فهرست مطالب
صفحه
عنوان
4
چکیده
5
پیشگفتار
6
فصل اول: کلیات موضوع
7
1-1- پیشینه موضوع
7
1-1-1- تاریخچه
11
1-1-2-هدف های کلی مسکن
12
1-1-3- مشکل مسکن
13
1-2- محیط مسکونی کالبدی و طبقه بندی مجتمع های مسکونی
13
1-2-1- طبقه بندی مجتمع های مسکونی
14
1-2-2- محیط مسکونی
14
1-2-3- محیط کالبدی
17
فصل دوم: ضوابط و مقررات ساختمانهای مسکونی
18
مقدمه
18
2-1- ضوابط عمومی برای ساختمانهای مسکونی
22
2-2- ضوابط و مقررات ساختمانی مجتمع های مسکونی
24
2-2-1- ضوابط و مقررات عمومی برای مجتمع های مسکونی
26
2-3- ضوابط و مقررات تراکم و بلندمرتبه سازی
29
فصل سوم : مطالعات استان و شهرستان
30
3-1- مطالعات استان
31
3-2- مطالعات شهرستان میانه
31
3-3- مطالعات اقلیمی منطقه
31
3-3-1- کلیات آب و هوایی منطقه
32
3-3-2- فرم بنا
37
فصل چهارم : مبانی نظری وروند شکل گیری ایده طرح
38
مقدمه
38
4-1- تعاریف اولیه و روابط متقابل آن
38
4-1-1- تعریف
38
4-1-2- روابط
41
4-2- عقلانی و مدبرانه بودن معماری
42
4-3- اهمیت و ضرورت مسکن
46
4-4- تاریخچه پیدایش مشکل مسکن
48
4-5- نتیجه گیری و نکات پیشنهادی
49
4-6- ایده طراحی
50
4-6-1- فرآیند تصمیم گیری
50
4-6-2- مفهوم سنتی نما و سه متغییر آن
52
فصل پنجم : نمونه مشا به خارجی و ایرانی
53
5-1- نمونه خارجی
61
5-2- نمونه ایرانی
66
فصل ششم : کا نسپت و برنامه فیزیکی
67
6-1- عوامل تاثیرگذار بر روند طراحی
68
6-2- عوامل تاثیر گذار بر کانسپت
69
6-3- برنامه فیزیکی
69
6-3-1- برنامه فیزیکی کلان مجموعه
71
6-3-2- برنامه فیزیکی خرد مجموعه
77
6-3-3- کانسپت و روند طراحی
80
فصل هفتم : تحلیل سایت و بسط نقشه ها
81
7-1- معرفی طرح
81
7-1-1- مکان یابی و دلایل انتخاب سایت
83
7-1-2- تحلیل و آنالیز سایت
83
7-1-3- بسط نقشه ها
چکیده :
مسکن به عنوان یکی از پدیده های واقعی، از نخستین مسائلی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و همواره در تلاش برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب، معقول و اندیشیده برای آن است. این پدیده- ویا مسئله- علی رغم آن که دارای ابعاد گوناگون اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی- کالبدی است، همیشه از بُعد اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته و از این سبب چون معضلی لاینحل رخساره می نماید. حال آنکه با برخوردی منظم، همه جانبه و به یک سخن میان رشته ای می توان به نخستین راه حلها دست یافت.
متاسفانه بخش اعظم ساخت وسازهای شهری ما به دلیل نیاز مبرم در این گروه جای دارند و به دلیل محدود بودن زمینه های هنری در خلق فضاهای ناب معمارانه ، حضور معماران در این عرصه کم رنگ است .شانه دادن معماران به صعوبت جوابگویی به در خواستهای جامعه و هدایت و راهبرد گام به گام آن برا ی رسیدن از مسکن ارزان قیمت به مسکن بهینه و به کارگیری خلاقیت معمارانه نه فقط در زمینه های شکلی ، که در مقوله های اجتماعی ، اقتصادی ، ساختاری ضرورتی است که می تواند در دراز مدت با ارتقای ذائقه عمومی در بهبود کالبد شهرهایمان موثر افتد.
"مسکن بهینه" عبارت است از: شناخت ابعاد مختلف مسکن به منظور رسیدن به الگوها، معیارها و ضوابط متناسب و قابل قبولی برای برنامه ریزی و طراحی کاربردی مسکن حداقل شهری در ایران. انسان در برخورد با واقعیات همواره با طرح مسئله و کشف روشهای شناخت و شیوه های تغییر یا به عبارتی رساتر ارائه راه حل کوشیده است تا شرایط نامطلوب زندگی خویش را به وضع مطلوب تغییر دهد.
نتایج و پیامدهای بررسی مسکن بهینه از این قرارند:
1) این طرح در وهله اول ابعاد کمی و کیفی مسکن را در جهت رسیدن به معیارها و استانداردهای قابل قبول مورد مطالعه قرار داده و روشن می سازد که در شرایط موجود اقتصادی و اجتماعی، ابعاد و ویژگیهای مسکن قابل قبول- حداقل- کدامند، و در ارتباط با کمبودها و کاستیهای آن، چگونه باید در برنامه ریزیها و طرح ریزیهای مسکن معیارهای لازم رعایت گردد.
2) براساس نتایج به دست آمده و مبتنی بر استانداردهای لازم، ضوابط و معیارها در برنامه ریزی و طراحی مسکن به گونه ای پیش بینی و تدوین خواهد شد که از حداقل لازم پایین تر نباشد و نیازهای سکونتی و زیستی متناسب با امکانات اقتصادی و اجتماعی خانوارهای ایرانی، در شرایط گوناگون مورد توجه قرار گیرد.
3) با رعایت و اعمال معیارهای قابل قبول، بی شک کیفیت بسیار پایین مسکن گروههای کم درآمد جامعه به طورنسبی بهبود خواهد یافت.
4) بخشی از نیازهای اساسی و سکونتی این گروههای اجتماعی درحد قابل قبولی پاسخ داده خواهد شد. پاسخگویی به این نیاز مقطعی نبوده و بافرض بهبود دریک روند برنامه ریزی صورت خواهد پذیرفت.
در هر صورت در طراحی مسکن به ویژه مسکن بهینه و انبوه ، بی توجهی معماران به نیازها و خواسته های مردم و واقعیتهای اجتماعی به تدریج معماران را در موضع انفعالی قرار داده ، ورود غیر معماران غیر صالح را در طراحی وساخت وساز مسکن بهینه – که در این صورت می توان همان نام ارزان قیمت را روی آن گذاشت – در پی خواهد داشت .پدیده ای که سالهاست در شهرهای ما اتفاق افتاده است .
پیشگفتار :
مسکن بحث گسترده ای است که با اقتصاد ، سیاست، فناوری ارتباطی مستقیم دارد. در طراحی مسکن عوامل زیادی دخیل هستند که راه را بر خلاقیت و احساسات می بندند . صرفه جویی در مصرف انرژی ، مقررات زلزله ، ساختمان ، شهرسازی ، آتش نشانی ، بهداشت ، استانداردهای تولید انبوه ،شبکه بهینه سازه و تاسیسات ،ابعاد مشخص فضاها ، سطوح پنجره ها راهروها وصدها مسئله دیگر معماران را به اتخاذ راه حلهای از پیش تعیین شده سوق می دهند . راه حلهایی که از واکنش خارج از اراده مجموعه عوامل مستقل تعیین کننده پروژه بوجود می آیند و مستقل از امیال طراحان ، بهره برداران ، سازندگان وسفارش دهندگان کار تحقق می یابند.
در بررسی مسئله مسکن کنکاش در نکات زیر ضروری است:
1) از نقطه نظرزمانی: مسئله مسکن چون هرمسئله دیگری دارای گذشته، حال و آینده ای است. اگر بپذیریم که گذشته درحال مستقر است و آینده در حال مستتر، بنابراین درک این مسیرنیازی مبرم به شناخت وضع موجود مسکن دارد.
2) از نقطه نظرمکانی: شرایط مکانی، خود از ویژگیهای عمده در مسئله مسکن است. نادیده انگاشتن این برسنج در برون افکنی آتی مسئله، بی هویتی مساکنی را سبب می گردد که در آینده برپا خواهند شد.
3) از نقطه نظرسیستمی: مسئله مسکن تحت تاثیرعوامل متعددی است که همگی در دل نظامی قرار دارند که درآن مقوله مسکن به مسئله تبدیل گردیده است. به بیانی دیگر مسئله مسکن گهگاه به نظامی فراتر از مسائل منطقه ای و ملی وابسته است، پس لازم است که مسئله در دل این نظام مورد شناسایی و تحلیل قرار گیرد.
4) از نقطه نظرفرهنگی: ابعاد فرهنگی و انسانی مسئله مسکن از عمده ترین عواملی است که می باید مورد کنکاش گسترده قرار گیرد، چه شناخت این ویژگیها برای حصول به مقصود، نقشی تعیین کننده خواهد داشت.
متاسفانه گرایش روز معماری ما بیشتر معطوف به مطرح کردن معماران به یمن خلق فرمهای ارزشمند است و نه عینیت بخشیدن به ویژگیهای ارزشمند اجتماعی یا محیطی ، معمار در نهایت خدمتکار مردم است و واژه " هنر" در معماری به صفت " کابردی" متصف است .معمار خدمتکار است هر چند که مستخدم نیست ، هنرمندی است آزاده که به محیط پیرامون خود حساستر است .
اصطلاح مسکن ارزان قیمت هم به نظر نادرست می آید . بهتر است از واژه طراحی بهینه استفاده کنیم هر چند بخشهایی از آنچه در ذهنمان است با این واژه بیان نمی شود . بسیاری از شرایط پیش بایسته ای که طراحی موفقی را در این زمینه امکان پذیر می سازد در حوزه اختیارات معمار نیست، به عنوان مثال برای کاهش سطح زیر بنای عرصه های زیستی از سطوح مفید خانه کسر می کنیم، در حالی که سطوح وسیعی از خانه هایمان را به فضاهای مرده اختصاص می دهیم. این کار نیازمند فرهنگ سازی است. از سوی دیگر ، در جوابگویی به نیاز مبرم جامعه به مسکن بهینه ، معمار نباید صرفا به ایده های فرمال بسنده کند .
طرح مسکن بهینه مدخلی است به کوششهای پی گیر و آگاهانه، در جهت یافتن راه حلهای منطقی و عملی برای برخورد با مساله مسکن و درواقع درآمدی خواهد بود بر بررسیهای وسیع تر و ژرفانگر مسکن.
فصل اول
کلیــات موضوع
1-1-پیشینه موضوع
1-1-2- تاریخچه
_ واژه شناسی لغت خانه :
با توجه به اینکه خانه به عنوان پناهگاه یکی از ملزومات زندگی بشری از ابتدای خلقت بوده و است بدین منظور شاید در ابتدا تعریف واژه خانه و ریشه یابی ان در فرهنگ و تعریف جامع از نقش خانه یا واحد مسکونی در زندگی یک خانواده ایرانی خالی از فایده نباشد.
یکی از مهمترین لغات در زبان فارسی لغت خانه است که با انگلیسی مترادف شده است در فارسی برای این کلمه مترادف های زیادی چون سرا دارا منزل مسکن و غیره امده است به طور کلی خانه در زبان فارسی به محلی گفته می شود گروهی از مردم در ان زندگی می کنند خانه در ضمن هم ریشه با دو کلمه خانوار و خانواده نیز می باشد که این مسئله مبین ارتباط خانه و خانواده است از طرف دیگر خانه به معنی زن و همسر نیز امده است در فارسی دارا و سرا که مترادف خانه هستند خود به معنی جهان هم به کار می روند پس فرهنگ ما خانه را جزئی از کل جهان می داند شاید شناختی ازمفاهیمی از این دست نه تنها ما را به شناخت خانه ایده ال رهنمون سازد بلکه باعث شناخت نقش وعملکرد فضاهای داخلی نیز بشود.
_ تعاریف و مفاهیم مسکن
"واژه مسکن" در زبان عرب به محل سکونت، جای باش، منزل، مقام، جای آرام، آرامگاه، مقر، جایگاه و نشیمن است. گاهی امروز به جای "مسکن" از کلمه "خانه" استفاده می شود. که خانه نیز در معنی سرا، منزل، آن جایی که آدمی در آن سکنی می کند، آمده است. این کلمه در گذشته به "اتاق" اطلاق می شد. "منظور از واحد مسکونی فضایی است مشتمل بر حداقل یک اتاق، یک آشپزخانه و یک مستراح که تمام یا قسمتی از ساختمان را تشکیل می دهد و دارای ورودی اختصاصی به خیابان، کوچه، راه پله یا راهروی مشترک بوده و به منظور غذا خوردن، دور هم نشستن و خوابیدن توسط یک یا چند خانواده مورد استفاده قرار می گیرد."
_ مسکن از آغاز تا امروز :
انسان نخستین در غار زندگی می کرد از یازده هزار سال پیش یا بیشتر از خاور نزدیک سخن می گوییم اما کشاورزی در روندی ارام و تدریجی انسان شکارچی را از غار بیرون اورد و روی زمین و زیر اسمان ساکن کرد . ساختن خانه یک اختراع بود عنصری نو سناهی که انسان را از غار نجات داد در ساخت نخستین سازه حداقل برای شکل دادن به فضا غار الهام بخش انسان های نخستین شد ترجمان ان در عناصری جلوه گر شد که با الگوی اولیه تفاوت بسیار داشت در ان روزگار شکل ها هم چون خطوط درون غار دایره ای بودند با مقطع نیم دایره ای و مصالح از گل و نی.
نخستین خانه ها به شکل دایره ای بودند و از گل و نی ساخته می شدند اما به تدریج مصالح دیگر و رنگ هم به این خانه ها راه یافت انسان به شیوه های ساخت بهتر یا ظاهری زیباتر علاقمند شده بود پس برای اندود کردن کف و دیوار ها به جای گل از گچ استفاده کرد و رنگهای خاکی قهوه ای و قرمز را در بیرون و درون خانه ها به کار گرفت تحول پلان خانه از دایره به مستطیلی بزرگ و سراغاز شناخت واقعی سازه و اشنایی با روشهای ساده تر ساختمان بود الهام بخش این شکل جدید هم شکل اجر بود انسان نخستین دیوار را در ذهن خود تجزیه و عناصرش را از هم جدا کرد بعد قطعه های حاصل از تجزیه را به شیوه های کاملا متفا وت روی هم قرار داد این تحول گویای درک وسیعتر از مفهوم دیوار و خواص ان است از میان همه ی شکل های ساخت خانه سرانجام شکل مستطیلی غالب شد و با تنوعی چند به اجرا درامد در این خانه ها در اتاق اصلی اهمیت درجه اول داشت و تقریبا تمامی فضا ی خانه را می پوشاند.
ساکنان مناطق جنوبی خاور نزدیک که بین النهرین را عرصه تاخت و تاز خود قرار دادند دانش ساخت خشت را هم به همراه خود به این سرزمین اوردند در این سرزمین باتلاقی نیزارهای فراوانی بود با نی های محکم و بلند و ضخیم و در عین حال قابل انعطاف پس نی را در ساخت خانه به کار گرفتند و از کاربردش بسیار اموختند همین خانه های کوچک خاستگاه ستون قاب سازه ای قوس و تاق شد.
سه کانون تمدن باستان بین النهرین مصر و پنجاب در دره های رسوبی واقع شده بودند و اقتصادشان کشاورزی بود در این سه تمدن کهن فضای خانه از تک اتاق چند کاره فراتر رفت اتاق ها از هم جدا شدند و به دور حیاطی سازمان یافتند پلکانهای متعددی از کف به بام می رفت دیوارها از خشت پخته و کف ها از خشت خام ساخته می شدند با افزایش سطح سیلابها به تدریج ارتفاع کف این خانه ها هم از سطح زمین بیشتر شد این خانه ها ابریزگاه هم داشتند و در موهنجو دار حمام هایی هم در انها دیده شده است که بیشتر شبیه به چاه اب بود .
بین سالهای 500 تا 300 قبل از میلاد با شکوفایی اقتصاد و فرهنگ این سرزمین ها امپراتوری های دیگری چون شاهنشاهی ایران پدید امد اسکندر فرهنگ ایرانی به هند برد سرزمینی که در دوره های بعدی خود مهد فرهنگ و معماری دیگری شد تجارت و جنگ در این شبه قاره امیزه ی جدید از اقوام را پدید اورد اقوام ایرانی هندی و یونانی به هم امیختند و راه ابریشم به صورت حلقه ارتباطی میان شرق و غرب در آمد.
_ معماری مسکن یونانی :
نخستین خانه هایی در یونان ساخته شد باز هم مدور بود قابی از دیرک های چوبی داشت با دیوار های حصیری که با دوغاب گل رس پوشانده می شد بعد ها خانه های خشتی مستطیلی هم در این سرزمین بنا گشت که پی سنگی نداشتتند سپس خانه های نوع مگارون (تک فضایی بزرگ) پدید امد شامل اتاقی مستطیلی که ورودی ان در ضلع کوتاهترش قرار داشت و روبرویش ایوانی بازی بود که با دیرک بر پا می ایستد روش های ساخت خانه های یونانی و جزئیات نقشه انها از همان مراحل اغازین بسیار پیشرفته بود خانه ها چند طبقه بود و فضا هایشان با اتاق هایی چند از هم جدا می شد بخش پایینی دیوارها را از سنگ و کلوخ و بخش بالایی را با خشت های خشک شده در افتاب می ساختند هم سکونتگاه های متراکم و هم گونه های مسکن در دوره بعد یعنی عصر برنز پدید امد در این دوره ریشه داشت حیاط در بین النهرین و شرق زمین در میانه ساختمان های درون گرا واقع بود در دوره یونانی هم شکل داشت در یونان تغییری اساسی در نحوه استفاده از ان بوجود امد برای سومری ها حیاط مرکزی فقط یک فضای ارتباطی بین اتاق ها بود اما در طرح یونانی کوشش می شد از این فضا استفاده های پیچیده تری شود پس به مرور زمان حیاط مرکزی کاربردهای گوناگون یافت و علاوه بر فضای ارتباطی به حائل میان فضا ها و باغ و باغچه هم تبدیل شد.
_ معماری مسکن روم :
در نیمه اول میلادی کمبود فضا در شهرهای رومی ساختمانهای چند طبه را مرسوم کرد سراسر یا بخشی از طبقه همکف را مغازه و انبارها اشغال می کردند بازارچه های حلزونی از میان بلوک های اپارتمانی و خانه های متراکم می گذشت رومی ها هر کجا با شکل سازه ای روبرو می شدند از قوس استفاده می کردند اتاقها نیم دایره ای در بالای درها و پنجره ها و پلکان برای استحکام بخشیدن به انها به کار می رفت بلوک های اپارتمانی گاه تا 5 طبقه بالا می رفتند و پلان همه طبقاتشان یکسان بود همه گونه های خانه که امروزه سراغ داریم در روم باستان نیز ساخته شد.
_ معماری مسکن چین و ژاپن :
جایی که تمدن همطراز روم و یونان ارام ارام در چین داشت تکامل می یافت چینی ها تا اجر را شناختند از ان در ساخت قوس استفاده می کردند اما کاربرد چوب در معماری انها گسترده بود چوب قابلیت شکل پذیری بیشتری داشت و برای تزئین ساختمان ان را کنده کاری می کردند که با چوب در خانه های چینی تزئینات به کنده کاری روی چوب و اجر و سنگ محدود نمی شد بلکه نقاشی دیواری هم رواج بسیار داشت خانه توانگران چینی فضایی شاد داشت چون از کف تا زیر سقف را با شکل های هندسی منظم و رنگارنگ نقاشی می کردند این رنگ ها هر یک معنای خاص داشتند خانه ی ژاپنی در ادامه سنت چینی شکل گرفت دلیلش هم تنها این نبود که معماری ژاپن با تجزیه ی سازه ای و فضایی شرق دور خویشاوندی داشت هر دو فرهنگ از ک مذهب تاثیر می گرفتند این مشابهت در طراحی باغ ژاپنی هم بارز است .
بنیادی ترین اصلی که به خانه های ژاپنی هویتی ملی و یگانه می بخشد نظمی منعطف است که الگوهای کهن فرم و فضا را در کلیتی ارگانیک به هم پیوند می زند این نظم مفهومی وحدت بخش را به ذهن متبادر می سازد که عناصر پیچیده ی معماری را به یکدیگر مرتبط می کند سر اغاز ان تقارن هندسی در بنا های مذهبی و رسمی ژاپنی است اما مشخصه منحصر به فرد معماری ژاپن تحول این نظم متقارن به نظم نا متقارن است الگو های پیچیده ی معماری ژاپنی در میان دو محور افقی قدرتمند سقف و کف محاط می شوند و در اینجا سقف است که به کف می پیوندد نه به عکس.
_ تشابهات معماری شرق و غرب
تاریخچه ی خانه از کلبه ای واقع در بین النهرین اغاز شده است سرزمینی که از مراکز تمدن شرق و غرب فاصله ای یکسان دارد انسان سفر شگفت انگیز خود را به این دو قطب تمدن از این دو نقطه شروع کرد در پایان سفر دو گونه معماری سنتی خانه پدید امد که هر یک به سر حد کمال رسیدند در غرب ارمانهای کلاسیک با اثار متاخر دوره جرج معرفی شده اند و در شرق سبکی متحول به وجود امد که ریشه در سبک بودیسم داشت هر دو ساخته فلسفه هایی کاملا متضادند روش های سازه ای این دو معماری هم با یکدیگر اختلاف اساسی دارند که به اقلیم متفاوت انها بی ارتباط نیست اما در باطن در این دو معماری شباهت های غریبی دیده می شود هر دو به تعادلی در طبیعت دست یافتند و در هر دو در چارچوبی معمارانه جای گرفتند تعادل با طبیعت در سبک جرجی از طریق سلسله ای از ارتباط های پیچیده کسب شد میدان ها و میدانگاه ها مجموعه های بزرگ مسکونی را به فضای طبیعی اطراف پیوند دادند ردیف به هم پیوسته ی این خانه ها را درختان احاطه می کردند و درختان حایلی شدند بین خانه ها و چشم اندازه های پیرامونی انها پس طبیعت و معماری دست به دست هم دادند تا در طراحی نرمال عناصر متضاد را در ارتباط با یکدیگر قرار دهند از طرف دیگر ژاپنی ها خانه های خود را در میان طبیعتبنا کردند و گذاشتند طبیعت در هر ترکیبی حرف اول را بزند پیامد ناگزیر مصالح بوم اورد وحدت معماری با طبیعت بود خانه ی ژاپنی را حلقه ای از درختان در بر می گرفت معماری جرجی با پذیرش نظم بصری و معماری ژاپنی با نظم سازه ای موقعیت خود را تثبیت کردند.
_ معماری مسکن در قرن حاضر :
در فاصله ی سالهای 1900 تا 1946 هدف از طراحی خانه های مدرن یا ایجاد الگویی بود درطرح های خانه سازی تکرار شود یا بدست دادن روایتی بود قرن بیستمی از ویلاهای بورژوائی قرن 19 در دوره ی بین دو جنگ اندک شمار بودند خانه هایی که در ساخت انها از نتایج تجربی بناهای الگو استفاده شده باشد و در دورهی پس از سال 1945 هم ویلا هایی که نگهداریشان مستلزم داشتن خدمتکاران شبانه روزی بود کم کم به الگویی برای ساخت بناهای نهاد هایی چون گالری و موزه بدل شدند انقلاب صنعتی پیشرفتهایی چند برای انسان به بار اورد این رویداد جهشی فوق العاده در تاریخ تمدن بشری بود گرایش به سادگی در زیبایی شناسی اشیا ماشینی به چشم می خورد سبب روی آوردن به تزئینات احمقانه شد در واکنش به این حرکت تلاشهایی صورت گرفت تا ویژگی های معمارانه و صنعت گرانه به ساختمان ها باز گردانده شود این تلاشها به ظهور ازت نووا انجامید سبکی که ماشین را یکسره به کناری می نهاد و باری یافتن منبع الهام به طبیعت رو می کرد این سبک در عرصه هنرو صنعت رواج یافت و همانند بسیاری سبک های سطحی به سرعت جای خود را باز کرد در متن چنین شرایطی بود که معماری مدرن قرن بیستم شکل گرفت.
با عوض شدن شیوه زندگی در نیم قرن گذشته مفهوم و مصداق سکونت جای خود را به واحد مسکونی و اسکان داد تغییر شیوه زندگی تقریبا همه جنبه های ائینی سیاسی اجتماعی اقتصادی و باالطبع خوراک و پوشاک و اداب سکونت را هم شامل شده است .
سازمان فضایی خانه وارد شوندگان را بر حسب رابطه ی انها با خانواده به فضاهای مختلف هدایت می کند ورودی فضایی است شاخص و میتقل و امکان مکث به اندازه لازم را فراهم می اورد فضا های خانه در بدو امر معلوم نیست و به تدریج اشکار می شود فضای ورودی در خانه های تاریخی این امکان را فراهم می اوردکه اعمالی چون مذاکره دیدار های سریع و غیر رسمی رد وبدل کردن مایحتاج و از این قبیل در ان صورت پذیرد .
نتایج بررسی ها جملگی حاکی از شیوه ی زندگی و سازمان فضایی ای کاملا متفاوت با امروز است در گذشته اشیا درون اتاق ها محدود و مرتبط با فضا و شخص بودند اتاق ها از درون به هم راه داشتند و از نظر قد و قامت و اندازه متفاوت بودند امکان ایجاد تنوع های عملکردی در یک اتاق بسیار زیاد بود و تفکیک فضای خواب خوردن وجود نداشت .
سازمان فضایی خانه امکان ارتباط ساکنان با طبیعت را فراهم می اورد فضاهای خانه در بدو امر معلوم نیست و به تدریج اشکار می شود فضای ورودی در خانه های تاریخی این مکان را فراهم می اورد که اعمالی چون مذاکره دیدار های سریع و غیر رسمی رد و بدل کردن مایحتاج و از این قبیل در ان صورت پذیرد .
نتایج بررسی ها جملگی حاکی از شیوه زندگی و سازمان فضایی ای کاملا متفاوت با امروز است در گذشته اشیا درون اتاقها محدود و مرتبط با فضا و شخص بودند اتاق ها از درون هم راه داشتند از نظر قد و قامت و اندازه متفاوت بودند امکان ایجاد تنوعهای عملکردی در یک اتاق بسیار زیاد بود و امکان تفکیک فضای خواب از فضای خوردن وجود نداشت ام در خانه های امروزی این چنین نیست .
در خانه های معاصر به طور کلی می توان گفت زبان غیر معمارانه حاکم شده است در فضای خانه های معاصر چون وارد می شویم گم نمی شویم اما نمی توانیم خودمان و فضای خودمان را پیدا کنیم .
تقریبا یکباره همه انچه که فضای خانه های معاصر را تشکیل می شود عیان می شوند نیاز بشر هر روز با افزایش نفرات بیشتر و بیشتر می شود و گرایش وی نیز به جامعه های بزرگتر نیز روز افزون است در عصر ماشینی ساکنان شهر های بزرگ در جعبه های روی هم گذاشته شده زندگی می کنند و سازندگان ان بیشتر در فکر سود پول خود هستند تا ساخت خانه متناسب با نیاز خانواده ها و نتیجه ی این امر وضع نابسامان مسکن و طرح های مسکن در جوامع امروز است که حتی با داشتن مدرنترین امکانات جوابگوی نیاز ها ی مادی و معنوی افراد ساکن ان نمی باشد.واحدهای مسکونی از جبهه های جلویی ساختمان صورت می گیرد و جبهه پشت ساختمان محل تردد رسمی واحد مسکونی نیست.
_ سابقه زندگی در مجتمع های مسکونی در ایران
تا آغاز سلطنت رضاخان، شیوه زندگی مردم ایران به شکل زندگی اجتماعی سنتی بود و معماری نیز بعنوان پدیده ای در زندگی اجتماعی فرهنگی با همه عناصری که در طول قرن ها برای خود آفریده بود، در چارچوب معماری سنتی شکل می گرفت. بعد از کودتای رضاخان، معماری که تاکنون تعادل خود را با حرکت های اجتماعی فرهنگی حفظ کرده بود، ناچار از قبول یک حرکت جدید و غیر مترقبه بود. اجتماع ایران با پذیرش یک حرکت جدید و به تبع آن، قبول بسیاری از رفتارها و هنجارهای اجتماعی فرهنگی اروپا، ناگزیر از گرفتن بسیاری از الگوها و قالب های اجتماعی فرهنگی بود، معماری نیز نمی توانست در حرکت خود، بی نیاز از الگوها و قالب های معماری غرب باشد. پذیرش الگوها و قالب های اجتماعی و فرهنگی اروپا، استفاده از فنون معماری آن قاره را اجتناب ناپذیر می ساخت. بیرون آمدن زنان از فضای اندرونی خانه ها، تغییراتی را در واحدهای مسکونی ایجاد نمود، پنجره به کوچه باز شد و بجای خانه یک طبقه و مجزای سابق، ساختمان های چند طبقه آپارتمانی بنا گردید.
نخستین ساختمان بلند تهران، شامل 10 طبقه بود که در آن آسانسور نیز کار گذاشته شد، در سال های 30-1328 ساخته شد و نخستین مجموعه بلند مسکونی در تهران مجموعه بهجت آباد بود که در سال های 49-1343 بنا گردید. حدود 80 درصد از ساختمان های بلند در سال های پیش از انقلاب توسط موسسات و افراد خارجی و یا با مشارکت آنان ساخته شده است. این امر به سبب عدم توانایی نیروهای داخلی و عدم وجود ضوابط ساختمان سازی بوده است. با وقوع انقلاب اسلامی، بلند مرتبه سازی تقریباً به مدت بیش از 10 سال متوقف شد و در این سال ها، ساخت و ساز این نوع ساختمان ها به تکمیل مجموعه های مسکونی نیمه تمام محدود ماند.
1-1-2-هدف های کلی مسکن
به طور کلی می توان هدف های کلی مسکن را به شرح زیر جمع بندی کرد:
_ هدف های اصلاح و بهبود تاسیسات اجتماعی:
با گسترش شهرها و لزوم ایجاد مجتمع های بزرگ مسکونی، ضرورت پیش بینی تاسیسات آموزشی وبهداشتی و دیگر مراکز خدماتی ابعاد تازه تری می یابد. مجموع این نیازها و تدابیر تامین آن ها، در هدف های مهم مسکن منعکس می گردد.
_ هدف های فیزیکی زیربنایی:
پیش بینی تاسیسات اولیه مانند منابع آب، فاضلاب و سیستم های حمل و نقل نیز از هدف های کلی مجتمع های زیستی به حساب می آید. امروزه پیش بینی تاسیسات زیربنایی در اکثر کشورها مورد توجه قرار گرفته است.
_ اصلاح محیط زیست:
هدف های کلی در این زمینه، سالم سازی محیط زیست و فضاهای باز و کاهش آلودگی ها را شامل می شود.
_ جنبه های پویای مسکن :
جنبه های پویای مسکن، در تغییر نیازهای استفاده کننده در طول حیاتش و نیز توانایی و تمایل او به سرمایه گذاری در مسکن، همراه با تغییر خصوصیات اجتماعی- اقتصادی او بازتاب می یابد. از این نظر مسکن را باید به منزله تابعی از تغییرات مسکن در طول حیات استفاده کننده بشمار آورد و به نقشی که فرآیند مسکن در طول مدت زندگیشان بازی می کند توجه داشت. و نه بعنوان کیفیات مادی یک محصول فیزیکی.
1-1-3- مشکل مسکن
مشکل مسکن را باید در ساختار اقتصادی و نابرابری های اجتماعی هر جامعه جستجو کرد. حل مساله مسکن، به ویژه در جوامع در حال رشد که دچار نوسان های شدید اقتصادی و ناپایداری اجتماعی بیشتری هستند، با دشواری های بی شماری مواجه است و تلاش های سه دهه اخیر در این زمینه، همگی با موفقیت همراه نبوده است. در برنامه ریزی مسکن نیز مفاهیم جدید مانند همیاری، خودیاری، فعالیت های جمعی و ارتقاء تدریجی کیفیت سکونت زمینه های بهبود وضعیت مسکن را از طریق طرح مسکن حداقل، هموارتر ساخته است. این مفاهیم در حال حاضر در بسیاری از کشورها، اجزاء اصلی سیاست تامین مسکن حداقل را تشکیل می دهند. ولی هنوز تا رسیدن به معیارهای مطلوب، فاصله زیادی وجود دارد و علیرغم توجه به این مسائل در سیاست های کلی، در هنگام عمل و اجرای سیاست ها، بسیاری از این موارد به نفع امور دیگر که عمدتاً اقتصادی اند، نادیده گرفته می شوند و از آن ها صرفنظر می گردد که نتیجه آن مجموعه های مسکونی زیادی است که در سطح شهر بصورت گسترده اجرا شده است.
_ مشکلات آپارتمان:
بعضی از مشکلات آپارتمان نسبت به خانه های تک واحدی عبارتند از:
در آپارتمان، مساله محرمیت همیشه بطور مناسب حل نمی گردد.در خانه تک واحدی می توان دستشویی و سرویس بهداشتی را دور از فضاهای زندگی ایجاد کرد و مساله بوی نامطبوع این فضاها، حفظ محرمیت و طهارت را براحتی حل نمود، در حالی که این امر در آپارتمان مشکل است.
خانوارهای اقشار پایین و متوسط پایین به دلیل ابعاد فرهنگی زندگی اجتماعی به آپارتمان نشینی رغبتی ندارند.
مسائل مانند سروصدای فرزندان هم شرایط را دشوارتر می سازد.
_ زندگی آپارتمانی و تاثیر آن بر ساکنین:
ممکن است برخی از خانه ها برای برخی از افراد مناسب نباشند ، اگر چه همان خانه ها برای افرادی دیگر ممکن است که بسیار خوب باشند . این تفاوت اصلی در معماری بین خانه های تک خانواری و مجتمع های مسکونی است . بسیاری از تحقیقات نشان داده که زندگی در آپارتمان برای رشد کودکان و ترقی و کامیابی بزرگسالان مکان مناسبی نمی باشد . زندگی آپارتمانی مرتبط با رنجوری و غمزدگی بسیار در کودکان بوده است . این موارد شامل عقب ماندگی در مهارت های تحرکی ، بیماری های تنفسی ، خشونت واختلالات عصبی بیش از حد معمول ، بی خوابی ، کاهش مهارت های اجتماعی و اختلال در بازی می باشد . اگر همه این موارد صحیح باشد ، باعث تعجب است که چگونه یک کودک می تواند به زندگی خود در آپارتمان ادامه دهد . ولی بسیاری از این مطالعات فاقد انضباط تجربی است و نتایج آن باید زیر سوال قرار گیرد . از آنجا که مسیر و شیوه سکونت بیانگر آن است که هر روز تعداد بیشتری از افراد ،آپارتمان نشین خواهند شد ، تحقیقات بهتر و بیشتری درمورد تاثیر آپارتمان نشینی بر کودکان و زندگی افراد باید انجام شود . به نظر می آید آپارتمان در برخی برج های مرتفع ، تاثیر منفی خصوصاً بر هسته خانواده دارد . در یک تحقیق انجام شده ، ساکنان ساختمان های بلند مرتبه احساس می کردند که از لحاظ اجتماعی بار سنگینی بر عهده دارند ، بیشتر بیگانه هستند ، از امنیت کمتری برخوردارند ، رضایت کمتری از ساختمانشان داشتند و مشکلات بیشتری جهت برقراری ارتباط حمایتی با همسایگانشان داشتند و بر این باور بودند که از خلوت خصوصی کمتری برخوردارند . در عین حال ساختمان های بلند مرتبه برای بعضی از افراد بهتر است . به عنوان مثال در یک تحقیق ، افرا بالای 60 سال ، به طور متوسط در ساختمان ها مرتفع روحیه بهتری نسبت به افراد همین رده سنی ، ساکن در ساختمان های کوتاه داشتند . معماری مسکن همچنین تاثیر بر رشد ذهنی ابتدایی نیز دارد.
برای اولین بار در ایران برنامه چهارم عمرانی کشور که در سال 1348-52اجرا گردید ،در قسمت سیاست ها و خط مش های اجرایی ،یکی از اهداف ،تشویق آپارتمان سازی و احداث مجتمع های مسکونی ذکر می شود . همچنین برنامه پنجم عمرانی که در سال 1352-56اجرا شد ،در تداوم برنامه ی چهارم و با تاکید بر فعالیت های گسترده بخش خصوصی صورت گرفت .
یکی از اهداف کلی بخش مسکن بر ‹‹ بهبود کیفی واحد های مسکونی ›› تاکید می نماید . ولی علی رغم تاکید بر این مطلب ، اکنون که نزدیک به 30 سال از تاریخ این طرح می گذرد ، هنوز شاهد مشکلات وسیعی در زمینه ی کیفیت واحد های مسکونی در سطح کشور هستیم .
1-2-محیط مسکونی کالبدی و طبقه بندی مجتمع های مسکونی5
1-2-1- طبقه بندی مجتمع های مسکونی
همان طور که دیوار، اتاق، پله، سقف و … عناصر سازنده یک واحد مسکونی می باشند، واحدهای مسکونی، پارکینگ، مسیر پیاده، سواره، درختان، فضای تجمع، زمین بازی و فضاهای سبز عناصر به وجود آورنده یک مجتمع مسکونی می باشند. در یک واحد مسکونی روابط داخلی اتاق ها و فضاهای عملکردی و خدماتی مشخص کننده خصوصیات ویژه آن می باشند، و در یک مجتمع مسکونی عناصر ارتباط دهنده ساختمان ها، فضاهای باز یا خصوصیات متفاوت عمومی و نیمه عمومی و نیز ترکیب آن ها در ارتباط با اندازه و موقعیتشان با یکدیگر مورد بررسی قرار می گیرند. و مشخص کننده خصوصیات مجتمع مسکونی می باشند.
_ تیپ های مختلف ساختمانی در ارتباط با فرم :
به منظور ساده کردن بررسی سعی می شود که شکل های متعدد حاصل از ترکیب عناصر آن ها را بدون تاثیرپذیری از ویژگی های خاص منطقه ای، در رابطه با تیپ های مشخصی قرار داد، تا بتوان در رابطه با خصوصیات زیستی هر کدام بررسی های لازم را به عمل آورد.
_ مجموعه های مولکولی:
روشنایی و تهویه در این بناها به نحو مطلوبی صورت می گیرد. این فرم ساختمانی قادر است با اندازه و اشکال مختلف سایت به خوبی انطباق داشته باشد. بناهای مولکولی بدلیل ویژگی هایشان جهت ترکیب با سایر اشکال ساختمانی بسیار مناسب باشند و می توانند راه حلی ارائه کنند که از ارزش مسکونی بالایی برخوردار باشد.
اما این تیپ در میان تمامی تیپ های ساختمانی به دلیل عدم ایجاد فضاهای شهری متمرکز و محصور نامناسب ترین می باشد، و از لحاظ اقتصادی در مناطق با تراکم بالا به صرفه نمی باشد و از طرفی به دلیل مجزا بودن فرم ساختمانی آن در زمین های شیبدار می تواند کاربرد داشته باشد و با توپوگرافی های متفاوت و متغیر انعطاف پذیر نشان می دهد.
_ مجموعه های خطی:
مجموعه های خطی قادرند تراکم نسبتاً زیادی را در خود جای دهند. اما بایستی به حداقل فاصله بین نمای ساختمانی در ارتباط با محرومیت، آلودگی صوتی و نور خورشید توجه داشت. فضاهایی که در بین ساختمان ها ایجاد می شوند، دارای هویت نیستند، اما می توان این عیب را با کاهش سطح زیر ساخت و یا پس و پیش کردن ساختمان جبران کرد. در صورتی که قرارگیری آپارتمان ها در ساختمان های خطی به طور صحیح طراحی شده باشد، تیپ سودمند و با صرفه ای می باشد و در مقایسه با مجموعه های حول حیاط مرکزی دارای پویایی بیشتری است. و از طرفی در سایت های شیبدار به خصوص با شیب زیاد فرم مناسبی است که می تواند با توپوگرافی زمین مطابقت داشته باشد و نسبت به تیپ های دیگر ساختمانی از معایب کمتری برخوردار است.
_ مجموعه های حول حیاط مرکزی:
مجموعه های حول حیاط مرکزی به دلیل ایجاد فضای باز و محصور به منظور استفاده ساکنین متمایز می باشند، و زمانی که تراکم مناسبی داشته باشند، و حیاط بزرگی را محصور کنند، می توانند مجموعه مسکونی مطلوبی را به وجود آورند. این مجموعه ها برخلاف سایر تیپ ها، فضای باز وسیعتر، مناسبتر و کاربردی تری دارند که می توانند بین تیپ های مختلف بیشترین تراکم را نیز به وجود آورند. و از نظر ایجاد روحیه همسایگی و کنترل شرایط اقلیمی نیز نسبت به سایر تیپ ها ارجحیت دارند. با وجود این محاسن، این نوع تیپ ساختمانی در سایت های شیبدار به خصوص با شیب زیاد از قابلیت اجرایی کمی برخوردار می باشد، و عموماً برای سایت های مسطح کاربرد دارد.
_ ترکیب تیپ های مختلف ساختمانی:
حال با بررسی سه تیپ اصلی اشکال ساختمانی و ویژگی های سکونتی آن ها، می توان جهت کاهش مشکلات و معایب، و تکمیل و تقویت مزایای هر کدام به منظور افزایش و تمایز کاربردی آن ها در طراحی مجموعه های مسکونی به صورت ترکیبی از گونه های متفاوت اقدام نمود.از ترکیب اشکال خطی با بناهایی که حول حیاط مرکزی قرار گرفته اند و بناهای مولکولی، به علت ویژگی هایشان در ارتباط با موقعیت و عملکرد خاص خود، در مجموعه باعث ایجاد فضاهایی باز از حالت خصوصی، نیمه عمومی تا شهر می شوند.
1-2-2- محیط مسکونی:
برای تامین رشد اجتماعی، عرصه مسکن علاوه بر خود واحد مسکونی، می باید محیط پیرامون آن را نیز در بر بگیرد. مسکنی که در محیط نامناسب قرار می گیرد، حتی اگر خود دارای شرایط مناسبی باشد، نمی تواند نیازهای تبعی ساکنین خود را تامین کند. برای ایجاد یک محیط مسکونی مناسب، باید از انجام رفتارهایی که به ساخت اجتماعی محله و سلامت و آسایش ساکنین آن لطمه وارد می سازد، خودداری نمود. انجام دادن این امر، جز از طریق شناخت نیازهای خانواده در رابطه با محیط مسکونی میسر نیست.
1-2-3- محیط کالبدی
_ شرایط مناسب زیست:
برای ایجاد شرایط مناسب زیست، مجتمع های مسکونی در هیچ حالتی نباید در مناطقی ایجاد شوند که آلوده هستند، از نور کافی برخوردار نیستند، رطوبت در آن ها زیاد است و یا در معرض سر و صدای شدیدی قرار دارند. این مساله در تعیین مکان های استقرار مجتمع های مسکونی اهمیت می یابند.
_ دسترسی به فضای بازی کودکان:
بچه ها، عموماً بدون توجه به بود و نبود فضای باز، در خیابان مقابل منازل خود بازی می کنند. فضاهای باز خوب و مناسب جهت استفاده های تفریحی در این مورد استثناء به شمار می روند. استانداردهای مناسب به منظور تضمین امنیت کودکان در مقابل وسایل نقلیه موتوری، هنگام بازی در خیابان های محله، کمک به نوعی تفریح محسوب می شود که نیازمند توجه بیشتری است.
_ تفکیک مسیر عبور پیاده از سواره:
لازم است که در داخل مجتمع های مسکونی، محل های عبور پیاده از سواره جدا باشد. اتومبیل، کامیون و وسایل نقلیه اضطراری باید تا حد امکان به ورودی ساختمان نزدیک باشند و راه های اصلی پیاده، باید افراد را تا حد ممکن به صورت مستقیم به آپارتمان ها هدایت کنند.
_ طراحی محوطه:
در طراحی محوطه و به منظور مقابله با نور، کاهش حجم ساختمان، فراهم آوردن مقیاس در زمین و تعیین خطوط تقسیمات محوطه، گیاهان باید بصورت مطلوب مورد استفاده قرار گیرند. با استفاده از گیاهان می توان فضاهای خدماتی، ساختمان پارکینگ و محوطه پارکنیگ را پوشاند. لوازم نصب کردنی نورپردازی و … بعضی از تجهیزات مکانیکی که قابل دیدن هستند، باید در طراحی مجموعه از نظر سیمای کلی مورد توجه قرار گیرند.
_ اشرافیت :
در شرایط موجود، با توجه به تغییرات و تحولات ایجاد شده در شیوه های معماری، فراهم کردن فضاهای مستقل به منظور محرومیت بیشتر، می تواند با استفاده از روش های زیر در مجتمع های مسکونی، تا حدودی میسر گردد. به کار گرفتن ابتکارات معماری، مانند استفاده از سطوح شکسته، منحنی، زاویه دار و اختلاف سطح، به منظور جلوگیری از دید از محوطه بیرون به داخل و از ورودی ساختمان به فضاهای داخلی استفاده از پیش فضاها
در کنار قسمت های اصلی ساختمان. استفاده از فضاهای خصوصی تر در داخل ساختمان، نظیر نشیمن خصوصی
استفاده از گیاهان متناسب با شرایط هر طرح
_ ایمنی :
ویژگی های ساختمان های بلند مسکونی، از جمله ارتفاع و حجم ساکن در آن ها، تدابیر دقیقی در زمینه ایمنی را در این گونه ساختمان ها، ضروری می سازد. ایمنی ساختمان های بلند با تکیه بر دو اصل اساسی زیر تحقق می یابد.
الف – ایجاد فضاهای امن و مقاوم در برابر حریق در داخل ساختمان
ب – ایجاد راه فرار مناسب.
_ امنیت :
بحث امنیت در ساکنان مجتمع های مسکونی دارای دو جنبه است:
الف – امنیت روانی
ب – امنیت فیزیکی
_ پارکینگ:
برای این که عبور و مرور سواره، براحتی در محله جریان یابد، باید فضاهای توقفگاه و گاراژ اتومبیل ها به تعداد کافی پیش بینی شود. این فضاها باید در دسترس آسان ساکنین محله و نزدیک خانه های آن ها قرار گیرد. همچنین لازم است توقفگاه در جایی قرار گیرد که سر و صدای اتومبیل ها، ساکنین را ناراحت نکند.
_ فضاهای جمعی:
لازم است در مجتمع مسکونی، مکانی پیش بینی شود که امکان گردهمایی افراد محله و برقراری روابط اجتماعی را ایجاد کند. یک ساختمان چند منظوره برای این امر می تواند کافی باشد. در چنین محلی، افراد می توانند گردهم آیند. این محل مکانی است برای میهمان های بزرگ خانوادگی که فضای محدود داخل خانه امکان آن را بوجود نمی آورد و یا این که فضایی برای دیگر اجتماعات مجتمع است. چنین ساختمانی بهتر است در جوار مرکز تجاری کوچک محله باشد که نیازهای روزمره ساکنین را برآورده می سازد.
_ تسهیلات عمومی:
در طرح ریزی مسکن اجتماعی برای گروه های کم درآمد، تهیه تسهیلات عمومی گنجانده شده است، در حالی که در پروژه های خصوصی توسعه مسکن، این موضوع کمتر مورد توجه قرار می گیرد.
تاخیر در تهیه تسهیلات عمومی، نارضایتی ساکنان را بر می انگیزد و آن ها را ناگزیر از طی مسافت های طولانی، جهت رفع نیازهای مربوط می کند. در بسیاری از موارد، مردم حاضر نیستند به مناطق مسکونی جدیدی که فاقد تسهیلات و خدمات معینی است، نقل مکان کنند.
_ مراکز خرید:
تسهیلات خرید، در سلسله مراتبی از مناطق تجاری در سطح شهرک تا فروشگاه های مناسب در منطقه مسکونی متفاوت است. مثلاً استانداردها، لزوم 4 تا 6 فروشگاه را برای جمعیتی معادل 3500 تا 5000 نفر و 15 الی 20 فروشگاه را برای جمعیتی معادل 12 تا 15 هزار نفر مشخص می کنند. به هر حال، به نظر می رسد که این قبیل استانداردها، بر تحلیل کافی الگوهای خرید، استوار نیستند.
فصل دوم
ضوابط و مقررات ساختمانهای مسکونی
مقدمه
یک مجتمع مسکونی عرصه ای است که در آن بسیاری از اجزا و روابط شهری جای می گیرد و به یک تعبیر باید گفت که منظره ای است طبیعی که انسان آن را می آفریند.
با توجه به تعداد خانوار متقاضی مسکن و سطح مورد نیاز متوسط و بعد خانوار شهری متوسط زیر بنای حداقل 80-75 مترمربع می باشد و سرانه حداقل هر نفر 12 مترمربع می باشد.
فرم های متفاوت مسکن شهری با ایجاد فرم های متفاوت محیط شهری،هویت شهر موثرهستند.
زمانی که فضای کافی و مناسب برای انجام فعالیت های ضروری و اولیه افراد خانواده در خانه تامین نمی باشد،ناگریز این فعالیت ها به فضاهای شهری کشانده می شود.
2-1- ضوابط عمومی برای ساختمانهای مسکونی
_ تراکم پایه :
تراکم پایه تراکم حداقلی است که هر زمین می تواند بدون پرداخت حق تعدیل تراکم داشته باشد .
_ حداکثر تراکم مجاز:
تراکمی است که هر زمین با توجّه به ویژگیهای خود ، معبر همجوار و محل استقرار زمین نسبت به معبر و ابعاد زمین با رعایت سقف جمعیت پذیری محله مربوطه می تواند (با پرداخت حق تعدیل تراکم ) بپذیرد . کلیه قطعاتی که از تراکم اضافه پایه استفاده می کنند تا سقف 120% به میزان 18% و تا سقف 180 % به میزان 16 % و بیش از 180% به میزان 14 % قیمت روز کارشناسی کاربردی مورد نظر می بایست به سازمان عمران شهر پرداخت نمایند .
– عملکردهای مجاز در منطقه مسکونی و مسکونی یا تامین خدمات و شرایط استقرار یک یا چند واحد مسکونی با تراکم پایه بلامانع است . تراکم پایه 60 درصد و حداکثر 200 متر مربع پیشنهاد می شود .
– احداث بنا در 2 متر شمال قطعات شمالی و 4 متر جنوبی ممنوع است . در قطعات شرقی غربی احداث بنا در 2 متر غرب و 4 متر شرق قطعه ممنوع است .
– راه پله جزء سطح اشغال محسوب می گردد ، سطح راه پله در تراکم محاسبه نمی شود .
– پیلوت در روابط و محاسبات فوق طبقه محسوب نمی شود .
– تبصره 1 : اگر سطح اشغال بیشتر از سطح مجاز ساخته شده باشد به همان نسبت از تراکم و تعداد طبقه به عنوان جریمه ( علاوه بر جرائم دیگر و یا تخریب بنا ) کسر می شود .
_ تراکم کم :
تراکم 100% قطعه زمین 1500 : هر 5% کاهش سطح اشغال همکف 10% به تراکم اضافه می شود. حداقل سطح اشغال همکف 20% حداکثر سطح اشغال خالص 45% بدون 20% مساحت راه پله
قطعه زمین بیش از ده هزار مترمربع : تراکم 180% و 15% مساحت مختص معابر و سطح اشغال نسبت به میزان باقیمانده مساحت کل محاسبه می شود. ناخالص زیربنای یک واحد مسکونی 160 مترمربع و حداقل زیربنای ناخالص 110 متر مربع
_ تراکم متوسط:
تراکم 135% قطعه زمین هزار متر مربع: هر 5% کاهش سطح اشغال همکف 10% به تراکم اضافه می شود. حداقل سطح اشغال 25% حداکثر سطح اشغال خالص 45% بدون 20% مساحت راه پله
قطعه زمین بیش از هفت هزار متر: تراکم 180% و 12% مساحت مختص معابر و سطح اشغال همکف نسبت میزان باقیمانده مساحت کل است. زیربنای ناخالص هر واحد 110 متر مربع و حداقل 75 متر مربع.
_ تراکم زیاد :
تراکم240% قطعه زمین50مترمربع: هر 5% کاهش سطح اشغال همکف10% افزایش تراکم. حداقل سطح اشغال 30%
قطعه زمین بیش از 5000 مترمربع: 150% تراکم و 10% مساحت کل قطعه مختص معابر حداکثر سطح اشغال همکف 50% زیربنای متوسط ناخالص یک واحد مسکونی 60 مترمربع و حداقل 90 مترمربع تعیین می شود.
_ مساحت فضای باز ضروری :
مساحت فضای باز در ساختمان دو طبقه (روی زمین ، زیر زمین با پیلوت ) حدقل باید 40 درصد باشد . سه طبقه 45 درصد ، چهار طبقه 50 درصد ، پنج طبقه 55 درصدو شش طبقه 60 درصد و از 6 طبقه به بالا هر طبقه بیشتر 2% اضافه می شود .
برای هر معبر اضافی 5 درصد از مساحت ضروری فضای باز کاسته می شود .
تبصره : پیلوت طبقه محسوب نمی شود .
_ حداقل ابعاد حیاط:
براساس ضوابط و مشخصات داده شده ، ابعاد فضای باز به نسبت تراکم ، شکل و ابعاد زمین و ضریب اشغال متفاوت می باشد . و مقادیر و تناسبات آن بر اساس ویژگیهای هر زمین مشخص می گردد .
عرض حیات خلوت 2 متر است و مساحت 12 مترمربع که جزء زیربنا محسوب نمیشود. چنانچه عرض آن کمتر از دو متر یا مساحت کمتر از 12 متر مربع باشد. در طبقه ای که کف حیاط خلوت در آن است جزء زیربنا محسوب می شود. در واحدهای آپارتمانی بیش از 5 واحد اتاق ها (آشپزخانه، نهارخوری، نشیمن، و خواب) باید بوسیله حداقل 12 مترمربع با حداقل عرض 2 مترنورگیر داشته باشد. در ساختمانهای بیش از 5 طبقه باید اتاق ها بصورت مناسبی نور بگیرند. حداقل مساحت حیاط خلوت های تاسیساتی و نورگیر بایستی 4 متر مربع و سطح آن حیاط جزء بنا محسوب می شود. پنجره های مشرف به همسایه در حیاط خلوت ها از کف طبقه اول به بعد از 7/1 نصف شود.
_ ضوابط ومقررات تراس :
در آپارتمان ها تهیه فضا برای فعالیتهای خصوصی خارج منزل منجر به شکل گیری تراس شده است.
الف- مزایای تراس
1) امکان استفاده از نور مستقیم آفتاب
2) تامین دید مناسب به مناظر اطراف
3) در زمان آتش سوزی فضای امنی است.
4) دسترسی به هوای تازه را امکان پذیر می سازد.
ب- موقعیت تراس
1) موقعیت تراس باید به نحوی انتخاب گردد که حداکثر دید به مناظر اطراف حاصل شود.
2) دید از فضای عمومی خارج و پیاده رو به تراس حداقل باشد.
3) موقعیت تراس نباید دید فضای نشیمن را به خارج کاهش دهد.
4) طراحی تراس بایستی در مراحل اولیه طراحی ودر تلفیق با کل طرح انجام پذیرد.
5) شکل وجهت آن باید به گونه ای باشد که حداقل 30درصد ساعات اولیه هر روز بهار،تابستان وپاییز از نور خورشید استفاده شود.
6) حتی الامکان باید در پشت نمای اصلی ساختمان احداث گردد تا احساس امنیت و خلوت بیشتری ایجاد کند.
7) ابعاد تراس نباید کمتر از 5/1 متر باشد.
8) سطح تراس در واحد یک خوابه نباید کمتر از 5/4 متر مربع ودر واحد های دو خوابه کمتر از 4/5 متر مربع باشد
_ ضوابط مربوط به پارکینگ :
1) برای هر واحد مسکونی معمولی ، یک پارکینگ به مساحت 5*3 متر مربع و برای دو واحد پارکینگ 5*5 متر مربع در نظر گرفته شده است .
2) حداقل سطح پارکینگ برای هر واحد 15 متر مربع محاسبه می شود .
3) حداکثر ارتفاع پیلوت 40/2 متر تعیین می شود .
4) یک ورودی با عرض حداقل 5/3 متر برای پارکینگ مجتمع های مسکونی باید در نظر گرفته شود . ولی چنانچه عرض قطعه از 30 متر بیشتر باشد . ایجاد ورودی های بیشتر با فاصله حداقل 15 متر از یکدیگر برای پارکینگ مجاز است .
5) احداث پارکینگ برای مجموعه های خوابگاهی برای هر دو سوئیت یک واحد پارکینگ الزامی است.
6) تعداد پارکینگ مورد لزوم به تعداد 70 درصد تعداد واحدهای مجاز خواهد بود.
7) حداکثر ارتفاع پارکینگ 04/2 و حداقل ارتفاع ورودی آن 80/1 متر است.
8) پارکینگ در زیرزمین باید دارای دسترسی مستقیم به طبقات باشد.
9) شیب رامپ 15% (حداکثر) جای پارک هر اتومبیل 5/2*5 به انضمام فضای مناسب جهت مسیر حرکت به داخل و خارج (استاندارد) حداقل عرض رامپ جهت دسترسی پارکینگ مسکونی 5/2 متر و در تجاری 5/3 متر.
10) در پارکینگ فاصله آکس تا آکس ستون ها در همکف یا زیرزمین حداقل 5/5 متر.
_ ضوابط مربوط به رامپ پارکینگ :
1) شروع رامپ با 5/2 متر فاصله از معبر عمومی ( پیاده رو )
2) شیب حداکثر 15%
3) رعایت ارتفاع حداقل 195 سانتیمتراز روی رامپ تازیر سقف بالای رامپ .
4) حداقل قطر در چرخش 180 درجه 12 متر رعایت گردد.
5) حداقل وتر مثلث در زاویه چرخش 90 درجه رامپ 7 متر رعایت گردد.
6) درنظر گرفتن رامپ به عرض حداقل 5/3 متر برای پارکینگ با ظرفیت کمتر از 24 خودرو ضروری است.
7) در نظر گرفتن دو رامپ با عرض حداقل 5/3 متر یا یک رامپ با عرض حداقل 5 متر برای پارکینگ با ظرفیت بیش از 24 خودرو بصورت رفت و برگشت ضروری است .
8) درنظر گرفتن راه دسترسی دستگاه پله و رامپ برای پارکینگها در طبقات فوقانی وزیر زمین به کد همکف تراز خروجی ضروری است .
9) تامین راه دسترسی خودرو صرفاً توسط جک آسانسور و در نظر نگرفتن رامپ غیر مجاز است ( بجز پارکینگهائی که تمام طبقات کاربری پارکینگ دارد و در این مورد رامپ بصورت ترجیحاً مطرح است.)
_ انتخاب جهت استقرار ساختمان :
عوامل موثر در تعیین جهت ساختمان به سه دسته تقسیم می شوند:
عوامل اقلیمی:
مانند تابش خورشید وجریان بادها
عوامل محیطی:
از قبیل عوامل طبیعی زمین و مناظر
باور های اجتماعی و فرهنگی:
شامل اعتقادات و خواسته های مردم محل(اشرافیت و محرمیت)
به طور کلی به عواملی چون وضع طبیعی زمین ، میزان نیاز به فضاهای خصوصی با کنترل و کاهش صدا و باد و تابش بستگی دارد و عمده ترین اقدام یک آرشیتکت آن خواهد بود که ساختمان را به نحوی قرار دهد تا بیشترین استفاده از نور خورشید با شرایط گرمای بهداشتی و روانی حاصل آید . در این زمینه بخصوص شدت تابش آفتاب حائز اهمیت فراوان باشد . در کلیه پلان ها و طرح ریزیهای ارائه شده ، جهت جنوبی بهترین جهت ساختمان قلمداد می شود و علت آن هم دریافت تابش مستقیم در زمستان و حداقل تابش در تابستان می باشد .
_ ضوابط ومقررات آسانسور :
سیستم حمل ونقل عمودی،یعنی آسانسورها، مهم ترینوسیله خدماتی درساختمانهای بلند،ونیز فضاهای مورد نیاز آن در فضای راهرو،مهمترین اجزای تشکیل دهنده ساختار معماری این نوع ساختمانها است.
راهنمای انتخاب آسانسور برای ساختمان های مسکونی
1) در ساختمان های 8 طبقه یا با طول مسیر اصلی حرکت بیش از 28 متر بالای ورودی اصلی، باید حداقل دو دستگاه آسانسور پیش بینی گردد که یکی از آنها با حداقل ظرفیت 1000 کیلوگرم مناسب حمل برانکارد باشد و به کلیه طبقات نیز سرویس دهد.
2) نصب آسانسور در آپارتمانهای پنج طبقه و بالاتر که بایستی در نقشه های معماری نشان داده شده باشد اجباری است. در اینجا پیلوت یک طبقه محسوب می شود. از نظر رعایت موازین ایمنی بایستی از قرار دادن آسانسور در پلکان خودداری به عمل آید.
3) در کلیه ساختمان های با طول مسیر حرکت بیش از21 متر از کف ورودی اصلی حداقل یک دستگاه آسانسور مناسب حمل بیمار باید تعبیه شود.
تبصره: موضوع حمل برانکارد در حال حاضر استاندارد ملی ایران جزو الزامات نمی باشد.
4) ابعا مفید چاه آسانسور حداقل 150*150 سانتیمتر باشد.
5) دیوارهای جانبی چاه آسانسور خود ایستا و مقاوم حریق و بدون هیچگونه روزنه اجرا گردد .
6) در نظر گرفتن ارتفاع حداقل 180 سانتیمتر از سطح سکو در موتور خانه آسانسور تا سقف موتور خانه آسانسور.
7) در ساختمانهای دارای پیلوت و چهارطبقه روی پیلوت به آسانسور و پله فرار نیاز نیست. در ساختمانهای 5 طبقه چنانچه طبقه 4 و 5 بصورت دوبلکس باشد به آسانسور و پله فرار نیاز نیست. در ساختمانهای بیش از 5 طبقه پله فرار و آسانسور الزامی است .
8) برابر استاندارد انگلستان برای هر 50 واحد مسکونی،یک آسانسور در نظر گرفته میشود.
9) حداکثر فاصله از آسانسور تا ورودی آپارتمان 45 متر است.
10) حداقل مساحت کابین متناسب با تعداد نفرات:
حداکثر مساحت قابل دسترسی کابین
تعداد مسافرین آسانسور
حداکثر مساحت قابل دسترسی کابین
تعداد مسافرین آسانسور
مترمربع
نفر
مترمربع
نفر
28/0
1
31/1
7
49/0
2
45/1
8
60/0
3
59/1
9
79/0
4
73/1
10
98/0
5
87/1
11
17/1
6
01/2
12
جدول شماره : 2-1
2-2- ضوابط و مقررات ساختمانی مجتمع های مسکونی
1) سطح کل زیربنای مجموع واحدهای مسکونی حداکثر معادل 120% نسبت به سطح زمین مجاز می باشد.
2) سرانه زمین ناخالص به ازای هر واحد مسکونی حداقل معادل 100 مترمربع می باشد.
3) مساحت کوچکترین واحد مسکونی نباید از 80 مترمربع کمتر باشد.
4) حداکثر سطح اشغال مجاز در همکف معادل 35% سطح کل زمین می باشد. سطوح زیربنای نگهبانی، گلخانه، دوش و رختکن و سرویس های بهداشتی و استخر و فضای سرپوشیده تفریحی کودکان مسئول محدوده فوق نمی شود.
5) احداث محل پارک اتومبیل به تعداد معادل حداقل 75% نسبت به تعداد واحدهای مسکونی الزامی است.
6) حداقل سطح خالص پارکینگ به ازای هر اتومبیل 5/12 مترمربع می باشد.
7) حداقل عرض معابر دسترسی به محل های پارک 5/5 متر رعایت گردد.
8) مجموع سطوح تحت اشغال زیربنای ساختمانهای مسکونی در همکف به اضافه سطح اشغال مسیرهای اتومبیل رو و پارکینگ ها در شرایطی که پارکینگ ها در محوطه روباز پیش بینی می شود نباید از 60 درصد سطح کل زمین بیشتر باشد.
9) اختصاص حداقل6 مترمربع تراس به ازاء هرواحد مسکونی آپارتمانی با مساحت100مترمربع و بیشتر و 5/3مترمربع بازاء واحدهای با مساحت کمتراز 100 مترمربع الزامی است،تمامی یابخش مناسبی از این سطح بایستی در مجاورت آشپزخانه به منظوراستفاده درمواقع آتش سوزی در نظر گرفته شود.
10) نصب آسانسور در آپارتمانهای پنج طبقه و بالاتر که بایستی در نقشه های معماری نشان داده شده باشد اجباری است. در اینجا پیلوت یک طبقه محسوب می شود. از نظر رعایت موازین ایمنی بایستی از قرار دادن آسانسور درپلکان خودداری به عمل آید
11) در دو بنا که جلو ، عقب ساخته شده اند در صورتی که غیر مقابل هم تلقی شوند ، که حداقل 5 متر از یکدیگر فاصله داشته باشند.
12) احداث پلکان خروج اضطراری(فرار) در فاصله ای مناسب از پلکان اصلی در فضای آزاد و یا مکانهای مناسب و با تعداد مناسب یا مشخصات فنی صحیح طبق استانداردهای مربوطه در بناهای با مشخصات ذیل الزامی می باشد. این پلکان ها بایستی در نقشه هایی که جهت اخذ مجوز به شهرداری ارائه می شود منعکس گردد
– بناهای 6 طبقه و بیشتر و با ارتفاع 5/17 متر و بیشتر
– بناهای 5 طبقه با تعداد 4 واحد مسکونی و بیشتر در هر نقطه
– بناهای 4 طبقه با تعداد 4 واحد مسکونی و بیشتر در هر نقطه
– بناهای 3 طبقه با تعداد 8 واحد مسکونی و بیشتر در هر نقطه
تبصره : در بناهای 6 طبقه و کمتر که مساحت هر طبقه حداکثر 300 مترمربع و در هر طبقه حداکثر 3 واحد مسکونی وجود داشته باشد با رعایت مسائل مشرفیت پلکان اصلی می تواند در فضای باز احداث و به عنوان پله خروج اضطراری نیز مورد استفاده قرار گیرد.
_ محل ساخت بنا در اراضی بزرگ و مجتمعسازیها
در اراضی بزرگتر از 1500 مترمربع و در اراضی که در آنها مجتمعهای ساختمانی احداث میشوند، مقررات استقرار بنا، به شرح زیر است:
با رعایت ضوابط مربوط به معابر و فضای باز:
1) در مجتمعسازی احداث بنا قطعاً به شکل منفصل ممکن است، مگر در قطعاتی که عرض آنها از عرض قطعه شمالیتر کمتر باشد.
2) فاصله بنا از لبه شمالی زمین، چنانچه عرض ساختمانها بیشتر از عرض قطعات شمالی آن نباشد سه متر و در غیر این صورت نصف ارتفاع است.
3) فاصله بنا تا لبه جنوبی زمین (و در صورتی که خیابان باشد، تا محور خیابان) نصف ارتفاع است.
4) فاصله بین نماهای اصلی ساختمانها برابر ارتفاع بنای جنوبی (جنوب شرقی- جنوب غربی و جنوبی) و حداقل نصف ارتفاع بنای شمالی هر کدام که بیشتر است.
5) فاصله بین نماهای غیر اصلی ابنیه (که معمولاً در شرق و غرب واقع هستند) یک متر به ازای هر طبقه ساختمان کوتاهتر و حداقل سه متر است.
6) بنا از طبقه 5 به بالا است، حداکثر تا 40 متر میتواند، عرض داشته باشد.
7) پارکینگها در زیرزمین میتوانند تا 60 درصد مساحت زمین وسعت داشته باشند، به شرط این که حداقل 20 درصد زمین برای کاشت (بدون زیرزمین) باقی بماند و روی بخشهای خارج از سطح اشغال بنا، حداقل یک متر خاک وجود داشته باشد.
8) در صورتی که چند بنا با تعداد طبقات متفاوت در اراضی ساخته شوند، متوسط طبقات (برحسب نسبت زیربنا در هر یک)، ملاک عمل در تعیین نسبت فضای باز خواهد بود.
9) مقررات مربوط به تخفیف فضای باز به علت معبر اضافی یا احداث بنا به شکل منفصل در اینگونه اراضی صادق نیست.
10) در شرایطی که پنجرههای اصلی دو واحد مقابل هم قرار میگیرند، نباید کمتر از 6 متر فاصله داشته باشند.
2-2-1- ضوابط و مقررات عمومی برای مجتمع های مسکونی
_حداقل فضای باز :
قطعات علاوه بر رعایت شرایط فوق، حداقل به نسبت های زیر می باید فضای باز داشته باشند.
تا دو طبقه 40%، سه طبقه 45%، چهار طبقه 50%، پنج طبقه 55%، شش طبقه 60% و به ازای هر طبقه اضافه 2% به فضای باز اضافه می شود، تا حداکثر 80%.
تبصره 1: پیلوت برای محاسبه فضای باز طبقه محسوب نمی شود.
تبصره 2: به ازای هر معبر اضافی 5% از فضای باز کاسته می شود.
تبصره 3: رفع تجاوز به فضای باز فقط از طریق قلع بنا ممکن است و شامل پرداخت جریمه در کمیسیون ماده 100 نمی شود.
به علاوه در قطعات شمالی و جنوبی، ساختمانهایی که به شکل منفصل ساخته می شوند، 10 درصد از مساحت فضای باز مورد نیاز کاسته می شود (ولی حداقل فضای باز نباید از 40 درصد کمتر شود).
تبصره 4: کاهش فضای باز، ناشی از ساختن به شکل منفصل، با کاهش فضای باز ناشی از تعدد معابر، با هم قابل جمع نیستند و فقط یکی از آنها قابل اعمال است
_ فاصله دو بلوک ساختمانی :
الف- فاصله دو بلوک ساختمانی جنوبی و شمالی
به اندازه ارتفاع بنایی است که در جنوب، جنوب شرقی و جنوب غربی دیگری قرار دارد، که می تواند به شکل پله ای یا شیب دار نیز باشد. البته این فاصله نباید از نصف ارتفاع بنای شمالی کمتر باشد.
در شکل فوق عمق حیاط در طبقه اول برابر ارتفاع طبقه اول، و در طبقه دوم برابر ارتفاع طبقه دوم، الی آخر است.
ب- فاصله در اشکال مختلف استقرار بنا در زمین های با بیش از یک بلوک ساختمانی
فاصله دو بنا که نمای اصلی آنها مقابل هم (بدون توجه به جهت جنوبی، شمالی، شرقی، غربی و…) قرار دارند، برابر ارتفاع بنای جنوبی خواهد بود، چنانچه دو بنا دارای شکستگی در ارتفاع باشند، فاصله دو بنا برابر ارتفاع بنای جنوبی در هر شکستگی محاسبه میشود.
ج- فاصله دو بلوک ساختمانی واقع در یک زمین از شرق و غرب، در غیر نمای اصلی (صرف نظر ازاینکه بازشو داشته باشند یا خیر) یک متر به ازای هر طبقه ساختمان کوتاهتر میباشد.
_ اشرا فیت :
در عصر حاضر، شهر نشینی محدودیت های بسیاری در زمینه طراحی و ایجاد فضای خصوصی و محرم بوجود آورده است.
در شیوه های معماری ،فراهم کردن فضا های مستقل به منظور محرمیت بیشتر با استفاده از روشهای زیر میسر است:
1) ایجاد فاصله محرمیت به طوری که پنجره تا پنجره 21 متر و عابر پیاده واقع در طرف مقابل ساختمان تا پنجره 14 متر فاصله داشته باشد.
2) به کار گرفتن ابتکارات معماری مانند:استفاره از سطوح شکسته، منحنی زاویه دار و اختلاف سطح، به منظور جلوگیری ازدید از محوطه بیرون به داخل واز ورودی ساختمان به فضا های داخلی
3) استفاده از پیش فضا ها در کنار قسمتهای اصلی ساختمان
4) استفاده از فضا های خصوصیتر در داخل ساختمان، نظیر نشیمن خصوصی
5) استفاده از گیا هان متناسب با شرایط طرح
_ ضوابط انتقال زباله در ساختمانهای مسکونی:
الف- انواع سیستم های دفع زباله:
1) سیستم دفع زباله معمولی: این سیستم تنها در بلوکهای کم ارتفاع کاربرد دارد.
2) روش دستگاه پرتاب الکتریکی: این روش با توجه به مصرف بیشتر آب وترکیب نامطلوب با دستگاه های فاضلاب،معمولا از طرف ماموران بهداشت توصیه نمی شود.
3) مشهورترین سیستم انبار زباله : به دلیل سادگی واقتصادی بودن آن، سیستم ساده سقوط آزاد است که در اینحالت،زباله،در انبارهای استاندارد قابل حرکت در سطح زمین یا در کوره های مخصوص تخلیه میگردد.
_ ضوابط تخلیه زباله در سیستم سقوط آزاد:
1) پرتاب در صورتی مناسب است که 20آپارتمان را با به کارگیری صندوق با 2 یا 3 بار تخلیه در هفته انجام گیرد.
2) محل استقرار پرتابها ، باید دور از راه پله وترجیحا در راهرویی باشدکه با شرایط ایمنی ساختمان در برابر
3) آتش سوزی مغایر نگردد.
4) به طور کلی این تسهیلات باید بدون آسیب به فضای خصوصی اپارتمان و فضا های باز طراحی گردد.
2-3- ضوابط و مقررات تراکم و بلندمرتبه سازی
شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در جلسه مورخ 24/10/69 به منظور بین به اهداف ـ استفاده بیشتر و بهتر از سطح زمین در شهرها برای امکان جمعیت ـ تامین فضای باز و محیط زیست بهتر در هماهنگی با مصوبه به مورخ 1/7/69 شورای اقتصاد در خصوص تقلیل سطح زیربنا واحد مسکونی با تاکید بر خط مشی های کلی ـ تشویق بلند مرتبه سازی ـ تطبیق الگوی تفکیک با مقتضیات بلند مرتبه سازی ـ استفاده از ظرفیتهای با افزایش تراکم جمعیتی و ساختمانی ـ انبوه سازی و بکارگیری روشهای صنعتی در ساختمان سازی تصویب نمود که کمیسیونهای ماده 5 قانون تاسیس شورای عالی شهرسازی و معماری موظفند طرح های تفضیلی و ضوابط و مقررات اجرایی انها در کلیه شهرهایی که طبق سرشماری 1365 بیش از 200 هزار نفر جمعیت داشته اند با رعایت مواد زیر اصلاح نمایند.
1) نظام شبکه ارتباطی بر اساس طرح جامعه حفظ گردد و چنانچه تغییرات اساسی با شهر تصویب آن به عهده ی شورای عالی شهرسازی و معماری ایران خواهد بود.
2) تعیین مناطق مسکونی و مختلط مسکونی با تراکم بالای بلند مرتبه سازی و حداقل 6 طبقه غیر از زمین در اراضی ساخته نشده.
3) تعیین مناطق مسکونی و مختلط مسکونی برای بلند مرتبه سازی تشویقی (حداقل 9 طبقه غیر از زمین) در مناطق نوسازی محلات فرسوده و قدیمی قطعات کوچک ساخته نشده برای استفاده از افزایش تراکم تشویقی لازم است قطعات کوچک در حد مساحت لازم برای بلند مرتبه سازی تجمیع شوند.
4) تعیین مناطق مسکونی (1 یا 2 خانواده) با حداکثر ارتفاع 2 طبقه غیر از زیرزمین.
5) تعیین حداکثر سطح اشغال در مناطق بلند مرتبه سازی
6) تعیین ضوابط تفکیک و تراکم ساختمانی در مناطق بلندمرتبه سازی با رعایت حداقل 1000 مترمربع مساحت و مقررات تشویقی افزایش تراکم در مقابل افزایش سطح قطعات و کاهش سطح اشغال
7) تعیین ضوابط تفکیک و تراکم ساختمانی در مناطق 1و2 خانواری
8) تعیین ضوابط مربوط به فاصله ساختمانها از معبر مجاور اضلاع زمین به منظور تامین تهویه، نور و آفتاب کافی بر حسب شرایط اقلیمی و جلوگیری از اشراف.
9) تعیین ضوابط حداقل عرض زمین و تناسب لازم بین عرض و عمق
10) تعیین ضوابط مربوط به پارکینگ ها
11) اجرای این ضوابط و مقررات در شهرهائی که طبق سرشماری 1365 کمتر از 200هزار نفر جمعیت داشته اند اجباری نمی باشد. پیشنهادات مربوطه به اجرای این مصوبه در شهرهای مزبور پس از بررسی و پیشنهادات کمیسیون ماده 5 که لازم است تا آخر خرداد 1370 به وزارت مسکن و شهرسازی ارسال گردد و در شورایعالی مورد تصمیم را خواهد گرفت و تا آن زمان هرگونه تغییری در ضوابط تفکیک و تراکم سازی طرح های مصوب ممنوع است مگر با تصویب شورایعالی شهرسازی و معماری.
12) افزایش تراکم متوسط جمعیتی شهر ناشی از افزایش تراکم ساختمانی حداکثر تا میزان 25% نسبت به طرح جامع تصویب شده بیشتر نباشد.
13) گزارش توجیهی افزایش تراکم موضوع بند 12 و مشتمل بر اثرات آن بر روی سرانه ها توزیع فضاهای خدماتی و شبکه عبور و مرور و تاسیسات آب و برق که قبلاً در کمیسیون ماده 5 با دعوت از نماینده وزارت نیرو و سازمانهای برنامه و بودجه و محیط زیست زمورد بررسی قرار گرفته است برای تصویب به شورایعالی و شهرسازی و معماری ارسال گردد.
14) هرگونه تغییرات دیگری در ضوابط و مقررات تفکیک و تراکم ساختمانی که منجر به افزایش تراکم جمعیتی شهر شود بدون تصویب شورای عالی شهرسازی ممنوع است.
در مجموع ، طبق طرح ها و ظوابط و مقرارت مختلف ساختمانی محدودیت هایی برای بلند مرتبه سازی وضع شده است که می توان آن ها را به صورت زیر دسته بندی کرد:
الف- نور خورشید ، روشنایی ، تهویه و فواصل ابنیه از یکدیگر و معابر
ب- فواصل مناسب ابنیه از یکدیگر
_ مبانی ضروری برای ضوابط و مقرارات احداث ابنیه بلند :
در هر قطعه زمین برای تعیین تراکم ، ارتفاع و مکان گزینی که باید مورد توجه قرار گیرند ، عبارت است از :
عدم سایه اندازی زمستانی به بدنه جنوبی ابنیه ای که در شمال آن بنا قرار درند.
رعایت ویژگی کالبدی قطعه معبر همجوار (مساحت، ابعاد ،شکل ،موقعیت استقرار نسبت به خیابان )
تامین فضای باز مناسب برای ساکنین
توجه به مباحث ایمنی ،مانند زلزله ، آتش سوزی و جریان هوا.
توجه به مباحث زیباشناسی شهری
_ مبحث سرانه فضای باز و ضریب تعدیل شرایط زیست محیطی ناشی از آلودگی هوا :
در ضوابط مصوب بلند مرتبه سازی در فای باز ،سرانه های تنظیم و تصویب گردید. از آنجا که اعمال سرانه می تواند در صدور پروانه ساخت مسئله ساز باشد ، با توجه به متوسط سرانه زیر بنا در تهران ، ضابطه یاد شده برای محاسبه فضای باز در فرمولی به متناسب با زیر بنا به شرح زیر تدوین گردید:
مساحت فضای باز x=(مساحت زیر بنا*42)/(100√(طبقه تعداد))
منظور از مساحت زیر بنا مساحت روی زمین است.
در ساختمان های مسکونی به هر حال حداقل فضای باز نباید از 40 درصد مساحت زمین کمتر باشد.
_ ضوابط ترافیکی :
1) توصیه می شود بنا های بلند حتی الامکان در فاصله تا 500 متر از ایستگاه های اتوبوس یا 1000 متر از ایستگاه های مترو مستقر شوند .
2) اتصال مستقیم ورودی بنا های بلند به آزاد راه ها و بزرگرا ه ها ممنوع است ،مگر در مورد بناها ی بسیار بزرگ که دارای اهمیت خاص هستند و یا بناهایی که به استفاده کنندگان از معبر سرویس می دهند . البته در این صورت باید ضوابط کامل هندسی ،ضواط دسترسی و تبادل ها را در نظر گرفت.
3) در راه های شریانی درجه 2 اتصال بیش از یک راه اتصالی ،به زمینی که بنا در آن قرار میگیرد ،از راه شریانی مجاز نیست مگر آن که عرض زمین از 50 متر بیشتر باشد.
4) به زمین های دوبر در صورت ضرورت می توان اجازه احداث دو راه اتصالی (دسترسی ) را داد.
5) درراه های اتصالی برای ساختمان های بزرگ ،عرض راه بین 4 تا 6 متر می باشد.
6) در راه های اتصالی با ورودی و خروجی مجزا عرض راه از 4 تا 5 متر برای هر طرف می باشد.
7) زاویه اتصال راه های اتصالی با خیابان های دسترسی باید 90 درجه باشد و اگر ورودی و خروجی مجزا داشته باشند این زاویه می تواند تا 45 درجه کاهش یابد.
_ مبانی تعیین مکان های مناسب بلند مرتبه سازی :
_ مکان یابی ساختمان های بلند :
توجه به محدودیت ها ،نقش اساسی در مکانیابی ایفا می نماید . به خصوص مبحث گسل های زلزله در این مورد حرف اول را می زند . در این سطوح بعد مباحث مربوط به خاک شناسی مثل نفوذ ناپذیری ،مباحث مربوط به شیب اراضی ،ترافیگ ، آلودگی هوا و غیره مورد توجه قرار گرفته و در طرح منعکس شده است.
معیار کلی عبارت است از حساسیت نسبت به محیط طبیعی و مصنوع و اقدام به طرح وساخت در هماهنگی با محیط مزبور . بدین ترتیب با ایجاد ساختمان های پرتراکم در نقاطی که دارای توان های محیطی بالا هستند ، می توان شهروندان بیشتری را از این توان ها برخوردار کرد.
محورهای عمده برای دستیابی بر اصول فوق عبارت اند از:
الف- سیمای شهری
ب- نشانه شهری
ج – تنوع شهری
د- بهره گیری از توان های محیطی
_ ضریب اشغال ( سطح اشغال بنا در همکف و طبقات ) تعداد طبقات و ارتفاع بنا :
1) در مناطق تعیین شده به عنوان (برج -باغ )احداث بنا تنها در اراضی بزرگتر از 1000 متر مربع با حداکثر سطح اشغال 15 % زمین و رعایت لفاف فضایی مجاز خواهد بود.
2) جهت تشویق احداث بنا های بلند و باریک به جای حجیم ، عرض هر بلوک ساختمانی نباید از چهل متر و یا یک دوم ارتفاع (از 6 طبقه به بالا ) تجاوز نماید.
3) چنانچه در یک مجتمع دو یا چند بلوک ساخته شود و یا آنکه مجتمع دارای حیاط مرکزی باشد برای کل زمین یک لفاف فضایی منظور می گردد.
فصل سوم
مطالعات استان و شهرستان
3-1- مطالعات استان
استان آذربایجان شرقی با 45481 کیلومتر مربع وسعت در گوشه شمال غربی ایران قرار دارد.براساس آخرین تقسیمات سیاسی و اداری شهرستانهای استان آذربایجان شرقی عبارت اند از: آذرشهر ، اسکو ، اهر ، بستان آباد ، بناب ، تبریز ، جلفا ، چاراویماق ، سراب ، شبستر ، عجب شیر ، کلیبر ، مراغه ، مرند ، ملکان ، میانه ، ورزقان ، هریس و هشترود . شهر تاریخی تبریز، مرکز سیاسی – اداری و تجاری استان می باشد. این استان با جمهوری های آذربایجان ، ارمنستان و نخجوان مرزمشترک دارد. شهر مرزی جلفا از طریق خط آهن نخجوان ، ایروان و تفلیس به جمهوری اکراین و بنادر دریای سیاه وصل می شود. استان آذربایجان شرقی از طریق شبکه راههای گسترده زمینی و هوایی با سراسر ایران و بیشترکشورهای جهان مرتبط است .
این استان در سال 1375 حدود 3,325,671 هزار نفر جمعیت داشت که 60/28 درصد آن شهرنشین و 39/72 درصد آن روستانشین و عشایر بوده اند. شهر تبریز با بیش از یک میلیون و یکصد و هفتاد هزار نفرجمعیت یکی از پرجمعیت ترین شهرهای ایران و استان آذربایجان شرقی است .
استان آذربایجان شرقی ویژگی های زمین شناختی و توپوگرافیکی جالب توجهی دارد. قله سهند با 3722 متر بلند ترین نقطه آن است در جنوب تبریز واقع شده است . پست ترین ناحیه استان نیز با 1220 متر در حوالی دریاچه ارومیه قرار دارد. ارتفاعات این استان در سه ناحیه شمالی (کوههای قره داغ )، مرکزی (سهند و بزقوش ) وکوههای جنوبی (قافلانکوه ) کشیده شده اند.
_ تاریخ و فرهنگ استان :
استان آذربایجان شرقی بخشی از سرزمین کهنسال ایران است که در زمان تسلط اسکندر مقدونیبر ایران (سال 331 پیش از میلاد) سردار آن به نام آتورپات که شهربان ماد کوچک بود، دراین سرزمین قیام کرد وقسمتی ازمادکوچک راکه همان آذربایجان است ، متصرف شد. ازآن پس این منطقه آتورپاتکان نامیده شد. این منطقه سپس به اسامی مختلف از قبیل آذرآبادگان ، آذربادگان و آذربایجان نامیده شده است . اکثر مورخین اسلامی آذربایجان را محل ولادت زرتشت دانسته و تولد او را به منطقه ارومیه و شهر کنزک در حدود دریاچه چیچست (ارومیه ) نسبت داده اند این استان در طول بیش از هزاران سال شاهد حوادث بیشمار تاریخی، سیاسی واجتماعی بوده و طی همین دوره جلوه های ویژه ای از تمدن کهنسال را پدید آورده که امروزه برای جهانگردان بسیار جالب توجه است . استان آذربایجان شرقی از نظر فرهنگی نیز یکی از مناطق ویژه ایران است که مجموعه ای از سنن دیرین وباستانی را پدید آورده است . عمده ترین ویژگی فرهنگ مردم آذربایجان زبان و فولکلور آن است که به نحوی با مراسم و سنن برجسته مردم درآمیخته است . زبان مردم این استان ترکی آذری است . این زبان در آذربایجان ایران وآن سوی ارس و سایر نقاط ترک زبان ایران – به جز ترکمانان – از قرن ها پیش زبان گفتگوی مردم آذری زبان بوده است . این استان مهد دانشمندان ، عرفا، شعرا و مشاهیر زیادی همچون مولانا بابا مزید، خواجه عبدالرحیم اژآبادی، شیخ حسن بلغاری، عبدالقادر نخجوانی، مولانا احمد هراتی، همام تبریزی، خاقانی شیروانی، اسدی طوسی،ابوالعلاء فلکی، ظهیر الدین فاریابی، انوری ابیوردی، قطران تبریزی، شیخ محمد خیابانی، ستارخان و باقرخان و… بوده است و از مشاهیر متاخر آن میتوان از استاد محمد حسین شهریار چهره تابناک شعر و ادب ایران وآذربایجان یاد کرد.
3-2- مطالعات شهرستان میانه
موقعیت جغرافیایی شهرستان :
شهرستان میانه در منتهی الیه جنوب شرقی استان آذربایجان شرقی با وسعتی بالغ بر 5595/3 کیلومترمربع که حدود 3/12% مساحت کل استان را بخود اختصاص داده و وسیع ترین شهرستان استان می باشد که بر سر راه تهران – تبریز واقع شده که از قدیم الایام جاده ابریشم و بعد از آن جاده ترانزیت ایران اروپا از مرکز این شهرستان می گذرد و علاوه بر این قرارگرفتن این شهرستان در جوار راه مواصلاتی راه آهن سراسری ، این شهرستان را از اهمیت ویژه ای برخوردار می سازد.
شهرستان میانه از طرف شمال به سراب و اردبیل ، از شرق به خلخال ، از جنوب به زنجان و از غرب به بستان آباد و هشترود و از چهار شهر میانه ، ترکمانچای ، کندوان و کاغذکنان جمعاً با 17 دهستان و 352 روستای دایر به مرکزیت شهر میانه تشکیل گردیده است .
این شهرستان از نظر اقلیمی دارای آب و هوایی خشک و سرد بوده و تابستانهای بسیار گرم و زمستانهای بسیار سرد دارد بطوریکه در خصوص آب و هوای این شهرستان این جمله نقل زبان مردم است که هوای میانه در تابستان آبادان و در زمستان همدان است .
– جمعیت شهرستان براساس سرشماری سال 1390 به تعداد 198500 نفر می باشد.
3-3- مطالعات اقلیمی منطقه :
3-3-1- کلیات آب و هوایی این منطقه به شرح زیر می باشد :
– سرمای شدید در زمستان و هوای معتدل در تابستان
– اختلاف بسیار زیاد درجه حرارت هوا بین دمای شب وروز
– بارش برف سنگین
– رطوبت کم هوا
– میانگین دمای هوا در گرم ترین ماه سال در این اقلیم بیش از 10 درجه سانتی گراد و متوسط دمای هوا در سردترین ماه سال کمتر از 3- درجه سانتی گراد می باشد.
– نوسانات دمایی در طی شبانه روز نیز در نواحی کوهستانی بیشتر است . در این اقلیم دره ها در فصل تابستان بسیار گرم و در زمستان معتدل اند . مقدار تابش آفتاب در فصل تابستان در این منطقه زیاد و در زمستان بسیار کم است . زمستان ها طولانی ، سرد و سخت بوده و تا چند ماه از سال ، زمین پوشیده از یخ ، و بهار کوتاه مدت است و زمستان و تابستان را از هم جدا می کند. سرما از اوایل آذر ماه شروع می شود و کم و بیش تا اواخر فروردین ادامه می یابد . در سراسر این منطقه از آذربایجان گرفته تا استان فارس ، زمستان ها به شدت سرد می باشد .
– در این نواحی ، میزان بارندگی در تابستان کم و در زمستان زیاد است و بیشتر به صورت ریزش برف می باشد . برف های پیاپی بیشتر قله ها را می پوشاند . در ارتفاعات بالای 3000 متر همواره برف وجود دارد و این کوهستان ها سرچشمه رودخانه ها و قنات ها در کشور محسوب می شوند .بارش برف در نواحی شمال و شمال غربی منطقه بیش از نواحی جنوب غربی آن است . علی رغم بارندگی فراوان ، رطوبت در این اقلیم کم می باشد . همچنین سلسله جبال غربی همانند سدی مانع از نفوذ هوای مرطوب مدیترانه به داخل فلات ایران می شوند و رطوبت هوا را تنها در دامنه های خود نگاه می دارند . برخلاف نواحی شمال ایران و سواحل دریای خزر که غلظت هوا به دلیل پستی زمین و بارش زیاد است در اقلیم سرد ، این غلظت کمتر بوده و همین امر میزان استفاده از تهویه طبیعی هوا را کاهش می دهد .
3-3-2- فرم بنا :
– برودت بسیار زیاد هوا در بخش عمده ای از سال ، در نواحی سرد و کو هستانی باعث شده است تا حداکثر استفاده از تابش آفتاب ، بهره گیری از نوسان روزانه دما ، حفظ حرارتی و جلو گیری از باد سرد زمستانی در فضاهای مسکونی امری ضروری گردد . لذا فرم بنا در جهت مقابله با سرمای شدید طراحی و اجرا می شود . در ادامه ، به توضیح خصوصیات کلی فرم بنا در این اقلیم خواهیم پرداخت .
1. ساختمان های درون گرا با حیاط مرکزی:
– بناهای سنتی در اقلیم سرد مانند نواحی مرکزی فلات ایران دارای حیاط مرکزی بوده و سایر قسمت ها دورتادور این حیاط چیده می شوند . اتاق های واقع در سمت شمال حیاط بزرگتر از سایر قسمت ها و تالار یا اتاق اصلی نشیمن خانه نیز در این سمت حیاط واقع شده است تا از تابش مستقیم و حرارت آفتاب در فصل سرد زمستان استفاده کنند . جبهه جنوبی ساختمان به دلیل کوتاه و معتدل بودن فصل تابستان کمتر به کار گرفته می شود . لذا اتاق های جنوبی و اتاق های شرقی و غربی – در صورت وجود – به عنوان انباری یا فضاهای خدماتی همچون اتاق خدمه یا سرویس های بهداشتی کاربرد دارند .
– برخلاف مناطق معتدل و مرطوب سواحل جنوبی دریای خزر ، خانه های این مناطق ، اغلب دارای زیر زمینی با سقف کوتاه در پائین زمستان نشین هستند که به علت خنکی هوای آن ، در تابستان برای سکونت و آسایش ساکنان خانه به کار می رود .
2. استفاده از ایوان و حیاط کوچک در بنا:
– از آنجایی که در بیشتر روزهای سال در مناطق کوهستانی سرد ویا بسیار سرد است اکثر فعالیت های روزمره در اتاق ها انجام می پذیرد . لذا ابعاد حیاط ها در این مناطق قدری کوچکتر از نواحی فلات مرکزی ایران است .ساختمان ها در این اقلیم دارای ایوان اند ولی عمق آنها نسبت به ایوان های مناطق جنوبی کشور به مراتب کمتر می باشد و همانند ایوان های منطقه خزر ، کاربرد نشیمن ندارند و صرفا جهت حفظ ورودی ها ی بنا از برف و باران استفاده می شوند .
– نکته دیگر پائین بودن کف حیاط بناهای اقلیم سرد به اندازه 1 تا 1.5 متر از سطح پیاده روهااست تا بتوان آب جاری در نهر ها و جویها را بر باغچه حیاط یا آب انبار واقع در زیر زمین سوار نمود و از سوی دیگر ، زمین مانند عایق حرارتی اطراف بنا را احاطه کرده ، مانع از تبادل حرارتی بین بنا و محیط پیرامون آن و باعث حفظ حرارت درون ساختمان می شود .
3. پلان ، فرم بنا و نحوه قرار گیری آن:
– در حوزه اقلیمی سرد و کوهستانی ، بناها دارای پلان و بافت متراکم می باشند . فرم بنا باید به گونه ای باشد که سطح تماس آن را با سرمای خارج کمتر نماید تا حرارت کمتری از درون به بیرون انتقال یابد . لذا از احجامی نظیر مکعب یا مکعب مستطیل استفاده می نمایند تا نسبت سطح خارجی بنا به حجم داخلی آن کاهش یابد و آن را در حداقل ممکن نگه دارد .ساختمان ها بین 20 درجه به طرف غرب و 45 درجه به سمت شرق و در سایه باد یکدیگر و خارج از سایه آفتاب هم ، در محور شمالی – جنوبی مستقر می شوند .
– برودت بسیار زیاد هوا در بخش عمده ای از سال ، در نواحی سرد و کو هستانی باعث شده است تا حداکثر استفاده از تابش آفتاب ، بهره گیری از نوسان روزانه دما ، حفظ حرارتی و جلو گیری از باد سرد زمستانی در فضاهای مسکونی امری ضروری گردد . لذا فرم بنا در جهت مقابله با سرمای شدید طراحی و اجرا می شود . در ادامه ، به توضیح خصوصیات کلی فرم بنا در این اقلیم خواهیم پرداخت .
4. ساختمان های درون گرا با حیاط مرکزی
بناهای سنتی در اقلیم سرد مانند نواحی مرکزی فلات ایران دارای حیاط مرکزی بوده و سایر قسمت ها دورتادور این حیاط چیده می شوند . اتاق های واقع در سمت شمال حیاط بزرگتر از سایر قسمت ها و تالار یا اتاق اصلی نشیمن خانه نیز در این سمت حیاط واقع شده است تا از تابش مستقیم و حرارت آفتاب در فصل سرد زمستان استفاده کنند . جبهه جنوبی ساختمان به دلیل کوتاه و معتدل بودن فصل تابستان کمتر به کار گرفته می شود . لذا اتاق های جنوبی و اتاق های شرقی و غربی – در صورت وجود – به عنوان انباری یا فضاهای خدماتی همچون اتاق خدمه یا سرویس های بهداشتی کاربرد دارند .
برخلاف مناطق معتدل و مرطوب سواحل جنوبی دریای خزر ، خانه های این مناطق ، اغلب دارای زیر زمینی با سقف کوتاه در پائین زمستان نشین هستند که به علت خنکی هوای آن ، در تابستان برای سکونت و آسایش ساکنان خانه به کار می رود .
5. استفاده از ایوان و حیاط کوچک در بنا:
از آنجایی که در بیشتر روزهای سال در مناطق کوهستانی سرد ویا بسیار سرد است اکثر فعالیت های روزمره در اتاق ها انجام می پذیرد . لذا ابعاد حیاط ها در این مناطق قدری کوچکتر از نواحی فلات مرکزی ایران است .ساختمان ها در این اقلیم دارای ایوان اند ولی عمق آنها نسبت به ایوان های مناطق جنوبی کشور به مراتب کمتر می باشد و همانند ایوان های منطقه خزر ، کاربرد نشیمن ندارند و صرفا جهت حفظ ورودی ها ی بنا از برف و باران استفاده می شوند .
نکته دیگر پائین بودن کف حیاط بناهای اقلیم سرد به اندازه 1 تا 1.5 متر از سطح پیاده روهااست تا بتوان آب جاری در نهر ها و جویها را بر باغچه حیاط یا آب انبار واقع در زیر زمین سوار نمود و از سوی دیگر ، زمین مانند عایق حرارتی اطراف بنا را احاطه کرده ، مانع از تبادل حرارتی بین بنا و محیط پیرامون آن و باعث حفظ حرارت درون ساختمان می شود .
6. پلان ، فرم بنا و نحوه قرار گیری آن:
در حوزه اقلیمی سرد و کوهستانی ، بناها دارای پلان و بافت متراکم می باشند . فرم بنا باید به گونه ای باشد که سطح تماس آن را با سرمای خارج کمتر نماید تا حرارت کمتری از درون به بیرون انتقال یابد . لذا از احجامی نظیر مکعب یا مکعب مستطیل استفاده می نمایند تا نسبت سطح خارجی بنا به حجم داخلی آن کاهش یابد و آن را در حداقل ممکن نگه دارد .ساختمان ها بین 20 درجه به طرف غرب و 45 درجه به سمت شرق و در سایه باد یکدیگر و خارج از سایه آفتاب هم ، در محور شمالی – جنوبی مستقر می شوند .
7. اتاق های کوچک با ارتفاع کم
در نواحی سرد و برفی ، باید از ایجاد اتاق ها و فضاهای بزرگ داخل بنا اجتناب نمود چرا که با افزایش سطح تماس آنها با فضای سرد بیرونی ، گرم کردن این فضای وسیع مشکل خواهد بود .بنابراین در این مناطق سقف اتاق ها را پائین تر از اتاق های مشابه در سایر حوزه های اقلیمی در نظر می گیرند تا حجم اتاق کاهش یابد و سطح خارجی نسبت به حجم بنا حداقل گردد . ارتفاع کم سقف در تالار ها و اتاق های مهم و طاق راسته ها و حجره های بازارهای این مناطق نیز مشهور است.
8.بازشوهای کوچک:
در این مناطق برای جلو گیری از تبادل حرارتی بین داخل و خارج بنا از بازشوهای کوچک و به تعداد کم استفاده می کنند . در صورت بزرگ بودن پنجره ها ، استفاده از سایبان الزامی است . بازشوها در ضلع جنوبی برای استفاده هر چه بیشتر از تابش آفتاب ، بزرگتر و کشیده تر انتخاب می شوند . همچنین از استقرار بازشوها در جهت بادهای سرد باید اجتناب نمود . پنجره های دو جداره نیز برای رساندن تبادل حرارتی به حداقل ممکن مناسب ترند . در ضمن به منظور جلوگیری از ایجاد سوز در داخل و خروج حرارت داخلی به خارج ساختمان ، میزان تعویض هوای هوای داخل وتهویه طبیعی را باید به حداقل ممکن رساند .
در مقایسه با اقلیم گرم و خشک ابعاد بازشوها در این حوزه اقلیمی برای استفاده از انرژی حرارتی حاصل از تابش آفتاب افزایش یافته است .
9. دیوارهای نسبتا قطور:
قطر زیاد دیوارها نیز به نوبه خود از تبادل حرارتی بین فضای داخلی بنا و محیط بیرونی ساختمان جلوگیری می کند . معیارهای معماری اقلیم سرد و کوهستانی و گرم و خشک تقریبا مشابه است و تنها تفاوت آنها در منابع حرارت دهنده می باشد که در اقلیم گرم و خشک این منبع از سمت بیرونی بنا و در اقلیم سرد از سمت داخل فضا می باشد . لذا باید در این اقلیم به کمک مصالح بنایی قطر دیوارها را زیاد نمود تا این جداره بتواند به عنوان منبع ذخیره حرارت داخل بنا عمل نماید .
دیوارهای قطور ، گرما و حرارت تابش آفتاب روزانه را در طول شب حفظ و به تعدیل دمای داخل ساختمان کمک می نماید . در معماری بومی این مناطق تا حد ممکن تلاش می شود تا به شکل طبیعی یا با استفاده از بخاری و گرمای ناشی از حضور افراد ، پخت وپز یا حضور حیوانات ، بنا را گرم نمود .
10.بام های مسطح:
ابنیه سنتی در کوهپایه های شمالی سلسله کوههای البرز دارای بام های شیب دار و در مناطق کوهستانی غالبا مسطح هستند .بام های شیب دار در صورت مناسب بودن پوشش آن به مراتب از بام های مسطح بهترند چرا که آب باران را به سهولت از روی بام دور می کنند . ولی در صورت کاهگلی بودن پوشش بام ، قدرت آن در برابر رطوبت و باران و به ویژه برف بسیار تضعیف خواهد شد . چرا که آب ناشی از ذوب تدریجی برف وارد سقف کاهگل می گردد و بنا مرطوب و نم دار می گردد . به همین دلیل به محض بارش برف ، آن را از روی چنین بامی پارو می کنند و با غلتکی سنگی و کوچک ، بام را دوباره غلتک می کشند تا پوشش کاهگلی آن مجددا متراکم و سوراخ های ایجاد شده در اثر نفوذ آب مسدود گردند .
انتخاب بام های مسطح در اقلیم سرد مشکلی ایجاد نمی نماید چرا که با نگهداری برف بر روی بام ازآن به عنوان عایق حرارتی در مقابل سرمای زیاد هوای خارج که چندین درجه کمتر از درجه حرارت برف است استفاده می شود و همچنین فضای زیر اسکلت خرپا که کاربرد انباری دارد ، عایق مناسبی بین فضای داخل و خارج بنا خواهد بود . لذا دو جداره بودن سقف بنا در این اقلیم برای حفظ گرمای بنا حائز اهمیت است .
11. اتاق های کوچک با ارتفاع کم
– در نواحی سرد و برفی ، باید از ایجاد اتاق ها و فضاهای بزرگ داخل بنا اجتناب نمود چرا که با افزایش سطح تماس آنها با فضای سرد بیرونی ، گرم کردن این فضای وسیع مشکل خواهد بود .بنابراین در این مناطق سقف اتاق ها را پائین تر از اتاق های مشابه در سایر حوزه های اقلیمی در نظر می گیرند تا حجم اتاق کاهش یابد و سطح خارجی نسبت به حجم بنا حداقل گردد . ارتفاع کم سقف در تالار ها و اتاق های مهم و طاق راسته ها و حجره های بازارهای این مناطق نیز مشهور است .
12.بازشوهای کوچک:
– در این مناطق برای جلو گیری از تبادل حرارتی بین داخل و خارج بنا از بازشوهای کوچک و به تعداد کم استفاده می کنند . در صورت بزرگ بودن پنجره ها ، استفاده از سایبان الزامی است . بازشوها در ضلع جنوبی برای استفاده هر چه بیشتر از تابش آفتاب ، بزرگتر و کشیده تر انتخاب می شوند . همچنین از استقرار بازشوها در جهت بادهای سرد باید اجتناب نمود . پنجره های دو جداره نیز برای رساندن تبادل حرارتی به حداقل ممکن مناسب ترند . در ضمن به منظور جلوگیری از ایجاد سوز در داخل و خروج حرارت داخلی به خارج ساختمان ، میزان تعویض هوای هوای داخل وتهویه طبیعی را باید به حداقل ممکن رساند .
– در مقایسه با اقلیم گرم و خشک ابعاد بازشوها در این حوزه اقلیمی برای استفاده از انرژی حرارتی حاصل از تابش آفتاب افزایش یافته است .
13.دیوارهای نسبتا قطور:
– قطر زیاد دیوارها نیز به نوبه خود از تبادل حرارتی بین فضای داخلی بنا و محیط بیرونی ساختمان جلوگیری می کند . معیارهای معماری اقلیم سرد و کوهستانی و گرم و خشک تقریبا مشابه است و تنها تفاوت آنها در منابع حرارت دهنده می باشد که در اقلیم گرم و خشک این منبع از سمت بیرونی بنا و در اقلیم سرد از سمت داخل فضا می باشد . لذا باید در این اقلیم به کمک مصالح بنایی قطر دیوارها را زیاد نمود تا این جداره بتواند به عنوان منبع ذخیره حرارت داخل بنا عمل نماید .
– دیوارهای قطور ، گرما و حرارت تابش آفتاب روزانه را در طول شب حفظ و به تعدیل دمای داخل ساختمان کمک می نماید . در معماری بومی این مناطق تا حد ممکن تلاش می شود تا به شکل طبیعی یا با استفاده از بخاری و گرمای ناشی از حضور افراد ، پخت وپز یا حضور حیوانات ، بنا را گرم نمود .
14.بام های مسطح:
– ابنیه سنتی در کوهپایه های شمالی سلسله کوههای البرز دارای بام های شیب دار و در مناطق کوهستانی غالبا مسطح هستند .بام های شیب دار در صورت مناسب بودن پوشش آن به مراتب از بام های مسطح بهترند چرا که آب باران را به سهولت از روی بام دور می کنند . ولی در صورت کاهگلی بودن پوشش بام ، قدرت آن در برابر رطوبت و باران و به ویژه برف بسیار تضعیف خواهد شد . چرا که آب ناشی از ذوب تدریجی برف وارد سقف کاهگل می گردد و بنا مرطوب و نم دار می گردد . به همین دلیل به محض بارش برف ، آن را از روی چنین بامی پارو می کنند و با غلتکی سنگی و کوچک ، بام را دوباره غلتک می کشند تا پوشش کاهگلی آن مجددا متراکم و سوراخ های ایجاد شده در اثر نفوذ آب مسدود گردند.
– انتخاب بام های مسطح در اقلیم سرد مشکلی ایجاد نمی نماید چرا که با نگهداری برف بر روی بام ازآن به عنوان عایق حرارتی در مقابل سرمای زیاد هوای خارج که چندین درجه کمتر از درجه حرارت برف است استفاده می شود و همچنین فضای زیر اسکلت خرپا که کاربرد انباری دارد ، عایق مناسبی بین فضای داخل و خارج بنا خواهد بود . لذا دو جداره بودن سقف بنا در این اقلیم برای حفظ گرمای بنا حائز اهمیت است .
4-1-3- نوع مصالح :
– مصالح مورد استفاده در ابنیه سنتی در مناطق سرد و کوهستانی مانند سایر حوزه های اقلیمی از مصالح موجود در آن اقلیم است. این مصالح باید از ظرفیت و مقاومت حرارتی خوبی برخوردار باشند تا گرمای بنا را در فضای داخلی آن حفظ نماید .
– لذا بدنه این ابنیه از سنگ ( یا چوب ، ملات کاهگل ، خشت و آجر ) و پوشش سقف و بام از تیر های چوبی و کاهگل می باشد . از سنگ و مصالح مقاوم و سنگین برای پی سازی بنا استفاده می کنند و در برخی نقاط ، کرسی چینی با مصالح سنگین جهت جلو گیری از رطوبت به کار می رود ، هر چند ابنیه این مناطق ، به طور کلی ، بر روی زمین بنا می شوند .در این رابطه می توان از شهر جوانرود و روستاهای اطراف آن واقع در منطقه غربی رشته کوه زاگرس و در 95 کیلو متری شمال غرب کرمانشاه نام برد . در این منطقه ساختمانهای سنگی ، سیمایی موزون و هماهنگ به کل بافت شهر و همچنین به بافت روستاها داده است . سنگ که به وفور در این منطقه کوهستانی وجود دارد و به صورت لاشه و یا قواره در دیوارهای قطور ساختمان ها به کار می رود . در این منطقه اقلیمی سرد و نسبتا پر باران ، بام ساختمان ها مسطح و با تیر چوبی و کاهگلی پوشیده شده است . هر چند که بام اغلب ساختمان ها های جدید در جوانرود دارای خرپای چوبی و پوشش شیروانی است .
فصل چهارم
مبانی نظری وروند شکل گیری
ایده طرح
مقدمه
مقوله مسکن ، گسترده و پیچیده است و ابعاد متنوعی دارد . از این رو نمی توان تعریف جامع و واحدی از آن ارائه نمود . مسکن به عنوان یک مکان فیزیکی و به عنوان سرپناه نیاز اولیه هر خانواده است .
مسکن به عنوان یکی از پدیده های واقعی از نخستین مسئله است که بیشتر همواره با آن دست به گریبان بوده و تلاش برای دگرگونی و یافتن پاسخ مناسب معقول برای آن است . این پدیده علیرغم اینکه دارای ابعاد گوناگون اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی است . اغلب از اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است .
مسکن تنها یک سرپناه نیست بلکه مجموعه ای است که به منظور ارائه خدمات فشرده در یک مکان فیزیکی قرار دارد . احساسی به برخورداری از محیط مسکونی مناسب حق هر انسانی است . توجه به اینکه محیط مسکونی در زندگی اجتماعی سکونتی ساکنان آن نقش اساسی دارد ضروری است .
4-1- تعاریف اولیه و روابط متقابل آن
4-1-1- تعریف
_ مسکن حداقل :
مسکنی است که نیازهای سکونتی خانواده های کم درآمد ایرانی را مورد توجه قرار دهد به صورتی که از یک سوء تامین این نیازهای سکونتی از حداقل حیاتی- سکونتی کمتر نباشد و از دیگر روی با امکانات و شئون و حقوق اجتماعی فرد و خانوار تناسب داشته باشد .
_ واژه سکونت :
مفهوم گسترده تری دارد و منظور از آن مجموعه ای از فعالیت های زیستی خانوار است . فعالیت های زیستی خانوار در اینجا فعالیتهای فردی- محلی از یک سو و فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی از سوی دیگر را دربرمی گیرد.
در اصل سی و یک قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است :
دسترسی به مسکن مناسب حق هر خانواده ایرانی است .
در حال حاضر، مسکن تنها یک پرسناه نیست . بلکه مجموعه ای است که به منظور ارائه خدمات فشرده در یک مکان فیزیکی قرار دارد . این تعریف با توجه به گوناگونی شرایط اجتماعی و اقتصادی خانواده تغییر می کند .
4-1-2- روابط
_ مسکن و خانواده :
واحد مسکونی کانون و یا مصدر اصلی خانواده است . واحد مسکونی باید شامل فضایی کافی برای غذا خوردن، دورهم نشستن ، خوابیدن، فعالیت هایی از قبیل انجام تکالیف کودکان و فعالیت های اساسی دیگر باشد . یکی دیگر از معانی مسکن مشارکت خانواده در اجتماع بزرگتر است . ایجاد روابط همسایگی یکی از جنبه های پایدار زندگی شهری است .
مسکن حداقل در این مطالب عبارتست از : فضای مسکونی مناسبی که کم درآمدترین خانوارها بتوانند از فضاهای زیستی و خدماتی متناسبی با امکانات خود استفاده کنند .
مسکن حداقل: یعنی فضائی که با حداقل امکانات ، شرایط مناسب زیستی- سکونتی را جهت رشد مادی و معنوی ساکنان خود فراهم سازد .
بنا به تعاریف داده شده فضای مسکونی باید بتواند شرایط لازم را برای رشد فردی هریک از افراد خانواده اعم از خرد و بزرگ فراهم آورد . یعنی هریک از افراد خانواده باید قادر باشد برحسب نیازهای روحی و روانی و عایق خود
فضای مناسب و حریم لازم را برای انجام فعالیت ها و کسب آسایش روانی و جسمانی بیابد . درعین حال فضای مسکن باید بتواند محیط لازم را برای برقراری رابطه خانوادگی و همبستگی آن و حفظ کیان خانواده ایجاد کند .
امروزه کمتر کسی از بی خانمانی در حاشیه خیابان ها می خوابد . هرکسی در سرپناهی زندگی می کند . نکته مهم این است که در مکان های زیست انسان ها تحت فشارهای روحی و سیستم های جسمانی و تنگناهای زیستی- کالبدی به سر می برند . عملکردهایی که فضاهای مسکن باید بتواند این نیازها را به طریقی مطلوب برآورده سازد . در انجام دادن موثر این عمکردها نه تنها مساحت فضاها و نوع تجهیزات ، بلکه نحوه قرارگیری فضاهای تشکیل دهنده مسکن و شرایط پیرامون آن نیز نقش مهمی دارد .
قسمت های تشکیل دهنده مسکن خانوار سنتی ایران با توجه به مطالعات انجام شده در نیازها و رفتارهای سکونتی شامل اجزای زیر است :
1- عرصه مشترک 2- عرصه والدین 3- عرصه فرزندان 4- عرصه خویشاوندی 5- عرصه مهمان 6- فضاهای مراقبت جمعی و نگاهداری وسایل و تجهیزات خانه 7- فضاهای ورود و خروج خانه .
_ مسکن و فرهنگ :
از دیدگاه میزان متوسط سطح زیربنا، خانه های ایرانی در مقیاس با بسیاری کشورهای دیگر رقم های بالایی را به خود اختصاص می دهند . با این وجود می توان دید که خانه های ایران بزرگ هستند ، اما جا دار نیستند . در این خانه ها مقادیر زیادی از فضاها و سطوح بدون استفاده موثر به هدر می روند و در همین حال از بالکن های خانه ها که در بیشترین مواقع روبه سوی خیابان هستند و بخشی از منظر شهری را تشکیل می دهند برای خشک کردن لباس و یا به جای انباری استفاده می شوند .
روشن می شود که مثال از این دست فراوان است و بایستی به دنبال چاره بود. اکنون دیگر بیش از این نمی توان گفت چهار دیواری ، اختیاری . مسکن و فرهنگ سکونت همگن ما نه تنها همسایگان ، بلکه شهر ما را نیز تحت تاثیر قرار می دهد .
معماری بسته و درونگرای سنتی ایران ، تا مدتی پیش هم پاسخگوی فرهنگ سکونت ایرانی بود . زمانی بین فضاهای درون خانه ها و کوچه یا خیابان تقریباً هیچ گونه ارتباط بصری وجود نداشت . ساکنین خانه ها بدون شک کفشهای خود را در حیاط باز زیر ایوان بیرون می آوردند و وارد اتاق ها می شدند . برای خنک کردن خانه ها از کولر استفاده نمی شد و یا انباری خانه بدست کوچه و یا خیابان و یا شهر قرار نمی گرفت . اما در حال حاضر ، تغییر شیوه زندکی و ضروریت هایی که شرایط و محدودیت های اقتصادی و محیط شهری ایجاد نموده اند ، تمام این مسائل را به معضل تبدیل نموده است .
مقایسه تعامل فرهنگی و ارزشهای دینی در مسکن سنتی و مدرن شهرسازی و معماری سنتی به پاس و منزلت انسان از ریا و تظاهر و تقلب به دور بود . در مسکن سنتی نیازهای اعتقادی اقتصادی و اجتماعی به کمال مورد توجه قرار می گرفت . و برای تامین هریک از نیازها به نیکوترین وجه و زیباترین صورت ممکن عناصر و فضاهای ضروری و لازم شکل می گرفت .
زیباسازی و آراستن ابنیه و عمارت ، ارج گذاری و پاس حرکت انسان بود . زیراکه مناظر زیبا نوازشگر چشم بود و آرامش دهنده روان . معمار و شهرساز وقتی ایمان و باور داشت که خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد ، به خود حق نمی داد که با نمایش زشتی ها ، چشم آزار و روح خراش خلایق باشند و روابط اجتماعی انسان ها را مورد تعدی قرار دهند . معمار سنتی نمای بیرونی بناها را با کاربرد مناسب مصالح و نقش و تمجید فضاها و حجم های متفاوت زینت می داد و منظره درون را که باید کانون گرم خانواده یا جامعه ای کوچک باشد از بیرون زیباتر می آراست .
آیا همگام با پیشرفت های فنی و علمی در زمان حاضر و با بهره گیری مناسب از داده های علمی و آمیختن آنها به سنت های صحنه ایرانی و اسلامی که که همه منافع انسانها را نیز به همراه داشت معماری و شهرسازی مناسب با فرهنگ جامعه ما امکان حیات نداشت که به جای آسمان خراشها و بلندمرتبه سازی ها از نوع مسکن برخوردار باشیم که با سنن ما سازگاری نداشته باشد . آیا بنای این آسمان خراشها از اهداف شبکه های استعماری لیبرالیسم فرهنگی و اقتصادی موجود در جامعه ما نیست ؟
_ حجم فضایی مسکن و رابطه آن با فرهنگ :
مسئله اینست که مسکن باید بتواند شرایط لازم را برای رشد افراد فراهم آورد . یعنی هریک از افراد بتوانند برحسب نیازهای روحی، روانی و علائق خود ، فضای مناسب و حریم لازم را برای انجام فعالیتها و کسب آسایش روانی و جسمانی بیابند . درعین حال فضای مسکن باید بتواند محیط لازم را برای برقراری روابط خانوادگی و همبستگی آن و حفظ کیان خانواده ایجاد کند .
با توجه به دیدگاههای غالب و خاص اقتصادی در امر مسکن، که به تشکیل فضاهای کوچک انجامیده ، متاسفانه منازل کوچک ، توان ارضای نیازهای روحی و روانی افراد را فراهم نیاورده و درحقیقت تعالی فکری و روحی مردم از نظرها دور داشته شده است که این خود کانون و هسته اولیه آسیب های ناشی از تصورهای اقتصادی را به وجود آوردته است . اگرچه درحال حاضر معیارهای فرهنگی نیز متاثر از شاخص های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است ، لکن باید همخوانی مطلوبی مابین همه آن عوامل موجود باشد و درواقع توسعه و مطلوب شدن مسکن باید با دیگر برنامه های توسعه رابطه تنگاتنگی داشته و به هنگام و همگام انجام پذیرد .
امروزه عنایت غالب برنامه ریزی ها به قشر خاصی است که بی مکان نامیده می شوند ، اما اینان چه کسانی می توانند باشند ؟
ما همیشه در برنامه ریزی ها به یک نوع قشر فکر کرده ایم ، اما کسانی نیز هستند که در اثر فشارهای اقتصادی و روانی اضطراراً منزلی را تصاحب کرده اند اما امروزه برای آن کافی نیست . نهایتاً نتایج بدست آمده نشانگر آن است که :
1) حجم فضای مسکن در بستر زمان الگوی کوچکتری را پذیرا شده است .
2) فضا و مکان های ساکن کاربرد اصلی خود را از دست داده اند مانند ادغام اطاق نشیمن و پذیرائی . درحقیقت کاربری ها تغییر یافته است .
3) تبلیغات مربوط به محدود کردن میزان مسکن، عمیقاً روند خود را یافته و به پذیرش مکان محدود انجامیده است .
4) اثرات نامطلوب پذیرش بیش از حد محدود شدن مسکن، به صورت نامرئی در مردم و فرهنگ پذیری آنان موثر بوده است
5) جدا نبودن محل سکونت فرزندان دختر و پسر در منزل مسکونی خالی از ابهام نیست.
6) اگرچه مکانها محدود شده ، لیکن با توجه به تحقیقات موردی، بیش از 50 درصد مردم از ساکن خود راضی نیستند .
7) اکثر آنهایی که از مساحت مسکن خود راضی به نظر می رسند ، از معیارهای فرهنگی بی خبرند و درحقیقت با توسعه فکری ، خواسته ها و امکانات آن بی ارتباط هستند .
8) نتایج بدست آمده نشانگر آنست که فرهنگ نمی تواند مساکن 40 یا 45 متری را تحمل نماید . در غیر اینصورت باید تاوان عوارض نامطلوب آن را پس داد .
9) میزان عواطف و همسروگیری افراد و خانواده دچار آسیب شده است .
10) هم اکنون داشتن منزل خوب از امتیاز بیشتری برخوردار است نه داشتن شغل و …
11) حساسیت محل زندگی مردم در محاسبات آماری و اقتصادی کاهش یافته لیکن محاسبات فرهنگی آنها را تائید نمی کند .
_ محیط و انسانها :
دیر زمانیست که تاثیرات محیط زندگی بر چگونگی شکل گیری رفتار در شهر ذهنی و جسمی انسان ها توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است . اکنون بر همگان روشن شده است که انسان ها و محیط پیرامون آنها در مقیاس های خرد و کلان در ارتباط و تاثیر گذاری متقابل هستند . انسانها ، ضمن بهره جویی از نیرو و انعطاف غریزی برای تطابق یافتن با شرایط محیطی ، در تلاش دائمی برای شکل دهی و اصلاح محیط پیرامون خود هستند . آنان ذاتاً آگاه هستند که چنانچه حتی برای مدتی کوتاه از این تلاش دست بردارند ، به زودی بی نظمی و سردرگمی بر محیط از پیش تعیین شده حاصل قوانین ، قراردادها و عرفهای نوشته و نانوشته ای هستند که انسانها برای تنظیم روابط بین خود جاری ساخته اند .
4-2- عقلانی و مدبرانه بودن معماری
عقل واجماع از بارزترین ارزشهای مورد تایید و تاکید معرفت اسلامی است و هر معماری که به این ارزشها متکی باشد نیمی از اسلامیت را در بطن خود حمل می کند. عقلانی و مدبرانه بودن معماری در هر بوم و اقلیم متفاوت، می تواند شکل و گونه ویژه به خود بگیرد و نمود عینی کاملاً متفاوتی را منطقاً عرضه بدارد .
عقلانی بودن معماری می تواند در معیارهایی که ذیلا مطرح می شوند نیز آشکار گردد:
_ بومی بودن معماری :
معماری باید متناسب با شرایط آب و هوایی واقلیمی باشد که در آن خلق می شود.
_ خود کفا بودن معماری از نظر مصالح :
خودکفایی همواره یک ارزش است . مدبرانه است که معماری هرمنطقه متکی به مصالح موجود در خود آن منطقه باشد .
_ خودکفا بودن معماری از نظر فنی و سازه :
بسیار با ارزش است که معماری هر منطقه و اقلیمی و در بین هر قوم و ملتی متکی به دانش و بینش و فن و سازه متین و صحیح مردمان همان منطقه و اقلیم باشد .
_ مقیاس در معماری :
خدای کریم می فرماید : انا کل شیء خلقناه بقدر.
معماری انسان نیز باید در خلقت خود از فعل خدای رحمان الگو بگیرد.
_ صرفه جویی در معماری :
اصل صرفه جویی و لاتاکل اموالکم بالباطل همواره یک اصل شریف است و در اغلب امور صادق است منجمله در معماری :صرفه جویی در زمین ، در مصالح ، در فضا ، در انرژی مورد نیاز
_ مفید و با عملکرد بودن معماری :
باید که از ساخت و ساز معماری مرادی در نظر باشد و بر خلقت آن فایده ای مترتب باشد.
_ عقل معاش در معماری :
اقتصاد یک چنین معماری باید برای معاش مردم تنظیم شده باشد. یعنی با همه ویژگیهای حسنه ای که یک چنین معماری باید حامل آن باشد. معذالک باید متناسب با معیشت مردم شکل گرفته باشد .
_ مردم وار بودن معماری :
این چنین معماری باید هویت و شناسنامه ای مردمی وتعلقی همگانی داشته باشد . معماری در بین یک قوم و ملت باید آیینه تمام نمای عدالت اجتماعی جاری و ساری در میان آن قوم وملت باشد.
4-3- اهمیت و ضرورت مسکن
مسکن در زندگی انسان از اهمیت خاصی برخوردار است ودر برآورده کردن نیازهای اساسی زیستی ، اجتماعی واقتصادی او نقشی ویژه دارد.تغییردر ابعاد خانوار و گرایش به کوچک شدن آنها، منسوخ گشتن فرمهای سنتی معیشتی، گسستن افراد مزدوج از والدین خود از نقطه نظر خانه و مسکن وعوامل مشابه دیگر، ابعاد دیگر این قضیه است. این تغییرات باضافه بالارفتن توقعات مردم از زندگی در شکل زیستن، آنهم در خانه های مستقل، نیازبه مسکن را افزایش داده است. برآورد حداقل تعداد واحدهای مسکونی مورد نیاز بر اثر تغییر عوامل جمعیتی.
جدول شماره: 4- 3
جدول شماره: 4- 3
متوسط سطح زیر بنای واحدهای مسکونی تولید شده در مناطق شهری طی سالهای 1365 – 1380
ماخذ : مقالات آموزش اقتصاد مسکن ، سازمان ملی زمین و مسکن ، معونت مسکن وبرنامه ریزی
_ مسکن سازی با مردم :
مسکن یکی از معضلات مهم کشور ما است و به عنوان یک ضرورت در جامعه قابل توجه و اهمیت بوده و بسیار سرنوشت ساز و تعیین کننده است. داشتن مسکن مناسب یک حق مسلم اجتماعی است. مسکن از اساسی ترین نیازهای بشرو یکی از عوامل مهم توسعه است ، لذا در قانون اساسی1 جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک ضرورت به آن توجه گردیده و نیاز به آن مورد توجه واقع شده و دولت مکلف گردیده تا شرایط مناسب در زمینه تامین مسکن مناسب برای همه اقشار جامعه را فراهم نماید. امکانات محدود دولت و افزایش سریع تقاضای مسکن، اجازه تامین مسکن برای تمامی افراد جامعه را نمی دهد و در این میان برخورداری گروههای کم درآمد از همه کمتراست.
مسکن دارای ابعاد گوناگون اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، کالبدی، فضایی و… بوده و نمی توان با نگرش تک بعدی به آن نگریست. برنامه ریزی مسکن نمی تواند تنها به ایجاد یک سرپناه خلاصه گردد؛ زیرا هدف عمده، فراهم سازی خانه ای مناسب در بافتی مناسب برای پاسخ گویی به نیازها، ارزش ها و کرامت انسانی است.
در حقیقت خانه سازی باید به عنوان مرحله ای از جذب افراد کم درآمد و زندگی اقتصادی- اجتماعی و عامل تغییر شرایط اقتصادی- اجتماعی آنان به حساب آید. تاکنون برنامه ریزی مسکن در ایران به شکل برنامه ریزی بخشی و با دیدگاه اقتصادی انجام می گرفته است که هماهنگی لازم را با برنامه ریزی فضایی ندارد. بنابراین چاره کار را باید در برنامه ریزی مسکن در چهارچوب برنامه های کلی تر آمایش منطقه ای و با دیدگاه فضایی جست و جو کرد.
یکی از معضلات اصلی بخش مسکن در اکثر شهرها، بخصوص شهرهای بزرگ کشورهای در حال توسعه ،تامین مسکن گروههای کم درآمد شهری است.امروزه کمترجامعه ای، چه در کشورهای پیشرفته وچه در کشورهای در حال توسعه پیدا می شود که بتواند مدعی حل ریشه ای معضل مسکن در ابعاد کمی و کیفی آن باشد. این مسئله بخصوص در بین کشورهای در حال توسعه ملموس تر است چرا که در این کشورها تنها اقشار معدودی از جامعه امکان دسترسی به مسکن مناسب خود را بدست می آورند.امروزه حتی خوشبین ترین برنامه ریزان پذیرفته اند که ساخت ارزان ترین خانه با ساده ترین طرح و مصالح نیز از توان حداقل یک سوم خانوارهای شهری کشورهای جهان سوم خارج است.
رشد و گسترش روزافزون شهرهای بزرگ از یک طرف و تخلیه و متروکه شدن روستاها و مجتمع های زیستی کوچک در کشورهای در حال توسعه از سوی دیگر باعث گردیده تا معضل مسکن در این کشورها بیشتر جلوه گر شود.هرگونه سیاست، برنامه و روشی که درجهت بهبود شرایط مسکن این گروه ها مطرح می شود، تا زمانی که با شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی گروههای مذکور همراه نباشد با ناکامی روبرو خواهد شد یا اینکه اثرات آنها در سطح جامعه ملموس و چشمگیر نخواهد بود.
_ مسکن اجتماعی :
مسکن اجتماعی به نوع خاصی از تامین مسکن اطلاق می شود که ریشه قانونی در قرن نوزدهم دارد.سه ویژگی مهم این نوع مسکن عبارتند از:
الف- بدون ملاحظات منفعت طلبانه تامین می شود و اجاره آن از سطح اجاره معمولی کمتر است.
ب- حکومت این نوع مساکن را ، طبق تعریفهایی که از نیاز می کند واگذار می نماید، لذا قدرت پرداخت اجاره از طرف ساکنین اهمیت دارد.
ج- میزان نظارت حکومت در آنها زیاد است، بیشترین تامین کنندگان این نوع مساکن بخش دولتی و تعاونی ها و سازمان های محلی غیرانتفاعی می باشد. این واحدهای مسکونی با زیربنای کم تا 50 متر مربع و به صورت انبوه ساخته شده و به صورت اجاره ای و اجاره به شرط تملیک می باشد . و اجاره آن اجاره اجتماعی نامگذاری می شود.
_ قیمت و هزینه مسکن :
از مهمترین عواملی که باعث بالارفتن هزینه مسکن می گردد، عدم تعادل بین عرضه و تقاضاست. گرچه در شرایط بحران اقتصادی عوامل دیگری نیز در افزایش سطح قیمتها و تشدید عدم تعادل بین عرضه و تقاضا موثرند. این کالای بادوام، پرهزینه و غیرمنقول که جایگزینی ندارد یک کالای سرمایه ای است و درحقیقت نوعی پس انداز به شمارمی آید.بالابودن نسبت قیمت مسکن به درآمد سالانه خانوار، و نسبت اجاره سالانه واحد مسکونی به درآمد سالانه خانوار ، در مقایسه با شاخص های مزبور در جهان، نشانه توان مالی پایین خانوارهای ایرانی برای تهیه مسکن است.
جدول شماره: 4- 10
توان مالی خانوارها ، خط توانمندی و خط فقر مسکن.
ماخذ : مقالات آموزش اقتصاد مسکن ، سازمان ملی زمین و مسکن ، معونت مسکن وبرنامه ریزی
_ کوچک سازی مساکن :
روش انبوده سازی وکوچک سازی ریشه در تاریخ وشرایط خاص دارند . شاید بتوان سابقه این امر را در دوران مصرباستان بازیافت. در آن دوران برای هزاران نفرکارگری که ساختن اهرام ثلاثه را برعهده داشتند مجموعه های مسکونی متراکم وانبوهی با حداقل امکانات بنا شده بود که تنها حکم سرپناهی را داشتندکه آنان راتاحدی تنهااز گزند سرما وگرما محفوظ می داشت.کوچک سازی وانبوه سازی به تعبیر امروزی ریشه در برنامه های مسکن شهرهای صنعتی اروپایی پس از انقلاب صنعتی دارد که در جهت تامین مسکن مهاجرین روستایی که برای کارگری به شهرها آمده بودند و در محیطهای بسیار آلوده و کثیف و غیر انسانی زندگی می کردند ارائه و به اجرا در آمد .
_ مسکن در متن سیاست عمران ملی :
در ایران تقاضا برای مسکن – که اهرم تحرک بازار مسکن است – با غرب تفاوتهای کلی دارد.ایران کشوری است با اقتصاد پولی نقدی ، در برابر اقتصاد پولی اعتباری که در غرب رایج است.این تفاوت در نوع اقتصاد پولی به حدی زیاد است که بخش قابل توجهی از نیازمندان را از ورود به باشگاه متقاضیان مسکن محروم می کند. کسی که در غرب به دنبال خرید خانه است اگر بتواند نشان دهد که در آمد ثابت دارد و در آمد ماهیانه او به اندازه ای است که با یک چهارم یا یک سوم آن می تواند قسط خانه را بپردازد، بدون تردید می تواند با گرفتن وام 30 ساله خانه بخرد . بانکها به همین ضابطه راضی هستند. حتی اگر توانایی او در پرداخت مورد تردید قرار گیرد، در صورت داشتن مبلغی معادل 10 تا 20 درصد بهای خانه، می تواند مابه التفاوت آن را وام بگیرد ، زیرا نهاد وام دهنده درصورتی که شخص نتواند اقساط خود را به موقع وصول کند با حراج گذاردن خانه پول خود را بر می دارد و هزینه حراج یا تنزل احتمالی بهای واحد مسکونی را از پیش پرداخت خریدار تامین می کند.
در ایران این حالت وارونه است . سهم اعتباری ( وام ) نسبت به کل قیمت واحد مسکونی ناچیز است . مدت وام کوتاه و در نتیجه اقساط ماهانه زیاد و بهره وام سرسام آور است . ارزیابی بانک از قیمت واحد مورد معامله که به صورت وثیقه در رهن بانک باقی می ماند ، نیز زیر قیمت روز صورت می گیرد . به دیگر سخن ، به جای اینکه بانک درد خریدار را درمان کند، وام گیرنده باید خود را به زمین و آسمان بزتد تا تضمین کند که بانک سود دلخواه خود را ببرد . وام گرفتن مردم عادی از بانک مانند تعهد مهریه سنگین در ازدواج برخی خانواده ها است .
نکته دیگر اینکه در غرب ، مردم گاهی میان خرید یا اجاره کردن خانه مردد می مانند . زیرا بهره بانکی پایین و عرضه مسکن زیاد است و در جاهایی مانند کانادا ، که جمعیت کمی دارد ، ترقی قیمت خانه بسیار کند است و با خرید خانه نه فقط چیزی به خریدار نمی رسد که حق انتخاب او نیز محدود می شود . در حالی که در ایران ، به دلیل سرسام آور بودن میزان بهره بانکی و بالا بودن تورم اگر کسی بتواند خانه بخرد به دلیل بالا رفتن اجاره بها از هستی ساقط می شود . بهای ملک با تورم افزایش می یابد و آدم ندار هر روز از بازار مسکن بیشتر فاصله می گیرد .
نکته سوم سهم بالای هزینه زمین در قیمت واحد مسکونی در ایران است که گاهی از 50 درصد بیشتر می شود . این هزینه در غرب از 10 تا 15 درصد است .هزینه زمین، بخش قابل توجهی از امکانات مالی خانوار ایرانی را حبس می کند.
_ امکانات مسکن مناسب :
مسکن مناسب نیازهای متنوعی را برآورده می سازد که مهم ترین آنها عبارتند از:
1) نیازهای زیستی : مانند غذا، حفاظت در مقابل سروصدا، آلودگی ها و بیماری ها.
2) نیازهای اقتصادی : مانند فرصت برای اشتغال، بهبود استاندارد زندگی، دسترسی به فعالیت روزانه و تسهیلات زیربنایی.
3) نیازهای اجتماعی : مانند امنیت متقابل فرد و دولت، داشتن فرصت برای کنش های متقابل و مشارکت اجتماعی، فرصت پرورش فکری، حفظ سنت های فرهنگی، ارضای نیازهای روحی، هنرومعماری و دسترسی به طبیعت.
4) نیازهای خانوادگی : مانند فضای کافی برای کنش متقابل اجتماعی، ثبات و محبت و تسهیلات مراقبت از فرزندان.
5) نیازهای روانی : مانند حفظ احساسات شخصی و شان و شخصیت انسانی و تعلق خاطر.
4-4- تاریخچه پیدایش مشکل مسکن
طرح مسئله مسکن به عنوان یک معضل اجتماعی و چگونگی تلاش در جهت رفع آن برحسب شرایط اجتماعی- اقتصادی و سنت های سکونتی و فرهنگی کشورهای مختلف شیوه های متفاوتی یافته است. انقلاب صنعتی و پیامدهای آن که سبب مهاجرت گسترده روستاییان به شهروگسترش شهرنشینی گردید مسئله مسکن را به یک مقوله اجتماعی تبدیل نمود. با حاد شدن مشکل مسکن به ویژه در گروههای کم درآمد در سالهای اواخر قرن نوزده و اویل قرن بیستم در بسیاری از کشورها دولت ها مداخله کرده و با تولید مستقیم مسکن یا کمک به سازندگان در جهت کاهش این مشکل اقدام کردند. جنگ جهانی اول که با خرابی گسترده مساکن و رکود فعالیت های ساختمانی همراه بود، بحران مسکن را دامن زد. بنابراین در برخی از کشورهای صنعتی دولت ها با ساخت مسکن اجتماعی در راه تخفیف معضل مسکن گروه های کم و میان درآمد تلاش نمودند .
اما پس از آن با احیای بخش خصوصی از میزان مداخله دولت در تامین مسکن ،به میزان زیادی کاسته شد. در جنگ جهانی دوم بحران مسکن ابعاد گسترده تری پیدا نمود و سبب شد که دراکثر کشورهای صنعتی دولت ها مقوله مسکن را در چهارچوب رفاه اجتماعی در نظر گرفته و در آن مداخله کنند. از دهه 1970 به بعد با رفع نسبی کمبود مسکن سیاست عمومی دولت ها در اغلب کشورهای صنعتی،کاستن از بار تعهدات دولت و ایجاد انگیزه در بخش خصوصی بود اما علی رغم تمایل دولت ها مسکن سازی اجتماعی هرچند در مقیاس محدودتر ، در اکثر کشورها ادامه یافت.
پیدایش مسئله مسکن در ایران به عنوان یک معضل اجتماعی نیز به آغاز رشد سرمایه داری در دهه 1330 بر می گردد، زیرا قبل از آن مسکن به عنوان یک مشکل اجتماعی مطرح نبود و اگر در سطح کلی مورد توجه قرار می گرفت در حد مشکل سایر بخش های اقتصادی قرار داشت.
در دهه 1340 با مطرح شدن مسکن به عنوان یک مشکل، سرمایه های آزادشده از اصلاحات اراضی که زمینه های جذب در تولید را نمی یافتند ،جذب بازار مسکن شدند و به مسکن سازی به عنوان چرخه ای پرسود نگریسته شد.با وقوع انقلاب اسلامی کنترل و محدودیتهای اعمال شده در گسترش شهرها از میان برداشته شد و مسکن سازی در اطراف شهرها رونق بسیار گرفت. مشکلات و نارسائی های موجود از جمله فقدان نظام برنامه ریزی و سیاست مشخص مسکن، اعلام سیاست های مشخص مسکن، اعلام سیاست های متناقض در زمینه مسکن، عدم اجرای کامل قانون، لغو مالکیت اراضی موات و به دنبال آن کاهش عرضه زمین های شهری، کاهش واحدهای مسکونی خالی جهت اجاره و… باعث شد تا از سال 1359 قیمت مسکن به سرعت سیر صعودی پیدا کند. با وقوع جنگ تحمیلی فعالیت های ساختمانی دچار رکود گردید، اما از سال 1362 فعالیت های ساختمانی مجدداً رونق یافت. از سال 1371 نیز مجدداً سرمایه گذاری دولت با کاهش مواجه بوده است، بنابراین در صحنه تامین مسکن، رشد بخش مسکونی بستگی تام به بخش خصوصی و نرخ سوددهی در این بخش پیدا کرده است و مشکلات مسکن به ویژه برای کم درآمدها همچنان ادامه یافته است.
_ زیربخشهای مسکن، مسائل و مشکلات آنها :
الف- زمین
ب- مصالح ساختمانی
ج- منابع مالی و اعتباری
د- نیروی انسانی
ه- تکنولوژی ساخت
ی- مدیریت طرح و اجراء
_ عوامل موثر بر ایجاد مشکل مسکن افراد کم درآمد :
1) محدود بودن منابع مالی دولت در حل تامین مسکن جهت گروههای کم درآمد که درنتیجه عملکرد آن، تبدیل به تولید مسکن برای گروههای میان درآمد می گردد.
2) تفاوت فاحش بین نیازمندان واقعی مسکن و متقاضیان موثر.
3) افزایش شهروندان و تمرکز روزافزون جمعیت بخصوص از گروههای درآمدی پایین در مراکز شهری از طریق مهاجرت از روستا و نیاز همگی آنان به مسکن که موجب تشدید بحران گشته و ایجاد حلبی آبادها و حصیرآبادها از جمله عوارض آن است.
4) مقطعی بودن برنامه های مسکن و عدم وجود یک برنامه ریزی جامع مسکن با توجه به برنامه های کلان توسعه.
5) نارسایی مقررات وآیین نامه های مربوط به مسکن و ساختمان و عدم کارائی سیستم های پشتیبانی.
6) عدم استقبال سرمایه گذاران بخش خصوصی از سرمایه گذاری در مسکن به شکل تولید انبوه و با استفاده از شیوه های صنعتی پیشرفته.
_ مشکلات و محدودیت های فیزیکی و کالبدی :
1) بالا بودن زیربنای واحدهای مسکونی با تاثیر گذاری بر افزایش قیمت مسکن ومصرف مصالح ساختمانی.
2) پایین بودن تراکم های ساختمانی در ساخت و سازهای مسکونی و فقدان ضوابط لازم برای تشویق استفاده حداکثر از زمین با تراکم های مطلوب.
3) ناکافی بودن شمار شرکتهای ساختمانی با مهارتهای فنی و ساختار تشکیلاتی مناسب با فعالیت تخصصی در امر تولید مسکن.
4-5- نتیجه گیری و نکات پیشنهادی
چون شناخت مشکلات مسکن و تجزیه و تحلیل آنها نیاز به گذشت زمان و تحقیق در دوران مختلف دارد بنابراین از راهکارها ، سیاستها و نکات پیشنهادی که در این زمینه توسط محقیقین به دست آمده استفاده می کنیم.
شناخت مشکلات مسکن و تجزیه و تحلیل آنها به تنهایی برای حل مشکل مسکن کافی نبوده و برای خارج شدن از این بحران ارائه راه حل ها در قالب تنظیم برنامه و تدوین سیاست ها و غیره که در حالت انسجام یافته خود، فرآیند جامع برنامه ریزی را شکل می دهند، لازم است.
ارائه چارچوبی مناسب برای شناخت دقیق تر گروههای کم درآمد، همراه با جمع آوری مهمترین روشهای تامین مسکن این گروهها از دهه 1960 م (1339 ش) تا سال 2000 م (1379ش) که توسط دولتها و سازمانهای بین المللی برای تامین مسکن گروههای کم درآمد اعمال گردیده است و نیز یافتن راهکارهای مناسب برای رفع معضل بی مسکنی گروههای مذکور از جمله نتایج مهم این پژوهش می باشند.
مبادرت نمودن به برنامه ریزی جامع وکامل جهت تامین مسکن یا ارتقای کیفیت سکونت گروههای کم در آمد شهری، بعد از شناسایی کامل وجمع آوری اطلاعات لازم از آنها میسر خواهد شد.
شناسایی ابعاد فرهنگی مسئله مسکن از عمده ترین عواملی است که باید مورد کنکاش وتوجه گسترده قرار گیرد چرا که شناخت ویژگیهای فرهنگی جهت حصول به مقصود از نقش تعیین کننده ای برخوردار می باشد.
توجه نمودن به بعد اقتصادی مسکن در رابطه با تامین مسکن گروههای کم در آمد از اهمیت بالایی برخوردار است ،در این راستا آنچه که می بایست مد نظر قرار گیرد ، بررسی وشناخت ابعاد ، توانایی و بنیه مالی خانوارهای کم درآمد می باشد.
جهت فعال کردن بازار سرمایه مسکن، تشویق پس انداز و سپرده گذاری، تشکیل شرکتهای سرمایه گذاری، تاسیس صندوق های پس انداز مسکن، فروش اوراق مشارکت در طرحهای مسکن، و نهایتاً فعال کردن بازار بورس سهام در بخش ساختمان و مسکن.
ایجاد تعادل بین درآمد خانوارهای شهری با قیمتهای روز مسکن.
نظارت لازم بر چگونگی احداث مسکن توسط افراد سودجو ونیز جلوگیری از سوداگری زمین از جمله مسائل مهم دیگر در این رابطه می باشد.
کاهش مدت زمان ساخت مسکن توسط تولید کنندگان ، افزایش کیفیت مسکن و پایین آوردن قیمت آن ، حمایت از انبوه سازان ونیز استاندارد کردن مصالح ساختمانی از جمله اقداماتی است که می تواند موجب افزایش کمی وکیفی مسکن در سطح جامعه گردد.
به منظور افزایش کمی واحدهای مسکونی ارزان قیمت ، استفاده از مصالح ساختمانی ارزان قیمت وبکارگیری استانداردهای حداقل ساختمانی توسط انبوه سازان مسکن توصیه می شود.
تاکید بر دخالت موثرتر دولت در زمینه تامین وبرنامه ریزی مسکن از جمله راهکارهای موثر دیگر.
استفاده بهینه از اراضی شهری(احیاء بافتهای فرسوده، اصلاح قوانین و مقررات ساخت و ساز، تدوین قوانین مالیاتی در مورد زمینهای بایر شهری) همسو با هدفهای کوچک سازی و انبوه سازی.
مشارکت نهادهای مردمی (شهرداریها، شورای شهر و… ) در فرآیند تامین مسکن عمران شهری.
تشویق سپرده گذاران به سپرده گذاری با کاهش نرخ بهره وام مسکن.
ایجاد بانک اطلاعات مسکن توسط وزارت مسکن و شهرسازی.
4-6- ایده طراحی
4-6-1- فرآیند تصمیم گیری
فرهنگ نشات گرفته از ریشه ها ،
ساقه ها ، جوانه ها ، برگها و گلها را در می نوردد،
و همچون خون سبز از سلولی به سلولی دیگر جریان می یابد ،
و در زیر باران این عطر بوستان سیراب شده ، به فضا نیرو می بخشد .
اما یک فرهنگ بیگانه و وارونه بر انسانها ، جان را از آنها می ستاند
و به صورت عروسکهایی در شکر می آورد که بارانهای رحمت زندگی ،
آنان را به خمیری بی شکل و وزین مبدل می سازد .
4-6-2- مفهوم سنتی نما و سه متغییر آن
درنما مسائل بسیار مهمی از نظر فضای معماری تحقق می یابند ، رابطه فیزیکی و بصری بیرون ودرون و رابطه جنبه ایستا و متحرک ساختمان ،یعنی فرم وکاربری .حجم اگر چه سه بعدی است دارای فرمی خارجی است که توسط سطوح بیان می شود . نما در توصیفی کلی از همین سطوح یا سطحی مهم و اصلی که به دلیل قرار گرفتن در معرض دید ، بیشترین اطلاعات را در مورد حجم ساختمان انتقال می دهد و با آگاهی از خاصیت سطحی بودن و با فکر ارزشگذاری بر این خاصیت ایجاد می شود .
فارغ از مباحث نظری ، درعمل نمای ساختمان از مقوله نمای ترسیمی در فرایند طراحی ساختمان جدا نیست . حجم ساختمان در عمل بیشتر از طریق پلان ونما که مقوله ای سطحی هستند، نمایش داده می شود .تاثیر فرایند بر محصول ، که درهر زمینه ای از تولیدات بشر اتفاق می افتد یکی از مواردی است که باعث عدم کارایی نمای سنتی در معماری امروز شده است . معماریهای نو به صورت کاملاّ سه بعدی طراحی وارائه می شوند و این مقوله باعث شده است که نما به عنوان عنصری سطحی تحت الشعاع قرارگیرد . اگر چه در میان معماران پیشرو امروز عده ای همچنان به نقش لفاف بیرونی ساختمان ، به عنوان یک عنصر مهم معماری اعتقاد دارند و در این زمینه تجربیات جالبی را نیز انجام داده اند ، به نظر می رسد مفهوم سنتی نما در حال دگرگونی است و مفهوم پوسته، که ابعادی وسیع تر دارد ،به تدریج جایگزین آن می شود .
همان طوری که می دانیم ساختمان ذاتاّ سه بعدی است و در طراحی کامپیوتری یا ماکت نیز به صورت حجم در تمامی ابعاد آن دیده می شود . اما در تماس واقعی از نزدیک با ساختمان هر بار فقط یک یا دو نما به صورت کامل دیده می شوند . ساختمانهای متداول امروزی یک نمای مهم ومشخص به سوی خیابان دارند ولی بقیه نماها عموماّ کمتر کار شده اند . نخستین شناخت و برخورد افراد با بنا از طریق نمای اصلی صورت می گیرد .طراحی بسیاری از ساختمانهای معاصر به روشی حجم گریز ، یعنی پلان به علاوه نما صورت گرفته است .
ترسیم نما ، یعنی به تصویر در آوردن ساختمان آن گونه که هرگز دیده نمی شود . تاثیر حجمهای بیرون زده (بالکنها) وتورفتگیها در نمای واقعی ، هرگز آن گونه نیستند که در نمای سایه خورده و آرایش یافته ترسیمی، خودنمایی می کنند . بالکنها ، که در ترسیمات جذاب جلوه می کنند و ظاهراّ نما را از یکنواختی نجات می دهند. در عمل اغلب اوقات از زیر دیده می شوند . یعنی بیشتر آن چیزی دیده می شود که هیچ ایده یا طرحی برای آن داده نشده است. نما عنصری جداگانه است که در فرایند طراحی در جدال با پلان قرار می گیرد . همچون صحنه نبرد شیر وگاو در نقش برجسته های تخت جمشید که چیرگی یکی بردیگری نشان دهنده یکی از دو فصل تابستان (شیر بر گاو) و زمستان (گاو بر شیر) است . پیروزی قانونمندیهای پلان بر نما به فضای کاربردی وعکس آن به بنای تزئینی و ظاهراً جالب توجه ، ولی در باطن غیر قابل استفاده می انجامد . آنچه به نظر می آید مربوط به ضعف در طراحی است . درواقع گوشه کوچکی از بحرانی است که نما را بر سر دو راهی نابودی یا دگرگونی قرار داده است.
در هر حال نما به مفهوم سنتی آن ، خصوصیاتی دارد که امروزه به شدت مورد حمله قرار گرفته است . این خصوصیات به شرح زیر هستند :
الف- تشکیل شدن اجزاء معنی دار
ب- جزئی از نمای شهری بودن
ج- مورد تاکید قرار دادن یک جهت مشخص
_ تشکیل شدن از عناصر معنی دار:
گر چه معماران مدرن از اوایل قرن بیستم مبارزه با عناصر سنتی معماری نظیر ستون ، سرستون ، در و پنجره را در دستور کار خود قرار دادند لیکن برای اولین بار معماران دهه هشتاد ونود رویای مدرن را فارغ از سرمشقهای معماری " مدرنیست " تحقیق بخشیدند و آثاری به وجود آوردند که در آنها تقریبا اثری از عناصر آشنای معماری نبود و معماری به مثابه اثر انتزاعی هنری ارائه می شد.
حجمها وسطوح جایگزین عناصر معماری شدند وچهره به یاد ماندنی وثابت نما، جای خود را به ادراکی مبهم و متغییر از حجمهای پیچیده ونامانوس بخشید . تحولی را که رخ داد می توان به جایگزین کردن موسیقی برکلام تشبیه کرد.
_جزئی از نمای شهری بودن :
همانطور که در ساختمان هر جزء در رابطه با کل و با دیگر اجزاء معنی می یابد ، در نمای یک خیابان یا کوچه نیز، به مفهوم آشنای آن ،نمای تک ساختمان جزئی از مجموعه ای است که به صورت یک عنصر شهری واحد جلوه گر می شود و ارزیابی عناصر آن به صورت مستقل ومجرد ممکن نیست .
_ مورد تاکید قرار دادن یک جهت مشخص :
گروهی از پژوهشگران معتقدند نما تنها زمانی به عنوان یک عنصر مستقل معماری مطرح شد که معماران به این فکر افتادند که از طریق تناسبات و سازماندهی فضایی جهتی خاص را مورد تاکید قرار دهند . رابطه بین جهت ، یا به عبارتی محور اصلی فضا ونما ، عجیب به نظر می رسد . اما نحوه قرار گیری نمای اصلی را به خوبی توضیح می دهد.
نتیجه گیری :
1- توجه به سنت و فرهنگهایی که از گذشتگانمان به ما رسیده ، باعث خودباوری ، خودشناسی و ریشه دار شدن فرهنگمان شده و انتقال دادن فرهنگها به آیندگان وظیفه ای است که بر دوش تک تک صاحبان آن فرهنگها و سنتها می باشد .
2- در پروژه های مسکونی، چون مسائل عملکردی و ضوابط اجرایی راه را برای خلق حجمهای پرهزینه و خلاق می بندد ، بنابراین توجه به نما و مسائل مربوط به آن از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد و برای رسیدن به طرحی در خور مسکنهای ایرانی باید بیش از پیش آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
فصل پنجم
نمونه مشا به خارجی و ایرانی
5-1- نمونه خارجی
عنوان پروژه : albion riverside
تاریخ ساخت: 2003-1998
معمار: norman foster and partners
موقعیت بنا : london – england
_ جهت گیری بنا در سایت و دسترسیها :
_ مشخصات بنا :
1) تشکیل شده از سه ساختمان مجزا
2) اتصال و ارتباط سه ساختمان توسط کافه، مغازه و فضای عمومی
3) قرار گیری پارکینگ در زیرزمین
4) تشکیل شده از 185 واحد آپارتمانی
5) شامل واحدهای 1 تا 4 خوابه در 12 طبقه
6) طبقه 11 و 12 شامل 12 واحد به صورت دوبلکس
7) دیوار های داخلی دارای انعطاف می باشد
_ برنامه فیزیکی فضاها :
1) 1 خوابه 35 واحد
2) 2 خوابه 84 واحد
3) 3 خوابه 56 واحد
4) 4 خوابه 10واحد
5) پارکینگ
6) کافی شاپ -کافی نت – فست فود – استخر سر پوشیده – سالن بدن سازی- مغازه ها
7) سوئیت 1 خوابه دانشجویی ( خوابگاه)
دیدهای مطلوب از داخل به خارج
دیدهای مطلوب از خارج به داخل
_ دلایل شکل گیری فرم بنا :
1) قرار گیری در کنار رودخانه پیچ در پیچ thames
2) ایجاد بافت مسکونی سرزنده و آرامش بخش ( کار و زندگی همراه با لذت)
3) حرکتی به نرمی و سیالی حرکت حلزون
4) ترکیبی از حجم حلزون و فرم ماه نامتقارن
5) تلقین حس آرامش بخش حرکت در کنار رودخانه پر پیچ و خم
6) تقویت حس نظم بصری
7) خط افق قوی
8) هماهنگی با سایربناهای اطراف و عدم خودنمایی از لحاظ تناسبات حجم و ارتفاع وحتی در متریال های نما
_ تاثیر فرم بر پروژه :
1) طراحی واحدهای مسکونی با متراژهای متفاوت
2) طراح را در خلق فضای داخلی آزاد گذاشته است
3) سبب به وجود آمدن دیدهای مطلوب شده
4) به وجود آمدن فضای باز عمومی
_ فرم کلی ساختمان و طبقات
فضایی متمدن در طبقه همکف ،قرار گیری مغازه ها در منحنی آلبیون منحصر به فرد بوده و شامل امکانات تفریحی ، سالن ورزشی و استخرمی باشد و به ساکنین و عابرین گردشگاه حاشیه رودخانه سرویس می دهد .
دوبلکس طبقات 11 و 12
_ سیرکولاسیون افقی و عمودی :
1) دارای 4 سیرکولاسیون عمودی برای 4 ساختمان مجزا می باشد.
2) سیرکولاسیون افقی در طبقه همکف و اول و زیر زمین به صورت فضاهای مغازه ، کافی شاپ و پارکینگ و… می باشد که عامل ارتباطی بین چهار ساختمان است .
3) از دلایل تفکیک این بنا به چهار ساختمان میتوان به امنیت (شناخت همسایه ها ) و دسترسی آسان به راه پله و آسانسور اشاره کرد .
_ سیستم سازه ای – متریال نما :
1) نورمن فاستر در طی چهار دهه اخیر برداشتهای از تغییرات سریع معماری قرن بیستم داشته است و تنها دقت و ظرافت او در نمایش ساختارهای متفاوت سازه در آثارش او را به معماران سازه گرا مانند پل رودولف و کالاتراوا نزدیک می سازد .
2) سازه سقف سازه فضایی با تکنولوژی هوشمند بوده و اسکلت کل ساختمان فلزی می باشد.
3) شیشه – پانلهای شیشه ای- صفحات آلومینیومی
_ نمای جنوبی :
نمای جنوبی ساختمان دریک شبکه ی نازک آلومینیومی پنهان و تنها بوسیله ی عقب نشینی بالکن ها و پنجره ها شکافته شده است.
_ نمای شمالی :
نمای رو به رودخانه به صورت پارتیشن های شیشه ای بوده و بالکن ها با حفاظ شیشه ای ظریف به فرم منحنی شکل گرفته است .
_ تکنولوژی به کار رفته در ساختمان :
1) دیوار های داخلی به صورت پارتیشن های انعطاف پذیر بوده ودر هر حال میتوان فضاهارا کم و زیادکرد.
2) استفاده از سیستم هوشمند و کنترل از طریق تلفن همراه و اینترنت
3) تکنولوژی ساخت سقف و متحرک بودن دریچه های سقف که بر روی بالکنهای طبقات دوبلکس می باشد
5-2- نمونه ایرانی
برج بین المللی تهران
_ معرفی پروژه :
شرکت بین المللی توسعه ساختمان با سابقه ای دیرین در امر ساخت و اجرای پروژه های عظیم ساختمانی و با برخورداری از توان نخصصی و حرفه ای شرکت های برتر داخلی همچون آ.اس.پ و یک شرکت فرانسوی این سازه منحصر به فرد را با پیشرفته ترین تکنولوژی روز دنیا در چشم انداز سلسله جبال همیشه سرفراز البرز احداث کرده است. محاسبات فنی-مهندسی این پروژه بر اساس آخرین استاندانداردهای معتبر بین المللی برای مناطق زلزله خیز صورت پذیرفته است.
_ موقعیت مکانی پروژه :
برج بین الملل تهران در قلب تهران و شاهراههای حیاتی در ضلع شمال بزرگراه حکیم واقع شده، در حالی که از غرب به بزرگراه شیخ بهایی جنوبی و از شرق به بزرگراه کردستان با دسترسی مناسب به نقاط مختلف شهر قرار گرفته است.
_ مشخصات عمومی پروژه :
برج بین الملل تهران با زیربنای کل 220،000 متر مربع در تهران واقع شده است. این برج با سه بال پهناور در 56 طبقه که مشتمل بر 572 واحد است دارای 43 آپارتمان سوئیت، 172 آپارتمان دوخوابه، 313 آپارتمان سه خوابه، 16 آپارتمان چهارخوابه ، 11 آپارتمان پنت هاوس تریپلکس و 17 واحد تجاری در همکف می باشد.
_ شاخص های مهم و بی نظیر این برج :
عظیم ترین و مرتفع ترین برج مسکونی ایران با بیش از 160 مترارتفاع و زیربنای ساخت 220 هزار متر مربع
مقاوم در برابر زلزله های عظیم (دوره بازگشت 475 ساله و 2475 ساله) .
محوطه باز و فضای سبز وسیع .
دید وسیع با چشم اندازی باز به نقاط مختلف شهر تهران .
نورگیری مناسب فضاهای آپارتمانی .
استفاده از مصالح و تجهیزات مرغوب مطابق با استانداردهای بین المللی .
واقع شدن در قلب شاهراههای اصلی تهران و دسترسی آسان به تمامی نقاط شهر .
_ امکانات رفاهی :
1) زمین ورزش و بازی کودکان
2) لابی برای هر بال و یک لابی عمومی
3) سالن بدنسازی سرپوشیده جداگانه مخصوص خانمها و آقایان
4) استخرهای شنای سرپوشیده همراه با سونا و جکوزی جداگانه، مخصوص خانمها و آقایان
5) مسیرهای تردد ویژه معلولین و سالمندان
6) زمین تنیس
7) سالن اجتماعات
8) سونا
_ ویژگی ها :
دسترسی آسان با تامین 15 آسانسور مسافری 3 متر بر ثانیه و 3 آسانسور باری 2 متر بر ثانیه میتسوبیشی و مجهز به سیستم هوشمند برای کاهش ترافیک .
مجهز به سیستم لوله کشی گاز بر اساس استانداردهای ملی .
مجهز به سیستم اعلام حریق هوشمند.
مجهز به سیستم کنترل هوشمند ساختمان .
مجهز به ژنراتور برق اضطراری برای تامین برق فضاها و تاسیسات عمومی و آسانسورها .
دسترسی سریع به آب گرم مصرفی به کمک نوارهای گرمکن الکتریکی .
استفاده از عایق های صوتی و حرارتی به منظور آسایش ساکنین .
وجود محیطی آرام با محدودیت تعداد آپارتمان در هر طبقه .
نمای پیش ساخته از جنس بتن مسلح به الیاف شیشه ای .
پنجره با شیشه دوجداره و پروفیل آلومینیومی با ویژگی عایق حرارتی (پنجره ترمال بریک)
سیستم تهویه مطبوع دارای فن کوئل های سقفی از طریق چیلر جذبی (همراه با هوای تازه تهیه شده توسط هواساز)
توزیع برق در طبقات به کمک باسداکتهای رزینی .
حدود 1000 پارکینگ سرپوشیده و 600 واحد انباری .
محل تخلیه و بارگیری اختصاصی با دسترسی به آسانسورهای باری .
سیستم شستشوی نما و پنجره .
سیستم آنتن مرکزی تلویزیون .
_ طراحی :
به منظور تامین جلوه های بصری در نما ،انتخاب طرحی شکسته که در قالب حجمی پایدار هم از نظر زیبائی شناسی و هم از نظر پایداری سازه ای مناسب باشد ، معماری را بسمت انتخاب سطح مقطع ستاره سه پر رهنمون ساخت. ایجاد وحدت بصری در نما و در نظر گرفتن مسائلی نظیر فشار باد و شرایط اقلیمی از نظر تابش آفتاب و همچنین سرعت در اجرا، استفاده از عناصری هم شکل و پیش ساخته را در طراحی نما مطرح نمود. برای ایجاد زیبایی در طرح و آسایش مراجعین رواقی دایره ای شکل که ارتباط دهنده بخش های مختلف ورودی و محوطه و تاسیسات رفاهی و خدماتی است به دور ساختمان برج در محوطه خارجی ایجاد شده است.
_ سازه :
سازه برج با استفاده از دیوار های باربر بتن مسلح مشتمل بر سه دیوار اصلی به شکل ستاره سه پر با زوایای 120 درجه و دیوارهای فرعی عمود بر دیوارهای اصلی مذکور و مقاوم در برابر نیروهای قائم و جانبی همراه با سقف دال ساده طراحی شده است. سیستم سازه پارکینگ ، تیر و ستون ، دیوار حائل بتنی با سقف دال ساده می باشد. طراحی و بازنگری سازه اصلی و قطعات الحاقی در برابر زلزله براساس استانداردهای معتبر جهانی انجام گرفته است.
نمونه هایی از پلان های این مجموعه
طبقه 43 – 1
طبقه 47 _ 44
طبقه 48 ( تریپلکس)
طبقه 49 ( تریپلکس )
طبقه 50 ( تریپلکس )
فصل ششم
کا نسپت و برنامه فیزیکی
6-1- عوامل تاثیرگذار بر روند طراحی :
در این فصل سعی شده تا با استفاده از مطالعات انجام شده در و بخش قبل، ایده ها و عوامل تاثیرگذار بر روند طراحی را به صورت نمودار آورده ، تا به استناد آنها کار طراحی آغاز شود .
عوامل تاثیر گذار
بر روند طراحی
نمودار 6-1- عوامل تاثیرگذار بر روند طراحی
6-2- عوامل تاثیر گذار بر کانسپت
1- توجه به منزلت انسان و تامین محیطی متناسب با شان فرد و خانواده.
2- شناخت مردم در تمامی جوانب
3- توجه به جمعیت جوان و خواستار ورود به عرصه زندگی
4- هماهنگی کالبدی مجموعه با محیط طبیعی و مصنوع پیرامون.
5- توجه به تنظیم شرایط مناسب محیطی.
6- پرهیز از یکنواختی و بی هویتی در معماری و شهرسازی
7- توجه به هندسه ، مردم و احساسات انسانی
8- تهیه مسکن بهینه همراه با به کارگیری خلاقیت معمارانه
9- تهیه مسکن هایی با حداقل فضا و امکانات و حداکثر استفاده و کاربری
10- تضمین و تامین نیازهای روحی و زیستی ساکنین
11- توجه به طراحی فضاهای عمومی مجموعه
12- نگرش به معماری خودی و پرهیز از مدلها و سبکهای بیگانه
13- رعایت تناسب هزینه ساخت با درآمد گروههای هدف
14- ارتقاء فرهنگ زیست
15- ارتقاء روشهای ساخت، بهره برداری و نگهداری موجود در نقاط مختلف کشور
6-3- برنامه فیزیکی
6-3-1- برنامه فیزیکی کلان مجموعه
برنامه فیزیکی کلان مجموعه-(مسکونی)
فضاها
تعداد
مساحت جزِء(متر مربع)
مساحت کل(مترمربع)
واحد دوخوابه
209
105
21945
واحد تک خوابه
71
82
5751
جمع
280
187
27696
برنامه فیزیکی کلان بخش مدیریتی و سرایداری مجموعه
فضاها
تعداد
مساحت جزِء(متر مربع)
مساحت کل(مترمربع)
مدیریت
2
16
32
اتاق جلسات
2
40+47
87
سرایداری
2
28.2
56.4
جمع
6
44.2
175.4
برنامه فیزیکی کلان مجموعه-(تجاری – درمانی)
فضاها
تعداد
مساحت جزِء(متر مربع)
مساحت کل(مترمربع)
سوپرمارکت ها
1
100
100
مغازه ها
7
25+39
217
درمانگاه
1
150
150
جمع
9
314
467
برنامه فیزیکی کلان مجموعه-( آموزشی)
فضاها
تعداد
مساحت جزِء(متر مربع)
مساحت کل(مترمربع)
مهد کودک
1
171
171
سالن اجتماعات
1
250
250
جمع
2
421
421
برنامه فیزیکی کلان مجموعه-( ورزشی )
فضاها
تعداد
مساحت جزِء(متر مربع)
مساحت کل(مترمربع)
سالن ورزشی
3
65+60+117
242
جمع
3
242
242
برنامه فیزیکی کلان مجموعه-(خدماتی ورفاهی)
فضاها
تعداد
مساحت جزِء(متر مربع)
مساحت کل(مترمربع)
خشک شویی
1
122
122
خدمات اینترنتی
1
109
109
تاکسی سرویس
1
44
44
آژانس مسکن
1
22.5
22.5
پیک موتوری
1
22.5
22.5
فست فود
1
175
175
انباری محوطه
4
28+33+68+112
241
انباری واحدها
141+140
2.6+2.1+3.5+3
3147.2
جمع
291
747.2
3883.2
برنامه فیزیکی کلان مجموعه-(تاسیسات الکتریکی و مکانیک)
فضاها
تعداد
مساحت جزِء(متر مربع)
مساحت کل(مترمربع)
میکانیکی- الکتریکی
3
76+112+710
898
جمع
3
898
898
6-3-2- برنامه فیزیکی خرد مجموعه
برنامه فیزیکی واحدهای دوخوابه
فضاها
تعداد
مساحت جزِء(متر مربع)
مساحت کل(مترمربع)
نشیمن و پذیرایی
1
43
43
آشپزخانه
1
11
11
اتاق خواب
2
13.20+12.20
25.4
حمام
1
3
3
دستشویی وتوالت
1
3.2
3.2
لابی
2
1.7+6
7.7
تراس
2
5+2.6
7.6
جمع
10
105
105
برنامه فیزیکی واحدهای یک خوابه
فضاها
تعداد
مساحت جزِء(متر مربع)
مساحت کل(مترمربع)
نشیمن و پذیرایی
1
30
30
آشپزخانه
1
10
10
اتاق خواب
1
15.5
15.5
حمام
1
2.7
2.7
دستشویی وتوالت
1
3
3
لابی
2
6.5+2
8.5
تراس
2
2.6+5
7.6
داکت
–
2.7
2.7
جمع
9
80
80
برنامه فیزیکی بخش مدیریتی و سرایداری مجموعه
فضاها
تعداد
مساحت جزِء(متر مربع)
مساحت کل(مترمربع)
مدیریت
2
16
32
نگهبانی
2
9
18
اتاق استراحت
2
10.5
21
آشپزخانه
2
5.2
10.4
سرویس بهداشتی
2
2
4
لابی
2
1.5
3
جمع
12
44.2
88.4
برنامه فیزیکی اتاق جلسات
فضاها
تعداد
مساحت جزِء(متر مربع)
مساحت کل(مترمربع)
سالن جلسات
2
30+37
67
آبدار خانه
2
3.7+6.5
10.2
سرویس بهداشتی
2
2.8+2.6
5.4
جمع
6
82.6
82.6
برنامه فیزیکی درمانگاه
فضاها
تعداد
مساحت جزِء(متر مربع)
مساحت کل(مترمربع)
اتاق معاینه
1
14.5
14.5
پذیرش
1
3.5
3.5
بستری
1
40
40
بستری
1
36.5
36.5
سرویس آقایان
1
1.8
1.8
سرویس معلولین وخانمها
1
6.4
6.4
سرویس کارکنان
1
2.1
2.1
استراحت کارکنان
1
5.2
5.2
آبدارخانه
1
3.4
3.4
انتظار
1
37
37
جمع
10
150
150
برنامه فیزیکی مهد کودک
فضاها
تعداد
مساحت جزِء(متر مربع)
مساحت کل(مترمربع)
ورودی ولابی انتظار
1
20
20
پذیرش ونگهبانی
1
7
7
اتاق استراحت
1
20.4
20.4
مدیریت
1
10.4
10.4
آبدارخانه
1
4.8
4.8
فضای بازی
1
89
89
حمام
2
2.8
5.6
دستشویی
1
8
8
توالت
2
2
4
جمع
11
171
175.8
برنامه فیزیکی ورزشی
فضاها
تعداد
مساحت جزِء(متر مربع)
مساحت کل(مترمربع)
سالن تمرین آیروبیک
1
48
48
سالن ورزشی رزمی
1
42
42
سالن کشتی
1
95
95
رختکن
3
6.7 + 13 + 16.5
36.2
آبدار خانه
3
2 + 2.7 + 4
8.7
سرویس بهداشتی
3
1.7 + 2.4 + 3.5
7.6
جمع
12
237.5
237.5
برنامه فیزیکی خشکشویی
فضاها
تعداد
مساحت جزِء(متر مربع)
مساحت کل(مترمربع)
اتاق پذیرش واتاق آویز
1
53.7
53.7
انباری
1
6
6
سالن عملیات شستشو
1
60
60
سرویس بهداشتی
1
2.5
2.5
جمع
4
122.2
122.2
برنامه فیزیکی فست فود
فضاها
تعداد
مساحت جزِء(متر مربع)
مساحت کل(مترمربع)
سالن غذاخوری
1
147
147
محل تحویل غذا
1
11.3
11.3
آشپزخانه
1
9.5
9.5
انبار
1
4
4
سرویس بهداشتی
1
3.10
3.10
جمع
5
175
175
برنامه فیزیکی سالن اجتماعات
فضاها
تعداد
مساحت جزِء(متر مربع)
مساحت کل(مترمربع)
سالن کنفرانس
1
197
197
آبدارخانه
1
4
4
سرویس
2
1.8
3.6
اتاق آماده سازی
1
25.6
25.6
اتاق پشتیبانی
1
14
14
جمع
6
242.4
244.2
برنامه فیزیکی تاکسی سرویس
فضاها
تعداد
مساحت جزِء(متر مربع)
مساحت کل(مترمربع)
اتاق سرویس دهی
1
27
27
اتاق استراحت
1
8
8
آبدارخانه
1
5
5
سرویس بهداشتی
1
2
2
لابی
1
1.8
1.8
جمع
5
44
44
6-3-3-کانسپت و روند طراحی:
– استفاده از بام سبز ، تلفیقی از معماری مدرن در معماری سنتی
– استفاده از فضاهای خالی در سازه برای رسیدن به فرمی منظم وخارج نمودن آن از یک قطعه صلب .
– این فضای خالی می تواند مکانی برای استراحت در سیرکولاسیون داخلی و عمودی در سایت باشد.
– ارتباط بین ساکنان با رعایت حریم خصوصی و ایجاد ارتباط مناسب و دلنشین بین آنها و سازه خلق شده.
– استفاده از حیاط مرکزی به عنوان الگویی از معماری سنتی ایرانی
_ ارتباط و سیرکولاسیون افقی
فصل هفتم
تحلیل سایت و بسط نقشه ها
7-1- معرفی طرح
طراحی مجتمع مسکونی ، درحقیقت طراحی یک محله مسکونی کوچک است که این پروژه در شمال شهرستان میانه ودرنزدیکی بیمارستان خاتم الانبیاء واقع شده است. سایت موردنظر به فاصله 1 کیلومتری از حریم جاده ترانزیت ( جاده قدیم میانه به تهران) ودر زمینی به مساحت 18000 مترمربع قراردارد. این مجموعه شامل 140 واحد آپارتمانی با زیربنای 90 ، 120 ، 150، 180 و پنتهاوس های 400 مترمربعی و بیشتر می باشد.گذشته از طراحی این واحدها طراحی مراکز مهم تجاری- فرهنگی- خدماتی ودرمانی جزء برنامه فیزیکی این پروژه محسوب می شوند. در این مجتمع چون فضاهای داخلی هر واحد محدود و حداقل می باشد، فضاهای عمومی باید نیازهای روحی و زیستی ساکنین آن را برآورده کنند. باید توجه داشته باشیم که ساکنین چنین مجموعه هایی بخشی از اوقات زندگی خود را در فضاها و محوطه های عمومی، صرف فعالیتها و رفتارهای اجتماعی و فردی خواهند نمود، فعالیتهایی که فضای محدود واحد مسکونی پاسخگوی آن نمی باشد، بدین معنی نقش و جایگاه این فضاها در اینگونه مجموعه ها بسیار با اهمیت و با ارزش می شود. این فضاها باید ضمن ایجاد آرامش در فرد، زمینه ساز رفتارهای هنجار و باز دارنده رفتارهای ناهنجار اجتماعی باشند.
_ علت انتخاب موضوع :
رشد جمعیت،آن هم جمعیت جوان وآماده به کار وخواستار ورود به عرصه زندگی شرایط وامکاناتی را می طلبد که بدون فراهم آوردن آن شرایط وامکانات جامعه دچار مشکلاتی ازقبیل بیکاری، بالارفتن سن ازدواج وصدها مشکل دیگرمی شود . بعدازحل شدن مشکل کار،آن هم کارمتناسب باتخصص ، مسکن مهمترین مشکل ومعزل برای جوانان به حساب می آید.
_ اهداف کلی پروژه :
هدف از این پروژه در مرحله اول شناخت مردم یعنی شناخت فرهنگ ،سنت ،اقلیم، شیوه زندگی و رفتارهای اجتماعی آنها بوده و مرحله بعدی طراحی بر اساس مطالعات بدست آمده .
بر این اساس سعی شده تا در طراحی موارد زیر مد نظر قرار بگیرد:
1) توجه به منزلت انسان و تامین محیطی متناسب با شان فرد و خانواده.
2) هماهنگی کالبدی مجموعه با محیط طبیعی و مصنوع پیرامون.
3) نگرش به معماری خودی و پرهیز از مدلها و سبکهای بیگانه.
4) ارتقاء فرهنگ زیست به صورت اجتماعی.
5) پرهیز از یکنواختی و بی هویتی.
6) تضمین و تامین نیازهای روحی و زیستی ساکنین.
7) رعایت تناسب هزینه ساخت با درآمد گروههای هدف.
8) توجه به تنظیم شرایط مناسب محیطی.
9) ارتقاء روشهای ساخت، بهره برداری و نگهداری از مجتمع های آپارتمانی
7-1-1- مکان یابی و دلایل انتخاب سایت :
1) یکی از عواملی که در انتخاب سایت موثر بوده، موقعیت قرارگیری آن است . این سایت در کشیدگی شمالی شهر قرارگرفته ودارای آب و هوای خوب و دیدمناسب می باشد. این سایت در منطقه ای از شهر قرار دارد که دور از هیاهوی داخل شهر بوده و در نزدیکی مجموعه ورزشی جدید شهید سرانجام و بیمارستان خاتم الانبیاء قرار دارد .
2) به دلیل عدم توسعه شهری به این منطقه و نزدیک بودن آن به حوزه جاده ای
3) فاصله سایت موردنظرازحریم جاده کمربندی 1 کیلومتر میباشد وهمین دسترسی سایت با جاده کمربندی موجب می شود که ارتباط با سایت مشکل ترافیکی برای منطقه ایجاد نکند .
4) پرکردن فضاها وجداره شهربه منظورزیباسازی وکشیدگی سکونت دربلند مرتبه هابه حاشیه شهر
5) کمبود زمین بکر در مراکز شهر
6) دوری جستن از تمرکز داخل شهری
7) دسترسی آسان و نزدیک به کنار گذرها
8) نوعی ایجاد حریم سکونتی از جاده و کوهها
9) دوری جستن از هیا هوی داخل شهری
10) رعایت ضوابط بلندمرتبه سازی در حاشیه شهرها
7-1-2- تحلیل و آنالیز سایت:
موقعیت سایت در شهرمیانه
مکان: جاده ترانزیت – روبروی بیمارستان خاتم الانبیاء میانه
موقعیت دقیق سایت مورد نظر
طبق بررسی ها(طرح تفصیلی)، سایت مورد نظر کاربری مسکونی خواهد داشت.
دید از جبهه شمال نسبت به شهر
دسترسی
تابش آفتاب
در این سایت نور مطلوب از سمت شرق می تابد و تا هنگامی که به وسط سایت می رسد به بهترین حد خود رسیده و در نهایت، آرام آرام به نور مزاحم در غرب تبدیل می شود.
پتانسیل های موجود
آلودگی صوتی
دید و منظر
دید ا داخل سایت به بیرون
باد غالب
باد مطلوب منطقه به نام مه یلی که از سمت شمال شرق می وزد.
شیب زمین
شیب زمین تقریبا 10 درصد، از شمال به جنوب می باشد.
7-1-3- بسط نقشه ها …
منابع:
1) مفهوم سکونت به سوی معماری تمثیلی ،نوشته:کریستیان نوربری،ترجمه :محمود یار احمدی
2) خانه سازی در جهان سوم (تامین مسکن حداقل)، ناشر: وزارت برنامه و بودجه، مرکز مدارک اقتصادی- اجتماعی/ نویسنده: آپرودیسیوا، لاکودیان، مترجم: مینو رفیعی
3) ساختمان سازی با مردم ،نوشته : حسن فتحی … ترجمه :دکتر علی اشرفی
4) اصول و روشهای طراحی شهری و فضاهای مسکونی در ایران/ توسلی محمود/ ناشر: وزارت مسکن و شهرسازی، معاونت شهرسازی و معماری
5) مقررات ملی ساختمان مباحث 20 گانه ( الزامات عمومی ساختمان )
6) شرکت سرمایه گذاری مسکن ثقه الاسلام
7) پهنه بندی اقلیمی ایران مسکن و محیط های مسکونی/ کسمایی، مرتضی، ناشر: سازمان ملی زمین و مسکن
8) تنظیم شرایط محیطی/ کسمایی، مرتضی، ناشر: سازمان ملی زمین و مسکن
9) آشنایی با معماری مسکونی ایرانی، گونه شناسی/ معماریان، غلامحسین، برونگرا
10) مسکن حداقل ، مدیر پژوهش : دکتر سید محسن حبیبی ،تدوین کننده : مهندس زهرا اهری
11) ساختمان سازی با مردم ،نوشته : حسن فتحی … ترجمه :دکتر علی اشرفی
12) مجله مسکن و انقلاب شماره 111 – 112 – 109
13) مجلات معمار 28 صفحه 3 و 4
14) نگاهی به مبانی معماری از فرم تا مکان ، ترجمه دکتر سیمون آیوازیان
15) نمونه آثار نرمن فاستر/ مجتمع مسکونی albion riverside
16) سایت اینترنتی شرکت بین المللی توسعه ساختمان
17) نویفرت2008
—————
————————————————————
—————
————————————————————
1