تارا فایل

اقدام پژوهی معاون اجرایی چگونه توانستم فرصت یادگیری در کلاس های چند پایه مقطع ابتدایی را تقسیم کنم




موضوع اقدام پژوهی:

چگونگی تقسیم فرصت یادگیری در کلاسهای چند پایه مقطع ابتدایی

تشکر و قدردانی
ضمن تشکر از خالق منان که فقط سزاوار اوست از افرادی که با تحمل زحمات زیاد مرا در این امر یاری کردند تشکر و قدردانی می نمایم .

تقدیم به
همه عزیزانی که با شمع وجودشان روشن گر راه بی انتها و پرپیچ و خم علم و دانش بوده و هستند .

فهرست مطالب
چکیده 1
واژگان کلیدی : 1
مقدمه 2
توصیف اولیه و بیان مساله 2
گردآوری شواهد 1 : 3
تعاریف و مفاهیم: 3
فرصت:فُرصه. نوبت . (اقرب الموارد). موقع. مجال (لغت نامه دهخدا) 3
تعریف یادگیری 4
عوامل موثر بر یادگیری 6
نقش معلم درایجاد تحول درکلاس : 9
ضرورت تحول درروشهای تدریس 10
اهداف تحول درروشهای تدریس 11
رروش وچگونگی تحول درروشهای تدریس 11
مدلها وروشهای تحول درروشهای تدریس 12
ابزارهای اطلاعاتی: 13
بیشینه تحقیق 13
تجزیه و تحلیل: 19
ارائه راه حل های موقت: 20
گردآوری شواهد ۲ 27
پیشنهادات 29
منابع وماخذ 30

چکیده
یکی از شرایط ویژه که در آن معلمان به مقتضای شرایط می بایست کار یاددهی – یادگیری را به پیش ببرند ، وجود مدارس کوچک با کلاسهای چند پایه است . در این مدارس تعداد دانش آموزان کم بوده و این مدارس در نقاط دور افتاده تشکیل می شوند . تنوع پایه های تحصیلی ، کوچک بودن محیط کلاس ، نبود مواد آموزشی و تجهیزات آموزشی و پرورشی از جمله مشکلات و شرایطی است که در این گونه محیط های آموزشی حکم فرماست و با وجود این شرایط انتظار می رود که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و عملکرد آموزشی معلم و فرایند یادگیری در این مدارس همانند سایر مدارس به پیش برود .
واژگان کلیدی :
پایه ابتدایی – چند پایه – یادگیری – پیشرفت تحصیلی

مقدمه
توصیف اولیه و بیان مساله
این جانب ……….. ، دارای …..سال سابقه خدمت در مقطع ابتدایی در پست های ……. می باشم . در سال ……. نیز در پست معاونت اجرایی مدرسه ابتدایی …….. مشغول به خدمت بودم.
یکی از مشکلاتی که معلمان کلاس های چند پایه با آن مواجه هستند نحوه تقسیم فرصت یادگیری بین دو پایه در کلاس است و چون تا بحال پژوهشی اساسی در این مورد انجام نشده است تصمیم گرفتم این تدریس در کلاس های چند پایه به نوبه خود دشوار و مستلزم برنامه ریزی منظم و مدون و آمادگی کامل میباشد .
رسیدن به همه ی اهداف آموزش درکلاس های چند پایه کاری دشواری است,کمبود وقت,نبودن فضای مناسب آموزشی,عدم وجود وسایل کمک آموزشی,کم سواد یا بی سواد بودن والین و به تبعیت از آن بی میلی نسبت به مشارکت و تسهیل بخشیدن آموزش ,مشغله های دانش آموزان در خارج از مدرسه برای کمک به خانواده نیز از جمله معزلاتی است که مدارس روستا به ویژه روستاها ی کوچک که اغلب کلاس ها چند پایه اند را با مشکلات متعددی روبه رو کرده است.
چگونگی تقسیم فرصت یادگیری در کلاس چند پایه راههای بهبود بخشیدن به آن از همان اول برای من دغدغه بوده با وجود رضایت نسبی از روش های به کار گرفته شده تا الان اما هیچ گاه نمی توان خلا وجود تحقیقاتی در رابطه با چگونگی تدریس در کلاس های چند پایه را احساس نکرد.

گردآوری شواهد 1 :
تعاریف و مفاهیم:
چگونگی: طبیعت و طریقه هرچیز و کیفیت . (ناظم الاطباء). حال . وضع. طور. حالت . کیف . چونی . هویت . ماهیت (لغت نامه دهخدا)
تقسیم: بخش کردن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (دهار) (غیاث اللغات ). بخش بخش کردن (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). قسمت کردن . بخش کردن قسمت کردن مال را میان شریکان و معین کردن نصیب هریک (لغت نامه دهخدا)
فرصت:فُرصه. نوبت . (اقرب الموارد). موقع. مجال (لغت نامه دهخدا)
تدریس چند پایه: به نوعی از تدریس در آموزش ابتدایی اطلاق می شود که در آن دانش آموزان چند پایه در یک کلاس توسط یک معلم آموزش داده می شوند . ( ایان برچ ، 1379 )
یادگیری: تغییر نسبتا پایدار در توان رفتاری(رفتار بالقوه) که در نتیجه تمرین تقویت شده، رخ می دهد (بی.آر.هرگن هان و میتو اچ.انسون؛ مقدمه ای بر نظریه های یادگیری، علی اکبر سیف، تهران، روان، 1386، چاپ یازدهم، ص 22.)
مفهوم یادگیری
از جمله ویژگی های انسان، استعداد خاص او در یادگیری است. به یقین می توان گفت که پیدایش و بقای تمدن و فرهنگ انسان، به وجود استعداد یادگیری او بستگی داشته و یکی از مهم ترین عوامل پیشرفت های اجتماعی در زندگی انسان، یادگیری است.( شعاری نژاد، علی اکبر.چاپ دوم ص225)
کودک در آغاز، با برخی ظرفیت ها و قابلیت های فیزیولوژیک و غریزی، پا به دنیا می گذارد. از آن پس، به جز ظرفیت های غریزی و طبیعی نظیر رشد و نمو و بازتاب ها، آنچه شخصیت او را می سازد، حاصل یادگیری اوست. آموزش های خانواده، آموزش های مدرسه ای و آموزش های اجتماعی، همه قسمت هایی از زندگی او را تشکیل می دهند که تماما یادگیری است.( کریمی، یوسف چاپ اول، ص 68)
پس حیطه یادگیری گسترده است و رفتارهای تحصیلی و غیرتحصیلی را شامل می شود و در مدرسه و یا هر جای دیگری که کودکان، دنیایشان را تجربه می کنند، رخ می دهد. (بیابانگرد، اسماعیلچاپ اول، ص 192)
تعریف یادگیری
تغییر در رفتار که در نتیجه تجربه اتفاق می افتد، قابل استناد به عوامل فیزیولوژیکی نظیر خستگی یا مصرف دارو و نیروهای مکانیکی، نظیر لغزیدن نیست. یادگیری در همه موقعیت های زندگی از جمله مدرسه و کلاس اتفاق می افتد. گرچه، یادگیری یک تغییر داخلی است ولی از تغییرات در رفتارهای قابل مشاهده، قابل استناد است و فرایندی است که یک ارگانیسم به وسیله ی آن، رفتارش را در نتیجه ی یک تجربه، تغییر می دهد.(نیت.ل، گیج و دیوید.سی، برلاینر؛چاپ اول، ص 916 و 336).
مفهوم یادگیری را می توان به صورت های مختلف تعریف کرد؛ کسب دانش و اطلاعات، عادت های مختلف، مهارت های متنوع و راه های گوناگون حل کردن مساله. همچنین، می توان یادگیری را به عنوان فراگیری رفتارها و اعمال پسندیده، حتی به عنوان کسب رفتارها و اعمال مضر و ناپسند تعریف کرد. با این حال معروف ترین تعریف از یادگیری به قرار زیر است:
یادگیری، به فرآیند ایجاد تغییرات نسبتا پایدار در رفتاری که حاصل تجربه است، گفته می شود و نمی توان آن را به حالت های موقتی بدن، مانند آنچه بر اثر بیماری، خستگی یا مصرف داروها پدید می آید، نسبت داد.(سیف، علی اکبرچاپ ویرایش ششم، ص28)
انواع یادگیری
براساس نظریه سلسله مراتب یادگیری گانیه، یادگیری های مختلف، سلسله مراتبی را تشکیل می دهند که در آن هر یادگیری، پیش نیاز یادگیری مراتب بالاتر از خود است. این سلسله مراتب از ساده به پیچیده و شامل هشت طبقه به شرح زیر می باشد.
1. یادگیری علامتی: ساده ترین نوع یادگیری و در نتیجه پایین ترین نوع آن در سلسله مراتب یادگیری، علامتی است. این نوع، در واقع همان شرطی شدن کلاسیک است و به این ترتیب حاصل می شود که فراگیر در برابر محرک خاصی، بازتابی بروز می دهد، یعنی در برابر محرک، شرطی می شود.
2. یادگیری محرک – پاسخ: یادگیری محرک – پاسخ، همان شرطی شدن فعال(کنش گر) است و با یادگیری علامتی از این جهت فرق دارد که در این نوع، پاسخ، دقیق و ارادی است اما در یادگیری علامتی، غریزی و غیرارادی است.
3. یادگیری زنجیره ای: در این نوع یادگیری، رفتارهایی که قبلا از طریق محرک – پاسخ آموخته شده اند، با هم ترکیب شده و رفتار پیچیده تری را موجب می گردند.
4. یادگیری کلامی(تداعی کلامی): این نوع یادگیری، زبان آموزی نیز نامیده می شود و نوع به خصوصی از یادگیری زنجیره ای است که حلقه های آن، واحدهای زبان هستند. بدین صورت که کودک، کلماتی را که قبلا یاد گرفته، به یکدیگر متصل کرده و از این طریق منظور خود را تفهیم می سازد.
5. یادگیری تمییز دادن محرک: یادگیری تمییزی، مستلزم به دست آوردن توانایی تفاوت گذاری بین محرک های مشابه است. یعنی فرد باید بتواند به محرک های مختلف، پاسخ های درست دهد. این یادگیری، همان یادگیری محرک – پاسخ است که در اینجا تعداد محرک ها زیاد است و اغلب با هم شباهت هایی دارند و فراگیر باید بتواند آنها را از هم تشخیص داده و به هر کدام از آنها، پاسخ مثبت بدهد.
6. یادگیری مفهوم: یادگیری مفهوم، پاسخ دادن به شباهت هاست و خصوصیات انتزاعی اشیاء، درک می شوند. یعنی به محرک هایی که در ظاهر متفاوت ولی دارای وجه اشتراک هستند، یک پاسخ داده می شود.
7. یادگیری اصل(قانون): در این نوع یادگیری، چند مفهوم به یکدیگر ربط داده می شود و از آن یک معنی تازه، به دست می آید. اصل، عبارت است از یکسری مفاهیم.
8. یادگیری حل مساله: در این مورد، یادگیرنده با استفاده از قواعد و اصول به حل مسائل می پردازد. (رئیسی، زهره چاپ اول، صص 122 تا 121)
عوامل موثر بر یادگیری
1. داشتن انگیزه و هدف: یادگیری، معلول انگیزه های متفاوتی است. یکی از این انگیزه ها، که نقش مهمی در جریان یادگیری دارد، میل و رغبت شاگرد به آموختن است. رغبت، محرکی است که نیروی فعالیت را افزایش می دهد. یکی دیگر از عوامل ایجاد انگیزه، هدف است. هدف، به فعالیت انسان جهت و نیرو می دهد. بنابراین، در مدارس هدف های تربیتی باید انعکاسی از احتیاجات و تمایلات شاگردان باشد و به طور مشخص و واضح بیان شود. (شعبانی، حسن؛ چاپ هجدهم، ص 16.)
2. آمادگی یادگیرنده: فراگرفتن معلومات، عادات، مهارت ها و افکار و عقاید، مستلزم این است که فرد یادگیرنده از لحاظ بدنی، عاطفی، اجتماعی و عقلانی رشد کافی داشته باشد. وقتی فرد یادگیرنده واقعا از جریان یادگیری استفاده می کند که، آمادگی لازم و کافی را داشته باشد
3. تجربیات گذشته: تجربیات قبلی یادگیرنده، پایه و ادراکات او را تشکیل می دهد و به همین طریق آنچه را که شاگرد(یادگیرنده)، امروز یاد می گیرد، در رفتار آینده او موثر است که جان دیویی آن را "اصل ادامه" می نامد.
4. فعالیت یادگیرنده: یادگیری، هنگامی صورت می پذیرد که یادگیرنده، خود در آن فعالیت داشته باشد. روی این اصل، نقش اساسی بر عهده شاگرد یا یادگیرنده می باشد و یاددهنده، نقش هدایت کننده و راهنما را باید داشته باشد.
5. تشویق و تنبیه: یکی از روش های متداول در تعلیم و تربیت، استفاده از پاداش و تنبیه است. انسان طبیعتا از پاداش لذت می برد و از تنبیه، روی گردان است. همین گرایش، سبب ترغیب انسان به انجام کارهای خوب و خودداری از انجام کارهای ناپسند می شود.(هاشمیان، احمد ، 1384، چاپ اول، صص 71 تا 67)
6. موقعیت و محیط یادگیری: موقعیت یادگیری و محیط آن از عوامل بسیار موثر در یادگیری است. محیط، ممکن است فیزیکی باشد مانند نور، هوا، تجهیزات و امکانات آموزشی و ممکن است عاطفی باشد مانند رابطه ی معلم و شاگرد، رابطه ی شاگردان با یکدیگر، رابطه والدین با یکدیگر و نگرش مربیان در زمینه ی تربیت شاگردان.
7. روش تدریس معلم: معلم، از مهم ترین عوامل تشکیل دهنده ی محیط های آموزشی است. اگر معلم، خود را راهنما و ایجادکننده ی شرایط مطلوب یادگیری بداند و به جای انتقال اطلاعات، روش کسب تجربه را به شاگردان بیاموزد، آنان در برخورد با مسائل فعال تر خواهند شد. با چنین روشی، شاگرد نه فقط حقایق علمی را فرامی گیرد، بلکه با روش های علمی کسب معرفت نیز، آشنا خواهد شد.
8. تمرین و تکرار: تاثیر تمرین و تکرار در کل فرایند یادگیری و حیطه های مختلف آن و به ویژه در حیطه روانی – حرکتی، انکارناپذیر است. اجرای تمرین در زمان غیرمتمرکز، اثر یادگیری بیشتری نسبت به اجرای تمرین در زمان متمرکز دارد. مثلا شاگرد، موضوع مورد یادگیری را در دو تمرین بیست دقیقه ای، زودتر از یک تمرین چهل دقیقه ای یاد می گیرد.( مهارت های آموزشی و پرورشی، پیشین، صص 21 تا 18)
انواع بازده های یادگیری
گانیه، علاوه بر طبقه بندی هشتگانه ی انواع یادگیری، بازده های یادگیری را نیز به پنج طبقه به شرح زیر تقسیم کرده است:
1. مهارت های ذهنی: در این مهارت ها، که چگونگی برخورد فرد با امور را مشخص می کند، نمادها یا سمبل ها مورد استفاده قرار می گیرند. ما از طریق نمادها به طور مستقیم با محیط به تعامل می پردازیم. گانیه، در این باره می گوید: "توانایی هایی که استفاده از نمادها را ممکن می سازند، همان چیزی است که ما آن را مهارت های ذهنی می نامیم". مهارت های ذهنی به عنوان یکی از طبقات اصلی انواع بازده های یادگیری، دارای چند طبقه فرعی نیز می باشد که به صورت سلسله مراتبی از ساده به پیچیده به قرار زیر است:
· تمییز دادن: یعنی متمایز ساختن نمادها یا محرک ها از یکدیگر. تمییز دادن، پنجمین نوع یادگیری از انواع هشتگانه گانیه است.
· مفهوم آموزشی: در حالی که تمییز دادن، یادگیری شناسایی تفاوت بین رویدادهاست؛ مفهوم آموزشی، یادگیری درک شباهت بین رویدادهاست.
· یادگیری قانون: یعنی ارتباط دادن چند مفهوم و ایجاد یک معنی وسیع تر.
· یادگیری قاعده های سطح بالاتر: از ترکیب قاعده های ساده، قواعد سطح بالاتر درست می شوند. این همان چیزی است که گانیه در نوشته های قبلی خود، از اصطلاح حل مساله استفاده می کرد. در نظریه گانیه مساله، یک اصل سطح بالاتر است که از اجتماع چند اصل سطح پایین تشکیل می شود و یادگیرنده، برای حل کردن مساله باید ابتدا قواعد سطح پایین را بیاموزد تا بعد از ترکیب آنها، مساله را حل کند.
2. راهبردهای شناختی: تدابیری هستند که آدمیان، از طریق آنها در جهت فعال کردن و منظم کردن مطالب یاد گرفته شده و استفاده از مهارت های آموخته ی خود، استفاده می کنند. به عبارت دیگر، این راهبردها همان مهارت های مربوط به پردازش هستند.
3. اطلاعات کلامی: اطلاعات کلامی، بخش مهمی از یادگیری آموزشگاهی است مانند وقایع، نام ها، توصیف ها، تاریخ ها و ویژگی ها.
4. مهارت های حرکتی: یادگیری مهارت های حرکتی به یادگیرنده امکان می دهد تا حرکت های خود را هماهنگ سازد.
5. نگرش ها: نگرش، عبارت است از یک حالت درونی که بر انتخاب های شخصی که توسط فرد انجام می شود، تاثیر می گذارد. نگرش، دارای سه جنبه مهم عاطفی یا هیجانی، شناختی و رفتاری می باشد.(سیف، علی اکبر؛، چاپ هشتم، صص 80 تا 78)
نقش معلم درایجاد تحول درکلاس :
اگرچه تحول درآموزش نیازمندتغییر درسطوح عالی نظام آموزش وپرورش می باشد.اما معلمان ومدیران آموزشی می توانند بااستفاده ازروش های جدید ومبتکرانه اشتیاق دانش آموزان رادریادگیری افزایش دهندو زمینه های تحول فکری وعملی درآنها ایجاد کنند. (نشریه نگاه -گدازچیان )
مشاهده واقعیت های زندگی درعصردانایی وتغییروتحول درمشاغل وشیوه های تعامل وارتباطات وتوسعه ی خدمات ومهارتهای حرفه ای ایجاب میکند که دانش آموزان ضمن کسب دانش دامنه ی ارتباط خودبادیگران راتوسعه دهند درفعالیتهای گروهی به طور موثرشرکت کنند تفکرانتقادی وخلاق داشته باشند وبرای تصمیم گیری وانتخاب راه حل های مناسب از دانش وتوانایی لازم برخوردارباشند .بنابراین معلم بایددرکلاس محیط یادگیری فعال به وجود آورد. به بیان دیگرمعلم بایددرکلاس به جای ارائه مستقیم اطلاعات درباره هدفها ومفاهیم جدیددرس توسعه محتوا وارتباط این مفاهیم باسایردرس ها واطلاعات قبلی دانش آموزان سوال هایی مطرح کند که دانش آموزان رابه تفکر بحث تعامل ومطالعه بیشتروادارد.
معلم باید درتسهیل تعمیق وتوسعه مفاهیم ومعانی جدید ازامکانات فناوری آموزشی اطلا عات وارتباطات بهره گیرد ودانش آموزان را به جمع آوری دانش واطلاعات ازمنا بعی علاوه برکتاب درسی تشویق وترغیب کند وازآنها بخواهد که نتیجه مطالعات مطالعات خودرابه شکل های گزارش کتبی مصاحبه سخنرانی ونمایش برای ارائه درکلاس درس آماده کنند. (نشریه نگاه – گدازچیان )
ضرورت تحول درروشهای تدریس
هرواحد آموختنی را می توان یک تجربه نامید که دراین صورت طبعا مدرسه راکارگاه یا جایگاه تجربه اندوزی تلقی خواهیم کرد. به این معنا که هرکودک ازلحظه ورودش به مدرسه یا محیط آموزشی پیوسته درحال افزایش، گسترش، اصلاح وتکمیل تجارب خودش است ونقش عمده مدیرومعلم این است که زمینه یاشرایط ‍ مدرسه رابرای یادگیری یاتمرین این گونه تجربه ها مساعد گردانندو مدرسه رانباید تنهاجایگاه یادگیری وآموزش یک عده درس های کلیشه ای وغالبا بی ارتباط به نیازها ومسائل روززندگی بشردانست (فعالیتهای اجتماعی – شعاری نژاد)
حاصل روشهای تدریس بایدیادگیری موثرواکتشافی باشداما اکنون اغلب کلاس درس محل تکثیراطلاعات است وتعدادزیادی ازمعلمین تلاش میکنند که هرچه بیشتراطلاعاتی رادرذهن دانش آمآموزان انبارکنندودانش آموران بایدمنفعل وشنونده باشند این معلمین برای کاربرد آموخته ها ازازسوی دانش آموزان هیچ اهمیتی قائل نمی شونددرحالی که دانش آموزان افرادی صاحب تفکرهستند که می باید زمینه خلاقیت آنها رافراهم ساخت نه اینکه بااتخاذ روشهای نامناسب آن هارا ازخلاقیت بازداشت روشن است که این یادگیری پایدارنخواهدبودوفراگیران نیز چندان بهایی بربرای آن قائل نیستند وتلاش دانش آموزان فقط برای بدست آوردن نمره است ونه یادگیری.
باتوجه به مشکلات فوق الذکرضرورت تحول درروشهای تدریس کنونی معلمین ومربیان امری انکارناپذیرمی باشدکه می باید باراهکارهای مناسب این مهم صورت پذیرد.
اهداف تحول درروشهای تدریس
1- تغییردررفتار دانش آموزان
2- فعالیت دوسویه معلم ودانش آموز
3- یادگیری پایدارومفید
4- پرورش خلاقیت دانش آموزان
5- فعالیت گروهی دانش آموزان
6-تقویت روحیه جستجوگری
رروش وچگونگی تحول درروشهای تدریس
امامروزه مدرسه دیگرجای درس دادن یاصرفا انباشتن ذهن دانش آموزان بایک عده مطالب کلیشه ای نیاست بلکه مدرسه جایگاه زندگی است . مادیگرمجاز نیستیم که دانش آموزان را به گوش دادن وساکت نشستن وادارکنیم بلکه وظیفه داریم مدرسه را محیط مساعد زندگی کودکان ونوجوانان گردانیم .( فعالیتهای اجتماعی – شعاری نژاد )
جهت انجام این امرمهم وزارت آموزش وپرورش می بایست با برگزاری دوره های ضمن خدمت مفیدوموثر برای معلمین روشهای تدریس فعال را به آنها آموزش داده وبا راهکارهای مناسب مانندبرگزاری جشنواره های متعدد والبته مفید وتشویق جدی معلمینی که ازروشهای فعال وموثر درتدریس استفاده میکنند درمسیری حرکت کند که روشهای نا کارآمد رفته رفته وبه مرور زمان از آموزش وپرورش ما رخت بربندد.

مدلها وروشهای تحول درروشهای تدریس
درجهان امروزدیگر نمی توان وسعت کارآموزش وپرورش رابه آموزش رسمی مدرسه محدود ساخت
.بدون شک مدرسه ازجمله وسایل مهم واساسی است که طبیعت فردناپخته رانظام می بخشد واو راازفردیت در می آورد وانسان اجتماعی می گرداند .شاید به همین سبب است که گاهی آموزش وپرورش را فرایند اجتماعی گردانی تعریف می کنند ومدرسه ای را که نتواند علاقه ومهارت زندگی اجتماعی را در دانش آموزان یا دانشجویان رشدوگسترش دهد مدرسه ناتوان خوانند که ناگزیر است هرچه زودتر میدان زندگی راخالی کند یاتغییروضع وماهیت دهد وبه شکل محرک فعال استعدادها وخلاقیت هادرافرادوجامعه درآید.(فعالیتهای اجتماعی – شعاری نژاد )
با توجه به اینکه روش ایفای نقش(نمایش) یکی از روشهایی است که در تکوین شخصیت
فردی واجتمایی فراگیرندگان سهم بسزایی دارد میتواند به عنوان یکی از روشهای تدریس مورد استفاده قرار گیرد0موقعیتهای متفاوت این روش نمونه های کوچکی از ایفای نقش های زندگانی است وبهتر از بقیه روشها فراگیرندگان را در عرصه ی زندگی می آزماید. (روشهای فعال تدریس -فضلی خانی )
از آنجا که رشد فضایل اخلاقی و تربیتی دانش آموزان یکی از سیاست های اصولی در نظام آموزشی وپرورشی می باشد تجربیات خود در ارتباط با بکار گیری این روش در رابطه با آموزش مفا هیم اخلاقی درس قران پایه پنجم ابتدایی در ذیل می آورم تا معلوم گردد تاثیراین روش تدریس دریادگیری نسبت به روشهای غیرفعال تاجه اندازه است .

ابزارهای اطلاعاتی:
همان گونه که قبلا بیان شد با توجه به این که من قبلا تجربه تدریس کلاس های چند پایه را داشته ام و در چگونگی تقسیم فرصت یادگیری برای تدریس با مشکل مواجه شده ام لذا در پی رفع این مشکل بر امدم وبا استفاده از مصاحبه هایی که با پرسنل مدرسه اعم از مدیر،معاونین و آموزگاران با تجربه به عمل آمد و نیز بر اساس مشاهدات در مدت شش ماه و همچنین بر اساس مطالعاتی که در در این رابطه در مجلات رشد نیز داشته ام ،پی بردم که مشکل تقسیم فرصت یادگیری در کلاس های چند پایه وجود دارد .
بیشینه تحقیق
در رابطه با تاثیرات مثبت و منفی کلاس های چند پایه یا بی تاثیر بودن آن ها بر فرآیند یاددهی – یادگیری، تحقیقات متعددی انجام شده است که به نتایج متفاوت وغیر یکسانی رسیده اند. برخی از آن ها استفاده از کلاس های چند پایه را در درس هایی چون قرائت، ریاضی و دیگر موضوعات فهمیدنی سودمند نمی دانند و برخی دیگر هم محدودیت هایی برای این گونه کلاس ها برشمرده اند. مثلاً این که: تفکیک دانش آموزان در کلاس دشوار است، فشار کار بر معلم زیاد است، به نیازهای فردی دانش آموزان کم تر توجه می شود، فضای فیزیکی کلاس برای همه گروه های دانش آموزی وسعت کافی ندارد و آن ها نمی توانند فعالیت های خود را تحت راهنمایی معلم انجام دهند.
خلاصه تجربیات به دست آمده در کشورهای:استرالیا، بنگلادش، جمهوری خلق چین، هند، اندونزی، جمهوری کره، مالزی، مالدیو، نپال، پاکستان، فیلیپین، و تایلند تاکید می کند که: برنامه ریزی آموزش ابتدایی و فهرست حداقل توانایی های آموزشی، برای کلاس های چند پایه طراحی و تهیه نشده اند. بنابراین، به کارگیری برنامه های مدرسه ای رایج در این گونه کلاس ها با مشکلاتی روبه رو است، معلمان این کلاس ها با کمبود مواد و وسایل آموزشی مواجهند. ارزشیابی مستمر و مداوم که نیاز ضروری دانش آموزان چنین کلاس هایی است به خوبی صورت نمی گیرد .علاوه بر این ها، بسیاری از معلمان این کشورها در کلاس های آموزشی چند پایه کار می کنند، اما برای تعداد کمی از آن ها تربیت معلم قبل یا در حین تدریس تشکیل می شود و همچنین سیستم آموزشی این کشورها به طور کلی توجه کافی به کارکرد مناسب این مدرسه ها ندارد.
پاوان و میلر بروس در تحقیقات دیگری نشان دادند که برنامه های کلاس های چند پایه باعث ارتقای سطح آموزش در بسیاری از مدرسه ها شده و نتایج بهتری از آموزش سنتی داشته است. پاروان، 64 مورد مطالعه در آمریکا و کانادا انجام داد و متوجه شد که اکثر کلاس های چند پایه ( 58 درصد ) در پاسخ به تست ها، موفقیت بیش تری داشته اند و در مورد بهداشت روانی نیز 52 درصد آن ها از وضعی بهتری برخوردار بوده اند . هفت مورد تحقیق در زمینه مقایسه وضعیت دانش آموزانی که تمام دوره ابتدایی خود را در مدرسه های تک پایه گذرانده اند و دانش آموزانی که در کلاس های چند پایه تحصیل کرده اند، نشان می دهد که دانش آموزان کلاسهای چند پایه موفقیت تحصیلی بیش تری داشته اند.
سیمون ویمن در تحقیقی که در سال 1995 منتشر کرد، ضمن بررسی 65 تحقیق در زمینه کلاس های چند پایه که 33 مورد آن در ایالات متحده انجام شده است، نتایج تست های استاندارد را در کلاس های تک پایه یا چند پایه مقایسه کرد و نتیجه گرفت که عموماً نتایج برابر هستند، در حالی که تحقیقات دیگر، تفاوت هایی را گزارش کرده اند.
بررسی تاثیرات کلاس های چند پایه در کالیفرنیا نشان می دهد، این کلاس ها ضمن این که فرصت خوبی برای انجام کار گروهی و برقراری ارتباط دانش آموزان با یکدیگر فراهم می کنند، رشد اجتماعی و درک متقابل آنان را نیز بالا می برند و زمینه ساز دوستی با دانش آموزان پایه های دیگر هستند که خود این امر سبب می شود، دانش آموزان به نظرات همدیگر اهمیت بدهند.بررسی ها در مجموع نشان می دهند، در صورتی که کلاس های چند پایه از طرف مسولان و والدین حمایت شوند، بسیار موفق خواهند بود.

علاوه بر انجام فعالیت های گروهی، ارتباط دانش آموزان با معلم، در کلاس های چند پایه عمیق تر است. معمولاً دانش آموزان به مدت چند سال با یک معلم در ارتباط هستند و این فرصت مناسبی است تا دانش آموزان پایه های بالاتر به افراد پایه های پائین تر در یادگیری کمک کنند و این امر باعث تقویت آموخته های خودشان هم می شود. همچنین، بر اساس تشخیص معلم، دانش آموزان این کلاس ها در بیش از یک امتحان دو نوبته ارزشیابی می شوند، و هر کودک می تواند به شیوه خودش یاد بگیرد و در مجموع استفاده از کلاس های چند پایه، از نظام مبتنی بر فرد یا پایه تحصیلی، موثرتر و ارزان تر است.
با توجه به نتایج بررسی ها، تحقیقات و تجربه های متعدد، امروزه درباره تلفیق دانش آموزان سنین متفاوت در یک کلاس درس و تشکیل کلاس های چند پایه، موافقت عمومی و اجماع نظر به وجود آمده است.
طبق نظر بروس میلر، برای اجرای کلاس های چند پایه، انجام مقدمات زیر لازم است :
1- مرور تحقیقات قبلی،
2- طراحی الگوهای مناسب،
3- تغییر قوانین با توجه به مدل طراحی شده،
4- باز تولید مفاهیم اساسی مربوط به نظریه های یادگیری و ویژگی های دانش آموزان،
5- زمینه سازی برای تغییر تدریجی – تکاملی بلند مدت.
بر اساس نتایج تحقیقات و تجربه های انجام شده در کشورهای عضو مرکز نوآوری آموزشی برای توسعه در آسیا و اقیانوسیه و سایر کشورها و همچنین ماهیت آموزش در کلاس های چند پایه، به نظر می رسد، تحلیل علمی وضع موجود و.این زمینه ضرورتی اجتناب ناپذیر دارند.

یافته های علمی:
کلاس چند پایه یک موقعیت خاص آموزشی است که در آن حداقل دو تا حداکثر 5 پایه تحصیلی حضور دارند که یک معلم آنها را اداره می کند.
دلیل تشکیل چنین کلاسهایی تعداد دانش آموزان در یک مدرسه است که در مقایسه با کلاسهای تک پایه، تراکم کمتری دارد(میر شفیعی لنگری،8،1385)این کلاسها با عنوان های دیگر چون آموزش و پرورش جای گزین و کلاسهای چند سنی،ترکیبی و گروهی نام گذاری شده اند(مرتضوی زاده،38،1388).
کلاسهای چند پایه برای فراهم آمدن دوره ی کامل آموزش ابتدایی با افزایش میزان دست یابی به هدف های آموزشی در مناطق دور افتاده و کم جمعیت و روستاهایی که دانش آموزان کمتری دارد و نیز استفاده از منابع محدود تشکیل می شوند(متین،1387).
پیچیدگی کلاسهای چند پایه: مدیریت کلاس درس چند پایه،به سبب ترکیب سنی و جنسی دانش آموزان، متفاوت است.برخوداری دانش آموزان از توانایی و استعدادهای گوناگون و روی دادها و فعالیت های متنوعی که در یک جلسه از کلاس درس با سرعت قابل توجهی اتفاق می افتاد،مدیریت بر کلاس درس چند پایه را پیچیده تر می کند.مدیر آموزگاران و معلمان این کلاس ها،با توجه به تجربه های خود ،وضعیت محیطی و عاطفی کلاس درس و شناخت فرا گیرندگان و بهره گیری از مطا لعات خود،از شیوهای خاصی برای کلاس درس استفاده می کنند (مرتضوی زاده،38،1387).
سازمان دهی کلاسهای درس چند پایه به مراتب حساس تر از سازمان دهی کلاسهای عادی است.به همین دلیل،معلم کلاس درس چند پایه باید فعالیت های دانش آموزان،چگونگی آرایش شیوه نشستن ها،نحوه استفاده از تابلو و حتی دیوارهای کلاس را سازماندهی کند.مدیر آموزگار با تهیه طرح درسبه سازماندهی و مدیریت یاد گیریدر کلاس درس اقدام می کند.تهیه و تنظیم طرح درس روزانه در هر جلسه کاری،وقت گیر و طاقت فرسا است.اما نداشتن طرح درس هم سبب اتلاف وقت ،پراکنده گویی و سر در گمی معلم و دانش آموز می شود(مرتضوی زاده،40،1388).
یکی از مسائلی که همیشه بر کیفیت کار یک کلاس چند پایه اثر می گذارد،موضوع وقت است.یک کلاس تک پایه 28 ساعت تدریس هفتگی دارد و یک کلاس چند پایه (متشکل از 2تا 5 پایه)نیز همین تعداد ساعت تدریس هفتگی دارد.در صورتی که حجم محتوای کلاسهای تک پایه و چند پایه فرقی ندارد.تراکم تعداد دانش آموزان و تعداد پایه ها در یک کلاس چند پایه و حجم زیاد محتوای کتاب ها از نظم و دقت کار آموزش می کاهد و سبب افت کیفیت آموزش و عقب ماندگی از برنامه زمان بندی می شود.
هزینه،چنین عنوان شده است که اگر هزینه ها را بر اساس سرانه در نظر بگیریم،از نظر آماری،نسب هزینه فرد به این مدارس گران تر به نظر خواهد آمد (رضایی،15،1387). با توجه بهپر هزینه بودن این مدارس و به دلیل کمی تعداد دانش آموزان،به بسیاری از این مدارس بودجه نا چیزی تعلق می گیرد که جواب گوی نیاز ها نیست.
کمبود وقت : مساله کمبود وقت در صدر مسایل کلاسهای چندپایه قرار دارد . آنچه به عنوان یک مشکل اساسی معلم کلاس چندپایه با آن روبرو است این است که واقعاً با این کمبود وقت چه کند . دراین گونه کلاس ها معلم باید بتواند زمان را متناسب بین پایه ها تقسیم کند ( رئوف ضیایی 1368 ) .
مدیریت زمان :معلمان چندپایه بدلیل دارا بودن نقش چندگانه ی خود که در هر ساعت درسی می بایست ایفا نمایند از حساسیت زیر برخوردارترند ، یعنی ارزش زمان در کلاسهای چندپایه به چند برابر نسبت به کلاسهای عادی مبدل می شود . صرف وقت دقایق زمان در این کلاس از خدمات آموزشی استفاده نمایند . در کلاس چندپایه معلم می بایست کنترل کلاس و نظارت بر فعالیتهای درس پایه های مختلف را بر عهده داشته باشد . به خاطر کمبود وقت در کلاس معلم گاهی احساس می کند ساعات دیگری علاوه بر ساعات رسمی در هفته را می بایست به دانش آموزان اختصاص دهد و این کار اگر تداوم یابد معلم خود و دانش آموزان را خسته نموده و شاید نتایج مطلوبی در بر نداشته باشد .
و از استفاده ی درست از زمان در ساعات رسمی کلاس می تواند کار تعلیم و ترتیب را به سامان برساند به گونه ای که نیاز به صرف وقت خارج از برنامه نباشد . مدیریت اوقات معلم به معنی مسلط بودن و کنترل زمان کار در کلاس است نه اینکه زمان معلم را تحت کنترل خود در آورد .
در کلاسهای چند پایه که معمولاً یک کلاس به عنوان محور مطرح می باشد و معلم در آن ساعت برای آن کلاس تدریس ارائه می دهد وقت بیشتری در آن ساعت صرف می کند و ما بقی پایه ها برنامه عملی – تمرین خود را انجام می دهند .
مدیریت موفق کلاس تنها زمانی امکانپذیر است که معلم اهداف روشن و متناسبی را برای خود ترسیم کرده و در کلاس مراقبتهای لازم و کافی را برای دستیابی به آن اهداف از پیش تعیین شده بعمل آورد . این تنها راهی است که بتوان بین کارهای روزمره از یک سو و ترقی و کسب رضایت شخصی از سوی دیگر ارتباط و پیوند برقرار کنیم .
در کلاسهای چند پایه برنامه ، همان طرح آموزشی است که معلم می بایست تهیه کرده باشد که در یک جلسه کلاس هر یک از پایه ها چه سهمی دارند ، معلم برای هر یک چه نقشی ایفا می کند . معلم باید مراقب باشد اتفاقاتی که در کلاس ناخواسته رخ می دهد و او را از پرداختن به طرح آموزشی دور می کند حتی الامکان نادیده گرفته و وقت خود را صرف طرح آموزشی نماید مگر اینکه رویداد در جهت تعلیم و تربیت دانش آموزان باشد . بخشی از مدیریت زمان از طریق تفویض اختیار امکانپذیر است . در کلاسهای چند پایه معلم می تواند بخشی از وظایف خود را به یکی از معلم یاران هر پایه تفویض نموده و سپس از انجام کار مسئولیتهای تفویض شده را بازاریابی ، نظارت و بررسی نموده و معلم یاران را نسبت به کاستی های احتمالی راهنمایی نماید . بدین ترتیب ضمن استفاده از وقت ، نسبت به کنترل کلاس و مدیریت کلاس تلاش نموده است .) سلطانی تهرانی ،محمد،مشکلات کلاسهای چند پایه،1376)

تجزیه و تحلیل:
با توجه به مشکلاتی که معلمان چندپایه ابتدایی در توزیع زمان در کلاس ها دارند و با توجه به مشاهداتی صورت گرفته و مصاحبه های انجام شده با معلمان و مدیران با تجربه و مطالعه کتب و مقالات دررابطه با این موضوع استفاده از برخی روش ها از جمله روش استفاده از شاگرد معلم،تدریس ماده ی درسی واحد ،تقویت بنیه معلمان چند پایه و تبدیل کلاسهای چند پایه به پایه های کمتر، تفاوت زمان استراحت ، تدریس مواد درسی مختلف با اهداف مشترک به چند پایه در یک زمان ، هماهنگی با انجمن و اولیا مدرسه در امور مدیریتی و مراجعه به اداره، ثبت فعالیت های فرایند آموزش در خارج از وقت آموزش نیز از جمله روش هایی است که تا حد چشم گیری از مشکلات موجود می کاهد.

ارائه راه حل های موقت:
1: شیوه اداره کلاس به صورت (تدریس ماده درسی واحد به صورت همزمان به تمام پایه ها)
در این شیوه معلم باید ابتدا مقدماتی را فراهم کند و مثلاً یک درس ریاضی را که ارتباط طولی با دروس پایه های دیگر را دارد انتخاب و همزمان مفاهیم را به صورت عمودی اهداف آن را استخراج می کند وو همزمان در یک جلسه به دانش آموزان پایه های مختلف بدون جداسازی و قرار دادن یک گروه در محوریت و گروه دیگر در غیر محور به دانش آموزان ارائه دهد.
مثلاً درس دایره : دانش اموز پایه اول با شکل گردی آشنا شود و بتواند گردی بکشد – پایه دوم با اسم دایره آشنا شود و بتوانند با وسایل مانند سکه دایره رسم کند – پایه سوم شعاع و قطر دایره را رسم کند – با پرگار دایره را رسم کند- چهارم به وسیله پرگار دایره رسم کند و قطر و شعاع دایره ای رسم کند و در مورد تعداد انها بحث کند بتواند با طناب و خط کش محیط دایره را محاسبه کند – و در پایه پنجم دانش اموز بتوانند با استفاده از عدد پی محیط و مساحت دایره را محاسبه کند اگر خوب توجه کرده باشید ارتباط طولی بعضی از دروس این توانایی را به معلم چند پایه می دهد که در یک جلسه همزمان تمام پایه های کلاس را در محور کار قرار بدهد و بیشتر از انچه که دانش آموزان لازم دارد بیاموزد مشکل اصلی این روش از چند نظر قابل بررسی است اول اینکه از این روش که روش گروهی و بسیار فعال است پایه اول و دوم و سوم تاریخ و مدنی و جغرافیا ندارند و این دو درس در پایه چهارم و پنجم زیاد مرتبط نیستند مهمتر از همه در تنظیم برنامه کلاسی مشکلاتی به وجود می آورد ساعت های دروس همخوانی ندارند.
از این روش وقتی به خوبی استفاده می کنیم که ابتدا از اول سال تحصیلی جدولی از مفاهیم کلیه دروس تهیه می کنیم که ارتباط عمودی در بین پنج پایه دیده شود دوم اینکه این مفاهیم اهداف مشترکی نیز داشته باشند سوم اینکه برنامه ای از فعالیت های هر یک از گروههای دانش اموزی تدوین شود.
مثلاً درس علوم بخش جانوران را در نظر بگیرید.
در پایه اول – آشنایی با حرکت جانوران – محل زندگی متفاوت – فایده بعضی از آنها
در پایه دوم – آشنایی با پوشش بدن محل زندگی ،انواع جانوران فایده آنها و مقایسه آنها
در پایه سوم -نیازهای جانوران – رابطه محل زندگی با آب و هوا و غذا و طبقه بندی مهره داران.
در پایه چهارم – طبقه بندی جانوران بی مهره – محل زندگی – انواع انگلها
در پایه پنجم آشنایی با جانداران زنده – آغازیان – خصوصیات بعضی از جانداران که شبیه جانوران هستند با یاداشت این مفاهیم برای هر هر پایه یک فعالیت گروهی در نظر می گیریم تعدادی از برچسپ حیوانات مختلف می آوریم مثلاً در پایه اول جانورانی که در آب شنا می کنند و پرواز می کنند را در جدول های تهیه شده بچسپانند در پایه دوم آنهایی را که در صحرا زندگی می کنند و آنهایی را که در جنگل و غیر زندگی می کنند به جدول مربوط به خود می چسپانند و پایه سوم جدول مهره داران را با استفاده از برچسپ ها کامل کنند و خصوصیات انها را بنویسیم در پایه چهارم در گروهی جدول مربوط به بی مهره ها را کامل کنند و عکسهای مربوط را در جای خود بچسپانند و در پایه پنجم به بررسی انواع قارچها و باکتریها و ویروس ها بپردازند ، با استفاده از میکروسکوپ و موارد کاری مشاهدات خود را یاداشت نمایند.
(فرایند یاددهی یادگیری در کلاس های چند پایه – سهیلا حاجی اسحاق)

2: روش (تدریس مواد درسی مختلف با اهداف مشترک به چند پایه در یک زمان)
در روش قبلی ما یک درس را در نظر می گرفتیم و همزمان آن واحد درسی را به کل پایه ها ارائه دادیم اما در این روش که برنامه کلاسی را بیشتر مد نظر گرفته ما می توانیم دروس مختلف را که هدفهای مشترک دارند را در یک جلسه تدریس نمایم سپس مراحل اجرای به صورت مختصر به این قرار است.
الف : انتخاب مفاهیم درسی مختلف در پایه ها که دارای اهداف مشترک باشند.
ب: استخراج و نوشتن اهداف مشترک
ج: تدوین برنامه فعالیت های هر یک از گروههای کلاسی
مرحله 1 : در این روش معلم طبق برنامه کلاسی خود مفاهیم دروس را انتخاب می کند ومی داند چه باید بگوید.
مثلاً اول ریاضی ترتیب اعداد
دوم : علوم جانوران در کجا زندگی می کنند.
سوم: اجتماعی رعایت نظم و قانون مقررات
چهارم : تاریخ و مدنی مدرسه خانه دوم ماست (نقش های مدرسه)
پنجم : علوم: ماشینها (ماشین ساده و )
مرحله 2 : هدف مشترک برای تدریس مفاهیم در یک زمان واحد را باید انتخاب کنیم (چون کدام از واحدهای درسی که بیان شد هدف کلی آن بیان شد ما نمی توانیم اهداف جزئی هر یک از دروس را استخراج و ارئه دهیم.)هدف مشترک دروس فوق (بیشتر نظم و ترتیب – مرتب بود – رعایت مافوق ومقررات).
مرحله 3 :تدوین برنامه ای برای فعالیت های گروهی کلاسها – (مثلاً ترتیب دادن نمایشی که رعایت نظم و ترتیب به نفع ماست و برای پایه اول مهره های داده شود که به ترتیب آنها را در خانه صفر تا 9 بچسپانند به صورت گروهی وآن را به گروههای دیگر جهت بررسی بدهند پایه دوم جدول محل زندگی جانوران در روی تابلو بکشند و به صورت نمایشی هر یک شکل یک جانور را نشان دهد و در محل خود بنشیند در پایه سوم نظر خود را به صورت گروهی در مورد نمایش کل کلاس ارائه دهند دانش اموزان پایه چهارم جدولی تهیه کنند از کارکنان مدرسه وظایف هر یک به صورت گروهی خلاصه در گروههای بیان خود بیان کنند علوم پایه پنجم در مورد نظم و مرتب بودن ماشینها فکر کنند و نظم کار ماشین ها را بیان کنند.
آموزش چند پایه در حقیقت تشکیل شده از فنونی است که به معلمان امکان هدایت یادگیری دانش آموزان با سطوح سنی متفاوت و توانایی های گوناگون را به صورت همزمان می دهد و این در حالی است که طبق بازدیدهای به عمل آمده اکثر معلمان این کلاسها از همان روشها آموزشی سنتی موجود در کلاس های تک پایه آنهم در سطحی بعضاً ضعیف تر (به دلیل ناهمگونی جامعه مخاطب ،فرصت محدود آموزشی ،حجم وسیع کتب درسی …) بهره می گیرند.
با توجه به اینکه کیفیت فرایند فعالیت های معلم و روشهای آموزشی او هسته مرکزی آموزش چند پایه ای را تشکیل می دهد مسلماً نقصان تجربه و کمبود اطلاعات معلمان این کلاس ها مستقیماً به کیفیت آموزشهای کلاسی آسیب می رساند.
3-تبدیل کلاسهای چند پایه به پایه های کمتر:
با توجه به این که اکثرمعتمان روستاهای دور افتاده،به دلیل مسافت زیاد،مجبور به سکونت در روستا هستند،می توان برای جبران کمبود وقت،کلاسهای چند پایه را به پایه های کمتر تبدیل کرد ودر نوبت صبح و بعد از ظهر به اداره ی آنها پرداخت. البته مسئولان باید حق الزحمه ی تلاش مضاعف آموزگاران را پرداخت کنند.
دو بعدی کردن یا نصب دو تخته سیاه در دو طرف کلاس،معلم می تواند یک تخته را در ضلع جنوبی قرار دهد و تعدادی نیمکت رو به روی آن بچیند و یک تخته راهم در ضلع غربی کلاس نصب کند.
زاویه بین دو ردیف نیمکت باید 90 درجه باشد. آموزگار در بین این دو زاویه بر هر دو گروه دانش آموزان تسلط دارد. ولی دانش آموزان بر درس و فعالیت گروه دیگر تسلط کمتری دارند.
هنگام ساختن بنای مدارس،مقداری مصالح و وسایل برای تجدید بنا و تعمیرات پیش بینی و در انبار مدرسه یا اداره آموزش و پرورش بگذارید تا در هنگام ضرورت،از آن استفاده شود. جلب مشارکت مردم روستا در این زمینه بسیار موثر است. با توجه به این که مردم در تمام کارهای کشاورزی و مراسم سنتی و مذهبی و … به صورت مشارکتی کار می کنند،معتم با درایت و ایجاد رابطه ی عاطفی مناسب،می تواند کمکهای کاری یا نقدی آنها را برای نو سازی مدرسه جلب کند. روش دیگری که برای ساخت مدرسه و تامین نیرو مقرون به صرفه است،توسعه ی طرح تمرکز روستایی است. با تدارک سرویس رفت و آمد دانش آموزان از روستاهای اطراف به یک روستای مرکزی،می توان مدارس روستایی را با نیروی کمتر و صرف هزینه ی کمتر تجهیز و به شکل تک پایه اداره کرد.
برگزاری دوره های آموزشی ضمن خدمت با عنوان روش های آموزش در کلاس های چند پایه و چگونگی اداره ی مدارس کوچک، برای مدیر آموزکاران و معلمان چند پایه جهت جلو گیری از افت آموزشی و افزایش کارایی آنها.
به کارگیری نیروهای بومی برای آموزگاری یا مدیر آموزگاری در مدارس کوچک مناطق محروم و دور افتاده.
با توجه به سختی و پیچیدگی محیط کار در مدارس،پیشنهاد می شود برای ایجاد انگیزه در مدیر آموزگاران و آموزگاران این مدارس،حقوق و مزایای ویژه ای در نظر گرفته شود.
(اسماعیلی،اسفندیار(1387). "راه های افزایش رضایت شغلی مدیر آموزگاران"، رشد مدیریت مدرسه،دوره ی هفتم،شماره ی 56.)
4-تفاوت زمان استراحت:
در مدارس ابتدایی بعد از هر 45 دقیقه آموزش ، 15 دقیقه برای استراحت برنامه ریزی شده است که هر کلاس در طول روز 3 بار از فرصت استراحت استفاده می کند. اگر زمان استراحت طوری تنظیم شود که دانش آموزان به طور متناوب از این فرصت بهره گیرند، به میزان قابل ملاحظه ای در زمان صرفه جویی خواهد شد. با این روش فقط معلم کلاس مربوطه دچار مشکل می شود که می تواند با برنامه ریزی دقیق این نقیصه را جبران نماید.
5- استفاده از وجود شاگرد معلم:
استفاده از برخی دانش آموزان برای تدریس به بعضی دیگر ، پدیده جدیدی نیست. این روش آموزش که با عنوان های مختلف مانند شاگرد معلم ، معلمیار ، خلیفه و… نامیده می شود برای اولین بار پیش از قرن هیجدهم در انگلستان برای مبارزه با نابرابری های آموزشی مطرح شد و در مدارس مونته – سوری نیز مورد استفاده قرار گرفت. سابقه این نوع از آموزش در ایران به مکتب خانه های قدیم بر می گردد.این روش در حال حاضر در کشورهای اروپایی از جمله انگلستان ، فرانسه ، سوئد ، بلژیک و روسیه مورد استفاده قرار می گیرد.
در این روش از دانش آموزان مستعدتر پایه های بالاتر در جهت نظارت بر گروه های خود آموز استفاده می شود. از مزایای این روش می توان به جبران کمبود ساعات آموزشی ، آموزش انفرادی به دانش آموزان ضعیف از لحاظ عاطفی و اجتماعی و درسی ، ایجاد اعتماد به نفس و نگرش مثبت به خود در دانش آموزان معلم یار و تقویت احساس استقلال و عدم وابستگی و …
جهت رفع موانع موجود بر سر راه اجرای این روش می توان با عوض کردن هر ماه یک بار شاگرد معلم ، از افت تحصیلی او جلوگیری به عمل آورد و از دانش آموزان مستعد دیگردر زمینه درسی برای این منظور استفاده کرد .راهکار مفید دیگری که نگارنده این جملات سال ها از آن استفاده نموده ، شاگرد معلم هم پایه است. به این صورت که از هر پایه یکی از دانش آموزان برتر نقش معلم را در برنامه خود آموزی ایفا می کند.

گردآوری شواهد ۲
با به کار بردن روش ها و شیوه هایی که در فوق ذکر شد این نتایج به عمل آمد:
1. وقتی که از روش ماده درسی واحد به پایه های مختلف به صورت همزمان استفاده کردم چون دانش آموزان در یک بحث مشارکت داشتند و این موقعیت در موارد دیگر کمتر برای آن ها پیش می آمد ایجاد انگیزه ی وافری در دانش آموزان مشاهده می کردم که این نیز خود امر آموزش را تسهیل می بخشد.
2. استفاده از روش (ماده درسی واحد ) فرصت و زمان یادگیری و یاددهی بیشتری را در اختیار من و دانش آموزان قرار داد و از تغییر شگرفی که در کیفیت آموزش احساس کردم باید گفت
3. استفاده از این روش (ماده درسی واحد)این امکان را در اختیار دانش اموزانم قرار داد که وقتی با مشکلی مواجه شدند از دانش آموزان پایه بالاتر کمک گرفتند.
4.کمک گرفتن از اولیا برای انجام برخی کارهای مدرسه این فرصت را به من داد تا تمام وقتم را صرف تدریس و کلاس درس کنم چه بسا انجام بسیاری از این کارها توسط اولیا بهتر و با صرف زمان و هزینه کمتر انجام شد.
5.استفاده از معلم یار (شاگرد خلیفه ) تا حدود زیادی از مشکلاتم در کلاس درس چند پایه کاست زیرا بخشی از کارهایم را از جمله بررسی تکالیف و تمارین دانش آموزان ،وارسی وضعیت بهداشتی آنان و….را به او (معلم یار)سپردم و این باعث شد زمان حضور در کلاس را فقط به تدریس اختصاص دهم هر چند از طرفی سپردن مسولیت به دانش آموزم باعث شد او مسولیت پذیر تر شده و از نظر رشد اجتماعی پیشرفت کند.
6. تغییر زمان فرصت زنگ تفریح

پیشنهادات
6- حذف فرصت اختصاص داده شده برای حضور و غیاب دانش آموزان
7-ثبت فعالیت های فرایند آموزش در خارج از وقت آموزش
8- تصحیح املا و انشا و بررسی مشق دانش آموزان در خارج از وقت آموزش
9- تعیین یک زمان خاص در خارج از وقت آموزش برای پاسخگویی به ارباب رجوع
10-هماهنگی با انجمن اولیا مدرسه برای امور مدیریتی و مراجعه به اداره

منابع وماخذ
1- علی اکبر سیف،روش های اندازه گیری وارزشیابی نشردوران سال1370
2- سالی براون،نیل ریس،براندااسمیت،500نکته چگونه امورتحصیلی راارزشیابی کنیم،مترجم دکترفرخ لقارئیس دانا،قدیانی1379
3- جان دفت،درک مفاهیم ریاضی ازطریق بازی های آموزشی،ترجمه حسن نصرنیا، انتشارات مدرسه،1376
4- چرفوستن،آموزش تفکروحل مساله درریاضی ،ترجمه پرویزامینی،انتشارات قدیانی،1378
5- ریچاردچانگ وکیث کلی،آموزش تفکروحل مساله درکار، ترجمه پرویزامینی ،انتشارات قدیانی،1379
6- مایک رابسون،روش گروهی حل مساله گامی فراسوی بهبودبهره وری،بنیاد مستضعفان وجانبازان،1374
7- جان ای گلاور،راجراچ برونینگ،روانشناسی تربیتی اصول وکاربردآن،ترجمه دکترعلینقی خرازی،1378

2

19


تعداد صفحات : 31 | فرمت فایل : Word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود