ایمنی و بهداشت محیط کار
تاریخچه:
بشر از زمانی که خود را شنا خته، در پی تلاش و فعالیت بوده و طبیعتاً در مسیر زمان، تحولاتی را پشت سر گذاشته است.
در دورههایی که زندگی بشر از شکار و صید و یا کشاورزی تامین میشده، به سبب سادگی ابزار، عوارض وابسته به شغل (ایمنی و بهداشت محیط کار) ناچیز بوده است و در اکثر موارد از چند خراش یا زخم ساده یا حدا کثر شکستگی اعضاء تجاوز نمیکرده است، ولی بتدریج که صنعت پیشرفت کرد و نیروی محرکه مکانیکی و الکتریکی بوجود آمد، خطرات نیز به همان نسبت افزایش یافت.
با وقوع انقلاب صنعتی در سالهای بین 1760 تا 1830 در انگلستان و سرایت آن به دیگر کشورهای اروپایی، نیروی محرکه مکانیکی و الکتریکی وبوجود آمد با گسترش اختراعات و اکتشافات به تدریج کارهای دستی، ماشینی شد.
استفاده از انرژیهای ماهیچهای، حیوانات، باد و جریان آب به حداقل رسید و استفاده از انرژی جریان الکتریسیته، انرژی بخار (از طریق ماشین بخار و توربین بخار) و انرژی سوخت (گازهای ناشی از سوخت بنزین و گازوئیل) افزایش یافت و جایگزین آنها شد.
انقلاب صنعتی با اختراع ماشین بخار (1782) توسط "جیمز وات" آغاز شد و جهشی در صنایع نساجی و به دنبال آن در صنایع دیگر در انگلستان ایجاد کرد. سپس با اختراع وسایل ماشینی متعدد (به منظور تغییر و تبدیل انرژی) به سرعت در تمام اروپا و آمریک او بعد هم در نقاط دیگر جهان گسترش یافت.
در نتیجه انقلاب صنعتی و اختراع و تکامل ماشینهای تولید جدید، محیط کار از خانهها و کارگاههای کوچک به کارخانهها کشانده شد و صنعت چهره جدیدی به خود گرفت.
هرچند انقلاب صنعتی برای انسان آسایش زیادی در زندگی به همراه آورد و باعث گسترش پیشرفت در کلیه مظاهر و شوون حیات شد، لیکن این دگرگونیها جنبههای منفی نیز به دنبال داشت که مهمترین آنها حوادث صنعتی، سروصدا، آلودگی محیط زیست و آلودگی هواست.
درباره پیشگیری از حوادث صنعتی بایستی اذعان داشت که بشر با قیمتی گزاف و دردناک تجربه اندوزی کرده است. اوایل قرن نوزدهم با اوج انقلاب صنعتی و ورود ماشین در عرصه تولید، تغییرات شگرف، وسیع و همه جانبهای در شیوه زندگی و اوضاع اقتصادی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی مردم جهان پدیدار شد.
اولین قانون کار را فرانسه در خصوص کارخانهها و کارگاههایی که ار انرژی مکانیکی استفاده مینمودند و یا کار بطور مداوم در آنها صورت میگرفت، مدون ساخت و همین قانون یک نظام بازرسی را در کارخانههایی که دارای 20 کارگر بودند پیشبینی نمود، معذالک قوانین لازم در خصوص حفاظت فنی و واقعی کلمه تا سال 1839 تدوین نگردید.
در بخشنامهای به تاریخ 28 مه 1845 وزیر کشور و دارایی پروس توصیه نمودند که برای کارخانهها بازرسان طبی تعیین شود. در سال 1853 برای مراکز صنعتی دوسلدرف- اکس لاشاپل و آرنسبرگ، بازرسانی از سوی دولت، انتخاب و موظف شدند که به امور حفاظتی و نیز سلامت کارگران جوان رسیدگی کنند.
حمایت عمومی از کارگران، در مقابل حوادث و بیماریهای ناشی از کار، با تدوین قوانینی بوسیله کنفدراسیون آلمان شرقی در سال 1869 تامین شد و سپس در سال 1872 یک نظام بازرسی حفاظت و بهداشت کار بطور کلی، در پروس و تقریباً در همان دوره در ایالات صنعتی ساکس و باد بوجود آمد.
به موجب قانون امپراطوری مصوب 15 ژوئیه 1878، بازرسی کارخانهها در کلیه ایالات آلمان اجباری گردید. قوانین مربوط به بیمه حوادث ناشی از کار - که در چهارچوب آن نظام انجمنهای و بیمه حوادث بوجود آمد- در سال 1884 تدوین گردید.
انجمن ژاپنی برای رفاه در صنایع که در سال 1928 تاسیس شد، یکی از قدیمیترین سازمانهای موجود در آسیا میباشد و به دنبال آن انجمن هندی برای حفاظت که در سال 1931 تاسیس شد. در کشور استرالیا شورای ملی برای حفاظت و انجمن گال جدید جنوبی، فعالیتهای خود را از سال 1927 آغاز کردهاند.
شاید در صنعت معدن بیشتر از هر رشته دیگر در زمینه حفاظت تحقیقات به عمل آمده باشد. انفجار گاز و غبار، موارد حریق، تاسیسات برقی از مسائلی هستند که درباره آنها کارهای زیادی صورت گرفته است. بطور کلی صنعت از تحقیقات مربوط به محصولات شیمیایی و مصالح ساختمانی، مواد استخراجی، ماسکهای تنفسی و غیره استفاده شایانی نموده است. به عنوان نمونه موسسات تحقیقی میتوان موسسات زیر را نام برد:
1- انجمن صاحبان صنایع بلژیک
2- انستیتو "فدرال" برا ی آزمایش مواد و مصالح
3- انستیتوی "بوخوم" در خصوص تحقیقات راجع به سیلیکوز در جمهوری فدرال آلمان
4- مرکز مطالعات و تحقیقات در خصوص صنعت زغال در فرانسه (صنعت ملی شده)
5- استیتوی ملی ایتالیا برای پیشگیری از حوادث
6- انستیتو حفاظت در معادن شفلید انگلستان
7- دفتر معادن در ایالات متحده آمریکا
سازمان بینالمللی کار (I.L.O)
"International Labour Organisation"
سازمان بینالمللی کار در سال 1919 به موجب ماده 13 "قرارداد صلح ورسای" تاسیس شد و 42 کشور به عضویت آن درآمدند. هدف از تاسیس این سازمان، استقرار عدالت اجتماعی، آزادی و امنیت اقتصادی و ایجاد فرصتهای مساوی برای مردم همه کشورها بوده است.
سازمان بینالمللی کار در حقیقت یکی از قدیمیترین موسسات بینالمللی است که گرچه پس از اولین جنگ جهانی ایجاد شد، بعد از جنگ جهانسوز و خانه خراب کن جهانی دوم نیز همچنان پابرجا باقی ماند و در سال 1946 بصورت یکی از سازمانهای تخصصی وابسته به سازمان ملل متحد درآمد.
این سازمان، تنها تشکیلات بینالمللی است که در کار و فعالیت آن نه تنها نمایندگان دولتها، بلکه نمایندگان کارگران و کارفرمایان نیز از سراسر دنیا شرکت میکنند، و این سه جانبه بودن باعث میشود که فعالیتهایش به واقعیتهای روزمره دنیای امروز نزدیک شود.
وظایف سازمان بینالمللی کار
وظایف سازمان بینالمللی کار در کنفرانسی که در سال 1944 در فیلادلفیا تشکیل شد، به شرح زیر مورد تاکید قرار گرفت:
سازمان بینالمللی کار موظف است که در کشورهای مختلف جهان برنامههایی را به منظور تامین هدفهای زیر تشویق نماید:
1) اشتغال تام و بالا بردن سطح زندگی.
2) بکار گماردن کارگران در مشاغلی که رضایت خاطر، کاردانی و مهارت خویش را در آنها ابراز و تا سر حد امکان به تامین رفاه و آسایش عمومی خدمت کنند.
3) ایجاد تضمینهای لازم برای عموم کارگران ذینفع، از نظر امکانات آموزشی و ایجاد وسایل به منظور تسهیل نقل و انتقال کارگران و همچنین مهاجرت آنها.
4- تامین امکاناتی برای عموم افراد، به ترتیبی که از ترقیات حاصل در موارد مربوط به دستمزد و درآمد، مدت کار و دیگر شرایط کار بطور عادلانه بهرهمند شوند و همچنین تامل حداقل دستمزد و معاش برای عموم اشخاصی که شغلی دارند و نیاز به حمایت دارند.
5- شناسایی واقعی حق مذاکره و انعقاد پیمانهای دسته جمعی و همکاری کارفرمایان و کارگران در بهبود مداوم نحوه کار و تولید و همچنین همکاری کارگران و کارفرمایان در تنظیم و اجرای سیاستهای اجتماعی و اقتصادی.
6- توسعه مقررات تامین اجتماعی، به منظور تامین درآمدی حتمی برای عموم اشخاصی که به این حمایت احتیاج دارند و همچنین تامین معالجات پزشکی کامل.
7- حمایته کافی و کامل از زندگی و سلامت کارگران در کلیه مشاغل.
8- حمایت از کودکان و مادران.
9- حمایت از تامین غذا و مسکن مناسب و وسایل تفریحی و فرهنگی.
10- بوجود آوردن امکانات برابر در امور آموزشی و حرفهای.
در زمینه محیط و شرایط کار و حفاظت در کار، سازمان بینالمللی کار وظایف زیر را انجام میدهد:
1- بهبود امور حفاظت و بهداشت در محیط کار، جلوگیری از امراض و حوادث ناشی از کار و کنترل خطرهای محیط.
2- ایجاد و تقویت موسسات تخصصی، مانند: موسسههای ملی کار، آزمایشگاههای بهداشت صنعتی، مراکز بهداشت و حفاظت کار و بخشهای آموزش حفاظت.
3- رسیدگی به مسائل مربوط به زمان کار (حداکثر کار قانونی، اضافه کار، کار نوبتی و شب کار) و مسائل پزشکی، اقتصادی و اجتماعی آنها.
4- تعیین محتوای مشاغل.
5- کمک به گزینش تکنولوژی مناسب، به عنوان وسیلهای جهت بهبود و حفاظت شرا یط و محیط کار.
6- خدمات رفاهی برای کارگران (بویژه مسکن، تغذیه، بهداشت و آموزش).
7- تهیه متون مربوط به مطالعات فنی.
8- کمک مستقیم به دول، از طریق اعزام کارشناسان، اعطای بورس، تهیه تجهیزات، تنظیم و طرح آئیننامهها و ارسال اطلاعات و غیره.
9- کمک به سازمانهای محلی حفاظتی و بهداشت کار و مراکز تحقیقات و انجمنهای کارفرمایی و سندیکاهای کشورهای مختلف.
ساختار و نحوه کار سازمان بینالمللی کار
سازمان بینالمللی کار دارای سه رکن اصلی است:
1- کنفرانس بینالمللی کار
2- هیئت مدیره
3- دفتر بینالمللی کار
که فعالیتهای این سازمان از طریق این سه رکن انجام میپذیرد.
کنفرانس بینالمللی کار که هر سال تشکیل جلسه میدهد، یکی از مجالس جهانی است که در آن مسائل اجتماعی و مشکلات مربوط به بحث گذاشته میشود و استانداردهای بینالمللی کار و اهداف کلی سازمان بینالملی کار در این اجلاس تعیین میگردد. هر دو سال یک با ر، کنفرانس اقدام به تصویب برنامه کار سازمان بینالمللی کار در این اجلاس تعیین میگردد. هر دو سال یک بار، کنفرانس اقدام به تصویب برنامه کار سازمان بینالمللی کار و تعیین بودجه پرداختی کشورهای عضو مینماید. هر عضو (کشور) میتواند با چهار نماینده در کنفرانس شرکت کند. دو نماینده دولت یک نماینده کارفرما و یک نماینده کارگر. هر نماینده حداکثر میتواند دو مشاور فنی نیز همراه داشته باشد که البته مشاورین حق رای نخواهند داشت.
در فاصله هر اجلاس، هدایت امور سازمان بینالمللی کار، به عهده هیئت مدیره میباشد. هیئت مدیره از 28 نماینده دولت، 14 نماینده کارگری و 14 نماینده کارفرمائی ترکیب مییابد و معمولاً هر سال سه دوره اجلاسیه تشکیل میشود.
دفتر بینالمللی کار که مقر آن در "ژنو" است، دبیرخانه سازمان محسوب میشود. این دفتر همچنین فعالیتهای لازم برای همکاری فنی را هماهنگ میکند و مرکزیت تحقیقات و انتشارات را بعهده دارد. بیش از سه هزار کارمند دفتر بینالمللی کار، دارای صدها ملیت مختلف، در ژنو و در مناطق مختلف دنیا کار می کنند.
عضویت در سازمان بینالمللی کار
هر کشوری که عضو سازمان ملل متحد باشد، میتواند با قبول اساسنامه سازمان بینالمللی کار به عضویت آن سازمان درآید. برای کشورهایی که عضو سازمان ملل نیستند، عضویت در سازمان بینالمللی کار منوط به تصویب کنفرانس بینالمللی کار، با اکثریت دو سوم آرای نمایندگان دولتهاست.
کشور ما از بد ون تاسیس سازمان بینالمللی کار، یعنی از سال 1919 میلادی، عضو سازمان مزبور شد و تاکنون مقاوله نامههای زیادی را که همه آنها ارتباط با موازین اساسی حقوق بشر دارد، مورد تصویب قرار داده و الحاق خود را به آنها اعلام داشته است. در سال 1945 برای نخستین بار هیئت نمایندگی کاملی از جانب ایران در کنفرانس بینالمللی کار شرکت کرد و با تاسیس وزارت کار، روابط بین سازمان بینالمللی کار و ایران به نحو گستردهتر و فعالتری ادامه یافت.
کمکهای اولیه به هنگام برقگرفتگی
هنگامی که شخص قسمت برق دار را لمس کرد اگر ولتاژ از حد معینی بالاتر باشد ممکن است حادثه جدی و مرگآوری روی دهد. عواملی که تعیینکننده شدت برقزدگی میباشند عبارتند از: مقاومت الکتریکی بدن، مقدار، مدت، نوع (متناوب یا دائم) و فرکانس جریان و همچنین مسیری که جریان در بدن طی میکند.
در بیشترین حوادث ناشی از برقگرفتگی جریان از ناحیه سینه شخص عبور میکند و اگر مقدار جریان 20 تا 40 میلی آمپر باشد ماهیچه سینه در حالت انقباض باقی میماند و تنفس متوقف میگردد. قطع نفس میتواند باعث خفگی و مرگ در مدت چند دقیقه گردد. اگر جریان برق در مدت زمان 2 یا 3 دقیقه قطع شود تنفس خود به خود آغاز و مصدوم به سرعت بهبود مییابد.
اختلال در ضربان و ایستایی قلب یکی دیگر از عوارض عبور جریان (به مقدار 100 میلی آمپر یا بیشتر) از ناحیه سینه میباشد. در چنین حالتی ضربان قلب و جریان خون متوقف میگردد.
هر قدر مصدوم زمان بیشتری با قسمتهای برقدار در تماس باشد عواقب حادثه وخیمتر است. بنابراین قطع سریع برق بسیار اساسی است.
نشانههای مرگ بالینی بر اثر شوک الکتریکی عبارتند از:
الف: قطع گردش خون بر اثر اختلال یا ایستایی قلب.
ب: خفگی بر اثر انقباض ماهیچههای سینه.
ج: قطع مزمن نفس به سبب عبور جریان.
قطع نفس ممکن است قطع گردش خون را بغرنجتر کند. بنابراین در تمام حالات بیدرنگ تنفس مصنوعی موثر آغاز و تا تنفس مجدد مصدوم ادامه مییابد.
اگر گردش خون متوقف شده باشد ماساژ خارجی قلب میتواند خون را مجدداً به جریان اندازد.
هنگام انجام ماساژ خارجی قلب، هر بار پس از فشار، دستهای خود را از روی سینه مصدوم بردارید تا قلب از خون پر شود. برای این که خون از رگها آسانتر به قلب جریان یابد، پاهای مصدوم را 5/0 متر بالاتر از سر او قرار دهیم.
باید توجه داشت که ماساژ خارجی قلب سبب بازگشت ضربان قلب نمیگردد، بلکه باعث گردش خون در بدن میشود. به همین دلیل ماساژ قلب تا زمانی که کمکهای پزشکی فراهم شود ادامه مییابد.
در هر قسمت یا بخش یا کارگاه باید یک جعبه دارو و وسایل کمکهای اولیه وجود داشته باشد و در هر شیفت شخص مسئول وضعیت و تکمیل بودن جعبه دارو و کمکهای اولیه را زیر نظر داشته باشد.
عوامل فیزیکی زیانآور محیط کار:
عوامل و شرایط فیزیکی محیط کار عبارت از مجموعه عوامل و شرایط قابل درک بوسیله حواس پنجگانه است که جزئی از محیط فیزیکی کار را تشکیل میدهند علاوه بر جا و مکان و وسایل و ابزار کار مورد نیاز کارکنان عواملی نظیر روشنایی گرما، سرما، رطوبت، صدا و غیره نیز بطور مستقیم یا غیرمستقیم در بازدهی کار موثر میباشند.
1) جا و مکان وسایل و تجهیزات
محیط کار در مساله حفاظت، عامل روانی مهمی است. استقرار کارکنان در مکان و فضای مناسب و دسترسی آنان به لوازم مورد نیاز یکی از ضروریات محیط کار است.
تنگی و کوچکی فضای محیط کار و فشردگی افراد در یک محل کوچک، علاوه بر آنکه شوق و علاقه و روحیه کارگران را از میان میبرد آنها را معذب میکند و در بسیاری از موارد ممکن است سوانح ناگواری در محیط کار بوجود آورد با توجه به نوع کار وظایف و مسئولیتهای محوله و انواع مشاغل، فضای کار تفاوت خواهد داشت. استفاده از وسائل و تجهیزات از قبیل میز، صندلی، مبل، تلفن و غیره در محیط کار با توان مالی و فضای مورد استفاده و شکل ساختمانهای مورد بهرهبرداری واحدهای سازمان ارتباط پیدا میکند. لذا در انتخاب و تخصیص وسایل و تجهیزات باید نکات زیر مورد توجه قرار گیرد:
الف: لازم است از وسایل موجود حداکثر استفاده به عمل آید و حتیالمقدور از ایجاد و صرف هزینه برای خرید وسایل و اثاثیه خودداری شود. در عین حال باید به کیفیت وسایل و تجهیزات نیز توجه کافی مبذول شود و در صورت فرسودگی و از کارافتادگی فوراً از رده خارج میشود.
ب: ابزاری که در دسترس هر فرد در هر شغلی قرار داده میشود باید دقیقاً با احتیاجات شغلی او تطبیق داده شود تا به این وسیله امکان استفاده از انواع ابزار و وسایل مورد نیاز محقق شود.
ج: برای استقرار وسایل و تجهیزات اداری همواره باید فضای کافی در نظر گرفته شود تا آنکه دسترسی به آنها بیاشکال و حرکت و تردد افراد بدون ایجاد ناراحتی صورت پذیرد.
د: به کارکنانی که انجام وظایف و مسئولیتهای آنها مستلزم استفاده دائم و مکرر از تلفن است یک شماره تلفن مستقل اختصاص داده شود.
ه: تجهیزات سنگین و وزندار در طبقات پایینتر و در کنار دیوارهها یا ستونها مستقر شوند.
و: از طریق بررسیهای مداوم سعی شود وسایل و تجهیزات اضافی و بلااستفاده از محیط کار دور و به انبار تحویل داده شود.
ز: در محیط کار به تعداد کافی سرویسهای عمومی از قبیل دستشویی، صابون، حوله، آب سردکن و غیره پیشبینی شود.
ح: برای تقویت حس وقتشناسی و توجه به ارزش زمان لازم است ساعت دیواری به میزان مورد نیاز تهیه و در معرض دید کارکنان در محل کار نصب شود.
2) روشنایی
روشنایی به عنوان یک عامل حفاظتی در محیط دارای اهمیت بسزائی میباشد نور نه تنها برای دیدن اشیاء و استفاده از آنها و انجام کارها ضروری است بلکه عاملی مهم برای ایجاد یک محیط کار مطبوع و دلپذیر است.
نور کافی و مناسب در محیط کار دارای محاسن زیر است:
1) جلوگیری از احساس خستگی کارکنان
2) کاهش اشتباهات
3) کاهش تعداد حوادث و سوانح در محیطهای کارگاهی
4) بهبود روحیه کارکنان
5) بهبود کیفیت کار و افزایش بازدهی
3) آثار تهویه در محیط کار
منظور از تهویه در ادارات و محیطهای کار عبارت است از کنترل کیفی هوای داخل اینگونه محلها، از نظر درجه حرارت میزان رطوبت جریان هوا و احیاناً تصفیه مواد مضره موجود در هوا (به ویژه در کارگاههای صنعتی).
هدف از تهویه در محیط کار آن است که افراد از تغییرات درجه حرارت هوا دچار ناراحتی نشوند و درجه حرارت و رطوبت هوا همواره متناسب با نیازهای فصل بوده، جریان هوای سالم در محیط کار تضمین شود.
درجه حرارت مناسب بستگی به نوع کار در محیط مورد نظر دارد وقتی که گرمای اتاق بیش از حد طبیعی باشد برای حفظ سلامت مناسب نیست و اصولاً درجه حرارت بیش از 21 درجه سانتیگراد برای ادارات اضافی است.
برای جلوگیری از آلودگی هوا باید در محیط کار جریان هوا داشته باشد بدون تصفیه و تعویض هوا در فواصل زمانی لازم بوهای نامطبوع بویژه بوی ناخوشایند دود سیگار، تراکم گاز کربنیک ناشی از تنفس افراد و تغییر درجه حرارت و حرارت هوا در جهت نامساعد، باعث ناراحتی افراد میشود. در برخی از محیطهای کار با تعبیه یک هواکش ساده میتوان جریان هوا را برقرار کرد بدیهی است که اندازه و قدرت هواکشها با توجه به فضای محیط کار انتخاب میشود. این کار یک روش علمی و صحیح برای تصفیه هوا به شمار میرود.
4) صدا
اشخاصی که در کارگاههای مختلف صنعتی مانند کارخانههای صنایع سنگین کارگاههای موتور جت و غیره کار میکنند کارگرانی که با چکشهای پنوماتیک (چکشهای بادی) متههای برقی پرسروصدا و ماشینهای برش سروکار دارند و سرانجام کارگران صاف کار، آهنگر، فلزکار، نجار، میخ پرچکن و غیره بیش از همه در معرض خطر ضایعات جبرانناپذیر گوش قرار دارند.
کمشنوایی موجب عوارضی از قبیل: ایجاد سوء تفاهم، پرخاشگری، عصبیت، گوشهگیری و حتی بیماریهای قلبی پیدا میشود.
بطور کلی صدا در محیط کار از دو عامل نشات میگیرد:
1) صداهایی که در داخل ساختمان ایجاد میشود مثل سروصداهای ناشی از کار دستگاهها، ماشینها، زنگ تلفن و غیره.
2) صداهایی که منشا آن خارج از محیط کار است، مانند صدا و بوق اتومبیلها همهمه عابران که به دلیل مجاورت محیط کار با خیابان یا با محیطهای شلوغ ایجاد میشود.
صوت به صورت امواج به گوش وارد میشود و پرده گوش را تحریک میکند و توسط مراکز شنوائی درک میشود، سپس این امواج در گوش داخلی به امواج الکتریکی تبدیل میشوند و به مراکز مغزی میروند.
آثار سروصدا
1) عوارض روانی و عصبی: اثر روانی سروصدا بستگی به مشخصات فیزیکی آن (شدت صدا) دارد و بطور کلی سروصدا زیاد باعث کاهش تمرکز اعصاب و فعالیتهای مغزی شده، بر روی سلسله اعصاب اثر میگذارد و به صورت علائمی مانند سردرد، سرگیجه، ضعف عمومی، بیخوابی و عصبیت ظاهر میگردد تداوم کار در معرض چنین سروصدائی ممکن است فرد را به امراض روانی نیز مبتلا کند.
2) تداخل در ارتباطات: در محیط پر سروصدا، امکان صحبت کردن و گاهی از اوقات به علت نوع کار، انجام دادن درست آن مقدور نمیباشد. در چنین حالتی افراد مجبورند که با صدای بلند صحبت کنند که ادامه این کار عوارض مختلفی را ایجاد مینماید.
3) خستگی و کاهش راندمان کار: اثر دیگر سروصدا بر روی انسان، کاهش کارایی و راندمان کار از نظر کیفی و کمی میباشد که این موضوع از نظر اقتصادی بسیار مهم است.
4) اثر فیزیولوژیکی: سروصدای شدید بر روی دستگاههای مختلف بدن عوارض گوناگونی را ایجاد مینماید، از جمله کاهش میزان شنوایی است که ممکن است منجر به کری موقت یا دائمی گردد. از آثار دیگر فیزیولوژیک صدا بیماریزایی آن، نظیر درد گوش بالا رفتن فشار خون زخم معده و غیره میباشند.
کاهش و کنترل سروصدا:
برای کاهش و کنترل سروصدا در کارگاههای صنعتی، تمهیدات و شیوههای مختلفی از قدیم به کار گرفته است، مانند: تعویض ادوات و وسایل کار، استفاده از ماشینهای بدون سروصدا، استفاده از روشهای سنتی، از قبیل روغنکاری ماشینها و تعویض قطعات کهنه و فرسوده آن، استفاده از قطعات لاستیکی و پلاستیکی و غیره. چنانچه این روشها موثر نباشند باید از گوشیها و کلاههای مخصوص جهت حفاظت کارگران استفاده نمود.
الف) جذب صدا: در این روش شدت سروصدا در محیط کار با تقلیل میزان انعکاس امواج صوتی به وسیله نصب وسایلی برای گرفتن و تخفیف ارتعاشات صوتی تقلیل داده میشود. به این معنی که با استقرار وسایل جذب صدا در سقفها در دیوارها، به جای اینکه امواج صوتی تولید شده منعکس شود، جذب دیوارها و سقفها شده، بدین صورت مقدار زیادی از شدت صدای تولید شده کاسته میشود.
ب) عایق کردن صدا: در این روش کانونها و عملیات مولد صدا، نظیر محل کار ماشینها از سایر قسمتهای محیط کار مجزا (توسط کشیدن دیوار یا نصب آنها در محلهای جداگانه) و از انتقال آن به جاهای دیگر جلوگیری میشود.
عوامل شیمیایی زیانآور محیط کار
الف) بیماریها و مسمومیتهایی که ناشی از جذب مواد از طریق دستگاه تنفسی میباشند. ذرات گردوغبار، گازها و دود از این طریق جذب میگردند.
ب) بیماریها و مسمومیتهایی که ناشی از جذب مواد از طریق دستگاه گوارشی میباشند. از موادی که از این طریق ممکن است وارد بدن شوند و ایجاد ناراحتی نمایند ارسینک و فسفر و سیانورها قابل ذکرند.
ج) بیماریها و مسمومیتهایی که ناشی از جذب مواد از طریق پوست میباشند، مانند جذب تترا اتیل سرب، آنیلین، تی ان تی و فنول.
گرد و غبار
گرد و غبار بر اثر تجزیه مواد مختلف جامد به ذرات بسیار کوچک، تشکیل میشود که این ذرات معمولاً مدتی در هوا شناور میمانند.
راههای پیشگیری و کنترل ذرات در محیط کار:
جهت آلودگی در یک محیط کار سه عامل وجود دارد:
الف) عامل تولیدکننده آلودگی
ب) عامل انتقال دهنده آلودگی
ج) کارگر گیرنده آلودگی
الف) عامل تولید آلودگی به چند روش قابل کنترل است:
1) جایگزینی
2) تغییر در روش کار
3) جدا کردن
4) روشهای مرطوب
5) تعمیرات و نگهداری
6) نظافت عمومی
ب) عاملهای انتقال دهنده آلودگی با این روشها قابل کنترل است:
1) ایجاد هواکشهای طبیعی یا مصنوعی جهت خارج کردن گردوغبار و ورود هوای سالم به محل
2) ایجاد هواکشهای موضعی در محل بروز گردوغبار (روی دستگاهها)
3) جلوگیری از ریخت و پاش
4) ایجاد فاصله
5) تعمیرات و سرویسها
ج) شیوه موجود کنترل کارگران بدین گونه است:
1) ماسکهای حفاظتی فیلتردار
2) چرخش کارگری
3) تنظیم ساعت کار
گازها
گاز به مادهای گفته میشود که بالاتر از حرارت بحرانی خود قرار گیرد. گازها تعدادشان بسیرا زیاد و برخی از آنها در بعضی از تولیدات صنعتی به مقدار قابل ملاحظهای به مصرف میرسند برخی از آنها نیز بر اثر فعل و انفعالات شیمیایی در موقع تهیه بعضی از مواد، تولید میشوند. اغلب گازها دارای بوی نافذ و مدت کوتاهی پس از انتشار قابل تشخیص میباشند. بعضی از آنها دارای رنگهای خاصی هستند که در غلظتهای معین، این رنگ را میتوان تشخیص داد. بعضی از گازها بیرنگ و بویند و بدین ترتیب وجود آنها به آسانی حس نمیشود. این گازها در صورتی که خاصیت سمی داشته با شند، بسیار خطرناکند، مانند گازکربنیک.
علاوه بر داشتن خواص سمی، برخی از گازها دارای قابلیت اشتعال میباشند، مانند استیلن، اکسید دوکربن، گاز ذغال، اتیلن، هیدروژن، متان، بوتان و غیره.
دستگاههای کنترل مواد آلاینده هوا در صنایع:
با کاربرد دستگاههایی میتوان میزان آلودگی منتشر از یک منبع و نهایتاً محیط را تا حد قابل قبول کاهش داد.
الف- دستگاههای کنترل گازهای آلودهکننده هوا:
جدا کردن گازهای مضر و جلوگیری از انتشار آنها در هوای اطراف، معمولاً به روشهای زیر انجام میگیرد:
1- جذب در مایعات:
جذب گازها در مایعات، با استفاده از حلالی که خاصیت انتخابی نسبت به گاز بخصوصی را داراست، صورت میگیرد.
2- جذب سطحی جامدات:
جذب سطحی موقعی صورت میگیرد که گازی از یک سطح جامد صاف و یا متخلخل عبور داده شود. عمل جذب ممکن است منحصراً یک کشش مولکولی باشد و یا آنکه این کشش با فعل و انفعالات شیمیایی توام باشد. کربن فعال، اکسید آلومینیوم و ژل سیلیس از جمله موادی هستند که در جذب گازها مورد مصرف دارند.
3- تقطیر:
با آنکه عمل تقطیر، هم به وسیله کم کردن درجه حرارت و هم از طریق بالا بردن فشار امکانپذیر است، ولی در عمل معمولاً از روش کاهش درجه حرارت استفاده میشود. دو نوع دستگاه تقطیر از نظر اصول و کلیات طرح مورد استفاده است. دستگاه تقطیر تماسی، که در آن ماده سردکننده بخار و ماده تقطیر شده با هم مخلوط میشوند و تقطیر سطحی، که در آن اختلاط بین ماده سردکننده و بخار وجود ندارد و هر کدام جداگانه در جوارهای داخلی دستگاه تقطیر حرکت میکند.
ب- روشهای کنترل و جدا کردن ذرات:
از انواع مختلف دستگاههای کنترل ذرات که در صنایع نصب میگردند، چند نوع آن که بیشتر مورد استفاده هستند، عبارتند از:
1- اتاقکهای تهنشینی:
اصول کار این نوع دستگاه چنین است که ذرات گرد بر اثر وزن خود، در اتاق عبور گاز به پائین میریزد. سرعت عبور گاز در اتاق تهنشینی تا حد امکان باید پائین و زمان توقف گاز هر چه ممکن است بیشتر گردد، تا میزان ریزش ذرات افزایش یابد. این دستگاه معمولاً برای غبارگیری مقدماتی و جدا کردن خردههای درشت بکار میرود.
2- فیلتر یا صافی:
فیلترها عبارت از بستر متخلخلی هستند که قادرند وقتی هوای دارای ذرات معلق از آنها عبرو میکند، ذرات را در سطح خود نگهدارند. جنس فیلترها از مواد مختلف است لیکن فیلترهای پارچهای بیشتر مورد استفادهاند. مناسبترین پارچه صافی نوعی است که مقاومت شیمیایی داشته، درجات حرارت شدیدی را تحمل کند، در برابر کشیدگی و انقباض مقاوم باشد و هوا بخوبی از آن بگذرد.
3- غبارگیرهای هیدرولیک (جمعآوری ذرات به طریقه شستشو):
در این دسته از غبارگیرها، یک مایع که معمولاً آب، یا آب و یک جسم خیسکننده است، بکار میرود و غبار به صورت گل و لای جمعآوری میشود. نوعی از آنها دستگاه شویندهای است که گلولههای شناور دارد. در این دستگاه گازی که از قسمت پائین وارد میشود، به طرف بالای دستگاه جریان مییابد و از بین گلولههائی که بر اثر عبور گاز و جریان آب متحرک میشوند، عبور میکند و در نتیجه با قشر نازکی از آب مجاور میشود. بر اثر این کار ذرات از آن جدا گشته، در ته دستگاه بصورت گل و لای جمعآوری و سپس تخلیه میشوند.
آموزش ایمنی
با آموزشهای ایمنی میتوان سطح آگاهی، مهارت و تخصص کارکنان را در امور ایمنی بالا برد و در نتیجه از ایجاد بسیاری از حوادث پیشگیری کرد.
تعریف و اهداف آموزش ایمنی:
آموزش ایمنی تلاش گستردهای است برای آشنا ساختن افراد با نوع کار، دانش لازم و مهارتهای فرد جهت انجام کار ایمن و بدون حادثه. بدین معنی که آموزش ایمنی باید در سه زمینه نوع کار پرسنل، علم و دانش پرسنل، و سطح مهارت پرسنل در انجام کار اطلاع کافی بدهد.
در آموزشهای ایمنی به سه موضوع کلی باید توجه داشت و دورههای آموزشی باید دربرگیرنده این سه موضوع باشند:
الف- بالا بردن سطح آگاهی افراد در زمینه اهمیت ایمنی و بهداشت در صنعت (هزینههای حوادث و فواید ایمنی و رعایت اصول ایمنی).
ب- ارتقای سطح آگاهی افراد در زمینه جلوگیری از حوادث در صنعت (بدین معنی که افراد در زمینه شغلی خود به راههای علمی و عملی جلوگیری از حوادثی که در انتظار آنهاست، آگاهی کامل داشته باشند. یعنی اول ایمنی، بعد کار).
پ- افزایش مهارت افراد در بکارگیری سیستمهای ایمنی و ابزارآلات ایمنی به هنگام کار در ردههای مختلف صنعت.
با شرحی که داده شد، مشخص میشود که آموزش ایمنی نیز میباید همراه با آموزشهای تخصصی و فنی صورت بپذیرد.
عوامل روانی و فیزیولوژیکی محیط کار:
انسان از مهمترین عوامل ایجاد و پیشگیری از حوادث به شمار میآید. در این مورد روح و جسم را باید مجموعههای واحد به حساب آورد و نباید بین عوامل فیزیولوژیکی و روانشناسی جدایی قائل شد. انسان را موجودی مرکب از دو عامل روح و جسم دانست.
محیط و شرایط کار:
محیط کار در مساله حفاظت عامل روانی مهمی است. در بسیاری از کارگاهها دیده شده است که کثرت حوادث، ناشی از تاثیرات محیط عمومی است. اگر روابط بین کارگر و کارفرما بد باشد یا کارگران از مزد و ساعت کار و یا سایر شرایط کار ناراضی باشند، میزان حوادث افزایش مییابد، حال آنکه در موقعی که مناسبات و روابط صنعتی خوب است، عکس این قضیه صادق میباشد. تدابیری که به منظور راحتی کارگر اتخاذ میگردد، محیط کار را بیخطر میسازد. عدم تامین شغلی و وضع استخدامی نامناسب یکی از عوامل مسلم وقوع حوادث است. اگر کارگران نگران اخراج خود باشند از تعادل روحی لازم برخوردار نیستند و در معرض سوانح قرار خواهند گرفت.
رفتار کارگرانی که در محیطهای کار تمیز و منظم کار میکنند، با رفتار کارگرانی که در کارگاههای کثیف نامنظم و انباشته از ادوات و آشغال کار میکنند، فرق کلی دارد و این امر در بروز حوادث کار بخوبی نمایان میشود. احترام به احساسات و شخصیت کارگر به او آرامش خاطر میبخشد و این امر در مورد ایمنی او از مهمترین عوامل روحی است. در نتیجه موقعی که کارفرما در مناسبات خود با کارگر دقت بیشتر به خرج میدهد و با او انسانی رفتار میکند، کارگر بیشتر از گزند سوانح مصون میماند.
خستگی جسمی و روانی:
خستگی سبب کاهش کارایی کارگر و وقوع حوادث میشود و هر چه میزان خستگی بیشتر باشد، امکان ایجاد خطر نیز بیشتر میشود، زیرا خستگی سبب میشود که حواس کارگر به اندازه کافی متمرکز نباشد و فکرش خوب کار نکند و همچنین جوانب کار را در نظر نداشته باشد و احتیاط نکند و در مجموع خطاپذیری خاص مختلف او افزایش یابد.
همچنین وقوع حوادث بیش از آنکه به خستگی جسمی مربوط باشد، به وضع روانی کارگر مربوط است. بنابراین میزان رضایت خاطر و علاقمندی کارگر به نوع و محیط کار در میزان شدت و سرعت خسته شدن کارگر بسیار موثر است. شیوه رفتار سرپرست و نحوه مدیریت سازمان و کلاً روابط صنعتی نیز (روابط بین کارگر و کارفرما و مجموع مقررات و ضوابط حاکم در محیط کار) در این امر بسیار موثر میباشد.
استعداد حادثه:
آمار نشان داده که بعضی از کارگران در مدت زمان معینی، دچار حادثه نشدهاند و برخی دیگر در همین مدت به چند حادثه مبتلا گردیدهاند. از این امر میتوان نتیجه گرفت که برخی از کارگران، استعداد دچار شدن به حوادث را پیش از دیگران دارند و آنها را معمولاً مستعد حوادث مینامند.
حادثه ممکن است به سبب تاثیر یک حاثه قبلی روی دهد. اگر کارگری یک بار به حادثهای دچار شود، چنانچه خود را دوباره در وضعی شبیه به وضع قبل از حادثه بیابد و یا مجبور باشد با همان نوع ماشین کار کند، ممکن است با نوع احساس عدم اطمینان، ترس یا تنفر مشغول به کار شود که این نوع احساسات ممکن است خود به حادثهای منجر شود.
البته استعداد حادثه درجات مختلفی دارد. در حالی که یک عامل بد روانی مانند خودپسندی ممکن است زیاد خطرناک نباشد، ولی ترکیب چند علت، مثلاً خودپسندی بیقیدی و عصی بودن یک نفر احتمالاً خطرناک است.
البته بعضی از افراد هم از نقاط ضعف خود آگاهند و بسته به تشخیصی که دارند میتوانند خود را کم و بیش اصلاح کنند و نقاط ضعفشان را برطرف سازند.
شرایط فیزیولوژیکی:
منظور از شرایط جسمانی یا فیزیولوژیکی، مجموعه آمادگیها، مهارتها، و توانائیهای جسمی لازم در فرد، برای انجام وظایف و مسئولیتهای محوله میباشد. همیشه فرد توانائیها و قابلیهای لازم را برای انجام کار محوله داشته باشد.
ایجاد برخی حوادث در محیط کار، ناشی از شرایط بدنی و نارساییها و معایب فیزیولوژیکی است، نظیر نارسایی در بینایی و شنوایی و نداشتن قدرت بدنی کافی، داشتن حساسیت نسبت به برخی بوها، احساس سرگیجه در ارتفاعات و امثال آن که ممکن است در وقوع سوانح در محیط کار تاثیر داشته باشد. لذا پس از معاینات طبی و تشخیص پزشک و تلاش در رفع این معایب، افراد به مشاغلی گمارده شوند که دارای تواناییها جسمی لازم برای انجام وظایف مزبور باشند.
البته نباید تصور شود افرادی را که دارای توانائیها و آمادگیهای جسمی لازم نیستند، کاملاً کنار گذارده و اصولاً به کار گرفته نشوند، بلکه لازم است علیرغم عیوب بدنی و نقاط ضعفشان، آنها را به کارهای مفید و منطبق با توانائیهای جسمانیشان منصوب و تشویق کرد.
روانشناسان در بهبود اوضاع و پیشرفت محیط کار نیز سهم بسزائی دارند چون آنان هستند که با پیشبینیهای لازم شایستگی افراد را برای کار صحیح در نظر بگیرند.
نقش روانشناسی در کار و صنعت:
رواشناسان صنعتی بیش از آنچه که تصور میرود میتوانند در محیطهای کار ثمربخش باشند و در زمینههای مختلفی چون بهبود روابط کارگر و کارفرما، شناخت روحیه و طرز فکر افراد، عادات و شخصیت کارگران، جلوگیری از غیبتها، کندی کار، تلف شدن نیروی کارگر ناراحتیها، اعتصابات، کاهش حوادث شغلی و سرانجام آنچه که منجر به بهبود و پیشرفت کار میشود فعالیت نمایند.
خستگی
یکی از دشواریهایی که بشر همیشه با آن روبرو شوده و هست مساله خستگی است. خستگی حالتی است که موجب کم شدن قدرت کارایی و مقاومت بدن میگردد و شخص رغبت خود را نسبت به کار و فعالیت و انجام کارهای روزانه از دست میدهد. به بیان دیگر بر اثر مداومت در فعالیتهای مختلف از قدرت عملی اعضاء کاسته میشود و نوعی ناراحتی به شخص دست میدهد که به آن خستگی میگویند که در عین حال بازتاب طبیعی جانداران متحرک است.
هرگاه فعالیت در حدود توانایی شخص باشد و کار در شرایط مناسب انجام شود، خستگی حاصله عادی است و معمولاً با خواب و استراحت در زمانی نسبتاً کوتاه رفع میشود.
عوامل متعددی در ایجاد و افزایش خستگی تاثیر دارند که مهمترینشان عبارتند از:
1- بیعلاقه بودن به کار یا یکنواخت بودن کار
2- کم بودن یا زیاد بودن کار
3- نداشتن علاقه به محیط کار، همکاران و کارفرما و همچنین سرپرستی نادرست (همکاران ناهماهنگ و شرایط کاری نامناسب وجود همکاران بیمار و معتاد یا با رفتار و سلوک نامناسب)
4- مسائل خانوادگی و مادی
5- مسائل اجتماعی و سیاسی
6- عوارض و بیماریهای جسمانی و روانی
7- مسائل رفاهی و مرخصی و تعطیلات نامناسب
8- مطابق نبودن کار با توانائیهای جسمانی و ذهنی فرد و نیز انجام کار به طرز ناصحیح
9- شرایط فیزیکی (حرارت، رطوبت، نور، تهویه، فشار، سروصدا وغیره) نامناسب در محیط کار.
این عوامل میتواند باعث خستگی شخص شوند و عوارض زیر را به دنبال بیاورند.
– احساس کسالت و سستی و ملالت و اشکال در ادامه کار
– تقلیل در ظرفیت و قابلیت انجام کار
– اختلال در کار طبیعی دستگاههای جریان خون، تنفس، ترشحی، عصبی و غیره
– تقلیل کمی و کیفی کار به علت کاهش قدرت و دقت
– افزایش ساعات غیبت به علت احساس کسالت و ناراحتی
– افزایش تصادفات و حوادث ناشی از کار به علت نقصان قدرت تمرکز قوای دماغی
– تشدید و ازدیاد اختلافها و برخوردها در محیط کار و زندگی
– افزایش بیماریهای جسمی به علت افزایش استعداد ابتلا به بیماری
– بروز عوارض عصبی و روانی
– تقلیل در توانایی انجام کارهای روزمره زندگی در خارج از محیط کار
– عدم توجه به وظایف اجتماعی و عدم تمایل به معاشرات با دیگران
– پیری زودرس و کوتاهی عمر به علت کار بیش از حد قدرت
پنج حس خود را ایمن سازید
وسایل حفاظت انفرادی عبارتند از:
لباس کار، پیشبند، کلاه فلزی (کاسک)، ماسک جوشکاری و عینک و سایر انواع ماسکها، حفاظ گوش، کمربند حافظ، انواع دستکشها، کفشها و چکمه و گتر.
1- لباس کار: لباس کار بایستی با توجه به خطراتی که در حین کار برای کارگر مربوطه پیش میآید انتخاب شود و به ترتیبی باشد که از بروز خطرات تا حد ممکن جلوگیری نماید.
لباس کار باید مناسب با بدن کارگر استفاده کننده بوده و هیچ قسمت از آن آزاد نباشد، کمر آن همیشه بسته و جیبهای آن کوچک بوده و حتیالامکان تعداد جیبها کم باشد.
کارگرانی که با ماشین کار میکنند و یا در جوار ماشینآلات مشغول کار هستند لباس کاری دربرداشته باشند که هیچ قسمت آن باز و یا پاره نباشد.
2- پیشبند: در مقابل قطعات دوار و متحرک ماشینها و همچنین در جوار آنها نباید از پیشبند استفاده شود. پیشبندهای مخصوص کارگرانی که در مقابل شعله و با آ تشهای بدون حفاظ و یا در مقابل فلزات مذاب کار میکنند باید تمام سینه را پوشانیده و از جنسی تهیه شود که در برابر آتش کاملاً مقاومت داشته باشد.
پیشبند کارگرانی که با مایعات خورنده مثل اسیدها و مواد قلیایی سوزاننده کار میکنند باید از کائوچوی طبیعی و یا از مواد دیگر تهیه گردد.
پیشبندهای سربی برای حفاظت در مقابل اشعه ایکس باید قفسه سینه را پوشانده و 30 تا 40 سانتیمتر پائینتر از کمر را نیز محفوظ نگهدارد.
3)کلاه ایمنی: با استفاده از کلاه ایمنی حساسترین عضو بدن را از سقوط و پرتاب اجسام حفاظت کنیم. مطابق شکل زیر در داخل کلاه اجزا و نوارهای مختلفی وجود دارد:
1- نوارهای نگاه دارنده
2- نوارهای تنظیم
3- نوار عرقگیر
4- ضربهگیر داخلی
الف- کلاه ایمنی از مواد پلاستیکی، پارچه، چرم و مواد ضد آتش تهیه میشود و حداکثر زمان استفاده از آن نباید بیش از 3 سال باشد بنابراین زمان شروع استفاده باید روی اتیکت ویژهای در درون کلاه قید شود.
ب- کلاه ایمنی به نحوی بر سر گذارده شود که نوار تنظیم آن در پشت سر قرار گیرد، بدون آنکه بر سر فشار وارد آورد. نوارهای نگاه دارنده که در درون کلاه روی سر قرار میگیرد در عمقی قرار دارند که فاصلهای بین سطح فوقانی سر و دیوار داخلی سقف کلاه بوجود میآورند که این فضا به نام فضای حافظ نامیده و با ابر فشرده و در زمستانها با پوشش زمستانی پر میشود.
ج- معمولاً کلاه در 3 اندازه استاندارد تهیه میشود.
1- برای دور سر با اندازه 55 سانتیمتر
2- برای دور سر با اندازه 55 تا 95 سانتیمتر
3- برای دور سر بزرگتر از 95 سانتیمتر
د- معمولاً دو سوم اندازههای ساخته شده کلاه ایمنی مطابق سایز متوسط هستند.
ه- وزن کلاه ایمنی نبایستی از 400 گرم بیشتر باشد.
و- کلاه ایمنی از مواد غیرقابل احتراق ساخته میشوند و در مواردی که خطر برق گرفتگی وجود دارد جنس کلاه عایق باشد.
4- گوشیهای حفاظتی: گوشها باید در مقابل جرقه و تکههای مذاب و یا دیگر ذراتی که در هوا پرتاب میگردند و همچنین سروصدا محافظت شوند.
سروصدای زیاد در کارگاهها به تدریج ایجاد یک نوع کریمیکند که به آن کری حرفهای گویند. صداهایی که بیش از حد مجاز در کارگاههای بافندگی، دیگهای بخار، ارههای دوار و غیره ایجاد میشود. برای محافظت گوش از گوشیهای حفاظتی استفاده شود.
انواع گوشیهای حفاظتی:
الف- گوشیهای چوب پنبهای: این نوع گوشیهای حفاظتی از الیاف مخصوص مخلوط با موم ساخته شده است که ایجاد حساسیت در گوش میکند و در نتیجه در مقابل سر و صدا بیش از حد مجاز گوشها را از آسیب حفظ میکند.
ب) گوشیهای پلاستیکی: این نوع گوشیها حفاظتی از لاستیکهای نرم تهیه شده است که در اندازههای مختلف در داخل گوش قرار میگیرند. عیب این نوع گوشها این است که مانع رسیدن صدای دستورات داده شده از طرف سرپرست به کارگر میگردد.
ج) گوشیهای جفتی: گوشیهای حفاظتی که بر روی سر قرار میگیرد قابل تنظیم بوی پشت گردن میباشد این گوشیها از لاستیک تهیه شده و در مقابل سروصدا در مقایسه با سایر وسایل حفاظتی برای گوشیها مناسبتر است.
نکات قابل توجه:
1- در محیطهایی که میزان شدت صدا از حدود 90 دسیبل بیشتر باشد بایستی از گوشیهای حفاظتی استفاده نمود.
2- گوشیهای حفاظتی همیشه قبل از استفاده ضدعفونی شوند.
3- برای اینکه به گوشی فشار زیادی وارد نشود گوشیهای جفتی نباید وزن زیادی داشته باشند.
4- گوشیها باید به آسانی قابل تمیز کردن و ضدعفونی شده باشند.
5- از گوشیها بتوان به راحتی استفاده کرد همچنین گوشیها نباید برای استفاده کننده ایجاد حساسیت و یا سوزش در گوش نمایند.
5- کفشهای حفاظت ایمنی: برای حفاظت پاها و انگشتان در مواردی که جسم سنگینی روی آنها سقوط میکند و یا مواقعی که از روی میخ عبور میکنیم و همچنین به منظور جلوگیری از آسیب بواسطه ریختن اسید و یا قطرات مذاب باید از کفش ایمنی استفاده شود.
انواع خطرهایی که باعث آسیب به پاها میگردد بر سه نوعاند:
الف- خطرهای مکانیکی: سقوط اشیاء روی پاها بخصوص انگشتان پان و یا فرو رفتن اشیاء نوک تیز به ناخنها و یا انگشتان پا از خطرهای مکانیکی محسوب میشود.
ب- خطرهای شیمیایی: در هنگام کار با اسیدها، بازها، روغن و چربیهای حیوانی و نباتی و همچنین حلالها، روغنهایی که از نفت مشتق شدهاند مانند گریس، وازلین و… انواع مواد سوختی نفتی.
ج- خطرهای گرمایی و سرمایی: در هنگام کار در محیطهای گرم تماس تهکفشها با زمینهای گرم و نیز در محیطهای سرد (سردخانه) ای نوع خطرها بوجود میآید.
6- کمربندهای ایمنی:
1- کمربندهای ایمنی و تسمههایی که روی شانه میافتد و سایر تسمههای مربوط به آن از چرم محکم (یا برزنتی) یا کنفی یا سایر مواد مقاوم مشابه ساخته شود.
حداقل پهنای کمربند ایمنی 12 سانتیمتر و حداقل ضخامت آن 6 میلیمتر بوده و استقامت آن در برابر نیروی کششی نباید کمتر از 1150 کیلوگرم باشد.
2- طنابهای مهار باید از کنف بسیار مرغوب و یا از جنس مشابه ساخته شود و مقاومت کششی آن کمتر از 1150 کیلوگرم نباشد.
3- کمربندهای ایمنی و ضمائم آن مرتباً بازدید و قطعات فرسوده آن تعویض شود.
4- پرچهای کمربند مرتباً بازدید شوند.
5- کلیه ضمائم گیرههای کمربند دارای مقاومتی برای خود کمربند باشد.
7- وسائل حفاظتی دستها و بازوها:
1- دستکشها نباید برای حرکت راحت انگشتان مانع بوجود آورند.
2- کارگرانی که با دستگاههای مته، ماشینهای تراش و سایر ماشینهایی که دارای قطعات متحرکاند کار میکند نباید از دستکش استفاده کنند.
3- کارگرانی که اشیاء لبه تیز و برنده یا اجسام خاردار یا آجدار حمل میکنند از دستکش مقاوم یا مسلح به سیمهای فلزی استفاده کنند.
4- کارگرانی که گوشت را قطعه قطعه میکنند از دستکشهای با زره فولادی استفاده کنند.
5- دستکش کارگرانی که فلزات داغ حمل میکنند از پنبه نسوز یا جنسهای مشابه و مقاوم در برابر گرما و عایق حرارت ساخته شده باشد.
6- کارگرانی که با برق سروکار دارند از دستکشهای عایق با جنسهای مشابه استفاده کنند که عایق الکتریسیته بوده و مقاومت الکتریکی آنها مناسب ولتاژ مورد نظر باشد و مورد آزمون قرار گیرد.
7- در کار با مواد خورنده مانند اسیدها و قلیاییها از دستشکهایی از جنس پلاستیک طبیعی یا مصنوعی یا پلاستیک نرم استفاده کنند.
8- در کار با مواد سمی یا محرک دستکشها:
الف- به قدری بلند باشند که بازوها را بپوشانند.
ب- کوچکترین سوراخ یا پارگی نداشته باشند.
ج- در صورت پارگی فوراً تعویض شوند.
9- دستکشهای سربی برای حفاظت در برابر اشعه یونیزه کننده به طور کامل دستها را بپوشانند و لااقل تا نصف بازوها را محفوظ داشته و قدرت حفاظتی آنها اقلاً برابر با قدرت حفاظتی ورق سربی به ضخامت 55/0 میلیمتر باشد.
10- دستکشهای سربی حتیالامکان سبک و نرم باشند.
8- حفاظت پاها (گتر، کفش و چکمه)
گترها:
1- گترهای حفاظتی طوری ساخته شده باشند تا در مواقع ضروری بتوان آنها را فوراً از پا درآورد. کارگرانی که از درخت، تیر و ستونها بالا میروند، از گتر مخصوص استفاده کنند.
2- در مورد کار با مواد مذاب، گتر بایستی از پنبه کوهی یا مواد مشابه مقاوم در برابر حرارت ساخته شود و تا زانو را پاشوانده، کاملاً به پا بچسبد، بطوریکه مانع داخل شدن مواد مذاب شود.
3- کارگرانی که در معرض ترشحات جزئی یا جرقههای شدید یا اشیاء برنده قرار دارند گتر آنها بایستی از چرم دباغی شده یا جنس مقاوم دیگر درست شده باشد.
4- کارگرانی که با تبر یا پتک و ابزارهای مشابه کار میکنند بایستی از ساق بند یا مچ پیچهای با مقاومت کافی استفاده کنند.
کفشها و چکمهها:
5- کارگرانی که کارشان حمل قطعات چدنی، قطعات بزرگ چوبی یا جابجا کردن بارهای فلزی سنگین است بایستی از کفشهای پنجه فولادی استفاده کنند.
6- کارگرانی که با مواد اسیدی و قلیایی و خورنده کار میکنند، کفش آنها بایستی از لاستیک یا چرم مخصوص اینگونه کارها یا از سایر مواد مقاوم درباره مواد خورنده ساخته شده باشد.
7- در کار در مجاورت مواد داغ یا خورنده، کفشها بایستی کاملاً به قوزک پا چسبیده باشند تا مواد در داخل کفش نفوذ نکنند. ضمناً این کفشها بایستی فاقد سوراخ مخصوص بند کفش باشند تا از نفوذ مواد جلوگیری کنند.
8- در مورد کار با برق نباید در کفشها فلز بکار رفته باشد.
9- در کارگاههایی که ممکن است جرقه ایجاد خطرکند بایستی کفش فاقد میخ باشد.
انواع کفشهای ایمنی:
1- کفش ایمنی (چکمه) مخصوص کار با مواد شیمیایی مانند اسیدها، چربیها و بازها.
2- کفش ایمنی مخصوص کار در معادن و کارخانهها.
3- کفش ایمنی مخصوص کورههای مذاب.
4- کفش ایمنی مخصوص برق کارها.
نکات مهم:
1- کفشهای ایمنی دارای پنجه فولاد باشد.
2- کفشهای ایمنی متناسب با نوع کار باشد.
3- کفشهای ایمنی به اندازه پاها باشد.
وسایل حفاظتی جهاز تنفسی:
1- ماسکهای حفاظتی باید به خوبی بر روی صورت بنشیند و درز و منفذی به خارج نداشته باشند.
2- برای حفاظت در برابر بخارهای خورنده و حلالها، گازهای مضر و هوای اکسیژن، استعمال ماسکهای فیلتردار با عمل مکانیکی ممنوع است.
3- به محض احساس ناراحتی در تنفس فیلتر را تعویض کرد.
4- استفاده از ماسکهای تنفسی مجهز به قاب یا محفظه فیلتردار در کار با مواد شیمیایی در محوطههای کوچک یا اماکنی که تهویه آنها ناقص است یا در فضائی که اکسیژن آن کم است ممنوع میباشد.
5- قابها و محفظههای فیلتردار پس از هر بار استفاده تعویض شوند. اگر هم از آن استفاده نشده باشد پس از انقضای مدتی که سازنده تعیین کرده است تعویض شود.
6- به مجرد مشاهده علائم خروج مواد شیمیایی از محفظه فیلتردار باید فیلتر آن را عوض کرد.
7- از ماسکهای تنفسی در صورتی میتوان با هوای فشرده استفاده کرد که:
– هوای مزبور قبلاً توسط صافیهایی که در مجاری آنها قرار دادهاند تمیز و خشک شده باشند.
– ورود هوای فشرده بهتر است با دستگاه وانتیلاتور انجام پذیرد. استفاده از کمپرسور حتیالمقدور توصیه نمیشود.
– نصب دهانه لوله مکنده هوا باید در محلی باشد که هوای تمیز و پاک برای دستگاه تامین شود.
9- فاصله نقطه اتصال دستگاههای تنفسی که با هوای فشرده کار میکنند تا محل اصلی دهنده هوا نباید بیش از 45 متر باشد.
10- قطر داخلی لولههای خرطومی (یا قابل انعطاف) ماسکها نباید از 5/2 سانتیمتر کمتر باشد و لوله باید طوری باشد که پاره نشود و در اثر پیچ خوردن یا تا شدن راه عبور هوا را مسدود نکند.
11- فاصله ماسکهایی که دارای لوله خرطومی یا قابل انعطاف هستند تا محل اتصال به لوله اصلی نباید بیش از 5/7 متر باشد.
12- در موارد زیر دستگاههای اکسیژن مورد استفاده قرار میگیرند:
– در مواردی که بر علیه حریق مبارزه میکنند یا عمل نجات انجام میدهند و یا در هوای غیر قابل تنفس ناشی از تراکم گاز با نقصان اکسیژن کار میکنند.
– در موردی که محل کار بیش از 45 متر از نزدیکترین منبع هوای سالم فاصله دارد و استفاده از ماسکهای فیلتردار برای آنها مجاز نباشد.
آشنایی با اصول کلی بهسازی محیط کار
منظور از بهسازی محیط کار عبارت است از اقداماتی که باعث جلوگیری از انتشار عفونتها و سرایت آن به کارگران میشود. همچنین از میان بردن عوامل زیانآوری که مربوط به محیط کار خاصی نمیشود، نیز جزء بهسازی محیط کار محسوب میشود، برای تامین سلامت کارگران بدون در نظر گرفتن نوع فعالیت مرکز تولیدی رعایت مسائل زیر الزامی است:
1- تهیه آب آشامیدنی پاک، سالم و کافی
2- جمعآوری و دفع مواد زاید مایع و جامد
3- تامین غذای سالم برای کلیه کارکنان
4- کنترل و مبارزه با حشرات و جوندگان
5- ایجاد تسهیلات بهسازی کافی
6- تامین نظافت عمومی محیط کار
در اینجا برای جلوگیری از افزایش حجم کتاب و برای در نظر گرفتن حوصله خوانندگان محترم و اعتقاد کامل به اینکه موارد 1 و 2 و 3 و 4 از موارد بسیار ضروری برای تامین سلامت و ایمنی کارگران و محیط کار میباشد به توضیح موردهای 5 و 6 اکتفا کرده و برای مطالعه بیشتر به منابع دیگر موجود در این زمینه توصیه میشود.
ایجاد تسهیلات بهسازی محیط کار:
ایجاد تسهیلات بهسازی در هر واحد صنعتی ضروری است، داشتن این تسهیلات به تعداد کافی و تمیز نگهداشتن آنها از اشاعه بیماریهای واگیردار به طور محسوسی میکاهد. هر واحد تولیدی با توجه به تعداد و جنسیت کارکنان خود باید توالت، دستشویی، حمام، رختکن و اتاق استراحت مخصوص زنان داشته باشد.
سوالات تشریحی فصل اول
1- کمکهای اولیه به هنگام برق گرفتگی را توضیح دهید.
2- عوامل فیزیکی زیانآور محیط کار را بیان کنید.
3- عوامل موثر در بازدهی کار را شرح دهید.
4- عوامل شیمیایی زیانآور محیط کار را بیان کنید.
5- راههای پیشگیری و کنترل ذرات در محیط کار را بیان کنید.
6- گازهای زیانآور در محیط کار را نام ببرید.
7- دستگاههای کنترل مواد آلاینده هوا در صنایع را نام ببرید.
8- آموزش ایمنی در کارگاه را تعریف کنید.
9- اهداف آموزش ایمنی در کارگاه را بیان کنید.
10- عوامل روانی و روحی محیط کار را بیان نمائید.
11- استعداد حادثه را توضیح دهید.
12- عوامل فیزیولوژیکی محیط کار را بیان کنید.
13- نقش روانشناسی در کار و صنعت را شرح دهید.
14- عوامل موثر در ایجاد و افزایش خستگی در محیط کار را بیان نمائید.
15- مشخصات هر یک از وسایل حفاظت انفرادی در کارگاه را بیان کنید.
16- هر یک از علائم کالاهای بستهبندی شده را نامگذاری کنید.
17- جدول حوادث مختلف کارگاهی را ترسیم و تکمیل نمائید.
18- اصول کلی بهسازی محیط کار را بیان کنید.
19- تسهیلات بهسازی (نظافت و بهداشت) محیط کار را بیان نمائید.
20- اصول کلی فضاهای بهداشتی محیط کار را بیان کنید.
کمکهای اولیه
معمولاً کمکهای اولیه برای حفظ سلامت و حیات مصدوم یا بیمار قبل از رسیدن سرویس پزشکی و یا رسانیدن مصدوم به پزشک و مراکز درمانی انجام میگیرد.
تعریف کمکهای اولیه: عبارت است از اقداماتی فوری که بلافاصله پس از بروز حادثه صورت میگیرد و سبب کاهش چشمگیر مرگ و میر میشود.
شخص کمک دهنده نیازی به داشتن اطلاعات پزشکی یا پرستاری ندارد و با آموختن اصول کمکهای اولیه که خیلی ساده است هرکس میتواند این امر را به عهده بگیرد. لذا فرا گرفتن آن برای همه مردم ضروری، لازم و مفید است.
اهداف:
1- نجات و زنده نگه داشتن شخص مصدوم یا بیمار
2- جلوگیری از شدت یافتن عارضه
3- کمک به بهبود حال بیمار تا رسیدن و یا انتقال او به مراکز درمانی
صفات کمک دهنده:
1- سرعت عمل داشته باشد. در هر حادثه به سرعت از وضع بیمار، محیط اطراف او و حادثهای که اتفاق افتاده است اطلاعاتی کسب نموده و اقدام به نجات بیمار نماید.
2- در هر حادثه خونسردی خود را حفظ نموده و با آرامش دست به کار شوید.
3- به روحیه بیمار توجه نموده و سخنانش تسلیبخش و محبتآمیز بوده و رفتارش اطمینانبخش و توام با دلسوزی باشد.
4- با اصول کمکهای اولیه آشنا باشد و بداند که در هر حادثه به چه نحو باید عمل کند و چه اقداماتی را انجام دهد.
5- ابتکار عمل داشته و از حاقل وسایل، حداکثر استفاده را در بهبود حال مصدوم بنماید.
حدود اختیارات و وظایف کمک دهنده:
1- وظایف کمک دهنده در سطح کمکهای اولیه بوده و از حد معینی تجاوز ننماید.
2- کمک دهنده به هیچوجه نباید در امور پزشکی و درمانی که صلاحیت آنرا ندارد دخالت نماید.
3- دخالت کمک دهنده در امر درمان بیمار یا مصدوم باعث ایجاد عوارض بیشتر و ازدیاد ناراحتی بیمار خواهد شد.
وظایف کمکدهنده به دو دسته تقسیم میشوند:
الف) وظایف فرعی ب) وظایف اصلی
الف) وظایف فرعی کمکدهنده
1- نوشتن مختصری از چگونگی حادثه، حالت بیمار و علائم حیاتی، (قبل و بعد از کمکهای کمکدهنده) و نیز گزارش اقدامات انجام شده برای پزشک یا مراکز درمانی و اورژانس.
2- آگاه نمودن مراکز درمانی یا اورژانس (در هنگام کمک به مصدوم) جهت آمادگی هر چه بیشتر برای پذیرش بیمار.
3- اگر تنها هستید و نمیتوانید مصدوم را حمل کنید، پس از انجام کمکهای اولیه و به هوش آمدن مصدوم برای او سرپناهی درست کرده و مقدار لازم آب و غذا در دسترس او گذاشته و به دنبال کمک بروید.
4- "مجروحین" را معمولاً به پشت میخوابانند، ولی در مواقعی که مجروح یا بیمار حالت تهوع داشته و استفراغ میکند و یا بیهوش است (بدون داشتن صدمات دیگر بدنی) او را به حالت ایمنی درازکش و به پهلو میخوابانند.
ب) وظایف اصلی کمکدهنده:
1- دور کردن شخص مجروح یا مصدوم از محیط خطر در صورت لزوم (مثل ریزش کوه، آوار، آتشسوزی، غرقشدگی و …)
2- بازرسی راههای تنفسی کنترل علائم حیاتی بدن (مثل نبض، فشار خون، تنفس)
3- جلوگیری از خونریزی
4- کنترل علائم مسمومیت و اقدامات نجات مسموم
5- کنترل شکستگیها و انجام کمکهای اولیه لازم
یکی از علائم خطر در مصدوم، غیرطبیعی بودن مردمک چشمهاست که یکنواخت نبوده و یا هر دو بزرگ شده باشند.
زخمها
تعریف:
هرگاه در اثر عوامل مختلف قسمتی از پوست بدن تغییر شکل دهد و این تغییر شکل همراه با ضایعات و خونریزی باشد، زخم نامیده میشود.
انواع زخمها:
زخمها را برحسب شدت و ضایعات بوجود آمده و شکل ظاهری و شدت خونریزی و زمان التیام به انواع زیر تقسیم مینمایند:
1- زخمهای شکافدار یا بریدگیها: در این نوع زخمها دیواره زخم منظم، خونریزی زیاد و التیام سریع میباشد، این نوع زخمها در نتیجه بریدگی ایجاد میشوند و علت آنها بریده شدن پوست بوسیله آلت برندهای مانند کارد، تیغ، لیوان شکسته و نظایر آن میباشد.
2- زخمهای کوبنده: در این نوع زخمها دیواره زخم منظم و خونریزی کم و عموماً زیر جلدی بوده و التیام به کندی صورت میگیرد، مانند خوردن چکش بر روی ناخن.
3- زخمهای له شده: در این نوع زخمها خونریزی زیاد، دیواره زخم نامنظم و التیام به کندی صورت میگیرد مانند زخمهای ناشی از تصادفات.
4- زخمهای سوراخ شده: در این نوع زخمها دیواره منظم، خونریزی کم و التیام سریع میباشد مانند فرو رفتن میخ یا سوراخ و یا سرنیزه و گلوله و نظایر آن در بدن و احتمال عفونت اینگونه زخمها نیز به علت عدم دسترسی به عمق زخم زیاد میباشد.
5- زخمهای پاره پاره: در این نوع زخمها خونریزی کم، دیواره زخم نامنظم و التیام به کندی صورت میگیرد و در بعضی موارد همراه با سوختگی میباشد، مانند برخورد قطعات خمپاره به بدن. این نوع زخم در زمان جنگ به علت انفجار و خرابی ساختمانها زیاد به چشم میخورد.
زخمبندی یا پانسمان:
برای جلوگیری از عفونت باید زخم را پانسمان کرد:
تعریف: پانسمان عبارت از شستشوی، استریل، پاک کردن و قرار دادن پوشش ضدعفونی شده بر روی زخم است.
پانسمان به منظور حفاظت زخم از هرگونه صدمه احتمالی، جلوگیری از ورود میکروبهای ثانوی به داخل زخم، جذب ترشحات زخم و کنترل خونریزی انجام میشود.
در زخمبندی یا پانسمان، وسایل لازم برحسب نوع و محل زخم فرق میکند ولی بطور کلی وسایل به قرار زیر مورد نیاز است:
پنس (برای نوشتن گازهای آلوده)، قیچی، پنبه سترون، محلولهای ضدعفونی کننده مانند الکل، آب مقطر و غیره.
توجه: کلیه وسایل پانسمان باید استریل باشد. بعضی از وسایل را ممکن است بوسیله جوشانیدن در آب به مدت 10 تا 20 دقیقه از زمان شروع جوش استریل کرد و در مواردی که امکان جوشانیدن وسایل نمیباشد، لوازم فلزی را بوسیله شعله آتش یا الکل که در ظرفی ریخته و به آن کبریت میکشید، میتوان ضدعفونی کرد. برای ضدعفونی پارچههائی که در دسترس است میتوان با گذاشتن اتوی داغ بر روی آنها نیز به ضدعفونی کردن آن پرداخت.
بانداژ یا نواربندی:
برای نگهداری پانسمان روی زخم از لوکوپلاست (نوارچسب) یا انواع باندها با اشکال مختلف استفاده میشود و این عمل را بانداژ یا نواربندی می نامند.
توجه: نوع باند، بستگی به محل زخم و نوع زخم دارد.
موارد استفاده از بانداژ:
1- ایجاد فشار مستقیم روی یک پانسمان برای کنترل خونریزی
2- ایجاد تکیهگاه برای عضو یا مفصل
3- نگه داشتن پانسمانها و آتل1ها در یک وضعیت مشخص
4- جلوگیری از تورم
5- محدودیت حرکت
6- کمک به تکیه کردن و حمل مصدوم
7- محافظت زخم از ضربه
نکات قابل توجه در نواربندی:
1- هیچگاه نباید مستقیماً روی زخم را نواربندی کرد، بلکه باید ابتدا زخم را بوسیله پانسمان پوشاند.
2- نوار را نباید آنچنان محکم بست تا مانع جریان خون در عضو گردد و نیز نه چندان شل و آزاد بست تا باعث جابجا شدن پانسمان شده و بخودی خود باز شود.
3- هنگام پیچیدن باند به دست یا پا از قسمت باریکتر شروع کنید یا باند باز نشود.
4- بهتر است از انتهای عضو شروع کرده و به سمت مرکز بدن تردید تا سبب تسهیل جریان خود گردیده از جمع شدن خون در انتهای اعضاء جلوگیری شود.
5- سرد شدن، کبود شدن و یا بیرنگ شدن انتهای انگشتان دلیل بر محکم بسته شدن باند است و باید بلافاصله باند را باز کرده و دوباره بست.
6- پس از پایان نواربندی انتهای آن را بوسیله نوارچسب یا سنجاق قفلی و یا گره در نقطه مناسبی ثابت کرد تا در موقع استراحت باعث ناراحتی بیمار نگردد. گرهها باید طوری باشد که هنگام خوابیدن و یا نشستن زیر بدن بیمار قرار نگیرد.
تنفس مصنوعی
بدن انسان میتواند مدت 4 تا 6 دقیقه بدون اکسیژن بماند. بنابراین اگر قلب بایستد، یعنی خونی که حامل اکسیژن برای سلولهاست از جریان بیفتد، کمک دهنده بطور متوسط 5 دقیقه فرصت دارد که از ابتدای ایست قلب تا برگرداندن ضربان قلب سعی و کوشش نماید. پس از 30 تا 45 ثانیه از ایست قلب، مردمک چشمها گشاد میشوند و پس از 60 ثانیه از ایست قلب، تنفس نیز قطع میشود. اگر قلب کار کند و خون جریان داشته باشد ولی ریهکار نکند به علت ذخیره اکسیژنی که در خون وجود دارد، بیشتر از پنج دقیقه فرصت برای نجات بیمار است.
تعریف تنفس مصنوعی:
مجموعه اعمال فیزیکی، شیمیایی که به طور مصنوعی و یا بوسیله دستگاههای مخصوصی به منظور کوشش در برقراری نظم تنفس در لحظاتی که اعمال تنفسی و مرکز تنفس از فعالیت افتاده و یا دچار اختلال گردیده است انجام میگیرد، تنفس مصنوعی نامیده میشود.
منظور از تنفس مصنوعی رسانیدن اکسیژن و یا به کار انداختن دستگاه تنفسی شخص مصدوم یا حادثه دیده است.
تنفس مصنوعی باعث باز و بسته شدن ریهها و دخول هوا در آنها شده و اکسیژن لازم را به خون و بافتهای دیگر بدن میرساند و کمکم تنفس طبیعی شروع شده، جای تنفس مصنوعی را خواهد گرفت.
علائمی که نشان میدهد مصدوم یا بیمار به تنفس مصنوعی نیاز دارد عبارتند از:
1- هیچگونه حرکتی در قفسه سینه بیمار دیده نمیشود و حرکت هوا را از دهان و بینی نمیتوان شنید. چنانچه تکهای کاغذ و پنبه در برابر دهان و بینی بیمار گرفته شود هیچگونه حرکتی نیز در اشیاء مزبور دیده نخواهد شد، و اگر آئینه جلو بینی و دهان بیمار بگذاریم، اثری از بخار آب روی آئینه دیده نخواهد شد.
2- بیمار برای وارد و خارج نمودن هوا به ریههای خود تلاش میکند. عضلات جلوی گردن او برجسته میشوند، اما ورود و خروج هوا را نمیتوان شنید و یا حس کرد.
3- بیمار دچار سیانوز میشود یعنی پوست و مخاط اطراف لبها، ناخنها، بینی و گاهی تمام بدن به رنگ خاکستری متمایل به آبی درمیآیند.
4- مردمک چشمان مصدوم گشاد میشوند.
دستورات کلی برای انجام تنفس مصنوعی
قبل از انجام تنفس مصنوعی باید سریعاً به اعمالی که ذکر میشود اقدام نمود:
1- ابتدا در صورتی که مصدوم را بتوانید حرکت دهید، او را تغییر مکان دهید. تغییر مکان دادن مصدوم از محل حادثه به محل امن در حقیقت از برطرف کردن علل خفگی نیز به شمار میآید.
2- البسه بیمار را در قسمتهایی که تنگ و بسته است، مثل سینه، گردن و کمر، آزاد و شل کنید.
3- اشیاء خارجی را از قبیل دندان مصنوعی، آدامس، ترشحات لزج دهان و غیره را از دهان مصدوم خارج کرده و دهان را تمیز کنید و ضمن این کار مجاری تنفسی مصدوم را بازدید کنید. دقت کنید چانه مصدوم بالا بوده و زبان حتماً در جلو واقع شود تا راه حنجره را مسدود ننماید.
4- بر عهده کمک دهنده است که با دقت و سرعت هر چه بیشتر پیشرفت خفگی را بررسی نموده و مطابق با وضعیت و حالت مصدوم یکی از انواع تنفس مصنوعی را جهت نجات او برگزیند.
5- کمکدهنده به سرعت محل تنفس مصنوعی را تعیین نموده و سعی نماید تا مصدوم را در محلی تنفس مصنوعی دهد که زمین یا میز سختی زیر مصدوم قرار بگیرد تا نتیجه بهتری بدست آید.
6- دقت کرد که تعداد تنفس مصدوم به تعداد کافی باشد.
نباید تعداد شمارههای تنفس مصنوعی از این تعداد تجاوز کند. ضمناً در مواقعی که تنفس مصنوعی شروع شد نباید آن را قطع کرد، بلکه باید این کار را تا 15 دقیقه بعد از زمان شروع تنفس طبیعی ادامه داد تا تنفس طبیعی کاملاً به حالت عادی بازگردد. به منظور رساندن اکسیژن لازم به مراکز حیاتی بدن مرتباً نبض مصدوم را لمس کنید زیرا ممکن است در حین دادن تنفس مصنوعی، قلب از کار بیفتد (بهتر است نبض گردن را بگیرید) اگر نبض بیمار حس نشد تنفس مصنوعی را با ماساژ خارجی قلب توام کنید، دقت کنید که اعمال تنفس مصنوعی نباید به نوعی باشد که آسیب دیگری به بیمار وارد نماید. به محض اینکه تنفس برقرار گردید (که معمولاً توام با استفراغ است)، مصدوم را به پهلو یا دمر بخوابانید.
انواع تنفس مصنوعی
انجام نوع تنفس بستگی به نوع و چگونگی حادثه و آسیب دارد. انواع تنفس مصنوعی رایج عبارتند از:
1- دهان به دهان: در خفگیهای پیشرفته مثل خفگی در آب و یا خفگی با گاز انجام میشود.
2- دهان به بینی: به هنگام شکستگی فک مصدوم بکار میرود.
3- دهان به "دهان و بینی": در اطفال استفاده میشود.
4- طریقه سیلوستر: در برقگرفتگی و از کار افتادن ماهیچههای تنفسی استفاده میشود.
5- طریقه نلسون: در کندی تنفس و اختلالات تنفسی از این روش استفاده میشود.
1- تنفس مصنوعی دهان به دهان:
موثرترین نوع تنفس مصنوعی است و میتواند جای بسیاری از مصدومین را از خطر مرگ نجات دهد. این نوع تنفس مصنوعی دارای مزایای بسیار است. انجام آن ساده بوده و ایجاد خستگی زیاد برای کمک دهنده نمیکند و فقط در مواردی که مصدوم استفراغ نموده و یا دارای شکستگی در فک و یا تورم زبان است نمیتوان از آن استفاده نمود. بازده این نوع تنفس مصنوعی بیشتر از انواع دیگر آنست.
2- طریقه دهان به بینی:
پس از انجام اقدامات اولیه، مصدوم را به پشت خوابانده و بعد از بیحرکت کردن کامل فک بوسیله باند یا نخ و یا پارچه، لباس یا کفش خود یا بیمار را زیرکتفهای او بگذارید سپس سر او را کاملاً به عقب کشیده و بعد از باز کردن مجاری تنفسی در حالیکه در یک طرف مصدوم قرار گرفته و بینی او را کاملاً در دهان قرار دادهاید عمل دم را انجام دهید و پس از عمل دم با فشارل کم روی قفسه سینه، هوای ریههای او را خارج نمائید.
این کار تا شروع تنفس طبیعی مصدوم ادامه خواهد داشت.
ماساژ قلب
توقف ناگهانی قلب، یکی از حوادث است که گاهی شخص به آن دچار میشود و اگر در همان موقع بتوان بیمار را نجات داد، حیات او تجدید میشود. دانشمندان برای رسیدن به این مقصود سعی زیادی نموده و بالاخره در سالهای اخیر روش "ماساژ قلب" را ابداع کردند.
بطور کلی به علل مختلف زیر ممکن است قلب از حرکت باز ایستد:
1- بیهوشیهای عمیق
2- داروهای محرک
3- شوک2 الکتریکی
4- غرق شدن و خفگی
5- بعضی بیماریها
6- سنکوپ
ماساژ خارجی قلب
ابتدا توجه کنید که علائم ایست قلب حتماً موجود باشد. علائم ایست قلب عبارتند از:
1- اختلال تنفس
2- اختلال نبض و وجود مردمکهای گشاد در مصدوم یا بیمار.
طریقه انجام ماساژ قلب بوسیله یک کمکدهنده:
مصدوم را به پشت و روی محل سفتی بخوابانید. در طرف راست بیمار بنشینید سپس با دو انگشت محل ماساژ را تعیین کنید. بدین ترتیب که انتهای جناغ سینه را با انگشت تعیین کرده و سپس در طرف چپ دو انگشت بالاتر محل ماساژ را بیابید. کف دستهای خود را روی محل تعیین شده بطور عمودی قرار دهید. به خاطر داشته باشید که به هیچوجه نباید انگشتان شما بدن بیمار را لمس کنید. دقت کنید که آرنجهای شما به طرز عمودی قرار گرفته و دستهایتان خم نشود. سپس به محلی که دستها را قرار دادهاید فشار بیاورید. این فشار بر روی قلب منتقل میشود و مقدار آن بایستی متناسب با وزن مصدوم بوده و بتواند حداکثر چهار سانتیمتر استخوان جناغ را جابجا کند، این عمل را حدود 60 بار در دقیقه انجام داد و بعد از هر فشار دستها را از روی سینه بیمار برداشت تا قفسه سینه به جای اولیه خود بازگردد. پس از یک دقیقه ماساژ بایستی عمل برابری نبض انجام گیرد، بدین ترتیب که کمک دهنده نبض مصدوم را با نبض خود مقایسه نموده و تا هنگامی که علائم بهبودی ظاهر گردد این کار میبایست ادامه یابد.
ماساژ قلب و تنفس مصنوعی توسط یک کمکدهنده:
چنانچه لازم باشد که ماساژ قلب با تنفس مصنوعی توام گردد و یک کمک دهنده به احیاء تنفس گردش خون بپردزد تعداد ماساژ قلب را براساس 80 بار در دقیقه گذاشت که شامل 15 بار ماساژ پیدرپی بدون وقفه باشد و سپس بعد از 15 ماساژ، دو بار تنفس مصنوعی داد. دمیدن در دهان به نحوی باشد که ششها کاملاً پر از هوا شود. فاصله استراحتها به فاصله 5 ثانیه نسبت به همدیگر انجام شود و در طول ماساژ و تنفس کنترل نبض در شاهرگ گردن و همچنین کنترل مردمک چشم جهت ملاحظ برگشت علائم حیاتی ضروری است.
ماساژ قلب و تنفس مصنوعی بوسیله دو کمک دهنده:
در چنین مواقعی کمک دهنده کمتر خسته شده و بازده کارش به مراتب بیشتر است. کمک دهنده اولی که تنفس مصنوعی میدهد، در طرف چپ مصدوم روی دو زانو مینشیند و پس از باز کردن راههای تنفسی مصدوم 3 الی 4 نفس عمیق و متوالی درون ریههای مصدوم میدهد و در همین موقع کمک دهنده دیگری که ماساژ قلبی میدهد، در طرف راست مصدوم روی دو زانو مینشیند و محل ماساژ قلب را تعیین نموده و تنفس مصنوعی را با ماساژ قلب هماهنگ میکند. طریقه نشستن کمک دهندگان در شکل نشان داده شده است. ماساژ قلب در چنین مواقعی 60 بار در هر دقیقه میباشد و ماساژ قلب به طور منظم بدون وقفه، یکنواخت و به نحوی باشد که صدمه به قفسه سینه نزند.
کمک دهندهای که تنفس مصنوعی میدهد بعد از هر 5 ماساژ یک بار در دهان مصدوم میدمد. زمان دمیدن در دهان بیمار نباید همزمان با فشار روی قفسه سینه باشد، زیرا با فشرده شدن ریهها از ورود هوا به داخل آنها جلوگیری میشود. ماساژ قلبی و تنفس مصنوعی با یکدیگر هماهنگ بوده و نسبت آنها به یکدیگر 5 به روی 1 با شد (5 بار ماساژ قلب و یک بار تنفس).
ماساژ قلبی در کودکان
ماساژ قلبی در کودکان با بزرگسالان تفاوت دارد چون کودکان و اطفال از نظر جسمی ضعیفتر هستند، در نتیجه ماساژ با فشار کمتری انجام گیرد.
برای ماساژ دادن قلب در کودکان بدین ترتیب عمل میشود که کمکدهنده کودک را روی دست به نحوی نگه میدارد (چنانچه وسیلهای برای قرار دادن کودک وجود نداشته باشد) که سر کودک داخل کف دست قرار گیرد و ماساژ را بوسیله یک یا دو انگشت و به آرامی بر روی جناغ سینه انجام میدهد.
در کودکانی که وزنشان بیشتر است فشار بوسیله بالشتک کف یک دست و با ملایمت انجام گیرد. در کودکان نیز میتوان احیاء تنفس و ضربان قلب را بوسیله دو کمکدهنده انجام داد.
شکستگیها
تعریف:
هرگاه در اثر عوامل مختلف از قبیل تصادفات، ضربههای مستقیم و غیرمستقیم، زمین خوردن، انقباض عضلانی و غیره، یک یا چند استخوان از حالت طبیعی خارج شده و به دو یا چند قسمت تقسیم شده و یا شکاف یا ترکی در آن ایجاد شود، شکستگی نامیده میشود.
اسکلت آدمی:
داربست استخوانی بدن انسان را که بیش از 200 قطعه استخوان کوچک و بزرگ تشکیل شده است، اسکلت آدمی مینامند.
این استخوانها بوسیله رباطها و مفاصل به هم پیوند و مربوط شدهاند. وظیفه اسکلت عبارتست از حفاظت اعضاء داخلی مانند مغز، قلب، ششها و همچنین حرکات بدن بوسیله اعضاء انجام میگیرد، زیرا اسکلت تکیهگاه عضلات قرار میگیرد.
سه نوع استخوان در اسکلت آدمی وجود دارد که برحسب ساختمان بافتی از نوع متراکم و اسفنجی به سه دسته تقسیم میشوند:
1- استخوانهای پهن: مانند استخوانهای سر و صورت، جناغ سینه که از بافت اسفنجی میباشند.
2- استخوانهای کوتاه: مانند مهرههای ستون فقرات و بند انگشتان که از بافت متراکم و اسفنجی ساخته شده است.
3- استخوانهای دراز: مانند استخوان ساق پا و بازو که قسمت اعظم آنها از بافت متراکم است.
تقسیمات کلی اسکلت آدمی:
1- سر
2- تنه
3- دست و پا
مفصلها:
محل اتصال دو استخوان را مفصل یا بند مینامند و به سه دسته تقسیم میکنند:
1- مفصلهای کاملاً متحرک: مثل مفصل شانه و ران.
2- مفصلهای نیمه متحرک: مثل مفصل مهرهها.
3- مفصلهای غیرمتحرک یا ثابت: مثل مفصل استخوانهای جمجمه.
تعریف:
هر جسم طویل یا پهن را که بتوان برای بیحرکتی عضو شکسته یا دررفته یا ضرب دیده بکار برده میشود، آتل میگویند.
آتل با اندازه و فرمهای گوناگون پیش ساخته برای اعضاء مختلف و مورد نیاز بدن موجود میباشد. چنانچه آتل پیش ساخته در دسترس نبود از چوب دستی- تخته- مجل یا روزنامه که به صورت لوله درآورده و از آن استفاده مینمایند.
آتل به قدر کافی بلند باشد که نه تنها عضو شکسته بلکه مفاصلی را که در بالا و پایین شکستگی قرار دارند بیحرکت نماید، پس از گذراندن آتل، لازم است قسمتهایی را که بین آتل و عضو خالی مانده است، بوسیله پنبه و یا پارچه پر میکنند سپس بوسیله باند و یا در صورت نبودن آن با طناب، دستمال و غیره ثابت و محکم ببندید.
حمل بیمار یا مصدوم
تعریف:
انتقال مصدوم را به طریقه صحیح از محل حادثه به نقطه امن، جهت اجرای کمکهای اولیه و یا انتقال مصدوم را به مراکز درمانی بدون اینکه کمترین صدمهای به مصدوم وارد آمده و یا باعث تشدید صدمات او گردد، "حمل" مینامند.
به طور کلی حمل مجروح یا مصدوم بستگی به عوامل زیر دارد:
1- وضع و حالت مصدوم
2- وزن مصدوم
3- مسافتی که باید طی شود تا مصدوم را به محل امن یا مراکز درمانی برسانند.
در هر حال بایستی کمک دهنده نهایت دقت را بنماید زیرا حمل غیرصحیح و کوچکترین دقتی، ممکن است باعث ازدیاد صدمه و درد بیمار و شدت یافتن صدمات و پیدایش عوارض سختتری گردد. بطور کلی تا انتقال مصدوم واقعاً حیاتی نشده است، نباید او را حرکت داد، مگر آنکه در معرض خطراتی مانند خطر ریزش کوه، انفجار اتومبیل، آتشسوزی و غیره باشد و یا از هر جهت اطمینان حاصل شده باشد که حمل وی مشکلات اضافی به بار نمیآورد. اگر تنها هستید و مصدوم آسیب جدی برداشته است و نیز خطر دیگری او را تهدید میکند، پس از انجام کمکهای اولیه لازم، به اندازه کافی آب و غذا در دسترس او بگذارید و از نزدیکترین راه به دنبال کمک بشتابید، ولی اگر تعداد نفرات به اندازه کافیست، با در نظر گرفتن تعداد حملکننده، و نوع صدمه، یکی از انواع حملها را انتخاب کرده و دست به کار فراهم آوردن وسایل حمل مصدوم بشوید. برای شروع به کار موقعیت محل حاثه و وسایلی را که در دسترس دارید نیز در نظر بگیرید و در موقع حمل بیماری که نوع عارضه او معلوم نیست تصور کنید که مصدوم شکستگی ستون فقرات دارد.
انواع حمل:
1- حمل یک نفره: شامل، آغوشی، سینهخیز، کششی، عصائی
2- حملهای دو نفره: شامل زنبهای، برانکارد، صندلی، سه مچ، چهار مچ
3- حملهای سه نفره: شامل آغوشی، برانکارد، زیگزاگی و غیره.
4- حملهای گروهی: آغوشی، برانکارد، پتو، زیگزاگی و غیره.
طرز تهیه برانکار3 (Brancard):
وسیله حمل را برانکار و گروه حمل کننده را برانکاریه (Brancardier) مینامند.
برای حمل مصدوم در مسافتهای زیاد حتیالامکان از برانکار استفاده کرد. چنانچه برانکار در دسترس نبود، میتوان به کمک یک تخته پتو و دو عدد چوبدستی و موارد دیگر برانکار ساخت.
سوختگیها
تعریف:
سوختگی عبارت است از صدمه دیدن پوست، لایههای زیر پوست و نوع شدید آن سوختن و آسیب قسمتی از نسوج نرم و استخوان.
مکانیسم معمولی سوختگی، خراب شدن پروتئین در نتیجه مرگ یا آسیب سلولهاست.
علل سوختگی:
سوختگی به علل مختلف ممکن است اتفاق بیفتد که از آن جمله میتوانیم اشعه خورشید، شعله آتش، جریان برق در ولتاژهای بالا، حرارت مرطوب ناشی از بخار آب گرم، مواد مذاب، مواد داغ شده، مواد شیمیایی مانند اسیدها، اشعه رادیواکتیو و مواد منفجره جنگی را نام ببریم.
کمکهای اولیه در مورد سوختگان:
اولین وظیفه کمکدهنده، بیرون کشیدن شخص سوخته از محل حریق و خاموش کردن آتش بدن اوست. پس از انجام این کار، نوبت به مداوای اولیه شوک، تسکین درد بیمار و پیشگیری از آلودگی و چرکی شدن زخم میرسد و در مرحله بعدی ترتیب انتقال شخص را به بیمارستان یا مراکز درمانی داد.
اغلب اتفاق میافتد، شخصی که در حال سوختن اسن، به سرعت میدود که در نتیجه عمل بادبزنی، شعله وسیعتر شده و سوختگی بیشتر بوجود میآورد. در چنین مواقعی با استفاده از کمک دهنده دیگر، در حالی که دستهای یکدیگر را گرفتهاند (با استفاده از طریقه حمل در مچ) و قبلاً یک پتو روی دو دست خود و کمک دهنده دیگر گستردهاند، بازدن ضربهای به پشت پاهای شخص، او را روی پتو افکند و با پوشاندن بدنش بوسیله آن، آتش را خاموش کنند.
در طریقه دیگر در چنین مواقعی شخص در حال سوختن را از سمتی که آتش زبانه میکشد، بر روی زمین خوابانده و با پوشاندن او بوسیله پتو، لباسهای ضخیم، فرش، ملافه، حوله و غیره آتش را خاموش نمود. اگر آب در دسترس باشد میتوان از آن نیز استفاده نمود، ولی به خاطر بسپارید که هیچگاه در چنین مواقعی از نایلون و مواد مشابه آن برای خاموش کردن بدن مصدوم استفاده ننمایید.
اقدامات اولیه سوختگی درجه یک:
این نوع سوختگی خیلی ساده بوده و معمولاً احتیاج به درمان بخصوصی ندارد، میتوان محل سوختگی را پنج دقیقه زیر آب سرد نگاه داشته و برای تسکین درد بیمار، از مسکنها استفاده کرد و یا با مالیدن روغن زیتون استریل یا کره پاستوریزه آن را درمان نمود.
اقدامات اولیه سوختگی درجه "دو"ی وسیع و درجه "سه":
در چنین مواردی پس از پیچیدن ملافه تمیز و مرطوبی به دور بدن مصدوم، هر چه سریعتر او را به بیمارستان برسانید.
جعبه کمکهای اولیه
جعبه کمکهای اولیه یکی از وسایل و لوازمی است که بایستی در هر خانه و کارگاه وجود داشته باشد تا در مواقع لزوم بتوان قبل از رسیدن به پزشک یا بیمارستان از آن استفاده نمود. همچنین در مواقعی که به ییلاق و پیک نیک یا مسافرت میروید، لازم است این جعبه را با خود به همراه ببرید.
نکته بسیار مهم آنکه این جعبه و بخصوص داروهای آن بایستی همیشه دور از دسترس کودکان قرار گیرد و همیشه درب آن بسته باشد تا به هیچوجه خطری متوجه کودکان نشود. به علاوه بر روی شیشه هر یک از داروها برچسب قرار دهید تا در موقع استفاده اشتباهی رخ ندهد.
بعضی از داروها را فقط تا تاریخ معینی میتوان بکار برد و این نکته بایستی کاملاً مورد توجه قرار گیرد زیرا از مدت ثبت شده، خاصیت خود را از دست داده و نه فقط اثرش از بین میرود بلکه ممکن است باعث مسمومیت گردد.
داروهایی که زیاد مورد استعمال قرار میگیرند، در درجه اول مسکنها هستند از قبیل آسپرین، استامینوفن و غیره. توجه داشته باشید که استعمال آسپرین و ترکیبات دیگر که حاوی این ماده شیمیایی میباشند در نزد مبتلایان به ناراحتی معده، ممکن است ایجاد خونریزی کند، بنابراین بهتر است در مواقع استعمال و تجویز این نوع داروها نکته مزبور را مورد توجه قرار دهند. در مورد قرص ویتامین "ث" نیز که چون خاصیت اسیدی دارد احتمال چنین عارضهای را در پیش خواهد داشت.
مرکز اورژانس:
مرکز اورژانس در مواقع مرکزی است که امکان کمکرسانی فوری پزشکی را در پیشامدهای اضطراری فراهم میآورد و خدماتی به قرار زیر را ارائه میدهد:
1) توصیه تلفنی
2) اعزام آمبولانس مجهز با کارکنانی متبحر برای تثبیت کردن وضعیت بیمار یا مصدوم و انتقال او به یک درمانگاه اورژانس بیمارستانی.
توجه:
در همه نقاط کشور امکانات و خدمات این مراکز یکسان نیستند. البته استانداردهایی مانند نحوه تربیت پرسنل، وارسی دائمی وضعیت آمبولانسها و مهارت تکنسینهای مرکز اورژانس برقرار است. در برخی نقاط ممکن است این خدمات را آتشنشانی یا پلیس ارائه دهد. پس درباره مرکز اورژانس شهر خود اطلاعات کافی کسب کنید.
در موارد به قرار زیر با مرکز اورژانس شهر تماس بگیرید:
اگر بیمار یا مصدوم:
1- نفس نمیکشد، یا نبض و ضربان قلب آن کار نمیکند.
2- به سختی نفس میکشد.
3- بیهوش شده است.
4- دچار تشنج شده است.
5- علائم ناشی از وارد آمدن شوک.
6- ضربه شدیدی به سرش وارد گردیده است.
7- دچار آسیب دیدگی ستون مهرههای گردن، پشت یا کمر شده است.
8- شکستگی استخوان پا یا کمر یا هرگونه شکستگی وخیم در هر عضو.
9- مدفوع یا استفراغ خونی شدیدی دارد یا هر نوع خونریزی شدیدی از هر قسمتی از بدن.
10- به راحتی قابل حرکت دادن و جابجایی نیست یا این کار برای او مخاطرهآمیز است.
11- دچار پیشامدی شده است که خطر مرگ یا نقص عضو وجود دارد.
12- در صورت بروز هرگونه پیشامدی که به نظرتان وخیم است.
توجه 1: در صورت امکان پس از تماس با مرکز اورژانس، با پزشک شخصی بیمار یا مصدوم نیز تماس بگیرید، بخصوص اگر حال او وخیم است.
توجه 2: چنانچه فردی مسموم شده است، با مرکز اطلاعات دارویی و سموم تماس بگیرید. اگر میدانید یا احتمال میدهید که فردی مسموم شده است، چه از طریق خوردن دارو یا مادهای و چه از طریق استنشاق دود و گاز، یا تماس پوستی با مرکز ذکر شده تماس بگیرید.
در موارد به قرار زیر با پزشک شخصی بیمار یا مصدوم تماس بگیرید:
اگر بیمار یا مصدوم:
1- دچار علائم کاهش سطح هوشیاری شده است.
2- به اسهال یا استفراغ شدید مبتلا گردیده است.
3- گرفتار درد شدیدی شده است یا دچار دردی شده که تسکین نمییابد.
4- دچار کم آبی بدن شده است (ظرف 10 ساعت ادرار نکرده است).
سوالات تشریحی فصل دوم
1- طریقه بستن انواع باند در هر یک از قسمتهای مختلف بدن را شرح دهید:
2- تنفس مصنوعی را تعریف کنید.
3- علائم مورد نیاز به تنفس مصنوعی در یک بیمار یا مصدوم را بیان کنید.
4- دستورات کلی برای انجام تنفس مصنوعی را بیان کنید.
5- هر یک از انواع تنفس مصنوعی را شرح دهید.
6- علل مختلف ایست قلب را بیان کنید.
7- علائم مختلف ایست قلب را بیان نمائید.
8- طریقه انجام ماساژ قلب به وسیله یک کمک دهنده را شرح دهید.
9- ماساژ قلب و تنفس مصنوعی توسط یک کمکدهنده را توضیح دهید.
10- ماساژ قلب و تنفس مصنوعی بوسیله دو کمک دهنده را شرح دهید.
11- ماساژ قلب در کودکان را توضیح دهید.
12- شکستگیها در انسان را تعریف کنید.
13- اسکلت آ دمی را تعریف کنید.
14- انواع استخوان در اسکلت آدمی را نام ببرید.
15- تقسیمبندیهای کلی اسکلت آدمی را نام ببرید.
16- مفصل را تعریف کنید.
17- انواع مفصل در آدمی را نام ببرید.
18- آتل را تعریف کنید.
19- آتلبندی هر یک از قسمتهای مختلف بدن انسان را شرح دهید.
20- حمل را تعریف کنید.
21- عوامل حمل مجروح یا مصدوم را بیان کنید.
22- انواع حمل را بیان نمائید.
23- طرز تهیه برانکار را شرح دهید.
24- سوختگی را تعریف کنید.
25- علل سوختگی را بیان کنید.
26- کمکهای اولیه در مورد سوختگان را شرح دهید.
27- اقدامات اولیه سوختگی درجه یک را بیان کنید.
28- اقدامات اولیه سوختگی درجه دو وسیع و درجه سه را بیان کنید.
29- نکات قابل توجه در نهداری وسایل جعبه کمکهای اولیه را بیان کنید.
30- وسایل جعبه کمکهای اولیه را نام ببرید.
31- خدمات مرکز اورژانس را بیان کنید.
32- موارد تماس با مرکز اورژانس شهر را بیان نمائید.
33- موارد تماس با پزشک شخصی بیمار را بیان کنید.
آتشنشانی
تعریف آ تش: هر "احتراقی" که شامل گرما و روشنایی قابل احساس باشد آن را "آتش" میگویند.
تعریف احتراق: عمل اکسیداسیون و یا عمل پیشرفت گرما که ممکن است به هر نسبتی و یذا هر دو درجه حرارتی محل را اشغال کند، احتراق مینامند.
سرعت عمل احتراق: احتراق ممکن است خیلی آهسته صورت گیرد مثل زنگ زدن آهن که آن را سوخت کند (اکسید کند)، یا احتراق هیدروژن با اکسیژن که در حدود 3000 درجه حرارت تولید میکند و با انفجار همراه خواهد بود که آن را سوخت تند مینامند.
عوامل به وجود آورنده آتش:
معمولاً برای بوجود آمدن آتش سه عامل وجود دارد که هر وقت این سه عامل به اندازه معینی در یک جا جمع شوند، آتش بوجود میآید اجتماع این سه عامل را به صورت مثلثی که اصطلاحاً مثلث آتش نامیده میشود، نشان میدهند.
سه عامل بوجود آورنده آتش عبارتند از:
1- اکسیژن 2- حرارت 3- مواد سوختنی
1- اکسیژن: یکی از عوامل اصلی جهت کامل شدن مثلث برای به وجود آمدن آتش، در هر آتشسوزی، اکسیژن میباشد،، که این اکسیژن بوسیله خود جسم و یا از اکسیژن موجود در هوا تامین میشود.
2- حرارت: مواد سوختنی: موادی که در اثر حرارت قادر باشند، بخاری قابل سوختن از خو تولید نمایند مواد سوختنی مینامند.
طبقهبندی مواد سوختنی نسبت به نوع و طریقه اطفاء
1- جامدات: موادی که پس از سوختن از خود خاکستر به جا میگذارند مانند کاغذ، چوب، پارچه، حبوبات و غیره.
2- مایعات قابل اشتعال: اکثر این مایعات از پالایش بدست میآیند و همیشه از سطح میسوزند، مانند گازوئیل، بنزین، نفت سفید، نفت سیاه، روغنهای نباتی و حیوانی و غیره.
3- آتشسوزی وسایل الکتریکی: کلیه وسایل برقی از جمله رادیو، تلویزیون، یخچال و غیره.
4- گازها: مانند استیلن، بوتان، پروپان و غیره.
5- فلزات قابل اشتعال: مانند سدیم، پتاسیم، فسفر، منیزیم و غیره.
6- مواد منفجره: مانند باروت، "تی. ان. تی" و غیره.
توجه: مواد فوق در طبیعت بسیار زیاد است و هریک آتشهای مربوط به خود داشته و نحوه اطفاء جداگانهای دارند.
طرق مختلف اطفاء حریق در حالت کلی
در صورتی که بتوانیم در هر آتشسوزی، یکی از اضلاع مثلث آتش را برداریم، حریق (آتش) خاموش خواهد شد، که این عمل (یعنی خاموش کردن آتش) به سه طریق امکانپذیر است:
1- سرد کردن: یعنی پائین آوردن درجه حرارت جسم در حال اشتعال تا حد پائینتر از نقطه اشتعال جسم که این عمل معمولاً به وسیله آب انجام میگیرد که بسیار موثر، فراوان و ارزان قیمت است.
2- خفه کردن: یعنی جلوگیری از رسیدن اکسیژن به ماده سوختنی برای ادامه سوخت، که این عمل بوسیله گاز ازت، گاز کربنیک، ماسه، خاک، پتو، کف مکانیکی، کف شیمیایی و غیره انجامپذیر است.
3- جداسازی: انتقال مواد قابل اشتعال از اطراف حریق و یا انتقال ماده در حال اشتعال به نقطهای دور از مواد قابل اشتعال دیگر.
توجه: هر آتشسوزی را میتوان به یکی از سه طریق فوق و یا اختلاط آنها با هم، خاموش کرد، اما برای هر یک از انواع آتشسوزیها بایستی طریقه مناسب آن ماده در حال اشتعال را انتخاب و به مرحله اجرا گذاشت.
طرق مختلف اطفاء حریق مناسب هر یک از مواد سوختنی
1- اطفاء (خاموش کردن) حریق (آتشسوزی) جامدات:
برای اطفاء حریق جامدات (یعنی موادی که پس از سوختن از خود خاکستر به جا میگذارند) بهترین طریقه اطفاء "سرد کردن" یعنی گرفتن درجه حرارت از جسم در حال سوختن میباشد. بهترین خاموشکننده که میتواند به سرعت این منظور را برآورده سازد، آب است.
توجه: در جایی که اسناد و مدارک گرانبها موجود است برای جلوگیری از صدمه دیدن اسناد بوسیله آب میتوان از گاز کربنیک، ماسه و سایر مواد خفهکننده استفاده نمود.
2- خاموش کردن حریق مایعات:
بهترین روش برای مبارزه با آتشسوزی مایعات "خفه کردن" آن میباشد، که این عمل را میتوان با گاز کربنیک، کف شیمیایی سنگین، کف مکانیکی و … انجام داد.
توجه: از آب برای اطفاء حریق اغلب مایعات نمیتوان استفاده کرد به دلیل اینکه مایعات دو دستهاند:
دسته اول: "مایعات چوب" یعنی آن دسته از مایعاتی که با آب مخلوط نمیشوند مانند روغنهای نباتی، روغن حیوانی، گازوئیل، بنزین، نفت و غیره.
دسته دوم: "مایعات غیرچرب" یعنی مایعاتی که میتوانند با آب مخلوط شوند مانند الکل و غیره.
سوال: چرا از آب برای اطفاء حریق مایعات استفاده نمیشود؟
پاسخ: چون وزن مخصوص اکثر مایعات سبکتر از وزن مخصوص آب است در نتیجه در صورت استفاده از آب، به علت سنگین بودن وزن مخصوص آن نسبت به وزن مخصوص مایع در حال اشتعال، آ ب به قسمت پائین رفته و مایع در بالای آن قرار میگیردو از آنجا که مایع از سطح میسوزد، پس نمیتواند برای اطفاء کارساز باشد.
توجه: مایعات را از طریق دیگر یعنی "جداسازی" هم میتوان اطفاء نمود یعنی انتقال مایع از مخزن در حال اشتعال از لوله مخصوصی که در زیر مخزن به مخزن دیگر متصل است.
3- اطفاء آتشسوزی وسائل الکتریکی:
قبل از شروع عمل اطفاء، برای جلوگیری از برقگرفتگی، جریان برق دستگاه را قطع کرده و برای خاموش کردن حریق از طریقه "خفه کردن" استفاده میکنند.
4- آتشسوزی گازها:
برای اطفاء آتش سوزی گاز تنها از طریقه "جداسازی" یعنی بستن شیر خروج گاز استفاده میشود.
5- مواد منفجره:
به موادی گفته میشود که سریعاً تجزیه شده و منفجر میشوند و انفجار آنها با صدا و موج انفجار بوده و در صورتی که در جاهای محدود این عمل صورت گیرد، خرابی زیادی به بار میآورد، در این موارد در صورت آتشسوزی بعد از انفجار چیزی که میسوزد مواد موجود در محل بوده که برای اطفاء آن میتوان از هر یک از طرق ذکر شده استفاده نمود، در صورتی که در محلی این مواد وجود داشته باشد و آن محل دچار آتشسوزی شود بلافاصله بایستی مسئولین را در جریان قرار داد.
موفقیت برای مبارزه با حریق:
برای موفقیت کامل در مبارزه با حریق و جلوگیری از خطرات احتمالی، دستورالعملهای زیر را بکار برید:
1- در جایی قرار بگیرید که بتوانید از چند جهت به آتشسوزی حمله و در صورت لزوم موقعیت مبارز را تغییر دهید و اگر ایجاب کرد، دور شوید.
2- به حالتی قرار بگیرید که پشت به باد باشید و چنانچه داخل ساختمان هستید، نزدیک در یا نزدیک پنجره قرار بگیرید.
3- در صورت وجود دود و حرارت زیاد، به حالت نیم خیز و یا نشسته و یا به طور سینه خیز با حریق مبارزه کنید تا حرارت و دود، کمتر شما را تهدید نماید.
4- همیشه مواظب خطر انفجار و سقوط اجسام و فرو ریختن سقف باشید و در صورت احساس خطر در پناه حفاظ به مبارزه با حریق ادامه دهید.
5- مراقبت دقیق به عمل آورید که حریق کاملاً خاموش شده و هیچگونه احتمالی برای احتراق مجدد باقی نمانده باشد.
خاموش کنندههای دستی (کپسولهای آتشنشانی)
تعریف: خاموش کننده دستی به وسیلهای گفته میشود که برای مبارزه با آتشسوزی، طرح و ساخته شده باشد و با حداکثر 14 کیلوگرم یا 14 لیتر (dm3) ظرفیت مواد خاموش کن یک نفر به راحتی قادر به حمل و استفاده از آن باشد. انواع بزرگتر این وسایل بر روی چرخ، ارابه یا خودرو قرار داده میشود و یا به طور ثابت در اماکن نصب میگردد.
کاربرد: در لحظات اولیه شروع آتشسوزی و همچنین برای حریقهای کوچک و موضعی از خاموش کنندههای دستی با توجه به مواد اطفایی داخل آن میتوان استفاده کرد.
تامین فشار: برای خارج شدن ماده خاموش کن از خاموش کننده و پرتاب آن به طرف آتش، نیاز به فشار است که این فشار از راههای مختلف به شرح زیر تامین میشود.
1) فشار گاز حاصل از واکنش دو ماده شیمیایی.
2) فشاری که از انبساط یک گاز مانند گاز CO2 یا N2 باعث هدایت مواد موجود در محفظه (فشنگ) به خارج میشود.
3) هوای فشرده (کمپرس هوا ) درون محفظه (خاموش کن)
طرز عمل: به دو طریق مواد داخل خاموش کنندهها به خارج هدایت میشوند؛
1) به طریق واژگونی 2) به طریقه مستقیم
1) روش واژگونی: در این روش دستگاه را برای خارج شدن ماده اطفایی از خاموشکننده، به صورت واژگون یعنی "سروته" گرفت. در غیر این صورت فقط عامل فشار (گاز) آن تخلیه میشود و ماده اطفایی خارج نمیگردد.
توجه: روش واژگونی بیشتر در انواع قدیمی به چشم میخورد.
2) روش مستقیم: در این روش از دستگاه بصورت عادی و مستقیم استفاده میشود و نیازی به واژگون کردن دستگاه خاموش کننده نمیباشد.
در روش مستقیم در صورتی که خاموش کننده را واژگون کنیم عامل فشار (گاز) آن از سر لوله خارج شده و ماده خاموش کن در داخل بدنه باقی خواهد ماند.
زمان تخلیه: معمولاً در هر کشوری با توجه به شرایط استانداردهایی تنظیم میشود که در آن شرایطی را که وسیله مورد نظر از لحاظ گوناگون باید دارا باشد مورد نظر قرار میدهند.
استانداردهای موجود درباره خاموشکنندهها در کشورهای مختلف با اختلاف ناچیز در بعضی موارد، مشابه یکدیگرند. در جدول زیر حداقل زمان تخلیه خاموشکنندهها در استاندارد انگلستان و ایران نشان داده شده است.
توجه: حجم ماده در استاندارد ایران ذکر نگردیده و در جدول فوق مربوط به انگلستان است.
اطلاعات: طبق استاندارد، روی بدنه تمام خاموشکنندهها و فشنگها توسط سازنده بایستی مشخصات به قرار زیر به طور واضح نوشته و چسبانده شود:
1) نوع و طریقه کارکرد
2) شرح مواد داخلی
3) فشاری که بدنه با آن آزمایش شده
4) سال ساخت
5) نام کارخانه سازنده
6) شماره استانداردی که دستگاه طبق آن ساخته شده است
7) نحوه تخلیه، آزمایش بدنه، شرایط نگهداری، نوح حریقهایی که دستگاه برای مبارزه با آن ساخته شده، نوع خطر (در صورت موجود بودن خطرات احتمالی).
انواع خاموشکنندهها از نظر مواد اطفایی داخل آن
1) خاموش کنندههای محتوی آب:
الف) سود اسید (اخیراً مورد استفاده قرار نمیگیرد.)
ب) آب و گاز
ج) آب و هوا
نحوه به کار بردن دستگاههای محتوی آب:
این خاموشکنندهها برای آتشسوزیهای اجسام خشک قابل استفاده میباشند.
سعی کنید پس از اینکه دستگاهها را به کار انداختید، ستون آب را به قسمت ریشه حریق هدفگیری نمائید و آن را در طول آتش به طور افقی حرکت دهید تا آتش را کاملاً کنترل نمائید.
2- خاموش کنندههای مولد کف:
الف) مولد کف شیمیایی
ب) مولد کف مکانیکی
نحوه به کار بردن دستگاههای مولد کف
این دستگاهها معمولاً برای آتشسوزیهای مایعات ساخته شده و در عین حال در آتشهای خشک نیز مصرف میشوند و هنگام عمل باید ستون کف را به جدار داخلی ظرف مشعل هدفگیری نمود تا کف به حالت شناور سطح تمام مایع را بپوشاند.
فرق کف شیمیایی و کف مکانیکی:
در کف شیمیایی، ماده اصلی خاموش کننده درون مخزن اسیدیته، محلول مواد شیمیایی چون سولفات آلومینیوم و محلول بیکربنات سدیم میباشد. ولی در کف مکانیکی (که با به بازار آمدن این نوع کف، استفاده از کف شیمیایی محدود گردید) ترکیبات تشکیل دهنده درون مخزن استوانهای جهت خاموش کنندگی، علاوه بر مواد شیمیایی از برخی مواد طبیعی نیز استفاده میشود به عنوان مثال برای تهیه کف پروتئینی از ترکیبات مواد به قرار زیر استفاده میشود: براده شاخ، سم و خون حیوانات، شیرین بیان و نوعی صابون و مواد ثابت نگهدارنده حباب کف و در بعضی از آنها 5 تا 10 درصد سدیم کلرید و مواد شیمیایی دیگر ساخته میشود.
3- خاموش کنندههای مایعات تبخیر شونده (مواد هالوژنه)
مواد هالوژنه خاموشکنهایی هستند شامل یک یا چند اتم از یک عنصر هالوژن مانند فلوئور، کلر، برم و ید.
انواع: الف) تتراکلرید
ب) متیل برومید
ج) کلروبرمو فلورمتان (B.C.F)
4- خاموش کنندههای گاز کربنیک (CO2)
خواص: الف) CO2 گازی غیرقابل احتراق، بیبو، خنثی و غیرسمی است، فاسد کننده و هادی نیست.
ب) به سانی بوسیله فشار و سرما تبدیل به مایع شده و انبار کردن آن به صورت گاز، مایع و جامد صورت میگیرد.
ج) در مکانهای بسته، این گاز به علت تقلیل درصد اکسیژن هوا حالت سمی پیدا کرده و در صورت تمرکز زیاد موجب بیهوشی و حتی مرگ میگردد.
موارد استفاده از CO2
در آتشنشانی این گاز را بیشتر در اماکن بسته، مانند اتاق کامپیوتر یا ادوات ظریف الکتریکی یا الکترونیکی، کتابخانهها و موزهها بکار میبرند زیرا:
1) هادی الکتریسیته نیست (عایق است).
2) هیچ اثری روی اینگونه وسایل باقی نمیگذارد.
5- خاموش کنندههای پودر شیمیایی
الف) پودر و گاز
ب) پودر و هوا
نحوه به کار بردن دستگاههای پودر شیمیایی و گاز کربنیک:
خاموش کنندههای محتوی پودر و گاز، گاز کربنیک، کربن، تتراکلرید برای آتشسوزیهای ناشی از مایعات و الکتریسیته بسیار مفید میباشند.
برای مبارزه با حریق پشت به باد قرار بگیرید و انتهای ستون پودر و یا گاز کربنیک را به انتهای تحتانی و لب حریق بگیرید و با سرعت مانند جارو کردن شعله حریق را برانید تا حریق اطفاء گردد.
محل نصب خاموش کنندههای دستی
خاموش کنندههای دستی در محلهای زیر نصب میشوند:
1- در نزدیکی مسیرهای منتهی به فرار، ولی نه خیلی نزدیک به نقاط خطر.
2- نزدیک درهای ورودی یا خروجی، برحسب نوع تصرف و ساکنین یا خطرات آن.
3- در ساختمانهای چند طبقه نیز به همان ترتیب قبلی است، مثلاً در ابتدای پلکانها از بالا به پائین یا در زوایای راهروها.
4- در جایی که امکان استقرار وسایل و تجهیزات آتشنشانی وجود دارد.
5- در جایی که شیار یا محل مناسبی داخل دیوار برای این کار در نظر گرفته شده باشد.
6- محل نصب باید به گونهای در نظر گرفته شود که مسافت دسترسی اشخاص به خاموشکننده بیش از 30 متر نباشد.
7- ارتفاع نصب خاموش کننده از سطح کف باید حدود 1/1 تا 2/1 باشد.
8- در محلهایی به دور از گرمای زیاد یا سرمای زیاد نصب شوند.
هوزریلها:
هوزریل باید با موارد موجود در استاندارد BS 5274 مطابقت داشته باشند. اگرچه BS 5274 این اجازه را میدهد که طول لوله هوزریل بیش از 45 متر باشد، اما در اغلب مکانها احتمال دارد که استفاده از این طول لوله تناسبی با شرایط فیزیکی اشخاص نداشته باشد.
محل هوزریل و سطح پوشش آن:
یک هوزریل باید قابلیت پوششدهی هر 800 متر مربع از سطح طبقه یا وابسته به آن را دارا باشد.
هوزریلها باید در محلهای مشخص و قابل دسترسی در هر طبقه و نزدیک به خروجیهای راهروها در امتداد مسیرهای خروج اضطراری نصب شوند.
هوزریلها قاعدتاً باید در داخل شیار در محل مناسب نصب شوند تا به صورت مانعی در یک مسیر فرار جلوه نکنند. جزئیات نصب به نوع برداشت از محل و دگرگونی انواع هوزریل و اندازه آنها بستگی دارد.
جعبه یا محل هوزریل باید در داخل دیوار تعبیه شود، برای اینکه از رسیدن ضربه و آسیب احتمالی در داخل ساختمان و هنگام شرایط عادی و همچنین به هنگام لحظات اضطراری و مبارزه با آتشسوزی، مصون بماند.
علائم و نشانههایی که بوسیه سازندگان کپسولهای اطفاء حریق ارائه میشود به قرار زیر میباشد:
الف) استاندارد:
اینگونه وسایل معمولا ً سازنده را ملزم به نوشتن اطلاعات لازم روی بدنه مینماید به همین دلیل روی بدنه دستگاه اطلاعاتی از قبیل نوع دستگاه، ظرفیت، کاربرد و طرز کار آ ن بر روی برچسبی نوشته شده است که بهتر است دارندگان، این نوشتهها را به فارسی ترجمه و روی بدنه بنویسند. این نوشتهها یکی از عواملی است که در شناخت این وسایل میتواند مفید باشد.
ب) حروف مشخص کننده کپسولها:
عموماً روی کپسولهای اطفاء حریق حروفی نوشته شده است که این حروف مشخص کننده نوع مصرف کپسول است یا به بیان دیگر هر حرف نماینده یک گروه از مواد قابل اشتعال است که از خاموش کننده برای اطفای حریق آنها میتوان استفاده کرد.
1) حرف A:
این حرف معمولاً روی دستگاهی نوشته میشود که از آن میتوان برای حریقهای گروه A (جامدات معمولی) مانند چوب، مقوا، کاغذ، پارچه و اینگونه مواد استفاده نمود که معمولاً مواد داخلی کپسول، آب و گاز و یا آب و هوا میباشند.
2) حروف A.B:
این حروف معمولاً روی بدنه خاموش کنندهای که برای حریق جامدات معمولی و مایعات قابل اشتعال از قبیل نفت، بنزین و … مناسب است دیده میشود و نوع مواد داخلی کپسول کف شیمیایی و یا کف مکانیکی خواهد بود.
3) حروف B.C:
خاموش کنندهای که روی بدنه آن حروف B.C دیده میشود برای آتشسوزی مایعات قابل اشتعال و وسایل الکتریکی مناسب است و میتواند یکی از انواع پودری و گازی با مواد هالوژنه باشد.
4) حروف A.B.C:
این حروف معمولاً روی بدنه بعضی از خاموش کنندههای پودری دیده میشود که پودر آن مناسب برای هر سه گروه آتشسوزی است.
5) حرف D:
این حرف روی بدنه کپسولهایی نوشته میشود که برای خاموش کردن فلزات قابل اشتعال مانند سدیم، پتاسیم، منیزیم و غیره مورد استفاده قرار میگیرد و عموماً محتوی آن پودرهای شیمیایی مخصوص و یا هالوژن است.
توجه: کپسولهای اطفاء حریق هر شش ماه توسط افراد ذیصلاح بازدید و بازرسی و شارژ مجدد آنها در صورت لزوم صورت گیرد.
اطفاء حریقهای گسترده
برای مبارزه با آتش سوزیهای وسیع، کپسولهای دستی جوابگو نمیباشد و نیاز به عملیات گسترده با تیم عملیاتی و فرماندهی اصولی عملیات و نیز خودروهای مختلف با کاربردهای مخصوص میباشد.
کاربرد انواع خودروها
1- ماشین آتشنشانی پمپدار: خودرو استاندارد مخصوص مبارزه با آتشسوزی که دارای منبع آب و کف، پمپ، لوله و تجهیزات مربوطه میباشد.
2- نردبان هیدرولیکی: خودرو استاندارد مخصوص مبارزه با آتشسوزی و حوادث که دارای نردبان متحرک هیدرولیکی در اندازه مختلف میباشد. بالابرهای هیدرولیکی نیز در این زمره میباشند و با نام تجاری "اسنورکل" معروف بوده و بیشتر در کارخانجات یا عملیات دسترسی به کانون آتشسوزی از فضای بالا استفاده میشوند.
3- خوردو نجات: خوردو ویژه آتشنشانی یا خودرو ویژه عملیات نجات که دارای ابزار نجات، ملزومات دارویی و پزشکی اورژانس، ابزار ورود اجباری و تجهیزاتی از این قبیل میباشد.
4- خودرو فرماندهی: خودرو فرماندهی سیار که دارای طرحهای قبل از آتشسوزی، تجهیزات ارتباطی و فرمهای تاکتیکی و فرماندهی است و از آن به عنوان پست فرماندهی موقت یا دائم استفاده میشود.
5- مرکز فرماندهی (پست فرماندهی): خودرو فرماندهی که دارای جزئیات طرحهای قبل از آتشسوزی، تجهیزات ارتباطی پیشرفته، فرمهای تاکتیکی فرماندهی سیستمهای پیشرفته مرجع (از قبیل کامپیوترها) و غیره میباشد. فرمانده عملیات از این خودرو به عنوان پست فرماندهی ثابت استفاده میکند، ضمن اینکه پرسنل ستادی فرمانده عملیات نیز در این خودرو مستقر میباشند.
6- آمبولانس: خوردو استاندارد که برای نجات جان مصدومین، مداوای آنها و حمل افراد مریض و مصدوم به بیمارستان مورد استفاده قرار میگیرد.
7- واحد ویژه (تجهیزات): خودرو تخصصی که مخصوص تهیه نور و روشنائی، کف، پودر، سیلندر هوا و سایر سرویسهای ویژه که در محل عملیات وقتی که نیاز اضافی به آنها احساس میشود.
سوالات تشریحی فصل سوم
1- طرق مختلف اطفاء حریق را در حالت کلی توضیح دهید.
2- طرق مختلف اطفاء حریق مناسب هر یک از مواد سوختنی را توضیح دهید.
3- موقعیت برای مبارزه با حریق را توضیح دهید.
4- خاموش کنندههای دستی (کپسولهای آتشنشانی) را تعریف کنید.
5- کاربرد هر یک از خاموشکنندههای دستی را بیان کنید.
6- راههای تامین فشار خاموش کنندههای دستی را بیان کنید.
7- روش واژگونی خاموش کنندههای دستی را توضیح دهید.
8- روش مستقیم خاموش کنندههای دستی را توضیح دهید.
9- زمان تخلیه خاموش کنندههای دستی را بیان کنید.
10- اطلاعات حک شده روی کپسولهای آتشنشانی را بیان کنید.
11- انواع خاموش کنندهها از نظر مواد اطفایی داخل آن را شرح دهید.
12- فرق کف شیمیایی و کف مکانیکی را بیان کنید.
13- موارد استفاده از گاز CO2 را بیان کنید.
14- محلهای نصب خاموش کنندههای دستی را بیان نمائید.
15- محل نصب هوزریل را بیان کنید.
16- سطح پوشش هوزریل را بیان کنید.
17- هر یک از حروف مشخص کننده روی کپسولها را بیان نمائید.
18- اطفاء حریقهای گسترده را بیان کنید.
19- کاربرد انواع خودروهای اطفائ حریق گسترده را بیان نمائید.
20- کاربردهای هر یک از سیستمهای اعلام حریق را بیان کنید.
1 – آتل: هر جسم طویل یا پهن را که بتوان برای بیحرکتی عضو شکسته یا در رفته یا ضرب دیده بکار برده میشود، آتل مینامند.
2 – شوک: کم شدن فعالیتهای حیاتی بدن را در اثر عوامل و حوادث گوناگون، شوک مینامند.
شوک ممکن است بعد از هرگونه آسیب بدنی، خونریزی زیاد، کم شدن مایعات بدن (استفراغ برای مدت طولانی، اسهال خونی، سوختگی) عفونت، حمله قلبی و مسموم شدن و یا شنیدن خبرهای ناگهانی بد و خوب گریبانگیر شخص شود.
3 – لغت برانکار، لغت فرانسوی است که d آخر آن تلفظ نمیشود. چنانچه عین حروف نوشته شده را تلفظ نمائیم، برانکارد خوانده میشود.
—————
————————————————————
—————
————————————————————