تارا فایل

تحقیق در مورد شیوههای تبلیغی حضرت زینب


شیوههای تبلیغی حضرت زینب (س)
یکی از فضایل و خصایص حضرت زینب(س) مقام علمی اوست، او زنی دانشمند، سخنور، فصیح و بلیغ بود و نایب خاص امام حسین علیهالسلام در بیان حلال و حرام الهی بود و روایت است که در اسارت هنگامی که امام سجاد علیهالسلام بیمار بودند مردم در حلال و حرام به زینب(س) مراجعه میکردند و او هم پاسخ آنان را میداد.

دورنمایی از زندگی

حضرت زینب ـ سلام اللّه علیها ـ در پنجم ماه جمادی الاولی سال پنجم و یا ششم هجری ـ یعنی دو یا سه سال پس از ولادت برادر بزرگوارش امام حسین علیهالسلام ـ در شهر مدینه دیده به جهان گشود، او سوّمین ثمرهی پیوند فرخندهی علی علیهالسلام و حضرت فاطمه علیهاالسلام بود، کنیهی آن حضرت. ام کلثوم و ام الحسن بوده است.
-لقبهای حضرت زینب (س)
1ـ عقیله. عقیلهی بنی هاشم. عقیله الطالبین. عقیله النساء. عقیلهی قریش
2ـ زینب کبری 3 ـ صدیقه صغری 4 ـ عالمه غیر معلمه 5 ـ عارفه 6 ـ عامله 7 ـ شریکه الحسین 8 ـ شجاعه 9 ـ محبوبه مصطفی 10 ـ زاهده 11 ـ باکیه
زینب کبری در سال هفدهم هجری با پسر عموی خود، عبداللّه بن جعفر بن ابی طالب ازدواج کرد و این ازدواج بر اساس اشارهای که پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله داشت، صورت گرفت زیرا که حضرت فرمود:
"بناتنا لبنینا وبنونا لبناتنا"

و ثمره این ازدواج چهار یا پنج فرزند به نامهای محمد، جعفر، عون، علی و ام کلثوم بود که دو تن از فرزندان آن حضرت به نامهای "عون" و "محمد" در رکاب دایی گرامیشان امام حسین علیهالسلام شهید شدند.
حضرت زینب در طول سالهای زندگی خود با حوادث و مصیبتهای بسیار تلخی رو به رو شد تا آنجا که به "ام المصائب" شهرت یافت.
برخی از آن حوادث عبارتند از:
ـ رحلت جد بزرگوارش، پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله ، در سال دهم هجری ـ در سن پنج سالگی ـ
ـ پیدایش اختلاف درباره جانشینی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله ، در سال دهم هجری که این خود از بزرگترین مصایب جهان اسلام است
ـ شهادت مادرش زهرای اطهر علیهاالسلام در سال دهم هجری
ـ مشکلات و مصایب دوران خلافت علی علیهالسلام (جنگ جمل، صفین و نهروان در سالهای سی و پنج تا چهلم هجری)
ـ شهادت پدر بزرگوارش، علی علیهالسلام در سال چهلم هجری
ـ شهادت برادر بزرگوارش امام حسن علیهالسلام و جریان دفن آن حضرت در بقیع در سال پنجاهم هجری
ـ جریان عاشورا در سال شصت و یکم از هجرت و شهادت امام حسین علیهالسلام و یارانش و شهادت فرزندانش در کربلا
ـ اسارت
فضایل و مناقب حضرت زینب(س)
زینب کبری دارای فضایل و مناقب بسیاری بود، برخی از القاب آن حضرت خود گویای فضیلتهای بیشمار آن بانوی بزرگوار است. تا آنجا که یکی از بزرگان در این باره میگوید:
فان فضایلها وفواضلها وخصالها وجلالها وعلمها وعملها وعصمتها وعفتها ونورها وضیائها وشرفها وبهائها تالیه امها صلوات اللّه علیها

فضائل و برتریهای او و خصلتهای جلالت قدر و علم و عمل و عصمت و عفت و نورانیت و روشنایی و شرف و زیباییاش همچون مادرش زهرا علیهاالسلام است.
خطابه و سخنرانی

هنگامی که کاروان اسیران، در آن جوّ پر از ظلم و خفقان به کوفه رسید، زنان، مردان و کودکان کوفه همه به معابر آمده تا مغلوبین و اسراء را تماشا کنند، برخی ناراحت و برخی بهت زده و گروهی از شدت تاثر اشک میریختند.
حضرت زینب(س) موقعیت را تشخیص داد و نگاهی به مردم کرد و با اشاره خواست همه سکوت کنند و با انتخاب بهترین فرصتها و زیباترین کلمات و جملات و با شجاعتی بینظیر و علیوار بر مسند خطابه ایستاد.
فرازهایی از خطبههای آن مظلومه را در این قسمت نقل نموده و به تحلیل برخی از نکات آن میپردازیم:
الحمد لِلّهِ والصلوه علی ابی محمد وآله الطیبین الاخیار، اما بعد یا اهل الکوفه، یا اَهْلَ الخَتْل والغَدْر اَتبکونَ؟ فَلا رَقَاَتِ الدَّمْعَهُ وَلا هَدَاَتِ الرَّنَّه، اِنَّما مَثَلُکُمْ کَمَثلِ الّتی نقضَتْ غَزْلَها مِن بَعْدِ قُوّهٍ اَنکاثا تَتَّخِذُونَ اَیمانکُمْ دخلاً بینکم، اَلا وَهْلْ فیکم الا الصَّلَفُ والنَطَفُ وَالصَّدْرُ الشَّنَفِ وَمَلَقُ الاماء وغَمْزُ الاعداء وهل انتم الا کمرعیّ علی دِمْنهٍ اَوْ کفضهٍ علی مَلْحُوده

حمد و سپاس مخصوص خداوند است و درود بر پدرم محمد و اهل بیت پاک و برگزیده او باد، اما بعد هان ای مردم کوفه ای اهل نیرنگ و فریب، گریه میکنید؟ ای کاش هیچ گاه اشک چشمهایتان تمام نشود و هرگز نالههایتان خاموش نگردد، همانا مثل شما مثل زنی است که رشتهی خویش را پس از خوب تابیدن، باز میکرد، شما سوگندهای خود را دست آویز فساد، در میان خویش قرار دادهاید، آیا در شما جز چاپلوسی و آلودگی و سینههای پرکینه و تملقگویی کنیزان و خریدن ناز دشمنان دین، خصلتی هست؟ مَثَل شما، مَثَل گیاه و علفی است که در مزبله میروید یا نقرهای آلایش قبیری به آن عوده میشود…

او در ابتدای خطبه از پیامبر صلیاللهعلیهوآله تعبیر به پدر میکند و با انتخاب این کلمه، میخواهد خود و قافله اسیران را معرفی کند و نسبت خویش را با پیامبر روشن سازد تا همگان دریابند اهل این قافله از کدام دودمان و قبیلهاند و از این راه افکار و احساسات مردم را در اختیار بگیرد و مردم آنان را با دیده اسیر ننگرند و سپس به بزرگترین نقطه ضعف کوفیان یعنی سست عنصری و پیمان شکنی آنان اشاره میکند و با این کلمات و جملات میخواهد آنان را بر این خصلت آگاه سازد.

و در فرازی دیگر از خطبه با نگرش دقیق و ظریف با صفاتی همچون "درمان دردها"، "چراغ راه امت"، "پناهگاه جمع" و… به معرفی شخصیّت امام علیهالسلام میپردازد تا جای شک و تردیدی برای آن قوم سست عهد باقی نماند. او همچنان با مردم سخن میگفت و آنان را کشنده حسین علیهالسلام و خانواده پیامبر صلیاللهعلیهوآله معرفی میکرد. سخنان او کاملاً صحنه را تغییر داد تا آنجا که صدای مردم کوفه به گریه بلند شده بود. زنان موهای خود را افشان کرده بودند و خاک بر سر و روی خود میریختند.
او صحنهی دیگری از قیامت را در برابر مردم قرار داد، در آن روز مردم کوفه از شنیدن این سخنان، همچون ستمکاران در قیامت، حیران و سرگردان شده و دستهای خود را به دهان میگزیدند.

آن استاد بیمعلم نه تنها با مردم کوفه سخن گفت و آنان را بر آن کار زشتی که مرتکب شده بودند ملامت و سرزنش کرده، در دار الاماره ابن زیاد نیز چنان نیرومندانه ایستاد و پرخاش گرانه سخن گفت و او را حقیر و کوچک شمرد که توان سخن گفتن را از او گرفت.
و پس از ورود به شام و حضور در مجلس یزید با سخنان علی گونهاش چنان او را رسوا کرد و او را به گریه واداشت که توان پاسخ گفتن از او سلب شد.
ـ سیاه پوشی

یکی از عواملی که سبب موفقیّت زینب(س) شد عقل و تدبیر او بود، اصلاً قبل از اینکه عاشورایی و اسارتی در کار باشد، زینب به عقل و تدبیر معروف و مشهور بود به طوری که به او القاب، عقیله بنی هاشم عقیله النساء و… لقب دادهاند.
عقل و تدبیر زینب به گونهای بود که توانست در کارهایش بیشتر موفق شود و در غیر این صورت نمیتوانست در برابر یزید و اطرافیان حیلهباز و مزوّرش موفق شود.
از جمله کارهای مدبرانه حضرت زینب(س) برگزاری مجالس سوگواری و عزاداری در شام و مدینه و دستور وی مبنی بر سیاهپوش نمودن محملها بود که فرمود:
اجعلوها سوداء حتی یعلم الناس، انّا فی مصیبه وعزاء لقتل اولاد الزهراء(س)
"محملها را سیاهپوش کنید تا مردم بدانند که ما در مصیبت و عزاداری برای کشته شدن فرزندان زهرا هستیم"
هر چند این گونه امور از نظر دشمنان ساده و بیارزش بود ولی در حقیقت همین کارهای باارزش زمینهساز قیام و انقلاب مردم علیه قاتلان امام حسین علیهالسلام بود که توانست کاخ یزیدیان را متزلزل کند.
ـ رفتارهای عالمانه

یکی از عوامل موفقیّت زینب(س) در رساندن پیام حسین علیهالسلام به جهانیان، تبلیغ با عمل بوده است او همواره تلاش میکرد که به وظیفه الهی خود عمل کند و در رعایت حلال و حرام الهی هیچ گونه سهلانگاری نمیکرد و از هیچ وظیفه شرعی فروگذار نمیکرد
نقل است که وقتی اسرا را وارد کوفه کردند، مردم کوفه از روی ترحم به اطفال و اسیران نان و خرما میدادند، ام کلثوم فریاد میزد: ای اهل کوفه! صدقه بر ما حرام است و آنان را از دست و دهان بچهها میگرفت و به سوی مردم میانداخت.
حتی حاضر میشود نان و غذای خود را بین بچهها تقسیم کند و سه روز یا بیشتر چیزی نخورد ولی اجازه نمیدهد که ذرهای از صدقه را تناول کنند
یکی از موارد عملی تبلیغ حضرت زینب(س) حفظ حجاب است، او نه تنها در حالت عادی، بلکه در بحرانیترین لحظات زندگی اهتمام زیادی در حفظ خود از انظار و دیدههای مردم داشت.
راوی میگوید: وقتی از حج برمیگشتم، وارد کوفه شدم، دیدم اسرا را وارد کوفه کردهاند امام سجاد علیهالسلام را دیدم که بر شتری بدون روپوش سوار بوده و از پاهایش خون جاری بود در این هنگام بانویی را دیدم که بر شتری برهنه سوار است، سوال کردم، او کیست؟
گفتند: زینب کبری است. فریاد میزد: ای مردم چشمهای خود را از ما بپوشانید آیا از خدا و رسولش حیاء نمیکنید که به حرم رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در حالی که پوششی ندارند مینگرید.
او میخواهد با عمل و رفتار خود به جهانیان بفهماند که حسین علیهالسلام و یارانش برای احیای احکام الهی شهید شدهاند و زنان و کودکانش به همین دلیل به اسارت میروند و بنیامیه و دستگاه حاکمه یزید نسبت به احکام الهی نه تنها بیاعتنا هستند بلکه احکام الهی را واژگون کردهاند
ـ دعا و عبادت

یکی دیگر از شیوههای تبلیغی حضرت زینب ـ سلام اللّه علیها ـ دعا و عبادت است. او همواره میدانست که دشمنان در انتظارند تا کوچکترین واکنش یا کلامی را جستجو کنند که نشانهای از ضعف خاندان پیامبر صلیاللهعلیهوآله باشد و از این رو او برای این که دشمنان را مایوس کند در روز یازدهم وقتی که در کنار جسد برادر آمد توقف کرد و با خلوصی خاص متوجه خدا گردید و عرض کرد:

"اللّهُمَّ تَقبَّل منا قلیل القربان" خداوندا این قربانی کوچک را از ما قبول کن
از دعایی که حضرت زینب(س) نمود میتوان دریافت که با همه این مصایب و مشکلات باز هم در برابر توفانهای کوبنده ایستاده است و با خدای خود میگوید:
"یا عِمادَ مَنْ لا عِمادَ له ویا سند من لاسندَ له یا مَنْ سَجَدَ لک سوادُ اللیل وبیاض النّهار وشُعاعُ الشمس وحفیف الشَّجر ودَویّ الماء یا اللّه، یا اللّه، یا اللّه"
ای پناهگاه آن که جز تو پناهی ندارد، ای تکیهگاه آن که جز تو پشتوانهای نمیشناسد، ای خدایی که سیاهی شب و سپیدی روز و روشنایی خورشید و صدای آرام درخت و آب بر تو سجده میکنند، ای خدا، ای خدا،ای خدا. و نیز در خطبهای که در مجلس یزید بیان کرد این گونه دعا میکند:

…اللّهُمَّ خُذْ بحقنا وانتقم من ظالمنا واجعل غضبک علی مَنْ سفک دمائنا ونقض دماونا وقتل حماتنا وهتک عنا سدولنا"

خدایا حق ما را باز گیر و از آن کس که به ما ستم کرد انتقام بگیر و خشم خود را بر کسی که خونهای ما را ریخت و عهد ما را شکست، و یاران ما را کشت و از ما پرده دری کرد فرود آر.
بکارگیری اصول روانشناسی

لازم به ذکر است گرچه اصول روانشناسی در تبلیغ به صورت کلاسیک از ابتکارات علوم معاصر است ولی در تبلیغات اصیل آسمانی نیز مورد توجه قرار گرفته است و سیره رهبران و ائمه اطهار علیهمالسلام نشان میدهد که آنان در تبلیغ به اصول روانشناسی فردی و اجتماعی توجه کامل داشتهاند.
حضرت زینب(س) نیز، در امر رساندن پیام امام حسین علیهالسلام به جهانیان از این اصول از جمله تحقیر دشمنان، تکریم دوستان، تحریک عواطف و مخاطب شناسی استفاده نموده است.
وقتی که با کوفیان سخن میگوید، در آغاز خطبه بر اصالت خاندان خودش تاکید میورزد و از پیامبر صلیاللهعلیهوآله تعبیر به پدر میکند تا عواطف و احساسات مردم را در اختیار بگیرد و آنان خود بخود آماده قیام و شورش شوند
و در فراز اول خطابه خود به بزرگترین نقطه ضعف کوفیان یعنی سست عنصری و عهد شکنی اشاره میکند و آنان را از این راه تحقیر میکند.
و باز آن بانوی بزرگوار را میبینیم که در کاخ ابن زیاد، او را "پسر مرجانه" میخواند که برای عبیداللّه توهین آمیزترین و رسوا کنندهترین القاب است که حاکی از نامشروع بودن وجود وی و بدنام بودن مادرش میباشد و آن چنان ضربه بر پیکر لرزان عبیداللّه میزند که تصمیم به قتل زینب(س) میگیرد.
و در فرازی از خطبه آتشین خود در خطاب به یزید به معرفی یزید، پدر، جد و جدهاش میپردازد و بر اصالت خاندان خود تاکید میورزد و میفرماید
…وکیف یُرتجی مُراقبه من لفظ فوه اکبادَ الاذکیاء ونبت لحمُه من دماء الشهداء
و چگونه توقّع و امید دلسوزی از آن کسی باشد که دهانش جگر پاکان را جوید و بیرون انداخت و گوشتش از خون شهیدان روئید
و نیز از مقایسه بین دو خطبهای که در کوفه و شام بیان فرمود به این نتیجه میرسیم که اصل مخاطب شناسی را کاملاً رعایت کرده است، زیرا که در کوفه اکثر مخاطبین او عموم مردمند که در جهل و ناآگاهی به سرمیبرند و به مقتضای حال، سخن را در خور فهم مخاطبین بیان مینماید. و آنان را از جنایتی که مرتکب شدهاند و نیز از شخصیّت شهیدان آگاه میسازد. ولی در شام در مجلس یزید، چون خواص حضور دارند و همه دارای آگاهی نسبت
به امور هستند لحن خطاب فرق میکند و در نتیجه به رسوا کردن و مایوس نمودن یزیدیان میپردازد.
آنچه اشاره شد اجمالی از سیاستها و شیوههای تبلیغی آن بزرگوار بود.
شیوههای دیگری از قبیل شجاعت، شهامت، فصاحت و بلاغت و وقتشناسی از دیگر روشهای تبلیغی آن بزرگوار بوده است.


تعداد صفحات : 13 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود