تارا فایل

مکتب نگار گری مشهد




5
عنوان تحقیق:
مکتب نگار گری مشهد

گردآورنده:
استاد:

فهرست مطالب:
چکیده………………………………………………………………………………………………………………………………………..4
مقدمه…………………………………………………………………………………. ……………………………………………………4
خصوصیات…………………………………………………………………………………………………………………………………7
اثار مهم………………………………………………………………………………………………………………………………………9
ابراهیم میرزا………………………………………………………………………………………………………………………………9
هفت اورنگ جامی……………………………………………………………………………………………………………………..9
نمونه نگارگری مکتب مشهد……………………………………………………………………………………………………14
منابع وماخذ …………………………………………………………………………………………………………………………….17

چکیده:
سلسله صفوی درسال ۹۰۷(ه ق ) بدست شاه اسماعیل صفوی تاسیس شد .این دوره را می توان ازطرفی دوره اوج هنر ایران واز سوی دوره آغازانحطاط فرهنگی و هنری ایران نام نهاد . شاه اسماعیل صفوی درسال۹۱۵ (ه ق) باشکست دادن شیبک خان ازبک وگشودن شهر هرات که وی درسال۹۱۲(ه ق) پس از مرگ سطان حسین بایغرا به تصرف درآورده بود صاحب قدرت وثروت و ذخائر عظیم فرهنگی هنری تیموریان شد. وی باانتقال هنرمندان کارگاه بایسنقر میرزا ازهرات به پایتخت خود تبریز کارگاهی را در کتابخانه سلطنتی خود تاسیس کردکه باشکوهترین آثارتاریخ هنرنگارگری وکتاب آرائی ایران رااز خود به یادگارگذاشت.
مقدمه:
باارزشترین گوهری که شاه اسماعیل باخود به تبریز برداستاد کمال الدین بهزاد هنرمند استوره ای تاریخ هنر ایران بود. دردوران ریاست وی بر کارگاه کتاب آرائی کتابخانه سلطنتی بود که با همکاری استادسطان محمد نقاش تبریزی وهنرمندان زیرنظرایشان دوشاهکار بی نظیرتاریخ هنر ایران یعنی شاهنامه شاه تهماسبی۹۲۸_۹۴۲ه ق(معروف به شاهنامه هوتن) وخمسه نظامی۹۵۶_۹۵۰ه ق( شاه تهماسبی)کتابت شد.
از حمایتهای بی دریغ شاه اسماعیل ازهنرمندان داستانها نوشته اند که در حوصله این مختصرنیست . علاقه وی به هنر چنان بودکه ولیعهد خود تهماسب میرزا را زیرنظر ا ستاد سلطان محمد نقاش به هنرآموزی این استاد بی همتا گمارد و دوشاهکار بی نظیر شاهنامه وخمسه مصوررا به نام تهماسب میرزا رقم زد.
شاه اسماعیل درسال۹۳۰(ه ق) درگذشت وفرزندش شاه تمهاسب براورنگ پادشاهی ایران تکیه زد وی دراوایل سلطنت مانندپدرعلاقه خارق العاده ای به هنردا شت . خصوصا که خودنیز دستی درهنرداشت به نحوی که بنا به گفته قاضی احمد قمی در گلستان هنر وی درکار تزیئن کاخ چهلستون قزوین بعد از انقال پایتختش به قزوین مشارکت داشت.
همچنین مصورکردن دوکتاب شاهنامه وخمسه نظامی معروف به شاهنامه وخمسه تهماسبی باهمایت و گشاده دستی شاه تهماسب به ثمر رسید .
وی درخلال دودهه اول از پنجاه وچهار سال سلطنت خود حامی پرشوزهنرمندان بود . اما رفته رفته رفتار شاه تهماسب باهنرمندان تغییر کردونسبت به هنروهنرمندان بی تفاوت شد . وی درخلال این دو دهه کشوررا باسباط وقدرتمند کرده بود . باوجود دخالت موفقیت آمیز نظامی ایران در امورداخلی هندوستان وکمک به همایون پادشاه هند درباز پس گیری حکومت ازدست شورشیان ودفع حمله ازبکان شاه تهماسب همچنان بامشکل روز افسون ازبکان مواجه بود .
ازطرفی باشورش برادرانش سام میرزا والقاس میرزا علیه وی وپناهندگی آنان به سلطان عثمانی مشکلات وی صد چندان شد وهمینها باعث افسردگی وبیتفاوتی شاه تهماسب نسبت به هنروهنرمندان وبی اعتمادی به اطرافیان وحتی مردم شد .آنتی جکسون فرستاده ملکه الیزابت درسال ۱۵۶۲م وی رافردی عبوس ومتعصب توصیف میکند .
به گفته سفیر ونیز" شاه تهماسب به خاطرناخوشنودی ازمردمش یازده سال از کاخ سلطنتیش بیرون نیامد".درپی اخراج علمای شیعه از لبنان توسط سلطان عثمانی ومهاجرت ایشان به ایران وتاثیر برخی از علمای اخباری متعصب بر شاه تهماسب وی به مخالفت با فلسفه ،عرفان وهنرپرداخت . ازنتایج این تاثیرات، محدودیت وطرد علمای فلسفی وعرفانی مشرب چون شیخ عاملی"پدر شیخ بهائی" که با جمعی از علما به خان احمد گیلانی(حاکم وقت گیلان) پناهنده شدند.
این بی تفاوتی نسبت به هنر وهنرمندان به تدریج تبدیل به نفرت از هنرشد.برخی ازمورخین یکی از دلدیل این امررا ناکامی شاه تهماسب درهنر دانسته اند. این نفرت دامنگیر تمام هنرهاشد
شیلار کن بای درکتاب نقاشی ایرانی"Persian Painting "چنین می نویسد:شاه تماسب تاحدودسال ۹۳۷باهرچیز سکر آوری مخالفت می کرد،تا۹۴۶ازنقاشی وخوشنویسی نیز زده شد . درسال ۹۴۶ باصدور فرمان تائبین بری ازگناه ،که رواج هرنوع هنر غیر روحنی را ،درسراسر کشور منع می کرد.ازآنجاکه درسال ۹۶۱تجاوز نیروهای عثمانی را که به عهدنامه آماسیه درسال ۹۶۱ انجامید ،دفع کرده بود، شاید صدور چنین فرمانی به لحاظ شکر گزاری برای امنیت سرزمینهای تحت امرش بود . باوجود صدور چنین فرمانی نگارگران به تهیه دیوانهای مصور ادامه دادند.
عموم نگارگران بزرگ آن دوران که دربرنامه های پیشین همکاری داشته بودند، وخود سلطان محمد در را سشان، دست ودل به انجام این مهم گماشتند، ولی جانب احتیاط را فرونگذاشتند ، ازاین جهات که به رعایت جواجتماعی رنگهای خود را خاموشتر سازند، ومضامین مینیاتورها را با حرمت بیشتر برگزینند.این تلفیق خودموجب تحکیم وحدت در ترکیب بندی آثار نگارگری آن دوره گردید.نمود این تغیرات را می توان در خمسه نظامی (شاه تهماسبی) مشاهده نمود.
اما این بی مهری رفته رفته تشدید شد.شاه به نگارگران دستور داد که در منازل خود آثارخود را خلق کرده و پس از آماده شدن تحویل کتابخانه سلطنتی دهند . مقرری هنرمندان رفته رفته قطع شد . این موضوع ازشکوایه ای که استاد کمال الدین بهزاد ازوضع معیشتی خودبراثرقطع مقرری ازپیش تائین شده خطاب به شاه تهماسب نوشته است هویدا ست .همچنین استاد سلطان محمد نقاش را که پس ازبازنشستگی استاد بهزاد به ریاست کتابخانه سلطنتی منصوب شده بود را برکنار ویک خطاط ثلث به نام مولانایوسف غلام خاصه را به جای وی منصوب نمود.
اماکاربه اینجاهم ختم نشد.دروقایع درباری مضبوط است که به بهانه ای ناچیز بر عبد العزیز نقاش درگاه وا ستاد پیشین خودچنان خشم گرفت که از روی کینه توزی بادست خویش بینی ودوگوش اورا برید.البته در تواریخ آمده است که عبد العزیزدر نبود شاه مهر سلطنتی را جعل نموده بود لذا از سوی شاه تهماسب مستوجب این عقوبت گردید. این رفتار شاه تهماسب موجب شد تعدادی ازهنرمندان ازایران به سوی دربار سلاطین کشور های همسایه چون هند وعثمانی مهاجرت کنند که شاخصترین ایشان میرمصوروپسرش میرسید علی وعبدالصمد به دربارهمایون پادشاه گورکانی هند وشاه قلی شاگردمیرک به دربارسلطان سلیمان قانونی می باشند.

خصوصیات
یکی از مشخصه های نقاشی مکتب مشهد وجود علامت یا شکلی شبیه میله کوچک قرمزی است که بر روی عمامه ها نقش شده است. این علامت و عمامه های دوازده ترکی از نشانه های شیعیان دوازده امامی طرفدار شیخ صفی الدین اردبیلی بود که در ابتدای دوران صفوی متدوال گردید ولی بعد از وفات شاه طهماسب دیگر در تصاویر دیده نشد.
نقاشان این مکتب سطح تخت نقاشی را شکستند و ترکیب بندیهای چند سطحی آفریدند .همه چیز آکنده از حرکت و جنبش بود رنگها درخشان و پرکشش و حالت مورد نظر را به وجود می آورد.از مشخصه های نقاشی دورهٔ صفوی لباس و پوشش سر اشخاص است. یکی از نقاشان بزرگ این دوران استاد محمدی استاد طراحی با قلم بود. از مشخصات آثار او تصویر اشخاص بلند قامت با صورت گرد و کوچک و واقع بین بود در ترسیم مناظر زندگی در نواحی روستانی است. او از جمله کسانی است که بر روی نگارگران پس از خود تاثیر بسزایی داشته است و او را استاد رضا عباسی می نامند. در همین دوران چند نگار گر دیگر با اسامی شبیه نام استاد رضا عباسی می زیسته اند.توجه رضا عباسی به خود انسان بیشتر از فضای اطراف اوست. این نکته حتی در تاکید پرداخت اودر شکل انسان نسبت به زمینه های ساده ای که در آثارش استفاده کرد، کاملاً روشن است. ظرافت کارهای دورانی جوانی رضا عباسی، یاآور و احیا کننده سنتهای متزلزل نسل قبل نقاشان صفوی در دربار شاه تهماسب بود ولی در اواخر، طرحهای او تحت تاثیر تجارب زندگی اشرافی زمان خود و گذشت عمر، لطافت خود را از دست داد و خشن شد.موضوعات او بیشتر از بین افراد طبقات پایین جامعه انتخاب شده و از طرف دیگر نفوذ و رواج نقاشی اروپایی در آثار این استاد بی تاثیر نبوده است.
شاگردان زیادی نزد او تربیت یافتند که هر کدام سبک و روش وی را ادامه داده اند که مهمترین آنها عبارتند از: محمد شفیع عباسی، افضل الحسینی، محمد معین مصوّر، محمد علی، محمد یوسف و محمد قاسم. از این زمان به بعد، نقاشی دیگر در خدمت کتاب آرایی نیست و شکلی مستقل به خود می گیرد. این نکته در آثاری که از هنرمندان به اروپا رفته آشکارتر است. از معروفترین این هنرمندان محمد زمان نام دارد. نقاشی های او کاملاً بر اساس نقاشی غربی است. موضوع نقاشیهای محمد زمان در مواردی، رابطه ای با فرهنگ اسلامی – ایرانی ندارد. اما در مواردی هم جنبه های فرهنگی زمان خود نظر داشته است، که از جمله آنها تصاویری است که بر مبنای ادبیات فارسی کشیده است.
اما یک تفاوت بین آثار محمدزمان و دیگران وجود دارد، و آن گرایش به اصول طبیعت پردازی است، یعنی بعد نمایی، سایه پردازی و غیره، از این رو، در آثار محمد زمان دیگر نه غنای رنگهای شفاف و تخت بهزاد را می توان دید، و نه ظرافت و سرزندگی خط های رضا عباسی را.
در دوره صفوی در پی تماس های مکرر ایرانیان و اروپائیان ابداعاتی بروز نمود و موجب تحول در هنرهای تجسمی ادوار پس ازخود گردید."از ویژگی های نقاشی های صفوی، وابستگی و همانندی های سبک شناسی در نقاشی های نسخ خطی و دیوار نگاره هاست. به نحوی که بررسی و مطالعه هر کدام، شناخت آثار گروه دیگر را در پی خواهد داشت.

آثار مهم
یکی از آثار معروف این دوره شاهنامه شاه طهماسب نام داشت که دارای دویست و پنجاه و هشت تصویر به شیوه مکتب تبریز از آثار سلطان محمد, میرک نقاش, میر سید علیو… است که در دوران ریاست بهزاد و پس از آن در تبریزاجرا شد.
ابراهیم میرزا
تعدادزیادی ازهنرمندان جذب دربارشاهزادهگان حاکم بر نواحی مختلف ایران شدند ودر کارگارگاهای آنان مشغول به فعالیت شدند. مهمترین حامی هنرمندان درآن روزگار وانفسا که هنرمندان را زیر چتر حمایت خودگرفت ابراهیم میرزا برادرزاده شاه تهماسب وحاکم خراسان میباشد.وی ازسال۹۶۴تا۹۸۲ه ق کارگاهی درمشهد تاسیس کرد وعلاوه برهنرمندان مقیم خراسان تعدادی از هنرمندان تبریزرا به خدمت گرفت که آثار زیبائی ازخودبه یادگار گذاشتند.

● هفت اورنگ جامی
مهمترین اثرکارگاه ابراهیم میرزا کتاب گران سنگ هفت اورنگ جامی است که ازسال ۹۶۳_۹۷۲ه ق درمشهد کتابت ومصور گردید.این اثرکه مشتمل برسیصدصفحه خوشنویسی شده به خط نسطعلیق باحاشیه تشعیرشده توسط شش نفر از برجسته ترین خطاطان آن عصر به نامهای رستم علی، شاه محمود نیشابوری، محب علی، مالک دیلمی، عسیی بن عشرتی وسلطان محمد خندان است ودارای بیست وهشت مجلس مصور ازآثارهنرمندانی چون شیخ محمد، سلطان محمد خندان، میرزاعلی فرزندسلطان محمدتبریزی، مظفرعلی آقا وآقا میرک میباشد و همچنین نه سرفصل تذهیب شده ونه صفحه درآخر کتاب حاوی نام کاتبان میباشد.
اکنون این نسخه خطی مصوردر گالری فیری یر درواشننگتن دی سی نگهداری می شود ومطابق معمول، استادان وهنرشناسان غربی درپژوهش وتحقیق راجع به آثار ایرانی ازماپیشی گرفته اند.ازجمله میتوان به دکترماریا شریوسیمپسون نام بردکه تحقیقات گسترده ای پیرامون هفت اورنگ سلطان ابراهیم میرزا انجام داده است.
کتاب هفت اورنگ جامی را باید واپسین نسخه مصور ممتازبامعیارهای سلطنتی به شمار آورد. حتی آثار مابعد آن چون شاهنامه شاه اسماعیل دوم ویا کتب مصورعصرسلطنت شاه عباس اول وجانشینانش نیز درحد آن نیستند. دراین نگاره هاکه باهمکاری هنرمندان خراسانی چون شیخ محمد سبزواری وهنرمندان مهاجری چون میرزاعلی فرزند سلطان محمد تبریزی به تصویر در آمده است می توانیم تاثیر دوشیوه خراسانی تبریزی رابه خوبی مورد برسی قراردهیم. دراین آثار اصلوب طراحی به اوج روانی وبی پیرایگی خود میرسد. تاکیدهای رنگی وریتم متنوع وموجدار خطوط ولکه های سفید حالتی پرجنبوجوش به صحنه بخشیده اند.
اماشایستگی مکتب مشهد دراین واقعیت است که برمبنای دستاورد های هنری تصویری تبریز در مورد مناظرمتحول شد.نقاشیها اکنون پسزمینه یا نمای بنارا نشان نمی دهند. سطح آنان تماماْبرای نمایش فضای فراخ وعرصه عمل آدمها به کار میرود. گهگاه نیز به سبب کشش عناصربه صوی حاشیه ها، ساختار محکم تصویر ازدسترفته است. شخصیتهایی که هیچ ارتباطی با موضوع داستان ندارند، جای با اهمیتی رادرصحنه اشغال کرده اند.
جوانها باریک اندام باگردن بلند وچهرههای کشیده وچانه های چاله داروچهره افراد میانسال ومسن باریش وموی خاکستری وحنائی رنگ بیش ازآنکه مانند جوانان خیالی باشد به طبیعت نزدیکتراست. ازسال ۹۶۷بتدریج افراد صحنه عصاوعمامه دوازده ترک آراسته به چوبک قرمز موسوم به تاج حیدری که نشانه سلطنت صفوی است را کنار میگذارند. جوانان سررا با کلاهک لبه دوزی شده به نوارخزویاباکلاهای خزی که با دستاری کوچک می پیچند می آرایند واین کارباعث می شود که چهره آنان بهترنمایانده شود.ولی افراد میانسال ومسن بادستارهای سپید که دنباله آن از یکسوآویزان ویا درزیرچانه قرار گرفته(که هم چنان توسط مردم برخی نواحی خراسان استفاده میشود) وزنان نیز با سربندهای سپید مشخص میشوند.
درآثار این دوره ترکیب بندی رنگ درکمال زیبائی ودقت مورد توجه قرار می گیرد. رنگ جزئی ترین اختلاف درجه خود را به تجلی می گذارد. بااین همه تیرگی دوران انحطاط مکتب تبریز، مخفیانه آن هنر به دوره کمال رسیده را تهدید میکند. البته نمیتوان از تاثیر محیط نیمه بیابانی خراسان بر فام رنگی این آثار قافل شد. اماوجودلکه های سپیدعمامه های مردان وسربدزنان وخطوط سپیدجامگان ترکیبی شگفت انگیزوحالت پرتحرکی از خطها و لکه های سپید پدید آورده است.
در این آثار هنرمندان متاثراز دوران افول مکتب تبریز که به جهت جوموجود دراجتماع، رنگها را خاموشتر به کار می برند بودند وچنان که گفته شد طبیعت نیمه بیابانی خراسان نیز در پختگی وخاموشی رنگها تاثیر به سزائی داشت.امابااین حال دقت و مهارت هنرمندان این دوره در کنارهم چینی رنگها چنان است که فضائی شکوهمند وپرتجمل را ایجاد میکند.این موضوع در فضا سازی این آثارنیز مشهود است به نحوی که حالتی نسبتا متظاهرانه به آن بخشیده است.
در برخی از نگارهای این دوره" خصوصادرآثارشیخ محمد" آکنده از ویژگیهای ظریف وحتی عجیب وغریب است که با ترکیب بندهای پرزرق وبرقی تلفیق یافته وتوجه بیننده را از موضوع اصلی می رباید. گویا هنرمندبیشتردرپی خلق نگاره ای شاق وپرزحمت وتوهم زابوده تایک تصویرروائی.
در پس زمینه وطبیعت سازی نیز تاثیر آب وهوای نیمه بیابانی خراسان هم در عناصر سازنده پس زمینه وهم در رنگ بندی آن مشهود است. بخلاف نگاره های دروان اوج مکتب تبریز که ترکیب بندی شلوغ ولی به سامان وابرهای پیچان وصخره ها ی بافت داروپرپیچ وتاب ودرختان پرشکوفه وجوان وموج دارو تپه های سرسبزوبوته های پرگل بارنگهای شاد وشفاف مشخص میشود درمناظر این دوره ابرهای درشت وکم پیچ وتاب، صخره های بدون بافت وکم حرکت وگاها ‍زاویه دارباتاکیدهای تیره درپرداخت ، درختان کهنسال وکم شاخ وبرگ، تپه های خشک وکم آب وعلف بارنگهای خاموش وبوته های کم پشت جزئیات مناظر راتشکیل میدهند.
به غیرازنگاره استقبال مصریان از عزیزمصروزلیخا نگارهای دیگر این دوره نسبتا کم پرسوناژتر هستند. اماآزادی وفراخ دستی نگار گران دربازنمائی هیاکل واطوارشان تا مرحله شیوه گری یا بگوئیم هنرنمائی چشم گیر در کارمیرزاعلی شیرین کار، وگاه تاحد تجمل پروری تفاخرآمیز در نگارههای شیخ محمد ومظفر علی به مبالغه میگراید.
دراین دوره توجه به حرکات زندگی روزمره مردم عادی که به وسیله استاد کمال الدین بهزاد آغاز وتوسط میر سید علی به تعالی رسید در درجه اول اهمیت قرار دارد خوصوصا دراین آثارمکتب مشهد توجه زیادی به زندگی عشایری ازجمله زندگی چوپانی شده است.
این مهم فضائی آرام، لطیف وقابل قبول به آثاراین دروه بخشیده است.در ساختمانها دیگرتوجه زیادی مانند مکتب تبریز به جزئات نمای ساختمانها نمی شود ونمای بناها معمولابا آجر چینی ویاهمراهی آجروکاشی که اصطلاحابه آن معقلی می نامند تزئین می شوندوداخل طاقهانیزیازمینه ای تک رنگ "معمولا سپید" وجود دارد ویاروی این زمینه با یک رنگ یا رنگهائی محدود طرحهائی تشعیر مانند تزئین شده است گاهاازبافت حاصل از آجرچینی درتزئین داخل طاقها استفاده شده است. بنا به نظر محققان هنری هنراین دوره یعنی مکتب مشهد بسیار تجمل گرایانه بوده است. استفاده از تزئین حتی دربه تصویرکشیدن چادرهای عشایری، ادوات جنگی واستفاده از تشعیردرحاشیه تمامی صفحات این کتاب آن را جزو بهترین کتب مصور سلطنتی تاریخ نگارگری ایران قرارداده است.
ابراهیم میرزا در اول جمادی الاول۹۷۴به فرمان شاه تهماسب به سبزوارتبعیدشدولی همچنان به حمایت خودازهنرمندان گرد آمده درمشهد ادامه داد، به نحوی که حتی تعدادی ازهنرمندان چون شیخ محمدبااوبه سبزوارعزیمت کردندودراصل کتاب هفت اورنگ جامی درسبزوار تحویل سلطان ابراهیم میرزا شد.
درسال۹۸۲ه ق شاه تهماسب درگذشت وپس از یکسال کشمکش میان شاهزادهگان صفوی فرزندش اسماعیل میرزابانام شاه اسماعیل دوم برتخت نشست وی که به فرمان پدرش به مدت سی سال درزندان قلعه قهقه محبوس بود بعداز تکیه زدن براریکه قدرت دست به قتل عام ومحبوس ساختن شاهزادگان صفوی زدوابراهیم میرزا نیز ازآتش این فتنه بی نسیب نماند.
شاه اسماعیل دوم ابراهیم میرزارا که هشت سال بود که دوره تبعیدخود رادرشهرکوچک سبزوارمی گذراندبه قزوین فراخواند وسپس وی را محبوس ساخت تادرخاموشی وفراموشی جان بسپارد. منقول است که بیوه شاهزاده ابراهیم میرزا مرقعی که شویش از ممتازترین آثارمجموعه به طوراختصاصی گردآورده بود نابود ساخت. به این ترتیب آخرین دوره شکوهمند تاریخ کتاب آرائی ایران به پایان رسید. هرچندشاه اسماعیل دوم با انتقال هنرمندان کارگاه ابراهیم میرزا ازمشهد، سبزوار وهرات به قزوین سعی دراحیای دوباره کارگاه سلطنتی قزوین نمودولی نه عمرش آنقدر کفاف داد تا مقصود خود را عملی سازد ونه کمشمکشهای خاندان صفوی بعدازمرگ وی مجالی برای مجد دوباره کارگاه سلطنتی کتاب آرائی صفوی گذاشت.
حتی در دوره سلطنت شاه عباس کبیروجانشینانش نیز هرگز کتابی در معیارهای سلطنتی کتابت ومصور نشد.به عقیده بسیاری ازمحققان هنرکتاب آرائی ایران کتاب شاهنامه شاه اسماعیل دوم وسایر کتب مصور سلاطین صفوی ودیگرسلسله های بعدی نیز درحد کتاب هفت اورنگ جامی کارگاه ابراهیم میرزا درمشهد نیست.
درنهایت می توان مکتب نگارگری مشهد درعصر صفوی وایام حکومت سلطان ابراهیم میرزا در این شهررا دوره گذار نگارگری ایرانی وسرآغاز دگرگونی درهنر و نگرش هنرمندان این مرزوبوم دانست . سرآغازی که تاثیرات عظیمی در مکاتب بعدی هنرنگارگری برجای نهاد.
نمونه نگارگری مکتب مشهد:

معراج حضرت محمد.
مکتب مشهد.منسوب به سلطان محمد تبریزی.
از خمسه نظامی سال 946. متعلق به موزه (کتابخانه) بریتانیا لندن.

دربار کیومرث
اثر سلطان محمد تبریزی.مکتب مشهد
شاهنامه بزرگ طهماسبی.گالری صدرالدین اقاخان

منابع وماخذ :
۱: گلستان هنر: قاضی میراحمدمنشی قمی ، تصتیح : احمدسهیلی خوانساری انتشارات بنیاد فرهنگ ایران ، ۱۳۵۲ِ
۲: دوازده رخ: ترجمه وتدوین: یعقوب آژند ، انتشارات مولی ، ۱۳۷۷
۳:نقاشی ایرانی: شیلار.کن بای ترجمه: مهدی حسینی،دانشگاه هنر تهران ۱۳۷۸
۴: تاریخ نگارگری درایران :سیدعبدالمجید شریف زاده ، حوزه هنری سازمان تبلغات اسلامی،۱۳۷۵
۵: نقاشی ایران" ازدیرباز تا امروز" : رویین پاکباز، نشر نارستان، ۱۳۷۹
۶: همگامی نقاشی با ادبیات در ایران ، م.مقدم اشرفی،ترجمه رویین پاکباز، انتشارات نگاه،۱۳۶۷
۷: سیرتاریخ نقاشی ایرانی: لورنس بینیون/ ج،و،س،ولیکسون/ بازیل گری،ترجمه: محمدایرانمنش،انتشارات امیرکبیر،۱۳۶۷
۸:کتاب ماه هنرشماره۶۳/۶۴ :مکتب نگارگری هرات وهفت اورنگ: منیژه شعبان پور،انتشارات وزارت فرهنگ وارشاداسلامی۱۳۸۲
۹: باغهای خیال"هفت قرن مینیاتورایران" : م,کورکیان؛ ژ,پ سیکر: مدیرمجموعه: داریوش شایگان ،ترجمه پرویزمرزبان ،انتشارات فرزان روز ،۱۳۷۷
4


تعداد صفحات : 20 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود