تارا فایل

تحقیق خلاقیت و نوآوری در سازمان های نظامی


خلاقیت و نوآوری در سازمان های نظامی

فهرست مطالب
چکیده 2
تعاریف و توصیف خلاقیت 2
استبداد گرایی مشارکت 6
موانع خلاقیت و نوآوری 7
۱) موانع فردی خلاقیت: 7
۲) موانع اجتماعی خلاقیت: 8
۳) موانع سازمانی خلاقیت 10
ویژگی های افراد خلاق 12
بحث، نتیجه گیری 13
منابع 14

چکیده
زندگی پیچیده ی امروزی، هر لحظه در حال نو شدن است و خلاقیت و نوآوری، ضرورت استمرار زندگی فعال است. انسـان برای خـلق نـشاط و پویایی در زندگی، نیازمند نوآوری و ابتکار است، تا انگیزه ی تنوع طلبی خود را ارضا کند و زمینه ی شکوفائی استعدادها و توانایی های خویش را فراهم سازد. جامعه ی انسانی برای زنده ماندن و گریز از مرکز و ایستایی به تحول و نوآوری نیاز دارد.
امروزه شعارر "نابودی در انتظار شما است مگر اینکه خلاق و نوآور باشید." در پیش روی مدیران همه سازمان ها قرار دارد، اما مسوولیت سازمان های نظامی، صیغه ای دیگر به خود می گیرد. از این رو، سازمان های نظامی از یک سو وظیفه ی فراهم آوردن زمینه ی رشد و پرورش خلاقیت و نوآوری و همچنین استفاده صحیح و جهت دار از استعدادها و توانایی های افراد را به عنوان امری مهم به عهده دارند که این خود زمینه ساز توسعه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی … در جامعه است و از سوی دیگر برای پویایی خود نیازمند پرورش و بهره مندی از خلاقیت و نوآوری در سطوح سازمانی خود هستند.
تعاریف و توصیف خلاقیت
صاحبنظران، تعریفهای متعددی از خلاقیت و نوآوری به عمل آورده اند. در اینجا برخی از تعاریف مهم را بررسی می کنیم.
استیفن رابینز (۱۹۹۱): خلاقیت را به معنای توانایی ترکیب اندیشه ها و نظرات در یک روش منحصر به فرد با ایجاد پیوستگی بین آنان بیان می کند.
او نوآوری را به معنای فرآیند اخذ اندیشه ی خـلاق و تبـدیل آن به محصول، خدمات و روش های جدید عملیات می داند.
رضائیان (۱۳۷۴): "خلاقیت به کار گیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است. نوآوری به کارگیری اندیشه های جدید ناشی از خلاقیت است که می تواند به صورت یک محصول جدید، خدمت جدید یا راه حل جدید انجام کارها باشد."
لوتانز (۱۹۹۲): خلاقیت را به وجود آوردن تلفیقی از اندیشه ها و رشد یافت های افراد و یا گروه ها در یک روش جدید، تعریف کرده است.
البرشت (۱۹۸۷): خلاقیت و نوآوری و وجه تمایز آنان را به این صورت مطرح کرده است که خلاقیت یک فعالیت ذهنی و عقلانی برای به وجود آوردن اندیشه ی جدید و بدیع است. نوآوری تبدیل خلاقیت اندیشه ی نو به عمل و یا نتیجه (سود) است.
شاید به جرات بتوان گفت که جامع ترین تعریف خلاقیت توسط گیلفورد، دانشمند آمریکایی، عرضه شده است. او خلاقیت را با تفکر واگرا (دست یافتن به رهیافت های جدید برای مسایل) در مقابل تفکر همگرا (دست یافتن به پاسخ) مترادف دانسته است.
افرادی که تفکر واگرا دارند در فکر و عمل خود با دیگران تفاوت دارند و از عرف و عادت دور می شوند و روش های خلاق و جدید را به کار می برند. برعکس، کسانی که از این خصوصیات برخوردار نیستند. تفکر همگرا دارند و در فکر و عمل خود از عرف و عادت پیروی می کنند. پس، تفکر واگرا یعنی دور شدن از یک نقطه ی مشترک که همان رسم و سنت و عرف اجتماع است و تفکر همگرا یعنی نزدیک شدن به آن نقطه.
خلاقیت، فعالیتی فکری و در عین حال مبتنی بر اطلاعات است. اگر تفکر را عامل یا جریان اصلی خلاقیت بدانیم، اطلاعات نیز ماده اولیه یا اساسی آن محسوب می شود. نکته حایز اهمیت آن است که اندیشه های حاصل از خلاقیت (پردازش متفکرانه اطلاعات) باید به گونه ای پرورش یابند که در ارتباط با شرایط دنیای واقعی به نوآوری در سازمان بینـجامد. مـسوولیت این امر مهم بر عهده ی مدیران است، تا در این راستا اطلاعات لازم و شرایط مناسب برای تفکر را در سازمان یا واحد سازمانی خود به وجود آورند، اندیشه های نو را جذب و بررسی کنند و پرورش دهند تا از طریق نوآوری در سازمان، خدمات مفیدی انجام دهند.
همه بر این واقعیت آگاهیم که تا قرن اخیر، بسیاری بر این باور بودند که ابداع و خلاقیت خصوصیت ذاتی است و برخی افراد با این توانایی متولد می شوند. چنین پنداشته می شد که استعداد و توان هنرمندان بزرگ، خاص خود آنان است.
امروزه ثابت شده است که این استعداد در نوع بشر به اندازه حافظه عمومیت دارد و می توان آن را با کاربرد اصول و فنون معین و ایجاد طرز تفکرهای جدید و ایجاد محیطی مناسب پرورش داد.
رابرت اپستین می گوید: "من پس از بیست سال تحقیق، بررسی و مطالعه روی این مساله به این نتیجـه رسـیده ام که همـه ی انسـانها از قـوه خلاقیت برخوردار هستند و استثنایی وجود ندارد." پس می توان موهبت خلاقیت را به کار نگرفتن، پزمرده و یا با مبادرت به فعالیتهایی که بیشترین امکان را برای پرورش خلاقیت به وجود می آورد، آن را توسعه داد.
برای رشد استعداد خلاق، سازمان باید شرایط و جو لازم را فراهم سازد. هر چند، خود فرد نیز در رشد این استعداد نقش اساسی دارد. بنابراین، هر نوع آموزش خلاقیت در سازمان های نظامی باید بر نکات زیر تاکید داشته باشد:
۱- در اغلب آموزشهای سنتی، فراگیران فقط در معرض مطالب و مهارتهای ارائه شده از طرف مدیر قرار گرفته و مطابق برنامه از پیش تعیین شده حتی در جزئیات به پیش می روند. در آموزش خلاقانه، فراگیرنده خود نقش فعال ایجاد کرده و مربی (رهبر) به جز در کلیات و جهت اصلی آموزش، نقش تعیین کننده ای ندارد.
۲- برنامه های آموزشی و محتوای مطالب حتی الامکان باید موجب رشد و توسعه فکر واگرا به جای تفکر همگرا در فراگیرندگان شود.
۳- شناخت علایق و انگیزه ی عاطفی و غیر عاطفی هر یک از فراگیرندگان برای پیشبرد امر آموزش اساسی و ضروری است.
۴- در هر مرحله ی آموزش و پرورش فراگیرندگان، مباحث و فنون مطرح شده باید کاربردهای ملموس و عملی در زندگی و کار فرد داشته باشد.
۵- امید به آینده و ایمان و اعتقاد به آنچه پس از تلاش و استمرار نصیب فراگیر خواهد شد، باید در دوره های آموزش خلاقیت مورد تاکید قرار گیرد تا انگیزه بیشتری برای فراگیرنده به وجود آید.
۶- تجسم وضع آینده مـساله و مـقایسه آن با وضـعیت فعـلی کمک مفیدی در یافتن راه حل های بدیع خواهد کرد.
ارنست دیل (۱۹۸۶) بر این باور است که به وجود آوردن محیط خلاق و نوآور شاید مهم ترین عامل در تضمین بقای سازمان برای ارائه اندیشه های جدید و بکر است. محیط مناسب برای بروز خلاقـیت نه فقـط افراد را بـرای ابراز تفـکر جـدید و خـلاق ترغـیب و برانـگیخته می کند، بلکه سبب می شود که سازمان آسان تر بتواند افرادی را که دارای این ویژگی ارزشمند هستند بری تقویت کادر تخصصی خود انتخاب کند.
یکی دیگر از شیوه های مهم و پرجذبه پرورش خلاقیت و نوآوری، مشورت است. اساساً یکی از نشانه های رشد اجتماعی، شورا و مشورت است و بدون تردید افرادی که اهل مشورت هستند از عقل و فکر بیشتری برخوردارند و آنان که اهل مشورت نیستند از این امتیاز بی بهره اند.
اسلام انسان را به شورا ترغیب کرده و پیامبر اسلام (ص) از مشورت به عنوان یک اصل تربیتی استفاده کرده است و در سیره ی آن حضرت نمونه های زیبایی وجود دارد که در جنگها و سایر مسائل اجتماعی با یاران خود به مشورت می پرداختند. تاکید و عمل آن حضرت به این اصل تربیتی بیشتر به خاطر جنبه ی آموزشی و تاثیر آن در رشد افراد بوده است. در واقع هر قدر که مدیران در سازمانـهای نظامی از دانش و تجربه کافی برخوردار باشند، باز هم مشورت با دیگران افقهای تازه ای برای آنان می گشاید. حضرت علی (ع) می فرمایند:
"بهترین راه حل ها و صحیح ترین شیوه ها بااستفاده از اندیشه های افراد مختلف به دست می آید."
پاتریشیا، مک لگان و کریستوفل، برخی از ویژگی های نظام استبداد گرایانه و مشارکتی را به شرح جدول زیر مشـخص کـرده اند، که برای ارزیابی وضعیت سازمان ها و جهت دهی اقدام هایی که لازم است یک سازمان مشارکت جو انجام دهیم می تواند مفید واقع شود.
استبداد گرایی مشارکت
۱- مدیران فکر می کنند، کارکنان انجام می دهند.
۲- مقامات بالا اعمال مدیریت می کنند.
۳- انسان های فرادست اهمیت بیشتری دارند. بسیاری از نظام ها در خدمت آنان و نیازهای اطلاعاتی شان هستند.
۴- دانش یک دارایی مهم برای قدرت شخصی و دستیابی به آن است. آموختن از مراتب بالا به پایین صورت میگیرد.
۵- رهبران رسمی افرادی برتر هستند. ۱- انسانها با نقش های گوناگون درباره ی یک چیز از زوایای متفاوت فکر می کنند.
۲- انسانها در همه جا از عهده ی خود برمی آیند و این با وجود رهبرانی رسمی است که از نظارت مبتنی بر اقتدار به عنوان آخرین راه چاره استفاده می کنند.
۳- حقوق، اعتبار و حرمت همه ی افراد محترم و محفوظ است.
۴- فراگیری و سهیم شدن در دانش کلید ارزشهاست انسانها در تمامی جهات به یکدیگر آموزش می دهند.
۵- رهبران رسمی جزو کارگزاران هستند.

موانع خلاقیت و نوآوری
خلاقیت و نوآوری و ارائه فکر و نظر جزء خصوصیات فطری همه افراد است که در شرایط و محیط مطلوب با شیوه های مناسب قابل شکوفا شدن و توسعه یافتن است. اما مهم این است که این خصیصه و یا حتی نیاز به آن در بسیاری موارد از طرف بعضی مدیران مورد بی توجهی قرار می گیرد. بنابراین، رفتار و عملکرد مدیر هم می تواند مانع خلاقیت و هم ایجاد و تقویت کننده آن باشد.
موانع خلاقیت و نوآوری را می توان در سه دسته به شرح زیر مد نظر قرار داد.
۱) موانع فردی ۲) موانع اجتماعی ۳) موانع سازمانی

۱) موانع فردی خلاقیت:
مهمترین موانع فردی خلاقیت، داشتن اعتماد به نفس و ترس از انتقاد و شکست، تمایل به همگونی و عدم تمرکز ذهنی است.
دکتر الکس اس. اسبورن به بعضی از موانع فردی در راه خلاقیت اشاره می کند و می گوید: تاکید بر عادت های پیشین، دلسر شدن، کم رویی و عدم تحسین و تشویق به موقع، گل لطیف خلاقیت را می خشکاند.
به طور کلی، موانع فردی خلاقیت را به شرح زیر می توان بیان کرد.
• عدم اعتماد به نفس
• محافظه کاری
• متعهد نبودن
• تمایل به همرنگی و همسویی
• عدم توانایی در تحمل ابهام و تضاد
• عدم پیچیدگی ذهنی لازم برای بررسی مسائل
• وابستگی و جمود فکری
• ویژه گری شدید و عدم دانش کافی در مورد علوم مربوط
• عدم استفاده از طرفین مغز
• عدم تمرکز ذهنی
• مقاوم نبودن
• کمرویی
• عدم انعطاف پذیری
مدیران باید بدانند که آزاد ساختن توان خلاقیت و به کار گیری فکرهای نو در گرو پیروزی بر موانع مذکور است؛ هر چند پیروزی برآنان مشکل است و احتیاج به زمان دارد.
۲) موانع اجتماعی خلاقیت:
موانع اجتماعی آن دسته از موانعی است که به طور مستقیم متاثر از محیط اجتماعی است و فرد خود به تنهایی نمی تواند به رفع آنان اقدام کند. این موانع بیشتر در محیط های خانوادگی و آموزشی تجلی پیدا می کنند.
الف- خانواده: دوران کودکی نقش بسیار مهمی در شکفتن و بارور شدن استعدادهای مختلف کودکان ایفا می کند. بعضی عقاید تربیتی غلط و عدم آگاهی لازم، شرایط نامساعد، بی توجهی به پرسش های کودکان و به عقاید اصیل غیر عادی آنان، ارزش قایل نشدن به عقاید کوکان، انتقاد و سرزنش کردن نابجا از کارهای آنان و قضاوت نادرست در درون خانواده، بعضی از مواردی است که مانع رشد و شکوفا شدن خلاقیت کودکان می گردد.

ب- محیط آموزشی: از آنجایی که نظام های آموزشی نقش اساسی در شکوفایی استعدادهای بالقوه فراگیران دارند و ناکار آمد بودن این نظام ها خود بزرگ ترین مانع بروز خلاقیت و نوآوری است، برای جلوگیری از خاموشی خلاقیت، بزرگان تعلیم و تربیت اصولی را پیشنهاد کرده اند که رعایت آنان در محیط های نظامی به طور مرتب، مداوم و هماهنگ کمک خواهد کرد تا به جای خاموشی، خلاقیت رشد و توسعه پیدا کند. برای جلوگیری از خاموشی خلاقیت، رعایت اصول زیر توضیه می شود.
– برای پرسش های کودکان باید اهمیت قایل شـد و آنان را راهنمایی کرد تا خودشان جواب پرسش ها را بیابند.
– عقاید اصیل غیر عادی باید مورد احترام قرار گیرد و ارزش آنان برای کودکان روشن گردد.
– باید به کودکان نشان داد که عقایدشان دارای ارزش است و عقایدی را که پذیرش آنان در کلاس ممکن باشد پذیرفتنی هستند.
– گاهی اوقات بدون این که تهدیدی از جهت نمره، ارزشیابی و یا انتقاد در کار باشد، باید کودکان را آزاد گذاشت تا کارهائی را که خودشان می خواهند انجام دهند.
– هرگز نباید قضاوتی در مورد رفتار کودکان بدون این که علل و نتایج آن تشریح گردد، به عمل آورد. همچنین جورج اف. نلر می گوید:
– قبل از هر چیز می توانیم دانش آموزان را به داشتن اندیشه های بکر تشویق کنیم؛ اندیشه هایی که کم و بیش برای خود آنان بکر است.
– بسیاری از جوانان، به طور طبیعی مستعد پذیرش اندیشه های تازه هستند. نوجوانان، هوسها و مُدها را با اشتیاق و با آغوش باز می پذیرند. نظام آموزشی باید تلاش کند تا میل افراد را به ابداع تقویت کند و نگرش های محافظه کارانه و قراردادی را در آنان اعتدال بخشد.

– اگر بخواهیم خلاقیت را پرورش دهیم، باید بیان خودجوش را مخصوصاً در کودکان کوچک تر، تشویق کنیم. همچنین باید دانش آموزان را تشویق کنیم تا در ابراز نظرهای خود راحت و روان باشند. در شرایط مساوی، هر چه نظرات بیشتری ارائه دهند، مسائل بیشتری را می توانند حل کنند. اگر در ابراز عقایدشان راحت و روان باشند، با ذهن بارورتری با مطالعات و یافته های خود مواجه می شوند و می توانند آموخته ای خود را به گونه ای وسیع تر به کار گیرند.
– یکی از رسالت های مهم نظام آموزشی برانگیختن کنجکاوی دانش آموز در مطالعات خود و ارتباط آن با دنیای اطراف وی است.
بنابراین، علمای تعلیم و تربیت بر این نکته صحه گذاشته اند که آموزش مبتنی بر خلاقیت، پربارتر از آموزش به وسیله اعمال قدرت است؛ شاگردی که با به کار بستن حداکثر ظرفیت خود انگیزش درونی برای کار کردن پیدا می کند، دیگر نیازی به پاداش و تنبیه ندارد. پس سودمندتر آن است که نظام های آموزشی موقعیتی فراهم آورند تا با رعایت اصول، خود مانع خلاقیت نشوند.
۳) موانع سازمانی خلاقیت
موانع سازمانی خلاقیت و نوآوری در ابعاد مدیریت، ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی و آموزش قابل بررسی و تامل است زیرا چنانچه این ابعاد با اهداف و رسالتی که سازمان های نظامی دارند هماهنگ نباشند، سازمان، خود مانعی در راه خلاقیت و نوآوری خواهد بود. موانع سازمانی خلاقیت در مقوله های زیر قرار می گیرند:
الف) مدیریت: در این زمینه می توان به موارد زیر اشاره کرد:
• شیوه های رهبری
• به کارگیری روش های تشویق و تنبیه نادرست
• نگرش منفی نسبت به توان زیردستان
• عدم تحمل انتقاد
• عدم تحمل شکست
• ضرر و زیان محسوب نمودن هزینه های ناشی از خلاقیت و نوآوری
ب) ساخنار سازمانی: در این حوزه، موارد زیر می توانند به عنوان مانع خلاقیت مطرح شوند:
• ارتباطات محدود سازمانی
• پیروی از طبقه بندی مشاغل و شرح شغل ثابتچ
• ارزیابی نادرست عملکرد
• ساختار مکانیکی و انعطاف ناپذیر
ج) فرهنگ سازمانی: به عنوان بستر و زمینه اصلی سازمان، نقش بسیار مهمی در بروز خلاقیت و نوآوری بر عهده دارد. برخی موانع که در این زمینه می توانند مطرح شوند عبارت است از:
• عدم احساس مسئولیت اجتماعی
• تلاش در جهت حفظ وضع موجود
• عدم وجود فضای حمایت از نوآوری و نوآوران
• تاکید بر اهداف سازمانی بدون توجه به کارکنان
د) آموزش: نیروی انسانی مقوله ای مهم و تعیین کننده در اثر بخشی و کارآیی سازمان ها است. در این زمینه می توان به موارد زیر که به عنوان مانع خلاقیت و نوآوری عمل می کنند اشاره کرد:
• ضعیف بودن آموزش های پایه ای
• عدم آموزش های مستمر در زمینه مسائل کاری و یا در صورت وجود، خلاق نبودن آن

ویژگی های افراد خلاق
سازمان به خودی خود خلاق نخواهد شد مگر اینکه افراد خلاق با خصوصیات و ویژگی های خاص پیکره آن سازمان را تشکیل دهند. آنانند که با تشکیل گروه های مختلف، مجموعه ای را به وجود خواهند آورد که توسط رهبر و مدیری خلاق، خوب حمایت شوند و مدیران با شناخت افراد خلاق و به کارگیری آنان در پست های مختلف و مناسب می توانند زمینه های لازم جهت خلاقیت و نوآوری را در سازمان برای همیشه فراهم آورند. در این راستا به برخی ویژگی های افراد خلاق که توسط صاحبنظران بیان شده است اشاره می شود:
تورنس، ویژگی های بسیاری را برای افراد خلاق قایل است که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
آزردگی از کارهای تکراری، توان فکر کردن و پرداختن به چند موضوع در یک زمان، ایجاد شرایط نشاط و علاقه به موضوع در خویش، فرانگری در انجام تکالیف، تلاش در انجام کارها با روش غیر معمول، درک سریع و صحیح از روابط بین پدیده ها، مستقل بودن و نگرانی نداشتن از اینکه نسبت به دیگران متفاوت به نظر آیند، خیالی بودن، انعطاف پذیری، کنجکاوی، مخاطره پذیری.
استادین (۱۹۷۴) مطالعات انجام شده درباره ویژگی های افراد آفریننده را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده است که افراد آفریننده دارای ویژگی های زیر هستند:
۱) انگیزه پیشرفت سطح بالا
۲) کنجکاوی فراوان
۳) علاقه مندی زیاد به نظم و ترتیب در کارها
۴) قدرت ابراز وجود و خودکفایی
۵) شخصیت غیر متعارف، غیر رسمی و کامروا
۶) پشتکار و انضباط در کارها
۷) استقلال
۸) طرز فکر اعتقادی
۹) انگیزه های زیاد و دانش وسیع
۱۰) اشتیاق و احساس سرشاری
۱۱) زیبا پسندی و علاقه مندی به آثار هنری
۱۲) قدرت تاثیر گذاری بر دیگران
۱۳) علاقه ی کم به روابط اجتماعی و حساسیت زیاد نسبت به مسائل اجتماعی
در مجموع، بنابر تحقیقات و بررسی زیادی که توسط صاحب نظران مختلف انجام گرفته می توان ویژگی های زیر را در خلاقیت موثر دانست.

بحث، نتیجه گیری
سازمانها و شرکتها بر برهه ای از زمان که تحت عناوین مختلف از جمله عصر دانش، عصر فراصنعتی، عصر جامعه اطلاعاتی، عصر سرعت و بالاخره عصر خلاقیت و نوآوری مطرح شده است؛ خود را در جهت مدیریت تغییرات شتابان و دگرگونی های ژرف جهانی آماده می سازند. به گونه ای که خلاقیت و نوآوری به عنوان اصلی اساسی از عوامل مهم بقای سازمانها و شرکتهای جوان پذیرفته شده است. بر اساس این استدلال، کشورهای پیشرفته بر آموزش خلاقیت تاکید بسیار داشته و در این راستا در انتخاب افراد خلاق و نوآور و آینده نگر، که رهیافت بدیع و خلاق برای مسائل پیچیده ارائه کنند توجه خاص مبذول می نمایند.
نقش نوآوری در کارآفرینی آن قدر اهمیت دارد که "پیتر دراکر" می گوید: کارآفرینی بدون نوآوری وجود ندارد و آن چه سبب ایجاد نوآوری و پدید آمدن محصولات جدید و خدمات نو می شود، ایده های خلاق و کشف راه های جدید در نگاه به مسائل و مشکلات و فرصت ها می باشد. از این رو یکی از ویژگی های کارآفرینان خلاقیت است. کارآفرین از میان ایده های ناشی از خلاقیت خود و یا دیگران و ترکیب آن با فرصت های بازار این ایده را با تلاش پی گیر و مستمر به یک فرصت کارآفرینان تبدیل می کند و با راه اندازی کسب و کار به آن عینیت می بخشد.
منابع
1احمدی، سید علی اکبر و درویش، حسن؛("،)1387مبانی کارآفرینی،" تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور،چاپ اول.
.2احمدی مقیم، عباس؛("،)1387کارآفرینی،" همدان: انتشارات فراگیر هگمتانه، چاپ دوم.
.3برومند، زهرا؛ (" ،)1376مدیریت رفتار سازمانی،" تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور، چاپ چهارم.
.4پرداختچی،محمد حسن و شفیع زاده، حمید؛(" ،)1385درآمدی بر کارآفرینی سازمانی،" تهران: انتشارات ارسباران.
.5حسن مرادی، نرگس؛ (" ،)1385مدیریت کارآفرینی،" کرج: انتشارات موسسه تحقیقات و آموزش مدیریت وابسته به وزارت نیرو، چاپ اول.
.6حقیقی، محمدعلی، با همکاری بهاالدین برهانی، سحر مشعوف، مجید کرد رستمی؛(" ،)1380مدیریت رفتار سازمانی،" تهران: انتشارات


تعداد صفحات : 14 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود