تارا فایل

دیدگاه اسلام در مورد فقر کودکان




دیدگاه اسلام در مورد فقر کودکان

مجتبی باقری تودشکی
دانشگاه مفید
بهمن1386

مبارزه با فقر کودکان در اسلام
1-مقدّمه
2- معنا و مفهوم فقر
2-1 نظر فقها در مورد مفهوم فقیر و غنی
3- انواع نیازهای ضروری ملحوظ در خطّ فقر شرعی کودکان
3-1 نیازهای ضروری اوّلیّه و شدید
3-2 رعایت شان کودکان در فقر و غنا
4- نسبی و مطلق بودن فقر و خطّ فقر کودکان
5- چه کسانی باید فقر کودکان را برطرف کنند
5-1پدر و مادر
5-2 دولت اسلامی
5-3 نزدیکان، آشنایان و بقیه مردم
6- انعطاف پذیری خطّ فقر کودکان و عوامل تاثیرگذار بر آن
7- روش های اندازه گیری فقر کودکان
7-1- شناخت فقر کودکان از طریق خود آنها و قراین موجود
7-2استفاده از متوسّط خطوط فقر افراد جهت شناخت فقرا در شرایط خاص
7-3 تعیین خطّ فقر از طریق سهم غذا توسّط امام صادق(ع) و شناخت فقرا از طریق آن
8- عوامل اثرگذار بر فقر کودکان
نتیجه گیری و جمع بندی

مبارزه با فقر کودکان در اسلام
1- مقدّمه
در کلمات معصومین(ع) فقر پدیده ای ناگوار شمرده شده است ، پدیده ای که به طور معمول غمها را بدنبال خود می آورد،1نفس انسان را پریشان2 و عقل را حیران می کند. فقر اگر چه کفر نیست ولی به جهت اینکه زمینه کفر را فراهم می کند، نزدیک است که کفر باشد.3 فقر خواری و ذلّت را بدنبال می آورد.4 تهیدست کوچک شمرده می شود و همچنین سخن او شنیده نمی شود و نتیجتاً منزلت او درک نمی شود،5 و در دیگر طرف به اندازه کفایت داشتن موجب آسودگی دل و سبکبار شدن در دنیا است.6 انسان بهتر است اندازه کفاف را برای خود، نزدیکان، آشنایان، برادران دینی و حتّی برای همنوعان خود از خداوند طلب کند7و همچنین در صدد تامین آن باشد. اینها برخی از کلماتی است که ائمّه(ع) در مورد مذمّت فقر و مدح کفاف بیان کرده اند.
کودکان و خصوصاً کودکان یتیم و کودکانی که فاقد والدین صالح می باشند با توجّه به اینکه هنوز نمی توانند خود را اداره و تامین کنند و حتّی شرایط آنرا ندارند، اهمال در اداره اشان مرگ، مریضی و آسیب دیدن جدّی آنها را بدنبال دارد و آنقدر فقرشان باعث صدمات جبران ناپذیر است که قرآن کریم در مورد آنها سفارش کرده است که اکرام نکردن آنها،8راندن و با قهر و غضب9برخورد کردن با آنها را تکذیب دین و از گناهان کبیره ای که بر آنها وعده عذاب داده است، شمرده است و به همین جهت علی(ع) در لحظه مرگ خویش نسبت به آنها سفارش کرده است و فرموده است خداوند را در مورد آنها در نظر داشته باشید. پس برای دهنهایشان نوبت قرار ندهید (گاه سیر و گاه گرسنه اشان بگذارید) و در مقابل شما فاسد و تباه نشوند.10خداوند در قرآن کریم می فرماید این انسان از امتحانات سخت الهی سربلند بیرون نمی آید مگر اینکه بندگان را آزاد کند یا مساکین خاک نشین و یتیمان قوم و خویش را در شرایط سخت اطعام کند. 11و در همه یا اکثر آیاتی که قرآن به مصارف مالیات زکات، خمس و فیء که عمده مصرفشان فقرا می باشند، پرداخته است، از باب تاکید به کودک یتیم که خود نوعی فقیر خاص است، اشاره کرده است.
کودکان حتّی اگر یتیم نباشند ممکن است در نتیجه فقر والدین و با عدم صلاحیّت آنها شرایطی مشابه ایتام پیدا کنند که در نتیجه آن پایه های آسیب دیده و جبران ناپذیری را تا پایان عمر به همراه داشته باشند.
قرآن کریم همچنین نسبت به اصلاح امور کودک یتیمی که مالی به ارث برده، سفارش کرده است تا آنها فقیر نشوند12و به سرپرست یتیم و کسانی که با مال ایتام سر و کار دارند فرموده است به مال یتیم جز به روش نیکو، نزدیک نشوید تا اینکه به سنّ رشد و ازدواج برسند13 و همچنین خوردن مال یتیم را خوردن آتش دانسته است14.
این بخش از بحث به فقر کودکان می پردازد، به اینکه معنا و مفهوم فقر در اسلام چیست و سپس به دنبال پاسخ دادن به سئوالاتی نظیر اینکه کدام کودک از دیدگاه شرع فقیر است؟ نیازهای مرتبط با فقر کودک چیست؟ چه کسانی باید کودکان فقیر را اداره کنند تا فقیر نمانند؟ چگونه باید فقر کودکان را اندازه گرفت ؟ و عوامل تاثیرگذار بر فقر کودک کدام است؟ می باشد.

2- معنا و مفهوم فقر
الف- فقر در معانی حاجت، نیاز و ضدّ غنا آمده است و فقیر نیز به معنای حاجتمند می باشد و همچنین از جمیع استعمالات کلمه فقر نیز بدست می آید که آن کلمه بر همه نوع حاجت و نیازی اعمّ از وجودی، علمی، اخلاقی، مادی، که در مقابل غنای وجودی، علمی، اخلاقی، مالی می باشد، اطلاق شده است. لا فقر اشدّ من الجهل یعنی هیچ فقری بدتر از فقر علمی نیست. البتّه استعمال کلمه فقر در نیاز مالی بیشتر است و چنانچه بخواهیم ریشه یابی در معنای فقر داشته باشیم، ریشه معنای فقر از فقره (شکاف و حفره) و یا فقار( ستون فقرات) گرفته شده است.15 مکسورالفقار یعنی کسی که ستون فقراتش شکسته شده است،16ارض متفقره یعنی زمینی که در آن حفره های زیادی است. بنابراین با این لحاظ فقیر یا کسی است که در زندگی اش خلل و کمبودی وجود دارد و یا همانند کسی است که کمرش در مشکلات زندگی به خاطر نداشتن درآمد و امکانات خم شده است و در خصوص فقر کودکان می توان گفت کودکی فقیر است که مشکلات و کمبودهای زندگی به وی آسیب جدّی وارد کرده و یا در معرض آسیب است.
ب- مفهوم فقر و فقرا از کلمات مشکّک و مرتبه پذیر همانند نور است. همانگونه که نور بر نور شمع و ، نور چراغ منزل و نور خورشید با مراتب مختلف صادق است همینگونه کلمه کودک فقیر دارای مراتب است و بنابراین هم بر کودکی که به نان شب محتاج است ، و هم بر کودکی که مخارج یک ماه خود را ندارد و هم بر کودکی که مخارج یک سال خود را ندارد اطلاق می گردد در حالی که برخی از این افراد شدّت فقرشان بیش از دیگری است..
جمعی از اهل لغت، مشهور علما و فقهای شیعه در معنای کلمه مسکین بیان کرده اند که او کسی است که چیزی ندارد، فقر او را از حرکت بازداشته یا به ذلّت، خضوع و گدائی کشانده است17، و بنابراین کودک مسکین در نظر علما مراتب فقرش شدیدتر از کودک فقیر به نحو مطلق است، چنانچه بعضی از روایات نیز مویّد این مطلب است 18
.
2-2 نظر فقها در مورد مفهوم فقیر و غنی
در مورد اینکه چه مقدار از درآمد و دارایی یا چه حدّی از رفاه و مصرف باعث می گردد تا افراد و خانواده از فقر خارج شوند ما بین علما بحث و نظر است . همه علمای شیعه و برخی از علمای اهل سنّت همچون مالک و شافعی19معتقدند ملاک غنا کفایت است و هر کس را که کمتر از این مقدار، داشته باشد، فقیر است، حال می خواهد دارائی او به اندازه نصاب زکات، یعنی 200 درهم ، بیشتر و یا کمتر از آن. جمع دیگری از علمای اهل سنّت معتقدند کسی که به اندازه کفایت و یا به اندازه اوّلین نصاب زکات و مالی که به آن زکات تعلّق می گیرد، داشته باشد، فقیر نمی باشد و بنابراین خانواده ای که صاحب200 درهم دارایی است ولی کفایت سالانه را ندارد، مطابق این نظر فقیر نمی باشد.20این نظر مطابق روایات رسیده از معصومین(ع) صحیح نمی باشد
2- کفایت در معنای فقر در روایات و کلمات علما مقیّد به مخارج کلّ سال شده است و بنابراین کسی که مخارج ضروری کلّ سال را داشته باشد غنی و در طرف مقابل کسی که مخارج یک ماه ، چهار ماه و یا حتّی 11 ماه خود را داشته و نسبت به بقیّه آن محتاج باشد باید از مصادیق فقیر شناخته شود و بنابراین در مورد کودکان نیز می توان گفت: کودکی که مخارج چهار فصل سال خود را به طور کامل نداشته باشد از مصادیق فقیر است.21
3- در تعریف مشهور فقهای شیعه از فقیر آمده است: فقیر کسی است که مالک کفایت و یا مخارج (موونه) سال خود نباشد و مراد از مالکیّت در نظر آنها، اعمّ از مالکیّت بالقوّه و بالفعل می باشد.22و بنابراین مطابق نظر آنها شخصی که مالک بالفعل دارایی و درآمدی از ناحیه کار، سرمایه، ارث و تجارت می باشد و کسی که مالک بالقوّه است و مانند کسی است که دارای شغل و حرفه ای است و یا انسانی که قوّت و توانایی کار را دارد و هر زمانی که اراده کند کاری که درآمد مکفی دارد، پیدا میکند، ، یا تجارت، سرمایه و ملکی دارد که می تواند از درآمد آن مخارج سال خود را به تدریج بدست آورد، چنین اشخاصی مالک مخارج سال خود می باشند و فقیر بر آنها اطلاق نمی شود، چنانچه زراره از امام باقر(ع) نقل کرده است که فرمودند: زکات برای کسی که دارای شغل است و همچنین کسی که سالم و دارای قدرت کار است حلال نیست( یعنی فقیر نیست) .23
بنابراین مطابق فقه شیعه کودکی که مالک مخارج سال خود باشد، یعنی پدر و مادرش مخارج ضروری سال او را تامین می کنند و یا اینکه از پدر و مادرش به اندازه ای مال به ارث برده باشد که زندگی او با سرپرست معیّن تامین شود و یا در طول سال به تدریج با تجارتی که سرپرست او با مال او انجام می دهد ، تامین باشد ، فقیر نمی باشد.

3- انواع نیازهای ضروری ملحوظ در خطّ فقر شرعی کودکان
کفایت و مخارجی که ضروریّات کودکی را تامین می کند، سطحی از فایده یا رفاه است که دلالت بر رضایتمندی از خواسته ها و نیازهای ضروری افراد دارد و این نیازهای ضروری دارای اقسامی می باشند که در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود:
برخی از نیازهای ضروری کودک دائمی می باشند که اقتضای ضرورت آن برای فرد و خانوار همیشه موجود است مثل مسکن ، پوشاک ، خوراک ، و برخی دیگر موقّت و مربوط به شرایط خاصّ. برخی از نیازهای ضروری ربطی به اجتماع ندارند و برخی مربوط به اجتماع اند و بدون اجتماع معنایی ندارند. هر آنچه که درجامعه نداشتنشان موجب تحقیر افراد باشد ضرورت پیدا می کند و جزء نیازهای اجتماعی می گردد و این مربوط به شرایط زمان و مکان خاص است و حتّی برخی از زینتها وتجمّلات در مورد کودک و بزرگسال ممکن است در شرایطی داشتنشان جهت حفظ آبرو و عدم تحقیر ضروری شود.
برخی از نیازهای کفایت مرتبط با کالاهای ضروری و برخی مرتبط با خدمات ضروری است، مانند اینکه کودک نیاز به شیر داشته باشد و یا مریض باشد و نیاز به پرستار پیدا کند. برخی از نیازهای ضروری متعارف اند و برخی غیر متعارف. نیازهای ضروری متعارف نیازهایی هستند که ضرورتشان نسبت به نوع مردم مشهود است در حالی که برخی از ضرورتها مختصّ برخی افراد است و به گونه ای است که می توان از آنها با عنوان نیازهای ضروری غیر متعارف یاد کرد. در مورد نیازهای ضروری متعارف و غیر متعارف کودکان می توان نیاز به دارو را در امراض مورد ابتلای آنها مثال زد. برخی از مرضها مانند سرما خوردگی معمولی و متعارف و بعضی همانند امراض کلیوی و سخت درمان غیر متعارف می باشند.
برخی از نیازهای ضروری مربوط به زمان حال می باشند و برخی مربوط به زمان آینده. و برخی از نیازهای ضروری شانی اند و برخی غیر شانی و نیازهای شانی نیازهایی هستند که از یک فرد یا کودک به فرد و کودک دیگر، از یک قشر و طبقه نسبت به قشر وطبقه دیگر متفاوت می گردد و کلّاً در ارتباط با تفاوتها می باشند. اختلاف در طبیعت افراد اعمّ از اختلاف در سن، وزن، قد، گرما، نور و رطوبت هوا، نیازهای متفاوتی برای انسان ها ایجاد می کند واین نیازها می توانند شوون متفاوتی را برای افراد بوجود آورند. اختلاف در سلیقه ها و عادات ،سطح معاشرت، موقعیّت افراد در جامعه و فرهنگ های متفاوت هر کدام موجب شان و ضرورتهایی برای افراد می باشد و در مقابل برخی نیازها شانی نمی باشند و نسبت به همه افراد و نوع انسان یک حالت دارند، همانند نیاز به پروتئین و کالری مکفی و کفایت همه نیازهای ضروری فوق را پوشش می دهد.

3-1 نیازهای ضروری اوّلیّه و شدید
اسلام در مورد نیاز های اوّلیه و شدیدی که حیات فیزیولوژیک انسان بر آن وابسته است سفارشات زیادی دارد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود.
3-1-1 تغذیه
عدم تغذیه صحیح و سوء تغذیه کودکان موجب مرگ و میر ، کوتاه شدن عمر، مریض شدن به امراض مختلف ، کم شدن وزن و قد، عقب ماندگی ذهنی و اختلالات روانی آنها می شود، و به همین جهت قرآن کریم برای جلوگیری از این فاجعه انسانی در سوره بلد می فرماید: "این انسان گردنه ها را طی نکرد. شما چه می دانید که این گردنه ها چیست؟ آنها آزاد کردن بندگان، غذا دادن به مساکین خاک نشین و یتیمان خویشاوند می باشد" 24و بنابراین نجات در امتحانات و رستگاری مومنان را به اطعام کودکان یتیم وابسته کرده است و در سوره دهر در خصوص صفت ابرار و نیکان می فرماید:25 نیکان از غذاها و خوراکیهایی که خود دوست دارند به بینوا، کودک یتیم و اسیر میدهند. امام صادق(ع) می فرمایند: علّْت تشریع روزه درک گرسنگی و تشنگی است …..تا شخص میزان دشواری فشار گرسنگی و و تشنگی در بینوایان و بیچارگان دنیا و آخرت را بفهمد.ا26مام باقر(ع) می فرماید آن کسی که سیر بخوابد و همسایه او گرسنه باشد به من ایمان نیاورده است و قریه ای نیست که بخوابد و گرسنه ای در آن قریه باشد و خداوند در روز قیامت به آنها نظر کند.27 حضرت علی(ع) می فرماید:علما نباید بر گرسنگی مظلوم و سیری ظالم قرار داشته باشند.28 و در خطاب به فرزندش ابن حنفیّه می گوید: از فقر به خدا پناه ببر بدرستیکه فقر باعث نقصان دین است.29

3-1-2 مسکن و پوشاک مناسب
نبود مسکن، پوشاک و بهداشت خوب موجب نقص جسم و بدنبال آن روح انسان می گردد. امام باقر(ع) می فرمایند: یکی از اموری که زندگی را سخت و پر مشقّت می کند، کوچکی منزل مسکونی است.30 امام صادق(ع) می فرمایند منزل وسیع و مناسب سبب آسایش و راحتی انسان است31 و در جواب شهاب بن عبد ربّه در مورد حقّ زن بر مرد می فرمایند: مرد وظیفه دارد در طول سال چهار دست لباس برای زن فراهم کند دو دست برای زمستان و دو دست لباس برای تابستان.32 امام علی(ع) می فرمایند: لباس پاکیزه و تمیز اندوه و گرفتاری را از بین می برد.33و امام صادق(ع) می فرمایند: بهترین لباس هر زمان لباس آن زمان است34 و سفارشات فراوان دیگری که در مورد لباس و پوشاک فرموده اند و در اینجا مجالی برای بیان آن نیست.

3-1-3 بهداشت
. خداوند در قرآن می فرماید: (او)از آسمان آب فرو فرستاد تا شما را پاک گرداند پیامبر(ص) می فرمایند: خداوند اسلام را بر نظافت بنا نهاده است.35 امام رضا(ع) می فرماید نظافت و پاکیزیگی از اخلاق پیامبران است.36امام علی(ع) می فرمایند: خود را به نظافت متعهّد سازید و با آب بوهای بد و آزار دهنده را از خود بزدائید37. .امام صادق(ع) می فرماید مسواک کردن از اخلاق انبیاءاست.38 همچنین می فرمایند هر کس قبل از غذا و بعد از آن دستش را بشوید غذایش برکت زا می شود.39 امام صادق(ع) از پیامبر نقل می کنند که فرمودند: انسان نباید از محلّ دسته ظرف آب بنوشد زیرا آن جا چرک آلود است40..در جایی دیگر می فرمایند علّت تشریع غسل جنابت نظافت است.41 و سفارشات فراوان دیگری که در مورد ضروری بودن مخارج بهداشت جای شکّ و شبهه ای باقی نمی گذارد که الآن مجالی برای بیان آن نیست.

3-2 نیاز به آموزش و فراگیری علم
نیاز به تحصیل علم در پایه های اوّلیه از ضروریّات است زیرا چنانچه در روایت است که جهل همانند مریض بودن،42 نوعی مرگ43 و اصل هر شرّی است44و پیامبر(ص) خطاب به علی(ع) می فرمایند: ای علی هیچ فقری بدتر از جهل نیست45 و به همین جهت پیامبر(ص) فرمودند: فراگیری علم بر هر زن و مرد مسلمانی واجب است46و حتّی فراگیری آن از نماز، روزه، حجّ و جهاد مهمتر است47، زیرا همه امور واجب همانند نماز ، روزه با علم انجام می شوند وبنابراین علم مقدّمه انجام تکالیف الهی است و چنانچه کسی مخارج فراگیری علم جهت انجام واجبات و گذران معاش که خود امری واجب است را نداشته باشد، مسلّم است که مخارج فراگیری آن از مخارج ضروری محسوب می گردد و شخص با نداشتن آن فقیر است و از زکات جبران آن لازم است.
جمعی از فقها حتّی مخارج فراگیری علمی که مقدّمه امر واجب نمی باشد، ولی برای جامعه مفید و نافع است، را مریوط به مخارج حدّ فقر می دانند. مثلاً فقیه همدانی48 کسانی که جوینده علم نافع هستند و نمی توانند به همراه کار دنبال آن علم باشند، را توانگر بالقوّه ای که قادر بر تامین معاش باشد، نمی داند و برای اثبات نظر خود روایاتی که افراد قدرتمند را فقیر نمی دانند توجیه می کند و می گوید: درست است که پیامبر(ص) فرمودند: هر کسی قادر باشد خود را از زکات دور نگه دارد زکات برای او حلال نیست.، ولی: مراد از قدرت در روایات قدرت عقلی نیست و بلکه قدرت عرفی است و باید مراد روایات این باشد که در شرایطی که شخص به طور عقلایی، کاری تولیدی یا علمی را که در نزد عقلاء متعارف است برای خود انتخاب می کند، چنانچه مالش به حدّ کفایت زندگی اش نباشد، جزء کسانی که قادرند خود را از زکات دور نگه دارند، نمی باشد و همچنین است کسی که خود را وقف خدمت مساجد، معابد، خدمات اجتماعی و رفاهی و مانند آن می کند، او نیز همانند طالب علم است. بدرستیکه آنها نیز، چنانچه وضعیّت فعلی اشان را عقلاء نیکو بپندارند و محتاج گردند، می توانند از زکات بگیرند و خلاصه اینکه فقر و غناء نسبت به وضعیّت مشروع عقلایی که شخص بر حسب ذوق و سلیقه خود انتخاب می کند، سنجیده می شود".

3-3 رعایت شان کودکان در عادت و شرف
از نظر علمای اسلام شان، جایگاه و ویژگیهای شخصی و عادات هر شخص بزرگسال و خردسال باید در فقر و غنای وی لحاظ شود. صاحب جواهر49در زمینه رعایت عادات متفاوت جامعه و افراد در فقر و غنا می گوید: دایره استحقاق فقر یا بر مبنای عادت است و یا حاجت(نیاز فیزیکی) و گاهی این دو یک جا جمع می شوند و گاهی از یکدیگر جدا می شوند و دلیلی برای اینکه مورد استحقاق زکات، هم مورد حاجت باشد و هم مورد عادت، وجود ندارد. شهید ثانی در کتاب شرح لمعه، الروضه البهیه50در تعریف فقر به این مسئله اشاره می کند و می گوید: مستحقّان زکات عبارتند از فقراء و مساکین و آنها کسانی هستند که مخارج سال و یا کمتر از سال سازگار با شرف خود و خانواده واجب النفقه خود، خانه و خادم با لحاظ تعداد و کیفیّت در شان و همچنین اشیایی مانند لباس تجمّل، اسب سواری، و کتابهای علمی و بهای آنها را که در شان آنها می باشد، را نداشته باشد و بقیه علماء، بعد از این بزرگان نیز آن تعریف را پذیرفته اند.
بنابراین کودکی که به لحاظ شرایط اجتماعی و شخصی دارای شان و عادت خاصّی می باشد، فقر و غنای او باید با آن شرایط ملاحظه شود. همچنین کودکی که در خانواده و یا اجتماعی مرفّه تر زندگی کرده و عادات غذایی خاصّی پیدا کرده با کسی که اینگونه نیست و در خانواده یا جامعه ای با رفاه پایین تر رشد داشته، فرق می کند و شان او درآمد بیشتری می طلبد تا از فقر خارج گردد و دلیل آن نیز صدق لفظ فقیر و عدم غنا با عدم رعایت شان بر اینگونه افراد است. در روایات باب زکات وارد شده است که تا زمان بی نیازی و غنا می توان از زکات به فقرا پرداخت کرد و بدون رعایت شان افراد و کودکان غنا برای آنها حاصل نمی شود.در برخی از روایات ذکر گردیده است که می توان به کسی که دارای خانه، خادم و اسب است نیز از زکات به جهت رفع فقر زکات داد و بنابراین لزومی ندارد که فرد در کوتاه مدّت از خانه ، خادم و اسبی که به آنها عادت کرده، صرف نظر کند و آنها را به فروش برساند و بوسیله پول آنها خود را از فقر دور نگه دارد و این چنین شخصی می تواند برای نیازهای دیگرش از زکات بگیرد. درروایت موثقی51از سماعه نقل شده است که می گوید از امام صادق(ع) از زکات سوال کردم، آیا درست است که به کسی که دارای خانه و خادم است از زکات داده شود. امام فرمودند: آری، مگر اینکه خانه او انبار غلّه ای باشد که از غلّه آن درهم هایی بدست آید که آن برای خود او و عیال او کافی باشد. پس اگر آن مقدار غلّه برای خوراک و پوشاک او و عیال او، در حالی که اسراف نمی کنند، کافی نباشد، زکات برای آنها حلال است و اگر آن مقدار غلّه آنها را کفایت می کند، زکات حلال نیست.
در برخی از روایات دیگر نیازهایی در متجلمّین مورد توجه قرار گرفته است که در غیر متجمّلین لحاظ نشده است. عبداللّه بن سنان52می گوید، امام صادق(ع) فرمودند، که زکات چهارپایان از جمله شتر و گوسفند به متجلّمین از مسلمان داده می شود و زکات طلا و نقره و آنچه بوسیله پیمانه کیل شود و از چیزهایی است که از زمین خارج شود به فقرای خاک نشین، داده می شود. عبداللّه بن سنان می گوید گفتم چگونه همچنین حکمی داده می شود؟ امام فرمودند به جهت اینکه اینگونه افراد متجمّل اند و از مردم حیاء می کنند، پس به آنها نیز، آنچه زیباتر در نزد مردم است، داده می شود و همه آن چیزهایی که داده می شوند، نیز، صدقه اند."
شان هر فرد در میان قومش باید در فقر مورد توجّه قرار گیرد و به همین دلیل است که در روایات بیان شده است که هر خانواده ای که خود فقیر نیست، برای پرداخت زکات فطره خود از قوت غالب خود که خود اماره ای برای قوت غالب شهر است، به مساکین بپردازد. در روایت صحیح از زراره و ابن مسکان که از امام صادق(ع) نقل می کنند آمده است: که زکات فطره ای که بر هر قومی واجب است باید از چیزهای پرداخت شود که آن قوم عیال خود را با آن تغذیه می کنند. و در روایت دیگری آمده است که زکات فطره از خوراک مشهور شهر باشد، و در شرح آن بیان می کند که در آن زمان اهل مکّه، یمن، طایف، اطراف شام، یمامه، بحرین، هر دو عراق، فارس، اهواز و کرمان خرما بپردازند و اهل میانه شام کشمش و اهل جزیره، موصل، و کوهها تماماً گندم و جو و اهل طبرستان ارزن و اهل خراسان، به استثنای اهل مرو و ری که کشمش بر آنها واجب است، جو بپردازند".
بنابراین می توان نتیجه گرفت زمانی که بخواهیم فقر کودکان را برطرف کنیم باید شان کودکان را مورد توجّه قرار دهیم و چیزهایی به آنها بپردازیم که با ویژگی های شخصی و اجتماعی آنها سازگار باشد. البتّه در زمان وجود حکومت عدل، فاصله چشمگیری میان سطح مصرف افراد و به همین لحاظ فاصله زیادی ما بین عادات شخصی و اجتماعی وجود ندارد ولی در صورتی که این فاصله وجود داشته باشد و همانند یک جامعه نوپای اسلامی باشد و یا اینکه این حکم بخواهد در جامعه غیر اسلامی عمل شود، عادات باید در فقر مورد توجّه باشند.

4- نسبی و مطلق بودن فقر کودکان
الف- می توان از آیات و روایات شواهدی بیان کرد که فقر و غنای کودکان در اسلام هم دارای جنبه های نسبی می باشد و هم جنبه های مطلق که در اینجا به بعضی از آنها اشاره می شود:
در برخی از روایات53از حضرت رسول(ص) نقل شده است که خداوند در اموال اغنیا آن مقداری زکات واجب کرده است که به اندازه کفایت فقرا باشد و اگر نیاز آنها بیشتر از آن بود، خداوند مقدار واجب را بیشتر می کرد و سپس مقدار زکات واجب شده را در مورد نه قلم کالا یعنی گندم، جو، خرما، انعام، طلا و نقره بیان کرده است. این مطلب دلالت دارد که فقر و خطّ فقر در اسلام دارای جنبه های مطلق است و الّا جایی برای اعلام آن اندازه معیّن حتّی برای صد سال اوّل ، بدانگونه که در روایات بیان شده است، نبود. زیرا فقر نسبی تا زمان برابری کامل درآمدها و یا مصرف افراد از بین نمی رود و نمی تواند اندازه معیّنی داشته باشد بنابراین ما باید نتیجه بگیریم که فقر در اسلام دارای جنبه های مطلقی است که با توجّه به آنها آنگونه حکم بیان شده است.
از طرف دیگر در شرع مقدّس و در کلمات علما آمده است که نفقه همسر و خویشان نزدیک که از جمله آنها کودکان می باشند، به صورت متعارف و معمول جامعه پرداخت شود و با توجّه به اینکه عمده نیازهای اساسی متعارف و روش ارضای متعارف آن با شرایط جامعه تغییر می کند، بنابراین می توان نتیجه گرفت که خطّ فقر در اسلام دارای جنبه های نسبی نیز می باشد. در بعضی از روایات بیان شده است که از زکات به فقرا پرداخت شود تا آنها بتوانند به حجّ بروند، صدقه بدهند،54و این مطلب دلالت بر این دارد که در خطّ فقر نیازهای اجتماعی همچون از قافله اجتماع عقب نماندن لحاظ شده است بنابراین فرد باید در اهداف جامعه همانند. حج رفتن و صدقه دادن (یعنی کمک در کارهای خیر) ا مشارکت داشته باشد.. در برخی از روایات به یک ملاک کلّی برای مقدار کمک به فقرا و مرز فقر و غنا اشاره شده است و آن الحاق فقرا به بقیه مردم است. امام صادق(ع ) در مورد مردی که از زکات فقر خانواده اش را می خواهد برطرف کند می گوید: و55شخص از زکات بر خوراک و پوشاک عیال خود توسعه دهد و برخی از آنرا نیز به غیر آنها بدهد و آنچه را از زکات می گیرد به عیال خود بر گرداند تا آنها را به بقیّه مردم ملحق کند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که در فقر باید نیازهای ضروری مورد توجّه قرار گیرد و این نیازهای ضروری هم دارای جنبه های نسبی که با شرایط جامعه تغییر می یابد و هم دارای جنبه های مطلق که ربطی به جامعه ندارد و همانند اصل نیاز به غذا می باشند، وجود دارد.
ب- شهید صدر در کتاب (اقتصادما) در مورد نسبیّت کفایت می گوید کفایت حدّی از مخارج است که همه نیازهای شدید و غیر شدید را در بر می گیرد. نیاز شدید در ارتباط با ضروریّات اوّلیه ای می باشد که پیشرفت جامعه در آن تاثیری ندارد و بر همه مردم نیز، لازم میباشد آنرا برای فقرا تامین نمایند و نیاز غیر شدید مرتبط با پیشرفت و رفاه جامعه می باشد که با افزایش رفاه جامعه افزایش می یابد و رفع آن نیز از وظایف حاکم می باشد.
ایشان بیان می کند: تامین اجتماعی بر دو پایه می باشداصل کفالت همگانی یعنی مسئولیّت متقابل افراد نسبت به همدیگر و دیگری اصل سهیم بودن جامعه در درآمدهای دولتی. ایشان در شرح اصل اوّل از دو حدیث استفاده می کند که در آن دو حدیث بیان شده است کسی که حاجت برادر دینی خود را برآورده نکند، خداوند او را عذاب می کند. در حدیث اوّْل از سماعه آمده است که از امام صادق(ع) پرسیده شد که گروهی دارای مال و ثروت بسیار و عدّه ای سخت در مضیقه اند، به طوری که زکات هم در امرشان گشایش نمی دهد. آیا درست است که در این دوران قحطی عدّه ای سیر و عدّه ای دیگر گرسنه بسر برند. امام پاسخ داد مسلمانان با هم برادرند، نباید به یکدیگر ستم روا داشته و همدیگر را خوار دارند، نباید به محرومیّت هم راضی باشند. مسلمانان باید در این راه تلاش کنند، با هم بکوشند و تعاون نمایند و به اهل حاجت مدد رسانند.
ایشان بیان می کند که مراد از حاجتها در دو حدیث، حاجت شدید است، زیرا حاجتهای ناچیز وظیفه اجتماعی و همگانی محسوب نگردیده است و همچنین جنبه عملی زندگی است که معلوم می دارد کدام حاجتها ضروری شدید و در درجه اوّل اهمّیت قرار دارند که در نتیجه بدون ارضاء آنها زندگی با سختی می گذرد.
ایشان در مورد اصل دوّم بیان می کند: وظیفه دولت در تامین سطح زندگی مناسب برای افراد صزفاً مستند به اصل اوّل نمی باشد و اصل دیگری هم شناخته شده است که مربوط به سهم و حقّ جامعه در منابع ثروت است. مطابق این اصل دولت علاوه بر برآوردن حاجات ضروری و شدید، موظّف است که سطح زندگی متناسب با شرایط و مقتضیات روز را برای افراد تضمین و تامین نماید زیرا مسئولیّت دولت در این مورد ضمان اعاله است. اعاله فرد، تهیّه وسایل و لوازم زندگی به طور مکفی است.
آنگاه ایشان به تعریف زندگی مکفی که دولت وظیفه تامین آنرا دارد، می پردازد و می گوید: مفهوم زندگی مکفی، مفهومی است وسیع و قابل انعطاف، بدین معنا که هر اندازه درجه رفاه و آسایش عمومی بیشتر شود، معنای فوق (کفایت) نیز گسترش می یابد. بنابراین دولت باید حاجتهای اصلی و عمومی غذا، مسکن و لباس را تامی نماید. اشباع این حاجتها باید از لحاظ کمّیت و کیفیّت با توجّه به شرایط روز کافی و شایسته باشد، بعلاوه حاجنهای درجه دوّم که به واسطه بالا رفتن سطح زندگی پیدا می شوند را نیز باید برطرف نماید و در نتیجه ایشان فقیر را چنین تعریف می کند: فقیر کسی است که از آنچنان سطح زندگی که وضع عمومی جامعه و مملکت ایجاب می کند و برخوردار بودن از آن برای تامین حاجات ضروری میسّر و مقدور است، برخوردار نباشد.
بنابراین مطابق نظر ایشان فقر هم دارای جنبه های نسبی و هم جنبه های مطلق است که سطح مطلق آنرا باید مردم برطرف کنند و آنچه باقی می ماند و همچنین فقر نسبی و نیاز توازن اجتماعی را دولت باید برطرف سازد.

5- چه کسانی باید فقر کودکان را برطرف کنند
5-1 پدر و مادر
پدر و مادر اوّلین کسانی هستند که باید فقر افراد تحت تکفّل خود را که از جمله آنها کودکان هستند برطرف کنند که در این زمینه دوران بارداری و شیرخوارگی کودکان بیش از دوران دیگر مورد تاکید قرار گرفته است. حکم وجوب پرداخت نفقه فرزندان که به سبب نسبت خویشاوندی بر عهده والدین قرار گرفته است بر محور نیاز فرزندان است و بنابراین در درجه اوّل بر پدر و مادر و سپس بر پدر بزرگ و مادر بزرگ و مانند آن لازم است که حدّ کفایت کودکان خود را اندازه بگیرند و آنرا به طور تمام و کمال بپردازند. در روایتی از امام صادق(ع) آمده است56 که پنج دسته از زکات داده نمی شوند، فرزند، پدر و مادر و آنچه در ملک انسان است زیرا که در مورد آنها فرد اجبار می شود که نفقه را بپردازد.
اسلام اهمیت خاصی به تغذیه کودک در دوران بارداری و تغذیه شیر مادر بعد از زایمان در بیان احکام شرعی داده است..57 پیامبر اسلام فرمود: هیچ شیری بهتر از شیر مادر نیست. حضرت علی(ع) فرمودند: با برکت ترین شیری که فرزند با آن تغذیه می شود شیر مادر است58. و خداوند در قرآن می فرماید59. "والوالدات یرضعن اولادهن حولین کاملین… مادران (باید) فرزندان خود را دو سال تمام شیر بدهند و این حکم برای کسانی است که بخواهند دوران شیرخوارگی را تکمیل کنند. از امام صادق(ع) روایت است60 که واجب در مدّت شیر دادن 21 ماه است پس آن مقداری که از این حدّ کم شود شیرخوار ضرر دیده است و همچنین می فرمایند اگر دوران شیرخورگی از 21 ماه کمتر شود ستم بر کودک شده است61.

5-2 دولت اسلامی
دولت اسلامی بعد از پدر و مادر و اقوام درجه اوّل مسئول برطرف کردن نیازهای فقرا می باشد.اگر والدین نخواهند نفقه فرزندان را بدهند و یا در تغذیه کودکان خود اهمال کنند و یا آنرا ناقص بپردازند، ابتدا دولت اسلامی آنها را اجبار و چنانچه پدر و مادر نتوانند عیال و فرزندان خود را تامین کنند، باید خود تامین نفقه آنها را به عهده بگیرد. از امام کاظم(ع) روایت است که امام کسی را که وسیله زندگی نداشته باشد نگاهداری و اداره می کند. در قرآن کریم در مورد مخارج ایتام از فیء آمده است:آنچه از آبادیها (سرزمینها، ……و درآمدها)خداوند(به ملک پیامبر- دولت اسلامی)بر می گرداند، در اختیار پیامبر و نزدیکان پیامبر و مال یتیمان و …است. در آیه خمس آمده است: بدانید آنچه از غنایم بدست آوردید خمس آن برای رسول، صاحب قرابت، یتیمان ،مساکین و ابن السبیل است و امام علی(ع) در نامه ای به یکی از کارگزاران خود می فرماید اموالی را که مربوط به زنان و کودکان بی سرپرست است، ربودی. یعنی اموال بیت المال در این ارتباط است .
و بنابراین بر دولت اسلامی لازم است که با اموال فیء و خمس و دیگر مالیاتهایی که از مردم می گیرد، سوء تغذیه ، پوشش و آبروی کودکان را در مدرسه و هر اجتماع دیگر تامین کند. کفایت فقرا که بر عهده دولت اسلامی است بعد از گرفتن زکات واجب از اغنیا بر عهده دولت استقرار می یابد.

5-3 نزدیکان، آشنایان و همه مردم
در صورتی که فقر کودکان از طریق پدر و مادر و دولت اسلامی حلّ نشود وظیفه تامین کودکان بر گردن همه افرادی که از آن اطّلاع دارند باقی می ماند و و خطابهای شدید قرآنی و ائمّه اطهار(ع) و وعده های عذاب الهی برای همه افرادی که ناظر فقر کودکان یتیم می باشند، صادق می گردد و این تکلیف رفع فقر کودکان به طور کلّی از گردن افراد ساقط نمی گردد

6- انعطاف پذیری اندازه خطّ فقر کودکان
از بحثهای گذشته روشن می گردد که خطّ فقر کودکان در اسلام خطّی انعطاف پذیر است که و می توان گفت عوامل تاثیرگذار بر آن عبارتند از 1- شئون و ویژگی های شخصی کودک که باعث نیاز و کفایتهای متفاوت می گردد. 2- بعد خانوار کودک نیز در حدّ کفایت او تاثیرگذار است زیرا صرفه های به مقیاس باعث می گردد که بعضی از مخارج با افزایش بعد خانوار کاهش یابد و این امر در روایات رسیده از طریق ائمّه (ع) به آن توجّه شده است و به همین جهت واحد تحلیل در خطّ فقر کودکان هم در روایات و هم در فتاوای علما کودک در جمع خانواده مورد توجّه قرار گرفته است و بنابراین اندازه مخارج یک کودک در خانواده سه نفره نسبت به همان کودک در خانواده چهار نفره متفاوت می گردد. 3- نوع توزیع رفاه جامعه کودک بر فقر و خطّ فقر او اثرگذار است. چنانچه جامعه به لحاظ درآمد نابرابرتر باشد احساس فقر فقرا بیشتر و برای الحاق افراد فقیر به بقیه مردم پول بیشتری نیاز است. کودکان فقیری که در مدرسه درس می خوانند و همکلاسیهای مرفّهی که کم نباشند، نیز داشته باشند فقر بیشتری نسبت به کودکانی که در مدرسه ای با توزیع درآمدی برابرتری درس می خوانند. برای رفع فقر کودکان مدرسه اوّل درآمد بیشتری لازم دارد. 4- رشد و پیشرفت جامعه کودک بر فقر و حدّ فقر کودک اثرگذار است.کودکانی که در جامعه مرفّه زندگی کرده برای دستیابی به عملکرد اجتماعی واحد کالاهای بیشتری نیاز دارند که خریداری کنند تا بتواند بدون شرمساری در معرض عموم ظاهر شوند و بنابراین شانشان متفاوت از کودکانی است که در جامعه سطح پایین تری زندگی می کنند. کودکان روستانشین هندی با پوشیدن لباس های نسبتاً ساده می توانند بدون هیچ مشکلی با سربلندی در انظار ظاهر شوند در حالی که کودکان اروپایی با همان الگوی مصرف در جامعه خود در نهایت سرافکندگی می باشند. بنابراین می توان گفت فقر و کفایت کودکان به سطح رفاه جامعه ای که در آن زندگی می کند، وابسته است.

7- روش های اندازه گیری فقر کودکان
از روایات و فقه اسلامی بدست می آید که ائمّه اسلامی راههایی را برای شناخت فقرا و حدّ فقر آنها دنبال کرده اند که برخی مناسب اندازه گیری فقر کودکان نیز می باشد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود.
الف- در اسلام یکی از راههای شناخت افراد فقیر و کفایت، خود آنها بیان شده اند و فتوای فقهای اسلام در مورد بعضی از احکام نیز بر همین پایه و اساس قرار گرفته است. و بنابراین چنانچه شخص بالغی بگوید من فقیرم، همه علما معتقدند که با عدم قرینه بر کذب کلام او، حرف او پذیرفته می شود و برخی از ادلّه آنها شامل کودک نابالغی که ادّعای فقر می کند، نیز می شود.
در کتاب شرایع آمده است اگر شخصی بگوید فقیرم ، اگر حال شخص معلوم نباشد، شخص بدون اینکه قسم داده شود از زکات به او داده می شود و در کتاب حدائق آمده است این نظر مشهور و بلکه اتّفاقی بین علماست و بیّنه و قسم از فرد برای فقرش خواسته نمی شود.
علما برای پذیرش ادّعای فقیر نسبت به فقرش ادلّه ای بیان کرده اند که برخی آنها عبارتند از1- شخصی که ادّعای فقر می کند، فرد مسلمانی است و ادّعای امر ممکنی را می کند و چیزی که منافی حرفش باشد، از خود ظاهر نکرده است پس حرفش باید مورد قبول قرار گیرد ،2- سیره مستمرّه ای بر پرداخت صدقات و زکات با ادّعای فقر بدون مطالبه قسم و بیّنه وجود دارد، و این سیره دلیلی بر این مسئله است، 3- درخواست بیّنه از فقیر موجب عسر و حرج او می باشد. 4- فقر و غنا از حالاتی است که غالباً اقامه بیّنه بر آن ممکن نیست و معمولاً آگاهی نسبت به آن از طریق خود شخص می باشد، نظیر ادّعای زن نسبت به اینکه آیا شوهر دارد و یا نه؟و همچنین نسبت به اینکه آیا عادت ماهانه است و یا نه؟ و مثل ادّعای انسان نسبت به اینکه خمس و زکات مالش را پرداخته است و یا نه؟
ب- حسین بن علوان از امام صادق(ع) روایت62 می کند که امام (ع) از پدرشان نقل می کنند که علی (ع) می گفتند دِین بدهکاران را از صدقه و زکات، هر چه باشد بدهید و امّا در مورد فقراء احدی بیش از 50 درهم داده نشود و کسی که دارای پنجاه درهم و یا به اندازه آن (از دیگری) طلب دارد از زکات داده نشود. با توجه به اینکه حضرت علی (ع) حاکم اسلامی بوده اند و برنامه ریزی حاکم در سطح کلّی است. در آن زمان، متوسط حد فقر افراد با مخارج متفاوت، که فاصله چندانی با یکدیگر نداشته است، پنجاه درهم بوده است و امام فرموده بودند بیش از این، به افراد داده نشود و این منافاتی با تفاوت اندک خطوط فقر ندارد.
ج- امام صادق(ع) در زمانی که حاکم بالفعل نبوده اند به گونه ای خطّ فقر را اندازه گرفته اند که مناسب روش اندازه گیری سهم غذاست.63 ابابصیر می گوید از امام صادق(ع) درمورد مرد کفّاشی که هشتصد درهم پول دارد و دارای عائله زیادیست، سوال کردم که آیا او می تواند برای مخارجش از زکات بگیرد؟ امام صادق (ع) فرموند: آیا سود کارش به اندازه کفاف خوراک عیالش می باشد، به گونه ای که مقداری نیز، زیاد بیاورد، ابابصیر می گوید: در جواب گفتم: آری، امام پرسیدند: چقدر زیاد می آورد، ابا بصیر می گوید، گفتم: نمی دانم و امام در جواب گفتند: اگر نصف مقدار خوراک را زیاد بیاورد از زکات نگیرد واگر کمتر از نصف خوراک را زیاد بیاورد از زکات بگیرد. در این روایت امام صادق(ع) مخارج غیر غذا را نسبت به مخارج غذا و خوراک که از یک جامعه به جامعه دیگر و از یک زمان تا زمان دیگر متفاوت می گردد معیار فقر و غنای افراد گرفته اند . مطابق قانون انگل این نسبت با رشد و پیشرفت جامعه تغییر می کند. بنابراین این گونه برآورد با نوعی از نسبیّت فقر سازگار است که با شرایط جامعه نیز تغییر می کند .

8- عوامل اثرگذار بر فقر کودکان
فقر کودکان می تواند مسبّب از بعضی شرایط نظیر شرایط جمعیتی، فقر والدین، تغییرات اقتصادی از ناحیه تغییر آب و هوا، سیل، قحطی، خشکسالی، بیماریهای واگیردار و حوادث طبیعی دیگر و جنگ، فقدان سرمایه های اجتماعی همچون محیط گرم خانواده و فداکاریهای والدین که با مرگ و میر والدین، طلاق، جدایی، اعتیاد والدین از بین می رود و یا از ناحیه عدم صلاحیّت اخلاقی و اجتماعی والدین و کسانی که سرپرستی ایتام را برعهده گرفته اند و همچنین فقدان آموزش و مسکن مناسب باشد که اسلام با سفارشات و قوانین خود در صدد جلوگیری از این اسباب و یا فقری که از ناحیه اینها بوجود آمده است، می باشد.
در شرایط جمعیّتی نادرست جامعه پیامبر(ص) فرموده اند قلّه العیال احدالیسارین64 یعنی کمی عیال یکی از دو دارایی و امکانات است و در خصوصً فقر و سوء تغذیه مادران و کودکان در شرایط سخت که بوجود آمده از عوامل طبیعی و غیر طبیعی و مسائل خانوادگی می باشد، سفارشات قرآن و ائمّه معصومین(ع)،آیات و روایات تحریک کننده در مورد کمک به ایتام و مساکین در شرایط سخت( که به برخی از آنها در خلال بحث اشاره شد)، سفارشات در مورد تقویت بنیاد خانواده، اجرای عدالت اسلامی که مخالف با هر گونه تبعیضی است و نظیر آن، می تواند حلّال اینگونه مشکلات باشد.

نتیجه گیری و جمع بندی
در جمع بندی از معنا و مفهوم فقر، کفایت ، نیازهای مرتبط با فقر، روش مناسب اندازه گیری کفایت کودکان می توان نتیجه گرفت :
1- فقر کودکان دارای مراتب است که کمکها باید بر مبنای مراتب آن صورت پذیرد.
2- فقر کودک باید در ارتباط با مخارج سالانه او لحاظ گردد.
3- کودکی که به طور بالفعل و بالقوّه مالک مخارج سال خود نباشد، فقیر است
4- نیازهای ضروری کودک می تواند متعارف و غیرمتعارف ، شانی و غیر شانی، اجتماعی و غیر اجتماعی، مربوط به زمان حال و مربوط به زمان آینده باشد، شدید و غیرشدید ، دائمی و غیردائمی و نیاز کالایی و نیاز خدماتی باشد.
6- اسلام تاکید بیشتری بر نیازهای اوّلیه شدید دارد و آنرا وظیفه ای همگانی و نه وظیفه دولت تنها می داند.
7- فقر و خطّ فقر انتخابی کودکان هم دارای جنبه های مطلق و هم دارای جنبه های نسبی می باشد.
8- خطوط فقر جهانی، ملّی و حتّی استانی مناسب اندازه گیری فقر و خطّ فقر کودکان نمی باشند، زیرا در آنها شئون شخصی و حتّی محلّی مورد توجّه قرار نمی گیرد.
9- فقر کودکان را ابتدا پدر و مادر و سپس دولت اسلامی و در صورت نبود آن دو، همه مردم باید رفع نمایند.
11- ویژگیهای شخصی و اجتماعی، بعد خانوار، توزیع درآمد، رشد و پیشرفت اجتماع بر روی فقر و خطّ فقر تاثیرگذار است
12- شناخت خود افراد همچنین راهی مناسب برای تشخیص فقر است
13- با توجّه به اینکه نسبت هزینه خوراک به کلّ مخارج با افزایش رشد و پیشرفت جامعه کاهش می یابد و در نتیجه عادات تغییر می کند و با توجّه به اینکه امام صادق(ع) نیز از این ملاک برای اندازه گیری کلّ مخارج فقیر استفاده می کنند، این ملاک نیز می تواند در اندازه گیری خطّ فقر مورد استفاده قرار گیرد.
14- اسلام با بسیاری از سفارشات ارزشی خود در صدد از بین بردن عوامل ایجاد کننده فقر کودکان می باشد

1 منابع و مآخذ
قرآن مجید، سوره حشر
نهج البلاغه، فیض الاسلام ص977
ابن منظور ، لسان العرب ، نشر ادب الحوزه، چاپ دارالاحیاء التراث العربی، ج 5
ابن قدّامه المقدسی ,محمد بن احمد،، الشرح الکبیر، چاپ بیروت لبنان 1404 دارالکفر ج2
الحمیری ،عبدالله ، قرب الاسناد، موسّسه آل البیت،قم 1413،
الحر العاملی ، وسائل الشیعه ، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، قم 1414، ج 9 ،11،9،15،21
خمینی ، روح اللّه ، تحریرالوسیله، ج1ص334 چاپ موسّسه مطبوعات اسماعیلیان
الراغب الاصفهانی،المفردات فی غریب القرآن،چاپ نشر کتاب، چاپ اول، سال 1404
صدر، محمّد باقر، اقتصادنا، ، ترجهم عبدالعلی اسپهبدی ، انتشارات اسلام ، چاپ دوّم، 1357ج2، صص 329-332
الطوسی، محمدبن حسن، النهایه، چاپ دارالندلس بیروت ، منشورات قدس قم،
العاملی، زین الدین، الروضه البهینه،نجف، جامعه الدّینیه ج2ص42
الفیروز آبادى ، القاموس المحیط – ج 2
قاضی نعمان المغربی ،دعائم الاسلام ، دارالمعارف مصر، 1379 ج 2
المیرزا النوری ، مستدرک الوسائل، موسسه آل البیت لاحیاء التراث،چاپ دوّم، 1409 ج 13
المغنی ، عبدالله بن قدامه ، دارلکتب العربی، بیروت، ج 7
المراسم والغنیه، الجوامع الفقهیه، ، چاپ تهران انتشارات جهان1376
محمّد رضا حکیمی الحیاه ج 1 2، 6، تهران ،چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامی 1358
محمّدی الرّی شهری، میزان الحکمه ،قم ، مرکز النشر الاسلامی، 1362، ج1، 10،4، 11،3
المجلسی، محمّد باقر، بحار الانوار ، بیروت، موسّسه الوفاء- ج ،73، 69 ،77 ،78
المنتظری حسینعلی، کتاب الزکات، ، دارالفکر 1413، جلد2
النجف ، محمّد حسن، جواهر الکلام ،تهران، چاپ خورشید، 1367، ج15
الهمدانی الحاج آقا رضا، المصباح الفقیه /85، مکتبه المصطفوی، قم 1364

،

1 الحیاه، ج4 ص285 امام علی(ع ) : الفقد احزان
2 الحیاه، ج4 ص283 امام علی(ع ) ان الفقر مذهله للنّفس
3 الحیاه، ج4 ص289 امام علی(,ع ): کاد الفقر ان یکون کفراً
4 الحیاه، ج4 ص 284 امام علی(,ع ) الحرمان خذلان
5 بحار الانوار – العلامه المجلسی ج 69 ص،47 ،امام علی(ع ) الفقیر حقیر لا یسمع کلامه و لا یعرف مقامه
6 الحیاه، ج4 ص285 امام رضا(,ع ) ان الانسان اذا ادّخر طعام سنه خفّ ظهره و استراح
7 بحار الانوار – ج 69 ص 59 :قال رسول الله: الّلهمّ اعطنا الکفاف و العفاف
8 ، سوره فجر 7، کلا بل لا تکرمون الیتیم
9 سوره ماعون آیه 1 و 2 ارایت الذی یکذب بالدین ( ماعون 1) * فذلک الذی یدع الیتیم
10 نهج البلاغه، فیض الاسلام ص977 الله الله فی الایتام ، فلا تغبّوا افواههم ، ولا تضیعوا بحضرتکم ،
11 * سوره بلد : او اطعام فی یوم ذی مسغبه 14* یتیما ذا مقربه 15
12 سوره بقره بقره آیه 95 یسالونک عن الیتامى قل اصلاح لهم خیر
13 ولا تقربوا مال الیتیم الا بالتی هی احسن حتى یبلغ اشده سوره 152
14 در سوره نساء آیه 10 می فرماید ان الذین یاکلون اموال الیتامى ظلما انما یاکلون فی بطونهم نارا وسیصلون
15 -،المفردات فی غریب القرآن
16 لسان العرب، ج 5 ص 61
17 کتاب الزکات، جلد2 ص290
18 وسائل الشیعه ؛ ج 9 ص 210 :
19 – همان.
20 – همان.
21 لشیعه (آل البیت ) ج 9 ص 258
22 تحریرالوسیله، ج1ص334
23 وسائل الشیعه (آل البیت ج 9 ص 231
24 سوره بلد آیه 14 و 15
25 سوره دهر آیه 5 تا 8
26 وسایل الشیعه ج 10 ص8
27 وسائل الشیعه ، الحر العاملی ج 8 ص 490
28 الحیاه ج 2 ص417
29 بحار الانوار، العلامه المجلسی ج 69 ص 53
30 الحیاه ج6 ص 141
31
32 وسایل الشیعه ج 21 ص 513
33 وسایل الشیعه ج 5 ص 14
34 الحیاه ج6 ص149
35 میزان الحکمه ج 10 ص93
36 میزان الحکمه ج 10 ص94
37 بحار الانوار ج 73 ص84
38 میزان الحکمه ج 4 ص596
39 میزان الحکمه ج 1 ص124
40 وسایل الشیعه ج 11 ص204
41 بحار الانوار ج 78 ص2چ
42 میزان الحکمه ، ج 3 ص 2068 :
43 میزان الحکمه ، ج 3 ص 2068 :
44 0 البحار ج77 ص175
45 وسائل الشیعه (آل البیت ) ج 15 ص 207
46 :. ، الحیاه ج 1 ص52
47 رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) : طلب العلم افضل عند الله من الصلاه والصیام والحج والجهاد فی سبیل الله تعالى ( 14( 5 ) میزان الحکمه
ج 3 ص 2070
48 مصباح الفقیه ص88
49 جواهر الکلام ،ج15،ص319
50 الروضه البهینه،ج2ص42
51وسایل الشیعه ، باب 10 ابواب المستحقّین الزکاه ، ج 9 ، ص 235
52 وسایل الشیعه، ج9، ص263
53 وسائل الشیعه ،ج9، ص10
54 – وسائل الشیعه (آل البیت ) ج 9 ص 3..
55 وسائل الشیعه (آل البیت ) ج 9 ص ا
56,الوسایل ,الشیعه ج9، ص241 ،ییشین
وسائل الشیعه، ج 15، ص 11857
همان، ص 8558
سوره بقره، آیه 233؛ 59
60 وسائل الشیعه، ج 21، ص 453
61,الوسایل ,الشیعه ج21، ص454
62 وسائل الشیعه، ج 9 ص261
63 وسایل الشیعه، ج9ص232 .
64 قرب الاسناد، ص 116 دعائم الاسلام ، ج 2 ص 255
—————

————————————————————

—————

————————————————————

1


تعداد صفحات : 22 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود