اختلالات رفتاری کودکان
مقدمه
دوران کودکی از مهم ترین مراحل زندگی است که در آن شخصیت فرد پایه ریزی می شود و شکل می گیرد. اغلب اختلالات رفتاری ناشی از کمبود توجه به دوران حساس کودکی است. این بی توجهی منجر به عدم سازش با محیط و بروز مشکلات رفتاری برای کودک می شود.
مشکل رفتاری به رفتار فردی اطلاق می شود که بدون پایین بودن بهره هوشی، تعادل روانی و رفتاری، از اندازه عمومی اجتماع دور و دارای شدت، تکرار، مداومت در زمانها و مکانهای متعدد باشد. به طوریکه در عملکرد تحصیلی، رفتاری فرد دچار درماندگی و کاهش میزان کارایی می شود، این گونه کودکان مرتب از سوی اطرافیان بطور مستقیم یا غیر مستقیم طرد می شوند .
علل اختلالات رفتاری
اختلالات بیولوژیک(مشکلات ژنتیکی، نورولوژیکی و بیوشیمیایی)
فضای نامساعد خانوادگی(نظریه رفتاری یادگیری و نظریه روانکاوی)
تاثیرات سوء فرهنگی و اجتماعی(نظریه جامعه شناسی و بوم شناسی)
تجربه های نامطلوب و شکست های پی در پی
اثرات اختلالات رفتاری
هوش و پیشرفت تحصیلی
با توجه به نتایجی که از تحقیقات به دست آمده، اغلب کودکان مبتلا به اختلال رفتاری در مدارس، به لحاظ تحصیلی عقب مانده بوده و تقریبا یک سال عقب تر از سطح پیشرفت مورد انتظار قرار دارند. آنان به تناسب سن عقلی خود در مدرسه تلاش نمی کنند و خیلی به ندرت می توان در بین آنان کودکی را یافت که از نظر تحصیلی پیشرفته باشد.
تعداد زیادی از آنها که دچار اختلال شدید و عمیق هستند حتی فاقد مهارت هایی نظیر خواندن و حساب می باشند و در میان آنهایی هم که در ظاهر در خواندن و حساب توانا هستند، تعداد کمی قادرند از این مهارت ها در حل مسائل روزمره استفاده نمایند.
خصوصیات و سازش اجتماعی
این کودکان به دو گروه برون گرا و درون گرا تقسیم می شوند.
اختلال های رفتاری برون گرایانه با خصوصیات پرخاشگری و تهاجم و رفتارهای درون گرایانه با صفات اضطرابی و گوشه گیرانه مشخص می شوند. این کودکان در برقراری روابط اجتماعی و عاطفی دوستانه با همسالان دچار مشکل جدی هستند. دسته درون گرا رابطه ای با دیگران برقرار نمی کنند و دسته برون گرا به علت خشم و عصبانیت و پرخاشگری دوستان را مورد بی احترامی، کتک زدن و … قرار می دهند و آنها هم از برقراری روابط سالم اجتماعی محرومند
علاوه بر این برخی از این کودکان مهارت های لازم برای کنترل و محدود کردن رفتارهایشان را ندارند و در نوجوانی ناتوانی آنها در کنترل رفتار به تعارض های جدی منجر می شود. برخی از آنها با قوانین اجتماعی دچار مشکل می شوند و احتمال نقض قوانین در آنان افزایش می یابد و زمینه را برای فعالیت های غیرقانونی فراهم می کنند.
ما کودکی را که عقب مانده ذهنی و یا دچار فلج مغزی است سرزنش نمی کنیم، اما تعداد زیادی از مردم تصور می کنند کودکان بدرفتار قادر به کنترل رفتار خود می باشند و اگر بخواهند می توانند آن را متوقف سازند. این تصور که این کودکان مسئول رفتار خود می باشند، در ارتباط متقابل بین آنها و اطرافیانشان نظیر خانواده، همکلاسان و حتی معلمانشان تاثیر نامطلوبی بر جای خواهد گذاشت.
رشد زبان
کودکان مبتلا به آشفتگی یا اختلال رفتاری ممکن است دارای اشکال خفیف تاخیر و مشکل زبانی باشند. برخی از آنها به ندرت می توانند حول موضوع اصلی صحبت کنند و مشکلاتی در استفاده از زبان به شکل مناسب به گونه ای که به موقعیت و مکالمه معنی بدهد، دارند.
برخی کودکان آشفته شدید به هیچ عنوان حرف نمی زنند و به نظر نمی رسد که زبان را بفهمند. برخی نشانه های پژواک گویی از خود بروز می دهند. یعنی هر آنچه را می شنوند تکرار می کنند و چیز دیگری نمی گویند. گفتن سخنان بی معنا در بین آنان بسیار رایج است و مدام سوالات یا جملات را تکرار می کنند.
انواع اختلال های رفتاری
اوتیسم
یکی از شایع ترین اختلال های روان پزشکی کودکی اوتیسم می باشد. متاسفانه دامنه وسیع رفتارهایی که به وسیله واژه اوتیسم پوشش داده می شود، تقریبا چهار نشانه وجود دارد که به طور غیرقابل تغییر مورد تاکید است: انزوای اجتماعی، عقب ماندگی ذهنی، نقایص زبانی و رفتارهای کلیشه ای. این کودکان از هر تماس اجتماعی کناره گیری می کنند؛ وضعیتی که در تنهایی افراطی اوتیسم نامیده می شود.
از نظر ارتباط اجتماعی، اوتیسم را می توان به سه طبقه فرعی تقسیم کرد:
کناره گیر: کودک، به ندرت یک ارتباط اجتماعی خود به خودی برقرار می کند.
منفعل: کودک، شروع کننده تماس نیست اما به تماس دیگری پاسخ می دهد.
فعال: کودک، به دیگران به طریق غیرمعمول نزدیک می شود.
اختلال بیش فعالی کمبود توجه
یکی از مشکلات نسبتا شایع کودکان دبستانی است. از برجسته ترین ویژگی های این اختلال، بی قراری افراطی و فراخنای توجه بسیار ضعیف است که به رفتار عدم سازمان و هدف منجر می شود. این نوع کودکان در پیگیری آموزش و به پایان رساندن تکالیف مشکلات عدیده ای دارند. آنها اغلب نمی توانند حتی به یاد آورند که باید چه کار کنند. مطالعات اخیر پیرامون هوشبهر این کودکان نشان می دهد که هوش این کودکان از توزیع بهنجار متفاوت نیست، به این معنی که پیوستار هوشی آنها از سرآمدی (هوش 115 به بالا) تا عقب ماندگی ذهنی شامل می شود.
اختلال سلوک
نوع دیگر از رفتارهای پرخاشگرانه که اغلب پیامدهای آن جدی تر از بازی نافرمانی است، اختلال سلوک نام دارد. این افراد به هنجارهای اجتماعی و قواعد رفتاری که متناسب با سن آنهاست، آشکارا بی اعتنا هستند. بعضی از آنها پرخاشگرند، دعوا می کنند، از داخل یا خارج از خانه دزدی می کنند. دروغ می گویند، دیگران را تهدید می کنند، از خانه و مدرسه فرار می کنند، در سنین اولیه درگیر مسائل جنسی می شوند، به عضویت گروه های بزهکار درمی آیند، اموال دیگران را از بین می برند و معمولا چنین کودکانی دوستی نداشته و یا دوستان بسیار اندکی دارند.
اختلال لجبازی – نافرمانی
در این اختلال، کودک به شیوه ای منفی گرایانه، خصمانه و توام با نافرمانی در مقابل اشکال قدرت عمل می نماید. اما برخلاف اختلال سلوک، این رفتارها منجر به نقض جدی قانون و پایمال شدن حقوق دیگران نمی شود. برجسته ترین ویژگی های تشخیصی این اختلال عبارتند از: جر و بحث کردن با بزرگسالان، بی اعتنایی به دستورات، ایجاد مزاحمت برای دیگران، کینه توزی و پرخاشگری و سرزنش دیگران.
اختلال تیک
یک فعالیت حرکتی یا صوتی است که به طور ناگهانی، سریع، نمودکننده، غیرموزون و کلیشه ای اتفاق می افتد. افرادی که تحت تاثیر تیک قرار دارند، معمولا آن را غیرقابل مقاومت تلقی می کنند اما می توانند آن را برای مدت نسبتا طولانی متوقف سازند. همه شکل های تیک تحت تاثیر فشار روانی بدتر می شوند و در جریان فعالیت های مورد علاقه و لذت بخش رو به کاهش می گذارند.
تیک های حرکتی و صوتی را می توان به انواع ساده و مرکب تقسیم کرد.
تیک های حرکتی ساده شامل پلک زدن، تکان دادن گردن، بالا انداختن شانه، و شکلک درآوردن است.
تیک های صوتی ساده عبارتند از: صاف کردن گلو، خرخر کردن، بالا کشیدن بینی و فین کردن و پارس کردن است. تیک حرکتی مرکب شامل حرکات بیانگر چهره ای، پریدن، لمس کردن و پا به زمین کوبیدن است.
تیک های مرکب عبارتند از: تکرار کلمات یا عبارات خارج از متن، هرزه گویی، مکررگویی و پژواک گویی.
بیشتر اختلالات تیک گذرا هستند و تحت درمان دارویی برطرف می شوند.
فوبی ها
ویژگی اصلی ترس های مرضی، وجود ترس آشکار و مداوم از اشیاء یا شرایط خاص است. ترس های مرضی با سنین مختلف رشد کودکان ارتباط دارند. معمولا نوجوانان و بزرگسالان مبتلا به این اختلال به این موضوع شناخت کافی دارند که ترس های ایشان غیرمنطقی است ولی این مساله ممکن است در مورد کودکان صادق نباشد. کانون ترس ممکن است پیش بینی آسیب دیدن از شی یا موقعیت مورد نظر باشد.
اضطراب و ترس در کودکان ممکن است با گریه، بی قراری، سفت کردن اعضای بدن یا محکم چسبیدن ابراز شود. لازم به ذکر است ترس یا اجتناب باید به اندازه ای شدید باشد که باعث پریشانی در فرد شده و با عملکردهای مختلف او تداخل نماید.
درمان اختلال رفتاری در کودکان
در صورتی که کودک مبتلا به اختلال رفتاری درمان نشود، با مشکلات عدیده ای در بزرگسالی روبرو خواهد بود. به صورت کلی مداخله هرچه سریع تر صورت بگیرد، نتیجه بهتری دریافت می شود.
درمان معمولا چند جانبه صورت می گیرد و بسته به نوع اختلال و عوامل تشخیصی، متفاوت است. ولی به صورت کلی شامل موارد زیر است:
آموزش به والدین: به مادران و پدران می آموزند، چگونه با فرزندشان ارتباط بگیرند و کنترل باید به چه شکل باشد.
خانواده درمانی: ارتباطات اعضای خانواده سازمان دهی می شود و به آنها کمک می شود تا مهارت های حل مسئله خود را ارتقا دهند.
درمان شناختی-رفتاری: مستقیم بر کودک تمرکز کرده و به او کمک می کند تا افکار و رفتار خود را کنترل کند.
آموزش اجتماعی: اصول گفتگو و نحوه همکاری با دیگران و عضویت در جمع را به کودک می آموزند.
کنترل خشم: کودک می آموزد، نشانه های ناکامی را در خود بشناسد و به جای خشونت، مهارت های مقابله سازگارانه را ابراز کند.
حمایت در مشکلات مرتبط: حمایت جزء مهمی از درمان است، خصوصا در کودکی که مشکوک به اختلال یادگیری است.
تشویق: تشویق کودک برای شکوفا کردن استعدادها و توانایی ها می تواند به عزت نفس او کمک کند.
دارو: معمولا در اختلالات رفتاری برای کنترل رفتارهای تکانشگرانه از دارو استفاده شود.
با تشکر فراوان از توجه شما عزیزان