تارا فایل

تحقیق در مورد جهانی سازی حقوق بشر


جهانی سازی حقوق بشر
مقدمه:
برسید حقوق افرادو فعالیتهایشان، باید با این سوال که آیا گروهی از حقوق بشر بصورت جهانی وجود دارد یا نه همراه باشد. برای روابط بین المللی بوسیله ای، این یک عادت و امر جذابی است که می توان در مورد حقوق بشر تحقیق و بررسی کرد. دلایل علاقه به پاسخگویی به این سوال، توجه به قدرت و قانونی سیستم بین المللی است. اگر فردی قبول کرد که وادی فهم جهانی از حقوق بشر است، می تواند عاملان مرتبط با درجه ارتباطی بین المللی آن را نیز بدون توجه به تفاوت های فرهنگی تاریخی، درک کند. خلاصه اینکه، تحقیقاتی که در مورد حقوق بشر جهانی وکلی صورت گرفته است به تغییر اجتماعی جهانی و عوامل سازنده این اجتماع ، مرتبط است. این سوال جذاب تر است تا فرایند جهانی سازی و تغییر افزایش یافته عوامل سنتی باعث افزایش ارتباط غیر عاملان می شود. در متنی که در زیر به تفسیر آنها می پردازیم، مقالاتی هستند که سوال ما را در مورد جهانی سازی حقوق بشر، باغ می دهند. در حقیقت، یک خط ارتباطی بین این دو متن وجود دارد که به تعریف تاریخچه حقوق بشر پرداخته است.
در اینجا، لیستی از حقوق بشر جهانی را ارائه می دهیم. با اینحال، هر دوی آنها از روشی برای فهم جهانی سازی وتاثیرات مطالعه حقوق بشر در اجتماع جهانی سازی استفاده می کنند. بنابراین ، فردی، منافع واقعی از این متون، توانایی تحقیقات بیشتر را دارد. که سودی این است که چه حقی و برای چه کسی ؟ از نظر میکائیل R، باغ ،بودن تاریخچه حقوق بشر شامل بررسی های جزئی از ارزشیابی حقوق بشر بعنوان یک دیده است. بررسی های و ینیز بصورت جزئی با تاریخچه های متفاوتی هستند که شامل تلاشهایی جهت یافتن مفاهیم سنتی هستند. با پیوستن به چنین بررسی های جزئی شده ای که شامل بررسی های حقوق بشر، طبیعت مرکزی،اروپا است، تاثیر اجتماع شناسی و روابط بین فرهنگها و حقوق جهانی، با پیشرفتهایی موثر روبرو می شویم. در نتیجه او یک تاریخچه ای از قرن بیستن و بیست و یکم را ارائه داد و به بررسی حقوق بشر پرداخت.
در بین کسانی که به بیان و ارائه حقوق بشر پرداختند ، افرادی بودند که به آن اعتقاد داشتند. افرادی مثل محمود منشی پور، نیل انگلها یا ناتان و کاویتا فیلیپ روی ساختار سیاسی و تاریخی توجه و تاکید داشتند و همه این نویسندگان به فهم این حقایق و تجزیه آنهاپرداختند. در کل نویسندگان این متون به دنبال جهانی شدن هستند. در ارتباط با مفهوم حقوق بشر، منشی پور ، به مقایسه فرایندهای محلی و فراگیر می پردازند. خلاصه اینکه، نویسندگان این متون به بررسی نقش حقوق بشر "جهانی" در دنیا می پردازند و دیاگولها اجتماعی که به ساختن حقوق بشر درست منتهی می شوند را ارائه می دهند.
مطلب قابل توجه این است که اهداف زیر پوستی هر دوی مطالب ارائه شده توسط منشی پور و اشیای، خیلی مشابه هم هستند و در نهایت عدم توافقشان فقط در زمینه وجود حقوق بشر بصورت جهانی است. در تلاش آنها برای فهم جریانات جاری از قبول حقوق بشر، تنها "ایشای" بلکه بقیه نویسندگان نیز حقوق بشر را ساختاری مورد قبول طبیعت متافیزیک می دانند و آن را بصورت امری فعالی، تاریخی و اجتماعی، قبول دارند ونباید گفت که علاقه آنها بهه ساختن حقوق بشر کلی، تاریخی و جهانی است. نویسندگان حقوق بشر جهانی، یافته های خود را از محتویات ساختار اجتماعی، لازم می دانند. هدف از این و مقالات اولیه، توجه به تمرکز روی ایجاد مشترکات و متصل کردن این دو مقاله بهم است و در نهایت بررسی تاثیرات این ها در سطح جهانی.

توجه روی شرایط وکشفیات:
از آنجا که این متون خیلی روان و تجربی هستند، در مورد ایشای، منشی پور به تجزیه و نشاخت دو مفهوم دست پیدا کردند 1) ساختار گرایی اجتماعی چیست؟ 2) نحوه ارتباط آن با متن وموضوعات جهانی که در مورد حقوق بشر هستند، چیست؟ بیایید با مشکلات مختلفی که در اطراف ساختار گرایی اجتماعی بچشم می خورند شروع می کنیم.
یک تعریف این است که این مقاله می تواند؟ بررسی و بحث در مورد فهم کلی از حقوق بشر بپردازد و دیگر اینکه می تواند به فهم آن در زمینه جهانی بپردازد.

تعریف ساختار گرایی اجتماعی:
در تلاش جهت تعریف ساختار گرایی اجتماعی، فردی می تواند به دورنمایی از آن بپردازد و در صورت ساده کردن مطلب، مقاله به تعریف و تشریح ساختار گرایی اجتماعی بصورت قابل قبول می پردازد. ساختار تعریفی ساختار گرایی اجتماعی در وجود جهانی جاری است و این فرایند مستقیم نیست. بلکه عوامل سازنده دنیا، و همچنین روابط اجتماعی این عوامل را می سازند. پیچیدگی دورنمای این ارتباطات به ساختارهای سازنده مربوط است.
بعلت قول و قرارهای نهایی، آشکار است که دیدن دنیا از دیدگاه ساختاری و موسسه ای یک امر آماری و درست است. خلاصه اینکه بسته به طبیعت ساختار دنیا، تولید دوباره و ساختار دوره هر چیزی ممکن است. تغییرات وابستگیها در بین عوامل مرتبط طبق دورنمای ساختارگرایی اجتماعی است و امکان ملاحظه حقوق بشر ودیگر عوامل سیاسی و اینکه ما از چه چیزی ساخته شده ایم وجود دارد.

حقوق ساخته شده اجتماعی:
همانطوری که قبلا بیان شده بحث در مورد حقوق بشر نتیجه آزمایشات افرادی مثل منشی پور و ایشای نیست. با قبول این حقیقت در سطوح مختلف با تعاریف مختلف روبرومی شویم.
در آغاز بخش حقوق بشر و ساختار آن، نویسندگان به ارتباط های موجود بین این متون پرداختند و بیان کردند که مجموعه بیانگر چگونگی ساختار چند گانه مردم و قبول حقوق بشر است. بنابراین، نویسندگان در متن منشی پور، هر چیزی را با حقوق جهانی مقایسه کردند. این حقیقت بیانگر گشایش و شروع خواندن متون است، بنابراین استفاده از کشفیات در ساختار حقوق بشر به فهم جهانی شدن کمک می کند. یک سوال این است که گویا مقالات باید به فهم حقوق بشر بپردازند یا به سادهکردن فهم آن بپردازند بعدا در این متن به آن خواهیم پرداخت.
فهم حقوق بشر در ایشا، ارزش کشفیات نشات نمی گیرد و در حقیقت منافعی از قبول ساختار را می فهمند. یکی از بهترین ابزار جهت بیان اهمیت کشفیات در بحث حقوق بشر، بحث در مورد فهم جهانی شدن است.

تحقیقات گسترده در مورد جهانی شدن:
اگر مردی به مفهوم حقوق بشر بپردازد قابل تغییر است که به شرح چگونگی واقعی شدن آن می پردازد.
خصوصا که فرد به آزمایش و بررسی سه سوال می پردازیم. فرد چگونه می فهمد که حقوق جهانی هستند؟اصل آن چیست؟ آیا طی قرون مختلف تغییر کرده است؟
قانون طبیعی؟
یکی از ابزارهای مورد قبول گسترده جهت پاسخگویی به این سوال توجه روی تئوری قانون طبیعی است.
طبق قانون طبیعی سنتی، حقوقها ساده هستند زیرا، حقوقهای طبیعی ما هستند و در کل جهانی هستند زیرا به شخصیت افراد در کل دنیا بستگی دارد و از روشهای افراد درکل دنیا شبیه هم است. اصل آنها از لحاظ روحی و تئوریکی برپایه طبعیت آماری آنهاست. بنابراین آنها هدفمند نیستند ونمی توانند مرور زمان تغییر کنند. هیچ مفهوم تغییری طی زمان به خودی خود و تغییر نخواهد کرد ولی به مرور به فهم این حقوق می پردازند. در نتیجه، این حقوقها در کل طبیعت، جهانی هستند و در باغ به هر فرهنگی، قابل قبولند. افراد با شخصیت انسانیشان محترمند و بنابراین تنها یک روش قانونی برای تعریف حقوق بشر وجود دارد.

قانون مثبت:
هر پاسخی به این سوال بصورت قانونی ثبت وقانونی ارائه می شود. طبق این نیست، تعریف حقوق بشر برپایه اصول آماری و فهم واقعیت نیست، بلکه در عوض امری ایده آل و طبیعی است. با بحث در مورد این نسب به مرتبط با حقوق بشر بصورت بین المللی ایست. ارتباطات جهانی باید قابل قبول و مثبت باشند، شرایط این حقوقها در قانون بین المللی چندگانه بعنوان رژیم حقوق بشر ترعیف می شود. چنین رفتارهایی شامل همه روابط بین المللی مثل مفاهیم اقتصادی، فرهنگ و اجتماعی است.
برای اغلب ببین حقوق ها، اسنادی را داریم که قابل تعویقند. ایالات مهمترین مکانیسم قانون بین الملل هستند و اسناد مخصوص خود را نیز دارند. در بین همه مشکلات ، فرد باید کمبود نیروهای موجود در حقوق بشر را می بینند. حتی در مورد کمبودهای نیروهای موجود نیز ، نتایج قانونی و جهانی مثبت به معنی قبول نیروها ومحتویات جهانی و دوبی آنها است.

ورود به ساختار گرایی اجتماعی:
یک یافته ساختاری در مورد حققو بشر، جنبه های مختلف قبلی رو سنت است. با اینحال تاکید روی طبیعت مثبت سازی قانونی کشفیات آماری است. در مورد یافته های ساختار گرایی اجتماعی، به فهم حقوق بشر در مقابل طبیعت ساختار اجتماعی دنیا می پردازیم. این دورنمای تجزیه ای یک قانون طبیعی نیست ولی روی آمار جهانی و قبول بین المللی حقوق تاکید دارد. نویسندگان روی بازبینی مقالات وفهم حقوق تاکید دارند و اینکه آیا این اصول از لحاظ جهانی قابل قبول هستند یا نه. مکائیل ایشای، روی اعتقادات خود در مورد جهانی حقوق بشر خیلی تاکید دارد و قبولش نیز تاکید کننده این مطلب هستند همانطور که در صفحات اول این کتاب آمد، در حقوق بشر شامل افرادی با حقوق مشابه نوشته شده است و این حقوق بدون در نظر گرفتن جنسیت نژاد و اقتصاد آنها ، نوشته می شود. با اینحال، خوانندگان متون ایشای، نباید شرایط جهانی وی را وی را با قبول بحث فرهنگی سنتی و اجتماعی آنها مقایسه کرد . بنابراین دسته بندی تاریخچه ایشای سخت است و او حقوق بشر را بدون در نظر گرفتن دورنمای تئوریکی مردم قبول دارد. این مفهوم به مفاهیم منتبع شده از متن بر می گردد و تفاوت روی حقوق بشر است. با اینحال به این ضعف منافع روش را نمی پوشاند.
مفهوم جهانی سازی ساختار بعنوان مفهوم مرکزی حقوق بشر جهانی وساختاری بیان می شود و نشانگر دورنمای ساختاری آن است و براحتی قابل فهم و قبول نیست. و فرد می تواند به شرح کنجکاوانه منشی پور بپردازد و نویسندگان از این واژه بعنوان فهم کشفیات اشکار نام می برند بنابراین منشی پور بپردازد ونویسندگان از این واژه بعنوان فهم کشفیات آشکار نام می برند.بنابراین منشی پور به آزمایش مفهوم کافی فهم جهانی حقوق بشر می پردازد.
سوالات متن در مورد حقوق بشر مجزا از تحقیقات ومقالات مختلف است. بخش را این ممکن جهانی شدن را شالم ارتباط های دورنمایی آنها بصورت طبیعی فرض کرده است با اینحال این دو ره ها شامل بخشهایی ، طبیعت ساختاری اجتماعی هستند و حقوق خاصی، شرایط و حقوق زنان را در نظر می گیرد. همه نویسندگان با مشکل چگونگی اجتماعی کردن حقوق مرتبطند و احتمالات این فرضیات را در نظر می گیرند.
بخش دوم به ادامه این بحث می پردازد ولی از یک مدل محلی با دورنمایی فرهنگی استفاده می کند. در بحث سه مورد که مرتبط به حقوق بشر هستند نویسندگان به شرح ارتباطات بین دوره های محلی و تحقیقات جهانی شدن پرداخته اند و قبول گروهی از یافته های مادر مورد حقوق بشر و امتیازات آنها در این مقالات آمده است. در مورد حقوق بشر در ایران و چین و هونگ کونگ، مطالب زیادی یافته شد که منعکس کننده فهم حقوق واقعی و تلاش برای جهانی شدن است.
در بین این صفحات، نتایج بخش این متن مستقیماً به سوالات جهانی شدن مرتبط است مقاله "جان بوره " بنام "چالش های حقوق بشر" دیدگاهی فرهنگی را بیان می کندکه مقاله اش به ارزیابی انتقادی از حقوق بشر بین المللی و تحقیقات آن می پردازد. طبق فرضیه وی، یافته هایی در این زمینه، اغلب روحی و روانی هستند. مثلا افراد غیر غربی باید فرهنگ غرب را بپذیرند زیرا در بین آنها کل از موارد حقوق بشر را دریافت ایم، در مقاله "چارنی نوخارت" بنام "راهپیمایی در جاده حقوق بشر" به بازبینی و دوره دستورات متناوب این متن می پردازیم. ولی این متن نمی تواند در پیش آهنگ این مقالات قرار گیرد. این تغییرات مقالات تنهایی جهت کسب متن مورد نظر نیست. وی به تئوری های مختلف در مورد حقوق بشر اشاره کرد که باید آرزوی پیش درآمد از آنها را داشته باشیم. استفاده هدفمند از این مقاله، مثل پایه ریزی متن، نتیجه دیگر نویسندگان نیست و قبول نتایج "لژحاست" شامل چالشهایی در بین نویسندگان است. مقالات نویسندگان در این بخش نهایی آمده است و آنها در جهت کسب نتایج اجتماعی، ساختاری تلاش می کنند.
در انتها، پاسخ ساختن حقوق بشر به سوالی جهانی شدن حقوق بشر لازم نیست. با در نظر گرفتن دورنمای نویسندگان جهانی شدن حقوق بشر یک امر حیاتی و تاریخی است که از لحاظ فرهنگی قدمتی دیرینه دارد حتی نویسندگان به قبول فهم طبیعت جهانی شدن می پردازند. اکر فقط اگر ارتباطات جهانی موفق به یافتن روشی برای جهانی کردن حقوق بشر بپردازند پیدا کنند.

دیالوگی طبق واقعیت:
در تحقیقات آنها برای جهانی شدن، ایشای و منشی پور برخی مفاهیم درست را از دیالوگ اجتماعی ساختار بندی شده یافتند. این فرم از دیالوگ به دیالوگ مفهومی یا علوم دیالوگی رجوع می شود. و اغلب شامل بحث آزاد هستند.سوال این است : حقوق بشر چیست؟ چنین روشی به ما اجازه متنوع کردن تعاملات ارتباطی وجهانی را می دهد اگر بدنبال یافتن حقوق بشر جهانی هستیم، این نوع از دیالوگ به فهم انتقادی فرایند کم می کند. ولی برای گسترش طبیعت نیروها مهم است. خوانندگان نباید با دیالوگ ادبیات مستقیم سرو کار داشته باشند ولی با تاثیرات و دخالتهای حقوق بشر را بدون رو کردن آن بپذیرند.
همانطور که قبلا بیان شد ایشای به گزارش حقوق بشر در همه سطوح پرداخت و فرهنگ حقوق بشر را از لحاظ اجتماعی قابل قبول دانست. از اینجا می فهمیم که حقوق بشر در کل امری نیست که بر اساس شخصیت قابل جهانی شدن نباشد. با اینحال ارتباطات جهانی در رسیدن به دیدگاه ایشای، شامل عواملی استکه از احزاب اجتماعی استفاده می کنند که باعث راهنمایی شوند.
نویسندگان حقوق بشر ساختار بندی شد، به نتایج مشابهی دست پیدا کردند که این شباهت در مورد حقوق بشر جهانی نیست. مفهوم جهانی شدن به جامعه قبول دیالوگ ها و تعاملات بستگی دارد.
با اینحال، در نتیجه این امر، منشی پور به بحث در مورد ابزار متفاوت جهت قوی کردن حقوق بشر در سطح دنیا می پردازد. اولین بازار توجه روی فرهنگ و ارزش بحث است که در عوض روی خصوصی سازی فهم حقوق نیز باید دقت کرد. اولین ابزار شامل قدرت حقوق بشر استکه به فرایند یکی شدن در سطح جهانی کمک می کند. هر دوی این اصول، ورزید تشریح شده اند . نهایتاً اینکه، دیدگاه و قانون مثبت بین المللی بیانگر رژیم حقوق بشر قوی با رفتارهای معمولی است.
و این قدرت ، اجرایی است ولی ارتباطات بین المللی می توانند فرایندی خلاق جهت تفاوت های فرهنگی و آزمایش شد، عمل کنند. اگر چنین فرایندی اتفاق بیفتند، باید طبیعت ساختار آنها را مورد قبول قرار دهیم و این روش و دیالوگ می تواند عملی باشد بر خلاف این مکانیسم ها، دیالوگهای فرهنگی به محدود کردن توانایی مقایسات جهانی می پردازند. بنابراین آینده این حقوق بشر جهانی شدن ساختار بندی شده می ماند.

حرکت در جهت ارتباطات دیالوگی:
چنین نظر می رسد که گزارشات ومفاهیم مشتق شده از مفهوم حقوق بشر جهانی به ساختار معمول بین انواع عوامل و کشف قوانین طبیعی و اصول اولیه بستگی دارد. با هر چیزی متفاوت در کل دنیا حقوق بشر بصورت اجتماعی، ساختار بندی شده است و عوامل شامل فرایند ساختاری قابل سوال هستند.
بنابراین ارتباطات باید جهانی باشند وقبول واقعی حقوق با لحاظ کردن جهانی بودنشان انجام می شود.
عوامل شامل فرایندهایی هستند که در جهت موفقیت قدم بر می دارند و شامل گسترش اهداف در سطح جهانی هستند. یک بخش مهم از این فرایند ساختاری از لحاظ ایده آلیک به چگونگی انجام عمل عوامل بستگی دارد. در اصل این مفهوم باید دوباره مورد آزمایش و بررسی قرار گیرد و ارتباطات بین المللی وارد دیالوگ شوند. بخش نهایی این مقاله به بحث در مورد تناوب ارتباطی و اجتماعی می پردازد، و نهایتا اینکه، حقوق بشر بعنوان پیشرفتی رد جهت جهانی شدن پیش می رود و قبول شده است. بین الملل سازی پیشرفته، مفهومی اولیه از مقاله -جیمز دومین است (1997- 1990 ) و اغلب تئوریهای IR راشامل می شود و بیانات منشی پور و فرگوسن، شامل مفاهیم اولیه متعددی است و شامل قبول تغییرات سیستماتیک و تعریف قدرت آن است وعوامل متعدی در آن دخیل هستند که روی سیستم استفاده از اشخاص تاکید دارند. در اجتماع post- wephalian ایالات زیادی شامل عوامل اولیه و گسترش نیستند و قوانین سیستماتیک را شالم میشوند. و افراد NGO شامل هیچ تاثیری روی گسترش قوانین و عادات درست ندارند. در کل ساختار جامعه جهانی از عوامل متفاوت ایالتی و غیر ایالتی تشکیل می شود.
بیایید به فهم سیاست جهانی در بحث جاری در مورد حقوق بشر جهانی بپردازیم. اگر ما از دورنمایی بین الملی و پیشرفته استفاده کنیم. حقوق بشر از اصول طبیعی مشتق می شود. حقوق بشر از عوامل مختلف و متنوعی جهت امور فرهنگی استفاده می کند. اهمیت شبکه اجرایی عوامل فهمیدن شکست این اصول است که آنها بصورت تاریخی ساخته اند. این شبکه جدید شامل مفاهیم حقوقی درستی است ولی قدرت ایالات در این عصر در مورد سیاست های فرا بین المللی و جهانی کردن آن زیاد است. احتمالات گروه جهانی حقوق بشر در ساختار دولتی جهانی وجود دارد و این امر نیازمند ارتباطات دیالوگی با سیاست تعریف شد است که واقعیت را خواهد ساخت.

نتیجه:
در متن فوق: تنها نتایج تحقیقات حاصله در مومرد جهانی شدن حقوق بشر نیستند. تحقیقات شامل تعریف ها و آزمایشات فهم حقوق بشر در ادبیات، کلاس و کنفرانس ها است. در حقیقت یکی از این متون به فهم آن چیزی که در دیالوگ آمده است می پردازند. و خواندن این دومتن ازارزش زیادی برخوردار است و فعالیت هایی مشابه را شامل می شود.
طبیعی پیچیده در جهت این متون وجود دارد که امید واریم خوانندگان آن را درک کرده باشند. ارزیابی تاریخی ایشای، قابل ارزشیابی نیست. او به شرح تاریخی حقوق بشر رد ساختن دوباره ان تلاش و بحث در مورد آن مشکل است. با اینحال، او طبیعت ساختار اجتماعی ایشای را مورد تاکید قرار داد و متن به ادبیات ساختاری اجتماعی نمی پردازد. و شالم کشفیاتی در این زمینه نیست. بنابراین ایشای از خواندن متون منشی پور لذت و بهره می برد. بحث وی شامل فعالیت های اجتماعی دیالوگ ها و تجربیات مختلف است که به کشف نیازهای درست می پردازد. کف این جهانی شدن نیازمند ساختاری با پشتوانه دانش است ایشای به تشخیص نیازهای دیالوگ اجتماعی بعنوان ابزار حقوق بشر جهانی پرداخت. با اینحال تفاوت های بین این دو حقوق بشر جهانی هستند ولی برای نویسندگان منابع فرایندها مهم است ونویسندگان این متون بر خلاف دیدگاه ساختاری خود در مورد دنیای واقعیت روشهایی را برای جهانی شدن دیالوگ ها وحقوق بشر تعیین می کنند.
در انتها کشفیات ساختاری اجتماعی این دو متن با هم فهم جهانی شدن آن را لازم می داند و در آن رژیم حقوق بشر می تواند وجود داشته باشد. محققان و دانش اموزان فعالیتهای جهانی دارند که در آن با نتایج نویسندگان مقالات موافقت می کنند خواه این امر جهانی باشد، خواه نباشد. سوال در مورد اینکه جهانی شدن حقوق بشر امری درست است یا نه بی پاسخ مانده است ولی این امر مجزا از یافته های WERPHALIAN است. برای اغلب ارتباطات بین المللی امیدواریم و امیدواریم که در آینده حقوق بشر جهانی شود.

15


تعداد صفحات : 15 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود