تارا فایل

تحقیق بررسی وضعیت حقوقی اطفال شبیه سازی شده




عنوان:
بررسی وضعیت حقوقی اطفال شبیه سازی شده

فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه
فصل اول: شناخت و کلیات
مبحث اول: شبیه سازی چیست؟
گفتار اول: تعاریف و اصطلاحات
گفتار دوم: تولید مثل و شبیه سازی
مبحث دوم: تاریخچه و بازتاب جهانی شبیه سازی و نگاه حقوق به آن
گفتار اول: عکس العمل شخصیتها و مجامع بین المللی
گفتار دوم: سوابق قانوگذاری
گفتار سوم: مقایسه شبیه سازی و اهدا جنین
گفتار چهارم: شبیه سازی از نگاه حقوق
فصل دوم: احکام حقوقی طفل شبیه سازی شده
مبحث اول: نسب
گفتار اول: تعریف حقوقی نسب
گفتار دوم: ماهیت حقوقی نسب
گفتار سوم: نسب طفل شبیه سازی شده
مبحث دوم: حضانت
مبحث سوم: محرمیت
گفتار اول: قرابت نسبی
گفتار دوم: قرابت سببی
مبحث چهارم: تابعیت
گفتار اول: کلیات
گفتار دوم: تابعیت بر اساس قانون ایران
مبحث پنجم: نام خانوادگی و اسناد سجلی
گفتار اول: نام خانوادگی
گفتار دوم: اسناد سجلی
مبحث ششم: اهلیت
گفتار اول: اهلیت تمتع
گفتار دوم: اهلیت استیفاء
مبحث هفتم: ارث
نتیجه گیری
فهرست منابع

مقدمه
بشر همواره بلند پرواز بوده و سعی نموده است به آرزوهای ناممکن دست یابد. این تلاش موجب گردیده به موفقیت های بزرگی نایل شود. سال ها قبل انسان علاقه مند بود جهان خارج از کره خاکی را بشناسد و آن را به تسخیر خود درآورد ولی تا قبل از اینکه بتواند پرواز کند. این آرزو و در حد توهم و تخیل بود. پس از آن که آدمی برای اولین بار توانست پا بر روی کره ماه بگذارد این باور قوت گرفت، که پتانسیل موجود در انسان توانایی انجام کارهای بزرگی را دارد. وقتی خداوند به فرشتگان دستور داد در مقابل انسان خاکی زانوی تعظیم بزنند، بخاطر نیروی بزرگی به نام عقل و خرد بود که در نهاد انسان قرار داده بود. انسان که زمانی که در غارها مانند حیوانات زندگی می کرد، اکنون طبیعت و حیوانات را در جهت رفاه و آسایش خود به خدمت گرفته است.
تولد انسان غیر از روش معمول آن از آرزوهایی بوده که انسان از سالیان دور در فکر تحقق آن بوده است. در سالهای اخیر انتشار خبر موفقیت های دانشمندان علم ژنتیک در شبیه سازی حیوانات، دنیا را به شگفتی واداشت.
و متعاقباً شرکت کلوناید مدها شد، از طریق شبیه سازی دختری به نام "حوا" بدنیا آمده است.
این تحقیق راجع به جنبه های ژنتیک شبیه سازی نیست. با این وجود برای تجزیه و تحلیل حقوقی آن، تطبیق آن با قواعد حقوقی باید آن را شناخت.
لذا ابتدا به صورت مختصر مکانیسم و تاریخچه شبیه سازی را بیان کرده سپس به تطبیق این مقوله با امور حقوقی و گهگاه فقهی می پردازیم شبیه سازی انسان شناخته نو ظهور علم ژنتیک بوده و بر همین اساس در شرع مقدس اسلام و دیگر ادیان الهی راجع به آن اظهار عقیده نشده است. با این وجود در مدت کوتاهی که موضوع شبیه سازی مطرح شده، تعدادی از فقهای جدید راجع به این موضوع اظهار نظر کرده اند. شبیه سازی تاکنون به صورت جدی در هیچ کدام از دانشگاه های کشور و تقریباً دنیا مطرح نشده و بعد حقوقی آن نگشوده مانده است، لذا علیرغم نبودن منابع فارسی و وقت گیر بودن مسئله مصر بر آن شرم تا کار تحقیقی خود را بر این موضوع قرار دهم.

فصل اول :
شبیه سازی از دیدگاه
ژنتیک و کلیات

شبیه سازی از دیدگاه ژنتیک
شبیه سازی چیست؟
همه ما کم و بیش مطالبی در خصوص شبیه سازی شنیده ایم، ولی برای بررسی مشروعیت شبیه سازی نیاز داریم مراحل آن را نیز بشناسیم و طریقه تولید مثل را نیز مطلع باشیم در این مبحث سعی شده در دو گفتار این موضوع و مراحل آن را بیان کرده قادر مباحث بعدی با شناخت بهتر و دیدی بازتر به بررسی مسائل بپردازیم :

گفتار اول : تعاریف و اصطلاحات
هر چند این تحقیق راجع به جنبه های غیر پزشکی و غیر ژنتیکی شبیه تاست ولی واضح است که برای تجزیه و تحلیل مذهبی، اخلاقی و حقوقی هر موضوع باید ابتدا آن موضوع را شناخت.
لذا قبل از اینکه به مباحث اصلی موضوع تحقیق برسیم باید ابتدا با برخی مفاهیم مرتبط با علم ژنتیک آشنا شده و سپس مکانیسم شبیه سازی، انواع و اشکال آن آشنا خواهیم شد.
سلول- کوچکترین واحد بدن انسان را سلول گویند و تمام موجودات زنده دارای سلول از هسته سلول – بغیر از گلبول های قرمز در خون هر سلول دارای یک هسته است کروموزوم- اجسام رشته مانندی که DNA متشکل از آنها است کروموزوم نامیده می شود، سلول های غیر جنسی بدن انسان دارای 46 کروموزوم است در صورتی که سلولهای جنسی دارای 23 کروموزوم است DNA – "… این ماده ترکیبی است بنام دئوکسی ریبونوکلئیک اسید که با سه حرف DNA مشخص می شود. ماده مزبور دارای قدرت همانند سازی است و چنانچه یاخته دستخوش تغییر مولکولی گردد آن را در هنگام همانند سازی به مولکول های جدید انتقال می دهد."
ژن- بخشی از مولکول DNA که اطلاعات مربوط به خصوصیات موروثی را دارا است.
ژنوم – به مجموع DNA موجود در یک سلول ژنوم گفته می شود.

گفتار دوم : تولید مثل
جانداران از طریق تقسیم سلولها تولید مثل می کنند این تقسیم به دو روش است.
الف : میوز : که همان تولید مثل یا تقسیم جنسی سلولها است که در آن نیمی از کروموزوم های (سوماتیک) یا غیر جنسی خود را به اشتراک گذارده و به بیان دیگر همان گامت ها را به اشتراک می گذارد و طرف دیگر هم همین طور و به این ترتیب سلول تخم را که 46 کروموزومی است و از تقسیم میوز بین کروموزومهای نر و ماده است تشکیل می شود.
ب : تقسیم میتوز راه دیگر تولید مصل تقسیم میتوز است که بر خلاف میوز در این تقسیم از سلولهای جنسی استفاده نمی شود بلکه هر یاخته پس از رشد کافی، تقسیم شده و یاخته هایی همانند خود را به وجود می آورد که در آنها تمام اطلاعات وراثتی یاخته اول موجود است.

بند اول : تولید مثل انسان
الف: باروری طبیعی :
همان عمل لقاح است که در آن اسپرم مرد با او ول یا تخمک زن در لوله های رحمی به هم می رسند و ترکیب می شوند و در این فرآیند سلول تخم تشکیل شده که به سمت رحم حرکت کرده و لانه گزینی انجام می دهند و جنین تشکیل می شود.
حال با فهم این قضیه که تولید مثل طبیعی تقسیمی میوز است و در آن سلولهای جنسی 23 کروموزومی نر و ماده ترکیب شده و سلول تخم 46 کروموزومی را تشکیل می دهند که به این فرآیند لقاح گفته می شود حال به شرح تولید مثال از طریق شبیه سازی می پردازیم :
ب : تولید مثل از طریق شبیه سازی :
"واژه ی شبیه سازی از کلمه ی یونانی به معنای قلمه زدن، گرفته شده است شباهت شبیه سازی با قلمه زدن در این است که در هر دو روش، عمل تولید مثل بدون لقاح انجام می گیرد."
شبیه سازی معادل کلمه استنساخ در ادبیات عرب می باشد. در زبان فارسی علاوه بر شبیه سازی از واژه هایی مانند کلون سازی، بدل سازی همسان سازی و همانند سازی استفاده شده است. در خصوص اینکه اولین بار چه کسی این واژه را در این معنا استفاده نموده گفته شده است "در سال 1903 میلادی هربرت و بر واژه کلون را برای توصیف مجموعه ای از جانداران برگزید که به طور غیر جنسی از یک جاندار مشتق می شوند، این واژه ریشه یونانی دارد و به مفهوم قلمه است." بر خلاف روش متداول در تولید مثل انسان از راه شبیه سازی، تولید مثل به طریقی غیر از روش جنسی انجام می شود. به این صورت که یکی از سلولهای بدن جنس نر یا ماده درون تخمک جنس ماده که هسته آن خارج شده قرار می دهند و در محیطی خارج از رحم یا داخل آن رحم جنس ماده پرورش داده می شود.

بند دوم : مراحل شبیه سازی
شبیه سازی شامل پنج مرحله اساسی زیر است:
مرحله اول – هسته زدایی تخمک گیرنده : در این مرحله با استفاده از نیروی مکش یک سرنگ هستند حاوی ماده ژنتیک (DNA) را از تخمکی که سلول غیر جنسی درون آن قرار خواهد گرفت، خارج می کنند، متذکر می شویم تخمک از همان موجودی است که با استفاده از سلول غیر جنسی او شبیه سازی انجام خواهد شد.
مرحله دوم : انتقال سلول دهنده به درون تخمک گیرنده : یک سلول غیر جنسی از بدن حیوان یا انسان که قرار است از آن شبیه سازی شود، جدا نموده، درون ظرف کشت قرار داده تا چند روز رشد کند، سپس توده سلولی رو به رشد یک سلول را جدا نموده و آن را به درون تخمکی که قبلاً هسته آن خارج شده است منتقل می کنند.
مرحله سوم : پیوند سلول دهنده با تخمک میزبان : در این مرحله با استفاده از جریان ضعیف الکتریسیته که از بین دو الکترود مثبت و منفی عبور داده می شود، غشای سلول دهنده با غشای تخمک میزبان که در میان دو الکترود قرار دارد پیوند زده شده و سپس هسته سلول غیر جنسی توسط تخمک محصور می شود که نام رویان به آن داده اند.
مرحله چهارم – کشت رویان شبیه سازی شده در انکوباتور : رویان در انکوباتور کشت می شود و این رویان به شیوه تخمک لقاح یافته شروع به تقسیم شدن می کند و به ترتیب به صورت 2 سلولی، 4 سلولی، 8 سلولی و … رشد می کند مرحله انکوباسیون بین 3 تا 5 روز طول می کشد.
مرحله پنجم – انتقال رویان در حال رشد به درون رحم میزبان : رویان شبیه سازی شده در مرحله 8 تا 64 سلولی، به رحم میزبان که از همان نوعی است که از آن شبیه سازی خواهد شد، منتقل می شود، جنین تا زمان تولد در رحم رشد خواهد کرد.
خصوصیات میزبان هیچ تاثیری در جنین شبیه سازی شده نخواهد داشت تصوری که از شبیه سازی در اذهان عمومی مردم جای گرفته با واقعیت علمی فاصله بسیار زیادی دارد، برداشت و انتظار مردم از این پدیده نوظهور بیشتر متاثر از رمانها و فیلمهای تخیلی و عقاید بعضی از دانشمندان می باشد.
مبحث دوم : تاریخچه وبازتاب جهانی
در سال 1938 هانس سیمن نظریه ای را مطرح کرد. بر این مبنا که هسته ای از یک سلول جوان یا پیر را بعد از مرحله جنینی گرفته و آن را داخل یک تخمک قرار می دهیم در واقع او برای اولین بار شبیه سازی را مطرح کرد.
در سال 1952 اولین شبیه سازی یا شاید بهتر اولین تجربه شبیه سازی قورباغه اتفاق افتاد. روبرت بریکز و همکارش از دستگاهی به نام پیست برای مکیدن هسته سلول جنین پیشرفته یک قورباغه استفاده کردند و آن را به یک تخمک اضافه کردند ولی رشد نکرد.
در سال 1970 تجربه دوم در خصوص قورباغه پیشرفت بهتری داشت جان گاردن رویه ای مشابه به کاربرد بچه قورباغه ها رشد کردند ولی فقط تا زمان تغذیه زنده ماندند ولی بعد مردند اگر چه زنده نماندند ولی در تکنیک شبیه سازی پیشرفت بزرگی بود.
در سال 1997 میلادی اولین گوسفند شبیه سازی شد دکتر ویلموت گزارش داد که او یک گوسفند شش ساله را از یک سلول غده پستان گوسفند شبیه سازی کرده است هسته از یک گوسفند بزرگ برداشته شده بود هسته اخذ شده در تخمک داشته شد و بعدا بره از ان به دنیا آمده این بره به نام دالی
معروف شد.
در سال 2002 مصادف با دی ماه 1381 هـ . ش. خبری در روزنامه ها منتشر شد که موجب شگفتی همگان شد. شرکت آمریکایی کلوناید اعلام کرد نخستین انسان شبیه سازی شده را خلق کرده است. حاکم برژیت بوسیله (بویزلید) مدیر طرح کلون سازی انسان در یک نشست خبری اعلام کرد : انسان شبیه سازی شده دختری است که در تاریخ 26 دسامبر 2002 به استفاده از سلول پوست بدن یک زن 31 ساله آمریکایی از طریق سزارین به دنیا آمد.
اگر چه این دختر شبیه سازی شده که نام حوا وارد در تمامی جهان معروف شد اما تا بحال مدعیان خلق وی او را از افکار عمومی دور نگه داشته اند و هیچ مرجع معتبری تولد وی را تایید نکرده و هیچ مشخصاتی از زنی که از وی شبیه سازی شده منتشر نگردیده است.
جامعه علمی جهان معتقد است علیرغم اینکه ادعای شرکت کلوناید با توجه به تحقیقات تایید شده قبلی راجع به شبیه سازی بعید به نظر نمی رسد ولی برای اثبات تولد حوا از طریق شبیه سازی نیازمند انجام آزمایش DIVA بر روی وی می باشد.
با توجه به اینکه در جامعه جهانی نسبت به شبیه سازی واکنش های تندی صورت گرفته است، ممکن است تعداد بیشتری از انسانها به طریقه شبیه سازی به دنیا آمده باشند ولی به خاطر ترس از عکس العمل افکار عمومی این موضوع کتمان شده باشد با توجه به اینکه اعلام شده است تولد گوسفند شبیه سازی شده بعد از 277 بار آزمایش ناموفق به نتیجه رسید و آن گوسفند نیز بعد از مدتی به خاطر نارساییهایش از بین رفت چه بسا راه شبیه سازی انسان تعداد زیادی بچه شبیه سازی نارس و معلول به وجود آمده باشد که به خاطر ترس از افکار عمومی و واکنش مجامع بین المللی بصورت مخفیانه نابود شده اند.
"به اعتقاد دکتر هوشمند، همانند سازی انسان مدت هاست که به وقوع پیوسته است. پیشرفت سریع علم ژنتیک بشر کنجکاو را در بسیاری از زمینه ها توانا ساخته و به احتمال زیاد این انسانها سالها قبل به دنیا آمده باشند. پیش از تولد اولین نوزاد همانند سازی شده تعداد زیادی نوزاد ناقص به علت ترس از مخالفت های جهانی از بین رفته اند.
مبحث اول : بازتاب جهانی شبیه سازی
انتشار خبر مربوط به شبیه سازی واکنش های متفاوتی در دنیا داشت بسیاری از سران کشورها و شخصیت های بین المللی بلافاصله پس از طرح موضوع شبیه سازی انسان موضع گیری های تندی راجع به این موضوع بیان کردند این موضع گیری ها در برخی موارد به تصویب مقررات ملی منطقه ای بین المللی در ممنوعیت شبیه سازی منجر شد در این مبحث همچنین مقایسه ای بین اهدا جنین و شبیه سازی به عمل آمده است.

گفتار اول : عکس العملها و مجامع بین المللی
انتشار اخبار مربوط به شبیه سازی انسان بازتاب بسیار وسیع و متفاوتی در مجامع بین المللی و نزد شخصیت های سیاسی مذهبی و علمی دنیا به دنبال داشت.
شبیه سازی انسان منجر شد به اینکه امیدها برای درمان بیماری هایی که تاکنون پزشکی راهی برای درمانش نیافته بارور شود. مانند سرطان، پارگینسون، ایدز و همچنین آرزوی عمو جاودان دوباره در ذهن انسان روشن شد.
ترس از عواقب سوء اخلاقی شبیه سازی انسان بر جوامع بشری و ایجاد اخلال در نظم، بیشترین مخالفتها را در برابر شبیه سازی انسان پدید آورد. در مجامع مذهبی هم مخالفت با نظام آفرینش و دخالت در کار خدائی (خلق انسا") را دلایلی برای لزوم ممنوعیت شبیه سازی انسان عنوان کردند که به طور مختصر بیان می شود آکادمی (شورای) اسلامی فقه پس از بحث و بررسی دقیق در خصوص شبیه سازی انسان و اخذ نظر سازمان پزشکان اسلامی در سال 1997 در کویت جمعی برای بررسی مشروعیت شبیه سازی انسان برگزار شد و از پزشکان متخصص در این مورد دعوت به عمل آورد در نهایت به این نتیجه رسیدند که :
"خداوند تنها خالق تمام گیتی است و هر چیز در هر جا و مکانی منحصراً بوسیله او خلق خواهد شد. او یک سیستم علت و معلولی در جهان ایجاد کرده است، شبیه سازی علت است و تنها خداوند می تواند معلول را ایجاد کند ولی شبیه سازی انسان بی نهایت مبهم و پیچیده است و از لحاظ مسائل اخلاقی و اجتماعی ها و وام نشدنی است. بنابراین مجاز نمی باشد."
مجمع اسلامی الازهر مصر در خصوص شبیه سازی عقیده دارد :
شبیه سازی انسان حرام است و باید به هر وسیله ای که شده، جلوی آن را گرفت، اسلام با عملی که نافع است مخالفتی ندارد ولی چنین علمی را که مضر است، حرام می کند. تا بشر از مضرات آن مصون بماند و از اشکال مسخ کننده ای که ممکن است ناشی از شبیه سازی باشد در امان بماند.
وایتکان در سال 2003 طی نامه ای به سازمان ملل در خصوص شبیه سازی اعلام کرد. "… موضع گیری هایی که (در دفاع از شبیه سازی انسان مطرح گردید) شدیداً خطراتی را متوجه منزلت و مرتبه انسانی نموده است که تنها با قطعنامه جامع بین المللی تحت تاثیر قرار می گیرند نه با قطعنامه جزیی. پایدارترین راه حل یک ابزار قانون تمام شمول است. به هر حال یک قطعنامه جامع ابزار قانونی الزام آوری است که دولتها را در اختصاص قوانین ملی در مورد شبیه سازی راهنمایی می کند."

گفتار دوم : سوابق قانونگذاری
همزمان با انتشار خبر مربوط به پیشرفت دانشمندان علم ژنتیک در زمینه تولید مثل از طریق شبیه سازی مقامات سیاسی بعضی از کشورها و مجامع بین المللی وابسته به سازمان ملل متحد مخالفت شدید خود را با این پدیده علمی بیان کردند در سطح ملی و بین المللی هم قوانینی در جهت ممنوعیت شبیه سازی به تصویب رسید که هر یک جداگانه توضیح داده خواهد شد.
بند اول : در سطح ملی
بسیاری از کشورهای جهان نسبت به شبیه سازی واکنش نشان دادند ولی به واسطه عدم شناخت کامل نسبت به تمامی ابعاد شبیه سازی، این واکنشها همراه با احتیاط بوده به همین اساس در خصوص ممنوعیت شبیه سازی قوانین زیادی به تصویب رسید.
1- شبیه سازی انسان در ژاپن ممنوع می باشد و ضمانت اجرای این موضوع زندان و جزای نقدی است. در صورتی که کسی اقدام به شبیه سازی کند تا ده سال زندان و جزای نقدی تا ده میلیون در پی خواهد داشت.
2- ایالات متحده آمریکا از جمله کشورهایی است که در مخالفت با شبیه سازی انسان اتخاذ موضع کرده است. در سال 2001 میلادی قانونی در ممنوعیت شبیه سازی انسان در مجلس نمایندگان با اکثریت قابل توجهی به تصویب رسید. دولت بوش تصویب نهایی این قانون توسط مجلس سنا را خواست رشد، ولی در خصوص تصویب نهایی این قانون توسط مجلس سنای آمریکا اطلاعی در دست نیست.
3- مجلس فدرال استرالیا قانونی تحت عنوان ACT2002 در خصوص ممنوعیت شبیه سازی به تصویب رساند بر این اساس کلیه اشکال شبیه سازی در مدت سه سال در استرالیا ممنوع شد. همانطور که قبلاً گفتیم به دلیل ناشناخته بودن ابعاد شبیه سازی برای مدتی موقت ممنوع شده است و همانطور که عرض کردیم موضع گیری در برابر آن با احتیاط انجام می گیرد.

بند دوم : در سطح بین المللی
بیشترین واکنش در خصوص شبیه سازی انسان در سطح بین المللی به عمل آمد این امر نشان دهنده بین المللی بودن موضوع می کند.
1- در سطح منطقه ای، تصمیم شماره 2 شورای اروپا در سال 1997 در خصوص پیش نویس پروتکل الحاقی به کنواسیون حقوق بشر و هیئت پزشکی در ممنوعیت شبیه سازی که به صورت قطعنامه ای در اتحادیه اروپا اتخاذ گردیده است.
2- اعلامیه جهانی ژنوم انسانی و حقوق بشر، در نوامبر 1997 به اتفاق آراء در بیست و نهمین نشست کنفرانس عمومی یونسکو به تصویب رسید که در آن آمده است.
ماده 11 قطعنامه پیوست این اعلامیه :
اعمال و فعالیتهای مغایر با حیثیت انسانی، از قبیل تولید مثل غیر جنسی انسانها (شبیه سازی) نباید مجاز شناخته شود. از دولتها و سازمان های بین المللی ذیصلاح دعوت می شود تا در شناسایی این فعالیتها و تعیین اقداماتی که در سطح ملی پایین المللی برای تضمین رعایت اصول مندرج در این اعلامیه مناسب است همکاری کنند.
3- کمیته ششم (کمیته حقوقی) سازمان ملل : بررسی بر روی جوانب شبیه سازی انسان را شروع کرد. تمامی اعضای سازمان ملل نمایندگانی در این کمیته دارند.
کاستاریکا قطعنامه ای پیشنهاد داده است که بر اساس آن تمامی اشکال شبیه سازی انسان ممنوع شده. ایالات متحده آمریکا به شدت از این قطعنامه پیشنهادی حمایت کرد ولی بعضی از کشورها مانند انگلستان، آلمان، فرانسه، روسیه ژاپن، چین و بیست کشور دیگر از طرحی که بلژیک ارائه کرده بود مبنی بر ممنوعیت شبیه سازی انسان ولی پژوهش های شبیه سازی به قصد درمان را آزاد دانسته بود حمایت کردند. بر اساس گزارش روزنامه BBC در تاریخ 2003/11/12 کمیته حقوقی سازمان ملل رای گیری در خصوص این قطعنامه را نباید پیشنهاد ایران به نمایندگی از کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی برای دو سال به تاخیر انداخت این تاخیر با رای گیری به تصویب رسید.
4- کنوانسیون حقوق بشر در زیست اخلاقی شماره 71، در آوریل 2001 میلادی در کمیسیون حقوق بین الملل کنوانسیون شماره 71 به تصویب رسید.
گفتار سوم : مقایسه شبیه سازی با اهدای چنین
در ایران قانون راجع به شبیه سازی وجود ندارد. با این وجود بسیاری از دانشمندان علوم دینی در ایران نسبت به موضوع اظهار نظر کرده اند که در مباحث بعدی این نظرات بیان می شود. قانون نحوه اهدای جنین به زوچین نابارور در تاریخ 8/5/82 به تصویب رسید.
"قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور مصوب هشتاد و دو ایران اولین گام جهت حل مشکل کسانی است که توان باروری طبیعی را نداشته و راه حل فرزند دار شدن را پرورش جنین حاصله از تلقیح خارج رحم زوج های قانونی و شرعی در رحم خود می دانند در عین حال قانون مذکور نتوانسته است ابعاد و آثار رویداد حقوقی مذکور را تبیین نماید و به ابهامات افزوده است."
به موجب ماده 1 این قانون :
به موجب این قانون کلیه مراکز تخصصی درمان ناباروری ذی صلاح مجاز خواهند بود. با رعایت ضوابط شرعی و شرایط مندرج در قانون فوق الذکر نسبت به انتقال جنین های حاصله از تلقیح خارج از رحم زوجهای قانونی و شرعی پس از موافقت کتبی زوجین صاحب جنین به رحم زنانی که پس از ازدواج و انجام اقدامات پزشکی ناباروری آنها به اثبات برسد اقدام کنند.
ذکر چند مطلب در خصوص این قانون ضروری است:
الف : اهدای جنین بر خلاف شبیه سازی (که از سلول غیر جنسی و قرار دادن آن درون تخمک بدون هسته زن و انتقال آن به رحم زن برای باروری استفاده می شود)، اسپرم و واول زوجین شرها که در خارج رحم تلقیح یافته را به رحم زنانی که ناباروری او و همسرش یا هر دو به اثبات رسیده است، انتقال می دهند یعنی در واقع جنین متعلق به افراد دیگر است، تنها این جنین در رحم زوجه رشد می کند، در صورتی که در شبیه سازی ممکن است فرد ثالثی غیر از زوجین دخالت نداشته باشد.
در مکانیزم به کار رفته در اهدای جنین، زوجینی که نابارور هستند با استفاده از این روش قصد دارند بچه دار شوند، کمترین نقش را در تشکیل جنین دارند.
"منشا نسب، تکوین انسان از ترکیب نطفه مرد و زن است رابطه اعتباری بین صاحب نطفه و کودک متولد شده در لغت و عرف، نسب نام گرفته است" لذا اساس مقررات قانونی و موازین شرهای نسب این بچه ها به صاحبان اسپرم و تخمک (اوول) می رسد و از همدیگر ارث می برند.
صرفاً جنین در رحم زنی که نمی تواند بچه دار شود رشد و نمو می کند. همین زوجینی که به هر دلیل توان بچه دار شدن ندارند ممکن است با استفاده از روش شبیه سازی بدون اینکه از اوول یا اسپرم شخص دیگری استفاده کنند بتوانند بچه دار شوند. ارتباط و وابستگی طفل شبیه سازی شده با زوجین به مراتب بیشتر از فرزندی است که از طریق اهدای جنین بوجود آید.
ب ) با توجه به اینکه فرزند متولد شده منسوب به والدین حقیقی خود می شود "طفل متولد از این طریق با صاحب رحم و شوهر هیچ گونه رابطه نسبی ندارد بلکه رحم زن گیرنده محیطی مساعد برای پرورش جنین است و شواهد این زن هیچ نقشی در ایجاد جنین نداشته" به نظر می رسد مقنن با تصویب قانون اهدای جنین قصد داشته ضمن رفع مشکل زوجین نابارور، موازین شرهای در خصوص جلوگیری از اختلاط نسب را مصون از تعرض نگاه دارد.
ج – تفاوت دیگری که دو روش اهدای جنین و شبیه سازی وجود دارد در خصوص بوجود آمدن جنین از اسپرم و اوول (سلولهای جنسی) است. فقها اعتقاد دارند. بچه در صورتی مشروع است که از تلقیح اسپرم مرد با اوول زن (همسرش) بوجود آمده باشد و در قانون فوق سعی شده است مغایرتی با این عقیده وجود نداشته باشد.
در پاسخ این عقیده می توان گفت، درست است که در قرآن کریم اشاره شده فرزند از نطفه بوجود می آید "انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج نبتلیه سمیعا بصیرا" (همانا انسان را از آب نطفه مختلط خلق کردیم و دارای قوای چشم و گوش قرار دادیم) یا آیه دیگر "الم نخلقکم من ماء مهین" (آیا ما شما را از آب نطفه بی قدر نیافریدیم)
به عنوان نمونه حضرت عیسی بدون داشتن پدر از مریم متولد شد، حضرت آدم از گل و زکریا در نود و اندی سالگی و همسرش در عقیمی صاحب فرزند شد شاید ذکر این جمله که بوجود آمدن انسان از طریق نطفه است به این دلیل بوده که این روش متعارف و معمول تولید مثل است.
درروش تولید مثل از طریق نطفه، زن و مرد فقط وسیله هستند و اگر مشیت الهی بر این نباشد بچه ای متولد نخواهد شد. در شبیه سازی هم انسان فقط در حدی که مقدمات را مهیا کند موثر است و خلق واقعی با خداوند متعال است. در صورتی که خواست الهی به این باشد که از راه شبیه سازی بچه ای به وجود نیاید تلاش در این راه بی فایده است.
شبیه سازی از نگاه حقوق
"علم حقوق مجموعه مقرراتی (است) که بر اشخاص، از این جهت که در اجتماع هستند حکومت می کند." انسان از زمانی که در غار زندگی می کرد و بعد که زندگی اجتماعی را در روستا و شهر تجربه کرد، جهت تنظیم روابط خود بین همنوعان یکسری اعتقادات داشت که مورد قبول اکثریت جامعه زمان خودشان بوده است. بسیاری از این قواعد نوشته و مکتوب نبوده است با گذشت زمان و پیچیده تر شدن روابط بین افراد جامعه این مقررات و اعتقادات عمومی به صورت مکتوب و مدون تنظیم شدند. قانون حمورابی از جمله قدیمیترین مقرراتی است که از اعصار گذشته به جای مانده است. انسان همواره در طول تاریخ وضعیت سکون نداشته و با پیشرفت های علمی که به دست آورده است. نیازمند این بوده که قوانین جدیدی در خصوص مسائل جدید تنظیم نماید تا موجب هرج و مرج نگردد.
مبنای اصلی قانون ما بر شرع مقدس اسلام وفقه اما میر بنا نهاده شده است ما اعتقاد داریم فقه امامیه پویاست و به مرور زمان با به وجود آمدن مسائل جدید، احکام خاص اینگونه مسائل نیز بر اساس قواعد فقهی استخراج می شود، مثلاً در صدر اسلام با موضوعاتی مانند حق کسب و پیشه تزریق خون به بیماران، تلقیح مصنوعی مواجه نبودیم و نیازی به تعیین احکام این مسائل وجود نداشت. ولی با گذشت زمان پیشرفت های علمی و نیاز جامعه تعیین تکلیف این موضوعات را ضروری می ساخت.
شبیه سازی انسان از مسائل جدید علمی است که جامعه کنون با آن روبه رو شده است. در آینده نزدیک ممکن است در جامعه با افرادی رو به رو شویم که از طریق شبیه سازی بوجود آمده اند. تاکنون وضعیت حقوقی این گونه افراد در کشور ما و دیگر ممالک دنیا مشخص نگردیده است. ابتدا باید این موضوع معلوم شود آیا این افراد مانند سایر انسان ها از حقوق اجتماعی برخوردارند یا خیر؟
ممکن است از سلول های یک فرد هزاران شبیه سازی انجام شود، کلون ها از لحاظ ویژگی های ژنتیکی شباهت تامی با یکدیگر دارند. این موضوع زمانیکه یکی از کلون ها مرتکب جرمی می شود و مورد تعقیب قرار می گیرد مشکل ساز خواهد بود تشخیص اینکه چه کسی مرتکب جرم شده و تعقیب قضایی او به لحاظ این شباهت تام با مشکل مواجه خواهد شد. ممکن است گروههای خرابکار با بهره بردن از شبیه سازی افراد زیادی را به وجود آورند و با کمک این افراد مبادرت به اعمال جنایتکار را نه کنند و با توسل به این شباهت ها از زیر بار مجازات بگریزند. در این مورد گفته شده است:
"اگر شباهت فرد کلون شده تام باشد، می تواند دست به جرایمی بزند به نام دیگری یا ارتباط نامشروع و یا مسائلی از این قبیل را برقرار کند" در مورد این که دو فرد کلون شده شباهت کاملی با هم دارند یا خیر جای تامل است. در تولید مثل جنسی موضوع بواسطه لقاح 23 کروموزوم مورد با 23 کروموزوم زن انجام می شود و خصوصیات ژنتیکی فرزند برگرفته از خصوصیات ژنتیکی هر دو خواهد بود در صورتی که شبیه سازی تمامی 46 کروموزوم مورد نیاز از یک نفر اخذ می شود و طبیعی است که خصوصیات ظاهری و ژنتیکی وی شباهت کاملی باوی دارد. البته علاوه بر خصوصیات ژنتیک تاثیر عواملی مانند تغذیه مادران در دوران بارداری، تغذیه طفل شبیه سازی شده، محل زندگی، جامعه و نوع تربیت طفل، در خصوصیات ظاهری و رفتاری فرد موثر خواهد بود.
موضوعاتی مانند : تابعیت، ارث، نسب، حق استفاده از نام خانوادگی حق انتخاب شدن و انتخاب کردن در انتخابات عمومی غیر مسایلی هستند که نیازمند تعیین تکلیف می باشند. در شرایط فعلی که هیچ گونه مقرراتی راجع به این مسائل تنظیم نگردیده است، در صورتی که فردی از این طریق به دنیا بیاید با مشکلات عمده ای رو به رو خواهد شد، به صورتی که تحمل این مشکلات برای هیچ کس مقدور نمی باشد.
علاوه بر مشکلات شخصی که برای شخص شبیه سازی شده به وجود می آید این بلاتکلیفی افراد شبیه سازی شده جامعه را با سردرگمی و هرج و مرج مواجه می کند زمانی که بر تعداد این گونه افراد در جهان افزوده گردد این هرج و مرج نیز اضافه خواهد شد. ما نمی توانیم جلوی پیشرفت های علمی را بگیریم. اگر شبیه سازی ممنوع شود، این خطر وجود دارد که گروههایی به صورت مخفیانه اقدام به شبیه سازی انسان کنند. وضعیت اخیر به مراتب خطرات گسترده تری را متوجه ما خواهد نمود. لذا ضرورت دارد نشست های دقیق علمی و تحقیقات مفصلی در این زمینه صورت گرفته و ضمن تطبیق شبیه سازی انسان با مبانی. علم حقوق راجع به این مسائل به تفکیک اظهار عقیده و تعیین تکلیف بشود.
با توجه به این که در فصل بعد به صورت کامل به بررسی این موضوعات خواهیم پرداخت در اینجا توضیح بیش از این را زاید دانسته و در فصل بعدی مفصلاً راجع به آن بحث خواهیم کرد.

احکام حقوقی طفل شبیه سازی شده
علی رغم اینکه شرع مقدس اسلام روابط جنسی زن و مرد را خارج از قاعده نکاح حرام و فرزندان ناشی از این روابط که نامشروع تلقی می کند. با این وجود احکامی در جهت تعیین تکلیف این افراد در نظر گرفته شده است.
بی گمان در آینده جوامع بشری میزبان نسل جدیدی از انسان ها خواهند بود. که نه از طریق تولید مثل جنسی بلکه از طریق شبیه سازی به وجود خواهند آمد صرف نظر از اینکه اینگونه تولید مثل مشروع شناخته شود یا خیر، لزوم بحث پیرامون احکام حقوقی این افراد غیر قابل انکار است، در این فصل سعی شده است وضعیت حقوقی افراد شبیه سازی شده از لحاظ نسب، حضانت محرمیت، تابعیت، نام خانوادگی و اسناد سجلی، اهلیت و ارث با توجه به قوانین ایران مورد بررسی قرار گیرد.
مبحث اول نسب
یکی از اساسی ترین موضوعات که در بحث وضعیت حقوقی افراد شبیه سازی شده مطرح است، نسب این افراد است. در صورت تعیین تکلیف مشروعیت نسب این گونه افراد با واله خود، وضعیت این گونه افراد در سایر موضوعات مشخص خواهد شد.
در این مبحث ضمن بررسی مبانی نسب از دیدگاه شرع و قانون ایران این مبانی با تولید مثل از طریق شبیه سازی تطبیق داده شده و سپس راجع نسب اطفال شبیه سازی شده به نتیجه گیری خواهیم رسید موضوع که در این ره آورد مهم تلقی خواهد شد تک والدی بودن این اطفال است.
گفتار اول : تعریف نسب
"نسب در لغت به معانی : نژاد، اصل، نسل، خاندان، سلسله، رگ و ریشه آمده است." در تعریف نسب گفته شده :
"رابطه شخصی به دیگری از طریق ولادت، خواه به او منتهی شود (منتهی شدن به پدر) خواه طرفین رابطه خویشاوندی بثالث منتهی شود مانند دو برادر که به پدر یا مادر منتهی می شوند"
دکتر ناصر کاتوزیان در خصوص اثبات نسب می گوید :
"برای اثبات نسب لازم مشروع لازم است که پدر و مادر طبیعی طفل زن و شوهر باشند، نزدیکی بین آنان واقع شود و کودک ناشی از همبستری آنان پس از ازدواج باشد. بدین ترتیب، نسب مادری و پدری تجدید ناپذیر است و با هم ارتباط نزدیک دارد"
"نسب عبارت است از رابطه خویشاوندی بین دو نفر که یکی از نسل دیگری یا هر دو از نسل شخص ثالث باشند که به این معنی مترادف با قرابت نسبی است که یک رابطه طبیعی و خونی بین خویشاوندان نسبی خط مستقیم یا خط اصراف است"
قانون مدنی نسب را تعریف نکرده فقط به ذکر مصادیق آن اکتفا نموده است در ماده 1158 ق.م مقرر گردیده :
"طفل متولد در زمان زوجیت ملحق به شوهر است مشروط به اینکه از تاریخ نزدیکی تا زمان تولد کمتر از شش ماه و بیشتر از ده ماه نگذشته باشد"
م 1167 ق.م. همچنین در خصوص نسب فرزند ناشی از زنا می گوید:
"طفل متولد از زنا متعلق به زانی نمی شود"
بعضی بر این ماده ایراد وارد نموده اند. از جمله خانم شیرین عبادی در این مورد می گوید : " در قوانین ایران به موارد متعددی از تبعیض در کودکان برمی خوریم از جمله وضعیت و نحوه تولد کودکان در قانون ایران بسیار تعیین کننده است طبق ماده 1167 ق.م ایران، طفل متولد از زنا ملحق به زانی و زایند نمی شود بر همین اساس کودکی که در اثر رابطه آزاد به دنیا آمده است، بدون آنکه مرتکب گناهی یا جرمی باشد از کلیه مزایای نسب از جمله ارث از والدین حق نفقه و … محروم می گردد"
بر اساس آنچه در خصوص شرایط نسب گفته شد نتیجه می گیریم که:
الف: نکاح : شرط تحقق نسب مشروع نکاح است. نکاح وقتی موجب مشروعیت نسب می شود که در زمان انعقاد نطفه وجود داشته باشد، در صورتی که در زمان انعقاد نطفه بین زن و مرد ارتباط زوجیت نباشد فرزند منسوب به آنها نیست. هر چند در زمان تولد بچه نکاح واقع شده باشد.
ب : نزدیکی زن و شوهر : بر اساس تعاریفی که از نسب بیان شد شرط دیگر مشروعیت نسب انجام نزدیکی (و طی) بین زن و همسر قانون است. در غیر این صورت بچه فرزند شرهای نیست.
ج : امری بودن مقررات نسب : مقررات نسب از قوانین امری می باشد زن و مرد نمی توانند بر خلاف این مقررات تراضی کنند در صورتی که قبل از نکاح بین زن و مردی که قصد ازدواج با هم را دارند نزدیکی صورت بگیرد که منجر به انعقاد نطفه شود با وجود ازدواج زن و مرد، منسوب به هیچ کدام نیست هر چند آن دو بچه را از آن خود بدانند.
د : نسب از امور اعتباری است : نسب از جمله اموری است که فاقد حقیقت شرعیه است و از امور اعتباری می باشد.
نسب مادری و پدری تجزیه ناپذیر می باشد : نسب پدری و مادری با هم ارتباط نزدیکی دارد. بجز در موارد استثنایی مانند نزدیکی به شبهه در بقیه موارد نسب پدری و مادری با هم هماهنگ است. یعنی در صورتی که نسب پدری مشروع باشد نسب مادری هم مشروع است.
گفتار دوم : ماهیت حقوقی نسب
در این گفتار به ترتیب نکاح وقوع نزدیکی به عنوان شرایط تحقق نسب مورد نقد قرار می گیرد.
الف : نکاح :
نکاح به عنوان یکی از شرایط اصلی نسب ذکر شده است، این عقیده که نکاح صحیح که منجر به نزدیکی زن و مرد با همدیگر شده و در نهایت انعقاد نطفه و تولد فرزند را در پی دارد از موجبات نسب است هیچ مخالفتی ندارد ولی در طول تاریخ استثناهایی هم به آن وارد شده است، بر اساس تعالیم قرآن اعتقاد داریم حضرت مریم بدون ازدواج و همبستری صاحب فرزند شد استثنای دیگر فرزندانی است که ناشی از نزدیکی به شبهه باشند قانون مدنی در این خصوص در ماده 1165 مقرر می دارد:
"طفل متولد از نزدیکی به شبهه فقط ملحق به طرفی است که در اشتباه بوده و در صورتیکه هر دو در اشتباه بودند ملحق به هر دو است"
فقها نیز نزدیکی به شبهه را موجب الحاق فرزند به فردی که در اشتباه بوده است دانسته اند "الموطوء بشبهه کما اذا وطا اجنبیه بطن انها زوجه یلحق ولدها بالواطی ء …" (زنی که شبهه و طی شده است کما اینکه زن بیگانه به گمان این که او زن خودش است و طی می کند فرزند او به وطی کننده ملحق است.)
ب : نزدیکی زوجین
یکی دیگر از شرایط تحقق نسب انجام نزدیکی بین زوجین ذکر شده است، در جهان امروزی انواع روشهای باروری مصنوعی بکار می رود به صورتی که در بسیاری از این روشها نزدیکی بین زن و مرد صورت نمی گیرد بکه از روشهای پزشکی برای این کار استفاده می شود، اکثر فقها نیز بر این گونه باروریها صحه می گذارند و فرزند ناشی از این گونه باروریها را مشروع می دانند.
در این خصوص گفته شده :
"… بین اکثر فقها در حلیت و جو از حالات فوق (روش های باروری مصنوعی) به جز موردی که عمل تلقیح پس از فوت صاحب اسپرم صورت می گیرد- که آن هم اختلافی است – اتفاق نظر وجود دارد. لذا در انتساب جنین تشکیل یافته و کودک ایجاد شده از این راه در همه حالات و در حالتی که پس از فوت صاحب اسپرم تلقیح صورت می پذیرد هیچ تردیدی وجود ندارد…"
آقای دکتر مرحوم شهیدی هم عدم اطلاع زوجین از تلقیح را هم مانع تحقق نسب شرعی نمی داند ایشان در خصوص موردی که در آن نطفه زوج به زوجه قانونی و مشروع تلقیح می شود می گوید :
"در این مورد باید گفت که طفل ناشی از تلقیح مصنوعی ملحق به زوجین است خواه تلقیح به وسیله خود زوج انجام شده باشد یا شخص اجنبی مباشر این عمل گردد. اعم از اینکه زوجین از این عمل باخبر باشند یا آنکه هر دو یا یکی از آن دو اطلاع نداشته باشد و با عدم توجه ایشان صورت گیرد مانند آنکه شخص اجنبی به وسایلی در خواب نطفه زوج را خارج کرده و در حالی که زوجه نیز خواب است به او تزریق کند"
ماده 1158 ق.م به نحوی تنظیم شده که این شبهه را به وجود می آورد که شرط الحاق فرزند انجام نزدیکی است :
"طفل متولد در زمان زوجیت ملحق به شوهر است مشروط بر اینکه از زمان نزدیکی تا زمان کوله کمتر از شش ماه و بیشتر از ده ماه نگذشته باشد.
به نظر می رسد قانون مدنی در این ماده قصه انحصار مشروعیت نسب به نزدیکی را نداشته است، "این استدلال ناتمام است زیرا چنانچه گفته شد اشاره قانون به (نزدیکی زن و شوهر ناظر به راه متعارف و عادی ایجاد جنین است و از آن برنمی آید که نزدیکی را منحصر مشروع ساختن نسب قرار داده باشد و به همین دلیل هم در مشروع بودن نسب طفلی که در اثر تفخیز یا سایر تماس های بدنی بین زن و شوهر ایجاد شده تردید وجود ندارد"
فلذا با توجه به اینکه نسب از جمله امور اعتباری بوده که فاقد حقیقت شرعیه است علی رغم اینکه نسب پدر و مادر ارتباط نزدیکی با هم دارند به صورتی که مشروعیت هر کدام به مشروعیت نسب دیگری ارتباط دارد ولی به لحاظ اینکه این امر دارای استثنا است (فرزند ناسی از شبهه) و همان طور که گفته شد فقها تلقیح مصنوعی را (که از راهی غیر از نزدیکی زن و مرد موجب تولد است) مشروع دانسته اند و قرآن نیز با آوردن قصه های تولد عیسی (ع) از مریم بدون پدر نیز به آن صحه گذاشته لذا می توان گفت : اگر فردی به هر علتی نتواند ازدواج کند و یا علیرغم ازدواج نتواند از طریق طبیعی (به وسیله نزدیکی) بچه دار شود و با این وجود از طریق سلولهای غیر جنسی (شبیه سازی) امکان بچه دار شدن وی وجود داشته باشد، مشروعیت نسب آن طفل با والد خود محل تامل است و به راحتی نمی توان این گونه بچه ها را در حد بچه های ناشی از زنا تلقی کرد.
ایراد دیگری که به شبیه سازی وارد شده این است که ممکن است، در ایجاد طفل شبیه سازی شده جنس مخالفت دخالت نداشته باشد، مثلاً زنی داوطلب شبیه ساز شود از سلولهای غیر جنسی او برداشت شود، این سلول غیر جنسی درون تخمک خودش قرار داده و در رحم همان زن رشد کند. در این حالت فرزند تک والدی خواهد بود. صرف نظر از حالت فوق در تمامی موارد شبیه سازی صرفاً یک نفر به نحو موثر دخالت دارد. زیرا ماده ژنتیک داخل تخمک که در انتقال خصوصیات ژنتیکی زن موثر است از داخل تخمک خارج می شود و صرفا از تخمک به عنوان محلی برای رشد سلول غیر جنسی استفاده می شود، لذا در تمامی موارد شبیه سازی صرفاً خصوصیات ژنتیکی زن یا مردی که سلول غیر جنسی او اخذ شده به طفل منتقل می شود.
بعضی از فقهایی که درخصوص نسب فرزندی از شبیه سازی فتوی داده اند این نسب را غیر مشروع دانسته و حکم به الحاق فرزند به پدر (عرفی) نداده اند البته بعضی از فقها هم این گونه فرزندان را به پدر یا مادر خود (صاحب سلول غیر جنسی به عنوان پدر یا مادر) به عنوان والد به شبهه و بعضی هم به عنوان قرابت رضای ملحق دانسته اند، عده ی دیگری از اساتید و فقها هم در حقوق اسلامی شبیه سازی را صراحتاً مشروع تلقی کرده و فرزندان ناشی از شبیه سازی را مانند فرزندان طبیعی دانسته اند از جمله آیت الله مکارم شیرازی نظر بر این دارد که مانند قرابت رضای است محرم اند اما از یکدیگر ارث نمی برند.
و از جمله فقها که کلا قبول دارند.
آیت الله بهجت : مانعی ندارد و ولد به شبهه است.
آیت الله سیستانی : مانعی ندارد.
آیت الله موسوی بجنوردی کلا شبیه سازی را قبول دارند وصراحتاً آن را مشروع دانسته اند.
از آنجایی که عده ای طفل متولد از شبیه سازی را مانند طفل متولد از و طی به شبهه دانسته و عده دیگر مانند فرزندان رضای در گفتار بعدی در مورد آن توضیح خواهیم داد.
گفتار سوم : نسب طفل شبیه سازی شده
بند اول : فرزند متولد از نزدیکی به شبهه
بعضی از فقها بچه شبیه سازی شده را مانند وله به شبهه تلقی کرده اند، لذا برای تعیین وضعیت حقوقی بچه های شبیه سازی شده ناچاریم توضیحاتی در خصوص وله به شبهه بیان کنیم.
"شبهه عبارت است از تصور بر خلاف حقیقت، نزدیکی به شبهه عبارت است از آنکه مردی با زنی به اعتماد اینکه رابطه زوجیت بین آنها موجود است نزدیکی کند در حالی که رابطه ای نباشد نسب به شبهه در صورتی حاصل می شود که نزدیکی به شبهه بین زن و مرد انجام شود و طفلی از آنها متولد گردد.
م. 1165 قانون مدنی مقرر می دارد طفل متولد از نزدیکی به شبهه فقط ملحق به طرفی می شود که در اشتباه بوده و در صورتی که هر دو دراشتباه بوده اند ملحق به هر دو خواهد شد.
طفل متولد از نزدیکی به شبهه تمامی احکام اطفال متولد از زوجیت مشروع را از جمله نسب، حضانت، محرمیت و ارث را داراست.
بنابر نظر بعضی از فقها که اطفال شبیه سازی شده را مانند وله به شبهه تلقی کرده اند و عده دیگری که شبیه سازی را مشروع و طفل شبیه سازی شده را مانند فرزند متولد از تلقیح مصنوعی تلقی کرده اند.
نتیجه می گیریم که : این بچه ها مانند اطفال متولد از نکاح مشروع ملحق به پدر یا مادر (مرد یا زنی که از سلولهای غیر جنسی آنها طفل شبیه سازی شده متولد شده است) خود می شوند و نسب آنها مشروع است.
بند دوم : قرابت رضای
عده ی دیگری از فقها مثل آیت الله مکارم شیرازی طفل شبیه سازی شده را مانند فرزندان رضای تلقی نموده اند.
"در حقوق اسلام نهادهای به نام رضاع وجود دارد که از آن به نوعی می توان به عنوان جعل نسب تعبیر کرد که برخی از آثار نسب واقعی را داراست نه تمام آنها را. طبق مقررات فقه اسلامی و قانون مدنی، طفل بیگانه ای که از زنی شیر بخورد تحت شرایطی، از لحاظ حرمت نکاح، طفل مزبور، حکم فرزند این زن و شوهر را پیدا می کند. و نکاح بین او با شیر دهنده و شوهر شیر دهنده و فرزندان آن دو و برادر و خواهرآنها ممنوع است. یعنی رضاع به حکم شارع و قانونگذار همانند نسب طبیعی موجب حرمت نکاح است"
قرابت رضاعی از جمله موانع نکاح است که بر اساس ماده 1046 ق.م مشروط به شرایطی است که از حوصله بحث خارج است. در نهایت بر اساس نظر برخی فقها که فرزند ناشی از شبیه سازی را مانند فرزندان رضاعی تلقی کرده اند، فرزند شبیه سازی محرم مادر یا پدر رضاعی خود خواهد بود و نمی تواند با فرزندان آنها یا دیگر محارم آنها ازدواج کند ولی از آنها هم ارث نمی برد یا پدر و مادر از او ارث نمی برند.

مبحث دوم : حضانت
در بحث مربوط به تعهدات قرار دادی، به این نتیجه رسیدم که متقاضی شبیه سازی هیچ تعهدی اعم از مستقیم یا غیر مستقیم در پرداخت هزینه زندگی طفل شبیه سازی شده ندارد با این وجود باید وضعیت حضانت و تکلیف آن روشن گردد در این مبحث راجع به اینکه حضانت اینگونه افراد با چه کسی است صحبت خواهد شد.
گفتار اول : نظرات مختلف راجع به حضانت
با توجه به اینکه شبیه سازی یک پدیده علمی جدید است، در قوانین مدون راجع به احکام حقوقی آن ذکری نشده است، لذا ناچاریم برای تبیین احکام حقوقی آن به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر ایضاً اصول و قواعد حقوقی که مخالف شرع نیست، مراجعه کنیم. بر اساس آنچه در مبحث اول مربوط به نسب گفتیم سه نظر در خصوص فرد شبیه سازی شده وجود دارد.
گروه اول : عقیده دارند نسب فرزندان شبیه سازی شده مانند فرزندان رضاعی است.
گروه دوم : عقیده دارند نسب فرزندان شبیه سازی مانند وله به شبهه است.
گروه سوم : عقیده دارند نسب فرزندان شبیه سازی مانند فرزندان ناشی از نکاح مشروع است.
با توجه به اینکه گروههای دوم و سوم از لحاظ احکام نزدیک به هم هستند نظریه این دو را در گفتار اول مورد بحث قرار می دهیم و در گفتار بعدی به تجزیه و تحلیل عقیده گروه اول می پردازیم.
بند اول : تجزیه و تحلیل حضانت بر اساس نظر گروههای دوم و سوم
از کلام بهره ای از فقها این مطلب استنباط می شود که نسب فرزندانی که از راه شبیه سازی متولد می شوند مشروع است و عده دیگر عقیده دارند این فرزندان مانند وله به شبهه هستند این دو گروه از لحاظ احکام مربوط به حضانت مشترک هستند لذا به شرح احکام مربوط به حضانت این بچه ها را بر اساس این عقیده بیان می کنیم.
نگاهداری و تربیت اطفال از وظایف و تکالیف ابوین است. قانون مدنی در ماده 168 مقرر می دارد : "نگاهداری اطفال هم حق و هم تکلیف ابواین است" از نگاهداری و تربیت بعضا با عنوان واحد، حضانت نام برده شده است.
"حضانت عبارت از اقتداری است که قانون به منظور نگاهداری اطفال به پدر و مادر آنان اعطا کرده است. در این اقتدار، حق و تکلیف به هم آمیخته است حقوق پدر و مادر وسیله اجرای تکالیف آنان است و می توان آن را به دو عنصر نگاهداری و تربیت طفل تجزیه کرد" اما بعضی دیگر از اساتید حقوق حضانت را بیشتر مربوط به حمایت جسمی از طفل تلقی می کنند :
حضانت بیشتر ناظر به حمایت جسمی از کودک است، هر چند که حمایت روحی و اخلاقی نیز در این نهاد حقوقی، هم در حقوق اسلام و هم در حقوق جدید ایران، منظور بوده است"این عده تربیت را مفهومی در عرض حضانت تلقی نموده اند در این خصوص گفته شده است:
"تربیت در لغت به معنای پروردن و آموختن آداب و اخلاق و پرورش روح و جسم و در اصطلاح حقوقی به معنای پرورش اخلاقی و روحی (معنوی) اطفال استعمال شده است"
مواردی که حضانت ساقط می شود عبارتست از :
1- جنون : بر اساس ماده 1170 ق.م در صورت جنون کسی که حق حضانت، با او است، حق حضانت باطل شود.
2- فوت : بر اساس ماده 1171 ق.م فوت موجب سقوط حق حضانت می شود.
3- کفر : در قانون مدنی راجع به این که کفر موجب ساقط شدن حضانت است، اظهار نظر نشده است.

بعضی از اساتید حقوق به استناد حکم مصرح در ماده 1192 که مقرر می دارد "ولی مسلم نمی تواند برای امور مولی علیه خود وصی غیر مسلم معین کند" استنباط می کنند، با توجه اینکه ولایت کافر بر مسلمان جایز نیست و حضانت هم نوعی ولایت است، لذا طفل مسلمان نمی تواند تحت حضانت کافر باشد و کفر موجب سقوط حضانت است.
"از سوی دیگر، با اینکه ممنوع بودن کافر از حضانت مسلمان در فقه از مسلمات است و بعید به نظر می رسد که این امر از دیدگاه نویسندگان ق.م دور مانده باشد. در موارد مربوط به حضانت در این باره سکوت اختیار شده و در ماده 1175 آمده است که : (طفل را نمی توان از ابوین و یا از پدر و مادری که حضانت با اوست گرفت، مگر در صورت وجود علت قانونی) پس چگونه می توان ادعا کرد که نظر قانون گذار این بوده است که پدر یا مادر نامسلمان از حضانت فرزند مسلمان خود محروم بمانند؟"
با این وجود بر اساس اصل 167 ق.1، در مواردی که حکم هر دعوا در قوانین مدون یافته نشود قاضی مکلف است با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر حکم قضیه را صادر کند. و با توجه به این که ممنوعیت ولایت کافر بر مسلمان از مسلمات فقهی است از طرفی حضانت نوعی ولایت است، لذا نتیجه می گیریم: کفر موجب سقوط حضانت می شود.
4- موارد مذکور در ماده 1173
هر گاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت او است، صحت جسمانی و یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد، محکمه می تواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رئیس حوزه قضایی هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی است اتخاذ کند.
از متن این ماده استنباط می شود هر کدام از مصادیق مندرج در این ماده محقق شود با در نظر گرفتن شرایط که در متن شرح داده شده است ممکن است منجر به سقوط حق حضانت شود.
باب دوم قانون مدنی تحت عنوان نگاهداری و تربیت اطفال نامیده شده است لذا در این تحقیق بر اساس این تقسیم بندی هر کدام از این مفاهیم را جداگانه توضیح می دهیم :
بعضی از اساتید حقوق به استناد حکم مصرح در ماده 1192 که مقرر می دارد "ولی مسلم نمی تواند برای امور مالی علیه خود وصی غیر مسلم معیین کند" استنباط می کنند، با توجه اینکه ولایت کافر بر مسلمان جایز نیست و حضانت هم نوعی ولایت است، لذا طفل مسلمان نمی تواند تحت حضانت کافر باشد و کفر موجب سقوط حضانت است.
"از سوی دیگر، با اینکه ممنوع بودن کافر از حضانت مسلمان در فقه از مسلمات است و بعید به نظر می رسد که این امر از دیدگاه نویسندگان ق.م دور مانده باشد. در موارد مربوط به حضانت در این باره سکوت اختیار شده و در ماده 1175 آمده است که : (طفل را نمی توان از ابوین و یا از پدر و مادری که حضانت با اوست گرفت، مگر در صورت وجود علت قانونی) پس چگونه می توان ادعا کرد که نظر قانون گذار این بوده است که پدر یا مادر نامسلمان از حضانت فرزند مسلمان خود محروم بمانند؟"
با این وجود بر اساس اصل 167 ق.1، در مواردی که حکم هر دعوا در قوانین مدون یافته نشود قاضی مکلف است با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فناوری معتبر حکم قضیه را صادر کند. و با توجه به این که ممنوعیت ولایت کافر بر مسلمان از مسلمات فقهی است از طرفی حضانت نوعی ولایت است، لذا نتیجه می گیریم: کفر موجب سقوط حضانت می شود.
4- موارد مذکور در ماده 1173
هر گاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت او است، صحت جسمانی و یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد، محکمه می تواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رئیس حوزه قضایی هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی است اتخاذ کند.
از متن این ماده استنباط می شود هر کدام از مصادیق مندرج در این ماده محقق شود با در نظر گرفتن شرایط که در متن شرح داده شده است ممکن است منجر به سقوط حق حضانت شود.
باب دوم قانون مدنی تحت عنوان نگاهداری و تربیت اطفال نامیده شده است لذا در این تحقیق بر اساس این تقسیم بندی هر کدام از این مفاهیم را جداگانه توضیح می دهیم :
الف نگاهداری : "نگاهداری عبارت است از بکار بردن وسائل لازمه برای بقا و نمو و بهداشت جسمانی و روحانی طفل. مانند دادن خوراک، پوشاک، پوشاندن لباس پاکیزه، تمیز نگاه داشتن طفل در هر سنی صغیریک نوع نگاهداری می خواهد که مناسب اوست"
ماده 1168 ق.م در خصوص حضانت می گوید :
"نگاهداری اطفال هم حق و هم تکلیف ابوین است."
ب : تربیت : "گذشته از نگاهداری و تامین معاش کودک تربیت او نیزبه عهده پدر و مادر یا کسی است که دادگاه حضانت را به او می سپارد، پدر و مادر بایستی فرزند خویش را آماده زندگی اجتماعی سازند و بر رفتار و معاشرت ها و تحصیل او نظارت مستمر داشته باشند و سنن (سنت های ملی) و مذهبی را به او بیاموزند این وظیفه اخلاقی را به دشواری می توان در حقوق تضمین کرد."
ماده 1178 ق.م در خصوص تربیت و تکلیف ابوین را برای تربیت فرزند خود بیان نموده است در این ماده آمده است :
ابوین مکلف هستند که در حد توانایی خود به تربیت اطفال خویش به حسب مقتضی اقدام کنند و نباید آنها را مهمل بگذارند."
بر اساس آنچه گفته شد حضانت مربوط به بچه های شبیه سازی یا بچه های که تولد آن ها ناشی از نکاح و نزدیکی مشروع است دارای حکم واحد است.
بند دوم : تجزیه و تحلیل حضانت بر اساس نظر گروه اول :
آیت الله مکارم شیرازی بچه های شبیه سازی شده را در حکم فرزندان رضاعی دانسته است، بعضی فقهای دیگر شبیه سازی را حرام و به تبع آن کودکان ناشی از آن را نامشروع دانسته اند. اگر چه بر اساس ماده 1046 ق.م قرابت رضاعی از حیث حرمت نکاح در حکم قرابت نسبی است ولی در سایر موارد مانند حضانت، ارث و انفاق احکام مربوط به فرزندان واقعی بر فرزندان رضاعی تطبیق نمی کند با توجه به اینکه هر شخص بر اساس مواد 1168 و 1178 ق.م فقط مکلف است از فرزندان واقع خود (نه فرزندان رضاعی) نگاهداری بکند و در حد توانایی آنها را تربیت کند لذا در این خصوص تکلیفی نسبت به دیگران از جمله فرزند رضاعی، ندارد.
وضعیت بچه های شبیه سازی شده در فرض فوق از لحاظ حضانت مانند بچه های ناشی از زنا است. در صورتی که قرار داد شبیه سازی شده یا ضمن هر قرار داد دیگری فردی اعم از متقاضی شبیه سازی یا غیر او نگاهداری و تربیت این بچه را متعهد شده باشد، بر اساس این تعهد دادگاه او را مکلف به انجام تعهد خواهد نمود. ولی اگر هیچ تعهد قرار دادی مبنی بر تقبل نگاهداری و تربیت طفل وجود نداشته باشد، حضانت این طفل به عهده چه کسی است؟
واضح است که جامعه چنین فردی را به حال خود رها نمی کند و چاره ای باید برای حضانت این گونه افراد اندیشید، در این فرض (رضاعی تلقی کردن بچه های شبیه سازی شده) و همچنین در صورتی که این بچه ها را نامشروع تلقی کنیم وضعیت بچه های شبیه سازی شده با بچه های ناشی از زنا مشترک است. از دیرباز فقها و حقوقدانان جهت حل این مشکل راه حل های متفاوتی پیشنهاد داده اند که در ادامه این نقطه نظرات بیان می شوند :
دکتر حسن امامی در جهت رفع مشکل به عدالت و نهضت اجتماعی استناد می کند. ایشان می گویند :
"چون طفل احتیاج به نگاهداری دارد و این امر از واجبات کفایی می باشد و پدر و مادر که موجب تولد طفل مزبور شده اند در نگاهداری او اولی از دیگران می باشند و به نظر می رسد که از نظر نهضت و عدالت اجتماعی بتوان حضانت را چنانکه در نصب قانونی گذشت در نسب ناشی از زنا شناخت و منحصراً تکلیف پدر و مادر دانست"
همان گونه که آقای دکتر کاتوزیان عقیده دارند که ممکن است پدر به صورت صریح تعهد داده است که مخارج فرزند ناشی از زنا را پرداخت کند و یا برای مدتی مخارج وی را پرداخت کند. او تعهد ضمنی بر پرداخت هزینه زندگی فرزند ناشی از زنا را قبول نموده اند لذا دادگاه به استناد این تعهدات صریح یا ضمنی پدر، وی را به پرداخت مخارج زندگی آن فرزند محکوم می کند بدون اینکه خود را درگیر دعوای مسئولیت مدنی و اثبات تقصیر خوانده کند.
همان طور که گفته شد در فرض این فصل وضعیت طفل متولد از شبیه سازی با فرزند ناشی از زنا مشابهت دارد لذا آنچه گفته شد در مورد بچه های ناشی از شبیه سازی هم صدق می کند.
به نظر می رسد افرادی که با جاه طلبی و یا هر انگیزه ای دیگر از راه شبیه سازی موجب به وجود آمدن بچه ای گردیده و از تامین هزینه های نگهداری و تربیت طفل سرباز می زند مرتکب تقصیر شده است. لذا خلاف عدالت نیست که این شخص تاوان تقصیر خود را بپردازد.
دادگاه می تواند چنین افرادی را به جبران تقصیر خود محکوم نماید. ماده 2 قانون مسئولیت مدنی مقرر می دارد :
"در موردی که عمل وارد کننده زیان موجب خسارت مادی یا معنوی زیان دیده شده باشد دادگاه پس از رسیدگی و ثبوت امر او را به جبران خسارت مزبور محکوم می نماید و چنانچه عمل وارد کننده زیان فقط موجب یکی از خسارات مزبور باشد. دادگاه او را به جبران همان نوع خسارتی که وارد نموده محکوم می کند." دادگاه ممکن است خسارت را به طور مستمری تعیین کنند. ماده 3 ق.م در این خصوص مقرر می دارد :
دادگاه میزان زیان و طریقه و کیفیت جبران آن را با توجه به اوضاع و احوال قضیه تعیین خواهد کرد، جبران را به صورت مستمری نمی شود تعیین کرد مگر آن که مدیون تامین مقتضی برای پرداخت به هر یا آنکه قانون آن را تجویز نماید.
مفهوم مستنبط از ماده 6 قانون مسئولیت مدنی هم در جهت تقویت این استدلال است. بعضی دیگر ضمن رد راه حل های فوق تعیین تکلیف این گونه افراد را به عهده حاکم شرع و جامعه دانسته اند. در خصوص بچه های ناشی از زنا در کتاب مختصر حقوق خانواده گفته شده است :
"نباید تصور کرد که طفل گناهکار و محکوم به نابودی و طرد از جامعه است اگر پدر و مادر گناهکار هستند برای خود او نمی توان گناهی قائل شد سرپرستی و تربیت و نگاهداری طفل نامشروع که از کانون خانوادگی و مزایای آن محروم شده است. چنانچه گفته شد به عهده جامعه است: در حقوق اسلام حاکم شرع عهده دار است امور اوست و مخارج وی از بیت المال پرداخت می شود" این امر که حمایت از افرادی بی سرپرست از وظایف جامعه است و دادستان به عنوان مدعی العموم و عهده دار امور حسبی مکلف است این وظیفه را با هزینه بیت المال انجام دهد صحیح است ولی چشم پوشی از تقصیر فردی که با خود خواهی در بوجود آمدن چنین وضعیتی دخیل بوده و تحمیل این بار سنگین بر دوش بیت المال جای تامل دارد. به نظر می رسد اگر چنین افرادی، توان نگاهداری و تربیت فرزند شبیه سازی شده را دارند، عادلانه ترین راه حل آن است که خود این افراد عهده دار هزینه نگاهداری از این بچه ها باشند. در غیر این صورت پرداخت هزینه چنین طفلی به عهده بیت المال خواهد بود.
لذا با توجه به بحث های حقوقی که در خصوص حضانت از کودکان نامشروع به عمل آمد، همگی بریک نکته تاکید داشت که نگاهداری و تربیت این کودکان یک تکلیف است و با عنایت به اینکه هر فرد از تمامی حقوق مدنی متمتع می شود صرف نظر از اینکه به صورت مشروع متولد شده باشد یا نامشروع (ماده 956 ق.م) با استناد به آراء وحدت رویه ای در دیوان عالی کشور صادر شده حضانت فرزند ناشی از شبیه سازی مانند فرزندان ناشی از زنا به عهده پدر و مادر عرفی آنان خواهد بود.
مبحث سوم : محرمیت
قرابت نسبی و سببی از جمله موانع نکاح می باشند در این مبحث این دو گفتار جداگانه در خصوص اینکه که آیا فرد شبیه سازی شده می تواند با فردی که از او شبیه سازی شده یا اقارب او نکاح کند اظهار عقیده خواهد داشت.
گفتار اول : قرابت نسبی
قرابت نسبی
قانون مدنی در فصل سوم موانع نکاح را بیان نموده است. موانع آن عبارتند از:
1- قرابت نسبی
2- قرابت رضاعی
3- قرابت سببی
4- زن شوهردار
5- همان
6- طلاق سوم
7- طلاق نهم
8- نکاح با غیر مسلمان
ق.م در ماده 1045 مقرر می دارد :
"نکاح با اقارب ذیل ممنوع است اگر چه قرابت از حاصل شبهه و زنا باشد:
1- نکاح با پدر و اجداد و با مادر وجدان هر چه بالا رود.
2- نکاح با اولاد هر چه پایین رود
3- نکاح با برادر و خواهر و اولاد آنها هر چه پایین رود
4- نکاح با عمات و خالات خود و عمات و خالات پدر و مادر و اجداد وجدات"
همان گونه که در مبحث مربوط به نسب توضیح داده شده نسب فرزندان متولد از شبیه سازی، مشروع یا در حکم قرابت رضاعی یا در حکم وله به شبهه تلقی شد ه اند. هر کدام از این نظرات را بپذیریم در بحث محرمیت یکی است و یک نتیجه دارد. بر اساس مواد 1046 و 1055 ق.م در سه فرض فوق جزء موانع نکاح محسوب می شوند.
از آیت الله مکارم شیرازی در خصوص ازدواج افراد شبیه سازی شده سوال شده جواب دادند :
"ازدواج و نکاح او (فرد شبیه سازی شده) با هر کس جز محارم، یعنی کسی که از او سلول گرفته شده یا در رحم او پیوند زده شده بی مانع است."
در این اظهار نظر دو ابهام وجود دارد:
ابهام اول : در این اظهار نظر قید شده است "ازدواج با کسی که از او سلول گرفته شده است" و به سایر اقربای کسی که طفل از سلول او گرفته شده است اشاره ای نشده است. ممکن است از اظهارات ایشان این برداشت شود که ایشان عقیده دارد محرمیت فقط بین طفل شبیه سازی شده و کسی که از سلول او گرفته شده است وجود دارد و به سایر اقربای آنها کسری پیدا نمی کند.
این برداشت صحیح نیست زیرا : ایشان در ادامه فرزندان شبیه سازی شده را در حکم فرزندان رضاعی تلقی می کند و ماده 1046 ق.م قرابت رضاعی از حیث حرمت نکاح در حکم قرابت نسبی دانسته است.
از طرفی ماده 1045 ق.م موانع نکاح را به تمامی اقربای که در زیر ماده ذکر شده تعمیم داده است.
فقها در خصوص کسری محرمیت قرابت رضاعی به سایر اقربا همین برداشت را پذیرفته اند. "پدر طفلی که شیر خورده نمی تواند با اولاد صاحب این اعم از نسبی یا رضاعی ازدواج کند. منظور از صالب لبن به شرحی که قبلا گفته شد شوهر زنی است که به طفل شیر داده است در اینجا پدر طفلی که شیر خورده نمی تواند، با بچه های صاحب لبن ازدواج کند. زیرا خواهران بچه ها خواهران فرزندان او به حساب می آیند و خواهر فرزند و برادر به پدر حرام است."
لذا به نظر می رسد نظر آیت الله مکارم شیرازی منطبق با این برداشت که مانعیت نکاح فرد شبیه سازی شده فقط مربوط به فردی است که از او سلول گرفته شده، نباشد و این حرمت به سایر اقربای او هم تسری دارد.
ابهام دوم : در اظهار نظر فوق قید شده "یا در رحم او پیوند زده شده"، از این عبارت برداشت می شود و قرابت فرزند شبیه سازی شده با فردی که سلول غیر جنسی را در رحم او قرار می دهند مانند فرد صاحب سلول از نوع قرابت رضاعی است. با عنایت به اینکه هسته اوول (تخمک) این زن (در صورتی که اوول متعلق به او باشد) خارج شده و از تخمک او فقط به عنوان پرورش دهنده و منبع مواد غذایی استفاده می شود. و هیچ ارتباط خونی بین او و فرزند شبیه سازی شده وجود ندارد. از طرفی ممکن است اوول متعلق به زن دیگری باشد صرفاً تخمک حاوی سلول غیر جنسی را در رحم او قرار می دهند تا رشد کند. لذا پذیرش قرابت رضاعی این طفل با زن صاحب رحم بعید به نظر می رسد.
"با توجه به اینکه جنین از اسپرم مرد و تخمک همسرش به وجود آمده است انتقال این جنین به رحم زن دیگر مانند قرار دادن آن در یک محیط مناسب رشد است و مشمول اصاله الاباحه است. این صورت که جانشین بارداری نیز نامیده می شود. مادر جانشین بدون داشتن رابطه ژنتیکی با جنین که از اسپرم واوول یک زن و شوهر شرعی تشکیل شده است صرفاً جنین تکوین یافته را حمل و در رحم خود پرورش می دهد"
ماده 1055 ق.م راجع به محرمیت بچه های به شبهه و زنا مقرر می دارد "نزدیکی به شبهه و زنا اگر سابق بر نکاح باشد از حیث مانعیت نکاح در حکم نزدیکی با نکاح صحیح است ولی مبطل نکاح سابق نیست." در خصوص اینکه زنا و نزدیکی به شبهه مانند نکاح سابق مانع از نکاح باشد اختلاف نظر وجود دارد ولی مشهور فقها زنا و نزدیکی به شبهه را مانند نکاح صحیح، می دانند و قانون مدنی در این مورد از نظر مشهور پیروی کرده است. "بنابراین اگر شخصی با زنی ازدواج کرده باشد سپس پدرش یا پسرش با آن زن نزدیکی نماید یا بین او و مادرزنش یا ربیبه و یا برادر زنش این عمل اتفاق افتد نظر بر قاعده الحرام لایحرم الحلال زنش بر او حرام نخواهد بود."
گفتار دوم : قرابت سببی (بالمعاهده)
معاهده یا معاهدات در لغت به معنی 1- داماد شدن، شوهر دختر یا خواهر کسی گردیدن، 2- با کسی خویشی کردن به وسیله زن دادن و زنت گرفتن 3- دامادی 4- رابطه یا علاقه ای است که میان زن و شوهر و اقربای یکدیگر ایجاد می شود که موجب حرمت نکاح عده ای می گردد. مثلاً زن هر یک از پدر و پسر بر یکدیگر حرام می شوند و مادر زن یا دختر زن موطوئه باشند بر شخص حرام می گردند.
"قرابت سببی که آن را قرابت بالمعاهده نیز می گویند بطوریکه مرحوم شهید ثانی و شیخ انصاری تعریف کرده اند، خویشاوندی است که در اثر نکاح بین هر یک از زوجین با خویشاوندان دیگر ایجاد می گردد"مرحوم عبده بروجری معاهده والدین گونه تعریف می کند "علاقه ای که به سبب عقد بین زوجین و جمعی دیگر حادث می شوند"
ماده 1047 ق.م. نکاح سه گروه را بواسطه معاهده ممنوع دائمی تلقی نموده است:
1- بین مرد و مادر جدات زن او از هر درجه ای که باشد اعم از نسبی و رضاعی.
2- بین مرد و زنی که سابقاً زن پدر و یا زن یکی از اجداد یا زن پسر یا یکی از احفاء او بوده است هر چند قرابت رضاعی باشد.
3- بین مرد با اناث از اولاد زن از هر درجه ای که باشد و او رضاعی مشروط بر این که بین زن و شوهر زناشوئی واقع شده باشد.
در مورد محرمیت دو حالت متصور است:
حالت اول : اگر رابطه بین طفل شبیه سازی شده با پدر یا مادر عرفی او مشروع یا رضاعی تلقی شود. حکم افراد شبیه سازی شده در مانعیت نکاح به وسیله قرابت سببی به استناد م 1047 ق.م مانند افرادی است که از طریق عادی متولد شده اند و هیچ تفاوتی با هم ندارند.
حالت دوم : در صورتی که عقیده بعضی دیگر از فقها را که شبیه سازی را نامشروع و ممنوع دانسته اند، بپذیریم بر اساس نظر این فقها طفل شبیه سازی شده را به پدر و مادر عرفی ملحق نمی شود، لذا ممکن است او را خارج از حکم موضوع ماده 1047 ق.م (راجع به مانعیت نکاح بواسطه معاهده) دانست، ولی بر اساس رای وحدت رویه دیوان عالی کشور به شماره 3/4/1376 – 617 به غیر از تو ارث فرزندان نامشروع دارای تمامی حقوقی که فرزند بر پدر و خود دارد خواهد بود، لذا در صورتی که رابطه طفل شبیه سازی شده با پدر یا مادر عرفی او نامشروع تلقی شود، باز هم ارتباط محرمیت بین این طفل و اقربای پدر یا مادر عرفی بر اساس ماده 1047 قانون مدنی وجود خواهد داشت.

مبحث چهارم : تابعیت
با توجه به اینکه عوامل متعددی در شبیه سازی تاثیر دارند که هر کدام می تواند در بحث تابعیت تعیین کنند باشد لذا موضوع تابعیت افراد شبیه سازی شده وضعیت پیچیده ای دارد. در این مبحث ضمن دو گفتار ابتدا کلیات و مبانی تابعیت بیان شده و در گفتار بعدی تابعیت بر اساس قانون ایران مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
گفتار اول : کلیات
تابعیت از مباحثی است که ابهاماتی در مورد بچه های شبیه سازی شده راجع به آن بوجود خواهد آمد. تابعیت ارتباط حقوقی و سیاسی است که هر شخص با یک دولت دارد، که در موارد مورد نیاز از کمک های دولت متبوع خود بهره مند شوند.
تابعیت این گونه تعریف شده است:
"عبارت است از یک رابطه سیاسی، حقوقی و معنوی که فردی را به دولتی معین مرتبط می سازد."
تشخیص تابعیت اشخاص برای درک صحیح از حقوق وظایف آنها مهم است. "در حقوق خصوصی داخلی، تنها اتباع می توانند از همگی انواع حقوق شناخته شده در قوانین مدنی و تجاری، به تساوی بهره مند باشند و بهره مند شدن بیگانگان از آنها محدود و بسته به تجویز قانون گذار می باشد."
لذا اشخاص برای این که بتوانند از تمامی حقوق خود بهره مند شوند نیازمند هستند تابعیت کشوری که بیشترین تعلق را نسبت به آن کشور دارند داشته باشند. این تعلقات ممکن است، تابعیت والدین، اقامتگاه شخص، محل تولد و ازدواج باشد.
ممکن است عوامل موثر در تابعیت افراد متعدد باشند و ارتباط حقوق و سیاسی با کشورهای متعدد ایجاد کنند، به طور مثال ممکن است شخصی از یک زن و مرد ایتالیایی در انگلستان متولد شود. در این حالت ممکن است تابعیت مضاعف بوجود آید.

تابعیت افراد بر دو نوع است:
الف – تابعیت اصلی یا مبدا : آن تابعیتی است که فرد از بدو تولد به واسطه محل تولد یا تابعیت والدین کسب می کند. به طور مثال بر اساس بند 2 و صدر ماده 967 ق. م قانون ایران کسی که پدر او ایرانی باشد اعم از اینکه در ایران متولد شده باشد یا در خارج از ایران ایرانی می شناسد. دو روش عمده برای تحصیل تابعیت مبدا یا اصلی وجود دارد و آن روشها یا سیستم های خاک و خون می باشد.
ب – تابعیت اکتسابی : این نوع تابعیت اشقاقی هم خوانده می شود و تابعیتی است که بعد از تولد بواسطه اعمال حقوقی که وی یا والدینش مرتکب می شوند، بوجود می آید. مانند اینکه فردی که تبعه ایران است به واسطه ازدواج با تبعه کشور دیگر یا سکونت در کشور دیگر تابعیت کشور دیگر را اخذ می کند.
فرد شبیه سازی شده مانند دیگر افراد برای این که بتواند از تمامی حقوق اجتماعی که هر فرد می تواند دارا شود بهره مند گردد. باید از تابعیت برخوردار شود. ماده 7 پیمان نامه حقوق کودک بر این حق کودکان تاکید می کند در بند اول این ماده آمده است: "تولد کودک بلافاصله پس از به دنیا آمدن ثبت می شود و از حقوق مانند حق داشتن نام، کسب تابعیت و در صورت امکان شناسایی والدین و قرار گرفتن تحت سرپرستی آنها برخوردار می باشند." از طرفی صدر ماده 976 ق.م تمامی ساکنان ایران به استثنای اشخاص که تابعیت خارجی آنها مسلم است، تبعه ایران شناخته است. ممکن است عوامل متعدد که مربوط به کشورهای مختلف باشند در مراحل انجام شبیه سازی دخالت داشته باشند. در اینجا مقررات مربوط به تعارض قوانین در جهت تعیین تابعیت فرد به ما کمک می کند. "مسئله تعارض یک یا چند عامل خارجی به دو یا چند کشور ارتباط پیدا کند، در چنین مواردی باید دانست قانون کدام یک از کشورها بر رابطه حقوقی مورد نظر حکومت خواهد کرد." قوانین مربوط به حل تعارض قوانین ملی هستند که در ارتباط با حقوق بین الملل خصوصی به تصویب می رسد. این قوانین زمانی مطرح می شوند که یک رابطه حقوقی به دو یا چند کشور ارتباط داشته باشد. قوانین مربوط به حل تعارض در مقابل قوانین مادی مطرح می شود قوانین مادی قوانینی هستند که در خصوص ماهیت موضوع بحث می کند.

گفتار دوم : تابعیت بر اساس قانون ایران
همان گونه که در مباحث قبلی گفته شد در شبیه سازی عوامل متعددی دخالت دارند که ممکن است با کشورهای متعددی ارتباط داشته باشند فرض کنید سلول غیر جنسی از یک فرد ایرانی توسط پزشکان اسکاتلندی جهت انجام شبیه سازی گرفته می شود در داخل کشور انگلستان درون تخمک یک زن فرانسوی که هسته آن خارج شده قرار می گیرد و در رحم این زن پرورش می یابد و طفل در کشور آمریکا متولد شود. در این مسئله عوامل متعدد که هر کدام مربوط به کشورهای مختلفی هستند دخیل است. و ممکن است بر اساس قوانین ملی کشورهای فوق این فرد تابعیت چند کشور را داشته باشد. در فرض فوق اگر در دادگاههای ایران بین زن فرانسوی و مرد ایرانی دعوی در مورد حضانت بچه شبیه سازی شده مطرح شود، دادگاههای ایران چه تصمیمی می گیرند؟ مسئله مهم در اینجا تعیین قانون حاکم بر موضوع است. ممکن است قانون هر کدام از کشورهای ایران،فرانسه، انگلستان و یا آمریکا به واسطه ارتباطی حقوقی که با موضوع دارند حاکم بر موضوع شناخته شود.
در اینجا ابتدا با توسل به قوانین حل تعارض قانون حاکم شناخته شده و سپس بر اساس قواعد مادی (قوانین ماهوی) که منطبق با قانون حاکم خواهد بود تکلیف نسبت تعیین می شود. بدیهی است که قاضی ایران برای تعیین قانون حاکم به قواعد حل تعارض ایران (قوانین حل تعارض) مراجعه می کند ماده 7 ق. م ایران احوال شخصیه را بر اساس قانون متبوع شخص دانسته است.
ماده 964 (نهصد و شصت و چهار) ق.م در خصوص روابط بین اولاد با ابوین می گوید :
"روابط بین ابوین و اولاد تابع دولت متبوع پدر است مگر اینکه نسبت طفل فقط به مادر مسلم باشد که در این صورت روابط بین طفل و مادر او تابع دولت متبوع خواهد بود."
در این مورد علی رغم اینکه حضانت جزء احوال شخصیه بوده و بر اساس ماده 7 ق.م می بایست بر اساس قانون متبوع طفل نسبت به آن اظهار عقیده شود، ولی با توجه به ماده 964 ق. م که روابط بین اولاد و ابوین را تابع قانون دولت متبوع پدر دانسته است، لذا باید ابتدا احراز شود نسبت طفل شبیه سازی شده به کدام یک از طرفین دعوی محرز است، در اینجا حضانت منوط به صحت نسبت است.
با توجه به مراتب فوق و با توجه به اینکه دعوی در ایهران مطرح شده است ابتدا باید بر اساس قانون ایران راجع به نسبت تعیین تکلیف شود با توجه به آنچه در مبحث نسب گفته شد در مورد تابعیت افراد شبیه سازی شده دو فرض متصور است که عبارتند از :
بند اول : با فرض مشروعیت نسب
همان طور که گفته شد عده ای از فقها نسب فرزند شبیه سازی شده را مشروع یا به شبهه تلقی کرده اند. در صورتی که این عقیده را بپذیریم نسب بچه شبیه سازی شده به فرد که از سلول غیر جنسی او شبیه سازی شده است محرز است و با توجه به ماده 964 ق.م
قانون حاکم بر حضانت، قانون ایران (قانون ملی متبوع پدر) می باشد. ماده 1165 ق.م ایران هم طفل به شبهه را ملحق به طرفی می داند که در اشتباه بوده است. و با توجه به این که صدر ماده 976 ق.م مقدر می دارد "افراد ذیل تبعه ایران محسوب می شود" و در بند 2 همان ماده کسی که پدر او ایرانی است اعم از اینکه در ایران یا در خارج متولد شده باشد، ایران تلقی می کند، لذا افراد شبیه سازی شده دارای تابعیت ایرانی تلقی می شود، با توجه به آنچه در مبحث نسب و مراحل شبیه سازی گفته شد. زن فرانسوی به واسطه این که صرفاً تخمک فاقد هسته خود را به عنوان پوششی برای رشد سلول غیر جنسی ایرانی قرار داده و آن را در رحم خود نگه داشته است نمی تواند نقش مادر را به او بدهد، بلکه محیطی برای پرورش جنین تلقی می شود. لذا بر اساس قانون ایران او مادر محسوب نشده صرف نظر از این که براساس ماده 1169 ق.م و اصلاحیه آن حضانت دختر و پسر تا هفت سالگی به عهده مادر است به علت اینکه مادر شناخته نمی شود و ماده 1168 حضانت را حق و تکلیف والدین دانسته و ایشان مادر تلقی نمی شود نمی تواند حضانت طفل را مطالبه کند با فرض مشروعیت اطفال شبیه سازی شده به واسطه تک والدی بودن برای تعیین تکلیف تابعیت این افراد با دو حالت مواجه هستیم که به شرح زیر توضیح داده می شود :
حالت اول : طفل دارای پدر باشد
در این حالت در صورتی که پدر (فردی که از سلول غیر جنسی او برای شبیه سازی استفاده شده است) تبعه ایران باشد به استناد صدر و بند 2 ماده 976 که می گوید :
"کسانی که پدر آنها ایرانی است اعم از اینکه در ایران متولد شده باشند یا در خارجه متولد شده باشند"
تبعه ایران محسوب می شوند. در این حالت طفل شبیه سازی شده به روش خون تابعیت ایران را به دست می آورد و تابعیت او از نوع اصلی یا مبدا می باشد.
اگر پدر طفل تبعه ایران نباشد، طفل شبیه سازی شده نمی تواند تبعه ایران محسوب شود مگر این که او (طفل شبیه سازی شده) و پدرش هر دو در ایران متولد شده باشند. بند 4 ماده 976 ق.م کسانی که در ایران از پدر و مادر خارجی که یکی در ایران فرض طفل شبیه سازی شده با استفاده از روش خاک تابعیت اصلی ایران را دارد می شود.
حالت دو.م : طفل دارای مادر باشد :
در این حالت نیز در صورتی که مادر متولد خاک ایران باشد و طفل شبیه سازی شده هم در ایران متولد شود به استناد بند 4 ماده 976 ق.م ایران تبعه ایران محسوب می شود و تابعیت او از روش خاک و از نوع اصلی یا مبدا خواهد بود. در این وضعیت تابعیت مادر در تعیین تابعیت ایرانی فرزند هیچ دخالتی ندارد و آنچه مهم است محل تولد مادر و فرزند است که باید در ایران باشد در غیر این صورت او تبعه ایران محسوب نمی شود.
بند دوم : با فرض رضاعی بودن قرابت
بر اساس نظر عده دیگری از فقها قرابت طفل شبیه سازی شده با صابت سلول غیر جنسی، قرابت رضاعی تلقی می شود. دراین فرض دو حالت برای تعیین تابعیت طفل متصور است که عبارتند از :
حالت اول : طفل شبیه سازی شده در خارج از ایران متولد شود :
همان گونه که گفته شده در صورت تشخیص و برداشت نظر قرابت رضاعی در مورد شخص شبیه سازی شده با کسی که سلول غیر جنسی اش استفاده شده بر طبق ماده 1046 ق.م هم قرابت رضاعی را از حیث حرمت نکاح مانند قرابت نسبی تلقی کرده است. لذا قرابت رضاعی از لحاظ سایر موارد از جمله تابعیت مانند قرابت نسبی نیست و فرزند رضاعی نمی تواند به واسطه قرابت تابعیت والدین رضاعی را کسب کند.
بند 2 ماده 976 ق.م صرفا بیان نموده است کسی که پدر ایرانی است ایرانی تلقی می شود. هیچ اشاره ای ننموده که منظور قرابت نسبی است یا مشمول قرابت رضاعی می شود. به نظر می رسد با توجه به تصریح ماده 1046 ق.م بر این که قرابت رضاعی از حیث حرمت مانند قرابت نسبی است و این حکم بر خلاف اصل می باشد. با این وجود با توجه به رای وحدت رویه شماره 3/4/1376-617 هیئت عمومی دیوان عالی کشور که طی آن تکالیف مربوط به پدر از جمله اخذ شناسنامه بر عهده پدر عرفی (زانی) می باشد با توجه به این واقعیت که شناسنامه برای افرادی که ایرانی می باشند صادر می شود و با عنایت به اینکه رای وحدت رویه صدور شناسنامه برای طفل ناشی از زنا را مقید به تولد در داخل خاک ایران نکرده است، همچنین در متن فتوای امام خمینی (که بر مبنای آن رای وحدت رویه صادر شد) هم به صورت مطلق ذکر شده است: "… متولد از زنا در نفقه و حضانت حکم سایر اولاد را دارد." و آن را مقید به تولد در ایران ننموده است. و با توجه ایمکه در این فرض طفل ناشی از شبیه سازی نامشروع تلقی شده ولی ارتباط عرفی پدر و فرزندی او با کسی که از سلول او بوجود آمده است محرز است. لذا طفل در این فرض مانند اطفال ناشی از زنا ایرانی تلقی می شود. این تفسیر با بند یک ماده 7 پیمان نامه حقوق کودک مطابق دارد.
مشکلی که در طفل ناشی از شبیه سازی در این مورد مطرح می شود. این است که بر خلاف طفل ناشی از زنا که دارای پدر و مادر عرفی است. در اطفال شبیه سازی شده به واسطه تک والدی بودن ممکن است وی تنها مادر عرفی داشته باشد. در این حالت آیا استثناء به رای وحدت رویه و استدلال فوق می توان او را تبعه ایرانی فرض کرد یا خیر؟
با توجه به اینکه فرزندان ناشی از زنا دو والدی هستند و رای وحدت رویه در این خصوص صادر شده است، لذا راجع به موردی که طفل فاقد پدر است اظهار نظر کرده است. با این وجود با عنایت به اینکه بر اساس ماده 1168 ق.م حضانت حق و تکلیف پدر و مادر تلقی شده است و در غیاب پدرنفقه حضانت اولاد به عهده مادر است به نظر می رسد در این حالت اگر مادر عرفی تبعه ایران باشد مکلف به اخذ شناسنامه برای طفل است و آن طفل ایرانی تلقی می شود.
حالت دوم – طفل شبیه سازی شده در داخل ایران متولد شود در صورتی که طفل شبیه سازی شده در داخل ایران متولد شود موضوع با حالت اول متفاوت است. در بند 3 ماده 976 قانون مدنی تصریح شده است:
"کسانیکه در ایران متولد شده و پدر و مادر آنها غیر معلوم باشد" لذا می توان استنباط کرد، با توجه به اینکه نسب طفل با کسی که از سلول غیر جنسی او برای شبیه سازی استفاده شد و از طرفی زنی که تخمک و رحم او برای رشد جنین استفاده شده است. رد شده لذا پدر و مادر او غیر معلوم است و با توجه به بند 1 ماده 7 پیمان نامه حقوق کودک (دولت جمهوری اسلامی ایران در سال 1372 به موجب ماده واحده ای که به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده به کنوانسیون حقوق کودک ملحق گردیده است) که دولتها را مکلف دانسته در صورت امکان کودک دارای تابعیت باشد و با عنایت به بند 3 ماده 976 قانون مدنی او تبعه ایران تلقی می شود. همان طور که گفته شد در مورد فرض دوم اطفال شبیه سازی شده در احکام مربوط به تابعیت مانند فرزندان ناشی از زنا هستند.
"… قبول این امر، که طفلی که به صورت نامشروع به دنیا آمده از ابتدا محکوم به بی تابعیتی گردد، با توجه به کوششهای که برای جلوگیری از بی تابعیتی انجام گرفته است صحیح نیست. بنابراین به نظر می رسد که با جمع بندهای 1 و3 ماده 976 ق.م ایران، که از یک طرف کلیه ساکنان ایران را به استثنای اشخاصی که تابعیت خارجی آنها مسلم است را ایرانی می داند و از طرف دیگر کسانی را که در ایران متولد شده و پدر و مادر آنان غیر معلوم باشند را ایرانی می داند، می توان گفت اطفال نامشروع نیز که پدر و مادر، در صورتی که در ایران به دنیا آمده باشند جزء آن دسته از ساکنین ایران هستند که تابعیت خارجی آنها مسلم نیست و بنابراین ایرانی محسوب می گردند…"
صرف نظر از مطالب فوق، که جهت تحصیل تابعیت ناشی از شبیه سازی کافی است، با توجه به ردی وحدت رویه قضایی 3/4/1376-617 هیئت عمومی دیوان عالی کشور، آنچه در حالت اول توضیح داده شد در صورتی که طفل دارای پدر عرفی باشد، بر اساس آن استدلال (مربوط به اطفال ناشی از زنا) طفل ایرانی محسوب می شود.
لذا با توجه به شباهتی که فرزندان ناشی از زنا با اطفال شبیه سازی شده دارند در این حالت. در صورتی که قائل به این نظر باشیم که قرابت اطفال شبیه سازی شده با پدر یا مادر آنها (فردی که از سلول غیر جنسی او شبیه سازی انجام می شود) رضاعی بوده و وی در داخل ایران متولد شده باشد با توجه به بند 1 ماده 7 پیمان نامه بین المللی حقوق کودک، و بندهای 1 و 3 ماده 976 ق.م به لحاظ این که والدین او معلوم نیستند، او را تبعه ایران محسوب می کنند. این تابعیت از نوع اصلی و به روش خاک تحصیل شده است.

مبحث پنجم : نام خانوادگی و اسناد سجلی
بدون شک افراد جدای از این که چگونه متولد می شوند باید دارای نام خانوادگی و اسناد سجلی باشند تا به این وسیله هویت آنها شناخته شود. در این مبحث در دو گفتار جداگانه راجع به نام خانوادگی و اسناد سجلی افرادی که از طریق شبیه سازی به وجود می آیند بر اساس قوانین ایران بررسی و تحقیق به عمل خواهد آمد.
گفتار اول : نام خانوادگی
برای شناسایی راحت افراد نیازمند داشتن نام خانوادگی هستیم . نام کوچک به لحاظ تشابه اسمی به تنهایی نمی تواند افراد را به دیگران بشناساند "نام خانوادگی نامی است که تمامی افراد یک خانواده (یا قسمتی از آنها) که از نسل یک نفر (مرد) هستند به آن نامیده می شوند. چون این نام بین آنها مشترک است هر یک دارای یک نام اختصاصی یا شخصی می باشند که معمولاً (در عرف عام) به آن نام کوچک گفته می شود. نام خانوادی متعلق حق افراد خانواده است."
ماده 997 ق.م مقرر می دارد در خصوص نام خانوادگی که :
"هر کس باید دارای نام خانوادگی باشد …"
لذا داشتن نام خانوادگی الزامی است. تبصره ماده 41 ق. م در خصوص نام خانوادگی مقرر می دارد:
"نام خانوادگی فرزندان نام خانوادگی پدر خواهد بود اگر چه شناسنامه فرزند در قلمرو اداره ثبت احوال دیگری صادر گردد…."
موضوع در خصوص بچه های شبیه سازی شده مانند مباحث قبلی بستگی به این مسئله دارد که نسبت این افراد را با اقربای خود چگونه بدانیم. در بحث نیز دو حالت متصور است که عبارتند از :
حالت اول : مشروع تلقی کردن نسب :
در صورتی که نسب طفل را مشروع تلقی کرده یا به شبهه مانند افرادی دی نام خانوادگی پدر آنها به ثبت می رسد. و تا رسیدن به سن 18 سالگی می توانند از این نام خانوادگی استفاده کنند بعد از این که طفل به سن 18 سالگی رسید بر اساس ماده 40 و تبصره ذیل آن ماده می تواند با رعایت تشریفات آئین نامه اجرایی قانون نسبت به تغییر نام خانوادگی خود اقدام نماید. موارد تغییر نام خانوادگی در آئین نامه اجرایی قید گردیده است.
ماده 41 قانون ثبت احوال نام خانوادگی را با رعایت حق تقدم مختص اشخاص دانسته است که به نام آنها در دفتر مخصوص نام خانوادگی ادارات ثبت احوال به ثبت رسیده است. افراد دیگر با اجازه صاحب نام خانوادگی می توانند از آن استفاده کنند. این حق پس از فوت به ورثه قانونی منتقل می شود.
گفته شد که طفل شبیه سازی شده تک واله است، بر حسب این که سلول غیر جنسی برای شبیه سازی متعلق به مرد یا زن باشد، این طفل منحصرا دارای پدر یا مادر خواهد بود در فرض فوق که موردی که طفل دارای پدر است ذکر شد. اما سوال این است، با توجه به اینکه بر اساس ق. ایران طفل از نام خانوادگی پدر استفاده می کند در صورتی که طفل شبیه سازی شده فقط مادر داشت چه نام خانوادگی برای او انتخاب خواهد شد؟
قسمت اخیر تبصره ماده 15 ق ثبت احوال می گوید :
"اگر مادر اعلام کننده باشد نام خانوادگی مادر به طفل داده می شود"
به نظر می رسد با توجه به مراتب فوق که در قسمت اخیر ماده 16 قانون ثبت احوال در این فرض نام خانوادگی مادر به طفل داده می شود.
حالت دوم : مشروع نبودن نسب
در صورتی که نسب طفل شبیه سازی شده با پدر یا مادرش (صاحب سلول غیر جنسی که از آن شبیه سازی به عمل آمده) مشروع تلقی نکنیم نمی تواند از نام خانوادگی او استفاده کند.
به نظر می رسد در این مورد باید بر اساس ماده 17 قانون ثبت احوال اقدام کرد که مقرر می دارد :
"هر گاه ابوین طفل معلوم نباشند سند بی نام خانوادگی آزاد و نامهای فرضی در محل اسامی ابوین تنظیم می گردد…"
در این صورت مانند اطفال ناشی از زنا و افرادی که والدین آنها معلوم نیست اقدام شده و نام خانوادگی آنها آزاد و از نامهای فرضی در محل اسامی و والدین درج می گردد. موضوع فرضی بودن اسامی پدر و مادر در شناسنامه قید نمی شود از وحدت ملاک اطفال شبیه سازی شده و افرادی که والدین آنها معلوم نیست استنباط می شود فرضی بودن اسامی والدین در شناسنامه طفل شبیه سازی شده قید شده
"تصحیح اسامی فرض با تکمیل مشخصات ناقص بموجب اقرار نامه موضوع ماده 1273 ق.م یا حکم دادگاه یا مدارک حصر وراثت بعمل خواهد آمد و نام خانوادگی طبق احکام مربوط به نام خانوادگی اصلاح خواهد شد."
بدیهی است با توجه به اینکه مقررات مربوط به نسب از قوانین امری محسوب می شود. نمی توان با اقرار نامه یا حکم دادگاه مقررات امری مربوط به نامشروع بودن نسب این گونه افراد را تغییر داد.
برخلاف افرادی که والدین آنها معلوم نیستند در مورد افراد شبیه سازی شده تنها زمانی می توان این اسامی فرضی تصحیح شوند که مشروعیت نسب این گونه افراد از طریق قانون یا فتاوی معتبر به اثبات برسد صرف نظر از مطالب فوق با توجه به آنچه در بحث مربوط به حضانت راجع به رای وحدت رویه قضایی گفته شد به نظر می رسد در صورتی که طفل ناشی از زنا باشد یا طفل شبیه سازی شده را نامشروع تلی کنیم باز هم پدر عرفی تمامی تکالیفی که قانون اجرای آنها را بر عهده پدر دانسته، عهده دار خواهد بود. لذا به استناد رای وحدت رویه شماره 3/4/1376-617 نام خانوادگی پدر عرفی به طفل متولد از شبیه سازی داده می شود.
گفتار دوم : اسناد سجلی
بر اساس مواد 12 و 13 قانون ثبت احوال ولادت هر طفل در ایران اعم از اینکه پدر و مادر او ایرانی یا خارجی باشند باید به نماینده یا مامور ثبت احوال و در خارج از ایران به نزدیک ترین نمایندگی کنسولی یا سازمان ثبت احوال کشور اعلام شود. این ولادت در دفتر ثبت کل وقایع به ثبت می] رسد در این دفتر اطلاعاتی راجع به زمان دقیق ولادت، نام، نام خانوادگی صاحب سند و جنس، مشخصات دقیق والدین، مشخصات دقیق اعلام کننده در صورتی که غیر از والدین باشد، مشخصات دقیق گواهان مشخصات و امضاء نماینده ثبت احوال و … قید می گردد. پس از ثبت ولادت در صورتی که طفل ایرانی باشد، شناسنامه صادر و تحویل می شود و اعلامیه برای ثبت واقعه در دفتر ثبت کل وقایع صفحه مخصوص پدرو مادر به اداره ثبت احوال محل صدور شناسنامه آنان فرستاده می شود و در صورتی که طفل خارجی باشد، گواهی ولادت صادر و تسلیم می شود.
و در صورتی که ایرانی باشند، اسناد سجلی صادر خواهد شد.
در مواد فوق بدون در نظر گرفتن این که طفل مشروع هست یا خیر در صورتی که ایرانی باشد برای او سند سجلی صادر خواهد شد، لذا در صورتی که طفلی از طریق شبیه سازی متولد شده است بر اساس آنچه در بحث مربوط به تابعیت گفته شد، ایرانی تلقی شود شناسنامه ایرانی برای او صادر و تحویل خواهد شد.
احکام حقوقی طفل شبیه سازی
شده مباحث اهلیت و ارث
مبحث ششم
هر شخص که زنده متولد می شود می تواند دارای حق و مالکیت باشد و در محدوده قوانین می تواند از این حقوق خود استفاده کند. علم حقوق تبعیض در دارا شدن حق واجدی حقوق را نمی پذیرد . در این مبحث در دو گفتار به ترتیب اهلیت تمتع و اهلیت استفاده را بیان می کنیم.
گفتار اول : اهلیت تمتع
انسان به واسطه شخصیتی که قانون برای او لحاظ نموده است دارای حقوقی است و در مقابل این حقوق تکالیفی نیز بر عهده دارد . بر اثر این که بتواند از حقوق خود استفاده کند نیازمند اختیار اعمال حقوق خود است. لذا اهلیت بر دو نوع است که عبارتند از:
الف) اهلیت تمتع
ب) اهلیت استیفاء
اهلیت تمتع عبارت از قابلیتی است که به اعتبار آن می تواند دارای حق سودو موردتکلیف قرار گیرد. اهلیت تمتع ملاک شخصیت حقوقی می باشد."
ق.م در خصوص اهلیت تمتع در ماده 956 مقدور می دارد:
"اهلیت برای دارا بودن حقوق با زنده متولد شدن انسان شروع و با مرگ او تمام می شود"
بنابراین تنها شرط داشتن شخصیت و قابلیت دارا شدن حق، زنده متولد شدن است و شروط دیگری مانند مشروعیت نسب و یا تولید مثل از طریق تلقیح طبیعی ملاک نیست.
لذا نتیجه می گیریم:
اطفال شبیه سازی شده به شرط زنده متولد شده قابلیت دارا شدن حق را دارند و از این لحاظ با افراد دیگر هیچ تفاوتی ندارند. ماده 7 پیمان نامه حقوق کودک هم بر این نکته که همزمان باتولد کودک وی از حقوق بهره مند می شود تاکید دارد.در بند اول این ماده آمده است:
"تولد کودک بلافاصله پس از به دنیا آمدن ثبت می شود و از حقوقی مانند حق داشتن نام کسب تابعیت و در صورت امکان شناسایی والدین و قرار گرفتن تحت سرگرستی آنها برخوردار می باشد."
قانون مدنی در ماده 957 شرط تمتع از حقوق مدنی را برای جنین زنده متولد شدن بیان می دارد. بر این اساس جنین جدای از والدین خود دارای شخصیت تلقی شده است ولی سوالی که در اینجا مطرح است این است که جنین از چه زمانی دارای حق تمتع می شود؟
"حمل زمانی گفته می شود که منی وارد رحمزن شود و بین تخم ذکور (اسپرم) وتخمک اناث امتزاج حاصل گردد که آن را لقاح نیز می گویند. لقاح بلافاصله پس از ورود منی در رحم حاصل نمی شود، بلکه مدتی لازم است تا امتزاج بوجود آید و گاه اتفاق می افتد که حدود دو ساعت پس از نزدیکی انجام می گیرد." از وحدت ملاک این مورد با ارث جنین این گونه برداشت می شود که بعد از انعقاد نطفه جنین دارای حق تمتع می شود . ماده 875 ق.م مقرر داشته:
"شرط وراثت زنده بودن در حین فوت مورث است و اگر حملی باشد در صورتی ارث می برد که نطفه او حین الموت منعقد بود و زنده هم متولد شود اگر چه پس از تولید بمیرد." لذا نتیجه می گیریم : طفل بعد از انعقاد نطفه از حقوق مدنی متمتع می شود مشروط به اینکه زنده متولد شد. بطور مثال بعد از انعقاد نطفه پدر می تواند را به جنین هبه کند ولی تحقق کامل هبه مشروط بر این است که جنین زنده متولد شود.
اهلیت تمتع در اطفال شبیه سازی شده.
با توجه به اینکه هیچ کدام از فقها طفل شبیه سازی شده را محروم از حقوق مدنی ندانسته اند حتی بعضی با وجود مخالفت با شبیه سازی این اطفال ر در دارا شدن حقوق اجتماعی مانند سایر افراد تلقی کرده اند لذا به نظر می رسد اطفال شبیه سازی شده مانند سایر افراد در دوران جنینی دارای حق تمتع از حقوق مدنی هستند.
سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که جنینی که بر اثر شبیه سازی به وجود آمده است از چه زمانی دارای حق تمتع می شود؟
به نظر می رسد با توجه به آنچه در خصوص لقاح و مراحل شبیه سازی گفته شد، بعد از مرحله سوم شبیه سازی که به وسیله جریان ضعیف الکتریسیته که از بین دو الکترود مثبت و منفی عبور داده می شود غشای سلول دهنده با غشای سلول تخمک میزبان پیوند زده می شود و سپس هسته غیرجنسی توسط تخمک محصور می شود لقاح انجام شده تلقی می گردد و از این زمان اهلیت تمتع جنین شروع می شود.
گفتار دوم: اهلیت استیفا
همان گونه که گفته شد اطفال جدای از اینکه از چه روشی متولد شده اند. دارای حق تمتع هستند. اشخاص برای اینکه بتوانند از حقوق خود بهره مند شوند، نیازمند این هستند که قدرت اعمال حقوق خود را داشته باشند . اهلیت استیفا این گونه تعریف شده است: "صلاحیت شخص برای به کار بردن حقوقی که دارا شده است مانند صلاحیت کبیر برای معامله در اموال خود که در حال صغر آنها را از پدر به ارث برده است."
امکان دارا شدن حق بازنده متولد شدن محقق می شود ولی امکان اجرای این حق بستگی به تحقق شرایطی دارد که توضیح داده خواهد شد. ماده 958 ق.م می گوید هر انسان متمع از حقوق مدنی خواهد بود لیکن هیچ کس نمی تواند حقوق خود را اجرا کند مگر اینکه برای این امر اهلیت داشته باشد." در واقع این شرایط به خاطر ایجاد محدودیت نیست بلکه جنبه حمایتی دارد زیرا اگر فردی را که از لحاظ عقلی به کمان نرسیده در اداره اموال خود صاحب اختیار به اینم ممکن است اقدامی که به ضرر اوست انجام بدهد.
قانون مدنی در دارا شدن حق استیفا هیچ تبعیضی بین افراد قائل شده است ماده 121 قانون مدنی مقرر داشته:
"هیچ کس را نمی توان بعد از رسیدن به سن بلوغ به عنوا جنون یا عدم رشد محجور نمود مگر آنکه عدم رشد یا جنون او ثابت شده باشد." از آیت الله مکارم شیرازی در خصوص تشرف اشخاص شبیه سازی شده به دین اسلام سئوال شد جواب دادند: "تشرف چنین انسانی به دین اسلام بلامانع است." ایشان در خصوص ازدواج این افراد بیان نمودند ازدواج و نکاح او با هر کس جز محارم یعنی کسی که از او سلول گرفته شده یا در رحم او پیوند زده شده است. بی مانع است." با توجه به مقدماتی که گفته شد در مجموع نتیجه می گیریم اشخاص شبیه سازی شده مانند سایر افراد دیگر می توانند دارای حق استیفا باشند.
ماده 1207 قانون مدنی مقرر می دارد که:
"اشخاص ذیل محجور و از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع اند
1- صغار
2- اشخاص غیر رشید
3- مجانین
بند اول : صغار
بر اساس تبصره یک ماده 1210 قانون مدنی "هیچ کس را نمی توان بعد از رسیدن به سن بلوغ به عنوان جنون یا عدم رشد محجور نمود مگر آنکه عدم رشد یا جنون او ثابت شده باشد.
تبصره 1- سن بلوغ در پسر پانزده سال تمام قمری و در دختر نه سال تمام قمری است.
تبصره 2- اموال صغیری که بالغ شده است را در صورتی می توان به او داد که رشد او ثابت شده باشد."
ماده 1210 قانون مدنی بموجب اصلاحیه مورخ 14/8/1370 قانون مدنی به تصویب رسید.
ماده 1 پیمان نامه حقوق کودک در خصوص سن کودک می گوید:
"از نظر کنوانسیون منظور از کودک افراد انسانی زیر 18 سال است مگر این که طبق قانون قابل اجرا در مورد کودک ، سن بلوغ کمتر تشخیص داده شود." ماده 1210 قانون مدنی موردانتقاد بسیاری از حقوقدانان قرار گرفته است به نظر می رسد این ماده از لحاظ تعیین سن بلوغ اشخاص ، بخصوص راجع به سن دختران با واقعیت جامعه ایرانی مطابقت ندارد و تجدیدنظر در این خصوص ضروری می باشد. علاوه بر این در فقه نظرات دیگری راجع به سن بلوغ وجود دارد که با وقاعیت تطبیق بیشتری دارد.
بند دوم: اشخاص غیر رسید
ماده 1214 قانون مدنی می گوید:
معاملات و تصرفات غیر رشید در اموال خود نافذ نیست مگر با اجازه ولی یا قیم او اعم از اینکه این اجازه قبلاً داده شده یا بعد از انجام عمل ." در اینجا فرد غیر رشید به معنی کسانی است که عقل معاش ندارند و نمی توانند در معاملات خود مصلحت خود را رعایت کنند به این افراد اصطلاحاً مفید می گویند. "سفاهت ضد رشد است و سفیه مقابل رشید است. رشد صنعتی است نفسانی در انسان که مانع از تضیع مال و صرف آن در غیر محل باشد پس کسی که نوعاً معاملاتش غیر عقلائی است و شباهتی به معاملات اشخاص عادی ندارد."
ماده 1208 قانون مدنی در تعریف افراد غیر رشید می گوید:
"غیر رشید کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی عقلائی نباشد." مقنن به جهت رعایت غبطه اشخاص سفی معاملات آنها را در صورتی معتبر دانسته که ولی با قیم قانونی آنها به این معامله رضایت دهد.
بر اساس ماده 190 قانون مدنی قصه و رضایت از شرایط اساسی هر معامله است، افراد صغیر (صغیر غیر ممیز) به واسطه این که فاقد قوه درک هستند فاقد قصد و رضایت صحیح برای انجام معاملات داشته باشند و معاملات این گونه افراد به واسطه فقدان این دو عنصر باطل است، رضایت بعدی ولی یا قیم نمی تواند به این معاملات اعتبار دهد.در صورتی که افراد سفی فاقد قصه نیستند بلکه به واسطه این که تصرفات آنها در امال و حقوق مالی شان غیر عقلائی نیستند بلکه به واسطه این که تصرفات آنها در اموال و حقوق مالی شان غیر عقلائی است برخلاف معاملات افراد صغیر، معاملات این افراد باطل نبوده بلکه غیر نافذ است و با تنفیذ ولی یا قیم اعتبار قانونی پیدا می کند.
این ماده قانون در ادامه تملکات بلاعوض افراد غیر رشید را بواسطه این که از ناحیه این معاملات ضرری متوجه سفیه نمی شود معتبر شناخته است و شرط تنفیذ قرارداد ولی یا قیم را مشمول این گونه قراردادها ننموده است.
بند سوم: مجانین
"مجنون کسی است که دارای اختلال اعصاب دماغی می باشد و نمی تواند در اجتماع وضعیت خود را حفظ و از حقوق خود دفاع نماید." مجنون در اموال و حقوق مالی خود نمی تواند هیچ تصرفی بکند و هر معامله او باطل می باشد، با این وجود معاملات مجنون ادواری در زمان افاقه نافذ می باشد میزان محجوریت مجنون مانند صغیر غیر ممیز می باشد.
احکام افراد محجور شبیه سازی شده مانند افراد عادی می باشد. لذا اطفالی که از شبیه سازی به وجود آمده اند در صورتی که به سن بلوغ برسند می توانند حقوق مالی خود را اعمال نمایند مگر این که به علت وجود جنون یا سفه اهلیت استیفاء آنها در حدودی که شرح داه شده زایل شود.

مبحث هفتم: ارث
همان گونه که در مبحث قبلی گذشت افرادی که از طریق شبیه سازی به وجود می آیند مانند سایر افراد دارای حق تمتع هستند و می توانند اموالی را تملک کنند. این افراد بر اساس نظرات فقهی می توانند ازدواج کنند و بسیاری از فقها نسب آنها را به پدر یا مادرشان مشروع تلقی می کنند، لذا افراد شبیه سازی شده زمانی که می میرند یا یکی از منسوبین آنها بمیرد موضوع بحث ارث قرار میگیرند.
"ارث در اصطلاح حقوقی است که از مرده حقیقی یا حکمی بالاصاله بزنده حقیقی یا حکمی انتقال یابد مثل غائب مفقود الاثر یا جماعتی که با هم غرق شده یا خانه ای روی آنها خراب شده باشد…" ماده 861 قانون مدنی می گوید "موجب ارث دو امر است".
الف : نسب
"منظور از موجب در اینجا (ماده 861 ق.م) ایجاب ماخوذ از وجوب نیست بلکه مقصود سببیت است که دو جهت مذکور در این ماده موجب توارث است." در خصوص نسب بچه های شبیه سازی شده قبلاً توضیح داده شد که عده ای از فقها نسب اطفال شبیه سازی شده را مشروع می دانند. "نسب وقتی موجب ارث است که انتساب بوجه شرهای باشد یعنی نسب برحسب قانون در واقع صحیح بوده یا در حکم صحیح باشد و ترتیب احکام صحیح به آن داده شود . مثل نسبتی که به موجب اقرار ثابت گردد یاناشی از شبهه بوده و یا منشا آن نکاح سایر ملل و ادیان رسمی باشد."
با این وجود مشروع تلقی کردن نسب افراد شبیه سازی شده فقط در ارث فرد شبیه سازی شده با پدر و مادر و برادران و خواهران او موثر است . اگر نسب این اطفال را با پدر یا مادر طبیعی شان (فردی که از سلول غیرجنسی او بوجود آمده) مشروع تلقی نشود از افراد فوق و منسوبین به آنها (مانند فرزندان، ابوین) ارث نخواهد برد، ولی به واسطه این که افراد شبیه سازی شده می تواند ازدواج کند و دارای فرزند شود ارتباط نسبی یا سببی او با همسر و فرزندانش مشروع تلقی می شود.لذا وی بدون هیچ شکی در این مورد موضوع ارث قرار خواهد گرفت.
از آیت الله مکارم شیرازی سوال شد: آیا می توان از چنین انسانی (فرد شبیه سازی شده) ارث برد؟
و ایشان جواب دادند: "چنین موجوداتی از کسی ارث نمی برند . همانند فرزندان رضاهای که محرم هستندولی ارث نمی برند."
این قسمت از جواب ایشان با دیگر جوابهایشان در این مسئله مطابقت ندارد و متناقض به نظر می رسند. از ایشان در مورد ازدواج سئوال شده و جواب دادند:
"ازدواج و نکاح او با هر کس جز محارم، یعنی کسی که از او سلول گرفته شده و کسی که در رحم او پیوند زده شده بی مانع است." بدیهی است کسی که ازدواج می کند ممکن است صاحب فرزند شود، بهرحال روابط وی با همسر و فرزندان مانند سایر افراد خواهد بود. تصور اینکه این فرد از همسر و فرزندانش ارث نبرد و یا متقابلاً همسر و فرزندان او از وی ارث نبرند غیر قبول است ، با توجه به اینکه ایشان مجدداً در خصوص معاشرت با چنین افرادی جواب می دهند: اشکالی ندارد چنین انسانی مانند سایر انسان هاست. به نظر می رسد این برداشت از فتوای ایشان صحیح نباشد، بلکه احتمالاً ایشان عقید داشته اند که طفل شبیه سازی شده از پدر یا مادر طبیعی خود ارث نمی برد. این استدلال با ادامه نظر ایشان مطابقت دارد زیرا، ایشان در ادامه این افراد را به فرزندان رضاهای تشبیه نموده اند فرزندان رضاهای از والدین رضاهای و اقوام آنها ارث نمی برند ولی از سایر منسوبین خود از جمله فرزندان و همسر ارث می برند و آنها هم متقابلاً از وی ارث می برند.
ب: سبب
یکی دیگر از موجبات ارث سبب می باشد. "سبب عبارت است از ارتباط شخص با دیگری با دیگری از جهت زوجیت شرعی یا آزاد کردن بنده یا ضامن جریره شدن یا امام بودن یا نحو اینها."
هیچ کدام از فقها و حقوقدانان افراد شبیه سازی شده را ممنوع از ازدواج ندانسته اند. (نظر آیت الله مکارم شیرازی در این خصوص در بند الف بیان شد) دیگر احکام ارث از جمله موانع ارث، فروض، طبقات وراث ، سهم الارث آنها ماننددیگر افراد است.

نتیجه گیری
بر خلاف تولید مثل معمولی انسان که از طریق تلقیح اسپرم مرد و اوول زن و رشد آن در درون رحم زن عملی می شود در شبیه سازی یکی از سلولهای تمایز نیافته (سلولهای بنیادی) که دارای خصوصیات ژنتیکی تمامی اعضای بدن است به درون تخمک زن که هسته آن خارج گردیده انتقال می دهند. تخمک به رحم یک زن انتقال یافته و تا زمان تولد در آنجا رشد می کند. مراحل پنجگانه انجام شبیه سازی در فصل اول شرح داده شده است.
باتوجه به مکانیسم شبیه سازی و بررسی نظرات مختلف نتایج زیر راجع به مشروعیت شبیه سازی و احکام حقوقی اطفالی که از این طیق به دنیا می آیند حاصل شد . که در بحث مشروعیت به دلیل خارج بودن ازحوصله بحث و اخلاقی شدن و خارج شدن از مسیر حققوی فقط به ذکر نتیجه آن اقدام و مبحث مشروعیت را در تحقیق جای نداریم.
1) تولید مثل انسان از طریق شبیه سازی خلق انسان و دخالت در کار خدائی نیست. در واقع انسان یکی از اسرار نظام آفرینش را کشف نموده که از نظام علت و معلولی تبعیت می کند. انسان با استفاده از مکانیسم شبیه سازی علت را ایجاد می کند ولی تحقق آن نتیجه که تشکیل جنین و دمیده شدن روح در کالبد اوست معلولی است که به پیروی از نظام علت و معلولی که خداوندترتیب داده است به وجود می آید . همان گونه که در تولید مثل طبیعی پدر ومادر خالق تلقی نمی شوند، در این مورد هم در شبیه سازی هم انسان پارا فراتر از حد خود ننهاده است و فقط مقدمات تولد انسان را فراهم نموده است.
2- علیرغم اینکه اکثر فقها وجود نکاح وانجام نزدیکی بین زوجین را برای مشروعیت نسب لازم دانسته اند، بعضی از فقها تولید مثل از طریق شبیه سازی را مشروع تلقی کرده اند. لذا بر اساس این عقیده نسب اطفال شبیه سازی شده مشروع تلقی می شود. موضوع مهمی که در اینجا مطرح می شود این است که اطفال شبیه سازی شده تک والدی هستند عده دیگری از فقها اطفال شبیه سازی شده را مانندفرزندان رضاعی، به شبه و نامشروع تلقی کرده اند.
3- در بحث مربوط به حضانت کودکان شبیه سازی شده صرف نظر از اینکه مشروع هستند یا خیر، با استفاده از وحدت ملاک رای وحدت رویه دیوان عالی کشور به شماره 3/4/1376-617 هیئت عمومی دیوان که در خصوص تکلیف پدر عرفی (زانی) به انجام فعالیت نسبت به فرزند مشروع صادر گردیده ، به نظر می رسد، پدر یا مادر عرفی (در مورد که شبیه سازی مشروع تلقی نشود) عهده دار حضانت طفل شبیه سازی شده خواهد بود. اگر شبیه سازی را مشروع تلقی کنیم به نحو اولی حضانت او به عهده پدر یا مادر است در هر صورت چه اطفال شبیه سازی شده را مشروع تلقی کنیم چه نامشروع چه به شبه یا رضاهای با پدر و مادر و دیگر منسوبین آنها (در محدوده ماده 1045 قانون مدنی) محرم بوده و نمی توانند با آنها ازدواج کنند.
4- محرمیت، صرف نظر از این که شبیه سازی مشروع است یا خیر، طفل شبیه سازی شده با پدر یا مادر (کسی که از سلول او گرفته شده) محرم است و این محرمیت مانع نکاح است.
5- تابعیت، در این مورد دو فرض را پیش بینی کردیم و آن این بود که الف: با فرض مشروعیت نسب طفل شبیه سازی شده: در این حالت در صورتی که پدر (کسی که از سلول غیر جنسی او بوجود آمده است) دارای تابعیت ایرانی باشد و یا پدر یا مادر او در داخل ایران متولد شده باشند آن طفل ایرانی محسوب می شود.
ب: با فرض رضاعی یا غیر مشروع بودن نسب: در این حالت با توجه به وحدت ملاک ، نامشروع بودن ووجود ارتباط عرفی بین طفل شبیه سازی شده و پدر عرفی (مانند اطفال متولد از زنا) این اطفال به استناد رای وحدت رویه و دیوان عالی کشور ایرانی تلقی می شوند.
6- نام خانوادگی، در این مورد هم مانند تابعیت در صورت یکه نسب طفل با پدرش مشروع ندانیم باز هم از رای وحدت رویه استفاده کرده و نام خانوادگی پدر عرفی را بر او می گذاریم.
7- در مورد سنه سجلی هم وضعیتی مانند تابعیت و نام خانوادگی دارد.در صورتی که نسب طفل شبیه سازی شده را مشروع بدانیم، صدور سند سجلی طفل شبیه سازی شده هیچ تفاوتی با اشخاصی که از طریق طبیعی به دنیا آمده اند ندارد و در صورت عدم مشروعیت شبیه سازی باز هم به استناد همان رای وحدت رویه اداره ثبت احوال مکلف است سند سجلی به نام او صادر نماید.
8- اهلیت، اطفال شبیه سازی شده در مورد اهلیت هیچ تفاوتی با سایر اشخاص ندارند.
9- ارث، در صورتی که نسب اطفال شبیه سازی شده را مشروع تلقی کنیم در ارث با پدر و یا مادر عرفی و دیگر منسوبین مانند ساسیر افراد هستند و در صورتی که به عدم مشروعیت شبیه سازی اعتقاد داشته باشیم طفل از پدر و یا مادر و دیگر اقوام آنها ارث نمی برد با این وجود در صورت ازدواج با همسر و فرزندان شهرهای خود ارتباط توارث خواهد داشت.

منابع
1) ارفع نیا، بهشید، حقوق بین الملل خصوصی، تهران، انتشارات آگاه، 1390.
2) الماسی، نجادعلی، تعارض قوانین، تهران ، مرکز نشر دانشگاهی، 1389.
3) امامی، سیدحسن، حقوق مدنی ، تهران، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، جلد دوم، چاپ هفتم، 1386.
4) امامی، سیدحسن، حقوق مدنی، تهران، انتشارات کتابفروشی اسلامیه ،جلد پنجم، چاپ پنجم، 1389.
5) بهاروند، حسین، راهنمای درمان ناباروی برای زوجهای نابارور، موسسه فرهنگی تیمورزاده، چاپ اول، 1390.
6) تافلر، الوین، شوک آینده ، ترجمه حشمت الله کامرانی، نشر سیمرغ، 1390، چاپ سوم.
7) جعفری لنگرودی، محمدجعفر، ترمینولوژی حقوقی، تهران، گنج دانش، 1388، چاپ چهارم.
8) جعفری لنگرودی، محمدجعفر، دوره حقوق مدنی (حقوق تعهدات)، تهران ، انتشارات گنج، چاپ سوم، 1391.

4


تعداد صفحات : 62 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود