1
اثرات مهاجرت،شهرنشینی و بیکاری بر توسعه اقتصادی
2
شهرنشینی
شهرنشینی بیش از پنج هزار سال قدمت دارد. تا سال 1900 از هر هشت نفر، فقط یکی در مناطق شهری زندگی می کرد. اما در پایان قرن ببستم نیمی از جمعیت جهان شهرنشین بودند که دو سوم از این جمعیت در کشورهای جهان سوم زندگی می کنند (گیلبرت وگاگلر، 1375:7).
گسترش شهرنشینی بخصوص در دوره معاصر سبب دل مشغولی بسیاری از نخبگان و صاحبنظران گوناگون به مسائل و پیامدهای ناشی از توسعه شهر وشهرنشینی شده است:گسترش شهرنشینی به عنوان یک پدیده معمول در جوامع، موجب شده که مسئله "شهر" یکی از مسائل مهم جامعه شناسی شود (ممتاز،1379:3 ).
3
نظام شهرنشینی و روند سریع آن در کشور های در حال توسعه سبب هجوم گسترده به شهرها و پیدایش بخش خدمات متورم، حاشیه نشینی گسترده، بیکاری پنهان، پیدایش دوگانگی شبکه های اجتماعی مهاجرین در شهرها می گردد.
شهرهای کشورهای رشد نیافته نهاد های دورگه ای هستند که در نتیجه دو واکنش پدید آمده اند:
اول واکنش به تقسیم کار اجتماعی که پدیده ای بومی است
دوم واکنش به ادغام در اقتصاد جهانی (گیلبرت و گاگلر 1375 : 31).
4
تعریف مهاجرت
مهاجرت در معنی عام کلمه یعنی ترک سرزمین اصلی و ساکن شدن در سرزمینی دیگر بطور موقت یا دائم.
تعریف دیگر مهاجرت عبارتست از تغییر محل اقامت ، ضمن عبور از مرزهای سیاسی برای مدتی بیش از یک سال
با توجه به این تعریف دو نوع مهاجرت تشخیص داده می شود:
مهاجرت داخلی ، یا درون مرزی
مهاجرت خارجی یا بین المللی
5
فرایند مهاجرت
امروز برخلاف تاریخ باستان مهاجرت دیگر انگیزه های زیستی و بیولوژیکی و یافتن غذا و یا سرپناه ندارد
بلکه مهاجرت در جهان امروز پدیده ای اجتماعی ـ اقتصادی ـ سیاسی و فرهنگی است.
دونالد ـ جی ـ بوک مهاجرت را اینگونه تعریف می کند مهاجرت عبارتست از پاسخ ارگانیسم انسانی ، به نیروهای اقتصادی ـ اجتماعی و جمعیتی در محیط.
« آستانه کوچ» نقطه ای است که فرد احتمالاً در آن نقطه از نظر روحی ، روانی و دیگر ویژگی های فردی از موطن خویش حداقل از نظر پیوندهای فکری ، معنوی فرد در آستانه مهاجرتی تغییر کرده و وی را به مهاجرت راغب می سازد .
6
مهاجرت، شهرنشینی و بیکاری
بسیاری از کشورهای روبه توسعه از آمیزهء سه پدیدهء مهاجرت سیلآسا از روستا به شهر،بهرهوری ناچیز کشاورزی و بیکاری و کمکاری فزایندهء شهری و روستایی به ستوه آمدهاند.این سه پدیده به هم گره خورده و هر یک دیگری را تقویت میکند
7
امروزه با توجّه به تجربه کشورهای در حال توسعه کاملا روشن است که آهنگ مهاجرت از روستا به شهر از آهنگ ایجاد مشاغل شهری فزونی یافته و تا حدود زیادی از ظرفیت صنایع و خدمات اجتماعی شهری در جذب موثّر کارگران فراتر رفته است .
لذا امروزه مهاجرت باید به عنوان اساسی ترین پدیدهء تقویتکنندهء کارگر اضافی شهری،بررسی می شود .
8
روند شهر نشینی
شهرنشینی بطئی(کند-آهسته) در فاصله سالهای 1300 تا 1340
شهرنشینی سریع از 1340 تا 1355
گرایش به شهرنشینی و افزایش مهاجرت های داخلی و جابجایی های جمعیت را نمی توان بدون ارجاع به الگوی توسعه اقتصادی بیان کرد،
در این دوره شهرنشینی همراه با مشکلات شهری بوده است که باعث پیدایش نظریه های ضدشهری و بازگشت به روستا شده است اما این نظریه ها در برخورد با مسائل و مشکلات شهری کارساز به نظر نمی رسد.
از ویژگی های مهم این دوره:
گسترش روابط سرمایه داری و نابودی شیوه های تولید سنتی،
روندهای مهاجرتی گسترده از روستا به شهر و از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ،
تغییر تناسب جمعیت شهری و روستایی به نفع جمعیت شهری،
رشد سریع شهرهای بزرگ و خاصه پایتخت و پیچیدگی روزافزون زندگی شهری و بروز آنچه به مشکلات شهری معروف است، می باشد.
9
مدرنیزاسیون و یکپارچگی بازار داخلی به عنوان آغاز تحول شهری مطرح شده است.
روند مدرنیزاسیون که با اقدامات دولت رضاشاه آغاز شده بود، با شروع جنگ جهانی دوم و اشغال متوقف شد.
بنابراین طی دوره 1320 -1332 با وقفه ای در روند مدرنیزاسیون مواجه هستیم البته این دوره شروع مهاجرت های داخلی ایران است.
از کودتای 28مرداد 1332 تا 1345 روند مدرنیزاسیون دوباره ادامه یافته است.
10
در این دوره زمینه های تضعیف شیوه های تولید ماقبل سرمایه داری در روستاها از طریق رونق نقدینه کاری فراهم می آمد.
تقریبا در این دوره با شهرنشینی و مهاجرت از روستا به شهر نیز روبرو نیستیم.
سالهای 1320 تا 1332 شروع حرکتهای مهاجرتی (البته نسبتا محدود) و آغاز شهرنشینی معاصر ایران است.
گسیختگی رابطه شهر و روستا و اتکاء روزافزون شهر به مازاد اقتصادی غیر کشاورزی(مخصوصا نفت) نیز از این دوره شروع می شود.
طی دوره 1332 تا 1340 میزان مهاجرت زیاد می شود.
در دوره شهرنشینی سریع رونق شهری و فروپاشی روابط سنتی تولید در روستا در اثر اصلاحات ارضی دو عامل تعیین کننده روند شهرنشینی در این دوره به حساب می آیند. بروز آنچه به مشکلات شهری معروف است، مقارن همین دوره از شهرنشینی است.
11
اثر مهاجرت در فرایند توسعه بسیار حادتر از تشدید بیکاری و کمکاری شهری است.
در واقع،اهمیّت پدیدهء مهاجرت حتی در تاثیر آن در تخصیص بخش منابع انسانی نیست،
بلکه اثرات آن در رشد اقتصادی بهطور کلی و در خصوصیات رشد و بویژه در نمودهای توزیعی آن است و از این روست که مطالعهء مهاجرت در سالهای اخیر اهمیّت فزایندهای یافته است.
12
مهاجرت از روستا به شهر
) قبل از اصلاحات ارضی( تحت تاثیر :
افزایش طبیعی جمعیت
افزایش تعداد نفر در واحد کشت
ثابت ماندن نسبی عوامل تولید کشاورزی
پس از اصلاحات ارضی که موجب کنده شدن نیروی کار از زمین و رواج مبادله نقدی گردید و همچنین کاهش نقش کشاورزی در تولید ناخالص داخلی روند مهاجرت روستا به شهر افزایش یافت.
از طرف دیگر ساختار سرمایه داری اقتصاد که منجر به تمرکز سرمایه در متروپل تهران و برخی از شهرهای بزرگ شده بود، مهاجرتهایی از نوع شهر به شهر را موجب شد .
اثرات ناشی از این روند مهاجرت :
حاشیه نشینی،
حضور نیروی کار کم مهارت و بدون مهارت در ساختار اشتغال
تغییر ساخت جمعیتی شهرها
13
رشد سریع مناطق شهری از طریق مهاجرت و افزایش طبیعی جمعیّت،فشارهای زیاد بر زمین شهری، خدمات و بازارهای کار وارد آورده است.
این فشارها عبارتند از:
رویش هرزهای کنترل نشدهء شهری،
تراکم رفتوآمد،
آلودگی،
بیکاری،
جنایت،
نمو اجتماعات زاغهنشین،
عدم توانایی در عرضهء خدمات و بهطور کلی ترس از اینکه سطح زندگی به وسیلهء رشد بیکنترل،رکود کند(فیندلی، 1373:237).
14
نظریه مهاجرتی مایکل تودارو (1975)
مایکل تودارو در این نظریه سعی کرده است تا مهاجرت شدت یافته از روستا به شهر را با بیکاری ر و به رشد شهری توضیح دهد.
فرضیه آغازین وی این است که مهاجرت عمدتاً پدیده ای اقتصادی است و با بیکاری، تصمیم به مهاجرت منطقی است.
تودارو می گوید اگر تفاوت درآمد بین مناطق شهری و روستایی 100 درصد باشد ، یعنی اگر شخصی در روستا بدون هیچ درآمدی باشد و احتمال یافتن کار در شهر برای او 60 درصد باشد، بنابراین درآمد او در شهر 60 واحد است و فرد روستایی به شهر مهاجرت می کند.
نظریه عوامل میانی اورت، اس، لی (1966)
این نظریه مهاجرت را تحت تاثیر چهار عامل عمده تبیین می کند:
1.عوامل مرتبط با حوزه مبدا مهاجرت(برانگیزنده و بازدارنده)
2.عوامل مرتبط با حوزه مقصد مهاجرت(برانگیزنده و بازدارنده )
3.موانع موجود در جریان مهاجرت از مبدا به مقصد
4.عوامل شخصی
نظریه های مهاجرت:
15
توسعهء شهرنشینی و افزایش جمعیّت شهرنشینی
مهمترین اثر مهاجرت،توسعهء شهرنشینی و افزایش جمعیّت شهرنشین میباشد.
جمعیّت شهرهای بیش از 20000 نفر کشورهای در حال توسعه بین سالهای 1960 تا 1970،سالانهء 6/4 درصد رشد کرده در حالیکه در این کشورها،مناطق روستایی سالانه 8/1 درصد رشد داشتهاند.
همچنین جمعیّت شهرهای کشورهای در حال توسعه بین سالهای 1920 تا 1970 حدود 5/2 برابر جمعیّت شهرهای کشورهای توسعه یافته افزایش داشته است(فیندلی، 1373:8).
افزایش جمعیّت شهرنشین و توسعهء شهرنشینی بدون برنامه خود پیامدهای منفی بسیار زیادی را از جمله پیدایش و رشد حاشیهنشینی نیز به دنبال خواهد داشت.
به این ترتیب مهاجرت روستاییان باعث جوانی جمعیّتهای حاشیهء شهری میشود،زیرا گروههای مهاجر از اکثریّت جوان تشکیل میشود( 20 تا 30 سال)
16
تاثیر ثانوی این مهاجرت جوان،قابل ملاحظه است زیرا :
کودکانشان در محل جدیدی به دنیا خواهند آمد که غالبا مسکن جمعی یا منزلی در خارج شهر است،
حاشیهنشینی های ساختاری جمعیّت بیسابقهای پیدا میکنند،
در حاشیههای شهری شمار نوجوانان و جوانان زیاد است و افراد پیر تقریبا وجود ندارد(ژانپیته، 1369:68).
در عین حال رشد بیرویّهء جمعیّت و گسترش سریع شهرنشینی موجب:
افزایش نسبت مسکن ناسالم،
تراکم بیش ار حد نفرات در واحد مسکونی،
بالا رفتن تنشها و برخوردهای اجتماعی
و انواع آلودگیهای زیستمحیطی گردیده است.
17
عملا آنچه که اول از همه در پی ورود مهاجرین سرزده و تازه وارد به شهرهای بزرگ کشور پیش آمده و میآید،افزایش جمعیّت آنهاست.
