موضوع :
مزیت رقابتی پورتر
نام ونام خانوادگی:
سپیده ایروانی
استاد:
دکتر امیربابک مرجانی
رشته:
مدیریت کسب و کار-استراتژیک
پاییز ۹۹
مفهوم مزیت رقابتی
رایج ترین تعریف مزیت رقابتی در ادبیات استراتژی رقابت و در چارچوب خلق ارزش، هر آنچه موجب گردد درآمد بیش از هزینه افزایش یابد تجلی پیدا میکند.
مزیت رقابتی در میزان تقاضا
مزیت رقابتی در هزینه
مزیت رقابتی
مایکل پورتر Competitive Advantageیک استراتژی رقابتی اقدامات تهاجمی یا تدافعی را به منظور ایجاد یک موقعیت مناسب در صنعت انجام می دهد تا بتواند در رقابت محیط کسب و کار خود موفق شود و بدین ترتیب بازگشت سرمایه ی خود را سریعتر و نرخ بازده را بالاتر برد.
بر اساس مدل پورتر 2 مزیت رقابتی اساسی وجود دارد :
اول:
رهبری در هزینه ها
دوم:
تمایز
اما با نگاه دقیق تر می توان بعد سومی را هم مشاهده کرد که آن تمرکز است.
مزیت رقابتی نوع اول:رهبری در هزینه ها
به این معنا است که یک واحد کسب و کار به تولید کننده یا تامین کننده ای با کمترین هزینه ها در صنعت خود تبدیل شود. معمولاً راه های دستیابی به این مهم و تبدیل شدن به رهبر هزینه ی بازار افزایش کارایی، استفاده از صرفه جویی در مقیاس، منحنی تجربه و نظایر آن است. همچنین در اکثر موارد صاحبان کسب و کارهایی که از این استراتژی تبعیت می کنند کمتر بر روی تحقیق و توسعه و روشهای ترفیع فروش و … سرمایه گذاری می کنند.
مزیت رقابتی نوع اول:رهبری در هزینه ها
باید توجه داشت، رهبری در هزینه ها لزوماً به معنای فروش به پایین ترین قیمت در بازار نیست. ممکن است تولید کننده ای با کمترین هزینه محصول را تولید کند، اما در قیمت فروش ارزان ترین نباشد و این موضوع به استراتژی های کسب و کارها وابسته است.
اگر بیش از یک شرکت در یک فضای رقابتی جهت رسیدن به رهبری در هزینه ها تلاش کنند، معمولاً شرایط خطرناکی برای صاحبان کسب و کارها ایجاد می کند.
شرکتی که به مزیت رهبری در هزینه ها دست یابد حتی در شرایطی که نیروهای رقابتی (5 نیروی رقابتی پورتر)قوی باشند نیز می تواند نتایج مفیدی از این مزیت خود بگیرد. اما با وجود تمام این موارد، این مزیت می تواند توسط پیشرفتهای تکنولوژیکی رقبا به شدت تهدید شود
مزیت رقابتی نوع دوم:ایجاد تمایز در محصول یا خدمت
دستیابی به مزیت « تمایز » به این معنا است که یک واحد کسب و کار محصولی را تولید کند که از نظر مصرف کنندگان و خریداران در یک ویژگی مهم، کاملاً متمایز و منحصر به فرد باشد.
دستیابی به تمایز در محصول نباید موقعیت قیمتی محصول را خراب کند و در مجموع باید این محصول از لحاظ قیمتی نیز برای مصرف کننده خریدی توجیه پذیر باشد.
هر چند ما می گوییم، محصول متمایز اما این تفاوت می تواند در توزیع، بازاریابی، تصویر ذهنی محصول، ویژگیهای محصول، فروش و موارد دیگر باشد.
مزیت رقابتی نوع سوم
منظور از تمرکز، تبدیل شدن به بهترین شرکت در یک بخش خاص از بازار است. تمرکز می تواند به صورت تمرکز بر روی هزینه ها و یا تمرکز بر روی ایجاد تمایز باشد.
معمولاً حضور در وسط این 3 استراتژی متفاوت، نسخه ای است که برای کسب سودهای کمتر از میانگین صنعت تجویز می شود. هر چند اگر شرایط صنعت بسیار جذاب باشد، می توان به کسب سودهای بالا هم در ناحیه ی وسط این استراتژی ها امید داشت.
در نهایت اتخاذ هر کدام از استراتژی های مذکور می بایست مطابق با مدل زیر تبدیل به یک ارزش قابل ادراک برای مشتری گردد. ارزشی که مشتری برای کسب آن، راغب به پرداخت هزینه ی محصول باشد.
حضور در وسط
مزیت رقابتی در چه بخش هایی از کسب و کار قابل استفاده است؟
در ورزشهایی چون: پرتاب نیزه ، پرتاب دیسک ، دو ۱۰۰ متر و شیرجه یا فعالیتهایی که زمان اجرای آن بسیار کم است (حدود ۱۰ ثانیه) و با حداکثر شدت انجام می شوند انرژی مورد نیاز را از این سیستم تامین می کنند. ATP وPc موجود در ماهیچه به صورت ذخیره وجود دارند و به هنگام فعالیت انرژی مورد لزوم را تهیه می کنند. در این سیستم برای تامین انرژی احتیاجی به حضور اکسیژن نیست (بی هوازی)
سامانه ATP-Pc
از دیدگاه پورتر، استراتژی ها به سازمان این امکان را میدهد که از سه | مبنای متفاوت از مزیت رقابتی بهره گیرد. پورتر این سه مبنا را | استراتژی های ژنریک یا عمومی می نامد. آنها عبارتند از :
رهبری در هزینه ها Cost leadership
تمایز Differentiation
تمرکز Focus
استراتژی های عمومی (ژنریک) مایکل پورتر
• مزیت رقابتی: مزیت ناشی از توانایی یک صنعت در تغییر شکل و تکامل سطح تکنولوژی است به طوری که آن بنگاه یا صنعت در رقابت با سایر بنگاه ها موقعیت بهتری پیدا کند .
1-وفور مواد اولیه 2- ارزانی مواد اولیه 3- ارزانی نیروی کار 4- ارزانی انرژی 5- ارزانی سرمایه (نرخ بهره خیلی کم) 6- شرایط مساعد اقلیمی 7- برخورداری از تکنولوژی پیشرفته و بومی شده 8- بهره وری بالا (در کار، انرژی، سرمایه و تکنولوژی) 9- برخورداری یا مالکیت دانش فنی و اطلاعات 10-…..
فاکتورهای ایجاد کننده مزیت نسبی (Comparative advantages)
فاکتورهای ایجاد کننده مزیت رقابتی (Competitive advantages) 1- قیمت پایین تر (ناشی از تولید انبوه) 2-کیفیت بالاتر 3- بسته بندی زیباتر و جذاب تر 4- بسته بندی کارآمدتر 5- زمان تحویل کوتاه تر 6- فروش اعتباری 7- قبول اسناد با تاریخ طولانی تر 8- تنوع در ابعاد بسته ها 9- تنوع در فرمول، مواد متشکله، طراحی، طعم، رنگ، وظایف
فاکتورهای ایجاد کننده مزیت رقابتی (Competitive advantages) 10- چند منظوره بودن 11- نام و لگوی موفق و مرتبط با ماهیت کالا 12- تبلیغات وسیع، موثر و ذهنیت ساز 13- شهرت و نام نیک 14- توزیع مویرگی و دسترسی 15- سابقه حضور در بازار 16- کارکنان و فروشندگان قوی و آموزش دیده 17- تمایز در هر زمینه ای نسبت به رقبا 18-…..
مدل رقابت پذیری
رقابت پذیری
فرآیندهای رقابتی
دارایی های رقابتی
– سهم بازار
– سود
– تداوم رشد
– تداوم حضور در بازار
– کیفیت
– سرعت
– سفارشی سازی
…
– زیرساخت ها
– قدرت مالی
– قدرت تکنولوژی
– منابع انسانی
…
انواع رقابت
چه نیازی را می خواهم پاسخ دهم؟
رقابت نیازها
چه نوع تغییراتی می خواهم روی اتومبیل انجام دهم؟
رقابت ژنریک
چه نوع لاستیکی انتخاب کنم؟
رقابت شکلی
چه مارکی از لاستیک ها را انتخاب کنم؟
رقابت مارک
1-پوشاک
2-مبلمان
3-تعمیر اتومبیل
4-موادغذایی
1-رنگ بدنه
2-جایگزینی لاستیک ها
3-تعویض پخش صوت
4-تعویض کمک فنرها
1-خرید 4 حلقه نو
2-خرید 2 حلقه نو
3-لاستیک دست دوم
4-روکش لاستیکی
1-ایران تایر
2-دنا
3-خارجی
4-آرتاویل تایر
مراحل تجزیه و تحلیل رقبا
SWOT 4 مولفه تجزیه و تحلیل رقبا بر اساس متدولوژی
نقاط قوت (مزایا، توانمندی ها)
Strengths
رقیب
تهدید ها
Threats
فرصت ها
Opportunities
نقاط ضعف (کاستی ها)
Weaknesses
برخی مزیت های استراتژیک رقبا در زمینه بازاریابی و توزیع : 1 – سهم بازار 2- سیستم کارآمد و موثر تحقیق بازار 3- کیفیت کالاها و خدمات 4 – تنوع کالاها و خدمات 5 – رهبری در کالاها یا خدمات جدید 6 – حق امتیاز 7 – فضای فروش 8 – بسته بندی مطلوب
ممنون از نگاه پرمهرشما