تارا فایل

مبانی نظری و پیشینه پژوهش تاثیر احداث ساختمان های بلند مرتبه بر کاربری های شهری


مقدمه 18
2-1- مفاهیم 19
2-1-1- مفهوم ساختمان بلند 19
2-1-2- اپارتمان 20
2-1-3- مجتمع های مسکونی 20
2-1-4- کاربری اراضی 21
2-1-5- حمل و نقل 21
2-1-6- خدمات شهری 22
2-2- پیشینه ساختمان های بلند 22
2-3- سوابق قانونی بلند مرتبه سازی در ایران 25
2-4- مفاهیم و نظرات مرتبط با مجتمع های مسکونی 28
2-4-1- مکتب شیکاگو 30
2-4-2- مکتب مدرنیسم یا نوگرایی 31
2-4-3- مکتب ساخت گرایی 31
2-4-4- مکتب امایش انسانی 32
2-4-5- مکتب پست مدرنیسم 32
2-4-6- توسعه پایدار شهری 33
2-4-7- رویکرد پایداری 33
2-5- بلند مرتبه سازی و منطق متراکم و فرسوده شهری 36
2-6- اثر بلند مرتبه سازی در افزایش تراکم ساختمانی و زمین مسکونی 38
2-7- اثر بلند مرتبه سازی در سطح معابر و شبکه ترافیک شهری 38
2-8- اسیب شناسی بلند مرتبه سازی 39
جمع بندی 44

مقدمه
روندروبه رشدجمعیت شهری،شاخص مهمی دربررسی ساختاراجتماعی و اقتصادی انسان درسده۲۱است. ازدیدگاه جهانی،درسال تنها۲۹٪جمعیت جهان درشهرها زندگی میکردند که این رقم درسال۱۹۹۰ به ۴۵٪ رسید و اکنون از مرز۵۰٪ فراتررفته است وپیش بینی می شود که در سال۲۰۲ ۰میلادی۶۲٪ جمعیت جهان راشهرنشینان (بویژه درکشورهای درحال توسعه) تشکیل دهند (پاک،۱۳۸۳: 16).
مسائلی از، قبیل افزایش جمعیت،نیاز به اسکان بیشتر مردم در شهرها، ضرورت استفاده بیشتر از زمین در مراکز پرتراکم شهرها ،ضرورت بازسازی و نوسازی در مناطق شهری ،تقاضای مردم برای سکونت و یا کار در مراکز شهرها و ضرورت کاهش هزینه های ناشی از گسترش افقی شهرها جزء عواملی بوده است که ساخت بناهای بلند را به عنوانی که ضرورت در شهرهای بزرگ جهان مطرح نموده است(گلابچی،1380: 9).
اندیشه بلند مرتبه سازی و برجسازی طی حیات خود، همواره از سوی صاحبنظران مسائل اقتصادی ،اجتماعی وکالبدی مورد تحلیل وانتقاد واقع شده است . با این حال حضور این پدیده تداوم داشته و به عرصه فعالیت خود افزوده است (عزیزی،1378: 36).
در کشور ما نیز همانند دیگر کشورهای جهان، با افزایش روز افزون جمعیت ، پدیده بلند مرتبه سازی مورد توجه قرار گرفته است که در پی گسترش این ایده بسیاری از شهرها با مسائل و مشکلات متعددی مواجه شدند که شماری از آنها در سطح جهان گریبانگیر بسیاری از شهرهاست. از این رو با توجه به مشکلات متعدد، مفهوم "بلند مرتبه سازی" در شهر قائم شهر حول محورهای متعددی قابل بررسی است که دراین فصل به مفاهیم، نظرات و مسائل متعدد پیرامون این موضوع پرداخته می شود.

2-1- تعریف مفاهیم
2-1-1- مفهوم ساختمان بلند
بلند بودن ساختمان یک امر نسبی است و از جنبه های مختلف تعاریف گوناگونی برای ساختمانهای بلندمرتبه ارائه شده است:
به عنوان مثال " شورای ساختمانهای بلند و سکونتگاه شهری" در آمریکا به این نتیجه رسیده است که هرگونه تعریف مناسب برای ساختمانهای بلند پایه در رابطه با این مطلب باشد که طراحی، یا تاثیرات شهری آن ساختمان تا چه حد تحت تاثیر " بلندی" آن قرار دارد و در مقایسه با ساختمانهایی که معمولی به حساب می آیند تا چه حد به ضوابط و تدابیر ویژه در طراحی، برنامه ریزی و ساختمان نیاز دارد . بر این اساس تقسیم بندیهای مختلفی از ساختمانهای بلند صورت گرفته است(فرهودی و محمدی، 1380: 72).
بنا به تعریف سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور از ساختمان بلند:
" هر بنایی که ارتفاع آن (فاصله قائم از کف بالاترین طبقه قابل تصرف تا تراز پایین ترین سطح قابل دسترسی برای ماشین های آتش نشانی) از 23 متر بیشتر باشد، ساختمان بلند محسوب می شود" (سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، 1374).
برنامه ریزان و طراحان شهری غالبا ساختمانهای ده طبقه به بالا را ساختمان بلند اطلاق می نمایند و ویژگی ساختمان بلند را آن میدانند که حداقل یک نمای طراحی شده آن نمایانگر تعداد طبقات متعدد آن باشد.به عبارت دیگر یک نمایشگاه،کارخانه ویا هر ساختمان با ارتفاع زیاد در این تعریف نمی گنجد. در قوانین داخلی ایران طبق دستورالعمل اجرایی محافظت ساختمانها در برابر آتش سوزی (نشریه 112 سازمان رنامه و بودجه)حداقل تعداد طبقات ساختمان مرتفع 8 طبقه عنوان شده است .هر چند که میتوان اتوجه به پیشرفت وسایل و امکانات ،این تعداد طبقات را به 12طبقه رساند .همچنین بر اساس متن ضوابط و مقررات احداث ساختمانهای 6 طبقه و بیشتر در تهران که به عنوان دستورالعملی برای ساختمانهای بلند در تهران بشمار میرود ،هر کجااز ابنیه بلند ،ساختمان بلند و با بنای بلند نامبرده شده است ،منظور ساختمانهای 6 طبقه و بیشتر میباشد .با توجه به جمیع موارد عنوان شده، میتوان ساختمان بلند را ساختمانی با حداقل10 طبقه عنوان نمود که در حیطه کلیه تعاریف فوق قرار میگیرد (شاکری و صمدی واقفی، 1380).
معیارهای زیر می توانند یک ساختمان بلند را بدون توجه به بلندی یا تعداد طبقات تعریف کنند(فرهودی و محمدی، 1380: 73):
1. تراکم خالص ساختمانی: نسبت کل سطح زیربنا به سطح قطعه زمینی که ساختمان روی آن بنا شده است در مقایسه با عرف محل بالا باشد.
2. از سیستم مکانیکی (معمولاً آسانسور) برای ارتباطات عمودی استفاده شود.
3. استفاده از سیستم ها و روش های ویژه ساختمانی و مدیریتی با سیستم های مورد استفاده در ساخت و سازهای کم مرتبه ی معمولی تفاوت داشته باشد.
با توجه به بررسیهای انجام شده در مورد تعریف ساختمان بلند بر اساس ارتفاع آنها، در این تحقیق ساختمانهایی که سه طبقه و بیشتر دارند به عنوان بلند مرتبه در نظر گرفته شده اند.
ساختمانهای بلند مرتبه بر اساس نوع استفاده از آنها به شرح ذیل تقسیم می شوند:
1- مسکونی 2- اداری، تجاری 3- مختلط

2-1-2- اپارتمان
به طور کلی می توان گفت اپارتمان مسکنی است که جزیی از یک ساختمان و مرکب از یک یا چند اتاق و توابع ان از قبیل اشپزخانه، حمام و … است که مجموعا یک واحد مسکونی را تشکیل می دهند(نظام ابادگران، 1380).

2-1-3-مجتمع های مسکونی
مجموعه های مسکونی شامل تعدادی از واحدهای مسکونی است که در بعضی از خدمات با هم اشتراک دارند و از انها به صورت مشاعی استفاده می شود. این خدمات شامل حیاط، پلکان، راهرو، زیر زمین و پارکینگ است که معمولآ بخشی از فضای ازاد یا زیر زمین را تاسیسات حرارتی اپارتمان ها تشکیل می دهند( طرح تحقیقاتی مسکن اجتماعی، دفتر برنامه ریزی وزارت مسکن وشهرسازی).

2-1-4 کاربری اراضی
مفهوم مورد نظر از لغت کاربری اراضی "توزیع فضایی کارکردهای شهری"می باشد. منظور
از کارکردهای شهری نیز پاسخ هایی لست که به نیازهای شهروندان داده می شود.
از انجا که کارکردهای شهری متنوع و در برخی از موارد متداخل هستند و به خوبی تعریف و متمایز نشده اند ، تقسیم بندی کاربری ها از الگوی واحدی تبعیت نمی کند . در شرح خدمات طرح جامع که توسط سلزمان برنامه و بودجه تهیه شده است 17 نوع کاربری به شرح زیر مشخص گردیده است:
مسکونی، تجاری، اموزشی، اموزش حرفه ای و عالی، مذهبی، فرهنگی، درمانی، جهانگردی و پذیرایی، بهداشتی، ورزشی، اداری، فضای سبز، نظامی، صنعتی، تاسیسات و تجهیزات شهری، حمل و نقل، انبار و گورستان.

2-1-5- حمل و نقل
حمل و نقل شهری یکی از اجزای سیسستم ارتباطات شهری است که با هدف دسترسی بین کاربری های مختلف در محدوده یک شهر، کار عبور و مرور و جابجایی انسان و کالا را بین کاربری ها بر عهده دارد.به بیان دیگر این نوع حمل و نقا شهری عبارت لست از : مجراهای انطباق یافته ای که به همراه فضاهای انطباق یافته ، چارچوب کالبدی سیستم شهری را تشکیل داد و بین این فضاها از طریق شبکه های حمل و نقل ، روابط متقابل درون – شبکه ای را ایجاد و به جریان می اندازند ( شهیدی، 45:1369 ).

2-1-6- خدمات شهری
خدمات شهری یکی از اجزای کاربری های شهرس است که شامل فضاهای گذران اوقات فراغت، پارک و فضای سبز، کتابخانه، مهد کودک، فضای مذهبی و …. می باشد.

2-2- پیشینه ساختمانهای بلند:
مسکن به عنوان ضروری ترین نیاز های انسان از ابتدای تاریخ بشری تا کنون همواره مطرح بوده است و آثار باقی مانده در غارها از انسانهای غار نشین نشان می دهد ، که اولین اجتماعات و در حقیقت تمدن ها گرد سکونتگاههای بشری شکل گرفته اند وامروزه یکی از شناخته ترین حقوق افراد جامعه مسکن است.اصل سی ویکم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز داشتن مسکن را از جمله حقوق مسلم هر فرد و خانواده ایرانی شناخته است (اطهاری ودیگران،1380)
رشد دانش برنامه ریزی مسکن در کشور های اروپایی و یه ویژه در بریتانیا عمدتاَ در نیمه دوم دهه 1940م یعنی بلافاصله پس از پایان جنگ جهانی دوم آغاز شد و تا کنون ادامه دارد.در دهه 1960 م،کارشناسان سازمان ملل متحد دست به انجام پژوهش های گسترده ای در رابطه با برنامه های اسکان سازمان های تابع سازمان ملل در کشورهای گوناگون در حال توسعه به ویژه در کشورهای آمریکای لاتین،آفریقا و جنوب آسیا دست زدند.در 1970م برنامه های مسکن سازمان ملل تغییر عمده ای پیدا کرد و تحت عنوان مسکن حداقل ادامه یافت.پایه های نظری سیاست خانه سازی در این دهه عمدتاَ متکی بر نظریه ی مشارکت در خانه است.در دهه 1980م و به ویژه در دهه 1990م سیاست های مشارکت در خانه سازی بر اساس نظریه مشارکت عمومی سازمان ملل متحد و سازمان های تابع ان و نیز توسط بانک جهانی رواج داده شد.پژوهش های بسیاری توسط برنامه عمران سازمان ملل و بانک جهانی مورد اجرا گذاشته شد.
کمبود مسکن یکی از معضلاتی اجتماعی-اقتصادی است که اکثر کشورهای دنیا با آن مواجه اند یکی از راه حل های رفع کمبود مسکن،ساخت وساز آپارتمانی می باشد،که از آخرین دهه های قرن نوزدهم با رشد عمومی ساختمانها (بلند مرتبه سازی)در غرب آغاز گردید.پدیده بلند مرتبه سازی نیز طی حیات خود اگر چه همواره از سوی اندیشمندان گوناگون مسائل اجتماعی -اقتصادی و شهرسازی مورد انتقاد واقع شد ه و به کاربرد آن با شک وتردید نگریسته اند. اما این پدیده از سویی به کمبود زمین،کمبود مسکن و … پاسخ داده است(سایتayandenegar،1383).
بلند مرتبه سازی از جمله پدیده هائی در معماری و شهرسازی محسوب می شود کهتاریخچه ی آن به اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بر می گردد. در واقع رشد وشروع بلند مرتبه سازی در اواخر قرن نوزدهم در شیکاگو شروع شد. بعد از آتش سوزی بزرگدر شیکاگو به دنبال تقاضای بالا برای تجارت در مرکز شهر، کمبود زمین و رشد و پشرفتتکنولوژی و سازه ها تفکر بلند مرتبه ها و رشد ساخت و ساز عمودی شکل گرفت. در آنزمان اساس این بلند مرتبه ها برای دفاتر اداری و تجاری به دنبال تقاضای بالا وکمبود زمین در مرکز شهر شیکاگو بود. اما بلند مرتبه سازی و سازه های عمودی به همینجا ختم نشدند و به علت پاسخگویی به تقاضای بالای زمین در کشورهای دیگر از جمله ایران مورد توجه واقع شدند (آبادی، 1374: 11-9).
بطور خلاصه میتوان چهاردوره را دراحداث ساختمانهای بلند مرتبه نام برد که با شروع ابداعات مهندسی در شیکاگو (مکتب شیکاگو) شروع می شود. دراین دروه اهمیت یافتن تحولات در سازه و استفاده از قابهای فلزی وسپس اختراع آسانسور در 1853 باعث تحولی در معماری شد. در دوره بعد محبوبیت اکادمی فرانسه و مکتب Beaus Art به راه حلهای زیبا شناسانه در ارتباط با کارکرد الگوهای تاریخی در ساختن ساختمانهای بلند انجامید . در دوره سوم با مرحله مدرن گرایی مکتب اروپائی که توسط گروپیوس و لوکوبوزیه رواج داده شد، یک استاندارد بین المللی از ساختمانهای بلند ایجاد شد. در دوره چهارم که مرحله پست مدرن واواخر مدرن است برخلاف مراحل قبل ساختمانهای بلند در ارتباط با زمینه شهری مطرح گردیدند.
آغاز حرکت به سمت بلند مرتبه سازی در ایران را میتوان سال1328هجری شمسی دانست . تاپیش از سال 1328،بلندترین ساختمانهای ایران و تهران را میتوان ساختمان باشگاه افسران دانست که مشتمل بر 4طبقه بود . اولین ساختمان بلند ایران در شهر تهران و در 10طبقه در خیابان جمهوری ،در طی سالهای 30-1328ا حداث گردید .سپس در سالهای 41- 1339ساختمان16 طبقه پلاسکو و دو سال بعد در سال 1343ساختمان تجاری13طبقه آلومینیوم احداث گردید(فرهودی و محمدی، 1380: 72) .
اولین نتایج فیزیکی این روند در محیط های شهری از سالهای 1316-1309 قابل تامل است که در این دوره ساختمانهای بلند برای ساخت وزارتخانه ها و سازمانهای مختلف در تهران احداث شد. آغاز دهه 1330 مصادف است با آغاز بلند مرتبه سازی در تهران از یک طرف و رواج ایده احداث کوی ها و شهرک های مسکونی برای اسکان مهاجران و اقشار کم درآمد بر پایه برنامه اول توسعه از طرف دیگر است که کویهایی نظیر چهارصد دستگاه، نارمک و نازی آباد از آن جمله اند. با رواج بلند مرتبه سازی در دهه 1350 همراه با رونق اقتصادی بخش مسکن، احداث مجتمع های مسکونی لوکس جهت اسکان اقشار پردرآمد و با مشارکت سرمایه گذران داخلی و خارجی شدت گرفت و تا وقوع انقلاب اسلامی به سرعت افزایش یافت(عینی فر، 1384: 31).
با وقوع انقلاب اسلامی بلندمرتبه سازی تقریباً به مدت بیش از10سال متوقف شدودراین سالها ساخت وساز این نوع ساختمانها به تکمیل مجموعه های مسکونی نیمه تمام محدود ماند(شاکری و صمدی واقفی، 1380). در دهه 1370، در پی جریان تراکم فروشی، الگوی جدیدی از مجتمع های مسکونی بلند مرتبه به وجود آمد؛ اما تفاوت قابل توجهی نسبت به برجها و مجتمع های مسکونی دهه 1350 داشت که غالباً بدون توجه به اصول و معیارهای شهرسازی در برنامه ریزی و طراحی آنها انجام شد (عزیزی و ملک محمد نژاد،1386: 30).

2-3- سوابق قانونی بلندمرتبه سازی درایران
ضوابط و مقررات مرتبط با بلند مرتبه سازی در ایران را میتوان در دو دوره قبل و بعد از انقلاب اسلامی مورد بررسی قرارداد .
بررسی این ضوابط نشان از تشویقی بودن آنها در سالهای ابتدایی شروع بلندمرتبه سازی دارد که هر چه پیش می رویم جنبه های تشویقی ضوابط جای خود را به جنبه های کنترلی و محدود کننده می دهد.
اولین قانون مرتبط با ساختمانهای بلند تصویب شده در ایران را میتوان قانون تملک آپارتمانها دانست که در سال 1343جهت تشویق احداث ساختمانهای بلند مسکونی تدوین و تصویب شد. پیامد تصویب این قانون احداث اولین مجموعه بلندمرتبه مسکونی(مجتمع مسکونی بهجت آباد)بود که در همان سال عملیات ساخت آن آغازگردید(فصلنامه آبادی، 1374: 11-9).
سپس در سال1345 ماده 100 اصلاحی قانون مالیاتهای مستقیم به تصویب رسید . براساس این ماده "شرکتهایی که منحصرا به منظور ایجاد واحدهای مسکونی ارزانقیمت برای طبقات متوسط و کم درآمد تشکیل شده و یا بشوند، نسبت به آن قسمت از درآمد حاصل از فروش اقساطی بلوکها ی آپارتمانی که در داخل شعاع 50کیلومتری مرکز تهران ،کمتر از10 طبقه نباشند و در خارج از شعاع مذکور طبقات آن از تعدادی که در آیین نامه موضوع تبصرهای نماده تعیین خواهد شد کمتر نباشد و طبق ضوابط و قیمتهای تعیین شده از طرف وزارت دارایی و وزارت آبادانی و مسکن ظرف مدت 10سال از تاریخ تصویب این قانون احداث میکنند ،از پرداخت مالیات معاف هستند مشروط بر اینکه مدت اقساط کمتر از 8 سال نباشد." همچنین برای اولین بار واژه بلند مرتبه سازی و آپارتمان سازی و احداث مسکن دسته جمعی در برنامه 5 ساله چهارم عمرانی رژیم سابق(51-1347 ) مطرح گردید(فصلنامه آبادی، 1374: 11-9).
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و طی شدن دوران رکود بلندمرتبه سازی ،شورای عالی شهرسازی و معماری ایران با توجه به گرایش بلند مرتبه سازی در تهران و شهرهای بزرگ د رجلسه مورخ 24/10/1369"ضوابط و مقررات افزایش تراکم و بلند مرتبه سازی" را تصویب نمود . اهداف این مصوبه عبارتند از(سلطانی آزاد،1376:231-219):
-استفاده بیشتر و بهتر از سطح زمین د رشهرها برای اسکان جمعیت
-تامین فضای باز و محیط زیست بهتر
این مصوبه درهماهنگی با مصوبه مورخ1/7/ 1369شورای اقتصاد در خصوص تقلیل سطح زیربنای واحدهای مسکونی،خط مشی های زیررا موردتوجه قرارداد:
-تشویق بلندمرتبه سازی
-تطبیق الگوی تفکیک با مقتضیات بلند مرتبه سازی
– تشویق به تجمیع قطعات درمناطق نوسازی
– استفاده از ظرفیتهای افزایش تراکم جمعیتی و ساختمانی
-انبوه سازی و بکارگیری روشهای صنعتی در ساختمان سازی
همچنین شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در جلسه مورخ14/2/1371، ضوابط و مقررات منطقه بندی شهرها به مجتمع آپارتمانی،چندخانواری وتک واحدی راتصویب نمود . این مصوبه نتایج زیر را دنبال می کرد :
1-منطقه بندی مجتمعهای آپارتمانی و ساختمانهای بلند یا چند خانواری و تک واحدی متفاوت بوده و نمیتوان لابلای گسترهای از شهر که تک واحدی و عمدتا چند خانواری است ،مجتمع های آپارتمانی بنا نمود.
2- کاهش سطح اشغال و همچنین استفاده از زمینهای بزرگتر و تجمیع و عدم تفکیک مورد تاکید قرار گرفته است.
3- ارتفاع این ساختمانها نا محدود ولی مشروط به رعایت تراکم مجاز و حقوق ساختمانهای مجاور میباشد.
4- طراحان این مجموعه باید گزارش امکان سنجی مربوط به تامین نور آفتاب وعدم اشراف را به تایید مراجع صدور پروانه ساختمان(شهرداری) برسانند.
درکنارضوابط و مقررات فوق، گذری بر طرح ساماندهی تهران خالی از فایده نخواهدبود . طرح ساماندهی تهران در ارتباط با بلندمرتبه سازی راهبردهایی دارد که به آنها اشاره مینماییم : "درجهت تامین بخشی از سطوح خدماتی موردنیاز،لازم است ضمن تغییر کاربری قسمتی ازاراضی مسکونی در مورد افزایش تراکم ساختمانی هم اقدام شود . بر این اساس افزایش تراکم ساختمانی در مقیاسهای عملی،منجر به اتخاذ سیاست بلندمرتبه سازی در بخشی از اراضی مسکونی میشود و اصولا از بلندمرتبه سازی نخست نسبت به سهم زمین مشترک و سطح اشغال ثابت زیربنا یبیشتری دست می یابد و در زمینه دوم درصورت کاهش سطح اشغال و تثبیت زیربنا،به فضای عمومی و فضای باز بیشتری دسترسی پیدا میکند"در قسمت دیگری از طرح یا شده آمده است : "تفکیک اراضی به قطعات کوچک طی سالیان متمادی باعث شده است که فضاهای باز شهری تدریجا بسیار کوچک، خرد و از وضعیت مطلوب و قابل بهره برداری خارج شوند و این فضاهای کوچک عملکرد خود را د رزمینه های دیگر نیز به علت اشراف این ویژگی از دست بدهند . درهمین خصوص برای جلوگیری از خردشدن اراضی به قطعات کوچک و آزاد شدن فضاهای کوچک برای بهره وری بیشتر ،سیاستهای تشویقی برای تجمیع قطعات وعدم تفکیک قطعات بزرگ فعلی پیشنهاد میشود . اینا ستراتژی که مکمل استراتژی بلندمرتبه سازی است،به کمک روش تجمیع،از کم شدن فضاهای باز شهری از طریق ایجاد مجموعه های بلند مرتبه جلوگیری میکند" (مهندسین مشاور زیستا، 1383).
با توجه به مشکلاتی که در اراستای اجرای این برنامه ها به وجود امد ، طرح مسکن مهر از سال 87 از سوی دولت بر مبنای سه اصل تخصیص زمین به هزینه صفر، اعطای تسهیلات ساخت، تبدیل واسطه مالکیتی به مدیریتی در راستای سیاست افزایش تولید و عرضه مسکن طراحی شدو عملیات اجرایی ان از سال 89 به صورت جدی وارد فاز اجرا و ساخت شد..
بلندمرتبه سازی در مسکن مهر نخستین موضوعی بود که مرد انتقاد قرار گرفت و کوتاه مرتبه سازی جایگزین ساخت برج های بلند در مسکن مهر شد. در همین راستا ، تامین زمین باید جایگزین بلندمرتبه سازی در مسکن مهر شود و حداکثر طبقات در طرح مسکن مهر پنج طقه می باشد (maskannews.ir).

