تارا فایل

تحقیق در مورد دوستی



مقدمه
دوستی یکی از موضوعات مهم اخلاقی و اجتماعی است که حجم زیادی از سخنان امام علی(ع) را به خود اختصاص داده است . در کلمات گرانبهای آن حضرت با دو نوع دوستی رو به رو هستیم : دوستی با خدا و دوستی بامردم .
در این دفتر، مسائل زیر پیگیری می شود:
1. اجتماعی بودن انسان ، ضرورت و اهمیّت دوستی و نقش آن درسرنوشت بشر
2. رازهای پیدایش و بقای دوستی
3. آفات دوستی
4. صفات و ویژگی های دوستان شایسته و ناشایسته
5. حقوق دوستی .

اجتماعی بودن انسان

انسان بعد از تولّد در محیط های مختلف قرار می گیرد. هر محیطی به گونه ای در رشد و شکوفایی استعدادهای انسان موثر است . اجتماع یکی ازاین محیط ها به شمار می آید.
اجتماعی بودن انسان ریشه در زمانی بسیار دور از حیات او دارد. تا آن جاکه تاریخ نشان می دهد انسان همواره به صورت اجتماعی می زیسته است .بنابراین ، می توان گفت جز افراد استثنایی که در هر زمان نمونه های اندکی ازآن ها به چشم می خورد، در هیچ دورانی بشر به صورت انفرادی زندگی نکرده است .
پس می توان گفت انسان موجودی است اجتماعی ؛ موجودی که دوستی وانس با دیگران از ضرورت های سازمان وجودی او به شمار می آید. بنابراین ،در محیط جامعه برای خود دوستانی بر می گزیند تا در غم و شادی و رفع مشکلات روحی و مادی یاری اش کنند. حضرت علی (ع) می فرماید:
غریب کسی است که او را دوست نباشد.
احساس نیاز به معاشرت صمیمانه و همدلی و همراهی با دیگران ، علاوه براین که یکی از جلوه های زندگی اجتماعی به شمار می رود، ندایی برخاسته ازاعماق وجود انسان است . هیچ انسانی با قطع پیوندهای دوستانه و گوشه گیری احساس آرامش نمی کند. انزواطلبی نوعی بیماری است که اسلام پیروانش رااز آن باز داشته است .
شاید فقط یک مورد برای ترجیح عزلت و کناره گیری بر معاشرت با مردم وجود داشته باشد و آن در صورتی است که فرد، بسیار سست اراده ، تاثیرپذیرو همنشینانش بسیار فاسد باشند. به نظر می رسد، روایات ستاینده عزلت وکناره گیری از مردم درباره این گروه و موقعیت ویژه صادر شده است ؛ یعنی هر گاه معاشرت سبب شود انسان از یاد خدا باز بماند یا دچار معصیت شود، به یقین باید از آن دست کشید و تنهایی را برگزید. علی (ع) می فرماید:
به تنهایی مانوس تر باش تا به همدمان بد.
از همنشین و رفیق بد دوری کنید؛ زیرا او رفیق خود را فاسد و هلاک می کند.

اهمیّت انتخاب دوست و نقش آن در سرنوشت انسان

یکی از اساسی ترین مسائل در سرنوشت انسان انتخاب دوست است . این مهّم ، از مشکل ترین اموری است که انسان در طول حیات خود با آن سر و کاردارد. چه بسا دوستانی که انسان را به اوج عزّت و خوشبختی می رسانند و چه بسیارند دوستانی که فرد را از اوج عزّت به ورطه بیچارگی و بدبختی می کشانند. اهمیّت انتخاب دوست و نقش آن بر کسی پوشیده نیست . دراهمیّت این موضوع همین نکته کافی است که در روز قیامت عده ای به شدت اندوهگین و ناراحتند و از این که در دنیا افراد منحرف را به دوستی برگزیده اند، افسرده اند:
و به خاطر بیاور روزی را که ظالم دست خویش را از شدت حسرت به دندان می گیرد و می گوید: ای کاش با رسول خدا راهی برگزیده بودم .ای وای بر من ! کاش فلان ]شخص گمراه [ را دوست خود انتخاب نکرده بودم ! او مرا از راه حق گمراه ساخت بعد از آن که آگاهی به سراغ من آمده بود و شیطان همیشه خوار کننده انسان بوده است .
این آیات شان نزولی دارد که بسیار آموزنده است . در عصر پیامبر(ص) دودوست ِ مشرک به نام های عقبه بن ابی و ابی ابن خلف زندگی می کردندهرگاه عقبه از سفر می آمد، غذایی ترتیب می داد و اشراف قومش را دعوت می کرد. او در عین حال دوست داشت به محضر پیامبر(ص) برسد؛ هر چنداسلام را نپذیرفته بود. روزی از سفر آمد. طبق معمول غذایی ترتیب داد؛دوستان را فراخواند و در ضمن از پیامبر اسلام (ص) نیز دعوت کرد.
رسول خدا(ص) فرمود: من از غذای تو نمی خورم تا به وحدانیت خدا ورسالت من شهادت دهی .
عقبه شهادتین را به زبان جاری کرد. وقتی این خبر به گوش دوستش ابی رسید، گفت : ای عقبه ، از آیینت منحرف شدی ؟
او گفت : نه ، به خدا سوگند منحرف نشدم ؛ مردی بر من وارد شد که حاضرنبود جز با شهادتین گفتن من ، از غذایم بخورد. من شرم داشتم او از سفره من برخیزد بی آن که غذا بخورد، بدین سبب شهادت دادم !
ابی گفت : هرگز از تو راضی نمی شوم مگر این که در برابرش بایستی وسخت توهین کنی !
عقبه این کار را کرد و مرتد شد. او سرانجام در جنگ بدر در صف کفاربه قتل رسید. دوستش ابی نیز در جنگ احد کشته شد.
بی شک عوامل مختلفی که دوست از اهم ّ آن ها به شمار می آید، درشکل گیری شخصیت انسان موثر است ؛ زیرا آدمی ناخود آگاه تاثیر می پذیردو بخش مهمی از افکار و صفات اخلاقی اش را از دوستانش می گیرد. علی (ع)می فرماید:
هر گاه وضع کسی بر شما مشتبه شد و دین او را نشناختید، به دوستانش نظر کنید. اگر اهل دین و آیین خدا باشند، او نیز پیرو آیین خدا است ؛و اگر بر آیین خدا نباشند، او نیز بهره ای از آیین خدا ندارد.
انتخاب دوست در هر مرحله از زندگی مهم است و در دوران جوانی ونوجوانی بسیار مهم تر. مسائل و دشواری های ناشی از بلوغ و جوانی از کمیت و کیفیتی برخوردار است که بسیاری از روان شناسان معتقدند خوشبختی یابدبختی انسان تا اندازه بسیار زیادی در این دوران رقم زده می شود. چه بسیارند جوانانی که در خانواده مذهبی به دنیا آمده اند، امّا به علّت عدم توجّه در انتخاب دوست به انحراف کشیده شده و حیثیت خانوادگی خود را لکّه دارساخته اند. مصداق بارز این امر پسر حضرت نوح (ع) است که به علّت معاشرت با دوستان بد در گرداب گمراهی غلتید. علی (ع) می فرماید:
از پیشینیان خود پند گیرید، پیش از آن که پسینیان از شما عبرت گیرند.
نرود مرغ سوی دانه فرازچون دگر مرغ بیند اندر بند
پند گیر از مصائب دگران تا نگیرند دیگران ز تو پند
دوست در دین و اعتقادات ، رفتار و کردار و زندگی انسان اثر می گذارد واساساً معیار و میزان قضاوت دیگران درباره انسان است . علی (ع) می فرماید:
هر کس را از آن که دوست او است می شناسند.
تو اوّل بگو با کیان دوستی من آنگه بگویم که تو کیستی
اهمیّت دوست و نقش آن در زندگی انسان ، انکارناپذیر است ؛ به گونه ای که می توان گفت خویشاوندان نیز برای استحکام روابط خویش به دوستی بایکدیگر نیازمندند. علی (ع) می فرماید:
دوستی پدران پیوند خویشاوندی در میان فرزندانشان است و نیازخویشاوندان است و نیاز خویشاوندی به دوستی ، از نیاز دوستی به خویشاوندی بیش تر است .
البته ـ چنان که قبلاً نیز گفته شد ـ گوشه نشینی و تنها زندگی کردن از دوستی با ناشایستگان بهتر و سودمندتر است . امیرمومنان (ع) یاران و پیروانش راچنین اندرز می داد:
همنشین صالح و شایسته بهتر از تنهایی است ؛ ولی تنهایی از همنشین بد بهتر است .
بنابراین باید قبل از گزینش دوست ، افراد را بیازماییم ؛ زیرا
کسی که ناسنجیده و بدون آزمایش با دیگران پیمان دوستی می بندد،ناچار باید به رفاقت اشرار و فاسدان تن در دهد.

امیر مومنان (ع) و معیارهای روابط اجتماعی

ای پسرم ، نفس خود را میزان میان خود و دیگران قرار ده ، پس آنچه راکه برای خود دوست داری ، برای دیگران نیز دوست بدار و آنچه را که برای خود نمی پسندی ، برای دیگران مپسند. ستم روا مدار، آن گونه که دوست نداری به تو ستم شود. نیکوکار باش ، آن گونه که دوست داری به تو نیکی کنند؛ و آنچه از دیگران زشت می شماری برای خود نیززشت بدان ؛ آنچه نمی دانی نگو، گرچه آنچه می دانی اندک است ؛ آنچه دوست نداری به تو نسبت دهند، درباره دیگران مگو. بدان که خودبزرگ بینی و غرور، مخالف راستی و آفت عقل است ؛ نهایت کوشش را در زندگی داشته باش و در فکر ذخیره سازی برای دیگران مباش . آنگاه که به راه راست هدایت شدی ، در برابر پروردگارت از هرفروتنی خاضع تر باش .

رازهای پیدایش و بقای دوست

از نظر علی (ع) ناتوان ترین مردم کسی است که نتواند دوستی بیابد و از اوناتوان تر کسی است که دوستانش را از دست بدهد. بررسی علل پیدایش وبقای دوستی از مهم ترین مسائلی است که انسان باید به آن توجّه کند. این عوامل بسیار متعدد است . در نگاه امام علی (ع) بخشی از عوامل پیدایش وبقای دوستی عبارت است از:

ا. سازگاری جان ها
جان ها چون سپاهیان مجهزند. آن ها که یکدیگر را بشناسند، الفت می گیرند و آن ها که یکدیگر را نشناسند، اختلاف می یابند. گاه انسان ، با آن که برای نخستین بار شخصی را دیده است ، گرایشی خاص به او احساس می کند.این پدیده رهاورد آشنایی و همانندی روان ها است .
هر گاه جان انسان همانند خویش را پیدا کند، خود به خود به او گرایش می یابد. علی (ع) فرزندانش را چنین وصیت فرموده است :
فرزندانم ! دل ها سپاهانی فراهم آمده هستند که با دوستی به یکدیگرمی نگرند و به وسیله آن با یکدیگر رازگویی می کنند. در باب دشمنی نیز چنین است ، پس اگر کسی را بی آن که خود به سوی شما پیش دستی کرده باشد، دوست داشتید، بدو امیدوار باشید و هرگاه کسی را بی آن که بدی از او به شما رسیده باشد، دشمن داشتید، از او بپرهیزید.
جان ها را شکل هایی است . پس آنان که هم شکل یکدیگرند، با هم موافقت خواهند کرد و مردم به هم شکلان خود گرایش بیش تری دارند.
چنان که ملاحظه می شود، بر اساس این حقیقت ، اقتضای جان های نیک دوستی با جان های شایسته و اقتضای جان های شرور پیوستن به جان های شرور است . امام علی (ع) می فرماید:
هر انسانی به همانند خود متمایل است .
شرّ به شرّ می پیوندد.
جابه جا کردن کوه های بلند، از الفت دادن دل های رمیده از یکدیگرآسان تر است .
کبوتر با کبوتر باز با بازکند هم جنس با هم جنس پرواز

ب . خوش رفتاری
خوش رفتاری و مردم داری در تامین خوشبختی و سعادتمندی انسان اعجاز می کند. باید با مردم چنان زندگی کرد که پس از مرگ بر انسان بگریند ودر زمان حیات از معاشرت با وی لذّت ببرند. علی (ع) می فرماید:
با مردم آن گونه معاشرت کنید که اگر مُردید، بر شما اشک ریزند و اگرزنده ماندید، با اشتیاق سوی شما آیند.
قرآن کریم رمز موفقیت پیامبر(ص) را خوش رفتاری با مردم می داند ومی فرماید:
رحمت خدا تو را با خلق مهربان گردانید و اگر تندخو بودی ، مردم ازگِرد تو متفرق می شدند … .
رفتار نیک و خوش خویی از مهم ترین رازهای پیدایش و بقای دوستی است . خوش رفتاری مایه برانگیخته شدن مردم به سوی انسان و پایداری دوستی و فراوانی دوستان می شود. علی (ع) می فرماید:
پای بند خوش خویی باش که دوستی مردم را نصیب می کند.
هر که خوش رفتاری پیشه کند، دوستانش فراوان شوند.
آن که درخت شخصیت اش نرم و بی عیب باشد، شاخ و برگش فراوان است .
هر که گفتار نرم پیش آردهمه دل ها به قید خویش آرد
البته خوش خلقی به معنای دروغ گویی و پشت سر دیگران سخن گفتن برای خنداندن دوستان نیست . چه بسا این کار به کدورت و حتی جدایی ورنجش دوستان منجر می شود. علی (ع) می فرماید:
زبان درنده است اگر او را رها کنید و کنترلش ننمایید، آزار
می رساند.
با کنترل زبان و حرف صحیح و به جا زدن و نرنجاندن افراد، دوستان
انسان افزایش می یابند. حفظ روابط دوستانه و عدم مسامحه در رعایت حال دوستان یکی از راه های بقای دوستی است . لرد آویبوری در این باره می گوید:
باید این نکته را در نظر داشته باشیم که به دست آوردن دوست هر قدرمشکل باشد، حفظ کردنش مشکل تر است . ما انصاف نداریم وگرنه اعتراف می کردیم که غالب دوستان خود را فقط در نتیجه مسامحه واهمال از دست داده ایم .

ج . تواضع
فروتنی و تواضع در مقابل دیگران ، علاوه بر بالا بردن مقام و منزلت انسان ، سبب دوام دوستی می شود. حضرت علی (ع) می فرماید:
سه چیز موجب محبّت است : دین و تواضع و بخشش .
میوه تواضع محبّت است .
در مقابل ، تکبر و خود بزرگ بینی به نابودی دوستی می انجامد. هیچ عاقلی با شخص متکبر و خودخواه دوست نمی شود. علی (ع) می فرماید:
هیچ متکبری دوستی ندارد.
هر که با برادران بزرگی فروشد، هیچ انسانی با او صمیمی نخواهدشد.
دانشمندان بزرگ اسلام تصریح می کنند که غرور و نخوت از آفات بزرگ دوستی است . کسی که سری پرغرور و رفتاری نخوت آمیز دارد، دوستان خویش را از گِرد خویش می پراکند؛ زیرا مردم نمی توانند خودپسندی ونخوت دیگران را تحمل کنند.

د. احسان
چنان که محبوبیّت در پیشگاه خدا از نعمت های بزرگ الاهی و آرزوی هربنده صالح و با ایمانی است ، محبوبیّت نزد مردم نیز از نعمت های بزرگ وآرزوی افراد با ایمان است . در زیارت امین الله که از معتبرترین زیارات است ،چنین می خوانیم :
اَللّهُم َّ فَاجْعَل ْ نَفْسی مطمئنَّه ً بِقَدَرِک َ، راضِیه ً بِقَضئِک َ، مُولَعَه ً بِذِکْرِک َ وَدُعئِک َ، مُحبّه ً لصفوه ِ اولیائِک َ، مَحْبُوبَه ً فی اَرضِک َ وَ سَمائِک َ … .
خدایا، نفسم را به مقدرات خود مطمئن ساز و به قضای خود راضی وبه یاد و دعایت شائق و نسبت به سران اولیائت دوستدار کن و در زمین و آسمان محبوبم گردان .
یکی از مهم ترین راه های جلب دوستی مردم احسان به آن ها است .علی (ع) در این باره می فرماید:
احسان کانون محبّت است .
انسان بنده احسان است .
به وسیله احسان دل ها را مالک شوی .
هر کس به مردم احسان کرد، محبّت آن ها را برای خویش مستدام داشت .
روزی مردی نزد امیر مومنان (ع) شتافت و گفت : "حاجتی دارم ".علی (ع) فرمود: "حاجتت را روی زمین بنویس که من گرفتاری را درتو آشکارا مشاهده می کنم ." آن مرد روی زمین نوشت : "من فقیری نیازمندم ." امیرالمومنین (ع) به قنبر فرمود: "دو جامه ارزشمند به وی بپوشان ." به دنبال آن ، آن مرد ابیاتی را سرود و حضرت فرمود: "صددینار به او بدهید." مردم گفتند: یا امیرالمومنین او را ثروتمندی کردی ؟! علی (ع) فرمود: "من از رسول خدا شنیدم که می فرمود: مردم را در جایگاه خود فرود آرید." سپس فرمود: "من راستی تعجب می کنم که برده ها را با مال های خود می خرند؛ ولی مردمان آزاده را با کارهای نیک خود نمی خرند."

ه . انصاف
یکی از مهم ترین رازهای پیدایش و بقای دوستی رفتار منصفانه با دیگران است . انصاف یعنی آنچه برای خود می پسندی برای دیگری بپسندی و آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگری نپسندی .
علی (ع) پس از بازگشت از جنگ صفین وقتی به سرزمین حاضرین رسید، نامه ای به امام حسن (ع) نوشت و معیارهای روابط اجتماعی را برشمرد.در قسمتی از این نامه چنین می خوانیم :
ای پسرم ، نفس خود را میزان خود و دیگران قرار ده . پس آنچه برای خود دوست داری ، برای دیگران نیز دوست بدار و آنچه را که برای خود نمی پسندی ، برای دیگران نیز مپسند. ستم روا مدار، آن گونه که دوست نداری به تو ستم شود. نیکوکار باش ، آن گونه که دوست داری به تو نیکی کنند؛ و آنچه را که برای دیگران زشت می داری برای خودزشت شمار و چیزی را برای مردم رضایت بده که برای خودمی پسندی ؛ آنچه نمی دانی نگو، گرچه آنچه می دانی اندک است ؛ آنچه را دوست نداری به تو نسبت دهند، درباره دیگران مگو. بدان که خودبزرگ بینی و غرور، مخالف راستی ، و آفت عقل است … .
آن حضرت در فرمان خود به مالک اشتر درباره لزوم رعایت انصاف دربرخورد با دیگران چنین می نویسد:
… با خدا و با مردم و با خویشاوندان نزدیک و با افرادی از رعیّت خودکه آنان را دوست داری ، انصاف را رعایت کن که اگر چنین نکنی ، ستم روا داشتی ؛ کسی که به بندگان خدا ستم روا دارد، خدا به جای بندگانش دشمن او خواهد شد … .
از نظر علی (ع) انصاف در دوستی دل ها را به یکدیگر پیوند می دهد،اختلاف را می زداید، الفت پدید می آورد، دوستی را پایدار و استوارمی کند و باعث فراوانی دوستان می شود.

و. صله رحم
صله رحم یکی از دستورهای اخلاقی اسلام است که در دنیا و آخرت آثارو ثواب های بسیار دارد. امام علی (ع) می فرماید:
صله رحم سبب دوستی است .
خویشاوندان ارتباط خونی با هم دارند، شاخ و برگ های یک درخت وگل های یک بوستانند. پس ارتباطشان طبیعی است و قطع رابطه شان عارضه ای ثانوی . قطع ارتباط خویشاوندان نوعی بیماری اجتماعی و "آفت خانوادگی "به شمار می آید. اگر بی دلیل باشد، زشت و ناروا است و چنان چه دلیل داشته باشد، قابل رفع .
هنگامی که مردم می بینند شخصی با اقوام خود رفت و آمد نمی کند، ازدوستی با وی سر باز می زنند؛ زیرا وقتی کسی با خویشاوندانش قطع رابطه کرده ، وظیفه خود را در برابر آن ها انجام نمی دهد، به راحتی با دیگران نیزقطع رابطه می کند. بدین سبب امام علی (ع) می فرماید:
قاطع رحم ، دوست نزدیک ندارد.

ز. میانه روی
یکی از ویژگی های بسیار مهم دوستان شایسته ، میانه روی آن ها است .اعتدال به پایداری دوستی می انجامد و پیامدهای زیانبار آن را از میان می برد.علی (ع) می فرماید:
دوست خود را در حدّ اعتدال دوست بدار، چه این که ممکن است روزی دشمنت شود و نیز دشمنت را در همین حدّ دشمن بدار؛ زیراممکن است روزی دوستت شود.
یکی از موارد خروج از میانه روی ، گفتن اسرار زندگی به دوستان است .انسان نباید تمام اسرار زندگیش را با دوستش در میان نهد. البته این سخن به معنای عدم صمیمیت نیست . باید با دوستان صمیمی بود؛ ولی از گفتن اسرار به آن ها پرهیز کرد. امام (ع) می فرماید:
سخن در بند تو است تا بر زبانش نرانی و چون گفتی اش تو در بندآنی .
سخن تا نگویی بر او دست هست چو گفته شود یابد او بر تو دست
سخن تا نگفته توانش گفت ولی گفته را باز نتوان نهفت
بنابراین ، انسان خردمند با دوستان مهربان است و حقوق و آداب دوستی را رعایت می کند؛ ولی هرگز از مرز اعتدال پای فراتر نمی نهد.

آفات دوستی

عواملی که سبب پاره شدن رشته های دوستی می شود، بسیار است . شماری از مهم ترین آن ها عبارت است از:

ا. آزرده خاطر ساختن دوست
باید از رفتار و گفتاری که مایه رنجش دوست می شود، به شدت پرهیز کردتا دوستی ها استمرار یابد. علی (ع) می فرماید:
اِذا احْتَشَم َ الْمْومِن ُ اَخاه ُ فَقَدْ فارَقَه ُ.
زمانی که انسان دوست خود را ناراحت و خشمگین ساخت ، زمینه جدایی را فراهم ساخته است .
در این حدیث شریف واژه "احتشم " به کار رفته است که به معنای خشمگین و شرمنده ساختن دیگری است .

ب . پذیرش کلام سخن چین
سخن چینی و نیز پذیرش کلام سخن چین از عوامل پراکندگی دوستان ونابودکننده رشته های مودّت است . دوستان خوب باید به یکدیگر اعتماد داشته باشند؛ از پذیرش کلام سخن چینان بپرهیزند و چنان چه شنیدن گفتار این گروه ذهنیّتی منفی در آن ها پدید آورد، مطلب را به نحو مناسب با یکدیگر در میان نهند تا زمینه هر گونه کدورت و جدایی از بین برود. علی (ع) می فرماید:
هر کس به حرف اشخاصی سخن چین اعتماد کند، دوست خود را ازدست خواهد داد.
هر کس سخن بدخواه و سخن چین را باور کند، دوست خود را تباه کرده است .
در این موارد، زودباوری عامل جدایی دوستان است . دوستی اقتضامی کند که گفتار سخن چینان را دروغ شماریم و در برابرشان باشیم تابدین وسیله هم آن ها زشتی کار خود را در یابند و هم دوست خویش را ازدست ندهیم .

ج . خُرده گیری
انسان موظف است از لغزش های دوستانش تا اندازه ای چشم پوشد و بادیدن هر خطایی لب به انتقاد نگشاید. علی (ع) می فرماید:
عذر دوستت را بپذیر و اگر نتوانست برای لغزش خود عذری بیاورد توبرای او عذری بتراش .
یکی از دانشمندان می گوید:
عذر دوستان را باید پذیرفت ؛ اگر چه بی جا و غیرمنطقی نماید؛ زیراهمین اندازه که از کار خود پشیمان شد و پوزش خواست ، به آن معنااست که دستی برای دوستی و ادامه آن دراز کرده است . وظیفه شخص است که چون دستی برای دوستی به جانب او دراز شود، بگیرد.
د. شوخی های زننده
شوخی های رکیک و زننده و نیز سبک شمردن و به بازی گرفتن دوستان ،از آفت های بزرگ دوستی است . حارث بن اعور که از اصحاب علی (ع) بود،روزی مراتب اخلاص و ارادت قلبی خود را به عرض رسانید و اظهار داشت :ای امیرمومنان ، من شما را دوست دارم . چون سخن از دوستی به میان آمد،حضرت فرمود:
کسی را که دوست داری :
1. با او دشمنی مورز.
2. او را به بازی مگیر.
3. با او ستیزه جویی مکن .
4. از شوخی های نامناسب با وی بپرهیز.
5. او را خوار و کوچک مشمار.
6. در مقام برتری جویی بر او نباش .
هیچ کس شوخی بی جا نکند جز آن که مقداری از عقل خویش را ازدست دهد.
چنان که در این حدیث ملاحظه شد، آنچه که باعث نابودی دوستی می شود، شوخی های زننده است نه هر نوع شوخی . مزاح نمک دوستی است وبرای تحقق زندگی اجتماعی با نشاط و ارتباط های سالم و فرح بخش ضرورت دارد. البته مزاحی که باعث کدورت و کینه شود، نتیجه معکوس می دهد.
بر خلاف تصور کسانی که می کوشند چهره ای خشن و عبوس از اسلام ارائه دهند، در فرهنگ دینی مساله شاد کردن دیگران و به تعبیر روایات ،"ادخال سرور" از خصلت های مثبت و پسندیده به شمار آمده است .
امام صادق(ع) فرمود: "هیچ مومنی نیست مگر این که در او "دعابه " است ".
راوی از امام پرسید: دعابه چیست ؟
حضرت فرمود: "یعنی مزاح و شوخی ".
البته شاد ساختن دیگران و شوخی نیز چارچوبی دارد و نباید به آزاردیگران یا گناه انجامد. روایاتی که مومنان را از شوخی باز می دارد یا شوخی را سبب سبکی و از دست دادن می شمارد، ناظر به شوخی های نامناسب وبرون از چارچوب اعتدال ناظر است . علی (ع) می فرماید:
کسی که زیاد شوخی کند، به سبب همان ، سبک می شود و هر که زیادبخندد، هیبتش می رود.
زشوخی بپرهیز ای با خردکه شوخی تو را آبرو می برد

ه . حسادت
"حسد" حالتی نفسانی است که انسان سلب کمال و نعمت متوهم را از غیرآرزو کند قید "متوهم " نشان می دهد که لازم نیست آنچه حسود میل زوال آن را دارد کمال و نعمت واقعی باشد، ممکن است چیزی کمال و نعمت واقعی به شمار نیاید ولی حسود آن را کمال پندارد و خواستار زوالش باشد.
حسد سبب می شود انسان در زندگی اجتماعی احساس تنهایی کند و کسی با او دوست نشود. علی (ع) می فرماید:
حسود دوستی برایش نیست .
شهید دستغیب درباره این سخن حضرت می نویسد:
حسود دوستی برایش نیست . یعنی نه خودش دوست کسی می شود؛زیرا کسی که نعمت را در دیگری نمی تواند ببیند و زوال آن را آرزودارد، دشمن آن شخص است ؛ و دیگری هم دوست او نخواهد شد؛زیرا حسود با نیش زبان و کارهای ناروایش محسود را آزرده خواهدکرد تا جایی که همسر و فرزندش هم دوست او نخواهند شد.
حضرت در کلامی دیگر حسادت را از آفت های دوستی می داند و می فرماید:
حسادت بر دوست ، از آفات دوستی است .

و. تندروی
تندروی در دوستی آفت دوستی شمرده می شود و آثاری خطرناک وزیانبار در پی دارد. اسلام از پیوندهای دوستانه میان مسلمانان جانبداری می کند و آن را سرمایه ای گرانبها و ارزنده می شمارد؛ ولی تندروی در این امررا نادرست می داند. علی (ع) می فرماید:
با دوست خود در حدّ اعتدال دوستی کن ؛ زیرا ممکن است روزی دشمن تو گردد.
افراط در دوستی سبب می شود انسان تمام اسرار زندگی خود را با دوست در میان نهد. دراین موقعیت ، اگر آن دوست تغییر روش دهد و به دشمنی گراید،از اسراری که در ایام دوستی به دست آورده ، ناجوانمردانه بهره می برد.

صفات دوستان شایسته و ناشایسته

ا. صفات دوستان شایسته
همه مردم شایسته دوستی نیستند. انسان باید دوستانش را برگزیند. برای گزینش دوستان شایسته ، باید نخست صفات آن ها را شناخت . در نگاه امام علی (ع) ویژگی های دوست خوب چنین است :

1. خردمندی
علی (ع) خرد و آثار مثبت آن را بسیار ستوده است . برای مثال می فرماید:
هیچ ثروتی چون خرد و هیچ فقری چون نادانی نیست .
ارزش انسان به عقلش است .
برای انسان دو فضیلت وجود دارد: عقل و منطق (گفتار). به وسیله عقل استفاده می کند و به وسیله گفتار استفاده می دهد.
بر این اساس ، دستور می دهد با افراد عاقل دوستی کنیم :
هر کس با خردمندان مصاحبت کند، بزرگ می شود.
دوستی با عاقل امنیت آور است .

2. یکرنگی و صمیمیت
یکی دیگر از صفات دوستان شایسته یکرنگی است . افراد رنگارنگ وبوقلمون صفت شایسته دوستی نیستند. دوستی یکرنگ است که هنگام گرفتاری انسان را فراموش نمی کند و در غیبت نیز مدافع وی باشد. از نظرعلی (ع) دوستی در راه خدا به یکرنگی می انجامد. در دیوان منسوب به آن حضرت آمده است :
هر دوستی برای خدا به یکرنگی می انجامد؛ حال آن که هیچ برادری ای بر بنیاد فسق به یکرنگی نمی انجامد.
البته ـ چنان که گذشت ـ صمیمیت و یکرنگی به معنای گفتن تمام اسرار به دوست نیست . باید در این مساله راه میانه پیمود. نه همه اسرار را به او گفت و نه همه اطلاعات مرتبط با گذشته را از وی پنهان داشت .

3. دانشمندی
ینبعی للعاقل آن یکثر من صحبه العلماء و الابرار و یجتنب مقارنه الاشرار والفجار.
عاقل سزاوار آن است که با عالمان و نیکان ، بسیار مصاحبت کند و ازهمنشینی با بدان و تبهکاران بپرهیزد.

4. نیک خواهی
لاخیر فی قوم لیسوا بناصحین و لا یحبون الناصحین .
در مردمی که نه خود نیک خواهانند و نه نیک خواهان را دوست دارند،خیری نیست .

5. راهنمایی به سوی خیر
خیر الاصحاب من یسددک علی الخیر.
بهترین یاران ، کسی است که تو را به سوی خیر راهنمایی می کند.

ب . صفات دوستان ناشایسته
حضرت علی (ع) افزون بر ویژگی های دوستان شایسته ویژگی های ناپسنددوستان ناشایست را نیز بر شمرده است تا پیروانش از دوستی با زشتکاران ونااهلان بپرهیزند. در نگاه آن بزرگوار، دوستی با بداندیشان و بدکرداران جزتباهی رهاوردی ندارد:
از دوستی با یار بد بپرهیزید؛ زیرا چون شمشیر برهنه است ، جلوه اش زیبا و زخمش زشت .
برادران بد چون درخت آتش هستند. پاره ای از آن پاره دیگرش رامی سوزاند.
یکی از نویسندگان در این باره می نویسد:
باید در انتخاب دوستان دقت کرد؛ غالب مصیبت های ما در نتیجه معاشرت های بی جا پدید می آید. انسان وقتی از گهواره قدم به معرکه حیات می نهد، در جولانگاه اجتماع با طبقات مردم آشنا می شود و برحسب تصادف با گروهی از آن ها آمیزش می کند؛ بسا می شود در نتیجه آشنایی با فرومایگان در پرتگاه سفالت و رذالت می افتد. ممکن است اشخاص فرومایه نسبت به آشنایان خود منظور بدی نداشته باشند،ولی مانند عقرب فقط به اقتضای طبیعت دائماً به دیگران نیش می زنندو اخلاق زهرآلود را در روح آن ها تزریق می کنند.
مهم ترین ویژگی های یاران بد، در مکتب علوی عبارت است از:

1. شرارت
باید از دوستی با افراد شرور پرهیز کرد؛ زیرا نفس انسان خوپذیر است ونشست و برخاست با افراد شرور، در وی تاثیر می گذارد. علی (ع) می فرماید:
مصاحبت با شریران ، شرّ نصیب انسان می کند؛ همان گونه که باد، بر اثروزیدن بر جای بویناک ، بویناک می شود.
دوست ِ شریران ، همچون مسافر دریا است که اگر از غرق شدن هم ایمن باشد، از ترس ایمن نیست .
از سوی دیگر، حتی اگر مصاحبت و دوستی با شروران بر رفتار فرد تاثیرمنفی ننهد، وی را در معرض اتهام قرار می دهد. علی (ع) می فرماید:
از بدان بپرهیز تا در شمار ایشان در نیایی .
این مثل فارسی "هر که با بدان نشیند، اگر چه طبیعت ایشان در او اثر نکند،به طریقت ایشان متهم گردد" به خوبی مفهوم سخن علی (ع) را روشن می سازد.

2. فسق
فاسق کسی است که به ارتکاب اعمال زشت و نکوهیده خو گرفته ، ظلم ،ستیزه جویی و تجاوز به حقوق دیگران بخشی از سرشت او شده است .
فاسق از معصیت کردن خشنود می شود و ارزش های دینی و اجتماعی رازیر پا می نهد. علی (ع) می فرماید:
دوستی با فاسقان از بزرگ ترین حماقت ها است .
برترین اعمال … دشمنی با فاسقان است .
از مصاحبت با فاسقان ، بدکاران و آنان که آشکارا مرتکب معصیت می شوند، بپرهیز.

3. دروغ
دروغ یکی از مفاسد اخلاقی است که فرد و جامعه را به تباهی می کشاند.اسلام این صفت ناپسند را به شدت محکوم کرده ، از آثار بی دینی و نفاِشمرده است . حضرت علی (ع) می فرماید:
ثمره الکذب المهانه فی الدنیا و العذاب فی الاخره .
نتیجه دروغ ، خواری در دنیا و عذاب در آخرت است .
بر این اساس است که علی (ع) انسان را از دوستی با دروغگویان باز می دارد و می فرماید:
از مصاحبت دروغگو بپرهیز. اگر هم بدان ناگزیر شدی ، او را تصدیق مکن و به او مگو تکذیبش می کنی که در این صورت ، از دوستی تودست می کشد؛ امّا از طبیعتش دست نمی کشد.
آن حضرت به فرزندش حسن (ع) چنین سفارش می کند:
ایّاک َ و مُصادَقَه َ الْکذَّاب ِ فاِنّه کالسَّراب ِ، یُقَرَّب ُ عَلَیْک َ الْبَعیدَ و یُبَعِّدُ عَلَیْک َالْقَریب َ.
]فرزندم [ بر تو باد پرهیز از دوستی با دروغگو، که او به سراب ماند،دور را به تو نزدیک و نزدیک را به تو دور می نماید.

4. طمع
طمع به معنای چشم داشتن به مال و ثروت دیگران است . علی (ع) این صفت را سبب خواری و بردگی می داند و می فرماید:
طمعکار در بند خواری گرفتار است .
طمع بردگی جاودان است .
طمعکار با هدف دستیابی به موقعیت یا نعمت با انسان دوست می شود وپس از رسیدن به هدف ، نومیدی از آن یا دل بستن به موقعیت یا نعمتی گرانبهاتر دوستی را از یاد می برد. امام (ع) می فرماید:
هر که تو را برای چیزی دوست بدارد، با رسیدن به آن تو را ملول خواهد ساخت .
هر دوستی ای که طمع پدیدش آرد، نومیدی از میانش می برد.

5. حماقت
احمق کسی است که به سبب نداشتن درک صحیح نمی تواند تصمیمات ارزشمند بگیرد، موقعیت شناس و راز دار نیست و به خاطر نداشتن شعور کافی گاه تمام زندگی خود را به تباهی می کشاند. علی (ع) دوستی با احمق رابه شدت نکوهش می کند و همدمی با او را سبب شکنجه روح می داند:
دوستی احمقان چون سراب ناپدید می شود و چون مه می پراکند.
از دوستی با احمق بپرهیز؛ زیرا آن جا که می پندارد به تو سودمی رساند زیان می رساند و در حالی که می پندارد شادت کرده است ،غمگینت می کند.
معصومان صفات متعددی برای احمق بیان کرده اند. امام صادق(ع) ازحضرت عیسی (ع) چنین نقل کرده است :
من بیماران را مداوا کردم و به اذن خدا شفا دادم و کور مادرزاد وشخص برص دار را به اذن خدا بهبودی دادم و مردگان را به اذن خدازنده کردم ، ولی شخص احمق را نتوانستم اصلاح و معالجه کنم . بدان حضرت گفتند: یا روح الله احمق کیست ؟ فرمود: شخص خودپسند وخودرای ، آن کس که هر فضیلت و برتری است آن را برای خود می بیندنه برای دیگران و همه جا حق ّ را به خود می دهد نه به دیگران . این است آن احمق که بهبودی و مداوایش مقدور نیست .

6. دنیاطلبی
از نظر قرآن ، دنیایی که سبب فراموشی آخرت شود و به جای آخرت کمال مطلوب و هدف غایی انسان قرار گیرد مذموم و ناپسند است نه خوددنیا. بنابراین مراد از دنیاطلبی دل بستن به دنیا و سرگرمی های آن و فراموش کردن آخرت و ارزش های الاهی است .
علی (ع) درباره دنیاپرستان می گوید:
همانا دنیاپرستان چونان سگ درنده عوعوکنان برای دریدن صید درشتابند.
این دغل دوستان که می بینی مگسانند گرد شیرینی
دوستی با دنیاطلبان دوام ندارد؛ زیرا اینان تا زمان بر آوردن نیاز خودخواستار بقای دوستی اند و در روز تنگدستی یاران را از یاد می برند. افرادی که تمام همّت خود را صرف به دست آوردن دنیا می کنند، شایسته دوستی نیستند؛ چون با هدف رسیدن به موقعیت و نعمت های مادی دوست می شوند وبرای دستیابی به موقعیت و نعمت برتر همه چیز حتی دوستان را فدا می کنند.
علی (ع) می فرماید:
لاتُصْحَبَن َّ ابناءَ الدُّنْیا؛ فَانَّک َ اِن ْ اَقْلَلْت َ اِستثقلوک َ، و اِن اکثرت َ حَسَدوک َ.
با فرزندان دنیا مصاحبت مکن ؛ زیرا چون نادار شوی ، سنگینت شمارند و چون دارا شوی ، بر تو حسد برند.

7. باده گساری
لاتَوادّوا مَن ْ یَسْتَحِل ُّ المُسکِرَ.
با آن که مایعات مست کننده را حلال می شمارد، دوستی مکنید.

8. پیمان شکنی
لا یَعْتَمِد عَلی مَوَدَّه ِ مَن ْ لایوفی بعهدِه ِ.
به دوستی آن که به عهد خود وفا نمی کند، اعتماد مکن .

9. بی رغبتی به دوستی
لا تَرغَب ْ عَلی فیمَن ْ زَهَدَ فیک َ.
به دوستی آن که به تو رغبتی ندارد، رغبت مکن .

10. بخل
ایّاک َ وَ مُصادَقَه َ الْبخیل .
از دوستی با بخیل پرهیز کن .

11. الاهی نبودن محبّت
مَن ْ لَم ْ تَکُن ْ مَوَدَّتَه ُ فِی اللهِ فَاحذَره ُ؛ فَاِن َّ مَوَدَّتَه ُ لَئیمَه ٌ وَ صُحْبَتَه ُ مَشُوءُمَه ٌ.
هر که دوستی اش خدایی نباشد، از او پرهیز کن که دوستی اش پلیداست و مصاحبت با او شوم .
در پایان این قسمت ، توجّه به گفتاری گرانبها از علی (ع) سودمند می نماید:
در مصاحبت با آن که در او شش خصلت جمع است ، خیری نیست :اگر با تو سخن بگوید، دروغ گوید؛ و اگر با او سخن بگویی ، سخنت رادروغ شمارد؛ و اگر او را امانتدار خود سازی ، به تو خیانت کند؛ وچون تو را امانتدار خود سازد، به خیانت متهمت کند؛ و اگر به اوبخشش کنی ، ناسپاسی کند؛ و چون به تو بخشش کند، بر تو منّت گذارد.
فرزند عزیزم چهار چیز از من داشته باش که با حفظش هیچ کاری بر توآسیبی نرساند: ارزشمندترین بی نیازی ، خرد است ؛ بزرگ ترین فقر،بی خردی است ؛ هولناک ترین تنهایی خودپسندی است ، و گرامی ترین مقام ، نیک خویی است . ای فرزند عزیز، زنهار از رویارویی با احمق که به رغم خواستش تو را زیان می رساند؛ زنهار از بخیل که از آن چه بیش تر نیازمند آنی ، دورترت می کند؛ زنهار از رویارویی با هرزگان ، که سخت ارزانت می فروشند؛ و زنهار از دوستی با دروغزن که او چونان سراب دور را نزدیک و نزدیک را دورت می نمایاند.

حقوق دوستی

بعد از این که رابطه دوستی بین دو یا چند نفر پایه ریزی شد، هر یک بردیگری حقوقی دارد که رعایت آن ها الزامی است . امام صادق(ع) می فرماید:
علی (ع) به طرف کوفه می رفت . کافری ذمی با آن حضرت همراه شد واز وی پرسید: "بنده خدا، کجا می روی ؟"
امام پاسخ داد: "می خواهم به کوفه روم ." آن ها همراه شدند و به جایی رسیدند که راه مرد کافر جدا می شد. در این وقت ، امیرمومنان (ع)همراه او روان شد. مرد ذمی با تعجب پرسید: "مگر نگفتی می خواهم به کوفه بروم ؟" حضرت فرمود: "آری ". مرد ذمی پرسید: "پس چرا راه خود را رها کردی ؟" حضرت پاسخ داد: "این از آداب همراهی وهمدمی است که مرد همسفر و همراه خود را هنگام جدایی بدرقه کند.پیامبر ما چنین دستور داده است ." کافر گفت : "به راستی پیامبر شماچنین دستور داده ؟" فرمود: "آری ." مرد ذمی گفت : "بنابراین ، هر کس از او پیروی کرده ، به خاطر کارهای بزرگوارانه اش بوده است . من تو راگواه می گیرم که بر آیین تو هستم ." مرد ذمی همراه علی (ع) بازگشت وچون آن حضرت را شناخت ، به دین اسلام در آمد.
چنان که ملاحظه می شود، علی (ع) حتی کسی را که مدت کوتاهی همراهش بوده ، دارای حق می داند. بنابراین ، حق دوست و لزوم رعایت حقوقی تردیدناپذیر می نماید.
علی (ع) می فرماید:
اءذا اَخَیْت َ فَاَکْرِم ْ حَق َّ الاءخاءِ.
هر گاه با کسی برادری کردی ، حق برادری را گرامی دار و حقوق دوستی را رعایت کن .
مِن ْ دلائِل ِ الخِذْلان ِ الاستِهانَه ُ بِحُقُوِِ الاءخْوان ِ.
سبک شمردن حقوق برادران از نشانه های خواری است .
حضرت به فرزندش محمد حنفیه چنین وصیت کرده است :
پسرم ، حق برادرت را به اعتماد دوستی میان خودتان ضایع نکن ؛ زیراآن که حقّش را ضایع کرده ای ، برادرت نیست .
مهم ترین حقوق دوستان از منظر علی (ع) عبارت است از:

ا. مواسات
مواسات یعنی یاری کردن برادران دینی با پرداخت کمک های مالی .براساس روایات ، مواسات سبب بهتر شدن زندگی طبقات محروم ، فراوانی روزی ، ایجاد محبّت و همبستگی دوستان می شود. از نظر علی (ع) مواسات یکی از حقوق برادری است .
مواسات برادران دینی و یاری آنان در راه خداوند روزی انسان را زیادمی گرداند.
مردی از یونانیان مدت ها با امیر مومنان (ع) رفت و آمد داشت و درباره اسلام تحقیق می کرد. وقتی مطالعاتش به پایان رسید و حقانیت اسلام بر اوثابت گشت ، به دست آن حضرت مسلمان شد. علی (ع) وظایف آینده آن مردرا به او گوشزد کرد و فرمود:
به تو توصیه می کنم که با برادران دینی ات که پیروان پیغمبر اسلام و من باشند، مواسات کنی و از ثروتی که خداوند به تو ارزانی داشته به آنان کمک نمایی ، احتیاجات آنان را برطرف سازی و ناراحتی های آن ها رادفع کنی .
آن حضرت همچنین می فرماید:
هرگاه بذر دوستی رویید، کمک رساندن به یکدیگر و پشتیبانی ازیکدیگر واجب می گردد.
جان و مال خود را به دوستت ، عطا و مجلس خود را به آشنایان ،محبّت و گشاده رویی خود را به عامّه مردم و انصاف را به دشمن ببخش ؛ امّا دین و ناموس خود را آزمندانه برای خود نگهداری و از هرکس حفظ کن .

ب . هدیه دادن
هدیه دادن یکی از عوامل ایجاد و استمرار دوستی است . هدیه به دوست می تواند مادی یا معنوی باشد. هدیه مادی این است که در مناسبت هایی مانندکسب موفقیت های علمی ، شغلی و عبادی هدیه ای به رسم یادبود و نیز تشویق به وی اهدا شود.
هدیه معنوی که از هدیه مادی ارزشمندتر می باشد، نمایاندن عیب های ظاهری و باطنی دوست به او است . علی (ع) می فرماید:
میوه برادری به نیکی یاد کردن او هنگام غیبت و هدیه دادن عیب هااست . در حقیقت دوست از آن رو صدّیق (راستگو) نامیده شده است که درباره تو و عیب هایت به تو راست می گوید. پس هر که چنین باشد،به او آرام گیر که او خود دوست است .
دوست باید همانند آینه باشد. صفات پسندیده دوست خود را به دیده قبول بنگرد و او را در حفظ آن ها کاملاً تشویق کند و عیب های دوستش را قبل از آن که دیگران مطلع گردند در موقعیتی مناسب و محیطی مطلوب گوشزدکند؛ زیرا از منظر علی (ع) دوست انسان ، خود انسان است و انسان نمی خواهددیگران از عیب هایش آگاه شوند.

ج . وفاداری
معنای وفا این است که انسان در دوستی ثابت قدم باشد؛ پیمان دوستی را تاآخر عمر نشکند و حتی پس از مرگ دوست به رفاقتش با فرزندان و دوستان وی ادامه دهد؛ زیرا هدف اصلی از دوستی جلب نفع اخروی می باشد و اگرقطع شود، در حقیقت یکی از اعمال اخروی انسان از بین رفته است .
علی (ع) می فرماید:
ای مردم ، وفا همزاد و همراه راستی است که سپری محکم تر ونگهدارنده تر از آن سراغ ندارم .
کسی که از جاده ایمان و درستکاری منحرف شده ، عهد دوستی اش رابه آسانی می شکند؛ حقوق دوستی را ضایع می کند و بذر دشمنی را در دل دوستانش می افشاند. پیمان شکنی از مهم ترین عوامل پراکندگی واز هم پاشیدگی روابط دوستانه است . متاسفانه گاه افرادی پیدا می شوند که عهد شکنی و فریبکاری را زرنگی و وسیله پیشرفت و نوعی هنر تلقی می کنند؛ در حالی که عمل آن ها با هیچ یک از اصول انسانی و اخلاقی سازگاری ندارد. رسول خدا(ص) پایبندی به دوستی های دیرین را می ستود ومردم را بدان فرامی خواند. روزی پیرزنی نزدش آمد و با احترام بسیار با وی رو به رو شد. اصحاب علّت احترام و هویت زن را پرسیدند. حضرت فرمود:
این زن در زمان خدیجه نزد ما می آمد و دین مقدس به ما دستورمی دهد که دوستان را پیوسته اکرام کنیم .
برخی از نویسندگان با عنایت به مفاد روایات برای وفای به دوستی نشانه هایی ذکر کرده اند. شماری از این نشانه ها عبارت است از:
1. ادامه دوستی وقتی دوست به مقام و موقعیتی والا می رسد.
2. بازداشتن دوست از کارهای خلاف و گناه .
3. در دوری دوست ، ناراحت و غمگین شدن و به سخنان مردم درباره دوست توجّه نکردن .
4. عدم رفاقت و همراهی با دشمن دوست .
علی (ع) فرماید:
لایَکُون ُ الصَّدیق ُ صَدیقاً حَتّی یَحْفَظ َ اخاه ُ فی ثَلاث ٍ، فی نَکْبَتِه ِ، وَ غَیْبَتِه ِ، وَوَفاتِه ِ.
دوست ، دوست نیست مگر آن که حقوق برادرش را در سه جایگاه نگهبان باشد: در روزگار گرفتاری ، آن هنگام که حضور ندارد و پس از مرگ .
در اندیشه امام علی (ع) "بهترین مردانگی ، نگهداشت دوستی است ."براین اساس ، حضرت می فرماید:
پیمان دوستی را نگهدار، اگر چه دیگری آن را نگه ندارد.

د. گذشت
اشتباه و لغزش دوست در امور دینی و دنیوی باید با برخورد صحیح موردعفو و بخشش قرار گیرد. لغزش های دوستان در دو گستره قابل بررسی است :

1. انحراف و لغزش دینی
اگر دوست انسان گرفتار لغزش دینی شد، باید با ملاطفت و مهربانی او رانصیحت کرد تا به اشتباهش پی برد. امّا اگر بر انجام گناه اصرار ورزید، آیا بایددوستی را با او قطع کرد یا باز هم با حسن برخورد به ارشاد و نصیحت وی ادامه داد؟ امام غزالی و مرحوم فیض کاشانی ؛ بر این عقیده اند که ادامه معاشرت و دوستی لازم است و به شرم و ترک گناه وی می انجامد؛ در حالی که قطع ارتباط سبب تجری و بی باکی بیش تر او شده ، عمق لغزش و انحرافش راافزون تر می سازد. در اندیشه امام علی (ع) دوستی چون خویشاوندی است .همان گونه که نباید خویشان را به جهت گناه و اشتباه شان ترک کرد، دوست رانیز نباید به آسانی ترک گفت .
انسان باید با افراد فاسق فاخر دوست نشود؛ امّا وقتی با کسی بر اساس معیارهای اسلامی دوست شد و سپس از او گناه مشاهده کرد، نباید رشته رفاقت را قطع کند. در این موقعیت ، باید با ارشاد و نصیحت اسباب دوری اواز انحراف را فراهم آورد.

2. لغزش دنیوی
همه علمای اخلاق معتقدند، اگر شخصی درباره دوستش گرفتار اشتباه شد، باید مورد عفو قرار گیرد. علی (ع) می فرماید:
بر تو باد مردم داری ، گرامی داشتن عالمان و گذشت کردن ازلغزش های برادران که سرور اوّلین و آخرین تو را با این سخن ادب آموخته است ، از آن که به تو ستم می کند، بگذر و با آن که از تومی گسلد، بپیوند و به آن که تو را از عطای خود محروم می کند، ببخش .لغزش دوستت را برای هنگام یورش دشمنت تحمّل کن .

و. به زحمت نینداختن دوست
انسان نباید دوستش را به انجام کارهای دشوار و طاقت فرسا وادارد یاتوقعات پرمشقت از او داشته باشد. باید در دوستی ها خدا را اراده کرد، تنهادر پی بهره برداری معنوی بود، از دعای دوستان تبرک و خیر جست ، آنان راپشتوانه دین خود به شمار آورد و در ادای حقوق و تحمل زحماتشان تقرب به خداوند را جست وجو کرد. بزرگواری و کم توقعی ، خصلت آزادمردان و ایجادزحمت و مشقت برای دیگران از صفات انسان های حقیر و کم ظرفیت است .
توقعات بیش از حدّ و تکلّف آمیز سبب کاهش درجه دوستی و گسیختن تدریجی رشته های مودّت می شود. علی (ع) می فرماید:
بدترین دوست کسی است که برای او به رنج و زحمت افتی .
به هر حال کم توقعی و نیز به زحمت نینداختن دوستان یکی از حقوقدوستی است که باید همیشه ، به ویژه در آمد و شدها و دید و بازدیدها، بدان توجّه کرد. دوستان باید در آمد و شدها خودمانی و بی تعارف باشند، به آنچه هست قناعت کنند.
توقّعات نا به جای سبب می شود صاحب خانه ، برای جلب رضایت میهمان ،به زحمت افتد و دوستی ها و دید و بازدیدها کاهش یابد. مردی امام علی (ع) رابه خانه دعوت کرد. حضرت فرمود: به سه شرط می آیم .
مرد پرسید: آن شرط ها چیست ؟ امام پاسخ داد: یکی این که از بیرون خانه چیزی برایم تهیه نکنی ؛ دوم این که آنچه را در خانه داری پنهان و ذخیره نسازی و هر چه داری بیاوری ؛ سوم آن که به خانواده ات ستم و فشار روانداری . مرد پذیرفت و حضرت دعوتش را قبول کرد.
حقوق دوستان بدین اندک محدود نیست . در نگاه امام علی (ع) وظایف انسان در برابر دوست بسیار است و با تغییر موقعیت ها دگرگون می شود. آن حضرت به فرزندش امام حسن مجتبی (ع) چنین نوشته است :
چون برادرت از تو جدا گردد، تو پیوند دوستی را برقرار کن . اگر روی برگرداند، تو مهربانی کن ؛ و چون بُخل ورزد، تو بخشنده باش . هنگامی که دوری می گزیند، تو نزدیک شو؛ و چون سخت می گیرد، تو آسان گیر؛ و به هنگام گناهش عذر او بپذیر، چنان که گویا بنده اویی و اوصاحب نعمت تو است .
مبادا دستورهای یاد شده را با غیر دوستانت انجام دهی یا باانسان هایی که سزاوار آن نیستند، به جا آوری . دشمن دوست خود رادوست مگیر تا با دوست دشمنی نکنی . در پند دادن دوست بکوش ،خوب باشد یا بد؛ و خشم را فرو خور که من جرعه ای شیرین تر از آن ننوشیدم و پایانی گواراتر از آن ندیده ام .
با آن کس که با تو درشتی کرده ، نرم باش که امید است به زودی دربرابر تو نرم شود؛ با دشمن خود با بخشش رفتار کن ؛ زیرا سرانجام شیرین دو پیروزی است . (انتقام گرفتن یا بخشیدن ) اگر خواستی ازبرادرت جدا شوی ، جایی برای دوستی باقی گذار؛ و هرگز حق برادرت را به اعتماد دوستی که با او داری ضایع نکن ؛ زیرا آن کس که حقّش را ضایع می کنی با تو برادر نخواهد بود؛ و افراد خانواده ات بدبخت ترین مردم نسبت به تو نباشند؛ و به کسی که به تو علاقه ای ندارد دل مبند. مبادا برادرت برای قطع پیوند دوستی دلیلی محکم تراز برقراری پیوند با تو داشته باشد و یا در بدی کردن بهانه ای قوی تر ازنیکی کردن به تو بیاورد. ستمکاری کسی که بر تو ستم می کند دردیده ات بزرگ جلوه نکند، چه او به زیان خود و سود تو کوشش دارد؛و سزای آن کس که تو را شاد می کند بدی کردن نیست .

حقوق دوستی

بعد از این که رابطه دوستی بین دو یا چند نفر پایه ریزی شد، هر یک بردیگری حقوقی دارد که رعایت آن ها الزامی است . امام صادق(ع) می فرماید:
علی (ع) به طرف کوفه می رفت . کافری ذمی با آن حضرت همراه شد واز وی پرسید: "بنده خدا، کجا می روی ؟"
امام پاسخ داد: "می خواهم به کوفه روم ." آن ها همراه شدند و به جایی رسیدند که راه مرد کافر جدا می شد. در این وقت ، امیرمومنان (ع)همراه او روان شد. مرد ذمی با تعجب پرسید: "مگر نگفتی می خواهم به کوفه بروم ؟" حضرت فرمود: "آری ". مرد ذمی پرسید: "پس چرا راه خود را رها کردی ؟" حضرت پاسخ داد: "این از آداب همراهی وهمدمی است که مرد همسفر و همراه خود را هنگام جدایی بدرقه کند.پیامبر ما چنین دستور داده است ." کافر گفت : "به راستی پیامبر شماچنین دستور داده ؟" فرمود: "آری ." مرد ذمی گفت : "بنابراین ، هر کس از او پیروی کرده ، به خاطر کارهای بزرگوارانه اش بوده است . من تو راگواه می گیرم که بر آیین تو هستم ." مرد ذمی همراه علی (ع) بازگشت وچون آن حضرت را شناخت ، به دین اسلام در آمد.
چنان که ملاحظه می شود، علی (ع) حتی کسی را که مدت کوتاهی همراهش بوده ، دارای حق می داند. بنابراین ، حق دوست و لزوم رعایت حقوقی تردیدناپذیر می نماید.
علی (ع) می فرماید:
اءذا اَخَیْت َ فَاَکْرِم ْ حَق َّ الاءخاءِ.
هر گاه با کسی برادری کردی ، حق برادری را گرامی دار و حقوق دوستی را رعایت کن .
مِن ْ دلائِل ِ الخِذْلان ِ الاستِهانَه ُ بِحُقُوِِ الاءخْوان ِ.
سبک شمردن حقوق برادران از نشانه های خواری است .
حضرت به فرزندش محمد حنفیه چنین وصیت کرده است :
پسرم ، حق برادرت را به اعتماد دوستی میان خودتان ضایع نکن ؛ زیراآن که حقّش را ضایع کرده ای ، برادرت نیست .
مهم ترین حقوق دوستان از منظر علی (ع) عبارت است از:

ا. مواسات
مواسات یعنی یاری کردن برادران دینی با پرداخت کمک های مالی .براساس روایات ، مواسات سبب بهتر شدن زندگی طبقات محروم ، فراوانی روزی ، ایجاد محبّت و همبستگی دوستان می شود. از نظر علی (ع) مواسات یکی از حقوق برادری است .
مواسات برادران دینی و یاری آنان در راه خداوند روزی انسان را زیادمی گرداند.
مردی از یونانیان مدت ها با امیر مومنان (ع) رفت و آمد داشت و درباره اسلام تحقیق می کرد. وقتی مطالعاتش به پایان رسید و حقانیت اسلام بر اوثابت گشت ، به دست آن حضرت مسلمان شد. علی (ع) وظایف آینده آن مردرا به او گوشزد کرد و فرمود:
به تو توصیه می کنم که با برادران دینی ات که پیروان پیغمبر اسلام و من باشند، مواسات کنی و از ثروتی که خداوند به تو ارزانی داشته به آنان کمک نمایی ، احتیاجات آنان را برطرف سازی و ناراحتی های آن ها رادفع کنی .
آن حضرت همچنین می فرماید:
هرگاه بذر دوستی رویید، کمک رساندن به یکدیگر و پشتیبانی ازیکدیگر واجب می گردد.
جان و مال خود را به دوستت ، عطا و مجلس خود را به آشنایان ،محبّت و گشاده رویی خود را به عامّه مردم و انصاف را به دشمن ببخش ؛ امّا دین و ناموس خود را آزمندانه برای خود نگهداری و از هرکس حفظ کن .

ب . هدیه دادن
هدیه دادن یکی از عوامل ایجاد و استمرار دوستی است . هدیه به دوست می تواند مادی یا معنوی باشد. هدیه مادی این است که در مناسبت هایی مانندکسب موفقیت های علمی ، شغلی و عبادی هدیه ای به رسم یادبود و نیز تشویق به وی اهدا شود.
هدیه معنوی که از هدیه مادی ارزشمندتر می باشد، نمایاندن عیب های ظاهری و باطنی دوست به او است . علی (ع) می فرماید:
میوه برادری به نیکی یاد کردن او هنگام غیبت و هدیه دادن عیب هااست . در حقیقت دوست از آن رو صدّیق (راستگو) نامیده شده است که درباره تو و عیب هایت به تو راست می گوید. پس هر که چنین باشد،به او آرام گیر که او خود دوست است .
دوست باید همانند آینه باشد. صفات پسندیده دوست خود را به دیده قبول بنگرد و او را در حفظ آن ها کاملاً تشویق کند و عیب های دوستش را قبل از آن که دیگران مطلع گردند در موقعیتی مناسب و محیطی مطلوب گوشزدکند؛ زیرا از منظر علی (ع) دوست انسان ، خود انسان است و انسان نمی خواهددیگران از عیب هایش آگاه شوند.

ج . وفاداری
معنای وفا این است که انسان در دوستی ثابت قدم باشد؛ پیمان دوستی را تاآخر عمر نشکند و حتی پس از مرگ دوست به رفاقتش با فرزندان و دوستان وی ادامه دهد؛ زیرا هدف اصلی از دوستی جلب نفع اخروی می باشد و اگرقطع شود، در حقیقت یکی از اعمال اخروی انسان از بین رفته است .
علی (ع) می فرماید:
ای مردم ، وفا همزاد و همراه راستی است که سپری محکم تر ونگهدارنده تر از آن سراغ ندارم .
کسی که از جاده ایمان و درستکاری منحرف شده ، عهد دوستی اش رابه آسانی می شکند؛ حقوق دوستی را ضایع می کند و بذر دشمنی را در دل دوستانش می افشاند. پیمان شکنی از مهم ترین عوامل پراکندگی واز هم پاشیدگی روابط دوستانه است . متاسفانه گاه افرادی پیدا می شوند که عهد شکنی و فریبکاری را زرنگی و وسیله پیشرفت و نوعی هنر تلقی می کنند؛ در حالی که عمل آن ها با هیچ یک از اصول انسانی و اخلاقی سازگاری ندارد. رسول خدا(ص) پایبندی به دوستی های دیرین را می ستود ومردم را بدان فرامی خواند. روزی پیرزنی نزدش آمد و با احترام بسیار با وی رو به رو شد. اصحاب علّت احترام و هویت زن را پرسیدند. حضرت فرمود:
این زن در زمان خدیجه نزد ما می آمد و دین مقدس به ما دستورمی دهد که دوستان را پیوسته اکرام کنیم .
برخی از نویسندگان با عنایت به مفاد روایات برای وفای به دوستی نشانه هایی ذکر کرده اند. شماری از این نشانه ها عبارت است از:
1. ادامه دوستی وقتی دوست به مقام و موقعیتی والا می رسد.
2. بازداشتن دوست از کارهای خلاف و گناه .
3. در دوری دوست ، ناراحت و غمگین شدن و به سخنان مردم درباره دوست توجّه نکردن .
4. عدم رفاقت و همراهی با دشمن دوست .
علی (ع) فرماید:
لایَکُون ُ الصَّدیق ُ صَدیقاً حَتّی یَحْفَظ َ اخاه ُ فی ثَلاث ٍ، فی نَکْبَتِه ِ، وَ غَیْبَتِه ِ، وَوَفاتِه ِ.
دوست ، دوست نیست مگر آن که حقوق برادرش را در سه جایگاه نگهبان باشد: در روزگار گرفتاری ، آن هنگام که حضور ندارد و پس از مرگ .
در اندیشه امام علی (ع) "بهترین مردانگی ، نگهداشت دوستی است ."براین اساس ، حضرت می فرماید:
پیمان دوستی را نگهدار، اگر چه دیگری آن را نگه ندارد.

د. گذشت
اشتباه و لغزش دوست در امور دینی و دنیوی باید با برخورد صحیح موردعفو و بخشش قرار گیرد. لغزش های دوستان در دو گستره قابل بررسی است :

1. انحراف و لغزش دینی
اگر دوست انسان گرفتار لغزش دینی شد، باید با ملاطفت و مهربانی او رانصیحت کرد تا به اشتباهش پی برد. امّا اگر بر انجام گناه اصرار ورزید، آیا بایددوستی را با او قطع کرد یا باز هم با حسن برخورد به ارشاد و نصیحت وی ادامه داد؟ امام غزالی و مرحوم فیض کاشانی ؛ بر این عقیده اند که ادامه معاشرت و دوستی لازم است و به شرم و ترک گناه وی می انجامد؛ در حالی که قطع ارتباط سبب تجری و بی باکی بیش تر او شده ، عمق لغزش و انحرافش راافزون تر می سازد. در اندیشه امام علی (ع) دوستی چون خویشاوندی است .همان گونه که نباید خویشان را به جهت گناه و اشتباه شان ترک کرد، دوست رانیز نباید به آسانی ترک گفت .
انسان باید با افراد فاسق فاخر دوست نشود؛ امّا وقتی با کسی بر اساس معیارهای اسلامی دوست شد و سپس از او گناه مشاهده کرد، نباید رشته رفاقت را قطع کند. در این موقعیت ، باید با ارشاد و نصیحت اسباب دوری اواز انحراف را فراهم آورد.

2. لغزش دنیوی
همه علمای اخلاق معتقدند، اگر شخصی درباره دوستش گرفتار اشتباه شد، باید مورد عفو قرار گیرد. علی (ع) می فرماید:
بر تو باد مردم داری ، گرامی داشتن عالمان و گذشت کردن ازلغزش های برادران که سرور اوّلین و آخرین تو را با این سخن ادب آموخته است ، از آن که به تو ستم می کند، بگذر و با آن که از تومی گسلد، بپیوند و به آن که تو را از عطای خود محروم می کند، ببخش .لغزش دوستت را برای هنگام یورش دشمنت تحمّل کن .

و. به زحمت نینداختن دوست
انسان نباید دوستش را به انجام کارهای دشوار و طاقت فرسا وادارد یاتوقعات پرمشقت از او داشته باشد. باید در دوستی ها خدا را اراده کرد، تنهادر پی بهره برداری معنوی بود، از دعای دوستان تبرک و خیر جست ، آنان راپشتوانه دین خود به شمار آورد و در ادای حقوق و تحمل زحماتشان تقرب به خداوند را جست وجو کرد. بزرگواری و کم توقعی ، خصلت آزادمردان و ایجادزحمت و مشقت برای دیگران از صفات انسان های حقیر و کم ظرفیت است .
توقعات بیش از حدّ و تکلّف آمیز سبب کاهش درجه دوستی و گسیختن تدریجی رشته های مودّت می شود. علی (ع) می فرماید:
بدترین دوست کسی است که برای او به رنج و زحمت افتی .
به هر حال کم توقعی و نیز به زحمت نینداختن دوستان یکی از حقوقدوستی است که باید همیشه ، به ویژه در آمد و شدها و دید و بازدیدها، بدان توجّه کرد. دوستان باید در آمد و شدها خودمانی و بی تعارف باشند، به آنچه هست قناعت کنند.
توقّعات نا به جای سبب می شود صاحب خانه ، برای جلب رضایت میهمان ،به زحمت افتد و دوستی ها و دید و بازدیدها کاهش یابد. مردی امام علی (ع) رابه خانه دعوت کرد. حضرت فرمود: به سه شرط می آیم .
مرد پرسید: آن شرط ها چیست ؟ امام پاسخ داد: یکی این که از بیرون خانه چیزی برایم تهیه نکنی ؛ دوم این که آنچه را در خانه داری پنهان و ذخیره نسازی و هر چه داری بیاوری ؛ سوم آن که به خانواده ات ستم و فشار روانداری . مرد پذیرفت و حضرت دعوتش را قبول کرد.
حقوق دوستان بدین اندک محدود نیست . در نگاه امام علی (ع) وظایف انسان در برابر دوست بسیار است و با تغییر موقعیت ها دگرگون می شود. آن حضرت به فرزندش امام حسن مجتبی (ع) چنین نوشته است :
چون برادرت از تو جدا گردد، تو پیوند دوستی را برقرار کن . اگر روی برگرداند، تو مهربانی کن ؛ و چون بُخل ورزد، تو بخشنده باش . هنگامی که دوری می گزیند، تو نزدیک شو؛ و چون سخت می گیرد، تو آسان گیر؛ و به هنگام گناهش عذر او بپذیر، چنان که گویا بنده اویی و اوصاحب نعمت تو است .
مبادا دستورهای یاد شده را با غیر دوستانت انجام دهی یا باانسان هایی که سزاوار آن نیستند، به جا آوری . دشمن دوست خود رادوست مگیر تا با دوست دشمنی نکنی . در پند دادن دوست بکوش ،خوب باشد یا بد؛ و خشم را فرو خور که من جرعه ای شیرین تر از آن ننوشیدم و پایانی گواراتر از آن ندیده ام .
با آن کس که با تو درشتی کرده ، نرم باش که امید است به زودی دربرابر تو نرم شود؛ با دشمن خود با بخشش رفتار کن ؛ زیرا سرانجام شیرین دو پیروزی است . (انتقام گرفتن یا بخشیدن ) اگر خواستی ازبرادرت جدا شوی ، جایی برای دوستی باقی گذار؛ و هرگز حق برادرت را به اعتماد دوستی که با او داری ضایع نکن ؛ زیرا آن کس که حقّش را ضایع می کنی با تو برادر نخواهد بود؛ و افراد خانواده ات بدبخت ترین مردم نسبت به تو نباشند؛ و به کسی که به تو علاقه ای ندارد دل مبند. مبادا برادرت برای قطع پیوند دوستی دلیلی محکم تراز برقراری پیوند با تو داشته باشد و یا در بدی کردن بهانه ای قوی تر ازنیکی کردن به تو بیاورد. ستمکاری کسی که بر تو ستم می کند دردیده ات بزرگ جلوه نکند، چه او به زیان خود و سود تو کوشش دارد؛و سزای آن کس که تو را شاد می کند بدی کردن نیست .

سخن پایانی

انسان موجودی اجتماعی است و کمال او در سایه اجتماعی زیستن به دست می آید؛ زیرا دست و پنجه نرم کردن با مسائل مختلف و متنوع اجتماعی ، موجب تقویت روح و جان و نیز بروز استعدادهای نهفته می گردد.در تکوین و شکل گیری شخصیت اجتماعی انسان امور مختلفی دخالت دارندکه ورود به اجتماع و انتخاب دوستان از مهم ترین آن ها است .
این امر در طول دوران پرفراز و نشیب زندگی در سعادت و خوشبختی یانگون بختی و بیچارگی انسان تاثیر بسیار دارد، تاثیری که در دوران جوانی ونوجوانی بسیار چشمگیر و تعیین کننده است . بنابراین ، بر همه افراد به ویژه جوانان عزیز لازم است صفات و ویژگی های دوستان شایسته و ناشایسته رابشناسند و در انتخاب دوست آگاهانه عمل کنند تا ضمن مصون ماندن ازخطرات و آفات دوستان بد، از منابع سرشار پیوند با نیکان بهره مند گردند.
وضعیت فعلی جامعه جوان که همواره در معرض تهاجم دشمنان و شیاطین درونی و بیرونی قرار دارد، اهمیّت قضیه را دو چندان کرده است . امیدواریم خدواند به همه علاقه مندان و دوستداران علی (ع) توفیق دهد سخنان آن حضرت را الگوی رفتار خویش قرار دهند تا از جامعه ای صالح برخوردارباشیم .

فهرست منابع و ماخذ

* قرآن کریم .
* نهج البلاغه ، ترجمه محمد دشتی ، قم ، دفتر نشر الهادی ، 1379.
. آمدی ، عبدالواحد: تصنیف غررالحکم و دررالکلم ، بی جا، مکتب الاءعلام الاسلامی ، بی تا.
. ابطحی ، سیدحسن : اتحاد و دوستی در اسلام ، بی جا، کتابفروشی طباطبایی ،1382.
. اسفندیاری ، محمد: بُعد اجتماعی اسلام ، بی جا، نشر خرم ، 1375.
. بحرانی ، حسن بن علی : تحف العقول ، ترجمه احمد جنتی عطایی ، شیراز،انتشارات علمیه اسلامیه ، بی تا.
. بهرامی ، غلامرضا: آیین دوستی ، قم ، مجتمع ذخایر اسلامی ، 1379.
. حالت ، ابوالقاسم : کلمات قصار علی بن ابی طالب با ترجمه فارسی و انگلیسی ،تهران ، نشر کتابخانه بهجت ، 1358.
. دستغیب ، سید عبدالحسین : قلب سلیم ، بی جا، دارالکتب الاسلامیه ، بی تا.
. امام خمینی ، روح الله: چهل حدیث ، بی جا، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ؛، چاپ چهارم ، 1373.
. دفتر همکاری حوزه و دانشگاه : در آمدی بر جامعه شناسی اسلامی ، قم ، بی نا،1363.
. دهخدا، علی اکبر: امثال و حکم ، تهران ، نشر سپهر، چاپ هفتم ، 1370.
. رسولی محلاتی ، سید هاشم : چهل حدیث ، بی جا، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ،چاپ دوم ، 1373.
. زمانی ، مصطفی : دوستی های تلخ و شیرین ، قم ، پیام اسلام ، 1350.
. شمس الدین ، سید مهدی : آداب دوستی و معاشرت ، قم ، انتشارات شفق ، چاپ چهارم ، 1356.
. صحفی ، سیدمحمد: تعالیم آسمانی اسلام ، قم ، دفتر انتشارات اهل بیت :، بی تا.
. طبرسی ، ابوعلی الفضل بن الحسن : مجمع البیان فی تفسیر القرآن ، بیروت ،موسسه الاعملی للمطبوعات ، 1995 م .
. فخر، محمد: ضرب المثل فارسی ، انگلیسی ، عربی .
. کی نیا، مهدی : مبانی جرم شناسی (جامعه شناسی جنایی )، تهران ، انتشارات دانشگاه تهران ، چاپ چهارم ، 1373.
. مجلسی ، محمد باقر: بحارالانوار، ج 72 و 73 و 74.
. محدثی ، جواد: اخلاق معاشرت ، قم ، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی ، 1379.
. محمدی ری شهری ، محمد: دوستی در قرآن و حدیث ، ترجمه سید حسن اسلامی ، قم ، دارالحدیث ، 1379.
. مطهری ، مرتضی : جامعه و تاریخ ، انتشارات صدرا.
. معادیخواه ، عبدالمجید: فرهنگ آفتاب (فرهنگ تفصیلی مفاهیم نهج البلاغه )،تهران ، نشر ذره ، 1373.
. مکارم شیرازی و …: تفسیر نمونه ، ج 15.


تعداد صفحات : 13 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود