مطالعه سیستم موجود و امکان سنجى
اهداف و موضوعات مورد بحث
در این فصل مراحل و چگونگى انجام فاز یکم از چرخه حیات توسعه سیستم مطرح شده و مورد بحث قرار مىگیرد. محورهاى اصلى این فصل عبارتند از :
درک سیستم موجود
بدست آوردن دید کلى از سیستم موجود و اجزاء و چگونگى انجام عملیات.
پى بردن به مشکل
یافتن مشکلاتى که در سیستم موجود وجود دارد و بررسى ریشههاى آن، و ارائه راه حلى کلان براى رفع این مشکلات.
بررسى امکان پذیرى
کنترل اینکه آیا راهحل ارائه شده، از ابعاد مختلف، عملى است یا خیر.
نکات قابل توجه براى یادگیرى
پس از مطالعه دقیق و کامل این فصل، براى درک بهتر قسمتهاى 11-6 و 12-6 (برنامهریزى و برآورد هزینه و زمان مطالعه و طراحى سیستم جدید)، فصل هفتم (مطالعه و طراحى سیستم جدید) کاملاً و با دقت مطالعه شود و سپس این دو قسمت (11-6 و 12-6) مجدداً مرور و مورد مطالعه قرار گیرد زیرا درک بهتر این دو بخش نیاز به داشتن اطلاع کامل از چگونگى انجام مطالعه و طراحى سیستم دارد.
فهرست
1-6 – مطالعه سیستم موجود چیست ؟
2-6 – چرا باید مطالعه انجام شود ؟
3-6 – مراحل مطالعه ؟
4-6 – برنامهریزى
5-6 – جمعآورى اطلاعات کلى در مورد محدوده تحت مطالعه
6-6 – درک سیستم موجود و تهیه اطلاعات خلاصهاى در مورد سیستم موجود
7-6 – پىبردن به مشکل
8-6 – بررسى امکان پذیرى
9-6 – تعریف دقیق مسئله
10-6- تعیین محیط عمومى و بستره نرمافزارى و سختافزارى
11-6- برنامه ریزى مطالعه و طراحى سیستم جدید
12-6- برآورد هزینه و زمان و ارزش کارائى مطالعه و طراحى سیستم جدید
13-6- تنظیم گزارش مطالعه سیستم موجود و امکان سنجى
14-6- تلفیق فازها
15-6- بررسى موردى
1-6 – مطالعه سیستم موجود چیست؟
براى آنکه تحلیلگر، اصلاحاتى را در یک سازمان انجام دهد، اولین چیزى که باید بداند آنست که سیستم موجود در سازمان چگونه عمل مىکند و چه مشکلاتى در آن وجود دارد. این کار طى فاز مطالعه سیستم موجود و امکان سنجى انجام مىشود. در این فاز تحلیلگر اطلاعاتى پیرامون سیستم موجود کسب کرده و امکان پذیر بودن تغییرات را بررسى مىکند (شکل 1-6). این مطالعه شامل موارد زیر است :
بررسى سیستم موجود سازمان و مستند کردن آن.
تعیین نقاط ضعف و مشکلات سیستم موجود.
تعیین راهحلهاى کلان (وارد جزئیات راه حل نمىشود) براى رفع مشکلات.
بررسى میزان کارائى راهحلها و تعیین ارزش سیستم جدید.
تعیین میزان هزینه و زمان مطالعه و طراحى سیستم جدید (فاز بعدى).
تعیین دقیق اهداف و نقطهاى که باید به آن برسیم (در انتهاى مطالعه و فاز بعدى) و اثبات امکان پذیر بودن اهداف.
تعیین مشکلاتى که در مطالعه وجود خواهد داشت و اعلام آن به سازمان، براى تصمیم مناسب. نظیر اصطکاک با کارکنان، بازآموزى و …
تعیین شرایط و سیستم کامپیوترى و انتخاب سختافزار و محیط مناسب آن، و انتخاب سیستم عامل نرمافزار و نیز تعیین خط مشى و مشخصات سیستم کامپیوترى مورد نیاز.
بررسى روشهاى مختلف انجام طرح و ابعاد آن شامل شرایط محیطى، عوامل انسانى و….
در انتهاى این فاز، تحلیلگر گزارشى از وضعیت سیستم موجود و مشکلات آن را تنظیم و به مدیریت ارائه مىکند. مدیریت احتمالاً نقطه نظرات جدیدى را مطرح و یا نواقصى را در گزارش به تحلیلگر گوشزد کرده و تحلیلگر این موارد را در گزارش اصلاح مىکند. این روند اصلاح ممکن است چند بار تکرار شود (شکل 2-6). پس از آن، زمانى که هیچ نقطه ابهام و اشکالى در گزارش وجود نداشته باشد، مدیریت گزارش مطالعه سیستم موجود را تایید کرده و دستور آغاز به کار فاز مطالعه و طراحى سیستم جدید را صادر مىکند. چنین فراروندى براى فاز مطالعه و طراحى سیستم جدید نیز تکرار مىشود، تا مدیریت تایید و دستور پیادهسازى را بدهد.
2-6 – چرا باید مطالعه انجام شود؟
همانطور که مشاهده مىشود، مطالعه سیستم موجود شامل چندین فعالیت متفاوت است، که هر یک زمانگیر و نیاز به صرف وقت و تلاش کافى است. با توجه به اینکه در انتهاى این مرحله چیز جدیدى به سیستم موجود اضافه نخواهد شد و تنها یک بررسى است، به عبارت دیگر محصول جدید و ملموسى ندارد، مدیران و برخى از تحلیلگران نمىتوانند وجود آنرا تحمل کنند. وقتى مىخواهید یک زمین بایر را به یک باغ تبدیل کنید، باید ابتدا آنرا شخم بزنید، سنگهاى آن را خارج کنید و مدتى را صرف آماده کردن آن کنید. اما اغلب افراد علاقه دارند سریعتر درختها را بکارند. اگر شرایط آماده نشده باشد، درختهاى کاشته شده پس از مدتى از بین خواهند رفت. مطالعه سیستم موجود مانند آماده کردن زمین براى کاشت است. تحلیلگرانى که مطالعه سیستم موجود را به دلایلى چون کم اهمیت شمردن آن، تنبلى، فشار مدیریت و … بسیار سریع و ناقص انجام مىدهند و یا بعضا، اصلاً آنرا انجام نمىدهند و به یک گشت یکى دو ساعته در سازمان اکتفا مىکنند، در طراحى و پیاده سازى سیستم دچار شکست مىشوند. این شکست هم متوجه تحلیلگر، و هم متوجه سازمان خواهد بود و هر دو از این موضوع زیان خواهند دید. همانطور که در ایجاد یک باغ، آماده کردن زمین، زمان و هزینهاى کمتر از کاشتن درختان را طلب نمىکند (اگر بیشتر نکند)، مطالعه سیستم موجود نیز در مقایسه با طراحى و پیاده سازى سیستم جدید، زمان و هزینه قابلتوجهى را مصرف مىکند(شکل3-6). این
نسبت در سیستمهاى مختلف، متفاوت است.
مطالعه سیستم موجود، اثرات متعددى را در توسعه سیستم مىگذارد (شکل 4-6). نقص یا عدم انجام مطالعه سیستم موجود باعث ایجاد مشکلات زیر مىشود :
1- عدم پشتیبانى کامل و لازم مدیریت در زمان مطالعه و طراحى سیستم جدید و پیادهسازى. زیرا مدیریت، از جوانب و ابعاد مشکل آگاه نشده است. معمولاً قبل از مطالعه سیستم موجود، مدیریت تنها بخش کوچکى از مشکلات سازمان را شناسائى کرده است، بنابراین اهمیت کمترى براى اصلاح و توسعه سیستم قائل خواهد شد.
2- عدم تصریح و تشریح مسئله و اهداف مورد نظر و اشتباه گرفتن اهداف.
3- خوشبینى بیش از حد.
4- انتخاب شرایط و سختافزار نامناسب و سیستم کامپیوترى نامناسب. نکته قابل توجه آنست که درموارد متعدد، سختافزار و نرمافزار با برآوردى سریع و بدون در نظر گرفتن شرایط مسئله و محیط سیستم انتخاب مىشوند. این موضوع منجر به غیرقابل استفاده شدن یا تحمل ضرر تغییرات مجدد مىشود.
5- شکست خوردن و عملى نشدن طرح. این موضوع مىتواند ناشى از دو علت باشد. اول آنکه شرایط اجراى طرح درست محاسبه نشده، و دوم آنکه طرح اصلاً امکان پذیر نباشد.
6- خطاى تخمینها و پیشبینىها در هزینه، زمان، فعالیتها، همکاریها و ….
7- مقاومت کارکنان در مقابل تغییرات. شناسائى سیستم موجود و مشکلات آن، به کارکنان سازمان نیز اهمیت و لزوم اصلاحات را نشان خواهد داد و همکارى آنان را در اصلاح سیستم جلب خواهد کرد.
8- اصطکاک سیستم با عوامل محیطى. وقتى در هنگام طراحى و ساختن یک اتومبیل، شرایطى را که قرار است آن اتومبیل در آن فعالیت کند درست نشناخته باشید، اتومبیل طراحى شده در آن محیط قابل استفاده نخواهد بود. مثلاً اگر قرار است اتومبیل در جادههاى کوهستانى حرکت کند (و شما این موضوع را ندانید) ممکن است اتومبیلى با محور و کف (شاسى) کوتاه طراحى کنید. این اتومبیل در اولین دستاندازهاى جاده متوقف، و بر روى دستاندازها معلق خواهد ماند!.
9- عدم امکان انجام ارزیابى سیستم پس از اتمام کار. وقتى ندانیم سیستم قبلى چه وضعیتى داشته و دچار چه مشکلاتى بوده است، نمىتوانیم تشخیص دهیم که سیستم جدید چقدر نسبت به سیستم قبلى بهتر است.
10- دیده نشدن تمام جوانب مشکل و اصلاح یکبعدى سیستم. مشکل ممکن است ابعاد مختلفى داشته باشد و ما تنها یک بعد آن را مشاهده، و بر اثر مشاهده همان یک بعد، به اصلاح سیستم مبادرت کرده باشیم. مطالعه سیستم موجود، ابعاد دیگر مشکل را نیز بر ما مشخص مىکند.
11- اصلاح دید مدیریت. تجزیه و تحلیل سیستم یک موضوع قالب بندى شده و مشخص نیست. احتمال اینکه دید مدیریت از مطالعه طراحى سیستم، چیزى باشد و دید تحلیلگر خبره چیز دیگر بسیار زیاد است. این یعنى، تحلیلگر روى سیستم کار مىکند، ولى وقتى گزارش نهائى سیستم جدید به مدیریت ارائه مىشود، مدیریت اصولاً با آن مخالفت مىکند، زیرا دید وى با دیدگاه تحلیلگر یکى نبوده است. مطالعه سیستم به ما این اجازه را مىدهد، تا آنچه را که براى خودمان درست تلقى مىکنیم براى مدیریت مطرح کرده، و اولاً به او جوانب مسئله را نشان دهیم، او را از جزئیات و مسائلى که معمولاً مدیران به آنها توجه نمىکنند، با خبر کنیم، صورت مسئله را به شکل منظم، مدون و طبقهبندى شده درآوریم، و نکات ابهام را برطرف کنیم. ثانیاً تایید مدیریت را براى انجام مطالعه و جزئیات و اهداف مطالعه بگیریم. و ثالثاً از دیدگاههاى مدیریت مطلع شویم و دیدگاههاى خود را اصلاح کنیم.
3-6 – مراحل مطالعه
مطالعه سیستم موجود طى مراحل زیر انجام مىشود :
1- تهیه برنامه زمانى.
2- جمعآورى اطلاعات در مورد محدوده تحت مطالعه.
3- درک و مستندسازى سیستم موجود.
4- ارائه مستندات سیستم موجود به مدیریت و گرفتن تایید یا اصلاحیه مدیریت.
5- پىبردن به مشکل و ریشههاى آن و تعیین راهحلهاى کلان رفع مشکل.
6- ارائه موارد مشکل به مدیریت و گرفتن تایید یا اصلاحیه مدیریت.
7- بررسى امکان پذیرى.
8- تعریف دقیق مسئله، خواستههاى سیستم و چهارچوب سیستم جدید.
9- تعیین محیط عمومى و بستره سختافزارى و نرمافزارى سیستم کامپیوترى.
10- برنامهریزى و تعیین سازماندهى مطالعه و طراحى سیستم جدید.
11- برآورد هزینه و زمان و تعیین میزان کارائى و ارزش سیستم جدید.
12- تنظیم گزارش نهائى مطالعه سیستم موجود.
13- ارائه گزارش نهائى مطالعه سیستم موجود به مدیریت و احیاناً ارائه توضیحات شفاهى.
همانطور که مشاهده مىشود، علاوه بر آنکه در انتهاى پروژه، گزارش سیستم موجود به مدیریت ارائه مىشود، در میانه انجام پروژه نیز طى دو مرحله، ابتدا وضعیت سیستم موجود به مدیریت ارائه شده و از وى خواسته مىشود نظرات خود را به تحلیلگر اعلام کند، تا چنانچه تحلیلگر احیاناً نکاتى را؛َّوو در سیستم موجود در نظر نگرفته و یا اشتباه برداشت کرده، قبل از انجام هر فعالیت دیگر، این موارد را اصلاح کند. همچنین پس از تعیین مشکل نیز موارد مشکل را با مدیریت در میان گذاشته، و نظرات وى را جویا مىشود. به عبارت دیگر گزارش مطالعه سیستم موجود، در سه مرحله به مدیریت ارائه و تایید وى براى هر مرحله اخذ مىشود.
در هر یک از موارد، درک سیستم موجود و یا پىبردن به مشکل و یا بررسى امکان پذیرى، احتمال بازگشت به عقب وجود دارد، و گاه لازم مىشود تا مرحله قبلى در مواردى تکرار شود.
در تمام مراحل انجام پروژه، باید مدیریت و کارکنان به عنوان یکى از اعضاء همیشگى تیم محسوب شوند. جلب همکارى مدیران و کارکنان بر عهده تحلیلگر است. پروژه باید توسط همه انجام شود. تحلیلگر باید از کمک افراد سازمان در مطالعه سود ببرد و در موارد مختلف از جمعآورى اطلاعات گرفته تا تعیین محیط عمومى سختافزار و نرمافزار، آنها را در انجام فعالیتها دخالت دهد. همچنین در تمام مراحل کار، ارزش و اهمیت فعالیتى را که در حال انجام است (تجزیه و تحلیل و طراحى سیستم) براى تمام افراد، به روشهاى گوناگون و مناسب تشریح شود. در تمام طول پروژه، افراد سازمان باید در جریان مراحل انجام کار و وضعیت جارى کار مطالعه سیستم قرار داشته باشند. تحلیلگر همچنین مىتواند در صورت لزوم ستادى را در سازمان تشکیل دهد، که وظیفه هدایت و سازماندهى و نظارت بر فعالیت تجزیه و تحلیل سیستم را بر عهده داشته باشند. مدیران ارشد سازمان، چند کارمند با تجربه و مطلع و خود تحلیلگر از اعضاء این ستاد هستند. این ستاد به تحلیلگر در رفع مشکلات کمک مىکند و مهمتر آنکه سازمان را در همکارى در کار تجزیه و تحلیل برمىانگیزد. شکل 5-6 چگونگى انجام مراحل مطالعه سیستم موجود را نشان مىدهد.
4-6- برنامهریزى
اولین گام در انجام هر فعالیت، برنامهریزى براى آن است. وقتى مىخواهید در تعطیلات به مسافرت بروید، براى مسافرت خود برنامهریزى مىکنید. چه روزى حرکت کنید؟ چه روزى برگردید؟ با چه وسیلهاى بروید؟ در کجا اقامت کنید؟ و سئوالات متعدد دیگر باید پاسخ داده شوند تا "برنامه" سفر شما مشخص شود.
مطالعه سیستم موجود نیز از این امر مستثنى نیست. با توجه به پیچیده بودن و تعدد کارهائى که باید در این فاز انجام شود، برنامهریزى اهمیت زیادى پیدا مىکند.
اولین چیزى که باید در برنامهریزى مشخص شود، راهکار اختصاصى توسعه سیستم است (مطالب فصل 4-3 را به یاد بیاورید). با توجه به سیستم مورد نظر و شرایط محیطى آن، باید چرخه حیات، متدولوژى و مدل مناسب براى توسعه سیستم انتخاب شود و این عوامل سهگانه را به نحوى تغییر داد و تنظیم نمود، تا با شرایط مسئله تطابق کامل پیدا کند. رئوس و محور راهکار اختصاصى توسعه سیستم، که طى تجزیه و تحلیل این سیستم مورد استفاده قرار مىگیرد، باید مکتوب و مستند شود تا اولاً خود تحلیلگر فراموش نکند که جزئیات راهکار مورد استفاده چیست، و ثانیاً افرادى که با تحلیلگر همکارى مىکنند و یا افرادى که قرار است کار یک تحلیلگر را ادامه دهند، از راهکار مورد استفاده باخبر شوند.
سپس تحلیلگر باید استاندارد کارى تیم تجزیه و تحلیل را مشخص کند. این استاندارد شامل تمام مواردى مىشود که به نحوى با فعالیت مطالعه سیستم موجود و مطالعه و طراحى سیستم جدید سروکار دارند. از جمله:
نرمافزار ویراستار مورد استفاده براى نگارش گزارشها.
قالب گزارشهاى افراد تیم.
طریقه تنظیم و ارائه گزارشهاى افراد تیم.
زمان و تعدد ارائه گزارشهاى افراد تیم.
قالب فیزیکى مستندات سیستم، از اندازه صفحه گرفته تا نوع قلم و چگونگى صفحه بندى.
قالب منطقى مستندات از طریقه طبقه بندى و فصل بندى گرفته تا چگونگى تنظیم صفحه عنوان و فهرست.
مکانیزم کد گذارى. شامل مکانیزم کدگذارى مستندات. مکانیزم شمارهگذارى صفحات مستندات. مکانیزم کد گذارى بخشهاى مختلف سازمان و….
نمودارهاى مورد استفاده.
سیستمهاى Case مورد استفاده.
….
در حالت کلى، براى تمام موارد لازم باید استاندارد مشخصى وضع شود. این استاندارد به عنوان یک قرارداد، در بین تمام اعضاء تیم تجزیه و تحلیل مورد استفاده قرار مىگیرد. متن موارد استاندارد باید در مستندات جداگانه مکتوب شود، و در هنگام توسعه سیستم و پس از آن (در زمان نگهدارى سیستم)، در اختیار تمام افرادى که به نحوى با توسعه و یا نگهدارى سیستم در ارتباط هستند قرار گیرد. در طى انجام پروژه ممکن است بر حسب نیاز، مواردى به استاندارد اضافه شود، که این تغییرات نیز باید در مستندات استاندارد ثبت شود (شکل 6-6).
نکته قابل توجه آنست که راهکار و استاندارد وضع شده در ابتداى فاز مطالعه سیستم موجود، در تمام پروژه و فازهاى بعد هم معتبر و قابل استفاده خواهد بود. به عبارت دیگر راهکارها و استاندارد براى تمام پروژه وضع مىشود، نه براى یک فاز.
یک تحلیلگر خبره و با تجربه، بهتر است تا مجموعهاى از استانداردهاى مورد نیاز در انجام
پروژههاى تجزیه و تحلیل را براى خود گردآورى، و در تمام پروژهها از آن استفاده کند. بدین ترتیب در ابتداى هر پروژه، وقت کمترى صرف تعیین استانداردها خواهد شد.
پس از مشخص شدن راهکار و استاندارد، باید مراحل انجام مطالعه سیستم موجود مشخص شود و تقدم و تاخر زمانى و مدت انجام هر یک از کارها و شخص انجام دهنده کارها تعیین، و در یک جدول زمانى تدوین شود. این کار باید در سطحى از کارها، ریز و وارد جزئیات شود که هر کار خاص را بتوان توسط یک نفر، در مدت زمانى کوتاه انجام داد. سپس بااستفاده از اطلاعات جدول زمانى، نمودار مسیر بحرانى – CPM پروژه رسم شود. با توجه به اینکه این موضوع در بخش چهارم کتاب مختصراً مورد بحث قرار گرفته است، از توضیح بیشتر این فعالیت خوددارى مىکنیم (شکل 6-6).
در برنامهریزى باید به دو مرحله میانى، که گزارش به مدیریت ارائه و نظرات و تایید مدیریت کسب مىشود توجه شود. چه ممکن است مدیریت در مدت زمان پیشبینى شده، پاسخ خود را اعلام نکند (با توجه به عادت تاخیر اغلب مدیران !). همچنین ممکن است نظرات مدیران اصلاحى باشد و لازم باشد تا برخى از کارهاى انجام شده، دوباره انجام و بررسى شود.
در انتهاى کار برنامهریزى، مستندات برنامه سیستم، تدوین و در اختیار کلیه اعضاء تیم و مدیریت قرار مىگیرد. همچنین بهتر است نمودار مسیر بحرانى پروژه – CPM در محلى در سازمان (دفتر تیم تجزیه و تحلیل یا دفتر مدیریت، یا حتى محلى عمومى، که توسط همه افراد سازمان قابل مشاهده باشد) نصب گردد و انجام کار بر روى آن، از طریق قراردادن علامت یا پرچم بر روى آن مشخص شود.این موضوع علاوه بر یادآورى مراحل کار به اعضاء تیم تجزیه و تحلیل، دو مزیت دیگر نیز دارد. اول آنکه باعث افزایش روحیه افراد سازمان و جلب همکارى آنان در انجام پروژه مىشود. و دوم آنکه به افراد و واحدهاى سازمان که باید کارى را براى انجام پروژه انجام دهند (از کارهاى خدماتى گرفته تا در اختیار گذاشتن وسائل نقلیه و یا آماده کردن یک مجموعه اطلاعات)، گوشزد مىکند که ادامه کار به انجام به موقع کار آنان بستگى دارد.
در طول انجام پروژه، مدیر تیم تجزیه و تحلیل باید اجراى به موقع کارها را کنترل کند، و در صورت عقب افتادن از برنامه، اقدامات لازم را انجام دهد. تحلیلگران باید کلیه فعالیتهاى خود را طى گزارشات ادوارى (روزانه یا حداکثر هفتگى) و همچنین گزارشهاى موردى و در موارد خاص تنظیم، و به مدیر تیم تجزیه و تحلیل ارائه کنند. روشهاى کنترل پروژه نیز در بخش چهارم کتاب مورد بحث قرار خواهد گرفت.
5-6 – جمعآورى اطلاعات کلى در مورد محدوده تحت مطالعه
طولانى ترین و اصلىترین فعالیت مطالعه سیستم موجود، جمعآورى اطلاعات است.
1-5-6- چه چیزهائى باید جمعآورى شود ؟
در جمعآورى اطلاعات از سازمان باید به دنبال موارد زیر باشیم :
[PCC90][WBB90][جهم76]
الف- اطلاعاتى راجع به سازمان
اهداف سازمان چیست؟ سازمان چه ساختارى دارد؟ خصوصیات و وظایف واحدها چیست؟ خط مشىهاى سازمان چیست؟ سیاستها و اهداف دراز مدت(پایهاى)، کوتاهمدت(عمومى) و روزمره(موضعى) سازمان چیست؟
ب- اطلاعاتى راجع به مشاغل و کارکنان
قدرت، توانائىها و مسئولیت هر یک از کارکنان در چه سطحى باید باشد؟ روابط بین کارکنان چگونه برقرار مىشود؟ شرح وظایف هر یک از کارکنان چیست؟ نیازهاى اطلاعاتى هر یک از کارکنان چیست؟
ج- اطلاعات راجع به کار و عملیات
چهکارهائى انجام مىشود؟ بوسیله چه کسى؟ چهوقت؟ چگونه؟ از کجا شروع مىشود؟ طبق چه برنامهاى انجام مىشود؟ چرا انجام مىشود؟ چقدر زمان لازم دارد؟ حجم آن چقدر است؟ معیارهاى کارائى و کیفیت کار چیست؟ چه مکانیزمهاى کنترلى وجود دارد تا از دقت و صحت کار اطمینان پیدا کنیم؟
د- بدست آوردن ایدههاى کارمندان با تجربه در مورد سیستم.
ه- اطلاعاتى راجع به محیط کار
موقعیت فیزیکى محل کار چگونه است؟ رفت و آمد افراد در محیط کار چگونه و در چه مسیرهائى انجام مىشود؟
و- منابع موجود
چه منابعى وجود دارد؟ از کجا تامین مىشود؟ میزان آن چقدر است؟ چگونه مىتوان از آنها استفاده نمود؟
ز- خدمات و سرویسها
چه خدمات و سرویسهائى توسط سازمان ارائه مىشود؟ به چه کسانى ارائه مىشود؟ چگونه ارائه مىشود؟
ح- بازدهى کارها.
ط- کنترل و امنیت
چه مکانیزمهاى کنترلى وجود دارد؟ چه نقاط ضعفى در امنیت سیستم وجود دارد؟
ى- ورودیهاى سیستم
ورودیها کى، چگونه و به چه شکلى مىرسند؟ ورودیها از کجا و بوسیله چه کسى مىرسند؟ آیا ورودیها به همان صورت که هستند به کار برده مىشوند یا پردازشى روى آنها صورت مىگیرد؟ نسخههاى مختلف فرمها چگونه استفاده و بایگانى مىشود؟ چه کنترلهائى براى اطمینان از صحت و دقت ورودیها وجود دارد؟
یا- خروجیهاى سیستم
چه اطلاعاتى خارج مىشوند و مقصد آنها کجاست؟ هر نسخه از فرمها به کجا ارسال مىشود و به چه منظورى؟ خروجیها چگونه تکثیر، مرتب و بایگانى مىشوند؟ معمولاً چه نوع اشتباهات یا اشکالاتى برگشت داده مىشود و چگونه در مورد تصحیح آنها اقدام مىشود؟ چه کنترلهائى براى اطمینان از صحت خروجیها وجود دارد؟
یب- در مورد کامپیوتر و دستگاههاى جانبى
مشخصات کامپیوتر و دستگاههاى جانبى،کاربردها و موارد استفاده، حجم کار، زمان و مدت انجام کار، قابلیتها و توانائى سیستم کامپیوترى چیست؟ چه میزان از وقت و توانائى تجهیزات و برنامهنویسان استفاده مىشود؟ چه کنترلهائى جهت اطمینان از عملکرد صحیح سیستم کامپیوترى وجود دارد؟
یج- سابقه و تاریخچه سیستم
سیر تکاملى و تغییراتى که در سازمان و اهداف آن رخ داده است چیست؟
ید- روشهاى بایگانى
کجا بایگانى مىشوند؟ چگونه بایگانى مدیریت مىشود؟ مکانیزم دسترسى و طبقهبندى اطلاعات در بایگانى چیست؟
یه- قوانین و مقررات
چه قوانین و مقرراتى در حیطه فعالیت سازمان وجود دارد؟
2-5-6- جمعآورى اطلاعات چگونه انجام مىشود؟
تحلیلگر از روشهاى زیر براى جمعآورى اطلاعات استفاده مىکند (شکل7-6) :
1- مطالعه رویههاى مکتوب سازمان
2- مصاحبه با مدیران، کارکنان، مشتریان
3- تکمیل پرسشنامه توسط افراد
4- مشاهده
5- مشاوره
توجه شود که در جمعآورى اطلاعات از طریق پرسشنامه و بعضاً مصاحبه، باید از روشهاى آمارى براى نمونهگیرى، جمعآورى اطلاعات و استخراج نتایج استفاده کرد. مسائل مطرح در علم آمار و احتمالات، از جمله تعیین دادههاى قابل جمعآورى، تعیین جامعه مورد مطالعه (جامعه آمارى )، انتخاب نمونهها، تعداد نمونهها و …، در این میان باید مورد توجه قرار گیرند. توضیح بیشتر این موارد به کتب آمار و احتمالات واگذار مىشود و تحلیلگر باید در این زمینه دانش لازم را داشته باشد.
برخورد تحلیلگر با سازمان، در جمعآورى اطلاعات باید داراى ابعاد زیر باشد :
1- رسمى باشد. در برخورد با واحدها، مدیریت و سازمان کاملاً رسمى باشد.
2- قانونى باشد. تحلیلگر هیچ کار غیر قانونى و خارج از مقررات و ضوابط موجود در سازمان را نباید انجام دهد.
3- غیر رسمى. در برخورد با افراد غیر رسمى، دوستانه ولى در محدوده کاملاً حساب شده و قابل کنترل باشد.
4- سیاستمدارانه. در هر لحظه و هر مورد بداند که چه واکنشى از خود نشان دهد و چه
مَنِشى داشته باشد. برخوردها و رفتارها حساب شده و بر طبق شرایط موجود و محیط انجام شود.
3-5-6- مطالعه رویههاى مکتوب سازمان
کلیه مستندات مربوط به سیستم و سازمان باید مطالعه شوند. از جمله :
مطالعه جنبههاى تاریخى سازمان.
احتمالاً بررسى اسناد و مدارک قدیمى.
خط مشىهاى جارى سازمان.
جنبههاى اجتماعى – اقتصادى فعالیت سازمان.
مطالعه قوانین مربوط به فعالیت سازمان.
مطالعه آئیننامههاى مربوط به فعالیت سازمان.
مطالعه بودجه سازمان (پیشنهادها، مصوبهها و تخصیصهاى بودجه).
مطالعه پروندهها، نوشتهها و مراسلاتى که با موضوع مرتبط هستند.
مطالعه چارت سازمانى.
مطالعه شرح وظایف.
مطالعه فرمها و گزارشها.
مطالعه نمودارهاى موجود.
مطالعه سایر مطالعات و تجزیه و تحلیلهاى مشابه در سازمان.
مطالعه سایر سازمانهاى مشابه و سیستمهاى مشابه.
مطالعه رویهها و دستورالعملهاى انجام کار.
مطالعه رویههاى دیگر سیستم.
مطالعه آمارها.
مطالعه مستندات سیستمهاى کامپیوترى موجود.
مطالعه دیکشنرى دادهها.
…
4-5-6- مصاحبه
در صورتى که با مطالعه رویههاى مکتوب، نتوان به کلیه اطلاعات مورد نیاز دست یافت، باید با مراجعه به اشخاص و انجام مصاحبه این اطلاعات را جمعآورى نمود.
مراحل مصاحبه
مصاحبه باید طى مراحل زیر انجام شود :
شناسائى منابع اطلاعاتى و افرادى که باید مصاحبه شوند.
توجیه شخص مصاحبه شونده از اهداف مصاحبه و گذاشتن قرار مصاحبه.
آماده کردن متن سئوالات مصاحبه.
تعیین طریقه هدایت مصاحبه، براى رسیدن به اهداف و اطلاعات مورد نظر.
احتمالاً دادن سئوالات مصاحبه به شخص مصاحبه شونده، مدتى قبل از جلسه.
برگزارى جلسه در محیطى آرام و حتىالامکان دور از محل کار:
توضیح مسئله براى مصاحبه شونده و اینکه چه انتظارى از وى داریم.
انجام سوالات توسط تحلیلگر و شنیدن پاسخهاى مصاحبه شونده.
در نهایت جمع بندى مطالب توسط تحلیلگر و تایید مصاحبه شونده.
پس از جلسه، یادداشت بردارى و تنظیم گزارش مصاحبه توسط تحلیلگر.
خصوصیات مصاحبه
مصاحبه باید از بالا به پائین باشد، یعنى اول باید با مدیران بالاتر مصاحبه کند و بعد با کارمندان زیر دست آنها و احتمالاً پس از اتمام مصاحبه با افراد سطوح پائین، مجدداً مصاحبه با مدیران سازمان انجام شود.
تنها به مصاحبه با افراد سطح بالا اکتفا نکنید. افرادى نظیر منشىها یا کارمندان جزء، گاهى اوقات اطلاعات ذیقیمتى در اختیار شما قرار مىدهند.
انتخاب افراد براى مصاحبه، از بین کل کارمندان (چه کسانى مصاحبه شوند) با دقت انجام شود. اینکار باید با توجه به هدف و نه به صورت تصادفى انجام شود.
مصاحبه تلف کننده وقت تحلیلگر است و در حداقل تعداد و حداقل موارد باید انجام شود.
زمان و مکان مصاحبه باید هم براى خود تحلیلگر و هم براى مصاحبه شونده مناسب باشد.
سعى در انجام مصاحبه در جوى غیر رسمى داشته باشید.
رفتار، خودمانى ولى در عین حال حرفهاى باشد.
مهمترین نکته در مصاحبه، جلب موافقت کارمندان است. یعنى رفتار به گونهاى باشد که اطمینان کارمند جلب شود.
کنترل جلسه نباید از دست تحلیلگر خارج شود. تحلیلگر کنترل کننده جلسه است، نه مصاحبه شونده.
گاهى اوقات باید اجازه دهید مصاحبه برعکس شود، یعنى او سئوال بکند و شما جواب دهید. این موضوع بیشتر در ابتداى جلسه و در هنگام توجیه عمومى مصاحبه شونده نسبت به مسئله و اهداف کار است. اما باید مراقب باشید که کنترل از دست شما خارج نشود.
حتى الامکان مصاحبه شونده را در پاسخ آزاد بگذارید.
مصاحبه و سئوالات بصورت کلیشهاى نباشد. در سئوال کردن انعطاف پذیر باشید. حتى اگر متن سئوالات از قبل به شخص داده شده است، اهمیت سئوالات فىالبداهه از بین نمىرود.
از اصطلاحات محلى آن سازمان در مصاحبه استفاده کنید. از بکار بردن واژههاى نامانوس و غیر مصطلح در سازمان بپرهیزید.
سخنرانى نکنید.
از یادداشت پرهیز کنید. ضبط نکنید. بعد از مصاحبه در خارج از محل مىتوانید یادداشت کنید. مگر یادداشتهاى کوتاه، آن هم به مقدار کم. ضبط و یادداشت باعث مىشود مصاحبه شونده راحت با سوالات برخورد نکند، و آنچه مىخواهد نگوید. همچنین بسیارى از خطاهاى درک، در هنگام یادداشت بردارى پیش مىآید.
کار دیگرى انجام ندهید. گوش دادن به حد کافى سخت هست.
در هنگام مصاحبه ذهن خود را فراتر از موضوع جزئى صحبت نگه دارید، و مواظب باشید تا در جزئیات موضوع غرق نشوید و کلیات را فراموش نکنید. فکر مصاحبه کننده باید باز باشد و از بالا به مسئله نگاه کند. به مسائل مهم بیشتر توجه کنید، تا مسائل پیش و پا افتاده. همچنین در مباحث مختلف و جزئى و پراکنده مراقب باشید که گیج نشوید.
از قبل فکر خود را براى خوب گوش دادن تمرین دهید.
در هنگام گوش دادن، به ایدههائى که ممکن است از مصاحبه شونده به شما منتقل شود توجه کنید.
در آخر کار آنچه گفته شد را مرور و جمعبندى کنید. حتماً تایید مصاحبه شونده را نسبت به جمع بندى خود بگیرید، مبادا درک شما از مطالب بیان شده توسط مصاحبه شونده، اشتباه بوده باشد.
موضوع مصاحبه باید مشخص، و سئوالات از پیش تعیین شده باشد.
سئوالات باید مناسب حال و کار و تحصیلات و دانش مصاحبه شونده باشد.
هر سئوال باید به موضوع خاص و واحدى اشاره کند.
سئوالات باید دقیق باشد.
هدف مصاحبه باید از قبل مشخص باشد.
مصاحبه شونده باید نسبت به موضوع و هدف دقیقاً روشن باشد (در ابتداى جلسه یا حتى قبل از جلسه، با نامه یا شفاها).
طریقه تنظیم سئوالات باید کاملاً حساب شده باشد، به صورتى که پاسخ سئوالات ما را به هدف خاصى برساند. به سوالات بیست سئوالى توجه کنید. کسى مىتواند پاسخ را بیابد، که با یک طبقه بندى خوب از سئوالات براى رسیدن به جواب استفاده کند. در عین{P – در واقع بیست سئوالى در بر دارنده فلسفه کدگذارى و طبقهبندى کل موجودیتهاى (شناخته شده توسط انسان) موجود در جهان به صورت باینرى است، و مشخص مىکند به هر عنصر یا موجودیت شناخته شده موجود در جهان مىتوان از طریق یک کد بیست بیتى دست یافت. اگر چنین طبقهبندى وجود داشته باشد و کسى این طبقه بندى و مکانیزم کد گذارى را کاملاً بشناسد، در هر بیست سئوالى موفق و پیروز مىشود. البته وسعت خلقت بیش از آن است که بیست بیت براى این کار کافى باشد. P}
اینکه روش طرح سئوال کاملاً با روش طرح بیست سئوالى تفاوت فاحش دارد، و اصلاً نباید شبیه آن باشد.
سئوالات جهت دار نباشد. یعنى مصاحبه شونده را به جهت خاصى هدایت نکند و جواب خاصى را القاء نکند. این موضوع باعث انحراف وغیر قابل استناد شدن مصاحبه مىشود.
مصاحبه کننده مىتواند قبلاً سئوالات را به مصاحبه شونده بدهد تا خود را براى جلسه آماده کند.
سئوالات باید به تفکیک فعالیتهائى باشد که یک شخص انجام مىدهد، یا با آنها ارتباط دارد، و گروهبندى و طبقهبندى شده باشد.
نکات و نقاط جالب، مهم و ضرورى کار براى صحبت انتخاب شود. از سئوال کردن مطالب غیر لازم و غیر ضرورى و بىاهمیت اجتناب کنید.
از سئوالاتى استفاده کنید که پاسخى بیش از بله یا خیر داشته باشند.
صحبتهاى مصاحبه شونده را قطع نکنید.
واکنشهاى منفى افراد را بپذیرید و سعى در عکسالعمل نداشته باشید.
با مصاحبه شونده بحث نکنید و سعى در تحمیل عقاید خود نداشته باشید، بلکه فقط جمعآورى اطلاعات را انجام دهید. قضاوت نکنید.
در هیچ چیز افراط نکنید.
این احساس را بوجود بیاورید که قصد کمک دارید نه قصد انتقاد.
تحت تاثیر جاذبههاى شخصى یا اظهارات مصاحبه شونده قرار نگیرید، ولى کاملاً به او با احترام توجه کنید. همچنین تحت تاثیر ابهت برخى افراد از جمله مدیران رده بالا قرار نگیرید و با واهمه با آنها برخورد نکنید.
شخصیت و مقام و تحصیلات و دانش مصاحبه شونده را در چگونگى برخورد و بیان (بخصوص اگر مىخواهید خودمانى صحبت کنید) مد نظر داشته باشید.
شخص مصاحبه کننده با شخص مصاحبه شونده باید از لحاظ سطح علمى تناسب داشته باشد، بخصوص وقتى مصاحبه شونده داراى تخصص خاصى است.
اگر مصاحبه شونده، لازم است تا براى تهیه اطلاعات و … وقت بگذارد، با مسئول او در مورد این وقت کاملاً هماهنگى شود.
از طولانى شدن مصاحبه و تعدد آن جلوگیرى شود. سئوالات باید موجز، و نیازمند جواب موجز باشد. در زمان مصاحبه و گرفتن وقت کارکنان و مدیران بسیار دقت و صرفهجوئى کنید.
از دو جلسه شدن مصاحبه خوددارى کنید. این موضوع باعث مىشود تا کارمند جوابهاى خود را بسازد و احیاناً تحلیلگر را گمراه کند. در همان جلسه اول، باید کلیه اطلاعات را کسب کرد.
از طرح سئوالاتى که احتمال پاسخ ندادن مخاطب به آن وجود دارد خوددارى کنید.
براى مصاحبه با کارکنان، از مدیران بالاتر آنها اجازه بگیرید.
وقت شناسى تحلیلگر اهمیت بسیارى دارد. هرگز دیر نکنید.
در صورتى که امکان حضور فیزیکى مصاحبه کننده و مصاحبه شونده دریک محل وجود نداشته باشد، مصاحبه مىتواند تلفنى یا از طریق شبکه کامپیوترى بینالمللى انجام{P – P Internet}
شود. در چنین مواردى به خصوصیات چنین جلساتى باید توجه شود. برخورد چهره به چهره در جلسه اهمیت بسیار زیادى را در برقرارى ارتباط فکرى دارد.
پس از اتمام مصاحبه و خارج از محل مصاحبه، تحلیلگر باید شرح مصاحبه و نکات قابل توجه و کسب شده را در یک گزارش ثبت کند. این کار باید حداکثر چند دقیقه پس از اتمام مصاحبه صورت گیرد. هرگز ثبت گزارش مصاحبه را به ساعات بعد یا روز بعد موکول نکنید. حافظه کوتاه مدت انسان، بسیارى از اطلاعات را بخصوص در هنگام اولین خواب از بین مىبرد. سستى در ثبت گزارش، تلاش شما را براى کسب اطلاعات از طریقه مصاحبه بىثمر مىکند. این گزارش باید موجز و مختصر باشد و نکات کلیدى بدست آمده را شامل شود.
نمونهاى از سئوالات مصاحبه
کدام عوامل محیطى بر کار شما اثر زیادى مىگذارند؟
چه عواملى باعث مىشود کار شما راکد بماند، یا درست انجام نشود؟
چه مقدار از وقت شما صرف کارهائى مىشود که به نظر شما مربوط به بىبرنامگىها و اشکالات در سیستم است؟
چه مواردى پیش مىآید که روال عادى کار شما تغییر مىکند؟ در این موارد روال کار به چه صورت در مىآید؟
در چه کارهائى و در چه زمانهائى، معلوم نیست که انجام یک کار بر عهده کیست و چه کسى چه اختیاراتى دارد؟
چه کنترلهائى براى اینکه کار درست انجام شود وجود دارد؟
5-5-6- پرسشنامه
در شرایط زیر از پرسشنامه استفاده مىشود :
1- عدم وجود وقت و فرصت کافى براى مصاحبه.
2- لزوم انجام آمارگیرى.
3- بعد مسافت.
4- نیاز به مراجعه به اسناد و مدارک براى پاسخ به سئوالات.
5- حجم زیاد مخاطبین.
اغلب مواردى که در مصاحبه باید رعایت شود، در تنظیم سئوالات پرسشنامه نیز مطرح و قابل توجه است و باید با در نظر گرفتن شرایط و خصوصیات پرسشنامه و مصاحبه و تفاوتهاى این دو به آن توجه کرد.
همچنین باید در استفاده از پرسشنامه به موارد زیر توجه شود :
نام مخاطب بهتر است سئوال شود، مگر در حالتهاى خاص. باید بین پرسشنامهاى که در این حالت ارائه مىشود با پرسشنامههاى نظرخواهى و ارزیابى تفاوت قائل شد.
در نوع جوابهائى که باید توسط مخاطب تشریح شود، چهارچوبى که باید جواب داشته باشد تشریح شود تا پاسخ چندان دور از انتظار نباشد.
در ابتداى پرسشنامه، با جملات مناسب، دلیل پر کردن این پرسشنامه توضیح داده شود.
حجم پرسشنامه حتىالامکان زیاد نباشد.
براى افراد مختلف با شغلهاى مختلف، پرسشنامههاى مختلف تهیه شود. از پرسشنامهها و سئوالهاى عمومى پرهیز شود (مگر در موارد لازم).
سعى کنید سئوالات پرسشنامه را طبقه بندى کنید. به گونهاى که مخاطب نیز بتواند مطالب را در ذهن خود طبقهبندى کند.
فقط اطلاعاتى را بخواهید که بدانید در دسترس است.
سئوالات غیر قابل تفسیر باشد.
حمایت مدیران براى پخش پرسشنامه جلب شود.
تسلیم پرسشنامه بوسیله تحلیلگر انجام شود و نه توسط مدیر و کس دیگر. شخصا خود تحلیلگر پرسشنامه را به شخص بدهد و احیاناً توضیحاتى را به وى ارائه کند.
پرسشنامه باید در مدت مشخص و در مهلت مقرر تکمیل شود (مدتدارباشد).
مشخصات یک پرسشنامه خوب :
وضوح و شفافیت.
کارائى – سئوالات کم و کلیدى و پاسخهاى مورد نیاز کوتاه باشد.
جمعآورى و استخراج مطالب از آن ساده باشد.
در طراحى یک پرسشنامه خوب نکات متعددى مطرح است که در بخش سوم کتاب در مبحث طراحى محیط و فرمها، توضیحات بیشترى در این مورد ارائه شده است.
6-5-6- مشاهده
اطلاعات جمعآورى شده از طریق خواندن رویههاى مکتوب و مصاحبه،از طریق مشاهده محک زده مىشود. تحلیلگر به عنوان ارباب رجوع و یا هر عنوان دیگر به مشاهده سیستم مىپردازد. به صورتى که سیستم را آنگونه که هست درک کند.
خصوصیات مشاهده
مشخص شود کارها طبق چه مراحلى انجام مىشود.
یادداشت بردارى غیر ملموس و پنهان، در مشاهدات و مراحل کار، در زمان لازم انجام شود.
در مشاهده به موارد زیر توجه شود :
روحیهافراد (اربابرجوع – کارکنان- مدیران).
برخورد بد با اربابرجوع.
مدت انجام فعالیتها.
کارمندان بیکار.
کارمندان مشغول کار شخصى.
سروصدا و اغتشاش غیر عادى و احیاناً برخوردها.
انباشته شدن کاغذ و پرونده روى میز کارکنان و مدیر.
رفت و آمدهاى زیاد از حد افراد یا کارکنان.
به دنبال یک کارمند گشتن در سازمان.
عدم نظم کارکنان در کار و حضور در محل کار.
نامههاى گم شده.
تاخیر در مراسلات.
محیط عمومى درهم و برهم.
….
در مشاهده موارد زیر انجام شود :
تعیین و ردیابى مبادلات و مراسلات و فراوانى آنها.
ردیابى کاربرد فرمها.
مطالعه حجم کار یا سفارش کار.
مشاهده حرکتهاى فیزیکى کارکنان و رفتو آمدها.
مشاهده نحوه قرارگرفتن اشیاء و تجهیزات.
مشاهده آمارها و آمارگیرى با استفاده از روشهاى معمول آمارگیرى.
…..
طریقه مشاهده نباید حساسیت برانگیز باشد و نباید به شیوه بازرسان "مچگیرى" شود. زیرا در مراحل بعدى کار تجزیه و تحلیل خدشه وارد مىکند.
مشاهده مىتواند با واسطه باشد، یعنى از کس دیگرى بخواهیم این کار را بکند و به ما انتقال دهد. در این شرایط، شخص واسط باید کاملاً بر موضوع مسلط شود و توانائى جذب و انتقال مسئله را به تحلیلگر اصلى داشته باشد.
طریقه حضور تحلیلگر براى انجام مشاهده مهم است. حضور تحلیلگر در محل کار نباید ملموس باشد و جلب توجه کند.
7-5-6- مشاوره
تحلیلگر در جمعآورى اطلاعات، در صورت نیاز مىتواند از مشاوره افراد مختلف سود ببرد. افرادى که معمولاً براى مشاوره انتخاب مىشوند، مىتوانند مدیران سازمانهاى مشابه یا موازى، تحلیلگران دیگر، متخصصین فنى در زمینههاى خاص و یا افراد دیگر باشند. مشاوره به تحلیلگر کمک مىکند تا ضعفهاى دانش و اطلاعات خود را کسب کند. برخى اوقات، تحلیلگر با استفاده از دانش افراد دیگر از طریق مشاهده، بخش بسیار بزرگى از حجم کار جمعآورى اطلاعات سیستم موجود را کاهش دهد. چه در صورتى که شخصى بتواند سرنخها و مطالب کلیدى را در یک جلسه دوستانه، در اختیار وى قرار دهد، و یا اینکه وى را در تصمیمگیرى مناسب راهنمائى و کمک کند، به بسیارى از مصاحبهها و مشاهدهها نیازى نخواهد بود.
مشاوره با شخصى انجام مىشود که دانش و تجربه بیشترى نسبت به تحلیلگر در موضوع خاص مورد مشاوره دارد. تفاوت مشاوره با مصاحبه آن است که در مشاوره، فرد مخاطب معمولاً از خارج سازمان است و در خود سیستم نقشى ندارد. همچنین در مصاحبه بیشتر به دنبال اطلاعات و عناصر کار هستیم، اما در مشاوره به دنبال دانش و راهنمائى، براى انجام کار تجزیه و تحلیل یک سیستم خاص هستیم.
مشاوره مىتواند با اطلاع سازمان و یا بدون اطلاع سازمان انجام شود. در مشاوره باید موضوع مورد مشاوره کاملاً مشخص باشد و قبلاً با شخص مشاوره دهنده در میان گذاشته شده باشد، تا وى خود را براى راهنمائى در این زمینه آماده کند. دانش و راهنمائىهاى کسب شده در مشاوره، به طور بسیار مختصر در جلسه مشاوره، و به طور مفصل پس از جلسه در گزارش مشاوره ثبت مىشود.
8-5-6- رویههاى غیر رسمى
چرا علاوه بر مطالعه رویههاى مکتوب، به مصاحبه، مشاهده و پرسشنامه نیاز است؟
پاسخ به این سئوال در دو عامل خلاصه مىشود :
1- رویههاى مکتوب یا اصلاً موجود نیستند و یا ناقص هستند.
2- وجود رویههاى غیر رسمى.
رویههاى رسمى و غیر رسمى چیستند؟ رویههاى رسمى رویههائى هستند که بر طبق سیستم طراحى شده و آنچه در مستندات سیستم منظور شده عمل مىشود. خلاف این رویهها، رویههاى غیر رسمى است. یعنى آنچه در عمل انجام مىشود، خلاف چیزى است که در مستندات و رویههاى مکتوب تعیین شده است. رویههاى غیر رسمى، چگونگى انجام کارهائى است که در سیستم پیش بینى نشده وطریقه انجام کار در مستندات اینگونه نبوده است، ولى اکنون اینگونه عمل مىشود (شکل 8-6).
پیدایش رویههاى غیر رسمى سبب مىشود که سیستم کمکم از بین برود و سیستم جدید غیر رسمى جاى آنرا بگیرد. رویه هاى غیر رسمى کمکم با رشد کردن، تبدیل به یک سازمان غیر رسمى مىشود. یعنى سازمان دیگر بر طبق چارت سازمانى تعیین شده نیست و با مستندات موجود اختلاف اساسى دارد.
در مطالعه رویههاى مکتوب، به دنبال یافتن رویههاى رسمى بوده و در مشاهده و مصاحبه و پرسشنامه به دنبال یافتن رویههاى غیر رسمى هستیم.
چرا رویههاى غیر رسمى در یک سازمان ایجاد مىشود؟
دلائل بوجود آمدن رویههاى غیر رسمى
ضعف طراحى. وقتى طراحى مشکل داشته باشد و در کاربرد واقعى نتوان به نحو مناسب از آن استفاده کرد، کاربران سیستم، به صورت خودسر مجبور به اصلاح آن هستند.
توجیه ناکافى افراد در مورد سیستم و لزوم پایبندى به سیستم و عدم توجه به سیستم توسط افراد، بخصوص مدیران.
عدم آموزش صحیح کارکنان در کار با سیستم.
عدم نظارت دقیق روى رویههاى یک سیستم و اجراى آنها.
عدم وجود واحد سیستمها در سازمان و یا عدم توجه به آن و یا عدم فعالیت مناسب آن.
پیدایش شرایط جدید که سیستم قدیم جوابگوى آن نیست.
عدم پشتیبانى مدیریت از سیستم.
اعمال سلیقههاى خودسرانه مدیریت.
عدم به روز رسانى مستندات سیستم، همپاى خود سیستم. با تغییرات در سیستم، مستندات اصلاح نمىشود.
ضعف عمومى مستندات.
همانطور که مشاهده مىشود، اکثر این موارد متوجه عملکرد تحلیلگر است و تجزیه و تحلیل و توسعه ناقص و اشتباه سیستم، در آینده منجر به عدم استفاده مناسب از سیستم، و تغییر و از بین رفتن تدریجى آن مىشود. رویههاى غیر رسمى بزرگترین معضل تخریب سیستمهاى سازمان است.
9-5-6- عدم قطعیت در جمعآورى اطلاعات
یکى از مواردى که تحلیلگر در هنگام جمعآورى اطلاعات، بخصوص در استفاده از روشهائى چون مصاحبه و پرسشنامه باید به آن توجه کند، عدم قطعیت است. اطلاعات و مطالبى که از طرف کارکنان و افراد دیگر به تحلیلگر مىرسد، قطعى و کاملاً درست نیست، و در بسیارى از موارد شامل اشتباهات و خطاهائى مىشود.
عدم قطعیت در سه بعد ایجاد مىشود :
الف – عدم اطمینان
مثلاً وقتى از یک کارمند در مورد چگونگى انجام یک کار سئوال مىکنید، ممکن است پاسخ وى اشتباه باشد، زیرا شخص از آن موضوع اطلاعات کافى نداشته باشد. براى اجتناب از این مسئله، باید در هنگام مصاحبه و یا تنظیم پرسشنامه به دو نکته توجه شود :
1- سئوالات هر شخص باید با توجه به محدوده کار وى باشد.
2- در ابتداى کار به شخص گفته شود که در صورتى که در مورد یک موضوع اطلاعات ناقص دارد، این مطلب را در هنگام پاسخ بیان کند.
با وجود این دو مورد، تحلیلگر باید نسبت به عدم اطمینان به مطالب بیان شده توجه داشته باشد و در هنگام استنتاج به گونهاى عمل کند که در صورت عدم واقعیت یک مورد اطلاعاتى، کل تصمیمگیرى وى اشتباه نباشد. از جمله مىتوان از راههاى مختلف و افراد مختلف، به یک عنصر اطلاعاتى دستیافت و از صحت عناصر اطلاعاتى مطمئن شد.
ب – عدم دقت
بسیارى از اوقات افراد نمىتوانند مقدار دقیقى نسبت به یک عنصر اطلاعاتى ذکر کنند. مثلاً وقتى از شخصى سئوال مىکنید که "این کار هر چند وقت یکبار صورت مىگیرد؟"، وى مىگوید "هر دو تا سه ماه". در چنین مواردى، باید تصمیمگیرى بر اساس طیف خاصى از مقادیر صورت گیرد. به عبارت دیگر به جاى تصمیمگیرى در مورد یک مقدار کاملاً مشخص، در مورد بازهاى از مقادیر تصمیمگیرى انجام شود. ذهن انسان به صورت خودکار، این بازهها را مورد پردازش قرار مىدهد. منطق نادقیق خصوصیات و چگونگى این پردازش را مشخص مىکند.
{P – P Fuzzy Logic}
ج- عدم اعتماد
برخى اوقات به راستگوئى یا دروغگوئى شخص مخاطب، اطمینان نداریم. در چنین مواردى باید توجه شود که ممکن است اطلاعاتى که از طریق وى در اختیار ما قرار مىگیرد، با واقعیت تطابق نداشته باشد، و وى اطلاعات را با توجه به منافع شخصى، و یا حتى با توجه به عادت به بزرگ نشان دادن برخى کارها به صورتى غیر واقعى، به ما ارائه کند. مثلاً وقتى از یک حسابدار مىپرسید که "آیا راهى براى تغییر و دستبردن در دفاتر وجود دارد؟"، وى پاسخ دهد "خیر". ولى در حقیقت راهى وجود داشته باشد، و وى این راه را براى زمان مبادا مخفى نگه داشته باشد.{P – البته معمولاً حسابداران همیشه چنین راهکارهاى مخفى را براى خود محفوظ نگه مىدارند، همانطور که برنامهنویسان کامپیوتر نیز، چنین راهى را براى نفوذ به سیستمى که خود آنرا نوشتهاند دارند! P}
تحلیلگر باید با دقت و بررسى موشکافانه، مطالب غیر واقعى و نادرست بیان شده از طرف افراد مختلف (حتى مدیران) را کشف کند و در تصمیمگیرى نهائى و تنظیم مستندات به آن توجه کند.
10-5-6- شبیهسازى و بررسى نمونه در موارد خاص
بسیارى از اوقات مشاهده عملکرد سیستم واقعى براى تحلیل، ممکن و مقرون به صرفه نیست. استفاده از سیستمهاى شبیهساز مىتواند در چنین مواردى کمک کننده باشد. سیستمهاى شبیهساز سیستمهائى هستند که در محیطى مجازى، رفتار سیستم واقعى را تقلید مىکنند. براى انجام شبیه سازى، باید یک مدل از بخشى از محیط واقعى را، که مىخواهیم رفتار آن را مشاهده کنیم ایجاد کرده، و با پیادهسازى مدل به صورت دستى و یا کامپیوترى، فعالیت سیستم را شبیهسازى کنیم. مثلاً از این طریق مىتوان، رفت و آمد بین بخشهاى مختلف و مراجعه ارباب رجوع را به سازمان شبیهسازى نمود، و میزان ازدحام افراد را طى زمانهاى مختلف مشاهده نمود. این کار بخصوص در زمانى که بازه زمانى که لازم است تا مشاهده شود، بسیار طولانى است و انتظار کشیدن در محیط واقعى براى رسیدن زمان مناسب و رخ دادن تمام حالات ممکن میسر نباشد، بسیار مفید خواهد بود. باید توجه داشت که شبیهسازى سیستم موجود، با شبیهسازى سیستم جدید در هنگام آزمایش طراحى متفاوت است، که در فصول آینده آنرا توضیح خواهیم داد.
{P – چگونگى مدلسازى و انجام فعالیت شبیهسازى، خود امر مفصلى است که در کتب مختلف شبیه سازى، کاملاً مورد بحث قرار گرفته است و از مقوله این کتاب خارج است. P}
6-6- درک سیستم موجود و تهیه اطلاعات خلاصهاى در مورد سیستم موجود
پس از جمعآورى اطلاعات در مورد سیستم و مسائل محیطى و محدوده تحت مطالعه، باید مستندات خلاصهاى از وضعیت و عملکرد و فعالیتهاى سیستم موجود تهیه شود. به عبارت دیگر، جمعبندى اطلاعات جمعآورى شده در مورد سیستم موجود انجام شود. این موضوع در صورتى باید انجام شود، که مستندات قبلى سیستم، موجود نباشد و یا اینکه با سیستم موجود و فعال در سازمان تطابق نداشته باشد (که اغلب نیز چنین است).
پس از تدوین، این مستندات به مدیریت براى اظهار نظر داده مىشود. مدیریت در صورت وجود اشکال و نواقص، این موارد را براى اصلاح به تحلیلگر ارائه مىکند. بهتر است مستندات براى کنترل به چند نفر از کارکنان باسابقه و مسلط به سازمان داده شود، و نظرات آنان هم در این مورد خواسته شود. در صورت عدم انجام این اصلاحات و نواقص در این مرحله، به هر مقدار که باشند، نواقص بسیار بزرگترى را در مراحل بعدى کار ایجاد خواهد کرد، که نیاز به صرف زمان و اصلاحات بیشترى خواهد داشت.
1-6-6- دلایل تدوین و تنظیم مستندات سیستم موجود
امکان ارزیابى فعالیت مطالعه سیستم، با امکان پذیر شدن مقایسه بین سیستم جدید و قدیمى.
ارجاعات به سیستم موجود، در مستندات سیستم جدید.
بخش یا بسیارى از بخشها احتمالاً دست نخورده باقى مىماند.
این مستندات مبنى و ماخذ کار تجزیه و تحلیل خود تحلیلگر واقع مىشود.
در آموزش کارکنان به کمک مىآید.
ارجاعات ارزیابىهاى مطرح در گزارش امکان سنجى به این مستندات ارائه مىشود.
2-6-6- بخشهاى مستندات سیستم موجود
مستندات سیستم موجود باید داراى بخشهاى زیر باشد. نکته مهم آنست که این موارد در سیستمهاى مختلف متفاوت است، و لزوماً در تمام سیستمها به این شکل نخواهد بود. این مستندات در مستندسازى سیستم جدید نیز ارزش بسیار زیادى دارد. بخشهاى مستندات عبارتند از [PCC90] :
الف – سازمان
چارت سازمانى، خصوصیات و وظایف هر یک از واحدها.
ب – خط مشىها و روالها
لیست خط مشىها و روالهاى موجود.
در حال حاضر آیا انجام مىشود؟ آیا نگهدارى مىشود؟ روشهاى انجام؟ توسط چه کسى استفاده مىشود؟ چه وقت استفاده مىشود؟ تناقضها و مشکلات موجود چیست؟
ج- خروجىهاى سیستم
شکل خروجىها، کاربرد، مورد استفاده، مشکلات در دقت و کاربرد.
د- ورودىهاى سیستم
شکل ورودى، کاربرد، مشکلات در دقت و کاربرد.
ه- توضیح پردازش جارى
سیستم فیزیکى
جریان کار عمومى، حجم و زمان بندى، کارائى سیستم، محدودههاى انسان و ماشین، نقاط کنترل و مکانیزمهاى کنترل، برنامهریزى کار و در نظر گرفتن تقدمها و اولویتها، مشکلات و تنگناها.
سیستم منطقى
جریان دادهها در سیستم، تبدیلات و پردازشهاى موردنیاز در سیستم، جریان دادههاى نادقیق، ناسازگار و ناموجود.
و – پروندهها، فایلها و بایگانىها
توضیح محتویات، رکوردهاى اطلاعاتى، روشهاى نگهدارى و بهروز در آورى پروندهها، طریقه مدیریت بایگانى، طریقه نگهدارى فیزیکى بایگانى، مشکلات.
ز – سیستمهاى پیرامونى و محیطى
سیستمهائى که باید با این سیستم ارتباط برقرار کنند، ماهیت ارتباطات و وابستگىهاى بین سیستمها، جریان دادهها، بایگانىهاو پروندههاى مشترک.
7-6- پىبردن به مشکل
پىبردن به مشکل در دو زمان مطرح مىشود و هر یک داراى خصوصیاتى است.
1- در ابتداى احساس نیاز به تجزیه و تحلیل و مشاهده مشکل در سازمان.
بحث این موضوع در فصل گذشته انجام شد. در این مرحله فقط حس مىکنیم مشکلى وجود دارد.
2- در هنگام مطالعه سیستم موجود
شناسائى دقیق مشکل در این مرحله انجام مىشود. در این مرحله مشکل، خصوصیات آن، ابعاد آن، ریشهها و عوامل آن و راهحلهاى کلان براى رفع آن شناسائى مىشود.
در این مرحله باید :
1- مشکلاتى را که بروز کرده است دقیقاً شناسائى و ثبت کرد.
2- ریشههاى مشکل را یافت. باید دید چه عاملى باعث بروز مشکل گردیده است.
3- خط مشىهاى اساسى و راهحلهاى کلان براى از بین بردن ریشههاى مشکل و خود مشکل (عارضه) را ارائه کرد. نباید وارد جزئیات راه حل شد، بلکه باید اصول مبارزه را مشخص کرد تا بتوان روش را مورد ارزیابى و تعیین هزینه قرارداد.
چند نکته
ممکن است چیزى که به عنوان مشکل مطرح شده است، خود در واقع مشکل نباشد و عارضه مشکل دیگرى باشد. باید بین علت مشکل، و خود مشکل یا عارضه مشکل فرق گذاشت. مثلاً وقتى فردى از ناراحتى و درد معده خود شکایت مىکند، ممکن است ابتدا زخم معده، مشکل وى تشخیص داده شود. ولى زخم معده خود داراى عاملى است، و بیمارى روحى و فشارهاى عصبى مىتواند عامل آن باشد. زخم معده عارضه، و فشار عصبى ریشه مشکل است. در سازمان همیشه باید به دنبال آن بگردیم که چه عاملى باعث ایجاد این مشکل شده است. در صورت عدم یافتن و بر طرف نمودن ریشه مشکل، مشکل باز به نوعى دیگر خود را نشان خواهد داد.
راهحلهاى ارائه شده باید هم براى درمان عارضه مشکل، و هم براى رفع ریشههاى مشکل باشد. یعنى هم ریشه و هم عارضه باید برطرف شود. باید بدانیم که همانطور که رفع ریشه مشکل مهم است، برطرف کردن عارضه نیز مهم است، زیرا درصورت عدم برطرف کردن عارضه، حتى اگر ریشه قطع شده باشد، ممکن است مشکل دیگرى بروز کند. مثلاً اگر براى درمان همان بیمار دچار زخم معده، تنها به مداواى فشار عصبى و بیمارى روحى وى بپردازیم، وى از زخم معده خواهد مرد.
ریشهیابى و پیدا کردن راه حل براى مشکل کاملاً رهیافتى و براساس تجربه است و قاعده کلیشهاى و مشخصى ندارد.
همه مشکلات سازمان، مشکلات سیستم نیستند. مشکلاتى نظیر پول نداریم، قوانین دولتى اشکال دارد، و… که امکان رفع آن توسط سازمان وجود ندارد از دیدگاه سیستم جزء مشکلات نیستند. بلکه جزء محدودیتها هستند.
ممکن است تحلیلگر در هنگام مطالعه سیستم، به مشکلاتى برخورد کند که مربوط به محدوده فعالیت وى نیست و یا به کار وى مربوط نیست. مثلاً متوجه شود که یکى از کارمندان در دفاتر مالى سازمان دستکارى کرده است. در چنین مواردى نباید در این موضوع دخالت کند، و تنهاباید مشکلات کشف شده احتمالى که غیر مرتبط با سیستم یا خارج از محدوده بررسى هستند، در صورت لزوم در یک گزارش کاملاً جداگانه و محرمانه (غیرعلنى) و گاه غیر رسمى، به مدیر اعلام شود. در این گزارش باید قید شود که، "قصد از این گزارش دخالت در امور سازمان نیست و تنها موارد مشاهده شده گزارش مىشود، و پیگیرى این موارد بر عهده تحلیلگر نمىباشد".
8-6- بررسى امکان پذیرى
وقتى راهحلى براى رفع مشکل (حتى به صورت کلان) ارائه مىشود، باید مشخص شود که آیا این راه حل عملى است یا خیر. این کار در بررسى امکانپذیرى انجام مىشود. با توجه به اینکه بررسى امکان پذیرى به موازات تمام فعالیتها و تمام مراحل انجام مىشود و حتى مواردى را چون تعیین محیط نرمافزار و سختافزار نیز شامل مىشود، و این فعالیتها نیز باید مورد امکان سنجى قرار گیرند، این فعالیت به صورت یک فعالیت مستقل در چرخه حیات ذکر نشد. و جزء مراحل چرخه حیات توسعه سیستم محسوب نمىشود. بلکه یک فعالیت عمومى است که در تمام مراحل و فعالیتها باید انجام شود. این موضوع در فازهاى بعدى نیز مطرح است و امکان سنجى با مفهوم مطلق آن، در تمام مراحل حتى در مطالعه و طراحى سیستم جدید و در هنگام پیادهسازى نیز انجام مىشود. همانطور که پس از انجام هر کار باید صحت انجام آن کار نیز مورد کنترل و آزمایش قرار گیرد، پس از ارائه هر پیشنهاد و طرح، باید امکانپذیر بودن آن کنترل شود.
با توجه به اینکه پس از ارائه راهحل کلان براى رفع مشکل، یک کنترل عمده بر بررسى امکانپذیرى باید انجام شود(چه در صورت عدم این بررسى، کلیه فعالیتهاى این فاز و فازهاى بعد تلف شده و به باد خواهد رفت)، در این نقطه، به توضیح عمومى فعالیت بررسى امکانپذیرى یا امکان سنجى مىپردازیم. نکته دیگر آن است که بررسى امکانپذیرى با همین ساختارى که ذکر خواهد شد، در فاز صفر پروژه نیز در سطحى بسیار محدود و مختصر انجام مىشود، که به دلیل ذکر آن در این نقطه و اجتناب از تکرار، در فصل گذشته تنها به شکل مختصر مطرح شده است.
مهمترین نقطه براى بررسى امکانپذیرى پس از مشخص کردن مشکل و راهحلهاى آن است. امکانسنجى همانطور که از نام آن مشخص است، "تعیین میزان امکانپذیرى انجام یک طرح از ابعاد گوناگون" است. بررسى امکان پذیرى در حداقل پنج جنبه مختلف یک سیستم انجام مىشود :
الف – امکان سنجى اقتصادى و مالى
این امکان پذیرى از سه دیدگاه کنترل مىشود :
1- آیا بودجه و منابع کافى براى انجام اصلاحات موجود است؟
براى تعیین این امکانپذیرى، باید مشخص شود که میزان هزینه توسعه سیستم در کلیه فازها در چه محدودهاى است، و تخمینى مناسب از هزینهها ارائه شود. سپس این تخمین با بودجه اختصاص داده شده یا قابل اختصاص به اینکار مقایسه شود.
2- آیا سیستم داراى منفعت آشکار یا پنهان اقتصادى است؟
منفعت سیستم مىتواند پنهان و یا آشکار باشد. منفعت پنهان مىتواند از طرق غیر مستقیم و از طریق افزایش بهرهورى در جامعه ایجاد شود. یعنى یک سیستم با انجام اصلاحات، مستقیماً سود اقتصادى خود را دریافت نکند، ولى سود این اصلاحات به نحوى به جامعه و یا خود سیستم بازگردد. مثلاً کاهش زمان معطل شدن ارباب رجوع یا راحتتر شدن کار کارکنان یا ارائه سرویسهاى اطلاعاتى به مدیریت که قبلاً انجام نمىشده است، مىتواند نمونههائى از افزایش منفعت پنهان سیستم باشد. منفعت با مقایسه بین هزینههاى انجام شده بر سیستم، به صورت اصلاحات و سود اقتصادى آشکار یا پنهان حاصل از اصلاحات محاسبه مىشود.
3- آیا سرمایه توسعه سیستم برگشت داده مىشود؟
در صورتى که سیستم داراى منفعت آشکار باشد، در مدتى معمولاً مشخص، هزینه صرف شده در توسعه و اصلاح سیستم، به سیستم بر خواهد گشت و پس از آن، میزان افزایش کارائى سازمان به عنوان سود سرمایهگذارى دراز مدت اصلاح سیستم محسوب خواهد شد. این مسئله بیشتر در شرکتهاى خصوصى و تولیدى مطرح است اما در سازمانهاى دولتى نیز داراى اهمیت است. یک مجموعه اقتصادى براى صرف هزینه در اصلاح سیستم، باید توجیه اقتصادى ارائه کند.
روشهاى محاسبه هزینه و تجزیه و تحلیل منفعت در فصل هفتم مورد بحث قرار خواهد گرفت.
ب – امکان پذیرى برنامهریزى
پروژههاى اصلاح و توسعه سیستم باید قابل برنامهریزى و پیشبینى باشند. در حالیکه بخش بزرگى از پروژههاى تحقیقاتى قابل برنامهریزى و پیشبینى دقیق نیستند. شاید یک مرکز تامین کننده هزینه یک پروژه تحقیقاتى، بتواند براى به نتیجه رسیدن طرح، تا مدت نامعلومى صبر کند، ولى معمولاً یک سازمان سفارش دهنده پروژه اصلاح و توسعه سیستم، امکان چنین صبرى را ندارد. با توجه به اینکه معمولاً سازمانها در هنگام انجام تجزیه و تحلیل سیستم، گریبانگیر مشکلات متعددى هستند، که آنها را به انجام اصلاحات واداشته، و مسائل خود پروژه تجزیه و تحلیل نیز به مشکلات موجود اضافه شده است.
با توجه به تمام این موارد، پروژه تجزیه و تحلیل سیستم و فعالیتهاى آن باید قابل پیشبینى و تخمین صحیح، و در نهایت قابل برنامه ریزى باشد.
تشخیص اینکه یک پروژه قابل برنامهریزى است یا خیر کار سادهاى نیست. در حقیقت براى اینکه به طور قطعى بتوانیم بگوئیم که این پروژه را مىتوان طبق زمانهاى برنامهریزى شده جلو ببریم یا نه، باید یکبار پروژه را اجرا نمائیم! اما قطعاً چنین کارى عملى نیست. چه وقتى پروژه را اجرا کردیم، دیگر نیازى به تعیین امکانپذیرى آن نداریم.
پس تحلیلگر باید با استفاده از ذهن خود، و با استفاده از تجربیات خود این کار را انجام دهد. تشخیص قابل برنامهریزى بودن یک پروژه، هیچ کلیشه یا روش مشخصى ندارد و کاملاً رهیافتى است. اما مىتوان پاسخ دو سئوال را در این تشخیص موثر دانست :
1- با توجه به نیروها و منابع موجود، آیا پروژه از نظر زمانى ممکن است؟
2- آیا اصولاً فعالیتهاى پروژه قابل پیشبینى است؟
ج – امکان سنجى فنى
براى انجام این امکان سنجى باید به سئوالات زیر پاسخ داده شود :
1- آیا تکنولوژى مورد نیاز وجود دارد؟
2- آیا این تکنولوژى یک تکنولوژى عملى و جاافتاده و قابل استفاده است؟ آیا این تکنولوژى تنها در آزمایشگاهها استفاده شده است؟
3- آیا این تکنولوژى در دسترس است؟ یا باید از خارج از کشور آن را به سختى وارد و پشتیبانى کرد؟
4- آیا براى استفاده از این تکنولوژى منابع کافى (متخصص، کتابهاى راهنما، شرکتهاى پشتیبانى کننده و….) وجود دارد؟
5- آیا این تکنولوژى در مدت عمر پیشبینى شده سیستم دوام خواهد آورد؟. به عبارت{P – براى اطلاع از عمر سیستم به فصل نهم – نگهدارى سیستم مراجعه کنید. P}
دیگر آیا این تکنولوژى قبل از اتمام عمر سیستم نخواهد مرد؟. موارد بسیارى هستند که یک سیستم تنها به دلیل استفاده از تکنولوژى که عمر آن به پایان رسیده و دیگر از طرف شرکتهاى مربوطه پشتیبانى نمىشود، قادر به ادامه فعالیت خود نیست.
6- آیا فرهنگ استفاده از این تکنولوژى هم اکنون وجود دارد؟
{P – براى نمونهاى از مشکلات در فرهنگ استفاده از تکنولوژى به مقالات [مجا74] و [مجا76] رجوع کنید. P}
7- آیا دانش استفاده از این تکنولوژى، در محیط سازمان و کشور وجود دارد و یا قابل کسب است؟
بررسى امکان پذیرى فنى، نقش عمدهاى را در پروژههاى اصلاح و توسعه سیستم بازى مىکند. بسیارى از پروژههاى توسعه سیستم، به دلیل پیشبینى استفاده از تکنولوژى خاصى که هنوز شرایط مناسب از آن تکنولوژى در محیط سازمان بوجود نیامده بود، شکست خورده است.
د- امکان سنجى عملیاتى
امکان سنجى عملیاتى مشخص مىکند، که آیا عملیات اصلاحات و توسعه سیستم عملى است یا خیر. این موضوع در دو بعد قابل طرح است.
1- آیا مسئله قابل حل، و سیستم ماهیتا قابل ایجاد است؟
آیا اصولاً و منطقاً مىتوان چنین مشکلى را با چنین راه حلى بر طرف نمود؟
2- آیا سیستمى که ماهیتا قابل ایجاد است، عملاً هم قابل ایجاد است؟
بسیارى از اوقات یک سیستم، از لحاظ منطقى هیچ مشکلى را در بر ندارد. اما عملاً نمىتوان آن را انجام داد. مثلاً در یک دانشگاه، مسئله سرقت از محیط دانشگاه یک مشکل است. بخش عمده اشیاء مسروقه از طریق صندوق عقب اتومبیلها از محوطه دانشگاه خارج مىشود (در واقع تنها راه خروج این اشیاء با توجه به حجم آنها همین راه است). یک راه حل منطقاً قابل اجرا، آن است که کلیه اتومبیلهاى افرادى که از دانشگاه خارج مىشوند، مورد بازرسى قرار گیرد. اما این کار عملاً قابل اجرا نیست. زیرا براى بسیارى از اساتید دانشگاه و محققانى که در این دانشگاه کار مىکنند، این کار یک توهین تلقى مىشود. پس باید راه دیگرى را انتخاب کرد.
در نهایت سئوالهاى زیر در این بررسى کمک کننده خواهد بود:
1- آیا مدیریت از سیستم حمایت مىکند ؟
2- آیا افراد، سیستم را مىپذیرند؟
3- آیا محیط عملیاتى کاربران و مدیران تغییر پیدا مىکند؟ اگر پاسخ مثبت است آیا کاربران و مدیران خود را با محیط جدید وفق خواهند داد؟
ه- امکان پذیرى عوامل انسانى
انسانها داراى خصوصیات جسمى و روحى خاصى هستند. براى آنکه یک سیستم موفق براى فعالیت انسانها ایجاد شود، این خصوصیات باید مورد توجه قرار گیرند. باید مشخص شود که آیا سیستم، خصوصیات و شرایط محیطى مناسب براى فعالیت انسانها را ایجاد مىکند؟. آیا شرایط جسمى و روحى انسانها، اجازه مىدهد که در سیستم جدید به نحو مطلوب فعالیت کنند؟. مثلاً یک راه افزایش حجم کار یک سازمان، شبانهروزى کردن آن است. در چنین حالتى آیا کارکنان مىتوانند در شیفتهاى مختلف با کارائى و بازدهى مناسب عمل کنند؟ شناسائى عوامل انسانى در این کار ما را یارى خواهد داد. این موضوع در بخش سوم کتاب مورد بحث قرار خواهد گرفت.
نکته قابل توجه در بررسى امکان پذیرى آنست که باید بین دو نوع مختلف امکان پذیرى تفاوت قائل شد :
1- امکان پذیرى فعالیت یک سیستم
آیا خود سیستم پیشنهاد شده قابل استفاده است ؟ (اگر ایجاد شود)
2- امکان پذیرى پروژه توسعه سیستم
آیا سیستم پیشنهاد شده قابل ایجاد است؟
گاهى اوقات یک سیستم ماهیتا قابل استفاده و مفید است، اما امکان ایجاد آن وجود ندارد. نقلقولى به طنز در جنگ جهانى دوم حاکى از آن است که در زمان حمله زیردریائىهاى آلمان به قواى متفق، از همه دانشمندان خواسته شد تا راهحلى براى از بین بردن زیردریائىها پیشنهاد کنند. یکى از دانشمندان با ارائه این پیشنهاد که در صورتى که آب اطراف زیردریائى را گرم کنیم، در فلان قسمت تجهیزات آن نقصى پدید آمده و زیردریائى مجبور به صعود به سطح آب مىشود. وى با آزمایش یک ماکت این موضوع را اثبات نمود. همه از این کار استقبال کردند و از وى پرسیدند که حالا چطور آب اطراف زیردریائى را گرم کنیم؟ وى گفت : این را من هم نمىدانم!
{P – نویسنده از واقعیت یا عدم واقعیت این طنز و سرنوشت این دانشمند هیچ اطلاعى ندارد! P}
9-6- تعریف دقیق مسئله
پس از انجام فعالیتهاى ذکر شده، در این نقطه ما دو چیز را مىدانیم :
1- وضعیت سیستم موجود چیست؟
2- مشکلات سیستم موجود چیست؟
با توجه به این موضوع، باید پس از تعریف دقیق دو موضوع فوق، دقیقاً مشخص کنیم که در مرحله مطالعه سیستم به دنبال چه هستیم، و این یعنى تعیین دقیق اهداف، موضوع و محدوده کار.
1- اهداف
هدف ما از اصلاح سیستم چیست و ما به دنبال رسیدن به چه چیز هستیم؟
هدف باید قابل اندازهگیرى باشد. یعنى در انتهاى کار باید بدانیم که آیا به اهداف تعیین شده رسیدهایم یا خیر. مواردى چون :
بهتر کردن وضع کار.
افزایش سرعت کار.
بالا بردن کیفیت.
هیچیک به عنوان اهداف محسوب نمىشوند. ولى مواردى چون :
رساندن زمان انجام دادن کار بررسى و صدور مجوز ساخت به حداکثر دو روز.
افزایش 15% کارائى سازمان.
کاهش 20% از تعداد کارکنان بدون کاهش تولید.
فراهم آوردن امکان تهیه گزارشهاى آمارى طبق مشخصات لیست الف به پیوست (یک لیست فرضى) طى حداکثر 5 ساعت از زمان درخواست مدیر.
مىتوانند جزء اهداف عملیات توسعه سیستم باشند.
باید بین اهداف سیستم و اهداف توسعه سیستم تفاوت قائل شد. اهداف سیستم، اهدافى هستند که سازمان از فعالیت خود دارد. به این اهداف، اهداف سازمانى نیز گفته مىشود. مثلاً هدف یک کارخانه تولیدى، کسب سود مشخص، از تولید یک محصول مشخص است. اهداف توسعه سیستم، اهدافى است که تیم تجزیه و تحلیل سیستم، از انجام پروژه تجزیه و تحلیل و طراحى سیستم دنبال مىکند. مقصود ما از اهداف، نوع اخیر آن است و مثالهاى ذکر شده فوق، همین موضوع را مشخص مىکند.
سئوالى که ممکن است در اینجا مطرح شود، آنست که این اهداف در هنگام احساس نیاز و درخواست انجام پروژه مشخص مىشود. اما پاسخ آنست که خیر. در هنگام بررسى مقدماتى در فاز صفر، هنوز مشکلات به صورت دقیق مشخص نشده است، و تنها پس از تعیین دقیق مشکلات است که مىتوان اهداف را با دقت و همانند مثالهاى ذکر شده در چند سطر قبل تعیین نمود.
2- تشریح موضوع
موضوع سیستم جدید و خصوصیات آن و توانائیها و قابلیتهائى که سیستم جدید باید ارائه کند در این بخش مشخص مىشود. با توجه به سیستم موجود، مشکلات، ریشهها و راهحلهاى ارائه شده، چهارچوب سیستم جدید در این بخش مشخص مىگردد. این چهارچوب به عنوان محور کار طراحى سیستم تعیین مىشود. در تشریح موضوع باید مشخص شود، سیستم جدید تا چه حد از امکانات سیستمهاى کامپیوترى بهره خواهد برد و چه بخشهائى به صورت مکانیزه و چه بخشهائى دستى عمل خواهند کرد. در انتهاى تشریح موضوع، نمودار مفهومى سیستم تعیین و ترسیم مىشود(شکل10-6). نمودار مفهومى سیستم در این مرحله، از نمودار مفهومى سیستم جدید ترسیم شده در فاز قبلى، دقیقتر و قطعىتر بوده و اشکالات آن بر طرف شده است. (نمودار مفهومى در فاز بعدى نیز مجدداً ترسیم و اصلاح مىشود). همچنین در این قسمت باید خط مشىهاى اساسى در توسعه سیستم جدید مشخص شود، و تعیین شود اصولاً سیستم جدید بر چهمحورهائى باید ایجاد شود و چه محورهائى از سیستم موجود باید تغییر کند.
3- تشریح محدوده کار
باید مشخص شود، محدوده کار توسعه سیستم کجاست و سیستم در چه بخشهائى از سازمان، مورد اصلاح واقع مىشود. همچنین باید مشخص شود که در توسعه سیستم، چه بخشها و واحدهائى از سازمان درگیر خواهند شد.
باید توجه کرد که عدم تعریف دقیق کار، ممکن است باعث گمراه شدن و انحراف تحلیلگرى که مطالعه و طراحى سیستم جدید را انجام مىدهد باشد. در واقع این بخش از مستندات سیستم، چهارچوب کار مطالعه و طراحى سیستم جدید را تعیین مىکند.
از طرف دیگر، مدیریت با تایید گزارش مطالعه سیستم موجود، تعریف دقیق مسئله را تایید مىکند و اگر این تعریف دقیقاً انجام نشده باشد، در انتهاى مطالعه سیستم نمىتوان کار را ارزیابى درستى کرد و مشخص کرد که آیا تیم انجام دهنده مطالعه و طراحى سیستم جدید به اهداف خود دست یافته است و یا خیر.
10-6- تعیین محیط عمومى و بستره نرمافزارى و سختافزارى سیستم کامپیوترى
در مرحله مطالعه سیستم موجود، در صورتى که سیستم برپایه یک سیستم کامپیوترى بنا مىگردد، و یا اینکه قرار است از یک سیستم کامپیوترى استفاده کند، باید بستره سیستم کامپیوترى، اعم از سختافزار یا نرمافزار تعیین شود.
بستره سیستم کامپیوترى باید با توجه به شرایط محیطى و نیازهاى سازمان تهیه شود. انتخاب بستره مناسب داراى اهمیت بسیارى است. تنها خریدن تعدادى کامپیوتر و یک نرمافزار و نصب و استفاده از آن راهگشا نیست. تعداد سازمانهائى که داراى چندین نرمافزار و سختافزار مختلف ولى غیر قابل استفاده هستند زیاد است. دلیل عدم استفاده از این سیستمها، عدم توانائى آنها نیست. بلکه بسیارى از این سیستمها از انواع پیشرفته و داراى امکانات متعدد هستند. مسئله در عدم تطابق شرایط محیطى سازمان، با شرایط سیستم مورد نظر است. مثلاً در یک سازمان، پائین بودن فرهنگ عمومى انفورماتیک افراد و محیط آن سازمان و کم بودن معلومات مسئولین سازمان، درک یک سیستم کاملاً پیشرفته را مشکل مىسازد و به همین دلیل استفاده از این سیستم هرگز انجام نمىشود.
1-10-6- پارامترهاى انتخاب بستره سیستم کامپیوترى
پارامترهاى قابل توجه در تعیین بستره سختافزارى یا نرمافزارى عبارتند از:
نوع سختافزار ( PC , Mini و … ).
مدل سختافزار.
تجهیزات جانبى سختافزار مربوطه.
موجود بودن دانش راهبرى و هدایت سختافزار مربوطه.
موجود بودن قطعات یدکى سختافزار مربوطه.
وجود پشتیبانى مناسب براى سختافزار مربوطه توسط شرکتهاى ارائه کننده سیستمها.
امکان ارتباط با سیستمهاى سختافزارى دیگر.
امکان فارسى سازى.
شرایط مناسب براى سیستم عامل مربوطه (محیط سختافزارى و نرمافزارى).
قدرت سیستم عامل مربوطه در کاربردهاى مختلف.
نرمافزارهاى موجود بر روى سیستم عامل مربوطه.
محیط سیستم عامل مربوطه (گرافیکى، خط دستورى، … ).
{P – P Command Line}
قابلیت یادگیرى و کار با سختافزار و نرمافزار در سازمان.
امکانات و توانائىهاى مالى سازمان.
نیروى متخصص موجود براى راهبرى و انجام عملیات بر سختافزار یا نرمافزار مربوطه.
مستندات موجود در زمینه سختافزار و نرمافزار مربوطه و کیفیت و کامل بودن آنها.
آشنائى عمومى در جامعه با سختافزار یا نرمافزار مربوطه.
امکان توسعه آینده سیستم.
1- توسعه بستره.
2- توسعه نرمافزار کاربردى.
عملکرد سیستمکاربردى به عنوان سیستم جامع (توزیعى یا متمرکز).
موارد استفاده در آینده و حال در سازمان، نسبت به بستره مورد نظر براى کاربرد جارى و سایر کاربردها.
هزینه خرید سیستمهاى سختافزارى و نرمافزارى (بستره).
هزینه نگهدارى سیستمهاى سختافزارى و نرمافزارى (بستره).
سازمان مورد نیاز براى مدیریت و راهبرى و نگهدارى سیستم.
مسئله اتصال شبکهاى و مخابراتى.
شرکتها و موسسات ارائه کننده سیستمهاى سختافزارى و نرمافزارى مربوطه از نظر :
اعتبار.
خدمات.
توانائىها.
سوابق.
انجام آموزش مناسب به کارکنان توسط شرکتهاى ارائه کننده سیستمها.
انعطافپذیرى سیستم (نرمافزار و سختافزار) در طراحى و ساختمان.
سرعت، ظرفیت، واحدمندى و … سختافزارها.
بستههاى نرمافزارى کاربردى موجود و قابل استفاده براى سیستم.
مشکلاتدر نصب.
ساختمان داخلى سیستم (نرمافزار و سختافزار).
امکانات جانبى.
میزان برآورده کردن نیازهاى عملیاتى و توانائىهاى مورد نیاز سیستم توسط بسته نرمافزارى.
امکان مشاهده توانائیها قبل از خرید.
…
2-10-6- تهیه نرمافزار – بسته نرمافزارى
در تهیه نرمافزار کاربردى براى یک سیستم کامپیوترى مىتوان از سه روش استفاده کرد :
1- تولید نرمافزار سفارشى توسط یک تیم تولید کننده نرمافزار.
در این نوع از تهیه نرمافزار، زمان و هزینه زیادى باید صرف تولید نرمافزار شود و قابلیت اطمینان سیستم نیز نسبت به دو حالت دیگر کمتر است. مزیت این روش آنست که نرمافزار دقیقاً مطابق نیازهاى سازمان ایجاد مىشود.
2- خرید بستههاى نرمافزارى آماده.
در این نوع از تهیه نرمافزار، یک بسته نرمافزارى، حاوى یک سیستم کاربردى، با قالبى که اغلب سازمانها مىتوانند از آن استفاده کنند وجود داشته و قابلیت اطمینان آن نسبت به تولید نرمافزار سفارشى بالاتر است. مشکل این نرمافزارها در آنست که دقیقاً با خواستهها و شرایط سازمان تطابق ندارد و سازمان باید پارهاى از فعالیتهاى خود را با توجه به چگونگى فعالیت نرمافزار تغییر دهد.
3- خرید نرمافزارهاى انعطافپذیر و قابل طراحى عناصر.
اینگونه از نرمافزارها، علاوه بر اینکه به نوعى یک بسته نرمافزارى آماده هستند و داراى مزایاى آن از جمله قابلیت اطمینان بالا مىباشند، امکان تطابق با نیازهاى سازمان را با توجه به قابلیت طراحى منابع و امکانات و نمونهسازى سریع ایجاد مىکنند و مزایاى یک سیستم تولید شده به سفارش کاربر را نیز دارند. دربخش سوم در توضیح مدل توسعه سیستم مبتنى بر ساختهاى آماده، اینگونه از نرمافزارها بیشتر مورد بحث قرار مىگیرند.
در هر حال با توجه به مشکلات روش اول (تولید نرمافزار سفارشى) و درصد بالاى شکستها و نقاط ضعف تولید شده از این روش، معمولاً تنها در موارد خاص و مواردى که هیچ بسته نرمافزارى براى آن کار وجود ندارد، از این روش استفاده مىشود و معمولاً از روش سوم و در صورت عدم وجود چنین سیستم نرمافزارى، از روش دوم استفاده مىکنیم. اهمیت استفاده از یک بسته نرمافزارى، چه به روش دوم و چه به روش سوم بسیار زیاد است. اگر در یک مثال، تولید اتومبیل را به تولید یک بسته نرمافزارى تشبیه کنیم، مشاهده مىکنیم که ساخت تنها یک اتومبیل با طراحى و مدل کاملاً سفارشى چقدر نسبت به یک مدل تولید شده انبوه گرانتر است و دیرتر و نامطمئنتر به دست مصرف کننده مىرسد. دو جنبهاى که باعث تولید بستههاى نرمافزارى شد، تولید انبوه و کاربردهاى عام آن بود. این سیستمها ارزان، سریع الوصول، داراى کاربرد جامع، داراى کاربرد آسان و داراى امکانات عمومى خوب است، زیرا یک جامعه از آن استفاده مىکند. پس اگراشکالى در آن وجود داشته باشد، سریعتر مشاهده شده و همچنین اگر شما در بکارگیرى آن دچار مشکل شدید، شخصى را مىیابید که به شما کمک کند، براى کاربرى آن کتاب چاپ مىشود و… البته باید توجه داشت که هر بسته نرمافزارى این مزایا را ندارد. در انتخاب یک بسته نرمافزارى، بهتر است علاوه بر خصوصیات عمومى و توانائىها و محیط که ذکر آن شد، به عوامل زیر نیز توجه نمود:
اعتبار و شهرت سازنده نرمافزار و فروشنده آن.
وسعت محدودهاى که فروشنده نرمافزار از آن پشتیبانى مىکند.
کنترل اینکه نرمافزار، روى سختافزار موجود یا قابل تهیه، اجرا شود.
نظر کاربرى بىطرف، که از این نرمافزار در سازمانى مشابه و محیط سختافزارى مشابه استفاده کرده است.
خط مشى فروشنده براى اعمال تغییرات و توسعه سفارشى و مخصوص در بسته نرمافزارى، به منظور تطابق با خواستههاى کاربر و جلب رضایت کاربر.
انعطافپذیرى نرمافزار براى تطابق با شرایط سازمان.
3-10-6- انجام عملیات تعیین محیط نرمافزارى و سختافزارى
در انجام عملیات تعیین محیط نرمافزارى و سختافزارى، موارد زیر باید مورد توجه قرار گیرد:
تاسیس واحد کامپیوتر و انتخاب مدیرمناسب، در صورت عدم وجود. لازم به تذکر است که اینکار حتى قبل از سازماندهى واحد کامپیوتر جدید، که در فاز بعدى انجام مىشود صورت مىگیرد.
انتخاب شرکتهاى ارائه کننده سیستمهاى کامپیوترى، با درخواست ارسال مشخصات از کلیه شرکتها و تولید کنندگان.
بازدید از انواع سیستمهاى موجود و مشابه.
بازدید سیستمهاى ارائه شده از طرف شرکتها و ارزیابى آنها با توجه به پارامترهاى ذکر شده قبلى.
آزمایش و زیر بار گذاشتن سختافزارها و نرمافزارهاى منتخب.
انتخاب سیستمهاى مناسب با توجه به بررسى انجام شده و اعلام نظر به مدیریت سازمان براى تهیه سیستمها.
{P – تحلیلگر به هیچ عنوان بجز در اعلام نظر کارشناسى و بررسى سیستمها، نباید در کار تهیه سیستمها دخالتى داشته باشد و این کار بر عهده سازمان و واحدهاى تدارکات آن است. P}
سازماندهى اولیه واحد کامپیوتر با توجه به سختافزارها و نرمافزارها و نیازهاى سازمان.
تذکر : سازماندهى نهائى و تنظیم شرح وظایف در مطالعه و طراحى سیستم انجام مىشود.
11-6- برنامه ریزى مطالعه و طراحى سیستم جدید
در این مرحله باید مشخص شود، مطالعه و طراحى سیستم جدید (فاز بعدى)، باید طى چه مراحلى انجام شود و چه فعالیتها و کارهائى باید صورت گیرد. حجم کارها چقدر است. کارها از چه نوعى هستند. تقدم و تاخر کارها چگونه است و در یک کلام همان فعالیتهائى که براى برنامهریزى مطالعه سیستم موجود در ابتداى این فصل مورد بحث قرار گرفت و پارهاى از آن در بخش چهارم کتاب مورد توضیح قرار مىگیرد، در این مرحله براى فاز بعدى انجام مىشود. این برنامهریزى داراى اهمیت زیادى است. زیرا خط مشى انجام فاز بعدى را مشخص مىکند و نیز تخمینهاى هزینه و زمان و منابع مورد نیاز براى انجام فاز بعدى، مبتنى بر همین برنامهریزى انجام مىشود.
تنها تفاوتى که این برنامهریزى با برنامهریزى درهنگام آغاز فاز دارد، آنست که در ابتداى هر فاز ما مىدانیم که چه تیمى، با چه افرادى قرار است این کار را انجام دهند و برنامهریزى مبتنى بر اشخاص واقعى انجام مىشود. اما در این مرحله از اینکه چه تیمى با چه افرادى قرار است کار مرحله بعد را انجام دهند و چه زمانى دقیقاً کار آغاز خواهد شد اطلاع نداریم. (حتى اگر انجام دهندگان پروژه از انجام فاز بعد توسط خود آگاه باشند، ممکن است تا آغاز فاز بعدى که زمان آن معلوم نیست، به دلایلى، برخى از افراد تیم تغییر نمایند). بنابراین باید با دیدى عمومى و در نظر گرفتن متوسط توانائىها و شرایط معمول، کار برنامهریزى را انجام داد.
در این مرحله، همچنین باید مشخص شود که تیم مطالعه و طراحى سیستم جدید، باید داراى چه سازماندهى و چه تعداد و چه حجم از نیروى انسانى و متخصص باشد و خصوصیاتى نظیر موارد زیر تعیین شود :
تیم باید از داخل سازمان باشد یا از خارج.
تعداد نفرات تیم تجزیه و تحلیل.
تخصص افراد تیم تجزیه و تحلیل.
بخشهاى مختلف تیم تجزیه و تحلیل.
افرادى که از خارج به صورت پاره وقت باید فعالیت کنند.
مراحل انجام تجزیه و تحلیل – مطالعه سیستم توسط تیم.
…
به عبارت دیگر، در این مرحله کلیه مسائلى را که در ارتباط با تیم انجام دهنده مطالعه و طراحى سیستم جدید لازم است مشخص شود، تعیین مىکنیم.
12-6- برآورد هزینه و زمان و ارزش کارائى احتمالى مطالعه و طراحى سیستم جدید
پس از اینکه برنامه انجام مطالعه و طراحى سیستم جدید مشخص شد، باید تعیین شود :
1- زمان انجام این مطالعه چقدر خواهد بود؟
2- هزینه انجام این مطالعه چقدر خواهد بود؟
3- ارزش سیستم نهائى در مقایسه با هزینهاى که انجام مىشود، چه مقدار از ارزش سیستم موجود بیشتر خواهد بود؟
تعیین زمان انجام مطالعه، پس از انجام برنامهریزى مطالعه، و با رسم نمودار مسیر بحرانى، قابل محاسبه است. محاسبه هزینه از طریق مشخص کردن نیروى انسانى و منابع مورد نیاز براى انجام پروژه و تخصص، دستمزد هر ساعت کار و تعداد ساعتى که لازم است تا افراد در پروژه فعالیت کنند انجام مىشود. با توجه به اینکه در بخش چهارم این کتاب، در توضیح روشهاى برنامهریزى و مدیریت پروژه، چگونگى انجام این فعالیتها، مورد بحث قرار خواهد گرفت، از ارائه توضیحات بیشتر در این مورد در این نقطه خوددارى مىکنیم.
در محاسبه ارزش سیستم نهائى نسبت به سیستم موجود، باید مشخص نمائیم که میزان هزینههاى سیستم موجود چقدر است و این سیستم براى سازمان تا چه میزان داراى سود است. همین مسئله براى سیستم جدید نیز باید تعیین و مشخص شود که این سیستم داراى چه مقدار هزینه و چه مقدار سود است. با مقایسه بین این مقادیر مىتوان دریافت که ارزش پیادهسازى سیستم جدید چقدر است. باید بین هزینه توسعه یک سیستم و هزینه فعالیت یک سیستم تفاوت قائل شد. هزینه توسعه یک سیستم هزینهاى است که پروژه تجزیه و تحلیل و مطالعه سیستم، در فازهاى مختلف خود صرف مىکند، تا سیستم جدید را پیاده سازد. هزینه فعالیت یک سیستم، هزینههاى روزمرهاى است که براى انجام فعالیت سیستم، هر روز و هر سال پرداخت مىشود، از جمله حقوق کارکنان سازمان، هزینه آب و برق و اجاره محل و غیره. محاسبه ارزش پیاده سازى یک سیستم در مبحث تجزیه و تحلیل منفعت از فصل هفتم، مفصلاً مورد بحث قرار خواهد گرفت.
در اینجا لازم است متذکر شویم که محاسبه ارزش توسعه سیستم و منفعت سیستم در این مرحله با محاسبه ارزش و منفعت در فاز بعدى تنها از این دیدگاه متفاوت است که در این مرحله، چهارچوب راهحلهاى پیشنهادى مشخص شده و هنوز ساختمان سیستم جدید قطعى نیست. اما در فاز بعدى، طراحى دقیقاً انجام شده و جزئیات ساختمانى سیستم مشخص شده است. بنا بر این در این مرحله، محاسبه ارزش سیستم تنها تخمینى براى تعیین به صرفه بودن انجام فاز بعدى و نوعى امکانسنجى است. ولى در انتهاى فاز بعدى، محاسبه منفعت سیستم با توجه به مشخصات دقیق سیستم انجام مىشود و درصد تطابق آن با واقعیت بسیار بیشتر خواهد بود.
در تعیین هزینههاى سیستم، باید به این نکته توجه شود که مدیریت معمولاً براى تعیین هزینه در سطح پائینتر، به تحلیلگر فشار وارد مىکند. در نظر گرفتن هزینه و زمان کمتر از حد مورد نیاز براى انجام پروژه، تحلیگر را در یک دام گرفتار مىکند، و پروژه را با کسر بودجه و اتمام مهلت قبل از اتمام کار مواجه مىکند.
13-6- تنظیم گزارش مطالعه سیستم موجود و امکان سنجى
گزارش مطالعه سیستم موجود و امکان سنجى، ثمره کار تیم تجزیه و تحلیل در این فاز است. با توجه به اینکه در میانه این فاز، طى دو مرحله، بخشهائى از مستندات به مدیریت براى تایید داده شده است، مع الوصف در گزارش نهائى مطالعه سیستم موجود و امکان سنجى، دو بخش گزارش که قبلاً به مدیر ارائه شده است مجدداً ارائه مىشود و گزارش نهائى شامل دو گزارش میانى نیز هست.
گزارش مطالعه سیستم موجود علاوه بر آن که باید خصوصیات عمومى یک مستندات سیستم را داشته باشد (که در بخش چهارم کتاب مورد بحث قرار مىگیرد)، باید کلیه ابهامات سیستم موجود را بر طرف کند، قابل خواندن براى مدیران باشد و با اصطلاحاتى نوشته شود که مدیران با آن آشنائى داشته باشند. همچنین ایجاز در آن رعایت شود از توضیحات طولانى و بیهوده اجتناب کند.
مخاطبین گزارش مطالعه سیستم موجود عبارتند از :
مدیران
تیم مطالعه و طراحى سیستم جدید
تیم پیاده سازى
تیم نگهدارى و واحد سیستمهاى سازمان در موارد بسیار معدود
در نتیجه، این گزارش باید با توجه به نیازهاى مخاطبین مورد نظر تنظیم و ارائه گردد.
1-13-6- محتویات گزارش امکان سنجى
گزارش امکان سنجى باید در حالت کلى شامل بخشهاى زیر باشد. این موارد قطعى و لایتغیر نیستند، و با توجه به شکل مسئله و موارد کاربرد تغییر مىکنند.
صفحه عنوان
نام خدا
عنوان گزارش
سازمان
عنوان انجام دهندگان
تاریخ
فهرست مطالب
مقدمه
خلاصهاى ازاینکه چرا در سازمان نیاز به مطالعه و تجزیهوتحلیل سیستم ایجاد شد (خلاصهاى از مشکل و عوامل احساس نیاز).
چگونهشد که انجام دهندگان براى اینکار انتخاب شدند؟
…
فصل 1 – توضیح مختصر صورت مسئله مطالعه سیستم موجود و محدودهکار به همراه نمودار مفهومى سیستم.
فصل 2 – گزارش از مراحل انجام شده در کار مطالعه سیستم موجود و مسائل خاصى که با آنها برخورد کردهاید(گزارش کار).
فصل 3 – اطلاعات خلاصهاى در مورد سیستم موجود به همراه نمودارهاى جریان دادهها.
شامل تمام موارد ذکر شده در مستندات سیستم موجود که قبلاً ذکر آن انجام شده است.
فصل 4 – نتایج مطالعه سیستم موجود
طرح مشکل و مساله به صورت دقیق و ریشه یابى مشکل.
تشریح راهحلهاى کلان رفع مشکل.
تشریح اهداف مطالعه و طراحى سیستم جدید.
تشریح موضوع مطالعه و طراحى سیستم جدید.
تشریح محدوده کار مطالعه و طراحى سیستم جدید.
توضیح امکان پذیرى راهحلهاى پیشنهادى
با تشریح دلایل در هر یک از پنج زمینه ذکر شده امکان پذیرى مالى-اقتصادى، فنى، برنامهریزى، عملیاتى و عوامل انسانى.
مشخص کردن موارد خاص توجه از قبیل شرایط غیر عادى یا روابط درونى بین مشکلات.
تشریح و ارزیابى کارائى سیستم در حال حاضر و پس از مطالعه سیستم.
تعیین محیط سختافزارى و نرمافزارى و بستره سیستم کامپیوترى و دلایل اجمالى آن.
برآورد هزینه و زمانو برنامهریزى زمانى مطالعه و طراحى سیستم جدید.
بررسى منفعت مطالعه و طراحى سیستم جدید.
تعیین مراحل و برنامه مطالعه و طراحى سیستم جدید.
تعیین شرایط و مشخصات و سازماندهى لازم تیم انجام دهنده مطالعه و طراحى سیستم جدید.
برآورد هزینه سختافزار و نرمافزار بستره سیستم.
توضیح اینکه در انتهاى فاز مطالعه و طراحى سیستم جدید، گزارش مطالعه و طراحى سیستم جدید حاوى چه مطالبى خواهد بود.
سایر موارد که لازم است تا به آنها توجه شود.
لیستى از تصمیمهاى استراتژیک و خط مشىها، که باید بوسیله مدیریت اتخاذ شود و اخذ آنها بر عهده و توان تحلیلگر نیست. و لیستى از مشکلاتى که رفع آنها بر عهده مدیریت است.
ضمائم
اوراق و مستندات مربوط به بررسى سختافزارها و نرمافزارها و پیشنهادات ارائه شده از طرف شرکتهاى مختلف و همچنین توضیح مراحل وبرگههاى درخواست و استعلام مشخصات سیستمها از شرکتها.
…
2-13-6- چند نکته
ذهنیات فردى و موارد غیر عینى نباید در گزارش ذکر شود. باید توجه داشت که این گزارش، بعداً مورد استناد قرار مىگیرد. همچنین در مواقعى که نسبت به موضوعى اطمینان ندارید و این موضوع لازم است در گزارش ذکر شود، باید علاوه بر ذکر موضوع، توضیحات کافى پیرامون مسئله عدم اطمینان به آن و دلایل آن ذکر شود.
قصد ما از بیان گزارش، بیان تمام مطالب و تمام چیزهائى که در سازمان وجود دارد نیست. بلکه بیان آن قسمتى از مطالب است که به کار اصلاح و توسعه سیستم کمک مىکند.
برخى اوقات لازم است تا بعضى موضوعاتى که به کار تجزیه و تحلیل مربوط هستند و واقعیت دارند ناگفته باقى بمانند و نباید در گزارش ذکر شوند. معمولاً ذکر اینگونه موارد ممکن است به اصلاح و توسعه سیستم ضربه بزنند و ذکر کردن آنها ضرر بیشترى از ذکر نکردن آنها در گزارش دارد. در مواجهه با اینگونه موارد سه راه را مىتوان اتخاذ کرد :
1- این مطالب به صورت شفاهى و خصوصى با مدیریت یا هر شخصى که لازم است، به صورت غیررسمى یا نیمهرسمى مطرح شود.
2- طریقه گنجاندن مطلب در گزارش به صورت غیر مستقیم باشد، مثلاً موضوعى عامتر مطرح شود که این موضوع خاص را در بر داشته باشد، اما موضوع خاص مستقیماً ذکر نشود.
3- به کلى از طرح آن خوددارى کنید. (برخى اوقات بیان کردن یک مشکل کوچک، مشکل بزرگترى را ایجاد مىکند).
در هر حال تشخیص این موضوعات و نحوه برخورد با آن، به خصوصیات مسئله بستگى دارد و بر عهده تحلیلگر است.
14-6- تلفیق فازها
برخى اوقات پروژه آنچنان کوچک است که مطالعه سیستم موجود (شناخت رویههاى جارى کار و شناختمشکل و سایر موارد) در یکى دو جلسه امکانپذیر است. در چنین مواردى انجام مطالعه سیستم موجود به عنوان یک فاز معنائى ندارد. بلکه گزارش پیشنهاد پروژه اولیه، مستقیماً به مطالعه و طراحى سیستم جدید مىپردازد و بخشهائى از مطالعه سیستم موجود نظیر مستند ساختن سیستم موجود و … ، در مطالعه سیستم انجام مىشود. در چنین مواردى تعریف دقیق مسئله باید در گزارش پیشنهاد پروژه انجام شود.
باید به این نکته توجه کرد که تمام مراحل و فعالیتهاى ذکر شده، حتى در پروژههاى کوچک و با حجم بسیار کم، باید انجام شود. منتهى هر یک از فعالیتها، با توجه به حجم پروژه انجام مىشود. از تعیین راهکار اختصاصى توسعه سیستم و تعیین استانداردهاى عملیات گرفته تا بخشهاى تدوین گزارش، همه باید انجام شوند و تنها ممکن است در یک پروژه کوچک، هر یک از این موارد مختصر و کمحجمتر از پروژههاى بزرگتر باشد.
بسیارى از اوقات، مدیریت تحمل دو مرحلهاى شدن کار را ندارد و میخواهد کار تجزیه و تحلیل، یکمرحلهاى انجام شود. در چنین حالتى، تحلیلگر باید پیشنهاد پروژه را به صورتى تنظیم کند که کل تجزیه و تحلیل را شامل شود. ولى در هنگام انجام کار باید کلیه مراحل مطالعه سیستم موجود و مطالعه و طراحى سیستم جدید هر دو طى شود. ضمناً گرفتن تایید مدیریت در سه مرحله میانى کار (پس از شناخت سیستم موجود، پس از شناسائى مشکل و ریشهها و راهحلهاى کلان و پس از تنظیم گزارش مستندات سیستم موجود و امکانسنجى) نباید فراموش شده و حتماً انجام شود. حتى اگر مدیریت درخواست چنین تاییدهائى را نکرده است.
چگونگى برخورد با مسئله یکى کردن مطالعه سیستم و امکان سنجى و شرایطى که در سازمان حکمفرما است کاملاً رهیافتى است و به تجربه تحلیلگر باز مىگردد. حتى در مواردى، تحلیلگر خود به هیچ عنوان نامى از "مطالعه سیستم موجود و امکان سنجى" نمىبرد، ولى به صورت نهفته آن را انجام مىدهد. ممکن است تحلیلگر خود یکپارچه انجام شدن کار را پیشنهاد کند.
شرایط مسئله تعیین کننده است.
انجام یکپارچه دو فاز ذکر شده، برخى اوقات داراى مزایائى است. مثلاً یکى از مهمترین اشکالات دو مرحله انجام شدن کار آنست که در سازمانهائى که داراى ثبات مدیریتى نیستند، چه از لحاظ تغییر مدیر و چه از لحاظ تصمیمات مدیریت، احتمال انجام نشدن فاز بعدى وجود دارد. چون بدلیلى خاص در یک زمان نیاز به تجزیه و تحلیل احساس شده و پس از اینکه مطالعه سیستم موجود آغاز شد، یا مدیر عوض مىشود و یا فشارى که بر مدیر براى انجام اصلاحات وارد مىآمد از بین مىرود. لذا پس از اتمام مطالعه سیستم موجود، گزارش این مطالعه در بایگانى قرار مىگیرد و با امروز و فردا کردن، انجام فاز بعدى به تعویق افتاده و در آخر نیز فراموش مىشود. این موضوع ممکن است با خرج کردن بودجه پیشبینى شده براى فاز بعدى در مصارفى دیگر نیز اتفاق بیفتد. در صورتى که تحلیلگر یا حتى خود مدیریت چنین شرایطى را پیش بینى کند، بهتر است که کار با حفظ انجام تمام فعالیتها و مراحل هر دو فاز و در نظر گرفتن تقدم و تاخر به صورت یکپارچه انجام شود. و در صورتى که انجام کار طى یک قرارداد منعقد مىشود، قرارداد با تعیین فازهاى مختلف به صورت یکجا تنظیم و منعقد شود.
بستگى به شرایط مسئله گاه ممکن است بخشى از فعالیتهائى که در مطالعه سیستم موجود ذکر شد، در مطالعه و طراحى سیستم جدید انجام شود. مثلاً پىبردن به مشکل وتعیین راه حل آن، به صورت مختصر درمطالعه سیستم موجود و دقیقتر آن در مطالعه و طراحى سیستم جدید انجام شود. به هر حال، کلیشه تفکیکى که براى مطالعه سیستم موجود و مطالعه و طراحى سیستم جدید ارائه شده قطعى نیست و مىتوان آنرا با توجه به شرایط مسئله تغییر داد. ولى این کلیشه با توجه به شرایط اغلب مسائل مطرح در ایران ارائه شده است. در ضمن باید توجه داشت که در جابجا کردن فعالیتها بین ایندو فاز، باید تمام جوانب کار بررسى شود. مثلاً در صورت انتقال فعالیت پى بردن به مشکل به مرحله بعد، نمىتوان برنامهریزى درستى براى فاز بعدى انجام داد و بستره سیستم کامپیوترى را مشخص کرد. جابجائى بجز در موارد خاص و معدود و شرایط استثنائى انجام شدنى نیست.
15-6- بررسى موردى
پس از آغاز به کار تیم تجزیه و تحلیل سیستم، در دانشکده، ابتدا تیم در یک جلسه، رئوس و{P – به بررسى موردى فصل قبلى رجوع کنید. P}
محورهاى برنامه فعالیت خود را مشخص نمود. سپس معین گردید تا مدیر تیم، برنامهریزى دقیقى را از فعالیتها انجام داده و در جلسه بعدى ارائه کند. در این برنامهریزى مشخص مىگردد که فعالیت هر یک از افراد تیم در چه مواردى بوده و هر یک از فعالیتهاى پروژه باید در چه زمان و توسط چه فردى انجام شود، و مدت پیشبینى شده براى انجام هر یک از فعالیتها چقدر است. سپس در همان جلسه، رئوس معیارها و استانداردهائى براى انجام فعالیت تجزیه و تحلیل، از روش تدوین و ظاهر مستندات گرفته تا چگونگى انجام فعالیتها مشخص شد و دو نفر از افراد تیم موظف به تدوین استانداردهاى مورد نظر شدند.
در جلسه بعدى که چند روز بعد تشکیل شد، مدیر تیم برنامه فعالیتهاى تیم را به حاضران توضیح داد و در این مورد بحثهائى صورت گرفت و تغییراتى در برنامه تنظیم شده اعمال شد. سپس برنامه براى اجرا مورد تصویب افراد قرار گرفت. همچنین موارد استانداردهاى فعالیت تجزیه و تحلیل و مستندسازى، توسط افرادى که مامور تعیین این مستندات بودند، به تیم ارائه شد و پس از بحث و پارهاى اصلاحات مورد تصویب قرار گرفت و بنا بر آن گردید که کلیه افراد از این استانداردها پیروى کنند. سپس با توجه به برنامهریزى انجام شده، مرحله جمعآورى اطلاعات آغاز شد و هر یک از افراد موظف به آغاز فعالیتهائى شدند که بر عهده آنان نهاده شده بود.
با توجه به اینکه تعداد پرسنل دانشکده، بسیار محدود مىباشد، بنا بر آن شد که از روشهاى مصاحبه و مشاهده براى جمعآورى اطلاعات استفاده شود و لزومى به استفاده از پرسشنامه دیده نشد. اولین مصاحبه با حضور سه نفر از اعضاء تیم با مدیریت دانشکده انجام شد. و سپس مصاحبه با پرسنل دیگر و چند مورد مصاحبه با دانشجویان و اساتید انجام گردید. گزارش کلیه مصاحبهها پس از انجام هر مصاحبه توسط مصاحبه کننده ثبت مىشد. یکى از مهمترین مشکلات تیم در انجام مصاحبهها آن بود که بسیارى از مسائل مطرح شده در مصاحبه از طرف فرد مصاحبه شونده، اصولاً ربطى به موضوع تجزیه و تحلیل نداشته و شامل مشکلات فرد یا موضوع بخصوصى بوده است. همچنین بسیارى از افراد مصاحبه شونده، با این دید نسبت به موضوع نگاه مىکردند که تیم قصد تهیه گزارشى را دارد که با ارائه این گزارش به مقامات بالا، اولاً براى دانشگاه امکانات گرفته شود و ثانیاً وضعیت فعالیت پرسنل مورد سنجش قرار گیرد. تفهیم اینکه فعالیت این تیم تنها مشاهده و بررسى وضعیت سیستم و در نهایت اصلاح رویهها و مستندسازى سیستم است، و هیچ ارتباطى با بازرسى یا ارزیابى یا اعلام نظر کارشناسى ندارد، وقت بسیارى را از اعضاء تیم گرفت. اما افراد تیم سعى کردند با نهایت هوشیارى و دقت و رعایت جوانب مربوطه، این مسئله را براى پرسنل توجیه کنند.
نکته دیگرى که تیم با آن مواجه شد، ابهام در برخى از فعالیتهائى بود که تا کنون مورد آن در دانشکده پیش نیامده بود ولى در آینده نزدیک دانشکده با این فعالیتها مواجه خواهد شد. از جمله روال فارغ التحصیلى، که هنوز هیچیک از دانشجویان این دانشکده موفق به آن نشده بودند.
پس از جمعآورى اطلاعات کافى در مورد سیستم، اعضاء تیم به بررسى اطلاعات و نتیجهگیرى پرداخته و در نهایت، محورهاى اصلى ریشههاى مشکلات موجود در سیستم، در موارد زیر شناخته شد:
عدم وجود رویه مشخص، براى انجام بسیارى از فعالیتها، و تعیین روال انجام کار به صورت سلیقهاى و در هنگام بروز مشکل.
عدم وجود رویههاى خدمات عمومى و دانشجوئى و ایجاد مشکل براى دانشجویان و پرسنل بر اثر همین موارد و در نتیجه اُفت فعالیتهاى آموزشى و اجرائى.
نامشخص بودن رویههاى عملیات ادارى – مالى و عدم وجود کنترل بر این عملیات.
عدم رویه برنامهریزى براى استفاده از منابع و امکانات موجود و در نهایت تصمیمگیرى موردى و سلیقهاى براى اختصاص منابع.
نامشخص بودن رویه نگهدارى منابع، امکانات و تجهیزات موجود و اتلاف منابع به همین دلیل.
تداخل وظایف پرسنل اجرائى و آموزشى و نامشخص بودن وظایف هر یک.
عدم وجود چارت سازمانى رسمى و عدم امکان دریافت بودجه جارى دولتى به همین دلیل.
با تبادل نظر با رئیس و معاون دانشگاه، در مورد ریشههاى مشکل ذکر شده، و با توجه به موارد ذکر شده و با توجه به محدودیتهاى نفرات و زمانى که افراد تیم با آن مواجه بودند، در محدوده طرح تجدید نظر گردید و بنا بر آن شد که در گام اول از اصلاحات سیستم، بخشهاى ادارى – مالى و امور دانشجوئى با توجه به اولویت، مورد مطالعه و طراحى و پیاده سازى قرار گیرد.
اما با توجه به اینکه کلیه فعالیتهاى بخشهاى مختلف، از جمله بخشهاى آموزشى در مطالعه سیستم مورد بررسى قرار گرفته بود و اطلاعات مورد نظر جمعآورى گردیده بود، مستندات رویههاى سیستم موجود کلیه بخشهاتنظیم شد.
پس از بررسى مشکلات و ریشههاى آن، راهحلها به صورت محورهاى تغییراتى که باید در رویههاى ادارى – مالى و دانشجوئى ایجاد شود، مشخص شده و اهداف، موضوع و محدوده کار طراحى سیستم (در این گام- اصلاحات دو بخش ادارى – مالى و دانشجوئى)، مشخص و مستند شد و به تایید مدیریت سازمان رسید.
در تعیین امکانپذیرى عملیات توسعه سیستم، هیچ مشکلى در توسعه سیستم از ابعاد پنجگانه مشاهده نگردید، بجز در بعد امکان پذیرى مالى که با توجه به بودجه بسیار محدود دانشکده براى اصلاحات، طراحى و پیاده سازى را مشکل کرده بود. بنابر این، تیم با در نظر گرفتن محدودیت مالى و اولویتبندى فعالیتها، فعالیتهائى را که داراى اولویت بیشترى بوده و یا هزینه ناچیزى براى اصلاحات لازم داشتند به عنوان گام اول اصلاحات در نظر گرفتند.
در این مرحله بنا بر آن گردید که بخشهائى از سیستم به صورت کامپیوترى ایجاد و پیاده سازى گردد و خصوصیات سیستمهاى کامپیوترى با توجه به تجهیزات و امکانات موجود تعیین گردید.
با توجه به موارد ذکر شده، مستندات مطالعه سیستم موجود تنظیم و با توجه به محدودههاى مشخص شده، عملیات گام اول طراحى و پیاده سازى سیستم جدید در آن پیشبینى گردید.
در انجام مراحل این فاز از مطالعه سیستم، اعضاء تیم دائماً گزارش فعالیتهاى خود را ثبت نموده و به مدیر تیم تحویل مىدادند.
خلاصه فصل
اولین گام براى مطالعه و اصلاح سیستم، شناخت سیستم موجود در سازمان و چگونگى عملکرد آن است. این کار طى فاز مطالعه سیستم موجود و امکان سنجى انجام مىشود. در این فاز تحلیلگر اطلاعاتى پیرامون سیستم موجود کسب کرده و امکان پذیر بودن تغییرات را بررسى مىکند.عدم انجام مطالعه سیستم موجود، منجر به عدم پشتیبانى کامل و لازم مدیریت در زمان مطالعه و طراحى سیستم جدید و پیادهسازى، عدم تصریح و تشریح مسئله و اهداف مورد نظر و اشتباه گرفتن اهداف، خوشبینى بیش از حد، انتخاب شرایط و سختافزار نامناسب و سیستم کامپیوترى نامناسب، شکست خوردن و عملى نشدن طرح، خطاى تخمینها و پیشبینىها در هزینه، زمان، فعالیتها، همکاریها و … ، مقاومت کارکنان در مقابل تغییرات، اصطکاک سیستم با عوامل محیطى، عدم امکان انجام ارزیابى سیستم پس از اتمام کار، دیده نشدن تمام جوانب مشکل و اصلاح یکبعدى سیستمو عدم تطابق دیدگاه تحلیلگر با دیدگاه مدیریت مىشود.
در مطالعه سیستم موجود، ابتدا باید برنامهریزى مناسب براى انجام فاز انجام شود و برنامه و جدول زمانى تهیه شود و سپس به جمعآورى اطلاعات در مورد محدوده تحت مطالعه پرداخته شود که طولانىترین و اصلىترین فعالیت مطالعه سیستم موجود را تشکیل مىدهد. در جمعآورى اطلاعات از سازمان، به دنبال گردآورى اطلاعاتى راجع به سازمان، اهداف و ساختار سازمان، وظایف واحدها، خط مشىها، مشاغل و کارکنان، کار و عملیات، ایدههاى کارمندان با تجربه در مورد سیستم، اطلاعاتى راجع به محیط کار، منابع موجود، خدمات و سرویسها، بازدهى کارها، کنترل و امنیت، ورودیهاى سیستم، خروجیهاى سیستم، در مورد کامپیوتر و دستگاههاى جانبى، سابقه و تاریخچه سیستم، روشهاى بایگانى، قوانین و مقررات و امثال آن هستیم. جمعآورى اطلاعات از طریق مطالعه رویههاى مکتوب سازمان، مصاحبه با مدیران، کارکنان، مشتریان، تکمیل پرسشنامه توسط افراد و مشاهده و مشاوره انجام مىشود که استفاده از هر یک از این روشها، بستگى به شرایط و خصوصیات و مسئله دارد. تحلیلگر در جمعآورى اطلاعات باید برخوردى رسمى، قانونى، دوستانه و سیاستمدارانه داشته باشد.
یکى از مهمترین دلایل نیاز به مصاحبه و مشاهده در جمعآورى اطلاعات، وجود رویههاى غیر رسمى است. رویههاى غیر رسمى رویههائى است که در حال حاضر در سازمان به آن عمل مىشود، ولى مطابق مستندات و رویههاى مکتوب تعیین شده نیست. پیدایش رویههاى غیر رسمى منجر به از بین رفتن تدریجى سیستم و جایگزین شدن سیستم جدید غیر رسمى با آن و ایجاد یک سازمان غیر رسمى مىشود. بوجود آمدن رویههاى غیر رسمى بر اثر ضعف طراحى، توجیه ناکافى افراد در مورد سیستم و لزوم پایبندى به سیستم و عدم توجه به سیستم توسط افراد، عدم آموزش صحیح کارکنان، عدم نظارت دقیق، عدم وجود واحد سیستمها، پیدایش شرایط جدید، عدم پشتیبانى مدیریت، اعمال سلیقههاى خودسرانه مدیریت، عدم بهروزرسانى مستندات سیستم و ضعف عمومى مستندات مىباشد.
تحلیلگر در هنگام جمعآورى اطلاعات به عدم قطعیت برخى اطلاعات، در سه جنبه عدم اطمینان، عدم دقت و عدم اعتماد توجه داشته باشد. همچنین از طریق شبیهسازى نیز ممکن است به جمع آورى اطلاعات پرداخت.
با استناد به اطلاعات جمعآورى شده، مستندات خلاصه عملیات سیستم موجود تدوین مىشود تا امکان ارزیابى و ارجاعات وجود داشته و به عنوان مبناى کار طراحى سیستم در نظر گرفته شود.
سپس تحلیلگر باید کلیه مشکلات و ریشههاى آنها را به صورت دقیق بیابد و راهحل آنها را مشخص کند. سپس وى باید به بررسى امکان پذیرى توسعه سیستم در ابعاد پنجگانه اقتصادى و مالى، برنامهریزى، فنى، عملیاتى، عوامل انسانى پرداخته و مشخص کند که آیا سیستم از هر یک از ابعاد قید شده عملى است یا خیر.
پس از آن باید به تعریف مسئله و تعیین اهداف و تشریح موضوع و محدوده کار پرداخته و صورت مسئله طراحى سیستم جدید را به دقت مشخص کند. همچنین باید محیط عمومى و بستره نرمافزارى و سختافزارى سیستم کامپیوترى که قرار است در سیستم جدید سازمان مورد استفاده قرار گیرد مشخص شود و خصوصیات و ابعاد آن مشخص گردد.
در انتهاى عملیات این فاز نیز باید به برنامهریزى و برآورد هزینه و زمان مطالعه و طراحى سیستم جدید پرداخته و مشخص شود که در فاز بعدى چه عملیاتى، با چه هزینه و در چه زمانى انجام خواهد شد. ضمن آنکه مشخص مىشود که ارزش احتمالى و منفعت ایجاد سیستم جدید براى سازمان، چقدر خواهد بود.
با توجه به تمام عملیات انجام شده، در طول این فاز، گزارش مطالعه سیستم موجود تنظیم و به مدیریت ارائه مىشود.
عبارات کلیدى
امکان سنجى سیستم موجود
سیستم جدید مشکل
ریشههاى مشکل جمعآورى اطلاعات
اهداف محدوده سیستم
رویههاى غیر رسمى مستندات
عدم قطعیت منفعت
منابع
[عرض76] – رضائیان على – تجزیهوتحلیل و طراحى سیستمها – سمت – 1376.
[جهم76] – جهانى محمود – تحلیل و طراحى نظامهاى کامپیوترى – انتشارات دانشگاه علامه طباطبائى – 1376.
[صفآ69] – صالحى فتح آبادى حسن – شبیه سازى سیستمها – جهاد دانشگاهى – 1369.
IRWIN – DESIGN METHODS & SYSTEM ANALYSIS – Whitten,Bentley,Barlow – [WBB90]
.1990 – TOPPAN
Fraser & Boyd – STRUCTURES SYSTEM DEVELOPMENT – Powers,Cheney,Crow – [PCC90]
.1990 –
PRENTICE – DESIGN & INTRO TO SYSTEM ANALYSIS – .Hawryszkiewycz I.T – [HAW91]
.1991 – HALL
Prentice – SYSTEM ANALYSIS AND DESIGN -.Kendall Julie E ,.Kendall K.E – [KKJ92]
.1992 – Hall
John – concept,Methodologies and applicayion : Systems – .Wilson B – [WLB90]
.1990 – wiley
– System analysis and design for computer approach – .Millngton D – [MIL88]
.1988 , Ellis horwood
West Publishing – Strategic Managment – Hoskisson , Ireland , Hitt – [HIT96]
.1996 , company
Introduction To Environoment Engineering and science – .M .Masters G – [MAS91]
.1991 , Prentice hall –
.1990 – PRENTICE HALL – BUSINESS SYSTEMS -.CORNES R – [COR90]
.1988 ,Prentice-Hall – Simulation modeling and SIMNET – .Hamdy A ,Taha – [TAH88]
پرسشها
1- سه محور اصلى فاز مطالعه سیستم موجود چیست ؟
2- هر یک از عوارض 11 گانهاى که در قسمت 2-6 براى نقص یا عدم انجام مطالعه سیستم موجود ذکر شد، چرا و به چه علت ایجاد مىشود ؟
3- دلایل تعیین رویههاى استاندارد براى انجام پروژه چیست ؟
4- هر یک از مواردى که در قسمت 1-5-6 ذکر شده است، از چه مجراهائى و چگونه و با چه روشهائى قابل جمع آورى هستند ؟
5- چرا در مصاحبه بهتر است از ضبط کردن خوددارى کنیم ؟
6- تفاوتهاى مشاهده و مصاحبه در نوع اطلاعاتى که بدست مىآید چیست ؟
7- خصوصیاتى که "اهداف" باید داشته باشند ذکر کنید.
8- چرا اهداف در فاز مطالعه سیستم موجود مشخص مىشود و در پیشنهاد پروژه بصورت دقیق تعیین نمىگردد ؟
9- نمونههائى از عدم قطعیت را در یک محیط واقعى ذکر کنید.
10- با توجه به محیط و سیستمهاى اطراف خود، پرسشنامه بر چند نوع مختلف مىتواند باشد و هر یک از این انواع داراى چه خصوصیاتى هستند و با یکدیگر چه تفاوتهائى دارند ؟ پرسشنامه قید شده در جمع آورى اطلاعات، در کدامیک از این انواع مىگنجد ؟
11- معیار شما براى انتخاب هر یک از روشهاى جمعآورى اطلاعات چیست ؟
رهنمودهائى براى تمرین
1- چند سیستم کوچک در محیط اطراف خود را در نظر گرفته و سعى کنید تا رویههاى مکتوبى براى آنها ایجاد کنید.
2- یک طرح یا یک پروژه را از ابعاد مختلف مورد بررسى امکان پذیرى قرار دهید و نتیجه کار خود را در یک گزارش ثبت کنید.
3- پروژه مطرح شده در انتهاى فصل قبل را دقیقاً و با تمام نکاتى که در این فصل بیان شد، دنبال کنید و در نهایت مستندات گزارش مطالعه سیستم موجود را تنظیم کنید.
4- در صورتى که در پروژه مورد بحث، از برخى از روشهاى جمعآورى اطلاعات استفاده نشد، (با توجه به نوع و خصوصیات پروژه)، سعى کنید تا در یک موضوع دیگر و سیستمى دیگر به تمرین و انجام روشهاى مورد نظر بپردازید.