تارا فایل

مقاله بررسی آمریکا و خیزش اسلامی مردم ایران




امریکا و خیزش اسلامی مردم ایران

رژیم شاه بعد از کودتای 28 مرداد 1332 هـ. ش (1953 م)، همواره یکی از متحدین امریکا در منطقه خلیج فارس به حساب می آمد. و هنگامی که کارتر زمام امور امریکا را به دست گرفت، چون وجهه بین المللی ایالات متحده خدشه دار شده بود، بر اساس شاه با انتصاب جمشید آموزگار به جای هویدا، دست به کار اصلاحات شد و تعدادی از زندانیان سیاسی را آزاد کرد. امریکا هم به پشتیبانی خود از آن رژیم ادامه داد و بالاخره با سرشاه به امریکا در آبان ماه 1356 هـ.ش (1977م) این روابط مستحکم تر شد.
به دنبال شروع و گسترش مجدد نارضایتی های داخلی در ایران از نیمه دوم سال 1356 هـ.ش (1977م)، امریکایی ها بحران ایران را زودگذر تلقی می کردند و با توجه به مجموعه ای از پیوندها و ملاحظات استراتژیک میان شاه و امریکا در طی سی و هفت سال سلطنتش، اطمینان داشتند که شاه می تواند بحران را پشت سر بگذارد. گزارشاتی که امریکایی ها از اوضاع ایران تهیه می کردند، عدم تفکر جدی برای "ایران بعد از شاه" را گواهی می کرد.
قبل از بررسی موضع ایالات متحده در قبال بیداری اسلامی مردم ایران، ذکر نکته ای ظریف، به شناخت دقیق از مواضع امریکا کمک خواهد کرد. مطلبی که راجع به عملکرد امریکا در برابر انقلاب اسلامی قابل ذکر است، طرز تفکر و بدراشت جناح حاکم بر امریکا از انقلاب اسلامی و همچنین تدابیر آنها در برابر قیام مردم است.
در رابطه با تدابیر سران کاخ سفید دو طرز تفکر در امریکا وجود داشت. طرز تفکر اول که در راس آن برژینسکی مشاور امنیته ملی کارتر قرار داشت و سرکوبی افراطی قیام مردم، اقدام قاطع برای اعاده نظم و پس از آن مساعی محتاطانه برای ایجاد فضای بازتر را برای حفاظت از منافع امریکا تجویز می کرد. طرز تفکر دیگر که در راس آن سایروسونس وزیر امور خارجه و ویلیام سولیوان سفیر امریکا در تهران قرار داشتند، بر اساس نظریه "پیشبرد دموکراسی" حفظ منافع امریکا را در سازش بین نیروهای انقلابی و لزوم خارج شدن شاه و بسیاری از فرماندهان و افسران ارشد از صحنه مذاکره با مخالفین میانه روی امریکا برای جلوگیری از رادیکال تر شدن انقلاب و انتخاب شخص معتلی به جای شاه می دانستند. 1 این طرز تفکر جناح دمکرات حاکم بر امریکا بود. گر چه در هنگام اجرا یکی از تفکرات دو حزب جمهوری خواه و دمکرات اجرا می شد و طرف دیگر ملزم به اطلاعات بود؛ یعنی شیوه عمل واحد بود.
شیوه برخورد سردامداران کاخ سفید با خیزش اسلامی مردم ایران برگفته از همان طرز تفکر اول بود. این تفکر تا زمانی ملاک عمل قرار می گرفت که گزارش های "سیاه" و وزارت دفاع امریکا "پنتاگون" از اوضاع ایران خوش بینانه بود. نمونه این گزارش ها، یک گزارش بیست و دو صفحه ای تحت عنوان "ایران بعد از شاه" بود که توسط وزارت امور خارجه و سیا تهیه شده بود و زودگذر بودن بحران جاری را گواهی می کرد. در گزارش سیا که در شهریور ماه 1357 هـ. ش (1978 م) تهیه شده بود این چنین آمده بود:
ایران نه فقط در شرایط انقلابی قرار ندارد، بلکه حتی آثار و علایمی از نزدیک بودن شرایط انقلاب هم در آن به چشم نمی خورد.2
پشتیبانی امریکا از رژیم شاه که در لحظات ساس قیام مردم صورت می گرفت تا اواسط دی ماه 1357 هـ.ش (1978 م) یعنی نزدیک چهل روز به پیروزی انقلاب مانده، ادامه پیدا کرد مکالمه تلفنی کارتر و وزیر خارجه اش با شاه در 19 شهریور 1357 هـ. ش و اعلام حمایت جدی از شاه، یه معنی صحه گذاردن بر اقدامات وی در کشتار مردم ایران در 17 شهریور همان سال بود. همیچنین پشتیبانی امریکا از شاه قبل از حوادث 13 آ‎بان باعث شد که شاه با پشتگرمی امریکایی ها، تظاهرات 13 آبان را سرکوب کند و بعد از آن با پشتیبانی کاخ سفید، دولت نظامی را حاکم نماید. نمونه دیگر حمایت کارتر از شاه در اوج انقلاب، دیدار ولیعهد ایران با کارتر در آبان 1357 هـ.ش در کاخ سفید بود که در این دیدار کارتر بر حمایت امریکا از شاه تاکید ورزید. علاوه بر این، کارتر در این سال در پیامی به مناسبت سالگرد تولد شاه، حمایت از رژیم پهلوی را جزء جدایی ناپذیر سیاست خارج امریکا اعلام کرد.
رفته رفته اتخاذ تدابیر امریکا در قبال قیام اسلامی مردم ایران بر اساس طرز تفکر اول کمرنگ تر شد. از آذرماه 1357 (1978 م) شخصیت ها و مقامات سیاسی امریکا نظیر مایکل بلومنتال وزیر خزانه دار یو رابرت بیرد رهبر اکثریت سنای امریکا به همراه کارشناسان متعددی از وزارت خارجه و سازمان سیا به تهران اعزام گردیدند که گزارش های همه این افراد حاکی از ناتوانی رژیم شاه در سرکوب مخالفین بود. نمونه این گزارش های، گزارش جرج بال معاول پیشین وزرات امور خارجی و مشاور کارتر بود. وی پس از دیدار از ایران با ارایه گزارشی نتیجه گیری کرد که عمر رژیم شاه در ایران به پایان رسیده و کاخ سفید باید در جست وجوی مکنیسم انتقالی باشد که امکان قبضه کرن قدرت و پیش دستی بر انقلاب را به عناصر معتدل بدهد.
به دنبال این گزارش ها بود که کارتر پشتیبانی بی چون و چرای خود را از شاه تعدیل کرد و در مصاحبه ای در روز 16 آذر 1357 هـ.ش (7 دسامبر 1987 م) گفت:
ما ترجیح می‎دهیم که شاه همچنان براریکه قدرت باقی بماند ولی تصمیم نهایی با مردم ایران است.3
در این مصاحبه کارتر در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران که از او پرسید، آیا به نظر رئیس جمهور،شاه می تواند بر مسند قدرت باقی بماند؟ چنین گفت: "نمی دانم . . . امیدوارم اینطور باشد."4
این نخستین اظهار تردید رسمی رئیس جمهور امریکا درباره امکان بقای شاه بود. تا این زمان ایالات متحده به طور قاطع و صریح از شاه پشتیبانی می کرد. با وجود این، تردید امریکا راه حل های لازم را برای مقابله با بحران در اختیار شاه قرار می داد که پس از موثر واقع نگردیدن راه حل های نظامی با دست یازیدن به راه حل های سیاسی و انتخاب شاپور بختیار به عنوان نخست وزیر ایران در تاریخ 16 دی ماه 1357 هـ.ش (1979 م) یعنی زمانی که قیام مردم ایران در اوج خود بود، به سمت تشکیل یک دولت غیر نظامی گام نهاد.
شرط بختیار برای تصدی پست نخست وزیری، خروج شاه از کشور بود که تصمیم پیرامون آن نیز در کنفرانس سران چهار کشور "امریکا"، "انگلیس" ، "فرانسه" و "آلمان غربی5" در "گوادولوپ" فرانسه اتخاذ شده بود. سیاست امریکا در این دوره مبتنی بر این اصل بود که عمر رژیم شاه را باید تمام شاه دانست و انتخابی جز بختیار یا مخالفان رادیکال و مذهبی وجود ندارد که سران چهار کشور مذکور اظهار عقیده کردند که غرب باید هر چه زودتر با رژیم جانشین او کنار بیاید.
بر این اساس، ایالات متحده یک روز قبل از کنفرانس "گوادولوپ"، ژنرال هایزر را برای جمع آوری و انتقال مراکز استراق سمع امریکا در شمال ایران، اخروج شاه از صحنه و نیز جلوگیری از اقدام منفی نخبگان نظامی و حفظ وحدت نیروهای مسلح به منظور اقدام لازم در موارد ضروری، به ایران گسیل داشت.
در این هنگام، امریکا برای حفظ منافع خود در ایران. توسط سولیوان، سفیر امریکا در تهران، زمینه خروج شاه را از کشور فراهم کرده و شاه در 26 دی ماه 1357 هـ.ش، ایران را ترک کرد. سیاست امریکا در این مرحله از یک طرف فراهم کردن زیمه برای موفقیت بختیار به منظور تسلط بر اوضاع و از سوی دیگر به دست آوردن فرصت برای انجام کودتا در صورت عدم موفقیت بختیار بود. بر این اساس ایالات متحده به همراه بختیار اقداماتی را برای عدم مراجعت امام خمینی(ره)، به مورد اجرا گذاشتند. اقدام بختیار بستن فرودگاه ها و اقدام امریکا نیز فرستادن پیمی توسط رئیس جمهوی فرانسه به امام (ره) مبنی بر قریب الوقوع بودن انجام کودتا بود که این شگردها نیز با شکست مواجه شد و سرانجام امام خمینی (ره) به عنوان رهبر انقلاب اسلامی با استقبال پرشور مردم وارد میهن اسلامی شد.
امریکا بعد از بازگشت امام (ره)، دنبال فرصت مناسب برای ضربه زدن می گشت. اگر چه نماینده اش هایزر بعد از مراجعت رهبری انقلاب، ایران را ترک کرد، ولی امریکا از طریق سران وابسته ارتش به دنبال انجام کودتا بود. یکی از راهکارهایی که برای جلوگیری از پیروزی انقلاب، صورت می گرفت اعلام حکومت نظامی در شب 21 بهمن ماه 1357 هـ.ش بود که در صورت عملی شدن آن، با کشتار وسیع مردم و دستگیری و زندانی کردن سران انقلاب، فاتحه انقلاب خوانده می شد.
این مطلب بر اساس اسنادی که پس از انقلاب از دفتر کار سرلشکر امینی افشار رئیس اداره دوم ستاد ارتش و عضو شورای امنیت ملی رژیم به دست آمد، احراز شد. علاوه بر این، ارتشبد قره باغی نیز در کتاب خود صحت این مساله را تایید کرد.6
این طرح امریکا، با صدور پیام امام خمینی (ره) مبنی بر شکستن حکومت نظامی در 21 بهمن 1357 هـ.ش و حضور یکپارچه مردم خنثی شد. سولیران سفیر امریک در تهران با نهایت تاسف در آخریت گزارش خود نوشت:
دیگر کاری برای نجات بختیار نمی توان صورت داد، باید با انقلابیون هم صدایی کرد وگرنه همه چیز از دست می رود. 7
در این هنگام در جلسه شورای امنیت ملی امریکا که به ریاست کارتر تشکیل شد، بر ژینسکی از هایزر درخواست کرد که برای انجام کودتایی به تهران بازگردد، اما هایزر با استدلال به غیر عملی بودن کودتا، از انجام این عمل سرباز زد و بدین ترتیب با وجود پشتیبانی امریکا از رژیم شاه، مردم مسلمان ایران طعم شیرین پیروزی را چشیدند.
نتیجه کلام
این دوره که مصادف با دهه 1350 هـ.ش (1970 میلادی) بود نقطه اوج گسترش و گرمی روباط ایران و امریکا به حساب می آید از یک طرف امریکا با فروش تجهیزات و جنگ افزارهای مدرن و پیشرفته خود به ایران، این کشور را به قدرت منطقه ای تبدیل کرد تا بدون پرداخت هزینه های لازم از منافع منطقه ای ایالات متحده پاسداری کند. از سوی دیگر شاه نیز به جای سامان بخشی به اقتصاد کشور با افزایش بودجه نظامی خود در راستای دکترین نیکسون، ضمن پذیرش نقش ژاندارمی امریکا در منطقه، با انجام اقداماتی در راستای تامین، و حفاظت منافع امریکا، در صدد تحکیم موقعیت رژیم خود برآمد.
رژیم شاه در صحنه داخلی نیز با پشت سرگذاشتن بحران های متعدد و تحکیم پایه های قدرت استبدادی خود در سال های پس از قیام خونین 15 خرداد 1342 هـ. ش، و به رغم این که تغییر جناح ها در راس هرم قدرت ایالات متحده را به نفع خود و تقویت رژیمش ارزیای می کرد و مطمئن به پشتیبانی غرب و ایالات متحده بود،در مقابل امواج توفنده و ناگهانی نخبگان مذهبی و توده مردم ایران شکست خورد و رشته های حکومت آن در بهمن ماه 1357 هـ. ش (فوریه 1979 م) از هم پاشید و با برچیده شدن بساط عمر ژاندارم امریکا در منطقه، استقلال طلبی مردم ایان تحقق یافت.
ارزیابی های غیر واقعی امرکیا از اوضاع ایران در حالی که ایران را در ذهن آنها به "جزیره ثبات" تبدیل ساخته بود، سردرگمی در تصمیم گیری پیرامون بحران ایران را برای آنها در پی داشت.
سردمداران کاخ سفید پس از پشتیبانی های مختلف از رژیم شاه، وقتی طعم تلخ واقعیت از دست دادن یکی از متحدین درجه اول خود را چشیدند، در صدد کنار آمدن با نیروهای لیبرال حاکم برآمدند که با هوشیاری انقلابیون مذهبی، این امید امریکا نیز به یاس تبدیل شد. در فصول بخش بعدی، به بررسی جهت گیری سیاست خارجی و عکس العمل های ایالات متحده در قبال جمهوری اسلامی ایران، طی سال های 1357 تا 1382 هـ.ش (1979 تا 2003 م) خواهیم پرداخت .
اقدامات تکمیلی ایالات متحده برای عملی ساختن جهت گیری انحراف
بنا بر آنچه از اسناد سفارت امریکا کشف شد، سیاست گذاران خارجی ایالات متحده، علاوه بر خطوط کلی جهت گیری انحراف، به طراحی و عملی ساختن طرح هایی به عنوان طرح های جانبی و تکمیلی پرداختند که در زیر به دو مورد از مهم ترین آنها اشاره می شود:
1- ایجاد جو ترور به ویژه ترور رهبران مذهبی مانند شهید مطهری، شیهد مفتح، آقایان هاشمی رفسنجانی و خامنه ای و . . . به منظور ساخن راه پیشبرد دولت موقت بدون دخالت روحانیت آگاه و متعهد که نفوذ در آنها بی نتیجه مانده بود؛ زیرا آنچنان که در اسناد مکشوفه سفارت آمده بود، امریکا در مورد روحانیت شیعه چنین می اندیشید:
بدبختانه راه حل سریعی برای پر کردن شکاف بین امریکایی ها و روحانیت شیعه وجود ندارد. در این مورد تمایل امرکیا برای برنامه های شکننده و سریع به طور ناامیدانه ای نامناسب است.
دستپاچگی و دعوت یک ملا به نهار، فرستادن نشریات ما برای روحانیت ، یا حتی فرک برنامه هایی بال آنها در مغز هم نه تنها مشکل را کاهش نمی دهد، بلکه وضع را بدتر می‎کند.8
2- کمک به ایجاد و دامن زدن به درگیری های پی در پی در "گنبد"، "کردستان"، "آذربایجان" و "خوزستان" که در صورت شکست دولت موقت و به بن بست رسیدن جهت گیری انحراف، شکست کامل انقلاب را عملی می ساخت. در یکی از اسناد به دست آمده در سفارت پیرامون این مطلب چنین آمده بود:
من حداقل دو سناریو را که می تواند منجر به هرج و مرج گردد در نظر دارم:
1- یکی نیروهای تمرکز یافته ای که توسط نارضایتی های منطقه ای و قومی تحریک شده باشد و اگر با اینها به اندازه کافی به طرز غلطی رو به رو شوند، ممکن است باعث تعطیل شدن و بسته شدن مناطق نفتی گردند و یا اقتصاد سنتی را از هم بپاشند و یا جوری ملی گرایی را خراب کنند که توده ها با رهبران مذهبی بی عرضه خود مخالف شوند.
2- نقاق در مدارس بین محصلین و کادر مدارس و یا هر دو که منجر به بسته شدن مدارس یا محیط خشونت های افراطی که باعث نارضایتی عمومی و همچنین به شیوه قبل از انقلاب چهلم هایی بعد از چهلم گرفته شود.9
عملکرد اجمالی دولت موقت در مسیر جهت گیری انحراف
بازرگان به عنوان یکی از نخبگان و سران نهضت آزادی به دستور امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی در جایگاه اولین نخست وزیر بعد از انقلاب، مامور تشکیل نخستین دولت در نظام سیاسی پس از سقوط سیاسی شاهنشاهی در ایران گردید و متولی امور اجرایی کشور شد. برای پی بردن به میزان پایبندی بازرگان به دیدگاه های امام خیمنی، پس از ذکر مهم تریم ماموریت های محوله از جانب رهبر انقلاب در حکم نخست وزیری وی، برخی از اقدامات لیبرال های نهضت آزادی در مقطع حاکمیت آنها در دولت موقت مورد اشاره قرار می گیرد. مهم ترین ماموریت های محوله از سوی امام به بازرگان به قرار زیر بود:
1- انتصاب مسوولین دولتی با ملاک عمل قرار ندادن روابط گروهی و حزبی، افراد انتخاب گردند.
2- انجام رفراندوم و رجوع به آرای عمومی ملت درباره تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی.
3- تشکیل مجلس موسسان جهت تصویب قانون اساسی نظام جدید.
4- انتخابات مجلس نمایندگان ملت.
دولت موقت در بهترین فرصت ها، بکرترین مقطع و طلایی ترین دوران، عهده دار امور اجرایی کشور گردید. اما متاسفانه دردناک ترین عملکرد را از خود بر جای گذاشت. از آنجا که پرداختن به همه جوانب عملکرد دولت موقت ، ما را از موضوع اصلی بحث دور خواهد ساخت. در اینجا تنها به بخشی از جنبه های عملکرد دولت موقت که در راستای خوش خدمتی و تامین منافع امریکا صورت گرفت، اشاره می کنیم:
1- مهم ترین ماموریت های محوله به بازرگان که در حکم نخست وزیری صادره از سوی امام بدان اشاره شده بود، ملاک عمل قرار ندادن وابستگی حزبی و تعلق به گروه و جریان سیاسی خاص در واگذاری مسوولیت های دولتی بود. بازرگان تنها در مدت چهار ماه اول در دست گرفتن سکان اجرایی کشور هفتاد درصد معاونین وزرا، صد در صد استانداران و دویست مدیر شرکت عظیم دولتی از جمله مدیران صنایع نفت، پتروشیمی، دانشگاه ها و خدمات اجتماعی را از همفکران خود، منصوب کرد.
علاوه بر این، بازگان در مقام رئیس دولت موقت، تمامی وزرای کابینه خود را از اعضای نهضت آزادی و جبهه ملی انتخاب کرد که این عمل او بیانگر آن است که با این کار در صدد حذف انقلابیون مذهبی از صحنه اجرایی کشور در راستای جهت گیری انحراف بوده است.
با نگاهی به فهرست وزرای کابینه دولت موقت، وابستگی آنها به امریکا به وضوح آشکار می گردد. به عنوان مثال یکی از این افراد شخصی به نام علی محمد ایزدی وزیر کشاورزی دولت بازرگان و فئودال معروف مناطق فارس و شیراز بود. او در بحبوحه انقلاب که اوضاع را زیاد بر وفق مراد نمی دید،عاجزانه از امریکا تقاضا کرده بود که همراه با دارایی اش به عنوان تبعه آن کشور پذیرفته شود.سند این مطلب از لابه لای اسناد مکشوفه در سفارت امریکا به دست آمد. ایزدی خطاب به امریکایی ها چنین نوشته بود:
من مدرک فوق لیسانس در اقتصاد کشاورزی و لیسانس در آموزش کشاورزی و اضافه بر آن مدرک لیسانس در کشاورزی عمومی دارم، دارایی ام پانصد هزار دلار می'اشد. من بیست سال سابقه تجربه در اداه یک مزرعه بزرگ همزمان با آموزش و تحقیقات کشاورزی دارم. من فکر می کنم با مهاجرت به امریکا می توانیم سرمایه و امتیازی برای آنجا باشم و مطمئناً در بدترین موارد خسارتی برای کشور منتخب خود نداشته باشم.10
در فهرست اسامی چهر ه های لیبرال متمایل به امریکا، عباس امیرانتظام، معاون نخست وزیر،سنجابی وزیر امورخارجه، نزیه، وزیر دادگستری، فروهر، وزیر کار، ابراهیم یزدی، معاون نخست وزیری، مدنی، استاندادر خوزستان، مقدم مراغه ای، استاندار آذربایجان و . . .، نیز به چشم می خورد که با دقت در این اسامی مشخص می شود که بازرگان تمامی پست های کلیدی را در اختیار همفکران و اعضای تشکل خود که متمایل به امریکا بودند، قرار داده بود.
2- در مورد رفراندوم نیز برخلاف نظرات و دیدگاه های صریح امام خمینی که فقط از "جمهوری اسلامی" به عنوان رژیم کشور یاد کرده بود، لیبرال های دولت موقت، برای جلب رضایت امریکا با اصرار از طرح جمهوری دمکراتیک اسلامی دم می زدند. در مقابل، امام با اعلام اینکه روش اسلام غیر دمکراتیک نیست، در یک موضع گیری تند اعلام نمودند: "من به جمهوری اسلامی رای می‎دهم نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد."11
3- عملکرد دیگر دولت موقت، مخالفت با مجلس خبرگان بود که برای تهیه پیش نویس قانون اساسی از سوی رهبر انقلاب تعیین شده بودند و در مقابل، دفاع از مجلس موسسان بجای آن و همچنین مخالفت با تدوین قانون اساسی مبتنی بر اصل ولایت فقیه بود. اعضای نهضت آزادی برای نیل به این هدف در دولت موقت، تصمسم به انحلال مجلس خبرگان گرفتند که با مخالفت و قاطعیت امام، عمل آنها با شکست مواجه شد.
4- دیگر عملکرد دولت موقت در دوران نه ماهه حاکمیت اش، مخالفت و سنگ اندزی در سر راه ارگان ها و نهاد های تولد یافته از انقلاب بود. این مخالفت ها به بهانه تعدد مراکز قدرت و تصمیم گیری و بدون اعتقاد به کارآیی نهادهای خود جوش و با خط دهی امریکایی ها صورت می گرفت. به عنوان نمونه احمد صدر حاج سید جوادی وزیر دادگستری کابینه بازرگان در ملاقات با کاردار سفارت امریکا در تهران در مورد سیاست تضعیف دادگاه های انقلاب که مورد تاکید امرکیا بود، موافقت خود را با این سیاست امریکا اعلام کرد. در اسناد مکشوفه از سفارت امریکا این تاثیرپذیری چنین بیان شده است:
جوادی مجدداً تشکر خودش را از ملاحظات ما ابراز داشت و تکرار کرد که سیاست دولت موقت ایران این است که قدرت دادگاه های انقلاب را هر چه سریع تر تا آنجایی که شرایط اجازه می دهد تقلییل دهد.12
5- از دیگر عملکردهای دولت موقت در راستای تامین اهداف امریکا، انجام مذاکرات با امریکایی ها و زمزمه فروش هواپیماهای "F-14" متعلق به نیروی هوایی جمهوری اسلامی به ایالات متحده به بهانه "پیچیده بودن سیستم پرواز"، "عدم آزمایش موشک ها" و "مشکل بودن استفاده کردن از آنها حتی برای خود امریکایی ها" و . . . بود که با توطئه تلقی شدن و مخالفت روحانیون، مردم و انقلابیون مذهبی، این طرح دولت موقت با شکست مواجه شد. قصد ما در اینجا پرداختن به همه زوایای تاریک چنین تصمیم خطرناک از جانب دولت موقت نیست؛ بلکه هدف اصلی، اثبات طرح چنین مساله ای در کالینه بازرگان و عامل اجرایی جهت گیری انحراف بودن آنهاست که به نظر می رسد این نوشته از ابراهیم یزدی که در تاریخ ششم بهمن ماه 1359 هـ.ش خطاب به رزونامه جمهوی اسلامی نوشته شد، کفایت از مقصود نماید:
دولت موقت از اینجانب خواستند که امکانات فروش هواپیماهای F-14 را بررسی کنم و از آمریکایی ها استمزاجی بنمایم. اینجانب عیناً همین کار را کرده و نتیجه آن را هم به دولت گزارش کردم.
در مجموع اگر از همه جوانب وابستگی دولت موقت هم صرف نظر کنیم، طرحفروش هواپیماهای پیشرفته F-14 به امریکایی ها، بسان لکه ننگی بر سیاست خارجی لیبران های نهضت آزادی ثبت گردیده که مجری سیاست های واشنگتن بودن را برای پرهیز از اطاله کلام از بررسی آن در اینجا صرف نظر می کنیم.
6- از دیگر عملکرد دولت موقت در راستای خوش خدمتی به امریکای ها، عدم تحرک و اقدام جدی و عملی در خارج ساختن ذخایر ارزی و دارایی های ایران از بانک های امریکایی مستقر در امریکا و اروپا بود.
برخلاف تصور عمومی که اشغال سفارت امریکا در تهران را عامل اصلی بلوکه شدن امول و دارایی های ایران توسط دولت امریکا می دانند، واقعیت آن است که قبل از بلوکه شدن اموال و دارایی ها، اقدامات یکسویه برخی شرکت های امریکایی مبنی بر مصادره اموال ایران، وقوع چنین امری را در آینده نوید می داد. به عنوان نمونه شرکت امریکایی (I.D.S) که برای کامپیوتریزه کردن سیستم های سازمان تامین اجتماعی 40 میلیون دلار هزینه اصلی و 41 میلیون دلار هزینه خدمات جنبی را درآبان ماه 1355 هـ.ش مطالبه کرده بود و می بایست ظرف کمتر از 3 سال پروژه را به اتمام می رساند. اما این شرکت در شهریور ماه 1358 هـ.ش در حالی که تعهد خود را انجام نداده بود با طرح شکایتی یک جانبه در دادگاه های "نیویورک" و "دالاس"، خواستار ضبط و توقیف اموال دولت ایران در امریکا شد که در عمل نیز همین کار صورت پذیرفت. در آن زمان دکتر معین عراقی ، وکیل سازمان تامین اجتماعی در امریکا اعلام داشت:
شرکت آی- دی – اس در حالی که به علت عدم انجام تعهد، خسارت زیادی به سازمان تامین اجتماعی تحمیل نموده حق ایران را نادیده گرفته و برخلاف مفاد قرارداد، با مطرح کردن شکایت در دادگاه های امریکا اموال و ذخایر کشورمان را مصادره نموده است.13
با وجود این، دولت موقت نه تنها هیچ گونه دفاعیه ای در حقانیت خود در برابر اقداماتی از این دست تنظیم نکرد؛ بلکه باقیمانده سپرده هعای ایران که هر لحظه در معرض انسداد قرار داشت را نیز از بانک های امریکایی خارج نساخت. بر این اساس، اموال و سپرده هایی که بعداً توسط دولت امریکا مصادره شد را باید بدون ارتباط دادن با هر عامل دیگری در کوتاهی دولت موقت جست و جو کرد.
7- عمده ترین عملکرد دولن موقت، قرار گرفتن آن در مقابل امام و رهبری انقلاب و بی توجهی به رهنمود ها ، اصول و دیدگاه های ایشان، به ویژه در زمینه صدور انقلاب، تحریف اصل نه شرقی، نه غربی در حوزه سیاست خارجی و کیفیت و نوع برخورد بامساله امریکا بود که قبل از این به طور مفصل مورد بررسی قرار گرفت. برای پی بردن به عمق تک روی دولت موقت به سخنی از بنیانگذار جمهوری اسلامی بعد از استعفای بازرگان استناد می کنیم:
اگر چنانچه دولت ما مثل سابق [دولت موقت] باشد و آن طور وضع و آن طور دید را داشته باشد ما باید عزای این نهضت را بگیریم.14
اشغال سفارت امریکا، استعفای بازرگان، فرجام جهت گیری انحراف
در آبان ماه 1358 ه. ش، سه حادثه مهم تاثیرگذار بر روابط و مناسبات ایالات متحده و جمهوری اسلامی به وقوع پیوست که نتیجه قهری آنها ختم جهت گیری انحراف دستگاه سیاست خارجی ایالات متحده در قبال جمهوری اسلامی بود.
1- حادثه نخست، پناه دادن به شاه ایران توسط امریکا در اول آبان ماه 1358 هـ.ش که در عمل برای فرار از انتقام مردم ایران و کسب حمایت مجدد امریکا و در ظاهر تحت عنوان معالجه صورت پذیرفت، بود.
2- دومین واقعه، ملاقات رئیس دولت موقت مهندس بازرگان و وزیر خارجه او دکتر ابراهیم یزدی با زبینگو برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر، در حاشیه جشن بیست و پنجمین سالگرد استقلال الجزایر در یازدهم آبان ماه 1358 هـ.ش بود. این ملاقات بدون توجه به موضع گیری صریح رهبری سازش ناپذیر انقلاب اسلامی نسبت به امریکا در پیام ارسالی به اجلاس بیست و پنجمین سالگرد قیام الجزایر انجام شد. امام در پیام ارسالی درخواست کرده بود:
سران و نمایندگان کشورهایی که در الجزایر جمع شده اید، بیایید متحده شویم و دست جنایتکاران چپ و راست که در راس آن امریکاست قطع نموده و اسرائیل را از ریشه برکنیم.15
3- سومین حادثه که در عکس العمل و در اعتراض به وقوع حادثه دوم و به منظور پایان بخشیدن به دخالت ها و سلطه جویی های امریکا در ایران به وقوع پیوست، اشغال سفارت امریکا در تهران توسط "دانشجویان مسلمان پیرو خط امام" بود. به رغم آنکه امام از اقدام دانشجویان حمایت کامل به عمل آورد و اشتغال سفارت امریکا و تحولات پس از آن را آ‎غاز "انقلاب دوم" و انقلابی بزرگ تر از انقلاب اول که جنبه ضد استبدادی داشت، اعلام کرد؛ این عمل برای لیبرال های دولت موقت آنچنان تلخ و دردآور بود که بازرگان به طور رسمی استعفایش را اعلام کرد.
در واقعی نتیجه قهری روابط ویژه دولت موقت با امریکا به خصوص ملاقات بازرگان و یزدی با برژینسکی، اشغال سفارت امریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام و عکس العمل بازرگان در قبال آن، قهر با انقلابیون مذهبی، محکوم کردن عمل دانشجویان و استغفا از پست نخست وزیری دولت موقت بود. اگر چه بعدها بازرگان بارها منکر رابطه بین اشغال سفارت امریکا و استعفایش شد، اما نمی توان مقارن بود این دو حادثه را از روی تصادف به حساب آورد.
در نتیجه حذف نخبگان و اعضای نهضت آزادی دولت موقت، به تعبیر دقیق تر عوامل اجرایی جهت گیری انحراف از صحنه امور اجرایی کشور، جهت گیری سیاست خارجی امریکا در قبال جمهوری اسلامی نیز دستخوش تغییر و دگرگونی گردید و هیات حاکمه واشنگتن با در پیش گرفتن جهت گیری بر اندازی کوتاه مدت نظام جمهوری اسلامی، مبارزه رو در رو و مستقیم امریکا را با جمهوری اسلامی آغاز نمودند که در فصل بعدی به بررسی آن خواهیم پرداخت.

پیام امام خمینی در مورد گروگان ها و اشغال سفارت امریکا در تهران
تاریخ 4-12-1358 هـ.ش
بسم الله الرحمن الرحیم
جنایات شاه مخلوع چیزی نیست که از یاد ملت ما رفته باشد باشد و با بشود از یاد برد بر همه روشن است که محمد رضا پهلوی ما را از هر جهت وابسته به امریکا کرده است، چه از نظر اقتصادی و سیاسی و چه از نظر فرهنگی و نظامی و چه از نظر معنوی و خصلت های انسانی، و اگر مهلت می یافت، به اسلام ضربه جبران ناپذیر می زد. همه می دانند که دست او و پدرش به خون پزرگ و کوچک این مرز و بوم آغشته است.
کشتار دسته جمعی و زندان و شکنجه و تبعید از امور رایج این رژیم پلید بود. شاه به حمایت و پشتیبانی دولت امریکا دست به این جنایات وحشیانه زد و ملت ما را از هستی ساقط کرد.
ملت ایران در مقابل این خاندان کثیف و امریکا و عمال آنان دست از مبارزات بر حق خویش بر نمی دارد و نخواهد برداشت. دولت ایران و جناب آقای رئیس جمهوری تمام کوشش و سعی شان را در استرداد شاه خائن و اخذ اموال ملت ایران از او بنمایند که ملت دلیر دست از این خواست بر حقشان بر نمی دارند و قدمی به عقب نمی گذارند.
یکی از آثار این خواست، تصرف لانه جاسوسی بود که مورد تایید ملت قرار گرفت و چیزی جز عکس العمل جنایات دولت امریکا نمی تواند باشد. اکنون که کمیسیون بررسی و تحقیق در مداخلات گذشته امریکا و در امور داخلی ایران از طریق رژیم شاه سفاک، توسط جناب آقای رئیس جمهور و شورای انقلاب اسلامی ایران تحقق می پذیرد، جنایات آنان به اثبات خواهد رسید.
لازم است در آن روز، معلولین عزیز و قهرمانان انقلاب ما در این مجمع حضور یابند وخانواه شهدا، طومارهای جنایات شاه و امریکا را به محکمه بفرستند.
همان طور که بارها گفته ام ما خواستار استراداد شاه و اموال ملت از او می باشیم. دانشجویان مسلمان و مبارزی که لانه جاسوسی را اشغال کرده اند، با عمل انقلابی خودشان ضربه ای بزرگ بر پیکر امریکایی جهانخوار وارد نموده و ملت را سرافراز کردند؛ ولی از آنجا که در آینده نزدیک نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی اجتماعی می نمایند، با نمایندگان مردم است تا نسبت به آزادی گروگان ها و امتیازاتی که در قبال باید بگیرند، تصمیم گیرند؛ زیرا این مردمند که باید در جریانات سیاسی دخالت داشته باشند. البته تا تشکیل مجلس شورای اسلامی، شورای انقلاب و جناب رئیس جمهور کوشش خودشان را درباره برگردان شاه و اموال ملت و جریانات سیاسی که زمینه این گونه خواست ها را فراهم می کند، مبذول دارند.
از خداوند متعال نصرت اسلام و شکست دشمنان اسلام را خواستارم.16
روح الله الموسوی الخمینی

1 سید داوود آقایی، "امریکا و رخداد انقلاب اسلامی ایران"، مندرج در انقلاب اسلامی و ریشه های آن ج2، (قم: معاونت امور اساتید نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، 1374)، ص 280.
2 صادق زیبا کلام، "نظریه های مختلف در تبیین علل وقوع انقلاب اسلامی در ایران، مندرج در انقلاب اسلامی و ریشه های آن، ج1، (قم: معاونت امور اساتید، نهاد نمایندگی قام معظم رهبری در دانشگاه ها، 1374)ص 86.
3 برای روبین، پیشین، ص 166
4 همان
5 گفتنی است که در فاصله بعد از جنگ جهانی دوم تا تحولات پس از فروپاشی اتحاد شوری، کشور آلمان به واحد سیاسی مجزا تحت عنوان آلمان شرقی و غربی که با دیوار برلین از هم جدا می شدند، تقسیم شده بود و با اتحاد آن دو بعد از فروپاشی شوروی، یک واحد سیاسی به نام آلمان به وجود آمد.
6 عباس قره باغی، اعترافات ژنرال، چاپ هشتم، (تهران: نشر نی، 1366) ص 385.
7 بهنود، پیشین، ص 927.
8 اسناد لانه جاسوسی، شماره 6، ص 61
9 همان ، شماره 4، ص 13.
10 همان ، شماره 5، ص 5.
11 صحیفه نور، ج 5، ص 181.
12 اسناد لانه جاسوسی، شماره 28، ص 89.
13 روزنامه اطلاعات، 11/6/1358.
14 در جستجوی راه از کلام امام، دفتر دهم، (تهران : امیرکبیر، 1362 ) ص 360.
15 روزنامه جمهوری اسلامی، 12/8/1358.
16 صحیفه امام ، ج 12، ص 161.
—————

————————————————————

—————

————————————————————

1

21


تعداد صفحات : 22 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود