تارا فایل

پاورپوینت فرهنگ و تعریف فرهنگ


فرهنگ و تعریف فرهنگ
1

2
اهداف کارگاه:
انتظار می رود پس از اتمام کارگاه دوستان بتوانند:
1- برنامه , برنامه ریزی و اهداف برنامه را تعریف نمایند
-2 برای واحد خود یک برنامه ریزی فرهنگی و بخشی فرهنگی انجام دهند
3- انواع برنامه ریزی را نام برده و مراحل آن را بنویسند
4- اصول و روشهای برنامه ریزی را شرح دهند
5- فرهنگ , لایه های فرهنگی ,ویژگی های فرهنگ و عناصر فرهنگی را توضیح دهند
6- رابطه نظام های آموزشی را با فرهنگ نوشته و مراحل ایجاد فرهنگ و فرآیند مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی را توضیح دهند
7- مفاهیم تهاجم فرهنگی , تبادل فرهنگی آشنا شده و ابعاد تهاجم فرهنگی را توضیح دهند
8- با همکاری اعضای گروه خود راههای مقابله با تهاجم فرهنگی را بنویسند.

3
تعریف فرهنگ از منظر لغوی
کلمه فرهنگ یا culture معانی متفاوتی دارد که بیشتر از ریشه لاتین گرفته شده و معنای ریشه لاتین آن شخم زدن و آماده کردن زمین برای بهره برداری می باشد.

4
فرهنگ چیست؟
فرهنگ یک جعبه ابزار است مثل این:

در این جعبه ابزار یک سری وسیله قرار دارد. اسم آنها را ”راه حل“ می گذاریم. راه حلهایی که در سبد قرار دارند، یک سری جوابهایی (= روالها =عرفها) هستند که بیشتر مردم یک جامعه توافق کرده اند از آنها برای حل مسائل خود استفاده کنند.

5
به نظر ادوارد تایلر (E.B.Tylor) مردم شناس بزرگ انگلیسی، فرهنگ مجموعه پیچیده اى است که شامل مجموعه علوم و دانش ها، اعتقادات، هنرها، افکار و عقاید، صنایع، تکنیک، اخلاق، قوانین و مقررات، سخن، عادات و رسوم و رفتار و ضوابطى است که انسان به عنوان عضو یک جامعه آن را از جامعه خود فرا مى گیرد و در قبال آن تعهداتى به عهده دارد.

6
از نظر ژان کازنو (Jean Cazneve) ثمرهٔ واقعى و قابل مشاهده کوشش انسان ها در زندگى اجتماعى به طور کلى فرهنگ نامیده مى شود.
رالف لینتون (Ralf Linton) انسان شناس مشهور آمریکائی، فرهنگ را این طور تعریف مى کند: فرهنگ ترکیبى از از رفتار مکتسب است که به وسیلهٔ اعضاء جامعهٔ معینى از نسلى به نسل دیگر منتقل مى شود و در میان افراد مشترک است.

7
هرسکویتس (Herskovits) در تعریف فرهنگ مى گوید فرهنگ آن قسمت از محیط است که به دست انسان ساخته شده و تاثیرپذیر است.
کمیسیون فرهنگی یونسکو در سال۱۹۸۳فرهنگ را مجموعه ای پیچیده از خصوصیات احساسی فکری وغیر مادی که به عنوان شاخص جامعه و یا گروهی اجتماعی مطرح می شود تعریف کرده است.

8
آنچه مد نظر ماست تعریف جامع پروفسور فرهنگی است :
فرهنگ مجموعه ای از رفتارهای آموختنی خاص هر جامعه است که به صورت ارزش ها، باورها، عرف و اعتقادات در جامعه وجود دارد که لازم الاطاعه بوده و افراد خود را با آن می شناسانند و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. پس :

9

10
-ازنظرمردم شناسان فرهنگ به آفریده های اندیشه, عادات و اشیاء مادی اشاره دارد که در پی انباشت آنها سازگار پیچیده ای بین انسان و محیط طبیعی وی پدید می آید.
– فرهنگ برای جامعه انسانی همان حکمی را دارد که شخصیت برای فرد دارد.

فروید معتقد بود که: خودآگاه قسمت اندکی از شخصیت را تشکیل می دهد.

و قسمت اعظم آن تحت تاثیر ناخودآگاه است.

11
11
کودک
بالغ
والد
احساس
منطق
حمایت / سرزنش

12
12
حمله به رفتار و شخصیت دیگران
ایجاد این احساس به افراد که رفتارشان و ذاتا خودشان خوب نیستند
تعیین تکلیف و باید نباید کردن برای خود و دیگران
قضاوت گری رفتار دیگران همراه با سرزنش و تحقیر( تامل در نیروی ویرانگر ارزش سنجی در بحث خودآگاهی)
حالات ذهنی
من والدینی1
من بزرگسالی4
من کودکی6
-جهت دادن رفتار دیگران بدون تحقیر آنان
– درک دیگران و هدایت همراه با عدم ایجاد احساس نادرست بودن
مخالف صریح9

مخالف زیرکانه12
(توجه به بحث تصویر پردازی منفی)
ارشادی یا پرورشی2
رفتار منطقی، معقول، گویا و غیراحساسی
شاد (طبیعی)5

مخرب8
سازگار7

ناسازگار (همراه با مقابله) 11
خود را به فراموشی زدن10
به تعویق انداختن کار13
چشم گفتن و عمل نکردن
خود را به گیجی زدن 14
عیب جویانه3
12

13
نسبت انسان به فرهنگ مثل نسبت ماهی به آب است.

فرهنگ اندوخته ای است از آموزه های یک جامعه برای ادامه ی حیات.
14
فرهنگ مفهومی است وسیع که شامل افکار، اعمال، احساسات و روش ها می شود. فرهنگ ها در بستر جوامع پدید آمده و رشد می کنند کارکرد آن ها نیز برآوردن نیازها و برقراری روابط است.

15
 فرهنگ پدیده ای است که با توجه به خواسته های طبیعی و نیروهای اجتماعی سرچشمه می گیرد. جغرافیای منطقه، تاریخ و رویدادهای قوم، زبان و ادبیات رایج در میان مردم، دین و مذهب، اقتصاد و شیوه معیشت مردم در پیدایش فرهنگ اثر گذاشته و در ترکیبی سازگار با یکدیگر، مجموعه ای از ارزشها و باورهای چیره را پدید می آورند که بر رفتار انسانی تاثیر می گذارد و ارتباط میان مردم را آسان می سازد.
 به صورت خیلی کلی مفهوم فرهنگ عبارت است از، کیفیت زندگی گروهی از افراد بشر که از یک نسل به نسل دیگر انتقال پیدا می کند. به عقیده ادگار شاین فرهنگ را می توان به عنوان یک پدیده که در تمام مدت اطراف ما را احاطه کرده است مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. به نظر وی هنگامی که فردی، فرهنگی را به سازمان یا به داخل گروهی از سازمان به ارمغان می آورد می تواند به وضوح چگونگی به وجود آمدن، جای گرفتن و توسعه آن را ببیند و سرانجام آن را زیر نفوذ خود درآورده، مدیریت نماید و سپس تغییر دهد.

16
درخت فرهنگ
فرهنگ به مثابه درختی است که می توان آن را به اجزا یی چون شاخ و برگ ها، ساقه ها و ریشه ها تقسیم کرد.

17
فرهنگ

فرهنگ
عمومی
فرهنگ
نخبگان

فرهنگ
سیاسی

فرهنگ
اقتصادی
فرهنگ
قضائی
فرهنگ
اداری
فرهنگ
نظامی
فرهنگ
سازمانی
فرهنگ جهانی

18
خانواده
مدرسه
رسانه ها
سازمانها نهادها ی اجتماعی
فرهنگ عمومی جامعه
محیط جهانی
تاثیرات
فرهنک
بیگانه

خودفرد
فرد
61

19
-فرهنگ یک الگوی اندیشیدن و به آن عمل کردن است.
-فرهنگ یک نظام نمادی مشترک است که آفریده ذهن انسان است.
– فرهنگ سرچشمه ای است که از درون آن باورها, بینش ها, نظام های اعتقادی, افسانه ها, نمادها, زبان ها و آئین ها پدید می آیند.
– فرهنگ عاملی است که باعث جدایی و همانندی می شود
فرهنگ چیزی است که یک گروه آن را برای بقای بیرونی و یکپارچگی درونی می آموزد و به دیگران می آموزاند
فرهنگ به ویژگی های تمدن, جامعه یا گروهی خاص اشاره دارد که این ویژگی ها و مشخصه ها متمایزکننده آنها هستند. -فرهنگ رفتار مردمی است که در آن زندگی می کنند (اسکینر, 1974).

20

21
21
گروه 2
سطوح فرهنگ سازمانی از نظر هافستید:
فرهنگ سازمان از دو لایه اصلی تشکیل شده است:
نخستین لایه،( ارزشها و باورها) لایه ای است که نمایشگر نمادهای ملموس مانند طرز پوشش، رفتار، مراسم، تشریفات، اسطوره ها و افسانه هاست. (قابل رویت)
لایه دیگر فرهنگ سازمانی، لایه پایه ای و یا شالوده اساسی فرهنگ سازمان است که به ارزشهای زیربنایی، مفروضات، باورها و فرآیندهای فکری افراد و گروههای سازمانی اشاره دارد. این لایه درواقع فرهنگ راستین سازمان را تشکیل می دهد.

22
مفروضات اساسی
(باورهای بنیادین)
ارزشها و هنجارهای جامعه

رفتارها و نماد ها
ظاهرفرهگی
باطن واصل فرهنگ
لایه های تشکیل دهنده
( ادکارد شاین) فرهنگ
2
46

23

24

25
1. لایه اول:آثار و مصنوعات( آثار فرهنگی بیش از بقیه قابل رویت است مثلاً فضای فیزیکی و محصولات فن گروه یا زبان محاوره)
2. لایه دوم:ارزش ها:( همه ی آموزش های فرهنگی منعکس کننده ی ارزش های اصلی افراد می باشند یعنی پنداشتی از آنچه باید باشد)
3. لایه سوم:مفروضات اصلی( اگر راه حل یک مسئله بارها کار ساز واقع شود به عنوان یک فرض مسلم پذیرفته می شود.)

26
ویژگی های فرهنگ
1- فرهنگ ژرف است: اگر فکر کنیم که می توان آن را به راحتی تغییر داد و آن یک پدیده سطحی است بدون درنگ شکست خواهیم خورد توصیه شاین این است که «هرگز عزم تغییر فرهنگ نکنید کار را به عزم گشودن گرهی از کار خود سازمان آغاز کنید» .
2- فرهنگ گسترده است:ارتباط با رئیس, مشتری, همکاران و ..همگی نشان از گستردگی فرهنگ است.
3- فرهنگ پایدار است: اعتقاد به ارزش ها و جلوگیری از سرپیچی از آنها نمایانگر پایداری فرهنگ است.
4- فرهنگ مهم است: زیرا هر اقدامی بدون آگاهی از نیروهای فرهنگی ممکن است پیامدهای پیش بینی نشده و ناخواسته داشته باشد. جدی گرفتن فرهنگ یعنی این که پیش از دست زدن به هر کاری پیامد نیروهای فرهنگی را باید سنجید.
5- فرهنگ خاصیتی از گروه است: هر گاه در گروه تجربه مشترک کافی گرد آید فرهنگ در آن جوانه می زند و این فرهنگ مهم است زیرا برآیند نیروهای عظیم و نهفته ای است که رفتار فردی و گروهی را مشخص می کند, فرهنگ سازمانی امیت ویژه دارد زیرا که مبانی فرهنگی, استراتژی ها اهداف و روش های کار در سازمان را معین می کند
6- فرهنگ سیستمی از قوانین غیررسمی است که به افراد یاد می دهد که اغلب اوقات چگونه رفتار کنند و احساس بهتری درباره آنچه انجام می دهند داشته باشند
7- فرهنگ همچون یک موجود زنده است نفس می کشد و روح دارد.
8- پدیده ای نامحسوس, ناملموس و تلویحی است.
9- موجب تضمین بقاء بیرونی, تداوم تاریخی و انسجام درونی می شود.

27
10-فرهنگ یک موجود زند و واقعیت زنده است رشد می کند جوان می شود و در حیات جامعه اثر می گذارد. 11- فرهنگ دیررس, دیرگذر, دیریاب, دیرنده, دیرپا, سنجیده, آگاهانه, بنیادی, زاینده, فزاینده, بالنده, روینده, عمیق و پایدار است بیشتر جنبه ی آفرینش, دیرندگی, معنوی, ذهنی, بنیادی و چونی دارد
عناصر فرهنگ:
1- عناصر اشتراکی

2- عناصر اختصاصی

3- عناصر نو و جدید

28
رویکردهای فرهنگ سازمانی: 1- رویکرد کارکردکرای فرهنگ است از این نظر ضمن آنکه فرهنگ بطور وسیع با جوانب نمادی زندگی سازمانی همچون کدهای پوشش, زمان معیار و رفتارهای ارزشمند ارتباط دارد. آن همچنین به عنوان پتانسیل قابل مدیریت نیز نگریسته می شود که می توان آن را مدیریت کرد در این مفهوم مدیران می توانند بطور مستقیم بر باورها, ارزش ها و حوادث اجتماعی تاثیر بگذارند. 2- رویکرد تفسیری از فرهنگ است. از این دیدگاه فرهنگ مجموعه ای از ذخایر دانشی است که در سازمان وجود دارد و افراد برای درک وقایع اجتماعی متفاوتی که در سازمان اتفاق می افتد از آن استفاده می کنند از این دیدگاه فرهنگ بطور ویژه قابل مدیریت نیست زیرا ذخایر دانشی سازمان بطور عمیق با باورها و اعتقادات گره خورده است و احتمالاً نیز بطور ناخودآگاه به آنها دسترسی نداشته باشیم.

29
چهار ویژگی فرهنگ
1- مشترک بودن:
اشتراک عناصر فرهنگی در هر جامعه و یا گروه اجتماعی، عامل اصلی انسجام و نشان دهنده میزان مقبولیت آن عناصر در میان گروه و جامعه می باشد. ضمن آن که این ویژگی اساس کسب هویت جامعه و یا گروه را تشکیل می دهد.

30
چهار ویژگی فرهنگ
2- اکتسابی بودن:
بسیاری از عناصر فرهنگی، نه ذاتی، بلکه اکتسابی اند و فرد از طریق تعامل با محیط انسانی و طبیعی به صورت مستقیم و غیر مستقیم، بسیاری از خصوصیات فرهنگی را کسب می کند. فرهنگ آموختنی است نه ارثی، ریشه اجتماعی و محیطی دارد نه ژنتیک . فرهنگ باید از طبیعت بشر و ویژگی های فردی او تمایز داده شود.

31
چهار ویژگی فرهنگ
3- قابلیت انتقال :
اکتسابی بودن مفاهیم و عناصر فرهنگی،نتیجه ای دیگر را نیز به دنبال دارد که آن قابل انتقال بودن و یا آموزشی بودن فرهنگ می باشد. انتقال ارزش های فرهنگی از نسلی به نسل دیگر در علم جامعه شناسی، باز تولید فرهنگی نام دارد. (cultural production)

32
چهار ویژگی فرهنگ
4- نسبی بودن فرهنگ:
نسبی بودن بر این نکته تاکید دارد که هیچ فرهنگی ملاک مطلقی برای قضاوت کردن در مورد فرهنگ دیگر از نظر پست بودن و یا برتر بودن آن ندارد . تنها با در اختیار داشتن اطلاعات در مورد ماهیت تفاوت های فرهنگی جوامع ، ریشه و نژاد مردم است که می توان در مورد آن ها قضاوت کرد.

33
ابعاد فرهنگ
– فاصله قدرت: فاصله قدرت حدی است که افراد, موسسات و سازمان های کم قدرت می پذیرند که قدرت بطور نابرابر توزیع شود. به بیان دیگر فاصله قدرت بر این اشاره دارد که مردم جامعه چقدر احتیاج دارند که به افراد پرقدرت تکیه نمایند. فاصله قدرت این اجازه را به روسا می دهد تا بر دیگران اعمال قدرت کنند.
– فردگرایی در مقابل جمع گرایی: درفردگرایی , فرد مهمترین واحد جامعه محسوب می شود. او مسئول کارهای خویش بوده و تشویق می شود که آسایش خود را تامین نماید. آسایش افراد درجه یک فامیل خود را بر دیگران ترجیح می دهد.
در فرهنگ های جمع گرا, گروه مهمترین واحد جامعه محسوب می شود و در آن اشخاص پیوندهای عاطفی قوی با هم دارند. گروه ها شاید محدود به افراد درجه یک فامیل یا فامیل های دورتر نشوند بلکه می توانند در برگیرنده کل جامعه نیز باشند.

34
– مردگرایی در مقابل زن گرایی: در جوامع مردگرا نقش های جنسی خیلی متمایز و آشکار هستند. مردان و زنان جایگاه خودشان را در جامعه پیدا کرده و مرزهای آنها روشن می باشند. جوامع زن گرا به جوامعی اطلاق می شود که نقش های جنسی با هم همپوشی دارند و مردان و زنان می توانند بدون هیچ مشکلی نقش های یکسانی را بر عهده گیرند در سازمان های مردسالار ارزش های غالب در جامعه عبارتند از پول, موفقیت و چیزهای مادی است از طرفی در سازمان های زن سالار کیفیت و رفاه افراد بر مقبولات مادی ارجحیت دارند. در فرهنگ مردسالار افراد تمایل به تهور در کارها دارند و رشد اقتصادی اهمیت بیشتری از بقاء محیطی دارد.
– ابهام گریزی: میزان و درجه ای است که اعضای یک فرهنگ از موقعیت های نامشخص و ناشناخته و نامطمئن احساس ترس می کنند. این موضوع می تواند از طریق سطوح بالای استرس و نیاز زیاد به نقش های نوشته و یا نانوشته بیان می شود. کارکنان معتقد هستند که قوانین و مقررات حاکم بر محیط کار باید کاملاً رعایت شود

35
فرآیند مدیریت فرهنگ

36
کارکردهای فرهنگ
تامین نیاز های اساسی (فیزیولوژیک، روانی، اجتماعی و …) از طریق واسطه گری بین محیط و انسان
انسان و گروه های انسانی نیازهائی دارند که از طریق محیط پیرامون خود (طبیعی و اجتماعی) به آن دست می یابند. فرهنگ ارضای نیاز فرد را در بستری مناسب با شرایط زمانی، مکانی و اجتماعی قرار داده و از این طریق به متعادل سازی دست می زند. به عنوان مثال نیاز به ارتباط با جنس مخالف در بستر فرهنگی از رفتاری بی قاعده به یکسری کنش ها و رفتارهای مناسب و منظم تبدیل می شود. (مثلا در جامعه ما؛ خواستگاری، نامزدی، عقد و ازدواج)

37
ایجاد همبستگی و انسجام اجتماعی
فرهنگ با به رسمیت شناختن و ارزش گذاری یک سری مبانی فکری و شناختی، دست به هنجار سازی می زند و با استفاده از ابزارهای پرقدرت فرهنگی از جمله مذهب و زبان مشترک که مطلوب اکثریت افراد گروه و یا جامعه است، در عمل به ایجاد همبستگی و انسجام اجتماعی دامن می زند.

38
ایجاد ارتباط جمعی و جامعه پذیری
نحوه تعامل و ارتباط اعضای یک جامعه انسانی توسط فرهنگ همان جامعه تعریف می شود. لذا فرهنگ علاوه بر ایجاد ارتباط اجتماعی با تعریف و مشخص کردن هنجارها، زمینه جامعه پذیری افراد را نیز فراهم می آورد.

39
هویت فردی، گروهی و اجتماعی
تعلق خاطر افراد به بخش شناختی و پایبندی به بخش هنجاری در مجموع حالتی از احساس رضایت مندی به فرهنگ را در افراد موجب می شود که آن را هویت فرهنگی می نامند.

فرهنگ مهندسی: تاکید بر طراحی موثر فرایندها، سیستمها و تکنولوژی با هدف افزایش دقت و کارایی، توجه کمتر به منابع انسانی
40
مهندسی فرهنگی منظومه دانش و مهارت های لازم برای ایجاد فرهنگ مطلوب

مهندسی فرهنگی می تواند به عنوان یک چارچوب استاندارد برای حل مسائل فرهنگی، دست یابی به فرهنگ مطلوب و مبنای فعالیت های کلان و خرد فرهنگی قرار گیرد.

41
ویژگی های الگوی مهندسی فرهنگی
رویکرد عملیاتی و اجرایی دارد
مبتنی بر اصول و قوانین است
نظام مند و روشمند است
قابل استناد است
قابل تعمیم است
موجب کاهش خطاها می شود
اثربخشی فعالیت های افزایش می دهد.
نظام مند شدن روند توسعه
افزایش اثربخشی
ارتقاء دانش تجربی و دست یابی به دانش فنی

42
به­کارگیری تمامی ظرفیت های فهم برای دریافت و بازخوانی نقشه معماری فرهنگ جامعه از آیات و روایات شریفه، و بهره گیری از کلیه مواد و امکانات و فناوری ها برای طراحی و اجرای نقشه قرآنی در جامعه جز با طراحی یک نظام حکیمانه که چرخه علم تا عمل و عمل تا معرفت را با یک الگوریتم منظم و آگاهانه به هم متصل نموده باشد میسر نیست. به این فرآیند و فعالیت، مهندسی فرهنگی اطلاق می شود. بنابراین نظام مهندسی فرهنگی متولی فهم و اجرای معارف توحیدی در جامعه می باشد و وظیفه اصلی اش بازمهندسی کلیه سامانه های بشری بر اساس معارف قرآنی است، مفهوم مهندسی فرهنگی در گستره فرهنگ دینی
تعریف مهندسی فرهنگی

43
تهاجم فرهنگی یا تبادل فرهنگی؟
تهاجم فرهنگی وجهی است که در آن فرهنگ مهاجم با تلاش برای تسلط بر فرهنگ مورد تهاجم فرآیند دو سویه را به کشمکشی مخرب تبدیل می کند
تبادل فرهنگی آموختن و فراگرفتن انتخابی پاره ای از اندیشه ها و رفتارها از فرهنگ های دیگر به وسیله عموم افراد در یک جامعه است
در تهاجم فرهنگی هدف بارور نمودن و کامل نمودن فرهنگ خودی است ولی هدف تهاجم فرهنگی تسلط بر فرهنگ دیگر و خود باخته و دنباله رو نمودن آن و احیانان از بین بردن فرهنگ دیگر است
تبادل فرهنگی با آگاهی و اراده است ولی تهاجم فرهنگی با تحمیل خود اگاهانه انجام می شود
در تبادل فرهنگی فرهنگ ها, گیرنده عناصر مطلوب فرهنگی یگدیگرند اما در تهاجم فرهنگی ,فرهنگ مهاجم هنجارها و باورها که در فرهنگ مورد تهاجم نامطلوبند برفرهنگ مورد تهاجم تحمیل می کند
تعامل فرهنگی عاملی در جهت رشد و شکوفایی و غنی شدن فرهنگ هاست تهاجم فرهنگی ارزش ها و معیار های مذهبی و ملی فرهنگ مورد هجوم را از ساخت آن زدوده و یا تضعیف می کند و فرهنگی با ارزش های مغایر و متضاد را جایگزین می کند

نظریه های فرهنگ

44
تهاجم فرهنگی:اقدام آگاهانه نظام های مخالف برای ایجاد اختلال درفرهنگ یک جامعه
تعامل فرهنگی:تاثیرات ناخواسته فرهنگی بین دو جامعه ی که با هم تعامل دارند.
مبادله فرهنگی:انتخاب آگاهانه خصوصیات مثبت یک فرهنگ بصورت آگاهانه

45
تهاجم فرهنگی:

تلاش آگاهانه سایر کشور ها برای ایجاد تغییرات در فرهنگ یک جامعه

تعامل فرهنگی:

نتایج طبیعی انتقال بخش هائی ازفرهنگ سایر جوامع
از طریق زبان آموزی ،مبادله علمی ،مبادله فنآوری
مبادله کالا ،الکوگیری برای سازمان دهی امور،استفاده
از آثارفرهنگی.و………
60

46
نظام
سیاسی
سازمان
ب
نهاد
…..
دانشگاه
د
نظام
اقتصادی
شرکت
ج
سازمان
الف
فرد
فرد
فرد
فرد
محیط زیست فرهنگی
الگو گیری از نظام های غربی
تهاجم فرهنگی

47
فن آوری اجتماعی
(مدیریت وسازماندهی اجتماعی)
نمادها
هنجارها ورفتارها
ارزش ها
اعتقادات بنیادین(جهان بینی)
فن آوری مادی
(مهارت بکارگیری وساخت اشیائ مادی)
تهاجم فرهنگی

الکوگیری وتعامل نااگاهانه از سایر فرهنگ ها

48
تغییرات فرهنگی
منشا خارجی
منشا داخلی
تغییرات تبعی
تغییرات مدیریت شده
تغییرات تبعی
تغییرات مدیریت شده

وضع موجود فرهنگی
تصفیه
عالمانه
مبارزه
عالمانه
مهندسی فرهنگ
مهندسی فرهنگ

49

در
فرهنگ عمومی
فرهنگ تخصصی

در
فرهنگ عمومی
فرهنگ تخصصی
فرهنگ مطلوب
فرهنگ موجود
اصول مبنا
برای
مدیریت فرهنک
علم

دین

نقل
عقل
فرهنگ مطلوب
اقدامات انتقال:مبانی نظری، راهبردآفرینی ،
خط مشی گذاری ،برنامه ریزی ،اجرا،ارزیابی

50
مراحل مهندسی فرهنگی
تبیین چشم انداز مطلوب
تدوین قواعد علمی مرتبط
استخراج فرمولها و قواعد طراحی
طراحی و مدلسازی
اجرا

51
باورها

و

ارزش های

فرهنگی

جامعه

علوم

و

فنون

روز
اهداف کلان
راهبرد ها
خط مشی ها
برنامه ریزی

فضاهای کالبدی

بودجه ریزی
فعالیت های اجرائی
چشم انداز
مهندسی فرهنگی

52
مراحل و ابعاد تهاجم فرهنگی
1- شناخت ملت ها
2- بی هویت کردن و از خود بیگانه ساختن ملت ها(خود چیزی ندارند و یا داشته هابی ارزش هستند,خود کم بینی و احساس نیازمندی و بی اعتبار ساختن فرهنگ خودی)
3-تضعیف باورها و اعتقادات مذهبی
4- بی ارزش ساختن ارزش های اخلاقی و ترغیب به رها شدن از قیود(از طریق دنیا گرایی,رفاه طلبی,مصرف گرایی,آزادی بی قید و بند,از طریق رسانه ها اخلاق را می زدایند)
5- تحقیر و تحریف تاریخ(تاریخ هر ملت شناسنامه آن ملت است)
6- تخریب و نفی هویت ملی(پیوند ملی و بومی سبب پایداری است بی هویت کردن اقوام با ایجاد تفرقه , اختلاف میان قومیت ها,قبیله ها و مذاهب و تقویت جریان های انحرافی)
7- تخریب الگوها و اسوه های خودی
8- ترویج خط و زبان بیگانه

53

7- تحقیر استعداد و توان مردم
8- تعارض علم و دین(با ایجاد شبهات عقیدتی)
9- ناکارآمد نشان دادن دین
10- تحمیل فرهنگ(آموزش, انتشارات,تبلیغات,ارتباطات و …)

الف- سیاست های کلی
سیاست های مقابله
با تهاجم فرهنگی
ب- سیاست های راهبردی

54
الف- سیاست های کلی
مشخص کردن نقاط تهدید و مورد هجوم
تعمیق شناخت و باور دینی
تلاش بیشتر برای برقراری عدالت اجتماعی
رعایت اصول و ارزش های اسلامی
تلاش در جهت قانونمند کردن فعالیت های فرهنگی
مبارزه با تفکر جدایی دین از سیاست
معرفی شخصیت های تاریخی اسلام
ارائه الگو و سرمشق مناسب
گسترش فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر
اولویت بخشیدن به اصل مهم پاسخگویی و رفع ابهامات

55
ب- سیاست های راهبردی
آشنا ساختن دانشجویان با افکار و عقاید حضرت امام (ره) ومبانی انقلاب اسلامی
تشویق دانشجویان به امر اسلام شناسی در مراکز علمی
گسترش مراکز مشاوره و پاسخگویی به سئوالات اعتقادی
فراهم ساختن شرایط و امکانات برای مطالعه و تحقیق
تقویت کتابخانه ها در دانشگاه ها
برنامه ریزی مناسب برای اوقات فراغت دانشجویان در دانشگاه
توجه به امر ورزش
تقویت تشکل های دانشجویی دانشگاه
توجه بیشتر به وحدت حوزه و دانشگاه
ترویج فرهنگ قرآن و نهجالبلاغه

56
تصمیم گیری در باره آنچه باید انجام شود یعنی پیش بینی دوره عمل
طرح تدابیری که به احسن وجه یا مناسب ترین صورت از منابع موجود و یا ممکن الوجود در جهت نیل به اهداف مطلوب استفاده کند
کشیدن طرح و نقشه برای رسیدن به هدف
فرآیندی است مداوم,حساب شده,منطقی و جهت دار,دور نگر به منظور هدایت فعالیت های جمعی برای رسیدن به هدف. در اینجا سه حالت وجود دارد:
الف- اگر هدف برنامه ریزی فقط پیش بینی آینده باشد در این صورت فعالیتی است آینده نگر
ب- اگر هدف برنامه ریزی ساختن و شکل دادن آینده باشد در این صورت فعالیتی است آینده ساز
ج-اگر هدف برنامه ریزی انتخاب کردن اشکال مختلف آینده باشد در این صورت فعالیتی است آینده گزین
پیش نگری و تدارک وسائل برای عملیات آینده
طراحی برای آینده مطلوب و راه های موثر وصول به آن
فرآیند تصمیم گیری است
تلاشی آگاهانه برای سازماندهی اقداماتی که نتایج مورد انتظار در آینده را به بار می آورد

برنامه ریزی

57
عبارت است از طراحی وضعیت مطلوب و یافتن و پیش بینی کردن راه ها و وسائلی که نیل به آن مسیر را میسر می سازد.
با توجه به تعاریف فوق ویژگی های عمده برنامه ریزی عبارتند از:
1- ماهیت برنامه ریزی با پیش بینی همراه است
2- نوعی تصمیم گیری است
3-بر نتایج مطلوب تاکید دارد
4- بر زمان,مکان,جریان, ارشاد و هدایت, دورنگری و هدف گیری و تفکر و عقلانیت در آن مستتر است.

برنامه
1
1-نمایش منظم و سلسله مراتبی فعالیت ها در یک دوره زمانی است

2-حاصل فرآیند برنامه ریزی است
3-شامل جند تصمیم مشخص است که باید آن را در قالب یک سند تهیه و تنظیم شود

58
افزایش احتمال رسیدن به هدف از طریق تنظیم فعالیت ها
افزایش سود سازمان از طریق مقرون به صرفه ساختن عملیات
تمرکز بر ماموریت ها و اهداف
مهیا ساختن ابزار برای کنترل از طریق بودجه بندی و طبقه بندی عملیات
تهیه منابع و امکانات تحقق اهداف
زمینه لازم برای اجرای برنامه فراهم می شود
از اتلاف تولید و خدمات ممانعت بعه عمل می آورد
مراحل برنامه ریزی:
1- تعیین هدف
2- پیش بینی راه حل های مختلف
3- پیش بینی امکانات گوناگون برای رسیدن به هدف
4- بررسی و پیش بینی پیامد های هرراه حل
5- انتخاب بهترین را حل
6- اجرا
7- ارزشیابی
اهداف برنامه ریزی

59
مراحل برنامه ریزی بخشی

60
1- بررسی عملکرد گذشته و تحلیل وضعیت موجود

61

62
2- تعیین اهداف با توجه به مبانی
1- برنامه توسعه کشور
2- بررسی عملکرد گذشته
3- رهنمود های مسئولان
4- علاقه و رغبت فراگیران
6- امکانات دانشگاه
7- رسالت و ماموریت دانشگاه
8- قانون اسای کشور
9- چتر فلسفی حاکم بر جامعه
3- تعیین استراتژی ها(حداقل هزینه,ریسک,عملی بودن و زمان)
4- تعیین سیاست های اجرایی
5-تعیین شاخص ها
6- برنامه 7- طرح 8 – پروژه 9- فعالیت ها

63
انواع برنامه ریزی
تقسیم بندی برنامه ریزی از نظر شیوه عمل
بهینه سازی
راضی سازی
تطابق با وضع نو

64
هدف اصلی آن راضی نگهداشتن گروهی است که برنامه برای آنهاست
بیشتر تکرار کارهای گذشته است
کمیت در آن مطرح است و به اندازه کافی خوب است
جنبه تبلیغاتی دارد
ارزشیابی آن آسان است
نوآوری و ریسک در آن نیست و کمتر شکست می خورد
ارزان تر است
راضی سازی

65
علاوه بر کمیت ,کیفیت نیز در آن مطرح است
ارزشیابی آن مشکل است
نوآوری و ریسک در آن وجود دارد
احتمال شکست هم وجود دارد
برنامه گران تمام می شود

محدودیت زمانی دارد
برای تطابق با وضعیت های جدید استفاده می شود
در موارد خاص کاربرد دارد
انعطاف پذیر هستند
بهینه سازی
تطابق با وضع نو

66
تقسیم بندی برنامه ریزی از نظر شیوه عمل
متمرکز و الزامی
ارشادی و ترغیبی
مشکل کشایی و موردی
غلطان

67
تقسیم بندی برنامه ریزی از منظر حیطه عمل
فراسوی کلان
کلان
خرد

68
برنامه ریزی از نظر سطوح عمل
1-برنامه ریزی استراتژیک: فرآیند تعیین ,تنظیم و توسعه سیستماتیک مقصد ,دورنما ,اهداف ,دوربرد,استراتژی و سیاست های اصلی سازمان را گویند بعبارت دیگر تلاشی سازمان یافته و منظم برای اتخاذ تصمیمات بنیادی و انجام دادن اقدامات اساسی که سرشت و سمت گیری فعالیت های یک سازمان و دیگر نهادها را در چارچوب قانونی شکل می دهد خصوصیات:
بلند مدت و کل نگر است
به منافع آتی توجه دارد
از تجربیات قبلی استفاده نمی شود
عدم اطمینان زیاد است
در حوزه کاری سیاستگذاران قرار دارد
تابع سیاست ها و ایدیولوژی هاست و تابع ارزشهاست
در ارتباط با تصمیماتی است که تحقق آنها مشکل است
امکانات ممکن الوجود را در نظر می گیرد

69
برنامه ریزی تاکتیکی
به برنامه هایی که برای رسیدن به اهداف مشخص انتخاب می شوند گفته می شود
قطعیت نسبی است
در حوزه کاری مدیران میانی است
هزینه نسبی است
دامنه زمانی محدود دارد

پیش بینی عملیات برای نیل به اهداف معین با توجه به امکانات و محدودیت ه و خطوط کلی ترسیم شده را گویند
اهداف و تصمیمات کوتاه مدت است
به سطوح اجرایی محدود می شود
با اهداف محدود ومشخص سروکار دارد
متوجه منافع فعلی است
از تجربیات گذشته استفاده می شود

برنامه ریزی عملیاتی

70
بینش ها,ایدهال ها و آرمان ها و سیاست ها ماموریت و رسالت سازمان

71
برنامه ریزی از نظر زمان عمل
بلند مدت
میان مدت
کوتاه مدت

72
برنامه ریزی از نظر تکرار و استمرار
همیشگی و عادی
یکباری و غیر عادی

73
برنامه ریزی از بعد تمرکز و عدم تمرکز
از بالا به پایین
از پایین به بالا
تلفیقی

74
از بالا به پایین
از پایین به بالا
مدیران ارشد

75
اصول برنامه ریزی
1- جامعیت
2- مشارکت
3- توجه نابرابر به منابع برنامه
4- تعهد
5- واقع بینی
6- استمرار
7- انعطاف پذیری و تغییر
8- علمی بودن
9-نیازسنجی

76
موفق باشید


تعداد صفحات : 76 | فرمت فایل : .ppt

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود