اعجاز علمی قرآن
قرآن کتابی است آسمانی که از جانب خداوند بر پیامبر اسلام، حضرت محمد(ص) وحی گردیده و در کلی ترین وجه، می توان آن را کتاب "هدایت" برشمرد. مهمترین معجزه حضرت محمد(ص) قرآن است و ایشان تنها پیامبری است که دارای معجزه جاوید می باشد و نسلهای متعدد انسانها خواهند توانست از این معجزه جاوید بهره ببرند. ولی معجزه بودن قرآن چگونه دانسته می شود؟
در نگاه اول قرآن معجزه ای ادبی است که در اوج فصاحت و بلاغت قرار دارد و هیچ شعر و یا کلام عربی نمی تواند به پای آن برسد. نظمی خاص در چینش کلمات قرآن وجود دارد؛ اگرچه قرآن نه شعر است و نه نظم؛ ولی دارای آهنگی خاص است که این موسیقی بر اعراب تاثیری شگرف داشت؛ سران مشرک عرب در اوایل بعثت پیامبر اکرم(ص) چون این ویژگی قرآن را می دیدند، مردم را از شنیدن آن نهی می نمودند. دیگر اینکه قرآن عقل را متحیر می کند که چگونه این همه معارف عالی می تواند از سوی فردی بیسواد به زبان آورده شود؟ از جنبه های دیگر اعجاز قرآن، اسرار خلقت در قرآن (اعجاز علمی) است که در یکی دو قرن اخیر، بسیاری از متخصصان علوم مدرن را به شگفتی واداشته است؟ مثلاً "اشاره" به حرکت زمین و خورشید و زوجیت گیاهان و… . ولی اعجاز علمی قرآن چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
تفسیر علمی
اعجاز علمی قرآن مربوط به انطباق قرآن با علوم تجربی است که اصطلاحاً به آن "تفسیر علمی" می گویند. منظور از "تفسیر" در اینجا روشن شدن نکات مشکل در الفاظ معانی و اهداف یک آیه است و مقصود از "علم" علوم تجربی. یعنی علومی که با شیوه آزمون و خطا درستی یا نادرستی نظریه ها و قوانین حاکم بر طبیعت را بررسی می کند؛ پس مقصود از تفسیر علمی، توضیح دادن آیات قرآن به وسیله علوم تجربی است.
تا زمان حضور پیامبر اکرم(ص)، مردم هرگاه در مورد آیات قرآن سوالی داشتند، می توانستند از ایشان بپرسند، ولی پس از فوت آن بزرگوار، نیاز به تفسیر و تبیین قرآن آشکار شد؛ به ویژه با فتوحات گسترده مسلمانان هر سال بر قلمرو جهان اسلام افزوده می شد و هزاران نفر مسلمان می شدند و به دنبال آن، اسلام با هزاران سوال و فکر جدید مواجه می گردید. پس مسلمانان برای تفسیر آیات قرآن به سراغ اصحاب و اهل بیت پیامبر(ص) رفتند تا مجهولات خود را از ایشان بپرسند و اینگونه بود که علم تفسیر آغاز شد و راههایی گوناگون برای تفسیر قرآن ارائه گردید که یکی از آنها "تفسیر علمی قرآن" بود که به عنوان تطبیق آیات قرآن با علوم تجربی دانسته می شود.
انواع تفسیر علمی
خود تفسیر علمی روشهای فرعی متفاوتی دارد که برخی آن را تفسیر به رای و برخی آن را از اقسام مهم تفسیر در عصر حاضر می پندارند. همانگونه که در ادامه خواهیم دید، بعضی مفسران قرآن، با تکیه بر بعضی "انحرافات" تفسیر علمی قرآن را بکلی رد نمودند و آن را نوعی "تاویل" و "تفسیر به رای" نامیدند. در اینجا شیوه های تفسیر علمی را بررسی می نمائیم:
1- استخراج همه علوم از قرآن کریم
برخی مفسران قدیمی (غزالی) کوشیده اند تمامی علوم را از قرآن استخراج کنند، زیرا عقیده داشتند که همه چیز در قرآن وجود دارد؛ از همین رو، آیاتی که ظاهر آن با یک قانون علمی سازگار بود را بیان می کردند و هرگاه ظواهر قرآن کفایت نمی کرد، دست به تاویل می زدند و ظواهر آیات را با نظریات و علومی که در نظر داشتند برمی گرداندند. به همین دلیل بسیاری از مخالفان، تفسیر علمی را، تفسیر به رای می دانند.
2- تطبیق و تحمیل نظریات علمی بر قرآن
در قرن اخیر این شیوه بسیار رواج داشته است و افرادی با مسلم پنداشتن نظریات علوم تجربی، سعی نمودند تا آیات موافق آن را در قرآن بیابند و وقتی نمی یافتند، دست به تاویل می زدند. مشکل این مفسران آن بود که مفسر در حال تفسیر قرآن باید از هرگونه پیش داوری مبرا باشد تا بتواند تفسیری صحیح انجام دهد.
3- استخدام علوم برای فهم بهتر قرآن
مفسر در این روش با استفاده از مطالب قطعی علوم که با ظواهر آیات قرآن (معنای لغوی) موافق است، تفسیر علمی را انجام می دهد و معانی مجهول قرآن را کشف کرده و در اختیار انسانهای تشنه حقیقت قرار می دهد.
پیشینه تاریخی تفسیر علمی قرآن
پس از فتوحات گسترده مسلمانان در قرن اول هجری، ایشان هر روز با افکار نوی آشنا می شدند و با فروکش کردن نسبی جنگها، تبادل فرهنگی بین اسلام و تمدنهای ایران، روم و یونان آغاز شد و ترجمه آثار دیگر ملل در دوره هارون الرشید و مامون فزونی گرفت.
مسلمانان علومی مثل: طب، ریاضیات، نجوم، علوم طبیعی، فلسفه را از یونان گرفتند، مطالبی را به آن افزودند و طی چند قرن آن را به اوج رسانیدند. چنانکه بوعلی سینا در قرن چهارم در زمینه طب کتاب قانون و در زمینه فلسفه کتاب شفا را نوشت. ترجمه آثار غیرمسلمانان با برخی آیات قرآن تعارضی نسبی داشت، پس مسلمانان از همان ابتدا برای رفع این مشکل کوشیدند. برخی مفسران با انطباق آیات قرآن با علوم تجربی یونان، به مردم ثابت کردند که قرآن برحق بوده و مطالب علمی آن صحیح است.
در یک قرن اخیر، تفسیر علمی و اعجاز علمی قرآن توجه مفسران مسلمان را به خود جلب کرده است و کتابهای فراوانی نیز در این مورد نگاشته شده است. ولی چرا پس از حدود هزار سال که از عمر تفسیر علمی می گدرد، دوباره این تفسیر اوج گرفت و قشر تحصیل کرده و روشنفکر به آن روی آوردند؟ در ایران و مصر تلاشی زیاد برای انطباق آیات قرآن با علوم تجربی صورت گرفت و نام بسیاری از دانشمندان علوم تجربی در این راه به چشم می خورد که دست به تفسیر علمی قرآن زدند و در این میان؛ مفسران عالی قدر شیعه و سنی نیز از این قافله عقب نمانده و در تفسیرهای مهم خود به، تفسیر علمی نیز توجهی ویژه نمودند، ولی علت این توجه چه بود؟
در اروپا پس از رشد بی سابقه علوم تجربی در دو قرن اخیر تعارضی بین علم و دین (مسیحیت) آغاز گردید. این تعارض در کتابها و مجلات منعکس گردید و به زبان عربی ترجمه شد و مصر از اولین کشورهایی بود که تحت تاثیر این افکار قرار گرفت، زیرا از لحاظ جغرافیایی مصر به اروپا نزدیکتر و مرکز تمدن و فرهنگ قدیمی بود و بسیاری از روشنفکران آن به اروپا مسافرت کرده و به همراه علم و تکنیک، این افکار را برای ملت خود به ارمغان می آوردند. اگرچه مسلمانان می دانستند که تعارض بین علم و دین در جهان اسلام زمینه ای ندارد، زیرا اسلام خود حامی و مشوق علم است؛ ولی ضروری بود در قبال این حمله به دین در اروپا؛ مسلمانان از دین خود حمایت کنند، پس بسیاری از دانشمندان و مفسران مسلمان به میدان آمدند تا با تذکر حقایق علمی قرآن (که مورد قبول علوم تجربی بود) نسبت به رفع توهم تعارض بین علم و اسلام دست یابند.
دلیل دیگر توجه به تفسیر علمی در قرن اخیر این بود که برخی مفسران، علمای دین و یا دانشمندان علوم تجربی کوشیدند با بکار بردن علوم تجربی، اعجاز علمی قرآن را به اثبات برسانند. قرآن معجزه جاوید پیامبر اسلام(ص) است و جنبه های گوناگونی از اعجاز آن به اثبات رسیده و با پیشرفت علوم تجربی، وقتش رسیده بود که جنبه های دیگر از اعجاز آن ثابت شود. قرآن دارای مثالها و مطالب علمی فراوانی است که با جدیدترین قوانین و نظریات ثابت شده علمی موافقت دارند که همین موافقت، موجب اثبات حقانیت اسلام نزد بسیاری از غربیان گردید.
انطباق قرآن با علوم تجربی؛ اعجاز علمی قرآن را اثبات می کند؟
اعجاز قرآن منحصر به همین بّعد آن نیست، پس اگر علوم تجربی مطالب علمی قرآن را تایید نکرد هم؛ قرآن بی اعتبار نخواهد شد، زیرا اعجاز قرآن از راههای مختلفی به اثبات رسیده است. رابطه مطالب علمی قرآن با علوم تجربی سه گونه است:
1- آیاتی از قرآن که با علوم تجربی تطبیق دارند؛ اینها شگفتی بسیاری از دانشمندان را برانگیخته اند که چگونه کتابی که در چندین قرن پیش نوشته شده، می تواند در مورد جدیدترین مطالب علمی با این دقت سخن بگوید؟ (ما در این کتاب تنها از این نوع سخن خواهیم گفت).
2- برخی مطالب علمی قرآن با نظریات علوم تجربی ناسازگارند که این مربوط به تعارض علم و دین می شود که این تعارض ظاهری است و با دقت بیشتر برطرف خواهد شد.
3- مطالبی علمی که در قرآن وجود دارد، ولی علوم تجربی نه آن را نفی کرده و نه اثبات، و ممکن است سالها بعد با پیشرفت علوم کشف شوند، ولی ما دلیلی برای رد آنها نداریم.
از ویژگیهای تفسیر علمی این است که این نوع تفسیر را فقط متخصصان علوم تجربی می توانند کشف کنند و باید آن را با زبانی ساده و همه فهم بپرورانند تا همه مردم بتوانند آن را درک کنند، زیرا قرآن معجزه ای برای تمامی افراد است و همه حق دارند از مطالب آن آگاهی یابند.
چون "تفسیر علمی" به دلیل افراطهایی که در آن صورت گرفته توسط برخی مفسران نفی گردیده است؛ پیگیری کردن آن همچون حرکت بر لبه تیغ است، زیرا از طرفی در وجود این تفسیر هم شکل و تردید وجود دارد و از طرف دیگر حقایقی گرانبها را می توان در این شیوه یافت و از وجود این حقایق، انگشت به دهان ماند!!!
2