2-4- مفاهیم و نظرات مرتبط با مجتمع های مسکونی
شناخت تعاریف مربوط به مجتمع های مسکونی و بررسی سیر تحول تاریخی آنها در تجزیه تحلیل مسائل مربوط اهمیت بسزایی دارد. مسکن شهری را می توان به طور کلی به دو الگوی تک خانواری و آپارتمانی تقسیم کرد.
آپارتمان ها را می توان به دو گروه اصلی تقسیم نمود که در آن، ساختمانهای متعارف یا کوتاه مرتبه تا 8 طبقه، و بیش از آن بلند مرتبه یا برج نامیده می شوند (Chiara etal, 1995, p.659).مجتمع های مسکونی را نیز می توان شامل تعدادی بلوک ساختمانی در نظر گرفت که می تواند شامل گونه های مختلف مسکن (تک خانواری، آپارتمان های کوتاه و بلند مرتبه) باشند. در این مجتمع ها، بلوک های آپارتمانی در یک قطعه زمین و بر اساس طرحی از پیش تعیین شده قرار گیرند. بلوک ها می تواننددر اشکال مختلفی با یکدیگر ترکیب شوند و فضای باز در ارتباطی معنی دار با ساختمان ها قرار گیرد. از خصوصیات دیگر مجتمع های مسکونی می توان به حریم و محدوده مشخص و تفکیک شده آنها از بافت پیرامون شهری اشاره کرد که در برخی موارد می تواند آنها را به صورت جزیره ای کالبدی – اجتماعی در شهر مشخص گرداند (عینی فر، 1384: 31).
منشا مجتمع های مسکونی به فرم امروزی را می توان در دوران پس از انقلاب صنعتی یافت. در نیمه دوم قرن نوزدهم، از دست رفتن سلامت و بهداشت و بحران های مداوم و برخوردهای اجتماعی فراوان، متفکرین اجتماعی را وادار به اندیشیدن برای انتظام بخشی به وضعیت نامطلوب شهرها نمود. به عقیده این افراد، ایجاد تغییر و رسیدن به نظمی جدید
در مقابل هرج و مرج موجود بر اساس شرایط جدید اجتماعی- اقتصادی ضروری بود و برای ایجاد این تغییر، تئوری های این افراد بر مبنای نظم دادن به اسکان افراد به عنوان مهم ترین اصل مورد توجه قرار گرفت. در این راستا، تفکر ایجاد چندین کانون یا اجتماعات الگو که هدف اصلی آنها تامین بهداشت، سادگی، سلامت و ایمنی برای ساکنان بود، مورد توجه قرار گرفت (شوای، 1384: 96-93).
در سالهای اولیه قرن بیستم گروهی از متفکران اروپایی تلاش کردند مسایل شهری را بدون احتیاج به تغییرات اساسی اجتماعی حل نمایند. در کنار انتشار اثر هاوارد در مورد باغشهر ها، تونی گارنیه شروع به مطالعه ایده شهر صنعتی نمود. پیش بینی بلوک های آپارتمانی مجهز به خدمات عمومی بود که منعکس کننده نظریه "مجتمع مسکونی مجهز به خدمات عمومی اولیه" است. علاوه بر این، تفکرات لوکوربوزیه نیز تاثیرات فراوانی بر تکامل مجتمع های مسکونی گذارده است. به عقیده او، الگوی مسکن کم طبقه که به معنی زندگی در خانه و زمین شخصی بود، باعث هدر رفتن زمین میشد، در حالی که زندگی در ساختمانهای بلندمرتبه ای که در میان فضای سبز پراکنده شده اند، راه حلی کاراتر و بهتر در برنامه ریزی کاربری زمین می باشد (Schoenauer,2000:437).
بعد از جنگ جهانی دوم، نیازهای فوری سالهای بعد از جنگ و توسعه تکنولوژی در اروپا منجر به آن شد که فرصت تعمق و بررسی دقیق در الگوی مسکن مناسب شهری وجود نداشته باشد. در این میان، اختصاص زمین به فضای باز و سبز و تامین خدمات کافی برای ساکنان مجموعه های آپارتمانی کاهش یافت و احداث مساکن بلند مرتبه با حداکثر تراکم شدت گرفت. در دهه 1970، با افول مکتب مدرنیسم، سبک جدیدی در شهرسازی و معماری ایجاد گردید که نقطه اوج این تفکرات نو در بیانیه کنگره جهانی معماران در سال 1976 در ونکوور کاندا منعکس شد که برخلاف منشور آتن با اختصاص دادن محور کار خود به طراحی مسکن و فضای باز به موارد ذیل اتکا نمود (دلال پور محمدی، 1375: 577):
– بایستی با ارتفاع کم تراکم بالا به وجود آورد.
– بایستی در طراحی مسکن به تامین فضای باز و سبز مناسب و مطلوب اهمیت بیشتری داد.
با پیدایش مفهوم توسعه پایدار و شهر پایدار، امروزه نظریاتی نظیر شهر فشرده، سیاست های تحکیم شهری و عدم تمرکز متمرکز در کنار رویکردهایی نظیر ایجاد واحدهای همسایگی مطرح گردیده اند؛ به طوریکه در عصر حاضر، توسعه مسکونی در شهرها به معنای ایجاد محیطی مناسب برای سکونت بوده و دیگر صرفاً به مفهوم تولید سقف و سرپناه نیست (عزیزی و ملک محمد نژاد، 1386: 29).
از آنجایی که بلند مرتبه سازی یکی از الگوهای رایج زندگی شهری است جهت تنظیم چهارچوب نظری، از نظریات مکتب شیکاگو، مدرنیسم، فن گرایی، امایش انسانی، پست مدرنیسم، توسعه پایدار شهری و رویکرد پایداری مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت.

2-4-1-مکتب شیکاگو:
اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم دوره رشد و شکوفایی اقتصادی امریکا و رقابت ان با کشورهای اروپایی بر
سر تصاحب ثروت های جهانی است.رشد سریع اقتصادی و تمرکزسرمایه از یک سو و قدرت گرفتن تفکر اکولوژی اجتماعی از سوی دیگر، زمینه ساز رقابت بین شرکت های تجاری و خانواده ها برای دستیابی به نقاط
مطلوب شهر بودند.
در کنار عوامل فوق افزایش استفاده از اهن و فولاد، اختراع اسانسور و افزایش استفاده از برق ابی از جمله عواملی بودند که زمینه توسعه عمودی بخش مرکزی شهر شیکاگو و احداث ساختمان های بلند مرتبه در ان فراهم اوردند و به ظهور مکتب شیکاگو کمک کردند. از اصول ان می توان به بلند مرتبه سازی، اجتناب از تزیین داخل و خارج بنا او گسترش استفاده از ساختمان های بلند برای کاربری های مسکونی نام برد.(زیاری، 1379، 11 و صدوقیانزاده ،1375،12).

2- 4-2-مکتب مدرنیسم یا نوگرایی:
این مکتب بیش از سایر جنبش های فکری در شکل گیری و رشد عمودی بافت شهرها در قرن بیستم موثر بوده است. از مشهورترین نظریه پردازان این مکتب می توان به تونی گارنیه، لوکوبورزیه و والتر گروبیوس اشاره کرد.
از اصول این مکتب،""کلیت گرایی در طراحی شهری، تفکیک فضایی عملکردها در شهر، تاکید بر توسعه عمودی شهرها جهت ازاد کردن سطح زمین برای ضای سبز، اتاکید بر بلند مرتبه سازی در تامین مسکن به منظور دستیابی به نور، هوا، تابش افتاب و فضای سبز، اهمیت دادن به اتومبیل در حمل ونقل شهری و تولید انبوه جهت صرفه اقتصادی است" (مدنی پور،1380: 9-288).
منشور اتن میثاق مشترک پیروان این مکتب است که در رابطه با نگرش بلندمرتبه سازی نکات جالبی را مطرح نموده است.از جمله در ماده 29 امده است ،ساختمان های بلند که هر یک با فاصله زیاد نسبت به دیگری قرار می گیرند، می بایست زمین را برای فضای بزرگ و سبز ازاد بگذارند، ساختمان های بلند می بایست با فواصل زیاد از همدیگر ساخته شوند و گرنه ارتفاع انها به جای انکه سازنده بهبودی باشد ، تنها به وخیم کردن وضعی که در حال وجود دارد کمک خواهد کرد(فلامکی،29:1355).
اوج شکوفایی این مکتب دهه های بعد از جنگ جهانی دوم است که بعدها به علت بی توجهی به نیازهای فرهنگی – اجتماعی انسان، عدم موفقیت در تامین مسکن محرومین، ترویج استفاده بیش از حد اتومبیل و هویت زدایی از مراکز شهری بشدت مورد انتقاد قرار گرفت.

2-4-3- مکتب ساخت گرایی:
این نظریه از دو جهت بر زندگی در تراکم های بسیار بالا تاکید دارد؛ یکی به لحاظ جوابگویی به افزایش جمعیت در اینده و دیگری به خاطر حفظ اراضی مزروعی. از امکانات تکنولوژی مدرن حد اکثر استفاده را نموده و بر این اساس باد هدف کارایی و راحتی را کاملا تامین کرده باشد(لینچ ، 1376: 514).
پیروان این مکتب معتقدند که شهرسازی مدرن نتوانسته به طور کامل از فن استفاده نماید، باید تکنولوژی هندسه را ارتقا داده وبه طرف سازه های پیچیده و مصالح جدید، قدم بر داریم. تکنولوژی مدرن به ما این امکان را می دهد که در اینده ای نزدیک هر موقع نیاز باشد، سکونتگاه های پیشرفته ای طراحی کنیم که هم سطح زمین برای کشاورزی ازاد باشد و هم محل دلپذیر و دور از الودگی برای انسان تدارک ببینیم (صدوقیانزاده،28:1375).

2-4-4- مکتب امایش انسانی (انسان گرایی):
این مکتب در تقابل با دیدگاه فن گرایی است، پیروان ان معتقدند که در تفکر معماران مدرن ترجیحات انسانی به اندازه لازم در نظر گرفته نشده است.جین جیکوپ از نظریه پردازان این دیدگاه می باشد.به اعتقاد وی یک تراکم سنگین همزمان با یک بافت شهری فشرده برای تامین تنوع و عملکرد شهر مورد نیاز است. همچنین به نظر ایشان ، شالوده یک ی بپردازیم که تنوع شهر در امیختگی عملکردها نهفته است و ما نمی توانیم به رمز شالوده ای ان نزدیک شویم مگر انکه به شرایط ان را سبب شده است (شوای ،377:1375).بدین ترتیب دو اصل تراکم و اختلاط کاربری را در ساماندهی شهری مورد تاکیدقرار می دهد.

2-4-5- مکتب پست مدرنیسم (فرانوگرایی):
اهم اصول این مکتب عبارتند از :"تاکید بر ساماندهی بخشی شهرعا به جای طراحی کل ان، اهمیت دادن به اختلاط کاربری ها، تشویق حرکت پیاده و کنترل نسبی خودروها در فضای شهری، بها دادن به تداوم تاریخی فضای شهری و در نهایت تاکید بر اهمیت خیابان، میدان و ساختمان های کم ارتفاع"(مدنی پور، 288:1379).

2-4-6- توسعه پایدار شهری:
واژه توسعه پایدار ،اولین بار به طور رسمی توسط برانت لند در سال 1987 در گزارش سازمان ملل تحت عنوان "اینده مشترک ما"مطرح شد.ا ازصول توسعه پایدار در سطح شهری، فشردگی بافت شهری،کاهش ترافیک خیابان ها،افزایش تراکم مناطق حومه ای، توسعه مساکن چهار طبقه و وضوح و جذابیت شهری می باشد (1999:235¸Edwards).بدین ترتیب توسعه شهری پایدار، فرایندی است که ضمن بهبود سلامت اجتماعی – اقتصادی و اکولوژیکی شهرها زمینه تداوم انرا برای نسل های اتی فراهم می سازد(صرافی ، 1379،13).

2-4-7-رویکرد پایداری
آنتونی وود 1در قالب جدولی مطابق جدول 2- 1بطور کلی معایب و محاسن بلندمرتبه سازی را با شیوهای تطبیقی مطرح مینماید که علاوه برمعایبی که دراین جدول به آن اشاره شده است،میتوان به ایجادسایه و نیز جلوگیری از دسترسی به تابش آفتاب به ساختمانهای مجاور بناهای بلندمرتبه و همچنین اثرات ایجادجزایرگرمایی در بافتهای شهری با فشردگی زیاد نیزاشاره نمود.

جدول شماره2-1-مقایسه تطبیقی مزایا و معایب بلندمرتبه سازی
مزایای بلند مرتبه سازی (+)
معایب بلند مرتبه سازی(-)
شهرهای فشرده تر = کاهش حمل و نقل
مصرف زیاد انرژی و مصالح برای ساخت در ارتفاع
کاربرد بهینه زمین با توجه به تمرکز جمعیت= کاهش توسعه حومه شهری و کاهش آسیب وارده به محیط
مصرف زیاد انرژی جهت بالابرها (15٪ مصرف انرژی کل ساختمان)
شهرهای متمرکز= کاهش حجم شبکه های زیربنائی شهری
مصرف زیاد انرژی جهت نگهداری و نظافت ساختمان
مسافرت درون شهری کمتر = اتلاف وقت کمتر
تاثیرات منفی در مقیاس شهری (طوفانهای باد، سایه اندازی وسیع، ایجاد مانع نورگیری)
توان بالقوه و امکان ایجاد ساختمان با کاربر مختلط
تراکم جمعیتی زیاد در مکانهای مشخص و ویژه (کمبود فضاهای باز، فضاهای تفریحی و …)
سرعت بیشتر باد در ارتفاع (توان بالقوه بیشتر برای بهره وری از انرژی باد)
بارهای زیاد ناشی از باد در ارتفاع (تاثیر بر روی سایز و ابعاد المانهای سازه ای و نما)
طبقات کم عرض وکشیده در ارتفاع = پتانسیل و امکان نورگیری طبیعی فضا
فضاهای بسته و ایزوله در ارتفاع (نیاز بیشتر به تهویه هوا)
فضا در آسمان= امکان خلق فضاهای دنج و آرام و بدور از شلوغی شهر؛ چشم انداز شهری
مشکلات ایمنی و امنیت در ارتفاع (در حین ساخت، برای کاربران)
ماخذ: , 2007Wood
ازآنجا که بطور معمول اینگونه ساختمانی مقادیر زیادی ازمنابع را چه در حین ساخت و چه در زمان بهره برداری مصرف میکند وحتی زمانی که به پایان عمرخود میرسند و تخریب میگردند نیز تلفات انرژی زیادی دارند ،لذا اساساً با اهداف پایداری درتناقض هستند.
اما با توجه به ضرورت هایی که در زمان حاضر رواج بلندمرتبه سازی را به دنبال داشته و خواهدداشت،لازم است تا طراحان و دست اندرکاران ساخت،درجستجوی تعدیل تاثیرات منفی آن بر محیط از یکسو و افراد وکاربران از سوئی دیگر باشند (Yeang, 2007:411) دراین راستا پژوهش ها و نظریات مختلفی درسراسردنیاپیرامون نحوه محقق نمودن اهداف پایداری در اینگونه ساختمانی انجام گرفته است. ازجملهاین فعالیتها ،پژوهشی است ک با عنوان" ساختمانهای بلند و پایداری سال 2002توسط سه شرکت مشاور به اتمام رسید(.(Pank et al, 2002
دربخش ها ی آغازین این نوشتار ،تعاریفی از پایداری و اهداف آن به صورت کلی مطرح شده و د رادامه با معرفی ساختمانهای بلندپیشرو دراین حیطه،راهکارهای به کارگرفته شده رامورد بررسی قرار میدهد . کنیانگ2 نیز از مشهورترین معماران و نظریه پردازانی است که سعی در به کارگیری اصول معماری پایدار و معماری سبزدرساختمانهای بلندمرتبه نموده است،هرچندتعداداندکی از طرح و یاجرا شده است اما اندیشه ها و آراء وافقهای جدیدی را برای طراحان ساختمانهای بلند گشوده است.
یانگ در مقاله خود به سال 2007با عنوان "طراحی آسمانخراشهای زیست محیطی "اینگونه ساخت و ساز رااساساً یکی از غیر زیست بومی ترین شیوه های ساختمانی معرفی مینماید ولی در ادامه به ارائه راهکارهائی جهت تعدیل تاثیرات منفی زیست محیطی و ارتقاء کیفیت فعالیت کاربران می پردازد و راهبردهائی را در قالب سه نوع سیستم غیرفعال3،اختلاطی4و ترکیبی5برای ساختمانهای بلندمرتبه پیشنهادمینماید(.(Yeang, 2007:415
علاوه براثرات زیستمحیطی زیانبار،این ساختمانها از لحاظ روانشناختی نیز آثارسوء و مخربی در کاربران میتواند ایجاد نماید ؛لذا پیگیری و مبنا قراردادن اهداف پایداری درطراحی ساختمانهای بلندمرتبه از اهمیت بسزائی برخوردار است و میتواند تاحدی آسایش روانی نسبی رابرای کاربران فراهم نماید . نقش بالقوه ساختمانهای پایدار درارتقای سلامت کاربران خوداز طریق ایجاد محیط های طبیعی بیشتر و در نتیجه بهبود کیفیت فضاهای داخلی،مشخص و روشن است (.(Wener et.al, 2006: 158- 159
دراین راستا ،ساختمانهای بلندمرتبه ای که اصول پایداری در فرآیند طراحی آنها مورد توجه قرار میگیرد ،میتوانند موقعیت منحصر به فردی را جهت مداخله عناصرمثبت طبیعی به درون محدودهیک بنای بلند معمول ایجاد نمایند . به علاوه از طریق ایجاد نور طبیعی بیشتر ،تهویه طبیعی مناسب،عدم کاربرد مصالح سمی،چشم انداز طبیعی وپوشش گیاهی و فضای سبز در محیط های داخلی،سلامت فردی – اجتماعی کاربران نیز ارتقاءمی یابد.

2-5- بلندمرتبه سازی ومناطق متراکم وفرسوده شهری
همانطورکه در بخشهای قبلی اشاره شد در دوران پس از انقلاب باتوجه به روح کنترل کننده و محدودکننده موجوددرمصوبات شورایعالی شهرسازی ومعماری درارتباط با بلندمرتبه سازی،اهداف و خط مشی های این مصوبات برپایه بهره گیری ازویژگیهای مثبت ساختمانهای بلندمرتبه درجهت بهبود وساماندهی ساخت و سازهای شهری استواربوده است . ویژگیهایی که شامل موارد زیر میباشند (شاکری وصمدی واقفی، 1380):
– استفاده بیشتر و بهتر ازسطح زمین درشهرها برای اسکان جمعیت
– تامین فضای باز و محیط زیست بهتر
– کاهش سطح اشغال و تجمیع قطعات د رمناطق نوسازی
این ویژگی ها باعث می شوند که پتانسیلهای زیر آزاد شده و امکانات جدیدی بازیافت شوند. ازجمله:
– امکان ایجاد فضای باز شهری بوجودآید.
– امکان ایجادراههای دسترسی و ارتباطی مناسب بوجودآید.
– امکان ایجاد فضای مناسب جهت بهبود تسهیلات اجتماعی و خدمات شهری بوجودآید.
– کاهش تراکم شدید زمین از طریق توزیع تراکم در ارتفاع بوجودآید.
– بهبود شرایط محیط زندگی و محیط زیست بوجودآید.
این موارد ،اهدافی هستند که مدیران شهری در برنامه های نوسازی و بازسازی مناطق متراکم و فرسوده آنرا جستجو کرده و در پی تحقق آنها میباشند . در واقع میتوان گفت که ساختمانهای بلندمرتبه بدلیل برخورداری ازویژگیهای خاص،میتوانندراهکاری جهت بهبو دشرایط مناطق متراکم و فرسوده به شمارآیند .
همچنین ضوابط ومقررات فعلی شهری با حمایت از سیاست تجمیع قطعات در مناطق متراکم و فرسوده و ارائه تراکم تشویقی درصورت تجمیع قطعات کوچک شهری، در واقع زمینه را برای مشارکت افراد در بهبود کیفی این مناطق محیا ساخته و با توجه به اینکه تجمیع قطعات مکمل استراتژی بلندمرتبه سازی است در حقیقت بستر مناسب را برای رویکرد بلندمرتبه سازی در مناطق متراکم و فرسوده شهری ایجاد نموده است.
راهکارهایی که میتوانند بهبود شرایط مناطق متراکم و فرسوده شهری از طریق بلندمرتبه سازی را تسهیل و تسریع سازند عبارتند از:
– جلب مشارکت مردمی
– تصویب قوانین و مقررات کارشناسانه و تسهیل کننده
– حذف و یا کاهش مراحل پیچیده اداری
– اعطای تسهیلات حمایتی
– بهره گیری از تیم های مجرب طراحی،پیمانکاری ومدیریت پروژه
البته باید به این نکته توجه داشت که وضع مالکیت و مشکلات حقوقی ابنیه در بافتهای متراکم و فرسوده از جمله مهمترین مشکلاتی هستند که برنامه های توسعه کیفی این مناطق راتحت الشعاع خودقرارمی دهند . مالکیت خصوصی ابنیه و اماکن در بافتهای قدیمی ،اغلب بصورت مشاعی موروثی و متعلق به چند مالک است . بخشی از واحدها موقوفه اند و بسیاری از مراکز کسب و کار به علت اجاره دادن سر قفلی عملا از اختیار مالکین خارج است . همچنین وجوب حفظ میراثهای فرهنگی و ارزشهای معماری در این مناطق از اهمیت خاصی برخوردار است بطوریکه قوانین و مقررات میراث فرهنگی به عنوان یک ملاحظه جدی د ر راه نوسازی و بهسازی بخشهایی از بافت قدیمی شهر بشمار میرود . به لحاظ اجرایی نیز بلند مرتبه سازی در اینگونه مناطق با مشکلاتی روبروست ازجمله مشکلات حفاری و گودبرداری و حفظ بناهای پیرامون گود به دلیل تراکم منطقه و کثرت بناهای قدیمی وفرسوده، مشکلات و محدودیتهای حمل مصالح و تجهیزات به محل کارگاه،مشکلات تامین انشعابات ولزوم پیش بینیهای لازم و تامین ایمنی ساکنان منطقه در طول زمان پروژه که نیازمند توجه ویژه و اتخاذ راهکارهای مناسب توسط تیم اجرایی این پروژه ها میباشد (شاکری و صمدی واقفی، 1380).

2-6- اثر بلند مرتبه سازی در افزایش تراکم ساختمانی و زمین مسکونی
از جمله آثاری که بلند مرتبه سازی بر ساختار شهرها دارد، تاثیر بر میزان تراکم ساختمانی و کاربرد زمین در سطح شهر است. بدین معنی که با افزایش تعداد طبقات ساختمان و احداث بلند مرتبه، در مصرف زمین مسکونی صرفه جویی به عمل آمده و فضای باز بیشتری بدست می آید. به عبارت دیگر با افزایش تعداد طبقات (افزایش تراکم ساختمانی) سرانه زمین مسکونی کاهش پیدا می کند. ولی باید توجه داشت که روند افزایش فضای باز حاصل از کاهش سطح اشغال در بلند مرتبه سازی، تا ارتفاع معینی قابل ملاحظه است و از آن ارتفاع به بالا به سرعت نقصان پیدا می کند. بدین معنی که هشتاد درصد از میزان صرفه جویی در سطح اشغال، مربوط به طبقات اول تا پنجم می شود (مدنی، 1375: 306).

2-7- اثر بلند مرتبه سازی در سطح معابر و شبکه ترافیک شهری
ساختمانهای بلند مرتبه تاثیرات کمی و کیفی مهمی بر فضاهای شهری و سیستم های دسترسی دارند. از جمله، آنها حجم بزرگی از سفرهای درون شهری را تولید و جذب نموده و نیز جهت می دهند. از این رو شبکه دسترسی پیرامون بلند مرتبه ها با توجه به حجم تقاضای سفر توسط ساکنین آنها، همیشه تحت تاثیر فشار ترافیکی قرار دارند؛ لذا اگر برنامه ریزی و مکانیابی ساختمانهای مرتفع با شبکه حمل و نقل شهری هماهنگ گردد، می توان انتظار داشت که بخشی از مشکلات مربوط به حمل و نقل شهری کاهش یافته و بهره برداری بهینه از سیستم حمل و نقل عمومی امکان پذیر گردد.
بر اساس آیین نامه طراحی راههای شهری، اگر بخواهند هر نوع بنایی را به خیابانی که عملکرد آن شریانی است متصل کنند، باید تاثیرات ترافیکی آنرا بسنجند. "سنجش ترافیکی" روشی است موثر برای ایجاد هماهنگی بین رشد جمعیت و توسعه شهر از یک سو و بهره مندی از سیستم های جدید حمل و نقل متناسب با آن، از سوی دیگر. با کمک این روش می توان قبل از احداث برج، سطح خدمات ترافیکی فعلی و آینده را محاسبه کرد و با کمک روشهای علمی، تغییرات حاصله و پیامدهای سوء در سیستم حمل و نقل را بعد از احداث برج یا هر بنای دیگر براساس تعداد سفرهای تولید و جذب تولید و جذب شده ارزیابی نمود و با کمک طرحهای پیشنهادی، عوارض ناشی از احداث این بناها را از بین برد (زریونی، 1374).

2-8- آسیبشناسی بلند مرتبه سازی
بررسی ریشه ای و کامل این موضوع و مشکلات ناشی از عدم تطابق اینفناوری با شرایط جامعه ایرانی، کاری نیست که از عهده یک یا چند متخصص و در مدتزمانی کوتاه بر آید. خصوصا آنکه بدلیل تنوع مسائل مرتبط با این موضوع، ضروریستکارشناسانی خبره، با تخصص های مختلف فنی و اجتماعی، ضمن تعامل مثبت و سازنده بایکدیگر و بر اساس برنامه ای منظم و مدون، به آسیب شناسی زیربنایی این موضوعبپردازند. نکته مهم آنست که هرچند زمان زیادی از دست رفته، اما شتابزدگی و اصرار دردستیابی سریع به نتایج نهایی هم شیوه مناسبی برای برخورد با چنین موضوع گسترده ومهمی نخواهد بود www.melk118.net)).

نمونه ها
شاید ذکر نمونه هایی از مسائل و مشکلات مرتبط با ساخت بلندمرتبه ها در ایران، خالی از لطف نباشد. بدیهی است که برشمردن این موارد، هرگز به معنیپوشش کامل همه مشکلات مبتلابه این بخش از صنعت ساختمان نیست. بلکه این نمونه هایمختصر، تنها جهت یادآوری برخی از جنبه های مختلف موضوع، ارائه میشوند.
● نماسازی
بخش های زیادی از ایران از جمله کلانشهر تهران بر روی کمربند زلزله واقع شده است. از اینرو هرگونه ساخت و ساز، خصوصاً درمورد ساختمان های بلندمرتبه و آسمان خراش ها، نیازمند دقت و محاسبات بسیار دقیق وحتی وسواس گونه است. با این فرض که در محاسبات سازه ای این گونه بناها، حساسیت هایاینچنینی در نظر گرفته شده باشند، اما بنظر می رسد نکته ای مهم کاملا مغفول ماندهاست: نمای خارجی تمام شیشه ای، که بدون هیچ توجیه فنی و منطقی، و صرفاً بدلیل نسخهبرداری از نمونه های خارجی در این بناها مورد استفاده قرار گرفته، می تواند بهسادگی عامل ایجاد مشکلات فراوان شود.
تصور کنید زلزله ای نه چندان قوی و یا حتی انفجاری خفیف در یکی از طبقات اینگونه ساختمان ها رخ دهد. هرچند ممکن است سازه دراین حادثه هیچ آسیبی نبیند، اما اولین و محتمل ترین اتفاق، خرد شدن و ریزش شیشه هابه پائین ساختمان است. اهمیت این موضوع زمانی آشکار می شود که بیاد آوردیم در شهری همچون تهران، می توان به سادگی چندین ساختمان با این مشخصات را در خیابان ها و حتی کوچه هایی نه چندان عریض و پهن مشاهده کرد. در چنین شرایطی قطعات تیز شیشه ازارتفاع و با سرعت زیاد همچون شمشیرهایی برنده بر سر و روی عابرین پیاده سرازیر شده و چه بسا تلفاتی به مراتب بیش از تلفات احتمالی حادثه اصلی به بار آورد.
امااصولا هدف از به کار گیری شیشه در نمای بیرونی این سازه ها چیست؟
واقعیت آنست که گذشته از سبکی، ارزانی، زیبایی و امکان نصب سریع شیشه، دلیل اصلی استفاده از آن درنمای ساختمان های اروپایی و امریکایی، استفاده حداکثری از نور و گرمای خورشید است. در این کشورها که تعداد روزهای گرم و آفتابی، گاه به کمتر از چهل روز در سال محدودمی شود، استفاده از تمهیداتی برای جذب حداکثر ممکن نور و گرمای خورشید، نه تنهاتوجیه پذیر، بلکه کاملا منطقی است. آنچنانکه طی سال های اخیر و در بسیاری از اینکشورها – از جمله بریتانیا- در لایه زیرین نمای شیشه ای ساختمان های بلند، جهت جذبانرژی پاک خورشیدی و تامین برق مصرفی ساختمان، اقدام به نصب پنل های خورشیدی کردهاند.
در ایران اما، بدلیل تعداد بسیار زیاد روزهای آفتابی و گرم، استفاده ازنمای شیشه ای، عملا هیچ توجیهی ندارد. شاید نصب پنل های خورشیدی در زیر نمای شیشهای این ساختمان ها می توانست تا حدی این شیوه نماسازی را توجیه کند، اما متاسفانههرگز به چنین موضوعی نیز بهایی داده نشد.
وجود پنجره های بزرگ در این ساختمان هانیز به نوعی در همین دسته بندی قرار می گیرد. چنین پنجره هایی در ساختمان هایاروپایی، برای استفاده بهینه از نور خورشید در نظر گرفته می شوند؛ ضمن آنکه حساسیتهای فرهنگی در آن دیار، هرگز قابل مقایسه با ایران نیست. در ایران و بطور کلیجوامع شرقی اما، وضع به گونه ای دیگر است.
هیچ یک از ما نمی پسندیم که پنجرهبزرگ ساختمان مقابل، درست رو به اتاق نشیمن منزل ما باز شده و دید و اشرافی کامل بهزندگی ما ایجاد کند. نتیجه آنکه همواره در مقابل این پنجره های بزرگ و توجیهناپذیر، شاهد پرده هایی ضخیم هستیم که همواره کشیده شده اند.

● برنامه ریزی شهری
در بسیاری از موارد، عدم تطابقنقشه های ساختمان با برنامه های کلان شهرسازی و نقشه جامع شهر، باعث بروز مشکلاتیغیر منتظره و حیرت انگیز شده اند.
به عنوان مثال می توان به برج هایی اشاره کردکه پس از گذشت کوتاه زمانی از اجرا و بدلیل تغییر و تحولات شهرسازی، معنا و کارکرداولیه خود را از دست داده اند. مثلا با احداث پل ها و بزرگراه های چند طبقه، درستدر مجاورت آنها، ساکنین طبقات فوقانی این برج ها هم دیگر از آلودگی صوتی و شیمیاییحاصل از ترافیک بزرگراه ها، و حتی دید عابران در امان نیستند. از دیگر سو، طبقاتپائینی و حتی میانی این ساختمان ها، حالت طبقات زیرزمینی را به خود گرفته و حتی ازدریافت نور خورشید، محروم می شوند. به عنوان نمونه، تعداد زیادی از این قبیلساختمان ها را می توان در اطراف پل سید خندان و بسیاری از دیگر پل های تهران مشاهدهکرد. بحث مشهور و دامنه دار "تراکم" و در نظر نگرفتن "کشش جمعیتی" مناطق نیز،مثالی دیگر از عدم تطابق سیاست گذاری های ساخت با برنامه ریزی های کلان شهریاست.
طی یکی دو دهه اخیر و با اجرای سیاست هایی از قبیل فروش تراکم، ناگهان شاهدقد برافراشتن قارچ گونه ساختمان های بلند در مناطقی از شهرهای بزرگ بوده ایم. مناطقی که چه بسا از نظر راه های ارتباطی و سایر امکانات شهری، به هیچ روی کشش کافیبرای تمرکز چنین جمعیت های بزرگ انسانی را نداشته اند. تنها نگاهی اجمالی بهوضعیت خیابان های این گونه مناطق، خصوصاً در ساعات اولیه و پایانی روز، برای درکعمق مشکل، کفایت می کند.
فاجعه اصلی اما زمانی رخ می دهد که سانحه ای دراینگونه ساختمانهای متراکم روی دهد. تنها عبور نیروهای امداد و نجات از میان صفوففشرده اتومبیل های موجود درخیابان های کم عرض این مناطق و رسیدن به محل حادثه، بخشمهمی از زمان های حیاتی و انرژی این نیروها را هدر خواهد داد.
● عدم تناسب امکانات
از آنجا که بلندمرتبه ها و آسمان خراش ها، جمعیتنسبتاً زیادی را در خود جای می دهند، می توانند به تنهایی به عنوان جوامعی کوچکشناخته شوند. طبیعتاً چنین جوامعی به طیف متنوعی از امکانات مدنی نیاز دارند که درکشورهای پیشرفته، بخوبی مورد توجه قرار می گیرند. اما متاسفانه در ایران، یا بطورکلی دیده نشده اند و یا شکلی تجملی و نمادین و غیر کاربردی دارند. امکاناتی از قبیل سالن های اجتماعات، سالن های ورزش، کتابخانه، آمفی تئاتر، مراکز خرید اختصاصی، و ازاین قبیل. آنچه بیشتر مایه تاسف است اینکه در بسیاری از موارد، حتی فضاهای عمومی مانند پارکینگ یا فضای سبز کافی و مناسب هم، در زمان اجرای پروژه و به عنوان صرفه جویی، از طرح های اولیه حذف شده و به واحدهای مسکونی تبدیل شده اند.
● مسائل فرهنگی
و بالاخره بحث تداخل و تعارضاتفرهنگی را نیز نمی توان از نظر دور داشت. درحالیکه در جوامع غربی، همسایه ها ارتباطچندانی با هم ندارند، در فرهنگ ایرانی اما، همسایه گاه از بستگان درجه یک و دو نیز،نزدیک تر انگاشته شده و ارتباطاتی گسترده و عمیق بین همسایه ها دیده می شود.اگرچه این موضوع، به خودی خود می تواند به عنوان یک حسن در نظر گرفته شود، امانباید فراموش کرد که تداخل اقشار مختلف اجتماعی با خرده فرهنگ ها و ارزش های متفاوتو گاه متضاد، می تواند به بستری برای بروز مشکلات بزرگ و بعضاًجبران ناپذیر، تبدیلشود. در مجموع اما،رشد جمعیت، تغییر الگوهای زندگی، گسترش شهرنشینی و کمبود زمین، چاره ای جز توسعهروزافزون ساخت و ساز بلندمرتبه ها و آسمان خراش ها نمی گذارد.
در این رهگذر،آنچه عمیقاً شایان توجه جدی است، رشد و توسعه متوازن فرهنگ بومی ویژه این سبک زندگی،به موازات توسعه فنی اینگونه سازه هاست. کاری که سالهاست مغفول مانده و عزمی جدی ازسوی کارشناسان شهرسازی را می طلبد.

جمع بندی
در این فصل مطالعات انجام شده پیرامون بلندمرتبه سازی و مسائل مرتبط با مجتمع های مسکونی مورد بررسی قرار گرفت. جهت تدوین چارچوب نظری تحقیق مکتب های شیکاگو ، مدرنیسم، ساخت گرایی ، امایش انسانی ، پست مدرنیسم ، توسعه پایدار شهری و رویکرد پایداری مورد بحث و بررسی قرار گرفت و نهایتا نتیجه زیر حاصل شده است:
راهبرد بلندمرتبه سازی با توجه به رشد روزافزون جمعیت و محدودیت زمین مناسب ساخت وساز درزمان حاضر بیش ازپیش به چشم میخورد و از طرفی دیگر به علت تجمع کاربران درسطحی محدود و بهره گیری قابل توجه از منابع انرژی در هنگام ساخت و در طول مدت بهره برداری،لازم است تا رویکرد پایداری چه در فرآیند طراح و چه د رمرحله بهره برداری دنبال گردد. نظر به فراگیربودن حیطه های مرتبط با اهداف پایداری در معماری اینگونه ساختمانی میبایست تا علاوه بر توجه به ماندگاری منابع برای نسلهای آینده،ترویج رفتارهای پایدار بر مبنای نیازهای انسانی نیز مورد توجه قرار گیرد .درراستای تحقق این هدف بایدنیازهای انسان به مثابهشکل دهنده رفتارهای فردی و جمعی به خوبی شناسائی گردد.

منابع
1- اسلامی، علی و رضا ایروانی(1382)، تراکم ساختمانی و توسعه درون زا (نمونه موردی اصفهان)، پژوهش های جغرافیایی، شماره 45.
2- پاک ، سدریک(1383)، شهرهای پایدار در کشورهای در حال توسعه، ترجمه ناصر محرم نژاد و نشاط حداد تهرانی ، انتشارات مرکز مطالعات تحقیقات شهرسازی و معماری، وزارت مسکن و شهرسازی، تهران.
3- پیشینه ساختمان های بلند در ایران(1374)، فصلنامه ابادی، سال پنجم، شماره 18.
4- حافظ نیا، محمدرضا(1388)، مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی، انتشارات سمت، چاپ شانزدهم، تهران.
5- دلال پور محمدی، محمد رضا(1375)، برخی ملاحظات برنامه ریزی و طراحی در بافت فیزیکی مجتمع های مسکونی، مجموعه مقالات سومین سمینار توسعه مسکن در ایران، انتشارات سازمان ملی زمین و مسکن، چاپ اول،تهران.
6- رهبر، داود(1381)، ضرورت ارزیابی اثرات زیست محیطی تراکم و بلند مرتبه سازی در تهران، نشریه الکترونیکی.
7- زریونی، محمد رضا، 1374، راهنمای سنجش تاثیرات ترافیکی، وزارت مسکن و شهرسازی.
8- زریونی، محمد رضا، 1374، میزان سفرسازی بناها، وزارت مسکن و شهرسازی.
9- زیاری ، کرامت اله، 1379، برنامه ریزی شهرهای جدید، انتشارات سمت، دانشگاه تهران
10- سازمان برنامه و بودجه، 1374، دستورالعمل اجرایی محافظت ساختمان در برابر اتش سوزی، نشریه 112.
11- سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، سالنامه اماری استان مازندران، 1385-1384.
12- سکاران ، اوما، 1380، روش های تحقیق در مدیریت، ترجمه محمد صائبی و محمود شیرازی، انتشارات مرکز اموزش مدیریت دولتی.
13- سلطانی، ازاد، ف.1377، ضوابط و مقررات بلند مرتبه سازی در ایران، نخستین همایش ساختمان های بلند در ایران، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، جلد اول.
14- شاکری، اقبال و امید صمدی واقفی، 1380، بلندمرتبه سازی پاسخی برای کاهش مناطقمتراکم و فرسوده شهری، پژوهش های جغرافیایی، شماره 53.
15- شوای، فرانسواز، 1384، شهرسازی، تخیلات و واقعیات، ترجمه سید محسن حبیبی، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، تهران.
16- صدوقیان زاده، مینوش، 1374، بلند مرتبه سازی و فضای شهری، رساله کارشناسی ارشد، دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران.
17- صرافی، مظفر، 1379، شهر پایدار چیست؟، فصلنامه مدیریت شهری، سازمان شهرداری ها، شماره 4.
18- طرح تفصیلی شهر قائم شهر، 1385، وزارت مسکن و شهرسازی.
19- عزیزی، محمد مهدی، 1378، ارزیابی اثرات کالبدی – فضایی برج سازی در تهران، نشریه هرهای زیبا، انتشارات دانشگاه تهران، شماره 4 و 5.
20- عزیزی، محمد مهدی و صارم ملک محمد نژاد،1386، بررسی تطبیقی دو الگوی مجتمع های مسکونی (متعارف و بلند مرتبه) مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی نور (سئول) و اسکان تهران، نشریه هنرهای زیبا، شماره 32.
21- عینی فر، علیرضا، 1384، محدوده مجتمع های مسکونی و تداوم کالبدی شهر، مطالعه موردی تهران، فصلنامه انبوه سازان مسکن، سازمان ملی زمین و مسکن، شماره 15.
22- فرهودی، رحمت اله و علیرضا محمدی،1380، تاثیر ساختمانهای بلند مرتبه بر کاربریهای شهری مطالعه موردی: مناطق 1. 2 و 3 شهر تهران، پژوهشهای جغرافیائی، شماره 41.
23- کلانتری، خلیل، 1385، پردازش و تحلیل داده ها در تحقیقات اجتماعی-اقتصادی، انتشارات شریف.
24- گلابچی، محمود، 1380، معیارهایی برای طراحی و ساخت بناهای بلند، نشریه هنرهای زیبا، انتشارات دانشگاه تهران، شماره 9.
25- لینچ، کوین، 1376، تئوری شکل خوب، ترجمه سید حسین بحرینی، انتشارات دانشگاه تهران.تهران.
26- مدنی، هوشنگ، 1375، بلند مرتبه سازی و مسکن، مجموعه مقالات سومین سمینار سیاستهای توسعه مسکن در ایران، وزارت مسکن و شهرسازی.
27- مدنی پور، علی(1379)، طراحی فضاهای شهری، ترجمه فرهاد مرتضایی، شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری تهران.
28- منعام، محمدرضا و فرناز ضرابیان، 1386، بررسی اثرات کالبدی -فضایی بلندمرتبه سازی درشهر (نمونه مطالعاتی شهرهمدان)،ماهنامه شهرداری ها ، شماره 82 .
29- مهندسین مشاور زیستا، 1383، ساختمان های بلند تهران- ضوابط و مکان یابی، شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری، تهران.
30- – مهندسان مشاور معمار و شهرساز پارت،1385،ارزیابی طرح جامع و تهیه طرح تفصیلی جدید برای شهر قائمشهر،سازمان مسکن و شهرسازی استان مازندران.
31- مهندسان مشاور معمارو شهرساز پارت،1385،طرح تفصیلی قائمشهر،گزارش برنامه ریزی فضایی طرح، وزارت مسکن و شهرسازی، سازمان مسکن و شهرسازی استان مازندران.
32- -مهندسان مشاور معمار و شهرساز پارت،1385،طرح تفصیلی قائمشهر،ضوابط و مقررات طرح تفصیلی،وزارت مسکن و شهرسازی، سازمان مسکن و شهرسازی استان مازندران.
33- مهندسان مشاور یادمان بنا،1387، طرح بهسازی و نوسازی بافت فرسوده قائمشهر،مطالعات راهبردی، مطالعات کالبدی، شهرداری قائمشهر

34. Burton,E.2000.The compact city:just or just compact:A preliminary analysis. urban studies. Univershty of Glasgow.

35.Chiara.j,panero.j.zelnik.M.1998.Time saver standards for Housing and Residential Development. Mc Grow Hill inc.New york.

36.Edwards.B.Turrent,Do2000.Sustainable Housing.E&FN spon, London.

35.Kumar,A.2000.The inverted convert city of Dehli. Compact cities , spon press London.

37.Masnavi , M,R.2000.The millennium and new urban paradigm, the compact city in practice.Compact cities.Spon press.London.

38. New man,P.kenworthyj.2000.Sustainable urban form: The big picture.Achieving sustainable urban form.Spon press.London.

39.Pank W., Girardet H., Cox G ,2002,"Tall Building and Sustainablity",
Economic Development Office -The Corporation of London.

40.Wener R, Carmalt H ,2006, "Environmental psychology and sustainability in high-rise structures",Technology in Society 28; URL: http//www.elsevier.com/locate/techsoc.

41. Wood, Antony ,2007, "Sustainability: A New High-Rise Vernacular", The Structural Design of Tall and Special Buildings 16; URL: http//www.interscience.wiley.com.

42.Yeang, Ken ,2007, "Designing The Eco-skyscrapers: Premises for Tall Building Design", The Structural Design of Tall and Special Buildings 16; URL: http//www.interscience.wiley.com.

منابع اینترنتی

43.www.Ghaem 137.ir.

44.www.maskan news.ir.

45.www.melk 118.net.

46.www.sci.org.ir.

47.www.weather.ir.

1.Antony Wood
1.Ken Yeang
2.:Passive modeسیستم غیر فعال حالتی که درآن به منظو رایجادشرایط آسایش،ازسامانه ها یا لکترومکانیکی استفاده نشود.
3.:Mixed modeسیستم اختلاطی: حالتیک ه درآن به منظورایجادشرایط آسایش،ازسامانه هایالکترومکانیکی استفاده شود.
4. :Composite modeسیستم ترکیبی: حالتی که درآن بنا بتواند انرژی خودراتولیدنمایدماننداستفاده ازتوربینهای بادی.
—————

————————————————————

—————

————————————————————


تعداد صفحات : 30 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود