به نام خداوند جان و خرد
فهرست مطالب
داستان ملی شدن صنعت نفت ایران
نهضت ملی شدن نفت نامی است که بر دوره اوج گیری مبارزات مردم ایران، برای ملی کردن صنعت نفت ایران گذارده شده است. ملی شدن صنعت نفت ایران در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ با تصویب قانون ملی شدن نفت به اوج رسید و با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پایان یافت.
در سال 1280 خورشیدی (1901 میلادی) قراردادی توسط دربار مظفرالدین شاه قاجار و شخصی بریتانیایی تبار به نام ویلیام ناکس دارسی به امضا رسید که به قرارداد دارسی معروف شد. بر پایه این قرارداد، ویلیام دارسی امتیاز انحصاری اکتشاف و استخراج نفت در جنوب ایران را بدست آورد. شرکت نفت دارسی، پس از هفت سال، سرانجام در ۲۶ مه ۱۹۰۸ میلادی در منطقه مسجد سلیمان به نفت رسید.
قرارداد دارسی
مظفرالدین شاه قاجار
نفت ایران هنگامی اهمیت بیشتری پیدا کرد که دولت انگلستان با خرید سهام دارسی درصدد برآمد به طور مستقیم تری در این پروژه بزرگ مشارکت نماید و پس از آن، دولت انگلستان خود مالک بی رقیب منابع نفتی عظیم ایران در بخش های جنوب و جنوب شرقی شد. پس از جنگ اول جهانی بود که انگلستان درصدد برآمد نفوذ خود را در حوزه های نفتی ایران بیش از پیش مستحکم تر سازد و از ورود هر کشور یا شرکت نفتی خارجی به این مناطق ممانعت به عمل آورد.
طمع انگلستان برای نفت ایران
با توجه به درآمد ناعادلانه که از کشف و صدور نفت ایران عاید انگلیس می شد خیلی زود بر محافل داخلی کشور آشکار شد که قرارداد دارسی نمی تواند حقوق اقتصادی دولت ایران را تامین نماید، بنابراین تلاش هایی برای تجدید نظر قرارداد دارسی صورت گرفت.
تصویر قرارداد دارسی
در سال 1312 و در دوره رضاشاه تصمیم گرفته می شود که به قرارداد دارسی پایان داده شود. با لغو قرارداد دارسی اما دولت ایران نتوانست مالکیت منابع نفتی را در اختیار بگیرد. شخص رضاشاه پس از مذاکره با رئیس شرکت نفت ایران و انگلیس، و سفیر بریتانیا در ایران، قرارداد 1933 را قبول کرد و مقامات دولت را وادار به تصویب آن کرد. مجلس شورای ملی نیز به اتفاق آرا آن را تصویب کرد. در این قرارداد شرکت نفت ایران و انگلیس همچنان به اکتشاف و استخراج و فروش منابع نفتی ایران، بدون هیچ الزامی به ارائه صورت عملکرد به دولت ایران، ادامه می داد. مدت قرارداد ۶۰ سال تعیین شد.
قرارداد 1933
پس از کناره گیری رضاشاه از قدرت در تاریخ بیست شهریور 1320 و ورود نیروهای متفقین به ایران، نخستین انتقادها بر قرارداد ۱۹۳۳ در دوره چهاردهم مجلس شورای ملی انجام شد. در یک نُطق محمد مصدق در زمینه این قرارداد در مجلس چهاردهم گفت:
«شاید مادر روزگار دیگر نزاید کسی را که به بیگانه چنین خدمتی کند.»
در همین مجلس بود که طرح تحریم امتیاز نفت در آذر ۱۳۲۳ تصویب شد.
مخالفت با قرارداد ۱۹۳۳
پس از اشغال ایران توسط انگلیس و شوروی و سپس آمریکا در جنگ جهانی دوم، رقابت استعمارگران بر سر منافع، خصوصاً نفت، تشدید شد. دولت ایران بعد از مواجهه با تقاضای شرکت های نفتی هر سه کشور، اعلام کرد که دادن هرگونه امتیاز باید به بعد از جنگ موکول شود، زیرا در زمان حاضر و به دلیل وجود جنگ، وضعیت اقتصادی کشورها روشن نیست.
در نتیجه تقاضای هر سه دولت رد شد.
جنگ جهانی دوم و اشغال ایران
پس از پایان جنگ جهانی دوم، انگلیس و شوروی موظف بودند ظرف مدت شش ماه پس از خاتمه جنگ، نیروهای خود را از خاک ایران تخلیه نمایند، اما شوروی نه تنها از خاک ایران خارج نشد، بلکه نیروهای دیگری هم وارد نقاط شمالی ایران کرد. در این زمان قَوام، نخست وزیر ایران بود. یکی از اقدامات قوام، عقد قراردادی بود که بین دولت ایران و سفیر شوروی در تهران به امضا رسید. براساس این قرارداد، نیروهای شوروی می بایست ظرف یک ماه و نیم خاک ایران را ترک کنند و قرار شد شرکت مختلط نفت ایران و شوروی ایجاد شود و اساسنامه آن ظرف هفت ماه برای تصویب به مجلس پانزدهم پیشنهاد گردد.
احمد قوام
گسترش فعالیت های سیاسی پس از شهریور ۱۳۲۰ سبب گسترش مبارزات مردم و به ویژه توجه آنان به وضع قرارداد نفت شده بود. دکتر محمد مصدق در مجلس و بیرون از آن این جنبش را که به «نهضت ملی شدن نفت» معروف شد، هدایت می کرد و در راس مبارزات ملی شدن صنعت نفت ایران قرار داشت. با رشد جنبش ملی شدن نفت، محافل وابسته برای سرکوب جنبش، تلاش های تازه ای را آغاز کردند و هم زمان، فشارهای سیاسی و اقتصادی از جانب انگلیس افزایش یافت و با اعزام ناوگان جنگی به خلیج فارس، این فشارها ابعاد نظامی یافت. در چنین موقعیتی کارگران با اعتصاب ها، موقعیت دکتر مصدق را مستحکم تر کردند.
گسترش اعتراضات
در شهریور ۱۳۲۰ کارگران نفت جنوب، با توجه به موقعیت استراتژیک ایران و اهمیت نفت در سرنوشت جنگ، به عنوان وزنه ای قابل تامل مطرح گشتند. کارگران نفت جنوب با هدایت شورای متحده مرکزی اتحادیه های کارگران و زحمتکشان ایران، به مبارزه ادامه دادند و در خوزستان دست به اعتصاب عمومی تیر ۱۳۲۵ زدند.
جنبش های کارگران صنعت نفت، اولین جرقه نهضت
در سی ام مهرماه ۱۳۲۶، نمایندگان مجلس شورای ملی ماده واحده ای را به تصویب رساندند که منتفی شدن قرارداد نفت ایران و شوروی هدف اصلی آن بود. همچنین در این ماده واحده تاکید شده بود که دادن هرگونه امتیازی به خارجی ها ممنوع است و دولت مکلف است که به منظور استیفای حقوق ملت ایران از نفت جنوب اقدام کند. دولت انگلستان از تصویب این ماده واحده ناراضی نبود، زیرا این طرح موجب شده بود که دست شوروی ها از منابع نفتی ایران کوتاه گردد. دولت انگلستان به منظور حفظ سلطه خویش بر نفت جنوب و جلوگیری از استیفای حقوق ملت ایران با مقامات کشور وارد مذاکره شد تا این قرارداد را به تصویب برساند.
در انتخابات مجلس شانزدهم ۱۳۲۸ از همان آغاز رزم آرا، رئیس ستاد ارتش تلاش کرد تا نیروهای نزدیک به خود را به مجلس بفرستد. مصدق و یارانش در جبهه ملی برای رویارویی با تقلب، به دربار متحصن شده و از شاه درخواست کردند تا جلوی دخالت ارتش در سیاست را بگیرد. این انتخابات با پیروزی رزم آرا (که بعداً با رای همین مجلس به نخست وزیری رسید) به پایان رسید؛ ولی با پشتیبانی سرلشکر زاهدی (رقیب دیرینه رزم آرا) در مقام رئیس شهربانی و حمایت ضمنی شاه که آن زمان رزم آرا را دشمن درجه یک خود می دید، صندوق های ساختگی آرای تهران باطل شده و در نوبت دوم انتخابات تهران، اقلیت جبهه ملی با رهبری مصدق با کسب هشت کرسی از دوازده کرسی تهران به مجلس راه یافتند.
انتخابات مجلس شانزدهم
محمدرضا شاه و رزم آرا
هم زمان با شکل گیری اعتراضات گسترده بخشی از نمایندگان مجلس شورای ملی، فعالان ملی گرا و مردم ایران، انگلیسی ها جهت حفظ و تحکیم موقعیت خود در سر پل های نفتی ایران بر آن شدند با اعطای برخی امتیازات محدود بر اعتراضات پایان دهند. مهم ترین این اقدامات قرارداد گَس–گلشائیان بود که به لایحه الحاقی نفت نیز مشهور شد. بر اساس این قرارداد شرکت نفت ایران و انگلیس تعدیلاتی در مبالغ پرداختی به ایران را می پذیرفت. دولت حاج علی رزم آرا تلاش فراوان کرد تا بلکه مجلس شورای ملی آن را تصویب کند. اما به رغم تمام فشارها و تهدیدهایی که وجود داشت مجلس شورای ملی آن را رد کرد.
در سال ۱۳۲۹ اقلیت مجلس به شدیدترین شکل به رویارویی با نخست وزیر رزم آرا که قصد مصالحه با انگلیس در جریان نفت را داشت، پرداخت. رزم آرا چنین استدلال می کرد که ما توان فنی در اختیار گرفتن کامل صنعت نفت را نداریم و باید به افزایش سهم ایران از سود حاصل، به پنجاه درصد رضایت دهیم. همین باعث شد تا او را به عنوان یک خائن به منافع ملی ایران معرفی کنند. در بیرون از مجلس نیز جریان های گوناگون کشور از دربار تا اسلامگرایان تندرو، ائتلافی ضد رزم آرا ایجاد کرده بودند.
پاییز و زمستان 1329 مرحله اوج گیری نهضت ملی شدن نفت ایران است.
با ملاقات آیت الله کاشانی و دکتر مصدق در آبان ماه توافق اصولی برای تشدید جنبش با هماهنگی جناح های ملی و مذهبی صورت می گیرد.
دوران اوج گیری نهضت
نمایندگان جبهه ملی در مجلس شورای ملی در دی ماه 1329 رسما طرح ملی شدن نفت را مطرح کردند.
دکتر شایگان، حسین مکی، اللهیار صالح، دکتر مصدق، حائری زاده و دکتر بقایی از فعالان بودند.
به دعوت آیت الله کاشانی و جبهه ملی، تظاهرات گسترده ای در میدان بهارستان تهران در حمایت از طرح ملی شدن نفت صورت گرفت.
روزنامه نگاران شجاعی مانند دکتر سید حسین فاطمی مدیر روز نامه باختر، از طریق نوشتن مقاله در مطبوعات، نسبت به ملی شدن نفت به مردم آگاهی می دادند.
مراجع تقلید قم و بسیاری از روحانیان برجسته استان ها با انتشار اعلامیه از ایده ملی شدن نفت حمایت کردند.
با اوج گیری جنبش ملی، فشار دولت سپهبد رزم آرا بر مبارزین و مطبوعات در اواخر دی 1329 بیشتر شد.
دکتر فاطمی و چند تن از روز نامه نگاران دستگیر و زندانی شدند.
با دفاع رزم آرا، نخست وزیر از شرکت نفت انگلیس و ارائه قرار داد الحاقی به مجلس در ابتدای پاییز 1329 و رد قرارداد الحاقی توسط کمیسیون نفت و تاکید بر اصل ملی شدن نفت در ابتدای بهمن، درگیری رزم آرا و اقلیت جبهه ملی در مجلس وارد مرحله جدیدی شد.
آیت الله کاشانی با ایراد سخنرانی مهمی با حمایت از مطبوعات، ادامه مبارزه برای ملی شدن نفت را واجب شرعی اعلام کرد و از مردم خواست تا پیروزی نهایی مقاومت کنند. وی به رزم آرا هم هشدار شدید داد.
سید مجتبی نواب صفوی رهبر جمعیت فداییان اسلام با آیت الله کاشانی دیدار کرد. پس از این ملاقات، نواب با انتشار بیانیه شدید اللحن به رژیم پهلوی هشدار داد تا مقابل مردم نایستد. نواب همچنین ترور عبد الحسین هژیر وزیر دربار در سال 1328 را به رزم آرا یاد آوری کرد. شجاعت نواب در آن مقطع در بالا بردن روحیه مردم و جناح های سیاسی به شدت موثر بود.
دولت با هماهنگی دربار و رزم آرا و با هدف جلوگیری از تصویب طرح ملی شدن نفت و همراهی با شرکت نفت ایران و انگلیس مصمم شد لایحه قرارداد الحاقی را از مجلس باز پس گیرد.
با اوج گیری تحرکات جناح حاکم علیه ملیون، دکتر مصدق با ایراد یک سخنرانی مهم در کمیسیون نفت، طرح ملی شدن صنعت نفت را بزرگترین اقدام برای آزادی و ترقی ملت ایران دانست و بر ادامه حرکت تاکید نمود.
تظاهرات به نفع جبهه ملی در تهران و دیگر شهرها هر روز توسعه یافته و مردم نوار های سه رنگ پرچم ایران را با شعار "نفت باید ملی شود" به سینه خود می زدند.
در میان مطبوعات وفادار به جنبش نفت، «روزنامه باختر امروز» پیشروتر بود و سر مقاله های دکتر فاطمی آگاهی مردم به ابعاد حرکت را بیشتر می کرد. جوانان، باختر امروز را در میادین توزیع می کردند.
در فاصله نیمه دی تا نیمه بهمن 1329 دو میتینگ بزرگ مردم تهران در حمایت از جنبش نفت در مسجدشاه بازار و میدان بهارستان برگزار شد. احزاب متشکل در جبهه ملی در این دو میتینگ مهم حضور داشتند.
مهندس کاظم حسیبی که در طول جنبش نفت به عنوان مشاور نفتی دکتر مصدق مطرح بود در میتینگ بهارستان سخنرانی کرد و ابعاد ملی شدن نفت را برای مردم تبیین کرد.
تقابل نهضت ملی با رزم آرا به اوج رسید. وی از اواخر بهمن مذاکرات فشرده ای را با سفیران آمریکا و انگلیس در تهران برای پیدا کردن راه حل سیاسی معضل نفت انجام داد.
به موازات افزایش تحرکات سیاسی رزم آرا علیه جنبش، دکتر مصدق در سخنرانی مفصل خود اعلام کرد، تنها راه، تن دادن به ملی شدن نفت است. امروز باید در یک محیط صمیمی به اتفاق آرا به آرزوهای ملت ایران که با فتواهای علمای اعلام نیز فریضه دینی ما شده است لبیک اجابت گفته و ملی شدن صنعت نفت را در سراسر کشور تصویب و برای گذشتن از آخرین مرحله قانونی تقدیم مجلس شورای ملی نماییم.
در پی اظهارات تند رزم آرا در مجلس در مخالفت کامل و قاطع با ملی شدن نفت و عدم طرح مفاد مذاکره با سفیر انگلیس، دکتر مصدق قطع مذاکره با دولت را اعلام و ملی شدن در دستور کار کمیسیون نفت قرار گرفت.
رزم آرا اگرچه لایحه قرارداد الحاقی نفت را از مجلس پس گرفت ولی مخالفت ها با او ادامه یافت تا اینکه در روز شانزدهم اسفند سال ۱۳۲۹ سپهبد حاج علی رزم آرا در مسجد شاه تهران کشته شد.
درباره کشته شدن رزم آرا، دو روایت وجود دارد.
یکی اینکه خلیل طهماسبی، از افراد فداییان اسلام، گروه اسلامگرای وابسته به نواب صفوی، این کار را کرد. فداییان اسلام، که آن زمان در اتحاد با آیت الله کاشانی و جبهه ملی بود، همان روز مسئولیت آن را به عهده گرفت. خلیل طهماسبی پس از تصویب قانونی در مجلس شورای ملی مبتنی بر عفو قاتل رزم آرا آزاد شده و پس از کودتای ۲۸ مرداد، که دوباره بازداشت شد، قتل را منکر گشت.
خلیل طهماسبی
روایت دیگر آن است که اگرچه خلیل طهماسبی قصد این کار را داشت ولی در واقع گلوله او به رزم آرا نخورد، بلکه نخست وزیر ایران با گلوله ای با کالیبر بزرگ مربوط به یک اسلحه کلت کمری که تنها در اختیار ارتش بود، کشته شده است؛ و ضارب واقعی یک گروهبان ارتش بود (از محافظان رزم آرا) که با هماهنگی دربار و شخص اسدالله عَلَم این قتل را انجام داده است. بنابر روایت دوم، در آن مقطع، شاه مخالف رزم آرا بوده و از آن می ترسیده که رزم آرا کودتا کرده و قدرت را در دست بگیرد. مصدق در خاطرات خود می گوید: قاتل رزم آرا هرکه بود رفع کدورت از ذهن اعلی حضرت کرد.
فردای قتل رزم آرا، روز ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ کمیسیون نفت مجلس شورای ملی، پیشنهاد ملی کردن صنعت نفت را تصویب کرد.
قانون ملی شدن صنعت نفت در واقع پیشنهادی بود که به امضای همه اعضای کمیسیون مخصوص نفت در مجلس شورای ملی ایران در ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ به مجلس ارائه شد و در ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ در مجلس شورای ملی تصویب گردید.
پیشنهاد قانون ملی شدن صنعت نفت در مجلس شورای ملی
به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تامین صلح جهانی، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد می نماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثناء ملی اعلام شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره برداری در دست دولت قرارگیرد.
متن پیشنهاد تصویب شده
مجلس سنا نیز این پیشنهاد را در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ تصویب کرد و پیشنهاد قانونی شد. بدین ترتیب روز ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ به عنوان روز تاریخی ملی شدن صنعت نفت ایران در حافظه ملت ایران باقی ماند.
تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت در مجلس سنا
مردم تهران پس از اعلام رسمی ملی شدن نفت با تجمع در میدان بهارستان اقدام به نصب تصاویر دکتر مصدق رهبر جنبش بر سر در مجلس شورای ملی نمودند.
انگلیس که نمی توانست از سود سرشار استخراج نفت، صرف نظر کند، به دیوان لاهه شکایت کرد؛ به این بهانه که ایران با وجود امضای معاهدات به تعهدات خود عمل نکرده است و ملی شدن صنعت نفت ایران غیرقانونی است. اما آنها در این زمینه موفق نبودند و خبر های دیوان دادگستری بین المللی، شامگاه روز سی ام تیر ۱۳۳۱ به تهران رسید و پیروزی مردم را علیه توطئه بیگانگان تکمیل کرد.
شکایت انگلیس به دادگاه لاهه
در سال ۱۳۳۲، دولت بریتانیا با حمایت آمریکا، کودتایی علیه دولت محمد مصدق، نخست وزیر ایران، انجام داد و دولت مصدق سرنگون شد. کودتای ۲۸ مرداد، نقطه پایانی بر ملی شدن صنعت نفت ایران بود و باعث شد که ایران بار دیگر تحت نفوذ خارجی قرار گیرد.
کودتای 28 مرداد
اما ملی شدن صنعت نفت، به عنوان میراثی ماندگار از مقاومت کارگران، مهندسان و سیاستمدارانی که به دنبال سعادت ملت خویش بودند، در تاریخ مبارزات ضد استعماری جهان ماندگار شد.
منابع:
دانشنامه ویکیپدیا
وبسایت دکتر علی اکبر ولایتی
روابط عمومی وزارت نقت
وبسایت موزه ملی نفت
وبسایت جام جم آنلاین
وبسایت تابناک
روزنامه دنیای اقتصاد
کتاب قلم و سیاست محمدعلی سفری
سپاس از توجه شما