تحلیل کلان عرصه فرهنگ
حضرت امام خمینی(ره):
عزیزان من، ما از حصر اقتصادی نمی ترسیم، از دخالت نظامی نمی ترسیم، آن چیزی که ما را می ترساند وابستگی فرهنگی است، ما از دانشگاه استعماری می ترسیم.
استاد شهید آیت الله مطهری:
ما اگر مکتب مستقل خودمان را ارائه نکنیم حتی با اینکه رژیم را ساقط کرده ایم و حتی با این فرض که استقلال سیاسی و اقتصادی را بدست آوریم، اگر به استقلال فرهنگی دست نیابیم شکست خواهیم خورد و نخواهیم توانست انقلاب را به ثمر برسانیم.
مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی):
ما اگر در زمینه فرهنگ یعنی مدیریت فرهنگ کشور به لحاظ نگاه انقلاب، موفق شویم انقلاب موفق شده است. اگر در این زمینه موفق نشویم شک نکنید که انقلاب شکست خورده است.
– مسئله فرهنگ خیلی مساله مهمی است یعنی اگر ما چنانچه از لحاظ فرهنگی کشور را مقتدر و قوی نکنیم ، هر کار دیگری بکنیم مقاصد و آرمانهایمان تحقق پیدا نخواهد کرد.
فهرست مباحث
نگاهی به عرصه فرهنگ بر مبنای مصاف فرهنگی
1
1 – 2 –
الف)
1)
ریشه مصاف فرهنگی: وجود تقابل ذاتی بین فرهنگ اسلام و انقلاب اسلامی و فرهنگ غرب
2)
تهاجم انقلاب اسلامی علیه نظام سلطه و فرهنگ استکباری و تهاجم فرهنگی غرب علیه اسلام و انقلاب اسلامی
در سطح جهان بویژه جهان اسلام
2 – 2 –
در داخل کشور
2
فرهنگ و تهاجم فرهنگی
برگرفته از سخنان مقام معظم رهبری
حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی)
تاریخ انتشار: تابستان 1373
ناشر: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی
3
باور به تهاجم فرهنگى:
ما باید باور داشته باشیم که امروز آماج تهاجمات فرهنگى دشمنان هستیم. (21/9/68)
– ما از همه سوى با دشمنى و خصومت دشمنان اصلى و فرهنگىمان در جهان مواجه هستیم، چه در زمینه فرهنگ عمومى، ذهنیت و عمل فرهنگى مردم و چه در زمینهى کار آموزشى و تربیت نیروى انسانى، تا نگذارند که ما به مقاصدمان برسیم. (21/9/68)
مسالهى تهاجم فرهنگى که ما بارها روى آن تاکید کردهایم، یک واقعیت روشنى است که با انکار آن نمىتوانیم اصل تهاجم را از بین ببریم. تهاجم فرهنگى وجود دارد. اگر ما آن را انکار کردیم مصداق این فرمودهى امیرالمومنین (ص) مىشویم که « وَ مَنْ نامَ لَمْ یُنَمْ عَنْهُ » تو اگر در سنگر به خواب بروى معنایش این نیست که دشمن هم در سنگر مقابل به خواب رفته است و لذا تو که به خواب رفتهاى، سعى کن خودت را بیدار کنى! ما باید توجه داشته باشیم که انقلاب فرهنگى درتهدید است. کما اینکه اصل فرهنگ ملى و اسلامى ما در تهدید دشمنان است.(20/9/70)
گزیده رهنمودهای مقام معظم رهبری (مدظله العالی) درباره:
تهاجم فرهنگی
4
مفهوم و اهداف تهاجم فرهنگى:
– تهاجم فرهنگى به این معنى است که یک مجموعهى سیاسى یا اقتصادى براى اجراى مقاصد خاص خود و اسارت یک ملت، به بنیانهاى فرهنگى آن ملت هجوم مىبرد. در این هجوم باورهاى تازهاى را به زور و به قصد جایگزینى با فرهنگ و باورهاى ملى آن ملت وارد کشور مىکنند.(5/21/71)
– تهاجم فرهنگى همانند کار فرهنگى، یک کار آرام و بىسروصداست. (5/21/74)
تهاجم فرهنگى براى بىاعتقادکردن نسل نو انجام مىگیرد. هم بىاعتقادکردن به دین، همبىاعتقادکردن به اصول انقلابى و هم بىاعتقادکردن به آن تفکر فعالى که امروز استکبار و قلمرو قدرتهاى استکبارى را به خطر و وحشت انداخته است. (25/10/70)
در تهاجم فرهنگى، دشمن آن نقطهاى از فرهنگ خود را به این ملت مىدهد و وارد کشور مىکند که خودش مىخواهد و معلوم است که دشمن چه چیز را مىخواهد. (5/21/71)
5
ابعاد جهانى تهاجم فرهنگى:
– امروز، تهاجم فرهنگى عظیمى علیه اسلام هست که مستقیم به انقلاب ارتباطى ندارد و وسیعتر از انقلاب است، بر علیه اسلام است. یک تهاجم فوقالعاده فرهنگى، اجتماعى و سیاسى با ابعاد گسترده علیه اسلام، یعنى حتى اسلامى که میان تودهى مردم مثلاً الجزایر است. فقط یک استثناء دارد و آن اسلام وابسته به دستگاههاى استعمارى و فهدگونه است. جاهایى که به طور مستقیم به این اسلام مربوطند، از این تهاجم مستثنا هستند. والا حتى اسلام به معناى اعتقاد عوامانهى مردم هم مورد تهاجم است، چه برسد به اسلام ناب، اسلام انقلاب، اسلام به تفسیر ایران به تعبیر خودشان؛ آن که دیگر وضعش روشن است. تهاجم عجیبى وجود دارد. این چیزهایى که شما مىشنوید دربارهى مبارزه با دختران محجبه در فرانسه، اینها جرقههایى است، آتشهاى زیرخاکستر است و از یک کار عظیم پشتپرده خبر مىدهد. قضیه فقط این نیست که حالا یک دولت مثلاً «لائیک» مىگوید ما نمىخواهیم محجبهاى باشد.نه، اصلاً. اینها از اسلام به شدت احساسخطر کردند. البته این تازگى ندارد.(7/9/68)
– در همه جا یک آرایش فرهنگى بسیار خطرناکى علیه انقلاب وجود دارد و این آرایش چیزى نیست که مثلاً از صد سال قبل بوده باشد، اگر چه از صد سال قبل هم تهاجم فرهنگى علیه اسلام وجود داشت ، اما نه به صورت امروز.(20/9/70)
6
– آن تفکر، ضد اسلام ناب یا اگر دقیقتر بخواهیم بگوییم ضدمذهب ناب است. مذهب ناب یعنى تفکرى که فراگیرتر از انقلاب اسلامى است زیرا فقط به انقلاب متوجه نیست بلکه به کلیت اسلام متوجه است و حتى به یک معنا، به هر مذهبى که احساس کند در آن اصالتى وجود دارد متوجه است یعنى کاردینالهاى مسیحى آمریکاى لاتین هم همان اندازه مغضوبند که علماى انقلاب مصر یا تونس. تمام دنیا الان متوجه این است منتها کانون اصلى ایران است. این را هم مىدانند، متوجهند که اینجا کانون اصلى است.(7/9/68)
– امروز دشمن بیشترین همت خود را روى تهاجم فرهنگى گذاشته است و من به عنوان یک آدم فرهنگى و سیاسى، وقتى نگاه مىکنم به صحنهى نبرد بین شما ملت ایران که طرفدار اسلام و طرفدار نجات مستضعفین و دشمن نظام استکبارى دنیا هستید و دشمنان شما، یعنى سردمداران جبههى استکبار و ضداسلام و دنباله روهایشان، یعنى آن اراذلى که در این بین به خاطر منافع شخصى و هواهاى نفسانى دنبال بوق استکبار و خر دجال استکبار راه افتادهاند، مىبینم کارزارى الان برپاست. جنگ نظامى تمام شده و البته دشمن یعنى استکبار جهانى اگر بتواند، حرفى ندارد که جنگ نظامى را هم دوباره به راه بیاندازد. منتها برایش آسان نیست اما یک کارزار فکرى، فرهنگى و سیاسى در جهان برپاست که هر کس بتواند خبرها را بفهمد و احاطهى ذهنى داشته باشد و یک نگاه به صحنه بیاندازد، برایش مسلم خواهد شد که الان دشمن دارد از راههاى فرهنگى بیشترین فشار خود را وارد مىآورد. (12/2/69)
7
شاخه ها و عرصه های تهاجم فرهنگی:
ما باید تهاجم فرهنگى را یک مقولهى حقیقى و جدى به حساب بیاوریم. مبارزهى فرهنگى با تفکر اسلامى و جمهورى اسلامى داراى شاخهها و شعبههاى متعددى است که اگر واقعاً انسان بخواهد آنها را بررسى و احصا کند خواهد دید که عرصهى بسیار گستردهاى دارد. فرضاً تفکر سیاسى اسلام در مطبوعات، در کتابهاى مختلف و در ترجمهها، حتى در تاریخنویسى زیر سوال مىرود….
شکل دیگر این رویارویى زیر سوال بردن و رد عقاید بنیانى اسلام به شکلى رندانه در کتابها و جزوههاى درسى و کلاسهاى درس است.
شکل مهمتر این رویارویى که از بخشهاى اساسى تهاجم فرهنگى است کوشش براى کشاندن نسل جوان به ابتذال و فساد است. (19/9/ 71)
– مسالهى تهاجم فرهنگى که بنده بارها از آن اسم آوردهام و حقیقتاً و قلباً و روحاً نسبت به آن حساس هستم دو شاخهى اساسى و مهم دارد که هر دو شاخه براى شما قابل توجه است:یکى عبارت از جایگزینکردن فرهنگ بیگانه به جاى فرهنگ بومى است و این ادامهى همان کارى است که در دوران پهلوى به صورت آزاد و نرخ شاهعباسى انجام مىگرفته است که با پیروزى انقلاب اسلامى بحمدالله قطع شد و اینها دارند فشار مىآورند که همان کار باید انجام بگیرد.
8
شاخهى دوم عبارت است از حمله به جمهورىاسلامى و ارزشهاى جمهورى اسلامى و ارزشهاى ملت ایران که از طرف فرهنگى، با نوشتن و تهیه فیلم و نمایشنامهها و تنظیم کتابها و فصلنامهها و با هدایت بیگانه امروز در کشور ما انجام مىگیرد.(21 /9/ 68)
– یک جبهه عظیم فرهنگى که با سیاست، صنعت، پول و با انواع و اقسام پشتوانهها همراه است الان مثل یک سیلى راه افتاده که با ما بجنگد. جنگ هم جنگ نظامى نیست. بسیج عمومى هم در آنجا هیچ تاثیرى ندارد. آثارش هم طورى است که ما تا به خود بیاییم گرفتار شدیم. مثل یک بمب شیمیایى نامحسوس و بدون سروصدا. فرض کنیم در یک محوطه یک بمب شیمیایى منجر شود یا بیفتد که احدى نفهمد که این بمب اینجا افتاد. پس از هفت هشت ساعت مىبینید صورتها و دستهاى همه تاول زده است. تهاجم فرهنگى دشمن به صورتى است که شما ناگهان در مدرسههاى ما، در خیابانهاى ما، در جبهههاى ما، در حوزهى علمیه ما، در مدارس و دانشگاههاى ما نشانههاى آن را خواهید دید. یک مقدارى هم الان دارید مىبینید، بعداً هم بیشتر خواهد شد. یک کتاب چاپ مىشود، یک فیلم تولید مىشود، ویدئو مىشود مىآید داخل کشور، هدفش هم ما هستیم، هدفش اسلام و انقلاب است. البته در اینکه مقابله با این تهاجم، پول، بودجه، امکانات و پشتیبانىهاى سیاسى دولت را مىخواهد تردیدى نیست. اما دولت مىخواهد پول بدهد و پشتیبانى بکند که یک فکرى پخش شود، آن فکر کجا تولید خواهد شد؟(7 /9/68)
9
شناخت و مقابله با تهاجم فرهنگى:
– اینکه بنده روى تهاجم فرهنگى این همه تکیه مىکنم به خاطر این است که تهاجم فرهنگى یک سنگر و جبههى شناخته نشدهى دشن است ولذا باید آن را شناخت. چون تا جبههى دشمن و محل تجمع دشمن و نقطهى نفوذ دشمن را کشف نکنیم، چگونه مىخواهیم دفاع کنیم؟ (26/6/71)
قضیه این است که حقیقتاً جبههى وسیعى از سوى دشمن، با ابزار موثر، خطرناک و کارآمد و با استفاده از علم و تکنولوژى به وجود آمده براى اینکه جمهورى اسلامى را با تهاجم فرهنگى مواجه کنند.
چنین مبارزهاى اگر در مقابلش حرکتى انجام نگیرد بلاشک پیروز خواهد بود. به نظر من اگر با این تهاجم، هوشمندانه و با بهرهگیرى از روشهاى درست و مدبرانه مقابله نشود، بسیار خطرناک و نابودکننده است. باید به این قضیه رسید. در این زمینه بایستى از اعمال سلیقه جلوگیرى کرد. اینکه فلان مسوولِ فلان بخش فرهنگى ما در یک قضیهاى سلیقهاى دارد، نباید ملاک باشد، بلکه باید خطر را با همان اهمیتى که دارد دید.(19/9/71)
– گاهى اوقات یک حرفى چون تکرارى مىشود و مورد توجه عمیق قرار نمىگیرد و کارى نسبت به آن انجام نمىگیرد و با یک برخورد سطحى از آن عبور مىشود، مُمل مىشود و انسان احساس مىکند که دیگر تکرارش واقعاً ملالآور است. لذا اینطور تصور مىشود که ما این تعبیر تهاجم فرهنگى را دیگر نباید تکرار کنیم و حال اینکه به نظر من این قضیه از آن قضایا نیست و به آسانى نمىشود از این قضیه گذشت.
10
بنده با اینکه وقت کمى دارم، همین که مجلات را غالباً یک ورقى مىزنم یا کتابهاى منتشر شده بخصوص کتابهاى ادبى و فرهنگى و مقالات خوبى را که نوشته مىشود نگاه مىکنم، مىبینیم کمتر متوجه این مبارزهى فرهنگى است. در حالى که جبههاى وجود دارد که به شکل منظم و سازمان یافته دارد به ما حمله مىکند و اگر چه این طرف کار زیادى انجام مىگیرد اما یک حرکت متشکل و نظم یافتهاى براى دفاع وجود ندارد ولذا انسان احساس خطر مىکند. به هر حال انتظار هست که به این قضایا واقعاً به طور جدى رسیدگى بشود. (19/9/71)
امروز دشمن جبههى وسیعى را با استفاده از ابزارهاى موثرِ خطرناک و کارآمد و نیز با بهره گرفتن از علم و تکنولوژى تشکیل داده است تا جمهورى اسلامى را هدف یک یورش همه جانبهى فرهنگى قرار دهد. مقابله با این تهاجمِ بسیار خطرناک و ویرانگر، نیازمند هوشیارى و استفاده از ابزار و روشهاى مشابه دشمن و یا شیوههاى جایگزین آن است. (19/9/71)
– نبرد فرهنگى را با مقابله به مثل مىشود پاسخ داد. کار فرهنگى و هجوم فرهنگى را با تفنگ نمىشود جواب داد، اینجا تفنگ، قلم است. (13/2/69)
– لازم است در میان ادبا و روشنفکران و نویسندگان و شعرا و هنرمندان و سینماگران و دانشمندان و اساتید، یک بسیج عمومى براى مقابله با جریان تهاجم فرهنگى که دشمن هدایت مىکند انجام بگیرد.(5/5/72).
– مساله مسالهى ایران و اسلام است، مساله عزیرترین اندوختههاى یک ملت است، دشمن مىخواهد با این اندوختهها شوخى کند و او را به بازى بگیرد، لذا باید جبهه فرهنگى و سنگرهاى فرهنگى بوجود بیاید و امروز روز کار است و باید همه کار کنند. امروز روزى است که همهى آن کسانى که استعداد دارند باید در زمینه فرهنگى کار کنند و کارهاى نشده هم زیاد است. این آن چیزى است که مورد خطاب من به همهى اهل فکر و فرهنگ و هنر و ادب و دانش و معلومات و معارف است و این را یک چیز لازمى مىدانم. (05/5/72)
11
«استقلال فرهنگى» بسیار سخت است و بسیار خون دل دارد. مبارزه براى استقلال فرهنگى، از همه ى انواع استقلالها سخت تر است. من یک وقت گفتم دشمنان «شبیخون فرهنگى» مى زنند. این ادعا راست است و خدا مى داند که راست است. بعضى نمى فهمند؛ یعنى صحنه را نمى بینند. کسى که صحنه را مى بیند، ملتفت است که دشمن چه کار مى کند و مى فهمد که شبیخون است، و چه شبیخونى هم هست
آنچه از روح جوانى و دانشجویى انتظار مى رود، خنثى کردن جوانانه و شجاعانه ى این شبیخون فاجعه بار است. دفتر تحکیم وحدت و دیگر مجموعه هاى دانشجویى باید این مسوولیت را به دوش خویش حس کنند. همت و اراده ى شما و تصمیم قاطعتان بر خسته نشدن از خباثتها و حماقتها، مهمترین سرمایه ى شما است.
دیدار کارگران و فرهنگیان کشور15/2/72
پیام به گردهمایى دفتر تحکیم وحدت 27/5/81
این که ما بتوانیم طرح کلى دشمن را در مورد خودمان بدانیم، بخشى از توان دفاعى ماست؛ به این مساله توجه داشته باشید. ندانستن این که دشمن چه در سر دارد و چه مى خواهد بکند، غفلتى است که ممکن است ما را از امکان برخورد و دفاع محروم کند؛ ما باید این را کاملا بدانیم. از سالهاى هفتادوسه و هفتادوچهار بتدریج و به صورت روزافزون، مبارزه ى اعتقادى – اخلاقى شروع شد. بنده همان وقتها شروع این مبارزه را احساس کردم. بحث تهاجم فرهنگى اى که مطرح کردیم، ناشى از این بخش قضیه بود. در کنار حرکات عملى سیاسى و اقتصادى و غیره، حقیقتا یک تهاجم در زمینه ى مسائل فرهنگى و با ابزارهاى فرهنگى آغاز شد.
(دیدار با دانشجویان دانشگاه شهید بهشتى 22/2/82)
12
تهاجم فرهنگى یک مساله ى بسیط نیست؛ بلکه طراحیها و برنامه ریزیهایى که دشمن براى هدف قرار دادن اعتقاد، اخلاق و فضیلت در قشرهاى مختلف مى کند، هرکدام به نحوى با وسایل و ابزارهاى فرهنگى است و طبعا مقابله با آنها نیز متنوع است و نمى شود یک نسخه ى واحد براى همه جا نوشت. به نظر من در محیط دانشگاه، همین مجموعه ها – تشکلهایى که نامه اى هم به نام آنها خطاب به بنده خوانده شد – خوب کار مى کنند. الان کارهاى خوبى در دانشگاهها انجام مى گیرد. آن طور که من در ذهنم هست، در بعضى از دانشگاهها کارهاى بسیار خوب فرهنگى از طرف خود جوانان انجام مى گیرد. این را هم عرض کنم که در خیلى از این زمینه ها اصلا شما نباید از بنده بپرسید که چه کار کنیم. شما خودتان جوانید، با فکر و دانشجو هستید؛ بگردید ببینید چه کار باید بکنید. خیلى تلاش و مجاهدت در زمینه هاى فرهنگى خوب مى شود کرد؛ البته مواظب باشید عمیق باشد. کار سطحى فرهنگى مفید نیست؛ گاهى هم مضر است.
دشمنانى که با اساس جمهورى اسلامى مخالفند، امروز بهترین راه اعمال مخالفت خود را در این پیدا کرده اند که امنیت کشور را به خطر بیندازند. علاوه بر امنیت اخلاقى و فرهنگى که چند سال است دشمن روى آن با شدت کار مى کند – که مکرر به عنوان هشدار به مسوولان، تهاجم فرهنگى دشمن را یادآور شده ایم – و علاوه بر امنیت سیاسى که دشمن در حرکت سیاسى کلان نظام مى خواهد اختلالاتى ایجاد نماید، امروز درصدد است امنیت اجتماعى و مدنى مردم را از بین ببرد.
( جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتى22/2/82)
دیدار مسوولان، قضات و کارکنان قوه قضاییه7/4/82
13
بزرگترین بلایى که مستقیم و غیرمستقیم در این دویست سال دوران استعمار بر سر ملتهاى مشرق و بخصوص ملتهاى اسلامى آمد، همین بود که در مقابل تبلیغات غرب مرعوب شدند و عقب نشینى کردند. این تهاجم خونین و بسیار سهمگین را که سردمداران استکبار غربى از طریق فرهنگ به آنها کردند، نتوانستند تحمل کنند و مجبور شدند عقب نشینى کنند و دستهایشان را بالا ببرند. در همه ى زمینه هاى زندگى، غربیها و اروپاییها فکرى را پرتاب کردند که هرکس با آن مخالفت کرد، شروع کردند به هوچیگرى و مسخره و اهانت کردن؛ فشار آوردند تا فرهنگ خودشان را حاکم کنند. این فرهنگ تنها امتیازى که داشت این بود که فرهنگ اروپایى بود؛ هیچ امتیاز دیگرى نداشت. البته هرکدام از ملتها فرهنگى دارند که مى توانند از یکدیگر استفاده کنند و فرهنگ خود را با گرفتن تجربه و درس از دیگران تکمیل نمایند. ما با این مخالفتى نداریم و صددرصد موافقیم؛ اما آنچه در دنیا پیش آمد، این نبود.
* تفاوت بین تهاجم و تعامل فرهنگى در این است که تعامل فرهنگى مثل این است که شما بر سر بساط میوه یا غذا و سبزى فروشى مى روید و آنچه را که میلتان مى کشد، چشم شما و کامتان مى پسندد و با مزاجتان مساعد است، انتخاب مى کنید و مى خورید. در عالم فرهنگ هم همین است که آنچه دیدید و پسندیدید و مناسب خود دانستید و در آن ایرادى مشاهده نکردید، از مجموعه و ملت دیگر مى گیرید؛ هیچ اشکالى هم نداد. «اطلبوا العلم ولو بالصین»؛ این را هزار و چهارصد سال پیش به ما یاد دادند. در تهاجم فرهنگى به شما نمى گویند انتخاب کن، بلکه شما را مى خوابانند، دست و پایتان را مى گیرند و ماده اى را که نمى دانید چیست و نمى دانید براى شما مفید است یا نه، با آمپول به شما تزریق مى کنند. البته دنیاى غرب نگذاشت ما حس کنیم که دست و پایمان را گرفته اند و به ما تزریق مى کنند؛ صورت قضیه را طورى قرار داد که ما خیال کردیم انتخاب مى کنیم، در حالى که انتخاب نمى کردیم؛ بر ما تحمیل کردند. آن وقت اینها همان کسانى هستند که اگر اندک خدشه اى به فرهنگ رایج و مورد قبولشان وارد شود، جنجال راه مى اندازند. شما ببینید در فرانسه که آن را مهد آزادى مى دانند، براى سه چهار دختر روسرى دار مسلمان چه سر و صدایى راه انداخته اند! این است که مى گوییم باید فکر کنیم؛ باید تحلیل کنیم. اندیشه ى ترجمه اى براى یک ملت، سرنوشت بسیار سختى را به وجود مى آورد. این توصیه ى همیشگى من به شما جوانان عزیز است.
دیدار استادان و دانشجویان قزوین 26/9/82
14
باید دستگاه هاى فرهنگى کشور – چه آنچه مربوط به دولت است، چه آنچه زیرمجموعه دولت نیست، مثل صدا و سیما – روشن کنند که در مقابل تهاجم گسترده ى فرهنگى دشمنان چه تدابیرى را براى اعتلا و بارور کردن فرهنگ اسلامى و انقلابى و عمومیت بخشیدن به نقاط برجسته ى آن به کار بسته اند.
کسانى که رژیم پهلوى را روى کار آوردند، هیچ کدام از شاخصه هاى ملیت را حاضر نبودند تحمل کنند. البته ملیت ما از اول با اسلام آمیخته بود؛ زبانمان، آدابمان، دانشمان و دانشمندانمان با اسلام آمیخته بودند. در تاریخ مى بینید که دانشمندان برجسته و نام آور و ماندگار ما کسانى هستند که دانش دین را در کنار دانشهاى معمولى زندگى دارا بودند؛ یعنى همه ى دانشها از مجموعه ى دین برآمده است. البته این به آن معنا نیست که طلاب مدرسه ى دینى این خصوصیت را داشتند؛ نه، جامعه، جامعه ى دینى بود. فرهنگ ما، دانش ما، رفتار ما و سنتهاى ما با دین آمیخته است و بسیارى از آنها از دین سرچشمه گرفته است. وقتى با هویت ملى و شاخصه هاى آن مبارزه مى کردند، قهرا مبارزه ى با دین جزوش بود و چون دین و ایمان پشتوانه ى همه ى ارزشهاى انسانى است، طبعا با ایمان هم بشدت مخالفت مى کردند. اینها حاضر نشدند قبول کنند که ما حتى لباس محلى داشته باشیم. این، عمل به همان توصیه یى است که مى گفت ایرانى باید از فرق سر تا نوک پا فرنگى شود! ببینید خودباختگى تا کجا. این که من همیشه مى گویم تهاجم فرهنگى، تهاجم فرهنگى این است
بیانات در صحن رضوى مشهد مقدس 2/1/83
کارکنان صداوسیما 28/2/83
15
* تهاجم فرهنگى غیر از تبادل فرهنگى است؛ غیر از گرفتن برجستگیها و زبده گزینى از فرهنگهاى دیگر است؛ این، چیزى است مباح، بلکه واجب. اسلام به ما دستور مى دهد، عقل هم به طور مستقل از ما مى خواهد که هر چیز خوب، زیبا و باارزشى را که در هر کجا مى بینیم، آن را فرا بگیریم و از آن استفاده کنیم. این جملات معروف متداول در زبانهاى مردم ما که «اطلبوا العلم ولو بالصین» یا «انظر الى ما قال و لا تنظر الى من قال»؛ نگاه نکن حرف خوب، سخن حکمت آمیز، دانش و معرفت را چه کسى دارد مى گوید، اگر سخن خوب است، آن را فرابگیر، این گرفتن، گرفتن فرهنگى است و اخذ فرهنگى، تبادل فرهنگى و زبده گزینى فرهنگى، یک چیز لازم است و این، غیر از تهاجم فرهنگى است. من بارها گفته ام که یک وقت هست که یک انسان با میل خود و بر طبق نیاز و اشتها و ضرورت زندگى اش یک نوع غذا، یک نوع دارو یا ماده ى لازمى را انتخاب مى کند و آن را داخل جسم خودش مى کند؛ این، گزینش است، که چیز خیلى خوبى است؛ اما یک وقت هست که یک نفر را مى خوابانند و ماده اى را که نه براى او لازم است و نه او به آن میل و اشتهایى دارد و نه برایش مفید است، به زور در حلقش مى ریزند، یا به او تزریق مى کنند؛ این، نامطمئن است؛ این، تهاجم فرهنگى است؛ همان کارى که با ملت ایران در طول سالهاى متمادى کردند. از سیاستمدارانى که وابسته بودند، از آنهایى که با قراردادهاى مالى دهن شان را مى بستند، هیچ توقعى نیست؛ اما از شخصیتهاى علمى و فرهنگى در آن دوران این انتظار و توقع بود که اگر داراى هر عقیده یى هستند، ولو اسلام را هم قبول ندارند و ایمان اسلامى هم ندارند، براى هویت فرهنگى این ملت ارج قائل شوند؛ اما ارجى قائل نشدند؛ دروازه ها را باز کردند و چشمها را بستند و مجذوب و خیره شدند و ما را عقب انداختند. به خاطر همین، ما در میدان علم و فناورى عقب ماندیم. این که در عرف دوره ى جوانى من – که حالا خوشبختانه آن طور نیست و خیلى فرق کرده – واقعا هر کالایى به صرف خارجى بودن، مطلوب بود و به صرف داخلى بودن نامطلوب، فرهنگ عمومى آن زمانها بود و در داخل کشور هم جرات و گستاخى کار علمى و تحقیقى و باز کردن بن بستها و شکستن مرزهاى دانش اصلا قابل تصور نبود و کسانى که در خودشان چنین استعدادى مى دیدند، به هیچ راهى جز این که در محیطهاى خارج از کشور کار کنند، فکر نمى کردند. این که ما خودمان بسازیم، خودمان تولید کنیم و خودمان ابتکار، اصلا متصور نبود. بنده از اطلاعات و گزارشهاى گوناگونى که در اختیارم قرار گرفته، نمونه هاى عینى خیلى فراوانى را سراغ دارم که شاید بعضى از شماها هم این موارد را بدانید. اما امروز نه، امروز خوشبختانه این حالت دلیرى و خوداتکایى و شجاعت وارد شدن در میدانهاى گوناگون هست. این فرهنگ را انقلاب عوض کرد. مقوله ى فرهنگ این است. این یک مثال و یک مصداق بود.
کارکنان صدا و سیما 28/2/83
16
پنجاه وچند سال اینها این مملکت را در درخشان ترین فرصتهاى جهانى معطل و معوق گذاشتند. نه فقط از لحاظ سیاسى و امنیتى، بلکه از لحاظ فرهنگى نیز ما را عقب نگه داشتند. من که مى گویم تهاجم فرهنگى، عده یى خیال مى کنند مراد من این است که مثلا پسرى موهایش را تا این جا بلند کند. خیال مى کنند بنده با موى بلند تا این جا مخالفم. مساله ى تهاجم فرهنگى این نیست. البته بى بندوبارى و فساد هم یکى از شاخه هاى تهاجم فرهنگى است؛ اما تهاجم فرهنگى بزرگتر این است که اینها در طول سالهاى متمادى به مغز ایرانى و باور ایرانى تزریق کردند که تو نمى توانى؛ باید دنباله رو غرب و اروپا باشى. نمى گذارند خودمان را باور کنیم. الان شما اگر در علوم انسانى، در علوم طبیعى، در فیزیک و در ریاضى و غیره یک نظریه ى علمى داشته باشید، چنانچه برخلاف نظریات رایج و نوشته شده ى دنیا باشد، عده یى مى ایستند و مى گویند حرف شما در اقتصاد، مخالف با نظریه ى فلانى است؛ حرف شما در روان شناسى، مخالف با نظریه ى فلانى است. یعنى آن طورى که مومنین نسبت به قرآن و کلام خدا و وحى الهى اعتقاد دارند، اینها به نظرات فلان دانشمند اروپایى همان اندازه یا بیشتر اعتقاد دارند! جالب این جاست که آن نظریات کهنه و منسوخ مى شود و جایش نظریات جدیدى مى آید؛ اما اینها همان نظریات پنجاه سال پیش را به عنوان یک متن مقدس و یک دین در دست مى گیرند! دهها سال است که نظریات پوپر در زمینه هاى سیاسى و اجتماعى کهنه و منسوخ شده و دهها کتاب علیه نظریات او در اروپا نوشته اند؛ اما در سالهاى اخیر آدمهایى پیدا شدند که با ادعاى فهم فلسفى، شروع کردند به ترویج نظریات پوپر! سالهاى متمادى است که نظریات حاکم بر مراکز اقتصادى دنیا منسوخ شده و حرفهاى جدیدى به بازار آمده است؛ اما عده یى هنوز وقتى مى خواهند طراحى اقتصادى بکنند، به آن نظریات کهنه ى قدیمى نگاه مى کنند! اینها دو عیب دارند: یکى این که مقلدند، دوم این که از تحولات جدید بى خبرند؛ همان متن خارجى را که براى آنها تدریس کرده اند، مثل یک کتاب مقدس در سینه ى خود نگه داشته اند و امروز به جوانهاى ما مى دهند. کشور ما مهد فلسفه است، اما براى فهم فلسفه به دیگران مراجعه مى کنند!
دیدار جوانان، اساتید، معلمان و دانشجویان همدان 17/4/83
17
یکى از کارهاى بسیار مهمى که امروز در دستور کار آنهاست، تهاجم خبرى، تبلیغى، فرهنگى و اخلاقى به کشور ماست. امروز این تهاجم، اوج تهاجم فرهنگى است. البته مخصوص کشور ما نیست؛ در همه جا اینها دارند کار فرهنگى مى کنند؛ منتها ما آماج هدف آنها هستیم. بسیارى از هدفهاى استکبار جهانى در زمینه هاى تبلیغى و فرهنگى و رسانه یى متوجه به ماست؛ ما باید در مقابل اینها خود را مجهز کنیم.
اقتدارى که ما مى توانیم در داخل به وجود بیاوریم، با بمب اتمى و سلاح هسته یى و تقویت نیروى نظامى نیست. البته تقویت نیروى نظامى در حد متعارف لازم است؛ اما آنچه مى تواند ما را در مقابل تهاجم همه جانبه ى دشمنان در سطوح مختلف حفظ کند، همین فهرستى است که عرض کردم: تقویت ایمان، تقویت علم، تقویت فناورى، تسلط بر فنون روز، پیشاهنگ شدن در تولید علم، شکوفایى استعدادهاى آحاد ملت و جوانان در رشته هاى مختلف – چه علوم انسانى، چه علوم طبیعى، چه انواع گوناگون علوم تجربى – همبستگى ملى و تقویت همدلى در میان مردم؛ اینهاست که مى تواند یک ملت را تقویت کند؛ مى تواند هم دنیاى خودشان را آباد کند، هم آنها را از آسیب دشمنان محفوظ نگه دارد. اینها وسیله یى است براى حفظ و صیانت؛ ما باید اینها را دنبال کنیم و خود را متعهد به انجام آن بدانیم.
دیدار رئیس و مدیران صدا و سیما 11/9/83
دیدار علما و روحانیون کرمان11/2/84
18
ترکیب نیروهاى مسلح در کشور ما یک ترکیب منطقى و عالى است. ارتش در جاى خود، سپاه در جاى خود، بسیج در جاى خود، نیروى انتظامى در جاى خود؛ هر کدام با وظایف مشخص مشغول کارند و محصول همه اینها عبارت است از امنیت کشور. و آن وقتى که دشمن قصد تهاجم داشته باشد – چه تهاجم فرهنگى، چه تهاجم شهرى و شهروندى، چه تهاجم از بیرون مرزها – حضور این نیروها براى این ملت مایه ى افتخار است؛ مایه سربلندى و عزت است.
بحمدالله انقلاب على رغم همه ى تبلیغات، همه ى تخریبها و تهاجمها – تهاجم سیاسى، فشار اقتصادى، تهاجم فرهنگى – پیشرفت کرده؛ این انقلاب زنده، بانشاط و مشغول پیشرفت است؛ منتها خیلى از افراد ظاهربین نمى فهمند و حقیقت را درک نمى کنند؛ مگر این که حقیقت خودش را با واقعیت سنگین به آنها تحمیل کند.
صبحگاه مشترک نیروهاى نظامى و انتظامى کرمان15/2/84
دیدار رئیس و مسوولان قوه قضائیه 7/4/84
19
امروز تهاجم فرهنگى با استفاده از ابزارها و فناوریهاى جدید ارتباطى خیلى جدى است؛ صدها وسیله و راهرو اطلاعات به سمت فکر جوان و نوجوان ما وجود دارد؛ از انواع شیوه هاى تلویزیونى و رادیویى و رایانه اى و امثال اینها دارند استفاده مى کنند و همین طور به صورت انبوه، افکار و شبهه هاى گوناگون را در آنها مى ریزند. باید در مقابل اینها ایستاد. امروز نمى شود به همان روشهاى قدیمى خودمان اکتفا کنیم؛ البته که جوان نمى آید. جوان را باید بشناسید؛ فکر او را باید بشناسید؛ آنچه را که به او هجوم آورده، باید بشناسید. تا میکروب و بیمارى را نشناسید که علاج نمى توان کرد. اینها همه ملایى مى خواهد. درس خواندن، مطالعه کردن و کار کردن، که همه ى اینها زیر عنوان مهارتهاى دینى خلاصه مى شود.
در باب تهاجم فرهنگى ما یک روزى گفتیم دارد تهاجم فرهنگى انجام مى گیرد. این صحبت دوازده، سیزده سال قبل است. اگر از من مى خواستند که تهاجم فرهنگى را نشان بدهم، من که با چشم خودم کانه دارم تهاجم فرهنگى را مى بینم، مى توانستم موارد را نشان بدهم. در چندین سخنرانى نشان هم دادم؛ اما بعضیها شروع کردند به انکار تهاجم فرهنگى!
*گفتند تهاجم فرهنگى نیست. بعد که قبول کردند تهاجم فرهنگى هست، به دنبال بحثهاى ذهنى رفتند! «تهاجم یعنى چه؟»، «فرهنگ یعنى چه؟»، «فرهنگى چه چیزهایى را شامل مى شود و چه چیزهایى را شامل نمى شود؟» ما به اینها چه کار داریم؟! نقل مى کنند قدیمها که در یک شهرى، یک سینما درست کرده بودند؛ یک عده اى رفتند پیش عالم شهر – که آدم گوشه گیرى بود – تا وادارش کنند که با این سینما مخالفت کند. گفتند: آقا! در این شهر سینما ساخته اند، شما یک اقدامى بکنید. عالم یک فکرى کرد، گفت: حالا ببینیم این سى نماست یا سى نماست یا سى نماست! کدام درست است؟! بنا کردند بحث نظرى کردن که ضبط لفظ سینما را پیدا کنند! بنده طرفدار بحثهاى نظرى این طورى نیستم که برویم در آنها غرق بشویم؛ اما به هر حال باید بحثهاى نظرى انجام بگیرد تا معلوم شود که پیشرفت به چیست.
دیدار با روحانیون 17/8/85
دیدار با دانشجویان18/8/85
20
متاسفانه در صد سال، صد و پنجاه سال اخیر، در دنیا اتفاق افتاده است؛ یعنى تحولات کشورهاى آسیایى و آفریقایى و امریکاى لاتین در دام طراحى باندهاى قدرت بین المللى افتاده است و طراح اینها صهیونیست و سرمایه داران بین المللى بوده اند. براى اینها آنچه مهم بوده، کسب قدرت سیاسى است که بتوانند در کشورها و دولتهاى اروپایى و غیره نفوذ کنند و قدرت سیاسى را در دست بگیرند و پول کسب کنند و این کمپانیها، سرمایه هاى عظیم، کارتلها و تراستها را به وجود آورند. هدف این بوده است؛ آن وقت اگر اقتضاء مى کرده است که اخلاق جنسى ملتها را خراب کنند، راحت مى کردند؛ مصرف گرایى را در بین آنها ترویج کنند، به راحتى این کار را انجام مى دادند؛ بى اعتنایى به هویتهاى ملى و مبانى فرهنگى را در آنها ترویج کنند، این کار را مى کردند. اینها، اهداف کلان آنها بوده است که تصویر مى کردند. آن وقت همیشه لشگرى هم از امکانات فرهنگى و رسانه اى و روزنامه هاى فراوان و مسائل گوناگون تبلیغات در مشت اینها بوده است، که اینها امروز یواش یواش دارد پخش مى شود و من پریروز در روزنامه – البته سه، چهار ماه قبل از این، من مقاله اش را دیده بودم – گزارشى از تشکیل «ناتوى فرهنگى» را خواندم. یعنى در مقابل پیمان ناتو که امریکاییها در اروپا به عنوان مقابله ى با شوروى سابق یک مجموعه ى مقتدر نظامى به وجود آوردند؛ اما براى سرکوب هر صداى معارض با خودشان در منطقه خاور میانه و آسیا و غیره از آن استفاده مى کردند، حالا یک ناتوى فرهنگى هم به وجود آورده اند. این، بسیار چیز خطرناکى است. البته حالا هم نیست؛ سالهاست که این اتفاق افتاده است. مجموعه ى زنجیره ى به هم پیوسته ى رسانه هاى گوناگون – که حالا اینترنت هم داخلش شده است و ماهواره ها و تلویزیونها و رادیوها – در جهت مشخصى حرکت مى کنند تا سررشته ى تحولات جوامع را به عهده بگیرند؛ حالا که دیگر خیلى هم آسان و رو راست شده است.
دیدار با دانشجویان 18/8/85
ناتوی فرهنگی:
21
شما جوانهائى که اهل خواندن و سرودن و بیان کردن و برنامه اجرا کردن هستید، به نیاز امروز جامعه ى اسلامى نگاه کنید، ببینید چقدر ملت ما، جوانها و جامعه ى ما در کشاکش طوفانهاى گوناگون تهاجم سیاسى و فرهنگى و انواع و اقسام تلقینات و تبلیغات، به نگاه نو، به روحیه ى سرشار از امید، به دل لبالب از اطمینان به آینده، فهمیدن راه روشن احتیاج دارد. این را همه باید انجام دهند؛ هر کسى به یک نحوى.
امروز دنیاى اسلام با تهاجم سیاسى و فرهنگى و تبلیغاتى همه جانبه ى دشمنان اسلام مواجه است. این نکته را باید در همه ى جهان اسلام، همه ى آحاد مردم، بخصوص نخبگان، بخصوص روشنفکران، علماى دین، افراد برجسته ى سیاسى غفلت نکنند. امروز تهاجم علیه اسلام و مقدسات مسلمانان همه جانبه است و این نه به خاطر این است که دشمن قوى شده است، به خاطر این است که دشمن در مقابل حرکت عظیم اسلامى احساس ضعف میکند؛ لذا به انواع جنگهاى روانى، تهاجمات گوناگون، ترساندن ملتها و کشورهاى مسلمان از یکدیگر و تبلیغات علیه یکدیگر متوسل میشود. راه این است که دنیاى اسلام وحدت خود را حفظ کند.
دیدار مداحان اهل بیت (علیهم السلام) 4/4/87
خطبه هاى نماز عید فطر10/7/87
22
مساله فرهنگ خیلی مساله مهمی است یعنی اگر ما چنانچه از لحاظ فرهنگی، کشور را مقتدر و قوی نکنیم، هر کار دیگری بکنیم ، مقاصد و آرمانهایمان تحقق پیدا نخواهد کرد. یا پیش نمی رود، یا اگر پیش برود به نتایج خود نمی رسد اعم از اقتصادی، نظامی ، سیاسی و … فرهنگ اساس قضیه است . فرهنگ یک چیز کوچک و جمع و جور نیست.
فرهنگ مثل هوا است که همه جا گسترده است، باید آن را سالم کرد تا هر کسی در خانه نشسته، در باغچه نشسته، دارد راه می رود و … تنفس کند و از آن بهر ه مند شود. لذا هم گسترش در کار و هم خبرگی و هوشیاری، هم تسلط بر عرصه و صحنه و هم جمع آوری همه عوامل مختلف با هم لازم است تا بتواند این مقصود حاصل شود و این فضای سالم و هوای سالم آماده تا در ریه ها وارد شود.
چنانچه ما همه کارها را بکنیم، اما آن گوشه مثلاً فرض کنید ماشین بدسوزی مشغول کار باشد و مرتب گاز از اگزوز خود بیرون بدهد، همه کاری که ما کردیم را هدر میدهد.
20/6/86
…. مساله فرهنگ را به معنای واقعی کلمه ، یک «جنگ» به حساب بیاورید؛ البته این حرفها شاید برای آقایان تکراری باشد، اما من تاکید می کنم. علت هم این است که در طول این سالها هر چه در این زمینه گفته شده، درست فهم نشده است. من نگاه می کنم به این جبهه عظیم معارض نظام جمهوری اسلامی، می بینم اینها با همه قوا و با امکاناتی که دارند ، این جبهه را پیش می برند و هر گوشه ای مکمل گوشه دیگر است؛ با اینکه الان حکومت ندارند، بر حسب ظاهر منابع مالی دولتی ندارند، رسانه های تصویری و صوتی ندارند، اما دارند کار را پیش می برند. یعنی واقعاً دارند کار می کنند و تلاش می کنند. کاملاً پیداست که یک ذهن منظمی پشت این قضایاست ولو اینکه اینهایی که در جبهه هستند، نبینند و نفهمند.
ادامه در صفحه بعد
23
بعضی از آنها اجمالاً می دانند که چکار می کنند. بعضی از آنها اصلاً نمی دانند چگار می دارند می کنند؛ یعنی فیلمی می سازند که می خواهند با آن، ضربه ای به دستگاه بزنند و صرفاً همین است و جمع بندی کار را نمی دانند. ممکن است تعداد محدودی باشند که جمع بندی کار را بدانند که از یک طرف، تضعیف جمهوری اسلامی است، از یک طرف تضعیف اعتقادات مردم (چه به نظام، چه به اسلام، چه به مسائل سیاسی روز)، از یک طرف دیگر تطهیر رژیم گذشته است که این نظام آمده و آن را ضایع کرده، از یک طرف تضعیف روحیه مردم و درشت نمودن دشمن، از آن طرف جلوه های زیبای هنری، چون اینهایی که الان در میدان کار فرهنگ و هنر و ادبیات هستند، درشت های جبهه مقابل بیش از درشت های جبهه ماست. در زمینه سینما همینطور است؛ در زمینه شعر همینطور است؛ در زمینه رمان همینطور است و شاید در زمینه های دیگر که من نمی خواهم خیلی صحبت کنم هم همینطور باشد. در این زمینه ها، آنها آدم های قوی تر و نامدارتری دارند. در مجموعه آنها و کارهای آنها هم احساس می شود که موفقیت های بزرگی دارند که یک نمونه آن را عرض می کنم:
در دوره رژیم رضاخان، در همان 15 – 10 سال اول، آنها با قاجاریه کاری کردند که قاجاریه شد سکه یک پول از نظر مردم. نه فقط در آن زمان، بلکه این در ذهن ها هم ماند. یعنی ما که مثلاً متولدین دوره بعد از رضاخان بودیم، در مدرسه و این محیط ها، در ذهن ما هم قاجاریه آنچنان سقوط کرده بود که اصلاً از هیچ طرف قابل دفاع نبود؛ نه فقط احمد شاه و محمدعلی شاه؛ حتی ناصرالدین شاه و محمدشاه و تمام سلسله، یعنی اینها کاری نسبت به آن رژیم کردند که به کل آن را شستند و از بین بردند.
20/6/1386
24
ما اگر در زمینه فرهنگ یعنی مدیریت فرهنگ کشور به لحاظ نگاه انقلاب موفق شویم، انقلاب موفق شده است. اگر در این زمینه موفق نشویم شک نکنید که انقلاب شکست خورده و به معنای آن است که دارد هزیمت می کند، دارد کم می شود. چون بالاخره وقتی سرچشمه ای جوشش آن کم بشود، در وهله اول که فهمیده نمی شود؛ یک جریانی دارد اما یواش یواش می بینید که جریان آن کم شده است. این اتفاقی است که در برهه ای از این 30 سال افتاده است؛ یعنی آن جوشش در سرچشمه کم زور شده و کم شده و بتدریج این جریانی که فراگیر بوده، همینطور محدود و کوچک شده است و ما به گونه ای دچار آفت شده ایم. اگر شما این کار را با جدیت هر چه بیشتر دنبال کنید و همراه این جدیت، تجدید نظر، نوآوری، پیراستگی ، نو کردن همت ها و اتصال و … هر چه بیشتر شما در آن باشد، اگر این کار را بکنید، ما جبران می کنیم و پیش می رویم؛ اما اگر نکنیدا بلاشک شکست می خوریم یعنی انقلاب شکست می خورد.
نگوئید که مثلاً ظواهر انقلابی خیلی خوب است و … نه این ظواهر ممکن است خوب باشد اما در باطن مثل آب زیر کاه است و ممکن است ما دور بخوریم و محاصره شویم. بنابراین، کار شما واجب است، واجبترین است؛ از همه کارها واجب تر این کار است در درون کار فرهنگ. چون فرهنگ را من یک وقتی مثال زدم به هوایی که انسان تنفس می کند. از یک نگاه اینجوری است. از یک نگاه می توان فرهنگ را تشبیه کرد به پوست بدن که تمام این اندامها در آن پیچیده است. چقدر اندامهای گوناگونی در بدن و کالبد انسان وجود دارد؟ چه کارهای گوناگونی دارند می کنند؟ همه این آسیب ناپذیری ها به وسیله پوست است و فواید و امنیتی که این پوست می بخشد به این مجموعه. فرهنگ را با یک نگاه می توان تشبیه کرد به همین پوست بدن که تمام اندامهای درونی دستگاه انقلاب را در برگرفته و اگر چنانچه این پوست سالم بود، همه اندامها می توانند کار خود را درست انجام دهند و اگر ناسالم بود، مشکلات فراوانی را به وجود خواهد آورد.
30/2/1387
25
« محورهای بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی – 14/11/76 »
1- انشاءالله طبق همین شرح وظایفی که جدیداًمطرح و بحث و تدوین شده ؛ کارهای این مجموعه پیش برود.
2- من تاکید می کنم یک مجموعه ای بنشینند درباره مسائل مهم برای فرهنگ کشور فراتر از گرفتاریها و ابتلائات اجرایی تبادل نظر کنند؛ یک مرکزی لازم است برای اینکه خلقیات روحی جامعه و ملت را، خلقیات سیاسی و خلقیات اجتماعی را یا خلقیات رفتاری را بحث کنند؛ رویش تصمیم گیری کنند.
3- اگر حقیقتاٌ یک دستگاه متفکر که جامع همه خصوصیات و بیننده همه کمبودها و نیازها وجود داشته باشد که بتواند خلاء ها را بفهمد، بعد ببیند که آیا جای این هست که به دستگاههای تبلیغاتی کشور این توصیه را بکند؛ توصیه کنند، یا نظر کارشناسی بدهند؛ بلاشک چنین چیزی مفید است و می تواند فواید زیادی داشته باشد. و او همین شورای عالی انقلاب فرهنگی است و انصافاٌ هیچ جایگزین هم ندارد.
4- اینجا [شورای عالی انقلاب فرهنگی ] مصوباتش لازم الاجرا است . البته اینجا دستگاه قانونگذاری نیست؛ و تعبیر قانون را نمی خواهیم بکار ببریم . همه دستگاهها باید خودشان را موظف بدانند به آنچه از اینجا ابلاغ می شود عمل کنند و مثل یک امر واجب الاطاعه، اطاعت کنند ، و با تخلف هم باید برخورد بشود.
5- یکی از چیزهای که نمی شود ازآن غفلت کرد این مساله « تهاجم فرهنگی » است ؛ من انتظار و خواهشم از شورای عالی انقلاب فرهنگی این است که درباره خود تهاجم بنشینیدبحث کنید؛ اصلاٌ ، واقعاٌ تهاجم فرهنگی درست است یا نه؟ این را مناقشه کنیم، اگر دیدیم درست است اگر دیدیم که حقیقتاٌ ارزشها، اصول، پایه ها و مبانی مورد تهاجم قرار دارد؛ [ در این صورت ] ستاد اصلی مقابله با این تهاجم اینجا است ؛ این کار باید انشاءالله با جدیت دنبال بفرمایید .
6- من از کار کرد شورا حقیقتاٌ و قلباٌ راضی هستم؛ و صمیمانه از آقایان ، همه … تشکر می کنم .
26
5- یکی از چیزهای که نمی شود ازآن غفلت کرد این مساله « تهاجم فرهنگی » است ؛ من انتظار و خواهشم از شورای عالی انقلاب فرهنگی این است که درباره خود تهاجم بنشینیدبحث کنید؛ اصلاٌ ، واقعاٌ تهاجم فرهنگی درست است یا نه؟ این را مناقشه کنیم، اگر دیدیم درست است اگر دیدیم که حقیقتاٌ ارزشها، اصول، پایه ها و مبانی مورد تهاجم قرار دارد؛ [ در این صورت ] ستاد اصلی مقابله با این تهاجم اینجا است ؛ این کار باید انشاءالله با جدیت دنبال بفرمایید .
27
28
شایسته است، با عنایت به ابعاد جدید تهاجم فرهنگی و برنامه ریزی گسترده قدرت های سلطه گر در استفاده هدفمند از روش ها و ابزارهای نو جهت مقابله فرهنگی با انقلاب اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی ضمن ساماندهی و هدایت جبهه فرهنگی انقلاب در مقابل جبهه فرهنگی جریان معارض، به رسالت حیاتی خود در مواجهه فعال و مبتکرانه با تهاجم فرهنگی و خصوصاً جلوگیری از ترویج ابتذال و فساد اخلاقی در کشور عمل نماید.
29
آرایش عرصه مصاف فرهنگی
1 – 1 –
ب)
1)
وجود دو جبهه در عرصه مصاف فرهنگی
جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی:
جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، مجموعه عناصر، مجموعه ها، نهادها و جریانهای فرهنگی هستند که معتقد به مبانی اسلام و انقلاب اسلامی بوده و در جهت تقویت آن از طریق فعالیتهای فرهنگی تلاش می کنند.
شاخصه ها:
اعتقاد به مبانی اسلام و انقلاب
تلاش فرهنگی در جهت تقویت آن
30
2 – 1 –
جبهه فرهنگی معارض با انقلاب:
جبهه فرهنگی معارض با انقلاب، مجموعه عناصر، مجموعه ها و جریانهای فرهنگی می باشند که معتقد به مبانی اسلام و انقلاب نبوده و علیه آن از طریق فعالیتهای فرهنگی تلاش می نمایند.
شاخصه ها:
عدم اعتقاد به مبانی اسلام و انقلاب
تلاش فرهنگی علیه اسلام و انقلاب
31
3 – 1 –
عناصر میانه:
مجموعه عناصر، مجموعه ها و جریانهای فرهنگی هستند که هر چند دارای اعتقاد جدی به مبانی اسلام و انقلاب نیستند ولی تعارض و دشمنی هم با آن ندارند و فعالیتهای فرهنگی آنها نیز معمولاٌ فاقد جهت گیری له یا علیه اسلام و انقلاب است.
شاخصه ها:
عدم اعتقاد جدی و عدم تعارض نسبت
به مبانی اسلام و انقلاب
خنثی بودن فعالیتهای فرهنگی
قابلیت جذب و بگارگیری در
دو جبهه
32
2)
آثار و لوازم نگاه جبهه ای به عرصه فرهنگ:
مرزبندی و شناخت دقیق نیروهای خودی و غیرخودی
استفاده حداکثری از ظرفیتها
افزایش مراقبت و حساسیت در مقابل تحرکات جبهه مقابل
کنار گذاشتن یا کاهش اختلافات در مقابل جبهه معارض
4 – 2 –
3 – 2 –
1 – 2 –
2 – 2 –
تهاجم
نفوذ
اختلاف افکنی
و ….
مانند
33
5 – 2 –
تدارک عمل و عکس العمل مناسب در مقابل جبهه معارض (تهاجم و دفاع)
6 – 2 –
بسیج امکانات و تدارک عدّه وعُده، متناسب با ابعاد تهاجم جبهه دشمن.
7 – 2 –
افزایش هماهنگى، انسجام، تعامل و همکارى در جبهه خودى
نیروی انسانی لازم
طرح و برنامه حساب شده
صف و ستاد قوی
اعم از:
فرماندهی و سازماندهی مناسب
روشهای نو و کار آمد
بودجه و امکانات کافی و ….
34
شناخت، تحلیل و بررسى وضعیت جبهه فرهنگى انقلاب:
ج)
1)
ساختار و ترکیب جبهه فرهنگى انقلاب:
1-1-1- 1-
دستگاههای دولتی فرهنگی
2-1-1- 1-
دستگاههاى غیردولتى فرهنگى (عمدتاً دستگاههاى زیرنظر دفتر مقام معظم رهبرى)
داخل کشور شامل:
1 – 1 –
1-1- 1-
حوزه حکومتی
1-2- 1-
حوزه غیرحکومتی(مردمی)
1-2-1- 1-
نهادهای غیردولتی فرهنگی(سازمانهای مردم نهاد)
2-2-1- 1-
اشخاص و عناصر فعال فرهنگی
35
خارج کشور شامل:
1 – 2 –
1-2- 1-
دولتی اسلامی همسو
2-2- 1-
نخبگان کشورهای اسلامی
3-2- 1-
سازمانها و موسسات فرهنگی غیردولتی بین المللی همسو
4-2- 1-
رسانه های گروهی همسو
36
2)
نقاط قوت، فرصتها و ظرفیتهاى جبهه فرهنگى انقلاب اسلامى:
اسلام و انقلاب اسلامى بعنوان منبع غنى فرهنگ، معارف و اندیشههاى ناب (ظرفیت تئوریک و نظرى فرهنگى)
1 – 2 –
رهنمودها و تعالیم حضرت امام(ره)
2 – 2 –
رهبر و فرمانده عالى جبهه فرهنگى انقلاب
مفسر اسلام، انقلاب و خط حضرت امام(ره)و نظریهپرداز فرهنگى جبهه انقلاب
مقام معظم رهبرى (مدظلهالعالى)بعنوان:
3 – 2 –
بزرگترین حامى و پشتیبان جبهه فرهنگى انقلاب
37
گرایش دینى و انقلابى مردم (بویژه جوانان)
5 – 2 –
حکومت و نظام اسلامى، نهادها و سازمانهاى متعدد اعم از دولتى و غیردولتى در سطوح مختلف (تقنینى، قضایى، اجرایى، هدایتى، حمایتى، رسانهاى و…)
6 – 2 –
منابع غنى و قوى و جذاب براى تولید فرهنگى (اسلام، انقلاب اسلامى، دفاع مقدس، تاریخ اسلام و ایران، مفاخر اسلامى، انقلابى و ایرانى، آثار عمیق و ماندگار و….)
7 – 2 –
نهادهاى دینى ریشهدار (مراجع، روحانیت، حوزههاى علمیه، مساجد، ائمهجمعه و جماعات و …)
4 – 2 –
38
مسئولان و مدیران متدین و نیروهاى انسانى متعهد، مستعد و مجرب بویژه در نسل جوان( در حوزههاى نظرى، مدیریتى، اجرایى، تولیدى، تبلیغى و…)
8 – 2 –
غلبه گفتمان انقلاب اسلامى و اصولگرایى در مقطع کنونى، در جامعه و حاکمیت
9 – 2 –
هماهنگى موجود در حاکمیت از لحاظ گفتمانى و عملیاتی
10 – 2 –
گرایش به معنویت و دین در سطح جهان و جایگاه معنوى انقلاب و نظام در داخل و خارج (بویژه جهان اسلام)
11 – 2 –
تجربیات و سابقه 30 ساله انقلاب در حوزه فرهنگ و نیز تولیدات قوى و فاخر فرهنگى و هنرى در بعد از انقلاب
12 – 2 –
نهادها و موسسات غیردولتى فرهنگى
13 – 2 –
بودجه و امکانات فراوان(بالقوه و بالفعل)
14 – 2 –
پیشرفتهاى علمى و فناورى کشور بعنوان بستر توسعه و تولید فرهنگى
15 – 2 –
39
3)
نقاط ضعف، تهدیدات و آسیبها:
عدم توجه لازم و اولویت ندادن به مقوله فرهنگ در برخى از سطوح مهم تصمیمگیرى و اجرا (بحث مظلومیت فرهنگ در تخصیص بودجه و…)
1– 3 –
فقدان نگاه جبههاى به عرصه فرهنگ و در نتیجه عدم تحقق آثار و لوازم آن
2 – 3 –
فقدان استراتژی و برنامه واحد
فقدان هماهنگی و انسجام لازم
فقدان تعامل و همکاری مطلوب
مانند
و ….
فقدان شناخت دقیق جبهه مهاجم و برنامه ها و روشهای آن
فقدان جامع نگری و کلان نگری
40
غفلت از تحرکات و عملیات جبهه فرهنگى معارض و ضعف و انفعال در مقابل آن
4 – 3 –
ضعف کمى و کیفى و عدم تناسب تولیدات فرهنگى جبهه انقلاب با ضرورت ها در زمینه:
5 – 3 –
ضعف و عدم کارآمدى لازم در برخى از نهادهاى حکومتى حوزه فرهنگ
3– 3 –
سیاستگذار
قانونگذار
و ….
اعم از:
محتوا
مجری
نحوه ارائه
اثرگذاری
جذب مخاطب
و …
41
عدم اهتمام لازم به مقوله کادرسازى و تربیت و ارتقاء نیروى انسانى در حوزه فرهنگ
6– 3 –
وجود اختلافات و تعارضات مختلف بین نهادها و فعالان فرهنگى جبهه انقلاب
7 – 3 –
ضعف در حوزه نظرى و فقدان منشور فرهنگى و اصول و چارچوبهاى مورد توافق و معتبر درجبهه انقلاب چه در کلان فرهنگ و چه در حوزههاى تخصصى
8 – 3 –
سیاسی
سلیقه ای
کاری
اعم از :
سینما
تئاتر
موسیقی
و ….
مانند
و ….
42
عدم اهتمام لازم به فضاسازى فرهنگى و کار ایجابى درحوزه فرهنگ و تکیه بیش از حد بر کارهاى سلبی
10– 3 –
غفلت و کمتوجهى به ظرفیتهاى غیردولتى و غیرحکومتى و تکیه بیش از حد برظرفیتهاى دولتى و حکومتى
11 – 3 –
دوبارهکاریها، کارهاى موازى غیرضرورى، خنثىسازى کارهاى یکدیگر و وجود رقابتهاى ناسالم و تضعیفکننده در برخى از دستگاههاى فرهنگى
12 – 3 –
عدم تحقق مهندسى فرهنگى و مدیریت کلان فرهنگى
9 – 3 –
43
44
5) ضروری است، ساز و کارهای لازم به منظور هماهنگی و مدیریت کلان دستگاههای فرهنگی، اجرایی شدن مجموعه مصوبات و همچنین پیگیری و نظارت مستمر بر اجرای تصمیمات شورا توسط دستگاههای مربوط از سوی شورا در اسرع وقت تدوین گردد.
6) از نظر اینجانب، سه موضوع مهندس فرهنگی، تهیه نقشه جامع علمی کشور و اجرایی نمودن آن و همچنین تحول و نوسازی در نظام آموزشی و علمی کشور اعم از آموزش و پرورش و آموزش عالی، اولویت های اصلی فعالیت شورا به شمار می روند و لازم است در حد کفایت نسبت به اختصاص ظرفیت های خود به این سه موضوع اقدام نماید.
45
ما در سال گذشته اینجا عرض کردیم مهندسی فرهنگی کشور بر عهده شماست. گفتیم اینجا قرارگاه اصلی است. عقبه شما هم، دبیرخانه و ملحقات دبیرخانه است. شوراهای اقماری و شورا معین و کمیته های کارشناسی و چه و چه؟ و خطوط مقدم اجرایی شما هم وزارت آموزش و پرورش است، وزارت آموزش عالی است، وزارت ارشاد است، دستگاه ها ی مختلف است. آقایان هم تلقی به قبول کردید یعنی این جور نبود که ما این حرف را بزنیم و بعد بشنویم دوستان بگویند ما عقیده نداریم به مهندسی فرهنگی و جایگاهش اینجا نیست. نه من خبر دارم که توی جلسه که صحبت شده، دوستان که با هم بحث کردند، برای من نظرات آقایان را آوردند دیدیم تایید کردند همه که همین درست است. خیلی خوب حالا الان نقشه مهندسی کشور باید روی میز آماده باشد. باید بحث شده باشد، کار شده باشد، تصمیم گیری شده باشد و نقشه کلان با راهکارها، نه فقط چیزهایی که صرفاً آرزو و آمال است، نه راهکارها کاملاً مشخص باشد. این باید شده باشد تا الان.
دیدار شورا ی عالی انقلاب فرهنگی – 13/10/84
46
مسئله ی بعدی که می خواهم مطرح کنم، مسئله ی مهندسی فرهنگی است. شما گزارش کارهایی را که در زمینه ی مهندسی فرهنگی انجام گرفته، می دهید. من قبلاً هم یک گزارشی از دبیرخانه دیده بودم، حالا هم آقای مخبر گفتند. به نظر من مسئله ی مهندسی فرهنگی را بایستی خیلی برتر و بالاتر به حساب بیاورید. چون حقیقتاً فرهنگ، فضای تنفسی جامعه است. با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست. بارها این را ما عرض کردیم، خود شما هم همگی فرهنگی هستید و این را خوب می دانید. در این فضای تنفسی و در این جوّ، تصمیم اقتصادی ساخته و اجرا می شود. در این فضای فرهنگی است که تصمیم حکومتی و دولتی ساخته می شود؛ تصمیم سازی و تصمیم گیری می شود و اجرا می شود. ممکن است در یک فضای فرهنگی یک رئیس جمهور و یا دولتی یک طور فکر بکند و نظر بدهد و تصمیم بگیرد و پیش برود و اجرا بکند. در فضای فرهنگی دیگری، یک دولت دیگر شبیه همان قواره ها ، طور دیگری تصمیم گیری بکند؛ یعنی فضای فرهنگی تحمیل کننده ی خود بر همه ی رفتارها و روشهاست، چه رفتارها روشهای فردی، چه جمعی و چه حکومتی و چه کلان جامعه. این را نمی شود دست کم گرفت. فضای فرهنگی خیلی مهم است. حالا ما این فضای فرهنگی را می خواهیم در کشور مهندسی کنیم. مهندسی کنیم یعنی چه؟ یعنی ببینیم واقعاً آن هندسه ی موجود حاکم بر هویت فرهنگی و جریانات فرهنگی ما، هندسه ی صحیحی است یا هندسه ی معیوبی است؟ هیچ لازم نیست، انسان کارشناس باشد. همین طور که نگاه می کنیم، می بینیم این هندسه معیوبی است. یعنی وقتی نگاه می کنیم با محاسبه ی توجه به آرمانها و اهداف جمهوری اسلامی و آن دلیلی که ما آمدیم و در راس حکومت قرار گرفتیم، می بینیم فضای صحیحی نیست. هندسه ی موجود فرهنگی ما هندسه ی صحیحی نیست، هندسه ی معیوبی است. چرا؟ به خاطر این که ما که سرکار آمدیم – امثال بنده و آقای احمدی نژاد و شما آقایان و امام و دیگران – بنا نبود حکومت را از چنگ یکی دیگر در بیاوریم و خودمان حکومت بکنیم. ما برای هدفی آمده ایم.
47
…. ما یک انقلاب دینی و اسلامی به معنای حقیقی هستیم و با آرمان های اسلامی هم آمدیم و باید به آن هدفها برسیم. وقتی به صحن جامعه نگاه می کنیم می بینیم ما در زمینه ی رسیدن به عدالت اجتماعی به عنوان یک طلب عمومی و یک ارتکاز عمومی، کمبود داریم. در زمینه ی تدیّن و دین باوری و دین گرایی عملیٍ همه ی افراد جامعه و در زمینه ی اُنس با قرآن و مخلوط کردن زندگی و توام کردن زندگی با قرآن، کمبود داریم و بطور کلی در زمینه ی رفتارهای انسانی مورد توصیه ی اسلام و قرآن، کمبود داریم.
… ما کیفیت پیشرفت مان کم است که این بسته به فرهنگ است. باید فرهنگ جامعه را اصلاح کنیم و عیوب این فرهنگ را پیدا کنیم و بفهمیم مشکل کجاست که ما نتوانستیم یک جامعه ی رشید، آزاد، موحد، عدالت طلب، پرکار، پرنشاط، پراُمید، پیشرو، دارای اعتماد به نفس، دارای توکل به خدا، دارای روح ایثار و مجاهدت و در همه ی ابعاد به طور کامل، تربیت کنیم. ببینیم مشکل کجا بوده که نشده این جامعه را تربیت کنیم. این یعنی مهندسی فرهنگی. بنشینید ببینید مشکلات کجاست؟ عامل آن مشکلات چیست؟ برای رفع آن عامل، برنامه ریزی و زمان بندی کنید و پیش بروید. این مهندسی فرهنگی می شود. بحث کردن لفظی و اینکه حالا مثلاً فرض کنید مهندسی فرهنگی چیست؟ چه طوری هست؟… اینها بحث های لفظی است اینها را باید کنار گذاشت و آنها را به دور ریخت. باید به آن لبٌ مطلب و آن مغز مطلب رسید. ما می خواهیم جامعه ی ما از یک فرهنگ سالمی برخوردار باشد که بتواند در آن سمت و سوی مورد نظر به سمت آرمانها به پرواز در بیاید. ما این را می خواهیم. اگر الان برخوردار نیست، ببینید کجاهایش کمبود دارد و عامل این کمبودها چیست.
دیدار شورای عالی انقلاب فرهنگی – 17/9/86
48
عدم توجه لازم به الگوسازى و مرجعیتسازى در عرصه فرهنگ
13– 3 –
فقدان ارتباط قوى و هدفمند بین بخشهاى مختلف جبهه انقلاب
14– 3 –
چهره ها
آثار
و …
اعم از
بخشهای دولتی و غیردولتی
حوزه های نظری و اجرایی
بخشهای تولیدی و توزیعی
و ….
مانند
49
مشخص نبودن دقیق خط قرمزها براى نهادها و عناصر جبهه انقلاب ، یا وجود اختلافنظر درباره آنها
16 – 3 –
عدم شناخت لازم و بهرهگیرى کامل و بهینه از ظرفیتهاى موجود در دستگاهها و نهادهاى فرهنگى کشور
15 – 3 –
نیروی انسانی
بودجه
اختیارات
تشکیلات و ..
اعم از
50
عدم اهتمام به حفظ و پایش نیروهاى جبهه انقلاب و در نتیجه ریزش آنان به نفع جبهه معارض و یا انفعال و انزواى آنان
18 – 3 –
عدم توجه به جذب عناصر میانه به جبهه فرهنگى انقلاب و برخوردهاى دفعى و راندن آنان به سمت جبهه فرهنگى معارض
19 – 3 –
حضور عناصر نفوذى جبهه معارض یا عناصر ناآگاه که به جبهه معارض خدمت مىکنند در سطوح مختلف جبهه خودى
17– 3 –
حکومتی
غیرحکومتی
در بخش های :
51
تحلیل و بررسى وضعیت جبهه فرهنگى معارض :
د)
1)
ساختار و ترکیب جبهه فرهنگی معارض:
بخش داخلی:
1 – 1 –
1-1- 1-
جریان فرهنگی غربگرا و وابسته به غرب
2-1- 1-
جریان فرهنگی وابسته به چپ مارکسیستی
3-1- 1-
جریان فرهنگی موسوم به روشنفکری دینی و اصلاحات
4-1- 1-
جریان فرهنگی مروج فمینیسم
5-1- 1-
جریان های ضداخلاقی و مروج فساد
6-1- 1-
جریانهای مروج موسیقی های غربی و مبتذل
7-1- 1-
جریانهای انحرافی مسلکی و فرقه ای و عرفانهای انحرافی
52
بخش خارجی:
2 – 1 –
1-2- 1-
دولتها و مجامع رسمى بینالمللى و نهادهاى وابسته به آنها
2-2- 1-
تشکلها و نهادهای ظاهراً غیردولتی و مردمی (NGO های فرهنگی و اجتماعی )
3-2- 1-
بخشهای خارجی جریانهای فرهنگی معارض داخلی
4-2- 1-
رسانه های گروهی خارج از کشور
53
بیوگرافی:
سیدحسین نصر فرزند ولی الله نصر، کفیل اسبق وزارت فرهنگ ورییس پیشین دانشکده ادبیات به سال 1312 شمسی در تهران متولد شد. وی تحصیلات خود را تا نیمه اول متوسطه در تهران گذراند، سپس به آمریکا عزیمت کرد و در سال 1333 موفق به اخذ لیسانس در رشته فیزیک و فلسفه علوم شد و در رشته ژئوفیزیک، فوق لیسانس گرفت و سپس وارد دانشگاه هاروارد شد. در سال 1337 دکترای فلسفه اش را از هاروارد گرفت و سپس به ایران بازگشت. در ابتداء به عنوان استاد دانشگاه به تدریس پرداخت و از نیمه دوم دهه1340 وارد حوزه مدیریت واز آن پس به تدریج وارد حوزه حکومت شد و در ردیف رجال عصر پهلوی قرار گرفت؛ تا جایی که به ریاست دفتر فرح و سفارت شاهنشاهی و پستهای دیگر رسید. در یک فرمت بندی کلی، عناوین شغلی سید حسین نصر در قبل از انقلاب به صورت ذیل قابل ارائه است :
54
مشاغل:
1- مدیر عامل وعضو هیات امنای انجمن شاهنشاهی فلسفه ایران
2- عضوشورای عالی فرهنگستان شاهنشاهی علوم ایران
3- عضوهیات امنای بنیاد شهبانو فرح
4- عضو هیات امنای فرهنگستان نیاوران
5- عضو هیات امنای موزه فرش
6- عضو هیات امنای موزه هنرهای معاصر
7- عضو هیات امنای موزه نگارستان
8- عضو هیات امنای مرکز ایرانی تحقیقاتی تاریخی
9- عضو هیات امنای موزه آبگینه
10- عضو هیات امنای بنیاد شاهنامه فردوسی
11- رییس کتابخانه دانشکده ادبیات تهران ( 1347- 1337)
12- سرپرستی برنامه دکتری دانشجویان دانشکده ادبیات تهران ( 1347-1338)
13- رییس شورای عالی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران 1346
55
14- رییس دانشکده ادبیات تهران 1347
15- اولین رییس هیات مدیره موسسه فرهنگی منطقه ای ( R.C.D )
16- عضو شورای عالی فرهنگ از بدو تاسیس
17- عضو انجمن فلسفه و علوم انسانی ایران 1338
18- عضویت در کنگره انقلاب آموزشی رامسر 1347
19- عضو شورای مرکزی آموزش کشور
20- عضو شورای عالی پژوهش های علمی کشور
21- عضوشورای عالی فرهنگستان شاهنشاهی علوم ایران
22- شرکت درکنگره صدمین سال تاسیس دانشگاه آمریکایی بیروت
23- رییس کتابخانه دانشگاه تهران (مرکزی )
24- نیابت عظمای دانشگاه صنعتی آریامهر 1351
25- رییس دفتر شهبانو فرح
26- عضوبنیاد سلطنتی تحقیقات اسلامی با حضور علامه وحیدی ( معدوم )، منوچهر آزمون ( معدوم ) 1352
27- عضوشورای عالی موسسه پژوهشهای سیاسی واقتصادی بین المللی 1357
56
با پیروزی انقلاب اسلامی، وی از ایران گریخت و مقیم کشور آمریکا گشت و در آنجا به فعالیتهایش ادامه داد. از جمله اقدامات وی می توان به موارد زیراشاره نمود:
– ارتباط با بنیاد مطالعات ایران تاسیس شده توسط اشرف پهلوی در سال 61 از طریق همکاری با نشریه «ایران نامه» به عنوان عضوهیات مشاوران همراه احسان یار شاطر، احمد کریمی حکاک، محمد جعفرمحجوب و…
– تماس با فرح پهلوی از طریق بهرام حجازی
– سرپرستی لیلا و فرحناز دختران فرح پهلوی و پیگیری امور تحصیلی آنان
دریک گزارش مستند از نوع فعالیت نصر آمده است: «دکترنصرهمچنان با فرح پهلوی و کامبیز آتابای درلندن دیدار می کند و با هوشنگ امیراحمدی، ریچارد کاتم ،مک گارون ازطریق انستیتوخاورمیانه وزارت امورخارجه آمریکا درتماس است». نصر در حال حاضر در دانشگاه جرج تاون مسئول کرسی آریامهر می باشد. این کرسی در سال 1954، بعد از سفر شاه به آمریکا و تخصیص دو میلیون دلار بودجه توسط او تاسیس شد. مسئول آن یک آمریکایی به نام «توماس ماتو» می باشد که در زمینه مسائل ژئوپلوتیک و منطقه آگاهی دارد. این کرسی در سال بورسهایی به آمریکاییها و خارجیها می دهدکه به بررسی مسائل ایران و منطقه می پردازد. سال گذشته فرح پهلوی در جشن بیستمین سال این کرسی نطقی ایراد کرد که سراسرحمله به جمهوری اسلامی بوده است .
فعالیتهای سیدحسین نصر در خارج از کشور(بعد از انقلاب):
57
2)
اهداف عمده جبهه فرهنگى معارض:
تضعیف و نهایتاً حذف فرهنگ اسلام و انقلاب اسلامى و مسلط نمودن فرهنگ غربى در سطح جهان بویژه جهان اسلام
1 – 2 –
تضعیف و منزوى نمودن فرهنگ اسلامی و انقلابى و حاکم کردن فرهنگ غربى در داخل کشور
2 – 2 –
تضعیف و در نهایت براندازى نظام جمهورى اسلامى (و یا حداقل استحاله و تغییر مشى آن)
3 – 2 –
58
3)
راهبردهاى کلان جبهه معارض:
هویت زدایی:
1 – 3 –
تضعیف و نهایتاً حذف هویت دینی، ملی و انقلابی
هویت سازی:
2 – 3 –
ساخت هویت جدید برمبناى فرهنگ و سبک زندگی غرب و تلاش براى جایگزین نمودن آن
براندازی نرم:
3 – 3 –
تغییر نظام جمهورى اسلامى و ایجاد نظام سکولار با استفاده از روشهاى نرم
59
4)
سیاستها و روشهای کلان:
تضعیف دین در حوزههاى گوناگون
1 – 4 –
باورها
ایمان
رفتارها
ارزشها
الگوها
نمادها و نشانه ها
نهادها
آیین ها
مواریث
شخصیتها
و …
60
ایجاد و ترویج انواع شبهات علیه دین، انقلاب، نظام ، روحانیت، مسئولان و….
2 – 4 –
ناکارآمدی حکومت دینی
نفی جنبه های اجتماعی و حکومتی اسلام
مخالفت دین با آزادی، نوآوری ، علم و پیشرفت
ارتجاع و بنیادگرایی، خشونت طلبی ، حمایت از تروریسم و …
ترویج خرافات و انحرافات دینى، فرقهسازى و دامنزدن به افراط و تفریط در حوزه اعتقادات و گرایشات دینى
3 – 4 –
تحقیر فرهنگ خودی و تبلیغ و ترویج فرهنگ و سبک زندگى غربى و القاء برترى فرهنگ بیگانه بر فرهنگ خودى
4 – 4 –
در محورهایی مانند
تحقیر و کمارزش نشاندادن هنجارها و ارزشهاى دینى، ملى و انقلابى
5 – 4 –
مخالفت دین و روحانیت با حقوق زنان
61
ترویج اندیشه سکولاریسم و تز جدایى دین از سیاست( بویژه در محیطهاى نخبگانى)
6 – 4 –
القاء یاس و ناامیدى از آینده بویژه در بین جوانان
7 – 4 –
ترویج انواع اختلافات (اعم از مذهبى، فرقهاى، سیاسى ، قومى، نژادى و…)
8 – 4 –
توجه و سرمایهگذارى ویژه در زمینه نیروى انسانى
9 – 4 –
کادرسازى، نخبهپرورى، چهرهسازى، الگوسازى
مرجعیتسازى از عناصر و شخصیتهاى غربى و غربگرا در عرصههاى مختلف
تحقیر و تخریب چهرهها، شخصیتها و الگوهاى دینى، ملى و انقلابى
احیاء و ترویج فرهنگ طاغوت، باستانگرایى، ملىگرایى و سایر مولفهها و نمادهاى فرهنگى رژیم گذشته
10 – 4 –
شامل:
ترویج فساد و فحشاء، مواد مخدر، مشروبات الکلی و ….
11 – 4 –
62
دشمن از راه اشاعه ى فرهنگ غلط – فرهنگ فساد و فحشا – سعى مى کند جوانهاى ما را از ما بگیرد. کارى که دشمن از لحاظ فرهنگى مى کند، یک "تهاجم فرهنگى" بلکه باید گفت یک «شبیخون فرهنگى» یک «غارت فرهنگى» و یک «قتل عام فرهنگى» است. امروز دشمن این کار را با ما مى کند. چه کسى مى تواند از این فضیلتها دفاع کند؟ آن جوان مومنى که دل به دنیا نبسته، دل به منافع شخصى نبسته و مى تواند بایستد و از فضیلتها دفاع کند. کسى که خودش آلوده و گرفتار است که نمى تواند از فضیلتها دفاع کند! این جوان بااخلاص مى تواند دفاع کند. این جوان، از انقلاب، از اسلام، از فضایل و ارزشهاى اسلامى مى تواند دفاع کند.لذا، چندى پیش گفتم: «همه امر به معروف و نهى از منکر کنند.» الآن هم عرض مى کنم: نهى از منکر کنید. این، واجب است.این، مسوولیت شرعى شماست. امروز مسوولیت انقلابى و سیاسى شما هم هست.
دیدار فرماندهان نیروهاى مقاومت بسیج 22/4/71
63
64
65
66
67
68
استفاده گسترده از دستاوردهاى علمى و فناوریهاى برتر در تولید و عرضه فرآوردههاى فرهنگى و هنرى
12 – 4 –
سرمایهگذارى ویژه بر گروههاى مرجع، نخبگان و چهرههاى فرهنگى، هنرى، علمى و سیاسى در جهت جذب، استحاله و به خدمت گفتن آنان
13 – 4 –
استفاده وسیع از اهرم تبلیغات و عملیات روانى
14 – 4 –
نفوذ در نهادها و سازمانهاى فرهنگى جبهه انقلاب و بهرهگیرى از امکانات و ظرفیتهاى آنان به نفع خود
15 – 4 –
استفاده گسترده از نهضت ترجمه (ترجمه آثار غربى به زبانهاى مختلف بویژه فارسى)
16 – 4 –
رسانه های رسمی
رسانه های غیررسمی
از طریق
69
استفاده گسترده از ظرفیتهاى بینالمللى مانند:
18 – 4 –
سرمایهگذارى و اقدامات وسیع در جهت ایجاد، تقویت، جذب و بهرهگیرى از سازمانهاى غیردولتى و نهادهاى صنفى و مدنى
17 – 4 –
سازمانهای و نهادهای رسمی و غیررسمی بین المللی
سازمان ملل
حقوق بشر
عفو بین الملل
یونسکو
یونیسف و …
نهادها و سازمانهای غیردولتی(NGOها) و سایر ظرفیتها
جشنواره های خارجی
جوایز بین المللی
و ….
و
70
5)
ابزارهای مهم:
رسانه ها ی سنتی و مدرن اعم از: مکتوب (کتاب، نشریات و …)، دیداری و شنیداری (کانالهای ماهواره ای)، اینترنت ، موبایل و …
1 – 5 –
هنر بویژه هنرهای نمایشی مانند سینما، تئاتر و انیمیشن، هنرهای تجسمی و موسیقی
2 – 5 –
سرگرمیها و تفریحات
3 – 5 –
انواع لوازم و اسباب بازیها
بازیهای رایانه ای
و ….
71
براساس برآوردهای حداقلی، 20% و براساس برآوردهای حداکثری 60% از مردم بطور متوسط به کانالهای ماهواره ای دسترسی دارند.
1) رواج گسترده استفاده از گیرنده شبکه های ماهواره ای در ایران:
در فضای ایران حدود 18000 شبکه تلویزیونی و 10000 شبکه رادیویی را می توان با دیش های متعدد و در جهت های مختلف گرفت. با یک دیش معمولی و تجهیزات مربوط به آن، حدود 2000 شبکه تلویزیونی در ایران قابل دریافت است.
2) تعداد کانالهای ماهواره ای قابل دسترسی در فضای ایران:
3) موضوعات و محتوای شبکه های قابل دریافت در ایران:
390 کانال فیلم سینمایی ، 380 کانال موسیقی ، 74 کانال مد و لباس ، 419 کانال ورزشی ، 250 کانال کودک و نوجوان، 214 کانال 24 ساعته متعلق به اسرائیل ، 92 کانال آگهی های تجاری، 40 کانال ترویج ادیان مختلف (3 کانال 24 ساعته فارسی زبان مختص ترویج مسیحیت ) ، 450 کانال سکس و پورتو، 80 کانال ضدیت با دین و 32 کانال فارسی زبان ضدانقلاب.
72
امتیازات و تسهیلات خارجی
4 – 5 –
انواع بورس ها
امکان مسافرت و اقامت
تامین شغل و درآمد
موسسات و نهادهای غیردولتی داخلی و خارجی اعم از فرهنگی، اجتماعی، آموزشی، علمی، خیریه و …
5 – 5 –
سازمانها و نهادهای رسمی بین المللی
7 – 5 –
منابع مالی و امکانات نامحدود
8 – 5 –
سفارتخانه ها و نمایندگیهای کشورهای مهاجم
6 – 5 –
73
6)
نقاط قوت، فرصتها و ظرفیتها:
1 – 6 –
علاوه بر نقاط ضعف و آسیب های جبهه فرهنگی انقلاب که می تواند برای جبهه معارض فرصت تلقی شود، موارد زیر نیز از نقاط قوت و ظرفیتهای جبهه معارض است:
ارتباط قوی تشکیلاتی (اعم از آشکار و پنهان)
2 – 6 –
برترى علمى، فنى و حرفهاى و تجربه و سابقه کار فرهنگى بیشتر
3 – 6 –
داشتن نگاه جبههاى و رعایت بیشتر لوازم و اقتضائات آن (هماهنگى و تعامل، حمایت از یکدیگرو …)
74
5– 6 –
عقبه خارج از کشور (هدایتى، حمایتى)
6 – 6 –
داشتن جاپا و عناصر نفوذى در برخى از بخشهاى جبهه خودى
7 – 6 –
نداشتن خط قرمزهاى اخلاقى
8 – 6 –
برترى کمى وکیفى در تولیدات فرهنگى و عرضه و توزیع محصولات فرهنگى
4 – 6 –
داشتن استراتژى و طرح و برنامه حسابشده
75
9 – 6 –
بهادادن و اهمیت قائلشدن به مقوله فرهنگ و کار فرهنگى
10 – 6 –
داشتن ساختارها و نهادهاى غیردولتى قوى و کارآمد
11 – 6 –
توفیق بیشتر در جذب و بهرهگیرى از عناصر میانه یا عناصر ریزش کرده از جبهه انقلاب
12 – 6 –
حضور در جایگاه و موضع مخالف و منتقد
13 – 6 –
حضور تاریخى غرب در ایران و وجود برخى ریشهها یا مظاهر فرهنگ غربى و طاغوتى در بخشهایى از جامعه ایران
76
1 – 7-
نقاط ضعف، تهدیدات و آسیبها:
اختلافات، حسادتها و تعارضات درونى
2 – 7 –
اشراف نسبى نظام بر فعالیتها و ارتباطات و عقبههاى جبهه معارض
3 – 7-
از دست دادن برترى گفتمانى بویژه طى 3 سال اخیر
4 – 7 –
از دست دادن و حذف برخى جاپاها و سرپلها در نهادهاى نظام بویژه طى 3 سال اخیر
پستهای کلیدی
منابع مالی و امکانات
اختیارات قانونی
شامل
نهادهای دولتی و غیردولتی مهم
77
5 – 7-
وابستگى، همسویى و همنوایى با بیگانه و دشمن
6 – 7 –
بىاعتقادى و لاابالىگرى در امور دینى و اخلاقى
78
سرفصل های اصلی و سئوالات گزارش عوامل و موانع ارتقاء کیفی فعالیت ها و محصولات
دستگاههای عضو کارگروه
سرفصل ها:
1) تبیین مفهوم ارتقاء کیفی فعالیت ها و محصولات،
2) تبیین ضرورت های ارتقاء کیفی فعالیت ها و محصولات ( با عنایت به ارزیابی شرایط گذشته و حال دستگاههای فرهنگی وابسته در حوزه کیفیت و همچنین نیازهای حائز اولویت نظام )
3) تبیین مولفه های اصلی ارتقاء کیفیت در فعالیت ها و محصولات،
4) تبیین موانع اساسی در پیش روی ارتقاء کیفیت فعالیت ها و محصولات،
5) تبیین لوازم و مقتضیات ارتقاء کیفی در فعالیت ها و محصولات،
6) تبیین گام های اساسی برای ارتقاء کیفی در حوزه فعالیت ها و محصولات،
7) ترسیم الگوی همکاری و هم افزایی دستگاهی در جهت ارتقاء کیفیت،
8) پیشنهاد شاخص های اصلی برای سنجش کیفیت فعالیت ها و محصولات ( به همراه ارائه پیشنهاد در زمینه تولید شاخص های مورد نیاز به نحو جامع و علمی ).
79
سوالات:
1) از نظر جناب عالی نقاط قوت و ضعف آن دستگاه در زمینه کیفیت کدامند؟
2) چه نوع اقداماتی تاکنون برای ارتقاء کیفیت در آن دستگاه صورت گرفته است؟
3) رئوس برنامه هایی که به منظور ارتقاء کیفی فعالیت ها و محصولات در دستگاهها تهیه و تصویب گردیده است کدامند؟
4) چه شاخص هایی تاکنون برای سنجش کیفی فعالیت ها و محصولات آن دستگاه تولید شده است؟
5) آیا در آن دستگاه نظام ارزیابی کیفی وجود دارد؟ اگر بله ویژگی های این نظام را تشریح نمایید
80
سرفصل های کلی سند فرادستگاهی همایش
( مبتنی بر دیدگاههای رهبر معظم انقلاب اسلامی )
اهداف و چشم انداز 10 ساله دستگاههای فرهنگی ، تبلیغی و رسانه ای وابسته به دفتر
1
سیاست های کلان
2
اولویت های اصلی
3
راهبردها
4
اصول و الزامات همکاری و تعامل میان دستگاههای فرهنگی ، تبلیغی و رسانه ای وابسته به دفتر در افق 10 ساله
5
81
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
82