تارا فایل

اسطوره چین



مقاله:
اسطوره چین

اسطوره های چین
سرگذشت چین هم چون بسیاری از ملت های جهان با اساطیر آغاز می شود. این اساطیر درباره ی خاقان های نیکوکاری است که هر یک عمری طولانی داشته و دانش های گوناگون را در میان مردم پدید آورده اند.
نخستین سلسله ی بزرگ چین باستان "شانگ" است که از 1500 سال قبل از میلاد پدید آمد . پیدایش وگسترش خدا و تقویم میان انها از نخستین پدیده های مثبت بود. ساخت ظروف چینی و تهیه ابریشم از دیگر دستاوردهای تمدنی عصر شانگ است.
دومین سلسله ای که در چین بوجود آمد"چو" نام داشت که فرمان روایان ان از 1028 تا 256 قبل از میلاد حکومت کردند که در زمان انها آشوب وجنگ های داخلی در چین زیاد شد تا سرانجام قبایلی به نام "چه این" بر کشور مسلط شدند و یکی از مشهورترین سلسله های چین باستان را بنیان نهادند.
فرمان روای قبایل "چه این"فردی به نام "شی هوانگ تی"بود.وی در تاریخ چین از شهرت بسیاری برخوردار است .شی هوانگ تی از نبوغ نظامی بسیاری برخوردار بود به همین دلیل در طی چندین جنگ توانست حکومت های کوچک را یکی پس از دیگری از میان بردارد و بر خاک گسترده ی چین مسلط شود. او خود را امپراطور نامید .از جمله کارهای شی هوانگ تی شروع ساخت دیوار بزرگ چین است . این دیوار یکی از عجایب عالم است و برای جلوگیری از حمله ی قبایل بیابانگرد شمالی به داخل چین ساخته شد. در جریان ساخت آن هزاران دهقان به کار گرفته شدند.
بعد از مدتی وی با اندیشه های کنفوسیوس به مخالفت پرداخت. کنفوسیوس از اندیشمندان بزرگ چینی است که در چندین سال قبل از شی هوانگ تی میزیست و منشا خدمات اجتماعی وفرهنگی بسیاری شد. شی هوانگ تی دستور داد تمامی آثار مربوط به کنفوسیوس را از بین ببرند.اما پس از مرگش دوباره اندیشه های کنفوسیوس علنی شد . از این رو این اندیشه ها قرن ها در مدارس چین آموزش داده می شد.
با مرگ شی هوانگ تی هرج و مرج سراسر کشور را فرا گرفت عده ای به کاخ او حمله کردند و ان را نابود ساختند.چندی بعد سلسله ی "هان" تشکیل شد . در زمان هان راه ابریشم از امنیت و آبادانی برخوردار بود . در همین زمان آیین بودا به چین راه یافت. عاقبت هجوم مکرر اقوام شمالی و جنگ های داخلی موجب ضعف حکومت هان شد . در سال 220 میلادی سلسله ی هان منقرض شد وتا 4 قرن پس از آن حکومت قدر تمند دیگری در کشور بوجود نیامد تا بتواند تمام کشور را زیر سلطه بکشد در نتیجه حکومت های کوچک محلی در گوشه کنار کشور پدید امد
دیوار چین کاربردی از اسطوره های چین
دیوار چین

دیوار بزرگ چین
همانطور که می دانید یکی از شاهکارهای معماری بشر، دیوار چین است. دیوار چین در سال 1987 توسط سازمان یونسکو، جزو یکی از آثار باستانی دنیا قرار گرفت. این دیوار مانند یک اژدهای عظیم، به طول 6700 کیلومتر از میان صحراها، چمنزارها، کوه ها و فلات ها، از غرب تا شرق کشور چین عبور کرده است. این دیواردر حدود ۲۷۰۰ سال پیش ساخته شده است که در حال حاضر قسمت هایی از آن در حال تخریب است یا به کلی ناپدید شده است. دیوار چین تنها ساخته بشر است که اگر از جو زمین خارج شویم، میتوانیم آنرا ببینیم. با این حال، این دیوارهنوز هم یکی از جاذبه های گردشگری در دنیا به شمار می رود که دارای معماری با شکوه و عظیمی است و از لحاظ تاریخی ارزش بسیاری دارد و با عظمتی که دارد هزاران چشم را به خود خیره نگه می دارد.
پیشینه این دیوار
این دیوار عظیم الجثه در اصل در ایالات "یان"، "زائو" و "کین" در فصول مختلف سال در برابر هجوم لشگر های متخاصم، همانند یک دیواره دفاعی و یک اثر نفوذ ناپذیر، برای جلوگیری از یورش قبیله های وحشی به شهرها ساخته شده است.
این دیوار که در طول حکومت پادشاهان مختلف بارها تعمیر و بازسازی شده و گسترش یافته است، در حقیقت هنگامی که برای اولین بار بنا شد، به عنوان دژی مستحکم و مستقل به شمار میرفت و پس از آن در هنگام امپراطوری "کین" به دیوار عظیمی مبدل شد. امپراطور "کین شیهوانگ" پس از متحد شدن ایالات چین، تلاش کرد تا با مرتبط ساختن قسمت های این دیوار در قسمت های شمالی به یکدیگر، حملات لشگریان "هان" دا دور سازد. از آن پس، این دیوار بزرگ به عنوان بنای یادبود ملت چین در طول تلریخ، بر شمرده می شده است. دیدار و گشت و گذار از این دیوار ، همانند سفری به گذشته های تاریخ است. زیرا در هر قدمی که بر میدارید، با یکیاز شاهکارها و عجایب معماری روبرو می شوید.
معماری و ساختمان دیوار
نحوه ساخته شدن این دیوار بسیار جالب است. در ساختن این دیوار، از مصالح و نیروهای انسانی بیشماری از جمله سربازان، زندانیان و مردم بومی استفاده شده است. دیوار چین سمبل و نشانه بارزی از خرد، پشتکار و سر سختی مردم چین است.
اما یکی از نکات جالب توجه که در ساخت این دیوار وجود دارد، استفاده از آرد برنج در ساختار آجرهای آن است. به این شکل که معماران و طراحان دیوار چین برای آنکه به آجرهای دیوار استحکام بیشتری ببخشند، به ترکیبات سازنده آن، آرد برنج نیز افزودند تا دوام و قدرت دیوار را افزایش دهند.
در قسمت های مختلف دیوار تفاوت نژادها و قوم های مختلف به نحو بسیار چشمگیر و باور نکردنی، قابل مشاهده است. قسمت اعظم این دیوار که امروزه شاهد آن هستیم، در زمان امپراطوری "مینگ" ساخته شد. که از گذرگاه shanhaiguan در شرق چین شروع شده و تا گذرگاه jiayuguan در غرب ادامه دارد که در این میان از استان های Liaoning ، Hebei ، Beijing ، Tianjin ، Shanxi ، Inner Mongolia ، Ningxia ، Shaanxi و Gansu عبور می کند.
نگهداری و محافظت از دیوار
آکادمی دیوار بزرگ چین، برای محفظت از این اثر باستانی تاسیس شده است. پس از بررسی و تحقیقی که بر روی این دیوار در استان های مختلف انجام شد، در تاریخ 12 دسامبر 2002 میلادی، مسئولین این آکادمی اعلام کردند که بلایای طبیعی از یکسو و تخریب و ویرانی به دست افراد از سویی دیگر باعث شده است که تنها 30 درصد از این دیوار از شرایط خوب و قابل قبولی برخوردار باشد. این تحقیق به مدت 45 روز، بر روی 101 قسمت مختلف دیوار انجام شد.
سابقه فرهنگی دیوار
این دیوار نمادی قابل توجه از فرهنگ مردم چین به شمار میرود. در این دیوار ترکیبی از سمبل های مردمی و اسطوره های چین به چشم میخورد. اما زیباترین و درعین حال غم انگیز ترین افساته ای که دراینباره نقل شده است، درباره فروریختن قسمتی از دیوار به خاطر "منگ چیانگنو" است. وی پس از کشته شدن شوهرش در حین ساخت این دیوار، در غم او بسیار گریست و پس از آن سرگذشت تلخ و غم انگیزی پیدا کرد. این داستان در کتاب ها و ترانه های عامیانه و اپراهای قدیمی نقل شده است و در میان مردم چین، بسیار مشهور است.
مسافرت در طول دیوار
اگر تمایل دارید که از این دیوار بازدید نمایید، بهترین منطقه برای شروع، "سیماتای" است که در 110 کیلومتری شمال شرقی بیجینگ (پکن) قرار گرفته است. زیرا این منطقه از دیوار، هنوز هم فرم اصلی و واقعی خود راحفظ کرده، و به علت کمبود وسایل نقلیه عمومی در این ناحیه، از طرف توریست های دیگرهنوز مورد توجه قرار نگرفته است.
تشابه اسطوره و افسانه در حماسه های کهن ایران و چین
جاده ابریشم یکی از عناصری است که باعث همگونی فرهنگ و تمدن ایران و چین با یکدیگر شده است. امپراطوری وسیع ایران و چین که گاهی هم مرز بوده اند از عناصر دیگری است که این شباهت ها و حتی تفاوتها را شکل داده است. این شباهت ها و تفاوت ها از اسطوره ها و افسانه ها شروع شده و تا شیوه زندگی و اعتقاد مذهبی و طرز تفکر و حتی طب سنتی در هر دو فرهنگ پیش می رود به همین مناسبت سمینار هفتگی انجمن خانه فرآوران ایران به "بررسی تشبهات فرهنگی در تمدن های باستانی ایران و چین" اختصاص داشت که با سخنان"آرش نورآقایی" و جمع کثیری از علاقه مندان و مشتاقان فرهنگ باستانی و اسطوره ای قاره آسیا برگزار شد.
آرش نورآقایی در ابتدای این نشست به دو حماسه بزرگ در ایران و چین اشاره کرد و گفت: در تاریخ ادبیات به ندرت اتفاق می افتد که دو حماسه بزرگ، متعلق به دو قوم مختلف، رویدادها و افسانه های مشترک یا تقریبا همانندی را داشته باشند. اما در دو کتاب کهن و حماسی "شاهنامه" و "فنگ شن ینی" این پدیده دیده می شود و بررسی آن جالب توجه و مسحور کننده است. همچنین به نظر می رسد از آنجا که قوم سکاها در طول قرنها بر سرزمین های آسیای میانه تسلط داشتند، تاثیر عمیق و وسیعی برشاهنشاهی های بزرگ ایران، چین و هند برجای گذاشته اند. سکاها با موقعیت جغرافیایی ویژه خود که در میان ایران و چین قرار داشت، هم برای رواج افسانه های خود در این دو کشور و هم برای نقل و انتقال افسانه های این سرزمین ها به یکدیگر، فرصت و امکانات مساعدی در اختیار داشتند.
وی در ادامه به دو کتاب شاهنامه و فنگ شی ینی پرداخت و افزود: شاهنامه فردوسی که بزرگترین کتاب حماسی ایرانیان است در موارد بسیاری با حماسه کهن چینیان، فنگ شن ینی شباهت های باور نکردنی دارد. داستان های پهلوانی فنگ شن ینی، از بلندآوازه ترین افسانه های دینی و سروده های شاعرانه چین کهن به شمار می رود، همچنانکه شاهنامه از لحاظ هنر شعر و عظمت حماسی و برخورداری از اقبال همگان، در میان آثار حماسی ایرانیان، برترین پایگاه را دارد.
در تاریخ ادبیات کشورها به ندرت اتفاق می افتد که دو حماسه بزرگ، متعلق به دو قوم مختلف، رویدادها و افسانه های مشترک یا همانندی را داشته باشند، اما در این دو حماسه این پدیده به روشنی مشاهده می شود و بررسی آن بسیار جذاب است ولی قبل از هر چیز باید بگوییم که همانندی افسانه های پهلوانی ایران و چین، جنبه اساسی و کلی دارد. گاه تمام افسانه و پهلوانان آن در هر دو حماسه یکسانند و زمانی، جابجایی پاره ای از رویدادها دیده می شود.
نورآقایی به افسانه "رستم و سهراب" و "لی جینگ و لی نوجا" اشاره کرد و یادآور شد: رستم ایران، لی جینگ چینی ها و سهراب، همان لی نوجا است. در هر دوی این داستان ها، سهراب و لی نوجا هر دو در اوان کودکی بسان پهلوانی نیرومند جلوه می کنند. موضوع بازوبند بر بازوی پهلوانان جوان هم در هر دو داستان دیده می شود. همچنین موضوع جنگ میان پدر و پسر در اساطیر ایران و چینی مشترک است. رستم در نبرد با سهراب از سوی کاووس به میدان می رود و لی جینگ هم از سوی جو، شاهنشاه چین به رزمگاه می رود. در هر دو روایت، پدر در نبرد اول از پسر شکست می خورد و در هر دو روایت پدر به نیروی آسمانی و ماورای طبیعی پناه می برد.
سپس به افسانه"اکوان دیو" و افسانه "دیوباد" اشاره کرد و گفت: این داستان شاهنامه همان افسانه چینی دیوباد است. چگونگی ظهور و دیگر اوصاف اکوان دیو با افسانه چینی دیوباد، دیوی که به باد تبدیل می شود و به نام "فئی لی ین" مشهور و یکسان است.

افسانه اکوان دیو در شاهنامه کوتاه است و سخن از دیوی است که خود را به شکل گوری درمی آورد و در افسانه چینی نیز دیو خود را به شکل گوزن نر در می آورد و از آنجا که گور در شاهنامه و گوزن در چین کنایه از باد هستند، اکوان دیو همان دیوباد است.
وی در ادامه سخنانش به افسانه تولد" زال" و افسانه تولد "چینی، هائوگی" پرداخت و افزود: زال، پدر رستم با موهای سفید چشم به جهان گشود و این امر سام، پدر وی را چندان دل آزرده کرد که کودک نوزاد را بر سر راه گذاشت و این سیمرغ بود که او را برگرفت و مراقبتش کرد.
افسانه چینی، هائوگی همان سرنوشت زال را دارد. او نخستین پسر یک خانواده است که هنگام تولد پیکری همچون بره دارد. احتمالا موی سفید زال همان سفیدی تن بره در افسانه هائوگی است. پدر هائوگی از این رویداد سخت ناراحت می شود و کودک نوزاد را بر سر راه می گذارد، چندی بعد، هیزم شکنان به کودکی برمی خورند که پرنده ای با بالهای خود او را حفاظت می کند.

آرش نورآقایی به کتاب کهن ایرانی "گرشاسب نامه" و کتاب کهن چینی "شان هایی جینگ" اشاره کرد و یادآور شد: شخصیت گرشاسب همان شخصیت شین یی است. هر دو پهلوانند و علاوه بر صفات نیک، صفات شرم آور و ناروا هم دارند، هر دو شکمباره هستند. شین یی با ایزد بانویی هرزه به نام" فئوفئی" زناشویی می کند و گرشاسب هم به افسون یک پری به نام "خنه ثئیتی" گرفتار می شود. موضوع جالب دیگر این است که"گرشاسب نامه" که به نظر می رسد شرح حال گرشاسب است، با کتاب کهن چینی به نام "شان هایی جینگ" پیوند دارد.

وی تشابهات دیگر این دو فرهنگ باستانی را مورد بررسی قرار داد و گفت: شباهت میان رفتار سودابه، همسر کاووس و شاهزاده خانم چینی، داجی قابل تامل بسیار است. در ماجرای هر دوی این زنان هوس و نهایتا تهمت به شاهزاده ای پاکدامن"سیاوش" و"بویی گائو" دیده می شود.
حتی در آیین یادبود و بزرگداشتی که در ایران باستان همه ساله برای سیاوش برگزار می شده با بو یی گائو زمره مقدس و یکسانی داشته و در ستایش او، مناسبت همسانی مشاهده می شود.
نورآقایی به شباهت های دیگر میان فرهنگ ایران و چین اشاره کرد و یادآور شد: شباهت های شاهنامه و فنگ شن ینی محدود به این مطالب ذکر شده نیست، این شباهت ها را در رزم رستم و اسفندیار، نبرد رستم با پیل سپید، در داستان دیو سفید و شباهت های رفتاری کاووس با معادل چینی آنها هم می بینیم.
همچنین در بیت هایی از شاهنامه، مستقیما به چین اشاره شده است:
ز دریای چین تا به کرمان رسید همه روی کشور سپه گسترید
وی به اعتقادات دیگر میان چین و ایران به غیر از تشابهات میان شاهنامه و فنگ شن ینی پرداخت و گفت: از آن جمله احترام و اعتقاد به درخت سرو است که در فرهنگ دو کشور دیده می شود. افسانه هفتواد که فردوسی بزرگ آن را گزارش می دهد یک افسانه معادل چینی نیز دارد. نقش گیاه جاودانگی در ایران همان میوه زندگی بخش در چین است. در داستان ایرانی خسرو انوشیروان برزویه طبیب را به جستجوی گیاه جاودانگی وامی دارد و در نمونه چینی هم شاهنشاهی به نام وودی، حکیمی به نام شوفو را برای طلب میوه زندگی فرامی خواند. در بخش بهرام یشت اوستا هم اثری از اساطیر چینی به چشم می خورد. همانندی پرنده گان، گیاهان، اسامی صور فلکی و همچنین گاه شماری هم تشابهات فراوانی دیده می شود.
همانطور که ایرانی ها به ایزد بانوی آبها، "اردویسور آناهیتا" پیش کشی و فدیه می دادند، چینی ها هم همین عمل را برای ایزدبانوی آبها، "پینگ یی" انجام می دادند. موهبت زمامداری چینی که باعث بیرون راندن بیگانگان از مرزها می شود، یادآور فرکیانی پادشاهان ایرانی است که وظیفه اش حفظ و نگهبانی از اقوام ایرانی است. شاهان چینی ارتباطی ناگسستنی با کوه دارند، در ایران هم آرامگاه شاهان هخامنشی در دل کوه است و نگاره های شاهان اشکانی و ساسانی بر کوه نقش شده است.
شباهت های دیگر مربوط به افسانه ها و اسطورهای باد، بی آبی و خشکسالی، سرگذشت فریدون، شاهنشاهان"کیخسرو" و "هوانگ دی"، امشاسپند سروش و ون چینگ است.
نورآقایی در ادامه سخنانش به نقش های معادلی که در اسطوره های چین و ایران مشاهده می شود پرداخت و یادآور شد: در اسطوره های چینی و ایرانی نقش های معادلی دیده می شوند که بسیار جالب توجه هستند، در فرهنگ چین، اسطوره آفرینش جهان، آفرینش انسان، اسطوره نخستین دولت، اسطوره منشا نخستین سلسله های تاریخی، اسطوره منشا فرهنگ و جامعه انسانی، ولادت های معجزه آسا، نبرد آسمانی، ویرانی جهان، خشکسالی، چهره های نجات دهنده، قهرمان جنگجو و درخت کیهانی، مشابهاتی با نمونه های ایرانی دارد. فرهنگ ایران و چین در بعضی از نمادها هم مشترک است که از آن جمله به گل نیلوفر، صلیب شکسته و معنی اعداد مقدس می توان اشاره کرد.
وی به نقش جاده ابریشم در شباهت های فرهنگی اشاره کرد و گفت: جاده ابریشم شاهراه ارتباطی شرق و غرب و به معنی دیگر معبر اصلی ایران و چین بود. روابط دو کشور ایران و چین از زمان سلطنت او و از سلسله هان در چین و مهرداد دوم از سلسله اشکانی در ایران شروع شد.
در طول ده ها قرن رابطه میان این دو کشور، گزندی از هیچکدام به دیگری راه نیافته است.

تا قبل از حمله اعراب به ایران، روابط گسترده ای از لحاظ فرهنگی و تجاری میان ایران و چین برقرار بود و بعد از ساسانی ها و آمدن اسلام، رابطه این دو کشور از بین نرفت ولی کم رنگ تر شد. اسلام اولین بار توسط ایرانیان به چین راه یافت. تا چندی پیش مسلمانان چین قسمتی از نماز را به فارسی می خواندند و نیت نماز را به طور کامل به فارسی ادا می کردند.
جاده ابریشم در انتقال اسطوره ها، افسانه ها، اعتقادات، تفکرات، بینش، ملل، زبان، ادیان، هنر و پیشرفت های علمی که بیشتر مربوط به طب و نجوم بود و حتی بازی ها، نقش بسزایی ایفا می کرده است. دین بودایی و تائویی از این راه به شرق چین راه یافت، تا جایی که در بامیان افغانستان، مجسمه های شگفت انگیز بودا دیده می شود.
همچنین مسیحیت و مانویت و اسلام از این راه به شرق انتقال یافت. چنان رابطه میان ایران و چین برقرار بود که در زمان سلسله مغول، چینی ها لغت نامه چینی، فارسی برای استفاده بازرگانان و مسافران تهیه کردند که هنوز هم نسخه هایی از آن ها باقی است.
اصطلاح "ختایی" که یکی از هفت اصل نقاشی ایرانی است، حاکی از تاثیرپذیری از نقاشی چینی است. تا همین شصت هفتاد سال پیش روابط بازرگانی میان تجار شیرازی و یزدی و بهبهانی در شهرهایی مثل شانگهای، که تجارتخانه داشته اند برقرار بوده است. اطلاعات گیاهان دارویی و طبی چین نیز در کتابهای طب فارسی دیده می شود. همچنین فلسفه یین یانگ در فلسفه ثنویت ایرانی رسوخ کرده و شکل خود را یافته است، هرچند که فلسفه یین یانگ بسیار فراتر رفته و تا آخرین پژوهشهای علمی غرب رسوخ کرده است، از رابطه میان منجمان چینی و ایرانی هم مطلع هستیم یکی از منجمان چینی که در زمان مغول به رصدخانه مراغه آمد، شخصی به نام "مینگ چی" بود.
برنج در اسطوره های چین
گرچه کشورهای شرق و جنوب آسیا از لحاظ تاریخی، فرهنگی و اجتماعی مختلفند ولی یک وجه اشتراک دارند و آن برنج است. مردمان این کشورها فقط به کاشتن برنج نمی پردازند بلکه سنن، آئین ها و اسطوره هایی در مورد برنج دارند که بسان رشته ای آن ها را به یکدیگر می پیوندد. فرهنگ برنج به عنوان میراث مشترک این نواحی از اهمیت زیادی برخوردار است.
اساطیر مربوط به اصل و منشا برنج به شکل های گوناگونی متجلی شده است. برخی با اسطوره های مربوط به محصولات دیگر وجوه مشترکی دارد.یکی از این اسطوره ها که در قسمت هایی از منطقه اندونزی و مالزی رواج بسیار دارد حاکی از آن است که محصولات زراعی از جنازه خدا یا انسانی که به قتل رسیده ناشی شده است. این قبیل اسطوره ها غالباً بر آنند که دیگر محصولات زراعی نیز هم زمان با برنج به وجود آمده است. روایاتی از این اسطوره در جاوه به آن قایل است که گیاهان مثمر از جنازه دختری جوان به دست آمده، برنج دیم از ناف او، درخت نارگیل از سر، میوه رسیده از هر دو دست او آویخته و میوه های دیگر از پاهای او افتاده و در خاک رسیده است. در میان مانگارایی های جزیره فلورس گفته می شود که منشا برنج و ذرت جنازه کودکی مقتول است. بنابر مفاد کوجیکی (گزارش مطالب باستانی) که یک اثر کلاسیک ژاپنی است و در سال ۷۱۲ بعد از میلاد، تالیف شده؛ اوهوگتسوـ هیمه، الهه مواد خوراکی، توسط سوسانو به قتل رسیده است. کرم ابریشم از سر او، دانه های برنج از دو چشم او، ارزن از دو گوش، لوبیای قرمز از بینی، گندم از آلت تناسلی و نخود چینی از کفل اوست. بسیاری از اقوام کوهستانی سرزمین ها و جزایر جنوب شرقی آسیا حیوانات اهلی از قبیل گاومیش و خوک را ضمن آئین های کشاورزی قربانی می کنند. برخی از سکنه دشت ها در این منطقه نیز مانند لائوهای لائوس، گاومیش قربانی می کنند. این اقدام مبتنی بر انگیزه های گوناگونی است. اعتقاد بر این است که گوشت حیوان در ازای هدیه برداشت برنج فراوان به خدایان تقدیم می شود. در ضمن بر آنند که قدرت سحرآمیز (مانا)ی موجود در خون حیوان به رشد گیاهان کمک می کند.
بر اساس این نظریه که مرگ از مفروضات حیات است، ذبح حیوانات با اساطیری که جنازه را منشا محصولات می دانند دارای وجوه اشتراکی است. در جزایر جنوب شرقی آسیا، اسطوره و قربانی غالباً همراهند ولی در سرزمین های قاره، با وجود رواج قربانی کردن حیوانات، اسطوره هایی که منشا برنج را به جنازه ها منتسب می کنند به ندرت یافت می شوند.
به سرقت بردن دانه های محصول یکی دیگر از شکل های مهم اسطوره زراعت برنج است. این اسطوره ها علاوه بر شرق و جنوب شرق آسیا، در میان کشاورزان افریقا و آمریکا نیز رایج است. از این گذشته این اسطوره ها صرفاً به زراعت برنج مربوط نیست، بلکه به کشت ذرت خوشه ای در افریقا و ذرت در آمریکا نیز مربوط هست. در ساموآ، اسطوره های مربوط به مبدا تارو نیز به چنین شکلی متجلی شده است. در قسمت هایی از شرق آسیا، از جمله در بین مردم کوه نشین تایوان، نقش سرقت در اسطوره منشا ارزن دیده می شود.
حکایت شده که اجداد مردمان میائو، از سیچوان در چین، بذر مورد نیاز برای زراعت را در اختیار نداشتند. آن ها پرنده سبزی را آزاد کردند و آن پرنده به انبارهای برنج خدای آسمان ها رفت و با بذر تلخه و برنج آسمانی بازگشت. اسطوره ای از منطقه میناهاسا در اندونزی رفتن مردی به آسمان و بازگشت او را به زمین با برنج پوست نکنده ای که در زخمی بر پایش پنهان کرده بود نقل می کند. ظهور مکرر مفهوم روح برنج یکی از مشخصات بارز آئین های مربوط به زراعت برنج در شرق و جنوب شرقی آسیاست. لامتها برنج کاران لائوسی که از شیوه های سوزاندن بقایای گیاهی استفاده می کنند نمونه خوبی از تجلی این مفهوم در آئین های باستانی زراعت برنج اند. ایشان دارای آئین هایی هستند که شامل "تابو" ها (محرمات) اکیدی در هر مرحله از جریان برنج کاری است. مفهوم روح برنج نزد ایشان و نزد بسیاری از اقوام ساکن جزایر جنوب شرقی آسیا شباهت دارد.
روح برنج به ویژه هنگام برداشت محصول حائز اهمیت است. درو کردن به روالی انجام می پذیرد که روح برنج فرار نکند بلکه به گوشه ای از مزرعه فرستاده شود. روح از مزرعه ای به مزرعه دیگر پرواز می کند و بالاخره به مزرعه مقدسی در نزدیکی کلبه می رسد. مزرعه مقدس قبل از همه مزارع کاشته و پس از همه درو می شود. در مزارع دیگر دانه برنج را در دست می فشارند و برنج پوست کنده خارج می شود. ولی در مزرعه مقدس، ساقه برنج را به آرامی می برند و در بافه هایی که حامل روح برنج است به صورت بسته هایی مرتب می کنند. برنج پوست نکنده از این بافه ها گرفته می شود. این برنج برای کشت مزرعه مقدس در سال بعد مورد استفاده قرار می گیرد. اگر روح برنج فرار کند، برنج ثمری به بار نخواهد آورد.
محرمات زراعت برنج و مفهوم روح برنج در شکل های آئین های کشت برنج در جنوب شرقی آسیا به وفور یافت می شود. در ژاپن این خصیصه ها به ویژه در جزایر آمامی دیده می شود. ولی در شمال ژاپن رواجی ندارد. از جمله مشخصات ویژه مفهوم روح برنج نزد بسیاری از اقوام "اینکه" به غایت حساس و آسیب پذیر است. در صورتی که گزندی بر او وارد آید با شتاب فرار می کند. این تصور در جهت غرب تا قوم وندای هند مرکزی نیز ادامه یافته است.
یک نمونه از مفهوم روح برنج در ژاپن را در بونگو فودوکی (وقایع نگار ایالت بونگو، کیوشو) متعلق به قرن هشتم میلادی می توان یافت. این اثر داستان ناحیه ای موسوم به تانو است که در ایام قدیم وسیع و حاصل خیز بود. کشاورزان مزارع برنج بی شماری ایجاد کردند که محصول فراوانی داشت کشاورزان موچی هایی (کیک برنج) را ساختند و آن را آماج تیرهای خود کردند. موچی های مجروح شده به شکل پرنده ای سفید در آمدند و به سوی جنوب پرواز کردند. در آن سال کشاورزان مردند و مزارع آن ها ویران شد.
مفهوم فرار روح برنج در میان خمرها، قومی که برنج آبی می کارند نیز یافت می شود. اسطوره زیر از آن ها روایت شده است: در روزگار باستان، برنج که می رسید بر پهنه آسمان به پرواز در می آمد و بالاخره در انبار برنج می آرمید. به این ترتیب به درو کردن نیازی نبود. ولی روزی زن و شوهر جوانی که در مجاورت انبار می زیستند سر و صدای ناخوشایندی کردند که خدای برنج را سراسیمه کرد. پس از آن کلمات نابخردانه ای ادا کردند که خدای برنج دل آزرده شد. خدا به شکاف تنگی در کوهستان فرار کرد. به سبب غیبت خدای برنج، مردم سراسر آن سرزمین دچار قحطی شدند. برای مراجعت خدا بسیار تلاش کردند ولی اثری نبخشید. بالاخره شخصی را انتخاب کردند و نزد خدا فرستادند بلکه متقاعد شود و بازگردد. این فرستاده، پس از مواجه با مشکلات بسیار نهایتاً در انجام رسالت خویش توفیق یافت.
در اسطوره های مربوط به زراعت برنج انواع حیوانات ظاهر می شوند. در ژاپن افسانه ای در مورد لک لکی که حامل برنج است بسیار رواج دارد. اسطوره هایی در مورد نوعی پرنده که حامل برنج است در سرزمین های قاره و نیز جزایر جنوب شرقی آسیا فراوان یافت می شود. از جنوب چین گرفته تا آسام به حکایاتی بر می خوریم متضمن سگ هایی که ناقل برنج اند. یکی از این افسانه ها از هان های چینی سیچوان درباره پی آمدهای سیلی بزرگ است. کسانی که از این سیل جان سالم به در برده بودند محصولی نداشتند و کاملاً مایوس و درمانده شده بودند. پس از آن سگی را دیدند که از درون مزارعی که سیلاب آن ها را فراگرفته بود به بیرون می خزد. دانه برنجی به دم سگ آویخته بود و زراعت برنج با این دانه مجدداً از سر گرفته شد. به پاس این خدمت قسمتی از اولین غذای پس از برداشت محصول را به آن سگ دادند.
در جنوب و جنوب شرقی آسیا رابطه میان روح برنج و خدایان بسیار متنوع است. برای مثال در جاوه الهه برنج (سری) با خدای برنج (وینسویا سدانا) مقابل یکدیگر قرار داده می شوند. هنگام برداشت محصول این دو را عروس و داماد تلقی می کنند. در نتیجه وقتی برنج جوانه می زند می اندیشند که عروس آبستن شده است. پس از برداشت محصول الهه برنج و شوهرش را به انبار منتقل می کنند. آن دو در فراغ بال از شب ماه عسل خویش متمتع می شوند. به این ترتیب محصول بارور دیگری به وجود می آورند. از طرف دیگر در تایلند خدای برنج به آلونکی می رود و از او درخواست می شود که تا سال بعد در همان جا بماند.
در میان قوم مونگ در ویتنام هنگام جشن سال نو به اجداد و نیز ارواح مورد احترام برنج داده می شود. سپس نه فقط برنج خورده می شود که به خود برنج نیز تقدیم می شود به این ترتیب برنج دارای قداستی مضاعف می شود.
تمام خدایان از قبیل خدای برنج، روح برنج و خدای مزارع در این افسانه ها حضوری گسترده دارند. در ژاپن خدایانی که با زراعت برنج مرتبط اند معمولاً خدایانی هستند که اقامت آن ها در مزارع دایمی نیست. آن ها فقط زمانی که برنج در حال رشد است به مزارع می آیند. خدایان کوهستانی هنگامی که در فصل بهار به شالیزارها می آیند به صورت خدایان مزارع در می آیند. در پاییز پس از برداشت محصول دیگر بار به خدایان کوهستان تبدیل می شوند و برای زمستان به کوه ها می روند.
برای درک اعتقادات مربوط به زراعت برنج در نزد ژاپنی ها، مفهوم آمد و شد فصلی خدایان مزارع حائز اهمیت است. گرچه در نقاط دیگر جنوب و جنوب شرقی آسیا به مفهومی مشابه برخورد نکرده ام ولی در لائوس برآنند که در فصل باران روح مارها در مزارع و گودال ها به سر می برد و پس از پایان فصل به رودها نقل مکان می کند.
اما زمانه دستخوش تغییر است. با ورود شیوه های نوین و تغییر فنون زراعی، آئین های زراعت برنج که در بسیاری از نواحی به اجرا گذاشته می شد و افسانه های فراگیری که در مورد منشا زراعت برنج در شرق و جنوب شرقی آسیا وجود داشت به تدریج از بین می روند. مرگ هر بزرگ خاندانی به معنای فقدان افسانه ای و ترک یک آئین سالانه دیگری است.

منبع:
www.webgozaranir.com

فهرست مطالب
اسطوره های چین 2
دیوار چین کاربردی از اسطوره های چین 4
پیشینه این دیوار 5
معماری و ساختمان دیوار 6
نگهداری و محافظت از دیوار 7
سابقه فرهنگی دیوار 8
مسافرت در طول دیوار 8
تشابه اسطوره و افسانه در حماسه های کهن ایران و چین 9
برنج در اسطوره های چین 18
منبع: 28


تعداد صفحات : 29 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود