به بررسی چند نمونه از واحدهای همسایگی پرداخته ایم تا شاید بتوان به پاسخی برای بعضی از نیازهای ذهنی ساکنان دست یافت.
الگوی شماره (1)
در این الگو به میدانی برمیخوریم که 8 واحد مسکونی آنرا محصور نموده است. این میان یا میدانچه برای ساکنان واحد خاصیت نیمه خصوصی داشته، امکان تجمع و بازی بچهها را فراهم میسازد. در این الگو اتومبیل داخل واحد همسایگی نمیشود و پارکینگهای عمومی که در دو طرف خیابانهای جمع کننده قرار دارند، خدما سواره را به واحدهای مسکونی میرسانند. دسترسی سواره یکی از واحدها در صورتی ممکن است که اتومبیل وارد میدان گردد. در این نمونه کلیه واحدها، بجز مورد وسطی، همه دارای دو دسترسی سواره و پیاده است، ولی سطح معبر در این نمونه زیاد است (شکل چ).
الگوی شماره (2)
این الگو از نظر خواص عبور و مرور سواره مشابه الگوی شماره (1) است. نیمی از میدانچه کاملاً حالت خصوصی دارد، ولی اتومبیل از بخش جنوبی آن عبور میکند تا دسترسی سواره دو واحد مسکونی را تامین نماید. در این نمونه نیز سطح معبر زیاد است و هر واحد دو دسترسی سواره و پیاده دارد (بجز دو واحد وسطی که تنها یک دسترسی دارند). (شکل ح) ترکیب این الگو فرمهای متفاوتی را ارائه میدهد (شکل خ).
الگوی شماره (3)
در این الگو، اتومبیل وارد واحد همسایگی نمیشود و کلیه واحدهای مسکونی از طریق بنبستهایی به شبکه اصلی ارتباط مییابند. با وجود دو محور قرینگی در این میدان، خاصیت ایستایی آن نسبت به دو الگوی قبلی کمتر است. سطح معبر نیز در این الگو بسیار زیاد است و هر واحد دو دسترسی پیاده و سواره دارد (شکل د).
الگوی شماره (4)
در ازاء دسترسی به نسبت راحت سواره، ورود اتومبیل به داخل میدانچه از خصوصیت دنجی و ایستایی آن به شدت میکاهد (شکل ذ). سطح معبر در این الگو نیز بسیار بالاست.
الگوی شماره (5)
در این الگو مسیر عبور سواره از داخل واحد همسایگی میگذرد و هر دو واحد فضای جمعی باهم ارتباط پیاده دارند. در معابر پیشنهادی تنوع مورد نیاز و مطلوب تامین نمیشود، ولی در مقایسه با الگوهای دیگر درصد کمتری از مساحت به معابر اختصاص داده شده است. واحدهای جنب فضای باز دارای دو دسترسی سواره و پیاده هستند.
الگوی شماره (6)
در این الگو ضمن تامین فضاهای متنوع و فضای جمعی، به کمترین مقدار سطح معبر نیز رسیدیم. هر چهار ردیف خانه دارای یک جمع کننده افقی هستند و دسترسی سواره واحدها از طریق جمعکنندههای نفوذی تامین میگردد. دسترسیهای عمودی میتواند در حد فاصل یک واحد همسایگی تامین گردد (شکلهای ز و ژ).
بنبستهای دسترسی به واحدهای مسکونی جنبه نفوذی دارد و در جهت عمود بر معابر اصلی است. این ترکیب متراکم و به هم پیوسته، و در نتیجه مانع تبادل حرارت با محیط اطراف است. هر ده واحد مسکونی یک فضای بازی کودکان دارند که تا حد زیادی مسیر عبور پیاده را تامین مینماید (معابر پیاده تنها به وسیله بنبستهای دسترسی مسکونی قطع میگردند).
یکی از نقاط ضعف این واحد همسایگی، وجود معابر باریک پیاده است که در اقلیمهای سرد با توجه به بارش برق عبور از آن غیرممکن میشود. و این در شرایطی است که در این مناطق در فصول سرد از فضای بازی کودکان نیز استفاده نمیشود و در عمل مسیر پیاده و فضای بازی کودکان در این فصل به صورت مسیری متروکه عمل مینماید.
الگوی شماره (7)
این الگو مانند الگوی شماره (6) است، با این تفاوت که مسیر پیاده و فضای بازی کودکان حذف گردیده است (شکل س). سطح معبر و مسکونی به ترتیب 20% و 80% است ( اقتصادیترین نمونه مورد بررسی). نقطه ضعف این الگو شرقی غربی بودن معابر اصلی است زیرا مطالعات اقلیمی در 14 شهر ایران جهت معابر را شمالی جنوبی و پس از آن از جنوب شرقی به شمال غربی اعلام کرده است. (شکل س)
الگوی شماره (8)
در این الگو دو قطعه تفکیکی مجاور به وسیله معابر شمالی – جنوبی مجاور خود به شبکه مرتبط میگردند. سطح معبر 60%، و سطح مسکونی 40% سطح کل است و از دو قطعه مجاور یکدیگر هر دو قطعه از سه طرف در معرض عوامل اقلیمی قرار دارند. جهت رفع اشکالات آن تعداد قطعات را مرتباً افزایش میدهیم و به نتایج زیر دست مییابیم:
– در چهار قطعه 47% معبر، 53% مسکونی و 50% قطعات در معرض عوامل اقلیمی؛
– در شش قطعه 44% معبر، 56% مسکونی و 33% قطعات در معرض عوامل اقلیمی؛
– در هشت قطعه 35% معبر، 65%مسکونی و 25% قطعات در معرض عوامل اقلیمی؛
– در ده قطعه 23% معبر، 77% مسکونی و 20% قطعات در معرض عوامل اقلیمی؛
در نمونه آخر معابر شرقی – غربی 46% و معابر شمالی – جنوبی 54% سطح کل معابر را خواهند داشت (41% و 59% طول معبر). افزایش قطعات به دوازده قطعه طول و سطح معابر شرقی – غربی را افزایش میدهد که مورد قبول نیست. (شکل ش).
الگوی شماره (9)
همان الگوی شماره هشت است با این تفاوت که با احداث میادین در سر تقاطعها تلاش شده است مسیرهای متنوعی ارائه گردد. از افزایش سطح میدان به معبر اعداد زیر حاصل شده است: معبر شرقی – غربی 46%، معبر شمالی – جنوبی 54%، و در مجموع 23%، سطح مسکونی 77%، همچنین 20% قطعات در معرض عوامل اقلیمی هستند. نقطه ضعف این الگو در این است که میادین طراحی شده خاصیت واحد همسایگی را ندارند و جنبه عبوری در آنها قویتر است (شکل ص).
الگوی شماره (10)
در این الگو تلاش شده است که یک فضای جمعی (بازی کودکان) در اختیار دو واحد همسایگی قرار گیرد که هم سطح معبر و فضای ارتباطی و عمومی زیاد نشود و هم فضایی خاص و خصوصی در اختیار ساکنان قرار گیرد که دو راه عبور پیاده شمالی – جنوبی به آن منتهی میگردد (شکل ض).