت، نظر حرفه ای نامناسب اظهار کند، خطر حسابرسی نامیده می شود.
91. خطر کنترل عبارت است از احتمال رخ دادن یک اشتباه یا تحریف با اهمیت در مانده یک حساب یا گروه معاملات، با فرض اینکه ساختار کنترل داخلی شرکت نتواند از وقوع آنها جلوگیری یا به موقع آنها را کشف کند.
92. احتمال خطر رخ دادن یک اشتباه یا تحریف با اهمیت در مانده یک حساب یا گروه معاملات، با فرض اینکه برای آن کنترل داخلی وجود نداشته باشد، خطر ذاتی نامیده می شود.
93. خطر ذاتی باید در مرحله برنامه ریزی حسابرسی ارزیابی گردد.
94. هدف حسابرس مستقل از برآورد خطر کنترل، برآورد خطر عدم کشف برای ادعاهای مندرج در صورت های مالی است
95. هرچه کنترل های داخلی جامع تر و کامل تر باشد، خطر کنترل پایین تر ارزیابی می شود.
96. خطر عدم کشف ناشی از آزمون های محتوای حسابرسی است.
97. خطر ذاتی و خطر کنترل به دلیل اینکه مستقل از حسابرسی صورتهای مالی وجود دارند با خطر عدم کشف تفاوت دارند.
98. هرچه مبلغ اهمیت بالاتر باشد، خطر حسابرسی کاهش می یابد.
99. کنترل های داخلی شامل طرح سازمان و روش ها و اسنادی است که در ارتباط با حفاظت دارایی ها و قابلیت اتکای مدارک حسابداری بکار گرفته می شود.
100. کنترل های داخلی زمانی منجر به افزایش قابلیت اتکای مدارک حسابداری خواهد شد که افراد با تضاد منافع در تهیه آن مدارک شرکت داشته باشند.
101. کنترل های داخلی به دو دسته مالی و عملیاتی تقسیم می شود.
102. کنترل های پایه، کنترل هایی هستند که جهت حصول اطمینان از ثبت صحیح و کامل فعالیت های واحد تجاری استقرار می یابند.
103. هدف از بکارگیری کنترل های پایه حصول اطمینان از ثبت صحیح و کامل فعالیت های واحد تجاری است
104. مشاهده عینی و شمارش دارایی های شرکت در فواصل زمانی، جزء کنترل های داخلی پایه حسابداری است.
105. تقسیم وظایف از جمله کنترل های داخلی انظباطی است.
106. استقرار کنترل های داخلی در هرواحد تجاری به اندازه، نوع عملیات، اهداف واحد تجاری و هزینه اجرای آن بستگی دارد.
107. از دیدگاه حسابرسی صورت های مالی، ویژگی های سیتم کنترل داخلی عبارتند از:
محیط کنترلی، سیستم حسابداری و روش های کنترلی.
108. محیط کنترلی بیانگر نگرش کلی مدیریت در مورد استقرار سیستم کنترل داخلی و میزان اهمیت آن برای واحد تجاری است.
109. حسابرسان داخلی کارایی عملیات سازمان را مورد بررسی قرار می دهند.
110. حسابرسان داخلی به طور مستمر زیر نظر مدیران دستگاه انجام وظیفه می نمایند.
111. حسابرسان داخلی یافته های خود از عدم کارایی کنترل های داخلی را طی گزارشی همراه با پیشنهادهایی به منظور بهبود عملکرد واحد تجاری و اعمال کنترل های داخلی، به مدیریت ارائه می دهند.
112. بیشتر کار حسابرسان داخلی را حسابرسی عملیاتی تشکیل می دهد.
113. مهمترین وجه تمایز حسابرس داخلی و حسابرس مستقل استقلال حسابرس مستقل است.
114. کمیته حسابرسی یافته های حسابرسی را بررسی می کند و مسئول نظارت بر فرآیند تهیه صورت های مالی است. کمیته حسابرسی پل ارتباطی بین اعضای هئیت مدیره و حسابرسان مستقل و داخلی است.
115. برای ایجاد کنترل های داخلی مناسب، هر معامله باید 5 مرحله صدور مجوز، بررسی، تصویب، اجرا و ثبت را پشت سر بگذارد.
116. به دلیل محدودیت های ذاتی سیستم های حسابداری و کنترل داخلی نمی توانند شواهد قطعی مبنی بر دستیابی به هدف ها را برای مدیریت فراهم کنند.
117. مراحل ارزیابی ساختار کنترل های داخلی توسط حسابرس به ترتیب عبارت است از: شناخت سیستم، اجرای آزمون های کنترل، تعیین سطح ارزیابی شده از خطر کنترل، طراحی آزمون های محتوا.
118. کسب شناخت از سیستم کنترل داخلی اولین مرحله از حسابرسی ضمنی است.
119. هدف اولیه کسب شناخت از کنترل های داخلی یافتن شواهد برای کاهش ریسک کنترل به حد پایین تر، توجه به نکات ضعف سیستم حسابداری و کنترل های داخلی، طراحی حجم نمونه، نوع و ماهیت و زمان بندی آزمون های محتوا است.
120. پرس و جو، مشاهده و آزمون از جمله روش های کسب شناخت از کنترل داخلی است.
121. اطلاعات کسب شده از ساختار کنترل داخلی معمولاً به شکل پرسشنامه، شرح نوشته و یا نمودگر، به تنهایی و یا به صورت ترکیبی، مستند می شود.
122. پرسش نامه کنترل داخلی ابزاری است برای مستند سازی شناخت حسابرسان از سیستم کنترل داخلی.
123. هدف از تهیه پرسش نامه کنترل های داخلی ارزیابی سیستم کنترل داخلی است
124. پرسش نامه کنترل داخلی با توجه به کنترل های داخلی شرکت مورد رسیدگی به پرسش نامه کنترل داخلی پایه و استاندارد قابل طبقه بندی است.
125. معمولاً پرسش نامه کنترل های داخلی قبل از شروع حسابرسی ضمنی تکمیل می شود.
126. شرح نوشته، جریان چرخه های عمده معاملات را دنبال کرده و مجریان کارهای مختلف، مستنداتی که تهیه می شود و تقسیم وظایف را مشخص می کند.
127. نمودگر، ضعف های سیستم کنترل های داخلی را به وضوح نشان نمی دهد.
128. نمودگر سیستم عبارت است از ارائه یک سیستم یا یک سری عملیات پشت سر هم با علایم تصویری.
129. برآورد اولیه از خطر کنترل عبارت است از ارزیابی اثربخشی سیستم های حسابداری و کنترل های داخلی واحد مورد رسیدگی در پیشگیری یا کشف و اصلاح اشتباهات یا تحریف های با اهمیت در سطح صورت های مالی.
130. روش های حسابرسی بکار گرفته شده در مورد کسب شواهد درباره اینکه روشها چگونه طراحی شده و چگونه اجرا می شوند آزمون کنترل نامیده می شود.
131. آزمون کنترل ها برای ارزیابی موثر بودن طراحی کنترل ها بکار می رود.
132. آزمون رعایت روش ها به رعایت شدن و نشدن روش های کنترل داخلی می پردازد.
133. حسابرس بر اساس اجرای آزمون کنترل ها و رعایت روش ها، اقدام به برآورد نهایی خطر کنترل می نماید.
134. آزمون کنترل ها با مبالغ معاملات کاری ندارد. مشاهده نحوه عمل روش های حسابداری یک نوع آزمون کنترل است. آزمون کنترل ها بر موثر بودن طراحی کنترل ها و نیز اعمال آن ها تاکید دارد.
135. هدف اولیه از اجرای آزمون رعایت روش ها ایجاد اطمینان معقول نسبت به این موضوع است که آیا ساختار کنترل داخلی به شکلی که طراحی شده است، به نحو موثری اجرا می شود یا خیر.
136. هدف حسابرس از برآورد اولیه خطر کنترل، شناسایی انواع اشتباهات و تخلفاتی که ممکن است در صورت های مالی صاحبکار رخ دهد.
137. حسابرس با انجام آزمون های رعایت روش ها می تواند به موارد عدم وجود کنترل های داخلی در شرکت مورد رسیدگی پی ببرد.
138. هدف اصلی حسابرسان از ارزیابی سیستم کنترل داخلی، تعیین نوع و ماهیت، زمان بندی اجرا و حدود آزمون های محتوا است.
139. هدف از برآورد خطر کنترل توسط حسابرس، تعیین اثر خطر کنترل بر سطح خطر عدم کشف است.
140. حسابرس مستقل ضعف کنترل داخلی صاحبکار را با افزایش شواهد حسابرسی جبران می کند
141. هنگامی که خطر ذاتی و کنترل بالا باشد، حسابرس با افزایش آزمون های محتوا، خطر عدم کشف را به سطح قابل پذیرش کاهش می دهد.
142. هنگامی که خطر کنترل بالا است، خطر عدم کشف قابل قبول باید پایین باشد تا خطر حسابرسی به سطحی قابل قبول کاهش داده شود.
143. هدف عمده حسابرسان مستقل از ارائه نقاط ضعف سیستم کنترل داخلی تحت عنوان نامه مدیریت، کاهش مسئولیت قانونی حسابرسان است.
144. هدف از بکارگیری حسابرسی مبتنی بر ریسک افزایش کارایی و اثربخشی حسابرسی است.
145. در صورت اتکا بر سیستم کنترل داخلی، آزمون های محتوا محدودتر و در صورت عدم اتکا بر آن، آزمون های محتوا گسترده تر پیش بینی می گردد.
146. در مرحله برنامه ریزی، حسابرس با تعیین خطر قابل پذیرش حسابرسی خطر عدم کشف را برآورد می کند.
147. حسابرس برای تدوین طرح کلی حسابرسی باید خطر ذاتی را در سطح صورت های مالی برآورد کند و برای تدوین برنامه حسابرسی، این برآورد را به مانده حساب ها و گروه های معاملات ربط دهد.
148. هدف اصلی حسابرس از ارزیابی خطر کنترل، برآورد خطر عدم کشف است.
149. اهمیت با خطر حسابرسی و حدود آزمون های محتوا رابطه معکوس دارد.
150. خطر قابل پذیرش حسابرسی و سطح اطمینان مکمل یکدیگرند.
151. خطر قابل پذیرش حسابرسی با سطح اطمینان رابطه معکوس دارد.
152. خطر قابل پذیرش حسابرسی با خطر عدم کشف رابطه مستقیم دارد.
153. خطر قابل پذیرش حسابرسی با شواهد حسابرسی رابطه معکوس دارد.
154. میزان خطر ذاتی و خطر کنترل در تعیین خطر قابل پذیرش حسابرسی موثر نیست.
155. خطر قابل پذیرش حسابرسی با خطر عدم کشف ناشی از آزمون جزئیات رابطه مستقیم دارد.
156. چنانچه سطح قابل پذیرش خطر عدم کشف کاهش یابد، میزان اطمینانی که مستقیماً از آزمون های محتوا بدست می آید باید افزایش یابد.
157. بین خطر عدم کشف بررسی تحلیلی و خطر عدم کشف آزمون جزئیات معاملات رابطه معکوس و بین خطر عدم کشف بررسی تحلیلی و حجم شواهد حسابرسی رابطه مستقیم برقرار است.
158. آزمون های محتوا، روش های حسابرسی هستند که با افزایش خطر عدم کشف، افزایش خواهند یافت.
159. آزمون های محتوا با خطر عدم کشف رابطه معکوس دارد. حدود آزمون های محتوا یعنی استفاده از نمونه های بزرگتر یا کوچکتر. نوع و ماهیت آزمون های محتوا یعنی اجرای آزمون جزئیات معاملات به جای بررسی تحلیلی.
160. هدف آزمون جزئیات معاملات که به عنوان آزمون های محتوا انجام می شود عبارت است از کشف اشتباهات و یا تحریف های با اهمیت در صورت های مالی.
161. شواهد حسابرسی عبارت است از اطلاعات جمع آوری شده که فرض حسابرس را تایید یا رد می کند.
162. شواهد حسابرسی معمولاً ماهیتی متقاعد کننده دارند نه قطعی.
163. شواهد حسابرسی معمولاً از طریق ترکیب مناسبی از آزمون کنترل های داخلی و آزمون های محتوا گردآوری می شود.
164. هدف حسابرسی از گردآوری شواهد حسابرسی، محدود کردن خطر حسابرسی است.
165. کمیت شواهد حسابرسی با کیفیت آن ها رابطه معکوس دارد.
166. میزان شواهد حسابرسی با مبلغ مورد رسیدگی رابطه مستقیم و با خطرهای ذاتی و کنترل رابطه مستقیم دارد.
167. قابل اطمینان بودن شواهد حسابرسی به معتبر و مربوط بودن آنها بستگی دارد.
168. حسابرسان با انجام آزمون رعایت روش ها از اعمال موثر سیستم کنترل داخلی صاحبکار اطمینان حاصل می کند.
169. قابل اتکاترین شواهد حسابرسی، مشاهدات حسابرس است.
170. مدارک کتبی مهمترین نوع شواهدی است که حسابرسان بر آن اتکا می کند.
171. سندرسی یعنی آن که حسابرس از وجود اسناد و مدارک مثبته برای معاملات واحد مورد رسیدگی اطمینان حاصل نماید.
172. امروزه حسابرس در مقایسه با گذشته بر سندرسی تاکید کمتری دارد.
173. روش های تحلیلی بهترین روش جمع آوری شواهد حسابرسی است. اجرای روش های تحلیلی در تمام حسابرسی های مالی توصیه می شود.
174. روش های تحلیلی عبارت است از تجزیه و تحلیل نسبت ها و روندهای عمده، شامل پی جویی نوسانات و روابط مالی و غیر مالی بدست آمده که با سایر اطلاعات مربوط، مغایرت دارد.
175. به طور معمول استفاده از روش های تحلیلی در رسیدگی به صورت سود و زیان کاربرد بیشتری دارد.
176. برای تعیین روابط بین اقلام ترازنامه از تجزیه و تحلیل نسبت ها و برای تعیین روابط بین اقلام صورت سود و زیان از تجزیه و تحلیل روندها استفاده می شود.
177. از جمله دلایل اجرای روش های تحلیلی شناسایی احتمال وجود معاملات غیر عادی است.
178. هدف اجرای روش های تحلیلی در مرحله برنامه ریزی عبارت است از افزایش شناخت حسابرس از نوع فعالیت صاحبکار.
179. ساده ترین و قاطع ترین روش کسب شواهد حسابرسی محاسبه مجدد است.
180. چنانچه حسابرس مستقل بخواهد از نتایج کار کارشناس استفاده کند، باید صلاحیت حرفه ای و بی طرفی وی را ارزیابی کند.
181. جویا شدن اطلاعات از اشخاص آگاه درون یا بیرون از واحد مورد رسیدگی پرس و جو نامیده می شود.
182. در حسابرسی صورت های مالی بر اساس استانداردهای حسابرسی، دریافت تاییدیه مدیران در تمام سال های مورد رسیدگی الزامی است.
183. تاییدیه مدیران باید بر روی سربرگ واحد مورد رسیدگی و خطاب به حسابرس باشد.
184. تاریخ تاییدیه مدیران باید با تاریخ گزارش حسابرس یکی باشد.
185. تاییدیه مدیران معمولاً توسط هئیت مدیره امضا می شود.
186. در صورتی که تاییدیه مدیران در جلسه هئیت مدیره تصویب شده باشد، باید توسط نمایندگانی از اعضای هئیت مدیره امضا شود.
187. علت اصلی اخذ تاییدیه مدیران عبارت است از کاهش احتمال تفسیر نادرست مدیریت از مسئولیت خویش در قبال صورت های مالی
188. اخذ گواهینامه مدیران (تاییدیه مدیران) به منظور تایید مجدد صورت های مالی و اعلام اینکه کلیه وقایع مالی و تعهدات در صورت های مالی و یادداشت های پیوست درج شده است.
189. مسئولیت شناسایی و افشای روابط با اشخاص وابسته و معاملات انجام شده با آنان بر عهده مدیریت واحد مورد رسیدگی است.
190. فهرست اشخاص وابسته باید برای مراجعات بعدی در پرونده دایمی حسابرسی نگهداری شود.
191. در انتخاب نمونه آزمایشی در حسابرسی، انتخاب نمونه بستگی به کفایت کنترل های داخلی دارد.
192. هدف اولیه از طبقه بندی اقلام برای نمونه گیری در حسابرسی کاهش اثر پراکندگی در کل جامعه است
193. حداکثر اشتباه موجود در جامعه که حسابرس حاضر به پذیرش آن می باشد و با وجود آن، باز هم بر این باور است که نتایج حاصل از نمونه، هدف حسابرسی را برآورده می کند، اشتباه قابل تحمل نامیده می شود.
194. هرچه اشتباه قابل تحمل ارزیابی شده توسط حسابرس بزرگتر باشد، اندازه نمونه باید کوچکتر باشد.
195. اشتباه قابل تحمل با اندازه نمونه، رابطه معکوس دارد.
196. احتمال این که حسابرسان بر اساس نمونه گیری به نتیجه ای متفاوت از نتیجه حاصل از رسیدگی به کل جامعه دست یابند، خطر نمونه گیری نامیده می شود.
197. خطر نمونه گیری با اندازه نمونه، رابطه معکوس دارد.
198. در صورت اتکای بیش از واقع بر سیستم کنترل داخلی، خطر کنترل در سطح پایین تعیین می شود و حجم آزمون های محتوا کاهش می یابد.
199. خطر رد کردن نادرست به کارایی حسابرسی و نه به موثر بودن رسیدگی ها مربوط می شود.
200. چنانچه برآورد اولیه از خطر کنترل پایین باشد، اندازه نمونه در آزمون کنترل ها افزایش می یابد
نتیجه گیری
شغل حسابرس علاوه بر حسابرسی، پیش بینی تغییر جهت فناوری اطلاعات و تاثیری را که این تغییرها و پیامدهای آنها ممکن است بر هدفهای تجاری بگذارند نیز در برمی گیرد. سرشت بسیار تکرارشونده بسیاری از توابع استفاده شده در برنامه های کامپیوتری، موجب شده نقطه تمرکز حسابرسی مبتنی بر ریسک تغییر کند و اهمیت به معنای بازبینی اعداد بزرگ، تعریف خود را با شناسایی موارد پرتکرار تعدیل کند. از طرفی، فناوری می تواند در کلیه زمینه های تقلبِ تعریف شده از سوی انجمن بررسی کنندگان خبره تقلب، مورد استفاده قرار گیرد.
پیشرفتهای اخیر در فناوری اطلاعات و خطر دستکاری اطلاعات با استفاده از آن، ممکن است از توانایی حرفه حسابرسی پیشی بگیرد و حسابرسان نتوانند از عهده آن برآیند. حسابرسان نه تنها باید مهارتهای فناوری اطلاعات را دارا باشند، بلکه همچنین باید در مهارتهای فناوری اطلاعات متخصص باشند تا از عهده وضعیتهای مختلف حسابرسی برآیند. اگر حسابرسان به صورت اثربخشی قادر به حسابرسی سیستمهای فناوری اطلاعاتی که صورتهای مالی از آنها استخراج می گردد، نباشند، دیگر دانش تخصصی آنها در مورد اصول پذیرفته شده حسابرسی بی ارزش خواهد بود.
در حال حاضر دستیابی به درکی مناسب از کنترلهای فناوری اطلاعات، برای موسسه های بزرگ امری بسیار مهم است. موسسه های کوچکتر زیاد نگرانی ندارند، چون اغلب سیستمهای صاحبکار آنها پیچیده نیست؛ با این حال باید به یاد داشته باشیم که با گذشت زمان، هر سال تمام صاحبکاران از نظر فنی پیچیده تر می شوند و برای ارتقای مهارت و به روز شدن نباید صبر کرد تا با توجه به این موضوع خیلی دیر شود!
منابع
طباطبائیان, مریم السادات، ۱۳۹۱، حسابرسی مستمر راهکاری نوین در عصر فناوری اطلاعات، دهمین همایش ملی حسابداری ایران، تهران، دانشگاه الزهرا،
حاجی سیدابراهیمی, علی، ۱۳۸۹، اینده وظایف حسابرسان مستقل، چهارمین همایش سراسری سالانه دانشجویان حسابداری ایران، تهران، انجمن حسابداری ایران، مرکز آموزش عالی رجاء،
* Committee on Basic Auditing Concepts, 1973, A Statement of Basic Auditing Concepts, Sarasota, Fla.: American Accounting Association, p. 2.
* * Special Committee on Operational and Management Auditing, 1982, Operational Auditing, New York: American Institute of Certified Public Accountants (AICPA), p. 2.
* Institute of the Internal Auditors, Inc. , Standards for the Professional Practice of Internal Auditing, Altamont Springs, Fla. , IIA, 1978, p. 1.
و
ز
ا