تارا فایل

پاورپوینت جغرافیای مرز با تاکید بر مرزهای ایران


بسم لله ارحمن الرحیم

جغرافیای مرز با تاکید بر مرزهای ایران

هدف : آشنا کردن دانشجویان با مباحث مرز در جغرافیای سیاسی و نیز مسائل بحرانی مرزهای ایران سرفصل ها: 1- تعاریف و مفاهیم مرز و سرحد. 2- سیر تحول مرز به عنوان یک عنصر فضایی 3- انواع مرز: مرزهای طبیعی. مرزهای هندسی . مرزهای فیزیوگرافیک . مرزهای فرهنگی 4- مراحل استقرار و تثبیت مرز. 5- مرزهای بین المللی درجغرافیای سیاسی: الف- مرزهای خشکی ب- مرزهای آبی و دریایی ج- مرزهای هوایی د- مرزهای فضایی

6- تاسیسات مرزی(مرزبان، گمرک، گذرنامه و…) 7- کارکرد ها و تعاملات مرزی. 8- کشمکش مرزی و منازعات غیر نظامی درمرزهای بین المللی. 9- ویژگی های کلی مرزهای ایران (انواع، طول، مسائل کلی مرزی و غیره) 10- مسائل مرزهای شمالی ایران. 11- مسائل مرزهای غربی ایران. 12- مسائل مرزهای جنوبی ایران الف – از دهانه فاو تا بندرعباس ب – از بندرعباس تا خلیج گواتر 13- مسائل مرزی شرقی ایران الف – مرز ایران و پاکستان ب- مرز ایران و افغانستان

تعریف مرز:
دکتر حافظ نیا درباره مرز می نویسد: «مرز عامل تشخیص و جدایی یک واحد متشکل سیاسی یا کشور از دیگری واحدهای مجاور و به عبارتی جدا ساز قلمرو فرمانروایی دو نظام سیاسی است» .
آلاسدایر درایسدل –جرالد.اچ بلیک :مرز به پدیده ای فضائی اطلاق می شود که منعکس کننده قلمرو حاکمیت سیاسی یک دولت بوده و مطابق قواعدی خاص در مقابل حرکت انسان ،انتقال کالا،…مانع ایجاد می کند

مـرز سیاسی یک خط مشخص است که جدا کننده دو واحــد سیاسی محسوب می شود و فقط محدود به سطح زمین نیست بلکه مرزهای هر حکومت به طرف بالا در یک سطح عمودی گسترش می یابد تا فضای ملی را تحدید کند و به طرف پائین (به صورت گوه مخروطی تا مرکز زمین)پیش می رود تا حاکمیت زیر زمینی را تعیین کند.بنابراین در جهان کنونی حاکمیت دولت ها بر روی خشکی،دریا و هوا اعمال می شود

طبقه بندی ژنتیکی مرزهای بین المللی: بر مبنای روابط موجود بین مرز بین المللی و چشم انداز فرهنگی
الف) مرزهای پیش از سکونت(Pioneer ) یا مرزهای پیشتاز (Anteceden)

ب) مرزهای تطبیقی (Subsequent)

ج) مرز های تحمیلی (Superimposed)

د) مرزهای متروکه (Relict)

الف) مرزهای پیش از سکونت (Pioneer ) یا مرزهای پیشتاز (Anteceden)
به مرزهایی که از سوی مهاجران درسرزمین های خالی از سکنه پدید می آید مرزهای پیش از سکونت (یا پیشتاز، Anteceden)گفته می شود . این نوع مرزهای بین المللی حتی قبل از آنکه سرزمینهای مورد نظر بطور کامل کشف شده و مستعمره شوند، در میزهای کنفرانس مورد توافق قرار گرفتند. از منظر جغرافیای سیاسی خطوط مرزی ترسیم شده در نواحی خالی از سکنه ،پیش از پدیدآمدن اجتماعات انسانی ، را می توان بهترین گزینه خط مرزی نامید .زیرا مردم بتدریج در اطراف این خطوط ساکن شده اند و وضع خود را با مرز تطبیق داده اندوبنابراین کمترین تنش ها را دارد.

نمونه ،خط مرزی میان آلاسکا و کاناداست که در زمان تعیین آن (زمان بستن قرار دادهای سال های 1825و1827میان روسیه و انگلستان)هیچ کس در آن نواحی زندگی نمی کرد و این ناحیه بعدها مسکون شد. نمونه دیگر خط مرزی میان کانادا و ایالات متحده آمریکاست

ب) مرزهای تطبیقی (Subsequent)
مرزهای تطبیقی،به مرزهایی گفته می شود که با توجه به جغرافیای انسانی نواحی و منطبق باالگوهای فرهنگی – قومی تعیین می شود.چنین مرزهایی اغلب از تقسیمات قومی- فرهنگی چشم انداز، بویژه تقسیمات زبانی و مذهبی پیروی می کنند.
بهترین نمونه چنین مرزی ،خط مرزی هند و پاکستان است که پس از استقلال و جدا شدن پاکستان از هند بوجود آمد

مرز تطبیقی هند و پاکستان

مرز های تحمیلی (Superimposed):
به خطوط مرزی که بدون توجه به سیمای قومی- فرهنگی ناحیه وتنها در اثر سیاست بین المللی بوجود آمده اند، مرزهای تحمیلی گفته می شوند. در نتیجه ترسیم این خطوط مرزی ، مردمی که از یک قوم و یک نژاد بوده ، زبان و فرهنگ مشترک دارند، از یکدیگرجدا شده ، تحت لوای حکومتهای جداگانه به سر می برند.
مثال:
مرزهایی که دول استمارگر اروپایی بعد از جنگ جهانی اول در قاره آفریقا بوجود آوردند. مرزهای کشورهای غنا ،نیجریه وکامرون
مرز کره شمالی و جنوبی،ویتنام شمالی و جنوبی،یمن شمالی و جنوبی،آلمان شرقی و غربی ،مرز اسرائیل و اردن،مرز ایران و جمهوری های آسیاس مرکزی و…

مرز تحمیلی کره شمالی و جنوبی

مرزهای تحمیلی کشورهای استعمارگر در آفریقا

د) مرزهای متروکه (Relict)
این گونه مرزها همان گونه که از نامشان پیداست ،اعتبار خود را به عنوان مرز سیاسی از دست داده اند ولی عموماآثارآنها هنوز در چشم اندازها نمایان است .
به عنوان مثال می توان از مرزبین سومالی ایتالیا و سومالی بریتانیا با اتیوپی در شاخ آفریقا ویا مرزهای پیشین بین آلمان و مجارستان نام برد.
همچنین مرز بین آلمان شرقی و غربی و مرزهای شوروی سابق در جمهوری های تازه استقلال یافته جزء مرزهای متروکه به شمار می رود.

مرز دو آلمان در برلین نمونه ای از مرزتحمیلی قدیم و متروکه امروز

طبقه بندی مرز از نظر تطا بق با عوارض طبیعی:
نوع دیگری از تقسیم بندی مرز ،طبقه بندی مرزها از نظر تطابق آنها با عوارض طبیعی است . بر این اساس ،مرزها را می توان بر حسب درجه تطابقشان با عوارض به دو گروه تقسیم کرد:

1-مرزهای طبیعی ؛مرزهایی که با کاربرد عوارض طبیعی مشخص ومعین می گردند
2-مرزهای هندسی ؛مرزهایی که با ابزار ساختگی مانند پرچین ، ستون ، میله و سیم خاردار مشخص می شوند.

1-مرزهای طبیعی:

2-مرزهای هندسی :
1- کوهستان
2-رود،دریاچه
3-جنگل ،صحرا ،باتلاق

طبقه بندی مرزها بر اساس شکل هندسی آن :
1)محدب
2)مقعر
3)مستقیم
مرزهای محدب همیشه وسوسه انگیزند؛مثلادر جنگ نظامی ایران و عراق نیز قبل ازهر چیز مرزهای محدب کشور ایران،که عبارت بودند از برآمدگی مرزی قصر شیرین بین قره تو تا آب گیلان ،برآمدگی نفت شهر و سرانجام بر آمدگی مهران ، دستخوش آفند ارتش عراق شد.مرزهای محدب موجب می شود که در ابتدا و شروع درگیری های نظامی ،ابتکار عمل در دست کشور دارنده آن باشد و در مقابل،کشوری که از چنین امتیاز مرزی برخوردارنیست سعی می کند این ابتکار عمل را در شروع بحران ازطرف مقابل سلب کند .

طبقه بندی مرز بر اساس ماهیت و فضای تشکیل دهنده آن :
نوع دیگر از طبقه بندی مرزها ،تقسیم بندی آنها بر حسب ماهیت یا فضای تشکیل دهنده آنهاست .بر این اساس مرزها را می توان به طور کلی به سه دسته تقسیم کرد:
1-مرزهای خشکی
2-مرزهای هوایی
3-مرزهای آبی :
الف)مرزهای رودخانه ای
ب)مرزهای دریایی

مرزهای آبی :
الف)مرزهای رودخانه ای

ب)مرزهای دریایی

الف)مرزهای رودخانه ای (رودهای بین المللی):
از دیدگاه حقوق بین الملل ،رودهای بین المللی به راههای آبی اطلاق می شوند که از مرز بین دو یا چند کشور عبور کرده و نوار مرزی کشورها را تعیین می کند یا رودهایی که در طول مسیر خود از قلمرو چند کشورعبور می کنند .مانند رن،دانوب،اروند رود،دجله و فرات و…

رودی بین المللی است که سه مشخصه زیر را دارا باشد:
1)از خاک دو یا چند کشور عبور نماید
2)دو یا چند کشور را از یکدیگر جدا سازد.
3)اهمیت اقتصادی داشته باشد.

حوزه رود های بین المللی
در حال حاضر 261 (رود)آبراهه بین المللی وجود دارد که 45.3 درصد سطح کره زمین را در بر می گیرد

خط منصف خطی است که فاصله هر نقطه ای از آن تا نزدیکترین نقاط دو ساحل به یک اندازه باشد ، به عبارت دیگر خط منصف خطی است که رودخانه را به دو قسمت مساوی تقسیم می نماید خط منصف مفهومی در ارتباط با سطح افقی آب است.

خط تالوگ یا خط القعر ، عمیقترین خطی است که در مسیر عمده کشتی ها ، بستر رودخانه را به دو نیم تقسیم می کند . واژه تالوگ ریشه ای آلمانی دارد وبه معنی "مسیر دائمی کشتیرانی " است .به عبارت دیگر تالوگ خط مرزی نیست ، بلکه در واقع حوزه ای مرزی است.

ب)مرزهای دریایی

مناطق دریایی تحت صلاحیت ملی دولت ها:
1-آبهای داخلی:
2-دریای سرزمینی:
3-منطقه نظارت:
4-منطقه انحصاری اقتصادی:
5-آبهای آزا د:

قلمروهای بستر دریا: 1-سکوی ساحلی یا فلات قاره 2-منطقه میراث مشترک بشریت

مناطق دریایی تحت صلاحیت ملی دولت ها

مالکیت ،صلاحیت و حاکمیت دولت ساحلی

خط مبداء:
خط مبداء خط مرز سیاسی یک کشور در قلمروها و عرصه های آبی مجاور آن است.به عبارت دقیق تر،خط مبداء دقیقا حکم مرز سیاسی کشور را دارد وحکومت ها در فضای آبی پشت سر آن درسطح،عمق و فضای بالای آن از حق مالکیت،حاکمیت و صلاحیت مطلق برخوردارند،دقیقا مانند مرزهای سیاسی کشور در خشکیها.
معیار عمومی یرای تعیین خط مبداء خط پست ترین حد جزر در ساحل است .

آبهای داخلی:
آبهای پشت خط مبداء ،آبهای داخلی است و آنچه پشت خط مبداء قرار می گیرد تحت مالکیت و حاکمیت دولت سرزمینی است که حق هر گونه اقدامی در آن مشابه سرزمینش را دارد و حکومت های دیگر هیچگونه حقی در این منطقه ندارند.
دولت می تواند نقاطی را در داخل آبهای داخلی به عنوان بندرگاه به جامعه بین المللی معرفی کند تا کشتی های خارجی بتوانند از آن استفاده کنند؛ البته جزء حق دولت ساحلی است که هرگاه خواست بندر را ببندد یا ورود کشتی های خاصی را به آن محدود یا ممنوع کند.

دریای سرزمینی:
اولین منطقه رسمی دریایی است که پس از خط مبدا ، به سمت دریا، قرار گرفته وعرض آن بین 3 تا 12 مایل دریایی است (تعیین عرض آن تابع نظر دولت ساحلی است واکثر کشورهای جهان عرض 12 مایل را برگزیده اند).دولتهای ساحلی در منطقه دریای سرزمینی دارای حق حاکمیت مطلق وانحصاری اند ومالکیت منابع این مناطق نیز متعلق به دولتهای ساحلی است . سایر کشورها در این منطقه فقط دارای حق عبور بی ضرر (سریع وپیوسته ) هستند.

منطقه نظارت:
این منطقه بلافاصله پس از دریای سرزمینی قرار دارد وحد نهایی آن نیز 12 مایل دریایی است . منطقه نظارت جزو دریاهای آزاد نیست وبخشی از منطقه انحصاری واقتصادی محسوب می شود؛ دولت ساحلی حق دارد در این منطقه ، اولا از نقض مقررات گمرکی ، مالی ، مهاجرتی وبهداشتی در قلمرو دریای سرزمینی خود جلوگیری کند؛ ثانیا متخلفین از مقررات مذکور را به مجازات برساند.

منطقه انحصاری اقتصادی:
حد نهایی این منطقه از خط مبدا ، 200 مایل دریایی است.
دولتهای ساحلی در بالا ، سطح ، بستر وزیر بستر منطقه انحصاری – اقتصادی ، حق کاوش ، بهره برداری ، حفاظت از منابع طبیعی زنده وغیر زنده ، تحقیق وبهره بردای اقتصادی ، نظیر تولید انرژی واستفاده از منابع ، ایجاد جزایر مصنوعی وتاسیسات وساختمان ، انجام تحقیق علمی وکنترل محیط زیست دریایی را دارند.
دولتهای دیگر در این منطقه تنها حق آزادی کشتیرانی ، پرواز ، کابل کشی ولوله گذاری را دارا می باشند.

حدود 90 درصد منابع آبزیان ، 87 درصد ذخایر شناخته شده نفت وحدود 10 درصد کلوخه های منگنز جهان را در منطقه انحصاری اقتصادی قرار دارد.

آبهای آزا د:
شامل کلیه قسمتهایی از دریا می شود که پس از منطقه انحصاری واقتصادی قرار گرفته باشند ودر قلمرو های دریایی کشورها واقع نباشند . در این منطقه ، آزادی کشتیرانی ، پرواز ، کابل کشی ولوله گذاری ، احداث جزایر مصنوعی وتاسیسات ، ماهیگیری ، تحقیقات علمی برای همه کشورها اعم از ساحلی وغیر ساحلی ، مشروط به اینکه مخل دریانوردی بین المللی نباشد وحقوق یکدیگر را رعایت کنند، وجود دارد.

قلمروهای بستر دریا: 1-سکوی ساحلی یا فلات قاره 2-منطقه میراث مشترک بشریت

سکوی ساحلی یا فلات قاره :
بر اساس کنوانسیون 1982 حقوق دریاها،فلات قاره به آن بخش از بستر و زیر بستر آبها اطلاق می شودکه تا حد خارجی حاشیه قاره کشیده شده باشد.
حاشیه قاره شامل بخش های زیر است:
1-سکوی ساحلی یا همان فلات قاره سنتی
2-سرازیری قاره
3-برآمدگی قاره یا پیش قاره

حد معمول فلات قاره 200مایل دریایی از خط مبداء است که البته تحت شرائطی تا 350 مایل می تواند گسترش داشته باشد.

در این منطقه حق انحصاری برداشت از کلیه منابع معدنی ومنابع جاندار وغیر جاندار بستر وزیر بستر دریا وسایر موجودات بی حرکت یا چسبیده به کف وغیر آن ، متعلق به دولت ساحلی است . البته اقدامات دولت ساحلی نباید مخل آزادی کشتیرانی وسایر حقوق دولتهای دیگر در قلمرو آبهای منطقه فلات قاره شود وآنها نیز به هنگام کابل کشی ولوله گذاری در کف دریا باید منافع کشورهای ساحلی را درنظر داشته باشند.
حقوق کشور ساحلی در منطقه فلات قاره :

منطقه میراث مشترک بشریت
منطقه ((میراث مشترک بشریت )) : این منطقه از مفاهیم جدیدی است که در کنوانسیون 1982وارد حقوق بین الملل دریاها شده است وشامل منطقه ای از دریاها واقیانوسهاست که در ماورای قلمرو فلات قاره ومنطقه انحصاری – اقتصادی دولتها قرار دارد.منابع این منطقه به هیچ دولتی تعلق ندارد ومتعلق به همه بشریت است وتنها مقام مجاز برای بهره برداری از آن ،((مقام بین المللی بستر دریاها)) است.

اختلافات مرزی:
اس.بی .جونز
«مرز مثل پوست ممکن است مرض مربوط به خود را داشته باشد یا منعکس کننده امراض بدن باشد»

انواع اختلافات مرزی :
1- اختلافات مکانی(definitional) :
به اختلافات ایجاد شده بر سر مکان دقیق مرز گفته می شود که ممکن است در اثر تفسیرهای گوناگون و بعضاًمتضاد از اسناد قانونی یا تغییر مکان مرز طبیعی حاصل شوند.
اختلاف ایران و عراق بر سرمرز اروند از نوع اول و اختلاف ایران و افغانستان بر سر رود هیرمند واختلاف نیجرونیجریه بر سر رود نیجر از نوع دوم است.

2- اختلافات بر سر قلمرو ( locational):
این نوع اختلافات که به اختلافات ارضی نیز موسومند،زمانی بروز می کند که دوکشور همسایه مدعی حاکمیت یک قلمرو مرزی باشند.معمولا دلائل تاریخی ،جغرافیایی و امنیت ملی اساس این ادعا ها را تشکیل می دهد .در خاورمیانه کشمکش اعراب و اسرائیل بر سر بیت المقدس از بارزترین آنهاست .سایر اختلافات از این نوع در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا ،می توان به ادعای مراکش در مالکیت بر 267 هزار کیلومتر مربع از اراضی صحرای غربی واختلاف بین عربستان سعودی ،عمان و ابوظبی بر سر واحه های بوریمی و اختلاف مصر و سودان در مورد وادی حلفا اشاره کرد.در اختلافات مکانی واختلافات قلمروی معمولاایجاد تغییر در مکان مرز مورد نظر است.

3- اختلافات عملکردی (operational):
به اختلافاتی گفته می شود که درمورد نحوه ادره و عملکرد مرزها بین دو کشور بروز می کند .مرز به عنوان یک مانع در برابر حرکت انسان ها و جابه جایی کالاها علاوه بر مشکلاتی که در بهره برداری از منابع و مدیریت آنها بوجود می آورد ،گاهی باعث بروز اختلافات بین دو دولت می شود .این گونه اختلافات را به سه گروه می توان تقسیم کرد.
االف )اختلافات در مورد تشریفات عبور قانونی از مرز: (اختلاف ایران و ترکیه در مورد عبور کالاهای صادراتی کشاورزی از ایران به اروپا،انگشت نگاری در مرز و… )
ب)اختلافات ناشی از عبور غیر قانونی از مرز:(اختلاف ایران و افغانستان در مورد ورود اشرار به ایران،عراق و ترکیه در مورد عبور مخالفین کرد،ایران و آمریکا در مورد ورود نیروهای نظامی از ایران به عراق و…)
ج)اختلافات ناشی از بروز مشکلات و مسائل محلی در مرزها :
تاثیر سیاست های حکومت ها در مرز بر الگوی بهره وری زمین روستایی و یا شهری و بروز مشکلات محلی.تقسیم شهر رفح به دو نیم توسط اسرائیل و مصر .

4-اختلافات مرزی ناشی از استفاده مشترک از یک منبع اقتصادی (allocational):
این نوع اختلافات مرزی هنگامی مطرح می شود که طرفین نمی توانند در مورد استفاده و تقسیم منابع موجود در منطقه مرزی به توافق برسند.اختلافات مرزی ناشی از استفاده مشترک از یک منبع اقتصادی،مانند برداشت بی رویه آب،استخراج معدن،بهره برداری از منابع نفت و گاز مشترک،یا استفاده از چراگاه به وسیله یک دولت و با هزینه دولت دیگر می باشد.
نمونه موردی:
اختلاف ایران و قطر و کویت در مورد بهره برداری از ذخایر نفت و گاز خلیج فارس
.اختلافات بین ترکیه سوریه و عراق بر سر تقسیم آب رودخانه فرات
اختلاف عراق و کویت بر سر حوزه نفتی رومیله درمنطقه مرزی مشترک دو کشور

پیرامون جمهوری اسلامی ایران ، بالغ 8731 کیلومتر می باشد که 4113 کیلومتر مرز خشکی و 1918 کیلومتر آنرا مرز رودخانه ای ، دریاچه و باتلاق تشکیل می دهد و 2700 کیلومتر طول کرانه های ایران در شمال (دریای مازندران) و در جنوب (خلیج فارس و دریای عمان) می باشد. [1]در بعضی از نقاط ، مرز طبیعی این کشور با مرز سیاسی آن منطبق است . در بسیاری از موارد خطوط مهم مرزی ، بین مرز طبیعی ایران شامل همه فلات ایران است . مرزهای ایران در دریای آزاد در جنوب کشور و در خلیج فارس واقع است و از دهانه فاو تا بندر عباس 1259 کیلومتر (به خط مستقیم) امتداد دارد مرز سیاسی در این حوزه از ساحل ، 12 مایلی دریایی است . جزایر نیز هر یک 6 مایل مرز دریایی دارند . بجز جزیره فارسی که مرز آن روی خط منصف بین ایران و عربستان قرار دارد و در کنار آن جزیره عربی مربوط به عربستان واقع شده است که اگر 6 مایل مرز دریایی برای این دو جزیره در نظر گرفته شود، خط مرزی بر روی این جزیره قرار می گیرد.
[1] مرکز آمار ایران، سالنامه آماری کشور(1375) ، مشخصات طبیعی و تقسیمات کشوری (طول خطوط مرزی ایران ، ماخذ ـ سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح) .
همسایگان و مناطق مرزی ایران :

بر اساس توافق ایران و عربستان ، مرز مشترک ، حد فاصل بین ایران دو جزیره است . در دریای عمان از بندرعباس تا دهانه خلیج گواتر 784 کیلومتر مرز به صورت خط مستقیم است . مرز سیاسی آن 12 مایل و مرز اقتصادی با کشور عمان 50 مایل است و بقیه دریا بین المللی است .
در دریای بسته نیز کشور ایران در دریای مازندران با همسایگان خود 657 کیلومتر مرز مشترک دارد و بر اساس قرارداد 1942 بین ایران و شوروی هر کشورتا 10 مایل مرز سیاسی و حق انحصاری اقتصادی دارد و بقیه دریا مشترک است . پس از فروپاشی شوروی و استقلال کشورهای آسیای مرکزی این دریا بین ایران ، آذربایجان ، روسیه ، ترکمنستان و قزاقستان مشترک است .

مرزهای غربی ایران با عراق از دهانه فاو تا دالامپرداغ، 1609 کیلومتر است که 84 کیلومتر آن در اروندرود بر اساس خط تالوگ قرار دارد و از دهانه فاو تا نهرخین تداوم می یابد .
بقیه مرز مشترک بین این دو کشور ، مرز خشکی است که از لحاظ شکل ، متنوع ترین مرز سیاسی است . در منطقه قصر شیرین و نفت شهر، به صورت محدب و در دره شیلر ، بین کردستان ایران و عراق که بانه را از مریوان جدا می کند ، مرز به شکل مقعر و در جلگه خوزستان مرز به صورت خط مستقیماست . کشور ترکیه نیز از همسایگان غربی ایران است که از دالامپرداغ تا قره سوی سفلی و ارس 486 کیلومتر مرز مشترک بین این دو کشور وجود دارد .
مرزهای شمالی ایران نیز از پورآلان تا آستارا ، 767 کیلومتر آن با آذربایجان و 40 کیلومتر با ارمنستان است و از خلیج حسین قلی تا دهانه ذوالفقار 1206 کیلومتر بقیه بین ایران و ترکمنستان مرز مشترک وجود دارد .

در شرق ایران کشورهای افغانستان و پاکستان واقع شده اند که از دهانه ذوالفقار تا کوه ملک سیاه 945 کیلومتر با افغانستان و از کوه ملک سیاه تا دهانه خلیج گواتر 978 کیلومتر با کشور پاکستان مرز مشترک است .[1]
شایان ذکر است که در مقطع مورد بررسی همسایه های ایران تحولات چشمگیری را به خود دیده اند . قبل از جنگ جهانی اول از طرف غرب ، کشور ایران با امپراتوری عثمانی و از شمال با امپراتوری روسیه تزاری و از جنوب و جنوب شرق با امپراتوری استعماری انگلستان همسایه بود . بعد از جنگ جهانی اول ، با فرو پاشی امپراتوری عثمانی ، این کشور با عراق و ترکیه امروزی و با سقوط حکومت تزارها با اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی همسایه شده و هم اکنون با فروپاشی شوروی ، ایران با کشورهای آذربایجان و ارمنستان و ترکمنستان در شمال همسایه است .
[1] درباره مرزهای ایران رجوع کنید :
الف) سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح
ب) علی رزم آرا، جغرافیای نظامی شهرستانهای مرزی ، تهران ، انتشارات شهاب ، 1328
ج) عباس جعفری ، شناسنامه جغرافیای طبیعی ایران ، تهران ، گیتا شناسی ، 1368.

در اثر استقلال کشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس و هندوستان از استعمار بریتانیا و تجزیه هندستان تقسیمات سیاسی جدید بوجود آمد . اگر چه در این دگرگونیها مرزهای کشورایران از لحاظ فیزیکی تغییری نکرده است ، اما از لحاظ ژئوپلتیک تحول عمده ای یافته و موقعیت ایرات تحت تاثیر قرار گرفته است .
شرایط رودخانه های مرزی:
شبکه آبها نیز در ایجاد وحدت سرزمینی یا پراکندگی آن ، قدرت اقتصادی ، ارتباطات و حمل و نقل و به طور کلی در توان ملی یک کشور نقش عمده ای دارد .
از لحاظ نظامی و امنیتی نیز طرز قرار گرفتن شبکه آبها می تواند آثار منفی یا مثبتی داشته باشد . شبکه آبهای ایران به جز کارون و اروند رود ، غیر قابل کشتیرانی می باشند . به همین جهت این آبها در معادلات ژئوپلتیک کمتر مورد توجه قرار می گیرند . با این حال استفاده مناسب از این آبها ، از نظر اقتصاد کشاورزی و نیروی برق حائز اهمیت است که در بحث منابع به آن اشاره می گردد.

علیرغم موقعیت آبراه قابل کشتیرانی اروند رود در طول تاریخ ، محل مباحثات فراوان بین المللی بوده است و مشکلات سیاسی و نظامی زیادی برای هر دو کشور همسایه و منطقه موجب شده است . یکی از اختلافات عمده میان ایران و امپراتوری عثمانی و بعدها با عراق ، تعیین حدود مرزی و استفاده از این آبراه بوده است .
همسایگان و مشاجره :
هدف اساسی و غیر قابل تغییر هر دولت ـ ملتی ، بقای ملتی است و این مهم ، خود در گرو مقوله تهدید است . شدت جریان تهدیدهای که خارج از فضای سرزمینی ، دولت را هدف قرار می دهند یا تهدیدهای بیرونی ، تحت تاثیر تعداد همسایگان است . در واقع امنیت ملی هر کشور از نظر تهدیدهای پیرامونی ، تابع تعداد دولتها و کشورهای همجوار است و در بیشتر مورد ها هر چه تعداد همسایگان بیشتر باشد ، تاکید دولت و مردم بر مسائل امنیتی نیز بیشتر خواهد بود. برعکس، «تجربه نشان داده است که کشورهایی که در قسمتی از خاک خود با دریا مجاورت دارند و در نتیجه همسایگان کمتری دارند ، با مشکلات مرزی کمتری مواجه شده ، بهتر می توانند استقلال خود را تامین نمایند ».[1]
[1] میر حیدر، دره ؛ اصول و مبانی جغرافیای سیاسی : امیر کبیر ، تهران ، 1357 ، ص 125
[2] هاگت ، پتیر : جغرافیا ترکیبی نو ، جلد دوم ، شاپورگودرزی نژاد ، سمت ، تهران ، 1376 ، ص 1378 .

ریاضی دانان ریچارد سن ، استعداد روابط بین ناحیه ای ، از جمله منابع مشاجره را تابع تعداد همسایگان دانسته و می نویسند :«در کشوری مانند آلمان با نه کشور مجاور در قلمرو خود ، نسبت به کشورهای دیگری مانند پرتغال تنها با یک همسایه ، بسیار بیشتر امکان حدوس مشاجره وجود دارد»[2] به هر حال در فرآیند تهدید خارجی ، کشور یا کشورهای همسایه ، بالقوه و به شکل های زیر ممکن است تحت تاثیر قرار گیرند :
الف ) صدور بحران:
هر دولتی می تواند انعکاس اثرهای فوری ناامنی های همسایگان را ، در فضای سرزمین خود انتظار داشته باشد . دولتها ، با صدرو بحران در واقع جنگ اعلان نشده ، غیر مستقیم و اغلب ناخواسته را ، علیه دیگران بویژه همسایگان آغاز می کنند .

ب) تراکم تهدید مستقیم :
اغلب جنگ هایی که بین سالهای 2000 – 1945 میلادی رخ داده است ، کشورهای را درگیر نموده که حداقل دارای چهار همسایه بوده اند . هند ـ چین ـ مصر ـ اسرائیل ـ ویتنام ـ چین ـ ایران ـ عراق و ارمنستان ـ آذربایجان ، نمونه های مناسبی برای این نتیجه گیری هستند . برعکس ، یکی از عوامل عمده مصونیت و امنیت نسبی کشورهایی ، مانند استرالیا ، ایالات متحده و کانادا ، تعداد کم همسایگان آنهاست .
ج) تراکم اختلاف :
تعداد همسایگان ، در عین حال زمینه مناسبی برای افزایش اختلاف های دولتهای همسایه مهیا می کند . اختلاف های ارضی و مرزی ، اختلاف بر سر منایع مشترک نفتی و حقابه رودخانه های مرزی ، مسائل عملکردی مرز و برخوردهای ایدئولوژیک ، اغلب بین دولتهای همجوار معنی و مفهوم قابل لمسی می یابد . در واقع بین تعداد همسایگان و افزایش تقاضا ها ، ارتباط مستقیمی وجود دارد .
[1] هاگت ، پیتر؛ جغرافیای ترکیبی نو ، پیشین ، ص 372 .

. اما وقتی وضعیت بدتر می شود که همسایگان یک کشور هم فراوان باشند و هم فقیر و کم توسعه یافته ؛ در این صورت همسایگان فقیر ، منبع مستمع ، پایدار و کنترل ناپذیر صدور انواع بحران و تنش به شمار می روند . این وضع نیز بی شباهت به زندگی در محله های شلوغ و فقیر نشین حاشیه شهرها نیست ؛ در این وضعیت حتی چنانچه کاخ یا کاخهایی نیز ساخته شوند ، از منابع تنش مصون نخواهند بود.

منشا جغرافیایی مشاجره ها :
«هاگت» ، ضمن ارائه مدلی از کشوری محصور در خشکی ، (هایپوتیتکا) 12 محور جغرافیایی بالقوه دردسرزا را که می توانند موجب مشاجره و منازعه دولتهای همسایه شوند ، تشریح می کند .[1]

1. تمایل دولت محصور در خشکی برای دسترسی به آبهای آزاد از طریق فضای سرزمینی کشور یا کشورهای همسایه ؛
2. اختلاف تفسیر درباره خط تقسیم آب (آب پخشان) ؛
3. تغییر مرز بین المللی به دلیل تغییر مسیر روخانه ؛

4. اختلاف در تعیین مرز و چگونگی بهره برداری از دریاچه مشترک ؛
5. ربودن آب علیای رود؛
6. گسترش سرزمین یک گروه واحد قومی در دو سوی مرز بین المللی ؛
7. حمایت از گروه اقلیت وابسته به گروه اکثریت در آن سوی مرز ؛
8. کوچ فصلی چادر نشینان دامدار در دو سوی مرز ؛
9. ادعای ارضی مبنی بر تهدید شهرهای مرزی ؛
10. جنبش جدایی طلبانه داخلی ، مورد حمایت همسایه یا همسایگان ؛
11. منبع نفتی امتداد یافته در دو سوی مرز ؛
12. منابع مهم معدنی با موقعیت سرحدی .

«هاگت» ، بر این نکته تایید می کند که فهرست او تنها شامل منشا جغرافیایی تنشها بوده و عامل غیر فضایی و غیر محیطی را در بر نمی گیرد . اما حتی منشا جغرافیایی تنشها نیز ، محدود به فرصت هاگت نیست .
اختلاف نظر در مورد چگونگی تهدید حدود رودخانه های قابل کشتیرانی مرزی ، اختلاف های دیرینه بر سر مالکیت جزیره یا جزیره ها و چگونگی تهدید مرزهای دریایی و خشکی و تداخل منابع و منافع دولتهای همجوار در دریاها ، بخش دیگری از منابع مشاجره را تشکیل می دهد .

بدین ترتیب منابع مشاجره بین همسایگان ، شامل فهرستی طولانی است که هر یک از آنها می توانند زمینه ای برای تکمیل بحرانهای دو سویه یا چند سویه را فراهم آورد. به فرصت هاگت این موردهای تنش زای بین المللی را می توان اضافه کرد :
1. تعقیب مخالفان مسلح تا آن سوی مرز های بین المللی ؛
2. ایجاد نوار امنیتی در حاشیه مرز ؛
3. ورود آوارگان ناشی ار جنگ های داخلی به خاک دولت یا دولتهای همسایه؛
4. گسترش دامنه نبرد به حاشیه و درون فضای سرزمین دولتهای همسایه ؛
5. تلاش همه جانبه برای گسترش نظام ارزشی در کشورهای همجوار؛
6. مداخله های منظم و غیر منظم نظامی ، از جمله حملات هوایی به کشورهای همجوار ، به بهانه از بین بردن ریشه های بحران ؛

7. مداخله نظامی برای حمایت از اتباع و هم کیشان ؛
8. مداخله نظامی به بهانه حفظ منابع برون مرزی ؛
9. اختلاف نظر یا تفسیر در محدوده صیدگاهها ؛
10. در اختیار قرار دادن ایستگاههای رادیو ـ تلویزیونی به مخالفان دولت همسایه ؛
11. تاسیس پایگاههای نظامی ، از جمله تاسیسات موشکی در حاشیه مرز .
طبقه بندی منابع جغرافیایی مشاجره :
منابع جغرافیایی مشاجره بین دولت های همجوار از نقطه نظر منشا ، ریشه و نوع تنش در سه گروه کلی جای می گیرد :
1.ژئواکونومیک [1] 2 . ژئواستراتژیک و ژئوپلتیک [2] 3 . ژئوکالچر[3]
البته گروه بندی قطعی منابع جغرافیایی تنش و مشاجره و قرار دادن هر یک از آنها در یک گروه به سختی امکان پذیر است و برخی از این منابع می توانند ویژگیهای مشترک ژئواستراتژیک و ژئوپلتیک داشته باشند . برای نمونه ، اختلاف نظر همسایگان بر سر مالکیت جزیره ها ، می تواند جنبه های متفاوتی داشته باشد .
[1] GEO ECONOMIC
[2] GEO STRATEGIC & GEOPOLITICS
[3] GEO CULTURE

چشم انداز عمومی : ـ ایران ، رکورد دار تعداد همسایه :
ایران به همراه چین و پس از جمهوری فدراتیو روسیه ، رکورد دار تعداد همسایه در جهان است . اگر دولتهای ایران تنها همین واقعیت جغرافیایی را عمیقاً درک می کردند در رفتار دراز مدت استراتژیک آنها ، دگرگونی های عمیقی بوجود می آمد . ایران با 15 کشور مستقل و 24 دولت ، همجوار است . این کشور از جنوب با دولت ـ ملتهای مستقل کویت ، عربستان ، بحرین ، قطر ، امارات عربی متحده و عمان ، از شرق با پاکستان و افغانستان ، ازشمال با ترکمنستان ، قزاقستان ، روسیه ، آذربایجان و ارمنستان و از غرب با ترکیه و عراق همجوار است . اما ایران در شمال با جمهوری های خود مختار داغستان ، نخجوان و کالمیک و در جنوب با شش امیر نشین از هفت امیر نشین تشکیل دهنده امارات عربی متحده یعنی ابوظبی ، دبی ، شارجه ، اجمان ، عم الغوین و راس الخیمه همسایه است .

استفاده از استعداد بسیار بزرگ و در واقع بی نظیر ایران و گسترش روابط فضایی بین ناحیه ای ، با وجود حجم متوسط و تعداد همسایگان زیاد ، در کانون توجه دولتها قرار نداشته است . چنین موقعیتی ، فضای سرزمینی ایران را در مرکز تلاقی دولتهایی قرار داده که به طور ماهوی نیازمند تعامل فضایی همه جانبه هستند . در واقع ایران با استفاده از موقعیت مرکزی و کانونی خود ، می توانسته کانون صلح و همبستگی بین منطقه ای باشد . این در حالی است که تعدد کشورها و دولتهای همجوار حاشیه ایران ، تنها زمینه افزایش ظرفیتهای مشاجره را فراهم آورده است . گوناگونی منابع تنش و پایداری نسبی آنها در روابط ایران و همسایگان ، بیانگر این واقعیت است که ایران هنوز نتوانسته از عهده ایفای نقش «محور و سکوی صلح» منطقه ای و بین منطقه ای برآید . یکی از دلیل های این ناکامی ، ناپایداری دولت ـ ملتهای همجوار ایران بوده است .

ناپایداری دولتها:
کشورهای اطراف ایران در شمار دولت ـ ملتهای بسیار ناپایدار تا ناپایدارند . دولت ـ ملتهای بسیار ناپایدار ، در شمال واحد های سیاسی مستقلی هستند ، که با تهدید های ناشی از بر هم خوردن وحدت ملی و تمامیت ارضی خود مواجه اند ؛ در حالی که در وضع دوم ، دولت به معنای کشور و مملکت ، و تعرض مصون و مورد پذیرش اکثر شهروندان است ، اما دولت به مفهوم نظام و رژیم سیاسی ، ناپایدار است . عوامل زیر در ناپایداری دولتها و نظام های سیاسی کشورهای پیرامونی ایران ، موثر بوده اند .

1. نوپایی : به جز روسیه و ترکیه ، عمر تاسیس هیچ یک از کشورهای همجوار ایران به یک قرن نمی رسد . در واقع پادشاهی ها و امیر نشینی های خلیج فارس به جز عربستان ، از نیمه دوم قرن گذشته به استقلال دست یافته اند و چهار کشور همسایه شمالی ، تنها از سال 1991 میلادی بر نقشه جغرافیای سیاسی ظاهر شده اند .
نوپایی این دولت ـ ملتها، زمینه نداشتن بلوغ سیاسی و نوعی وابستگی به قدرتهای منطقه ای و فرا منطقه ای را برای آنها فراهم آورده است ؛ به همین دلیل ، موج های کوتاه بحران زا باعث تنش و ناپایداری درون آنها شوند .
2. ناهمگنی : اغلب دولت ـ ملتهای همجوار ایران از نظر ترکیب زبانی ـ قومی و مذهبی جمعیت ، جزو دولتهای ناهمگن هستند . غیر از عربستان و ارمنستان ، بقیه این دولتها ، با نیروهای قدرتمند مرکز گریز و ناحیه گرایی نسبتاً شدیدی مواجهند. این نیروها نه تنها توانایی به چالش کشیدن حکومتهای مرکزی را دارند ، بلکه می توانند اساس هویت و امنیت ملی را نیز به خطر اندازند . موزائیک های زبانی ، قومی و بویژه مذهبی این کشورها ، سبب تکوین چالشهای دیرینه و عمیق فرهنگی در آنها و در نهایت باعث ناپایداری کشورها و نظامها شده است .

3. تداخل علایق و منابع فرهنگی : تداخل علایق و منابع فرهنگی اغلب کشورهای همجوار ایران با یکدیگر ، در تکوین منایع بالقوه و مستمر مشاجره و تنشهای دو یا چند جانبه نقش بزرگی ایفا می کند . به عنوان نمونه ، مسئله (کرد) در صد سال گذشته ، همواره بستر مناسبی برای مناغشه ، مشاجره و تنشهای چند جانبه بوده است .

حضور قدرتهای فرامنطقه ای :
نفت و گاز ، ویژگیهای ژئواستراتژیک و برخی علایق مذهبی ، زبانی و فرهنگی ، سه زمینه اصلی حضور قدرتهای فرامنطقه ای در خلیج فارس ، قفقاز ، آسیای مرکزی و حتی پاکستان ، افغانستان و آناتولی بوده است . در واقع ، حداکثر تراکم حضور قدرتهای بزرگ در جهان را می توان در مناطق پیرامونی ایران جستجو کرد ؛ در فصل های پایانی کتاب به این مهم توجه بیشتری شده است.
[1] درایسدل و بلیک ، آلاصدیق ، جرالد، اچ؛ جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا ، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی ، تهران ، 1370 ، ص41
[[1] SAULCOHEN.GEOGRAPHY AND POLITICSINADIVIDEDWORLD(LONDEN:NETHUENANDCO:LTD… 1964)P.231

تعدد دیدگاههای ژئوپلتیک :
دولتهای پیرامونی ایران نه تنها فاقد یک دستگاه ژئوپلتیک مجردند بلکه دیدگاههای آنها تحت تاثیر تاریخ ، ایدئولوژی سیاسی ، موقعیت جغرافیایی ، تنگناهای ارتباطی و آرمانهای ملی جداگانه و اغلب انحصاری ، متعدد و متفاوت است .
تعدد دیدگاههای ژئوپلتیک از یک سو باعث کم رنگ شدن تفاهم ها و همکاریهای نهادینه شده منطقه ای است و از سوی دیگر، تداخل و روی هم افتادگی مکانی و جغرافیایی این دیدگاهها ، باعث افزایش تنش در سرتاسر این منطقه شده است . در واقع ، بیشترین تراکم و فشردگی تنشها را می توان در حوزه های ژئوپلتیک خلیج فارس ، خاورمیانه، قفقاز و آسیای مرکزی یافت .

ایران پس از فدراتیو روسیه و به همراه چین دارای بیشترین همسایه در جهان است ؛ همسایگانی که اغلب دارای نظامهای سیاسی ناپایدارند و گرفتار تنگاههای حاد ارتباطی اند . بیشترین این دولتها که در شمار کشورهای کمتر توسعه یافته به شمار می روند ، دارای دیدگاههای متفاوت ژئوپلتیک و نظام های ایدئولوژیک هستند .
این چشم انداز به موازات تداخل علاقه ها و منافع این ملتها در یکدیگر ، اندک بودن تعاملات تجاری و اقتصادی درونی ، وجود ناهماهنگیهای فرهنگی ، مذهبی و حضور دراز مدت قدرتهای فرامنطقه ای ، بر پیچیدگی اوضاع سیاسی پیرامونی ایران افزوده است . چنین وضعیتی باعث بالا رفتن ظرفیت های بالقوه مشاجره و کاهش ضریب های امنیتی دراز مدت برای ایران شده است .

ـ نتیجه :


تعداد صفحات : 72 | فرمت فایل : .PPT

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود