مقدمه :
بازنشستگی و سالمندی مرحله خاصی از زندگی انسان است. بازنشستگی پدیده ای است که با توسعه اجتماعی ـ صنعتی عصر حاضر دارای اهمیت بیشتر شده است. در قرن اخیر به لحاظ پیشرفتهای اجتماعی ـ اقتصادی، بهداشتی ودرمانی و… هم از میزان مرگ و میر کاسته شده و هم بر طول عمر افزوده شده است و امید به زندگی را بهبود بخشیده است.در نتیجه شمار بازنشستگان و سالمندان در کشورهای مختلف جهان افزایش یافته و سهم در خور توجهی در ترکیب جمعیتی کشورهای مختلف جهان افزایش یافته و سهم در خور توجهی در ترکیب جمعیتی کشورهای مختلف پیدا کرده و به همین صورت نیز تقش و اهمیت اجتماعی آنان در جامعه افزون تر از هر زمان دیگر گردیده است.
در حال حاضر در حدود 170 کشور جهان مسئله بازنشستگی و حمایت از بازنشستگان را به عنوان یکی از ارکان برنامه های تامین اجتماعی خود برگزیده اند.
در کشور ما هم یکی از وجوه عمده سازمان وصندوق های بیمه های اجتماعی مانند سازمان تامین اجتماعی و سازمان بازنشستگی کشوری و سازمان نیروهای مسلح و صندوقهای خاص، حمایت از مسئله بازنشستگی را برنامه اصلی خود قرار داده اند.
در سطح کشورهای اروپایی، آمریکا، کانادا و بعضی کشورهای دیگر از کشورهای توسعه یافته جهان سن بازنشستگی عموماً بین 55 تا 65 سال است.
در ایران سن بازنشستگی معمولاً بین 50 تا 65 سال است با توجه به اینکه امید به زندگی در مناطق شهری کشور حدود 69 و 70 سال برآورد شده است. با عنایت به افزایش در خور توجه جمعیت، می توان گفت در کشور ما نیز جمعیت نسبتاً در خور ملاحظه ای در وضعیت بازنشستگی و سالمندی به سر می برند، که در آینده نیز با ضریب بازنشستگی بیشتری شمار آنها افزایش خواهد یافت.
افزایش تعداد بازنشستگان و سالمندان و بالارفتن سالهای عمر لزوم توجه به وضعیت این گروه اجتماعی را افزون تر از پیش می کند؛ هم از لحاظ شناخت وضعیت و هم از نظر برنامه ریزی و تدارک امکانات برای رفع مشکلات و بهبود وضعیت زندگی آنان.
بازنشستگان در کشورهای مختلف، مانند سایر گروه های اجتماعی هم دارای جنبه های اختلاف متعددی می باشند. جنبه های مشترک آنها شرایط سنی نسبتا مشابه، پشت سر نهادن دوران اشتغال، وارد شدن به مرحله جدیدی از زندگی اجتماعی و… و جنبه های اختلاف : حقوق و مزایای دریافتی ، شیوه برخورد جامعه با آنان، وضعیت خانوادگی ، شرایط عمومی جوامع و… است.
در این مقاله کوشش شده است، با توجه به وضعیت خاص بازنشستگان در ایران مخصوصاً بازنشستگان آموزش و پرورش نکات چندی توضیح داده شود.
1ـ تغییر پایگاه اجتماعی
فرد بازنشسته در زمان اشتغال به لحاظ دارا بودن موقعیت شغلی، از منزلت اجتماعی خاصی نیز نزد همکاران افراد جامعه، خانواده و سایر مردم جامعه برخوردار است و این منزلت اجتماعی به او هویت اجتماعی خاصی نیز می بخشد. در اثر بازنشستگی چنین پایگاهی فرو می ریزد و وی از لحاظ هویت اجتماعی خود نیز دچار دگرگونی و یا حتی بحران می شود. و چنانچه چشم انداز روشنی برای جایگزینی پایگاه اجتماعی خود و دستیابی به هویتی در خور پیش رو نداشته باشد، ممکن است به مشکلات اجتماعی و روانی گوناگونی دچار شود.
بررسی و تحلیل ها نشان داده است که درصد نسبتاً در خور توجهی از آنان اظهار
داشته اندکه پس از بازنشستگی احترام آنان نزد همکاران سابق خود، افراد خانواده و سایر افراد جامعه کمتر شده است.
راهکارهایی در زمینه تغییر پایگاه اجتماعی
با توجه به اینکه تا چند سال آینده جمعیت بازنشسته کشور ما افزایش چشمگیری خواهد داشت. و موج جمعیتی را که ما اکنون در مقاطع دبیرستان و دانشگاه داریم به سالمندی خواهد رسید. لازم است که در این زمینه کارهای فرهنگی بیشتری صورت گیرد
. از طریق برنامه های تلویزیون، رادیو در زمینه سالمندی و روانشناسی آن ومشکلات این قشر صحبت شود. همان طور که ما در تلویزیون برای همه اقشار برنامه های اختصاصی داریم چه خوبست برای این قشر هم برنامه هایی در نظر گرفته شود.
تا مردم آمادگیهای لازم را برای سالمندی کسب کنند و علاوه بر آن در نگرش آنان تغییراتی حاصل شود. تا با احترام و تکریم بیشتری با این قشر زحمتکش برخورد شود. از طریق مطبوعات نیز می توان در این زمینه فعالیتهایی انجام داد تا سطح فرهنگ و فکر مردم در این زمینه بالاتر رود.
همانطور که می دانیم بازنشستگان ما کوله باری از تجربه هستند که جوانان با استفاده از این تجربیات دیگر لازم نیست که دوباره کاری کنند و راه پیموده شده را دوباره بپیمایند مثلاً می توان از معلمان بازنشسته به عنوان معلم راهنما استفاده کرد تا این عزیزان هر از مدتی سر کلاس حاضر شوند و معلمین دیگر را از تجربیات خود بهره مند کنند. مثلاً در منطقه آموزش و پرورش ما (فرگ) معلمین راهنما همه جوان و کم تجربه هستند و متاسفانه در حل مشکلات نمی توانند به خوبی معلمان را راهنمایی کنند. اگر به جای این افراد از افراد بازنشسته استفاده می شد البته هر فرد در رشته خاص خود به راحتی مشکلات حل می شد چون فردی که 30 سال در این زمینه کار کرده است با یک نگاه و به راحتی می تواند مشکلات را دریابد. و راه حل ارائه کند. و علاوه بر آن بازنشسته نیز احساس بی هویتی نمی کند. ومی فهمد که وجود او مثمر ثمر است. و مجبور می شود که اگر تغییرات جدیدی نیز رخ داده است به دنبال یادگیری آنها برود و همین باعث تکاپو و فعالیت او می شود و او را از انزوا و گوشه گیری نجات می دهد.
2ـ کمتر شدن ارتباطهای اجتماعی
از دیگر آثار اجتماعی بازنشستگان، کم شدن ارتباطهای اجتماعی بازنشستگان است؛ هم از لحاظ تنوع و هم از لحاظ کمیت. برخی بررسیها نشان می دهد که یکی از عوامل رضایتمندی انسان از زندگی میزان ارتباطهای اجتماعی آنهاست و معمولاً کسانی که دارای ارتباطهای بیشتر و متنوع تری هستند، رضایتمندی بیشتری از زندگی دارند.
فرد شاغل در اثر بازنشسته شدن بسیاری از ارتباطهای اجتماعی که به تبع شغل حاصل شده است از دست می دهد و روابطش کمتر و محدودتر می شود. این جنبه ممکن است موجب فرسودگیها و آزردگیهایی در زندگی او شود.
راهکارهایی در زمینه افزایش ارتباطهای اجتماعی بازنشستگان
در این زمینه می توان با فعال کردن کانونهای بازنشستگی، بازنشستگان را از انزوا و گوشه نشینی بیرون آورد. کانون بازنشستگی می تواند با برگزاری همایش، گردهم آیی و جلسات کنفرانس در زمینه های گوناگون و مواردی از این قبیل این مشکلات را تا حدی مرتفع کندو یا اینکه با برگزاری جلسات شعر خوانی یا قرائت قران و… به طور مستمر و با ایجاد کردن پارک و فضای سبز ویژه سالمندان، آنها بتوانند در این مکانها از مصاحبت و همدمی با همسالان خود لذت ببرند.
3ـ افزایش اوقات فراغت و بیکاری
در دوران بازنشستگی، بازنشسته دارای اوقات خالی و بیکاری بسیار زیادی است که در صورت نبود برنامه مناسب و امکانات لازم برای گذران اوقات فراغت، ممکن است شخص دچار خستگی و ملالت شدید شود.
راهکارهایی برای پر کردن اوقات فراغت
بیکاری در هر سنی کسالت آور است و فرد دچار سردرگمی و احساس پوچی و بی هدفی می کند. در دوره سالمندی نیز یکی از مشکلات افزایش اوقات فراغت و بیکاری است.
( البته این گزینه شامل بازنشستگان کشور ما مخصوصاً قشر فرهنگی نمی شود. زیرا که فرهنگیان بازنشسته با بازنشستگی و کاهش میزان درآمد در ابتدای راه برای تقلای بیشتر و پیدا کردن کار در یک یا دو نوبت هستند. معلمین معمولاً در سنی بازنشسته
می شوند که مخارج آنها در این سنین به اوج خور می رسد. زمانی است که بچه های آنها جوان هستند یا در آستانه ازدواج هستند که ازدواج هر کدام خرج گزافی را بر دوش خانواده می گذارد و یا اینکه در حال تحصیل در دانشگاه می باشند که این هم مقوله ای است که از عهده برآمدن آن و تامین شهریه های دانشگاه آزاد کار هر کسی نیست. با این توصیف فرهنگیان با بازنشسته شدن مجبورند که از همان ابتدا به دنبال کار جدیدی باشند. آن هم در چند نوبت که بتواند مخارج خانواده آنها را تامین کند. و دیگر وقتی به عنوان اوقات فراغت حتی در خواب هم نمی بینند.
بطور مثال آقای نیکخواه که در سال 77 با مدرک فوق دیپلم بازنشسته شده است با داشتن 6 فرزند که همگی جوان ودر آستانه ازدواج هستند ماهیانه مبلغ 150000 تومان حقوق دریافت می کند. 50000 تومان آن که بابت قسط های وام خرید منزل باید کنار گذاشت. مبلغ 36000 تومان هم برای قسط وام خرید لوازم خانگی که برای جهیزیه دخترش گرفته است کنار می گذارد30000 تومان هم که ماهیانه برای هزینه تلفن، برق، آب جدا می شود (بازهم جای شکرش با قیست که فرزندان فرهنگیان با فرهنگ قناعت بزرگ شده اند و مسائل اقتصادی را به خوبی درک می کنند. و باز هم خدا را شکر که در شهر کوچکی زندگی می کند(داراب) که از نعمت گاز محروم می باشد)حال با وجود 24000 تومان چگونه می توان مخارج دانشگاه بچه ها (3 فرزند) و مخارج خانواده آن هم در سطح ابتدایی برآورده کرد. به همین علت او مجبور است که یک نوبت در یک مدرسه غیر انتفاعی کار کند و نوبت دیگر نیز در یک محضر ثبت اسناد به کار نویسندگی بپردازد تا شاید بتواند مخارج خانواده خود را تامین کند.
4ـ کاهش درآمد بازنشستگان
معمولاً در همه نظامهای بازنشستگی و از جمله در ایران به هنگام بازنشستگی حدود 20 تا 30 درصد از حقوق و مزایای وی در زمان اشتغال کاسته می شود. این جنبه در کشورهای صنعتی و پیشرفته که معمولاً حقوق و مزایا با هزینه های زندگی تعدیل و تنظیم می شود، و از طرفی افراد در زمان اشتغال عضو صندوقهای مختلف پس انداز اجباری و بیمه عمر و… هستند، چنین کاهشی را کمتر احساس می کنند و یا حتی ممکن است در مواردی، در هنگام بازنشستگی از درآمد بیشتری نیز برخوردار شوند.
اما در ایران چون حتی حقوق و دستمزدهای زمان اشتغال نیز متناسب با هزینه های زندگی نیست با کاسته شدن 20 یا 30 درصد از آن بازنشسته دچار مشکلات مالی نسبتاً شدیدی می شود.
راهکارهایی در زمینه افزایش درآمد بازنشستگان
برای جبران کاهش درآمد بازنشستگان، در ابتدا باید برای حقوق بازنشستگان چاره اندیشی کرد و با توجه به تورم روزافزون در کشور باید آن را چندین درصد اضافه کرد تا با مخارج خانواده های بازنشسته همخوانی پیدا کند. یکی دیگر از مواردی که فرهنگیان را رنج می دهد ناهماهنگ بودن حقوق در ادارات و ارگانهای مختلف است. چرا کارمند شرکت نفت و یا اداره جهاد سازندگی و یا اداره جنگلبانی و بانکها (تا آنجا که بنده اطلاع دارم ) حقوقی بیشتر از فرهنگیان دریافت کنند مگر معلمی شغل انبیا نیست. مگر آموزش و پرورش پایه و اساس ترقی و پیشرفت هر جامعه نیست. آیا شایسته است معلمی که 30 سال آن هم در دورافتاده ترین روستاهای این کشور به فرهنگ جامعه خدمت کرده و حالا بیاید برای تامین محارج خانواده به مسافرکشی و یا دست فروشی روی آورد؟
همیشه در جواب این پرسش که" چرا حقوق فرهنگیان اعم از شاغل و بازنشسته نسبت به دیگر نهادها کمتر است؟" این جواب را شنیده ایم که تعداد پرسنل این اداره زیاد است و تامین بودجه آن برای دولت دشوار است. آیا به نظر شما این حرفی منطقی است؟
5ـ بالا بودن هزینه خانوار بازنشستگان
معمولاً در کشورهای غربی به لحاظ کوچک بودن بعد خانوار و کمتر بودن میزان وابستگی افراد خانواده به یکدیگر و گرایش به داشتن زندگی مستقل و… میزان هزینه های اقتصادی خانوار بازنشسته معمولاً در زمان بازنشستگی کاهش پیدا می کند، اما در کشور ما برعکس، سنین بازنشستگی همراه است با افزایش و اوج گرفتن هزینه های زندگی خانواده. هزینه هایی مانند ازدواج فرزندان، افزایش ارتباطهای خانوادگی و … این رضعیت هزینه فرد بازنشسته را بالا می برد. توجه به چنین ویژگیهای کاری لازم در برنامه ریزی بیمه های اجتماعی در ایران است.
راهکارهایی در زمینه کاهش هزینه خانوار بازنشستگان
همانطور که توضیح داده شد بازنشستگی با مخارج سنگین خانوار همراه است. دولت می تواند با تدابیری این مخارج را برای این قشر انجام دهد.
اولاً : اختصاص دادن مبلغی به صورت وام بلاعوض برای ازدواج فرزندان بازنشستگان.
ثانیا: بستن قرداد با دانشگاههای غیر دولتی به منظور اینکه فرزندان بازنشستگان هزینه کمتری بپردازند.
ثالثاً : تخصیص دادن هزینه ای برای کمک به فرزندان دانشجوی بازنشستگان
6ـ مشکلات بهداشتی و درمانی بازنشستگان
در سنین بازنشستگی به دلیل کهولت سن، معمولاً بیماریهای مختلف پدیدار و آسیب پذیری افراد بیشتر، و در نتیجه نیاز به مراقبتهای بهداشتی و درمانی بیشتر مطرح می شود و چون امکانات بهداشتی و درمانی عمومی پاسخگو نیست، بازنشستگان مجبور به استفاده از امکانات درمانی خصوصی شده و در نتیجه متحمل هزینه های فراوانی
می شوند. عنایت خاص تصمیم گیران بخش بهداشت و درمان و صندوقهای بازنشستگی به ایجاد بیمه مکمل و تدارک بخش جدیدی تحت عنوان "بیماریهای سالمندی" ضروری است. ارزیابیهای انجام شده بر روی یک گروه نمونه بازنشستگان عضو صندوق سازمان تامین اجتماعی نشان می دهد که 80% از اعضا از بیماریهای قلب و عروق، استخوان و سایر عوارض کهنسالی رنج می برند.
راهکارهایی برای رفع مشکلات بهداشتی و درمانی بازنشستگان
معمولاً در دوره بازنشستگی بدن نسبت به بیماریها مقاومت چندانی ندارد. علاوه بر آن با بیماریهای دوره سالمندی که بسیار شایع است دست به گریبان خواهد شد من جمله: پادرد، کمردرد، ناراحتی قلبی عروقی . مشکلات بینایی و شنوایی و…
معلمی که با 30 سال خدمت و گچ خوردن ماهیانه مبلغ 150000 تومان حقوق دریافت
می کند. با توضیحاتی که داده شد اگر بازنشسته خدای ناکرده بیمار شود بهتر آنست که رو به قبله بخوابد و شهادتین خود را بگوید تا اینکه بخواهد به دنبال دارو و درمان باشد. همانطور که می دانیم با ویزیت پزشکان متخصص و قیمت دارو به دنبال درمان نرفتن باصرفه تر است.
دفترچه های خدمات درمانی نیز در این راستا چندان مثمر ثمر نیست. راهکارهایی که در این زمینه به چشم می خورد آنست که بیمارستانهایی مختص این عزیزان دایر شود. ( در هر شهرستان و با استفاده از پزشکان مجرب آن شهر) تا به معالجه آنان بپردازند و در کنار آنان روانپزشکان و مشاورانی نیز باشند که بتوانند همدم مشکلات و ناراحتی های بازنشستگان باشند و آنها را برای طی کردن هر چه بهتر این مرحله از زندگی یاری دهند.
و یا در هنگام عمل جراحی از بازنشستگان مقدار کمی هزینه دریافت شود تا فشار زیادی بر زندگی آنها تحمیل نشود.
7ـ عدم بهره گیری از تجربه وتخصص بازنشستگان
یکی دیگر از مشکلات بازنشستگان در کشور ما، عدم بهره گیری از تجربه و تخصص بازنشستگان است. بر اساس بررسیهای انجام شده بازنشستگان از چنین وضعی رنج
می برند و احساس می کنند پس از بازنشسته شدن دیگر نقش مو ثری در جامعه ندارند.
بهره گیری ازتجربه و تخصص بازنشستگان دارای فواید چندی است:
ـ این کار موجب می شود در بسیاری از زمینه های برنامه ریزی و مشاوره ای از دیدگاهها و نظر ات بازنشستگان که حاصل سالها تلاش و تجربه است بهره برداری شود.
ـ بازنشستگان تلاش می کنند که به دانش روز مجهز می شوند و ارتباط خود را با نسل میانسال و جوان جامعه حفظ کنند.
ـ شور مشارکت جویی اجتماعی در آنها بالا می رود.
ـ این فعالیتها منبع درآمدی برای بازنشستگان خواهد بود و تا حدودی موجب کاهش مشکلات اقتصادی آنها می شود.
راهکارهایی در زمینه استفاده از تجربه و تخصص بازنشستگان
یکی از مشکلات بازنشستگان عدم استفاده از تجربه و تخصص آنهاست. به طوری که احساس بی کفایتی ممکن است به آنها دست دهد. به گونه ای که فکر کنند در این دنیای امروزی چیزی برای ارائه کردن ندارند؛ در حالیکه تجربیاتی که آنها به خاطر آن 30 سال عمر خود را پرداخته اند و بهایی به این سنگینی پرداخته اند مطمئناً قابل استفاده و بهره برداری می باشد. تشکیل سمینارها و کنفرانسها و استفاده از این عزیزان بهترین روشی است که بتوان از اندیشه های آنان سود جست.
اگر بازنشستگان از لحاظ مخارج خانواده آسوده خاطر باشند با تشویق آموزش و پرورش آنها می توانند تجربیات خود را به رشته تحریر در آورند و بدین وسیله هم تجربیات خود را در دسترس دیگران وخصوصا نسل جوان قرار می دهند و هم اینکه اوقات فراغت آنها به نحو مطلوب پر می شود.
8ـ کمبود امکانات سرگرمی و تفریحی بازنشستگان
بازنشستگان به لحاظ اوقات فراغت و آزاد فراوانی که دارند، ( در شرایط بسیار آرمانی ) نیازمند امکانات تفریحی، مسافرتی و سرگرمی گوناگونی هستند، که به نحو مطلوبی آنها را مشغول کند.
مسئولین سازمان بازنشستگی و مملکتی لازم است در جهت تدارک چنین برنامه ها و امکاناتی تلاش کنند.
خوشبختانه در دهه اخیر تلاشهای فراوانی از جانب سازمانها و صندوقهای مختلف بازنشستگی برای شناخت مسائل و مشکلات بازنشستگان و اتخاذ تدابیری برای بهبود وضعیت آنان انجام گرفته است، آشکار است که تلاشهای انجام شده نسبت به آنچه که باید انجام شود نسبتاً اندک در حکم گامهای اولیه است و لازم است که همه کارشناسان و مسئولان سازمانها و صندوقهای بازنشستگی در جهت شناخت هر چه دقیق تر و همه جانبه تر وضعیت بازنشستگان تلاش کرده و سایر مسئولان کشور نیز تسهیلات و امکاناتی برای مناسبتر شدن زندگی آنان ایجاد کنند. در نهایت باید تلاش شود تا این گروه مهم و تاثیر گذار جامعه به جایگاه واقعی خود در جامعه دست یابند.
راهکارهایی در زمینه سرگرمی و تفریحی بازنشستگان
با یک تحقیق جامع و کاربردی می توان به علاقه مندیهای بازنشستگان پی برد و در همان راستا برای آنها برنامه ریزی کرد. مثلاً برنامه های ورزشی همگانی برای سالمندان مانند راه پیمایی و یا نرمشهای صبحگاهی می توان تدارک دید و یا اینکه باهماهنگی کانون بازنشستگی می توان مسافرتهای کوتاه مدت در هر ماه برای آنها تدارک دید تا از جاهای زیارتی و سیاحتی استان و یا کشور خود دیدن کنند.
تشکیل کتاب خانه های ویژه بازنشستگان که آنها بتوانند در این کتابخانه ها همراه با دیگر دوستان خود به مطالعه و تحقیق بپردازند.
به وحود آوردن آزمایشگاهها و کارگاههای مخصوص این عزیزان که بتوانند اوقات خود را دراین مراکز بگذارند و فکرهای خود را که در این چند سال نتوانسته اند به اجرا در آورند که منصه ظهور بگذارند.
تشکیل همایشهایی نظیر همایش چهره های ماندگار در سطح استان و شهرستان به منظور تقدیر و تشکر از بازنشستگان و ایجاد انگیزه در آنان برای روآوردن به فعالیت.
فراخوان مقاله هر از چند مدت برای بازنشستگان که هم آنها را به تکاپو وادارد و هم اینکه دیگران بتوانند از تجارب آنها استفاده کنند.
متاسفانه با اینکه اغلب اقشار کشور ما دارای نشریه ای مخصوص به خود هستند ولی فرهنگیان بازنشسته ما حتی از این امر هم محروم هستند ( اگر هم وجود دارد به شهر ما نمی رسد چون با تحقیقاتی که انجام دادم در شهر ما نشریه ای که مخصوص این عزیزان باشد وجود ندارد.) اگر چنین نشریه ای باشد پل ارتباطی خوبی بین آنها و همکارانشان می شود و آنها حداقل می توانند مشکلات خود را به راحتی بیان کنند.
منبع و ماخذ
اردبیلی،یوسف، بازنشستگی شناخت مسائل ومشکلات بازنشستگانو طریق مشاوره با آنان-تهران: کویر، 1379، چاپ: اول.
مقاله ای پیرامون مشکلات معلمان بازنشسته – 16 –