تارا فایل

پاورپوینت ساخت زبان فارسی


ساخت زبان فارسی برگرفته از کتاب توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی

– دیباچه – نظریه زبانی مقوله و میزان – مقولات دستوری نظریه عمومی زبان
ساختمان جمله
ساختمان بند
ساختمان گروه فعلی
ساختمان گروه اسمی
ساختمان گروه قیدی
ساختمان کلمه

اهداف هدف آشناسازی دانشجویان با ساختار نحوی زبان فارسی در چارچوب یکی از نظریه های عمومی زبان به نام نظریه مقوله و میزان می باشد.

ساخت زبان فارسی

فصل اول
دیباچه

ساخت زبان فارسی
توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی بر بنیاد یک نظریه عمومی زبان

ساخت زبان فارسی

تعریف زبان:
زبان دارای جنبه های فراوانی است و می توان آنرا از دیدگاههای مختلف تعریف کرد؛ از دیدگاه جامعه شناسان و مردم شناسان، روانشناسان، فیلسوفان و منطقیان، مهندسان ارتباط، ریاضی دانان و …

ساخت زبان فارسی
زبان از دیدگاه زبانشناسان:
زبانشناسان زبان را بخاطر خود زبان مطالعه می کنند و آنرا براساس زمینه فکری و مکتب خاصی که به آن تعلق دارند تعریف می کنند.

ساخت زبان فارسی
کارکرد زبان:
زبان از دو طرف با دنیای مادی بیرون مربوط است:
1- امواج انرژی صوتی (= ماده )
2- وقایع دنیای بیرون که امواج انرژی در رابطه با آنها بکار می روند (= محیط )

ساخت زبان فارسی
زبان رابطه ای است که زبانهای مختلف بطور متفاوت بین امواج انرژی صوتی و وقایع دنیای بیرون برقرار می کنند.

ساخت زبان فارسی
امواج انرژی صوتی یکنواخت و یکپارچه نیستند، بلکه دارای طرحهای متفاوتی هستند؛ زبانهای جهان بطور متفاوت بین این طرحها و محیط رابطه برقرار می کنند.

ساخت زبان فارسی
مثال: «او رفت» در چهار زبان فارسی، عربی، انگلیسی و فرانسه
او رفت
ذ َهَبَ
HE WENT
IL EST AllE
وقایع جهان بیرون
امواج انرژی صوتی

ساخت زبان فارسی
ساختمان زبان:
مجموعه الگوهای صوتی و نظامی که بین آنها قرار دارد.
ساختمان زبان قشری و انتزاعی است.

ساخت زبان فارسی
دستور
زبان «دستگاهی از دستگاههاست»:
1- دستگاه دستوری
2- دستگاه واژگانی
3- دستگاه صوتی

ساخت زبان فارسی
هریک از این دستگاهها به نوبه خود دستگاههای فرعی دیگری را در بردارند.

ساخت زبان فارسی
زبان فارسی، مانند هر زبان دیگر، از اجتماع گونه های فراوانی تشکیل شده است که به منزله افراد این مفهوم کلی و مجرد هستند.

ساخت زبان فارسی
هنگام بحث از ساختمان زبان فارسی لازم است گونه مورد نظر مشخص شود.
در بسیاری از کتابهای دستور فارسی گونه های زبان مخلوط شده اند.

ساخت زبان فارسی
توصیف یعنی بیان چگونگی گونه زبانی مورد نظر بدون هیچ نوع قضاوت.
توصیف در مقابل تجویز قرار می گیرد که در آن در خط سیر طبیعی زبان عملاً دخالت می شود.

ساخت زبان فارسی
نظریه عمومی زبان یعنی تدوین وجوه اشتراک زبانها.
– نظریه عمومی زبان به بیان این موضوع می پردازد که زبان بطور مطلق چگونه کار می کند.
– نظریه عمومی زبان براساس استقراء ناقص قرار دارد.

ساخت زبان فارسی
اصول نظریه عمومی زبان:
ادعا می شود که این اصول بر کلیه زبانهای جهان قابل انطباق است.
مثال از نظریه های عمومی زبان:
1- نظریه گشتاری (چامسکی)
2- نظریه مقوله و میزان (هالیدی)

ساخت زبان فارسی
عیوب دستور زبانهای فارسی موجود:
1- نداشتن نظریه
2- مخلوط کردن گونه های زبان
3- تجویز برای زبان
4- تحمیل مقولات زبانهای بیگانه
5- مخلوط کردن صورت و معنا

ساخت زبان فارسی
رابطه صورت و معنا
– زبان عبارتست از شبکه روابطی که بین اجزاء سازنده آن وجود دارد.
– صورت (= ساختمان ) زبان از مجموعه این روابط به وجود می آید.

ساخت زبان فارسی
– معنای زبان نقشی است که این طرحها در ارتباط با جهان بیرون بازی می کنند.

ساخت زبان فارسی

فصل دوم
نظریه زبانی مقوله و میزان

ساخت زبان فارسی
نظریه زبانی مقوله و میزان
براساس این نظریه همه زبانهای جهان از امواج صوتی در گفتار و از نشانه های دیداری در نوشتار بعنوان ماده اولیه استفاده می کنند تا درباره جهان بیرون و دریافت انسان از آن بحث کنند.

ساخت زبان فارسی
فونولوژی (Phnology)
فونولوژی یا دستگاه صوتی زبان عبارتست از منتزع کردن خصوصیات ممیز ماده صوتی و تنظیم آنها در یک شبکه یا دستگاه.

ساخت زبان فارسی
خصوصیات ممیز یا واجی:
پاره ای از خصوصیات ماده صوتی که دارای نقش بامعنایی در زبان هستند و می توانند واجی را به واج دیگر تبدیل کنند.
مثال:
par / bar

ساخت زبان فارسی
از نظرآواشناسی عضوی تضادهای صوتی که در تمایز واجهای صامت موثرند عبارتند از:
1) واجگاه؛ 2) نحوه تولید؛ 3) واک
مثال از صامتهای بیواک:
واج/P/ دو لبی و انسدادی است، در حالیکه واج/S/ لثوی و سایشی است.

ساخت زبان فارسی
زبانهای مختلف، خصوصیات مختلفی را به عنوان خصوصیات ممیز بکار می برند.
مثال: دمش در زبان فارسی غیرممیز و در زبان سندی ممیز است.
سندی: /P/ و /Ph/ دارای تقابلند.

ساخت زبان فارسی
تکیه، آهنگ و درنگ نیز موجب تمایز معنا می شوند.
مثال: -/váli/ و /valí/
– «می روی.» و «می روی؟»
– «ما همه/ کار می کنیم.» و «ما هم کار می کنیم»

ساخت زبان فارسی
خصوصیات ممیز در خط:
در خط نیز تنها برخی از جزئیات نشانه های دیداری خطی ممیز هستند.
مثال: صـ و حـ در کلماتی نظیر صوری و حوری

ساخت زبان فارسی
دستگاه خط: انتزاع خصوصیات ممیز از نشانه های دیداری خطی و تنظیم آنها در یک شبکه.
– نکته: خط نماینده صد در صد واقعی دستگاه صوتی نیست.

ساخت زبان فارسی
الگوهای دستوری و واژگان زبان از طریق دستگاه صوتی و دستگاه خطی به صورت صوت یا خط نمایانده می شوند.

ساخت زبان فارسی
جنبه صوری زبان
دستور و واژگان بر روی هم جنبه صوری زبان را تشکیل می دهند.
– دستور: جایگاه عملکرد طبقات بسته
– واژگان: جایگاه عملکرد طبقات باز

ساخت زبان فارسی
بافت چیست؟
شبکه روابطی است که بین صورت زبان (یعنی دستور و واژگان) و جهان بیرون وجود دارد و معنای خارجی زبان را تشکیل می دهند.

ساخت زبان فارسی
معنای خارجی زبان: مجموعه خصوصیات ممیز محیط.
به سخن دیگر می توان گفت که بافت عبارتست از انتزاع خصوصیات ممیز محیط و تنظیم آنها در یک شبکه.

ساخت زبان فارسی
هیچ زبانی همه خصوصیات محیط را بعنوان خصوصیات ممیز تشخیص نمی دهد.
مثال: جمله «می رفتی.»
1- از دیدگاه دستگاه صوتی: جمله دارای 7 واج است؛ تکیه روی هجای اول آن قرار دارد و آهنگ آن افتان است.

ساخت زبان فارسی
2- از نظر صورت: جمله به عناصر دستوری و واژگانی تقسیم می شود:
mi + raf + t + i
1) mi- , t- , i عناصر دستوری:
2) raf عنصر واژگانی:

ساخت زبان فارسی
3- این جمله به یک اتفاق در جهان خارج اشاره می کند و اطلاعاتی از آن بدست می آید، برای مثال اینکه:
1. رونده یک نفر بوده است.
2. رونده مخاطب بوده است.
3. عمل در گذشته انجام گرفته است.

ساخت زبان فارسی
معنی صوری: ارزشی که یک عنصر ساختمانی در شبکه روابط دستوری زبان بخود می گیرد.
مثال: صیغه جمع در عربی و فارسی
– فارسی: جمع در تضاد با مفرد
– عربی: جمع در تضاد با مفرد و تثنیه

ساخت زبان فارسی

فصل سوم
مقولات دستوری نظریه عمومی زبان

ساخت زبان فارسی
زبان روی دو محوری کار می کند:
1- محور زنجیری
2- محور انتخابی

ساخت زبان فارسی
محور زنجیری: نماینده تسلسل یا توالی عناصر سازنده زبان در روی بعد زمان.
مثال:
«او شاگرد خوبی است.»

ساخت زبان فارسی
محور انتخابی: نماینده امکانات گوناگونی است که در هر نقطه از زنجیر گفتار در اختیار گوینده قرار دارد تا از میان آنها یکی را برگزیند.
مثال: او شاگرد خوبی است.
معلم شایسته ای
فرزند مهربانی

ساخت زبان فارسی
کار زبان روی این دو محور شبیه دستگاه عدد نویسی است.
مثال: 27937

ساخت زبان فارسی
اصول کارکردی دستگاه عدد نویسی:
1- داشتن ده علامت مختلف (9-0)
2- امکان توالی های مختلف علائم روی محور زنجیری
3- امکان تکرار یک علامت در روی محور زنجیری

ساخت زبان فارسی
مثال از زبان:
«من می خوردم.»
این جمله دارای 5 واژک است که برای سهولت تحلیل دو تای آنها بعنوان یک واژک در نظر گرفته می شود:
من + می + خور + د+ -َ م
1
2
3
4

ساخت زبان فارسی
واژک یعنی کوچکترین جزء معنی داری که در ساختمان صوری زبان دارای نقشی باشد.

ساخت زبان فارسی
اختیاری بودن یا اجباری بودن انتخاب:
– من می خوردم.
– Ø می خوردم.
انتخاب فاعل در این جمله اختیاریست، اما انتخاب « -َ م» اجباری.

ساخت زبان فارسی
تحلیل جمله «من می رفتم.» از نظر دستگاه صوتی زبان:
man miraftam
دارای 11 واج است که دو تای آنها سه بار تکرار شده اند.

ساخت زبان فارسی
واج آرایی: قوانین حاکم بر ترکیب واجها.
مثال: amn
man
nam
*mna
اختیار انتخاب مطلق نیست.

ساخت زبان فارسی
محاسبات نظری نشان داده است که از دیدگاه نظری، بدون در نظر گرفتن ترکیباتی که در آنها یک واج تکرار شده است، می توان با 30 واج 24360 کلمه
سه واجی ساخت.

ساخت زبان فارسی
اصول کارکردی دستگاه صوتی زبان فارسی:
1- داشتن بیش از یک علامت (30 واج)
2- امکان تکرار یک علامت (ma:m)
3- امکان ترکیب علائم به طرق مختلف

ساخت زبان فارسی
در نظریه مقوله و میزان برای دستور
چهار مقوله وجود دارد.
1- واحد (Unit)
2- ساختمان (Structure)
3- ظبقه (Class)
4- دستگاه (System)

ساخت زبان فارسی
واحد:
زبان دارای طرح است، لذا الزاماً باید قابل تقسیم به واحدهایی باشد.

ساخت زبان فارسی
نتایجی که نظریه مقوله و میزان از موضوع فوق می گیرد:
1- تمام زبانهای جهان در روی محور زنجیری قابل تقسیم به واحدهایی هستند.
2- تعداد این واحدها از یکی بیشتر است.
3- واحدهای زبان از نظر اندازه یکسان نیستند.

ساخت زبان فارسی
4- واحدهای کوچکتر در ساختمان واحدهای بزرگتر بکار می روند، مثال:
1- واژک در ساختمان کلمه بکار می رود.
2- کلمه در ساختمان گروه بکار می رود.
3- گروه در ساختمان بند بکار می رود.

ساخت زبان فارسی
واحدهای زبان فارسی ازبزرگتر به کوچکتر:
جمله
بند
گروه
کلمه
واژک

ساخت زبان فارسی
وضع هر واحد را نسبت به واحد بالاتر و پایین تر از خود مرتبه (Rank)، و وضع همه آنها را نسبت بهم سلسله مراتب
(Rank Scale) می نامند.

ساخت زبان فارسی
یک یا چند واحد از یک مرتبه در ساختمان واحدی که بلافاصله در بالای آن قرار گرفته بکار می رود.
بنابراین، عناصر ساختمانی یک واحد، واحدهای مرتبه پایین تر هستند.

ساخت زبان فارسی
مثال از مرتبه:
«این پسر خوب»
عناصر ساختمانی این گروه، بعنوان یک واحد زبان فارسی، کلمات (یعنی واحدهای مرتبه پایین تر) هستند.

ساخت زبان فارسی
آیا واژک دارای واحد ساختمانی است؟
– خیر. زیرا واژک کوچکترین واحد ساختمانی است که در پایین ترین مرتبه قرار می گیرد.

ساخت زبان فارسی
طبقه: واحدهای یک مرتبه (مثلاً، مرتبه گروه) به لحاظ نقشی که در ساختمان واحد بالاتر (مثلاً، بند) ایفا می کنند متفاوت هستند و بنابراین، در گروهبندی های مختلف ظاهر می شوند.

ساخت زبان فارسی
مثال از طبقه:
گروه
طبقه اسمی طبقه حرف اضافه ای
(گروه اسمی) (گروه حرف اضافه ای)
طبقه فعلی
(گروه فعلی)

ساخت زبان فارسی
مثال از طبقه:
«این یک جلد پایان نامه نباید برداشته شود.»
طبقه اسمی طبقه فعلی
در واقع، در اینجا دو گروه وجود دارد که متعلق به دو طبقه مختلف هستند.

ساخت زبان فارسی
گروه اسمی در جمله جایگاه مسندالیه را اشغال می کند، در حالیکه گروه فعلی در جایگاه اسناد قرار می گیرد.
– مسندالیه: مس
– اسناد: ا

ساخت زبان فارسی
دستگاه:
نماینده امکاناتی است که گوینده می تواند از میان آنها یکی را انتخاب کند. دستگاه مربوط به سازمان یا گروهبندی داخل طبقه است.

ساخت زبان فارسی
خصوصیات دستگاه:
1- تعداد امکانات یک دستگاه مشخص و قابل شماره است.
2- امکانات یک دستگاه مانعه الجمع هستند.
3- امکانات یک دستگاه را می توان بطریق منفی هم تعریف کرد.
..

ساخت زبان فارسی
4- اگر امکان تازه ای در دستگاه وارد شود، معنی امکانات دیگر را در شبکه تغییر می دهد.

ساخت زبان فارسی
مثال از دستگاه:
طبقه گروه اسمی در داخل خود می تواند به طبقات کوچکتری تقسیم شود که این امر دستگاههای مختلف گروه اسمی را به وجود می آورد، مثال: دستگاه عدد.

ساخت زبان فارسی

طبقه گروه اسمی  طبقه مفرد
 طبقه جمع

ساخت زبان فارسی

ساخت زبان فارسی
میزان:
رابطه پیوسته بین چند عنصر یا چند عامل که در یک طرف نشان دهنده حداقل و در طرف دیگر، نشان دهنده حداکثر یک خصوصیت است.

ساخت زبان فارسی
میزانهای دستوری:
1- میزان مراتب / سلسله مراتب
2- میزان نمود
3- میزان تحلیل

ساخت زبان فارسی
میزان نمود:
واحدبند
مسندالیه اسناد
طبقه گروه اسمی طبقه گروه فعلی
مورد مورد

ساخت زبان فارسی
میزان تحلیل:
نشان دهنده ظرافتی است که ما در تجزیه و تحلیل یک قطعه زبان نشان می دهیم. میزان تحلیل دارای سطح فوقانی و سطح تحتانی و سطوح میانی است.

ساخت زبان فارسی
واحد واژگون (مرتبه): واحدی است که در ساختمان واحد همپایه پا پایین تر از خود بکار می رود، مثال:
«مردی (که پسربچه 13 ساله ای را … کشته بود) دیروز به اعدام محکوم شد.»
بندواژگون

ساخت زبان فارسی
مثالهای دیگر از بند واژگون (مرتبه):
1- (آنچه می دانم) کافی نیست.
2- مرغ (پر کنده): مرغی که پرش کنده شده است.
3- زندگی (برباد رفته): زندگی که برباد رفته است.

ساخت زبان فارسی
(مثالهای 2 و 3 دارای بندهای واژگون با تاویل هستند.)

ساخت زبان فارسی
روابط صوری در واژگان:
به جملات زیر توجه کنید:
1- بچه ها همسایه ها را عصبانی کردند.
2- خیانچه ها پیانچه ها را تلویجه کردند.
3- بچه ها اقیانوسها را ماست مالی کردند.

ساخت زبان فارسی
– جمله (1) منطبق بر هنجارهای زبانی است.
– جمله (2) دارای تعدادی واژه نادرست است.
– جمله (3) دارای طرح واژگانی نابهنجار است.

ساخت زبان فارسی
انتخاب اولین کلمه عملاً انتخاب واژه یا واژه های بعدی را در روی زنجیر گفتار محدود می سازد، مثال:
1- گربه سفید؛ 2- جیغ کوتاه
سیاه بلند
*تاریک *غلیظ

ساخت زبان فارسی
هم نشینی (Collocation):
سازگاری افراد طبقات در روی زنجیر گفتار.

ساخت زبان فارسی
دسته مثبت: کلماتی که می توانند با هم
هم نشینی داشته باشند، مثال:
هوای تمیز؛ هوای پاک؛ هوای تازه
دسته منفی: کلماتی که نمی توانند با هم همنشینی داشته باشند، مثال:
هوای خسته؛ هوای کوتاه؛ هوای دور

ساخت زبان فارسی
طرح واژگانی هنجار نتیجه انتخاب از دسته های مثبت در هر نقطه از زنجیر گفتار و هم نشینی مثبت بین واژه ها می باشد.

ساخت زبان فارسی

فصل چهارم
ساختمان جمله

ساخت زبان فارسی
تعریف ساختمانی جمله: جمله واحدی از زبان فارسی است که از یک بند یا بیشتر ساخته شده باشد.
انواع جمله: 1) جمله هسته ای
2) جمله خوشه ای

ساخت زبان فارسی
جمله هسته ای از یک هسته ی مرکزی و اجباری به علاوه تعدادی وابسته اختیاری تشکیل می شود، مثال:
1: تو حتماً برو
هسته

ساخت زبان فارسی
2: اگر او تلفن کرد تو حتماً برو و الا او می رنجد
هسته
وابسته پیرو
وابسته پیشرو

ساخت زبان فارسی
فرمول کلی جمله هسته ای: هْـ (وْ )
هـ : هسته
و: وابسته
-ْ: نماینده امکان تکرار
نکته: وابسته ها در قشرهای مختلف به هسته می پیوندند.

ساخت زبان فارسی
بند: واحدی که در ساختمان جمله بکار می رود. بند دارای دو طبقه متمایز است:
1- طبقه بند آزاد که جایگاه هسته را اشغال می کند.
2- طبقه بند مقید که جایگاه وابسته را اشغال می کند.

ساخت زبان فارسی
میزان نمود طبقات بند:
عنصر ساختمانی ساختمان جمله  هسته وابسته

طبقه طبقه بند آزاد
طبقه بند مقید
مورد من می دانم
که دروغ می گویی

ساخت زبان فارسی

ساخت زبان فارسی
ملاک صوری برای تشخیص بند مقید از بند آزاد وجود یکی از عناصر پیونده در بند مقید و عدم آن در بند آزاد است.
– عناصر پیونده: اگر، چنانچه، بطوریکه، هرگاه، که، تا، و الا ….

ساخت زبان فارسی
هسته های دو قلو و چند قلو، مثال:
اگر تلفن کرد تو حتماً برو و او را ببین
و
هـ 1
هـ 2

ساخت زبان فارسی
تکرار (Recursion):
1- تکرار همپایه، مثال:
«پسر بچه زنبیل خود را روی زمین نهاد،
بسته قرمز رنگی را بیرون آورد،
هـ 1
هـ 2

ساخت زبان فارسی
دوباره زنبیل را برداشت و براه افتاد.»

2- تکرار ناهمپایه، مثال:
چون شما اصرار کردید من گفتم که آنرا برگردانند.
هـ 4
هـ 3
و 2
و 1
هـ

ساخت زبان فارسی
نکته: تکرار هسته همیشه از نوع همپایه است، اما تکرار وابسته می تواند از نوع همپایه و ناهمپایه هردو باشد.

ساخت زبان فارسی
مثال از تکرار وابسته بصورت همپایه:
اگر او بیاید و اگر هوا خوب باشد به کنار دریا می رویم
+
و 1
و 1
هـ

ساخت زبان فارسی
وضعیت وابسته ها از نظر توالی نسبت به هسته:
1- وابسته های ثابت
2- وابسته های متغیر: قبل از هسته
بعد از هسته
بین هسته

ساخت زبان فارسی
خصوصیات وابسته های ثابت:
1- توالی آنها تغییرناپذیر است و همیشه بعد از هسته یا وابسته دیگری قرار می گیرند.
2- دارای عامل پیونده «که» هستند.
3- درجه وابستگی در آنها شدید است و بلافاصله به آنچه قبل از آنها است برمی گردند

ساخت زبان فارسی
مثال از وابسته های متغیر:
الف: اگر تو خرجش را قبول کنی او این کار را می کند (وهـ )
ب: او این کار را می کند اگر تو خرجش را قبول کنی ( هـ و)
ج: او این کار را اگر تو خرجش را قبول کنی می کند (هـ >و<)

ساخت زبان فارسی
انشعاب در تکرار همپایه رخ می دهد و درآن قسمتی از ساختمان بند به قرینه حذف می شود، مثال:

ساخت زبان فارسی
دیر یا زود باید نظام کهنه اجتماعی
(مشترک در هردو بند)
 برچیده شود
و
 جای خود را به نظام نوی بدهد که …

ساخت زبان فارسی
لانه: اگر چند بند که خود دارای روابط داخلی هستند با هم جمع شوند و یکپارچه در شبکه روابط جمله وارد گردند، بر روی هم مجموعه ای را بنام لانه (ل) بوجود می آورند.

ساخت زبان فارسی
مثال از لانه گیری:
دکتر خودش نبود دستیارش مریض را دید و برایش نسخه نوشت
ل
ل
+
+

ساخت زبان فارسی
جمله خوشه ای: این جمله از اجتماع جمله های هسته ای تشکیل می شود. این جملات بوسیله «و» و «یا» به یکدیگر قلاب می شوند.
فرمول ساختمانی: هـْ وْ + n ] هـْ (وْ )[

ساخت زبان فارسی
مثال از جمله خوشه ای با حداقل ساختمان:
معمولاً آنها از چنین طرحی استقبال نخواهند کرد
اگرچه به نفع آنها باشد
و اگر فایده این طرح را بطور عینی ثابت نکنید آنرا نخواهند پذیرفت.

هـ
و
و
هـ

ساخت زبان فارسی

فصل پنجم
ساختمان بند

ساخت زبان فارسی
تعریف ساختمان بند:
واحدی از زبان فارسی که از یک گروه یا بیشتر ساخته شده باشد و خود در ساختمان جمله بکار می رود.

ساخت زبان فارسی
عناصر ساختمانی بند:
1) مسند الیه (مس)؛ 2) متمم (م)؛
3) اسناد ( ا)؛ 4) ادات ( د)

ساخت زبان فارسی
جایگاه مسندالیه: محل کارکرد گروه اسمی (با یک استثناء)
جایگاه متمم: محل کارکرد گروه اسمی
جایگاه اسناد: محل کارکرد گروه فعلی
جایگاه ادات: محل کارکرد گروه قیدی و گاهی نیز گروه اسمی

ساخت زبان فارسی
مثال از ساختمان بند:
1- پروین خوشحال است.
مس م ا
2- امسال محصول زیتون بسیار خوب است.
د مس م ا

ساخت زبان فارسی
ملاکهای شناسایی مسندالیه و متمم:
1- وجود «را»؛ 2- مطابقه اسناد با مسندالیه؛
3- توالی عناصر مثال 1:
غریبه ها او را جناب سروان می نامیدند
مس م م ا

ساخت زبان فارسی
مثال 2:
الف. راننده ای اتوموبیلی داشت
مس م ا
ب. اتوموبیلی راننده ای داشت
مس م ا

ساخت زبان فارسی
فعل ترکیبی و اجزاء آن:
مثال: باز کردن، احتیاج داشتن، سوار شدن، فریب دادن
اجزاء:
1. قسمت غیرفعلی یا متمم
2. قسمت فعلی یا اسناد

ساخت زبان فارسی
نکته: باستثنای یک دسته از افعال ترکیبی، جزء غیرفعلی تمامی آنها قابل بسط است.
مثال:
تو او را فریب سختی دادی
مس م م ا

ساخت زبان فارسی
انواع بند از نظر ساخت:
1- بند مهین: جایگاه اسناد این بند حتماً اشغال می شود.
2- بند کهین: جایگاه اسناد این بند اشغال نمی شود (مثال: چشمم روشن)

ساخت زبان فارسی
فرمول ساختمانی بند مهین:
(مس) (مْ) (دْ ) ا
مثال 1: برد
ا
مثال 2: علی کتاب را برد آنجا
مس م ا د

ساخت زبان فارسی
دستگاههای بند:
1- دستگاه پرسشی: شبکه ای که امکانات مختلف پرسش را در بر می گیرد.
2- دستگاه متمم: شبکه ای که امکانات مختلف متمم را در بر می گیرد.

ساخت زبان فارسی
3- دستگاه مطابقه: شبکه ای که امکانات مختلف رابطه بین مسندالیه و اسناد را
در بر می گیرد.

ساخت زبان فارسی
بندهای فارسی در بالاترین سطح تحلیل (قشر اول) به دو ریز طبقه پرسشی و خبری تقسیم می شوند.
– ریز طبقه پرسشی: دارای کلمات پرسشی، یا آهنگ خیزان، یا هر دو.
– ریز طبقه خبری: فاقد کلمات پرسشی و دارای آهنگ افتان

ساخت زبان فارسی
کلمات پرسشی:
1- دسته اول: شامل کلماتی که انتخاب آهنگ خیزان برای آنها اجباری است، مثال:
«آیا، مگر، هیچ»
2- دسته دوم: شامل کلماتی که انتخاب آهنگ خیزان یا افتان برای آنها اختیاری است،

ساخت زبان فارسی
مثال:
کجا، کی، چه، چگونه.

ساخت زبان فارسی
وجوه اخباری، التزامی و غیر شخصی در بند پرسشی:
وجه اخباری
1- می روی؟
2- آیا می روی؟
3- کی می رود کجا؟

ساخت زبان فارسی
وجه التزامی
1- بروم؟
2- آیا بروم؟
3- چی را چرا بدهم؟

ساخت زبان فارسی
وجه غیر شخصی
1- می شود رفت؟
2- آیا می شود رفت؟
3- کی را کجا می شود برد؟

ساخت زبان فارسی

ساخت زبان فارسی
تقسیم بندی بندهای فارسی از نظر متمم:
در قشر اول می توان بندهای فارسی را به دو ریز طبقه تقسیم کرد:
الف- ریز طبقه ای که افراد آن دارای متمم هستند.
ب- ریز طبقه ای که افراد آن فاقد متمم هستند.

ساخت زبان فارسی
بندهای یک متممی:
1- بندهای دارای علامت
الف- شناخته (کتاب را خریدم)
ب- ناشناخته :1) ساده ، 2) ترکیبی
2- بندهای بدون علامت

ساخت زبان فارسی
متمم های علامت دار ناشناخته ساده:
1- متمم هایی که در خود بند دارای مرجعی هستند. این مرجع یا مسندالیه است، یا متمم دیگری در همان بند.
2- متمم هایی که فاقد مرجع در خود بند هستند.

ساخت زبان فارسی
مثال 1: متمم بدون مرجع
من از او خبری ندارم
مس د م ا
مثال2: متمم دارای مرجع
او دانشمند بزرگی است
مس م ا
(مرجع)

ساخت زبان فارسی
متمم های بی علامت
الف- ریز طبقه ای که از یک گروه اسمی تشکیل شده است :1) دارای مرجع در بند،
2) فاقد مرجع در بند
ب- ریز طبقه ضمایر متصل مفعولی

ساخت زبان فارسی
بندهای دو متممی
این بندها دارای چهار حالت هستند:
1- دو متمم، هردو بدون مرجع، مثال:
شما او را کتک مفصلی زدید
مس م م ا

ساخت زبان فارسی
2- دو متمم، هردو با مرجع مسندالیه، مثال:
او خیلی خوش لباس جلوه گر شد
مس م م ا

ساخت زبان فارسی
3- دو متمم، اولی مرجع دومی؛ مثال:
او مرا عصبانی کرد
مس م م ا

ساخت زبان فارسی
4- دو متمم، دومی مرجع اولی
تو خرابش کردی

مس م م ا

ساخت زبان فارسی
دستگاه مطابقه
– مطابقه یعنی ارتباط مسندالیه و اسناد از نظر شخص و عدد
– دستگاه مطابقه شبکه ایست که امکانات مختلف این رابطه را در بر می گیرد.

ساخت زبان فارسی
هسته گروه اسمی: اسم
اسم:
انسان
1- جاندار
غیر انسان
2- بی جان

ساخت زبان فارسی
مثال از مطابقه برای اسامی بی جان و اسامی غیر انسان
1- الف- برگها می ریزند.
ب- برگها می ریزد.
2- الف- گربه ها دعوا می کنند.
ب- گربه ناراحت است.

ساخت زبان فارسی
ریز طبقه جاندار انسان:
1- اول شخص: «من رفتم.»؛ «ما رفتیم.»
2- دوم شخص: «جنابعالی فرمودید.»؛
«تو گفتی.»؛ «شما گفتید.»
3- سوم شخص:
«آقای دکتر منزل نیست/ نیستند.»

ساخت زبان فارسی
مسندالیه :
1- ساده: شامل یک گروه اسمی
2- ترکیبی: شامل دو گروه اسمی یا بیشتر. این گروهها یا با عوامل پیونده («و»، «یا») بهم قلاب شده اند، یا بصورت عطف بیان در کنار هم قرار گرفته اند.

ساخت زبان فارسی
مثال از مسندالیه ساده:
پرونده امر به دادسرا احاله شده است.
مس د م ا

ساخت زبان فارسی
مثال از مسندالیه ترکیبی، زنجیری:

نخست وزیر، وزیر مسکن و وزیر بهداشت آمدند

1 2 3

مس ا

ساخت زبان فارسی
مثال از مسندالیه ترکیبی، عطف بیان:
شما دانش آموزان امروز معلمان فردا خواهید بود
1 2
مس م ا

ساخت زبان فارسی
بند کهین:
بندی است که در آن جایگاه اسناد اشغال نشده باشد .
مثال : شب بخیر ؛ به سلامت
مس د د

ساخت زبان فارسی
انواع بند کهین:
1- بندهای دارای عنصر محذوف به قرینه در بند مهین.
الف- انشعابی
ب- محاوره ای

ساخت زبان فارسی
انواع بند کهین (ادامه):
2- بندهای بدون عامل محذوف به قرینه در بند مهین. این بندها الزاماً با بند مهین همراه نیستند.
الف- بندهایی که در آنها نقش مس، م و د از یکدیگر باز شناخته می شود.

ساخت زبان فارسی
ب- بندهایی که در آنها نقش مس، م و د از یکدیگر شناخته نمی شود.

ساخت زبان فارسی
مثال از بند کهین انشعابی:
«جمعیت ایران سالانه به نسبت دو درصد اضافه می شود/ و شاید هم بیش از دو درصد.
مثال از بند کهین محاوره ای:
گوینده الف گوینده ب
دیشب کجا رفتی؟ سینما.

ساخت زبان فارسی
مثال از بندهایی که نقش مس، م و ا در آنها مشخص می شود:
1- چشمم روشن 2- لطف شما زیاد
مس م مس د
مثال از بندهایی که نقش مس، م و ا در آنها مشخص نمی شود:
دوست عزیزم؛ ای روزگار شیاه

ساخت زبان فارسی

فصل ششم
ساختمان گروه فعلی

ساخت زبان فارسی
طبقه گروه فعلی جایگاه اسناد را در بند اشغال می کند.
عناصر ساختمانی گروه فعلی:
(ن)  عنصر منفی ساز
(ق)  فعل ناقص
(غ)  عنصر غیر فعلی

ساخت زبان فارسی
(ف)  فعل واژگانی
(ل)  عنصر سازنده مجهول
(ح)  عنصر سازنده حالت
مثال: نه باید برداشته شود

ساخت زبان فارسی
عنصر «ف» یک فعل واژگانی است که دارای 29 شکل می باشد:
الف- 25 شکل شامل صورتهایی که صرف می شوند (مانند مضارع و ماضی)
ب- 4 شکل شامل صورتهایی که صرف نمی شوند (مانند مصدر کوتاه و اسم مفعول)

ساخت زبان فارسی
ساختمان کلمه فعل از نظر واژکهای سازنده:
1- پیشوند (پ) 2- ستاک حال (ت)
3- عامل سببی (س) 4- علامت ستاک گذشته (گ) 5- پی بندهای فعلی (پی)

ساخت زبان فارسی
مثال از ساختمان کلمه فعل:
پی گ س ت پ 
1. mi par a:n id am
2. gof t ø
3. be gu i

ساخت زبان فارسی

ساخت زبان فارسی
پی بند:
1- عامل سازنده مصدر (-an)؛ (رفتن)
2- عامل سازنده اسم مفعول (-e)؛ (رفته)
3- ضمایر متصل فاعلی (دارای 6 عضو) (رفتی)

ساخت زبان فارسی

ساخت زبان فارسی
طبقات واژکی که جایگاههای ستاک حال (ت) و علامت ستاک گذشته(گ) را اشغال می کنند:
1- مصدر منهای علامت مصدر = ستاک گذشته
2- ستاک گذشته منهای علامت ستاک گذشته (t/d/id/a:d:) ± تغییرات صوتی = ستاک حال

ساخت زبان فارسی
صیغه های فعلی که از ستاک گذشته ساخته می شوند:
1- ماضی مطلق (MM) : (خوردم)
2- ماضی استمراری(ME) :(می خوردم)
3- اسم مفعول (EM) : (خورده)
4- اسم مفعول استمراری (EE) : (می خورده)

ساخت زبان فارسی
صیغه های فعلی که از ستاک حال ساخته می شوند:
الف- مضارع (MZ): (می خورم)
ب- التزامی (EL): (بخورم)
ج- امر (AM): (بخور)

ساخت زبان فارسی
عامل سببی (س): این طبقه فقط دارای یک عضو است: n:a-
مثال: دواندن؛ خوراندن و پراندن/ پرانیدن

ساخت زبان فارسی
عناصر ساختمانی گروه فعلی:
(ن) (ق) (غ) ف (ل) (ح)
– پنج عنصر اختیاری و یک عنصر اجباری.

ساخت زبان فارسی
عنصر سازنده منفی (ن) در ساختمان گروه فعلی:
این طبقه دارای یک عضو می باشد که دارای دو گونه است: ne/ na
مثال: نرو (نهی)؛ نرفت (نفی)؛ نمی رود (نفی)

ساخت زبان فارسی
عنصر ساختمانی «ق»: افعال ناقص دارای تمام 29 صورت صرفی نیستند.
ریز طبقات افعال ناقص:
1- آنهایی که برای شخص و عدد صرف نمی شوند (ق1) باید؛ می توان
2- آنهایی که برای شخص و عدد صرف می شوند

ساخت زبان فارسی
ریز طبقه افعال ناقصی که برای شخص و عدد صرف می شوند:
1- افعالی که دارای صیغه های ماضی و حال هر دو هستند؛ (ق2): داشتن
2- افعالی که فقط دارای صیغه های حال هستند؛
(ق3) : خواستن

ساخت زبان فارسی

ساخت زبان فارسی
فعل داشتن: بعنوان فعل معین همراه با فعل واژگان بکار می رود و یک نوع استمراری می سازد:
دارم می روم؛ داشتند می رفتند

ساخت زبان فارسی
فعل خواستن: بعنوان فعل معین همراه با فعل واژگانی بکار می رود و صورت آینده را می سازد:
خواهم رفت؛ خواهند رفت؛ کشته خواهد شد

ساخت زبان فارسی
عنصر غیرفعلی (غ) در ساختمان گروه فعلی:
– این عنصر از جنس فعل نیست.
– تمامی عناصر غیر فعلی به یک طبقه دستوری بسته تعلق دارند.
مثال: باز آمدن؛ پیش بردن

ساخت زبان فارسی
عنصر سازنده مجهول (ل): شدن
مثال:
گروه فعلی
ف ل
کشته شد
خورده شود

ساخت زبان فارسی
نکته: شدن به عنوان فعل واژگانی:
م ا(ف)
خوشحال شد
بیمار می شود

ساخت زبان فارسی
عنصر ساختمانی حالت (ح): بودن
– وقتی بودن در جایگاه حالت قرار گیرد، با یک فعل واژگانی همراه می شود و دارای 18 صورت می باشد.
مثال: رفته ام ، رفته بودم، رفته باشم

ساخت زبان فارسی
دستگاههای گروه فعلی:
در گروه فعلی زبان فارسی سه دستگاه همزمان وجود دارد.

ساخت زبان فارسی
دستگاه شماره یک گروه فعلی:
1- طبقه خود ایستا: افراد این طبقه می توانند در جایگاه اسناد بند آزاد قرار گیرند.
2- طبقه ناخود ایستا:
1- ریز طبقه مصدر
2- ریز طبقه اسم مفعول

ساخت زبان فارسی
مثال از ریزطبقه مصدر:
بچه را تنبیه کردن ثمر بخش نیست
مس م ا
(بند واژگون)

ساخت زبان فارسی
مثال از ریزطبقه اسم مفعول:
1- هنوز نیامده رفت.
2- بچه رنگ پریده روی صندلی نشسته بود.

ساخت زبان فارسی
طبقه افعال خود ایستا:
1- طبقه غیر شخصی: این افعال در بندهایی دیده می شوند که فاقد مسندالیه هستند.
– گروههای این طبقه از نظر وجه:
الف- التزامی (بتوان گفت)

ساخت زبان فارسی
ب- اخباری: 1) حال (باید دید)
2) گذشته (می شد رفت)

ساخت زبان فارسی
طبقه افعال خود ایستا : (ادامه)
2- طبقه شخصی: گروههایی که در این طبقه قرار می گیرند از سه دستگاه شخص، عدد و وجه بطور همزمان انتخاب می کنند.

ساخت زبان فارسی
انشعابات وجه التزامی:
الف- وجه التزامی مطلق:
1) بدون فعل کمکی «باید»
2) با فعل کمکی «باید»
ب- وجه التزامی ترکیبی: 1) بدون فعل کمکی «باید»؛ با فعل کمکی «باید»

ساخت زبان فارسی
مثال از وجه التزامی مطلق:
1) بروم
2) باید بروم
مثال از وجه التزامی ترکیبی:
1) رفته باشم؛ 2) باید رفته باشم.

ساخت زبان فارسی
انشعابات وجه اخباری:
1. آینده
2. گذشته: 1) غیراستمراری؛ 2) استمراری
3. حال: 1) غیر استمراری؛ 2) استمراری

ساخت زبان فارسی
گذشته غیراستمراری:
الف- مطلق: رفتم؛ دیدیم
ب- ترکیبی: رفته بودم؛ دیده بودیم
(فرمول ب: ف (EM) + ح (MM))

ساخت زبان فارسی

ساخت زبان فارسی
گذشته استمراری:
الف- مطلق: 1)می رفتم 2)باید می رفتم
ب- ترکیبی: داشتم می رفتم
(فرمول ب: ق2 (MM) + ف (ME))

ساخت زبان فارسی
انشعابات حال یا مضارع:
1. ریزطبقه استمراری
2. ریزطبقه غیراستمراری

ساخت زبان فارسی
ریزطبقه استمراری:
الف- ترکیبی a: دارم می روم
ب- ترکیبی b: می رفته است.
(فرمول ب: ف (EE) + ح (MZ))

ساخت زبان فارسی
ریزطبقه غیر استمراری:
الف- مطلق: می خورم؛ می بینم
ب- ترکیبی: خورده ام؛ دیده ام
(فرمول ب: ف (EM) + ح (MZ))

ساخت زبان فارسی
دستگاه شماره دو گروه فعلی:
دارای امکان مثبت و امکان منفی
(مثال: «کشته نشد.»)
دستگاه شماره سه گروه فعلی:
دارای دو امکان معلوم و مجهول است. مثال:
معلوم: کشت مجهول: کشته شد

ساخت زبان فارسی

فصل هفتم
ساختمان گروه اسمی

ساخت زبان فارسی
ساختمان گروه اسمی: گروه اسمی از یک کلمه یا بیشتر ساخته می شود.
عناصر ساختمانی گروه اسمی:
وابسته های پیشرو هسته وابسته های پی رو
ش س ر
فرمول گروه اسمی: (ش) س (ر)

ساخت زبان فارسی
ملاک تشخیص عناصر ساختمانی گروه اسمی:
اضافه (e/ye)، مثال:
این یک نشریه دوستداران سازمان ملل
ش س ر
هسته: اولین کلمه ای که پس از آن اضافه قرار می گیرد .

ساخت زبان فارسی
وابسته های پیشرو (ش): تعداد این وابسته ها حداکثر 4 می باشد، مثال:
این یک نفر پیر زن -ِ بیچاره
4 3 2 1
ش س ر

ساخت زبان فارسی
– طبقه ای که در جایگاه ش1 قرار می گیرد شامل عناصر اسم و صفت است.
– طبقه ای که در جایگاه ش2 قرار می گیرد شامل چهار ریز طبقه است:
1- ریزطبقه معدود 2- ریزطبقه صفات عالی
3- ریزطبقه اعداد وصفی

ساخت زبان فارسی
4- یک ریزطبقه 14 عضوی

ساخت زبان فارسی
– طبقاتی که در جایگاههای ش3 و ش4 قرار می گیرند به ترتیب شامل عدد و افرادی از یک طبقه بسته اند که دارای 7 عضو است، مثال:
این دو تا دختر بچه
4 3 2 1
ش س

ساخت زبان فارسی
وابسته های پی رو (ر): هر هسته می تواند 5 ولبسته پی رو داشته باشد، مثال:
بوف کور معروف هدایت را که به چند زبان ترجمه شده است (تجدید چاپ کرده اند)
بوف (س) – کور (ر1) – معروف (ر2)
هدایت (ر3) – را (ر4)

ساخت زبان فارسی
که به چند زبان ترجمه شده است (ر5)

ساخت زبان فارسی
– عنصر ساختمانی ( ر1): معمولاً از نوع اسم است.
– عنصر ساختمانی (ر2): معمولاً از نوع صفت است و با عنصر (ر3) ارتباط محکمی ندارد.
– انتخاب از عناصر (ر2) می تواند مکرر باشد،

ساخت زبان فارسی
مثال:
کتاب بزرگ قشنگ قرمز مریم
س ر2 ر2 ر2 ر3
1 2 3

ساخت زبان فارسی

ساخت زبان فارسی
عنصر ساختمانی ر3: طبقه ای که در این جایگاه قرار می گیرد به سه ریزطبقه تقسیم می شود:
1- ریزطبقه ضمائر (میز تحریر من/ خودم ،کتابم)
2- ریزطبقه اسم
3- یک ریزطبقه یک عضوی؛ – ای/i/

ساخت زبان فارسی
عنصر ساختمانی ر4: «را»
مثال:
دختر کوچک او را دیدم
س ر2 ر3 ر4 ا

ساخت زبان فارسی
عنصر ساختمانی ر5: طبقه ای که در این جایگاه قرار می گیرد از نوع جمله، بند و یا گروه قیدی واژگون مرتبه است، مثال:
لباسهای نو او را که از مغازه سر پل خریده است…
س ر2 ر3 ر4 ر5

ساخت زبان فارسی
-در جایگاه ر5 می توان هم از گروههای قیدی و هم از بندهای واژگون انتخاب کرد:
انتقاد منطقی او از کار دستگاه که در نوع خود بی سابقه بود حسن اثر بخشیده است.
انتقاد (س) – منطقی (ر2) – او (ر3)
از کار دستگاه (ر5-1) که در نوع خود بی سابقه بود (ر5-2)

ساخت زبان فارسی
تتابع اضافات را می توان با بکارگیری یک گروه قیدی شکست:
مثال : استادِ روانشناسی ِ دانشکدهِ ادبیاتِ دانشگاهِ تهران
استادِ روانشناسی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران گروه قیدی

ساخت زبان فارسی
عنصر ساختمانی هسته (س):
این عنصر معمولاً از مقوله اسم است؛ مثال:
1- بزرگترین برادر او
ش2 س ر3
2- رفتن تو صلاح نیست
س ر3

مس م ا

ساخت زبان فارسی
دستگاههای گروه اسمی:
1- عدد (مفرد و جمع)
2- شخص (اول شخص، دوم شخص، سوم شخص)
3- شناختگی

ساخت زبان فارسی
دستگاه شناختگی دارای سه امکان است و با دستگاه شخص برخورد دارد:
1- شناخته (معرفه)
2- ناشناخته (نکره)
3- جنس

ساخت زبان فارسی
تکرار همپایه در گروه اسمی:
وابسته ها و هسته ها می توانند با کمک عامل پیونده «و» و «یا» گسترش یابند، مثال:
پست و تلگراف و تلفن کشور
س س س ر3
1 2 3

ساخت زبان فارسی
فصل هشتم
ساختمان گروه قیدی
+
فصل نهم
ساختمان کلمه

ساخت زبان فارسی
تعریف ساختمانی گروه قیدی: این گروه از یک کلمه یا بیشتر ساخته می شود و جایگاه ادات (د) را در بند اشغال می کند، مثال:
مرد مجروح در اثر خونریزی درگذشت

مس د ا

ساخت زبان فارسی
طبقه بندی گروههای قیدی:
1- گروههای بدون علامت صوری
2- گروههای با علامت صوری

ساخت زبان فارسی
گروههای قیدی بدون علامت صوری:
1- ریزطبقه باز واژگانی (مانند همیشه، هنوز، بارها، چطور، خیر)
2- ریزطبقه بسته دستوری (مانند اگر، وقتیکه، اما، چنانکه)

ساخت زبان فارسی
گروههای قیدی با علامت صوری:
1- دارای تنوین (مانند اتفاقاً، احیاناً، زباناً)
2- دارای حرف اضافه:

ساخت زبان فارسی
ساختمان گروه قیدی با حرف اضافه
پیوند دنباله (گروه اسمی)
حرف اضافه+ (رابطه)
یا (ش) س (ر)
(رابطه) + حرف اضافه

ساخت زبان فارسی
مثال از گروه قیدی با حرف اضافه:
عطف به نامه شماره 120
رابطه حرف اضافه س ر2
پیوند دنباله

ساخت زبان فارسی
مثالهای دیگر از گروه قیدی با حرف اضافه:
در/ سال گذشته؛ به/ ضرر دولت؛
برای/ کمک رسانی؛ در نتیجه/ کارهای نیک؛
به دنبال/ گزارشهای رسیده؛
دور از/ چشم او.

ساخت زبان فارسی
حروف اضافه:
1- حروفی که «اضافه» نمی پذیرند، مانند «از، با، بر، در»
2- حروفی که «اضافه» می پذیرند؛ مانند «برای، کنار، بدون، پشت»

ساخت زبان فارسی
گروههای قیدی دارای حرف اضافه:
1- ناگسیخته، مثال:
من به کسی که این کار را کرده است مدیون هستم
مس د م ا

ساخت زبان فارسی
2- گسیخته، مثال:
من به کسی مدیون هستم که این کار را کرده است
مس م ا

د

ساخت زبان فارسی
– بسیاری از گروههای اسمی نیز می توانند جایگاه ادات را اشغال کنند:
1- برخی از اعضای ریزطبقه صفت
2- گروههای اسمی که از نظر معنا بر زمان دلالت می کنند
3- گروههای اسمی که از نظر معنا بر مکان دلالت می کنند.

ساخت زبان فارسی
تعریف ساختمانی کلمه: کلمه واحدی است که از یک واژک یا بیشتر ساخته شده است. در قشر اول تجزیه کلمه مرکب از 3 عنصر است:
پیشوند پایه پسوند
پ پا پس

ساخت زبان فارسی
فرمول ساختمانی کلمه:
(پْ) پْـا (پْس)
مثال1: چرخ + -ِ (چرخه)
پا پس
مثال2: پرخاش+ گر + ای (پرخاشگری)
پا پس1 پس2

ساخت زبان فارسی
مثال 3:
پرده + در + ای (پرده دری)
پا 1 پا 2 پس
جامعه + شناس + ای (جامعه شناسی)

ساخت زبان فارسی
مثال 4:
بی + قرار+ ای (بیقراری)
پ پا پس
نا + شنو + آ (ناشنوا)

ساخت زبان فارسی
مثال 5: کلمه فعل
می + دو+ ان + اید + ای (می دوانیدی)
پ پا پس1 پس2 پس3

ساخت زبان فارسی
مثال 6: کلماتی که اجزاء آنها با «و» با هم ترکیب می شوند:
شس + ت+ و شو
پا پس
پا 1 پا 2


تعداد صفحات : 231 | فرمت فایل : .ppt

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود