پروپوزال مدیریت دولتی
تاثیر هوش هیجانی و سبکهای تفکر بر ذهنیت فلسفی مدیران و کارکنان شرکت ایران خودرو دیزل
مقدمه
هدف و استراتژی اکثر سازمانها افزایش بخشیدن به میزان کارائی و اثر بخشی درسازمان می باشد . مدیران ارشد ، برای نیل به این مقصود به دنبال عواملی هستند تا با بکار بردن آنها میزان کارائی نیروی انسانی و درنهایت عملکرد سازمانی را بهبود بخشند .عوامل بسیاری در این رابطه دخیل می باشد که با توجه به موضوع پژوهش به مواردی از آن خواهیم پرداخت.
در اواخر قرن بیستم هوش هیجانی1 به عنوان یک عامل موثر و اثرگذار بر تفکر و نگرش نیروی کار، مورد بررسی قرار گرفت . هوش هیجانی یا هوش غیر شناختی به مفهوم توانایی افراد در کنترل احساسات و هیجانهای خود و دیگران می باشد.
داشتن این هوش باعث می شود محیطی فراهم گردد تا در آن با فهم عواطف خود و دیگران موجب کسب بینش نسبت به انگیزه های افراد در محیط کار گردد و مدیر را نیز نسبت به نقطه نظرها و دیدگاههای دیگران آگاه تر می سازد و به او کمک خواهد کرد تا با اداره کردن عواطف در خود ودیگران در برخورد با یک موقعیت شغلی تاثیر بسزائی در عملکرد رضایت شغلی افراد داشته باشد.(امام زاده و نصیری ،1383)
از عوامل دیگر موثر در بالا بردن کارائی سازمان شناخت فکر و ذهنیت فلسفی افراد می باشد . فرد دارای ذهن فلسفی خصوصیاتی را نشان می دهد که می توان آن ها را در سه بعد جامعیت، تعمق وانعطاف پذیری گروه بندی کرد.این فرد همواره در جامعیت بخشیدن به اندیشه هایش تلاش میکند، مسائل را در ارتباط با زمینه های وسیع و مرتبط به هدف های درازمدت می بیند، امور بدیهی را مورد سوال قرار داده و به شانس خود برای حرکت به ماورای تعصب های جاهلانه، جانبداری های شخصی و تصورات کلیشه ای می افزاید . این فرد از انعطاف پذیری که با نواندیشی، دگربینی و خلاقیت همراه است برخوردار می باشد و مسائل را از شقوق و جنبه های متعدد بررسی می کند. (شریعتمداری،80 ، ص 38 تا57 ( . فلسفی فکر کردن یاتفکر منطقی 2بخشی از زندگی روزانه است.(خلیلی شورینی ،1386 )
اسمیت3 (1956) ذهنیت فلسفی را توانایی و ویژگیهای ذهن می داند که به تفکر صحیح فردکمک میکند و اورابه قضاوتهای صحیح عادت می دهد. او ذهنیت فلسفی را نه پرکردن مغز یا محتوای دروس فلسفی و نه گرایش به یک فلسفه خاصی می داند ، بلکه ذهنیت فلسفی را فعالیتی می داند که مشخصاً به بهبود داوری های ارزشی اختصاص یافته باشد. ذهنیت فلسفی برحسب درجه ای ازجامعیت ، تعمق و قابلیت انعطاف زمانی مشخص می شود که فرد با مسائلی که برای حل آنان فراخوانده می شود به داوری های ارزشی بپردازد . ذهن فلسفی فرد را آماده می کند تا با تفکر درست و منطقی پدیده ها را شناسایی نماید ( سیف هاشمی ، 1383).
همانطور که می دانیم مدیران و کارکنان یکی با اهمیت ترین منابع سازمان جهت تحقق پیدا کردن اهداف و استراتژی یک سازمان محسوب می شوند. لذا سازمانها به دنبال برنامه ریزی مناسب جهت جذب افرادی است که با اندیشه درست و سبکهای تفکر خلاق بتوانند به افزایش کارائی سازمان کمک نمایند.نیاز به مدیریت و رهبری در همه زمینه های فعالیت های اجتماعی محسوس و حیاتی است و این نیاز درنظامهای آموزشی که نقش اساسی در گردش امور جامعه و تداوم و بقای آن دارند، اهمیت بیشتری می یابد. ( علاقه بند، 1381)
بنابراین از مدیری که از ذهنیت فلسفی بالایی برخوردار است، دارای رابطه و وظیفه مداری قوی انتظار میرود.با توجه به نتایج سودمند سبک رهبری تیمی و با درنظرگرفتن این نکته که برخورداری از ذهنیت فلسفی می تواند تمام ویژگیهای شخصیتی و رفتاری و سازمانی مدیران را تحت تاثیر قرار دهد،از عوامل موثر دیگر می توان به شیوه هاوسبکهای تفکر افراد اشاره نمود.رابرت استرنبرگ4 (1994) شیوه های متفاوت افراد در پردازش اطلاعات را به عنوان "سبکهای تفکر" نامگذاری کرده است .از نظر وی ،سبک تفکر، روش رجحان یافته تفکر است .سبک تفکر ، توانایی 5 نیست ، بلکه روش بیان یا کاربرد یک یا چند توانایی است. توانایی، به خوب ازعهده ء کاری برآمدن اشاره دارد، در حالی که سبک ، به اینکه فرد دوست داردچگونه کار را انجام دهد، دلالت می کند.
استرنبرگ (1997) بر اساس نظریه "خود حکومتی ذهنی6" سیزده سبک تفکر ذهنی را مطرح می کند . نظریه خود حکومتی ذهنی،به اداره یا کنترل فعالیت های روزمره زندگی مربوط است، بدین معنی که افراد نیاز دارند به طریقی فعالیت های روزمره خود را در منزل،مدرسه،محل کار و دیگر موقعیت هاکنترل یااداره کنند .از نظر استرنبرگ ،دو فرد با توانایی یکسان ، ممکن است سبک های تفکر متفاوتی داشته باشند . سبک های مختلف، نه خوب هستند نه بد، بلکه متفاوتند . افراد، نیمرخی ازسبکها، یعنی مقدار متفاوتی از هر سبک را دارا هستند. برای نمونه، بعضی از افراد دوست دارند کارها را به روش خودشان انجام دهند . این افراد دارای سبک قانون گذارانه یا ابداعی هستند، در حالیکه بعضی دیگر دوست دارند از روش های موجودبرای حل یا انجام یک مسئله یا کار، استفاده کنند. این افراد دارای سبک اجرایی هستند . آنها ترجیح می دهند که از عقاید و روش های دیگران پیروی کنند نه اینکه خود، عقاید و روش هایی ابداع کنند. دسته دیگر، دوست دارند برکارها و روش های دیگران نظارت داشته باشند و عقاید و کارهای دیگران را تحلیل و ارزیابی کنند .این افراد دارای سبک قضاوتگر یا ارزشیابانه هستند و معمولاً به عنوان داور یا منتقد عمل میکنند تا اینکه مجری نظرات وروش های دیگران باشند.
درک سبک های تفکر ،به فرد کمک می کند تا بداند که چرا بعضی فعالیت ها برای او مناسب هستند و بعضی دیگر نامناسب. بنابراین، سطوح مختلف آموزشی وحیطه های مختلف درسی ، سبک های مختلف تفکررا اقتضا می کند . موضوعی که می تواند در طی دوره های تحصیلی یا شغلی موجب عملکرد بهتر یا ضعیف تر شود.
بیان مساله :
مطالعات نشان داده است که کارمندان بیشترین تاثیر پذیری را از مدیرانی دارند که از نیروی تخصص و قوه تفکر بالاتری برخوردارند . مدیری که متخصص است و قابلیت های رهبری ، نگرش ها و رفتارها و ارزشهای دیگران را تحت تاثیر قرار می دهند ، مورد توجه بیشتری خواهد بود.(اسمیت، 1376)
رهبران ومدیران امروزی می بایست متناسب با تغییرات محیطی یا تحولات ، منطبق باشند .دراین صورت لازم است سازمانها به مسائل به عنوان یک کل به اهداف دراز مدت و بادوام ، با زیر سوال بردن بدیهیات آشکار ، تغییر در سبک تفکر و بهبود بخشیدن به آن و تغییر در بینشهای فلسفی ، به این مهم دست پیدا کنند.
در بسیاری از محیط ها و موقعیت های آموزشی و شغلی، بر توانایی های فردی تاکید میشود و توانایی ها برای موفقیت در مدرسه ، موقعیت های شغلی و زندگی، مهم و ضروری هستند اماباید توجه داشت که توانایی ها به تنهایی نمی توانند عامل موفقیت باشند، بلکه باید سبک های تفکر و یادگیری را به عنوان یکی از عوامل مهم و موثر در موفقیت شغلی و تحصیلی افراد در نظر گرفت . افراد باتوانایی های یکسان، به دلیل وجود سبک های متفاوت ، ممکن است ازنظر پیشرفت متفاوت باشند و یا مشاغل مختلفی انتخاب کنند.زیرا بدلیل وجود سبک های متفاوت توانایی های خود را به شیوه های متفاوتی به کار میگیرند ودر نتیجه به تقاضاها و درخواست های موجود درموقعیت های آموزشی یا شغلی به طورمتفاوتی پاسخ میدهند.
در واقع، سبک های تفکر، پلی را بین دو حوزه هوش شناخت و شخصیت ایجاد کرده اند که با مطالعه آنها می توان این دو حوزه را همزمان، مورد مطالعه قرارداد.روابط معنا داری که در گذشته ، بین سبک تفکر و شخصیت (زانگ2001، زانگ و هنوانگ7 ،2001) و همین طور شخصیت و هوش هیجانی (پرز8 و همکاران ،2005; پتریدز9 و فرنهام10 ، 2004;وندرزی11 و همکاران ،2002 ) بدست آمده است ، یک اساس عقلانی برای ارتباط این دو سازه را ایجاد می کند (مورفی12 ، 2006) .
هوش هیجانی می تواند به اندازه ، هوشبر و گاهی بیشتر موفقیتهای آتی را پیش بینی کند. توجه به هوش هیجانی بدین خاطر اهمیت دارد که به سازگاری فرد با محیط و نیزبا خود می پردازد ،علاوه براین هوش هیجانی به عملکرد تحصیلی و کاری نیزتاثیردارد.(کاچوب13، 2004)
هوش هیجانی مفهوم جدید ومتفاوت از هوش شناختی است و مشتمل برشناخت احساسات و استفاده درست از آنها در تصمیمات مناسب ، توانایی اداره مطلوب خلق و خوی ، کنترل تکانه و مهارتهای اجتماعی مطلوب است (سوبرگ14 ،2005).
به رغم افزایش توجه و تمرکز روی هیجانها در بیست سال گذشته ، میزان بی اطلاعی از درک و مدیریت هیجانها بسیار تکان دهنده و شگفت انگیزاست. دوسوم ازما معمولاً تحت کنترل و تسلط هیجانهایمان قرار داریم و در استفاده کردن ازآنها به نفع خود ماهر نشده ایم.آگاهی از هیجانها و درک آنها درمدرسه آموزش داده نمی شود. وقتی وارد محیط کار یا جامعه میشویم می توانیم بخوانیم و بنویسیم و اطلاعات عمومی وتخصصی بسیار بالائی داریم ، اما در مقابل مشکلاتی که با آنها روبرو خواهیم شد اغلب هیچ مهارتی برای کنترل و مدیریت هیجانهایمان نداریم. تصمیم گیری خوب،علاوه بر داشتن اطلاعات واقعی به بسیاری از چیزهای دیگر نیاز دارد .
زمانی میتوانیم یک تصمیم صحیح و به جا بگیریم که بتوانیم از اطلاعات خود بهره ببریم و هیجانهای خود را کنترل کنیم .
بنابراین هوش هیجانی یکی از مولفه های مهم برای موفقیت در زندگی خواهد بود و آگاهی از آن و پرورش آن ، بسیار اهمیت دارد . از طرف دیگر یکی ازمولفه های مهم برای تعامل موثر با محیط سبک تفکر است ، سبک تفکر یک توانایی نیست ، بلکه به چگونگی استفاده ما از توانایی هایمان اشاره میکند . افراد ممکن است عملاً درتوانایی های مشابه اما در سبکهای تفکر متفاوت باشند . (سیف، 1387)
درک سبکهای تفکر به فرد کمک می کند تا بهتر در یابد که چرا بعضی از فعالیتها برای او مناسبند و برخی دیگر نامناسب . افراد با سبکهای متفاوت ، مایلند از توانایی هایشان به طرق مختلف استفاده کنند و متناسب به نوع تفکرشان واکنش متفاوت ارائه دهند.
بسیاری از دانش آموزان و دانشجویانی که مادر کلاس خود ضعیف قلمداد میکنیم ، توانایی موفق شدن را دارند . بی توجهی به سبکهای تفکر در موقعیتهای مختلف منجر به این می شود که بهترین و با ارزش ترین استعدادها و سرمایه های بالقوه حذف یا نادیده گرفته شوند (صندوقچی،1387).
درخصوص کارکرد ذهن فلسفی در مدیریت ، میرکمالی معتقد است "تفکر منطقی اساس کار مدیریت است. مدیر باید باتفکر منطقی از شناسایی مسئله تا پیداکردن راه حلهای مناسب برای مشکلات پیش برود و این کار امکان پذیر نیست مگر اینکه از خصوصیات تفکر منطقی برخوردار باشد . تفکر منطقی حاصل داشتن ذهن فلسفی است" ( میرکمالی ، 1379).
اندیشمندان تعلیم وتربیت معتقدند که بدون داشتن ذهنیت فلسفی ، رهبری موفقیت آمیز یک سازمان امکان پذیرنخواهد بود . به بیان دیگر لازمه بکارگیری وظایف مدیریت همانا داشتن ذهن فلسفی است زیرا ذهن فلسفی به مدیر کمک می کند تا دربرخورد با مسائل سازمانی راه حلهای صحیح و عملی رابکارگیرد(بختیار هنرآبادی، 1384).
بررسی و شناخت ذهنیت فلسفی مدیران یک مساله اجتناب ناپذیر است چراکه درتصمیم گیری ها و نتایجی که از سازمان حاصل می گردد بسیار موثر است.
"ذهنیت فلسفی ، مدیران را قادر خواهدکرد که درتصمیم گیریهای مربوط به مولفه های سازمان کمترین خطا رامرتکب شده و ظرافتها و پیچ و خمهای سازمان را بهتر درک کرده و ترکیب مناسب و معقولی بین عوامل تولید یا خدمات وسازمان برقرارکنند"(والایی شریف،1380).
با توجه به توضیحات داده شده ، در پژوهش فوق ما پس از بررسی مقوله های هوش هیجانی ، سبکهای تفکر و ذهنیت فلسفی در کارکنان شرکت ایران خودرو دیزل ، به وجود رابطه بین آنها خواهیم پرداخت و تاثیر هوش هیجانی و سبکهای تفکر بر ذهنیت فلسفی کارکنان و مدیران شرکت ایران خودرو دیزل را بررسی خواهیم کرد .
اهمیت و ضرورت پژوهش:
ما دربرهه ای اززمان به سرمی بریم که نظریه های سنتی مربوط به هوش دچارتغییرو تحول شده اند و نظریات جدیدی به طورمرتب جایگزین آنها می شوند . دردهه اخیرنظریه جدیدی به نام "هوش هیجانی "یا "هوش عاطفی" مطرح شده است .
فرایند هیجانی شدن بدین شکل نیست که فقط دریک زمان مشخص،مثل تخلیه ناراحتی یاکسب لذت برای شخص بوجودآید.بلکه همواره وبه شکل غیرملموس باتمام اعمال ما همراه هستند.افراداهمیت این تعامل رابیش ازپیش درک کرده اند.تازمان کار واکمیر15 (1967)کسی قادرنبودکه یک بحث منطقی ازهیجان مطرح کند.درتمام ادبیات مربوط به هیجان گفته شده است که هیجانات پیچیده هستندوتاثیرات کلی آنهاناشناخته مانده است . ما به طورمداوم ونوعی ازهیجان راتجربه می کنیم و حالات هیجانی ما در طول شبانه روزباتوجه به چیزی که برای مااتفاق می افتد با محرکی که به ماواردمی شودتفاوت می کند و این شایان ذکراست که ماهمیشه ازجزئیات نوع هیجانی که تجربه با ابزارکرده ایم آگاهی نداریم (رانتر200016، به نقل ازمنصوری ،1380).
گلمن17 با مطرح ساختن پژوهش خارق العاده ای که در زمینه مغز و رفتار انجام شده است نشان میدهد که عوامل دیگری به جز هوش شناختی در موفقیت افراد دست اندر کارند . این عوامل جنبه دیگری از هوشمندی را شامل می شود که گلمن آن را ((هوش هیجانی )) می خواند.در سال 1998 گلمن چارچوب هوش هیجانی را از این نظر بررسی کرد که چگونگی توانایی بالقوه فرد بر اراده مهارتهای مربوط به خودآگاهی،خود نظم دهی ،آگاهی اجتماعی و مدیریت در روابط می تواند بر پیشرفت در شغل بیانجامد . او هوش هیجانی را به عنوان یک تئوری عملکرد می داند وی به تازگی آمادگی هیجانی را مطرح ساخته که منظور وی نوعی توانایی آموخته شده براساس هوش هیجانی فرد است که پیامد و نتیجه آن در عملکرد وی روشن است (حسینی ،1387،ص 7).
توانایی فکری و ویژگی های شخصیتی کارمندان علی الخصوص مدیران ارشد در جهت بهبود کار یک سازمان ، ازمهمترین ویژگیهای آن به حساب می آید . مدیران و کارکنان با داشتن ذهنیت فلسفی در پرتو بینش های اساسی (جامعیت ذهنی ، تفکر عمیق ، انعطاف پذیری )ممکن است به مسائلی که روزانه با آن مواجه هستند ، بپردازند .ذهنیت فلسفی به مدیر نقش و دانشی می دهد تا بتواند در مواجه با مسائل سازمان از تنگ نظری ، خود محوری و یک جانبه گری مصون بماند . همچنین به او کمک می کند تا با شناخت و معرفت لازم درباره امور سازمان به طور منطقی تصمیم بگیرد .
نتایج تحقیقات نشان داده است که یک مدیر خلاق و اثر بخش کسی است که باعث بروز توسعه خلاقیت و ابتکار کارکنان خود شده و با دادن آزادی عمل به آنان بهترین شرایط ممکن رابرای آنان به وجود می آورد .
اهداف پژوهش :
هدف اصلی :
تاثیر هوش هیجانی و سبکهای تفکر بر ذهنیت فلسفی مدیران و کارکنان شرکت ایران خودرو دیزل
اهداف فرعی :
1- شناسائی تاثیر سبکهای تفکربرذهنیت فلسفی
2- شناسائی رابطه بین هوش هیجانی و ذهنیت فلسفی
3- شناسایی تاثیر مقابل بین هوش هیجانی و سبکهای تفکر بر ذهنیت فلسفی مدیران و کارکنان شرکت ایران خودرو دیزل
4- تعیین سبک تفکر غالب دربین مدیران و کارکنان شرکت ایران خودر ودیزل
5- تعیین ذهنیت فلسفی مدیران وکارکنان شرکت شرکت ایران خودرو دیزل
6- تعیین میزان هوش هیجانی دربین مدیران و کارکنان شرکت ایران خودرو دیزل
سوالهای پژوهش
1- سبکهای تفکر مدیران و کارکنان شرکت ایران خودرو دیزل بر ذهنیت فلسفی آنها تاثیر دارد.
2- هوش هیجانی مدیران و کارکنان شرکت ایران خودرو دیزل بر ذهنیت فلسفی آنها تاثیر دارد.
3- هوش هیجانی وسبکهای تفکر مدیران و کارکنان شرکت ایران خودرو دیزل بر ذهنیت فلسفی آنها تاثیر دارد.
4- سبک تفکر غالب در بین مدیران و کارکنان شرکت ایران خودرو دیزل کدام است؟
5-ذهنیت فلسفی در بین مدیران و کارکنان شرکت ایران خودرو دیزل چگونه است؟
6-میزان هوش هیجانی در بین مدیران و کارکنان شرکت ایران خودرو دیزل تا چه اندازه است؟
تعریف متغیرهای تحقیق
تعاریف نظری متغیرها :
هوش هیجانی:
مایر و سالووی 18(1997)معتقدند که هوش هیجانی ،آن دسته ازتوانایی های ذهنی است که به تشخیص احساس ها وادراک خود و دیگران کمک کرده و باعث میشود تا فرد بتوانداحساس ها وهیجان های خود را تنظیم کند .
مولفه های هوش هیجانی به شرح زیر می باشد:
خود آگاهی: عبارتست از "درک عمیق و روشن از احساسها ، هیجانها ، نقاط ضعف و قوت ، نیازهای وسائق های خود " که دربرگیرنده سوالات زیر در پرسشنامه است .(مظاهری ، 1383)
خود کنترلی یا مدیریت خود :خودکنترلی به این می پردازد که ما یک انتخاب برای چگونگی ابراز احساسهای خودمان داریم و چیزی که مورد تاکید است روش ابراز احساسها می باشد، به شکلی که این روش ابراز بتواند هم جریان تفکر را تسهیل کند و هم از انحراف آن جلوگیری نماید .
مهارتهای اجتماعی :شامل توانایی ما برای مدیریت روابط باخود ودیگران می باشد
خودانگیزی:خودانگیزی زبان سائق پیشرفت می باشد و کوششی درجهت رسیدن به حد مطلوب از فضیلت است. (مظاهری ،1383)
همدلی : همدلی یا شعور اجتماعی عبارتست از درک احساسها و جنبه های مختلف دیگران وبکار گیری یک عامل مناسب و واکنش مورد علاقه برای افرادی که پیرامون ما قرار گرفته اند(مظاهری ، 1383).
ذهنیت فلسفی 19 :
اسمیت (بهرنگی ،1370) معتقد است که ذهنیت فلسفی را توانایی و ویژگیهای ذهن می داند که به تفکر صحیح فرد کمک می کند و او رابا قضاوتهای صحیح عادت می دهد.وی ذهنیت فلسفی را نوعی التزام یا حالت ذاتی و نمایی از رفتار می داند . در جای دیگر( اسمیت ، بهرنگی، 1382 ) اسمیت ، ارزش هر انسان را در نیکو اندیشیدن بیان میدارد. از این رو تفکر و مهارت درست اندیشیدن از جمله مسائل مهمی است که از دیرباز ذهن اندیشمندان را به خود مشغول کرده است .
تفکر20 :
سبک های تفکر، بیانگر مجموعه ای از تواناییها نیستند بلکه میتوانند تا حدی بیانگر اولویتها باشند. این تمییز ، حائز اهمیت است زیرا توانایی ها و اولویت ها ممکن است با هم مطابقت داشته یا نداشته باشند . شکست ها وموفقیت هایی که به توانایی ها نسبت داده شده، اغلب ناشی از سبکها است. (استرنبرگ ،1997 )
تعاریف عملیاتی متغیرها
هوش هیجانی :
در این پژوهش مولفه های هوش هیجانی براساس پرسشنامه سریاشرینگ مورد بررسی قرار می گیرد که شامل پنج مولفه خودآگاهی ، خودکنترلی ،خود انگیزی ، هوشیاری اجتماعی و مهارتهای اجتماعی میشود و ممکن است بیانگرمجموعه ای از توانایی ها باشد یا نباشد. هوش هیجانی،نمره ای است که هر فرد از پاسخگویی به سوالات پرسشنامه سریاشرینگ (2005) بدست می آورد. اگر این نمره در فاصله بین 82 تا 83 باشد فرد دارای هوش هیجانی متوسطی می باشد. اگر نمره اکتسابی فرد بالاتر از این نمره باشد هوش هیجانی فرد بالاتر از متوسط است و بالعکس(گریفین21 2005).
ذهنیت فلسفی:
اسمیت برای ذهن فلسفی 3 بعد و برای هر بعد ، نشانه یا خصوصیت به شرح ( جامعیت ، تعمق ، انعطاف پذیری) قائل شده است. در خصوص ذهنیت فلسفی ، پرسشنامه به صورت محقق ساخته می باشدکه برای ساختن این ابزار با مطالعه مبانی نظری و پیشینه مولفه های ذهنیت فلسفی شناسائی شده و بر اساس آن پرسشنامه ای از روش لیکرت 22 که یک مقیاس 5 گزینه ای است همیشه تا هرگز(کاملاً موافق تا کاملاً مخالف ) درجه بندی شده است ،تهیه گردید.سوالات به نحوی تنظیم گردیده است که میزان ذهنیت فلسفی مدیران و کارکنان در شرکت ایران خودرو دیزل در آنها مورد سنجش قرار می گیرد. پرسشنامه شامل 42 سوال است که ذهنیت فلسفی افراد را در سه مقیاس جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری مورد ارزیابی قرار میدهد .
سبکهای تفکر :
در خصوص سبکهای تفکر ،پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ – واگنر استفاده شده است . این پرسشنامه که در سال 1991 طراحی شده ، شامل104 سوال است و13 خرده آزمون(سبک تفکر ) را اندازه گیری می کند. سبک تفکر به شناخت، بازآرائی یا تغییر شناختی اطلاعات بدست آمده از محیط و نمادهای ذخیره شده در حافظه دراز مدت افراد بالاخص وقتی تفکر هدایت شده یا جهت دار است و حل مسئله و خلق ایده های نو را مد نظر دارد، میباشد. هرخرده آزمون شامل 8 سوال است که یک سبک تفکر را اندازه گیری می کند . از بین سوالهای این پرسشنامه، 40 سوا لی که 24 سوال آن مربوط به بعد کارکرد) سبک های قانون گذار،قضاوتگر ،اجرایی (و 16 سوال آن ، مربوط به دامنه ها ) سبک های برون نگر و درون نگربودند)، انتخاب و بر روی آزمودنی ها اجرا شد. در پرسشنامه سبک تفکر13سبک تفکر وجود دارد که براساس پنج بُعد کارکرد، شکل، سطح، دامنه و گرایش طبقه بندی شده اند.
روش پژوهش23
پژوهش حاضر در حیطه تحقیقات کاربردی24 از نوع میدانی قرار می گیرد بنابراین پرسشنامه جهت گردآوری داده ها استفاده شده است. روش تحقیق همبستگی 25 می باشد، زیرا پژوهشگر امکان ایجاد تغییرات و دستکاری متغیرها را ندارد و صرفاً می کوشد آنها را به کمک ابزارهایی که در اختیار دارد مورد اندازه گیری قرار دهد و روابط آنها را کشف و بیان کند.
جامعه آماری 26
جامعه آماری، عبارت است از مجموعه ای از افراد یا واحدها که دارای حداقل یک صفت مشترک باشند(سرمد و همکاران،1388). جامعه آماری در پژوهش مورد نظر شامل کلیه مدیران و پرسنل شرکت که در سال 1392 مشغول به فعالیت در شرکت ایران خودرو دیزل که شامل 6500 نفر می باشند. منظور از مدیران : مدیران پشتیبانی تولید که شامل مدیران حوزه های مهندسی ، کیفیت و برنامه ریزی اند و مدیران ستادی که شامل :حوزه های مالی ، منابع انسانی ، روابط عمومی و طرح و برنامه می باشند که مسئولیت اداره بخشی از شرکت ایران خودرو دیزل را به عهده دارندو نیزهمچنین از کارشناسان و کارمندانی که در بخشهای مختلف این حوزه ها مشغول به کار می باشند.
از این جامعه آماری برپایه روشهای متداول برای استاندارد ساختن آزمونها ، یک گروه نمونه با حجم 384 نفر ازطریق نمونه گیری تصادفی ، طبقه ای از میان مدیران و کارکنان شاغل در شرکت ایران خودرو دیزل انتخاب شده اند.
تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری
تعیین حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای ، براساس حجم نمونه از جدول مورگان 384 نفر از کسانی که در سال 1392 در شرکت ایران خودر ودیزل مشغول به کار می باشند ، انتخاب شده است .
ابزار پژوهش
برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استفاده شده است که صفحه اول پرسشنامه راجع به توجیه پاسخ دهندگان بدون ذکر نام در ارتباط با سن ، سابقه کار ، جنسیت ، سمت ، تحصیلات و رشته تحصیلی جهت تکمیل کار تحقیق آورده شده است . صفحه دوم پرسشنامه که مهمترین واصلی ترین بخش پرسشنامه است موارد زیر را در خود دارد:
پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی سریاشرینگ : پرسشنامه سریاشرینگ (2005) که شامل 33سوال درمقیاس 4 گزینه ای می باشد. برای تعیین روایی ابزار تحقیق از پرسشنامه های استاندارد استفاده شده است و در مرحله بعد از نظرات اساتید و متخصصین امر استفاده شد و روایی پرسشنامه ها مورد تایید قرار گرفت. برای بررسی پرسشنامه ها از نرم افزار SPSS و از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. مولفه های هوش هیجانی عبارتند از:خودانگیزی،خودآگاهی،خودکنترلی،همدلی یا هوشیاری های اجتماعی و مهارتهای اجتماعی .
جدول زیر نشان دهنده ابعاد هوش هیجانی و سوالات مربوط به هر بعد به همراه موضوعاتی که در هر بعد مطرح می شود ، آورده شده است .
جدول (3-1) مولفه های و سوالهای مربوط به پرسشنامه سریاشرینگ
خود انگیزی
خودآگاهی
خودکنترلی
هوشیاری اجتماعی
مهارتهای اجتماعی
1
6
2
3
7
9
10
5
4
8
15
12
11
17
13
20
14
16
22
19
21
24
18
25
28
26
27
23
29
–
31
32
30
–
–
–
33
–
–
–
پرسشنامه سبکهای تفکراسترنبرگ :
در خصوص سبکهای تفکر ،پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ – واگنر استفاده شده است. این پرسشنامه که در سال 1991 طراحی شده که از بین آنها40 سوال انتخاب که 24 سوال آن مربوط به بعدکارکرد( سبک های قانون گذار،قضاوتگر ،اجرایی (و 16 سوال آن، مربوط به دامنه ها( سبک های برون نگر و درون نگربودند)، انتخاب و بر روی آزمودنی ها اجرا شد. دراین مقیاس عبارتهای وابسته به هر یک از سبکهای تفکر براساس ترکیب مقیاس معرفی شده است که دکتر سوزان امامی کار هنجاریابی آن را درایران در سال 1380 انجام داده است که البته عبارتها با ترجمه اعتمادی اهری و خسروی تطبیق گردید و ملاک اصل ترجمه اخیر قرار گرفت .ضریب اعتبار خرده آزمونها از 57% تا 84% میباشد. در پرسشنامه سبک تفکر13سبک تفکر وجود داردکه براساس پنج بُعد کارکرد، شکل، سطح، دامنه و گرایش طبقه بندی شده اند.
در این مقیاس 13 سبک تفکر را به این شرح مورد سنجش قرار می دهد :
1- قانونگذار 2- قضایی3- اجرایی 4- فردسالار 5- پایور سالار 6- جرگه سالار 7- ناسالار 8- کلی نگر 9- جزئی نگر 10- درون نگر 11- برون نگر 12- آزاد اندیش 13- محافظه کار
ترکیب عبارتها در مقیاس بدین شرح است :
عبارتهای شماره 3-5-10 بیانگر سبک تفکر قانون گذار
عبارتهای شماره4-17-36 بیانگر سبک تفکر اجرایی
عبارتهای شماره 2-27-30 بیانگر سبک تفکر قضایی
عبارتهای شماره 22-25-35 بیانگر سبک تفکر فردسالار
عبارتهای شماره9-15-16 بیانگر سبک تفکر پایور سالار
عبارتهای شماره 20-37-39 بیانگر سبک تفکر جرگه سالار
عبارتهای شماره 19-21- 34 بیانگر سبک تفکر ناسالار
عبارتهای شماره11-24-28 بیانگر سبک تفکر کلی نگر
عبارتهای شماره 1-14-23 بیانگر سبک تفکر جزئی نگر
عبارتهای شماره 6-7-31 بیانگر سبک تفکر آزاد اندیش
عبارتهای شماره 12-26-29 بیانگر سبک تفکر محافظه کار
عبارتهای شماره 8-13-32 بیانگر سبک تفکر برون نگر
عبارتهای شماره 18-33-38-40 بیانگر سبک تفکر درون نگر
پرسشنامه ذهنیت فلسفی :
در خصوص ذهنیت فلسفی ، پرسشنامه به صورت محقق ساخته می باشدکه برای ساختن این ابزار با مطالعه مبانی نظری و پیشینه مولفه های ذهنیت فلسفی شناسائی شده و بر اساس آن پرسشنامه ای از روش لیکرت که یک مقیاس 5 گزینه ای است ،تهیه گردید و از همیشه تا هرگز (کاملاً موافق تا کاملاً مخالف) درجه بندی و استفاده شده است . به هر کدام از این مقیاسها به تناسب ، امتیازی از 1 تا 5 داده شده است . سوالات به نحوی تنظیم گردیده است که میزان ذهنیت فلسفی مدیران و کارکنان در شرکت ایران خودرو دیزل در آنها مورد سنجش قرار می گیرد . این پرسشنامه شامل 42 سوال است که ذهنیت فلسفی افراد را در سه مقیاس جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری مورد ارزیابی قرار میدهد .
جدول زیر نشان دهنده سه بعد ذهنیت فلسفی و سوالات مربوط به هر بعد به همراه موضوعاتی که در هر بعد مطرح می شود ، آورده شده است .
جدول 3-2 سوالات مربوط به ابعاد سه گانه ذهنیت فلسفی
ابعاد سه گانه ذهنیت فلسفی
موضوعات مطرح شده در هر بعد
سوالات مربوط به هر موضوع
جامعیت
1-مشاهده و نگریستن به موارد بخصوص در ارتباط با زمینه وسیع
15-19-29-34-37
2-ارتباط دادن مسائل آنی و کوتاه مدت به اهداف دراز مدت
1-2-13-20
3-بکار بستن قوه تعمیم
9-35
4-شکیبایی در تفکرات و جنبه های نظری
10-11-22-26
تعمق
1-زیر سوال بردن اموری که بر همگان امری بدیهی و مسلم بشمار می آید
4-28-32
2-کشف امور اساسی وبیان آنها در هر موقعیت
5-12-33-40-42
3-توجه داشتن به اشارات و کاربرد حساسیت برای اموری که دارای معانی ضمنی و رابطه ای هستند
3-14-18-38
4-قضاوت و حکم به روش استنتاجی و قیاسی
16-25
انعطاف پذیر
1-رها شدن از جمود روانشناختی
6-17-24-30-36
2-ارزشیابی افکار و نظرات بدون توجه به منبع آنها
8-23-39-41
3-مشاهده مسائل یا جهات متعدد و ایجاد جانشین هایی برای فرضیه ها ، جنبه های مورد نظر ، انتظارات و غیره
21-27-31
4-پذیرفتن نظریه ها و یا قضاوتهای موقتی و شرطی و اخذ تصمیم در مواقع مبهم
7
سنجش و روایی و پایایی ابزار تحقیق :
روایی27 تحقیق :
منظور از روایی آن است که وسیله اندازه گیری واقعاً بتواند خصیصه مورد نظر را اندازه گیری کند و نه متغیر دیگری را ، به همین منظور پرسشنامه ها که ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق هستند.
در پرسشنامه هوش هیجانی و همچنین سبک تفکر که برای تعیین روایی ابزار تحقیق از پرسشنامه های استاندارد استفاده شده است و در مرحله بعد از نظرات اساتید و متخصصین امر استفاده شد و روایی پرسشنامه ها مورد تایید قرار گرفت. در روایی پرسشنامه هوش هیجانی ، منصوری (1380) بمنظور هنجاریابی روایی آزمون را بدست آورده است که باتوجه به نتیجه بدست آمده می توان گفت که آزمون هوش هیجانی ترجمه و توسط ایشان هنجاریابی شده ، در پژوهش حاضر مورد استفاده قرار گرفته و از روایی کافی برخوردار است . ((P=0/000 , R= 0/63 و همچنین روایی محتوایی پرسشنامه هوش هیجانی سریاشرینگ توسط ناظم(1388) 84% و بنی سی (1390) 89% گزارش شده بود.
درخصوص پرسشنامه ذهنیت فلسفی برگرفته از خصوصیات و تفکر فلسفی بیان شده در کتاب ذهنیت فلسفی فلیب جی اسمیت ترجمه دکتر بهرنگی و مجموعه سوالات مطرح شده جهت تعیین میزان ذهنیت فلسفی مدیران مندرج در مجله تدبیر شماره 62 سال 90 که مشتمل بر 60 سوال بود تهیه گردید و به رویت اساتید محترم راهنما و مشاور و دیگر اساتیدی که در این زمینه آگاهی داشتند رسید و پس از تایید بر روی نمونه مورد آزمایش قرارگرفت .
پایایی 28تحقیق
اعتبار و پایایی عبارت است از ثبات یا هماهنگی ، اعتماد پذیری ، پیش بینی ، همگونی ، حساسیت و دقت .مقصود از اعتبار یا پایایی یک وسیله اندازه گیری آن است که اگر خصیصه مورد نظر سنجش را با همان وسیله( یا وسیله مشابه و قابل مقایسه با آن )تحت شرایط مشابه دوباره اندازه گیری شود ، نتایج حاصله تا چه حد مشابه ، دقیق و قابل اعتماد است. یک وسیله معتبر آن است که دارای ویژگی تکرار پذیری و باز یافت پذیری باشد .یعنی بتوان آن را در موارد متعدد بکار برد و در همه موارد نتایج یکسان تولید کند .جهت پایایی و اعتبار آزمون هوش هیجانی سریاشرینگ که توسط منصوری ترجمه شده و هنجاریابی گردیده است (1380) . میزان همسانی درونی آزمون با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شده است. لازم به ذکر است که در پژوهش صورت رفته هم میزان همسانی درونی کل آزمون و هم خرده آزمونها محاسبه شده است که نتایج آن به شرح زیر می باشد :
جدول (3-3) مولفه ها و آلفای کرونباخ آنها
مولفه ها
تعداد آزمودنی
تعداد سوالها
آْلفا
کل آزمون
30
33
82/0
خودآگاهی
30
8
63/0
خودکنترلی
30
7
80/0
خودانگیزی
30
7
85/0
هوشیاری اجتماعی
30
6
72/0
مهارتهای اجتماعی
30
5
74/0
باتوجه به نتایج بدست آمده توسط منصوری (1380) و آلفای کل آزمون 82/0 میتوان گفت که آزمون هوش هیجانی مورد استفاده در پژوهش حاضر از اعتبار وروایی کافی برخوردار است .
در بررسی اعتبار سوالات ، ابتدا پرسشنامه ذهنیت فلسفی بین 30 نفراز سه سطح به طور آزمایش توزیع و پس از دریافت پرسشنامه ، اعتبار سوالات بوسیله نرم افزارSPSS از طریق ضریب آلفای کرونباخ در سطح 05/0 محاسبه و18 سوال از 60 سوال این پرسشنامه که نرم افزار آن را منفی تشخیص داده بود ، حذف و 42 سوال با ضریب همبستگی 54/85 درصد مورد تایید قرار گرفت .
روش های جمع آوری اطلاعات
جهت جمع آوری این پژوهش از روش های مطالعه کتابخانه ای به منظور گردآوری مبانی نظری و پیشینه ی تجربی پژوهش استفاده شده است. جهت جمع آوری داده های مورد نیاز از نمونه ی مورد مطالعه از روش جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه از 3 قسمت تشکیل شده که عبارت است از:
1. معرفی موضوع پژوهش برای پاسخ دهندگان و تشکر و قدردانی برای همکاری آن ها با پژوهشگر
2. مشخصات فردی مربوط به پاسخ دهندگان که در این قسمت اطلاعاتی درزمینه رشته و مدرک تحصیلی، سابقه ی کار، جنسیت.
3. اطلاعات مربوط به سوالات تحقیق که در ارتباط با اهداف و سوالات تحقیق تدوین شده است.
در این تحقیق سه پرسشنامه ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات می باشد . پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی ، پرسشنامه استاندارد سبکهای تفکر استرنبرگ – واگنر و پرسشنامه محقق ساخته ذهنیت فلسفی که با شاخص29 بندی محورهای اصلی موضوع ، ضمن بررسی کتابخانه ای تنظیم شد . همچنین اهمیت و میزان تاثیر گذاری هر یک از شاخصهای سوالات در قالب طیف لیکرت سازماندهی و بصورت خود ساخته طراحی گردید .
روش های تجزیه و تحلیل داده ها
به منظور بررسی نتایج حاصل از پرسشنامه ها ، در بخش :
الف- آمار توصیفی: آمار توصیفی شامل درصد فراوانی ، نمودار، جدول و میانگین می باشد .
ب- آمار استنباطی: ازآمار استنباطی شامل آزمون F یا معادل پارامتریک آن ، آزمونهای K-S ، T-Test ، فریدمن30 و ضریب همبستگی پیرسون ، رگرسیون و سایر روشها استفاده شد.
منابع فارسی :
– استرنبرگ ، رابرت جی (1380) سبکهای تفکر ، ترجمه اعتماد اهری وخسروی ، تهران ، انتشارات دادار
– اکبرزاده ، نسرین (1383) هوش هیجانی ، دیدگاه سالووی و دیگران، انتشارات فیض الاسلام، چاپ اول
– بوکانی، ناصر (1384) رابطه ذهنیت فلسفی و هوش هیجانی مدیران با سلامت سازمانی ، تهران ، دانشگاه آزاد اسلامی مرکز
– اصفهانیان، رویا(1383) نقش هوش عاطفی و تاثیرآن برکارایی مدیران زن مدارس متوسطه،دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرکز
– اسدی،جوانشیر (1382) بررسی رابطه بین هوش هیجانی ، فرسودگی شغلی و سلامت روان کارکنان شرکت ایران خودرو ، دانشگاه علامه طباطبایی
– آقایار ، سیروس، شریفی درآمدی ، پرویز (1386).هوش هیجانی سازمانی ،تهران ، سپاهان
– معصومه و همکاران (1386)، تاثیر آموزش مولفه های هوش هیجانی بر سلامت روان، مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران. سال سیزدهم. شماره 2. تابستان.
– افشار، مژده (1381) بررسی ذهنیت فلسفی مدیران وزارت نیرو برمیزان استرس کارکنان ، تهران ، دانشگاه آزاد اسلامی جنوب
– ابوترابی ، رزیتا و جاویدی کلاته آبادی ، طاهره (1389) ذهنیت فلسفی و سبک رهبری مدیران در نظام آموزش عالی ، دانشگاه آزاد تهران ، واحد شمال
– اکبری ، مهرداد (1389) تعیین ارتباط ساده و چند گانه هوش سیال، ابعاد شخصیت(برون گرایی ، روانجوری وروان پریشی )و هوش هیجانی با موفقیت تحصیلی ، دانشگاه علامه طباطبایی
– بوکانی ، ناصر (1390) رابطه ذهنیت فلسفی و هوش هیجانی مدیران با سلامت سازمانی ، دانشگاه تهران
– بنی سی، پری ناز (1390). رابطه هوش هیجانی با سبک های حل مساله و سلامت عمومی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 12. طرح پژوهشی مصوب دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن.
– پوررحیمی، مریم (1388) بررسی احساس پوسیدگی، هوش هیجانی و سلامت روان با توجه به نوع پوشش در خانم های 15 تا 45 ساله شهر تهران. دوفصلنامه علمی تخصصی اسلام وپژوهش های تربیتی.
– پیش قدم، رضا و همکاران (1387) نقش هوش هیجانی در یادگیری زبان انگلیسی و موفقیت تحصیلی. پژوهشکده دانشکده زبان های خارجی
– پارسا، نسرین (1383) هوش هیجانی ، تهران ، انتشارات رشد
– تارمیغ، فاطمه (1391 ) ارتباط هوش هیجانی با کیفیت زندگی کاری مدیران منطقه 4 شهر تهران ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرکز
– جلیل ، سودابه (1387) بررسی تاثیر هوش عاطفی، سرمایه اجتماعی و توسعه منابع انسانی بربهره وری شرکت همشهری .
– چورلی ، علی و قزلسفلو ، حمید رضا (1390) بررسی رابطه بین هوش هیجانی با سبک های رهبری ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرکز
– حافظ نیا، محمد رضا (1381) مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی ، تهران ، انتشارات سمت ، چاپ هفتم
– حسینی ، افضل السادات (1378) ماهیت خلاقیت و شیوه های پرورش آن ، مشهد ، انتشارات آستان قدس رضوی
– خلیلی شورینی ، سیاوش (1383) روشهای تحقیق در علوم انسانی ، تهران ، انتشارات یادواره
– دهقانیان (1380) بررسی تاثیر نوع تفکر مدیران بر کیفیت زندگی کاری معلمان آموزش و پرورش شهر اصفهان ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان
– دماوندی ، شهرزاد(1389) رابطه هوش هیجانی و سبک تفکر دانشجویان،تهران ، دانشگاه تهران
– زند، فریده. (1387) رابطه هوش هیجانی با انواع سبک های مدیریت تعارض مدیران ، اندیشه و رفتار. شماره 8.
– سبحانی نژاد، مهدی (1387). هوش هیجانی و مدیریت در سازمان. تهران: یسطرون.
– سپهریان، فیروزه (1386). هوش هیجانی. جهاد دانشگاهی دانشگاه ارومیه.
– سولسو ، رابرت ، ال (1371) روان شناسی شناختی ، ترجمه فرهاد ماهر ، تهران ، انتشارات رشد
– سری واستاوا(1382 ) سبکهای شناختی (از دیدگاه تعلیم وتربیت ) ، ترجمه داریوش نوروزی و اکبر صالحی ، تهران ، انتشارات امیر
– سرمد، زهره.بازرگان،عباس. حجازی، الهه (1385) روشهای تحقیق در علوم رفتاری ، چاپ سیزدهم . تهران ، انتشارات آگاه
– طالقانی، محمد مهدی (1389) بررسی رابطه ذهنیت فلسفی و سبکهای رهبری در بین معلمان شیراز ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت
– فتح الهی ، علی اکبر(1384 )بررسی عملی بودن اعتبار، روائی و نرم یابی پرسشنامه سنجش سبکهای تفکر استرنبرگ واگنر برای مدیران موسسات آموزش عالی تهران ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرکز
– فهم دوین، حسین (1384). رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تعارض بین مدیران آموزش و اجرایی دانشکده های تربیت بدنی دانشگاههای ایران، ارائه الگو رساله دکترا. دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات.
– کشتکاران ، علی و حاتم ، ناهید (1390) بررسی رابطه هوش هیجانی با راهبردهای مدیریت تعارضی در مدیران آموزشی و پژوهشی در دانشگاه علوم پزشکی شیراز ، دانشگاه شیراز
– گلمن ،دانیل( 1995 ). هوش هیجانی، ترجمه نسرین پارسا 1380 ،تهران: انتشارات رشد
– گلمن ،دانیل ( 1995 ). هوش عاطفی، ترجمه حمیدرضا بلوچ 1379 ، تهران: نشر جیحون
– لشگری ،کبری ( 1381 ). تهیه آزمون هوش هیجانی وبررسی اعتبار وروایی ونرمیابی آن برروی دانشجویان
– لطفی پور، محسن (1392) بررسی رابطه هوش هیجانی با بهره وری کارکنان مجتمع اقتصادی، دانشگاه آزاد واحد رودهن
– ملایی و همکاران (1390) تعیین تفاوت جنسیتی و هوش هیجانی در دانشگاه علوم پزشکی گلستان ، دانشگاه گلستان
– مظاهری ، نازمریم (1383 ) مطالعه رابطه بین هوش هیجانی با سبکهای تفکر در دانشجویان، دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز
– ممی زاده، جعفر. (1375). توسعه سازمان دانش بهسازی و نوسازی سازمان، چاپ اول، تهران، روایت.
– منصوری، بهزاد. (1381). هنجاریابی آزمون هوش هیجانی سریاشرینگ برای دانشجویان دوره کارشناسی ارشد دانشگاههای دولتی مستقر در تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی.
– میرزا، سید نیما. (1391). تاثیر هوش هیجانی با ساختار سازمانی آموزش و پرورش شهر تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن.
منابع انگلیسی :
BRYSON, Karen DIANE Lokelani (2005) – managerial success and detailment:the relationship between Emotional intelligence and leadership: DIGITAL DISSERTATIONS.
Bernardo,Allen . BL,Zhangli , fang& callueng, (2002) Carmelo. Thinking styles & academic achievment among Filipino students journal of Genetic psychology 163,149,165
Mayer. J & Salovey . P (1997). About emotional intelligence. Www. CJ wolfe.Com, Rovenger, J. Fostering emotional intelligence. School library Journal, Dec2000, vol. 46 Issue 12, p 40, 2p
Sternberg, R. J. (1994). Thinking styles: Theory and assessment at the
Interface between intelligence and personality. In R. J. Sternberg
Cambridge university press.
Sternberg, R. J. (1994 B). Allowing for thinking styles. Educational
Leadership. 52, 30 .
Sternberg, R. J. (1997). Thinking styles. New York Cambridge University
Press.
Sosick, M. J. (1999). Understanding leader emotional intelligence and
Performance. Group and organization management, vol. 24 Issue, p
30f, 24p, 4 charts.
Tucher, M. L; Sojka, J. z; Baron, F. J; MC Cathy. A. M. Training tomorrous
Leaders: EN hancing the emotional intelligence of business graduates.
Journal of emotions for business jul/Arg 2000, 181 . 75 Issues 6. p 331,
7p, 1diagram.
Williamsen, K. (1995). Emotional social intelligence: Jane Braaten and
Antonio Damasio.
1 . Emotional intelligence
2 . Reflective Thinking
3 . Philip G.smith
4 . Robert Strenberg
5 . Ability
6 . Mental-self government
7. Hung
8 .Perez et al
9.Pertrides
10. Furtrides
11. Venderzee et al
12 . mourfy
13. kaschube
14 . urgun sjoberg
15. wokmire
16 . Ranter
17. Daniel Golman
18 . Mayer. J & Salovey
19 . Philosophic Mindedness
20 . Thinking
21 . Gerefin
22 . Likert spectrum
23 . Methodology
24 . Applied
25 . Descriptive
26 . Pupulation
27 . Validity
28 . Relability
29 . Index
30. Friedman Test
—————
————————————————————
—————
————————————————————