موضوع تحقیق :
علل مهاجرت نخبگان ایران به خارج کشور
استاد:
تهیه و تدوین :
پیشگفتار
هنگامی که به برنامه مستند مهاجرت از صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران در ذهن خود مرور می کنم، نخبگان ایران را در آنسوی مرزها، تجسم می کنم؛ مغزهایی که برای هر کدام از آنان میلیونها بلکه صدها میلیارد دلار هزینه مادی صرف گردیده است که اگر آنرا هم، کنار بگذاریم هزینه معنوی که صرف تربیت و پرورش آنان گردیده است نمی توان از آن صرفنظر کرد. این هزینه معنوی از خانواده تا اجتماع ومعلم واستاد صرف پرورش این مغزها گردیده است و اینک با اندک تلنگری از این کشور خارج و در خدمت بیگانگان قرار گرفته اند. مغزهای نظیر پروفسور مجید سمیعی معروف به امپراتور جراحی جهان و پروفسور موسی رحمان زاده معروف پرزیدنت جراحی ترمیم جراحات سوانح و تصادفات که در آلمان زندگی می کنند و این نوابغ چه زیبا از هویت اسلامی وایرانی خود دفاع می کردند در ذهن خود مرور می نمایم، اضطراب و پریشان سلولهای مغزم را تحت فشار قرار می دهد. و میلیونها انسان که هموطنی که؛ می توانستند با دست های معجزه گر آنان از بیماری و رنج رهایی یابند دلم را لرزان می کند و سوالات زیاد اما جوابهای ناقص در ذهنم صف می کشند یاد سخن یاکوفلوف مشاور گورباجوف به ذهنم خطور می کند. "ما شوریها بالقوه قوی بوده ایم ولی نتوانستیم آنرا بالفعل تبدیل نماییم"
شاید این جمله داستان رفع مجهولات ذهنی من گردد. چرا ما با وجود اینکه منابع مختلف مادی و معنوی برخورداریم نتوانسته ایم آنرا بالفعل نماییم وبه این دردهای بی درمان مبتلا شده ایم. در آخر از استاد محترم جناب آقای دکتر ابوالقاسم طاهری که مرا با راهنمائیهای خود در رفع نواقص این مقاله هر چند ناقص یاری کرده اند تشکر می نمایم و توفیق آنجناب را از خداوند منان بیش از گذشته خواستارم.
سوال اصلی: علل مهاجرت نخبگان ایران به کشور
فرضیه: علل مهاجرت نخبگان ایران به خارج کشور می تواند بر حسب نظریه سیستمی متعدد، مانند کاش دستمزدها، سیاست زدگی دانشگاهها، عدم منزلت علمی نخبگان در کشور و …باشد.
فصل 1
نظریات مهاجرت
نظریات مهاجرت
مهاجرت یا IMMigratiopn بطور کلی در مفهوم جابه جایی و انتقال جمعیت در مکان یا تحرک جغرافیایی جمعیت استفاده می شود.
ولی در معنای خاص آن عبارتست از نقل مکان انفرادی یا1جمعی انسانها با تصمیم به تغییر محل اقامت و کار بطوردائم یا برای مدتی طولانی و بیش از یک سال.
در تعریف دیگر مهاجرت عبارتست از تحرکات جغرافیایی یا مکانی است که بین دو منطقه جغرافیایی انجام می شود. این حرکت شامل ترک یک منطقه و اقامت پیوسته در منطقه ای دیگر می باشد که آنرا مهاجرت دائمی می گویند. در تعریف دیگر مهاجرت عبارتست از: کوچ و جابه جایی جمعیت از نقطه ای به نقطه دیگر می باشد. مهاجرت برحسب عوامل مختلف موثر نظیر مرز ساسی کشورها، مدت مهاجرت، خواست واراده جمعی بودن به 4 گروه تقسیم می شود هر گاه 2 یا 3 شاخه در دسته بندیها و خیلی هستند.
1- مهاجرت با توجه به مرزهای سیاسی
2- مهاجرت با توجه به عامل زمان
2- مهاجرت باتوجه به عامل خواست واراده
4-مهاجرت از نظر شکل تذکر چون مهاجرت باتوجه به مرزهای سیاسی مورد بحث ما در این مقاله است به تعریف اشاره نموده واز بقیه خودداری می کنیم.
مهاجرت با توجه به مرزهای سیاسی به دو شاخه تقسیم می شوند. الف : مهاجرت داخلی: تغییر محل اقامت از یک مکان به مکان دیگر در یک کشور باسرزمین معین در چارچوب مقررات و تقسیمات آن کشور. مانند مهاجرت روستائیان ایران به کلان شهرها
ب: مهاجرت بین المللی: مهاجرت بین المللی برخلاف مهاجرت خارجی که در عرف بین الملل؛ حداقل یکی از آن دو کشور مستقل به حساب نمی آید؛ بین دو کشور مستقل انجام می گیرد مانند مهاجرت نخبگان ایران به آمریکا
در تعریف مهاجرت نخبگان با فراز مغزها یا مهاجرت صلاحیتها که در زبان لاتین (Drainbrain) نامیده می شود گونه ای از مهاجرت می باشد که در آن عنصر آموزش وبه کارگیری علم در محیطی مساعد نهفته است بعبارت دیگر؛ فرار مغزها به معنی مهاجرت افراد متخصص و تحصیلکرده ای است که کشورهای صنعتی و پیشرفته جهان را مکان مناسب جهت رشد و ارتقا اندوخته های علمی خودش دانسته و به لحاظ فرهنگی بهترین زمینه را برای انتشار آموخته های خود می دانند آمریکاو کانادا مهمترین مراکز جذب نخبگان ایران می باشد. در یک نظر باید گفت نظریات مهاجرت دررشته های علوم انسانی از جمله علوم سیاسی عام و از منظر مختلف تعریف می شوند. که به اختصار با ذکر نام توضیح این نظریات در زیر می آید:
1- دیدگاه اقتصادی:
این دیدگاه در داخل ومجموعه خود به 4 شاخه تقسیم می شود که به ترتیب با ذکر نام آنها؛ تغریف مختصر نیزمی گردند: الف: نظریه کلاسیک: این نگرش با آراء و عقاید آدام اسمیت (1788) اقتصاد دانان کلاسیک وپیروان او گره می خورد طبق این نظریه مهاجرت ها اعم از داخلی و بین المللی مکانیزمی برای باز توزیع نیروی کار وی؛ کارگران مهاجر را نیز تابع قانون عرضه و تقاضا می دانست وآنرا نه تنها باعث رشد اقتصادی دو منطقه مهاجر پذیر و مهاجر فرست، بلکه وسیله ای برای بهبود وضع کار و اشتغال به شمار می آورد.
ب: نظریه نئوکلاسیک ها: اقتصاد دانی چون ساستاد (1962) هاریس و تودارو؛ این نظریه را کمی تغییر دادند:
بر پایه این نظریه؛ از لحاظ دید کلان اقتصادی هر جا نیروی عرضه کار پیش از سرمایه می باشد دستمزدها رو به کاهش می گذارد و بعکس هر جا نیروی کارکمتر از سرمایه باشد دستمزدها افزایش می یابد و در نتیجه روند مهاجرت نیروی انسانی از منطقه با نیروی کار بیشتر و سرمایه و دستمزد کمتر به طرف منطقه نیروی کار کمتر و سرمایه و دستمزد بیشتر می روند و در نتیجه هنگامیکه تعادل بین نیروهای کار2 و دستمزدها برقرار شود مهاجرت متوقف می شود. تئوری مهاجرتی نئوکلاسیک ها بر تفاوت دستمزدها واحتمال کاریابی استقرار می یابد و عواملی که در جذب یا دفع مهاجرت موثر است؛ عنایت نکرده است از جمله: 1-تغییر سیاست های بین المللی و غیر کارآمد و محاسبات اولیه مربوط به آن، اوضاع و احوال اقتصادی و تصمیم گیری های سیاسی از عوامل مهم و اثرگذار بر جریانات مهاجرتی است.
1- تغییر سیاست های بین الملل و غیر کارآمد محاسبات اولیه مربوط به آن، اوضاع و احوال اقتصادی و تصمیم گیریهای سیاسی از عوامل اثر گذار بر جریانات مهاجرتی است.
2- احتمال تحقق فرض مشابهت بین بین مبدا ومقصد که به مهاجرت و تامین آن در مقصد وکاهش مازاد آن در مبدا می انجامد و به تامین هر چه مطلوبتر اشتغال تام در آن منطقه تاثیر می گذارد و در نتیجه نظریه نئوکلاسیک ها را با تردید موجه می کند. چه مهاجران درمقصد؛ مهارت های لازم را به دست می آورند و در بازار کار کشور مهاجر پذیر جذب می شوند. به همین دلیل مهاجرت به صورت های گوناگون در شرایط جدید ادامه می یابد و با نوسانات گذرایی نیز مواجه می شود.
3- نظریه نئوکلاسیک ها در مقیاس خود جای بحث دارد تجربیات اخیر نشان می دهد وجود تفاوت های زیاد دستمزد بین سرزمینهای مهاجرفرست و مهاجرپذیر که به مراتب بیش ازهزینه های مهاجرت است، موجب استمرار مهاجرت ها و در مواردی تشدید آنها شده است
ج: نظریه اقتصاد جدید مهاجرت:
برطبق این نظریه مهاجرت اقدامی است که از طرف افراد انجام می گیرد و بطور وسیعی در رابطه باعملکردی که آنان در جامعه دارند میباشد این امر فقط برای افزایش درآمد نبوده است بلکه اقدامی است برای به حداقل رساندن خطراتی مانند فقدان امنیت و بیمه، داد و ستد، کاستیهای بازار، فقدان بیمه بیکاری و غیره می باشد، این امر موجب می شود که کشور مهاجر فرست است از ارز خارجی کشور مهاجر پذیر که ارزش به مراتب بالاتر از سرمایه محلی دارد برخوردار شده و در نتیجه توسعه ملی کشور مهاجر فرست کمک شود. برخی از محققان از جمله تایلور (1992) و استارک (1994) به این مساله از جهت دیگر توجه می نماید این که پول ارسالی بوسیله مهاجران نه تنها موجب بهبود اوضاع اقتصادی کشور مهاجر فهرست شده که باعث افزایش درآمد خانوارهای مهاجر فرست و در نتیجه نوعی منزلت اجتماعی بالاتر نسبت به خانوارهای هم تراز می نماید و در نتیجه پدیده مهاجرت بین المللی را تشدید می نماید تفاوت عمده نظریه اقتصاد جدید مهاجرت به این شرح است:
1- مهاجرت در شرایطی که تفاوتی بین دستمزدها در مبداء و مقصد هم وجود نداشته باشد انجام می گیرد.
2- وجود ادامه مهاجرتهای بین المللی از منطقه ای به منطقه دیگر، خود برانگیزنده مهاجرتهای جدید بوده وبعنوان وسیله ای برای افزایش درآمدها وکاهش مخاطرات اقتصادی در سرزمینهای مهاجر فرست تلقی می شود.
3- مادامی که بازار مطمئن و مناسبی برای اشتغال کشورهای در حال توسعه وجود نداشته باشد، مهاجرت از آن کشورها به خارج ادامه می یابد.
4- کشورهای مهاجرفرست نه تنها از طریق سیاستهای بازار کار بلکه کمک بیمه های اقتصادی و امنیت سرمایه می توانند بر روند مهاجرت تاثیر گذارند.
4- گر چه نظریه اقتصاد جدید مهاجرتی رو به توسعه بوده و گرایش زیادی به مقبولیت آن وجود دارد اغلب مطالعاتی که توسط پیروان این نظریه انجام شده است مربوط به مهاجرتهای روستایی از کشورهای در حال توسعه به ممالک توسعه یافته است.
د: نظریه بازار دوگانه:
نظریه بازار دوگانه بر خلاف نظریات اقتصادی که در نگرشهای کلان خود، مهاجرتهای بین المللی را زاییده نیروهایی می دانند که برتر از خود بوده و در تضاد با خواست وتمایل افراد مهاجر قرار دارد و آنرا نتیجه تقاضای دائمی به کارگران خارجی می داندکه ویژگی ذاتی ساختارهای اقتصادی درکشورهای توسعه یافته بوده است عواملی که در شکل گیری ساختارهای اقتصادی کشورهای توسعه یافته موثرند، عبارتند از:
1- دستمزدها علاوه بر انعکاس شرایط عرضه و تقاضا، وسیله ای برای تامین منزلت و حیثیت افراد است.
2- از اشتغال کارگران خارجی در سلسله مراتب بالای شغلی جلوگیری می شود. این گرایش درعموم کارفرمایان کشورهای توسعه یافته هست و این وضعیت بین مهاجران فصلی و غیر قانونی، بیش از دیگران است.
3- اقتصاد دوگانه در کشورهای توسعه یافته موجب می شود دو بخش کم بازده و پربازده بوجود آید در بخشهای پربازده اقتصادی نیروهای ماهر وکارآزموده اشتغال می نمایند و زمنیه امکان انباشت سرمایه انسانی برای بخشهای کم بازده و مهاجر پذیر فراهم گردد و بخشهای کم بازده که هزینه های زیادی را برای کارفرما تحمیل نمی کنند از کارگران مهاجر خارجی استفاده می گردد.
4- نگرش دیگری در مورد توجیه کارگران خارجی وجود دارد . الگوی است که کارل مارکس ارائه می دهد از نظر اومنشاء مهاجرتهای بین المللی اغلب به تعادلهای نهادی بین بخش نظام سرمایه داری جهان مربوط می شود در این نگرش نیروی کار، در 3 قلمرو جغرافیایی بدنه یا مرکز، حاشیه ونیمه حاشیه جای می گیرد طبیعت و وابستگی سیاسی واقتصادی قلمروهای فوق و مدیریت و ماهیت سرمایه و کالا در آن قلمروها الگوی جابجایی نیروی کار را مشکل می کند. درمرکز اغلب تازمانی که کمبود نسبی افراد با دستمزد پایین وجود داشته باشد تقاضا برای نیروی کار شکل مشخص و معین ندارد از یکطرف نیاز به کار ارزان برای حفظ سطح بهره برداری در فعالیتهای چون کشاورزی احساس می شود و از طرف دیگر تقاضا برای کارگران صنعتی بویژه در فعالیتهایی با فناوری بالا پیش می آید. در نتیجه این عوامل به اضافه تجاری شدن تولیدات کشاورزی وتقاضای روز افزون برای آنها، یک پارچه شدن زمینهای کشاورزی و کشت عمق زمینه ی استفاده از فناوری که درحومه و حاشیه بوجود می آورد؛ نیاز به نیروی کار را کاهش می دهد. و در نتیجه مهاجرت معکوس به شهرها وکلان شهرها ادامه خواهد یافت.
2- دیدگاه اجتماعی:
این دیدگاه بیان می کند که مهاجرتها همیشه ارادی نیستند بلکه دانشها و کنشهای متنوع در مبداء و مقصد مهارتی وجود دارد که فرد را به ماندن در محل یا مهاجرت از آن برمی انگیزند عواملی که می توانند تحمل ناپذیر شدن شرایط زیست در مبداء تمایل به زندگی در پایتخت و یا در هر جای دیگر و یا انگیزه های سیاسی و تاریخی باشد که بخش عمده ای از آنها به دیدگاههای فرهنگی و اجتماعی افراد مربوط و چه بسا هنگام آغاز مهاجرت و بعد از آنهم، بار اقتصادی نداشته باشد.
3ـ دیدگاه سیاسی : تببین مهاجرت با نگرش های سیاسی در وهله اول به قوانین یا مقرراتی برمی گردد . که معمولاً به صورت یکطرفه از سوی کشور مهاجر پذیر برای تسهیل پذیرش مهاجران از بعضی سرزمینها و جلوگیری ومحدود کردن آن از برخی دیگر، انجام می گیرد. علاوه بر آن از قوانین ومقرراتی نیز برای تابعیت خون، پذیرش مهاجران رانده شده وپناهندگان نام می توان برد که در ظاهر بر جنبه های انسانی وبیشتر دوستانه نیز توجه می شود اما در عمل ملاحظات سیاسی اولویت اساسی قرار می گیرد. یکی از جوانب غیر ملموس مهاجرتهای سیاسی به ترکیب قومی، نژادی و فرهنگی کشورهای مهاجرفرست بر می گردد. اعمال سیاستهای زورمدارانه در مواردی به ایجاد نوعی بی تفاوتی به آرمانهای ملی در برخی قومیتها منجر میشود و در صورتیکه امکان خود مختاری وجود نداشته باشد، ممکن است ترک وطن و پیوستن به گروههای پناهده را به دنبال داشته باشد و سخت گیریهای بعدی گروه حاکم، آنان رابه ناراضیان سیاسی تبدیل می کند.
دیدگاه سیستمی
این دیدگاه ضمن انتقاد از دیدگاههای قبلی که هر کدام از یک منظر به مساله مهاجرت می نگرند این دیدگاه از ابعاد مختلف به مهاجرت می نگرند، به نظر آنان مهاجرتهای بین المللی که بین سرزمینهای مبدا ومقصد مهاجرتی جریان می یابد بطور تنگاتنگی با سایرحلقه هایی که در هم تنیده شده و سیستمی را به وجود می آورند که مهاجرت را شکل داده و به جریانی پویا وبالنده تبدیل می کند از نظر آنان ارتباط تاریخی، فرهنگی، سیاسی واقتصادی، نه به صورتی تنها و مجزا از هم برمهاجرت تاثیر می گذارند بلکه به عنوان مجموعه ای تفکیک ناپذیر، بستر لازم را برای مهاجرت فراهم کرده و آنرا تداوم می بخشند. بر حسب این نظریات مختلف اهم علل مهاجرت بین المللی که شامل مهاجرت نخبگان نیز می شود عبارتند از:
1- عوامل اقتصادی: فواصل درآمدی ، فرصتهای شغلی، حمایت ها، یارانه ها، مالیات و غیره
2- عوامل اجتماعی: امینیت اجتماعی، تبعیض، تمایزات قومی ونژادی برخوردهای اجتماعی تابعیت، شرایط و سیاست های پذیرش، رفاه اجتماعی وغیره
3- عوامل عاطفی خانوادگی: همسر، خانواده و وابستگی به والدین ، احساسات، میهن دوستی
4- عوامل سیاسی: ثبات سیاسی مشارکت سیاسی، امنیت سیاستهای اقتصادی، روابط میان کشورهای مبدا باکشورهای مقصد و غیره
5- عوامل فرهنگی: نوع نگرش به جهان، نظامهای اعتقادی، صورتهای رفتاری وغیره
6- عوامل کاری- شغلی: تسهیلات، پیشرفت شغلی، تامین اجتماعی و غیره
7- عوامل حرفه ای: بهره برداری از دانش حرفه ای، ارتباط با جامعه حرفه ای، تسهیلات مادی برای کارحرفه ای، امکان آشنایی با پیشرفت های فنی وغیره
8- عوامل و شرایط زندگی: هزینه های زندگی، سطح زندگی، مسئولیتها وغیره
فصل 2
وضعیت مهاجرت نخبگان در جهان و ایران
وضعیت مهاجرت نخبگان در جهان و ایران
الف: وضعیت مهاجرت نخبگان کشورهای درحال توسعه به کشورهای توسعه یافته در بررسی وضعیت مهاجرت نخبگان کشورهای درحال توسعه به کشورهای توسعه یافته با 2 شاخه از مهاجرت نخبگان روبرو هستیم:
1- مهاجرت نخبگان کشورهای درحال توسعه به ایالات متحده ی آمریکا
2- مهاجرت نخبگان کشورهای در حال توسعه به کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD)
در شاخه نخست مهاجرت نخبگان کشورهای درحال توسعه یاجهان سوم نسبت پایین سطوح ادوار تحصیلات ابتدایی و متوسطه نسبت به سطوح تحصیلات عالیه دانشگاهی را می رساند.
حدود 000/500 از 7 میلیون نفر را از مهاجران کشورهای جهان سوم به آمریکا را نخبگان علمی تشکیل می دهند که از طریق مجاری قانونی به آن کشور وارد شده اند این آمار غیر از آمارهای غیر رسمی است که والدین این نخبگان علمی را به طور غیر قانونی وارد آمریکا گردیده اند.بیان می کند. در سالهای 1960 تا 1987 طبق برآورد مجمع تجارت و توسعه سازمان ملل متحد حدود 000/825 3 هزار نفر نیروی متخصص به کشورهای آمریکا شمال مهاجرت کرده اند. که سهم کشورهای جهان سوم به نحو چشمگیری روند افزایش را نشان می دهد. درمورد کشورهای جهان سوم بویژه آسیا وپاسفیک که دومین گروه مهاجر باتسهیلات عالیه را تشکیل می دهند (با حدود 5/1 میلیون نفر) فیلیپین در این روند با 730 هزار نفر که بخش اعظم آنان دارا ی تحصیلات عالیه هستند، قرار دارد. در این میان مقام دوم به چین اختصاص دارد با 400 هزار نفر که؛ مهاجران این کشور به نسبت مساوی دارای تحصیلات متوسطه و عالیه می باشند. هند وکره در رده بعدی قرار دارند هند با بیش از75% دارای تحصیلات عالیه مهاجرت نخبگان آن کشور را به آمریکا تشکیل می دهد این رقم برای کره 53% می باشد. در میان مهاجران آفریقا و امریکای جنوبی ، مهاجرت نخبگان ناچیز و در حدود (95 هزار نفر)4 نسبت به 128 هزار نفر مهاجر به ایالت متحده را تشکیل می دهند دراین میان مصر وغنا و آفریقای جنوبی بالاترین درصد مهاجرت نخبگان را در میان کشورهای آفریقا دارا است.
روند مهاجرت نیمکره غربی متفاوت است بطوریکه بخش اعظم مهاجران این کشورها بامهاجرت 7/2 میلیون نفر فقط در حدود 2 میلیون نفر از آنان افراد با تحصیلات متوسطه تشکیل می دهند و تنها بخش کمی از آنان دارای تحصیلات عالیه هستند. بر طبق برآورد بنیاد مبانی علوم آمریکا(NSF ) در سال 1995 در آمریکا بیش از 000/400/1 از 000/000/12 نفر دارای مدرک دانشگاهی در رشته های مربوط به علوم مهندسی در حین تحصیل و یا در چنین مشاغلی مشغول به کارند خارجی تبار هستند.
بیش از 27% اینها در کشورهای درحال توسعه به دنیا آمده اند با در نظر گرفتن مدرک تحصیلی به این نتیجه می رسیم که هر چه مدرک تحصیلی افراد بالاتر می رود نسبت جمعیت متولدین خارج از آمریکا نیز بیشتر می شود. 23% دارندگان مدرک دکتری متولد آمریکا نیستند و این نسبت در رشته های کلیدی مثل مهندسی و علوم کامپیوتری حدود40% است. طبق این برآورد در حال حاضر بیش از 170 هزار متخصص فعال در رشته های علوم ومهندسی در آمریکا؛ متولد خارج هستند. طبق آمار دیگر درسال 1995 از مجموعه 420 هزار فارغ التحصیل مربوط به رشته های مهندسی و علوم پایه در آمریکا حدود 100 هزار نفر خارجی بوده اند. در همین سال از دانشجویان خارجی و دارای ویزای (موقت و دائم) درمقطع دکتری 99% در رشته های علوم طبیعی؛ 50 در صد در رشته های ریاضیات و علوم کامپیوتری و 58 درصد در رشته های مهندسی مشغول به تحصیل بودند که بیش از نیمی از این دانشجویان از کشورهای چین، هند کره جنوبی و تایوان هستند. طبق آمارها حدود 22 درصد از فارغ التحصیل مقطع دکتری در رشته های مهندسی وعلوم پایه برای گرفتن فوق دکتری در آمریکا می مانند و به کشورهای خود برنمی گردند جدول زیر، می توان شاغلان نخبه کشورهای درحال توسعه را در بخش های تحقیق و توسعه (RD ) را نشان می دهد. ایالات متحده آمریکا را نشان می دهد.
=Resarchaneldeve lopment D R5
سیاست
صنعت
آموزش
مجموع
دکتری
سطوح همه تحصیلی
دکتری
بیمه سطوح تحصیلی
دکتری
همه سطوح
دکتری
همه سطوح تحصیلی
000/31
000/346
000/179
000/747/1
000/179
000/592
000/345
000/285/2
مجموع افراد شاغل در واحدهای D R
000/26
000/307
000/128
000/477/1
000/477/1
000/470
000/244
000/254/3
متولدین آمریکا
000/5
000/36
000/51
000/270
000/270
000/122
000/101
000/431
متولدین خارج از آمریکا
شاخه دوم مربوط به کشورهای عضو همکاری توسعه اقتصادی (OECD) می باشد که در این میان کرد و تا حدودی فیلیپین بجز ایران در این رده بندی شاخص می باشند. کره با 15 درصد فیلپین با 10 درصد مهاجران نخبگان ایران نیز مانند سایر نخبگان کشورهای در حال توسعه یا کشورهای جهان سوم، سطوح بالایی را در بین مهاجران ایرانی به سایر کشورها تشکیل می دهد. اغلب این مهاجران در سنین 22 الی 34 سالگی راهی سفر به کشورهای بیگانه را در پیش می گیرند، لذا با توجه به مطالب گفته شده بالا، می توان مهاجرت نخبگان را در 3 نمایه بیان کرد: الف: مهاجرت نخبگان در دهه های 1340 و 1350 تا پیروزی انقلاب اسلامی 6 اگر چه شروع مهاجرت نخبگان ایران را معمولا دهه 1330 بیان می کند ولی این روند دردهه 1340 رشد بیشتری می یابد و در دهه 50 رشد شتابان را به خود می گیرد. این روند شتابان می تواند در نتیجه فقدان ثبات سیاسی در کشور در سالهای 50 بویژه در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی باشد.
ب: مهاجرت نخبگان ایران از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 تا پایان جنگ تحمیلی سال 1367 این مقطع از یک دهه اول انقلاب، بعلت شرایط سیاسی حاکم بر کشور، حاصل از انقلاب و جنگ؛ روند زیر ساخت های علمی بدرستی ایجاد نشده بود. لذا نخبگان علمی که می خواهند در شرایط استاندارد و آزمایشگاهی زیست کنند وعمر خود را در آن شرایط بگذرانند نمی توانند شرایط سخت را بر شرایط بهینه ترجیح دهند در نتیجه رفتن به کشورهای بیگانه ولی در ظاهر توسعه یافته؛ ترجیح می دهند و از عوامل دیگری که می توان در این مقطع به مهاجرت نخبگان انجامید، شرایط جو انقلابی حاکم بر کشور بود که به علت نپسندیدن این شرایط وجود حاکم بر کشور، بسیاری از نخبگان به این بهانه رهسپار دیار فرنگ گردیدند.
ج: مقطع سوم مهاجرت نخبگان از سال 67 تا امروز هست این مقطع که بعد از پایان جنگ را در برمی گیرد با شروع و دوران سازندگی بعد از جنگ و اهمیت یافتن توسعه علمی کشور وزیر ساخت علمی بهینه و در اثر گسترش فناوریهای مدرن از قبیل اینترنت و غیره موج سوم، مهاجرت در این سالها اتفاق می افتد مقطع سال 77 به بعد، در تاریخ مهاجرت نخبگان ایران دارای اهمیت زیاد می باشد بطوریکه این مقطع را در تاریخ مهاجرت نخبگان ایران بعنوان نقطه عطف بخاطر روند شتابان تر آن و نیاز کشوربه این نیروها؛ نامیده اند.
اگر مهاجرت نخبگان ایران مانند نخبگان سایر جوامع در حال توسعه به دو شاخه تقسیم نماییم؛ ابعاد مختلف آن، مشخص می شود. لذا با توجه به مطالعه موردی (Clasestudy) مهاجرت نخبگان ایران رابه دو شاخه تقسیم می نمایند:
الف: مهاجرت نخبگان ایران به ایالت متحده آمریکا
مهاجرت نخبگان ایران به آمریکا در 2 نمایه تقسیم بندی می شود
الف: 1950 تا پیروزی انقلاب اسلامی
این روند مهاجرت نخبگان که از دهه 1950 با میانگین سالانه حدود7 1400 نفر به ایالات متحده آمریکا و دیگر کشورها بوده است در سال 1967-1960 از میزان 376884 مهاجر اتباع ایران که وارد آمریکا گردیده اند؛ حدود 82988 هزار نفر دانشجو بوده اند که 21% برقم مهاجرین ایرانی را تشکیل می دادند.
3- موج دوم از 1979 تا به امروز را به طور نسبی کما بیش بر اثر قطع روابط ایران و آمریکا ادامه داشته است، نشان می دهد.
این دوران بر خلاف دوره های قبل از آن نشاندهنده ی تغییر در حجم مهاجران ایران به ویژه در سنین جوانی را تشکیل می دهند، میباشد. که اکثرا دانشجو می باشند که جدول زیر گویای این مساله هست.
نسبت دانشجویان ایران به غیر دانشجویان در آمریکا (1980)
گروههای سنی
دانشجویان (درصد)
غیر دانشجویان(درصد)
جمع درصد
19-16
91
9
100
24-20
1/79
9/10
100
29-25
9/60
1/39
100
34-30
8/34
2/65
100
39-35
8/16
2/83
100
44-40
3/10
7/89
100
49-45
9
91
100
54-50
8/3
2/96
100
59-55
8/3
94
100
64-60
6
99
100
+65
1
16
100
کل
7/49
3/50
100
جدول فوق نشان دهنده بیشترین حد دانشجویان ایرانی در سنین جوانی 16 تا 30 ساله می باشد. که این نسبت در بالاتر از 30 سال معکوس می شود. به عبارت دیگر جدول زیر نشان می دهد گروه سنی 29-16 ساله در سال 1980 بیشترین میزان دانشجو را از ایرانیان مهاجر و مقیم آمریکا را تشکیل می دهند که این نسبت به 85 درصد ایرانیان مهاجر ومقیم آمریکا را می رسد.
در صد گروههای سنی دانشجویان ایران در آمریکا (1980)8
گروه سنی
درصد
19-16
5/22
24-20
38
29-25
6/24
34-30
9/8
39-35
2/3
44-40
3/1
54-50
8/0
59-55
2/0
54-50
2/0
65
1/0
کل
100
در یک عبارت کلی می توان طبق جدول زیر میزان درصد ایرانیان مهاجر ومقیم آمریکا را که در سنین بالاتر قرار دارند و غیر دانشجو هستند را نشان داد.
گروههای سنی
درصد
19-16
2/2
24-20
9/9
25-25
6/15
34-30
4/16
39-35
8/15
44-40
7/11
49-45
9/7
50-54
7/5
59-55
8/4
64-60
9/2
+65
1/7
کل
100
در حقیقت این جداول نشاندهنده هرم بالایی از نخبگان علمی ایران را بصورت نیروی بالقوه و قدرتمند در آمریکا در آمده اند نشان می دهد که ضمن ایجاد کارآفرینی و جهش علمی در آمریکا، چرخ اقتصاد آمریکا را در بسیاری از زمینه های صنعتی، خدماتی وآموزش و تحقیقات در سنین جوانی و بعد از آن می چرخانند و آن کشور را همچنان بعنوان یک قدرت برتر در صحنه بین الملل در می آورند.
در یک گزارش آمده است که در دانشگاه یوسی ال(U.C) آمریکا حدود 1600 دانشجو به تحصیل اشتغال در حال حاضر دارند و نیز حدود 85 هزار ایرانی که در آمریکا مقیم هستند در سطح دکتری قرار دارند و رشته های مختلف علوم پایه و مهندسی و پزشکی 9 غیره را این گروه؛ تحصیل کرده اند.
و گزارش دیگر آمده است که حدود 105 هزار نفر با تحصیلات عالیه و با تخصصهای ممتاز به آمریکا در طی سالیان گذشته، مهاجرت کرده اند علاوه بر این در گزارش دیگر آمده است بر حسب آمار ثبت شده در بانک اطلاعات علمی متخصصان دفتر خدمات مهاجرتی آمریکا حکایت ازثبت 37362 هزار نفر ایرانی با تحصیلات لیسانس و بالاتر تا سال 1997 10 می باشد.
و همچنین بر اساس آمار سازمان ملل در سال 1993 حدود 240 هزار ایرانی دارای تحصیلات عالی در آمریکا زندگی می کنند که از این تعداد، 1862 نفر تحت عنوان عضو هیات علمی تمام وقت رسمی در دانشگاههای آمریکا وکانادا تدریس می کنند که این تعداد با احتساب استادان نیمه وقت به حدود 5000 نفر می رسد. درحالی که شمار استادان و دانشیاران شاغل در ایران تا سال 1375 ، 2200 نفر و شمار استاد یاران 6000 نفر بوده است. طبق گزارش دیگری که از نتایج حاصله از سرشماری 1990، بیش از 15 درصد ایرانیان دارای تحصیلات عالی دانشگاهی که از دانشگاههای غیر آمریکایی فارغ التحصیل شده اند به آمریکا مهاجرت کرده اند. جدول زیر آمار ایرانیان متخصص ثبت شده در دفتر خدماتی مهاجرتی آمریکا آمده است.11
ردیف
متخصصان
فراوانی
درصد
1
دکتری
10863
29%
2
فوق لیسانس
12362
33%
3
لیسانس
14235
38%
جمع
37462
100%
مهاجرت نخبگان ایران به کشورهای عضو توسعه همکاری اقتصادی (OECD)
در این میان این کشورها کانادا، بیشترین جذب نخبگان ایران را داراست که نخست وزیر کانادا از شیوه آموزشی در ایران تشکر می نماید که پرورش افراد نخبه را در بستر این آموزش درست وصحیح تربیت می کند و بعد از تربیت شدن به کانادا، سفر نموده و جذب آن کشور می شوند. بر طبق آمارهای موجود مهاجرت ایرانیان به کانادا در کامپیوتر این سفارت خانه نشان می دهد در سال 98 میلادی تعداد 249 نفر از دانشگاهیان کشور که معدل کل آنها حداقل باید از 17 بالاتر باشد12 برای ورود به کشور کانادا درخواست ویزا کرده اند. در سال 99 این تعداد دانشجوی فارغ التحصیل رشته های مختلف درمقاطع کارشناسی ارشد ودکتری به 274 نفر در خواست کننده می رسد و تامل برانگیز خواهد بود که در 5 ماهه اول سال 2001 میلادی این تعداد فارغ التحصیل درخواست کننده برای مهاجرت به کانادا به رقم 360 نفر رسیده است که میزان رشد آن نسبت به سال گذشته حدود 90% می باشد. وزیر مهاجرت کانادا بیان می کند. کشورش درسال 1379، حدود 7500 نفر ایران را به میزبانی پذیرفته و چنین مهاجرتی را مثبت ارزیابی می کند. و می افزاید حدود5/7 میلیون دلار به نفع کانادا بوده است. حدود 180000 پرونده از متقاضیان مهاجرت به کانادا در سفارت آن کشور در تهران تشکیل شده است که غالبا تحصیلکردگان دانشگاهی می باشد طبق آمار دیگر حدود 200 هزار ایرانی در آلمان و فرانسه مهاجر و مقیم هستند که تخمین زده می شود که حدود 60% آنان تحصیلات عالی دارند.
بطور کلی در یک جمع بندی کلی که در این بخش صورت می گیرد می توان آمارهای دیگری از مهاجرت نخبگان ایران بیان بدین صورت نمود:
1- بر طبق آمار و ارقام صندوق بین المللی پول ایران در میان13 کشورهای جهان بیشتر خروج نخبگان را در میان کشورهای در حال توسعه دارد وطبق آمار و ارقام وزارت علوم و تحقیقات و فن آوری از مجموع 3400 دانشجویی که ا زسال 64 تا 73، از ایران برای ادامه تحصیلات ازکشور خارج شده اند؛ 12 درصد آنها به کشور بازنگشته اند.
براساس آمار دیگر در این مدت 176 جوان ایرانی المپیادی از کشور خارج شده اند و 163 نفر از آنان به ایران باز نگشته اند.
بر اساس آمار دیگری از سال 69 تا سال 77 تعداد 151 عضویت هیات علمی به عناوین مختلف از کشور خارج شده اند و به ایران برنگشته اند.
2- بر طبق آمار دیگری (بین 50 تا 100 ) هزار نفر متخصص14 ایرانی در حال حاضر در فرانسه بلژیک و امارات مقیم هستند.
3- بر اساس آمارهای موجود طی سالیان گذشته هر روز15 به طور متوسط 15 نفر کارشناسی ارشد و 3/2 نفر دارای مدرک دکتری و 567 نفر لیسانسه از کشور خارج شده اند و در مجموع 5475 نفر از نخبگان دانشگاهی ایران در سال 1378 به کشورهای مختلف مهاجرت کرده اند این غیر از مهاجرانی هست از طریق مجاری غیر رسمی و غیر قانونی از ایران در همان سال به خارج رفته اند.
بر طبق اعلام وزارت علوم ووزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی حدود 10% کل دانشجویان بورسیه ای که جهت گذراندن مقاطع بالاتر تحصیلی و تخصصی از ایران خارج می شوند، به ایران باز نمی گردند.
فصل 3
علل مهاجرت نخبگان
پیش درآمد: جهانی شدن علت العلل مهاجرت نخبگان:
پدیده مهاجرت یا فرار مغزها یا مهاجرت صلاحیتها، پیامد جهانی شدن یا)Globalization) می باشد.
پیامد جهانی شدن گسترش ارتباطات و شبکه های مختلف ماهواره ای واینترنتی موجب شده است جهان به صورت یک دهکده ی جهانی در آید. کارکرد گسترده در پهنه جهان که اثرات مدرنیته یا جهانگرایی صنعتی به قول آنتونی گیدنز می باشد. که پیامد آن کم رنگ کردن بسیاری از کارکردهای فرهنگی و اجتماعی جوامع مانندملیت ومذهب خانواده و میهن 16و غیره گردیده است بطوریکه فرایندجهانی شدن زنگ خطر را برای جوامع از این لحاظ به صدا درآورده است.
طبق آمارهای سازمان های جهانی، از جمله سازمان ملل متحد در سالهای آینده؛ 2000 زبان بومی کشورها که مهمترین عامل در ارتباط با انسانها، با یکدیگر می باشد. در اثر این پدیده در حال نابود شدن و منقرض شدن خواهند بود. این مسئله که پیامد گسترش سیطره جهان غرب به ویژه امریکا در نتیجه توسعه یافتگی این کشورها می باشد. از یکطرف، و گسترش آهنگ نیاز بیشتر بشر 17به تکنولوژیهای جدید، در عصر جدید وابستگی کشورهای درحال توسعه یا جهان سوم به این کشورها در بسیاری از زمینه ها بصورت یک پدیده غیر ممکن القا می نماید بعلاوه این عوامل، در نتیجه این نیاز و سیطره، جنبه های مخرب آن، تخریب فرهنگی رابصورت یک پدیده عادی و معمولی در زندگی روزمره انسانها مبدل می نماید. بطوریکه در سایه جهانی شدن روند دیگری از غارت جهانی را توسط کشورهای پیشرفته رقم می زند کشورهای توسعه یافته طعمه خود را ازمیان نوابغ و استعدادهای بالفعل جوامع توسعه نیافته یار و به توسعه انتخاب می کنند. اگر چه سابقه تهاجم یا تخریب فرهنگی مساله امروز نیست اما روند جهانی شدن که پیامد توسعه ارتباطات و فناوری می باشد، شتاب گسترده ای را جذب نخبگان ونوابغ فرهنگی وعلمی کشورها بویژه کشورهای جهان سوم، پیامد این پروسه می باشد. به آن نمود دیگری را داده است. جمهوری اسلامی ایران نیز در این میان از این خطر در امان نیست. وقتی ارقام متفاوت از مهاجرت نخبگان از ایران به کشورهای پیشرفته بویژه آمریکا و کانادا نظر؛ می افکنیم. عمق پیامد مساله را درک می کنیم بویژه آنکه خبرها حاکیست که سفارتخانه های خارجی نیز در شتاب دادن به مهاجرت مغزها باشیوه های مختلف اقدام می نمایند که در نتیجه این عوامل موجب شده است مهاجرت مغزها از یکطرف به هم خوردن هرم جمعیت نیروی کار متخصص و ماهر ونیمه ماهر و از طرف دیگر از آنجا که امروزه اعتقاد براین است که قدرت برتر جهان از آن کسانی است که قدرت علمی، نوآوری و دسترسی بیشتری به اطلاعات دارند وصف آرایی و مبارزه قدرت در نظام نوین جهانی نه بر اساس تعداد سرباز، تانک و حتی سلاحهای استراتژیک 18بلکه بر حسب نیروهای ورزیده علمی و تخصصی محققان و پژوهشگرایان تعیین می گردد، باید بپذیریم که از دست دادن چنین نیروهایی و پیوستن آنان به صفوف دیگر؛ حتی کمک به امپراطوری جهان غرب بویژه آمریکا است و با مهاجرت و انتقال چنین نیروهایی یک ستون از عمارت امنیت ملی برداشته می شود و حداقل یک آجر به مصالح بنای قدرت کشور مهاجر پذیر (امپراطوری غرب) اضافه می گردد. برای نمونه نیروهایی که دوران تحصیلات تکمیلی را گذرانده اند یا در حال گذراندن این دوره می باشند. اگر محل تحصیلاتشان خارج کشور باشد حتی اگر بخواهند پس از اتمام دوران تحصیل به کشور بازگردند. خسارت قابل توجهی به جامعه وارد خواهد شد با عنایت به اینکه این دوره، دوره زایندگی و تولید علم است یک پروژه تحقیقاتی یک ابتکار و یک نوآوری را که بالقوه از آن ما بوده است از دست داده و در اختیار بیگانگان قرار می دهیم، لذا اهمیت مهاجرت نخبگان علمی از این نظر مورد توجه قرا می گیرد و هزینه های کشور برای تربیت آنها متحمل شده است. به هدر رفته و درخدمت دیگران قرار می گیرد.
مواردی را بطور اختصار در مورد علل مهاجرت نخبگان ایران که از آثار و نتایج جهانی شدن در جهان امروز می باشد، در اینجا می آوریم.
الف: کاهش دستمزدها:
بر اساس یک تحقیق علمی نسبتا دقیق که در سال 1973 19 در مورد نگرش دانشمندان و متخصصان خاورمیانه درآمریکا در مورد علل مهاجرت آنان به این کشورها؛ کشور بعمل آمده است عبارتند از:
عوامل موثر در مهاجرت به آمریکا
ردیف
عوامل
درصد
1
رسیدن به استانداردهای بالای زندگی
6/60
2
بهتر کردن فرصت های برای کودکان
68/4
3
فرصت های غیرکافی مطالعاتی در وطن
8/23
4
کنجکاوی در مورد آمریکا
8/46
5
تنفر از شرایط سیاسی در وطن
5/37
اگر رسیدن به شرایط استاندارد بالای زندگی به عنوان یک عامل مهم و اساسی در مهاجرت نختگان کشورهای در حال توسعه را به آمریکا در نظر بیاوریم، سطح درآمد و دستمزدها بعنوان یک شاخص اقتصادی مهم در سبد اقتصادی خانوارها و آحاد مردم یک جامعه برای رسیدن به شرایط مطلوب زندگی از نظر اقتصاد دانان جهان؛ مورد توجه قرار گرفته است اگر جهانی شدن را بعنوان یک پروسه و فرایند در تاریخ زندگی بشریت بدانیم در اثر این پدیده، اقتصاد کلاسیک قدیم که از اقتصاد همکاری جویانه به طرف اقتصاد جدید متفاوت از گذشته بزبان و الرشتاین از نوع اقتصادی سرمایه داری بر اساس تقسیم کار بین المللی مشترک20 بوجود می آمده؛ که در آن دول توسعه یافته مرکز شامل کشورهای اتحادیه اروپا، ژاپن و ایالت متحده به خاطر رشد بالای سرمایه داری و مهارت به در آنها قطب مسلط سرمایه داری مبدل نشده اند و کشور توسعه نیافته پیرامونی که تازه در حال صنعتی شدن هستند، شرایط توسعه سرمایه داری را از طریق وابستگی اقتصادی شان به مرکز فراهم می کنند و این کشورهای توسعه نیافته که شامل کشورهای تولید کننده نفت و جنوب شرقی آسیا و کشورهای سوسیالیستی سابق اروپای شرقی به علت ساختارهای حکومتی نسبتا قوی، با اقتصاد تک محصولی و مبتنی بر تکنولوژی ضعیف می باشند؛ منطقه هایی را ایجاد می کنند. که از قطبی شدن و برخورد تمام عیار بین کشورهای مرکز با کشورهای در حال توسعه پیرامون بوجود می آید. که در نتیجه ی آن، اینگونه کشورها به دنبال جذب در اقتصاد نظام سرمایه داری در طی فرایند جهانی شدن به رهبری امپراطوری غرب ایالات متحده آمریکا؛ هستند.
در پی تک قطبی شدن اقتصاد مانند فرایندهای دیگر اجتماعی در جهان امروز مانند سیاست و دموکراسی و فرهنگ و غیره قطب قدرتمند به دنبال جذب کشورهای در حال توسعه در نظام اقتصادی که خود شکل دهنده ورهبری آن است می باشد. جمهوری اسلامی ایران نیز به دلیل ماهیت وشکل و نوع حکومت آن براثر مقاومت وایستادگی در برابر نظام اقتصادی سرمایه داری جهان، تحت فشار و استرس حاصل از هژمونی این نظام در صحنه بین المللی برای جذب ایران به دامن آن صورت می گیرد؛ که ادامه روند تحریم اقتصادی ایران توسط ایالات متحده ی آمریکا برای آن منظور می باشد. علاوه بر آن عدم اقتصاد رقابتی و پربازده که بتواند بخشهای اقتصادی کمتر رقابتی وکم بازده را به قدر کافی و ضرورت تغذیه نماید و کمتر بودن سرمایه گذاری در بخشهای مختلف اقتصادی و عدم جذب منابع داخلی و ارزی کشور که موجب خروج 400 میلیارد دلار از سرمایه کشور و سرمایه گذاری آن در کشورهای خلیج فارس گردیده است و موجب شده است که سطح درآمد در ایران کمتر از حد معمول باشد و در نتیجه شرایط استاندارد مطلوب زندگی در ایران ایجاد نگردد کاهش دستمزدها که در پروسه روند جهانی شدن صورت می گیرد واین روند شرایط مقایسه را با کشورهای دیگر بویژه کشورهای توسعه یافته از لحاظ اقتصادی را چند برابر می نماید. بطوریکه بر اساس نظر سنجی که در28 دانشگاه کشور وابسته به وزارت علوم وتحقیقات و فناوری صورت گرفته است.21 عاملی کمی دستمزدها را با 32 درصد فراوانی موثرترین فاکتور در گرایش اعضای هیات علمی دانشگاهها به خارج از کشور شناخته شده است. بطوریکه در یک نگاه می توان عامل کمی از درآمد نسبت به هزینه های روزمره در کشور یک عامل اساسی وتعیین کننده برای مهاجرت نخبگان دانست در وضعیت حقوق اعضای هیات علمی بر اساس دلار چنین تخمین می توان زد که در حال حاضر حقوق یک عضو هیات علمی در مراکز تحقیقاتی با 30 سال سابقه کار در مرتبه استادیاری 576 دلار و در رتبه مربی 459 دلار است واین رقم در دانشگاهها کمتر به ترتیب 663 دلار، 594 دلار، 516 دلار و 404 دلار است وبعبارتی بالاترین حقوق پرداختن 733 و کمترین 170 دلار است.
اما در آمریکا و برای مقایسه میانگین حقوق اعضای هیات علمی آموزشی تمام وقت در سال 1998-1999 درپایه یک برای استادان 7133 دلار، برای دانشیاران 5257 دلار، برای استادیاران 4334 دلار و برای مربیان 3382 دلار است. البته این رقم را نمی توان با حقوق پرداختی سال 1380 قیاس کرد ولی طبق برآوردهای علمی مقایسه حقوق مقیاس یک عضو هیات علمی در آمریکا و هم در مرتبه استادی حدود 19 برابر یک هیات علمی همطراز در ایران میباشد و همینطور یک (دانشیار 17 برابر، استاد یا 18 برابر ومربی حدود 20 برابر است.
ب: سیاست زدگی
بر طبق نظرسنجی که در مورد علل مهاجرت نخبگان واستعدادهای درخشان در کشور انجام شده است عوامل اصلی موثر بر مهاجرت نخبگان و استعدادهای درخشان کشور و درصد آن دکر گردیده است22
ردیف
عوامل
درصد
1
مشکلات گزینش دانشجو
22
2
مشکلات گزینش
11
3
مشکلات رفاهی
10
4
مشکلات هیات علمی مثل پایین بودن تخصص و ارتباط نا مطلوب
9
5
مشکل اشتغال
6
6
کمبود ظرفیت های تحقیقاتی
5
اگر عوامل سرخوردگی اجتماعی- سیاسی و فرهنگی را با میانگین 22 درصد عوامل مهاجرت نخبگان ایران بدانیم، سیاست زدگی در بسیاری ازمسائل بویژه در محیطهای علمی یکی از عوامل اصلی در مهاجرت نخبگان دانسته می شود. به اصطلاح یکی از نویسندگان درجوامع سیاست زده همه چیز سیاسی است جز سیاست. این عامل یعنی؛ سیاست زدگی درد مزمن جوامع جهان سوم و در حال توسعه بویژه در مورد ایران باید بیان داشت که در سطح نخبگان دانشگاهی از نمود بیشتری برخوردار هست. سیاست زدگی که در یکصدسال اخیر ایران به عنوان عامل عقب ماندگی ایران باید دانست؛ در تمام شئون زندگی اجتماعی- سیاسی جامعه ایران به صورت غده سرطانی بویژه در سطوح دانشگاهی آن درآمده است. این پدیده نامیمون از یک طرف در نتیجه ی ایجاد دانشگاههای سیاست زده و مغایر با فرهنگ بومی این کشورتوسط متولیان اولیه ی دانشگاههای ایران به نظر می رسد، ایجاد شده است موجب شده است، دانشگاهی و روشنفکر ایرانی. باجسارت و گستاخی تمام حتی فرهنگ مثبت بومی خود را به طرفه العینی مورد نقد و انکار قرار دهد که این گفته صریح وروشن سید حسن تقی زاده: "ما می خواهیم اگر پیشرفت و ترقی نماییم باید سر تا پافرهنگی شویم." گویای این مطلب می باشد. این احساس حقارت و خود کم بینی در برابر تمدن غرب، عقده ی تاریخی روشنفکران و دانشگاهیان ایران می باشد که در همه چیز از لباس کفش کلاه وغیره باید غربی باشند تا به نقطه ی اوج پیشرفت نائل آیند. بطوریکه آنچه امروز در افواه به گوش می رسد ما زمانی اندیشه های سوسیالیستی داشتیم و چنان و بهمان فکر می کردیم ناشی از سیاست زدگی جامعه که بسترهای آن در جامعه دانشگاهی ما نهفته است، که در هر زمان خود را به رنگی نمایان می کند. بطوریکه نظام ایران امروز از سوی جامعه دانشگاهیان ؛ به یک نظام توتالیتر ومطلقه و ساختار شکن و در تقابل همیشگی و دائم با نظام بین الملل و مخالف علم و فرهنگ تلقی می شود حتی به این نیز بسنده نکرده و تمام فرهنگ بومی کشور خود را به شدت مورد انکار قرار می دهند در حالیکه اینان در کوران حوادث که برکشور خود، سایه افکنده بود، در حاشیه و گوشه جامعه خود، بصورت انزوا روزگار می گذراندند و به بحثها و درگیریهای به اصطلاح علمی خود میان یکدیگر مشغول بودند بطوریکه حضرت امام خمینی (ره) به کالبدشکافی چنین روشنفکر ایرانی می پردازد؛ می فرماید:23"اگر ما تربیت اصولی در دانشگاهها داشتیم هرگز طبقه روشنفکر دانشگاهی نداشتیم که در بحرانی ترین اوضاع ایران در نزاع و چند دستگی باشند و از مردم بریده باشند و از آنچه بر مردم می گذرد چنین آسان بگذرند گویی در ایران نیستند."
این شیوه عمل روشنفکران و دانشگاهیان که ناشی از سیاست زدگی در دانشگاهها در ایران می باشد موجب می شود ذهنیت سیاه نهایی در مورد کشور خود در ذهن بسیاری از تحصیلکردگان شکل بگیرد و در بستر جامعه، در آنها نهادینه شود، لذا ماندن در کشور خود را تاب تحمل نکنند و به کشورهای بیگانه بویژه به آمریکا و کانادا مهاجرت می کنند و در آنجا مدت طولانی یا دائم بصورت تبعه آمریکایی وکانادا اقامت گزینند. و دیگر به کشور خود باز نگردند.
ج: تبارگرایی: یکی از عواملی دیگر مهاجرت نخبگان ایران بافت عشیره ای کشورست که این نوع بافت عشیره ای در جوامع نوسازی نشده نسبت به جوامع نسبتا نوسازی شده، تقدم قواعد خانوادگی از دیدگاه لوی24یک فضیلت به شمار می آید اتفاق میافتد ایران نیز به عنوان یک جامعه در حال توسعه از این قاعده استثنا نیست که در آن تبارگرایی و خویشاوندی بر قواعد عقلانیت و تخصص گاه ارج داده می شود بطوریکه حرف تخصصی از کسی در ایران پذیرفته می شود که عضو یا نزدیک به عشیره ی رایج کشور باشد در این شرایط که متاثر از فضای سیاست زده در داخل کشور و جامعه دانشگاهی می باشد. فرد تحصیلکرده حتی از لحاظ شرایط رفاهی اقتصادی25 تامین باشد، چون احساس می کند در حوزه تصمیم گیری، به نظریات او اهمیت نمی دهند مهاجرت را به خارج از کشور به ماندن در کشور ترجیح می دهد.
د:منزلت اجتماعی نخبگان
یکی از عوامل دیگر مهاجرت نخبگان به خارج از کشور به منزلت اجتماعی یا پرستیژ اجتماعی باعنوان یک رویکرد درونگر به پدیده های انسانی می باشد که از دیدگاه روانشناسان مطرح شده است. انسان در طول حیات خود، بویژه در سنین جوانی 20 الی 29 سالگی، به دنبال حلاجی و شکافتن هسته آنچه را که اطرافیان و دیگران درمورد او فکر می کنند و به قضاوت می نشینند، هست به عبارت دیگر انسانها در پی پذیرش اجتماعی توسط اطرافیان و دیگران، بعنوان اقدام متقابل نسبت به رای و نظر دیگران به خود بادیده محترمانه و محبت آمیز، می نگرند وماندن26 در جمع آنان به مانند عسل برای او شیرین و دلگشا می شود. نخبگان نیز از چنین ویژگی برخوردارند، آنان به دنبال مقبولیت اجتماعی هستند و سعی می کنند دیدگاه اطرافیان و دیگران، بویژه دولت وحکومت به عنوان بالاترین نهاد اجتماعی، نسبت به خود، به دست آورند و اگر احساس کنند با دیده مثبت به آنان در جامعه نگریسته می شود، احساس اعتماد به نفس در آنان مانند یک آبشار روان به وجود می آید و ماندن در یک جمع و جامعه چون عسل، شیرین می شود در غیر اینصورت بد بینی و سوء ظن در ذهن و فکر او شکل می گیرد به مهاجرت اقدام می کند.
در یک نظر می توان مقایسه بین حقوق و مزایای اساتید و فرهنگیان و محققان و مشاغل غیر مولد و واسطه گری دلالی و ثروتمند شدن سریع دلالان و واسطه ها بویژه در بخش ساختمان و بخشهای دیگر اقتصادی و کشاورزی، بتدریج ضمن تبدیل رشته های علمی، به خوب و بد این فکر را در جامعه القا می نماید که احترام و ارزش از آن کسی هست که ثروت بیشتری داشته باشد. این نوع وضعیت ناهنجار کاش منزلت اجتماعی نخبگان و دانشگاهیان را میرساند. موجب مهاجرت نخبگان ایران به خارج از کشور می شود.
و کاهش وطن دوستی:
یکی از دیگر عوامل مهاجرت نخبگان، کاهش وطن دوستی در 27 اثر جهانی شدن می باشد که ضمن شکستن احساس تعلق به خانواده بعنوان نهاد اجتماعی کوچک، در سطح بالاتر از آن احساس تعلق او را به سر زمین مادری خود درهم می کوبد و بخاطر جاذبه های فرهنگی و سیاسی و اغلب اوقات اقتصادی، جوامع توسعه یافته، جذب آن کشورها می شوند.
ه: فقدان نهادهای خصوصی جذب نخبگان ایران در کشور بحران عمیق بخش خصوصی در ایران نه تنها در اقتصاد نمایان می باشد بلکه در رشته های علمی و علوم انسانی نیز بطور آشکارا وجود دارد اینکه پژوهشگاههای علمی صنعتی، حتی در رشته های علوم انسانی به شکل خصوصی وجود ندارد که مرکز و محل تجمع و جذب نخبگان شود، یکی دیگر از عوامل مهاجرت نخبگان علمی خود، بخوبی استفاده کنند.
ز: عدم وجود سیستم کاریابی وبانک اطلاعاتی پیرامون متخصصان ایران این عامل نیز یکی از عوامل متغیر مهاجرت
اشتغال مهم ترین ذغدغه های فارغ التحصیلان در ایران هست. که متغیرهای اجتماعی که در بسیاری از موارد مانند ازدواج و مسکن رامتاثر قرار می دهد فقدان سیستمی کاریابی و بانک اطلاعاتی دقیق در مورد فارغ التحصیلان دانشگاهی، حل مشکلات را غیر ممکن می نماید. بر طبق آمار استان مازندران با وجود رشد منفی میزان مهاجرت دراستان از سال 1365 تا 1375 ، 99371 نفر وارد این استان و 12012 از استان خارج شده اند تفاضل این دو رقم 20741 نفر خالص از مهاجر خارج شده را نشان می دهد.
نام شهرستان
تعداد مهاجر خارج شده (تفاضل ورود خروجی)
بابل
5099-
بهشهر
4271-
تنکابن
625-
رامسر
2232-
ساری
6937-
قائم شهر
3471-
نوشهر
19371-
نکا
600-
در این استان 68524 بیکار جویای کار وجود دارد. 32028 در نقاط شهری 36514 نفر در نقاط روستایی28 در سال 1379 وجود داشته است. تا سال 1379 2519 نفر پزشک و 413 نفر دندانپزشک، 376 نفر داروساز در این استان، بوده است اگر آهنگ مهاجرت از این استان به خارج از این استان شتابان در نظر بگیریم خروجیهای فارغ التحصیلان از این استان زیاد و در حد بالاتر از 60% را نشان می دهد عدم وجود بانک اطلاعاتی برای کاریابی که مشکلات فارغ التحصیلان هر استان در همان استان حل کند مهاجرت نخبگان استانها به طرف تهران و کلان شهرهای دیگر و اغلب اوقات به خارج از کشور را به موجب می شود.
ع: دلبستتگی فکری وفرهنگی به خارج
از جمله عوامل فرار نخبگان ایران به خارج از کشوررا دلبستگی تدریجی آنان به زبان و فرهنگ وآداب را کشورهای توسعه یافته درحین تحصیل می باشد، که بتدریج به علت دوگانگی فرهنگی محیط مقصد با مبداء در تفکر آنان خود باختگی فرهنگی و زبانی در نخبگان می باشد که این خود، سرمنشاء احساس بحران هویت وشخصیت در آنان بوجود می آمد چنانکه پروفسور موسی رحمان زاده در مستند مهاجران بیان می کند:29 "در بعضی مواقع اینان برای اینکه خود را ایرانی ندانند، نام خود را تغییر می دهند" در نتیجه در این نوع نخبگان ایران، بحران هویت بخاطر مغایر بودن فرهنگ ایران- اسلامی با فرهنگ غربی در آنان پدیدار شده و عدم کارایی سیستم اقتصادی – سیاسی در بعضی از زمینه ها، ماندگاری مهاجران نخبه ایران بصورت مهاجران مقیم در کشورهای خارجی موجب می شود.
نتیجه گیری:
مهاجرت نخبگان بر اساس تحقیقات انجام شده بر طبق موارد بالا، عوامل متعدد می باشد مانند نبود رفاه و عدالت، کمبود امکانات پژوهشی وجود فاصله طبقاتی، ضعف شایسته سالاری، ضعف بهره گیری از متخصصان و کم توجهی به شان اصحاب علم و معرفت در کشور، عدم تعادل هزینه ودرآمد متخصصان، تبعیض در استخدام و برخورد جناحی در به کارگیری افراد فرصت های شغلی کم و بیکاری متخصصان و دانش آموختگان دانشگاه از موارد معدود مهاجرت نخبگان ایران می باشد.
تحقیقات نشان می دهد مهاجرت زمانی رخ می دهد که نخبگان به منظور تحصیل در دانشگاههای خارج کشور را ترک می کنند ودیگر باز نمی گردند. میزان خسارت مهاجرت نخبگان ارقام متفاوت ذکر می شود. بطوریکه سقف خسارت ناشی از مهاجرت نخبگان را تا 30 تریلیون و400 میلیارد تومان درسال برآورد کرده اند لذا با توجه به این موارد گفته شده پیشنهاد زیر ذکر می گردد:
1- ایجاد شرایط مناسب فرهنگی در بین فارغ التحصیلان در حین تحصیل و قبل از آن و فراهم کردن نیازهای مالی نخبگان و ایجاد زمینه برای رشد و تقویت جایگاه پژوهش درسطح کشور، از جمله موارد تعدیل درخروج نخبگان ایران به خارج از کشور می باشد
2- ایجاد شرایط شغلی مناسب در سطح کلان برای فارغ التحصیلان می تواند مانع خروج نخبگان باشد
3- تغییر محدودیتهای غیر علمی و سیاست زده دانشگاهها به مدیریت های علمی از راههای دیگر برای محدود کردن خروج نخبگان ایران می باشد.
4- از بین بردن تبلیغات و امیتازاتی که میان محصلان داخل کشور و دانشجویان خارج از کشور وجود دارد.
5- توجه به تخصصهای مورد نیاز در کشور که نیاز فوری اقتصاد ایران را حل نماید عامل جلوگیری کننده ی دیگر از خروج نخبگان ایران به خارج از کشور می باشد.
6- اعمال سیاستهای کنترل شده در برنامه ریزی ها و امتیازات برای جلوگیری از خروج دانشجویان بورسیه از کشور و بازگشت آنان به ایران
7- ایجاد شبکه ارتباطی برای دخالت دادن نخبگان خارج از کشور در پروژه های عمرانی و زمینه سازی تدریجی برای جذب نخبگان خارج از کشور به داخل کشورمهاجرت نخبگان
فهرست منابع
1- پژوهش و تحقیق سازمان ملی جوانان، بررسی وضعیت مهاجرت جوانان، تهران، انتشارات موسسه فرهنگی اهل قلم سال 1381
2- می یربروسی براون جین بستیت مساله مهاجرت علمی جامعه جهانی ترجمه فتح الله موسوی س چهارم زمستان 1380
3- خلیلی رضا. مهاجرت نخبگان در عصر اطلاعات بازاندیش در فرصتها، تهدیدها، فصلنامه مطالعات راهبردی سال چهارم زمستان 1380
4- ساکسنین انالی و فرار مغزها یا چرخش مغزها تهیه و تنظیم آن ماری دیویس شماره 4 زمستان 1380
5- گفتگو با دکتر محمود سریع القلم ریشه ها و پیامدهای مهاجرت نخبگان قطعنامه مطالعات راهبردی . شماره 14 زمستان 1340
6- گفتگو با محمود سریع القلم پارادوکس ایران، قدرت در برابر جهان گرایی ویژه نامه روزنامه اعتدال وتوسعه، اسفندماه 1380
7- بلوکی مرتضی مهاجرت از وطن چرا؟ ماهنامه بین المللی معیار- اقتصادی، اجتماعی، سیاسی . شماره 52و53 اسفند وفروردین 1380و 1381
8- بصیرت بسیجی چگونه از مهاجرت مغزها استفاده کنیم شماره 96 خرداد 82
9- منبع فوق بصیرت بسیجی تعلل در اسلامی کردن دانشگاهها
10- محسنی رضا، پدیده مهاجرت و فرار مغزها. علل وجنبه های آسیب شناختی اطلاعات سیاسی- اقتصادی شماره 175 و176 اردیبهشت 81
11- نش کیت، جامعه شناس معاصر مترجم محمد گلی دلفروز ویراستار عبدالرحیم مرودشتی تهران. انتشارات کویری 1382
12- سخنران محمود سریع القلم تامل آسیب شناسنامه در مسئله فرار مغزها فصلنامه مطالعات راهبران شماره4 زمستان سال 1380
13- شرفی محمد رضا جوان و نیروی چهارم زندگی ج2 انتشارات سروش 1380
14- جزوه درس الوین بی سو نقش نظریات توسعه انتشارات مرکز مطالعات توسعه راهبردی 1380
15- برنامه تلویزیونی مهاجران 25 اردیبهشت 1384
فهرست مطالب
دانشگاه آزاد اسلامی 0
واحد علوم و تحقیقات 0
موضوع تحقیق : 0
علل مهاجرت نخبگان ایران به خارج کشور 0
استاد: 0
تهیه و تدوین : 0
پیشگفتار 1
سوال اصلی: 2
فصل 1 3
نظریات مهاجرت 3
نظریات مهاجرت 4
1- دیدگاه اقتصادی: 5
ج: نظریه اقتصاد جدید مهاجرت: 7
د: نظریه بازار دوگانه: 9
2- دیدگاه اجتماعی: 10
دیدگاه سیستمی 11
فصل 2 13
وضعیت مهاجرت نخبگان در جهان و ایرانوضعیت مهاجرت نخبگان در جهان و ایران 13
صنعت 17
آموزش 17
مجموع 17
فصل 3 26
علل مهاجرت نخبگان 26
پیش درآمد: جهانی شدن علت العلل مهاجرت نخبگان: 27
عوامل موثر در مهاجرت به آمریکا 30
رسیدن به استانداردهای بالای زندگی 30
نتیجه گیری: 39
فهرست منابع 42
1 پژوهش و تحقیق سازمان ملی جوانان، بررسی وضعیت مهاجرت جوانان تهران، انتشارات موسسه ی فرهنگی اهل قلم 1381 صفحه 12 الی 16
2 – منبع پیشین بررسی مهاجرت جوانان صفحات 18 الی 24
3- جبن بپتیست می یر بروسی براون مساله مهاجرت علمی جامعه جهانی مترجم فتح الله پور موسوی س4 ش4 زمستان 1380 صفحه 63
4 منبع پیشین بررسی وضعیت مهاجرت جوانان صفحات 37 الی 40
5 آنالی ساکسنین.فرار مغزها یا چرخش مغزها تهیه و تنظیم آن ماری دیویس سال چهارم شماره 24 زمستان 1380 صفحه 666
6 رضاخلیلی مهاجرت نخبگان در عصر اطلاعات باز اندیش در فرصتها، تهدیدها، راهکارها، فصلنامه مطالعات راهبردی سال چهارم شماره چهارم. زمستان 1380 صفحه 581
7 منبع پیشین بررسی وضعیت مهاجرت جوانان صفحه 67و68
8 منبع پیشین بررسی وضعیت مهاجرت جوانان صفحه 69
9 گفتگوی علمی ابعاده ریشه ها و پیامدهای مهاجرت نخبگان در گفتگو با دکتر محمود سریع القلم فصلنامه مطالعات راهبردی شماره 14 زمستان 1380 صفحه 496
10 منبع پیش مهاجرت نخبگان در عصر اطلاعات صفحه 583
11 بررسی وضعیت مهاجرت جوانان صفحه 104 صفحه 29
12 منبع پیشین بررسی وضعیت مهاجرت جوانان صفحات 5و102و107و105
13 مرتضی بلوکی ماهنامه بین المللی معیار- اقتصادی – اجتماعی- فرهنگی شماره 52 و 53 اسفند 80 و فروردین 81
14 منبع پیشین مهاجرت نخبگان درعصر اطلاعات صفحه 582
15 منبع پیشین بررسی وضعیت مهاجرت جوانان ص106
16 پیشین در گفتگو با محمود سریع القلم ابعاد، ریشه و پیامدهای مهاجرت نخبگان صفحه 501
17 بصیرت بسیجی چگونه از مهاجرت مغزها استفاده شماره 96 خرداد 82 ص 26
18 رضامحسنی پدیده مهاجرت و فرار مغزها: علل مهاجرت نخبگان و جنبه های آسیب شناختی آن اطلاعات سیاسی – اقتصادی سال فروردین واردیبهشت سال 81 شماره 16 و 175و176 ص120
319 منبع پیشین بررسی مهاجرت جوانان صفحه 73
20 کیت نش جامعه شناس معاصر مترجم محمد تقی دیفروز ویراستار عبدالرحیم مرودشتی تهران: انتشارات کویر 1382 صفحه 82
21 منبع پیشین مهاجرت جوانان از وطن چرا؟ صفحه 72
22 منبع پیشین برای مهاجرت جوانان صفحات 74و71
23 منبع پیشین بصیرت بسیجی تعلل در اسلامی شدن دانشگاهها
24 جزوه درسی آلوین عاسو نقش نظریات توسعه ص39
25 محمود سریع القلم تاملی آسیب شناسانه در مسائل فرار مغزها فصلنامه مطالعات راهبردی شماره4 زمستان 1380 صفحه 628
26 محمد رضاشرفی جوان ونیروی چهارم زندگی چ2 تهران ، سروش 1380 صفحات 147و148
27 منبع پیشین بررسی مهاجرت جوانان صفحه 78
28 منبع پیشین پدیده مهاجرت و فرار مغزها ، دکتر رضا محسنی
29 مسند برنامه تلویزیون مستند مهاجران 125 اردیبهشت 84
—————
————————————————————
—————
————————————————————
44