از یک طرف با ساکن شدن مهاجرین در شهر بر شمار ساکنین شهر افزوده گشته و از طرف دیگر میزان باروری بالای زنان روستایی در افزایش میزان رشد شهر تاثیر میگذارد.
مهاجرین مرد مجرد نیز که اکثرا در سنین جوانی هستند به عنوان یک نیروی مولد نسل در این افزایش شرکت دارند(مشهدیزادهء دهاقانی،1374:117).از آنجایی که اغلب مهاجرین از قشر جوان و نوجوان هستند،در صورتی که شهر جوابگوی نیازهای شغلی آنان باشد و جذب فعّالیتهای انگلی و غیر مجاز نشوند،مسلما عرضهء نیروی کار مفید در شهرها افزایش یافته و رشد اقتصادی نیز به همراه رشد اجتماعی پدیدار خواهد شد.
18
در صورتیکه شهرها ظرفیّت پذیرش نداشته باشند و قادر به تامین خدمات عمومی برای جامعهء شهری نباشد موجب میشود که بخشهای حاشیهای شهرها از امکانات زیربنایی،بهداشتی و آموزشی محروم باشند
و به همان نسبت اعتبارات لازم،برنامهریزیها و توجهات بیشتری را از مسئولین ذیربط طلب میکنند و بر میزان مشکلات افزوده خواهد شد(مستوفی الممالکی، 1376:91).
بیشتر مهاجرین روستایی که وارد شهرها میشوند از قشر جوان و نوجوان هستند به طوری که 72 درصد از مهاجرینی که وارد شهرهای ایران در طی دهه 65-1355 شدهاند را گروههای سنی زیر 30 سال تشکیل میدهد و فقط 8 درصد در سنین بالای 50 سال میباشند. جوانی جمعیّتی مهاجر بطور مضاعفی نیازهای جدید و به همین نسبت مشکلات شهری را تشدید مینماید.
19
نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی در شهر
مهاجرت علاوه بر توسعهء شهری، بر بافت اجتماعی و اقتصادی شهرها نیز بطور محسوسی اثر میگذارد.از جمله بر:
شیوهء زندگی مهاجرین
تراکم جمعیّت یک شهر،
الگوهای استفاده از زمین،
دسترسی و توزیع امکانات
خدمات شهری
مهاجرین ازنظر اجتماعی تغییراتی را میپذیرند که به تبع آن بافت اجتماعی شهر را نیز تغییر میدهند.
20
شباهتها و تفاوتهای بین شیوهء زندگی مهاجرین و شهروندان،بررسی تاثیرات اجتماعی را بسیار مشکل میکند.
بعضی تفاوتهای خاص بین دو شیوهء زندگی، شامل:
تغییرات در تعادل طبقات اجتماعی شهر،
تفاوتها در سازش اجتماعی
و همسایگی و تغییرات در سطح زندگی در شهر و مناطق همجوار به مشکلات ناشی از مهاجرت منجر می شود.
21
تفاوتهای زندگی مهاجرین و شهروندان
تاثیرات اقتصادی به وسیلهء ارزیابی تغییرات در شاخصهای مختلف اقتصادی قبل و بعد از مهاجرت،تعیین میشود.
معمولا معیارهای تغییرات در:
سطوح اشتغال،
سلسله مراتب شغلی،
سطوح درآمد،
پساندازها و سرمایهاندوزیها و بودجهها و هزینههای دولتی،
مورد استفاده قرار میگیرد(فیندلی،1373:82).
22
معیارهای تغییرات و ارزیابی اقتصادی
فشار جمعیّتی که طالب شغل،خدمات و رفاه است به بافت اقتصادی ناسالم و وابستهای که با سیل مهاجرت مواجه شده، نابسامانی وعقبماندگی را تحمیل میکند؛
چرا که از یک سو روستاها بسیاری از نیروهای تولیدی خود را از دست داده و از سوی دیگر شهرها توانایی جذب هزاران نیروی انسانی جویای کار را ندارند،
این روند باعث پیدایش بیکاری پنهان، اشتغال کاذب و بیکاری آشکار میگردد(مشهدیزادهء دهاقانی، 1374:117).
23
تاثیرات اقتصادی مهاجرت به مقدار زیادی به نوع مهاجرین بستگی دارد.
تحصیلات، منابع اقتصادی، سن و جنس بر تحرک اقتصادی مهاجرین اثر میگذارد.
در نتیجهء اشتغال، شغل و درآمد بدست آمده بعد از ورود ممکن است در بین افراد بومی و مهاجرین متحرک و کم تحرک متفاوت باشند؛
کمک به اقتصادشهر:
و یا
آسیب به اقتصاد شهر:
تاثیرات اقتصادی مهاجرت
24
افزایش بازده تولید
درآمد و پسانداز بیشتر
تولید سرمایه
تنوع صنعت و خدمات خانهسازی
تقاضای بیشتر برای کالاهای مصرفی
افزایش بیکاری یا کمکاری
کاهش بازده تولید
افزایش تقاضا برای خدمات هزینهسازی شهری
مالیات سرانه کمتر و کسری بودجه شهر
امروزه بسیاری از کشورهای در حال توسعه از ترکیب منحصر به فرد سه پدیده به ستوه آمدهاند.
مهاجرت عظیم جمعیّت از روستا به شهر،
بهرهوری پایین کشاورزی و
بیکاری و کمکاری فزاینده شهری و روستایی
بهرهوری پایین کشاورزی در روستا کمکاری و بیکاری مهاجرت
و مهاجرت افزایش بیکاری و کمکاری در شهرها
25
26
[1] – نرخ بیکاری جمعیت 15 تا 24 ساله یکی از شاخص های ICPD است.
27
28
عللهای مختلف دیگری را در مورد پدیده مهاجرت از روستا به شهر می توان نام برد که به ذکر آن می پردازیم:
1- علل رکودی است که در ازای افزایش جمعیت زمین و مساحت آن ثابت می ماند. لذا کشاورزان بیشتر بیکار می شوند و مجبور به مهاجرت می گردند و عده باقیمانده در روستا به صورت بیکاری فصلی و پنهان در بطن اقتصاد سنتی روستا امرار معاش می کنند . اگر تعادل حیاتی بین جمعیت روستا و سطح موجود و تولیدات بهم بخورد به ناچار عده ای مجبور به ترک از روستا می گردند زیرا که تولیدات حاصله کفایت برای این فشار جمعیتی نمی یابد (6،ص30 ).
2- اجرای برخی از پروژه هایی نظیر بهبود خدمات آموزشی ـ احداث راه ـ تامین برق و غیره در مناطق روستایی خود باعث تشدید مهاجرت گردیده است.
3- برنامه های آبرسانی روستایی از این جهت که حداقل یک مشکل اساسی روستاییان را حل می کند می تواند در کند کردن مهاجرت از روستا به شهر ، اهمیت داشته باشد.
29
یک برنامه تامین و سالم سازی آب ،محققاً می تواند یکی از عوامل مهاجرت را از بین برده اما احتمال دارد که برنامه های پراکنده بهبود آب در بیشتر کشورها اثر زیادی بر کند کردن میزان مهاجرت نگذارد مردم به دلایل زیادی مهاجرت می کنند. (1-کمبود فرصت شغلی 2-بدی تسهیلات اجتماعی 3-اقتصادی و بهداشتی و نا مناسب بودن نسبی امکانات آموزشی ). پس تنها پیشرفت برنامه های آبرسانی و دفع فاضلاب روستایی خود مانع از مهاجرت روستاییان به شهر نمی شود. البته تاسیسات آبرسانی روستایی که خود پیشرفتی در بهداشت بهتر روستاییان شود امکان مهاجرت روستاییان به شهرها و طلب کار و آموزش بهتر و بیشتر راهی شهر شوند را زیاد می کند.
در کشورهای در حال توسعه ، مهاجران ابتدا به پایتخت یا شهرهای بزرگ نمی روند ابتدا به نزدیکترین مرکز جمعیتی منطقه خود (شهرهای متوسط یا روستاهای بزرگ ) رهسپار شده و پس از مدتی اقامت در آن به پایتخت می روند.
30
پس بهترین راه استقرار امکانات در این شهرهای متوسط ایجاد روستاهای بزرگ می باشد تا آنها را در آنجا نگه دارند نه اینکه
امکانات را خاص روستاییان دانند و در مورد آن سرمایه گذاری کنند.
-افزایش جمعیت و تغییرات تکنولوژیک در روستا و شهر ، از جمله عواملی است که سبب بروز اولین مهاجرتها در دوران معاصر شده است و با افزایش این دو احتمال وقوع مهاجرتهای روستایی افزایش می یابد.
5-در روند توسعه جامعه معاصر ،نیاز اجتماعات کوچک بشری برای قرار گرفتن در معرض ارتباطات نزدیک و تراکم می تواند انگیزه عمومی و اساسی برای مهاجرت از روستا به شهر باشد پس هر روستایی که در انزوای ارتباطی باشد بیشتر در معرض مهاجرت و جامعه روستایی که از نظر ارتباط یا انتقال این ارتباطات در وضع بهتری با جامعه کلی باشد کمتر در معرض مهاجرت قرار می گیرد
شکاف موجود بین حیات اقتصادی ـ اجتماعی جامعه روستایی با و همچنین الگوی نوین تحرک اجتماعی در روستا ، از عوامل موثر بر مهاجرتهای روستایی است . پس هر چه این شکاف بیشتر و هر چه موسسات آموزشی بخصوص در مقاطع بالای تحصیلی در روستا توسعه یابد امکان مهاجرت بیشتر می باشد.
31
6-مسافت به عنوان یک حصار اجتماعی ، اقتصادی و جغرافیایی یک عامل بازدارنده مهاجرت می باشد و هر چه مسافت کمتر باشد مهاجرت بیشتر است .
7- هر چه فرصتهای اقتصادی – اجتماعی در شهر بیشتر باشد به همان ترتیب احتمال اعمال مهاجرت به شهر بیشتر می شود
8- اختلاف درآمد در شهر و روستا یکی از عوامل مهاجرت است که هر چه این اختلاف درآمد واقعی در دو مکان بیشتر و امکان دسترسی به شغل در مقصد مهاجرت بیشتر باشد امکان مهاجرت افزایش می یابد.
9- یکی از علل مهاجرت و افزایش آن جاذبه و کشش در شهر به خاطر زرق و برق و دافعه و رانش در روستاها می باشد یا همان نظام دوگانه فشار –کنش یا رانش –کنش قابل توضیح است.
10- عدم حمایت دولت از کشاورزی و وارد کردن تولیدات خارجی باعث رکود کشاورزی شده و کشاورزان با شکست روبرو می شوند.
32
11- یکی دیگر از علتهای مهاجرت به علت از بین رفتن تولیدات کشاورزی می باشد
12-در برنامه های چند ساله توسعه بیشتر هزینه ها برای صنایع معدن و نفت و صنعت های دیگر و سهم کمتری از این هزینه ها برای کشاورزی هزینه می شود .
13-شهرنشینی به علت تمرکز فعالیتهای تولید و عملکردهای خدماتی مانند ایجاد مشاغل بازرکانی و اداری و ساختمانی همواره توسعه تخصصها و تنوع حِرَف و امکانات زندگی بهتر و درآمد بیشتر را به همراه دارد این امر به موازات کاهش امکانات زندگی در محیط روستایی به افزایش شکاف میان شهر و روستا منجر می شود و در کل باعث افزایش میزان مهاجرت و شهرنشینی می گردد.
صنعتی شدن تنها به تغییر روش تولید یا به کار گرفتن فنون جدید برای بدست آوردن تولید بیشتر محدود نمی شود بلکه در بسیاری از شئون اجتماعی و شرایط حیات جامعه و نحوه اشتغال مردم تغییرات عمیقی ایجاد می کند که این تغییرات عبارتند از بهبود سریع کیفیت و کمیت امکانات حمل و نقل ،توسعه وسایل ارتباطی ،گسترش رسانه های گروهی ،افزایش امکانات شغلی ،ارتقای سطح دستمزدهای کشاورزان و دیگر افراد جامعه ، گسترش بهداشت و درمان ،توسعه آموزش و پرورش ،ارائه تسهیلاتی مانند آب و برق و تلفن و گاز و خدمات زیربنایی دیگر که همه آنها به هر شکلی که باشد تغییر مکان اشتغال و فعالیت تخصصی را از مناطق روستایی به مناطق شهری و از مناطق کم توسعه به نقاط توسعه یافته باعث می شود
33
14-در کشورهای جهان سوم شکاف میان تکنولوژی سنتی(خیش)با تکنولوژی مدرن (تراکتور و کمباین)نه به شیوه ـ ایی تدریجی بلکه به صورت جهشی و بدون فراهم آمدن زمینه های لازم پر می شود که پیامد آن مهاجرت از روستا به شهر است.
15- واحدهای اقتصادی غیر کشاورزی که انتظار می رود مکمل اقتصاد کشاورزی در از بین بردن اشتغال روستا باشد خود نیز به علت عدم تناسب با ساختار اقتصادی روستا موجب مهاجرت می گردد.
این تاثیر بیشتر ناشی از بی برنامه بودن و نابسامانی اقتصاد کشاورزی می باشد . در روستاهایی که واحد های اقتصادی غیر کشاورزی بیشتر باشد منابع کشاورزی برای فعالیتهای زراعی کافی نیست بنابراین باعث افزایش بیکاری و در نهایت موجب مهاجرت روستاییان می گردد.
16- فقر دیرین جامعه روستایی ،همراه با افزایش جمعیت و کاهش سرانه ارضی ، کاهش بازدهی زمینها، رشد سایر بخشهای اقتصادی در مقابل بخش کشاورزی ، تسلط بازار شهرها بر اقتصاد خودکفایی روستا و وابستگی مصرفی جامعه روستایی از جمله عوامل متعددی است که به طرز روز افزون موجب کاهش در آمد در مجموع باعث مهاجرت روستایی می گردد (5،ص72 ).
34
تودارو در این مورد می گوید «هر گونه سیاست اقتصادی و اجتماعی که درآمد روستایی و شهری اثر گذارد،به طور مستقیم ویا غیرمستقیم جریان مهاجرت را تحت تاثیر قرار می دهد».
واحدهای اجتماعی پیشین به علت نبودن ارتباطات و خبر نداشتن از همدیگر ,از احوال همدیگر بی خبر بودند و هر جامعه خود از جهات مختلف اقتصادی – اجتماعی مستقل از یکدیگر بودند ولی در حال حاضر به علت پیشرفت ارتباطات و توسعه و گسترش وسایل ارتباطی دیگر کمتر جامعه ای می تواند دارای حیات اقتصادی – اجتماعی مستقل باشد.
35
امروز نیاز تماس پایدار و نزدیک افراد با یکدیگر در جوامع بزرگ یک نیاز عمومی است و در صورت عدم تامین این نیاز موجب متلاشی شدن یک جامعه می گردد.
امیل دورکیم در این باره می گوید «نیاز تماس پایدار و نزدیک افراد با یکدیگر همواره سر بر آوردن شهرهاست، یعنی شهرها نقاطی اند که در پهنه آنها تماس توده های اجتماعی ،پر مایه تر از جاهای دیگر است . .
در بعضی از روستاها به علت اقتصاد معیشتی نظام سنتی هنگامی که در معرض وسایل ارتباطی قوی مانند رادیو و غیره قرار می گیرند و به علت کمتر ارتباط داشتن با جامعه کلی مقداری از جمعیت خود را از دست می دهند که بیشتر جنبه اجتماعی دارد هر چند با وجود داشتن فقر اقتصادی.
36
پیامدهای حاصل از مهاجرت :
سیل مهاجران روستایی روز به روز به خاطر علل های مختلف بر جمعیت شهری اضافه می کند چون این مهاجران جز کشاورزی از تخصص و حرف دیگری بهره مند نیستند . لذا بخاطر امرار معاش رو به کارهای خدماتی می آورند و دولت قبل از برنامه ریزی صحیح و درست برای توسعه و پیشرفت اقتصادی مجبور می شود که سرمایه های محدود برای ایجاد و اشتغال و توسعه فعالیتهای خدماتی برای مهاجران صرف کند. این اقدام خود باعث از بین رفتن برنامه ریزی توسعه دولت شده و برای پیشرفت اقتصادی راهها دشوارتر می گردد. و پیامد دیگر اینکه به علت مهاجرت مردان و جوانان ساکن روستا به شهرها جمعیت روستا بیشتر از زنان و افراد کهنسال می شود و این تغییرات مشکلات جمعیتی و متعاقب آن مشکلات اجتماعی بوجود می آید.
37
عدم تناسب فرهنگی مهاجرین روستایی و آزاد شدن از فضای روستا و قید و بندهای آن و وارد شدن به فضای آزاد و باز شهرها باعث نابهنجاری اجتماعی و تعارضهای فرهنگی در شهرها را تشدید می کند و موجب فقدان کنترل این روستاییان می گردد. در اکثر کشورهای توسعه یافته ، شهرها خود محرک توسعه و پیشرفت و مراکر تولید می باشند و آنهم به علت رشد و توسعه کشاورزی و تولیدات بالای کشاورزی می باشد که مازاد محصولات کشاورزی دارند و جزو صادرکنندگان محصولات کشاورزی می باشد اما در شهرهای جهان سوم از جمله ایران به علت پسرفت کشاورزی و تولیدات کم آن اکثر کشاورزان بیکار شده و به شهرها هجوم می آورند.
38
موارد بالا خود عاملی برای از بین رفتن شهرها و اختصاص دادن بدون موجه سهم بزرگی از امکانات می باشد که آنهم به خاطر نداشتن برنامه ریزی دولت می باشد و باعث طفیلی شدن و مصرفی شدن شهرها می گردد و مانع توسعه و پیشرفت اقتصادی کشور می گردد و مجبور به وارد کردن محصولات کشاورزی و دامی می شود. در مورد جابجایی جمعیت از بخش کشاورزی به سایر بخشهای تولیدی و از مناطق روستایی به مناطق شهری باید به این موضوع اذعان داشت که نیاز های بشری برای رشد و تکامل مجموعه ای است که فعالیتهای کشاورزی جزءنا چیزی از آن می باشد. پس هر چه بشر امکاناتش بیشتر می شود احتیاج به نیروی انسانی بیشتری برای صرف در فعالیتهای غیر کشاورزی دارد پس این خود باعث مهاجرتهای روستایی ـ شهری و کشاورزی ـ غیر کشاورزی می گردد .
39
می توان گفت که مهاجران روستایی بدون حرفه و مهارت و نیز بیکاران فصلی روستایی در جستجوی کار چون به قسمتهای فنی و صنعتی نمی توانند راه یابند ناگزیر به گونه کاذب در سطوح پایین بخش فروش یا خدمات اجتماعی و شخصی خصوصی متراکم می شوند و چون نقش موثری در تولید و ثروت ملی ندارند به تشدید بیکاران پنهان یا کم کاران و به ابعاد کم کاری جامعه می افزایند. با توجه به تعریف و علل و پیامدهایی که در صفحات اخیر عنوان شداحتیاج به پیشنهاداتی برای رفع این معضل میباشد.
40
مهاجرت جوانان در ایران
بررسی آمارها نشان می دهد مهاجرت روستا شهری در ایران از قدمتی 50 ساله برخوردار است بطوریکه جمعیت شهرنشین از حدود 31 درصد در سال 1335 به بیش از 60 درصد در سال 1375 تغییر نموده است و سهم عمده این افزایش مربوط به مهاجرت روستائیان به شهرها می باشد
طبق نتایج سرشماری سال 1375 از جمعیت 60 میلیون نفری ایران بیش از 8 میلیون و هفتصد هزار نفر(5/14 ) درصد حداقل یکبار طی دهساله 75 ـ 1365 محل اقامت خود را تغییر داده و به روستاها یا شهرهای دیگر مهاجرت نموده اند. که نزدیک به 40 درصد از این عده سنین 15 تا 29 ساله را تشکیل می دهند .
مقایسه ساختار سنی کل جمعیت کشور و وسیع بودن قاعده هرم سنی سال 1375 و ساختار سنی ( 24 ـ 20 ـ 29 و 25 ساله) بخصوص در مورد مردان خیلی متورم تر از هرم سنی کل جمعیت است و این امر بیانگر اینست که سهم جوانان در بین مهاجرین خیلی بیش از سایر افراد است یا به عبارت دیگر بین جوانی و مهاجرت ارتباط تنگاتنگی وجود دارد.
41
راهبردهای بیشنهادی در برخورد با مسئله مهاجرت :
1_از لحاظ نظری در وضعیت افزایش جمعیت و ضرورت عملکرد پدیده،تعادل حیاتی در زمان و شرایطی به بهترین نحو ایجاد می شود که اولاً جمعیت روستایی بطور اقتصادی جذب مراکز شهری – صنعتی با برنامه ریزی درست شوند و این خود باعث توسعه اقتصادی کشور گردد و نیروی باقی مانده در زمینهای زراعی مانده و کشاورزی کنند. 2_متغیر در صد باسوادی عمومی به عنوان یک عامل مساعد برای روند مهاجرت خروجی عمل کرده و لذا یک رابطه مثبت بین میزان باسوادی عمومی و میزان مهاجرت از روستا وجود دارد. 3_به موازات رشد و گسترش مکانیزاسیون (بهره گیری از ماشین به جای نیروی کار انسانی ) در یک استان به علت کاهش فرصتهای شغلی از میزان مهاجرت بر این شهر کاسته می شود. 4_ترویج توسط جهانگردی روستایی خود منبع مهم اشتغال و درآمد است و وسیله مهمی برای توسعه اجتماعی – اقتصادی جوامع روستایی است
42
5_ دولت می تواند با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی و زمانی و مکانی و با در نظر گرفتن رشد جمعیت هر منطقه و امکانات آن حجم جمعیت مازاد را تضمین کند و در جهت سیاستهای توسعه ، آنان را در مسیرهای از پیش تعین شده هدایت نماید, تا از تضعیف کشاورزی روستایی و تخلیه نیروی کار روستاها از یک سو و تجمع محل جمعیت در شهرها و رشد سرطانی آنها از سوی دیگر جلو گیری کند و توسعه صنایع را از طریق گسترش منطقی در سرتاسر کشور به موازات رشد بخش کشاورزی تضمین نماید.
43
دولت می تواند با 3 نوع سیاست به این امر کمک کند:
الف- سیاست سازمانی : هدف آن عبارتست از تجدید سازمان کارگران و نیرو رسانی سازمان یافته به مراکز صنعتی که این امر در برنامه های عمرانی توسعه بخشهای عقب مانده کشور مفید واقع می گردد. ب – سیاست اداری : مهاجرتهای روستایی به مقررات اداری و حقوق ویژه ای اطلاق می گردد که ممنوعیت ها ، محدودیت ها،مشکلات و تجربه های مهاجرتی را برای شهروندان کشور تصویب و تعیین می کنند . در این سیاست دولت ناظر بر جلو گیری از گسترش بیمارگونه بعضی از شهرها یا مانع تمرکز رشد زیاد جمعیت در منطقه به بهای تخلیه مناطق دیگر یا برعکس می گردد در منطقه ای کم جمعیت می توان با فراهم نمودن امکانات رشد و توسعه که خود امکان مشاغل خاص ، امتیازاتی در مناطق محروم و یا استخدام شروع به کار دولتی و غیر دولتی روستاییان برای گذراندن دوره ای متناسب در این مناطق ختم می شود.
44
ج – سیاست اقتصادی : که مهمترین سیاستهای مهاجرتی می باشد و موفقیتشان بیشتر است که شامل تخصیص سر مایه گذاریهای کلان برای مناطق روستایی و ارتقای سطح دستمزدها در منطقه عقب مانده و برنامه ریزی برای کاهش تمایزات شهری و روستایی و همسان کردن زندگی در مناطق مختلف جامعه و بهبود شرایط زندگی گروههای کم درآمد و متوسط جامعه و خانه سازی برای آنها در مناطق مختلف جامعه ، بهبود شرایط زندگی آنها و اجرای اصلاحات ارضی بنیادی و تکمیل آن به مفهوم دقیق کلمه و شامل : ـ ایجاد صنایع کوچک محلی و تبدیلی مناطق روستایی ـ اتخاذ سیاستهای صحیح قیمت گذاری برای محصولات کشاورزی ـ حمایت از محصولات داخلی ـ تضمین خرید آنها و حذف واسطه و ایجاد سردخانه و انبارهای ذخیره در مجموع اثرات غیر مستقیم این سه سیاست در سیاستهای توسعه به طور کلی از دخالت مستقیم برای کنترل جابجایی جمعیت موثرتر است . با سیاستهایی که بر مناطق مهاجر کننده اثر می گذارد از سیاستهایی که در مناطق مهاجر پذیر اعمال می شود کارایی بیشتری دارد .
45
6-احیای زمینهای زراعی در مجاورت روستا 7- ترسیم انزوای اجتماعی روستاهای دور افتاده : با فعال کردن جامعه روستایی از نظر حیات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و از طریق ارتباطات سریع و فعال و فاصله اجتماعی حایل بین آنها با جامعه کلی پر شده. 8- تناسب تعلیم و تربیت با ساختار اقتصادی – اجتماعی روستا
46
پیدایش و گسترش محلات حاشیهنشین شهری
آهنگ شتابان مهاجرتهای بیرویه از روستا به شهر،علاوه بر دامن زدن به نابسامانیهای اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی، حاشیهنشینی شهری را نیز پدید میآورد و در واقع فقر روستایی به فقر شهری با کلیه محرومیّتهای آن تغییر مکان میدهد.
شتاب گرفتن مهاجرتهای داخلی و افزایش سریع جمعیّت شهرها،به پیدایش صورتهای گوناگون حاشیهنشینی در داخل محدوده و خارج از محدوده شهری، و نیز در بافتهای انحطاط یافته و فقرنشین شهرهای بزرگ میانجامد(حاج یوسفی، 2061381).
47
وقتی نیروی انسانی غیر ماهر روستایی به شهر میآید،کاری جز شرکت در امور ساختمانی و مشاغل سطح پایین را نمیتواند برگزیند، لذا به دنبال اشباع این امور به دست فروشی، سیگارفروشی، دورهگری، قاچاق و امثال آن روی میآورند.
هنگامی که سطح پایین درآمد از یک طرف و کمبود مسکن و در صورت موجود بودن گرانی آن،اجازه ایجاد یک سرپناه مناسب را ندهد به اجبار به حاشیهء شهرها،زمینهای خالی،مسیلها و فضاهای بایر ناهنجار و ناهموار روی آورده و آنجا را برای سکونت بر میگزیند و به صورت حاشیهنشینی، زاغهنشینی ، آلونکنشنینی،کپرنشینی و… سیمای شهر را زشت و بدقواره جلوه میدهند.
48
بدین ترتیب با تشکیل چنین مناطقی،پایگاهی میشوند برای ورود خویشان و آشنایان. لذا نتیجه رشد بیرویه و بیبرنامهء شهرها؛ شکلی غیر استاندارد، نامطلوب ،کثیف و آلوده شهری است(مشهدیزاده دهاقانی، 1374:117).
49
امروزه تقریبا تمام کارشناسان مسائل توسعه بر این باورند که رشد نامتعادل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موجب نابرابریها و عدم توازن جغرافیایی( فاصله شهر و روستا )میشود و در پی آن گروههای متعدد و روستاییان به شهرها مهاجرت میکند و در شهرها نه جذب فعالیتهای اقتصادی مولد شهری میشود و نه به جامعه و فرهنگ و جامعه شهری میپیوندند زیرا در حقیقت بیگانه از فرهنگ و جامعه شهری و خالی از هرگونه مهارتیاند که در اقتصاد شهرها جذب شوند.
50
در حاشیه زندگی شهری ، در محدوده استحفاظی شهرها و اراضی بایر غصب شده و در پیرامون بافتهای فقیرنشنین شهری سکنی میگزینند و سکونتگاههای نابهنجار خود را ، خودساز پدید میآورند و از خدمات زیربنایی ، اجتماعی و فرهنگی شهری کاملا بیبهرهاند .
51
نمودار (1) چگونگی تحول وپیامد های شهر نشینی
اقتصاد کشاورزی
اقتصاد کشاورزی
52
نتیجه گیری:
تجربه جوامع توسعه یافته بیانگر هرتغییری درتوسعه در ارتباط با شهر نشینی ست، رابطه بین شهر نشینی و توسعه در سطح دنیا نشان می دهد که سهم قابل ملاحظه ای از توسعه کشور ها به وسیله متغیر شهر نشینی قابل تبیین است و در عین حال، این تاثیر کاملاً معنا دار است به عبارتی کشور های شهر نشین تر در دنیا کشور های توسعه یافته تری هستند.
53
در ایران هم این ارتباط کاملاً صادق است .
یعنی استانهای با شهر نشینی بالا نمره توسعه بالاتری هم به خود اختصاص می دهند، نکته مهم دیگر این است که علاوه بر توزیع نابرابر میزان شهرنشینی در کشور، طی چند دهه گذشته همواره برخی استانها دارای بیشترین تعداد نقاط شهری نیز بوده اند و چون در نظام برنامه ریزی ما یکی از شاخصهای تخصیص بودجه تعداد شهر و شهرستانهای یک استان می باشد به طور طبیعی سهم این استانها از اعتبارات عمرانی و ملی و در نتیجه از تولید ناخالص داخلی بیش از دیگر مناطق بوده است.
نتیجه گیری:
54
رشد شهرنشینی در کشور ما دارای چند ویژگی عمده مانند:
شتابان ،دارای توزیع بسیار نا متوازن و تمرکزگرایانه، برونزا و در ارتباط مستقیم با فروپاشی اقتصاد کشاورزی و روستائی در چند دهه اخیر بوده است.
شهرنشینی با خود پیامد های مثبت و منفی فراوانی به ارمغان می آورد بخصوص، سهم الگوی شهرنشینی در این میان قابل توجه است.
بررسی رابطه شهرنشینی با متغیرهای اقتصادی و اجتماعی مانند طلاق، اعتیاد، سرقت، سن ازدواج، مرگ ومیر کودکان، امید زندگی، مهاجر پذیری و…. بیانگر وجود رابطه همبستگی قابل توجه با هریک از متغیر های فوق می باشد.
نتیجه گیری:
55
واضح است که بخش عمده ای از عوامل موثر درمهاجرت را عوامل اقتصادی تشکیل میدهند فرد تصمیم به مهاجرت می گیرد اگر به این نتیجه رسد که مهاجرت او باعث افزایش کارایی در تولید , درامد بیشتر یا افزایش کارایی او در مصرف بهتر و یا ترکیبی از هر دو اینها می شود . بسیاری مهاجرتها و جابجایی جمعیت از نظر منافع جامعه نیازی به تاکید ندارد .آنچه در کشورهای جهان سوم و از جمله ایران روی داده است که شهرها به جای اینکه مراکز تولید و نیروی محرکه پیشرفت باشند، به صورت مراکز سربار، طفیلی، سد راه رشد و توسعه درآمده اند. زیرا که سهم بزرگی از امکانات کشور بدون دلیل موجه تولیدی به خود اختصاص داده اند.
56
از طرف دیگر در حالی که کشورهای صنعتی در جریان رشد و توسعه خود در مورد تولید محصولات کشاورزی معمولاً از رشد بالایی برخوردار بوده.موارد بسیاری دارای مازاد بوده و هستند ولی در ایران بر عکس آن اتفاق افتاده است و در اکثر کشورها از جمله ایران وابستگی به خارج در مورد محصولات کشاورزی ودامی روز به روز زیادتر شده و این خود باعث مهاجرت روستاییان در داخل کشور شده است. با توجه به اینکه عوامل جاذبه و دافعه در مهاجرتها عمدتاً عواملی اقتصادی و اجتماعی هستند منطقاً به این نتیجه می رسیم که علل ریشه ای چگونگی مهاجرت روستایی و توزیع جمعیت در شهرها را باید در عوامل مربوط به نظام اقتصادی و اجتمائی هر کشور جستجو نمود.
57
اشتغال روستایی؛ مانعی در برابر مهاجرت
روستا به عنوان بخش بزرگی از نظام اجتماعی و جمعیتی کشور که در آن تعداد کثیری از عوامل انسانی مولد سکونت دارند محسوب می شود. در روستاها عوامل و منابع ارزشمندی اعم از عوامل انسانی و منابع طبیعی و اقتصادی به عنوان ذخایر استراتژیک کشور وجود دارند که در پیشرفت جامعه نقش مهمی ایفا می کنند. نقش و اهمیت فرآورده ها و تولیدات روستایی در رفع نیازهای رو به تزاید جامعه درخور توجه می باشد نظیر تولید محصولات کشاورزی، زراعی، دامی و صنایع تبدیلی که نقش بی بدیل و منحصر به فرد است. برای جامعه اقتصادی ما بسیاری از دستاوردهای روستاییان نقش استراتژیک داشته و اهرم قابل اتکایی در پشتیبانی از نظام اقتصادی کشور در عرصه جهانی از طریق صادرات و ورود کالاهای ملی به بازارهای پرظرفیت جهانی بوده، یعنی درحقیقت شناسه قدرت اقتصادی کشور در نزد جهانیان تلقی گردیده مضافاً اینکه تکیه براقتصاد تک محصولی نفتی را تقلیل می دهد. فعال سازی ساکنان روستاها در ایران می تواند کمک شایان توجهی به تامین امنیت اجتماعی نموده و باعث کاهش حجم زیاد ناملایمات اجتماعی گشته و منجر به کاهش پدیده "مهاجرت روستا -شهری" شود. ایجاد و راه اندازی کسب وکارها مانند کسب وکارهای خانوادگی و گروهی در روستاها به دلیل وجود پیوندهای قوی اجتماعی و روحیه بالای مشارکت و تعاون در روستاها بالاتر از شهرهاست .روحیه کار و تلاش و مسئولیت پذیری و التزام و تعهد به پیشرفت درمیان جمعیت روستایی بیشتر از شهرنشینان وجود دارد. تمامی جوامع روستایی با معضل بیکاری به نوعی دست به گریبان هستند و ابعاد این معضل، بخش های اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی را نیز متاثر ساخته است. این معضل به عنوان یکی از مهمترین مشکلات اقتصادی و اجتماعی روستاها مطرح می باشد. در حال حاضر، ایجاد فرصت های شغلی جدید در مناطق روستایی کشور از اهمیت دو چندانی برخوردار است. زیرا علاوه بر آمار بالای بیکاری در روستاها، کشور با معضل مهاجرت روستاییان به شهرها، بخصوص به شهرهای بزرگ مواجه است که این امر خود پیامدهای منفی زیادی در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و امنیتی دارد. همچنین جوان گزین و نخبه گزین بودن مهاجرت های روستایی از جمله عواملی است که فرایند توسعه درون زا و روند بهبود شرایط زندگی در روستاها را مختل می سازد. جوانان روستایی با کار در بازارهای هفتگی پر جنب و جوش روستای خود ضمن پر کردن اوقات فراغت، می توانند در زمینه کسب درآمد برای خانواده نیز قدمی بردارند. در گذشته بعضی مدیران و سیاستگذاران امر توسعه، صرفاً بر "توسعه کشاورزی" متمرکز می شدند که امروز نتایج نشان داده است که توسعه روستایی صرفاً از این طریق محقق نمی شود. روستا جامعه ای است که دارای ابعاد اجتماعی مختلف است و نیازمند توسعه همه جانبه است نه صرفاً توسعه کسب وکار و نظامی به نام "کشاورزی". هرچند باید گفت که از طریق توسعه کشاورزی موفق نیز الزاماً توسعه روستایی محقق نمی شود. چون اولاً فواید توسعه کشاورزی عاید همه روستاییان نمی شود (بیشتر عاید زمینداران، بخصوص مالکان بزرگ، می شود)، ثانیاً افزایش بهره وری کشاورزی باعث کاهش نیاز به نیروی انسانی می شود (حداقل در درازمدت) و این خود باعث کاهش اشتغال روستاییان و فقر روزافزون آنان و مهاجرت بیشتر به سمت شهرها می شود.
58
پایان
59