تارا فایل

تحقیق در مورد دین


 گرایش فطری به سوی کمالات به این دلیل است که انسان موجودی الهی است و روح او اشعه ای است ملکوتی که هذر شعاعی از آن ،ناحیای از وجود انسان را گرم وروشن می کند .اگر چنین شعله مقدسی در وجود انسان نباشد ، چنان گرایش های عالی و ارزش های مقدس نیز در وجود او ظهور نمی نیابد .
بر اساس آیات قرآنی هدف نهایی از آفرینش انسان و کمال نهایی او همان به خدایا ( قرب الهی ) است .نزدیکی به خدا از نوع نزدیکی هایی که ما در جهان طبیعت می شناسیم نیست بلکه یک واقعیت معنوی عمیق است که هر چه انسان به خدا نزدیکتر باشد بهتر می تواند با حقایق آن آشنا شود .همین قدر اشاره می کنیم که در نزدیکی به خدا هر کمالی برای انسان حاصل است و قرب الهی مقامی است که سر چشمه همه نعمت ها موهبتها و عظمتها است .
این مقام یک نقطه یا یک مرحله نیست بلکه مراتب و درجات مختلف دارد . ایمان به خدا اولین مرتبه نزدیکی است وکسی که به خدا ایمان ندارد در مسیر نزدیکی به خدا نیست بعد از ایمان انسان با سعی و تلاش خود می تواند در مراتب قرب بالا رود و به مبداً کمال نزدیکتر شود .
تربیت الهی از کمال مطلق بر خوردار است مقایسه تربیت الهی با تربیت های عادی چند حقیقت آشکار می سازد اول اینکه تربیت های معمولی قاقد جامعیت لازم هستند به سخن دیگر تربیت عادی یا تربیت غیر الهی غالبا یک یا چند بعد از شخصیت انسان را در نظر می گیرند در صورتی که در تربیت الهی تمام جنبه های شخصیت آدمی مورد توجه است . از باب مثال در تربیت الهی بعد معنوی یا ایمانی همراه با بعد عقلانی ، اجتماعی ، عاطفی واخلاقی در معرض پرورش قرار می گیرد .دوم اینکه تربیت عادی غالبا بعد معنوی را نادیده می گیرد .تربیت الهی با طبیعت آدمی و نیازهای او و رشد و تکامل او سازگار است .
تربیت عادی طبعا برای کمال و ترقی انسان محدودیتی بوجود می آورند اما تربیت الهی راه را برای رشد و تکامل دائمی و نامحدود انسان همواره می سازد و از این جهت انسانی را که فطرتا کمال جوئی و ترقی طلب است راضی می کند .
انسان خداپرست پیوسته در مسیر تکامل در حرکت است و هرچه به مبداءکمال ( نزدیک شدن به خدا )نزدیک تر شود خود درجاتی از کمال را که نشانه سعادت واقعی انسان است کسب می کند.
انسان به سوی خدا در حرکت است و دراین مسیرکمال معنوی ، تقوا و پرهیز گاری ، عدالت خواهی و بشر دوستی هدفها یا آرمانها ی اسا س انسان را تشکیل می دهند . کمال معنوی در زمینه شناخت هر چخه بیشترز آفریننده جهان ،تقوا و پرهیز گاری در زمینه تکامل شخصیت آدمی و تسلط فرد بر خود ، عدالتخواهی در زمینه ریشه کن ساختن استثمار و بیدارگری و بشر دوستی به صورت از خود گذشتگی و تحکیم مناسبات انسانی اعمال مسلمانان راستین را در طول زندگی هدایت می کنند . علاوه بر این ، اعتقاد به خدا به عنوان پایهای محکم و عقلانی انسان را با اطمینان بیشتری به سوی هدفها فوق رهنمون می سازد .
نظام توحیدی با پیوند دادن انسان به خدا حیات او را ابدی می سازد و نور امید را درقلب او روشن می کند و حرکت او را به سوی کمال تضمین می نماید .
خدا به عنوان مظهر کمال ، حکمت ،عدل ونیکی معرفی شده است . انا الله و انا علیه راجعون .
نظام توحیدی انسان را به ابدیت پیوند می دهد و او را به سوی خدا هدایت می کند .حر کت به سوی خدا یعنی حرکت در مسیر کمال حکمت و عدل و نیکویی است .
حضرت علی (ع) در خطبه ای که درباره آفرینش جهان بحث می کند می فرماید :
((اول الدین معرفته ، و کمال معرفته التصدیق به ،و کمال التصدیق به توحیده ،و کمال التوحید الا خلاص له ، و کمال الاخلاص لاه ،نفی الصفات عنه…..))
اساس دین شناخت خداست ، شناخت کامل خدا گرویدن به اوست ، گرایش کامل به خدا ، یگانه تلقی کردن خداست و کمال توحید خالص گردانیدن عمل برای او می باشد . بنابراین پرستش خدا یعنی قدم گذاردن در مسیر توحید ، مسیری دائمی ومطمئن ، مسیری که به سویت ابدیت ادامه دارد، مسیری که در تمام مراحل ، رشد فرد و جمع را تضمین می کند، مسیری که در آن پلیدیها و ارزشهای اساسی تثبیت می گردد، مسیری که در آن عدالت و ایثار در مناسبات انسانی به نحو کامل تحقق می پذیرد و انسان رابه سعادت ابدی و ملاقات پروردگار یعنی رسیدن به هدف نهایی ، یعنی کمال نائل می سازد .
جهاد در راه خدا همان راه کمال انسانی است راه حکمت ، راه عدالت واز خود گذشتگی است از ارکان اصلی اسلام است . ممکن است کسی بپرسد که چرا خداوند آن اندازه از کمال را که آدمی ممکن است به آن برسد از همان ابتدا به اونمی دهد ؟ آیا نمی شد که خداوند همه آدمیان رایک جا به اوج کمال برساند وطعم رحمت کامل خودرا به آنها بچشاند ؟ حقیییقت این است که این پرستش از یک تقکر سطحی سر چشمه می گیرد یعنی چنین تصور شده است که هر گونه کمالی را از ابتدا می توان به هرگونه موجودی بخشید . در این طرز فکر انسان ظرفی خالی تلقی شده است که هم می توان آن رابه تدریج از آب پر نمود و هم یکدفعه آن رالبریز از آب کرد . طبعا چنین برداشتی از انسان این قبیل پرسشها را در پی خواهد داشت . آنچه باید به آن توجه داشت این است که دریافت رحمت کامل خداوند احتیاج به ظرفیت ویژه ای دارد این ظرفیت چنین است که تنها در سایه اختیار و انتخاب آگاهانه و مستمر حاصل می شود . رحمتی هم که خداوند برای انسان به عنوان پاداش اعمال اختیاری اش در نظر گرفته است چنان رحمتی است که اگر انسان مسیر پر پیچ و خم کمال را طی نکرده ظرفیت لازم را بدست نیاورده باشد هرگز قاد ربه درک ارزش آن نیست .
چرا خداوندخواسته است که انسان به کمال برسد ؟
خداوند که جزء کمال محض نیست آفرینش و رحمت رسانیدن به مخلوقات لازمه صفات ذات اوست . خدا یعنی کسی که رحمان و فیاض است و رحمانیت و فیاضیت او محدودیت بردار نیست یعنی اگر چیزی امکان هستی یافتن داشته باشد خدافیض هستی را از او دریغ نمی دارد . زیرا دریغ داشتن نقص ا ست و با کمال مطلق بودن خداسازگار نیست .
اگر انسان راهی را که خداوند توسط پیامبران در پیش پای او گذاشته طی کند و به کمال شایسته خودبرسد به سعادتی دست می یابد که عظمت آن در وصف نمی گنجد و کسانی که در این جهان هر چند به طو ر نسبی به این سعادت دست یافته اند از توصیف آن اظهار ناتوانی کرده اند .


تعداد صفحات : 6 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود