مقدمه
سرقت از با سابقه ترین جرایم بشری است که درجامعه های مختلف به شیوه های گوناگون دیده می شود این پدیده درطول زمان دستخوش دگرگونیها وتغییرات زیادی شده اما تنها چیزی که ازبدو پیدایی وشکل گیری آن تا کنون ثابت مانده زشتی ومذموم بودن ماهیت آن است.
با گذشت زمان شیوه ها وروش های سرقت ،نوع اموال واشیاء مسروقه ووسایل وابزار مورد استفاده برای ارتکاب سرقت تغییر یافته، به طوری که امروز برخی از سارقان ازآخرین تکنیکها وتکنولوژیها برای پیشبرد کارخود استفاده می کنند به همین لحاظ شیوه مقابله وروشهای برخورد با آنها متناسب با دگرگونیهای سرقت متحول شده است به تعبیر دیگر چون درعصرما موارد و وسایل گوناگون سرقت وگرایش به آن تغییر یافته،مقابله با آن نیز دشوار تر شده است.
سرقت یک پدیده ی اجتماعی است و یکی از قدیمی ترین جرایم علیه اموال و مالکیت به شمار می رود. و بیش تر شهروندان عادی کشور از آن متضرر می شوند. به موازات افزایش آمار سرقت در کشور های مختلف، در کشور ما نیز آمار ارتکاب سرقت رو به افزایش است که پیامد های آن سبب متزلزل شدن امنیت داخلی، بالا رفتن هزینه های تولید، از بین بردن انگیز ه های کار، تلاش و سرمایه گذاری در کشور، مصروف نگه داشتن بخشی از نیرو های امنیتی که عوامل این پدیده را می توان چنین برشمرد: عامل اقتصادی، عامل سیاسی، عامل اجتماعی، عامل شخصی، نارسایی های قانونی، عامل قضایی که این عوامل می تواند این پدیده را هم افزایش دهد و هم کاهش دهد.و سیاست های اسلام در راستای سرقت و دیدگاهی جامعه شناختی، این هر دو دیدگاه، تاکید به عوامل فوق دارند. حکومت اسلامی مسوولیت دارد تا زمینه فعالیت و کار را برای شهروندان یک کشور فراهم نموده و مردم آن کشور مشغول به کار گردد تا میزان ارتکاب به سرقت، کاهش یابد.
تاریخچه سرقت
یکی از قدیمی ترین جرایم علیه حقوق اموال و مالکیت (جرایم مالی) که از آغاز پیدایش مالکیت خصوصی و در میان جوامع مختلف بشری در سال مختلف وجود داشته، سرقت است. سرقت، به دلیل عدم نیاز به مهارت خاص. به خصوص در سرقت های ساده و در مقایسه با کلاه برداری که نیاز به ضریب هوشی خاصی و مهارت ویژه دارد از سن چهارسالگی که کودک معنا و مفهوم مال و مالکیت را می فهمند تا سال های پیری قابلیت مرتکب شدن را دارد. از سوی دیگر سرقت از جمله جرایم بزرگی است که از قدیم ترین اداور زندگی اجتماعی بشر به زشتی و تنفر تلقی شده و کلیه قوانین بشری برای مرتکب آن مجازات سخت تعیین کرده اند. در حال حاضر در اکثر کشور ها، سرقت بخش عمده فعالیت بزه کاران است. برخی از شیوه های اجرایی سرقت، بیش تر در سطح بین المللی و به صورت شبکه های مافیای مشاهده می شود .
در طول تاریخ گذشته به دلیل ضعف حکومت ها و دولت های مرکزی سرقت ها بیش تر از نوع راه زنی و به صورت مسلحانه و یا سرقت از منازل توام با هتک فرد بود. در حال حاضر سرقت ها بیش تر با استفاده از رو ش ها و شگرد های جدید و حتی در میان انبوه جمعیت و در حضور مالک و ماموران صورت می گیرد و از این لحاظ، جهت مبارزه با سرقت و سارقان، باید شیوه های جدیدی به کار گرفته شده و نیرو های امنیتی به آخرین دستاورد های علمی در زمینه جرم یابی دسترسی داشته باشند و قوانین جزایی متناسب با شیوه های جدید ارتکاب سرقت متحول گردند. به هر حال به موازات افزایش آمار سرقت در کشور های مختلف در کشور ما نیز آمار ارتکاب سرقت از تمام نوع آن شدیداً رو به افزایش است امنیت مالی و حتی امنیت جانی جامعه را در معرض خطر جدی قرار داده زندگی را در کام مردم تلخ کرده است و اظطراب و بلاتکلیفی، بسیاری از خانواده ها را به ویژه در شهر های بزرگ کشور تهدید می کند. علاوه بر این امنیت داخلی کشور نیز از تهدید آن در امان نیست.
تعریف سرقت:
برای سرقت تعریفهای متعددی ارائه شده است که به برخی ازآنها اشاره می شود.
– ربودن خدعه آمیز مال غیر
– برداشتن چیزی از دیگری بدون اطلاع ورضایت او
– گرفتن وبردن مال وپول کسی به زور یا مکروفریب
– ربودن متقلبانه شیء به دیگری
وبالاخره ازنظر قانون سرقت تنها وقتی موجود است که شیء موضوع جرم بدون آگاهی وبرخلاف میل صاحب آن تصرف دارنده قانونی آن به تصرف عامل جرم درآید لازمه آن گرفتن ،برداشتن وکش رفتن است.
سرقت درصورتی موجب حد می شود که سارق دارای کلیه شرایط وخصوصیات زیر باشد:
– سارق به حد بلوغ شرعی رسیده باشد.
– سارق درحال سرقت عاقل باشد.
– سارق با تهدید واجبار وادار به سرقت نشده باشد.
– سارق قاصد باشد وبداندومتوجه باشد که مال غیر است وربودن آن حرام است.
– صاحب مال ،مال رادرحرز قرارداده باشد.
– سارق به تنهایی یا با کمک دیگری هتک حرز کرده باشد.
بطور کلی سرقت به دو صورت انجام می گیرد:
1- سرقت ساده که سارق بدون توسل به زور شیء را می رباید.
2- سرقت با توسل به زور وتهاجم که به طور فردی یا گروهی رخ میدهد.
جرم شناسی سرقت
آسیب شناسان اجتماعی هرگونه عملی را که بر خلاف موازین ،مقررات ،قوانین ومعیارهای ارزشی وفرهنگی جامعه باشد جرم می نامند وجرم شناسی به بررسی بزهکاری می پردازد تا علل پیدایی ،تکوین ،پیشرفت ونتایج آنرا دریابد ازاین رو درجرم شناسی پدیده هایی وجود دارد که به عنوان وسیله یا واسطه تجزیه وتحلیلهای پژوهشی وشناخت آسیبهای اجتماعی به کار آید این حکم کلی در مورد سرقت نیز صدق می کند.
علل وانگیزه های سرقت
دربررسی علل وانگیزه سرقت می توان ازعوامل متعدد نام برد که چند نمونه آن به اختصار بدین شرح است:
1- عوامل ذهنی: مانند هوش کم یا زیاد،استعدادهای فردی ونظایر آن.
2- سن: بی شک تقسیم بندی انواع سرقت برحسب سارقان متعلق به گروههای سنی مختلف متفاوت است تا جایی که برای مثال می توان گفت بسیاری ازآنچه بزرگسالان دررفتار کودکان دزدی می نامند ازنظر روانشناسان کودک ممکن است صرفا کنجکاوی باشد.
3- جنس: چون بطور معمول قدرت بدنی زن ازمرد کمتر است یا به تعبیر زیست شناسان مرد بیش اززن قدرت تحرک دارد، بنابراین موارد ارتکاب سرقت مخصوصا سرقتهایی که به طریقی با قدرت وتحرک بدنی ارتباط دارد بین دو جنس متفاوت خواهد بود به عنوان مثال دختران بیشتر اشیاء کوچک را می ربایند وپسران غالبا وسایل الکتریکی و وسایل نقلیه (دوچرخه،موتور سیکلت،اتومبیل)را به سرقت می برند.
4- وضعیت بدنی: زشتی وزیبایی ،نقص عضو،بلندی یا کوتاهی بیش ازحد ممکن است ازعوامل موثردرارتکاب انحراف باشد گاه دیده شده که اشخاص تنومندوقوی پنجه که ازتاثیر هیکل خویش آگاهی دارند برای خود حقی تصور می کنند عکس آن هم صادق است به این معنی که گدایی یا جیب بری درافراد ضعیف الجثه بیشتر دیده می شود اما آنچه بیش ازهمه دراین پدیده تاثیر دارد عوامل روانی عاطفی واجتماعی ،اقتصادی است هرچند به یک تعبیر ضعیف تر می توان عوامل دیگر وازجمله مورد فوق را نیز ازاین عوامل دانست.
علل وانگیزه های روانی،عاطفی سرقت
علل وانگیزه های روانی،عاطفی سرقت را می توان بشرح زیر برشمرد:
1- فقر عاطفی: فقر عاطفی از عوامل فردی سرقت است کودکانی که از اختلالات عاطفی شدید رنج می برند معمولا درخانواده هایی رشد یافته اند که دراثر طلاق ازهم پاشیده شده یا والدین تربیت مناسبی را برای فرزندان درنظر نگرفته اند. مرگ یکی از والدین وتبعیض بین فرزندان حالتهایی چون انزواطلبی ،افسردگی واختلالات رفتاری درکودکان بوجود می آورد واین عوامل به نوبه خود ارتکاب جرم را تسهیل می کند .
"رابرت مرتن" درنظریه بی هنجاری خود می گوید که افراد هرجامعه یک سلسله هدفهای پذیرفته شده فرهنگی را دنبال می کنند که برای نیل به یک سلسله ابزار ووسایل نیاز دارند هنگامی که افراد به شیوه های مشروع ازرسیدن به هدفها یا وسایل حصول به آن هدفها مایوس شوند به نوآوری،یا طغیان وشورش دست می زنند زیرا وقتی درجامعه بر هدفهایش بیش از حد تکیه شود ووسایل رسیدن به این هدفها نادیده انگاشته گردد وقوع سرقت قابل پیش بینی است چون سرقت نوعی نوآوری دررسیدن به هدف تلقی می شود.
2- ناکامی: ناکامی یا محرومیت اصطلاحی است که درزمینه شکست درارضای تمایلات بکار می رود ومراد ازآن عدم امکان نیل به هدف است.وقتی انسان میل دارد به هدفی برسد ولی به علت برخورد با مانع یا موانعی چند به آن هدف دست نمی یابد می گوییم درآن ناکامی ایجاد شده است ."دولارد ودوب" معتقدند که شیوع فراوان سرقت ودیگر تبهکاریها درمیان گروه های فقیرتروافزایش آن.وقتی میان امیال شدید سرقت ودیگر تبهکاریها درمیان گروه های فقیرتروافزایش آن.وقتی میان امیال شدید ما وهدفهایمان سدهای نا شکستنی ونا گذشتنی مثل جوانی که درخانواده ای فقیر وبی چیز تولد یافته ودرکودکی محبت ندیده وسالها مورد بی مهری وبی توجهی واقع شده احتمالا دربزرگی به غارتگری اموال دیگران دست می زند واین امر برای او رضایت خاطری را فراهم می آورد که همواره درجستجوی آن بوده است.
3- حسادت : حسدآرزوی زوال نعمت برای دیگران است گاه فرد با توجه به عدم امکان دستیابی به موقعیت ومنزلت دیگران رشک وحسد می برد وچون نمی تواند به مانند صاحبان اموال مالک آنها گردد دست به دزدی میزند.پریچارد می گوید تمایل به دزدی گاه یکی ازخصوصیات جنون اخلاقی است وگاه اگر هم تنها خصوصیت آن نباشد با ارزشترین آنهاست.
4- تجربه های دوران کودکی : حوادث تلخ دوران کودکی ممکن است ازفرد شخصیتی جامعه ستیز بسازد که دربزرگسالی اورا به اعمال ضد اجتماعی سوق دهد چنین فردی دارای کجروی های چندی است وازجمله اذیت وآزار دیگران ونیز سرقت اموال آنها لذت می برد زیرا وقتی دست به چنین کاری می زند گمان می کند انتقام خود را از دنیای بی رحم گرفته است.
5- احساس نا امنی: وضعیت مغشوش خانواده،ستیز و… اختلاف بین پدر ومادر ورفتار خشونت آمیز والدین ازعلل مهمی است که جوان را دچار نگرانی وناامنی کرده درخود فرو می برد وبه کناره گیری ازدیگران به ویژه پدر ومادر می کشاند جوان درچنین شرایطی رابط خود را با والدین گسسته ،گاه در نتیجه فشار یا خواست درونی ناچار می شود برای ارضای نیازهای مادی ومعنوی خود یا برای انتقام گرفتن از والدین بخاطر محدودیتها وسختگیریهای نابجای آنها دست به سرقت بزند.
6- خود نمایی: برخی ازجوانان برای نشان دادن صفت کله شقی وجرات حادثه جویی که برای آنها بسیار ارزشمند است به بزهکاری روی می آورند وظاهرا مصرف مواد مخدر یا دست زدن به سرقت برای یک جوان اورا در چشم همگانش کسی نمی سازد ازاین رو فرد با موقعیتهای مساعدی برای ارتکاب جرم روبرو می گردد وبه دزدی وغارت اموال دیگران دست می زند واموال مسروقه را با افتخار دراختیار دیگر دوستان می گذارد وبدین وسیله با ایفای چنین نقشی نیاز به تعلق خاطر گروهی خود را برآورده می سازد.
7- محبت زیاد: زیاده روی درمحبت نیز مانع رشد وتکامل شخصیت کودک می گردد کودکان نازپرورده که درمحیط خانواده تمام توقعات وخواسته هایشان بدون چون وچرا انجام می گیرد دراجتماع نیز انتظار دارندتمام آرزوهای آنان به زودی برآورده شود درصورت عدم توفیق وروبرو شدن با شکست تصور می کنند که همه برعلیه آنان قیام نموده عداوت دارند درنتیجه ترسو،خودخواه،پرمدعاوپرتوقع بوده با قبول عضویت درباندهای مختلف سرقت،می خواهند ازجامعه انتقام بگیرند.
علل اجتماعی – اقتصادی سرقت
اهمیت شرایط اجتماعی واقتصادی درتبیین علل سرقت بر کسی پوشیده نیست ،
"لا کسانی " درباره تاثیر محیط اجتماعی می گوید که اگر نتوان آن را عامل انحصاری شناخت ولی برترین ومهمترین عامل سرقت ودیگر بزهکاری ها است نظراورا میتوان در دوفرمول زیر خلاصه کرد:
– هرجامعه فقط دارای تبهکاران مخصوص بخود است.
– محیط اجتماعی به مثابه مزرعه ای ویژه کشت تبهکاری است میکروب قابل کشت درآن ،تبهکار است واهمیت این عنصر فقط آنگاه آشکار می شود که محیط مناسب برای رشد خود بیابد.
برخی از عوامل اجتماعی – افتصادی سرقت را می توان به شرح زیر دانست:
1- فقر مادی: فقر ومحرومیت مادی را شاید بتوان گفت ازمهمترین عوامل به وجود آورنده سرقت است فردی که دچار این آسیب است ازیک سوازلحاظ روانی احساس حقارت ومغبون بودن می کند وازجامعه طلبکار می شود وازسوی دیگر چون جامعه را مسئول محرومیت وفقر خود می پندارد نوعی احساس انتقام کشی دراوپرورش می یابد به این ترتیب کوشش اوبرای فقر زدایی چه بسا درمجاری غیر قانونی وضد اجتماعی فتاده به سرقت یا جنایت کشیده شود برای مثال درسالهای اخیر بر اثر رشد تورم وفاصله گرفتن هزینه ها ازدرآمدها ،نرخ سرقت،درجامعه ما رو به تزاید بوده است اکثر این سارقان ازقشر فقیر جامعه بوده،ازدرآمد کمی برخوردارند.
2- فقر فرهنگی: روانشناسان اجتماعی جرم وکجرویها را سرپیچی از هنجارها،رسمها،سنتها وقوانین جامعه می دانند.رسمها وسنتها وقوانین هرجامعه به عنوان مجموعه ای از اززشها ی فرهنگی آگاهانه یا ناآگاهانه ای است که ازنسلها ی قبل به نسلهای بعد منتقل می شود مورد احترام است وتجاوز به آن جرم محسوب می گردد.
فقر فرهنگی نقش اساسی درایجاد جرم دارد دزدان اکثرا بی سوادند وبی سوادان دراثر فقدان امکانات رشد فکری برای پیشرفت وترقی خود ازشیوه های دیگر فرهنگی مثلا ازتوانمندی های جسمی بهره می گیرند"ساترلند"درتبیین علل جرم به عوامل قومی،مهاجرت،ناسازگاریهای برخی ازگروهها وعدم رشد خرده فرهنگها توجه دارد وتبهکاری را مساله ای ناشی از تعارض فرهنگی می شناسد.
3- طبقاتی بودن جامعه ونابرابریهای اجتماعی:نظریه تضاد بر پیامدهای شخصی واجتماعی تمرکز ثروت وقدرت دردست عده ای معدود درجامعه تکیه دارد طرفدان این نظریه تا حدی تبیینهای متفاوتی را درباره چرایی بروز نا برابریهای اجتماعی عنوان می کنند "چامبلیس وسیدمن" عقیده دارند که چنین شرایطی در هر جامعه عنوان پیچیده ای که دارای نظام طبقاتی باشد به وجود می آید. "کوئینی "نظام سرمایه داری را منشاء چنین نابرابریهایی می داند.
"کوهن" آسیب شناس اجتماعی پاره فرهنگها را از مشخصه های اصلی جوامع طبقاتی می داند که احتمال کجرویهای اجتماعی را فزونی می بخشند زیرا عواملی چون سرقت دربین برخی از گروههای نوجوان وجوان ممکن است بصورت هنجار درآمده باشد درحالی که همین عمل ازنظر غیر عادی ونا به هنجار تلقی شود.
4- شهر نشینی وزاغه نشینی: گسترش بی رویه شهرها وانبوهی جمعیت هردو ازعوامل جرم زا هستند درشهرها فرد با روابطی دست به گریبان است که غیر شخصی بوده غالبا آنچه را می خواهد دراین گونه روابط نمی یابد وبا مسایلی ناشی ازضعف روابط شخصی یعنی آنچه که بی توجهی نسبت به شناخت واقعی او است مواجه می شود.
افرادی که درمحله های پرجمعیت شهرهای بزرگ زندگی می کنند با شرایط اجتماعی واقتصادی سختی روبرو بوده مشکلات عدیده ای را به دوش می کشند زندگی برای کودکان درچنین شرایطی مانند زندانی است که هیچ راه گریزی بر آن متصور نیست انبوهی وتراکم جمعیت که ازویژگیهای محله ها وزاغه ها است موجب
می شود تا فردبتواند درزندگی داخلی وخصوصی خود مسایل ومشکلات شخصی را بروز دهد ناچار آن راازدیگران پنهان می دارد ازاین رو سرقت،فحشاء اعتیاد ودیگر آسیبهای اجتماعی که به طور عجیبی در مکانهای شلوغ وفقیر نشین شهری رواج دارد ازبین نخواهد رفت مگراینکه شرایط وعوامل اقتصادی واجتماعی که موجب پیدایی این مسایل شده دگرگون شود وازبین برود.
5- ازهم پاشیدگی خانواده وعدم امنیت عاطفی کودک: آسیب شناسان اجتماعی یکی از عمده ترین علل بزهکاری کودکان را ستیز درخانواده می دانند ومعتقدند جدایی والدین نقش بسیار منفی وویرانگری در شخصیت کودکان دارد وزمینه را برای ارتکاب بزهکاری درآنان فراهم می آورد بیشتر بزهکاران آغاز سرکشی خود را جدایی پدر ومادر ،اختلاف خانوادگی ومتشنج بودن خانواده ذکر کرده اند جای تردیدی نیست که خانواده نقش مهمی را درپایه ریزی شخصیت کودک بر عهده دارد کودک امنیت عاطفی خود را که درشکل ذهنی شخصیت اواهمیت به سزایی دارد در آغوش خانواده به دست می آورد بنابراین هرنوع خدشه ای که به این امنیت عاطفی وارد شود درروند طبیعی شکل گیری شخصیت کودک اختلال ایجاد می کند.
طبیعی است که یک شخصیت دارای اختلال گرایش به بزهکاری دارد تا به یک شخصیت طبیعی وسالم .ازاین رو فردی که دارای اختلال شخصیت است خود را به انواع بزهکاری وازجمله سرقت آلوده سازد.
6- معاشرت با دوستان ناباب: "ساترلند"درنظریه پیوند افتراقی(انتقال فرهنگی) خود می گوید: رفتارمجرمانه مانند هرنوع رفتار دیگری آموختنی است ازاین رو داشتن دوستان ناباب وتاثیر معاشرت با آنها درکشیده شدن فرد به سوی سرقت نقش اساسی دارد به موجب تحقیقی که درایران انجام شده 42 درصد سارقان تحت بررسی دوستان نابابی داشته و75 درصد آنها با چنین دوستانی رفت وآمد زیاد وطولانی داشته اند.
7- بیکاری: بیکاری عامل مهم دیگری درایجاد فقر است وفقر نیز از عوامل اصلی سرقت وجرم محسوب
می شود بیکاری ازدو جهت در ازدیاد سرقت نقش دارد:
یکی وجود فرصتهای اضافی وخالی بودن اوقات فراغت:وقتی افراد جامعه به ویژه جوانان فرصتهای اضافی داشته باشند واین فرصت ها ازمجرای درست وصحیح نتواند مورد استفاده قرار گیرد طبعا به روشهای غیر اصولی وضد اجتماعی کشیده می شوندموارد بسیاری ازدزدیها یا تبهکاریها که ازروی بی حوصلگی یا برای تنوع وسرگرمی صورت می گیرد نمونه هایی ازاین نوع است.
ودیگر نداشتن درآمد کافی برای گذراندن زندگی: هرفرد بیکارناچارباید به نحوی زندگی خود را بگذراند وبرای این گذراندن باید درآمدی داشته باشد چون کسب چنین درآمدی نمی تواند ازراهها وشیوه های درست وقانونی تامین شود چه بسا فرد به راههای غیر قانونی کشیده شود وازطریق دزدی هزینه گذران زندگی خود را تامین کند.
8- مهاجرت به شهرها واثرات روانی-اجتماعی آن:اثرات هرنوع مهاجرت در دگرگونیهای اجتماعی کم وبیش مشابه است اما ازنظر جرم شناسی مهاجرت روستائیان به شهرها حایز اهمیت خاصی است مهاجرت مشکلات عدیده را درپی دارد جوانان یا خانواده هایی که به انتظار داشتن زندگی بهتر وبا امید یافتن کاری مناسب به شهرهای بزرگ روی می آورند درمشکلات فراوانتری غرق می شوند وچون به خواسته های خود نمی رسند به کارهای خلاف وغیر قانونی کشیده می شوند براساس پژوهشی درایران "مهاجرت"درزندگی 33 درصد سارقان تحت بررسی به صورتهای مختلف نقش داشته است.
اثرات روانی مهاجرت مهمتر ازتاثیر مادی آن است معمولاشهریها به روستاییان به نظر حقارت نگریسته وازلحاظ فرهنگ خود را برتر می دانندودر محافل خود آنان را نمی پذیرند جوانانی که به تنهایی محیط خانواده را رها می سازند وبه امید تحقق بخشیدن به آرزوی خود زادگاه خویش را ترک می کنند غم انگیزترین سرنوشت مهاجران را دارند وظن بروز حالات انحرافی وارتکاب جرایم در آنان بیش ازمهاجران خانوادگی یا گروهی ودسته جمعی است.
نگاهی به پدیده جرم سرقت درایران
برخی از جرم شناسان تعداد جرایم را برحسب هریکصد هزار نفری به یک نفر عنوان معیاری برای مقایسه بکار می برند این معیار که تراکم تبهکاری نامیده می شود نسبت تعداد جرایم واقع شده دریک سرزمین به مساحت آن نیز شامل می شود نظر به اینکه سازمان پلیس بین المللی برای مقایسه جرایم درکشورهای عضو این سازمان ازنسبت تعدادجرایم در یکصد هزار نفر جمعیت استفاده می کند درنوشته حاضر این ملاک مورد استفاده قرار گرفته است.
بررسی آماری پدیده سرقت طبق آمار رسمی منتشر شده ازسوی مرکز آمار ایران نشان می دهد که بین سالهای 1375 تا 1379 میزان سرقت مرتبا درحال افزایش بوده است.
طی 5 سال گذشته روند سرقت در کشور ازنوسان قابل توجهی برخوردار بوده است درطی این سالها کمترین میزان سرقت درحدود 93 هزار مورد درسال 1375 وبیشترین حدود 114 هزار مورد درسال 1379 بوده است درسال 1383 حدود 12454 مورد سرقت نسبت به سال 1382 اضافه شده است درهمان حال آمار رسمی 1384 نشانگر کاهش سرعت افزایش سرقت است.
بنابراین آنچه گذشت علل سرقت را می توان رشد سریع جمعیت،فزونی رشد بی رویه مهاجرت به شهرهای بزرگ،افزایش فقر به ویژه درقشرهای آسیب پذیر جامعه،زندگی درحاشیه شهرها،بیکاری،اعتیاد،بی توجهی به امور معنوی واخلاقی،وتوجه بیش ازاندازه به ارزشهای مادی دانست.
پیشنهادات لازم برای کاهش سرقت درجامعه
هرگاه بیماری ازهرجهت مورد بررسی ومطالعه قرارگیرد وعلل وعوامل آن بخوبی مشخص شود محققا درمان آن بسیارساده ترخواهد بود سرقت نیزبه عنوان یک آسیب اجتماعی واختلال رفتاری دارای علل وانگیزه هایی است که باید آن را شناخت وبصورت ریشه ای درمان کرد دربیان علل وانگیزه های سرقت از زمینه های مختلف چون محرومیت های عاطفی،روانی،مادی،معنوی،نابسامانیهای اجتماعی وخانوادگی ومعاشرت با دوستان ناباب سخن به میان آمدوگفته شد که اگرخانواده زیربنای تربیت کودک راازهمان آغاز تولد درست بنا نسازد چه بسا اصلاح بعدی رفتاربا مشکلات فراوان همراه خواهد شد.
بنابراین می توان راههای زیررا به عنوان عوامل کاهش سرقت پیشنهاد کرد:
1- پدران ومادران به جای اینکه به فرزندبگویند مواظب باش بهتراست بگویند چگونه باش ،چه کارهایی را انجام بده وازچه اعمالی برحذر باش باید به زبان ساده وبا مثالهای قابل فهم،معنا ومفهوم دزدی را برای کودک روشن کنند وزشتی آن را به اوبنمایانند تا دستش به این عمل زشت آلود نگردد.
2- هیچ جامعه ای نمی تواند ادعا کند که بدون فقرزدایی وبدون ناکامی زدایی قادر خواهد بود سرقت را ریشه کن کند بنابراین ازبین بردن فقروتهیدستی با توجه به تاثیر مهمی که اوضاع ناسامان اقتصادی دربروز چنین آسیبی داردازمهمترین کارها است.
3- کنترل ومراقبت پدرومادردرمورد دوستان ناباب وبه طور کلی دوستان فرزندان خود یک ضرورت است زیرا عدم توجه پدرومادربه چنین مسایلی کرارا ازسوی سارقان عنوان شده است.
4- کاهش فاصله ارتباطی والدین با فرزندان به نحوی که فرزندان آنان را به عنوان دوست خود تلقی کنند.
5- فراهم آوردن زمینه سالم پرورش شخصیت کودکان ونوجوانان به وسیله مربیان ومعلمان بطوری که فرد به گونه ای بار آید که ازامور جرم زا بگریزد ودر برابر آن به دفاع ازحیثیت اجتماعی واعتقادی خود بپردازد تنبیه ومجازات مسکنی بیش نخواهد بود.
6- لازم است پدران ومادران درصورت مشاهده رفتار انحرافی درفرزندان خود،بلافاصله مساله را جدی گرفته ،زمینه آنها را قبل ازآنکه ریشه بدوانند قطع کنند.
7- نظام آموزش وپرورش باید طوری طراحی شود که نوجوانان وجوانان را با کاروفعالیت اجتماعی آشناسازد واین آشنایی وسیله ای باشد برای تامین معاش وکسب درآمد،به ویژه برای آنانی که ازبیمه مالی کمتری برخوردارند زیرا چون نوجوان احساس استقلال مالی کند وعزت نفس خودرا حفظ شده ببیند به تعدیل وکنترل رفتارهای خود دست خواهد زد.
8- تغییرمحیط اجتماعی می تواند درتربیت بزهکاران موثر باشد زیرا شرایط مساعدومحیط خانوادگی وتربیتی مناسب برای تحول وپیشرفت اواز اهمیت بسزایی برخوردار است برای بزهکار باید شرایطی فراهم شود که احساس تنهایی وبی کسی نکند وعشق به زندگی ونیاز به دوست داشتن ودوست داشته شدن دراو تقویت شود زیرا اگر زمینه های بزهکاری شناخته نشود وریشه های آنها قطع نگردد بزهکاران علی رغم مجازات نه تنها اصلاح نمی شوند بلکه درجمع دوستان ناباب تجربه ها ومهارتهای بسیاری را می آموزند وحتی با تشکیل باند وبا آمادگی بیشتر برای ارتکاب جرمهای بعد وارد جامعه می شوند.
9- ترجیح دادن پیشگیری بردرمان به منظور حذف زمینه های مساعد برای ابتلای افراد به آسیب های اجتماعی ازاهمیت فراوان برخوردار است برای دست یافتن به جامعه ای سالم باید پیشگیری رابردرمان ارجح داد زیرا با اجرای برنامه های پیشگیری وبا صرف هزینه وامکانات کمتری می توان افراد رازیر پوشش قرارداد درحالی که برنامه های بازپروری ودرمان به دلیل نیاز به انواع تخصص ها واماکن ویژه نگه داری هزینه بسیاربالایی را می طلبد به علاوه پوشش آن متوجه عده کمی ازافراد جامعه می شود ودرعین حال بازدهی ونتیجه گیری آن بسیار اندک است.
10- مبارزه مداوم با رشد بی رویه مشاغل کاذب تا بدین وسیله ازسیل مهاجرت بی رویه روستاییان به شهرها جلوگیری شود دیده شده که مشاغل کاذبی چون کوپن فروشی،نوارو… مجرایی برای فریب دادن وآماده کردن جوانان بی گناهی است که به امید رفاه نسبی عازم شهرهای بزرگ می شوند.
11- آموزش اجتماعی وتربیتی به خانواده ها برای بالا بردن سطح فرهنگ خانواده وپرورش احساس مسئولیت والدین درقبال فرزندان خود ونیز تاسیس موسسات آموزشی مناسب به منظور تعلیم حرفه وفن ونیز ایجاد کانون های رفاهی وتفریحی مناسب به وسیله دولت یا بخش خصوصی .
12- ایجاد اشتغال برای بیکاران وجلوگیری ازولگردی واجرای بیمه دوران بیکاری ونیز ایجاد محیط های مناسب ورزشی وآموزش صحیح ورزش ازطریق رسانه های گروهی وهمچنین آموزش اعتقادی وپرورش باورهای مذهبی درافراد برای استحکام مبانی ایمان درخانواده ها،زیرا پرورش اعتقادات وآموزش اصول مذهبی به دوعلت اساسی موجب جلوگیری ازارتکاب اعمال خلاف به ویژه سرقت می گردد.
الف) انسان مومن چون درونی صاف وچشم ودلی پاک دارد هوا وهوس دردل اندیشه اورا راهی ندارد وهیچ نیرویی اورا ازراه درست منحرف نمی سازد چنین انسانی نیازمندیهای خود را ازراه حلال وازطریق مشروع تامین می کند.
ب) علت دوم اعتقاد به حلال وحرام است انسان پرهیزگار ازآنچه منع شده وحرام است می پرهیزد ودامن خود را آلوده نمی سازد ازاین رو ایمان واعتقاد به اصول مذهبی قوی ترین ومطمئن ترین راه بازداری ازگناه ،خلاف،جرم وهرگونه اعمال ناپسند است.
آثار و پیامد های سرقت
امروزه به خاطر پچیدگی روابط اجتماعی و وجود رابطه اجتناب نا پذیر در زندگی شهروندان، سرقت نه تنها که باعث از بین رفتن اموال شخصی افراد می شود بلکه به بیش تر از آن امنیت جامعه را نیز متزلزل می سازد و از طریق دیگر انگیزه کار و تلاش و سرمایه گذاری را از بین می برد. سرقت موجب افزایش هزینه های تولید می شود و بخش های زیادی از بیت المال و سایر امکانات کشور باید صرف پیش گیری از پدیده سرقت و مبارزه با تبهکاران و سارقان اداره زندآن ها، تامین زندگی خانواده های زندانیان و غیر آن شود، که آثار زیانبار آن بر مصرف کننده ها و شهروندان تحمیل، اضطراب و نگرانی دامن گیر خانواده ها می شود و از لحاظ سیاسی، امنیت داخلی مخدوش و موجبات نا رضایتی و اعتراض مردم را فراهم می کند با توجه به مطالبی که گذشت ضعف مقررات مربوط به سرقت آشکار تر می شود. زمانی که بیش تر جرایم غیر قابل گذشت تلقی می شوند. رایج ترین و زیانبار ترین جرم مالی (سرقت) قابل گذشت بوده جنبه خصوصی آن به جز در برخی فروض، غلبه داده می شود به عبارت دیگر از دیدگاه قوانین موضوعه و آرای وحد رویه و نظریه های مشورتی اداره حقوقی اصل بر این است که در جرم سرقت تنها مال باخته متضرر می شود و اخلالی را نظم و امنیت کشور به وجود نمی آید مگر آنکه خلافش در دادگاه ثابت شود .
نتیجه گیری:
با توجه به آنچه گذشت در مبارزه با سرقت باید عوامل این پدیده را شناخت و به طور همه جانبه و با همکاری نیرو های امنیتی و مردم به آن همت گماشت، رسانه ها و مراکز فرهنگی در ترویج فرهنگ ایثار، گذشت، مواسات اسلامی، تکامل اجتماعی و به خصوص در اشاعه فرهنگ قناعت باید بکوشند و با فرهنگ تجمل گرایی مبارزه کنند و در تقویت بنیان های مذهبی همت گمارند و هم چنین باید مجلس نمایندگان (ولسی جرگه) قوانین مناسب با سرقت های مختلف را وضع و اصلاح کند، موسسات خیریه در شناسایی افراد مستحق و کمک به آنان بکوشند، دولت زمینه لازم را برای تلاش همه مردم فراهم سازد و با ارایه لوایح از انباشت ثروت جلوگیری کند مردم نیز با آموختن نکات ایمنی برای حفظ اموال آن را به کار گیرد، تا ارتکاب سرقت به سهولت صورت نگیرد باید نیاز های مالی و معیشتی نیرو های امنیتی تامین گشته و به تکنیک های جدید برای جرم یابی مجهز گردند، تا با قاطعیت و احساس مسوولیت در حفظ امنیت و کشف جرایم و دستگیری مجرمان، به وظایف خود عمل کنند، باید قوه قضاییه با احساس مسوولیت بیش تر در برخورد با سازمان حرفه ای ،این گونه تبهکاران را به قضات با تجربه، عالم، شجاع و با شهامت بسپارد. بالاخره از لحاظ فرهنگی باید تلاش کرد تا سرقت به صورت منکر اجتماعی جلوه کند به طوری که کنترل اجتماعی در این زمینه اعمال گردد و سارق به عنوان فرد ضد اجتماع احساس انزوا کند.
– تاریخچه جرم سرقت در قوانین ایران
در نظام حقوقی ایران جرم سرقت و برخی از جرایم مرتبط با آن در فصل پنجم از(قانون مجازات عمومی)(مواد 222 الی 232) مورد حکم قرار گرفته بودند.علاوه بر این در بعضی از قوانین متفرقه هم انواع مختلفی از سرقت های خاص از قبیل سرقت های مسلحانه از منازل مسکونی یا سرقت هایی که از بانک ها ،صرافی ها،جواهر فروشی ها و مکان های مشابه صورت می گرفتند،مورد پیش بینی قرار گرفته بودند.
در نظام حقوقی فعلی ایران نیز،به تبعیت از فقه اسلامی که حرمت مال مسلم را همچون حرمت خون او می داند،ارتکاب سرقت به عنوان جرم شناخته شده وطی مواد گوناگونی برای آن مجازات تعیین شده است. از لحاظ قوانین فعلی ایران انواع مختلف این جرم را می توان به چهار دسته کلی به شرح زیر تقسیم بندی کرد:
اول: سرقت های مستوجب حد(موضوع مواد 197 به بعد قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1370)
دوم:سرقت های خاص (موضوع مواد مختلف قانون تعزیرات مصوب سال 1375 و برخی از قوانین متفرقه)
سوم: سرقت هایی که فاقد شرایط اجرای حد باشند ولی موجب اخلال در نظم یا خوف شده ویا بیم تجری مرتکب یا دیگران برود(موضوع ماده 203 قانون مجازات اسلامی)
چهارم: سرقت های ساده مستوجب تعزیر(موضوع ماده 661 قانون تعزیرات مصوب سال 1375)
شروع به ارتکاب سرقت و مداخله در اموال مسروقه نیز،به ترتیب ،در مواد 655 و662 قانون تعزیرات مصوب سال 1375 مورد حکم قرار گرفته اند. در بخش های بعدی این فصل انواع گوناگون جرم سرقت و جرایم مرتبط با آن مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
2- تعریف جرم سرقت
(سرقت عبارت است از ربودن مال دیگری بطور پنهانی). در این تعریف چهار عنصر"ربودن"،"مال"
"دیگری"و"به طور پنهانی" مشاهده می شوند که در زیرهریک رابه طورجداگانه مورد بررسی قرار می دهیم:
1-3) ربودن
رکن رکین سرقت در حقوق ایران"ربایش"است که بدون تحقق آن عنصر مادی جرم سرقت به وقوع نخواهد پیوست. لازمه تحقق ربایش ،نقل مکان دادن مال ازمحلی به محل دیگر می باشد وبنابراین سرقت از نظرحقوق ایران تنها در مورد اموال منقول،که قابلیت نقل وانتقال ودرنتیجه ربوده شدن را دارند، مصداق پیدا می کند.
2-3)مال
موضوع سرقت باید مال باشد. تعیین معنی و مفهوم"مال"هم در حقوق مدنی(از لحاظ مباحثی مثل لزوم مالیت داشتن مبیع)وهم در حقوق جزا از اهمیت برخوردار است. اگر بخواهیم از تعریف دوری پاره ای از فقیهان که گفته اند"المال ما یبذل بازائه المال"پرهیز کنیم باید بگوییم که مال آن چیزی است که پرداخت پول یا یک کالای با ارزش دیگر در مقابل آن، هم از نظر شرع، جایز شناخته شود.
3-3)تعلق به غیر(ملک غیربودن)
برای تحقق جرم سرقت باید مال ربوده شده متعلق به غیر(یعنی در مالکیت دیگری)باشد. بنابراین ربایش اموال بلاصاحب،که در مالکیت کسی قرار ندارند،سرقت محسوب نمی شود.در صورتی که رباینده مدعی مالکیت بر مال ربوده شده گردد باید قبل از حکم به سرقت به دعوی مالکیت مال ربوده شده رسیدگی شود.
البته بدیهی است که،برای شمول عنوان سرقت،شناخته شده بودن صاحب مال ضرورتی ندارد بلکه فقط لازم است که مال ربوده شده متعلق به شخص دیگر(اعم از حقیقی یا حقوقی)باشد.
جرم سرقت حدی
– تعریف سرقت:سرقت عبارت است از ربودن مال دیگری به طور پنهانی .
شرایط سرقت حدی: زمانی می توان گفت سرقت از نوع سرت حدی است که دارای تمام شرایط زیر باشد شرایط و خصوصیات عبارتست از اینکه:
1- سارق به حد بلوغ شرعی رسیده باشد. 2- سارق در زمان سرقت عاقل باشد.
3- سارق با تهدید و اجبار(زور) وادار به سرقت نشده باشد.
4- سارق قاصد باشد، منظور آن است که سارق قصد سرقت داشته باشد و از روی شوخی یا بیهوسی یا در حالت خواب مرتکب عمل نشده باشد.
5- سارق در زمان سرقت بداند که مالی که می رباید مال دیگری است، بنابراین اگر فکر کند دارد مال خود را بر می دارد سرقت محسوب نمی شود
6- سارق بداند که ربودن (سرقت) آن مال حرام است.
7- صاحب مال، مال را در حرز قرار داده باشد: توضیح آن که منظور از حرز عبارتست از محل نگهداری مال به منظور حفظ از دستبرد،مثلا قرار دادن پول در گاوصندوق.
8- مال مسروق(دزدیده شده) در حرز متناسب نگهداری شده باشد.
توضیح : باید مال در حرز متناسب باشد بنابراین اگر سارقی به خانه ای برود و در حیاط خانه میلیون ها تومان زیور آلات پیدا کند و آن را بدزد این سرقت، سرقت حدی نیست چرا که محل نگهداری زیور آلات در حیاط خانه نیست. بنابراین هر مال باید متناسب با ارزششان در جای مناسبی نگهداری شود..
9- سارق به تنهایی یا با کمک دیگری هتک حرز کرده باشد.
توضیح: در سرقت حدی باید کسی که مال را می رباید و کسی ک هتک حرز می کند یعنی حرز را می شکند یا باز می کند یکی باشد. بنابراین اگر حسن در گاو صندوق را باز کند و حسین پول و اموال گاوصندوق را بیرون آورد نه حسن و نه حسین هیچکدام شامل سرقت حدی نمی شوند ولی اگر هر کدام به تنهایی یا با هم در گاو صندوق را باز کنند و هم پول را بیرون آورند شامل سرقت حدی می شوند.
10- باید ارزش مال دزدیده شده به اندازه 5/4 نخود طلای مسکوک یا ارزش آن به مقدار آن باشد که 5/4 نخود طلا می شود تقریبا 4/1 دینار. بنابراین اگر سرقت کمتر از این مقدار باشد سرقت، سرقت حدی نیست.
11- سارق مضطر نباشد: منظور آن است که شخص سارق از روی ناچاری دست به دزدی نزده باشد بنابراین اگر سارق برای سیر کردن شکم خود چاره ای جز دزدی نداشته باشد سرقت او سرقت حدی نیست(بنابر قاعده الضرورات توبیح المحضورات).
12- سارق پدر صاحب مال نباشد. بنابراین اگر سارق(دزد) پدر کسی باشد که دارد مال را از او می دزدد دیگر مشمول سرقت حدی نمی شود. پدر پدر نیز یعنی پدر بزرگ اگر از نوه خود مالی بدزدد شامل سرقت حدی نشده است بنابراین اگر پدر از فروند خود یا پدر بزرگ (پدر پدری) از نوه خود مالی را بدزدد حد سرقت بر او جاری نمی شود (بنابر قاعده فقهی انت و مالک لابیک).
13- سرقت در سال قحطی صورت نگرفته باشد. بنابراین اگر بر اثر قحطی افراد مرتکب سرقت شوند سرقت حدی محسوب نمی شود.
14- حرز و محل نگهداری مال، از سارق غصب نشده باشد. اگر محل نگهداری و حرزی که مال در آنها هست از سارق غصب شده باشد اگر سارق مال داخل حرز را بدزدد شامل سرقت حدی نگشته است.
15- سارق مال را به عنوان دزدی برداشته باشد. بنابراین اگر سارق بخاطر شوخی مال را برداشته باشد و قصد دزدی را نداشته بوده دیگر شامل سرقت حدی نیست.
16- مال مسروق از اموال دوستی و وقف و مانند آن که مال شخصی ندارد نباشد بنابراین به سرقت از اموال دولتی و وقف شامل سرقت حدی نیست.
نکته اول: اگر سارق قبل از بیرون آمدن مال از حرز(محل مناسب برای نگهداری مال) دستگیر شود حد بر او جاری نمی شود و مشمول سرقت حدی نگشته است.
نکته دوم: هرگاه سارق پس از سرقت و قبل از اینکه شخص برود و شکایت کند مال را به صاحب مال پس گرداند سارق مشمول سرقت حدی نمی شود.
شرایط دیگر سرقت حدی: به غیر از 16 شرطی که برای اجرای سرقت حدی بیان شد چند شرط دیگر نیز وجود دارد که در زیر آورده می شود:
1- صاحب مال از سارق نزد قاضی شکایت کند. بنابراین اگر سرقت شاکی نداشته باشد شخص به مجازات سرقت حدی نمی رسد و فقط مجازات سرقت تعزیری بر او تحمیل می شود.
2- صاحب مال پیش از شکایت سارق را نبخشیده باشد.
3- قبل از اینکه جرم سرقت نزد قاضی ثابت شود مال مسروق از راه خرید و مانند آن به ملکیت سارق درنیاید.
4- صاحب مال پیش از شکایت مال را به سارق ببخشیده باشد. 5- سارق قبل از اینکه جرم سرقت ثابت شود توبه نکرده باشد.
نکته: گذشت شاکی بعد از ثبوت جرم موثر نیست و حد جاری می شود.
جرم سرقت تعزیری
سرقت تعزیری که مجازات آن حبس و شلاق می باشد به انواع مختلف تقسیم می شود یعنی اگر سرقت در شب باشد و افراد بیشتر از دو نفر باشد و غیره مجازات سنگین ترست و اگر این شرایط باشد مجازات سبک تر است در زیر سرقت تعزیری را بنابر مجازات آنها تقسیم بندی می کنیم:
1- سرقت تعزیری که مجازات آن پنج تا بیست سال حبس و تا 74 ضربه شلاق می باشد زمانی سارق به پنج تا بیست سال حبس و 74 ضربه شلاق محکوم می شود که سرقت سرقت حدی نباشد و تمام شرایط زیر را داشته باشد.
الف- سرقت در شب واقع شده باشد. ب- سارقین دو نفر یا بیشتر باشند.
ج- یک یا چند نفر از آنها حامل سلاح ظاهر یا مخفی بوده باشند.
د- از دیوار بالا رفته یا حرز (محل نگهداری مال) را شکسته یا کلید ساختگی به کاربرده یا اینکه عنوان یا لباس مستخدم(مامور) دولت را اختیار کرده یا در جایی که محل سکنی یا مهیا برای سکنی (زندگی کردن) یا توابع آن است سرقت کرده باشد.
ه- در ضمن سرقت کسی را آزار و یا تهدید کرده باشد.
بنابراین اگر پنج شرطی که در بالا گفته شد جمع باشد شخص به 5 تا 20 سال حبس و تا 74 ضربه شلاق محکوم می شود به طور مثال اگر یک نفر در شب به اتفاق دو نفر یا بیشتر با سلاح از دیوار خانه ای بالا بروند و در زمان سرقت افراد آن خانه را آزار و اذیت کنند اگر دستگیر شوند به 5 تا 20 سال حبس محکوم می شوند.
2- سرقت تعزیری که مجازات آن سه ماه تا ده سال حبس و 74 ضربه شلاق می باشد.
هر گاه سارق در حال سرقت طرف مقابل را مورد آزار و اذیت قرار دهد یا با اسلحه مرتکب سرقت شده باشد قاضی می توانند او را از سه ماه تا 10 سال به حبس و 74 ضربه شلاق محکوم نماید بنابراین کافی است سارق یکی از این دو شرط را داشته باشد یعنی یا در ضمن سرقت مرتکب آزار و اذیت شود یا با اسلحه مرتکب سرقت شود به مجازات مذکور محکوم می شود.
3- سرقت تعزیری که مجازات آن سه تا پانزده سال حبس و شلاق تا 74 ضربه می باشد . هر کس در راه ها به هر نحو مرتکب راهزنی شود در صورتی که محارب شناخته نشود به سه تا پانزده سال حبس و شلاق تا 74 ضربه محکوم می شود.
توضیح : اگر سارق مسلح و راه زن با اسلحه امنیت مردم یا جاده را به هم بزند و باعث ترس و وحشت شود محارب است. مجازات محارب طبق قانون یا قطع دست راست و پای چپ است یا نفی بلد(تبعید) یا قتل(کشتن) و یا به صلیب آویختن است.
بنابراین اگر شخص راهزن محارب شناخته شود به مجازات محارب محکوم می شود ولی اگر محارب شناخته نشود به حبس از سه سال تا پانزده سال و 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
4- سرقت تعزیری که مجازات آن پنج تا پانزده سال حبس و شلاق تا 74 ضربه می باشد:
هرگاه سرقت در شب باشد و سارقین دو نفر یا بیشتر باشند و لااقل یک نفر از آنها حامل سلاح ظاهر یا مخفی باشد مجازات آنها پنج تا پانزده سال حبس و شلاق تا 74 ضربه می باشد.
بنابراین سه شرط برای مجازات 5 تا 15 سال حبس وجود دارد 1. سرقت در شب باشد 2.دو نفر یا بیشتر باشند 3. یکی از سارقان داری سلاح باشد(چه سلاح گرم و چه سلاح سرد) با جمع این سه شرط مرتکبین به مجازات مذکور خواهند رسید(شامل سلاح تقلبی نمی شود).
5- سرقت تعزیری که مجازات آن شش ماه تا سه سال حبس و شلاق تا 74 ضربه می باشد . هر گاه سرقت شرایط سرقت حدی نباشد و فقط یکی از شرایط زیر را داشته باشد به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم می شود.
الف- سرقت در جایی که محل سکنی (زندگی) یا آماده برای سکنی(زندگی) یا در محل های عمومی از فبیل مسجد و حمام و غیر اینها واقع شود.
ب- سرقت در جایی واقع شده که بواسطه درخت و یا بوته یا نرده محرز بوده و سارق حرز را شکسته باشد.
ج- سارقین دو نفر یا بیشتر باشند. د- سرقت در شب واقع شده باشد.
و- سارق مستخدم (نوکر) بوده و مال مخدوم(کسی را که به او خدمت می کند) را بدزد یا اگر به همراه مخدوم خود به جایی رفته است مال دیگری را بدزدد.
ه- هرگاه اداره کنندگان هتل و مسافرخانه و کاروانسرا و به طور کلی کسانی که به خاطر شغل آنها اموالی در دسترس آنان است تمام یا قسمتی از آن را مورد دستبرد قرار دهند.
بنابراین اگر سرقت فقط یکی از این 6 شرطی را که بیان نمودیم داشته باشد سارق به مجازات حبس از شش ماه تا سه سال حبس و شال ق تا 74 ضربه محکوم می شود.
6- مجازات کیف زنی و جیب بری: هر کس مرتکب ربودن مال دیگری از طریق کیف زنی و جیب بری و مانند آن شود به حبس از یک تا پنج سال و تا 74 ضربه شلاق محکوم می شود.
7- سرقت وسایل و ابزار مربوط به تاسیساتی که مورد استفاده عمومی باشد:هر گاه کسی وسایل و متعلقات مربوط به تاسیسات مورد استفاده عمومی که به هزینه دولت یا با سرمایه دولت یا سرمایه مشترک دولت و بخش غیر دولتی یا به وسیله نهادها و سازمان های عمومی غیر دولتی (مانند شهرداری ها) یا موسسات خیریه ایجاد یا نصب شده مانند تاسیسات بهره برداری آب و برق و گاز و تلفن و مانند اینها را سرقت نماید به حبس از یک تا پنج سال محکوم می شود. اگر سارق از کارکنان سازمانهای مربوطه باشد به حداکثر مجازت مقرر(یعنی پنج سال حبس) محکوم می شود. برای مثال اگر کسی لوله آب یا کابل برق یا تلفن را که نصب شده است را بدزدد به مجازات مذکور محکوم خواهد شد.
8- استفاده غیر مجاز از آب و برق و تلفن و گاز: هر کس بدو ن پرداخت حق انشعاب و گرفتن انشعاب آب و برق و گاز و تلفن، استفاده غیر مجاز از آب و برق و گاز و تلفن نماید علاوه بر جبران خسارت وارده تا سه سال حبس محکوم می شود. برای مثال اگر شخصی بدون اینکه برای گرفتن امتیاز انشعاب برق از سیمهای کابل کوچه برق بگیرد یا از لوله های آب بدون پرداخت حق انشعاب لوله ای به داخل منزل بکشد به مجازات تا سه سال حبس محکوم می شود.
9- سرقت با مجازات کم (سرقت ساده) : در 8 مورد بالا سرقتها با مجازاتهای سنگین تری بود که دارای شرایط خاص بود برای مثال سرقت در شب و حمل سلاح و دو نفر بیشتر بودن مجازات سرقت را سنگین تر می نمود. حال اگر سرقتی بدون آن شرایط و خارج از 8 موردی که بیان شد اتفاق افتد سارق به سه ماه و یک روز یا دو سال و تا 74 ضربه شلاق محکوم می شود. برای مثال هر گاه یک نفر در روز موتوری را بدون اسلحه و بدو اینکه کسی را آزار و اذیت کند از کنار خیابان بدزدد چون شرایطی که در 8 مورد سرقتی که گفتیم وجود ندارد سارق به حبس از سه ماه و یک روز تا دو سال حبس محکوم می شود.
10- تحصیل یا مخفی یا قبول یا معامله کردن مال مسروق(مال دزدی):هر کس با علم و اطلاع به اینکه مال در نتیجه ارتکاب سرقت به دست آمده است آن را به هر نحو به دست آورد یا مخفی یا قبول کند یا مورد خرید و فروش و معامله قرار دهد به حبس از شش ماه تا سه سال و تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
اگر متهم معامله اموال مسروقه(دزدی) را حرفه خود قرار داده باشد به حداکثر مجازات یعنی 3 سال حبس و 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
11- دخالت یا تصرف در اموالی که توقیف شده است: اگر کسی با علم در اشیاء و اموالی که توسط مقامات دارای صلاحیتدار مانند مقامات قضایی توقیف شده است بدون اجازه دخالت یا تصرفی نماید هر چند مداخله کنند مالک آن باشد به حبس از سه ماه تا یک سال محکوم می شود.
12- ساخت کلید یا هر نوع وسیله ای برای ارتکاب جرم : هر کسی یا علم و عمد برای ارتکاب جرمی اقدام به ساخت کلید یا تغییر آن نماید یا هر نوع وسیله ای برای ارتکاب جرم بسازد، یا تهیه کند به حبس از سه ماه تا یک سال و تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
13- ربودن مال دیگری بدون اینکه عمل او سرقت باشد:هر کسی مال دیگری را برباید و عمل او مشمول عنوان سرقت نباشد به حبس از شش ماه تا یک سال محکوم خواهد شد.-
سرقت های تعزیری ( غیرحدّی ) : اگر سرقتی یکی از شرایط اختصاصی سرقت حدّی را نداشته باشد خود به خود این نوع سرقت به عنوان سرقت غیرحدی یا [ یا همان سرقت تعزیری ] شناخته می شود که مجازات آن یا حبس است یا شلاق . هر یک از این سرقت های تعزیری بایستی در قالب یکی از مواد 651 تا 667 نمود پیدا کند. در این مواد انواع سرقت های تعزیری بر اساس محل وقوع جرم ، زمان وقوع جرم ، وسیله ی ارتکاب جرم و در موارد متعدد دیگری تعیین شده ؛ مثلاً سرقت در خیابان ، پارک ها ، مناطق سیل زده و سرقت به زور اسلحه و به عنف بستگی به این دارد که این سرقت دارای چه شرایط و خصوصیاتی است که با یکی از این مواد تطبیق کند . علاوه بر این که این سرقت شامل یکی از مواد می شود چنانچه این سرقت موجب اخلال در نظم عمومی شود یا ایجاد رعب ، وحشت ، ترس و خوف در مردم شده یا موجب تجرّی دیگران در ارتکاب سرقت شود ، بخاطر این عواقب و نتایج هم یک سِری مجازات دیگر به استناد ماده 203 برای او در نظر گرفته می شود .[1]
ماده 203 یک ماده عمومی در رابطه با تمامی جرایم تعزیری است البته مشروط بر این که دارای این خصوصیات یا نتایج باشد . پس یک سرقت تعزیری امکان دارد از دو جهت دو مجازات تعزیری برای آن در نظر گرفته شود . یکی به اعتبار اینکه شامل یکی از جرایم تعزیری فصل 21 به عنوان مورد خاصی از سرقت شده و دیگری هم به اعتبار نتیجه و پیامدهایی که در جامعه ایجاد کرده " سرقتی که فاقد شرایط اجرای حد باشد و موجب اخلال در نظم یا خوف شده یابیم تجری مرتکب یا دیگران باشد اگر چه شاکی نداشته یا گذشت نموده باشد موجب حبس تعزیری از یک تا پنج سال خواهد بود " .
سرقت های تعزیری فصل 21 را کلاً می توان در دو بخش عمده تقسیم کرد :
الف ـ سرقت های تعزیری مشدّد : ب ـ سرقت های تعزیری غیرمشدّد [ ساده ]
منظور از مشدّد این است که یک سری شرایط ، کیفیّات و اوضاع و احوال خاص است که مجازات سارق بر اساس این شرایط و اوضاع و احوال در نظر گرفته می شود که مجازات آن به مراتب بیشتر از سرقت هایی است که فاقد این شرایط هستند . در واقع این شرایط ، شرایط مشدّده سرقت ها هستند ؛ مثلاً سرقت از منزل یا جایی که محل سکونت و آرامش است یا سرقتی که در مناطق به هم ریخته ، سیل زده ، طوفان زده ، آتش گرفته یا جنگ زده یا سرقت در راه ها به مراتب از مجازات ثقیل تر و سنگین تری برخوردار است و قانونگذار برای کسانی که در شرایط مزبور دست به سرقت می زنند و حقوق مالی دیگران را با ناامنی و خطر همراه می کنند به شدّت برخورد خواهد کرد . مثلاً سرقت در شب از شدت برخورد بیشتری نسبت به سرقت در روز برخوردار است.
در مقابل این دسته سرقت ها اگر سرقتی اتفاق افتاد که مشمول یا دارای این شرایط یا اوضاع و احوال نبود ، یک سرقت ساده و غیرمشدّد نام گذاری می شود و در قالب
ماده 661 ق.م.ا مجازات مرتکب ، حبس از سه ماه و یک روز تا دو سال و تا ضربه شلاق خواهدبود . سرقت های مشدد مجازات های کم و بیش بیشتری دارند مثلاً سرقتی که شرایط جامع حدّی را نداشته باشد مطابق با ماده 651 در صورتیکه مقرون به تمامی پنج شرط مندرج در ماده ی فوق باشد مرتکب از پنج تا بیست سال حبس و تا 74 ضربه شلاق محکوم می گردد.
سرقتی که در ماده 661 است به عنوان "سرقت ساده" از آن نام می بریم بر خلاف سایر موادّ فصل بیست و یکم قانون مجازات اسلامی، سرقتی ساده محسوب می شود و مجازاتش 3 ماه و یک روز تا دو سال حبس می باشد اما بقیه ی موادّ مذکور نسبت به این سرقت مندرج در ماده ی 661 ق.م.ا مجازاتشان بیشتر است و به همین خاطر است که می گوییم "سرقت مشدّد" چرا که مجازاتش بیشتر است و بخاطر وجود یک سِری شرایط و اوضاع و احوال خاصّی که قانونگذار ذکر کرده است [ که ممکن است زمانی باشد یا مکانی ( یا هر دو ) یا مربوط به اوضاع و احوال و وسیله ی کاربردی و شرایط متعدد دیگری ] سرقت های مشدّد از لحاظ شناخت آن از اهمیت قابل توجهی برخوردار است .
تفسیر مادّه به ماده فصل بیست و یکم در بحث سرقت و ربودن مال غیر [2] :
ماده 651 – هرگاه سرقت جامع شرایط حد نباشد ولی مقرون به تمام پنج شرط ذیل باشد مرتکب از پنج تا بیست سال حبس و تا 74 ضربه شلاق محکوم می گردد[3] [ وقتی قانونگذار در ماده ی فوق گفته که " . . . مقرون به پنج شرط باشد یعنی در صورت جمع شرایط پنج گانه ی مندرج در این ماده ، مجازات های مقرّر اِعمال خواهد شد و در صورت فقدان یکی از شرایط ، شخص مشمول این مادّه نخواهد شد ] :
1 – سرقت در شب واقع شده باشد . [ وقتی قانونگذار می گوید " . . . در شب " به نظر می رسد که منظور از " شب " فاصله زمانی بین اذان مغرب و لحظاتی بعد از اذان صبح باشد؛ یعنی از زمانیکه هوا تاریک شد و تا زمانیکه هوا هنوز روشن نشده اگر سرقت حادث شود سارقین مشمول این بند می شوند].[4]
2 – سارقین[5] دو نفر یا بیشتر باشند . [ دخالت معاون جرم در سرقت به جهت عدم شرکت وی در عنصر مادی جرم سرقت که ربودن مال استت موجب تشدید کیفر از لحاظ تعداد سارقین نمی گردد . زیرا معاون سارق تلقّی نمی شود و لذا با توجه به اصول تفسیر مضیّق قوانین جزایی و تفسیر به نفع متهم باید از شمول ماده 651 ق.م.ا به معاونین جرم پرهیز شود.[6] " اجتماع برای سرقت موجب تشدید مجازات است بنابراین وقتی سرقت به همدستی دیگران انجام شود ، هر یک فاعل مستقل شناخته می شود ".[7] وقتی قانونگذار گفته " سارقین " یعنی تعداد نباید مفرد باشد و می بایستی حدّاقل دو نفر باشد و به تبعِ اولی اگر بیش از دو نفر باشد نیز مشمول این بند خواهد بود. اگر سارق یک نفر باشد مشمول این ماده و این مجازات نمی شود و این تعداد شرکت کنندگان هم چه اینکه مستقیماً سرقت کرده اند – یعنی حالت شرکت در جرم و چه به صورت اینکه معاونت و مباشرت باشند – هر دو می بایستی در این جرم بایستی کرده باشند ] .
3 – یک یا چند نفر[8] از آنها حامل سلاح[9] ظاهر یا مخفی بوده باشند . [ یعنی اولاً که می بایستی عرفاً[10] سلاح باشد و ثانیاً حتّی اگر یک نفر از سارقین ( با توجه به بند قبل با فرض اینکه حتماً سارق بیش از یک نفر [11]است = سارقین ) چه بصورت ظاهری و نمایان و چه بصورت پنهان شده سلاح – اعم از سلاح گرم[12] و سلاح سرد – را با خود حمل کنند مشمول این بند خواهند شد حتی اگر از آن سلاح استفاده نشود [13] . ماده ی 651 ق.م.ا صراحت دارد که یکی از سارقین دارای سلاح ظاهر یا مخفی باشد و این قید اعم از این است که حمل سلاح برای سرقت باشد یا به منظور دیگری "[14] ]
4 – از دیوار بالا رفته[15] یا حرز را شکسته[16] یا کلید ساختگی[17] بکار برده یا اینکه عنوان یا لباس مستخدم دولت را اختیار کرده یا برخلاف حقیقت خود را مامور دولتی قلمداد کرده یا در جایی که محل سکنی یا مهیا برای سکنی یا توابع آن است سرقت کرده باشند . [اولاً اگر سارق واقعاً مامور دولت باشد و از لباس رسمی خود سرقت کند مشمول این ماده نخواهد شد . این بند این شرایط خودش چندین شرط است ؛ اگر از محل محصوری – یعنی دارای دیوار و حصار است- سرقت شود میبایستی این حصار شکسته شود یا سارقین از روی حصار بزند. منظور از شکستن حرز اعم است از هتک حرز مادی یعنی توسل به زور و شکستن صندوقچه و برداشتن و بردن محتویات آن؛ و هتک حرز معنوی مانند باز کردن با استفاده از کلید یا مثلاً حصار را سوراخ یا تخریب کند که این اعمال به منزله ی تجاوز به حرز می باشد ؛ همچنین حتی اگر سارقین با کلید وارد حرز شوند. نکته واضح و جالبی که ذکر آن خالی از لطف نیست اینکه " اگر سارق پس از سرقت و برای خروج از محل مواجه با در بسته گردد و در را بشکند هتک حرز محسوب نمی شود"[18] ]
5 – در ضمن سرقت کسی را آزار یا تهدید کرده باشند . [ تشخیص وجود آزار یا تهدید با دادگاه است . یعنی سارقین همراه با این سرقت کسی ( مثلاً طرف مقابل ) را مورد آزار و اذیت قرار داده یا تهدید کرده باشند یا از قوّه قهریه که عملی غیرمجاز است استفاده کرده باشند به منظور وادار کردن آنها به سکوت و خودداری از استمداد از دیگران ؛ مثل بستن دست و پای صاحبخانه یا حتی مهمانان وی یا کسانیکه در نتیجه ی داد و بیداد صاحبخانه بمنظور کمک به وی به منزل او آمده تا به صاحبخانه کمک کنند اگر مورد آزار و اذیت حتی یکی از سارقین هم قرار بگیرند همگی سارقین مشمول بند5 خواهند شد. "[19]
اگر سرقتی این 5 شرط را با هم داشته باشد طبیعی است که بایستی مجازات سنگینی در بر داشته باشد و بدیهی است که اگر یکی از این شرایط نبود ، مشمول این ماده نمی شود. سرقت های بعدی که ذکر می شود یک یا دو شرط از این 5 شرط را دارا می باشند و به ترتیب مجازات آنها هم کمتر از سرقت ماده 651 ق.م.ا است . ]
ماده 652 – هرگاه سرقت مقرون به آزار باشد[20] و یا سارق مسلح باشد به حبس از سه ماه تا ده سال و شلاق تا 74 ضربه محکوم می شود و اگر جرحی[21] نیز واقع شده باشد علاوه بر مجازات جرح[22] به حداکثر مجازات[23] مذکور در این ماده محکوم می گردد . [24]
[ سرقتی که همراه با اذیت و آزار بوده ، یعنی همین یک شرط از شرایط قبلی مندرج در بند 5 ماده قبلی و مجازات در نظر گرفته شده برای این ماده یعنی حبس از 3 ماه تا 10 سال که حدّاقل مجازات تعیین شده [یعنی 3 ماه حبس] هیچگونه تناسب منطقی و حقوقی با میزان حدّاکثر مجازات مقرّره در این ماده [یعنی 10سال] ندارد و این هم از آن سری موادّی است که تحقیقاً نیاز به اصلاح دارد تا نظام حقوق کیفری کشورمان از لحاظ کیفیت برخاسته از پروسه ی قانونگذاری بیش از این مورد انتقاد قرار نگیرد . اگر سارق یا سارقین در جریان سرقت مسلحانه یا با توسّل به زور و عنف در صورتیکه اتفاقاً جراحتی هم به صاحب مال وارد شود ، ضمن تشدید مجازات سرقت بایستی دیه آن جراحت هم به مجنیٌ علیه پرداخت شود . این از موارد قانونی تشدید مجازات است (جراحت وارد شده) ، که قانونگذار مجازات را تشدید می کند و اگر جراحتی هم وارد شده بایستی حداکثر مجازات حبس [ یعنی10 سال حبس ] در نظر گرفته شود . اگر 2 نفر یا 3 نفر یا بیشتر این سرقت را انجام دهند کسی که مستقیماً جراحت را وارد کرده است مجازات حبسش بیشتر می شود .
ماده 653 [25]- هرکس در راهها و شوارع[26] به نحوی از انحاء مرتکب راهزنی[27] شود در صورتی که عنوان محارب[28] بر او صادق نباشد به سه تا پانزده سال حبس و شلاق تا 74 ضربه محکوم می شود .
[ این ماده به جرم راهزنی ( قُطاع الطریق ) اشاره کرده است . اگر کسی در راه ها چه راه های داخل شهر و چه راه های بیرون از شهر – یعنی جاده ها و خیابان ها – که مراکز عبور و مرور عمومی مردم است بایستد و به غارت عمومی اموال مردم بپردازد عنوان راهزن یا به عبارت مشهورتر تحت عنوان غارتگر مجازات خواهد شد . اگر به جرم حدود "حد محاربه در ماده 183 و 184" مراجعه کنیم راهزنی یعنی بردن اموال مردم در راه ها بعضی اوقات عنوان جرم محاربه به خود می گیرد که مجازات جرم محاربه اعدام است . حال اگر راهزنی مصداق محاربه شد دیگر مشمول ماده 653 نمی شود و مشمول ماده 185 در رابطه با حد محاربه خواهد شد. در اینجا سوالی که ممکن است پیش آید این است که : " در چه صورتی ممکن است شخصی عنوان سارق محارب پیدا می کند ؟" اگر راهزنی باعث ناامنی ، تشویش اذهان عمومی ، ایجاد رعب و وحشت و هراس عمومی در جامعه شود و به تبع منفی وار آن موجب شود که از حرکت در مسیرها احساس ناامنی کنند اینجا عنوان محاربه به خود می گیرد . اما اگر ایجاد ناامنی عمومی برای مردم موجب ترس ، هراس و سلب آزادی مردم نشده باشد ، جنبه خصوصی و شخصی باشد اینجا همان جرم راهزنی است و مشمول محاربه نیست و از مصادیق سرقت است که موضوع ماده 653 می باشد و مجازات آن 3 تا 15 سال حبس می باشد و شلاق از 1تا74 ضربه شلاق می باشد . ]
ماده 654 – هرگاه سرقت در شب[29] واقع شده باشد و سارقین دو نفر یا بیشتر[30] باشند و لااقل یک نفر از آنان حامل سلاح[31] ظاهر یا مخفی[32] باشد در صورتی که بر حامل اسلحه[33] عنوان محارب[34] صدق نکند جزای مرتکب یا مرتکبان حبس از پنج تا پانزده سال و شلاق تا 74 ضربه می باشد .
ماده 655 – مجازات شروع به سرقت[35]های مذکور در مواد قبل[36] تا پنج سال حبس و شلاق تا 74 ضربه می باشد .
ماده 656 [37]- درصورتی که سرقت[38] جامع شرایط حد نباشد و مقرون به یکی از شرایط زیر باشد مرتکب به حبس از شش ماه تا سه سال و تا 74ضربه شلاق محکوم می شود[39] :
1 – سرقت در جایی که محل سکنی[40] یا مهیا برای سکنی[41] یا در توابع آن یا در محلهای عمومی از قبیل مسجد[42] و حمام[43] و غیر اینها واقع شده باشد.[44] [ وقتی قانونگذار در بند1 ماده 656 می گوید " . . . از قبیل . . . " یعنی موارد مذکور محصور نیستند و دایره ی شمول آن محدود به موارد مندرج در این ماده نیست بلکه تمثیلی است . مثلاً پارکینگ های عمومی ، انبارها ، حسینیه ها ، پارک ها ، دکان[45] ، شهربازی ها ، گاراژها[46] ، سینماها، نمایشگاه ها ، استخرها و . . . چون محل های عمومی محسوب می شوند اگر قابلیت پذیرش عموم را داشته باشند هم می توانند مشمول این بند باشد . سرقت اگر در محل مسکونی واقع شده باشد یا اگر محل مسکونی نیز جایی باشد که دست کم حکم یک منزل مسکونی دارد مثلا کارگاه می شود در آن استراحت و سکونت کرد ، انبار و علاوه بر این مکان ها ، هر جایی هم که جزء متعلقات آن منزل مسکونی است حکم این را دارد که از یک مکان مسکونی سرقت شده است .]
2 – سرقت در جایی واقع شده باشد که به واسطه درخت و یا بوته یا پَرچین یا نَرده مُحرز بوده و سارق حرز را شکسته باشد . [ یا اینکه سرقت از محلّی صورت گرفته است که دور تا دورش حصار است – که این به منزله ی حرز است – چون چهارچوب و محدوده دارد . مثلاً اگر از درون حیاط یا از یک مزرعه سرقت صورت گرفته است که دور تا دورش را سیم خاردار کشیده اند یا سرقت از جایی صورت گرفته است که با خاکریز حصاربندی شده است که بوسیله چوب یا درخت آن را محصور کرده اند ، مشمول این بند می شود .]
3 – در صورتی که سرقت در شب واقع شده باشد .[47][ سرقت در شب ولو در خیابان مشمول این بند است ][48]
4 – سارقین[49] دو نفر یا بیشتر[50] باشند . [51]
5 – سارق مستخدم بوده و مال مخدوم خود را دزدیده یا مال دیگری را در منزل مخدوم خود یا منزل دیگری که به اتفاق مخدوم به آنجا رفته یا شاگرد یا کارگر بوده و یا در محلی که معمولاً محل کار وی بوده از قبیل خانه ، دکان ، کارگاه ، کارخانه و انبار سرقت نموده باشد.
6 – هرگاه اداره کنندگان هتل و مسافرخانه و کاروانسرا و کاروان و به طور کلی کسانی که به اقتضای شغل اموالی در دسترس آنان است تمام یا قسمتی از آن را مورد دستبرد قرار دهند .
[ در بند 5 و 6 صحبت از مواردی می شود که مال مربوط به شخصی به صورت امانت در اختیار طرف مقابل قرار گرفته است ؛آن شخص امین که مالی در اختیارش است مال را بدون اجازه صاحب آن برای خودش بردارد و مطابق بند 5 و 6 عنوان سرقت موضوع ماده 656 ، مجازاتش 6 ماه تا 3 سال حبس و تا 74 ضربه شلاق محسوب می شود . در بند 5 که صحبت از این است و در بند 5 آمده که اگر سارق مستخدم شخص باشد و مال ارباب یا مخدومش را بدزدد یا مال دیگران که در منزل ارباب و مخدومش است -که نسبت به آنها امین محسوب می شود – بدزدد یا اینکه شاگرد یا کارگر یک مغازه ای ، کارگاه یا کارخانه ای یا انبار یک کارگاه بیاید و اموال دیگری که در اختیارش به صورت امانت است بردارد ، همچنین مدیران هتل ها ، مسافر خانه ها یا حمام های عمومی که اموال مردم در اختیارشان قرار داده می شود یا کسانی که به اقتضای شغلی آنها مالی نزد آنها امانت گذاشته می شود مثلاً نگهبان اداره ای که موبایل ارباب رجوع را نگه می دارد .
سوال : حکم کلی در ماده 674 داریم تحت عنوان جرم خیانت در امانت که بر اساس این حکم هر کسی مال دیگری نزدش امانت است و نسبت به آن مال امین است اگر این مال را برای خود بردارد جرمش چیست ؟حال در ماده 656 در مورد سرقت در بند 6 و 5 اگر شاگرد مغازه ای یا مدیر یک هتل که مال مردم نزد او امانت است یا نگهبان اداره که مال مردم را بر میدارد ، سرقت محسوب می شود در حالی که ماده 674 خیانت در امانت است . حال در اینجا این سوال پیش می آید که این عمل ارتکابی سرقت است یا خیانت در امانت ؟ ]
[مقایسه ماده 674 و بند6 ماده 656
درماده 674 باید سپردن وتسلیم باشد، ولی در بند6 ماده 656 مستخدم اعم است از کس که مال به اوتسلیم شده باشد یا خیر.این عموم را با 674 تخصیص می زنیم. بند6 شامل هردو مستخدم است.
حالت اول: مستخدمی که مال به او تسلبیم نمی شود،فقط مورد استفاده اوست. جرم سرقت است.
حالت دوم: مال به او تسلیم فیزیکی می شود، ولی همچنان درحیطه مالک است. جرم سرقت است.
حالت سوم: مستخدم بعد از سپردن مال به او، مال را می برد،این مورد از عموم و شمول بند6 ماده 656 خارج یوده و درمحدوه ماده 674 قرار می گیرد، جرم خیانت درامانت است.
خریدار مال را می برد تا به همسرش در داخل ماشین نشان دهد.اینجا مرعی و منظر صاحب مغازه مهم است. حیطه تصرف مالک عرفی است. داخل مغازه یا حریم مغازه هم است. قضاوت های عرف راهنمای قاضی است. مثلا"، دستگیری سارق درآستانه در خانه، مال از دسترس مالک خارج نشد.اگر چند متر دورتر برود، اگربه عرف رجوع شود، گوید مالش را دزد برد.از حیطه تصرف مالک خارج شد.
سوال: فروشنده مال را بسته بندی کردو به خریدار داد، پولش هنوز پرداخت نشد. خریدار می برد. سرقت است یا خیر؟.
پاسخ: تحقق بیع و ازمالکیت مالک خارج شدن مهم است.
اگرعقد بیع را عقد غیر تشریفاتی بدانیم کما این که درحقوق ایران است و قائل باشیم به این که، عقد بیع به مجرد ایجاب و قبول محقق می شود و خیار مجلس تا زمانی که طرفین جدا نشوند،است و عقد بیع هرچند خیاری باشد موجب مالکیت است و مالکیت اعم از مستقر و متزلزل می شود، این مال متعلق به مشتری است و او مالک است.پس مال خودش را برد. سرقت نیست و فقط مسولیت مدنی درپرداخت وجه آن دارد. خیانت درامانت نیز نیست چون سپردن نیست.اما اگر عقد بیع را موجب استقرار مالکیت ندانیم، یعنی مبیع خیاری موجب مالکیت نیست، سرقت است.اکثر قضات معتقدند که بیع خیاری مالکیت می آورد. ][52]
ماده 657 – هرکس مرتکب ربودن[53] مال دیگری[54] از طریق کیف زنی ، جیب بری و امثال آن شود به حبس از یک تا پنج سال و تا 74ضربه شلاق محکوم خواهدشد .
[ سرقت با اسم کیف زنی[55] یا جیب بری مطرح شده است که حکم خاص خود را دارد . فلسفه ی جدایی عناوین مجرمانه ی " جیب زنی " و " کیف زنی " این است که معمولاً چون سارقین نمی توانند کیف آقایان را با خود برداشته و برده [ برداشتن و بردن ] بنابراین دست به جیب زنی می زنند چون آقایان نسبت به جیب شان بی تفاوت ترند تا نسبت به کیف شان ؛ در در نقطه ی مقابل کیف زنی همانطور که اسمش هم پیداست بیشتر نسبت به زنان و دختران انجام می شود . وقتی می گویند کیف زنی ، نه یعنی اینکه بردن کیف زنی ؛ بلکه این می تواند نسبت به مردان نیز صدق کند. کیف زنی که بیشتر نسبت به خانم ها اتفاق می افتد یعنی سارق در کیف خانمی دست ببرد و بخواهد وسایلی از آن را بردارد ( چون خیلی از این وسایل فقط بدرد خود آن خانم می خورد!!! ) اگر خود کیف که کلّاً محتویات آن هم به همراهش است بردارد اختلاف نظر است . برخی می گویند کیف زنی نیست و بلکه سرقتی از نوع دیگر است چون در کیف زنی شخص سارق خود کیف را نمی برد بلکه به دنبال محتویات است اما برخی می گویند چه محتویات و چه کلاً کیف و محتویات آن را ببرد می تواند در عنوان کلی کیف زنی قرار گیرد . به نظر می آید در هر دو صورت عمل ارتکابی همان کیف زنی باشد. جیب بری که بیشتر نسبت به مردها اتفاق می افتد ، یعنی به منظور سرقت اموال و پول ها دست در جیب افراد دست برده شود. هر آنچه که مشابه کیف و جیب برای نگهداری پول یا اشیاء استفاده شود مشمول حکم کیف زنی و جیب بری است. مثلاً پلاستیک ، خورجین ، بُقچه ، کلاه نمدی پیرمردان – که گاه دیده شده در آنجا وسایلی همچون موبایل ، پول ، کوپن و . . . تعبیه شده که اینها هم حکم کیف را دارند و مشمول این ماده می باشند ؛ یا گاه دیده شده برخی از آقایان اموال شان را به جای جیب لای شلوار یا جوراب شان می گذارند ؛ یا گاه دیده شده که برخی از پیرزن ها اموال شان را لایِ مقنعه شان گذاشته و با اعتماد به نفس منحصر به خودشان در شوارع و کوچه ها پیاده روی می کنند . مجازات جیب بری یا کیف زنی 1 تا 5 سال حبس می باشد . ]
ماده 658 – هرگاه سرقت در مناطق سیل یا زلزله زده یا جنگی یا آتش سوزی یا در محل تصادف رانندگی صورت پذیرد و حائز شرایط حد نباشد مرتکب به مجازات حبس از یک تا پنج سال و تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهدشد .
[ سرقت از اماکن از هم پاشیده شده ، از محل های به هم ریخته یا پریشان که سرقت از این مکان ها به راحتی انجام می شود چون راحت تر صورت می گیرد مثل مکان هایی که دچار سیل ، زلزله یا جنگ شده یا دچار آتش سوزی یا تصادف ، قانونگذار مجازات به مراتب سنگین تری در نظر گرفته است تا کسی هوسِ سرقت از این اماکن را نکند. موارد پنچگانه مذکور در ماده 658 ق.م.ا [ مناطق سیل زده ، مناطق زلزله زده ، مناطق جنگزده ، مناطقی که دچار آتش سوزی شده و در محلّ تصادف رانندگی ] حصری اند و موارد دیگر از شمول این ماده خارج است. اموالی که در اثر به هم ریختن آن مکان پخش گردیده ولی مکان دیگری که در کنار همان مکان به هم ریخته است اما سالم است ، مثلاً دچار سیل یا زلزله نشده است یعنی به هم ریخته نشده مورد سرقت واقع شود مشمول این ماده نمی شود . مثلاً زلزله آمده ساختمان را خراب کرده و وسایل بیرون است اگر سرقت از این وسایل و این ساختمان خراب شده انجام شود ، مشمول این ماده است اما ساختمان فعلی این ساختمان سالم است حال اگر از این منزل سالم سرقت شود مشمول این ماده نمی شود . سرقتی که در این محل ها انجام می شود بایستی سرقت از وسایلی باشد که بواسطه آن حوادث بر روی زمین پخش شده است لذا سرقت از کسانی که در آن محل ها حضور پیدا کرده اند ، مثلاً امدادگران یا تماشاگران و . . . سرقتِ مشمول این ماده نیست مثلاً سرقت از امدادگر ، پزشکیار، پزشک ، روان شناسان و روان پزشک های حاضر در حوادث غیرمترقّبه و . . . مشمول این ماده نمی شوند . ]
ماده 659 – هرکس وسایل و متعلقات مربوط به تاسیسات مورد استفاده عمومی که به هزینه دولت یا با سرمایه دولت یا سرمایه مشترک دولت و بخش غیردولتی یا به وسیله نهادها و سازمانهای عمومی غیردولتی یا موسسات خیریه ایجاد یا نصب شده مانند تاسیسات بهره برداری آب ، برق ،گاز و غیره را سرقت نماید به حبس از یک تا پنج سال محکوم می شود وچنانچه مرتکب از کارکنان سازمانهای مربوطه باشد به حداکثر مجازات مقرّر محکوم خواهدشد. [56]
[ صِرفِ سرقت از یک شرکت دولتی یا غیردولتی یا نهادها و سازمان های دولتی یا بخش خصوصی مشمول مقرّرات این ماده نمی باشد . بلکه مال مسروق باید از وسائل و متعلقات مربوط به تاسیسات مورد استفاده عمومی باشد .[57] اگر هرکسی مثلاً تاسیسات بهره برداری آب ، برق ،گاز تلفن های همگانی، باجه های خودپرداز بانک ها و موسسات مالی ، آبسردکن های عمومیِ خیابانی متعلق به موسّسات خیریّه و ادارات دولتی ، سرویس های اتوماتیکی ارائه دهنده ی خودکار فروش نوشابه ها و نوشیدنی های خنک و غیره را سرقت نماید به حبس از یک تا پنج سال محکوم می شود . در صورتی که مرتکب عمل مجرمانه سرقت از تاسیسات و وسائل و متعلقات مربوطه ی مذکور ، از کارکنان سازمانهای مربوطه باشد به حداکثر مجازات مقرّر [ یعنی 5 سال حبس] محکوم خواهدشد . ]
ماده 660- [58] هرکس بدون پرداخت حق انشعاب و اخذ انشعاب آب[59] و برق و گاز و تلفن[60] مُبادرت به استفاده غیرمجاز[61] از آب[62] و برق[63] و تلفن و گاز نماید علاوه بر جبران خسارت وارده به تحمل تا سه سال حبس محکوم خواهدشد . [64]
[ برای تحقّق جرم موضوع این ماده سه شرط لازم است : 1- عدم پرداخت حقّ انشعاب 2- عدم اخذ انشعاب 3- استفاده ی غیر مجاز .[65] در صورتیکه شخصی بدون اخذ امتیاز آب ، برق و تلفن از یکی از طرق متقلبانه ای مثلاً سیمی را از تیر برق اصلی وارد منزل کرده یا در کنتور آب و برق دستکاری کند ، در هر صورت جرم استفاده غیر مجاز از انشعاب آب ، برق ، تلفن و گاز محسوب می شود که اسثنائاً برای مرتکبین مشمول این ماده مجازات شلاق در نظر نگرفته شده و مجازات آن هم حبس از 1تا3 سال است .استفاده غیر مجاز از آب ، برق ، تلفن و گاز در قانون سال 1362محل اختلاف بود که آیا استفاده غیر مجاز از آب ، برق ، تلفن و گاز سرقت محسوب می شود یا کلاهبرداری یا خیانت در امانت ؟]
ماده 661 – در سایر موارد که سرقت مقرون به شرایط مذکور در موادّ فوق[66] نباشد مجازات مرتکب ، حبس از سه ماه و یک روز تا دو سال و تا 74 ضربه شلاق خواهدبود.[67]
ماده 662 – هرکس با علم و اطلاع یا با وجود قرائن اطمینان آور به اینکه مال در نتیجه ارتکاب سرقت به دست آمده است آن را به نحوی از انحاء تحصیل یا مخفی یا قبول نماید یا مورد معامله قرار دهد به حبس از شش ماه تا سه سال و تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهدشد .[68]
در صورتی که متهم معامله اموال مسروقه را حرفه خود قرار داده باشد به حداکثر مجازات در این ماده محکوم می گردد .
ماده 663 – هرکس عالماً در اشیاء و اموالی که توسط مقامات ذی صلاح توقیف شده است و[69] بدون اجازه دخالت یا تصرفی نماید که منافی با توقیف باشد ولو مداخله کننده یا متصرف مالک آن باشد به حبس از سه ماه تا یک سال محکوم خواهدشد .
[ دخل و تصرف در اموال توقیف شده قانونی ، آمده یک جرم محسوب کرده زیر مجموعه فصل سرقت ، در صورتی که با سرقت همخوانی ندارد چون در این جرم مالی برده نمی شود . اگر اموالی توسط یک مقام ذی صلاح توقیف و مهر و موم شده یا مکانی پلمپ شده کسی دخالت کند و آنها را از حالت توقیف خارج کند چه چیزی ببرد چه نبرد صرف دخالت ، مجرم این جرم است حتی اگر مداخله کننده خود صاحب ملک باشد . ]
ماده 664 – هرکس عالما عامدا برای ارتکاب جرمی اقدام به ساخت کلید[70] یا تغییر آن نماید یا هر نوع وسیله ای برای ارتکاب جرم بسازد ، یا تهیه کند به حبس از سه ماه تا یک سال و تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهدشد .
ماده 665 – هرکس مال دیگری را برباید و عمل او مشمول عنوان سرقت نباشد به حبس از شش ماه تا یک سال محکوم خواهدشد و اگر در نتیجه این کار صدمه ای به مجنیٌ علیه وارد شده باشد به مجازات آن نیز محکوم خواهدشد . [71]
[ این ماده سرقتی را بیان می کند که بوضوح نگفته که راجع به سرقت است یا خیر ؟ اگر کسی مال دیگری را برباید که سرقت نباشد به مجازات حبس از 6 ماه تا یک سال محکوم خواهد شد و اگر در نتیجه این کار صدمه ای به مجنیٌ علیه وارد شده باشد به مجازات آن نیز محکوم خواهد شد. بنابراین قصد قانونگذار باید از روح سایر موادّ قانون مجازات اسلامی استخراج شود که نیازمند مُمارست در پژوهشِ مبتنی بر علوم حقوق کیفری است.]
منابع:
1- جامعه شناسی انحراف ومسائل جامعه تالیف دکتر داورشیخاوندی.
2- آسیب شناسی اجتماعی،تالیف هدایت الله ستوده.
3- اینترنت(مقاله سرقت پدیده اجتماعی آقای سید محمد احسانی)