تارا فایل

تحقیق در مورد سلاح شیمیایی م ر


مقدمه
سلاح های شیمیایی به کلیه عواملی اطلاق می شود که اثرات مستقیم سمی بر انسان، حیوانات و گیاهان دارند. گاهی اوقات به این ترکیبات "گازهای جنگی" نیز می گویند. حتی اگر چه این ترکیبات مایع و یا جامد نیز باشند، اثرات سمی این ترکیبات ممکن است موقتی یا دائمی باشد و شدت اثرات آن ها ممکن است از تحریک موقتی چشم تا آسیب های شدید منجر به مرگ باشد.
سلاح های شیمیایی از وحشیانه ترین ابزاری هستند که بشر در جنگ بر علیه همنوعانش استفاده کرده است. اگر چه تاریخ استفاده از این سلاح ها، به تاریخ جنگ های بشر باز می گردد ولی بشر متمدن نیز هیچ گاه در استفاده از این سلاح ها به خود تردید راه نداده است.

تاریخچه
هر چند استفاده از سموم، عوامل شیمیایی و میکروبی در جنگ ها قدمتی به بلندای حیات بشریت دارد اما استفاده از سموم، عوامل شیمیایی و میکروبی در شکل جدید و کلاسیک، اولین بار توسط ارتش انگلیس در سال 1894 و با استفاده از گاز تهوع آور گوگرد به عنوان سلاح شیمیایی در جنگ های کریمه صورت گرفته است ، که البته چندان هم موثر نبود. اسید پیکریک در سال های 1899- 1902 به عنوان سلاح شیمیایی مورد استفاده قرار گرفت ولی اوج کاربرد سلاح های شیمیایی در جنگ جهانی اول طی سال های 1914- 1918 بود. در این جنگ حدود یک صد هزار نفر بر اثر استفاده از سلاح های شیمیایی کشتـــه و 000/200/1 نفر مجروح شدند.
طی جنگ جهانی اول در سال 1915 نیروهای آلمانی گاز سبز رنگی را به طرف نیروهای بلژیکی مستقر در شهر ایپر پرتاب کردند. این حمله که با گاز کلر انجام شده بود، منجر به مرگ پنج هزار نفر سرباز بلژیکی و نیروهای متحدین شد. در دسامبر 1915 نیروهای آلمانی اولین حمله خود را با گاز فسژن انجام دادند و بعدها در جولای 1917 گاز خردل را به عنوان دو سلاح شیمیایی در منطقه ایپر مورد استفاده قرار دادند.
کاربرد سلاح های شیمیایی در جنگ جهانی اول و بعد از آن، روند صعودی سریعی را طی کرد و تلفات زیادی نیز ایجاد کرد. با این وجود طی جنگ دوم جهانی از عوامل شیمیایی استفاده نشد.
با وجود تحریم و ممنوعیت کاربرد جنگ افزارهای بیولوژیک و شیمیایی بر اساس کنوانسیون سال های 1972 و 1997 ژنو، رژیم بعث عراق در طی سال های جنگ تحمیلی، هیچ گونه تردیدی در استفاده از عوامل شیمیایی بر علیه نیروهای ایرانی به خود راه نداد و علاوه بر حملات مکرر و متوالی شیمیایی بر علیه رزمندگان اسلام، حدود سی حمله نیز بر علیه مناطق کاملاً مسکونی ایران انجام داد که حمله به سردشت در سال 1366 فجیع ترین آن ها بــود.

عوامل سیانوژن یا سیانیدها
مکانیسم عمل
به ترکیبات سیانیدی، عوامل خون نیز اطلاق می شود. مهمترین اثر سمی سیانید مهار سیتوکروم اکسیداز و در نتیجه تداخل در تنفس سلولی است. در این حالت اگر چه اکسیژن کاملاً در اختیار سلول ها قرار دارد ولی قادر به استفاده از آن نیستند. نتیجه این حالت تجمع اسید لاکتیک و مرگ سلولی ناشی از آنوکسی است. از نقطه نظر کاربرد به عنوان سلاح شیمیایی سه ترکیب هیدروژن سیانید 1 ، سیانوژن کلراید و سیانوژن بروماید اهمیت دارند و به عنوان جنگ افزار شیمیایی هستند. با وجود آن که هر سه این ترکیبات خصوصیات سمی مشابهی دارند؛ ولی سیانوژن کلراید و سیانوژن بروماید باعث تحریک بیشتر دستگاه تنفسی می شوند. استفاده از هیدروژن سیانید به عنوان یک جنگ افزار شیمیایی چندان موفقیت آمیز نبوده و فــــراریّت بالای آن مانع از مصرف وسیع هیدروژن سیانید در جنگ جهانی اول شد. سیانید هیدروژن و سیانوژن کلراید هر دو در جنگ جهانی اول مورد استفاده قرار گرفتند ولی سیانوژن بروماید خیلی محدود به کار گرفته شد.

ویژگی های فیزیکی و شیمیایی
سیانید هیدروژن در دمای کمتر از 26 درجه سانتیگراد مایعی است بی رنگ یا زردکم رنگ، به شدت فرّار که خطرات موقتی ایجاد می کند. بخار این ماده سبک تر از هوا است و دارای بوی ضعیفی بوده که شبیه بوی بادام تلخ یا هسته هلو است. با این وجود همه افراد حساسیتی یکسان به بوی سیانید ندارند. بعضی از افراد بوی سیانید را در غلظت های خیلی پایین حس می کنند ولی 25 درصد مردم قادر به بوییدن آن نیستند. هیدروژن سیانید از دسته عوامل شیمیایی ناپایدار و به شکل گاز است. راه تماس و مسمومیت با آن استنشاقی است. البته باید توجه داشت که مایع هیدروژن سیانید از طریق پوست نیز به سرعت جذب می شود.
سیانوژن کلراید مایعی بی رنگ و به شدت قابل تبخیر است. بخارات آن سنگین تر از هوا بوده و در غشاهای مخاطی و در چشم سوزش شدیدی ایجاد می کند. سیانوژن کلراید دارای بوی تند و سوزاننده بوده که اشک آوری، یکی از خصوصیات بارز این ماده است. این ماده تقریباً ناپایدار است.

علائم و نشانه های مسمومیت حاد
برجسته ترین ویژگی مسمومیت با سیانید، بروز بسیار سریع علائم آن است که متعاقب انتشار سریع سیانید اتفاق می افتد. اولین علامت مسمومیت با سیانید هایپرونتیلاسیون 1 است که خود موجب افزایش استنشاق سم می شود. به دنبال هایپرونتیلاسیون، هوشیاری از دست می رود و سپس تشنج رخ می دهد. رفلکس مردمک از بین رفته و مرگ در نتیجه ایست قلبی یا تنفسی اتفاق می افتــد.
در صورت مسمومیت با غلظت های زیاد سیانید، عمق تنفس، طی چند ثانیه افزایش می یابد. تحریک تنفس ممکن است آن چنان شدید باشد که مصدوم قادر به کنترل ارادی تنفس خود نباشد و تشنجات شدیدی طی بیست الی سی ثانیه بعد از شروع علائم مسمومیت بروز کند و طی یک دقیقه ایست تنفسی ایجاد می شود و چند دقیقه بعد قلب از کار می ایستد. علائم اولیه مسمومیت با غلظت های کمتر سیانید شامل: ضعف پاها، سرگیجه، تهوع و سردرد است. به دنبال این علائم ممکن است تشنج و اغماء بروز کند که بسته به شدت و میزان آلودگی ممکن است برای ساعت ها و روزها باقی بماند.

در مورد علائم مسمومیت با سیانید نکات زیر قابل توجه است:
الف) علائم مسمومیت با سیانید بستگی به تجمع غلظت سیانید در بافت دارد، هر قدر غلظت ماده سیانید در بافت خاصی بیشتر باشد، علائم بالینی شدیدتر و نیاز به دوز کمتری برای ایجاد اثرات سمی است.
ب) در غلظت های بالای سم، پس از چند دقیقه قلب مصدوم از کار می افتد.
ج) در غلظت های کم، علائم اولیه شامل: ضعف و سستی در پاها، سرگیجه، تهوع و سردرد است. متعاقب این علایم امکان دارد مصدوم دچار تشنج و اغماء شود و نسبت به مدت زمان آلودگی ممکن است ساعت ها و روزها طول بکشد. کری دائمی و یا موقت نیز مشاهده شده است، در مسمومیت های خفیف ممکن است سردرد، سرگیجه و تهوع تا چند ساعت ادامه داشته باشد.
تشخیص : تاثیر بسیار سریع است (یک الی دو دقیقه). شخصی که در برابر سیانور قرار گیرد، به دنبال چند تنفس به حال اغماء خواهد افتاد و اگر آلودگی وی خفیف باشد، بدون درمان نیز بهبود خواهد یافت و هرگز در مسمومیت تنفسی سیانوز، مصدوم در دوره کمون مراجعه نمی کند.

درمان و مراقبت های پرستاری
با توجه به دفع سریع سیانید از بدن، چنانچه غلظت اولیه سیانید به میزان کشنده نباشد و مصدوم نیز از محیط آلوده خارج شود، معمولاً به درمان خاصی نیاز نیست و علائم بالینی به سرعت از بین می روند. در مورد مسمومینی که به دلیل تماس با غلظت بالای سیانید، علائم بالینی بارز دارند باید هم از آنتی دوت استفاده شود و هم اقدامات حمایتی صورت گیرد.

اقدامات اولیه در برخورد با مصدوم
1- اولین اقدام در درمان مسمومین، خارج کردن آن ها از محیط آلوده به سیانید است. با توجه به ناپایداری سیانید، مسمومین، معمولاً نیازی به رفع آلودگی از سطح بدن یا لباس ها ندارند. ترکبیات متعددی را می توان به عنوان پادزهر سیانید به کار برد.
2- در صورت قطع تنفس، دادن تنفس مصنوعی و در صورت نیاز احیاء قلبی ریوی طبق دستورالعمل احیاء شروع شود.
3. دو یا سه عدد آمپول آمیل نیتریت 1 را شکسته و از کنار گیجگاهی به داخل ماسک بریزید.

آنتی دوت ها :
آنتی دوت ها به وسیله تسریع سم زدایی آنزیمی (تیوسولفات سدیم)، اتصال مستقیم به سیانید (ترکبیات کبالت) و یا اتصال غیرمستقیم (مواد تولید کننده مت هموگلوبین 2 ) عمل می نمایند.
1- تامین گروه های سولفور اضافی در بدن برای تبدیل یون سیانید به ترکیبات سولفوردار: ترکیبات سولفوردار به عنوان عامل سم زدا عمل نموده و ترکیبات سیانیدی و تیوسیاناتی حاصل، توسط آنزیم رودوناز در بدن تجزیه می شوند.
مصرف توام تیوسولفات و نیتریت سدیم، درمان کلاسیک مسمومیت با سیانید محسوب می شود. این شیوه درمان، سمیت زدائی سیانید را از طریق فراهم آوردن گوگرد برای آنزیم رودوناز تسریع می کند. سدیم تیوسولفات سرعت واکنش آنزیمی را تا سی برابر افزایش می دهد. سدیم نیتریت با دوز سیصد میلی گرم در ده میلی لیتر به صورت داخل وریدی و سدیم تیوسولفات به میزان پنجاه میلی لیتر از محلول 25 درصد به صورت وریدی تزریق می شود.
2- تامین موادی برای متصل نمودن یون های سیانید به خود : این مواد جایگاه هایی دارند که یون سیانید می تواند در پیوستن به آن با چسبیدن به آنزیم سیتوکروم اکسیداز رقابت کند. چون غلظت این مواد بیشتر از غلظت سیتوکروم اکسیداز است، در نتیجه موجب بازیابی آنزیم سیتوکروم اکسیداز می شود. اتصال یون های سیانید به این مواد از دو طریق: اتصال مستقیم (مانند ترکیبات کبالت) و یا غیرمستقیم (مانند تولید کننده های مت هموگلوبین) انجام می شود. ادتات دی کبالت 3 مهمترین ترکیبات کبالت است که به عنوان آنتی دوت سیانید استفاده می شود.
ادتات دی کبالت به صورت آمپول های بیست میلی لیتری حاوی محلول حدود 2-25 درصد کبالت آزاد یا 4/1-7/1 گرم در صد سی سی ادتات دی کبالت و چهار گرم گلوکز در هر آمپول مصرف می شود. ادتات دی کبالت به صورت تزریق وریدی مصرف می شود و در صورت نیاز تجویز آن تکرار می شود.

ایجاد مت هموگلوبین
مت هموگلوبین قادر است با سیانید ترکیب شده و سمیت آن را کاهش دهد. هر چند بالا بودن سطح مت هموگلوبین برای جان فرد امری تهدید کننده است (کاهش ظرفیت اکسیژن رسانی به بافت ها) ولی این ترکیب نامطلوب هموگلوبین، خاصیت اتصال به آنیون های زیان آور نظیر سیانید را داشته و سمیّت آن ها را کاهش می دهد. سیانید در درون گلبول های قرمز به ماده مرکبی به نام سیانو مت هموگلوبین، تبدیل می شود. روش معمول برای ایجاد مت هموگلوبین استفاده از ترکیبات شیمیایی است. این ترکیبات عبارتند از: نیتریت ها (آمیل نیتریت و سدیم نیتریت)، آمینوفنول ها و آمینوفنون ها.
آمیل نیتریت با ایجاد مت هموگلوبین با اثرات سمی سیانید مقابله می کند. آمیل نیتریت به صورت آمپول استنشاقی 2/0 – 3/0 میلی لیتری در درمان مسمومیت با سیانید استفاده می شود. دو یا سه آمپول آن را بر روی یک دستمال یا قدری پنبه شکسته و به مدت سی ثانیه جلوی بینی فرد مسموم می گیریم تا آن را استنشاق کند و این عمل را تا هشت آمپول در عرض پنج دقیقه می توان تکرار کرد تا تنفس به حالت عادی برگردد. درمان با آمیل نیتریت حتماً باید با دادن سدیم تیوسولفات پی گیری شود.
دی متیل آمینوفنل هیدروکلرید 1 یکی از مواد موثر درمانی مسمومیت با ترکیبات سیانید معرفی شده است. این ماده می تواند حیات بخش باشد ولی به تنهایی درمان کننده نیست باید تزریق این دارو توام با تزریق تیوسولفات باشد تا اثر درمانی داشته باشد. دی متیل آمینوفنل در آمپول های پنج میلی لیتری حاوی 250 میلی گرم DMAP به همراه اسیداسکوربیک و دی سدیم هیدروژن فسفات موجود است. دوز توصیه شده، 25/3 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت داخل وریدی است. دوزهای بالای نیتریت ها موجب هیپوکسی و وازودیلاتاسیون و افت فشارخون می شود.
نکته: موافقت عموم متخصصان در این است که اولویت اول درمان، متصل نمودن یون سیانید به جایگاه های اتصال با داروهای فوق الذکر است، ولی به دنبال آن باید تیوسولفات داده شود تا تبدیل یون سیانید به تیوسیانات انجام گیرد[3[.

درمان های حمایتی و مراقبت های پرستاری
هر مصدومی که کاملاً هوشیار بوده و مدت پنج دقیقه پس از آلودگی به صورت طبیعی تنفس کند احتیاج به درمان ندارد و خودبخود بهبود خواهد یافت.
در حالات دیگر، اقدامات عبارتند از :
1- خارج کردن سریع مصدوم از محیط آلوده.
2- در صورت لزوم احیاء قلبی ریوی، گرفتن رگ و تجویز سرم قندی پنج درصد، باز نمودن راه هوایی، ساکشن ترشحات، وضعیت خوابیده به پهلو، کنترل تشنجات با دیازپام وریدی، کنترل علایم حیاتی، تزریق 25 الی پنجاه میلی لیتر بی کربنات سدیم وریدی.
3- تجویز اکسیژن از اولین لحظات تا هوشیاری نسبی بیمار لازم و مفید خواهد بود.
4- در مصدومینی که به دلیل تماس با غلظت بالای سیانید، علائم بالینی بارز دارند، باید هم از آنتی دوت ها استفاده شود و هم اقدامات حمایتی صورت گیرد.
5- مراقبت های عمومی (نقاهتگاهی) : کلیه بیماران، 48 ساعت پس از درمان باید تحت نظر باشند و درمان های علامتی در صورت لزوم انجام پذیرد که عبارتند از :
الف) بستری در بخش مراقبت ویژه، کنترل علایم حیاتی، کنترل جذب و دفع.
ب) فیزیوتراپی تنفسی، بخور با آب ساده.
ج) استفاده از مواد موکولیتیک 1 .
د) شربت سالبوتامول 2 یک قاشق چهار بار در روز .
هـ) آنتی بیوتیک در صورت آسپیراسیون .
و) تجویز آرام بخش مانند کلردیازوپوکساید 3 به مقدار پنج میلی گرم روزی سه بار به مدت دو روز .
ز) رژیم غذایی ابتدا نرم و سپس عادی به همراه مایعات فراوان به منظور ایجاد دیورز.

دید کلی
با هر دستاورد علمی ، استفاده های درست و نادرست از آن شروع می شود و جنبه های مثبت و منفی آن ، نمود عینی می یابد. کشفیات علمی گاها به عوض بکارگیری در جهت آسایش و رفاه مردم جامعه ، در جهت اهداف پلید قرار می گیرد. جنگ افزارهای شیمیایی را می توان به عنوان شرم آورترین کاربرد شیمی در جامعه به حساب آورد. در این مبحث ، مواد بکار رفته در جنگ افزارهای شیمیایی را نام برده ، به اختصار معرفی می کنیم.

فسژن
فسژن (Phosgene COCl2) غیر از زمانی که در هوای سرد قرار می گیرد، در سایر مواقع ، یک گاز بی رنگ است. در غلظت های کم ، بوی نسبتا شیرین شبیه یونجه تازه چیده شده دارد که ناخوشایند نیست، ولی در غلظت های بالا ، بوی مشمئز کننده دارد. بخار آن سه برابر سنگین تر از هواست. وقتی در آب حل شود، به سرعت به دی اکسید کربن و کلرید هیدروژن تجزیه می شود. در هوای مرطوب این امر با سرعت کمتری صورت می گیرد.

کاربرد فسژن به عنوان یک ماده شیمیایی جنگی
چون فسژن ، تحت فشار به آسانی به صورت مایع در می آید، می تواند به راحتی برای تشکیل سریع غلظتهای کشنده گاز سنگین بر روی مناطق سریع بکار برده شود، بدون آن که نیازی به سلاحهای سنگین باشد. میزان سمیت آن ، در مقایسه با گازهای عصبی کمتر است. چون اثرات پوستی ندارد، ماسکهای تنفسی ، حفاظت کاملی در مقابل اثرات آن تامین می نماید.

سیانید هیدروژن
سیانید هیدروژن (HCN) همانند فسژن یکی از محصولات تجارتی است که به فراوانی در دسترس است.

کاربرد به عنوان یک ماده شیمیایی جنگی
جذابیت سیانید هیدروژن به عنوان یک ماده جنگی ، ناشی از سرعت بسیار زیاد اثرات سمی آن است، مشروط به اینکه بتوان آن را در غلظت های عملیاتی زیاد پخش نمود. این ماده نیز همانند فسژن به علت پایین بودن سمیت ، انتخاب خوبی برای حمله بر روی هدفهای بزرگ غیر نظامی نیست. ماسکهای تنفسی عملا حفاظت کاملی را در مقابل آن تامین می نماید.

کلرید سیانوژن (ClCN)
این ماده نیز مانند سیانید هیدروژن یکی از فراورده های تجارتی در دسترس است و به عنوان ضد عفونی کننده کاربرد دارد. استنشاق مقدار کافی از این گاز با یک تاثیر سمی شبیه سیانید هیدروژن ، به سرعت موجب مرگ می گردد. برخلاف سیانید هیدروژن ، غلظت های کم بخار آن ، تحریک کننده قوی چشم و راههای تنفسی است. در اثر رطوبت به آسانی به سیانید هیدروژن و اسید کلریدریک تبدیل می شود.

کاربرد به عنوان ماده شیمیایی جنگی
کاربرد کلرید سیانوژن شبیه سیانید هیدروژن است و قدرت تبخیر زیادی دارد.

گاز خردل
گاز خردل (S(CH2CH2Cl)2) به صورت مایع روغنی بی رنگ یا زرد کهربایی با واکنش خنثی است. در غلظت های بالا ، بوی مشمئز کننده ای شبیه ترب کوهی ، پیاز یا سیر دارد که بیشتر به علت آلودگی با سولفید اتیل و سایر تولیدات جانبی سنتز آن است. از نظر شیمیایی و فیزیکی ، یک ماده نسبتا پایدار است.
در آب به تدریج هیدرولیز و به سرعت اکسید شده ، توسط آهک کلردار به سولفوکسید که ترکیبی است با سمیت کمتر ، تبدیل می گردد. این واکنشها تحت بعضی شرایط ، ممکن است ناقص باشند، بطوری که در یک حادثه مربوط به گاز خردل به سال 1950 در آلمان نشان داده شد، خاکی که به گاز خردل آلوده شده بود، با وجودی که کاملا به دفعات با آهک کلردار و آب مورد سم زدایی قرار گرفت، حتی تا دو هفته پس از آلودگی ، هنوز حاوی مقدار جزئی از گاز خردل بود.

کاربرد به عنوان ماده شیمیایی جنگی
در جنگ شیمیایی ، گاز خردل شاید بیشتر به عنوان ایجادکننده صدمات تماسی دیرپای مصرف شود. برای این منظور با پاشیدن مایع اسپری شده آن روی زمین ، مزارع و وسایل ، تولید آلودگی می گردد. در هوای گرم ، مقدار معتنابهی از اسپری پاشیده شده ، تبخیر می گردد و چون بوی چندانی نداشته ، ضایعات پوستی و تاولها ، بعد از مدتی تاخیر ظاهر می گردند، شخص بدون آگاهی از مواجهه ، ممکن است یک دوز صدمه زا را جذب نماید. تاثیرات پنهان کارانه آن ، جاذبه نظامی زیادی دارد. با این حال ، صدمه حاد آن ، حتی در غلظتهای بالا ، کمتر از ماده VX است. زیرا اثرات سمی ، خفیف تر و با تاخیر بیشتری ظاهر می گردد.

سارین
سارین (Sarin) به صورت خالص ، مایع بی رنگی است که در حرارتهای عادی ، فرار بوده ، بخار بیرنگ و بی بویی متصاعد می نماید.

استفاده به عنوان سلاح شیمیایی
در جنگ شیمیایی ، سارین را می توان برای ایجاد صدمات کوتاه مدت تنفسی بکار برد. در مناطق گرمسیر ، سارین ، چنان فرار هست که غلظت های بخار شده کشنده به راحتی حاصل می شود، ولی بطور کلی غلظت های قابل انتقال از راه هوا را می توان با پاشیدن سارین به صورت آئروزول سریع التبخیر ، افزایش داد. این کار به آسانی با قرار دادن یک چاشنی انفجاری سنگین در اسلحه میسر است.
هر مقدار سارین که به فوریت تبخیر یا آئروزول نشود، به زودی رسوب نموده ، ایجاد صدمه تماسی بر روی زمین خواهد کرد و سپس با سرعتی که عمدتا تحت تاثیر درجه حرارت زمین است، بخار می گردد تا صدمات تنفسی را تشدید نماید.

ماده VX
این مواد ابتدا در سال 1955 به عنوان حشره کش تهیه شدند و از نوع حشره کش های نوع آمیتون (Amiton-type) بودند. متون غیر محرمانه ، حاوی اطلاعات کمی در مورد V-Agent ها می باشند، ولی منطقی به نظر می رسد که تصور شود خواص سم شناسی آنها از لحاظ کیفی به حشره کش های نوع آمیتون شبیه است. ماده VX به عنوان سمی ترین و به مراتب قویتر از سم سارین تلقی شده است.

استفاده به عنوان سلاح شیمیایی
در جنگ شیمیایی ، VX می تواند برای ایجاد صدمات تماسی دیرپا از طریق آلودگی زمین ، روئیدنی ها و وسایل و یا برای تولید صدمات تنفسی کوتاه مدت بکار رود. برای ایجاد صدمات تنفسی می بایستی به صورت یک آئروسل ریز بکار رود، زیرا فاقد قدرت تبخیری برای تامین یک غلظت بخار عملیاتی کشنده است. اسپری درشت مایع برای آلوده سازی زمین یا حمله پوستی بسیار موثر است، ولی برای صدمات تنفسی لازم است که اسپری حاوی قطرات بسیار ریز باشد. آشغال زمینی که بوسیله VX با تراکم 0.5 تا 5 میلی گرم بر متر مکعب آلوده شده است، بدون لباس حفاظتی یا روشهای آلودگی زدایی ، شدیدا خطرناک است.

سموم بوتولین
سموم کلاستریدیوم بوتولینیوم (Clostridium batulinum) ، عامل ایجاد کننده مسمومیت غذایی بوتولینی (بوتولیسم) هستند. کشف باکتری (که یک ساپروفیت اسپورساز است) و خالص کردن پروتئین های نوروتولسکیک جدا شده ، فرآیندهای سر راست و آسانی هستند که تولید سموم را در مقیاسی نسبتا زیاد در آزمایشگاههای میکروب سازی امکان پذیر می سازند. توکسین ها یا سموم بوتولین ، پس از 5 تا 10 دقیقه جوشیدن از بین می روند. آنها همچنین با فرمالدئید ، سمیتشان از بین رفته ، با آنتی توکسین خاص خود رسوب می دهند. در آب راکد و سرد تا یک هفته پایدار مانده ، در غذا در صورتی که هوا نباشد، به مدت طولانی باقی می ماند.

استفاده به عنوان سلاح شیمیایی
سموم بوتولینی قبل از جنگ جهانی دوم به عنوان یکی از خطرناکترین سلاحهای شیمیایی مورد بحث عمومی بوده است. با وجود اثر سمی فوق العاده ، به علت ناپایداری شیمیای و فیزیکی واقعا مشخص نیست که به عنوان سلاح شیمیایی تهیه شده باشد. اما این اشکالات احتمالا مانع کار نیست و با ادامه تحقیق بر روی مساله پخش آن به صورت آئروسل یا از راه منابع آب عمومی می تواند، اگر قبلا هم نبوده است، ممکن گردد.
مصون سازی جهت پیشگیری امکان پذیر است، ولی اقدامات درمانی تنها می تواند در تعداد بسیار کمی از افراد مواجه ، بکار رود و اثر کمی بر روی مرگ و میر مورد انتظار خواهد داشت.

آنتروتوکسین های استافیلوکوکی
ماهیت ناتوان کنندگی حاد مسمومیت غذایی استافیلوکوکی ، دلیلی بر استفاده از آنتروکسین های استافیلوکوکی در جنگهای شیمیایی است. معلوم شده است که اثرات استفاده از آنها به شکل آئروسل بر حیوانات آزمایشگاهی در موسسات نظامی مربوط به جنگهای شیمایی مطالعه شده است. آنتروتوکسین های استافیلوکوکی ، پروتئین های ساده ای هستند و مهم ترین نوعی که مورد مطالعه قرار گرفته ، توکسین نوع B است که دارای وزن مولکولی در حدود 35000 بوده و ماده ای پایدارتر از سموم بوتولینی است.

استفاده به عنوان سلاح شیمیایی
چون آنتروتوکسین های استافیلوکوکی پایدارتر هستند، تصور می شود که پخش موثر آنها به صورت آئروسل ، آسانتر از سموم بوتولینی می باشد. بنابراین استفاده نظامی از آنها به این شکل ، مشکلات فنی غیرقابل حلی را ایجاد نمی نمایند. استفاده به صورت آئروسل یا آلوده کننده آب ، یقینا موجب مرگ در نسبت قابل توجهی از افراد خواهد شد.

ال- اس – دی
ال- اس- دی (LSD) می تواند از اسید لیزرژیک که بوسیله فرایندهای تخمیری از مواد طبیعی بدست آمده، تهیه گردد. تارتارات آن که برای مصارف طبی تهیه شده است، به آسانی در آب محلول بوده ، خواص خود را برای مدتهای طولانی حفظ می کند. محلول 0.5 درصد آن ، فاقد مزه است.

استفاده به عنوان سلاح شمیایی
در جنگ شیمیایی ، ال – اس – دی می تواند به عنوان آلوده کننده آب و یا برای ایجاد آسیب استنشاقی کوتاه مدت و یا برای ایجاد آسیب از راه هوا به صورت آئروسل ، مورد استفاده قرار گیرد، اما ماده گرانی است.

ماده BZ
یک داروی شیمیایی موثر بر روان است که بطور اختصاصی به عنوان ماده ای مضعف برای جنگ های شیمیایی ساخته شده است. ساختمان شیمیایی آن از اسرار نظامی است. BZ ، یک ماده سفید کریستالی جامد است و در مقابل حرارت پایدار است.
استفاده به عنوان سلاح شیمیایی
ظاهرا دارای خواص فیزیکی و شیمیایی اساسی جهت استفاده بالقوه در جنگ شیمیایی بوده ، قیمت آن به مراتب کمتر از ال- اس- دی است. به عنوان یک ماده مضعفه اشکالات اصلی BZ غیر قابل پیش بینی بوده و اثرات آن بر روی سربازان در صفحه عملیات و صدمات شدید یا حتی کشنده ای است که ممکن است در صورت استفاده در هوای گرم و خشک پیش آید.

چگونگی کاربرد سلاح شیمیایی در جنگ توسط عراق
سلاحهای شیمیایی در طول جنگ ایران و عراق بعنوان یکی از موثرترین ابزارهای بازدارندگی و مقابله و نیز اهرم فشاری در دست رژیم عراق بود که با کیفیت و کمیت دلخواه آن رژیم استفاده شد که نتایج وحشتناکی را به بار آورد .این نتایج ناشی از سکوت مجامع بین المللی و همسوئی قدرتهای استکباری با سیاست های رژیم عراق بود، برای تبیین بیشتر این موضوع تاریخچه مختصر حملات شیمیایی عراق از آغاز تا پایان جنگ مورد بررسی قرار گرفته که در ذیل ارائه میشود:
اولین حمله شیمیایی ثبت شده توسط سازمان ملل در جنگ ایران و عراق مربوط به تاریخ 23/10/59 برابر با 13 ژانویه 1981 می باشد که در منطقه ای بین هلاله و نی خزر واقع در 50 کیلو متری غرب ایلام توسط عراق علیه نیروهای ایرانی انجام شد که به شهادت ده تن از این نیروها انجامید. عامل مورد استفاده در این حملات گازهای مختل کننده اعصاب گزارش شده است. براساس گزارشهای منتشر شده، عراق در سال 60 نیز چهار بار در مناطق هویزه، ارتفاعات الله اکبر، پل نادری و خرمشهر اقدام به استفاده از گلوله های شیمیایی نمود که عمدتاً توسط توپخانه یا خمپاره انداز پرتاب گردید.(1) در سال 61 عراق یازده بار از این سلاح استفاده گاز اعصاب بود و توسط توپخانه و خمپاره انداز پرتاب می شد. مناطق مورد استفاده شامل مناطق آبادان، ساوجی (در شمال مریوان)، ارتفاع 175، موسیان، تنکاب (در منطقه شمال غرب)، شلمچه، گردنه بایو (در کردستان)، شرهائی درجنوب بوده که در برخی از این مناطق موارد استفاده مکرر گزارش شده است .در سال مجموعاً 13 نفر در اثر این حملات شهید و 21 نفر مجروح گردیدند.
در سال 62 میزان بکارگیری این سلاح توسط عراق از افزایش قابل توجهی برخوردار شد که از نمونه های آن عملیات والفجر 6 در جبهه مرکزی و عملیات خیبر در جبهه جنوبی می باشد. در این حملات نوع عناصر مورد استفاده و عوامل پرتاب کننده، تنوع بیشتری را شامل گردید.
در این سال مجموعاً 45 مورد استفاده عراق از این سلاح گزارش شده است که بیش از چهار برابر سال قبل بود و عناصر شیمیایی مورد استفاده شامل عوامل تهوع زا، تاول زا، خردل، اعصاب و ترکیبی از خردل و تاول زا بوده است. همچنین در این سال علاوه براستفاده از توپخانه بعنوان وسیله پرتاب کننده از هواپیما نیز استفاده شده است .محل حملات انجام شده عمدتا ًتا دی ماه بدلیل تحریک نیروهای خودی در جبهه های شمال غرب و میانی (عملیات والفجر6) در این مناطق گزارش شده است که شامل سومار، رودخانه دویرج، نفرچین، شیوه رش، حاج عمران، پیرانشهر، ارتفاعات قمطره، ساوجی، سردشت، سومار، ارتفاعات بازی دراز، خراطها، مریوان، روستای سیدلو، سردوش، روستای باینجان (در نزدیکی بانه) ،گرماب، پنجون و پاوه بوده اندکه مجموعاً در این حملات 22 نفر شهید و 2793 نفر مجروح شدند. این حملات بترتیب در شهر پیرانشهر، ارتفاعات قمطره، حوالی پنجون و هور الهویزه از شدت بیشتری برخوردار بود، در این رابطه شهر پیرانشهر و چند روستای مجاور آن در 18/5/62 توسط دو فروند هواپیما بمباران شیمیایی شدند.
این تهاجمات رژیم عراق که با استفاده از بمباران هوایی حامل گاز"موستارد" انجام شد، یکصد نقر مجروح باقی گذاشت که 10 نفر از آنها آسیب شدید در اعضای اساسی بدن داشتند و برای مداوا در بیمارستان بستری گردیدند، بقیه نیز از تورم و سوزش شدید در چشمها رنج می بردند، در این تهاجم وحشیانه، گزارش منجر به شهادت مجروحین نداشتیم. .
همچنین در تاریخ 8 و 5 آبان 1362 شهر بانه و روستاهای اطراف آن مورد حمله قرار گرفت .در این تهاجمات یکبار دیگر گاز موستارد مورد استفاده رژیم عراق قرار گرفت که نتیجه آن 9 نفر شهید و 50 نفر مجروح بود . همچنین حوالی پنجون درتاریخ 16/8/65 توسط هواپیما بمباران شد که به شهادت 17 تن و مجروح شدن 60 تن انجامید، در این حمله هواپیماهای عراقی از گاز اعصاب استفاده کردند. بمباران ارتفاعات قمطره با گاز تاول زا در 23/5/65 با200 زخمی نیز، در این رابطه قابل توجه است.

در خصوص حمله به پیرانشهر کارشناسان سازمان ملل که از محل حمله دیدن کردند مشاهدات خود را چنین گزارش کردند:
ما اثرات گاز موستارد را بر روی یک خانواده روستایی به ویژه مادر و دختران دو و چهار ساله اش دیدیم. ما شاهد مرگ دلخراش کودک چهارساله ای از دو ساعت قبل از مرگش بودیم. ما اثرات وحشتناک و دلخراش گاز موستارد را بر بدن زن باردار جوانی که جنین چهار ماهه در شکم داشت از نزدیک مشاهده کردیم."
با آغاز عملیات خیبر توسط نیروهای خودی در اسفند ماه62 مرحله جدیدی از جنگ آغاز شد. در این ماه نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قسمت بزرگی از جزایر مجنون را که یکی از مراکز استخراج نفت عراق بود به تصرف خود در آوردند ،و پدافند مستحکمی را در آنجا سازمان دادند. تصرف این مناطق در مقایسه با عملیات زمینی در سایر مناطق برای رزمندگان ایران اهمیت برجسته ای داشت.
عراقیها به علت اهمیت استراتژیکی این منطقه تصمیم گرفته بودند که اجازه ندهند جزایر مجنون در دست نیروهای ایران باقی بماند. به علاوه نگران این مسئله بودند که مقادیر قابل ملاحظه ای از ذخایر نفتی خود را با ادامه اشغال این جزایر به وسیله رزمندگان ایران در این منطقه از دست بدهند. آنها بمنظور عقب راندن نیروهای ایرانی ابتدا با استفاده از جنگ افزارهای معمولی چندین پاتک اجرا کردند ولی کاری از پیش نبردند و سرانجام به کاربرد عامل عصبی تابون علیه نیروهای مستقر در سنگرها اقدام کردند. با اجرای تک شیمیایی عراق جمهوری اسلامی ایران اعلام داشت که نزدیک به 1700 تن بر اثر پاتک در جزایر مجنون کشته و مجروح شده اند در واقع اگر رزمندگان ایران اقدامات پدافندی خود را بهبود نمی بخشیدند و از جمله مجهز به ماسک ضد گاز، آمپولهای آتروپین خودکار و لباسهای محاظ، نشده بودند، و باد شدید نیز نمی ورزید تلفات آنها از این میزان هم فراتر می رفت .ضایعات کم نیروهای ایران در بهمن ماه سال مزبور موید این وضع متحول بوده است .به هر روی عراقیها با وجود تلاشهای زیاد موفق نشدند که رزمندگان ایران را از جزایر مجنون خارج سازند.
جنگ در جزایر مجنون، شاید گسترده ترین کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی را تا آن زمان توسط عراق درجنگ تحمیلی در برداشته بود.
این حملات بترتیب اسکله 13 آبان، حسینیه، اروندرود، العزیر، شط علی، هورالهویزه، طلائیه، مجنون، البیضه و جفیر را شامل گردید. از بین این حملات، حمله روز 19/12/62 به مجنون، روز 23/12/62 به البیضه و روز 30/12/62 به هور الهویزه از شدت بیشتری برخوردار بود .در این حملات که با هواپیما انجام شد بترتیب543 ، 153 ،370 نفر از نیروهای خودی با عوامل ترکیبی از خردل و تاول زا و همچنین گاز اعصاب مجروح شدند. .
در سال 63 میزان حملات شیمیایی نسبت به سال قبل از کاهش نسبی برخوردار بود و به 34 مورد رسید عموماً در منطقه عملیاتی جنوب مخصوصاُ در جزایر مجنون انجام شد و هواپیماها نقش غالبی را در پرتاپ بمبهای شیمیایی ایفا نمودند. در این حملات، تنوع عوامل شیمیایی بکار گرفته شده افزایش یافت و از عوامل خفه کننده، اشک آور، سیانور، تاول زا، اعصاب، خون و خردل استفاده شد. مجموعا ً در این سال در اثر این حملات 1593 نفر از نیروهای خودی مجروح و 23 نفر شهید شدند.
حملات متعدد به جزیره شمالی مجنون در22/12/63 که به شهادت 19 تن و مجروح شدن 35 تن انجامید و همچنین حمله به اسکله شمالی شط علی از شدیدترین حملات بود. حملات شیمیایی عراق در فروردین سال 64 نیز ادمه یافت. در سال 64 علی رغم این که تعداد موارد حمله شیمیایی گزارش شده در این سال10.273 نفر از نیروهای خودی مجروح و 36 نفر شهید شدند که میزان مجروح نسبت به سال قبل تقریبا نه برابر شد .بیشتر حملات در این سال در ماههای فروردین و بهمن و اسفند انجام شد که فروردین ماه ادامه عملیات بدر و در بهمن ماه انجام عملیات والفجر8 و فتح فاو توسط نیروهای ایرانی می باشد .مناطق مورد حمله در فروردین ماه 64 شامل آبادان، خرمشهر، جفیر، پادگان حمید، جزایر مجنون و عین خوش می باشند، که بدفعات مورد حمله قرار گرفت حمله روز 19/1/65 به پادگان حمید که منجر به شهادت 10 تن و مجروح شدن 1.100 نفر از نیروهای خودی گردید شدیدترین حمله در این ماه بوده است.
در این حمله دکتر "مانوئل دومینگوئن" یکی از چهار کارشناس سازمان ملل که مجروحین را مورد بازدید قرار داد در 8 آوریل اعلام کرد که از گاز "ایپریت" و میدردسیانیکاستفاده شده است. .
با شروع عملیات والفجر 8 در منطقه فاو در تاریخ 20/11/64 عراق بار دیگر استفاده از سلاح شیمیایی را تشدید کرد. بطوری که در بهمن و اسفند ماه 64 مجموعا ً17 مورد عملیات آفند شیمیایی توسط عراق علیه نیروهای خودی گزارش شده که عموماً درمنطقه فاو، آبادان و خسروآباد بوده است. در این ماهها همچنین از مناطق جفیر، عین خوش، بانه و سردشت نیز بعنوان مناطق مورد حمله یاد شده است که شدیدترین حمله در جاده فاو – بصره، در تاریخ 24/11/64 انجام شد که منجر به شهادت 23 تن و مجروح شدن 8.477 تن از نیروهای خودی شد.(12) در این عملیات هواپیماهای عراقی از بمبهای حاوی گاز خردل، سیانور، اعصاب و خون استفاده کردند.
بی تردید وسعت تهاجمات شیمیایی رژیم عراق در بهمن 1364 در تاریخ جنگهای شیمیایی در جهان بی سابقه است. با آفند والفجر 8 در 21 بهمن 1364 که منجر به سقوط شهر بندری فاو عراق گردید نیروهای عراقی به کاربرد مواد سمی شیمیایی انبوه که تا آن زمان نظیر آن با چنین ابعاد گسترده ای دیده نشده بود، اقدام کردند. از شروع عملیات آفندی والفجر 8 تا اواسط اسفند 1364 متجاوز از 7.000 گلوله توپ و خمپاره حاوی مواد سمی بر علیه مواضع نیروهای ایرانی شلیک گردید و در طول 20 روز به طور مداوم هواپیماهای عراقی بیش از 1000 بمب شیمیایی در صحنه عملیات. والفجر 8 فرو ریختند که همزمان با تجاوزات وحشیانه عراق به ایران در بسیاری از مواضع، تکهای شیمیایی عراق علیه مواضع، خود نیروهای عراقی، اجرا گردید که در نتیجه نیروهای بعثی تحت تاثیر مقادیر قابل ملاحظه ای مواد سمی شیمیایی قرار گرفتند. یک اسیر جنگی عراق به نام مهدی حبیب جمعی گردان 196 از گارد ریاست جمهوری عراق که در 25 بهمن 1364 در اثر بمباران شیمیایی عراق مجروح شده و در فاو به اسارت نیروهای ایران در آمده بود به خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران گفت:
زمانی که گردان ما در خط مقدم جبهه به محاصره نیروهای ایران درآمده، ناگهان شماری از هواپیماهای عراق بر بالای سر ما ظاهر شدند و بمبهای شیمیایی خود را بر روی مواضع نیروهای ایرانی و ما که در محاصره آنها بودیم فرو ریختند که در اثر آن تعداد قابل ملاحظه ای از گردان ما مجروح گردیدند که من یکی از آنها هستم ."
حملات شیمیایی عراق در سال 65 با افزایش حملات ایران در این سال افزایش یافت بطوری که موارد بمباران تقریباً دو برابر سال قبل و به 79 مورد رسید .در این حملات از عوامل تاول زا، اعصاب، خفه کننده، خردل، خون و برخی موارد ترکیبی از اینها استفاده گردید که میزان حملات انجام شده در زمستان همزمان با انجام دو عملیات مهم کربلای چهار و پنج در شرق بصره از شدت بیشتری برخوردار بود. عموماً جغرافیای مناطق بمباران شده نشان می دهد که مناطق مورد بمباران در این سال تابعی از مناطق عملیاتی می باشد، بطوری که در فروردین ماه همزمان با ادامه عملیات کربلای 8 محور فاو عموماً مورد حمله قرار گرفت و در اردیبهشت و خرداد منطقه مهران و حاج آباد در جبهه های میانی و در شهریور ماه منطقه عملیاتی کربلای دو و در محور عمومی حاج عمران و همچنین محورهای عملیاتی کربلای چهار در جزیره مینو و خرمشهر و آبادان مورد حمله شیمیایی واقع شده است که با توجه به عملیات ارتش (کربلای6) در محور سومار این منطقه نیز مورد بمباران قرار گرفت و در بهمن و اسفند نیز همزمان با کربلای پنج در شلمچه و شرق بصره عمدتاً این محور بمباران شیمیایی گردید. از نظر حجم صدمات وارده، مهمترین حملات در 4/3/65 در مهران و صالح آباد که منجر به مجروحیت 750 نفر گردید و همچنین عملیات روز4/10/65 در محور خرمشهر به محور عرایض- شلمچه که منجر به مجروح شدن 1160 نفر گردید. عملیات روز 20/10/65 در جاده خرمشهر با 3000 مجروح و حمله روز 23/12/65 در ضلع جنوب شرقی جزیره مجنون که منجر به 11 کشته و 540 زخمی شد را می توان از مهمترین حملات شیمیایی این سال دانست.(15) در این حملات عمدتا ًاز گاز اعصاب و تاول زا استفاده شده است .
لازم بذکر است که شرایط جوی، سمت و سرعت باد، میزان رطوبت و حرارت محیط، شکل زمین و عوامل مورد استفاده در میزان تلفات بمباران شیمیایی بسیار موثر می باشد.(17) در فروردین سال 66 و بدنبال عملیات پی در پی قوای جمهوری اسلامی ایران در جبهه های غرب و جنوب، بار دیگر عراق سلاحهای شیمیایی را در مقیاس وسیع به خدمت گرفت .در این سال هر چند ، دفعات تک شیمیایی نسبت به سال قبل کاهش نسبی را نشان می دهد اما میزان شهدا و مجروحین از افزایش بالایی برخوردار است بیشترین تعداد آنها در شهر حلبچه می باشد .در فروردین این سال 8 مورد بمباران شیمیایی توسط عراق گزارش شده است که 6 مورد آن در منطقه عملیاتی کربلای 8 در شرق بصره می باشد. انجام این عملیات در محدوده استراتژیک شرق بصره که برای عراق از اهمیت حیاتی برخوردار بود عکس العمل شدید عراق را به دنبال داشت، که به بمبارانهای گسترده شیمیایی موجب گردید بطوری که بین تاریخ های 18 تا21 فروردین اقدام به 6 مورد بمباران گسترده شیمیایی منطقه با هواپیما و خمپاره انداز نمود که در مجموع به شهادت 21 تن و مجروح شدن بیش از 134 تن از نیروهای خودی منجر شد، یکی از دلایل کاهش صدمات نیروهای خودی در این عملیات افزایش کیفی و کمی تجهیزات پدافندی آنها بود. در این عملیات از گازهای تاول زا ،خون و خردل استفاده شد.
بدنبال این عملیات و با تغییر تاکتیک نظامی ایران مبنی بر تغییر منطقه عملیاتی از جنوب به شمال و ادامه عملیات در مناطق شمال غرب و کردستان عراق، بعد از این تاریخ ما شاهد بمباران گسترده شیمیایی این مناطق توسط عراق هستیم بطوری که با مهرماه 66 مجموعاً 11 مورد بمباران شیمیایی در روستاهای کردنشین استان سلیمانیه و اربیل عراق، منطقه عملیاتی کربلای 10 (ماووت)، روستای بوالحسن و سرول و جومه، بانه، روستای قره باغ در شمال عراق، روستای کله وش در حومه سردشت، مناطق عملیاتی نصر4 (ارتفاعات ماووت )، فتح 7(حلبچه) انجام شده که این حملات عمدتاً با هواپیما صورت گرفته است. در این حملات در مجموع 97 نفر به شهادت رسیدند و حدود 5200 نفر مجروح شدند. در این حملات از عناصر گاز اعصاب و خردل استفاده شده بود.(19) شدیدترین حملات در 27/1/66 در استان سلیمانیه و اربیل عراق و در 7/4/66 در چهار نقطه حومه سردشت انجام گردید.
در حمله 7 تیر 66 که یکی از فجیع ترین حملات عراق علیه مناطق مسکونی محسوب می شود، حداقل 4500 نفر از جمعیت دوازده هزارنفری این شهر مجروح شدند. این حمله که بوسیله گاز موستارد (تاول زا) روسی در مناطق مسکونی و مخصوصاً بازار شهر انجام شد منجر به شهادت 130 تن از مردم این شهر شد. به گزارش یکی از کارشناسان سازمان ملل، مجروحین شیمیایی زن و مرد سالخورده 70 ساله تا اشخاص جوان و بچه ها و کودکان را شامل می گردید .این منبع افزود:
نوزادان در شکم مادران قبل از تولد از اثرات گاز موستارد آسیب دیده بودند. یک زن باردار 7 ماهه، 5 روز بعد از تهاجم وحشیانه شیمیایی عراق همراه با نوزادش شهید شد. زن باردار دیگری چند روز پس از تهاجم شیمیایی رژیم عراق وضع حمل نمود که در همان روز نوزاد و 12 روز بعد مادر به علت عفونت و تحریکات عفونی در حالی که در بخش آی سی یو تحت مراقبت بودند شهید شدند.
در نیمه دوم سال 66 بخاطر تداوم عملیات نیروهای خودی در شمال عراق استفاده از سلاح شیمیایی ادامه یافت که اوج آن در عملیات والفجر 10(اسفندماه 66) در شهر حلبچه بود. استقبال بی سابقه مردم شهر حلبچه از ورود نیروهای ایرانی به آن رژیم بعثی را آن چنان عصبانی ساخت که تصمیم به قتل عام سراسری شهر با استفاده از گاز سیانور گرفت.
نویسنده کتاب سوداگری مرگ درباره این بمباران می نویسد:
"بعد از بمباران، گزارشگران با صحنه های روبرو شدند که مو بر اندامشان راست شد. نه سربازی در تیررس نگاه بود و به اثری از آن همه بمباران به چشم می خورد. خیابانهای شهر هفتادهزار نفری حلبچه پر از اجساد مردم بود . زن و مرد و کودک و سالخورده در هنگام فرار از فاجعه، از پای در آمده بودند و نقش خیابانهای شهر شده بودند.
در این بمباران پنج هزار نفر به شهادت رسیدند و هفت هزار نفر مادام العمر معیوب و فلج شدند. در سال 67 نیز حملات شیمیایی عراق ادامه یافت که از جمله حمله گسترده شیمیایی عراق برای تصرف فاو بود، همچنین در 17 و18 مه 1988 (27 و 28 اردیبهشت 67) ایران اعلام کرد که عراق علیه چند دهکده در منطقه غرب و جنوب ایران از این سلاح استفاده کرده است.(22) در16 ژوئن (26 خرداد67) نیز مجدداً ایران خبر از استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی را داد.(23) که کارشناسان سازمان ملل در بازدید محل مورد اصابت ضمن تایید استفاده را گاز خردل و عناصر غالب استیدکولین استرلیسن عنوان کردند.
در 3 اوت 1988 (12 مرداد 67) نیز ایران اعلام کرد که منطقه شیخ عثمان (مجاورشهر اشنویه) توسط عراق بمباران شده است. کارشناسان سازمان ملل ضمن تایید حمله، از گاز خردل به عنوان عامل مورد استفاده علیه نظامیان و غیر نظامیان نام بردند و آنرا حمله به وجدان بشری دانستند.
به این ترتیب بکارگیری سلاح شیمیایی تا پایان جنگ ادامه یافت و به عنوان سلاحی استراتژیک در جنگ ایران و عراق همیشه مد نظر و مورد استفاده حکام عراقی بود.

منبع: فصلنامه تاریخ جنگ – شماره 16
1- علائی، حسین، جنگ شیمیایی و تهدید فزاینده تهران (انتشارات اطلاعات ، 1367، ص 122
10


تعداد صفحات : 10 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود