موضوع:فصل5 تفکر (1)
اطلاعات حافظه به دلیل ارزشمند است که می تواند تفکر ما را بسازد. هر چه اطلاعات بیشتری در حافظه داشته باشیم، برای تفکر آمادگی بیشتری خواهیم داشت.
1-اطلاعات حافظه را کنار هم قرار می دهیم.
در حل جدول 2- تفسیر می کند.
3- قضاوت می کند.
4-مسئله حل می کند.
5-در نهایت تصمیم می گیرد.به این قبیل فعالیتها، تفکر گویند
تفکر آگاهانه است 1-مشغول اندیشیدن درباره یک موضوع است
2-از دانش گذشته بهره مند می شود
3-به آنچه می اندیشید و نیز به روش تفکر خود آگاهی میدهد
علم با توجه به مجهولاتی پیرامون ما در دنیای رشد می کند. انسانها می کوشند با استفاده از روشهای درست، مسائل را حل کنند.در نتیجه، مسئله به جای تهدید به یک موضوع خوشایند و فرصت پیشرفت تبدیل می شود. تعریف مسئله:عدم دستیابی فوری به یک هدف مشخص به دلیل موانع مشخص با توجه به امکانات و توانمندیهای محدود. تعریف حل مسئله:یافتن بهترین راه حل برای رسیدن به هدف با توجه به شرایط موجود.
ر
. وقتی هدف روشن نباشد، درک از مسئله ناقص خواهد بود
1-هدفمند است زمانی احساس مسئله می کنیم که بدانیم
از دلایلی که برخی افراد راه حل مسئله را نمی دانند این است که هدف را به صراحت تعریف نکرده اند.
2-حل مسئله یک فرآیند وقتی فردی در حال حل مسئله است، کاملا درگیر موضوع است و به تحت کنترل است آنچه انجام میدهد آگاهی کامل دارد.
ویژگی های مسئله 3-در جریان حل مسئله زمانی با مسئله مواجه می شویم که امکانات ما محدود باشد
توانایی ما محدود است شناسایی دقیق توانمندیها باعث استفاده از راه حلهای غیرمنطقی
می شود. مثال:حل تمرین ریاضی، برای ریاضیدان آسان است، اما برای دیگران مسله است.
4-در جریان حل مسئله موقعیت اگر قرار باشد در آینده نزدیک در یک آزمون مهم شرکت کنیم.
فعلی یا مبدا باید مشخص باشد شناخت میزان دانش فعلی به ما کمک می کند تا موانع احتمالی
را به خوبی بشناسید و راه حل های بهتری ارایه دهید
حل مسئله:فرایندی است که بوسیله آن فرد می کوشد راه حل مناسبی برای مشکل پیدا کند
هم قابل استفاده باشد .یادگیری حاصل از حل مسئله در مقایسه با سایر یادگیریها قابل تعمیم است.
هدف مهم تعلیم و تربیت پرورش افرادی است که بتواند برمسائل و مشکلات
خود در زندگی روزمره غلبه کنند.هدف از تمرینهای مختلف آموزشی در
چرا حل مسئله مهم است؟ اثر حل مسئله به اصول و قوانینی دست یابیم که در موقعیت هاب دیگر
موقعیت اولیه و اقداماتی احتمالی آن مشخص شود. قوانین کاملا استاندارد وجود دارد. اگر مراحل را به درستی طی کنیم به هدف مورد نظر می رسیم مساله ها در علوم دیگر به غیر از علوم انسانی بد تعریف شده اند. مثال 1:کیش شدن در مسابقه مثال 2 : علت گرم شدن کره زمین چیست ؟
انواع مسئله
یک مسئله خوب
تعریف شده
ابهام های زیادی وجود دارد
اقدامات مشخص و استانداردی وجود ندارد .
نمی دانیم ایا استفاده از این اقدامات ما را به هدف مورد نظر می رساند یا خیر
مساله هایی که در علوم انسانی با آن مواجه هستیم از نوع بد اعریف شده هستند
مثال یک:فردی سوئیچ اتومبیل را در داخل ماشین جا گذاشته است
مثال 2دو:دلیل بی عدالتی و نابرابری اجتماعی چیست؟
یک مسئله
بد
تعریف شده
.شناسایی موقعیت اولیه .فهرست اقدامات یا راهبردهای در دسترس.
امکان تضمین دستیابی یا عدم دستیابی به هدف
تعریف دقیق هدف
شاخص ها برای مسئله های .
خوب تعریف شده و بد تعریف شده
مراحل مسئله
.
1-تشخیص مسئله
2-به کار گیری روش های مناسب برای حل مسئله
.قبل از حل مسئله باید خود مسئله مشخص شود
دیگران نقش راهنما داشته باشند و فرد خود آن را شناسی کند
اولین گام حل مسئله تشخیص دقیق مسئله است.
تفاوت تشخیص مسئله با احساس مبهم تصور احساس مبهم از یک مسئله است به راه حلهای منطقی و درستت منجر نمی شود.
مثال:دانش آموزی که در یادگیری زبان انگلیسی مشکل دارد باید حل آن مشکل راه حل های مناسبی را در پیش بگیرد
راه حل مشکل 1-مطالعه خرد خرد
زبان 2-تمرین مکرر
3-ارزیابی راه حل
4-بازبینی و اصلاح راه حلها
.
برای آنکه ملاک روشنی برای فهم موقعیت داشته باشید باید، راه حل انتخاب شده را ارزیابی کرد.
مثال:دانش آموزی که مشکل یادگیری زبان انگلیسی دارد باید، نمرات درسش را بعد و قبل از اجرای روش مطالعه جدید مقایسه کند
مثال:کسی که نتوانست در درس زبان انگلیسی پیشرفت کند به خاطر به کارگیری روش مطالعه جدید است پس باید
به راه حلهای جایگزین فکر کند مثلا پیشرفت نکردن در درس زبان انگلیسی بخاطر اینکه فرد بر پیش نیازهای آن
جایگزین درس تسلط ندارد.
5-انتخاب راه حل های جاگزین
قدم نهایی و مهم در حل مسئله، بازبینی و اصلاح راه حلهاست.
بازخورد( افرادی که مسائل را به خوبی حل می کنند، دوست دارند، روشهای قبلی را بهبود بخشند و از راه حلهای جدید
استفاده کنند.
عوامل موثر بر حل مسئله
1-نادیده گرفتن حل مسئله برای زمانی خاص
2-نوع نگاه به مسئله
3-تجربه گذشته
نوع نگاه حل کننده مسئله، باعث می شود تا فرد در حافظه خود اطلاعات مرتبط با آن نگاه خاص را بخاطر آورد
(نوع نگاه و اقدامات احتمالی فرد برای حل مسئله، تحت الشعاع آن نگاه خاص خواهد بود.
به مسئله بن بست، زمانی ایجاد می شود که حل کننده مسئله با نگاه فعلی قادر به حل آن مسئله نباشد.
راه خروج از این بن بست، تغییر نگاه فرد و تغییر بازنمایی آن مسئله است.
کسی که روشهای حل مسئله را می داند،در موقعیتهای جدید از آنها برای حل مسئله استفاده میکند.
انتقال:تاثیر یادگیریهای گذشته بر حل مسئله را گویند.
مثال:کسی که دوچرخه سواری می داند، موتورسواری را زودتر یاد می گیرد. ادگیری جدید را آسان می کند: البته اثر تجربه گذشته، همیشه آسان کردن راه حل نیست .مثال:(انبردست در گره زدن دو طناب) مهمترین دلیل عدم موفقیت برخی افراد در حل مسئله:پیروی صرف)محض( از تجربه گذشته است.
تجربه گذشته در صورت بازبینی، راهگشای مفیدی خواهد بود.
وقتی به شدت درگیر حل مسئله هستید ولی نمی توانید آن مسئله را حل کنید بایداز زاویه دیگری به مسئله نگاه کرد.
وقتی سماجت بر حل مسئله برای مدت زمانی نادیده گرفته می شود،عواملی که مانع حل آن مسئله هستند فراموش
می شود،در نتیجه هنگام مراجعه مجدد و یا نبود عواملی که مانع حل مساله می شدند، حل مسئله محقق می شوداثرنهفتگی:به اثر نادیده گرفتن حل مسئله برای مدت زمانی مشخص می گویند.
مثال:معلم ادبیات از دانش آموزان می خواهد با انتخاب موضوع مناسب، انشایی درباره آن بنویسد. نادیده گرفتن حل مسئله برای مدتی کوتاه)اثر نهفتگی( از دیر باز سنت معمول حکما و دانشمندان بوده است.
ابوعلی سینا هر زمان بعد از تلاش زیاد قادر به حل مسئله پیچیده ای نبود، مدت کوتاهی آن فعالیت را متوقف می 1-بهره مندی ازالطاف
می کرد و به اعمال عبادی و نماز خواندن روی می اورد الهی
2-بهره مندی از اثر نهفتگی
روش های حل مسئله
. با خطاء مواجه می شود.
با روشهای غیرمنطقی صورت می گیرد.
عمدتا تابع نظر و احساس شخصی است.
اجرای آن دستیابی به راه حل مسئله را تضمین نمی کند. دون دلیل منطقی و مبتنی بر احساس و نظر شخصی می باشد.
( به دلیل محدودیت زمانی)زمان بر بودن برخی تمایل دارند از روشهای اکتشافی حل مسئله استفاده کنند.
مثال 1:دانش آموزان می گویند چون بیشترشان از کوهنوردی خوششان می آید پس به کوه بروند.
مثال 2: شیر و خط بیاورند.
مثال 3:رامین جهت میزبانی از دوستانش، بر اساس تجربیاتی قبلی، حدس می زند که روز جمعه چند نفر به خانه
او می آیند، بنابراین به سراغ خرید مایحتاج مهمانی می رود.
. مبتنی بر محاسبات ذهنی، قواعد منطقی و نیازسنجی واقعی است . مورد قبول همه است.
از قواعد مشخصی تبعیت می کند و ما را در دستیابی به نتیجه کمک می کند.
در بسیاری از موارد زمان بر است.)محدودیت زمانی دارد.(
مثال 1:دانش آموزان پیشنهاد کنند با توجه به نزدیکی هفته کتاب به نمایشگاه سالانه کتاب بروند.
دستیابی به راه حل مسئله را تضمین می کند. مثال 2:علی از دوستانش می پرسد آیا روز جمعه برای مهمانی به خانه آنها می آیند یا خیر؟بعد از موافقت دوستان
به سراغ خرید مایحتاج مهمانی می رود
روش تحلیلی
روش اکتشافی
انواع روش های اکتشافی
4-روش شروع از آخر
2-روش کاهش تفاوت وضعیتموجود با وضعیت مطلوب
3-روش بارش مغزی
1-روش خرد کردن مسئله
. در هر مسئله با دو حالت وجود مسئله وضعیت موجودو حالت دسترسی به راه حل وضعیت مطلوب مواجه هستیم. حل کننده مسئله تلاش می کند فاصله این دو وضعیت)موجود و مطلوب( را کاهش دهد.
مسئله برج هانوی مثالی برای روش کاهش تفاوت وضعیت موجود با وضعیت مطلوب است
. همه راه حلهای احتمالی که فکر می کنیم در پاسخ به یک مسئله می تواند درست باشد، ارائه می شود.
مرحله 1:مسئله تعریف می شو د
مراحل روش بارش مغزی مرحله 2:سعی می شود راه حلهای مختلف ارائه می شود
مرحله 3:معیارهایی برای داوری درباره هر راه حلی ارائه شود.
مرحله 4:در نهایت با استفاده از این معیارها بهترین راه حل ارائه می شود.
بیشتر در حل مسائل ریاضی کاربرد دارد.
بهتر است از روشهای تحلیلی حل مسئله استفاده کنید.
اگر به هر دلیلی قادر به استفاده از روش تحلیلی نبودید، بعد از استفاده از روشهای اکتشافی، برای اطمینان صد در صدی،
استفاده از روشهای تحلیلی مفیدتر است.
یک مسئله بزرگ به چندین مسئله کوچک تقسیم می شود.
افراد مسئله های کوچک را حل می کنند تا بتدریج بتوانند به حل مسئله بزرگ دسترسی یابند.
اگر با یک مسئله بزرگ مواجه هستید و نمی توانیم آن را حل کنیم، پیشنهاد می شود از روش خرد کردن استفاده کنیم.
مثال 1:دانش آموزی می خواهد هر روز 3 ساعت یا بیشتر مطالعه کند و روز اول یک ساعت بیشتر بخواند و روز دوم
یک ساعت و نیم و روز سوم دو ساعت تا به پنج ساعت مطالعه برسد.
مثال 2:فراموش کردن رمز قفل چهار رقمی است که پیشنهاد می شود فقط رقم اول از عدد 2تا 1 را تغییر داده تا اگر
صدای تقه ظریفی شنیده شد سراغ رقم 2 تا آخر برویم.
روش مهندسی معکوس
مثال 2:به مادرتان می گویید که عصر فردا میزبان 12 نفر از هم کلاسی هایتان هستید.مادرتان با تعجب می گوید.چرا زودتر اطلاع ندادی؟ شما پاسخ می دهید)با توجه به روش شروع از آخر( نگران نباش،
در حال حاضر چه چیزهایی را در اختیار داریم؟مادر می گوید:میوه به اندازه کافی هست.خواهرتان
هم در همان زمان می گوید قسمتی از شیرینی دیشب نیز در یخچال است.من فردا می توانم آش بپزم.
نمونه ای از روشهای شروع از آخر است
مثال 1:یک شرکت خودروسازی تصمیم می گیرد خودروی جدیدی را تولید کند.ابتدا از تولید قطعاتی شروع
روش می کند که تکنولوژی آن را در اختیار دارد.به همین شیوه از آخر( قطعات را تولید کند.بعد از تولید
قطعات ساده تر، بتدریج و با گذشت زمان، دانش فنی شرکت نیز رشد یافته، امکان تولید قطعات پیچیده تر
فراهم می شود.
پیامد های ناگوار در ناتوانی در حل مسئله
ناتوانی در حل مسئله ناکامی
فشار روانی
ناتوانی در حل مسئله، فرد را از رسیدن به هدف مورد نظر باز می دارد، در نتیجه، احساس فشار روانی می کند.
از روشهای کاهش فشار روانی پرورش روشهای درست حل مسئله است افرادی که مدام در حالت فشار روانی قرار دارند،
روشهای کارآمد حل مسئله را نمی دانند.
علت ناتوانی افراد در حل مسئله تجربه گذشته
نگاه جدید
است با نگاه جدیدی به مسئله بنگرید و در آن صورت راه حل آن آسان خواهد بود.
موفقیت در حل مسئله، خوشایند و لذت بخش است.
افرادی که درنسبت به دیگران احساس عاطفی مثبت تری دارند
حل مسئله دان زندگی را شیرین می دانند.
و تجربه کافی دارند از بودن با دیگران ابراز رضایت می کنند
ناکامی:ناتوانی در حل مسئله، وضعیت عاطفی ناخوشایندی را ایجاد می کند، را گویند.
بسیاری از افرادی که احساس شکست می کنند، مشکلات عاطفی جدی ندارند، بلکه مهارتهای حل مسئله را نمی دانند
هر قدر شهروندان جامعه از مهارتهای حل مسئله آگاه باشند، احتمال استفاده از روشهای تهاجمی و پرخاشگری کمتر خواهد بود.
هواداران تیم مغلوب در مسابقات ورزشی به جای به کارگیری روشهای درست مقابله با شکست، وسایل و تجهیزات عمومی را تخریب
می کنند.
ناکامی باعث پرخاشگری می شود