آزمون ادراک تعامل اجتماعی (گلاس و همکاران، 1982)
دستورالعمل
وقتی مردم به موقعیتهای اجتماعی متفاوت وارد میشوند، مسلماً به موضوعهای مختلف فکر میکنند. فهرست زیر افکاری را شامل میشود که پیش از ایجاد رابطه با یک فرد، به هنگام داشتن رابطه با او پس از آن به ذهنتان میرسد. البته منظور ما کسی است که میخواهید او را خوب بشناسید. هر سوال را بخوانید و ببینید که آن فکر، پیش از برقراری ارتباط، به هنگام داشتن ارتباط و پس از آن احتمالاً چند بار به ذهنتان رسیده است. عدد لازم را در خانه مربوطه بنویسید. از اعداد 1 تا 5 براساس مقیاس زیر استفاده کنید:
1= این فکر اصلاً به ذهن من نرسیده است.
2= این فکر خیلی کم به ذهن من رسیده است.
3= این فکر گاهی به ذهن من رسیده است.
4= این فکر خیلی زیاد به ذهن من رسیده است.
5= این فکر همیشه به ذهن من رسیده است.
تا میتوانید صادقانه پاسخ دهید:
1. وقتی نمی دانم که چه بگویم، احساس می کنم خیلی عصبی می شوم.
2. معمولاً خیلی راحت می توانم برای زنان (مردان) حرف بزنم.
3. دوست ندارم برای مردم صحبت کنم.
4. به تدریج احساس راحتی می کنم.
5. از این که طرف مقابل نسبت به من چه فکر می کند، می ترسم.
6. بدون نگرانی، بدون ترس و بدون اضطراب عمل می کنم.
7. از این کار وحشت دارم.
8. بدون تردید از من خوشش نخواهد آمد.
9. احتمالاً می توانم با در دست گرفتن ابتکار عمل خیال او را راحت کنم.
10. به جای آن که بتوانم کاری انجام دهم، می توانم به بهترین شیوه شناختن او فکر کنم.
11. ملاقات با مردم تا اندازه ای مرا ناراحت می کند، به نحوی که کارها بد انجام می گیرد.
12. بدترین اتفاقی که ممکن است پیش بیاید، این است که برای او خوشایند نباشم.
13. ممکن است او بخواهد به همان اندازه که من باریش حرف می زنم، برایم حرف بزند.
14. موقعیت خوبی است.
15. اگر در این بحث شکست بخورم، کل اعتماد به نفس خود را از دست خواهم داد.
16. آنچه بگویم بدون تردید خنده دار خواهد بود.
17. چه چیزی دارم که از دست بدهم؟ به امتحان کردنش می ارزد.
18. موقعیت خاصی است، اما می توانم موفق شوم.
19. خدای من دوست ندارم این کار را انجام دهم.
20. اگر پاسخ نمی داد به شدت تحقیر می شدم.
21. یا باید نسبت به او احساس خوبی داشته باشم یا باید احساس ناراحتی کنم.
22. تو واقعاً یک احمق هستی.
23. تردید ندارم که به نحوی طرد خواهم شد.
24. با همه می توانم روبرو شوم.
25. حتی اگر موفق نشوم دنیا به آخر نخواهد رسید.
26. احمق و بی دست و پا هستم، بدون تردید او متوجه خواهد شد.
27. احتمالاً مسائل مشترک زیادی داشته باشیم.
28. احتمال دارد که خیلی از یکدیگر خوشمان بیاید.
29. می خواهم بروم و از این موقعیت خلاص شوم.
30. باید با احتیاط کامل قدم بردارم.
آزمون ادراک تعامل اجتماعی گلاس
اضطراب اجتماعی:
"بهتر است لال ماند و احمق به حساب آمد تا این که حرف زد و شک بوجود آورد". اگر در آزمون ادراک اجتماعی نمرهی بالایی بدست آورید، این گفته در مورد شما مصداق خواهد داشت. همانطور که از سوالات استنباط میشود کسانی که در مقیاس فرعی تفکر نمرهی منفی بالایی بدست میآورند، تمایل دارند در موقعیتهای اجتماعی عصبی باشند و با حفظ افکار انتقادی در مورد تعامل با دیگران عصبی بودنشان را تشدید کنند. آنها آنقدر به ناتوانی اجتماعی خود معتقد هستند که در مورد نابجا بودن هیچ موقعیتی تردید نمیکنند، حتی مطمئن هستند که آن موقعیت موجب طرد آنها خواهد شد.
نمرهی بالا در مقیاس فرعی تفکر مثبت بر عکس نشانه ی افرادی است که در اجتماع کمتر اضطراب دارند و به مهارت خود از نظر روابط اجتماعی، با نگرش مثبت حضور مییابند. آنها معتقدند که عصبی شدن ضرورت ندارد و حتی اگر واکنش مورد انتظار را نداشته باشند، خیلی ناراحت نخواهند شد. شعار آنها احتمالاً این است: "هر که از خطر بگریزد خطیر نباشد" یا "کسی که خطر نکند به جایی نمیرسد". با این نوع نگرش، نزدیک شدن به دیگران بسیار آسان است.
حتماً متوجه شدهاید که هنجارهای زنان و مردان خیلی متفاوت است. این تفاوت نشان میدهد که کم رویی (یا به زبان روانشناختی، اضطراب اجتماعی) زنان و مردان متفاوت است. در مطالعهای که زنان کمرو تا آن اندازه روابط اجتماعی و عاشقانه برقرار میکنند که مردان غیرکمرو برقرار میکنند. بر عکس، مردان کمرو از این نظر هیچ موفقیتی ندارند. ارتباط برقرار کردن آنها با زنان و مردان غیرکمرو بسیار کم است و خود را منزوی و ناچیز میپندارند. مردان همیشه احساس میکنند که برای داشتن اولین قدم باید به خود خیلی فشار آورند. بدین ترتیب مردان کمرویی که عادت دارند بگویند زنان آنها را دوست ندارند، احتمالاً در برقراری ارتباط مشکل دارند. زنانی که منفعل هستند و منتظرند مردان پا پیش بگذارند، از نظر ناامنی اجتماعی خیلی آسیب ندیدهاند.
اگر در مقیاس فرعی افکار منفی درصد 85 یا بالاتر را بدست آورید، از زندگی به همان اندازه که میتوانید، استفاده نمیکنید. عصبی هستید، کمتر به خود اعتماد دارید و اضطراب شما، رابطه شما با دیگران را مسدود میکند. از تنها ماندن در خانه بیشتر احساس راحتی میکنید، خود را در موقعیتی قرار نمیدهید که دیگران بتوانند شما را طرد کنند. این نوع زندگی کردن خیلی خوشایند نیست.
با این همه یاد خواهید گرفت که مشکل شما قابل درمان است و میتوانید برای خود برنامه تمرینی خاصی تدارک ببینید، به نحوی که با مردم راحت باشید و از زندگی بیشتر لذت ببرید. شما باید عادت استفاده از کلماتی را که افکار منفی را منعکس میکند کنار بگذارید و به پیدا کردن کلماتی که افکار مثبت را شامل میشوند عادت کنید. کافی است این کار را شروع کنید. به ما قول بدهید که برنامه ی پنج مرحلهای زیر را به اجرا بگذارید. مسلماً میتوانید متناسب با موقعیت خاص خودتان عناصری را کم و زیاد کنید.
1. در طول دو هفته آینده، آنچه باید انجام دهید این خواهد بود که به کلیه کسانی که با آنها روبرو میشوید، سلام کنید؛ صبح بخیر بگویید و حالشان را بپرسید. مثلاً به بقال سر کوچه، به کتابفروشی که میخواهید از او کتاب بخرید، به سوپر مارکت محله، به همکلاسیها و … البته عابران خیابان، افرادی که در صف اتوبوس یا در ایستگاه متروی تهران ایستادهاند و افراد کاملاً ناآشنا، مستثنی خواهند بود. وقتی وارد کلاس میشوید، به کلیه دانشجویان دیگری که به همراه شما وارد میشوند لبخند بزنید و سلام کنید. این کار را با حسابدار، کارمندان مرکز کامپیوتر، خدمتگزاران و … نیز انجام دهید. احتمالاً عادت کردهاید که دیگران قدم اول را بردارند، اما مردم نمیدانند که چرا این همه اخمو هستید، شما به خودتان اطمینان ندارید و نمیخواهید با خطر طرد شدن روبرو شوید. اما مردم خیال میکنند که سرد و محافظه کار هستید. وقتی این نگرش را پیش گرفتید، دیگران خیال خواهند کرد که ادب شده اید، اما اصلاً نگران نباشید. یکی از افکار مثبت را تکرار کنید. مطمئن هستم که از مشاهدهی تعداد زیادی افراد که به طورهمزمان به شما لبخند میزنند، تعجب خواهید کرد و در زمان کمتری متوجه خواهید شد که استفاده از کلمات مثبت چقدر طبیعی است.
2. در مرحله دوم که دو هفته طول میکشد، استعداد خود در بحث با دیگران را امتحان کنید. وقتی در صف خرید ایستادهاید، منتظر اتوبوس هستید یا در صف کسانی قرار گرفتهاید که میخواهند به حساب دانشگاه پول واریز کنند، به عقب برگردید و با پشت سری خود دربارهی گرما، سرما، گرانی، سیاست و مسائل مختلف سخن بگویید. وقتی نوبت به شما میرسد به فروشنده، راننده یا حسابدار بانک سلام کنید و حال او را بپرسید. تردید به خود راه ندهید. تجربه نشان میدهد که حتی اگر هفته ای یکبار خرید کنید و ماهی یک بار گذرتان به بانک بیفتد، این نوع ارتباط برقرار کردنها موجب آشنایی میشود و انسان به تدریج از زندگی خود بیشتر لذت میبرد. اگر نفر پیش از شما زیاد وقت فروشنده صندوق دار را گرفت اصلاً غر نزنید و فرصت را برای صحبت کردن با نفر بعدی خود صرف کنید. احتمالاً استثناهایی نیز مشاهده خواهید کرد، اما اکثر مردم با خوشرویی و محبت پاسخ خواهند داد. این گفته را همیشه در ذهن خود داشته باشید که اگر رفتار دوستانه و محبت آمیز پیش بگیرید، با کمال تعجب متوجه خواهید شد که کنار آمدن و زندگی کردن با کسانی که خیلی آنها را نمی شناسید، خیلی آسانتر از کنار آمدن و زندگی کردن با کسانی است که هر روز آنها را ملاقات میکنید!
3. سومین مرحله برنامه این است که مردم را تایید کنید. البته چاپلوسی کردن بی فایده است. اما اکثر مردم دوست دارند گاهی تایید شوند. به همکلاسی خود بگویید که بهترین تفسیر را عمل آورده را بهترین سمینار را ارائه داده است. به دوست یا به همکار خود بگویید که از رنگ یا از دوخت لباس های تازه اش خوشتان میآید، به بقال سرکوچه یا حسابدار بانک بگویید که عجب حوصلهای دارد و مردم دار خوبی است. یکی از اصول اولیه روابط انسانی محبت متقابل است. بنابراین به مردم نشان دهید که آنها را دوست دارید. اگر در برابر مردم سکوت کنید، احتمالاً تصور خواهند کرد که به آنها علاقه ندارید نه این که اعتماد به نفس ندارید. به سخن دیگر، عدم برقراری ارتباط با دیگران این تصور را در آنها بوجود خواهد آورد که خود را تافته جدابافته میدانید، از دماغ فیل افتادهاید و یک سروگردن از آنها بالاترید، غافل از این که عدم اعتماد به نفس شما مانع برقراری ارتباط میشود.
4. حال که در کنار دیگران بیشتر احساس راحتی میکنید، زمان آن رسیده است که به گروههای وسیعتری وارد شوید. حتماً نیاز به تمرین دارید. به نحوی که کم کم بتوانید جزو یکی از گروهها به حساب آیید. بسیاری از دانشگاهها، مدارس، ادارات و کارخانهها موقعیتهایی به وجود میآورند که در آنها افراد میتوانند دور هم جمع شوند و گروههایی تشکیل دهند. آنها را از نظر بگذرانید. هر کدام را که مناسب خودتان دیدید بلافاصله عضو آن شوید. اگر هیچ یک از آنها را مناسب نیافتید، در بیرون از محل کار به دنبال گروههایی بگردید که وجود دارند و فعال هستند. گروههای ورزشی، انجمن خانه و مدرسه، شرکتهای تعاونی و … ار شما این خواهد بود که با مردم تماس داشته باشید و به شدت این ارتباط را دنبال کنید. در درجهی اول باید خود را برای این تماسها آماده کنید. آنچه را که میخواهید در جمع بگویید قبلاً بنویسید و چندبار آن را تکرار کنید. یادتان باشد که بدون آماده کردن مطالب موردنظر، در گروه حضور نیابید یا سخن نگویید. احتمالاً بار اول خود را نگران و عصبی احساس خواهید کرد، اما اهمیت ندهید. اکثر مردم مثل شما هستند، حتی اعتماد به نفستان بیشتر خواهد شد و در گروههای حتی بزرگ احساس راحتی خواهید کرد. طولی نخواهد کشید که ابتکار عمل را به دست خواهید گرفت.
کسانی که در خرده مقیاس تفکرات منفی نمرهی بالایی بدست میآورند، این ویژگی را دارند که در مقایسه با کسانی که اضطراب اجتماعی ضعیفی دارند، اجبار در ارتباط با دیگران را خیلی جدی میگیرند. زیرا نگرانند که مبادا دیگران درباره آنها قضاوت بد کنند. اما دلیل هرچه باشد، داشتن این نوع ویژگی خوب است. مشغولیت ذهنی دربارهی واکنش دیگران، شما را بیشتر از مردم دیگر حساس میکند. بنابراین ویژگیهایی دارید که میتوانند از شما یک شخص محبوب و مورد احترام بار آورند. آنچه باید انجام دهید این است که اجازه بدهید دیگران احساسات شما را بشناسند. مطمئن باشید که شانس با شما خواهد بود. آن قدر به پیشرفت خود ادامه دهید که در خرده مقیاس افکار مثبت به 85 درصد نتایج برسید. نگارنده به نوبه خود مطمئن است که میتوانید به آنجا برسید.
نمرهگذاری:
این آزمون دو نتیجه به دست میدهد: یکی در ستون افکار مثبت و دیگری در ستون افکار منفی. برای هر ستون نمرات متفاوت 15 پاسخ را جمع کنید.
سوالات افکار مثبت
سوالات افکار منفی
2
1
4
3
6
5
9
7
10
8
12
11
13
15
14
16
17
19
18
20
24
21
25
22
27
23
28
26
30
29
ویژگیهای روان سنجی آزمون:
الف- پایایی: پایایی آزمون به روش بازآزمایی روی دانشجویان فرانسوی 70/0 بوده است.
ب- روایی آزمون: با استفاده از سازه همگرای بالای 80/0 گزارش شده است.
مقایسه نتایج خود با نتایج دیگران(هنجارها):
افکار مقبت
افکار منفی
نتایج مردان
نتایج زنان
درصدها
نتایج مردان
نتایج زنان
درصدها
40
45
15
34
31
15
43
48
30
39
34
30
47
52
50
44
38
50
51
56
70
49
42
70
54
59
85
54
45
85
اگر در مقیاس فرعی افکار منفی درصد 85 یا بالاتر به دست آورید، از زندگی، به همان اندازه که میتوانید، استفاده نمیکنید، عصبی هستید، کمتر به خود اعتماد دارید و اضطراب شما، رابطه شما را با دیگران مسدود میکند. از تنها ماندن در خانه بیشتر احساس راحتی میکنید، خود را در موقعیتی قرار نمیدهید که دیگران بتوانند شما را طرد کنند. این نوع زندگی کردن خیلی خوشایند نیست.
****************************************
منابع:
گنجی، حمزه (1384). ارزشیابی شخصیت. تهران: نشر ساوالان.
Carol R. Glass, Thomas V.Merluzzi, Joan L.Biever and Kathryn H.Larson, "The Social Interaction Self-Statement Test", Cognitive Therapy and Research, 1982, 37-55.
***************************************