به نام خدا
موضوع: قوم بختیاری
1
مقدمه:
بختیاری ها یا ایل لر بختیاری از مردمان ایرانی به شمار می آیند که در جنوب غربی ایران در استان های چهار محال و بختیاری، خوزستان، لرستان و اصفهان زندگی می کنند. بختیاری ها به گویش بختیاری که یکی از گویش های زبان لری است صحبت می کنند. ایل بختیاری از دو شاخه چهارلَنگ و هفت لَنگ تشکیل شده است،که چهارلنگ خود به ۵ باب و هفت لنگ به ۴ باب تقسیم می گردد و هر باب نیز از چندین طایفه تشکیل می شود. این تقسیمات که نمودار سازمانی ایل بختیاری خوانده می شود، به قرن شانزدهم میلادی بازمی گردد و بر مبنای نظام خاص طبقاتی و مالیاتی طوایف بختیاری سازمان یافته است.
2
تفاوت چهارلنگ و هفت لنگ:
هفت لنگ و چهارلنگ دو شاخه مهم مردم بختیاری اند. هر چند که این دو شاخه ایل بختیاری از نظر فرهنگی، تفاوت چندانی با هم ندارند، اما پراکندگی محل سکونت، باعث ایجاد تفاوتِ نه چندان زیادی، در گویش و لهجه آن ها شده است،که در مجموع هر دو شاخه، به گویش بختیاری سخن می گویند.
3
نام و خواستگاه:
درباره نام و خاستگاه بختیاری ها چند نظر وجود دارد، ولی همه پژوهشگران و مورخان بختیاری ها را لُر (ه م ) دانسته اند.
دیدگاه اول: براساس روایات افسانه ای ، لرها (کُردان ) را بازماندگان جوانانی تشکیل می دهند که به یاری جلاد ضحاک از چنگ او گریخته ، به کوهستان های زردکوه و کوه رنگ پناه بردند و خود را لر یعنی بیابانی خواندند و چون بخت با آن ها یاری کرده ، خود را «بخت یار» نامیدند. برخی براساس مشخصات جسمی و روحی و عادات ، آنها را ایرانی تبار می دانند.
دیدگاه دوم: منشا پیدایش بختیاریها را در دوران ورود یونانیان به همراه اسکندر مقدونی و در پی فروپاشی قدرت هخامنشیان جستوجو میکند. طبق این نظریه، به دنبال تهاجم و لشکرکشی اسکندر مقدونی به قلمرو هخامنشیان و مرگ او و در نتیجه، پراکندگی سپاهیان اسکندر، گروهی از آنها اراضی محل سکونت فعلی بختیاریها را به جهت خوبی آب و هوا برای اسکان انتخاب کردند و به مرور زمان در برخورد با مردمان و سکنه بومی ایران چنین بدانها گفته میشد که «شما در فتح ایران هنری نکردید، بلکه بخت یار شما بود» و از آن پس، بختیاری نام گرفتند. وجه اساسی طرح این نظریه، شباهت زیاد رقص بختیاریها با رقص یونانیان عنوان شده است.
4
دیدگاه سوم: بختیاریها را دارای ریشه ایرانی مربوط به دورانهای قبل از اسلام میداند. علیقلی بختیاری معروف به سردار اسعد دوم، در کتاب خود موسوم به تاریخ بختیاری مینویسد:
بعد از تتبع از کتب تاریخ، این ایل جلیل نسبشان به ملوک بویه که ساسانیالاصلند، میرسد و سرسلسله ایشان، عزالدوله بختیار است؛ زیرا قبل از عزالدوله بختیار نامی در کتب نیست. ممکن است در قدرت و سلطنت آلبویه جماعتی از کسان ایشان که در ایران پراکنده شدهاند، شعبهای از ایشان به اسم بختیار معروف شده باشند.
دیدگاه چهارم: که قویترین احتمال بوده و در ضمن، دارای قابلیت استناد و استدلال بیشتری نیز هست، از سوی کسانی ارائه شده که معتقدند بختیاریها از منطقه شامات (سوریه کنونی) به ایران مهاجرت کردهاند.
5
گویش بختیاری: بختیاری ها با گویشی از زبان لری سخن می گویند.
گویش بختیاری از جمله گویش های جنوب غربی ایران و یکی از شاخه های زبان لری به شمار می رود. این گویش تفاوت های اندکی با سایر شاخه های زبان لری از جمله لری خرم آبادی و لری بویراحمدی دارد.
گویش بختیاری به طور کلی به چهار دسته تقسیم می شود:
گویشِ بخشِ خاوری که تحت تاثیر لری بویراحمدی است.
گویشِ منطقه جنوبی که تحت تاثیر گویشِ طایفه بهمئی بوده است.
گویش منطقه چهارلنگ
گویشِ بخشِ میانی.
گویش های لری دارای تفاوت هایی هستند. زبان لری را به دو دسته کلی لری شمالی و لری جنوبی تقسیم کرده است از سوی دیگر فهرست لینگوییست لری را به سه دسته شمالی، بختیاری و جنوبی دسته بندی کرده است. بنابراین می توان لری را به سه دسته زیر تقسیم کرد که خود شامل گویش های مختلف است.
گویش های شمالی لری
لری بختیاری
گویش های جنوبی لری
6
پوشش مردان بختیاری ها:
سالهاست که مردان بختیاری از چوقا که گاهی هم چوخا نامیده می شود استفاده می کنند که نوعی عبای دهقانی است و زنان بختیاری با سلیقه خاصی آنرا از پشم سفید طبیعی می بافند و در بافت آن از خطوط عمدی آبی تیره یا مشکی استفاده می کنند، یک قرن پیش یکی از خوانین بختیاری چوقا را به میان مردم بختیاری آورد که پیرزنی از توابع لرستان به او هدیه داده بود و پس از آن پوشیدن چوقا در بین مردمان بختیاری متداول شد. مردان بختیاری معمولا شلواری مشکی رنگ به پا دارند که به شلوار «دبیت» معروف است. پارچه این شلوار تولید شده در کارخانه دبیت انگلستان است. خصوصیت بارز و متمایزکننده این شلوار دمپای بسیار گشاد آن است به طوری که عرض دمپای این شلوار به ۵۰ سانتی متر می رسد.
7
کلاه خسروی: کلاه خسروی سیاه رنگ (در گذشته نوع سفید آن نیز استفاده می شد) است و از پشمی که لا به لای موهای بز وجود دارد بافته می شود. این کلاه به لحاظ اندازه و انواع آن سه گونه است:کلاه بزرگ، کلاه متوسط، و کلاه کوچک که دو مورد اول به کلاه خسروی معروف هستند. کلاه خسروی که مردان بختیاری بر سر می گذارند ربطی به سرما و گرما، نور آفتاب و گرد و خاک ندارد بلکه این کلاه، نمادی از بزرگی است و از هر طرفی که روی سر گذاشته شود تفاوتی نمی کند. مردان بختیاری در شرایط روحی مختلف آن را به عقب، جلو، چپ و راست سر خم می کنند.
8
چوقا در ساختار پوششی و کارکرد اجتماعی
در قوم بختیاری، مراسم های عزا و جشن به شیوه خاصی برگذار میگردد. ولی نکته قابل توجه این است که چه در جشن عروسی و چه در عزاداریها، لباس مردان فرقی ندارد و همان چوقا و تنبان وکلاه است و تنها پیراهن زیر چوقا، از نظر رنگی (سیاه و سفید) متفاوت میشود.
هنگامی که کسی از آنها فوت میکند، به دلیل نشان دادن جوانمردی و دلیری شخص متوفی، اسبی را سیاه پوش و شلیک هوایی می کنند. همچنین، بر سر مزار او شیر سنگی می گذارند و در طرفین بدن شیر، نقش هایی از اسلحه سرد و گرم از قبیل تفنگ، خنجر، شمشیر و کارد شکاری پدید می آورند.
9
پوشش زنان بختیاری:
تنوع پوشاک زنان بختیاری بر گرفته از تنوع جغرافیایی و محیطی است حتی سلایق هنری و علایق اجتماعی فرهنگی در آن تاثیر گذار می باشد شاید در گذشته های نه چندان دور لباس زنان بختیاری یکسان بوده باشد ولی به مرور در آن تفاوت و تنوع بوجود آمده است، حتی در تزیئنات لباس مثل تزیئنات لچک، بند سیزن، کلیچه، مینا و دیگر بخش های یک لباس کامل می توان خلاقیت و الهام از طبیعت کوهستانی، سر سبزی و طراوت و طلوع خورشید در روز و شب های پر ستاره آن باشد؛ در دیرینگی و قدمت این لباس و مقایسه آن با سایر اقوام ایرانی مشاهده می شود که این لباس شباهت بسیاری با دیگر اقوام ایرانی دارد.
10
لچک (کلاهک): لچک، کلاهی است که زنان بختیاری در زیر «مینا» استفاده می کنند و با سکه های قدیمی، مروارید، سنگ و پولک تزیین می شود. «لچک» دارای انواع گوناگونی ریالی و صدفی است که رایج ترین نوع آن لچک ریالی است که در آن از سکه های قدیمی استفاده می شود.
11
کوچ ایل بختیاری: اگر چه در دهه های آغازینِ قرن حاضر گروه های بسیاری از ایل بختیاری نیز همانند سایر ایل ها و عشایر ایران یکجانشین شدند، اما هنوز هم بخشی از ایل های بختیاری، کوچ رو هستند. کوچ روهای بختیاری زمستان را در دشت های شرق خوزستان و تابستان را در بخش های غربی چهارمحال و بختیاری به سر می برند. به مسیرهای کوچ در اصطلاح ایل راه می گویند. و کوچ بختیاری ها ثبت جهانی شده است.
12
سیاه چادر: هر چادر ماوای یک خانواده بختیاری است که به آن مال نیز می گویند.
13
صنایع دستی بختیاری ها:
عشایر بختیاری خوزستان در قالب زندگی کوچ نشینی بخش عمده ای از اقلام مورد نیاز خود را تهیه کرده و صنایع دستی از قبیل خورجین،، چوقا و خرسک را می توان از هنرهای دستی زنان بختیاری برشمرد.
14
15
قالی های بختیاری:
فرش بختیاری با نقش کاملا ویژه و متفاوت خود در میان فرشهای ایرانی مشخص است.
16
17
18
جل بافی هنر دست عشایر چهارمحال و بختیاری: جل بافی عشایر چهار محال و بختیاری جهت پوشاندن چهارپایان خصوصاً اسب و الاغ از این بافته به نام جل بافی استفاده می کنند. جل بافی شبیه به گلیم و بسیار ساده است. برای جل بافی ساده و بدون نقش در گذشته از پشم استفاده می شد، ولی در حال حاضر بیشتر نخ پنبه ای به مصرف می رسد.
19
جاجیم: یکی دیگر از دست بافتهایی که در زندگی بختیاریها مورد استفاده قرار می گیرد "جاجیم" است که به شکل نوارهایی باریک تماماً از پشم بافته می شود. پس از بافت، آن را به قطعاتی با طول مناسب تقسیم می کنند و از پهلو به یکدیگر می دوزند، در نتیجه سطح یکپارچه ای حاصل می شود که به مصرف روانداز (تهیه لحاف) می رسد.
20
موسیقی: موسیقی مردم بختیاری را می توان شاخه ای از موسیقی لری دانست. این موسیقی به وسیله سازهایی مانند سرنا، کُرنا و سازهای بادی کوچکتر از سرنا و کرنا نواخته می شود. تشمالها سرپرستیِ موسیقی در ایل را بر عهده دارند و اکنون نیز در مجالس عروسی و مراسم سوگواری بختیاری ها وظیفه اجرای موسیقی های محلی مردم بختیاری را بر عهده دارند.
21
شیرهای سنگی
شیر سنگی از نمادهای فرهنگ مردم بختیاری است که در گویش لری، برد شیر گفته می شود. بختیاری ها معمولاً بر سر قبر جوانان، پهلوانان و بزرگانِ خود شیر سنگی قرار می داده اند. شیر سنگی، تندیس هایی از جنس سنگ اند که در گذشته توسط سنگ تراش های ایل بختیاری در ایران و در استان چهارمحال و بختیاری و شمال استان خوزستان به شکل شیر تراشیده می شدند و به نشانه شجاعت، دلاوری و ویژگی هایی چون هنرمندی در شکار و تیراندازی در جنگ و مهارت در سوارکای بر آرامگاه بزرگان قوم خود قرار می دادند. در زیر عکسی از یک گورستان قدیمی در ایذه را می بینید.
22
شهر هفشجان در گذشته یکی از مراکزِ مهمِ شیر تراشی بوده است و اکنون تعدادی از سنگ تراش های قدیمی در هفشجان در قیدِ حیاتند. شیرهایی که در قبرستان های هفشجان باقی مانده است از زیباترین و خوش نقش ترین شیرهای سنگی محسوب می شوند. قدیمی ترین شیرِ سنگی موجود در استان چهار محال و بختیاری مربوط به دوره صفویه است. بنا به گفته ها، شیر سنگی یادگار، دورانِ ماد هاست (اما قدیمی ترین شیر سنگی کشف شده مربوط به عیلامی هاست). در ۳ دهه گذشته شیرهای سنگیِ بی نظیرِ این قبرستان به غارت رفته اند. به طوری که از هزاران شیر سنگی این شهر، تنها تعداد، انگشت شماری باقی مانده است. پرویز تناولی از معروف ترین مجسمه سازانِ ایران کتابی در خصوصِ شیر سنگی به چاپ رسانده است که شیر سنگیِ هفشجان را از مهم ترین نمونه های ایران برشمرده است.
23
کوشک:
کوشک ها، حفره ها یا اتاق هایی کنده شده در صخره ها یا اتاق هایی ساخته شده بر روی سطح زمین هستند، که بعنوانِ گونه ای مقبره خانوادگی در ایل بختیاری موردِ استفاده قرار می گرفتند.در این روش، وقتی یک نفر از اعضای پر نفوذِ خانواده فوت می کرد، درِ کوشک را باز کرده و بقایای فردِ درگذشته پیشین را با احترام به کناری نهاده و جسد تازه را در آن قرار می داده و در آن را دوباره می بستند. امروزه این روش منسوخ شده و دیگر از آن برای خاکسپاری درگذشتگان استفاده نمی شود. از این نمونه کوشک در دو سوی زردکوه یعنی بازفت و بیرگان وجود دارد.
24
معرفی چند تن از مشاهیر و بزرگان ایل بختیاری:
25
26
27
28
29
مرگ سردار شیرعلیمردان و بی بی مریم بختیاری:
30
منابع:
1- خدابخش قربان پور دستکی. «ایران شناسی: بختیاری ها؛ گذشته و حال». مجله مطالعات ملی، زمستان ۱۳۸۱.
2- غلامحسین افضل الملک ، افضل التواریخ ، به کوشش منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان ، تهران ، ۱۳۶۱ش .
3- ابوالفتح اوژن بختیاری ، «تاریخ بختیاری »، وحید، تهران ، ۱۳۴۴ش ، شم ۱۱.
4- حمدالله مستوفی. تاریخ گزیده، به کوشش عبدالحسین نوایی. تهران، ۱۳۳۹
5- کریمی، اصغر. سفر به دیار بختیاری، تهران:۱۳۶۸
6- خسروی، عبدالعلی. فرهنگ بختیاری، تهران:۱۳۶۸
7- مرزبان، پرویز: خلاصه تاریخ هنر؛ انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹ شمسی، چاپ هفتم.
8- خسروی، عبدالعلی. تاریخ و فرهنگ بختیاری
31