تارا فایل

پاورپوینت هوش چند گانه


هوش چند گانه

متولد 1943 پنسیلوانیا
والدینش در سال 1938 از هامبورگ به آمریکا مهاجرت کردند؛ چون یهودی بودند. مرگ برادر بزرگترش در یک تصادف فعالیت های دوره کودکی او را محدود کرد و همین موضوع در تکامل فکری او موثر بود.
ورود به دانشگاه هاروارد در رشته حقوق.
اریک اریکسون معلم گاردنر می شود و به قول خود گاردنر بر پای تحقیقات او مهر می زند. وی از جروم برونر و دیوید رایزمن نیز تاثیر می پذیرد. در سال 1965 با عنوان دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل می شود. در 1971 PhD خود را می گیرد و با دیوید پرکینز در پروژه زیرو همکار می شود. در ضمن استاد آموزش در هاروارد نیز هست.
کارهای مهم : چارچوب های ذهن. نظریه هوشمندی های چندگانه
"من از بچه هایم می خواهم که دنیا را بشناسند نه برای آنکه دنیا جذاب است و انسان کنجکاو. می خواهم که آن را بفهمند تا دنیا را تبدیل به محلی بهتر برای زندگی کنند. "
در حوزه روان شناسی و علوم رفتاری معمولا باور بر این است که هوش موجودیتی منفرد است که به ارث می رسد و ابناء بشر مانند لوح سفیدی هستند که هر چیزی را در صورتی که به شیوه ای مناسب ارائه شود، می توان به آنها آموزش داد. تحقیقات اخیر نشان می دهد که عکس این مساله صادق است و هوش های چندگانه وجود دارد که کاملا از یکدیگر مستقل هستند.
گاردنر هوش را "ظرفیتی برای حل مسائل یا تطبیق ساخته ها متناسب با مجموعه فرهنگی " می داند

در کتاب چارچوب های ذهن گاردنر با هوش های شخصی به عنوان یک کل برخورد می کند؛ چرا که بسیار به هم نزدیکند و هماهنگ عمل می کنند. افراد ترکیب یگانه ای از هوش ها دارند و این هوش ها بدون جهت گیری اخلاقی است و می تواند برای مقاصد خوب یا بد بکار آید. نظریه گاردنر در روان شناسی جایگاه معتبری به دست نیاورده است ولی به شدت مورد توجه معلمان قرار گرفته است. در اصل این تئوری، هفت روش تدریس به جای یکی را امکان پذیر می کند؛ یعنی می توان ذهن را در زمینه ای که آماده است، تحریک کرد و با شیوه ای که مورد علاقه دانش آموز است پیش رفت. توصیه های گاردنر: "معلمان باید توجه خود را به همه هوش ها معطوف کنند." "باید آموزش و اخلاقیات را به یکدیگر گره زد."

The Shattered Mind appeared 1975
Frames of Mind (1983)
The Unschooled Mind
Intelligence Reframed
The Disciplined Mind
کتابهای گاردنر

جایگاه این هوشها در مغز کجاست

در خلال چند دهه گذشته، کلمه «هوش» به شمار فزاینده ای از انواع مختلف توانش و دستاورد اطلاق شده است، از قبیل هوش عاطفی، هوش فوتبال و غیره. با این حال، پژوهشگران از این واژه و نیز مباحثات مرتبط درباره توانایی هایی که باید بخشی از هوش شمرده شود و آنهایی که نباید شود، به فراموشی سپرده شده است. ظهور فناوری های جدید برای تحقیق روی مغز سبب شده است تا آنان توجه خود را به طور فزاینده ای به مفهومی دیرینه معطوف کنند که ناظر بر یک قوای ذهنی کلی است. این قوه جی(g) نام دارد که به طور اختصار نماینده عامل توانایی ذهنی کل است. عامل جی یک فرق کلی و سنجش پذیر بین انسانهاست که در توانایی های آنان در یادگیری، تعقل و حل مسئله به ظهور می رسد. این عامل مربوط به منظوری است که انسانها به هنگام توصیف عده ای به عنوان با هوش تر از دیگران در ذهن دارند. آزمون های بهره هوشی برای سنجش عامل جی به کار می رود. این آزمونها مهارت های ذهنی پیشرفته مانند نتیجه گیری، مشاهده شباهت ها و تفاوت ها و پردازش هر گونه اطلاعات پیچیده را ارزیابی می کند. عامل جی را نخستین آزمون گیرندگان کشف کردند که پی بردند کسانی که در یک نوع آزمون ذهن نمره خوبی آورند، احتمالاً نمره خوبی در تمام آنها خواهند آورد. صرف نظر از محتوا(کلمات، اعداد، تصاویر و شکل ها)، چگونه برگزاری (به طور فردی یا گروهی، به طور شفاهی یا مکتوب) یا مهارت مورد نظر (دایره لغات، تعقل ریاضی و توانایی فضایی)، بیشتر آزمون ها یک چیز را اندازه گیری می کنند. این عامل مشترک یعنی جی را می توان از هر دسته آزمون های شناختی استخراج کرد. عامل یاد شده بین افراد از هر سن، نژاد، جنس و ملیتی که تا به حال مورد مطالعه قرار گرفته است یکسان بوده است

معتبر و سودمندی برای اندازه گیری توان بالقوه دانش آموز می دانند. این آزمونها دیگر به صورت جمعی به کار نمی رود بلکه برای تعیین این امر به کار می رود که آیا بچه ای که در مدرسه مشکل دارد، دچار ناتوانی در یادگیری یا مشکل دیگری است. تمام آزمون های استاندارد بهره هوشی و امتحان پایانی دروس تا حد زیادی دانش آموزان را به یک شکل دسته بندی می کنند چون عامل جی، پیش بینی کننده عمده موفقیت در تحصیل است. در خلال دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ تلاش شد در برخی پیش دبستانی ها در آمریکا بهره هوشی بچه های محروم افزایش  یابد. نتایج دلسردکننده بود. حتی در جایی که بالا بردن بهره هوشی بچه های کوچک ممکن شد، این نتایج به نتایج مشابه در امتحان پایان دروس منجر نشد و افزایش بهره هوشی مدت کوتاهی پس از اتمام دوره ها از بین رفت. این نتایج ناامیدکننده باعث شد عده ای از پژوهشگران مفاهیم جی و بهره هوشی را زیر سوال ببرند. در عوض عرضه نظریه هوش چندگانه که در کتاب قالب های ذهن (۱۹۸۳) گاردنر مطرح شد، با استقبال روبه رو شد. گاردنر روانشناس دانشگاه هاروارد به جای هوش کلی ،هفت هوش دارای ارزش یکسان را پیشنهاد کرد: زبانی، منطقی- ریاضی، تصویری- فضایی، موسیقایی، جسمی- حرکتی، درون شخصی و بین فردی(وی بعداً هوش هشتم را با عنوان طبیعت گرایانه مطرح کرد.). نظریه گاردنر یادآور خوبی است که توانایی های انسان زیاد است و می توان بر برخی از متداول ترین آنها اسم گذاشت. در نتیجه ورزشکاران خوب هوش جسمی- حرکتی دارند به عبارت دیگر، هر کس به نوعی باهوش است.

این نظریه زبانی جدید برای توصیف احساسات و بچه ها و فضای کلاس به آموزگاران داده است. کتابهای راهنمای آموزگاران توصیه می کنند که این هوش های چندگانه به عنوان نقاط ورودی به درس برای دانش آموزان مختلف در نظر گرفته شود. مثلاً در درسی درباره فتوسنتز، معلم باید دانش آموزان را به خواندن توصیف فتوسنتز وادارد تا افراد باهوش از نظر زبانی با موضوع آشنا شوند، گیاهان نیازمند و غیرنیازمند به نور را مقایسه کند تا بچه های باهوش از نظر طبیعی آشنا شوند، از بچه ها بخواهد جدول زمانی مراحل فتوسنتز را آماده کنند تا هوش منطقی- ریاضی بچه ها تحریک شود و غیره. چنین سناریویی بسیار جذاب است، اما بعید است ورود به یک موضوع از چندین جهت مختلف زمان کافی برای پیشرفت در موضوع های دیگر باقی بگذارد. یک معلم زیست شناسی گفت، رویکرد هوش چندگانه شاید باعث شود تا بچه های دارای استعداد خاص، فهم خود را به گونه ای بیان کنند که از نظر شخصی ارضا کننده باشد، اما علم اساساً تحلیلی است و فهم آن نهایتاً نیازمند به کارگیری مهارت های تحلیلی و تعقل قوی است. یک قرن تحقیق نشان داده است هیچ کدام از انواع متمایز هوش به اندازه عامل جی سودمند نبوده است. دو نظریه پرداز عمده هوش چندگانه یعنی هاوارد گاردنر و رابرت استرنبرگ در مورد وجود جی مناقشه نمی کنند و فقط در مورد جایگاه آن در میان توانایی های ذهنی سوال دارند. مسلماً انواع بسیاری از توانایی های ذهنی وجود دارد اما آنها نه از هم مستقل هستند و نه فایده یکسانی دارند. پژوهش در ۱۰۰ سال گذشته به مجموعه اطلاعاتی منجر شده است که تقریباً تمام دست اندرکاران به رغم دیدگاه های مختلف خود، معتبر می دانند. تفاوت در بهره هوشی بچه ها را می توان به یک اندازه به اختلاف در ژنها و محیط آنان مربوط دانست. با بالا رفتن سن بچه ها، نقش تفاوت های ژنتیک در اختلاف هوشی بیشتر می شود. دانشمندان گمان می کنند با افزایش استقلال بچه ها، توانایی آنان برای انتخاب و شکل دهی به محیط خود بیشتر می شود و محیط نیز بر شکل گیری آنان تاثیر می گذارد. قدرت ژنها را می توان در این حقیقت دید که دوقلوهای همسان که جدا از هم بزرگ شوند، بیشتر از دوقلوهای جدا که در یک خانه بزرگ شده اند، در بزرگسالی از نظر بهره هوشی، کارکرد مغز، شخصیت و بسیاری رفتارها و ویژگیها به هم شباهت دارند

ژنها احتمالاً از طریق شکل دهی به ویژگیهای سوخت و سازی، الکتریکی و ساختاری مغز تاثیرگذار می شوند. مثلاً مغز افراد دارای بهره هوشی بالا به هنگام حل مسئله انرژی نسبتاً کمتری مصرف می کند و در واکنش به محرک های حسی مانند نور و صدا، امواج مغزی سریع تر و پیچیده تری تولید می کند. پژوهشگران از مدتها قبل در این باره بحث کرده اند که آیا افراد دارای بهره هوشی بالا، مغز بزرگتری دارند و یافته های جدید نشان می دهد که این گونه است. تفاوت از نظر جی یا هوش کلی همان اندازه طبیعی است که اختلاف در قد، فشار خون و غیره طبیعی است. تحقیقات نشان می دهد جی پس از مدرسه نیز اهمیت دارد. یافته ها حاکی از این است که بهره هوشی فرد بیش از تحصیلات یا شغل پدر، موید شغل و درآمد وی در بزرگسالی است. تاثیر جی در قلمروهای مختلف زندگی فرق می کند- مدرسه، کار، همسری- چون برخی از این قلمرو ها توانایی شناختی کمتری از سایرین طلب می کنند. برخی نتایج مهم در زندگی بیش از بقیه از عوامل غیر شناختی همچون بلندپروازی و برون گرایی و تصمیم هایی که بقیه در مورد شخص می گیرند، تاثیر می پذیرند. با این حال، مستندات درباره تاثیر گسترده و ماندگار جی به خصوص در کارهای پیچیده تر زندگی زیاد است. تحقیقات حاکی از آن است که آزمون های قوای ذهنی بهتر عملکرد شغلی را پیش بینی می کنند تا شخص، میزان درستکاری، تجربه و تحصیلات به علاوه همین تحقیقات نشان می دهد بهره هوشی و با سوادی با انواع دستاوردهای بزرگسالی مانند بهداشت و طول عمر صرف نظر از خاستگاه اجتماعی همبستگی دارد. تعریف دقیق  جی و کارکرد آن دشوار است، اما متخصصان سنجش ذهنی معتقدند که جی بر فراز سلسله مراتبی از توانایی های ذهنی قرار دارد. بسیاری از این پژوهشگران سلسله مراتب سه سطحی را که جان بی کارول در کتاب توانایی های شناختی ذکر کرده است، قبول دارند. کارول پس از استخراج آماری عوامل توانایی مشترک از بین ۴۵۰ مطالعه پیشین، تمام توانایی های ذهنی را به سه دسته تقسیم کرد. در بالاترین سطح یعنی لایه سوم، کارول شواهد یک توانایی را یافت یعنی جی. در لایه دوم، وی هشت توانایی گسترده شامل زبان، تعقل، تصویربرداری فضایی، درک شنیداری، حافظه و سرعت انتقال. لایه اول شامل توانایی های ذهنی نسبتاً خاص همچون گستره حافظه و درک مطلب است. تمام توانایی های لایه دوم با هم همبستگی زیادی دارند. فردی که از نظر توانایی زبانی استعداد چندانی ندارد، بسیار بعید است که از توانایی دیگری در این لایه برخوردار باشد، مانند تصویرپردازی فضایی. تحقیقات نشان می دهد این توانایی ها با یکدیگر و با جی همبستگی بالایی دارند. تمام آنها متشکل از جی و قدری از یک توانایی دیگر هستند. به قول کارول، تمام توانایی های لایه دوم رنگ های مختلف جی هستند. به رغم تلاش های بسیار، تا به حال کسی موفق نشده است آزمون هایی طراحی کند که این توانایی ها را جدا از جی اندازه بگیرد

بیشتر دسته های آزمون بهره  هوشی شامل دوازده سوال فرعی (مثل واژگان، تکمیل جمله، رشته اعداد، شباهت ها و غیره است) در مورد توانایی های نزدیک به لایه اول است. نمرات شخص در هر آزمون جمع زده می شود تا نمره کل بهره هوشی به دست آید. اما این گونه نیست که توانایی های لایه اول تشکیل دهنده هوش باشند. عنصر اساسی در هر سطح جی است. هر توانایی لایه دوم متشکل از جی و قدری توانایی تخصصی تر است. توانایی لایه اول با افزودن یک توانایی تخصصی تر به آن به دست می آید. کارول خاطر نشان می کند که چهار هوش از هوش های چندگانه گاردنر (زبانی، منطقی- ریاضی، فضایی و موسیقایی) با چهار توانایی لایه دوم مرتبط است. به گفته وی، هوت های چندگانه آن گونه که گاردنر معتقد است توانایی های مستقل نیستند، بلکه با یکدیگر و با جی مرتبط هستند. سه هوش از چهار هوش دیگر گاردنر خارج از قلمرو شناختی است و چهارمی (طبیعت گرا) کلی تر از آن است که تحلیل شود. به نظر می رسد هوش های بین شخصی و درون شخصی بیشتر مربوط به شخصیت است، در حالی که هوش جسمی- حرکتی بازتاب قوای روانی- حرکتی مانند هماهنگی چشم و دست است. از آنجایی که کودکان تیزهوش معمولاً توانایی های متفاوتی نسبت به کودکان متوسط یا زیر متوسط دارند، گاردنر معتقد است می توان گفت هر بچه ای از یک نظر باهوش است. هرجا که میزان قابل ملاحظه ای استعداد باشد، همواره جی بالا خواهد بود. گاردنر نتوانسته است آزمون سنجش هیچ کدام از هوت های پیشنهادی خود را عرضه کند. نظریات هوش چندگانه جایگزین جدید نظریات انحصاری و تنگ نظرانه توانایی هستند. پیامد اعمال نظریه هوش چندگانه

نظریه هوش چندگانه جدید ترین استدلال را برای مواجهه یکسان با بچه ها از نظر توانایی یادگیری به دست می دهد. یک روش قدیمی این است که مفهوم بهره  هوشی همچنان اهمیت دارد، ولی اختلاف بهره هوشی بین بچه های کلاس تاثیر چندانی ندارد. بر این اساس، از دانش آموزان استثنایی و عادی صحبت می شود. دانش آموزان عادی آنانی هستند که نمره بهره  هوشی آنان بین حد بالایی عقب ماندگی (۷۰) و حد پایینی تیزهوشی (۱۳۰) است. در این پیوستار ۹۵ درصد دانش آموزان قرار می گیرند. نگاهی دقیق تر به تفاوت های کارکرد فکری در این طیف ۶۰ نمره ای نشان دهنده تفاوت آموزش پذیری حتی در میان افراد متوسط است. مثلاً افراد دارای بهره  هوشی ۷۰ تا ۸۰ نیازمند آموزش بسیار نظام مند، مفصل، محسوس، با توالی خوب، بدون حذف مراحل میانی موضوع های دارای پیوند با معلومات آنان دارند. اغلب نیاز دارند یک نفر مستقیماً به هر کدام از آنان توجه کند و برای یادگیری حتی دستورالعمل های ساده به تمرین نیاز دارند. متخصصان آموزش معتقدند مواد درسی باید عاری از هرگونه مطالب غیرضروری از جمله اصول نظری و دارای فقط استنتاج ها باشد. هرگونه اطلاعات کتبی یا شفاهی باید در قطعات کوتاه، با لغات ساده و دستورالعمل های روشن توضیح داده شود. افراد دارای بهره هوشی بالاتر، امکان یادگیری بیشتری دارند، به طور مستقل یاد می گیرند و می توانند مفاهیم انتزاعی و چند لایه را درک کنند. افراد دارای هوش متوسط (۱۰۰) می توانند مطالب مکتوب و دانش شفاهی قابل توجهی را بیاموزند، به خصوص در صورتی که مطالب به صورت مرتب با امکان تمرین و امتحان به آنان عرضه شود. بهره  هوشی ۱۲۰ به معنای آن است که فرد توانایی خودآموزی و سازمان دهی و شکل دهی به اطلاعات را دارد. این افراد خلاهای آموزشی را به راحتی پر می کنند و بیش از سایرین از آموزش انتزاعی، خودمحور و ناقص که امکان تکمیل آن را فراهم می کند، بهره مند می شود. طبعاً نوع آموزش مناسب برای افراد دارای بهره  هوشی پایین برای افراد دارای بهره  هوشی بالا و برعکس نامناسب است. همان طور که آموزگاران می دانند، چیزهای دیگری به غیر از جی بر یادگیری اثر می گذارد، از قبیل انگیزه، فشار همسالان، ملاحظه کاری، حمایت والدین،  آشنایی با زبان آموزش و غیره. به این دلیل و دلایل دیگر، میزان جی بالا تضمین کننده موفقیت نیست. اما شکی نیست که جی بالا باعث تسهیل یادگیری در مدرسه و جی پایین باعث دشواری در مدرسه می شود. با وجودی که کند آموزان را نمی توان به تند آموز بدل کرد، تمام دانش آموزان می توانند بیش از میزان فعلی بیاموزند. هنگامی که آموزش مطابق نیازهای شناختی دانش آموز باشد، یادگیری و رضایت حاصل از آن افزایش می یابد

گاردنر هفت هوش معرفی می کند، دو تای اول در مدرسه به دست می آید. سه تای بعدی مربوط به هنر است و دو تای پایانی شخصی.
هوش زبانی Linguistic intelligence توانایی استفاده از زبان
هوش منطقی- ریاضی Logical-mathematical intelligence تحلیل منطقی و عملیت ریاضی
هوش موسیقی Musical intelligence برای الگوهای موسیقیایی
هوش بدنی- جنبشی Bodily-kinesthetic intelligence بکارگیری کل بدن برای حل مساله
هوش فضایی Spatial intelligence     توانایی تشخیص الگوهای فضای گسترده
هوش میان فردی Interpersonal intelligence  توانایی فهم خواسته ها و محرک های دیگران
هوش فرافردی Intrapersonal intelligence  توانایی فهمیدن احساسات دیگران   

Linguistic Intelligence
The ability to read , write and communicate with words. Authors, journalists, poets, orators and comedians are obvious examples of people with linguistic intelligence.
Famous examples: Charles Dickens, Abraham Lincoln, T.S. Eliot, Sir Winston Churchill.
Logical-Mathematical Intelligence
The ability to reason and calculate, to think things through in a logical, systematic manner. These are the kinds of skills highly developed in engineers, scientists, economists, accountants, detectives and members of the legal profession.
Famous examples: Albert Einstein, John Dewey.
Visual-Spatial Intelligence
The ability to think in pictures, visualize a future result. To imagine things in your mind's eye. Architects, sculptors, sailors, photographers and strategic planners. You use it when you have a sense of direction, when you navigate or draw.
Famous examples: Picasso, Frank Lloyd Wright.
Musical Intelligence
The ability to make or compose music, to sing well, or understand and appreciate music. To keep rhythm. It's a talent obviously enjoyed by musicians, composers, and recording engineers. But most of us have a musical intelligence which can be developed. Think of how helpful it is to learn with a jingle or rhyme (e.g. "Thirty days has September…").
Famous examples: Mozart, Leonard Bernstein, Ray Charles.
Bodily-Kinesthetic Intelligence
The ability to use your body skillfully to solve problems, create products or present ideas and emotions. An ability obviously displayed for athletic pursuits, dancing, acting, artistically, or in building and construction. You can include surgeons in this category but many people who are physically talented–"good with their hands"–don't recognize that this form of intelligence is of equal value to the other intelligences.
Famous examples: Charlie Chaplin, Michael Jordan.
Interpersonal (Social) Intelligence
The ability to work effectively with others, to relate to other people, and display empathy and understanding, to notice their motivations and goals. This is a vital human intelligence displayed by good teachers, facilitators, therapists, politicians, religious leaders and sales people.
Famous examples: Gandhi, Ronald Reagan, Mother Teresa, Oprah Winfrey.
Intrapersonal Intelligence
The ability for self-analysis and reflection–to be able to quietly contemplate and assess one's accomplishments, to review one's behavior and innermost feelings, to make plans and set goals, the capacity to know oneself. Philosophers, counselors, and many peak performers in all fields of endeavor have this form of intelligence.
Famous examples: Freud, Eleanor Roosevelt, Plato.
In 1996, Gardner decided to add an eighth intelligence (Naturalist) and in spite of much speculation resisted the temptation to add a ninth–Spiritualist Intelligence.
Naturalist Intelligence
The ability to recognize flora and fauna, to make other consequential distinctions in the natural world and to use this ability productively–for example in hunting, farming, or biological science. Farmers, botanists, conservationists, biologists, environmentalists would all display aspects of the intelligence

مسئله ‎ یک ‏‎ با‏‎ برخورد‏‎ در‏‎ که ‏‎ دارد‏‎ وجود‏‎ لحظاتی ‏‎ زندگی ‏‎ در‏‎ داریم‎ دوست ‏‎ ما‏‎ همه ‏‎می زند‏‎ جرقه ‏‎ گویی ‏‎ یکباره ‏‎ فرد‏‎ ذهن ‏‎ شود‏‎ زده ‏‎ ذهنی ‏‎ جرقه ‏‎ این ‏‎ که ‏‎ می شود‏‎ باعث ‏‎ چیزی ‏‎ چه ‏‎ که ‏‎ بدانیم ‏‎ دیگران ‏‎ سریعتراز‏‎ و‏‎ بیشتر‏‎ برخی ‏‎ که ‏‎ می شود‏‎ سبب‏‎ چیزی ‏‎ چه ‏‎ و‏‎ ازهوش ‏‎ خود‏‎ تلقی ‏‎ درباره ‏‎ که ‏‎ هنگامی ‏‎.شوند‏‎ حالت ‏‎ این ‏‎ دچار‏‎ که ‏‎ شد‏‎ خواهد‏‎ کلاس ‏‎ متوجه ‏‎ آن ‏‎ پیامدهای ‏‎ نخستین ‏‎ می اندیشیم ، ‏‎ .هستند‏‎ خلاق ‏‎ ذهنهای ‏‎ پرورش ‏‎ و‏‎ کشف ‏‎ پی ‏‎ در‏‎ دائما‏‎ آموزگاران ‏‎ و‏‎ هوش ‏‎ مورد‏‎ در‏‎ جدید‏‎ اندیشه ای ‏‎ بررسی ‏‎ اینجابه ‏‎ در‏‎ .می پردازیم ‏‎ کلاس ‏‎ در‏‎ آن ‏‎ پیامدهای ‏‎ چیست ؟‏‎ هوش ‏‎ و‏‎ امتحانات ‏‎ نتایج ‏‎ با‏‎ انسان ‏‎ هوش ‏‎ سنتی ، ‏‎ دیدگاههای ‏‎ براساس ‏‎ .می شود‏‎ معلوم ‏‎ آماری ‏‎ تحلیل ‏‎ و‏‎ تجزیه ‏‎ برخی ‏‎ باشد ، ‏‎ چالش برانگیز‏‎ کافی ‏‎ اندازه ‏‎ به ‏‎ آزمونی ‏‎ اگر‏‎ کسانی ‏‎.‎بد‏‎ نمره ‏‎ برخی ‏‎ و‏‎ می گیرند‏‎ خوبی ‏‎ نمره ‏‎ دانش آموزان ‏‎ سایرین ‏‎ به ‏‎ نسبت ‏‎ بیشتری ‏‎ هوش ‏‎ ظاهرا‏‎ بگیرند ، ‏‎ بهتری ‏‎ نمره ‏‎ که ‏‎ براساس ‏‎.‎می شود‏‎ بیان ‏‎ هوشی ‏‎ بهره ‏‎ برحسب‏‎ هوش ‏‎ میزان ‏‎.دارند‏‎ مو‏‎ رنگ ‏‎ یا‏‎ قد‏‎ مانند‏‎ است ‏‎ ذاتی ‏‎ خصلتی ‏‎ هوش ، ‏‎ سنتی ، ‏‎ دیدگاههای ‏‎ با‏‎ عمر‏‎ تمام ‏‎ در‏‎ و‏‎ است ‏‎ اندازه گیری ‏‎ قابل ‏‎ که ‏‎ چیزی ‏‎ یعنی ‏‎ اعتقاددارند ، ‏‎ دیدگاه ‏‎ این ‏‎ به ‏‎ که ‏‎ آموزگارانی ‏‎ماست ‏‎ می آموزند‏‎ درس ‏‎ سایرین ‏‎ از‏‎ بهتر‏‎ دانش آموزان ‏‎ برخی ‏‎ می گویند‏‎ که ‏‎ می دانند‏‎ افراد‏‎ ذهنی ‏‎ توانایی ‏‎ در‏‎ تفاوت ‏‎ را‏‎ آن ‏‎ علت ‏‎ و‏‎ .است ‏‎ تغییر‏‎ غیرقابل ‏‎ و‏‎ ثابت ‏‎ آن ‏‎ درباره ‏‎ بحث ‏‎ که ‏‎ نیست ‏‎ چیزی ‏‎ هوش ، ‏‎ ماهیت ‏‎ احتمالا‏‎ آزمونی ‏‎ نتیجه ‏‎ با‏‎ شخصی ‏‎ هر‏‎ هوشی ‏‎ بهره ‏‎.‎برسد‏‎ به پایان ‏‎ اجزای ‏‎ هوش ‏‎ معتقدند‏‎ پژوهشگران ‏‎.می شود‏‎ اختصاصی تعیین ‏‎ در‏‎.‎می سنجد‏‎ را‏‎ آنها‏‎ از‏‎ یکی ‏‎ فقط‏‎ هوش ‏‎ آزمون ‏‎ که ‏‎ دارد‏‎ زیادی ‏‎ در‏‎ آموزش ‏‎ استاد‏‎ هاواردگاردنر‏‎ دکتر‏‎ دهه 1980 ، ‏‎ اوایل ‏‎ یک ‏‎ هوش ‏‎ که ‏‎ پرداخت ‏‎ تصور‏‎ این ‏‎ با‏‎ چالش ‏‎ به ‏‎ هاروارد‏‎ دانشگاه ‏‎ .است ‏‎ واحد‏‎ جزء‏‎ نتایج ‏‎ براساس ‏‎ نه ‏‎ را‏‎ هوش ‏‎ سنجش ‏‎ که ‏‎ کرد‏‎ پیشنهاد‏‎ نظریه ای ‏‎ وی ‏‎ گاردنر‏‎.‎کرد‏‎ بنیاد‏‎ حل مسائل ‏‎ در‏‎ فرد‏‎ توانایی ‏‎ ‎‏‏، بلکه ‏‎ آزمون ‏‎ در‏‎ گاردنر‏‎.‎ببرد‏‎ پی ‏‎ هوش ‏‎ ماهیت ‏‎ به ‏‎ ترتیب‏‎ این ‏‎ به ‏‎ کرد‏‎ سعی ‏‎ بالقوه ‏‎ توانایی ‏‎":‎کند‏‎ می ‏‎ تعریف ‏‎ چنین ‏‎ را‏‎ هوش ‏‎ خود‏‎ کتاب‏‎ در‏‎ دست کم ‏‎ که ‏‎ است ‏‎ محصولاتی ‏‎ ایجاد‏‎ یا‏‎ مسائل ‏‎ حل ‏‎ برای ‏‎ روانی ‏‎ ".می شود‏‎ محسوب‏‎ ارزش ‏‎ فرهنگی ‏‎ زمینه ‏‎ یک ‏‎ جدید‏‎ کاملا‏‎ روشی ‏‎ به ‏‎ را‏‎ انسان ‏‎ ذهنی ‏‎ توانایی ‏‎ گاردنر‏‎ نظریه ‏‎ وی ‏‎.‎است ‏‎ دقیقتر‏‎ آن ‏‎ اندازه گیری ‏‎ معیارهای ‏‎ و‏‎ می کند‏‎ تعریف ‏‎ تعریف ‏‎ ثابت ‏‎ خصلتی ‏‎ به عنوان ‏‎ نمی توان ‏‎ را‏‎ هوش ‏‎ است ‏‎ معتقد‏‎ گاردنر‏‎.‎داد‏‎ افزایش ‏‎ و‏‎ پرورش ‏‎ را‏‎ آن ‏‎ می توان ‏‎ بلکه ‏‎ کرد ، ‏‎ با‏‎ و‏‎ اند‏‎ مستقل ‏‎ یگدیگر‏‎ هوشهااز‏‎ انواع ‏‎ کرد‏‎ استدلال ‏‎ هوش ‏‎ از‏‎ گاردنر‏‎ طبقه بندی ‏‎.‎می شود‏‎ تقویت ‏‎ بیشتر‏‎ کاربرد‏‎ یادگیری ، تدریس ، ‏‎ فرایند‏‎ به ‏‎ ما‏‎ نگرش ‏‎ نحوه ‏‎ بر‏‎ زیادی ‏‎ تاثیر‏‎ .است ‏‎ داشته ‏‎ ماهیت اندیشه ‏‎ حتی ‏‎ و‏‎ آزمون ‏‎ هوش ‏‎ مهارتهای ‏‎ شناسایی ‏‎
‏‎
معیارهای ‏‎ گاردنر ، ‏‎ گفته ‏‎ به ‏‎است ‏‎ شده ‏‎ تشکیل ‏‎ چیزی ‏‎ چه ‏‎ از‏‎ هوش ‏‎ :می دهد‏‎ تشکیل ‏‎ را‏‎ هوش ‏‎ مهارت ‏‎ زیر‏‎ به صورت ‏‎ نه ‏‎ -دشواریها‏‎ بر‏‎ غلبه ‏‎ یا‏‎ مسائل ‏‎ حل ‏‎ توانایی ‏‎ – .فرایند‏‎ صورت ‏‎ به ‏‎ بلکه ‏‎ خصلت ، ‏‎ .مسائل ‏‎ حل ‏‎ ابزار‏‎ یا‏‎ کارآمد‏‎ محصولی ‏‎ ایجاد‏‎ توانایی ‏‎ – آن ‏‎ در‏‎ که ‏‎ جدید‏‎ موقعیتهای ‏‎ یا‏‎ مسائل ‏‎ ایجاد‏‎ توانایی ‏‎ -‎ .می شود‏‎ کسب‏‎ جدید‏‎ اطلاعات ‏‎ کافی ‏‎ هوش ‏‎ تعریف ‏‎ جهت ‏‎ معیارها‏‎ این ‏‎ برآورده شدن ‏‎ حال ، ‏‎ این ‏‎ با‏‎ می کنند‏‎ ایجاد‏‎ می کنند ، ‏‎ حل ‏‎ مسئله ‏‎ رایانه ها‏‎ مثلا‏‎.‎نیست ‏‎ از‏‎ دیگری ‏‎ چند‏‎ ویژگیهای ‏‎ دارای ‏‎ انسان ‏‎ هوش ‏‎.‎می گیرند‏‎ یاد‏‎ و‏‎ :است ‏‎ قبیل ‏‎ این ‏‎ چندین ‏‎ چندگانه ‏‎ هوش ‏‎ نظریه ‏‎ براساس ‏‎:‎آموزش ‏‎ در‏‎ نظریه ‏‎ کاربرد‏‎ هیچ کدام ‏‎ البته ‏‎ که ‏‎ می دهد‏‎ رخ ‏‎ کودک ‏‎ مغز‏‎ در‏‎ ذهنی ‏‎ فرایند‏‎ و‏‎ پیچیده ‏‎ مسائل ‏‎ بیشتر‏‎ درواقع ‏‎.‎نمی کند‏‎ نفی ‏‎ را‏‎ دیگری ‏‎ .است ‏‎ هوش ‏‎ چند‏‎ از‏‎ استفاده ‏‎ نیازمند‏‎ زندگی ‏‎ روزمره ‏‎ موقعیتهای ‏‎ بین ‏‎ هوش ‏‎ از‏‎ بلکه ‏‎ موسیقایی ‏‎ هوش ‏‎ از‏‎ فقط‏‎ نه ‏‎ نوازنده ‏‎ مثلا‏‎ هوش ‏‎ و‏‎ موسیقیدانان ‏‎ دیگر‏‎ با‏‎ ارتباط‏‎ برقراری ‏‎ جهت ‏‎ شخصی ‏‎ .می کند‏‎ استفاده ‏‎ موسیقی ‏‎ آلت ‏‎ نواختن ‏‎ جهت ‏‎ جنبشی ‏‎ برای ‏‎ دانش آموزان ‏‎ کردن ‏‎ آماده ‏‎ جای ‏‎ به ‏‎ می توانند‏‎ آموزگاران ‏‎ .کنند‏‎ کمک ‏‎ مسائل ‏‎ حل ‏‎ فرایند‏‎ بهبود‏‎ در‏‎ را‏‎ آنان ‏‎ امتحانات ، ‏‎ مسئله ‏‎ حل ‏‎ راهبردهای ‏‎ محور‏‎ بر‏‎ باید‏‎ آموزش ‏‎ دیگر‏‎ عبارت ‏‎ به ‏‎ نه ‏‎ برسند ، ‏‎ جواب‏‎ به ‏‎ چگونه ‏‎ کند‏‎ کمک ‏‎ دانش آموزان ‏‎ به ‏‎ که ‏‎ باشد‏‎ معنا ، ‏‎ این ‏‎ در‏‎.‎پاسخ ‏‎ خود‏‎ و‏‎ ازمهارتها‏‎ دسته ای ‏‎ آموزش ‏‎ بر‏‎ آموزش ‏‎ به ‏‎ اصلاحی ‏‎ رویکردهای ‏‎ برخی ‏‎ با‏‎ چندگانه ‏‎ هوش ‏‎ نظریه ‏‎ .می گیرد‏‎ نظر‏‎ در‏‎ را‏‎ "بچه ‏‎ تمامیت ‏‎" که ‏‎ دارد‏‎ سازگاری ‏‎ و‏‎ والدین ‏‎ اختیار‏‎ در‏‎ ذهنی ‏‎ چارچوب‏‎ نوعی ‏‎ چندگانه ‏‎ هوش ‏‎ نظریه ‏‎ هر‏‎ ویژگیهای ‏‎ با‏‎ مطابق ‏‎ را‏‎ آموزش ‏‎ تا‏‎ می دهد‏‎ قرار‏‎ آموزگاران ‏‎ نفره ، ‏‎ کلاس 30‏‎ یک ‏‎ در‏‎ که ‏‎ می داند‏‎ معلمی ‏‎ هر‏‎.کنند‏‎ ارائه ‏‎ شخص ‏‎ هوش ‏‎ نظریه ‏‎.‎نیستند‏‎ هم ‏‎ مانند‏‎ دقیقا‏‎ آنان ‏‎ از‏‎ هیچ کدام ‏‎ را‏‎ آموزگار‏‎ و‏‎ آماده ‏‎ تنوع ‏‎ این ‏‎ پذیرش ‏‎ برای ‏‎ را‏‎ کلاس ‏‎ چندگانه ‏‎ برای ‏‎ را‏‎ دانش آموز‏‎ هر‏‎ شخصی ‏‎ توانایی ‏‎ که ‏‎ می کند‏‎ تشویق ‏‎ .دهد‏‎ پرورش ‏‎ مشکل گشایی ‏‎ نشان دهنده ‏‎ بهترین ‏‎ دانش آموزان ‏‎ می کند‏‎ خاطرنشان ‏‎ گاردنر‏‎ ذهنی ‏‎ راهبردهای ‏‎ طبقه بندی ‏‎ با‏‎.‎هستند‏‎ مسئله ‏‎ حل ‏‎ موضوع ‏‎ نقاط‏‎ و‏‎ قوت ‏‎ نقاط‏‎ می تواند‏‎ معلم ‏‎ دانش آموز ، ‏‎ برای ‏‎ مناسب‏‎ باید‏‎ که ‏‎ است ‏‎ معلم ‏‎ هنوز‏‎ حال ، ‏‎ این ‏‎ با‏‎.‎کند‏‎ مشخص ‏‎ را‏‎ ضعف ‏‎ اما‏‎.‎کند‏‎ تعیین ‏‎ مدرسه ‏‎ در‏‎ را‏‎ نیاز‏‎ مورد‏‎ دانش ‏‎ و‏‎ مهارتها‏‎ جهت ‏‎ انقلابی ‏‎ و‏‎ تطبیق پذیر‏‎ چارچوبی ‏‎ چندگانه ‏‎ هوش ‏‎ نظریه ‏‎ .است ‏‎ آموزش ‏‎ اهداف ‏‎ به ‏‎ دستیابی ‏‎
هوش چند گانه
ومدرسه

معرفی یک کتاب

هوش هاى چندگانه در کلاس درس/ توماس آرمسترانگ/ مترجم: مهشید صفرى/ ناشر: انتشارات مدرسه/ ۲۷۰ صفحه، ۱۵۵۰ تومان

هدف از آشنایى و فراگیرى هوش چندگانه آن است که به تفاوت هاى بسیار موجود میان افراد، احترام گذاشته شود. پژوهش هاى اولیه نشان داده است که ذهن انسان از مقوله هاى متفاوت هوش از جمله زبانى، منطقى- ریاضى، مکانى،… تشکیل مى شود. این کتاب اطلاعاتى در مورد هوش طبیعت گرا ارائه مى دهد و به بحث در مورد احتمال وجود هوش اگزیستانسیال یا وجودى مى پردازد. آموزگاران مى توانند با بهره گیرى از تئورى هوش چندگانه در تدوین برنامه درسى، طرح درس، ارزشیابى، آموزش هاى خاص و مهارت هاى شناختى، بازدهى فعالیت هاى آموزشى خود را بهبود بخشند و بتوانند با استفاده از آنها، استعدادهاى بالقوه دانش آموزان را تحقق بخشند. کتاب از چهارده فصل تشکیل شده است که عنوان بعضى ها عبارت است از: مبانى نظرى هوش هاى چندگانه، توصیف هوش دانش آموزان، هوش چندگانه و شیوه هاى آموزشى

هوش زبان شناختی

هوش منطقی – ریاضی

هوش فضایی

هوش جسمی – حرکتی

هوش موسیقیایی

هوش میان فردی

هوش درون فردی

25 روش برای ارتقای هوش زبانشناختی
در سمیناری مربوط به کتابهای نفیس حضور یابیید .
به گروههای کوچک تابع بپیوندید .
بازی کلمات را اجرا کنید .
به یک انجمن کتاب ملحق شوید .
در یک کالج محلی مربوط به نویسندگی ، در کنفرانس ، کلاس یا محل کار یک نویسنده حضور یابید .
در مراسم معرفی کتاب یا سایر وقایعی که نویسندگان چیره دست را معرفی می کند ، حضور یابید .
صدای خود را ضبط کرده و بعد دوباره به آن گوش دهید .
مرتبا به کتابخانه ها یا کتابفروشی سربزنید .
در یک روزنامه معتبر یا یک مجله ادبی مشترک شوید و به طور مرتب آنها را بخوانیید .
هفته ای یک کتاب بخوانید و یک کتابخانه شخصی درست کنید .
در یک انجمن سخنرانی عضو شوید . یا در خصوص نوعی کار یا رویداد اجتماعی ، یک نطق ده دقیق ای آماده کنید .
استفاد از یک پردازشگر کلمه را بیاموزید .
به نوارها ی ضبط شده سخنرانان مشهور ، شعرا ، داستانسرایان و سایر سخنگویان گوش فرا دهید .
خاطرات روزانه خود را یادداشت کنید ، یا هر روز 250 کلمه در مورد هر چیزی که به ذهنتان می رسد ، بنویسید .
به روش های کلامی متنوع افراد متفاوتی که در یک روز عادی می بینید ، توجه کنید .
به طور مرتب با خانواده یا دوستان خود جلسات داستانسرایی داشته باشید .
به ساختن لطیفه ، معما یا ایهام مبادرت ورزید .
در یک سمینار تندخوانی شرکت کنید .
به یک فرد بی سواد بیاموزید تا متنی را با صدای بلند بخواند .
متون نظم و نثر مورد لاقه خود را به خاطر بسپارید .
نوارهای ویدئویی شاهکارهای ادبی را اجاره کنید ، قرض کنید یا بخرید و حین کار یا در سایر اوقات روز به آنها گوش فرا دهید .
دو کلمه مهجوری که در متنها می بینید ، خط بکشید و معانی آنها را در فرهنگ لغت جست و جو کنید .
یک فهرست واژه ، یک فرهنگ لغت شعر گونه ( قافیه دار ) کتابی در مورد ریشه های کلمات و یک خودنویس بخرید و برای نوشته های خود مرتبا از آنها استفاده کنید .
در یک جشنواره داستانسرایان شرکت کنید و در خصوص هنر داستانسرایی ، مطالبی یاد بگیرید .
در مکالمات روزمره خود هر روز یک کلمه جدید به کار ببرید .

25 راهکار برای پرورش هوش منطقی – ریاضی
با دوستان یا خانواده بازیهای منطقی – ریاضی ترتیب دهید .
استفاده از چرتکه را یادبگیرید .
روی پازلها یا بازیهای فکری پیچیده کار کنید .
برای محاسبه مسائل ریاضی که در طول زندگی روزانه خود با آنها مواجه می شوید ، یک ماشین حساب جیبی به همراه داشته باشید .
نوعی زبان رایانه مثل :لوگو ، بیسیک یا پاسکال را فرا بگیرید .
یک ابزارگان شیمی ، یا اسباب کار عملی دیگری و بخرید و برخی از آزمایشهای را که در آنها شرح داده شده اند ، انجام دهید .
در مورد علوم ریاضی و مفاهیم علمی که از اخبار می شنوید ، با خانواده بحث و تبادل نظر کنید .
در زمینه علوم پایه یا ریاضیات در یک کالج یا فرهنگسرا کلاسی بگیرید ، یا یک راهنمای خودآموز بخرید و خودتان روی آن کار کنید .
مسائل ساده ریاضی را در ذهن خو حل کنید .
بخش تجاری روزنامه روزانه خود را مطالعه کنید و مفاهیم اقتصادی یا مالی نامانوس را پیدا کنید .
در مورد یافته های معروف ریاضی یا عملی مالعه کنید .
از یک موزه علمی ، افلاک نما ، آکواریوم یا بک مرکز علمی دیگر دیدن کنید .
کاربرد روش های مکاشفه ای را برای حل مسائل بیامزید .
یک گروه بحث و تبادل نظر یا انجمن تحقیق و مطالعه تشکیل دهید تا در مورد یافته های علمی تازه و تاثیر آنها بر زندگی روزانه به بحث و گفتگو بپردازید .
فیلمهای مستند تلویزیونی که به شرح مفاهیم علمی مهم می پردازند تماشا کنید .
ضمن مطالعه خود ، دوره مفاهیم نامانوس علمی یا اصطلحات ریاضی خط بکشید و توضیح آنها را در کتابها و یا افراد مطلع بدست آورید .
صحبت های خود را درمورد حل یک مسئله مشکل ریاضی را با صدای بلند ضبط کنید .
اصول علمی که منزل یا محله شما را تحت تاثیر قرار می دهند بشناسید .
یکی از نشریه های خبری علمی را مشترک شوید .
به جای اجتناب از مسائل ریاضی که در زندگی روزمره وجود دارد با آنها روبه رو شوید .
یک تلسکوپ ، میکروسکوپ ، یا ابزار بزرگ نما کننده دیگر بخرید و برای تحقق در مورد موضوعات پیرامون خود از آن استفاده کنید .
مفاهیم ریاضی یا علمی را به فردی نه چندان مطلع بیاموزید .
از یک آزمایشگاه یا محل دیگری که در انجا ریاضی و مفاهیم علمی کاربرد ندارد ، دیدن کنید .
ضمن یادگیری مفاهیم جدید ریاضی از بلوک ، نخود و لوبیا ، یا سایر موارد ملموس استفاده کنید .
برای حمایت از افرادی که وقتی ناچارند با ارقام سر و کار داشته باشتد ، احساس نگرانی می کنند ، گروهی متشکل از افرادی که هراس ریاضی دارند ، تشکیل دهید .

23 عملی که می توانید برای تقویت هوش فضایی خو انجم دهید .

بازی پیکشنری ، تیک تاک تو سه بعدی یا بازیهای تجسمی دیداری دیگر را انجام دهید .
معماهای اره مویی ، مکعب روبیک ، مارپیچ یا سایر معماهای دیداری را حل کنید .
یک برنامه نرم افزاری گرافیکی بخرید و به طراحی ، نقاشی و کشیدن تصاویر رایانه ای بپردازید .
فیلمها و نمایشهای تلویزیونی را تماشا کنید و به طور همزمان ، به کاربرد نور ، حرکت دوربین ، رنگ و سایر عوامل سینمایی تووجه کنید .
دکور فضایی داخلی منزلتان را تغییر دهید ، یا به زیبا سازی فضای بیرونی بپردازید .
از تصاویر مورد علافه خود در مجلات و روزنامه ها ، یک کتابخانه عکس درس کنید .
برای گردش در طبیعت ، مهارتهای جهت یابی با قطب نما را فرا بگیرید .
به مطالعه هندسه بپردازید .
در کلاس طراحی ، مجسمه سای ، نقاشی ، عکاسی ، ویدئ. ، طراحی گرافیکی یا هنری تصویری و علائم استفاده می شود . بیاموزید .
یک زبان اندیشهنگرانه مانند چینی که در آن برای رساندن معنی حروف تصویری و علائم استفاده می شود ، بیاموزید .
برای ایده های مبتکرانه یا سایر پروژه های مورد نظر خود ، مدلهای سه بعدی بسازید .
طریقه کاربرد و تفسیر نمودارهای گردشی ، تصمیم گیری از طریق اشکال درختی ، نمودار و سایر اشکال نمایش تجسمی دیداری دیگر را بیاموزید .
یک فرهنگ لغت مصور بخرید و طریقه کارکرد معمولی دستگاهها و سایر اشیا را مطالعه کنید .
بایک چشم بند ، چشمتان راببندید و در حالی که از دوست خود می خواهید شما را در منزل با احتیاط هدایت کند ، به کاوش در محیط اطراف بپردازید .
نگاه کردن به تصاویر و اشکال ابرها ، شکافهای بین دیوار یا سایر پدیدهای طبیعی یا دست ساز بشری را تمرین کنید .
برای یادداشت برداری از نمادهای دیداری بیشتری استفاده کنید .
بایک مهندس مکانیک ، معمار ، هنرمند ، یا طراح ملاقات کنید تا ببینید چگونه در کار خود از تواناییهای فضایی بهره می گیرد .
همراه خانواده یا دوستان زمانی را صرف فعالیت های هنری کنید .
نقشه های شهر و ایالت یا منزل خود و سایر گونه های نمایشی دیداری مطالعه کنید .
با الگو ، دی استیکس ، قطعات شش ضلعی و بلوکها یا سایر قطعات ساخت و ساز سه بعدی ، خانه سازی کنید .
خطاهای باصره را مطالعه کنید .
نوار های ویدئویی خود آموز در زمینه های خاص مورد علاقه خود را اجاره کرده ، قرض کنید یا بخرید .
در نامه ها ، پرژه ها و نمایشهای خود از تصویر ، عکس و نمودار استفاده کنید .

25 راهکار پرورشی هوش جسمی – حرکتی

به یک گروه کاری یا تیم ورزشی ملحق شوید .
در یک کلاس ورزش تک نفره مقل شنا ، اسکی ، گلف ، تنیس یا ژیمیناستیک آموزش ببینید .
یک هنر جسمانی همچون آیکیدو ، جدو یا کاراته را فرا بگیرید .
پیوسته تمرین کنید و ایده هایی را که طی هر بار تمرین به ذهنتان می رسد ، ثبت کنید .
نوعی صنایع دستی مثل صنایع چوبی ، بافندگی ، تراشکاری یا قلابدوزی را یاد بگیرید .
در یکی از کلاس های کزه گری یا سنگ تراشی یک فرهنگسرا شرکت کنید .
یوگا یا روش های دیگری از آرامش و خودآگاهی فیزیکی را فرا بگیرید .
به بازیهای ویدئویی که مستلزم واکنشهای سریع هستند ، بپردازید .
در کلاس های ورزشی شرکت کنید و یا وقت خود را صرف فهالیت های خلاق و آزاد کنید .
در خانه یک سرگرمی عملی مانند باغبانی ، آشپزی یا مدل سازی برای خود ایجاد کنید .
زبان اشاره یا بریل را فرابگیرید .
چشم خود را ببندید و از دوستی بخواهید شما را در هر سو هدایت کند . با دستهای خود محیط را لمس کنید .
مجموعه ای از اشیایی را که ساختار متفاوتی دارند جمع آوری کنید .
برای تقویت حس تعادل خود ، روی سنگفرش جدولهای خیابان با تیرها تراز را بروید .
یک گروه کوچک تیم بیسبال یا تیم دیگر با یک ورزش فردی را اداره کنید .
تحت نظارت یک پزشک یا باشگاه ورزشی ، برنامه تعدیل وزن یا اروبیک را آغاز کنید .
با دوستان یا خانواده خود ، چیستان نمایشی بازی کنید .
در فعالیت های مربوط به آگاهی حسی که شما را در تماس با حسها و ادراکات فیزیکی قرار می دهد . شرکت کنید .
با یک روانشناس در یک زمینه روانی – فیزیکی مانند رولفینگ ، تکنیک الکساندر یا بیوانرژتیک یا روش فلد نکره فهالیت کنید .
یادبگیرید چگونه پیغامی را به فرد دیگری بدهید . یا چگونه با استفاده از طب فشاری ، یا روش پیغام رسان دیگری به خو پیغام بدهید .
هماهنگی میان چشم و دست خود را با ورزش بولینگ ، پرتاب نعل اسب ، پرتاب توپ بسکتبال یا ورزش دو، افزایش دهید.
مهارتای بیاموزید که مستلزم حس لامسه قوی مهارت دست باشد ، مثل تایپ کردن یا نواختن یک ساز موسیقی .
تجسمات حرکتی را که در طول رویاها و خیالات روزانه در زهنتان شکل می گیرند ، ثبت کنید .
در یک کلاس بازیگری یا پانتومیم شرکت کنید ، یا به یک گروه هنری ملحق شوید .
یک کار عملی که نیازمند مهارت فیزیکی باشد ، مانند مراسم چای ژاپنی را یاد بگیرید .

25 راهکار برای تقویت هوش موسیقیایی

زیر دوش یا هنگام رفت و آمد ، آواز بخوانید .
با دوستان خود به بازی ( نام آن آهنگ را بگو ) یا بازی هی دیگر بپردازید .
به کنسرت یا اپرا بروید .
مجموعه ای از صفحات گرامافون مورد علاقه خود را گردآوری کرده و مرتبا به آنها گوش کنید .
به یک کلیسا یا یک گروه کر بپیوندید .
به فراگیری رسمی یک ساز موسیقی مخصوص بپردازید .
با یک موسیقیدان تمرین کنید .
در طول یک هفته یک ساعت را به شنیدن یک سبک نا آشنا موسیقی اختصاص دهید .
یک دوره آوازخوانی خانوادگی برپا کنید .
یک صفحه کلید الکترونیکی بخرید و ملودیهای ساده و آهنگهای موسیقی را بیاموزید .
از یک اسباب بازی فروشی ،سازهای کوبه ای بخرید و آنها را در آهنگ موسیقی متن بنوازید .
در یک آموزشگاه محلی یک دوره آشنی با موسیقی یا تئوری موسیقایی را بگرانید .
در روزنامه ها و مجلات ، دیدگاهها و انتقادات مربوط به موسیقی را مطالعه کنید .
برای آواز خواندن در یک حانه سالمندان ف بیمارستان یا مهد کودک ، داوطلب شوید .
حین مطالعه ، کار ، صرف غذا یا هر وقت دیگر در طول زمان که معمولا ساکت است به موسیقی متن گوش کنید .
با دوستانتان در مورد موسیقی به بحث و تبادل نظر بپردازید .
درباره زندگی آهنگسازان و نوازندگان مشهور مطالعه کنید .
به ملودیها و ریتمهای طبیعی ، همچون صدای پا ، آواز پرنده و صدای ماین لباسشویی ، گوش کنید .
آهنگی را که در هنگام کودکی دوست داشتید ، از نو بازیابی کنید .
خودتان آهنگ بسازید .
با گرد آوری آهنگهایی که در مراحل مختلف زندگی ، برایتان محبوب بودند ، یک سابقه موسیقایی برای خود فراهم کنید.
از تمام آهنگهایی که در طول روز می شنوید ، فهرستی تهیه کنید .
دستگاههای تکنولوژیکی بسیار پیشرفته بخرید که به شما امکان بدهد تئوری موسیقایی را بیموزید یا اینکه با استفاده از رایانه ، یک ساز موسیقی بنوازید .
مدت یک یا دو ساعت تمام روابط روزمره خود را با آوازه برای خانواده یا دوستانتان تعریف کنید .
در خصوص برنامه های آموزشی خاص مانند : سیستمهای سوزکی ، کودالی ، ارفشولورک ، ودالکروز، اطلاعاتی کسب کنید .

25 راهکار برای پرورش هوش میان فردی
یک رولودکس بخرید . اسامی همکاران ، دوستان ، آشنایان ، خویشان و سایرین را در آن بنویسید و با آنها در تماس باشید .
تصمیم بگیرید هر روز با شخص جدیدی ملاقات کنید .
به یکی از گروه های داوطلب یا خدماتی بپیوندید .
هر روز 15 دقیقه با دقت به صحبت های همسر یا یکی از دوستان صمیمی گوش کنید .
یک میهمانی برگزار کنید و حداقل سه نفر را که خیلی خوب می شناسید ، دعوت کنید .
مرتبا در دوره های روان درمانی گروهی یا روان درمان خانوادگی شرکت کنید .
در گروهی که هم اکنون در محیط کار یا اجتماع خود با آن سر و کار دارید ، نوعی نقش رهبری را به عهده بگیرید .
گروه حمایتی خود را تشکیل دهید .
در کلاس های مهارتهای ارتباطات میان فردی که در اغلب هنر سرا ها تشکیل می شود ، ثبت نام کنید .
با یک یا چند نفر به صورت مشترک روی طرحی کار کنید که منافع آن نیز مشترک باشد .
در منزلتان جلسات خانوادگی دائمی تشکیل دهید .
با استفاده از یک بلتون خبری در شبکه اینترنت ، با سایر مردم در ارتباط باشید .
در محل کار خود جلسه خانوادگی دائمی تشکیل دهید .
به چند آسایشگاه سالمندان یا بیماران روانی سر بزنید .
با خواندن کتاب در ضمینه آداب معاشرت و بحث در مورد مطالب آن با فردی که فکر می کنید به امور اجتماعی اشراف دارد ، هنر رفتار اجتماعی مناسب را یاد بگیرید .
در اماکن عمومی با مردم گفتگو کنید .
به طور مداوم با مجموعه افراد سراسر کشور یا جهان مکاتبه کنید .
در گردهماییهای خانواده ، مدرسه یا جلسات مربوط به کار شرکت کنید .
در فضای آزاد با خانواده و دوستان به صورت گروهی و بدون رقابت بازی کنید .
با اعضای یک فرهنگ جمع گرا آشنا شوید و زندگی خود را با بهترین ویژه گی سبک زندگی میان فردی آنها هماهنگ کنید .
به گروهی ملحق شوید که هدف آن کمک به شما برای آشنایی با افراد جدید است .
داوطلبانه و به طور غیر رسمی به دیگران پیشنهاد تدریس ، تدریس خصوصی یا مشاوره بدهید .
یک یا دو هفته ، روزی 15 دقیقه به مشاهده و بررسی چگونگی عملکرد متقابل افراد در یک مکان عمومی بپردازید .
درباره ارتباط خود با افراد پیرامونتان عمیقا فکر کنید ، این کار را ابتدا از خویشان و دوستان نزدیک آغاز کنید و تاحد جامعه و کشورتان و بالاخره کل سیاره گسترش دهید .
از طریق مطالعه زندگینامه ها ، فیلمها و سایر رسانه های عمومی ،زندگی افرادی را که در زمینه های اجتماعی کارآمد و معروف هستید ، مطالعه و بررسی کنید و بیاموزید که الگوی آنان را سرمشق خود قرار دهید .

24 راهکار برای پرورش هوش درون فردی

در روانشناسی غربی و یا فلسفه های شرقی ، الگوهای خود را مطالعه کنید .
مراقبه را فرا گیرید .
به نوارهای برانگیزنده سمعی بصری گوش کنید .
زندگینامه خود را بنویسید .
در ذهن خود مراسم آیینی یا نیمه مذهبی مربوط به تولد ، بلوغ ، ازدواج یا مرگتان را تجسم کنید .
مرتبا رویا ها خودتان را ثبت کنید و روی آنها کار کنید .
کتاب های خویاری بخوانید .
در منزل خود مکان آرام برای درون گری ایجاد کنید .
چیزهای جدیدی از قبیل یک مهارت ، یک زبان ، یا یک بخش علمی را در زمینه ای که مورد علاقه شماست به خودتان بیاموزید .
برای خودتان کار کنید .
نوعی گرایش و سرگرمی که شما را از مردم عادی جدا کند ، در خودتان پرورش دهید .
در یک کلاس تعلیم شجاعت یا تقویت اعتماد به نفس نام نویسی کنید .
سلسه آزمون های را تهیه کنید که برای ارزیابی نقاط قوت و ضعف خاص شما در گستره وسیعی از زمینه ها طراحی شده اند .
برای خودتان اهداف کوتاه و دراز مدتی تعیین کنید و سپس آنها را دنبال کرده و به انجام برسانید .
در سمیناری شرکت کنید که برای آموزش دادن شما در خصوص خود یا خودهای تان طراحی شده اند .
برای ثبت اندیشه ها، احساسات ، اهداف و خاطرات خود دفترچه خاطرات خود دفترچه خاطراتی تهیه کنید .
زندگی نامه یا اتو بیو گرافی افراد بزرگ و شخصیت های برجسته را مطالعه کنید .
هر روز کارهایی را برای تقویت عزت نفس خود انجام دهید .
مرتبا به محل های نیایش مثل مسجد و کلیسا بروید .
حداقل یک بار در روز ، کاری انجام دهید که رضایت خاطر خودتان را فراهم می کند .
اسطوره خودتان را پیدا کنید و مطابق با آن زندگی کنید .
یک آینه جیبی همراه داشته باشید و در حالات یا وضعیتهای فکری مختلف خودتان را در آن نگاه کنید .
هر شب به مدت 10 دقیقه ، افکار و احساسات مختلفی را که در طول روز داشته اید ، در زهن خود مرور کنید .
اوقات خود را با کسانی سپری کنید که درک قوی و خوبی از خو دارند .

پایان


تعداد صفحات : 36 | فرمت فایل : .ppt

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود