تارا فایل

چاپ نقش روی پارچه در ایران


مقاله:
چاپ نقش روی پارچه در ایران

فهرست:
مقدمه
چاپ نقش روی پارچه
پارچه
چاپ
تاریخچه قلمکار سازی
چاپ کلاقه ای
چاب باتیک در بین هنرمندان آذربایجان
چاپ استینسیل
چاپ قلمکار
نقش آفرینی روی پارچه
نقاشیهای روی پارچه دوره هخامنشی
تاریخچه چاپ نقش روی پارچه در ایران

مقدمه
هنر ایران درختی کهن است که ریشه در ژرفای خاک کویر و شاخه تا بلندی البرز و سایه بر سر مردمی دارد که پیوند خود با او نه بریده و نه کاسته اند .مردمی که با هنر به دنیا آمده و در کنار آن زندگی می کنند .چاپ پارچه تجسمی زنده از فرهنگ و هنر این سرزمین دارد .
در ادوار مختلف تاریخ و نشانه های فرهنگ عمیق و پر قدرتی است که نه تنها در مقابل هجوم اقوام مختلف مقاومت کرده ، بلکه توانسته فرهنگهای تحمیلی بیگانه را در خود حل نموده و به آن سیمایی ایرانی ببخشد .
براستی مردم ایران درباره هنر چه میدانند جز اینکه به حضور دائم آن در کنار خود عادت کرده اند و چگونه میتوان برای مردم در مورد مسئله ای که که به آن آشنا هستند صحبت کرد .
برای تحقیقاتی که به ما داده شده بود به مراکز گوناگونی رفتیم تا بتوانیم قسمتی از هنری که شاید که فقط با اسم آن آشنا هستیم شناختی کامل ، که نه شناختی سطحی داشته باشیم زیرا صنایع دستی این مرز و بوم دارای تنوع و ظرافتهای بسیار است که ما در پیچ و خم ظرافتهای آن به دنبال یافتن ناشناخته های این هنر زیبا میباشیم تا گوشه ای از تمدن ایران باستان را تداعی کنیم .
امید است با این کار یا بنیانگذاران این هنر را زنده نگهداریم و برای ماندگاری این صنایع در فرهنگ ایران تلاش کنیم .
چاپ پارچه و چاپ سنتی
تولید طرحهای رنگی ونقوش روی پارچه به وسیله باسمه یا قالب ظاهرا در سده چهارم بیش از مسیح در هند بوجود آمده است. در کارنامه های چینی نوشته شده است که پارچه های چاپی از سال 140 پیش از مسیح از هند به چین آورده شد. در زبــان فارسی واژه چیت به معنی پارچه های چاپی است واین واژه در اصل هندی است. استرابوStrabo مورخ رومی در اولین سالهای پس از میلاد مسیح نوشته است که در زمان وی پارچه های چاپی از هند به اسکندریه میرفت. کشفیاتی که در آثار باستانی مصر شده نشان می دهد که چیت تا سده چهاردهم به بازارهای آنجا وارد می شده است. در دوره ساسانیان چاپ روی پارچه در ایران یافت وروشهای نوینی در تزیین پارچه های ابریشمی وکتانی وابریشمی ابداع گردید.
نخستین پارچه های چاپی در شمال اروپا از گورسنت کاســاریوس اهل آرلس St. Caesarius Arles(در حـــدود 543 میــلادی)
بدست آمده است. این پارچه ها به سبک شرقی درست شده بود. بالاخره وقتی چاپ باسمه ای پارچه در اروپــــا متداول شد، روش آن با شرق فرق داشت.
چیتساز اروپای قرون وسطی یعنی از سده سیزدهم به بعد، ماده رنگی را که با چسب ویژه ای آمیخته کرده بود از قالبهای خود به پارچه منتقل می کرد وفقط روی آن نقش می بست. از سوی دیگر چیت سازی مشرقی رنگهای واقعی که تمام الیاف وپود پارچه را رنگ می کند به کار می برد.
چاپ عبارت است از رنگرزی در قسمتهایی از پارچه وفرق آن با رنگرزی این است که در رنگرزی تمام قسمتهای پارچه همرنگ می شود ولی در چاپ می توان با استفاده از یک یا تعدادی رنگ روی روی زمینه سفید یا رنگ شده طرح دلخواه را بوجود آورد از حدود اوایل قرن هفتم هجری قمری ومزمان با هجوم مغولها یه ایران راه یافتند ودر گذشته اصفهان، شیراز ، بروجرد، همدان، رشت، کاشان، نخجوان، یزد، سمنان، گناباد، نجف آباد، روستاهای فارسان، گزبرخوار، خورزرق، برخوار، لنجان، سبره و… جزو مراکز مهم قلمکــار به شمار ممی رفتند واز نظر اهمیت پارچه های قلمکار بروجردی در درجه اول قرار داشته است. .
قلمکار:
قلمکار به نوعی پارچه چاپ شده به وسیله قالبهای چوبی اخلاق می شود ووجه را از شیوه تولید آغازین خود وام گرفته وهم اینکه به گونه ای گسترده در اصفهان وبه شکلی محدودتر در مشهد ودامغان هنوز رونق ورواجی دارد. از حدود اوایل قرن هفتم هجری قمری ومزمان با هجوم مغولها یه ایران راه یافتند ودر گذشته اصفهان، شیراز ، بروجرد، همدان، رشت، کاشان، نخجوان، یزد، سمنان، گناباد، نجف آباد، روستاهای فارسان، گزبرخوار، خورزرق، برخوار، لنجان، سبره و… جزو مراکز مهم قلمکـــار به شمار ممی رفتند واز نظر اهمیت پارچه های قلمکار بروجردی در درجه اول قرار داشته است.
قلمکار به نوعی پارچه چاپ شده به وسیله قالبهای چوبی اخلاق می شود ووجه را از شیوه تولید آغازین خود وام گرفته وهم اینکه به گونه ای گسترده در اصفهان وبه شکلی محدودتر در مشهد ودامغان هنوز رونق ورواجی دارد
نحوه ابتدایی قلمکار شکل بوده که از ابتدا با قلم روی پارچه های پنبه ای ( واحتمالا ابریشمی) طرحهای مورد نظر را نقاشی نموده وسپس با مواد شیمیایی ویژه ای نسبت به تسبیت رنگها اقلام می کرده اند.
لیکن به دلیل فقدان هماهنگی لازم بین نقوش ونیز از آنجا که این کار مستلزم صرف وقت فراوانی بود تکامل تدریجی قلمکار سازی باعث شد تا برای دسترسی به تولید بیشتر ونیز ایجاد هماهنگی ویکنواختی نقوش استفاده از مهرهای چوبی جایگزین استفاده از قلم می شود وجهت فراهم آمدن امکان استفاده عمومی از پارچه های قلمکار هایی بر روی کتان، چلوار، کرباس وسایر انواع پارچه نیز رواج یابد وتحقیقا می توان فاصله ی اوایل قرن دهم هجری قمری ( حدود 1502 میلادی) تا اواسط قرن دوازدهم هجری قمری ( حدود 1722 میلادی) از اوج قلمکار سازی وروز کار اعتلای هنر وصنعت قلمکار سازان کشور به حساب آورد. چه آنکه در فاصله سالهای یاد شده تقریبا اکثر مردم کشور مصرف کننده پارچه های قلمکار بودند وضمن استفاده از این پارچه جهت تهیه انواع پوشاک به عنوان پرده سفره، پوش، سجاده، رویه لحاف، بقچه، سوزنی حمام، قطیغه، رویه پشتی، دستمال وکتیبه هایی برای تزئین مجالس سوگواری نیز از آن استفاده می کردند وبخشی از تولیدات نیز به خــــارج از کشور صــــــادر می شود
امروز سه روش که می توان جدا جدا وبا تواما به کار برد وجود دارد:
باسمه کار روی پارچه را، با آمیخته ای از خمیر کتیرا ویــا موم، مهر( باسمه) می زند. آنگاه پارچه را رنگ می زند؛ قسمت مهر شده آن سفید وبدون رنگ می ماند. سپس این مهر را می شویند وبا رنگ دیگر همین کار را تکرار می کنند، گاهی رنگها، قسمتی روی هم قرار می گیرند بدین ترتیب نقشهای گوناگونی پدید می آید. این روش در ایران متداول بوده وهنوز هم برای بعضی از طرحها از آن استفاده می کنند.
باسمه کار، دندانه رنگ مانند زاج، کات یا صمغ گیاهی روی پارچه می زند. وقتی پارچه را با بعضی از مواد رنگ کنند رنگ روی این قسمت از مهر اثر کرده وثابت می شود و وقتی پارچه را بشویند رنگ قسمتهای دیگر شسته شده واز بین می رود فقط این قسمت باقی می ماند. این روش مهمترین روشهاست وتا امروز هم به سبب دو رنگی که ضمن چاپ چیت باقی می ماند در ایران موسوم است.
باسمه کار رنگ را مستقیما روی پارچه مهر ( باسمه) می کند. پاره ای از رنگهای قدیم را می توان به این شکل به کار برد، وهمچنین تعدادی از رنگهای مصنوعی امروز را نیز می توان مستقیما به کار برد وپیشه ور ایرانی این نوع رنگها را برای دو رنگ دیگر به کار می برد.
بیشتر چیتسازان ایران قالبساز استخدام می کنند ویا با قالبسازها که قالب را برای هر نقش تعمیر وآماده می کنند همکاری دارند.
روشی که امروزه بیشتر چیتسازان ( قلمکارا سازان) اصفهان، کاشان و یزد به کار می برند باسمه چهار رنگ نامیده می شود. نقشه را به دقت به قطعاتی تقسیم می کنند مثل قطعه میانه، حاشیه، گوشه وغیره ، تا اینکه قلمکار بتواند اندازه قالبها را کوچک بگیرد. وچون تمام قسمتها به چهار رنگ مشکی، قرمز . آبی و زرد رنگ می شود برای هر قسمتی باید چهار قالب درست شود .
برای تهیه قلمکار نقوش مورد نظر به تفکیک رنگ و حداکثر چهار رنگ بر روی چوبهایی مانند چوب گلابی و زالزالک تراشیده میشود و سپس به شرح جدول زیر رنگهای مورد نظر مصرف تهیه کننده می گردد.
رنگ
نوع و مقدار مواد رنگرزی مصرفی
مشکی
پوست انار 12کیلو – زاج سیاه 300گرم – روغن کرچک 200گرم – کتیرا 800گرم – زنگ آهن (1)
قرمز
زاج سفید از سولفات آلومینیوم 200گرم – روغن کنجد 25گرم – کتیرا 50گرم – گل سرخ 25گرم (2)
آبی
نیل پرطاووس 50گرم (3)- نیل نخودی 50گرم – روغن گلیسیرین 15گرم – جوهر گوگرد 3گرم – کتیرا50گرم – شیره انگور 200گرم
سبز
اسپرک 200گرم – زاج سفید 50گرم- نیل پرطاووس 50گرم – روغن گلیسیرین 15گرم- کتیرا 50گرم زرد- چوبه 5گرم
زرد
پوست انار 300گرم (4)- زاج سفید 25گرم – کتیرا 50گرم زرد- چوبه 5گرم

لازم به تذکر است روغن هایی که برای ساخت انواع رنگها مورد استفاده قرار می گیرد فقط در اینجا محیط رنگرزی مناسب دخالت داشته ومانع از خشک شدن رنگ در داخل شیارهای قالب می شوند وامکان عمر طولانی تری برای قالب را فراهم می سازند واز کتیرا نیز معمولا جهت ایجاد غلظت مطلوب رنگ استفاده می شود وشیوه عمل آوردن آن چنان است که کتیرا را در مدت 10 روز در آب خیسانده ومایع حاصله را صاف نموده وسپس همراه با سایر مواد تشکیل دهنده هر رنگ مورد استفاده قرار می دهند. .
پارچه:
برای آماده سازی پارچه جهت رنگرزی این چاپ ابتدا آن را مدتی در آب روان وفراوان شستشو داد تا آهار ومواد زائد موجود در پارچه از آن خارج گردد.
چنین پارچه ای نیازمند سفید گری نیز هست وبه همین جهت لازم است پس از شستشو بر روی زمین شنی پهن ومرتبا یوسیله ای بر روی آن آب پاشیده شود تا پس از مدتی بر اثر تابش نور خورشید به رنگ کاملا سفید در آید. گاهی نیز قلمکار سازان ترجیح می دهند زمینه پارچه بر رنگ زرد درآورند وبرای این کار معمولا پارچه شسته شده را در تغارهای مخصوص که محتوی محلول گرد پوست انار وهلیله با آب است فرو می روند وبه این ترتیب به آن رنگ زمینه زرد می دهند.
در مرحله تولید استاد قالب را ابتدا به رنگ سیاه اغشته نموده ودر آن را در نقطه مورد نظر بر روی پارچه می نشاند وبا ضربه مشت باعث انتقال نقش از روی قالب بر روی پارچه می شود. سپس رنگ قرمز به شیوه فوق الذکر چاپ وبعد از خشک شدن رنگ پارچه شستشو داده می شود تا رنگهای اضافی از آن خارج شود .
برای تثبیت رنگهای قلمکار به ازای هر 1000 متر پارچه مقدار 12 کیلوگرم پوست انار سائیده وحدود 90 کیلو مغز روناس را در داخل پاتیلی که در حال جوش است ریخته وآن را هم می زنند تا کاملا مخلوط شود . آنگاه پارچه هایی که رنگ آمیزی وشستشو شده داخل پاتیل ریخته وکم کان عمل حرارت دادن ادامه می یابد.
نحوه جوشاندن پارچه های قلمکار به این صورت است که پارچه ها قطعه قطعه داخل شده وبه وسیله چوب های بلند زیرورو می شود تا محلول حاصل در کلیه نقاط پارچه نفوذ کند وبعد از اتمام کار پارچه ها را مجددا قطعه قطعه خارج نموده ودر شرایطی که عمل تثبیت رنگ خاتمه یافته مجددا پارچه شستشو داده می شود وبر روی شن پهن ومرتبا روی آن آب پاشیده می شود تا زمینه کرم پارچه سفید شود .
چاپ چیت یا قلمکار شامل مراحل زیر است :
الف – پارچه ای که به کار برده می شود کرباس دست بافت است. اگر قسمتی از طرح رنگی باشد همانطور که قبلا گفتیم که زمینه نقش باید زرد باشد نه سقید ، در ان صورت کرباس را در محلول پوست انــــار می جوشانند سپس آن را آب کشیده خشک می کنند .
ب- قلمکار ساز چیت خشک را به صورت توپ روی میز کارش که تخته کوتاهی است می گذارد. یک تکه از چیت را می کشد وروی تخته پهن می کند، نخستین قالب چاپ را بر می دارد، و از یک قدح که کنار او است آن را با کات آهن مرطوب می کند .
قدری کتیرا به این دندانه اضافه کرده اند که ضمن چــــاپ شره نکند ( ندود) . یک تکه پارچه ( شال) روی قدح رنگ کشیده اند ودوره آن را با نخ طوری بسته اند که پارچه با دندانه تماس پیدا می کند، و بدین ترتیب قلمکار ساز همیشه مقدار معینی رنگ خواهد داشت. قالب مرطوب را روی چیت گذاشته وبا دست چپ خود آن را فشار می دهد ودست راست را به عنوان چکش به کار می برد ویک ضربه روی قالب می زند. البته برای اینکه دستش آسیب نبیند پارچه پشمی یا نمد را چند لا کرده دست خود را با آن می پوشاند.
این پارچه یا نمد را ترم می گویند. بار دیگر قالب را مرطوب کرده و دوباره آن را روی پارچه می گذارد ودقت می کند که لبه قالب روی خال دفعه قبل بیفتد وهمین گونه کار را ادامه میدهد.
ج- پس از اینکه چاپ تمام قالبهای سیاه ( مشکی) را کامل کرد قالب مرطوب به دندانه قرمز را به همان طریق پیش گفته در محلهای معین میزند وباز دقت می کند که چاپ روی خالهای قبلی باشد ( تصویر 315 ) .
د- وقتی که تمام توپ پارچه دندانه رنگ قرمز وسیاه خورد ، همهان را به رنگرز خانه می برد ودر محلول جوشان روناس فرو می برد. در همان حمام اول خطوط مرطوب به قالب کات آهن ، سیاه وخطوط مرطوب به قالب زاج سفید، قرمز می گردند. در شستشوهای بعدی محلول اضافی روناس پاک شده پارچه را در آفتاب خشک کرده و دوباره به قلم کار ساز می فرستند
( در اصفهان پارچه را در کنار زاینده رود می شویند تصویر 316 ).
ه- رنگ نیلی را قالب ابی از ظرف رنگ به همان طریق پیش گفته برداشته ورنگ سوم را به کار می برد.
و- آخرین مرحله چاپ چیت ، مهر زدن رنگ زرد است که به شکل رنگ آبی انجام می گیرد وبدین نحو عمل قلمکاری تمام می شود.
ز- پارچه را بار دیگر به رنگرز خانه می برند ودر آنجــــــا در آب می جوشانند تا رنگ آن ظاهر شود و وقتی در آفتاب پهن می کنند رنگ آن کامل می شود.
روش دیگری که برای بدست آوردن رنگ زرد زمینه که در بند الف گفتیم موسوم است از این قرار است : 20 تا 30 پارچه چیت رنگ شده را پس از خیساندن روی زمین پهن می کنند، وهر کدام را روی دیگری قرار می دهند و روی هر کدام را قدری گرد پوست انار نرم می ریزند بعد دیگری را روی آن می گذارند آنگاه کمی آب روی آن می پاشند وچندین ساعت به ان دست نمی زنند . پس از اینکه آنها را آب کشیدند در افتاب خشک می کنند. این اقدام برای ثبوت رنگ بسیار سودمند است. در مراکز قلمکاری اصفهان وکاشان ویزد که از هر طرح ونقشه ، در یک زمان به مقدار انبوه تولید می کنند ، چیتسازان دسته دسته کار می کنند ، هر دسته یک رنگ را چاپ می کند وبرای رنگ بعدی آن را به دسته دیگری می دهند.
چگونگی چاپ باتیک: چاپ کلاقه ای ( باتیک):
باتیک عبارتند از هنری دستی است که در جنوب شرقی هندوستان ، اروپا وقسمتی از آفریقا تهیه می شود ونوعی از آن که به کلاقه ای معروف است بیشتر در روستا های اطراف وبه ویژه در مناطق روستایی اسکو کهنمو اسکندان ، دیزج، وبا ویل روادارد.
باتیک و است جاوه ( یکی از جزایر کشور اندونزی ) که در فرهنگ نفیسی حصار وضریح معنا شده و عوام آن را کلاغی .کلاقی وکلاقه ای می خوانند ومی نویسند ودر پاره ای از نقاط نیز ( قنوز) که معادل اذری ابریشم اشت تلفظ می شود و وجـــــــه آن است که چون در گذشته های دور معمولا قسمتهایی از پارچه را که قرار بود رنگ آمیزی شود به اشکال خاصی گره زده یا می دوختند وسپس مبادرت به رنگرزی می کردند . طبیعتا چون رنگ نمی توانست در قسمتهای گره خورده یا دوخته شده نفوذ کند ، پس از پایان عملیات رنگرزی وباز شدن گره ها ونقاط دوخته شده قسمتهایی که رنگ را جذب نکرده بود حالتی نگاتیو در متن رنگی به خود می گرفت وبازار آنجا که معمولا فقط از یک رنگ وبیشتر رنگ سیاه استفاده می شود این نقوش تصادفی حالت پر کلاغ را به ذهن تداعی می کرد وبه همین جهت نیز برای متمایز ومشخص شدن از سایر منسوجات رنگرزی شده کلانی خوانده می شود.
باتیک که بیشتر به پارچه های با چاپ مقاوم در برابر نور. حرارت ، رطوبت ، وسایر عوامل جوی اطلاق می شود اصالتا هنری چینی است وبیش از 2000 سال از عمر آن می گذرد ودر حال حاضر علاوه بر ایران به صورت هنری ملی در بخشی از کشورهای جنوب و شرق اسیا رواج دارد ومعمولا صنعتگران از ابزار وادواتی بسیار ساده وابتدایی استفاده می کنند. یافته های باستان شناسی موجود در موزه های ایران و سایر کشورهای جهان گواه تولید پارچه هایی با چاپ باتیک را مشخص کرد. این نگفته قطعی به نظر می رسد که تزئین پارچه به وسیله هنر صنعت باتیک از سالهای بسیار دور وحتی قبل از کشف سایر شیوه های رنگرزی رواج داشته وکسانی بوده اند که با کمک وسایل ساده ای مهنند مهرها وقالبهای چوبی ، البسه وسایر پارچه های مورد مصرف عامه را با رنگ های متنوع گیاهی می کرده اند.
این شیوه های چاپ تدریجا به وسیله اقوام ابتدایی کشور اندونزی تکامل یافته وبا کشف گیاهانی که عصاره آنها مانع نفوذ رنگ در پارچه می شود تحول جدیدی در این هنر صنعت پدید آمده به این طریق صنعتگران برگ موز را در محلول سود سوز حل کرده ومایع چسباندگی را که بدست می آمده با ماسه نرم یا خاک رس مخلوط نموده و آنگاه به وسیله قلمهای مخصوص یا ابزار دیگری از این ماده مقاوم به عنوان جوهر استفاده ونقوش دلخواه را بر روی ابریشم خام نقاشی می کرده اند واز آنجا که پس از رنگ آمیزی وشستشوی پارچه نقاطی که قبلا به وسیله ماده مقاوم پوشانده شده بود سفید باقی می ماند . چنانچه صنعتگران قصد رنگ آمیزی قسمت های سفید یا چند رنگ کردن پارچه را داشت مجددا قسمتهای رنگ آمیزی شده را با ماده مقاوم پوشانده ومبادرت به رنگ آمیزی دوباره یا چند باره آن می کرد و با تکرار این عمل پارچه نقش های رنگین متنوعی به خود می گرفت .
پارچه
پارچه لایه ای نرمش پذیر است که از شبکه ای از نخ ها و یا الیاف طبیعی یا مصنوعی تشکیل شده است. که نوع نخ ها و یا الیاف و ساختار و نحوه قرار گیری انها در کنار یکدیگر ساختمان پارچه و خصوصیات فیزیکی آن را بوجود می آورد.[۱] پارچه را از روشهای بافت تاری-پودی، بافت حلقوی(کش بافی یا قلاب بافی)، روشهای بی بافت، گره زدن تولید می شود.
پارچه ها از نظر مواد بکار رفته انواع گوناگون دارند از جمله پنبه ای(نخی)، پشمی، ابریشمی . غیره. به بخشی از بازار که پارچه فروشی ها در آن قرار دارند بازار بزازها گفته می شود.[۲]

انواع پارچه
* چیت (= پارچه ی پنبه ای و نقش داری که بیشتر مزین به نقش گل های کوچک و بزرگ بود)
* چلوار (= پارچه ی پنبه ای سفید و آهار دار و بسیار پر مصرفی که از آن پیراهن و زیرجامه و ملحفه و روبالشی تهیه می کردند)
* کرباس (= کرباس یا کرپاس ، پارچه ی پنبه ای سفید و درشت بافت که غالباً زنان و مردان روستایی از آن جامه می ساختند و برای کفن نیز به کار می رفت)
* متقال (= پارچه ی پنبه ای سفید شبیه به کرباس اما از آن لطیف تر) *کتان (= پارچه ای که از الیاف ساقه ی کتان ساخته می شود. کتان گیاه علفی یکساله ای است دارای برگ های سبز مات و ساقه ی متشکل از الیاف نرم و بلند. از این الیاف نخ کتانی هم به دست می آورند)
* مخمل (= پارچه ای نخی یا ابریشمی که یک روی آن صاف و روی دیگر دارای پرزهای لطیف و نزدیک به هم و به یک سو خوابیده است)
* حریر (= پارچه ی ابریشمی نازک) وال، تور ، فاستونی
* ململ (= نوعی پارچه ی نخی لطیف و نازک و سفید)
* ماهوت (= پارچه ای ضخیم تمام پشم ، نرم ، کمی براق ، با سطح پرز دار)
* کریشه (پارچه ی سبک نخی دارای گل های برجسته)
* کلوکه (= پارچه ی نخی که بیشتر برای چادر مشکی بکار می رفت)
* کرپدوشین (= یا کربدوشین پارچه ای از خانواده ی کرپ که از ابریشم خام بافته می شد)
* آغبانو (= پارچه ای نازک و پنبه ای که بیشتر برای چارقد و چادر به مصرف می رسید)
* گاواردین (= نوعی پارچه ی معتبر و مرغوب انگلیسی که بیشتر به مصرف کت و شلوار مردانه می رسد)
* دبیت (= پارچه ای نخی که بیشتر آستر لباس و رویه ی لحاف می شد و نوع علی اکبری آن از همه مرغوب تر بود.حاج علی اکبر شخصی بود که دبیت را به کارخانه های دبیت بافی لندن سفارش می داد)
* مخمل های کاشان
* زربفت های یزد (= زربفت هایی که به دست زنان زردشتی یزد بافته می شد) *بورسا (= بروسا یکی از بنادر معروف ترکیه است که محصولات ابریشمی آن شهرت جهانی داشت)
* شال های کشمیر (= این شال ها را به تقلید از شال های کشمیر با پشم شتر در کرمان می بافتند)
* پارچه های زری دوزی شده ی اصفهان
* قدک نخی قزوین
* عبای لار.
چاپ
چاپ فن قرار دادن نوشته و تصویر، معمولاً به وسیله مرکب، بر روی کاغذ یا دیگر سطوح است.
چاپ امروزه فرآیندی انبوه صنعتی است و بخش اساسی صنعت نشر و بخشی مهم از فعالیت های اداری و حکومتی است.
واژه "چاپ" (و صورت قدیمی تر آن "چهاپ") را به احتمال برگرفته از واژه چینی چاو دانسته اند.
انواع چاپ
چاپ انواع مختلفی دارد که متناسب با آنچه که قرار است چاپ شود و آنچه که بر آن قرار است چاپ شود انتخاب می گردد. مهم ترین این روش های عبارت اند از:
* چاپ افست: عمدتاً برای انتشارات، تبلیغات
* چاپ فلکسو: عمدتاً برای بسته بندی
* چاپ هلیوگراور: عمدتاً برای بسته بندی
* چاپ سیلک اسکرین: عمدتاً برای تبلیغات چاپهای تفکیکی
* چاپ دیجیتال: برای همه مصارف، تبلیغاتی و اداری در تیراژ پایین
قدیمی ترین مدرک مربوط به چاپ پارچه را از نقش دیواره های مقابر مصری مربوط به دو هزار هزار و صد سال ق.م بدست آورده اند و کهن ترین نشانه های موجود که از ساختن قالبهای شبیه قالبهای قلمکار حکایت دارد نیز در همین زمان با پارچه های باز یافته از قبور " سکاها" مکشوفه در سرزمین مصر است.
قدیمی ترین قالبهای تراشیده شده از سنگ همراه با آثار سفالی سده های چهارم و پنجم میلادی در حفاریهای نیشابور بدست آمده اند که در فواصل نقوش آن آثار باقی مانده از پشم به چشم می خورد. باتیک یکی از انواع چاپ سنتی است که بوسیله ماده ای مقاوم (ترکیبی از سقز, موم و پارافین ) بر روی پارچه ابریشم انجام می شود. صورت ابتدایی این پارچه در کشور چین و سپس در جزیره جاوه اندونزی رایج شد و به تدریج در کشورهای دیگر دیگر صادر شد. هر سرزمین با توجه سنت, سلایق و ذوق خود در آن تحولی ایجاد کرد. این هنر قبل از اسلام از طریق جاده ابریشم و بوسیله تجار آذربایجانی به ایران آمد و در آغاز بصورت ابتدایی آن (باتیک تک رنگ) در شهر تبریز رایج بود. صورت ابتدایی چاپ باتیک بدین ترتیب بود که از ترکیب برگ درخت مو, سود سوز آور و خاک رس ماده ای مقاوم و چسبناک بدست می آوردند و قسمتهایی از پارچه را بوسیله قلم مو با این ماده می پوشانده و تمامی پارچه را رنگرزی میکردند. پس از شستشوی پارچه قسمتهایی آغشته به چسب به رنگ اصلی پارچه و قسمتهای دیگر رنگین می شد.
در ایران به جای برگ موز از پیه گوسفند , موم خالص عسل و سقز خام این ماده را می ساختند که نام بین المللی آن " واکس باتیک " و در آذربایجان به "روغن کلاقه ای" موسوم است. در بدو ورود به ایران, چاپ باتیک به رنگ سفید بر زمینه مشکی انجام می شد که طرحهای آن به پر کلاغ شبیه بود و از این رو بنام کلاغه ای یا کلاقه ای شهرت یافت. پس از مدتی رنگ قرمز را با رنگ سفید بکار بردند که بصورت خال هایی بر زمینه سیاه یا سرمه ای ایجاد می شود. و به آن " سفید فلفلی" می گفتند و بر روی کرباس و با قابهای چوبی در اصفهان انجام می شد. از دوره صفویه, چاپ پارچه ابریشم به روش کلاقه ای در اسکو, کهنمو و باویل آذربایجان شرقی رواج یافت. چاپ قلمکار نوعی دیگر چاپ سنتی روی پارچه کتان, کرباس و … می باشد که نقش های روی آن بوسیله قالب یا مهر چوبی ایجاد شده است. علت نامگذاری " قلمکار " به شیوه ابتدایی تولید آن باز می گردد, که در گذشته با قلم روی پارچه طرحهای مورد نظر را نقاشی ( به اصطلاح قلم گیری ) کرده و سپس با مواد شیمیایی ویژه ای, رنگها را بر آن تثبیت می کردند. به مرور و به جهت دسترسی و ایجاد یکنواختی و هماهنگی نقوش, استفاده از مهرهای چوبی, جایگزین قلم مو شد. به نوشته محققین, قلمکار سازی از اوایل قرن هفتم هجری قمری و هم زمان با حمله مغول در ایران رایج بود. قدیمی ترین قلمکار ابریشمی در مجموعه " ژرم پشون" نگهداری می شود و متعلق به قرن 12 ه.ق است و ظاهرآ متعلق به اصفهان می باشد. رونق قلمکار سازی ایران از دوره صفوی آغاز و به اواسط دوره قاجار ختم می شود. شهر اصفهان یکی از مراکز عمده این هنر بود. در این شهر هنرمندان قلمکار ساز به تولید و عرضه محصولات مختلف قلمکار با عالیترین کیفیت می پرداختند. یزد از دیگر مراکز تهیه پارچه قلمکار بود. از میان قلمکارهای ویژه البسه یک نوع به نام " دگله " معروف بود که بر لباسهای مردانه و زنانه تهیه می شد. قلمکار کاربردهای دیگری نظیر پارچه های سفره, دستمال, سجاده, پرده, رو میزی, رو تختی, رویه کوسن و … دارد.

مراحل چاپ کلاقه ای ( باتیک ) :
1- صمغ گیری ابریشم :
قبل از چاپ ، پارچه را رنگ پذیر می کنند . مقداری آب وصابون را در ظرف مسی تا 50درجه سانتی گراد حرارت می دهند ، سپس کربنات دو سود را به آن افزوده و حل میکنند . پارچه را به مدت نیم ساعت در این محلول قرار داده ، می جوشانند تا کاملا" سفید شود . سپس با آب سرد آبکشی ، خشک و اطو می کنند تا برای چاپ آماده شود .
2- ساخت قالب :
برای ساختن قالب ، ابتدا نقشه اصلی را روی کاغذ کشیده ، رنگ می کنند . سپس نقشه را به تفکیک رنگ روی کاغذ های دیگر کپی کرده ، هرقطعه را با چسب روی تخته سه لا چسبانده و اطراف آنرا می برند . برای طرحهای ظریف ورقه آهنی مناسب تر است . با چسباندن قطعه های بریده شده روی سطح قالب ، دیگر قالبهای مثبت ومنفی آماده می شود .
3- تهیه واکس باتیک :
سقز را در ظرف مسی و با حرارت ذوب می کنند بطوریکه پخته و کف آن کاملا" از بین برود . در مرحله بعد پیه و سپس موم را افزوده و می جوشانند تا بخوبی مخلوط شود . در پایان محلول حاصل را از صافی ریز عبور داده تا آماده مصرف شود . با این ماده مقاوم به وسیله قابهای نقش یا لوله های هدایت کننده ماده مقاوم ( تیان ) می توان به طرح اندازی بر روی پارچه پرداخت . پس از رنگ آمیزی ، این ماده مقاوم از روی پارچه برداشته می شود .
4- رنگرزی :
سه نوع رنگ برای رنگرزی ابریشم طبیعی موجود است :
– رنگهای ری اکتیو
– رنگهای جوهری ( رنگهای بازیک و بازیکا )
– رنگهای گیاهی
5- باتیک گیری :
به معنی زدودن پارچه از واکس باتیک در پایان رنگرزی می باشد . بدینصورت که مقداری پیه خالص گاو یا گوسفند را در ظرفمسی ریخته با حرارت دادن آب می کنند و پارچه
چاپ شده را در ظرف غوطه ور می کنند و مرتب حرکت می دهند تا بدینوسیله واکس باتیک در پیه حل شود ، پارچه را بیرون آورده ، می فشارند ، تا درجریان هوا سرد شود .
6- شستن پارچه :
برای شستشوی پارچه باید از صابون بدون سود و رنده شده استفاده کرد . صابون رنده شده را در ظرف آب حل می کنند و روی حرارت بتدریج می جوشانند . پارچه باتیک گیری شده را در ظرف آب گرم دیگری قرار داده و با آب صابون تهیه شده می شویند. در بعضی موارد پس از شستشو و خشک شدن پارچه ، آنرا با نشاسته و سریشم آهار می دهند.

شیوه های گوناگون چاپ باتیک :
5- چاپ مستقیم :
در این شیوه چاپ ، رنگ بصورت مستقیم و به وسیله قلم موی پهن ، روی استامپ قالب ، بر روی پارچه قرار می گیرد .
6- چای برداشت :
در این روش ابتدا پارچه رنگرزی و سپس به کمک چاپ ، رنگ زمینه پارچه طبق طرح برداشته می شود.
7- چاپ با شابلون :
با قرار دادن شابلون نقش بر روی پارچه و استفاده از غلطک رنگ ، طرح و رنگ بر روی پارچه منتقل می شود .
8- نقاشی باتیک بر روی پارچه ابریشمی :
در این روش قسمتهایی از پارچه به کمک ماده مقاوم و به وسیله قلم مو تیان ( Tiyan) پوشانده می شود و بخش های دیگر به وسیله قلم موی مخصوص آبرنگ و با استفاده از رنگهای ری اکتیو ، بازیک ، رنگهای خمیری مانند اکرولیک و … ، رنگ گذاری می شود .
9- شیوه تار عنکبوت ( باتیک شکسته ) :
پس ازایجاد طرح به کمک ماده مقاوم و رنگ آمیزی پارچه ، قبل از برداشتن ماده مقاوم ، با مچاله کردن پارچه ، موم روی آنرا ترکدار می کنند و مجددا" پارچه را رنگ آمیزی می کنند . بدین ترتیب رنگ در ترکهای موم نفوذ کرده و نقوش جالبی بر روی پارچه پدید می آید .
10- شیوه باندا:
در این روش ، پس از تا کردن ، گره زدن یا پیچیدن پارچه ، آنرا با مقداری نخ نایلونی نازک محکم می بندند . به قسمتهای مورد نظر رنگ می زنند ( در رنگ فرو می برند و یا با قلم مو به پارچه رنگ می زنند ) . سپس پارچه را می شویند ، نخها و گره ها را باز می کنند و آنرا خشک می کنند . در این روش می توان به تعداد رنگهای مورد نظر این مرحله را تکرار کرد و مانند شیوه چاپ واکس گذاری و سپس واکس گیری کرد تا رنگها ثبات بیشتری داشته باشند .
-11 شیوه بدون رنگرزی و بدون تهیه رنگ برای نقاشی :
– چاپ با استفاده از شمعهای رنگی روی پارچه ابریشم طبیعی
– شیوه پاشیدنی : با اغشته کردن پر یا ساقه های جارو و … در واکس باتیک داغ و پاشیدن آن بر روی پارچه و رنگ آمیزی آن .
– شیوه قلم موئی با استفاده از قلم موی پهن برای زدن واکس به پارچه و سپس رنگ زدن آن .
کارگاه چاپ پارچه سازمان میراث فرهنگی کشور :
کارگاه چاپ سنتی پارچه ( باتیک ) سازمان میراث فرهنگی در سال 1381 تاسیس شده است . در این کارگاه هنر چاپ پارچه به شیوه های چاپ کلاقه ای ( باتیک ) و نقاشی روی پارچه ، انجام می گیرد .رنگهای مورد استفاده برای چاپ عمدتا" از دسته رنگهای گیاهی ( روناس ، اسپرک ، پوست انار ، زرد چوبه و…) و در نقاشی باتیک از رنگهای جوهر و خمیری استفاده می شود .

هنرمندان این کارگاه عبارتند از
سپیده مجد زاده – مریم گشاده رو – آناهیتا مداحی – زهراتقدس نژاد .
تاریخچه قلمکار سازی
قلمکارسازی از دوره مغولها در ایران مرسوم شد. در این دوره به منظور جلب نظر خوانین مغول ایرانیان دست به ابتکاراتی زدند که از جمله ابداع نقاشی روی پارچه یا پارچه های قلمکار بود.
اما عمر پرشکوه پارچه های قلمکار در زمان صفویه میباشد، خصوصا در زمان سلطنت شاه عباس کبیر که بیشتر لباسهای مردانه و زنانه از پارچه های قلمکار تهیه می شد و این پارچه ها در این زمان شهرت فراوان داشته و مورد توجه درباریان بود. از اینرو بیشتر لباس آنان از " قلمکارزر" یا " اکلیلی" تهیه می شد. در آن زمان محلهای مخصوصی برای تهیه لباس درباریان در بازار قیصریه اصفهان وجود داشت و پارچه های قواره ای قلمکار را که دراصطلاح آن روز "دلگه" نامیده می شد از آن محلها به دست می آوردند.
در اواسط عصر قاجاریه بتدریج از رونق پارچه های قلمکار کاسته شد.
اما در زمان سلطنت رضا شاه با امتیازات خاصی که برای صنعتگران و ارباب حرف به ویژه صنعتگران قلمکار فراهم شد بار دیگر این صنعت رونق گذشته خود را به دست آورد و عده ای از استادکاران بزرگ قدیمی مثل شیخ حریری مشهدی عبدالخالق، حاج محمدرضا و حاج محمد تقی اخوان چیت ساز، برادران بیرجندی و شیخ بهایی و چند تن دیگر شرکت تولید قلمکار را تشکیل دادند.
تلاش پیگیر صنعتگران این رشته و استقبالی که از آن شد موجب شد تا بار دیگر حجم تقاضا برای اینگونه پارچه های نقش دار افزایش یابد و چون مقدار تولید و عرضه این محصول محدود بود صنعتگران قلمکارساز را به چاره اندیشی و پیدا کردن راه حل جهت عرضه بیشتر باهمان کیفیت هنری وا داشت. در این مورد تنها راه چاره ایجاد نقوش مورد نظر را روی قالب و انتقال قالبهای مذکور روی پارچه دانستند.

قلمکارچیست؟
این هنر را برای این "قلمکار" می خوانند که در گذشته دور با قلم بر روی پارچه نقاشی می شده است .
نقش زدن بر پارچه به وسیله قالب ، که امروز هم رایج است از همان زمان آغاز شد با وجود این نقش زنی با قلم ، به شیوه گذشته ، ناگهان متروک نشد ، اما چون کار با قلم بسیار وقت گیر و کم تولید است ، این شیوه به تدریج از رواج افتاد و نقش زدن با قالب جای آن را گرفت ، که هم تولید را سریعتر و بیشتر می کرد و هم نقشهای یکدست تری پدید می آورد . در نقش زنی با قلم ، محدودیتی در استفاده از انواع رنگ وجود نداشت ، در صورتی که در نقش زنی با فالب ، امکان استفاده از رنگها محدود بود.
مراحل ساخت قلمکار
قالب سازی: قالب سازی اولین و مهمترین مرحله قلمکارسازی است .همچنین حساسترین و ظریفترین مرحله آن بشمار می رود. حتی می توان گفت تنها هنر قلمکار سازی در قالب سازی آن است. قالبهای قلمکار را از چوب گلابی می سازند ، چوب گلابی نرم ست و به راحتی می توان روی آن حکاکی کرد . قالب ساز برای درست کردن قالب نقش دلخواهش را روی چوب بر می گرداند و بعد به حکاکی آن نقش می پردازد . بعد چوب های اضافی دور طرحها را می برد و در پشت چوب ، دسته ای برای قالب درست می کنند و قالبها را روغن می زنند تا بر دوام آن افزوده شود. قالبهای قلمکارنقوش مختلفی دارد:
قالبهای تصویر عشاق : مانند یوسف و زلیخا ، لیلی و مجنون ، شیرین و فرهاد ، خسرو و شیرین و …
قالبهای تصویر داستانهای کهن همراه با تصاویری از حیوانات : مانند روباه و لک لک و گاهی صور وهمی و حیوانات خیالی برای بزرگ جلوه دادن حوادث .
قالبهای تصویر آثار تاریخی : مانند تخت جمشید ، چهل ستون ، سی و سه پل و …
قالبهای تصویر شعرا و علماء : ماننتد فردوسی ، ابن سینا ، خیام ، حافظ و …
قالبهای تصویر حیوانات : مانند طاووس ، آهو ، فیل ، اسب ، شتر و …
قالبهای تصویر مناظر طبیعت
قالبهای تصویر رامشگران و نوازندگان
قالبهای تصویر گل و بته و اسلیمی
رنگ سازی: تمام رنگهایی که در ساختن پارچه های قلمکار بکار برده می شود رنگهای گیاهی است. در هر کارگاه قلمکاری استاد دیگری هم وجود دارد که کارش بسیار مهم و حساس است . او رنگساز کارگاه است که با اطلاعات وسیعی که درباره گیاهها و املاح معدنی دارد، رنگهایی را که در نقش زدن از آنها استفاده می شود، می سازد.
آماده کردن پارچه: پارچه های سفید را پنج روز، طوری که تکان نخورد در آب رودخانه می گذارند . بعد یک سر پارچه را می گیرند و سر آزادش را محکم به سنگ می زنند . این کار را برای این می کنند که مواد زائد از پارچه بیرون رود و به اصطلاح آبخور شود . بعد که پارچه ها زیر آفتاب خشک شد ، پارچه ها را دندانه می کنند یعنی پوست انار را به هلیله مخلوط می کنند و در آب حل می کنند و پارچه ها را در این محلول فرو می برند ، با این کار پارچه به رنگ زرد مایل به کرم در می آید . پس از خشک شدن رنگ ، پارچه های بلند را بنا به مصرفشان به اندازه های مختلف می برند تا از آنها انواع قلمکار ، مانند پرده و رومیزی و … تهیه کنند.
نقش زدن: نقش زدن همان چاپ پارچه است، یعنی برگرداندن نقش قالبها به رنگها ی مختلف ، روی پارچه آماده شده . نقش زن ، اول سطح قالب را با رنگ می پوشاند و بعد آن را روی پارچه ای قرار می دهد و با دست ضربه محکمی به روی قالب می زند . در هر کارگاه هر قالب زن یک رنگ را نقش می زند و برای رنگ بعدی پارچه را به نفر کنار خود می دهد.
ثابت کردن رنگ: پارچه های نقش سیاه و قرمز گرفته را پس از شستن و خشک کردن در پاتیلی فرو می برند که محتوای آب جوش ، گرد پوست انار و الیزارین است . قبل از تماس با الیزارین ، رنگ قرمز نقشها حالت اصلی خود را ندارد و به رنگ چرک است . الیزارین باعث می شود که رنگها به حالت اصلی خود ظاهر شوند . الیزارین همچنین به ثابت شدن رنگها کمک می کند . بعد از این که پارچه را از پاتیل الیزارین بیرون آوردند ، آن را باز هم در آب رودخانه می شویند و سپس آن را محکم به سنگ می کوبند تا آب و الیزارین آن گرفته شود .
سپس پارچه ها را دو قسمت می کنند: یک قسمت را که می خواهند با همان زمینه کرم باقی بماند ، برای مرحله بعدی چاپ ، یعنی گرفتن رنگهای دیگر ، باردیگر به کارگاه نقش زنی می فرستند . قسمت دیگر پارچه ای است که می خواهند رنگ زمینه اش سفید شود و باید مرحله سفید گری را بگذراند.
سفیدگری: پارچه هایی را که لازم است رنگ زمینه شان سفید باشد با محلولی که از گاو فراهم می شود ، خیس می کنند و پارچه را طوری روی زمین پهن می کنند که نقشهایش رو به زمین و پشت به آفتاب باشد . سپس پی در پی بر پارچه آب می پاشند تا نمدار و خشک نشود .
کار سفیدگری پارچه در تابستان ۵ روز و در زمستان حتی تا یک ماه طول می کشد، و این بستگی دارد به درجه حرارت و مدت زمان تابش مستقیم خورشید . پس از تمام شدن کار سفید گری ، کار چاپ رنگهای آبی ، زرد و سبز روی پارچه شروع می شود و به این ترتیب پس از یک شستشوی دیگر پارچه ، کار تقریباً به پایان می رسد.
پس از تمام شدن کار سفید گری ، کار چاپ رنگهای آبی ، زرد و سبز روی پارچه شروع می شود و به این ترتیب پس از یک شستشوی دیگر پارچه، کار قلمکارسازی تقریباً به پایان می رسد.
چاپ کلاقه ای
چاپ کَلاقه ای یا باتیک یکی از روشهای چاپ بر روی پارچه است که در کشورهایی مانند اندونزی، تایلند، سریلانکا و هند و ایران از قدیم کاربرد داشته اند.
این روش در ایران بیشتر در تبریز و اسکو رواج دارد و کَلاقه ای نامیده می شود. واژه باتیک ریشه اندونزیایی دارد[۱].
در چاپ کلاقه ای، کلیه طرحها و رنگها را با استفاده از واکس و عملیات رنگرزی بر روی پارچه منتقل می کنند. برای این کار بیشتر از پارچه ابریشم استفاده می شود. تاروپود پارچه از واکس پوشیده می شود و هر دو روی پارچه یکسان نقش می شود.
رنگهای به کار رفته برای چاپ بیشتر از دسته رنگهای گیاهی مانند روناس، اسپرک، پوست انار و زردچوبه است.
یکی از ویژگی های چاپ کلاقه ای ایجاد رگه های رنگی است که در اثر شکستن واکس و نفوذ رنگ از میان این شکست ها به پارچه در حین عملیات رنگرزی برروی پارچه پدید می آید.
ابزار کار چاپ باتیک "تیان" نام دارد که وسیله ای فلزی شبیه به قیف نازک است. همچنین قلم مو ، مهر و کارگاه چوبی (برای مهار کردن پارچه) نیز استفاده می شود. روش های چاپ باتیک عبارتند از چاپ مستقیم، چاپ برداشت، چاپ با شابلون، نقاشی باتیک روی پارچه ابریشمی، تار عنکبوتی، قلم مویی، بدون رنگرزی و باندا (پیچشی). استاد گنجینه از استادان معروف این سبک در ایران است[۱].

پارچه با نقش کلاقه ای اندونزیایی.
چاب باتیک در بین هنرمندان آذربایجان
چاپ "باتیک" به عنوان هنری سنتی و با قدمت بیش از دو هزار سال ، سده ها مورد استفاده هنرمندان و صنعتگران نقاط مختلف جهان بوده است.
این هنر قدیمی در طول قرن ها حیات خود ، سیر تکاملی پیموده و هنرمندان کشورهای مختلف با استفاده ازآن،آثاری به یادماندنی خلق کرده اند که امروزه زینت بخش گنجینه های معروف جهان است.
درواقع باتیک،یکی از انواع چاپ سنتی است که بوسیله ماده ای مقاوم، متشکل از سقز ، موم و پارافین روی پارچه ابریشم انجام می شود.
شکل ابتدایی این پارچه در کشور چین و سپس در جزیره جاوه اندونزی رایج و بتدریج به کشورهای دیگر صادر شد و هر سرزمین با توجه به سنت ، سلایق و ذوق خود ، تحولی در آن ایجاد کرد.
هنر باتیک قبل از اسلام از طریق جاده ابریشم بوسیله تجار آذربایجانی به ایران آمد و درآغاز به صورت ابتدایی آن(باتیک تک رنگ) در تبریز متداول شد.
شکل ابتدایی چاپ باتیک به این ترتیب بود که از ترکیب درخت موز،سودسوزآور و خاک رس، ماده ای مقاوم و چسبناک به دست می آمد و قسمت هایی از پارچه را بوسیله قلم مو با این ماده پوشانده و تمامی پارچه را رنگرزی کرده ، پس از شستشوی قسمت های آغشته به چسب به رنگ اصلی پارچه و قسمت های دیگر رنگین می شد.
پس از ورودهنر صنعت چاپ باتیک به ایران به جای برگ مو از پیه گوسفند، موم خالص عسل و سقز خام برای ساخت ماده مقاوم استفاده می کردند که نام بین المللی آن "واکس باتیک" بوده و در آذربایجان به آن " روغن کلاقه ای" اطلاق می شود.
چاپ باتیک در بدو ورود به کشورمان به رنگ سفید و زمینه مشکی انجام می شد.
پس از مدتی،رنگ قرمز را با رنگ سفید به کار بردند که به صورت خال هایی بر زمینه سیاه یا سرمه ای بود که " سفید فلفلی" نام گرفت و بر روی کرباس و یا قاب های چوبی انجام می شد.
از دوره صفویه، چاپ روی ارچه ابریشم به روش باتیک در اسکو، کهنو و باویل آذربایجان شرقی، رونق فراوان یافت.
چاپ باتیک روی پارچه در مراحل چندی انجام می گیرد که" صمغ گیری ابریشم" نخستین مرحله آن است.
در این مرحله،قبل از چاپ،پارچه را رنگ پذیر کرده،مقداری آب و صابون را در ظرف مسی تا‪ ۵۰‬درجه سانتی گراد حرارت می دهند، سپس کربنابت دوسود را به آن افزوده،حل می کنند. آنگاه پارچه را به مدت نیم ساعت در محلول می جوشانند تا کاملاسفید شود،سپس با آب سرد آبکشی،خشک و اتو می کنندتا برای چاپ آماده شود.
دومین مرحله در چاپ باتیک، ساخت قاب است که برای آن ابتدا، نقشه اصلی را روی کاغذ کشیده،رنگ کرده،سپس نقشه را به تفکیک رنگ، روی کاغذهای دیگر کپی کرده، هر قطعه را با چسب روی تخته سه لا چسبانده و اطراف آن را می برند.
در ساخت قاب برای طرح ظریف، استفاده از ورقه آهنی مناسب تر است. در این حالت با چسباندن قطعه های بریده شده روی سطح قالب،دیگر قالب های مثبت و منفی، آماده می شود.
"تهیه واکس باتیک"، مرحله دیگر این چاپ هنری است که در آن،سقز را در ظرف مسی و با حرارت ذوب می کنند به طوری که پخته شده و کف آن کاملا از بین برود، سپس پیه و موم را به آن افزوده و می جوشانند تا بخوبی مخلوط شود.
در پایان این مرحله محلول حاصل را از صافی ریز عبور می دهند تا آماده مصرف شود.
مرحله دیگر چاپ هنری باتیک،"رنگرزی " است که در آن از سه نوع رنگ ، شامل رنگ های ری آکتیو،رنگ های جوهری و رنگ های گیاهی برای چاپ پارچه و طراحی نقش مورد نظر هنرمند ، استفاده می شود.
پس از انجام مراحل یادشده، نوبت به"باتیک گیری "به عنوان آخرین مرحله چاپ باتیک می رسد.منظور ازاین اصطلاح،زوددن پارچه از واکس باتیک در پایان مرحله رنگرزی است.
در این مرحله ابتدا مقداری پیه خالص گاو یا گوسفند را درظرف مسی ریخته با حرارت آب کرده،پارچه چاپ شده را در ظرف غوطه ور کرده و مرتب تکان می دهند تا به این طریق واکس باتیک در پیه حل شود. سپس پارچه را بیرون آورده می فشارند تا در جریان هوا سرد شود.
بدیهی است که چاپ هنری باتیک به عنوان یکی از هنرهای ظریفه در طول سده ها حیات خود ، سیری تکاملی را پیموده و هنرمندان این عرصه ، طرق گوناگونی را برای بهبود فعالیت هنری خویش و خلق آثار کم نظیر آزموده اند.
"چاپ مستقیم" از جمله روش های چاپ باتیک از روزگاران قدیم تاکنون بوده که در آن رنگ به صورت مستقیم و بوسیله قلم موی پهن روی استامپ قالب بر روی پارچه زده می شد.
در روش"چاپ برداشت"، ابتدا پارچه، رنگرزی شده است سپس به کمک چاپ ، رنگ زمینه پارچه ما طبق با طرح مورد نظر هنرمند ، برداشته می شد.
در روش "چاپ با شابلون" به عنوان یکی از رایجترین شیوه های چاپ باتیک با قرار دادن شابلون نقش روی پارچه و استفاده از غلطک رنگی ، طرح و رنگ روی پارچه، منتقل می شود.
"نقاشی باتیک روی پارچه ابریشمی" از دیگر روش های این چاپ هنری است که در آن، قسمت هایی از پارچه به کمک ماده مقاوم و بوسیله قلم موی"تیان" پوشانده شده و بخش های دیگر بوسیله قلم موی مخصوص آبرنگ و با استفاده از رنگ های ری آکتیو ، بازیک و رنگ های خمیری مانند آکرولیک ، رنگ گذاری می شود.
در شیوه چاپ باتیک یا تار عنکبوت پس از ایجاد طرح به کمک ماده مقاوم و رنگ آمیز پارچه پیش از برداشتن ماده مقاوم با مچاله کردن پارچه،موم روی آن را ترک دار و مجددا پارچه را رنگ آمیز می کنند تا رنگ در ترک های موم نفوذ کرده و نقوش جالبی روی پارچه پدید آید.
استفاده از چاپ هنری باتیک درایران بویژه خطه آذربایجان از گذشته تاکنون ادامه دارد و آثار هنری خلق شده در این عرصه در موزه های اندونزی، ترکیه و کشورهای اروپایی نگهداری می شود.
با وقوع انقلاب صنعتی در اروپا و آغاز تمدن جدید، چاپ باتیک نیز از منازل به کارگاهها کشیده شد و به عنوان هنری سنتی با مظاهر تمدن جدید درهم آمیخت.
در ایران نیز پس از رکود مقطعی در رونق چاپ هنری باتیک در دوره قاجاریه باایجاد نخستین کارگاه چاپ باتیک کشور در تبریز توسط استاد "حسین گنجینه" در سال ‪ ۱۳۰۸‬شمسی،این هنر صنعت باردیگر در حیات اجتماعی و هنری مردم ظاهر شد.
استاد گنجینه متولد سال ‪ ۱۲۹۶‬شهر گنجه بود و درسال ‪ ۱۳۰۸‬چاپ باتیک را در کشور با راه اندازی کارگاهی در تبریز پایه گذاری کرد.
وی از سال‪ ۱۳۱۰‬تا‪ ۱۳۲۴‬مسئول کارخانه چاپ باتیک تبریز بود و در سال ‪۱۳۲۵‬ با مهاجرت به تهران ، این هنر را با خود به پایتخت برد.
استاد گنجینه در سال ‪ ۱۳۴۴‬در اداره فرهنگ و هنر وقت ، کارگاه چاپ سیلک اسکرین را بنیان نهاد و تدریس این شاخه از هنرهای تجسمی را در دانشگاه های شهرهای مختلف کشور آغاز کرد.
چاپ باتیک،گونه ای از چاپ دستی و هنری است که توانایی انجام کارهای تجاری را نیز دارد و به این ترتیب حلقه پیوند هنر و صنعت محسوب می شود.
چاپ استینسیل
چگونه ملحفه های ساده را نقش بزنیم
یکی از انواع رایج چاپ روی پارچه، روش استنسیل کردن است. با این شیوه شما می توانید با صرف کمی سلیقه و دقت، بر لباسها و نیز وسایل پارچه ای منزل طرحهایی بدیع و زیبا به وجود آورید. شما خواهید توانست با تهیه یک سرویس کامل، گوشه و کنار خانه را زینت بخشید. در این شماره، خانم رستگار شما را با چاپ استنسیلی آشنا می کند. اشاره می شود، این شیوه یکی از ابتدایی ترین روشهای چاپ روی پارچه است و کاملاً با چاپ باتیک که تخصص اصلی ایشان است، تفاوت دارد.
وسایل لازم
پارچه نخی رنگ روشن
رنگ پارچه (رنگهای اکریلیکی که در فروشگاههای لوازم هنری موجود است)
کاتر
سنجاق ته گرد
قلم موی استنسیل یا اسفنج
طلق یا کاغذ روغنی ضخیم
کاربن
روش کار
اگر پارچه مورد استفاده تاکنون شسته نشده، بهتر است آن را بشویید. دقت داشته باشید پارچه ای انتخاب کنید که کمتر چروک شود. به علاوه، طرحی که انتخاب می کنید بایستی متناسب با اندازه پارچه و محل چاپ باشد.
برای تهیه شابلون، ابتدا طرح را به وسیله کاربن، روی طلق یا کاغذ روغنی منتقل کنید. توجه نمایید که تمام اجزای طرح از یکدیگر جدا و بین قسمتهای آن مرزی مشخص باشد. به عبارتی، طرح یک تکه نباشد. سپس داخل طرح را با ابزار برش (کاتر) خالی کنید.
به وسیله سنجاق، طرح را در محل مشخص شده ثابت کنید تا هنگام کار، روی پارچه نلغزد. حال می توانید شروع به رنگ آمیزی کنید و به کمک قلم موی استنسیل یا اسفنج، داخل قسمتهای خالی شده را رنگ دلخواه بزنید. به خاطر داشته باشید که برای هر رنگ جدید از قلم مو یا اسفنج تمیز استفاده کنید و فقط از طریق ضربه زدن، اثر رنگ را روی پارچه انتقال دهید. در پایان، شابلون را به آرامی از روی پارچه بردارید و فرصت دهید تا رنگها کاملاً خشک شوند. سپس پارچه را از پشت و با حرارت ملایم اتو کنید تا رنگها تثبیت شوند.
رنگرزی و چاپ سنتی روی پارچه
1- رنگرزی را تعریف کنید؟
تثبیت یک ماده رنگ دار بر روی سطح اتکای مورد نظر را "رنگرزی" می گویند. ماده رنگی ممکن است به سطح جسم، چسبیده و ثابت شود یا آنکه در داخل الیاف نفوذ کند.
2- مراحل اساسی رنگرزی سنتی را نام ببرید و توضیح دهید.
1. دندانه دادن
2. رنگرزی
داندانه دادن :
به مجموعه عملیاتی می گویند که بر روی انواع الیاف انجام می شود. تا قدرت رنگ پذیری آنها را افزایش داده رنگ حاصل شده را ثابت و بادوام سازد. موادی را که به این منظور به کار می رود، دندانه می نامند. دندانه در روی سطح الیاف، خلل و فرج یا فراشی به وجود می آورد که باعث نفوذ بیشتر رنگ به داخل الیاف شود.
در رنگرزی برای آماده نمودن الیاف، ابتدا آنها را در حمام آب گرم 30 تا 40 درجه سانتیگراد برای مدت دو ساعت خیس کرده، سپس در آب نیم گرم شستشو می دهند تا مواد اضافی و چربی آن گرفته شود. چنانچه کلافها خشک شود، برای رنگرزی مجدداً آنها را نمدار می کنند و داخل آب گرم حدود 70 درجه سانتیگراد می ریزند، حرارت می دهند و دندانه را به آن اضافه می کنند. سپس الیاف دندانه شده را داخل حمام رنگ می ریزند و دمای حمام را به تدریج به نقطه جوش می رسانند. در طول مدت جوش هر چند دقیقه یک بار الیاف را به هم زده، زیر و رو می کنند تا به طور یکنواخت رنگ بگیرد.
3- دوام رنگهای آنیلینی چگونه است؟
رنگهای آنیلینی در اواخر زمامداری ناصرالدین شاه قاجار وارد ایران شد. این گونه رنگهای شیمیایی بی دوام است و با شستشو از بین می رود.
4- عیب رنگهای کرومی را بگویید؟
عیب رنگهای کرومی ثبات بیش از حد وسایل بهداشتی آن است. رنگهای طبیعی با گذشت زمان و در نتیجه تاثیر نور یا شستشو، خامی خود را از دست می دهد و مایه ای نرم، مخملی و زیباتر به خود می گیرد و این نکته ای است که در رنگهای شیمیایی کرومی دیده نمی شود.
5- چاپ سنتی را تعریف کنید؟
کلیه فرآورده هایی که با قلم مو، قالب و شابلون، رنگ آمیزی و پذیرای نقش می شوند، در گروه "چاپ سنتی" قرار می گیرد؛ مانند چاپ قلمکار و چاپ کلاقه ای.
6- چاپ سنتی روی پارچه به چند گروه تقسیم می شود؟
1. چاپ روی پارچه های پنبه ای و کتانی که به "قلمکار سازی" یا چیت سازی معروف است و تاریخی طولانی دارد.
2. چاپ روی پارچه های ابریشمی که به چاپ کلاته ای مشهور است.
7- روش چاپ قلمکار سازی را توضیح دهید؟
در این شیوه از چاپ نقش اندازی با قالبهای چوبی، بیشتر روی پارچه های پنبه ای یا کتانی نظیر چلوار، متقال و غیره یا پارچه های کدری ساده انجام می شود. طراحی و ساخت قالبهای چوبی اولین و شاید مهمترین مرحله چاپ قلمکار است.
ابتدا نقش مورد نظر با مداد بر روی کاغذ پوستی یا روغنی رسم و سپس کار تفکیک رنگ انجام می شود. آنگاه نقش مربوطه به هر رنگ را بر روی چوب گلابی یا زالزالک منتقل نموده، اطراف آن را به کمک ابزار مخصوصی مانند چاقو یا مغار می تراشند تا نقوش، حالتی برجسته به خود گیرد. معمولاً برای هر طرح چهار قالب می سازند که هر قالب یک رنگ را بر روی پارچه منتقل می کند پس از انتخاب و آماده کردن پارچه مورد نظر در اندازه مناسب، حاشیه دوزی و ریشه تابی، آن را برای چاپ آماده می کنند. برای سفید کردن، پارچه ها را در معرض نور خورشید قرار می دهند. هنرمند با کمک قالب چوبی به چاپ نقش بر روی پارچه می پردازد. در پایان پارچه نقش زده را می شویند تا رنگهای اضافی از بین برود.
8- گازری کردن پارچه را تعریف کنید؟
برای ثبات رنگ پارچه پوست انار ساییده شده را در آب جوش ریخته، مقداری مغز روناس به آن می افزایند و حرارت می دهند. سپس پارچه را در داخل پاتیل می جوشانند. با بیرون آوردن و شستن مجدد آن رنگهای به کار رفته ثابت می ماند. به این مرحله "گازری کردن" پارچه می گویند.
نقش آفرینی روی پارچه
بارنگهای مخصوص پارچه مارابوهرنقشی را که دوست دارید،بآسانی روی منسوجات خود بیافرینید.رنگهاپس از استفاده و تثبیت بسیار نرم بوده وبه قسمتهای رنگ نشده رنگ نمیدهد.روی پارچه های روشن درخشندگی بی )را توصیه میکنیم. Textile plusنظیری دارند. برای پارچه های تیره و رنگ شده رنگهای مکمل(.
رنگهای پارچه مارابوقابل استفاده روی پارچه های کتان،نایلون،کنف،الیاف مصنوعی و…..می باشد.به راحتی با اطویا فرتثبیت شده وبا آب رقیق میشوند.رنگها قابل استفاده با قلم مو وپمپ میباشند.
این رنگها برای تکنیکهای مختلف طراحی روی پارچه از قبیل:رنگ آمیزی،چاپ،تکنیک آفتاب و… .ایده آل میباشد.برای پارچه های ضخیم و خشن پیشنهاد می کنیم از مقدار رنگ بیشتری استفاده شود.
همچنین میتوانید آنها را به همراه محصولات دیگراز قبیل ماژیکهای پفی و براّق به صورت ترکیبی به کار برید.رنگهای فلورسنت(شبرنگ)قابل مخلوط شدن با رنگهای دیگر نیستندولی بقیّه رنگها با هم مخلوط میشوند.
دستورالعمل:
1-قبل از رنگ آمیزی پارچه یا لباس را برای از بین بردن مواد نرم کننده وهر گونه لکه بشویید.
2-طرح مورد نظر را روی پارچه بکشید و اجازه بدهید کاملا خشک شود.سپس آن رابه وسیله اطو(با درجه کتان،به مدت 3 دقیقه،برای هر30 سانتی متر مربع) یا در فر 150 درجه به مدت 8 دقیقه تثبیت نمایید.
3-حالا پارچه های طراحی شده شما با آب حداکثر 40درجه قابل شستشو میباشد.
نکات قابل توجه:
1-اطو بدون بخار استفاده کنید.
2-قبل از استفاده رنگ را خوب هم بزنید و در صورت لزوم صاف کنید.
3-لوازم ومحیط کار باید عاری از چربی و گرد و غبار باشد.
4-زمانیکه روی لباس رنگ آمیزی میکنید،حتما یک لایه مقواداخل لباس قرار دهید.
5-میتوانید با استفاده از اسپری ثابت کننده مارابو ازلغزش وجابجا شدن لباس جلوگیری کنید.(نگران نباشید اسپری هیچ اثری باقی نمیگذارد.)
6-حتما پس از خشک شدن کامل رنگ اقدام به تثبیت آن بنمایید.
7-همیشه لباسهاوپارچه های رنگ شده را وارونه شسته و اطو بزنید.
8-برای سرعت در کار چاپ از مهرهای لاستیکی استفاده کنید.
9-برای استفاده با پمپ:اندازه سر 3/0 میلی متر،فشار 2 بار،غلظت 4 پیمانه رنگ و 1 پیمانه آب مناسب است.(برای رنگهای شبرنگ نسبت 1 و 1 مناسب است.)
10-برای تمیز کردن رنگها آنها را بلافاصله با آب بشویید.
11-برای بدست آوردن رنگهای متالیک بیشتر میتوانید رنگهای متالیک را باتمام رنگهای پارچه(بجز شبرنگ)مخلوط کنید.
12-رنگهای متالیک کمی غلیظتر از رنگهای دیگر هستند.
13-وقتی با رنگهای شبرنگ کار میکنید،باید ابتدا پارچه های تیره را با رنگ سفیدپارچه(070)یا رنگ مکمل سفید رنگ آمیزی کنید.(Textile plus ).
14-برای رنگ آمیزی ابریشم،رنگ را با آب کمی رقیق کنید.
تکنیکها:
1-نقاشی آزاد:طرحهای موردنظرتان را با قلم موی مسطح و رنگ روی پارچه بکشید.
2-چاپ:در این تکنیک میتوانید از اشیاء مختلف(مثل برگ درختان و…. )به عنوان مهر استفاده کرده ، آن را در رنگ بزنید وروی پارچه چاپ کنید.
3-کلیشه:هر نوع طرحی را به صورت استنسیل (کلیشه)درآورید، روی پارچه گذاشته و داخل آن رارنگ کنید.
4-چسب نواری:میتوانید طرحهای منظم هندسی را بوسیله نوار چسب روی پارچه ایجاد کنید،پس از رنگ آمیزی پارچه چسبها را بکنید.
5-نور خورشید:ابتدا رنگ را کمی با آب رقیق کنید،سپس سطح موردنظر را رنگ کنید،فورا طرحی را که میخواهید (باید قبلا آن را به صورت استنسیل تیره رنگ آماده کرده باشید)روی آن قرار داده و زیر نور قوی لامپ یا نور خورشیدقرار دهید.وقتی رنگ خشک شد،طرح مورد نظر روی آن ظاهر میشود
نقاشیهای روی پارچه دوره هخامنشی
جامه های پارسیان در دوره هخامنشیان
گذشته از نقش گل لوتوس با نیلوفر آبی که به سه گونه بر روی جامه های داریوش و خشایار در تخت جمشید دیده می شود و ما در شماره بیست و دوم هنر و مردم درباره آنها سخنانی نوشتیم، چهار نقش دیگر مربوط به نقش پارچه های زمان هخامنشیان از ایران در دست است که اینک چند سخنی نیز درباره آنها می نویسیم:
یکی از نقشهای شناخته که بر روی پارچه های دوره هخامنشی دیده می شود نقش قرص خورشید با هشت پرتو به شکل سه بر است که همه در درون چنبری قرار گرفته است. این نقش بر روی جامه سربازان جاویدان خوزی که کاشیهای رنگین آنها در شوش بدست آمده و در موزه لوور پاریس نگاهداری می گردد، دیده می شود.
چنانکه پیش از این هم گفته ایم، رنگ زمینه جامه یی که این نیزه دارها بر تن کرده اند زرد نارنجی است و زمینه چنبره هایی که خورشید در آن است با خود گرده ی خورشید، سبزـ آبی و پرتوهای خورشید که شماره ی آنها هشت تاست و به شکل سه برهای به هم پیوسته نشان داده شده ، سفید رنگ است.
این نقش نیز همچون گل لوتوس، یک نقش نمادی است زیرا پیکره ی خورشید پرتو افشان یا خورشید به شکل گرده ی توپر، به شکل چنبر خالی با یک نقطه در میان آن (چنانکه در نقشهایی که از مدارک یونانی بدست آمده دیده می شود) همگی نمایاننده ی خدای فروغ و روشنایی و مظهر و نماد "مهر" است که در آن روزگاران سخت پرستیده می شده است.
نقش دیگری که باز آن هم بر روی جامه سربازان خوزی شوش دیده می شود چهار گوشه یی است که در درون آن بر روی یک تپه شکل سه برج کنگره دار نشان داده شده است. درباره چبود این نقش دو گمان می توان برد ، یکی اینکه این برجها، نمایاننده برج دژهای جنگی است که از باستان زمان بر روی تپه ها ساخته می شده، دیگر آنکه اشاره به ساختمانهای کنگره دار آتشکده هایی است که آنها هم بنا بر یک سنت بسیار باستانی می بایست بر قله کوه ها و بلندیها ساخته شود.
شوش، صورت قلعه شوش بر لباس کمانداران (لوور ، نقاشی سن اِلم گوتیه

برای اثبات اینکه این نقش نمایاننده برج دژها یا ساختمان آتشکده هاست اینک، در اینجا طرح یک شهر یا دژ جنگی را از آثار بابلی و طرح ساختمان سه آتشکده و پرستشگاه ایرانی را از روی سکه های فرتادارها، ـ شاهان بومی پارس که از سال 200 پیش از میلاد تا 210 میلادی در آنجا فرمانروایی کرده اندـ می آوریم تا زمینه سخن از هر باره روشن گردد و جای تاریکی برای فهم مطلب باز نماند.
درباره معنی و مفهوم این نقش می توان گمان برد که طرح سه برج یا سه آتشکده کنگره دار بر روی تپه، اشاره به پرستشگاه های سه خدای طرف توجه مردمان آن زمان یعنی اهورامزدا (بغان بغ) و میترا و اردویسور اناهیتا (بغان دیگر) است که "سه گانه ی ورجاوند" (تثلیث مقدس) عهد هخامنشی را تشکیل می داده اند.
زمینه جامه سربازانی که از این پارچه پوشیده اند سفید است و رنگ تپه سبزـ آبی است که یک خط کمانی سفید آن را از برجها جدا می کند، و تنه برج میانی نارنجی با کنگره هایی سبزـ آبی و تبه برج میانی نارنجی با کنگره هایی نارنجی است و نقش چهار گوشه یی که با رنگ قهوه یی محدود شده ، بطور منظم و به ردیف در زمینه پارچه بافته شده است.

پیکره ی چند پرستشگاه فراتادراهای فارس
ماننده ی نقش این جامه است، نقش یک تکه بافته ی (منسوج) دوره ی هخامنشی که در بازیریک سیبری بدست آمده و پیکره ی آن برای مقایسه و سنجش نقشها از کتاب آقای "رودنکو" باستان شناس روس، در اینجا به چاپ می رسد.
چنانکه دیده می شود، بر روی این بافته، بجای سه برج، پنج برج به رنگهای گوناگون متقارن نقش گردیده و بجای تپه ، چهار نقش بادامی که رنگ آنها به تناسب زمینه، جابجا تغییر یافته ، بافته شده است.
رنگ زمینه این بافته دوره هخامنشی چنانکه در پیکره ی رنگین کتاب باستان شناس روس دیده می شود ، عنابی تیره و رنگ برجها سفید و ماشی و سیاه است، زمینه زیر برجها گاه ماشی با نقش بادامی سیاه، و گاه سیاه، با نقش بادامی ماشی بافته شده است و خود چهار گوشه یی که همه برجها و نقشها در درون آن قرار گرفته ، با رنگ سفید محدود گردیده است.
گذشته از نقشهای نمادی که شمردیم و نقشهای هندسی که سپس درباره ی آنها گفتگو خواهیم کرد، خوشبختانه مدرک دیگری در دست است که نشان می دهد در دوره هخامنشی نیز همچون دوره های پارتی و ساسانی بافتن نقش پرندگان بر روی پارچه ها معمول بوده است.
تنها مدرک این موضوع، نقش پارچه ی شلوار مغی است که پیکره ی او بر روی برگه ی زرینی کنده شده و همراه با برخی آثار هخامنشی از گنجینه جیحون بدست آمده و اکنون در موزه بریتانیا نگاهداری می شود.

نقش یک بافته ی عهد هخامنشی که درپازیریک بدست آمده
اگرچه این مغ که در حال اجرای مراسم کیشی و باپنام نشان داده ، جامه پارسی بر تن نداد و برخی از باستان شناسان نیز زمان ساخت آن را اندکی پیش از دوره هخامنشیان می دانند، لیک چون مربوط به ایران است و پیش از زمان هخامنشی بودن او نیز به زیان گفته ی ما نیست ، از اینرو می توان آن را نمونه یی از نقش پارچه های ایران دوره هخامنشی بشمار آورد.
در این برگه ی زرین، روی یک لنگه از شلوار بلند مغ ، سه پرنده که ماننده ی کبک یا کبوترند ، نقش گردیده که بی گمان مربوط به نقش پارچه ی شلوار اوست زیرا سپس مانند این پرندگان ر ا در جامه ها و پارچه های دوره ی ساسانی به فراوانی خواهیم دید.
بودن این نقش در زمان هخامنشی یا پیش از آن به خوبی پیشرفت هنر بافندگی را در آن زمانها می رساند، زیرا، بافت این گونه نقش های غیر هندسی و نامتقارن و پیچیده ، نیاز به چیره دستی در نقشبندی و استادی در بافندگی دارد و پیداست که بافندگان دوره هخامنشی بدان پایه و مایه رسیده بوده اند.
از نقش و نگارهای هندسی دیگر، نقش شطرنجی، نقش راه راه که بنا به نوشته ی تاریخ نویسان باستانی ویژه ی پارچه های شلوار بود(1) و خطوط متوازی عمودی با نقشهای بادامی ، نقشهای نقطه نقطه که گاه یک نقطه و گاه سه نقطه پهلوی هم بوده، نقش خطوط پهن "چپراس" (زیکزاک) که رنگ آنها بنا بر نقش یک تکه آجر لعابی که در شوش بدست آمده و اینک در موزه ایران باستان در تهران است به ترتیب : قهوه یی یا سرخ ، آبی، زرد، قهوه یی یا سرخ بوده است، نقش لوزیها و چهار گوشه های تودرتو، نقشهای مارپیچی و حلزونی و خطوط باریک چپراس و کوکبهای چهار پر با نقطه و نقش های گرد و حلقه یی و نقش برگ با دمبرگ که پیش از این گفتیم بسیار ماننده ی نقش بته جقه است که سپس در پارچه های ایرانی بکار می رفت، و چهار خانه های نقطه دار و جز آن که طرح هایشان در شماره بیست و دوم هنر و مردم به چاپ رسیده است ، می توان نام برد و این گفتار که در پیرامون نقش و نگار پارچه های دوره هخامنشی در اینجا نوشتیم از دیده تاریخ هنر بافندگی در هیچ کتاب و نوشته یی ، نیامده و برای نخستین بار است که در این نامه به چاپ می رسد.

پیکره ی مغ، بر روی برگه زرین، از گنجینه ی جیحون
نقش پارچه شلوار مغ ، از گنجینه ی جیحون.
تزئینات میوه ای روی پارچه
طرح میوه های گوناگون یکی از لوکس ترین و شاداب ترین موتیوها در دکوراسیون است. رنگ و فرم غنی میوه ها سال ها است که زینت بخش وسایل مختلف خانه بوده است، از گچبری های سقف و دیوار گرفته تا فرش، کاغذ دیواری و ظروف آشپزخانه مضمون میوه چنان تنوعی دارد که می توان مجموعه ای متفاوت و متناسب برای هر یک از فصول را با الهام از آنها فراهم آورد. مرکبات، به عنوان مثال، با رنگ های درخشان و خیره کننده موتیوی ایده آل برای آشپزخانه و یا فضای غذاخوری هستند که حسی از یک روز تابستانی درخشان را در هر زمان از سال در وجود ما زنده می کنند. سیب و گلابی با رنگ صورتی و سبز ملایمشان پالت رنگی غنی پاییز را به خاطر می آورند و برای روح بخشیدن به اتاق های شمالی فوق العاده مناسب هستند. طرح آلبالو و گیلاس با رنگ سرخ زیبا درخشش روزهای آفتابی تابستان را برای ما زنده می کنند.
به کارگیری موتیوهای میوه به عنوان آکسان بیشترین تاثیرگذاری را دارد و از انباشتن فضای خانه با طرح های مختلف میوه باید پرهیز کرد زیرا در این صورت تاثیر موردنظر را نخواهند داشت.
مجموعه ای از ظروف تزئین شده با فرم ها یا طرح های میوه بر روی یک طاقچه یا طبقه، یک مجموعه رومیزی و دستمال سفره با طرح آلبالوهای سرخ یا پرده ای با طرح لیمو می تواند این تم را به نحوی ایده آل در فضای خانه ما ارائه کند. تکرار طرح موردنظر در گوشه ای دیگر از اتاق به صورت استنسیل های ظریف روی دیوار یا یک مجموعه زیرلیوانی و یا کوسن های روی مبل و صندلی می تواند نمای ما را کامل کند.
از طرح میوه با روش ها و تکنیک های گوناگون می توان در دکوراسیون منزل سود برد. گلدوزی کردن این طرح ها بر رومیزی، دستمال سفره، لوازم پارچه ای آشپزخانه مانند پیشبند و دستگیره ها و یا لبه پرده یا روتختی یکی از این روش ها است. در تصویر طرح گلدوزی شده گیلاس های سرخ را که با رنگ های غنی قرمز و زرشکی روی پارچه کتاب سفید ساتن دوزی شده اند ملاحظه می کنید. برق کوچکی که با نخ سفید روی گیلاس ها دوخته شده است به آنها حجم می بخشد.
یکی دیگر از تکنیک های مناسب برای این منظور استفاده از چاپ دستی و ساخت مهر است. می توانید با سبزیجاتی که بافت سفتی دارند مثل سیب زمینی و یا حتی یک قطعه اسفنج مهری با فرم دلخواهتان بسازید ضمن آنکه از مقطع بسیاری از میوه ها مانند سیب، گلابی، لیمو و پرتقال نیز می توان به عنوان مهری آماده استفاده کرد. در تصویر طرح سیب چاپ شده با رنگ سبز و صورتی بر روی روکش تشک ها و کوسن را ملاحظه می کنید که با فواصل مختلف و در تعداد متفاوت بر روی هر یک از بخش های صندلی و کوسن چاپ شده اند. پارچه های آماده بسیاری را نیز می توانید با طرح های گوناگون از میوه ها در بازار بیابید که ممکن است به عنوان پرده ای برای آشپزخانه، روکش صندلی های میز غذاخوری یا رومیزی مورد استفاده قرار دهید.
یکی دیگر از روش های مناسب جهت تزئین وسایل مختلف خانه از جمله دیوارها با حاشیه ای از طرح میوه تکنیک استنسیل است. استنسیل را می توانید خودتان با رسم طرح میوه مورد نظرتان بر روی یک قطعه طلق و یا حتی مقوا و بریدن آن با یک کاتر تیز تهیه کنید و سپس از آن برای ایجاد نقش میوه روی وسایل مختلف و حتی دیوار بهره بگیرید.
تکنیک مورد نظرتان را انتخاب کنید، طرح و رنگ های دلخواهتان را آماده نمایید و تابستان امسال منزلتان را با مجموعه ای از میوه های رنگارنگ و شاداب فصل بیارایید.
چاپ سیلک
چاپ سیلک اسکرین یا "چاپ سیلک" روشی برای چاپ تصویر است. در این روش از پارچه با توری با سوراخ های بسیار ریز استفاده می شود. توری در قابی ثابت می شود. تصویر مورد نظر روی این توری نقش می شود. سپس بخش هایی از تصویر که نباید رنگ بخورد با ماده ای مسدود کننده مانند موم پوشیده می شود. این قاب توری را در این حالت شابلون یا کلیشه می نامند. سپس مرکب چاپ یا رنگ را با فشار کاردک یا غلطک به سطح چاپ شونده منتقل می کنند. رنگ یا مرکب فقط از بخش هایی که مسدود نشده یه کاغذ یا سطح چاپ شونده منتقل می شود و تصویر روی آن ظاهر می گردد.
با این روش میتوان بر روی مواد مختلف چاپ های تک رنگ یا چندرنگ صورت داد. با سیلک اسکرین می توان روی انواع مواد مانند پارچه و چینی و سرامیک و فلز و غیره تصویر چاپ کرد. با چاپ سیلک می توان روی اجسام با شکلهای مدور و غیر مسطح نیز چاپ نمود که از این نظر در بین روشهای چاپی منحصر به فرد است. این نوع چاپ برای چاپ تبلیغی بر روی اشیای گوناگون مثل تقویم و سررسید و لیوان و کاغذ بکار می رود.چاپ سیلک سابقه ای چند هزار ساله دارد و گفته می شود که در ژاپن اختراع شده است
سیلک اسکرین نوعی روش چاپ و تکثیر است که با امکانات فراوان ، بر روی اشیای مختلف ، در شکل ها و اندازه های گوناگون ، قابل اجراست . در این روش از پارچه با توری با سوراخ های بسیار ریز استفاده می شود. توری در قابی ثابت می شود. تصویر مورد نظر روی این توری نقش می شود. سپس بخش هایی از تصویر که نباید رنگ بخورد با ماده ای مسدود کننده مانند موم پوشیده می شود. این قاب توری را در این حالت شابلون یا کلیشه می نامند. سپس مرکب چاپ یا رنگ را با فشار کاردک یا غلطک به سطح چاپ شونده منتقل می کنند. رنگ یا مرکب فقط از بخش هایی که مسدود نشده یه کاغذ یا سطح چاپ شونده منتقل می شود و تصویر روی آن ظاهر می گردد. دامنهٔ کاربرد این چاپ از ساده ترین و ارزانترین وجه آن ( که به عنوان چاپ صنعتی و در مورد کالاهای مصرفی بکار می رود ) تا پیچیده ترین و پیشرفته ترین مرحله آن ( که بکار خلق آثار هنری می آید ) گسترده است. از تصویر روی شیشه های شیر پاستوریزه ، آب معدنی و نوشابه های متداول ، انواع مواد مانند پارچه و چینی و سرامیک و فلز و تابلوهای راهنمایی و رانندگی و تابلوهای اسامی خیابانها و پلاک منازل ، حروف روی دستگاههای صوتی و انواع لوازم و وسایل زندگی گرفته تا برخی از پوسترهای تبلیغاتی و کارهای هنری و غیره تصویر چاپ کرد. با چاپ سیلک می توان روی اجسام با شکلهای مدور و غیر مسطح نیز چاپ نمود که از این نظر در بین روشهای چاپی منحصر به فرد است. اما سیلک اسکرین چیست؟ چاپ سیلک اسکرین فراگرد پیشرفته تری است از چاپ با اِستنسیل(stencil ) که در اوایل سده حاضر باب شد. در ابتدا بیشتر کاربرد تبلیغاتی و نمایشی داشت . از چند دههٔ پیش ، هنرمندان این فن را بکار خویش گرفتند و به آن نام سری گرافی (seri graphy ) دادند. چاپ با اِستنسیل یکی از ساده ترین شیوه های نسخه برداری است. اِستنسیل ورقه ای است که حروف یا طرح در روی آن کنده شده و با مالیدن یا پاشیدن مرکب یا رنگ بر روی آن ، شکل حروف یا طرح بر روی سطح زیرین نقش می بندد . کلمه اِستنسیل هم به این ورقه ، هم به فراگرد چاپ به وسیله این ورقه و هم به نقش حاصل از این شیوهٔ چاپ اطلاق می شود. فن اِستنسیل در چین و ژاپن و مصر قدیم متداول بوده است . نمونه های کهن اِستنسیل های بدست آمده در چین با بنای دیوار بزرگ چین و نمونه های بدست آمده در مصر با بنای اهرام ثلاثه هم زمان اند . نمونه های بسیاری از تصویر های بودا ، که با چاپ اِستنسیل تهیه شده باقی مانده است . اِستنسیل در مشرق زمین چه برای مقاصد هنری و چه برای مقاصد تجاری ( مثلاّ برای نقش پارچه های مصرفی ) ، فنی متداول و شناخته شده بود ؛ درحالی که در مغرب زمین بیشتر جنبهٔ مادی و مصرفی داشت . در سدهٔ هفده در فرانسه و انگلستان و در اواخر سدهٔ هچده و اوایل سده نوزده در امریکای شمالی ، برای طراحی کاغذ های دیواری اِستنسیل بکار می رفت. ابتدا برای ساختن اِستنسیل از برگهای پاپیروس ، پوست حیوانات و پارچه استفاده می کردند ، بعدها برای ایجاد نقش های پیچیده تر ، لازم بود اِستنسیل های ظریف تر از اِستنسیل های پیشین بکار رود. برای جلوگیری از پاره شدن چنین اِستنسیل هایی بود که استفاده از شبکهٔ نخ های ابریشم اغاز شد. دو ورقه را هم زمان می بریدند ، شبکهٔ نخ های ابریشم را مابین این دو ورقه قرار می دادند و به آان دو می چسپاندند . به تدریج معمول شد که به جای شبکهٔ نخ های ابریشم ، یک تکه پارچهٔ ابریشمین را به پشت ورقهٔ اِستنسیل بچسپانند. و بعدها پارچه ابریشمین را بر روی یک کلاف چوبی کشیدند . تحول چاپ اِستنسیل به چاپ سیلک اسکرین درست از همین جا آغاز می شود . سیلک اسکرین در واقع نام خود را از پارچهٔ ابریشمین نازک مشبکی گرفته که با اتصال به کلاف ، به عنوان تکیه گاهی برای ورقهٔ اِستنسیل بکار می رود.ورقهٔ اِستنسیل به این شبکهٔ ابریشمین چسپانده می شود . شبکهٔ باز ابریشم رنگ یا مرکب را از خود رد می کند ، درحالی که ورقه اِستنسیل آنرا نگاه می دارد . تعیین تاریخ دقیق تحول فراگرد اِستنسیل به سیلک اسکرین دشوار است . در ۱۹۰۷ ساموئل سیمون ، اهل منچستر ، استفاده از سیلک اسکرین را به نام خود به ثبت رساند . او برای کشیدن مرکب روی اِستنسیل از قلم موی نقاشی استفاده می کردن. در سال ۱۹۳۶ ، گروهی از هنرمندان آمریکایی ( جامعه ملی سری گرافی ) را تشکیل دادند . در این زمان است که کاربرد سیلک اسکرین با اهداف غیر تجاری آغاز می شود . هنر سر گرافی ( که در آن هنرمند طرح خود را با فراگرد سیلک اسکرین به چاپ می رساند) به وسیلهٔ عده ای از نقاشان برجسته معاصر اعتبار زیادی یافته است. در فرانسه ویکتور وازارلی ، در انگلستان ادواردو پائولوزی و بریجت ریلی ، و در ایالات متحده جیم دین ، کلاس اولدنبرگ و اندی وارهول از مروّجان این هنرند. چاپ و گرافیک کتیبه.
تاریخچه قلمکار
هنر ((قلمکار)) که هنوز در یکی دو شهر و شهرک ایران رواجی دارد ، بازمانده هنری است که در قرن دوازدهم هجری (دوره صفویه) به کمال رسید و تا پایان قرن سیزدهم و یکی دو دهه دیگر یکی از درخشانترین نمونه های هنر تزیینی سرزمین ما بود .
می توان فاصله اوایل قرن دهم تا سیزدهم هجری قمری را اوج تکامل نقش بر پارچه دانست دراین دوره اکثر مردم از اینگونه پارچه ها که به قلمکار معروف شده بود استفاده می کردند و از آن جهت تهیه انواع پوشاک و پرده و سفره و سجاده و غیره و خصوصاً به منظور تزئین مجالس سوگواری استفاده می نمودند و صادرات آن نیز رونق داشت .تحقیقاً نقوش این پارچه ها بیشتر عبارت بوده از نقوش اسلیمی و گل و بته و مناظر شکار و چوگان و داستانهای قرآنی و حماسی ایران که بعضی با قالب و برخی بصورت نقاشی بر روی پارچه انجام می گرفته است . تا اواخر قاجار بیشتر پرده ها و سجاده ها و روپوش تاقچه ها و وسایل حمام و بقچه و تمام این ها با دست نقاشی می شد . با گذشت زمان و نیاز فراوان به محصول بیشتر و ارزانتر ، کار با قلم از رواج افتاد و روش استفاده از قالبهای چوبی جای آن را گرفت .

در ایران شهرهای تبریز ، اصفهان ، رشت ، کاشان و مشهد پارچه هایی با تصاویر آدمی و بدست نقاشان معروف دوره صفوی تهیه می گردید . از اواخر قرن یازدهم بدلیل مشکلات اقتصادی ، مردم به پارچه های ارزان قیمتی نظیر قلمکار که خصوصاً در کاشان بافته می شد روی آوردند به مرور اصفهان مرکز رواج انواع پارچه های قلمکارشد . بازار قیصریه که پس از حمله مغول مرمت و بازسازی گردید به صورت مرکز تجمع هنرمندان و چیت سازان درآمد . در این زمان استفاده از قالب نیز برای نقش زدن بر پارچه رایج گردید .

قلمکار چیست؟
این هنر را برای این ((قلمکار)) می خوانند که در گذشته دور با قلم بر روی پارچه نقاشی می شده است . نقش زدن بر پارچه به وسیله قالب ، که امروز هم رایج است از همان زمان آغاز شد با وجود این نقش زنی با قلم ، به شیوه گذشته ، ناگهان متروک نشد ، اما چون کار با قلم بسیار وقت گیر و کم تولید است ، این شیوه به تدریج از رواج افتاد و نقش زدن با قالب جای آن را گرفت ، که هم تولید را سریعتر و بیشتر می کرد و هم نقشهای یکدست تری پدید می آورد . در نقش زنی با قلم ، محدودیتی در استفاده از انواع رنگ وجود نداشت ، در صورتی که در نقش زنی با فالب ، امکان استفاده از رنگها محدود بود .
ابزار کار در هر کارگاه تعدادی قالب چوبی حکاکی شده است و میز کوتاه مخصوص نقش زنی روی پارچه .

کاربردهای قلمکار
پارچه های قلمکار در گذشته کاربردهای فراوانی داشت :
بیشتر بزرگان و توانگران جامه هایی زیبا و فاخر از پارچه های قلمکار می پوشیدند که گاهی طلا و نقره هم دربافت آنها به کار می رفت . زین و یراق و آذینهای اسبها نیز از همان قلمکارها پرداخته می شد . خیمه و خرگاهها را هم از پارچه پرنقش و نگار می ساختند.

گاهی یک دیوار را سراسر از پارچه قلمکار می پوشاندند و یا از آن به عنوان پرده استفاده می کردند . در جشنها و مراسم مذهبی با قلمکار پر نقش و نگار ، طاق نصرت می ساختند و گاه گذرگاهها را با پارچه های قلمکار می پوشاندند . بر زیراندازهای قلمکار نماز می گذاشتند و جامهریهای نمازشان از بافته های قلمکار بود . پرده ها ، رومیزبها و بقچه های نو عروسان هم اغلب از پارچه های قلمکار بود که هنوز هم ، کم و بیش در بسیاری از خانه ها این بافته های زیبا یافت می شود .
قالب سازی
قالب سازی اولین و مهمترین مرحله قلمکارسازی است .همچنین حساسترین و ظریفترین مرحله آن بشمار می رود .حتی می توان گفت تنها هنر قلمکار سازی در قالب سازی آن است .
قالبهای قلمکار را از چوب گلابی می سازند ، چوب گلابی نرم ست و به راحتی می توان روی آن حکاکی کرد . قالب ساز برای درست کردن قالب نقش دلخواهش را روی چوب بر می گرداند و بعد به حکاکی آن نقش می پردازد . بعد چوب های اضافی دور طرحها را می برد و در پشت چوب ، دسته ای برای قالب درست می کنند و قالبها را روغن می زنند تا بر دوام آن افزوده شود .

انواع مختلف قالبها شامل :
قالبهای تصویر عشاق : مانند یوسف و زلیخا ، لیلی و مجنون ، شیرین و فرهاد ، خسرو و شیرین و …
قالبهای تصویر داستانهای کهن همراه با تصاویری از حیوانات : مانند روباه و لک لک و گاهی صور وهمی و حیوانات خیالی برای بزرگ جلوه دادن حوادث .
قالبهای تصویر آثار تاریخی : مانند تخت جمشید ، چهل ستون ، سی و سه پل و …
قالبهای تصویر شعرا و علماء : ماننتد فردوسی ، ابن سینا ، خیام ، حافظ و …
قالبهای تصویر حیوانات : مانند طاووس ، آهو ، فیل ، اسب ، شتر و …
قالبهای تصویر مناظر طبیعت .
قالبهای تصویر رامشگران و نوازندگان .
قالبهای تصویر گل و بته و اسلیمی .
رنگ سازی
تمام رنگهایی که در ساختن پارچه های قلمکار بکار برده می شود رنگهای گیاهی است . در هر کارگاه قلمکاری استاد دیگری هم وجود دارد که کارش بسیار مهم و حساس است . او رنگساز کارگاه است که با اطلاعات وسیعی که درباره گیاهها و املاح معدنی دارد ، رنگهایی را که در نقش زدن از آنها استفاده می شود ، می سازد .
آماده کردن پارچه
پارچه های سفید را پنج روز ، طوری که تکان نخورد در آب رودخانه می گذارند . بعد یک سر پارچه را می گیرند و سر آزادش را محکم به سنگ می زنند . این کار را برای این می کنند که مواد زائد از پارچه بیرون رود و به اصطلاح آبخور شود . بعد که پارچه ها زیر آفتاب خشک شد ، پارچه ها را دندانه می کنند یعنی پوست انار را به هلیله مخلوط می کنند و در آب حل می کنند و پارچه ها را در این محلول فرو می برند ، با این کار پارچه به رنگ زرد مایل به کرم در می آید . پس از خشک شدن رنگ ، پارچه های بلند را بنا به مصرفشان به اندازه های مختلف می برند تا از آنها انواع قلمکار ، مانند پرده و رومیزی تهیه کنند .
نقش زدن
نقش زدن همان چاپ پارچه است ، یعنی برگرداندن نقش قالبها به رنگها ی مختلف ، روی پارچه آماده شده . نقش زن ، اول سطح قالب را با رنگ می پوشاند و بعد آن را روی پارچه ای قرار می دهد و با دست ضربه محکمی به روی قالب می زند . در هر کارگاه هر قالب زن یک رنگ را نقش می زند و برای رنگ بعدی پارچه را به نفر کنار خود می دهد .
این کار آنقدر ادامه پیدا می کند تا رنگها تکمیل شود یعنی هر قسمت از نقش قالب به رنگ دلخواه در آید . همینکه تمام نقشها و رنگهای دلخواه به این ترتیب روی پارچه سفید منتقل شد ، کار نقش زنی به پایان می رسد و پارچه های نقش دار برای ثابت کردن رنگها به رودخانه می برند

ثابت کردن رنگ
پ ارچه های نقش سیاه و قرمز گرفته را پس از شستن و خشک کردن در پاتیلی فرو می برند که محتوای آب جوش ، گرد پوست انار و الیزارین است . قبل از تماس با الیزارین ، رنگ قرمز نقشها حالت اصلی خود را ندارد و به رنگ چرک است . الیزارین باعث می شود که رنگها به حالت اصلی خود ظاهر شوند . الیزارین همچنین به ثابت شدن رنگها کمک می کند . بعد از این که پارچه را از پاتیل الیزارین بیرون آوردند ، آن را باز هم در آب رودخانه می شویند و سپس آن را محکم به سنگ می کوبند تا آب و الیزارین آن گرفته شود .

پس از خشک کردن پارچه ها را دو قسمت می کنند : یک قسمت را که می خواهند با همان زمینه کرم باقی بماند ، برای مرحله بعدی چاپ ، یعنی گرفتن رنگهای دیگر ، باردیگر به کارگاه نقش زنی می فرستند . قسمت دیگر پارچه ای است که می خواهند رنگ زمینه اش سفید شود و باید مرحله سفید گری را بگذراند.
سفید گری
پارچه هایی را که لازم است رنگ زمینه شان سفید باشد با محلولی که از گاو فراهم می شود ، خیس می کنند و پارچه را طوری روی زمین پهن می کنند که نقشهایش رو به زمین و پشت به آفتاب باشد . سپس پی در پی بر پارچه آب می پاشند تا نمدار و خشک نشود .
کار سفیدگری پارچه در تابستان 5 روز و در زمستان حتی تا یک ماه طول می کشد ، و این بستگی دارد به درجه حرارت و مدت زمان تابش مستقیم خورشید . پس از تمام شدن کار سفید گری ، کار چاپ رنگهای آبی ، زرد و سبز روی پارچه شروع می شود و به این ترتیب پس از یک شستشوی دیگر پارچه ، کار تقریباً به پایان می رسد .

پس از تمام شدن کار سفید گری ، کار چاپ رنگهای آبی ، زرد و سبز روی پارچه شروع می شود و به این ترتیب پس از یک شستشوی دیگر پارچه ، کار تقریباً به پایان می رسد .

منبع:
www.docuomentst.ir

1


تعداد صفحات : 73 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود