تارا فایل

پاورپوینت خدا و معاد در اسلام



خدا و معاد در اسلام

خدا در اسلام

قرآن خدا را چنین معرفی می کند : ” هُوَ الاَوَّلُ وَالاَخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْباطِنُ وَهُوَ بِکُلِّ شَىْ‏ءٍ عَلِیم ” ” اوست ازلی و ابدى، (دلایل وجود او) ظاهر وروشن، (کنه حقیقت او) پنهان، او به تمام چیزها داناست). ”

تشریح آیه : جهان پهناور با مناظر مختلف، دربرابر دیدگان کنجکاو ما جلوه گری می کند. هرروز میلیون ها پدیده طبیعی در این جهان لباس هستی به خود پوشیده و پس از زمانى، به دست نیستی سپرده می شوند. در فصل بهار، فصلی که جهان طبیعت تجدید حیات می کند، میلیاردها گیاه لباس سبز بر تن کرده با مناظر گوناگون زینت بخش صفحه هستی می گردند. اشعه حیات بخش خورشید، جوشش چشمه ها و فرود آمدن باران و ده ها عامل دیگر، باعث پیدایش حیات در گیاه و نبات می شوند. وقتی به جهان جانوران و جانداران می نگریم در می یابیم.

درطول سالیان دراز، دسته های مختلفی از جانداران در این کره خاک پیدا شده قسمتی از آنها ازبین رفته و دسته ای از آنها به جا مانده اند. کره خاک ما، پس از تحولات زیادى، از یک توده آتش به صورت سیاره ای قابل زیست در آمده است. بشر در این چشم انداز وسیع خود، برای هر پدیده طبیعی علّتی طبیعی فرض کرده و برای آن علت طبیعى، علت طبیعی دیگری و همین طور. او در این راه به قدری موفقیت به دست آورده که می تواند حوادث و پدیده های عصر کنونی را به حوادث و پدیده های دوران های بسیار دور گذشته ارتباط دهد و همه گونه

تحولات موجودات زمینی و آسمانی را در هر دوره ای با یک سلسله علل و امور طبیعی پیش از آن حادثه مدلل سازد. ولی این پیشروی او را قانع نمی سازد و در نقطه ای به بن بست می رسد و آن این که با خود می گوید همه این نظام هستى، این مجموعه ای که از میلیاردها علل و معلول ها تشکیل یافته، چگونه به وجود آمده است، و اینها در طول این ادوار و قرون که از خود هستی نداشته و ذاتاً محتاج و نیازمندبوده اند. او با خود چنین می گوید ترقیات روزافزون علوم طبیعی جز این اثبات نکرده که این جهان توده ای از پدیده های مادی است که به طور علت و معلول به دنبال هم آمده اند، ولی

در نهایت این مجموعه از کجا لباس هستی به خود گرفته و دارای نظم حیرت انگیزی گردیده، و درزیر چه قدرتی به این صورت درآمده است. خرد در برابر این سوال ها گامی پیش نهاده با کمال شهامت و با جزم و یقین می گوید این نظام،به قدرتی ازلی مرتبط و پیوسته است، که او علت است، معلول نیست، غنی و بی نیاز است فقیر و نیازمندنیست، دهنده و صانع است گیرنده و مصنوع نیست. خلاصه قدرت ما فوقی در این میان است که حساب او از این سلسله جداست و تمام نظام آفرینش به او متکی است.

قرآن این قدرت مافوق را با صفات زیر معرفی می نماید : خداوند ازلی است: (هُوَ الاَوَّلُ) خداوند ابدی است: (هُوَ الاَخِرُ) دلایل وجود او روشن است: (هُوَ الظَّاهِرُ) کنه ذات او بر هیچ کس معلوم نیست: (هُوَ الْباطِنُ) به همه چیز داناست: (وَهُوَ بِکُلِّ شَىْ‏ءٍ عَلِیم)

هُوَ الاَوَّلُ

او نخستین وجود است؛ به عبارت دیگر او وجودی ازلی است؛ و منظور از ازلی بودن این است که او سرسلسله تمام موجودات بوده و نظام علت و معلول، که در جهان آفرینش بر قرار است، در او متوقف می گردد و دیگر از آن جا تجاوز نمی نماید؛ یعنی ما پدیده های طبیعی امروز را به پدیده های دیروز ارتباط داده و پدیده های دیروزی را اثر مستقیم پدیده های پریروزی می دانیم و هم چنان در این سیر به پیشروی خود ادامه می دهیم ولی به حکم خرد(1) باید به نقطه ای برسیم  که در آن جا این نظام و

ارتباط پایان یابد و تنها علت باشد و بس، نه معلول؛ هستی او از خود او باشد، تحت تاثیر هیچ وضعی قرار نگیرد. و گرنه اگر این سیر علمی و پیشروی فکری ما هم چنان بی وقفه ادامه پیدا کند و این سلسله به طور مربوط و پیوسته پیش روند و در نقطه ای متوقف نگردند .عقل فرض دیگری را پیش می کشد و می گوید باید در این سلسله، یک غنی بالذات، که هستی ذاتی او بوده و به مقامی متکی نباشد، بوده باشد، تا این سلسله نیازمند، در برابر او سر تسلیم فرودآورده و هستی را از او بگیرند و همه اینها معلول باشند

او علت؛ از این جهت قرآن، خداوند را ازلی به معنای نخستین وجود (هو الاول) از نظر سلسله وجود شمرده است؛ یعنی اگر این نظام هستی را یکی پس از دیگری ملاحظه نماییم و به طور علت و معلول پیش برویم به نقطه ای می رسیم که او اول سلسله و آفریننده این نظام است و موضوع علت و معلول در آن جا متوقف می گردد.

از تفاسیرازلیت است و در سخنان امیرمومنان (ع) می خوانیم که آن حضرت خداوند را چنین توصیف فرمود: (الاول لاشی‏ء قبله، والآخر لاغایه له. نخستین موجودی است که موجودی پیش از او نبوده و آخرین وجودی است که نهایت برای آن نیست). و نیز می فرماید: (الحمد للّه الاول فلاشی‏ء قبله والآخر فلاشی‏ء بعده؛. سپاس خداوندی را که نخستین وجودی است که قبل از او موجودی نبوده و آخرین وجودی است که بعد از آن موجودی نخواهد بود).

هو الآخر

خداوند ابدی است. مفاد واضح (هوالآخر) همان ابدی بودن خداوند ذو الجلال است. خداوند ابدی است؛ یعنی همان طور که در سر سلسله وجودات قرار گرفته است هم چنین در مقام فنای موجودات امکانی و پایان یافتن عمر جهان طبیعت آخرین وجودی است که پس از فنای همه، وجود او محفوظ خواهد ماند؛ زیرا وجودی که هستی از خود دارد و به اصطلاح (واجب الوجود) است، هرگز فنا نمی پذیرد.

الظاهر

دلایل وجود او روشن است. در این جهان، از سلول و اتم گرفته تا منظومه های شمسی و کهکشان ها و سحابی ها، همگی شاهد ذات او و گواه گویای صفات او هستند. نظم شگفت انگیز جهان، قوانین مرموز و پیچیده عالم طبیعت و سرانجام نظم و ترتیبی که در سلول و اتم، در یک برگ گیاه، در سازمان یک جاندار حکمفرماست، شاهد جهان غیب و دلیل وجود اوست.

الباطن

حقیقت ذات و کنه صفات او بر کسی روشن نیست. او با این که از نظر ثبوت روشن و هویداست؛ از نظر حقیقت کاملاً مستور است و در افق اندیشه کسی نمی آید. اکنون خواهید پرسید چرا خرد نمی تواند حقیقت را درک کند چرا کنه ذات و صفات او بر ما پوشیده است. پاسخ این پرسش روشن است؛ زیرا ما محدودیم او نامحدود؛ ما در دل طبیعت پرورش یافته ایم، ولی وجود او فوق ماده و طبیعت است؛ ما همه چیز را با مقیاس های زمانی و مکانی اندازه گیری می نماییم، او به هیچ وجه تحت مقیاس و اندازه نمی آید؛ نه زمان دارد و نه مکان؛ تحت هیچ گونه شرایطی نیست و چیزی بر او حکومت نمی کند. از این رو درک حقیقتی این چنین، برای بشر محدود محال و ممتنع است.

وَهُوَ بِکُلِّ شَىْ‏ءٍ عَلِیم

او بر همه چیز آگاه است. زیرا همه موجودات جهان مصنوع و مخلوق او هستند، او همه را از نیستی به دایره هستی وارد ساخته و دقیق ترین نظام به آنها بخشیده است، با این وضع چگونه می شود که از حقیقت مصنوع خود آگاه نباشد!.

معاد در اسلام

در قرآن مجید هیچ مسئله ای بعد از توحید به اهمیت مسئله ی معاد نیست . ابتدا کلمه «معاد» را از نظر لغت معنی می کنیم ؛ عده ای گفته اند : معاد مصدر است و به معنای بازگشتن . برخی گفته اند : معاد در اصل ، مَعوَد بوده است ، یعنی محل عود و بازگشتن و آن همان صحنه ی قیامت و محشر است و اگر هم به معنی مصدر بگیریم می تواند به معنای بازگشتن و عودت روح انسان به بدنش باشد . بعضی گفته اند معاد یعنی بازگشت انسان به جای اصلی خود ، جای اصلی او خداست که همه به سوی او باز می گردند .

حدود 1200 آیه درباره ی معاد در مجموع قرآن مجید که قریب یک سوم آیات قرآن را تشکیل می دهد ، آمده است. تقریباً در تمام صفحات قرآن ، بدون استثناء ذکری از معاد به میان آمده ، قرآن جواب های متین و مستحکمی است به سئوالات ظاهر و مقدَّر بشر در طول تاریخ ، به راستی چه جوابی کوبنده تر از این آیه ی شریفه می توان تصور کرد در جواب پاسخ این سئوال که آینده به کجا می رویم؟

1. الله لا اله الاّ الله هو لیجمعَّنکم الی یوم القیامه لا ریب فیه و من اصدق من الله حدیثاً (نساء /87) 2. زعم الذین کفروا ان لّن یُبعَثُوا قل بلی و ربّی لتُبعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنُبَّوُنَّ بِما عَمِلتُم و ذالک علی الله یسیر (تغابن / 7) 3. قال الذین کفروا لا تاتینا الساعه قل بلی و ربّی لَئاتِینَّکُم علِمِ الغیب لا یُعزُبُ عنه مثقالُ ذرّه فی السمواتِ و لا فی الاَرضِ و لا اصغر من ذالک و لا اکبر الا فی کتابٍ مبین ( سبا / 3) 4. … الآ انّ الذین یُهارُونَ فی السَّاعه لفی ضَلالٍ بعید (شوری / 18 ) 5. و اَنَّ الذین لا یومنون بالاخره اَعتَدنا لهم عذاباً الیماً (اسراء / 10 )

اگر در همین چند آیه که ذکر شد ، اندکی تامل نماییم ، جایگاه معاد در قرآن به خوبی برای ما روشن می گردد . خداوند متعال با بیان های بسیار جدی و تعبیرات تکان دهنده وجود عالم آخرت را به بشر گوشزد می کند و با الفاظ صریح ، محکم و بیدار کننده در مقابل منکرین و کفار وعده ی عذاب می دهد و جای هیچ گونه شک و شبه ای باقی نمی گذارد. آیات قرآن را در مورد معاد به سه دسته تقسیم می شوند : 1- آیاتی که وقوع معاد و زندگی پس از مرگ به اثبات می رسد. (نمونه هایی ذکر شد.) 2- آیاتی که پاسخ شبهات منکرین را در بر دارد. 3- آیاتی که پیرامون عقبات پس از مرگ و ویژگی های بهشت و جهنم و اهل آن است.

دسته دوم آیات که خداوند سبحان به محاجه با منکرین و پاسخگویی مستقیم به شبهات معاد می پردازد ، زمینه ی بحث بسیار زیاد است. یکی از شبهات بزرگی که از زمان های بسیار قدیم برای بشر مطرح بوده است ، شبهه ی « زنده شدن مردگان » است. خداوند طبق آیه ی شریفه ی 259 از سوره بقره داستان مردی را که خداوند او را می میراند و پس از صد سال او را زنده می کند به طوری که طعام و حیوانش تغییر نکرده و … آیه اشاره به واقعیتی دارد که منکرین بر خلاف آن تبلیغ می کردند. آن ها می گفتند که چگونه ممکن است آدمی زنده شود پس از آن که متلاشی می گردد و اجزایش پراکنده می شود. خداوند می فرماید : همان کسی که در ابتدا آفرید می تواند باز هم بیافریند و زنده کند.


تعداد صفحات : 28 | فرمت فایل : .pptx

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود