موضوع تحقیق:
تاریخ مطبوعات اراک از انقلاب مشروطیت
تا انقلاب اسلامی ایران
کارشناس علوم اجتماعی
آموزش و پرورش منطقه 10 تهران
پژوهش حاضر نگاهی است به روند پیدایش ، رشد، فراز و فرود و افت و خیز مطبوعات در اراک از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی، هدف از این پژوهش گردآوری و ثبت پیشینه مطبوعاتی اراک است که در هراستان و شهری یکی از بایسته های فرهنگی آن استان و شهر به شمار می رود. متاسفانه تا کنون در این زمینه جز مقاله محققانه اما مختصر آقای سعید رجبی فروتن با عنوان (مطبوعات استان مرکزی تاکنون) کار در خور توجهی صورت نگرفته است. تحقیق حاضر نیز بر اساس منابع و ماخذ موجود و با تلاش و تکاپوی فراوان از طریق دستیابی به اطلاعات پراکنده ای که نزد بعضی پیش کسوتان هنوز زنده این عرصه موجود بود، چرا که اصولا دست یابی به پاره ای آگاهی های لازم به دلیل نبودن ماخذ و مدارک قابل اعتماد و استناد، برای پژوهندگان مقدور نگردید.
نکاتی که پیش از مطالعه این پژوهش نیاز به یادآوری دارد به قرار زیر است:
1-از پاره ای نظریات که در این تحقیق نام برده شده متاسفانه حتی یک نسخه نیز باقی نمانده و اصولا بعضی از نشریات حتی منتشر نشده اند و صرفا فردی به عنوان صاحب امتیاز، مجوز چاپ نشریه ای را گرفته اما نشریه به هر دلیل به مرحله چاپ نرسیده است که حتی المقدور با استفاده از آگاهی های موجود سعی شده است شرح حال صاحب امتیاز یا هر گونه اطلاع مفید دیگر به دست داده شود.
2- تنظیم فهرست الفبایی نشریات بر اساس اطلاعات مندرج در دو کتاب زیر صورت گرفته است:
الف- تاریخ جراید و مجلات ایران، تالیف محمدصدر هاشمی
ب- چهره مطبوعات معاصر ایران، تالیف غلامحسین صالح یار
و اگر نام جریده ای در این ماخذ نبود، بر اساس نمونه موجود آن جریده را معرفی کردیم.
3- سعی شده است درباره هر نشریه ابتدا شناسنامه آن، در حد آگاهی های موجود آورده شود. سپس یک مقاله بعنوان نمونه کار و پس از آن یادداشت ها و توضیحات پژوهندگان. نکته در خور توجه آن است که کوشش شده انتخاب مقالات به گونه ای باشد که علاوه بر نشان دادن سبک و سیاق نوشتاری و محتوایی حاوی آگاهی هایی درباره روال کار و نحوه انتشار خود نشریه نیز باشد.
4- در نحوه انعکاس مقالات سعی شده است ضمن تمایز مقاله با استفاده از حروف شکسته رسم الخط نشریه نیز حفظ شود. گر چه این التزام- به خاطر رعایت امانت- پاره ای ناهماهنگی ها و حتی اشتباهات نگارشی را نیز به دنبال داشته که به پژوهندگان نیز پوشیده نیست و امید است که خوانندگان این نقص را بر ما ببخشایند.
5- اطلاعات و آگاهی هایی که بر اساس گفتار شفاهی افراد تهیه شده و بیشتر جنبه نقل به مضمون دارد، در گیومه " " قرار داده نشده است.
اما در هر صورت نام منبع و مرجع مورد استناد ذکر شده است.
6- در انتخاب متون، به ویژه اشعار، بیشتر جنبه های اجتماعی و آگاهی بخشی اثر از محتوی و روال نشریه مورد نظر بوده و قوت و ضعف اثر به لحاظ ادبی ملاک انتخاب نبوده است. به همین دلیل چه بسا نظمی سست و مخدوش نیز به عنوان نمونه ای از یک نشریه انتخاب شده باشد.
این رساله تمام آنچه که باید باشد نیست. چیزی است که ما توانسته ایم نه آنچه که می خواسته ایم بنابراین کاستی هایش بسیار و ناگفته هایش فراوان است و امید آنکه آیندگان به رفع نواقص این اثر به تلاش برخیزد که همه چیز را همگان دانند.
7-از دو نشریه به جز عنوان نشریه و نام صاحب امتیاز آن هیچ گونه اطلاعاتی به دست نیاوردیم و ذکر آنها را در بخش شرح تفصیلی مطبوعات ضروری ندانستیم.
1- راهنمای اجتماعی اراک- صاحب امتیاز احمد محمدی عراقی
2- سعادت اراک- صاحب امتیاز بانو سلطنت استاد آقا
اولین روزنامه نگار اراکی
تا آنجا که اطلاع داریم- به احتمال قریب به یقین- میرزا محمد صادق خان امیری ملقب به ادیب الممالک اولین سلطان آبادی (اراکی) است که در خارج از اراک اقدام به انتشار نشریه کرده است. جرایدی که به مباشرت و مدیریت ادیب الممالک منتشر می شده، به شرح زیر است:
1-ادیب الممالک در سال 1316 قمری نایب رئیس مدرسه لقمانیه تبریز شد و در همان حال جریده "ادب" را در تبریز منتشر کرد .روزنامه "اطلاع" در شماره 457 خود که روز چهارشنبه منتشر شد هشتم رجب سال 1316 انتشار یافته درباره "ادب" چنین می نویسد:
"در این هفته نمره اول روزنامه ادب مصوب پست دارالسلطنه تبریز به اداره انطباعات ایران پرتو وصول افکند.
به شرف مطالعت آن نایل شدیم، همانا این جریده فریده از نتایج دانش و افکار و نسایج کلک سحار ادیب اریب و فاضل لبیب آقا میرزا صادق خان و ادیب الممالک پیش خدمت حضور همایون از احفاد مرحوم مبرور قائم مقام است که صاحب فضل حسب و وراث علم و ادب و به یقین از کان جز زرناب و از عمان جز در خوشاب چیزی نزاید و بر نیاید. این روزنامه منحصرا "از علوم و معارف بحث و نگارش خواهد نمود..
امیدواریم آثار بدیعه و مطالب رفیعه از افکار آن جناب در صحایف روز این جریده به یادگار بماند و دانش طلبان از آن بهره مند گردند."
ادیب الممالک تا زمانی که در تبریز بود 22 شماره از نشریه (ادب) را در آنجا منتشر کرد.
3- ادیب الممالک درسال 1318 قمری ناچار به ترک تبریز شد. ابتدا به قفقاز رفت و پس از چندی به مشهد آمد و در ارض مقدس مجددا نامه (ادب) را منتشر کرد. انتشار نامه (ادب) مشهد از 4 رمضان 1318 تا شوال 1320 قمری ادامه داشت . دیباچه اولین شماره (ادب) مشهد شعری است از ادیب الممالک با این مطلع:
چون دانا ز گنجینه در واز کرد
به نام خدا نامه آغاز کرد
جهت اطلاع از نوع نثر ادیب الممالک قسمتی از سرمقاله (ادب) مشهد را نقل می کنیم.
"بعضی در نفیسه و لئالی بی همتا در قعر بحار جراید به نظر غواصان خامه دبیران مملکت غرب رسیده است که همواره در طلب آن سر از پا نشناخته در تک رویاهای ژرف متلاطم و گرداب های هایل خطرناک فرورفته و به وسایل گوناگون آن جواهر رنگارنگ بر سر ممالک خود کشانیده و دوش و بنا گوش عروسان فکر ابنای وطن را بدان لئالی پر بهار آرایش دهند. وقتی با کمال دقت به چشم بصیرت در می نگریم می بینم که میزان ترقی و تنزل هر مملکتی از وضع و ترتیب و رواج بازار جراید آن سامان و مقیاس فکرت روزنامه نگاران و فوائد و آثار مترتبه از نشر جراید در آن قلمرو به دست می آید. پس به این اعتبار می توان گفت که روزنامه هر مملکتی نماینده و مرات افکار و خیالات مردم آنجا است…
این بنده درگاه از دیرگاه می خواست گمشده وطن را که خانمانش بر باد و نام و نشانش از یاد رفته است، در طی اوراق جراید به دست آوردو چشم فرزندان سعادتمند را به دیدار پدر مهربان روشنی بخشد.
امید که بزرگان به این خیال خرده نگیرند و بنده را جاهل و بوالهوس نشمارند. زیرا جراید همچنان که بیان کردیم آیینه افکار عالم اند و نقاد قلب بنی آدم و بسیاری دیده ایم که مردمان نام و نشان گمشده خود را در اوراق مجلات اعلان کرده و به اندک زمانی از وی خبر و اثر یابند این کرت سیم است که بدین کار شگرف و خیال مقدس پرداخته ام و انصاف همی دهم که چون در ایام سلف اعتمادم بر این خامه ابتر و اعتضادم بر توجه ابنای بشر بود، تایید الهی در پیشرفت امورم مساعدت نفرمودی، چنان که در وهله اول کودک فکرم قبل از اوان ترضیع زبان در کام کشید. دفعه آخری در رحم مادر سقط گردید ولی اینکه سپری ساخته ام که سهم حوادث بر وی کارگر نشود. زیرا که ملازم حصن ولایت است و چراغم شمع هدایت، آن را که روی امید به آستان قدس حضرت ثامن الائمه و سراج الامه مولانا علی بن موسی الرضا علیه و آبائه و اولاده آلاف التحیه والثنا باشد، البته با ثابت و سیار در ستیزد و از گردش لیل و نهار نپرهیزد."
ادیب الممالک در سال 1321 قمری به تهران آمد و نامه (ادب) را در آنجا منتشر کرد. نخستین شماره (ادب) تهران روز دوشنبه 27 رجب، عید مبعث حضرت الرسول (ص) منتشر شد.
4- ادیب الممالک در سال 1323 قمری مسافرتی به باکو کرد و در آنجا به نشر ضمیمه فارسی نامه (ارشاد) همت گماشت.
نامه (ارشاد) بادکوبه
"متجاوز از یک سال ورقه ضمیمه به زبان فارسی داشته و نویسنده ورقه فارسی آن یکی از بزرگ ترین شعرا و نویسندگان و روزنامه نگاران دوران مشروطیت ایرانی یعنی مرحوم ادیب الممالک بوده است."
5-ادیب الممالک پس از مشروطه سر دبیر روزنامه (مجلس) شد. این روزنامه که یکی از بهترین روزنامه های صدر مشروطیت است به مدیریت محمد صادق طباطبایی منتشر می شد. در اولین شماره آن قصیده معروف ادیب الممالک به این مطلع آمده است:
شاد باش ای مجلس ملی که بینم عنقریب از تو آید درد ملت را در این دوران طبیب
6- ادیب الممالک مدتی سردبیر نشریه دولتی (ایران) شد که مدیر آن ندیم السلطان بود و چندی نیز از طرف وزارت داخله مدیر نامه نیمه رسمی (آفتاب) گردید. امور این روزنامه زیر نظر میرزا حسن خان صبا قرار داشت.
7- ادیب الممالک در سال 1325 قمری نشریه (عراق عجم) را در تهران منتشر کرد. نامه (عراق عجم) ارگان جمعیتی به همین نام بود که سرلوحه آن چنین آمده است:
"در این جریده مطالب علمی، ادبی، اخلاقی، سیاسی پلتیکی، حب وطن، امور متعلقه به مدارس، بیداری ابنای وطن و مقالات عام المنفعه درج می شود."
نمونه ای از سر مقاله (عراق عجم):
"عاشورای سنه 1326-
جن و بشر بر آدمیان نوح می کنند چرا؟
برای این که نوع انسان در این ماه ذلیل و دستخوش دیوان وشیاطین می شوند تکیه ملت دام صید و شست شکار مظلومان است. تکیه دولت مذبحه و مقبره بیچارگان است. تکیه دولت نخجیرگاه پری رویان و مقتل بدبختان و مقبره عشاق و تفرجگاه سنگین دلان است. تکیه دولت جایی است که شمس الملک در آنجا به ضرب و شلاق و زخم قمه و غداره شور عاشورا را تجدید می کند. تکیه دولت جایی است که فتحنامه آل زیاد و صحیفه ذلت آل محمد در آن در کمال قشنگی و دلربایی قرائت می شود. تکیه دولت مکانی است که مستبدین سرمشق و دستورالعمل شمر و یزید را در آنجا تعلیم می گیرند. تکیه دولت عرصه ای است که قدرت و غلبه استبداد را به مشروطیت هویدا می کند."
محمد محیط طباطبایی می نویسد:
"عراق عجم مظهر قدرت علم و صفای اندیشه و نتیجه تجربه های ادیب الممالک در زندگانی روزنامه نگاری بود. شاید شیرین ترین نثر پخته و شیوای ادیب الممالک را بتوان در نوشته های عراق عجم او یافت."
ادوارد براون مستشرق معروف درباره (عراق عجم) چنین می نویسد:
"روزنامه عراق عجم از طرف و هزینه کلوپ سیاسی موسوم به عراق عجم در تهران انتشار می یافت. شماره اول آن در تاریخ سوم جمادی الاولی 1325 هجری قمری مطابق با 14 ژوئن 1905 میلادی و آخرین شماره به تاریخ دوازدهم ذوالحجه همان سال مطابق 16ژانویه 1908 میلادی منتشر شد هر شماره شامل 4 تا 8 صفحه به قطع (27*12) می باشد."
با توجه به مراتب فوق به طور قطع و یقین می تواند گفت که ادیب الممالک یکی از روزنامه نگاران بزرگ زمان خود بوده و در جهت ارتقای روزنامه نگاری کوشش های فوق العاده انجام داده است. یکی از مهمترین خدمات ادیب الممالک به عالم مطبوعات ترویج هنر کاریکاتور در روزنامه است. "از شماره بیست و هفتم سال سوم روزنامه ادب که دوشنبه چهاردهم شعبان 1323انتشار یافته، صفحه آخر آن دارای کاریکاتور شده و نخستین کاریکاتور از روزنامه (ایلوستراسیون) پاریس اقتباس گردیده است."
به طور کلی آنچه درباره روزنامه نگاری ادیب الممالک می توان گفت این است که وی "روزنامه نگاری ملایم بوده. بدین معنی که نقاص وطن خود را در عبارات و الفاظ ادیبانه به نیروی قلم جای می داده و اولیای امور را آگاه و بیدار می کرده و با انتشار قصاید وطنیه خوانندگان را سخت تحت تاثیر قرار می داده است.
آینده اراک
صاحب امتیاز و مدیر مسئول: سید کاظم ضوابطی
سردبیر: ابوالقاسم صدوق لیسانسیه دادگستری و وکیل پایه یک دادگستری
نشانی نشریه: دفتر وکالت صدوق
روش نشریه: سیاسی اجتماعی و فکاهی
این نشریه منتشر نشده است.
توضیحات
سید کاظم ضوابطی فرزند حاج سید محمد علی در سال 1300 شمسی در اراک به دنیا آمد. در سال 1317، پس از اخذ گواهی نامه سال سوم دبیرستان به عنوان آموزگار سالمندان به کار مشغول شد و سپس به اداره اوقاف رفت و در سال 1339 معاون اداره اوقاف گردید. پس از مدتی رئیس اداره اوقاف مازندران شد و بعدا کارشناس سازمان برنامه و بودجه، و سرانجام در سال 1348 بازنشسته شد. ضوابطی بعد از فراغت از کارهای دولتی مدتی به تجارت فرش پرداخت و عاقبت در سال 1374به سرای دیگر شتافت.
آقایان مرتضی و مجتبی ضوابطی، برادر و فرزند آن مرحوم هیچ گونه اطلاعی از چند و و چون نشریه "آینده اراک" نداشتند. به ضرورت تمسک به اطلاعات آقای ابوالقاسم صدوق کردیم و ایشان گفتند "ما از هر حیث مقدمات انتشار روزنامه را فراهم کردیم ولی موفق به انتشار آن نشدیم."
در تایید سخنان آقای صدوق اضافه می کنیم که آقای مجتبی ضوابطی فرزند آن مرحوم، یک طغرا پاکت و کاغذی که عنوان "آینده اراک" در بالای صفحه آن چاپ شده در اختیار ما گذاشت. این سرلوحه در آخر آمده و ما شناسنامه نشریه را از آنجا نقل کردیم.
اتفاق
مدیر: میرزا حبیب الله خان طاهری عکاس باشی
تاریخ انتشار: 1286 هجری شمسی
مشی: ارگان انجمن دموکرات عراق
توضیحات:
1- از این نشریه اطلاع مبسوطی در دست نداریم. جامع ترین شرحی که در بارنامه (اتفاق) نوشته شده مطالبی است که محمدصدر هاشمی در (تاریخ جراید و مجلات ایران) آورده و آن چنین است:
"روزنامه اتفاق در شهر عراق (اراک) در سال هزار و سیصد و بیست و شش قمری (1286 شمسی) منتشر شده است. از این روزنامه نگارنده تا کنون نمونه ای به دست نیاورده و اطلاعات نگارنده راجع به آن از شماره 11 سال اول روزنامه تیاتر مورخ چهارشنبه 17 جمادی الاولی هزار و سیصد و بیست و شش قمری گرفته شده است. بر حسب مندرجات روزنامه تیاتر که تحت عنوان (بشارت) نوشته، روزنامه اتفاق در سال 1326 در شهر عراق به مدیری (میرزا حبیب الله عکاسی باشی) با طبع ژلاتین منتشر شده، عین روزنامه تیاتر این است:
"بشارت، از این پست مکتوبی با چند طغرا روزنامه به اداره رسید که مکتوب از فاضل دانشمند جناب میرزا حبیب الله خان عکاسی باشی و روزنامه نیز زاده فکر بکر جناب معزی الیه و موسوم به روزنامه اتفاق است که در عراق با ژلاتین طبع می شود از مندرجات مکتوب که فاضلانه نگاشته و روزنامه تیاتر را تمجید فرموده اند صرف نظر کرده ایم …ولی روزنامه مزبور دارای مطالبی سیاسی و اخبارات ولایتی عراق و غیره است و الحق چشم از زیات آن روشن می شود. افسوس که اهالی عراق این قدر همت نکرده اند که این مرد دانشمند را به آوردن مطبعه صحیح کمک و اعانت فرمایند که جریده خود را ترقی داده و موجبات ترقی را برای اهالی فراهم کنند. امیدواریم بزرگان و تجار عراق بذل جهد فرمایند و مطبعه حروف سربی یا لااقل سنگی بیاورند. هم فایده حاصل خواهند کرد و هم نام نیک آنها بلند آوازه می شود."
2- میرزا حبیب الله خان طاهری عکاس باشی از تحصیل کردگان دارالفنون و رئیس انجمن دموکرات عراق در صدر مشروطه بوده است. علت اشتهار وی به عکاس باشی احتمالا این است که شاهزاده ابوالفضل عضد حاکم عراق میرزا حبیب الله را که در فن عکاسی اطلاعاتی داشته به عنوان عکاس مخصوص خود به اراک آورده است.
3- در تاریخچه احزاب اشاره کردیم که از بامداد مشروطه تا آغاز سطنت رضا شاه شش انجمن در اراک فعالیت سیاسی اجتماعی می کردند که از میان آنها دو انجمن دموکرات و اعتدالیون فعال تر از سایر انجمن ها بودند. این دو انجمن که با انتشار روزنامه اهداف خود را به عموم می رساندند.
اراک امروز
صاحب امتیاز و مدیر مسئول: غلامعلی سپهداری
این نشریه منتشر نشده است
توضیحات
بستگان و نزدیکان و هم نشینان غلامعلی سپهداری هیچ گونه اطلاعی از نشریه اراک امروز نداشتند. بنابراین به احتمال قریب به یقین می توان حدس زد که سپهداری موفق به انتشار نشریه اش نشده است.
نسب غلامعلی سپهداری تا شش واسطه به یوسف خان سپهدار زمان فتحعلی شاه و بنیانگذار اراک می رسد. غلامعلی خان سپهداری فرزند محمد باقر ملقب به سالار حشمت در سال 1294 شمسی به دنیا آمد و تحصیلات خود را در رشته کمک مهندسی کشاورزی به پایان رساند. سپس به استخدام دولت درآمد و تا ریاست اداره دخانیات مشهد ارتقا یافت. سپهداری در سال 1357 رخت به سرای باقی کشید.
غلامعلی سپهداری بر سبیل تفنن شعر نیز می سروده است. هنگامی که سرگرم بررسی "نامه عراق" در سال 1313بودیم، در شماره 128 آن هفته نامه شعر زیر را به نام سپهداری یافتیم که در استقبال از یکی از غزل های فردوس فراهانی سروده شده است. چند بیت از آن را نقل می کنیم.
ای که گفتی برنیاید هرگز آواز از عراق
در سخن بنگر عقب مانده است شیراز از عراق
از فراهان نکته سنجی چون "فراهانی" که شد
در ادب او را مقامی شامخ احراز از عراق
"حشمتا" اندر پی تحصیل علم و فضل باش
تا که با دانشوران گردی تو دمساز از عراق
اراک نو
صاحب امتیاز و مدیر مسئول: م. باباخانی
سردبیر: تحت نظر هیات تحریریه
(محمود کوهپایه ای عراقی)
ترتیب انتشار: هفته نامه
سال انتشار: 1329
روزانتشار: پنج شنبه
تعداد صفحات: 4
قطع 30*42
گستره توزیع: محلی
توضیحات:
1- در میان سال های 32-1320 برخی نشریات زیر پوشش وطن پرستی، مردم دوستی، قانون گرایی و … اقدام به افشای مفاسد برخی دولتمردان می گردند و از این راه محبوبیت فراوانی به دست می آوردند که مشهورترین و معروف ترین آنها هفته نامه "اراک امروز" به مدیریت محمود مسعود بود.
2- به نظر می آید که گردانندگان هفته نامه "اراک امروز" به شیوه محمد مسعود قلم می زده اند. زیرا علاوه بر افشاگری هایی که در این نشریه از مخالفین شده، سر مقاله شماره 8 سال اول آن نیز اختصاص به محمد مسعود دارد. نویسنده سرمقاله معتقد است که "خون مسعود می جوشد و از هر قطره آن هزاران مسعود به وجود می آید."
3- این نشریه علاوه بر افشاگری های محلی، چون سردبیرش- محمود کوهپایه ای عراقی- کارمند راه آهن ایران بود، اشارات متعددی به زد و بندهای موجود در راه آهن ایران کرده است.
تهران حضرت آیت الله کاشانی- رونوشت اداره کل تبلیغات
به منظور اجرای منویات آن جناب در ساعت چهار بعدازظهر روز سه شنبه 14/08/30 از طرف جمعیت طرفداران جبهه ملی و جمعیت نبوی و جراید ملی اراک نو- افق اراک و اتحادیه صنف متینگ باشکوهی با حضور چندین هزار نفر از اهالی شهرستان اراک در میدان پهلوی مقابل محل جمعیت طرفداران جبهه ملی برقرار و پشتیبانی خود را از دولت محلی جناب آقای دکتر محمد مصدق نخست وزیر محبوب اعلام و نسبت به خواسته های قانونی برادران مصری صمیمانه اظهار همدردی نمودند. متن قطعنامه و جریان مشروح متینگ پستی ارسال خواهد شد.
متینگی که در فوق به آن اشاره شده و به خواست آیت الله کاشانی در تایید اقدام مردم مصر در جهت ملی کردن کانال سوئز بوده است . قطعنامه آن متینگ را در اینجا می آوریم:
قطعنامه
به پیروی از منویات حق طلبانه حضرت آیت الله کاشانی رهبر مسلمانان مجاهدین جهان و بنا به دعوت جمعیت طرفداران جبهه ملی، جمعیت نبوی، اتحادیه صنوف و جراید ملی با حضور سایر جمعیت های ملی و مذهبی هزاران نفر از اهالی شهرستان در متینگ روز سه شنبه 14/08/30 شرکت و به اتفاق آرا، مواد زیرین را تصویب نمودند:
1- تشکرات صمیمانه خود ا از عملیات وطن پرستانه جناب آ قای دکتر مصدق در مورد استیفای حقوق حقه ملت ایران و پاره نمودن زنجیرهای استعمار پنجاه ساله شرکت سابق نفت عرضه می داریم.
2- پشتیبانی کامل خود را کماکان از دولت ملی جناب آقای دکتر مصدق نخست وزیر محبوب ایران اعلام می داریم.
3- انزجار و تنفر شدید خود را نسبت به عملیات کارشکنانه خائنین و عناصر بیگانه پرست ابراز می داریم.
4- پشتیبانی کامل و همدردی و هم آهنگی خود را از خواسته های قانونی ملت غیور و برادران مصری ابراز نموده و موفقیت آنان را در این قیام ملی که بر علیه دولت استعمارگر انگلستان آغاز کرده اند از خدای توانا خواستاریم.
افق اراک
صاحب امتیاز و مدیر مسئول: رضا قلی فولادوند
سردبیر: تحت نظر هیات تحریریه
ترتیب انتشار: هفته نامه
سال انتشار: 1330
روزانتشار: سه شنبه
تعداد صفحات: 29*41
قطع: 2 ریال
گستره توزیع: محلی
توضیحات:
رضا قلی فولادوند د سال 1294 به دنیا آمد، دوره ابتدایی را در اراک، دوره اول متوسطه را در تهران و کلاس چهارم و پنجم دبیرستان را در مدرسه زرتشتیان گذراند و بعد از ترک تحصیل و طی دوره سربازی به اراک آمد و کارمند بانک ملی شد و در سال 1319 از خدمت کناره گیری کرد.
رضا قلی فولاد وند از بستگان دو خانواده معروف و ثروتمند (فولاد وند و محسنی) بود و خود نیز آب و ملکی داشت و بیشتر اوقاتش را صرف مطالعه کتاب تاریخی می کرد. فولادوند پیش از آن که امتیاز هفته نامه "افق اراک" را بگیرد، با هفته نامه "سپهر" همکاری می کرد و ما اطلاعات فوق را از آن روزنامه فراهم نمودیم.
رضا قلی فولادوند از طرفداران جدی جبهه ملی بود و با کسانی که در این راه شورمندانه گام می زدند همکاری صمیمانه داشت . مثلا هنگامی که محمدتقی صفاری تصمیم به انتشار هفته نامه "قیام اراک" گرفت، قسمتی از دفتر هفته نامه "افق اراک" را در اختیار روزنامه "افق اراک" را در اختیار"قیام اراک" گذاشت و برخی از مقالات خود را نیز در آن نشریه منتشر کرد.
2- هفته نامه "افق اراک" از آن قبیل جراید ملی بود که بدون افشاگری های خصوصی سعی در اشاعه خواسته های بر حق مردم داشت و محترمانه اولیای امور را متوجه خرابی های موجود می کرد. توضیح بیشتر آن که:
سال 1330 یکی از خجسته ترین سال های مردم ایران تا آن زمان بود. در آن سال دولت ایران با کارهایی که برجسته ترینشان، خلع ید شاه از کارشناسان خارجی شرکت نفت، قطع رابطه با دولت اسرائیل، تعطیل کنسولگر ی های انگلیس در ایران، حضور در مجامع بین المللی در جهت استیفای حقوق مردم ایران بود. اسم و آوازه ایران را به اقصا نقاط جهان برده بود.
دکتر مصدق عقیده داشت که نفت دارایی ملت است و نه درآمد و باید در استخراج و فروش آن هوشیار بود و وجوه حاصله را صرف ایجاد صنایع مادر کرد و کم کم وابستگی بودجه دولت را از درآمد نفت کاست.
هم چنین عقیده داشت که با انتخاب نمایندگان صالح و وضع قوانین متناسب، مملکت را به سوی جامعه مدنی سوق داد.
به طور کلی دکتر مصدق مردی بود اصلاح طلب نه انقلابی، در آن روزنامه نگارانی که روش او را قبول داشتند، ضمن حمایت کامل از دولت، معایب و مفاسد موجود را بدون پرخاشگری و فحاشی و ترور شخصیت مخالفان، در جراید منتشر می نمودند و با کلام موقر و متین معایب موجود را به دولتمردان گوشزد می کردند.
3- رضا قلی فولادوند مورد حمایت مردم بود و به هنگام انتخابات انجمن شهر در زمان حکومت دکتر مصدق از طرف اهالی با 242 رای به عضویت انجمن شهر درآمد.
4-هفته نامه "افق اراک" تا 28 مرداد سال 1332 منتشر شد و دفتر هفته نامه در همان روز یا روز بعد به وسیله چماقداران شاه دوست سنگ باران گردید.
افکار اراک
صاحب امتیاز و مدیر مسئول: مرتضی ذوالفقاری
این نشریه منتشر نشده است
توضیحات
در فهرست غلامحسین صالحیان- "چهره مطبوعات معاصر"- به جز نام، هیچ توضیحی درباره این نشریه نیامده است. بنابراین به احتمال قریب به یقین ذوالفقاری موفق به انتشار نشریه خود نشده است.
اهرام
دارنده (صاحب امتیاز): محمود کوهپایه ای عراقی
مدیر مسئول: عباس فروتن
سردبیر: محمد کوهپایه ای عراقی
ترتیب انتشار: هفته نامه
سال انتشار: 1331
روز انتشار: سه شنبه
تعداد صفحات: 4
اندازه: 30*42
گستره توزیع: محلی
توضیحات:
با آن که مطالعه یک شماره از نشریه ای نمی توان درباره خط مشی آن روزنامه و طرز تفکر صاحب امتیاز و سردبیرش اظهار نظر کلی کرد، ولی از آنجا که ما اطلاعی- هر چند اندک- از زمان انتشار دست اندرکاران آن داریم، همان یک شماره را سر آغاز شناخت قرار می دهیم و راهی را می گشاییم تا دیگران با فرصت و مطالعه بیشتر راه را طی کنند.
1- صاحب امتیاز هفته نامه "اهرام" محمود کوهپایه ای عراقی بود. محمود کوهپایه ای کارمند راه آهن بود و در تهران زندگی می کرد و هفته نامه "اهرام" نیز در تهران منتشر می شد.
2- مدیر مسئول هفته نامه عباس فروتن بود که اصلا اراکی نبود. اما چون قلم روان و چالاکی داشت و در همان ایام مجموعه ای از قطعات نظر و نثر خود را به نام "گیتار" با مقدمه دکتر محمد معین منتشر کرده بود، محمود کوهپایه ای او را مسئول هفته نامه کرده بود که تا از قلم او بهره بگیرد.
3- محمد کوهپایه ای سردبیر "اهرام" بود که نگارنده وی را از نزدیک می شناخت.
4- بیشتر روزنامه نگاران آن ایام شیوه محمد مسعود را داشتند، که با افشاگری های بی باکانه خود اسم و آوازه ای به دست آورده بود. دست اندرکاران هفته نامه "اهرام" نیز به همان شیوه از منافع ملی مردم دفاع می کردند و با افشای مفاسد مخالفان خود، خیالاتی را در سر می پروراندند. مثلا در همین شماره ای که در اختیار ماست (شماره 605 ، 6 خرداد 1331) از حسین خاکباز و عزت الله بیات- وکلای پیشین اراک در مجلس شورای ملی – گله و شکایت شده و در مقابل از کاندیداتوری حبیب الله بیک لیک، به این عنوان که "میلیون اراک به آقای حبیب الله بیک لیک رای می دهند" حمایت کرده اند در صورتی که حبیب الله بیک لیک نیز یکی از مالکان و فئودال های بزرگ اراک بود، گیریم با روشی متفاوت، این نکته در خور یادآوری است که برای انتخابات دوره هفدهم اراک سه دسته فعالیت می کردند.
– عزت الله بیات و حبیب الله بیک لیک
– حسین خاکباز و سراج حجازی
– محمدرضا قدوه
هفته نامه "اهرام" در همین شماره پیرامون "اراک و انتخابات" مقاله ای دارد که در پایان آن چنین آمده است:
"پس تو ای اراکی ستمدیده، ای اراکی غارت شده بیدار شو و یکبار کتاب سیاه اراک را ورق بزن و اعمال و رفتار قرون وسطایی این طفیلی های اجتماع را در نظرت مجسم کن و وجدانا قضاوت نما آیا چنین افرادی شایستگی آن را دارند که برگزیده ما باشند و نام وکالت را بریزند تا چه رسد به اشغال کرسی شهرستان ما در بهارستان."
"به دوستان خود بگویید مردم را هوشیار سازند. این بت های گلی را بکشنید و حاضر نشوید که بیش از این سرنوشت چهارصد هزار نفر ملعبه دست بیات ها و خاکبازها باشد."
بیان الحق
مدیر و صاحب امتیاز: حجت الاسلام محمد بیان الحق
مشی: ناشر افکار جمعیت نبوی
نوع نشریه: هفتگی
سال انتشار: 1330
روز انتشار: سه شنبه
تعداد صفحات: 4
قطع: 21*33
مشی: دینی – سیاسی و اجتماعی
توضیحات
1- هفته نامه "بیان الحق" ناشر افکار جمعیت نبوی بود. خلاصه مرام نامه جمعیت نبوی که در بالای هفته نامه آمده به شرح زیر است:
الف- ایجاد اتفاق و اتحاد بین مسلمین به خصوص برادران ایرانی
ب- تنویر افکار و نشر حقایق اسلامی
ج- مبارزه با خرافات و مفاسد اجتماعی
مبارزه با تبلیغات سو
ه- مبارزه با احتکار و رشا. و ارتشا.
2- حجت الاسلام محمد بیان الحق مدیر "کانون تبلیغات و انتشارات دینی اراک" از جمله روحانیون مبارزی بود که در راه مقاصد ملی از هیچ کوششی دریغ نداشت. هنگامی که موضوع ملی کردن صنعت نفت مطرح شد، هیات های مذهبی سینه زن، زنجیر زن سقا نیز از حالت صرف مذهبی بیرون آمدند و هم گام با تمام مردم خواهان استیفای حقوق ملت از شرکت نفت شدند. در این جا با اشاره به یک رویداد تاریخی به شرح آن مبارزات می پردازیم.
یکی از روزهای تاریخی اراک روزی بود که تابلوی شرک نفت را پایین آوردند. در آن روز عده زیادی جلو شرکت نفت اجتماع کردند. افراد هیات چهارده معصوم همراه با پرچم های ملی مذهبی، بعد از عبور از چند خیابان به آنجا رسیدند. سید میرزا آقا مختاری از میان هیات بر بلندی رفت و از طرف هیات خواستار موفقیت دولت و مردم شد.
سید مرتضی هزاوه ای دبیر دبیرستان ها سخنرانی پرشوری ایراد کرد. مرتضی بلورچی نماینده مطبوعات در اراک این روز خجسته را به مردم تبریک گفت.
حجت الاسلام بیان الحق مدیر هفته های "بیان الحق" از طرف هیات نبوی آیت الله سلطان را مبنی بر لزوم استیفای حقوق ملت ایران از شرکت نفت قرائت کرد.
امیر بیات عضو حزب پان ایرانیسم با قرائت شعار ملی و میهنی به تهییج احساسات مردم پرداخت. بیت ترجیح آن شعر که هنوز به یاد مانده است این است:
دلیر ولایق و چالاک و بی باک است ایرانی
چو شد آماده میدان خطرناک است ایرانی
فرهنگیان در صفوف منظم سرود ملی خواندند و در میان احساسات پرشور مردم شرکت نفت انگلیس و ایران (P.B) پایین کشیده شد، این مراسم در "نامه اراک" منعکس شده و نگارنده نیز در آن شرکت داشت.
3- نمونه شعر از همان هفته نامه:
بیا و کشور جم را ز غم خراب مکن
وکیل دزد ستم پیشه انتخاب مکن
رواق مجلس شور مکان دزدان نیست
مطاف جامعه را مرتع دواب مکن
تمدن ایران
صاحب امتیاز و مدیر مسئول: سید نورالدین ایرانمدار مکی
سردبیر: سید محمد اطانبی (کرهرودی)
سال انتشار: 1310
توضیحات
پس از آن که مرحوم سید نورالدین عراقی به ادیب حضور و معرف به مفتش ایران مدت 21 سال روزنامه مفتش ایران را در اصفهان منتشر ساخت به عللی از اصفهان به اراک رخت بربست و در تاریخ 29 تیرماه 1310 شمسی روزنامه مفتش ایران را در شهر اراک به سبک سابق منتشر نمود و تا سال 1311 روزنامه مفتش ایران در شهر اراک منتشر شد. در این وقت حسودان و بداندیشان ذهن اعلیحضرت شاه سابق را نسبت به روزنامه بدبین ساخته و به علت داشتن نام مفتش ایران این طور سعایت کردند که سید نورالدین به چه حقی در امور کشور باید تفتیش نماید و هر روز روزنامه خود را در شهری منتشر سازد. شهربانی کل کشور به وسیله شهربانی اراک مدیر مفتش ایران را به مرکز احضار نمود و پس از وادار کردن تغییر نام فامیلی به (تمدن ایران) برای مدت چند ماه منتشر نمود.
سالنامه معارف عراق درباره این روزنامه چنین می نویسد:
"مفتش ایران این نامه در سال 1311 به مدیریت آقای ایرانمدار مکی تاسیس و پس از یک ماه به تمدن ایران موسوم گردیده و بیش از چند ماه انتشار نیافت."
ابراهیم دهگان در ذیل حوادث سال 1310 اراک چنین می نویسد:
"اواسط تیرماه بود که سید محمد کرهرودی (اطائبی) در محل شهر اراک روزنامه ای به نام مفتش ایران انتشار دادند. بعدا توقیف شد ثانیا به نام تمدن ایران منتشر گردید. تا حدود سی شماره در همین سال از روزنامه او دیده شده است.
خلق اراک
صاحب امتیاز و مدیر مسئول: غلامرضا دقیانوسی
این نشریه منتشر نشده است.
توضیحات:
مرتضی ذبیحی پس از کودتای 28 مرداد سال 1332، دو سه بار غلامرضا دقیانوسی را – در حالی که زندگی مخفی داشت و روزگار سختی را می گذراند – در تهران ملاقات کرد. دقیانوسی کارمند راه آهن و از طرفداران جدی حزب توده بود و با تمام نیرو از سوسیالیسم دفاع می کرد. اگر او موفق به انتشار نشریه "خلق اراک" می گردید روزنامه ای از نظر نوع مطالب و مشی سیاسی چیزی نظیر هفته نامه "سندان" می شد. خوشبختانه، چون چند شماره از هفته نامه "سندان در اختیار است، به هنگام شرح آن دیدگاه های حزب توده و نشریه "سندان" را تشریح خواهیم کرد.
از جمله مصائبی که برای دقیانوسی اتفاق افتاد یکی آن بود که بعد از کودتای 28 مرداد سال 1332 شهربانی اراک دقیانوسی را واداشت تا شعارهایی را که بر در و دیوار نوشته بودند با زبان بلیسد و پاک کند.
خورشید اراک
صاحب امتیاز: علی محمد مددی
این نشریه منتشر نشده است
توضیحات:
علی محمد مددی صاحب امتیاز هفته نامه "خورشید اراک" در سال 1295 خورشیدی در روستای "نوازن" از توابع فراهان به دنیا آمد و پس از طی مدارجی از تحصیل در شهربانی اراک مشغول به خدمت شد. علی محمد مددی در سال 1325 در آزمون دریافت کنندگان مجوز روزنامه شرکت کرد و پس از توفیق در آزمون، امتیاز هفته نامه "خورشید اراک" را گرفت و مقدمات انتشار آن را از هر جهت فراهم کرد. در همان اوان به علت پاپوشی که برایش دوخته بودند توقیف و مدت هفت ماه در زندان ماند و سرانجام به علت بی گناهی تبرئه شد و چون همسرش دچار بیماری صعب العلاجی شده بود به ناچار به تهران رفت و بقیه عمر خود را در آنجا گذراند و در نتیجه توفیق انتشار روزنامه اش را پیدا نکرد.علی محمد مددی در سال 1358 در تهران درگذشت.
دانش روز
نشریه مدرسه عالی علوم اراک
صاحب امتیاز و مدیر مسئول: دکتر عبدالکریم قریب
ترتیب انتشار: فصل نامه
دوره انتشار: از 1352 تا 1354 ، سه سال
تعداد صفحات: هر شماره به طور متوسط 90 صفحه
قطع: 17*23 (رقعی)
مشی: علمی، ادبی
توضیحات:
در سال 1350 عده ای از استادان دانشگاه تهران اقدام به تاسیس یک باب مدرسه عالی در اراک کردند نام این مدرسه عالی مرجان بود و پس از چندی به مدرسه عالی علوم اراک تغییر نام داد و اکنون دانشگاه اراک است.
همانطور که ملاحظه می فرماید مطالب مندرج در این مجله یا فصلنامه بیشتر علمی است و توسط استادان دانشگاه به رشته تحریر درآمده اند. از آنجا که نقل آن قبیل مطالب مناسبت چندانی با این کتاب ندارد، مطالبی را با عنوان "چند کاربرد اراکی" که با این کتاب پیوستگی بیشتری دارد می آوریم.
چند کاربرد اراکی از واژه های فارسی در دیگر معانی
گل جز مفهوم خاص فارسی در اراک به معنی قطعه و تکه ای از مساحت است و گله با (ها اتصاف) نیز به همین معنی است و بیشتر موکدا در لفظ آید چنان که گویند: "گله به گله آدم نشسته است". "گله به گله این قالی کثیف است." این واژه به صورت کل کاربرد درد چنان که گویند "کل بالای کرسی" در کتاب بدایع الواقع نیز به معنی قطعه و پاره ای از مساحت به کار رفته است.
1- استادانی که آثاری از آنها در این مجله آمده است عبارتند از:
دکتر عبدالکریم قریب- دکتر حسین گل گلاب- پرویز شهریاری- دکتر محمد جواد مشکور – و… غیر از محمد کوهپایه- حمج محمد تقی امامی و دکتر حسینعلی از جمله اراکی هایی بودند که مطالبی در این مجله نوشته اند.
2- به موازات انتشار "دانش روز" برخی از دانشجویان مدرسه نیز نشریه ای با نام "نشریه دانشجویان مدرسه عالی علوم اراک" منتشر می کردند. این نشریه شامل آثاری است که دانشجویان خود می نوشتند و آن را به صورت پل کپی در یک طرف کاغذ به اندازه 20*27 منتشر می کردند. از میان مقالات این نشریه که چند شماره از آن منتشر شده، بخش هایی از مقاله آقای محمد زمان چوبندیان را به عنوان نمونه می آوریم.
پیرامون غزل حافظ
غز حافظ غزل دوستی است، غزل عشق است، غزل یکرنگی است، غزل اندیشه های ورای سبکسری ها و ستیزه ها و بد اندیشی های آدمی است. بالاتر از همه غزل حافظ غزل مردم است و این رازی است که غزل او را به ابدیت کشانده است. حافظ هم پرواز و هم بال فرشتگان است و اندیشه اش به جهان خیال را به بیکرانگی رسانده است.
خط عذار یار که بگرفت ماه از او
خوش حلقه ایست لیک به در نیست ماه از
ابروی دوست گوشه محراب دولت است
آنجا به مال چهره و حاجت بخواه از او
ای جرعه نوش مجلس جم سینه پاک دار
کائینه ایست جام جهان بین که آه از او
حافظ در تکاپوی ساختن جهانی است که سرشار از دوستی، عشق، محبت، صفا و صداقت باشد. او با پشتوانه دوستی به ستیز دشمنی می رود و با عشق به جنگ کینه و نفرت. او می خواهد که صداقت و صفا به جای نیرنگ و ریا مثل خون در شریان ها جاری باشد و از این میان از ابزار گل، محبوب، عشق، صفا، ساغر، ساقی و بسیاری از این ابزار که ویژه فراهم آوردن جهان یکرنگی و دوستی است بهره می گیرد.
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
مگر غم لشگر در انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم سازیم و بنیادش براندازیم
شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم
نسیم عطر گردان را شکر در مجمر اندازیم
رنجبر
صاحب امتیاز و مدیر مسئول: شیخ علی نخستین
تاریخ انتشار: 1289 شمسی
مدت انتشار: در حدود سه سال
مشی: ارگان انجمن دوکرات عراق
توضیحات:
1- اطلاعات ما درباره جریده رنجبر محدود به مطالبی است که در کتاب "تاریخ جراید و مجلات ایران" آمده است محمد صدر هاشمی می نویسد:
"روزنامه رنجبر به مدیریت آقای (علی نخستین) در سال 1289 شمسی در شهر عراق (اراک) تاسیس و تا مدت سه سال منتشر شده است. این روزنامه با چاپ سنگی طبع شده و مطبعه آن را در سال 1289 از مازاد درآمد دبیرستان صمصامیه عراق خریداری کرده و تا سال 1292 شمسی هم دایر بوده و یکسال بعد طعمه حریق گردیده است. در شماره 58 روزنامه قزوین مورخ پنجشنبه 8 ذیحجه 1329 قمری تحت عنوان بشارت، طلوع روزنامه رنجبر را این طور نوشته است "جریده شریفه رنجبر منطبعه سلطان آباد عراق که با بهترین عالم مطبوعات را زینت اخزا شده به مسلک مستقیم دموکرات درفشانی می نماید شماره اول آن به اداره رسیده طالبین به مطبعه قزوین رجوع نمایند."
2- علی نخستین تحصیلات خود را در اصفهان و در مکتب میرزا جهانگیر خان قشایی به پایان برد وی مردی دانشمند و یکی از اعضای فعال انجمن دموکرات عراق بود و در این راه صدمات زیادی متحمل شد جریده "رنجبر" ارگان انجمن دموکرات عراق بود و همان مطالب را درباره نشریه (اتفاق) نوشتیم، کم و بیش در مورد این جریده نیز صدق می کند.
روشندل
صاحب امتیاز و مدیر مسئول: دکتر محمد خزائلی
سردبیر: حسین شاه زیدی (رئیس شورای نویسندگان و عهده دار امور سردبیری)
ترتیب انتشار: ماهانه
دوره انتشار: 1347 -1353 (آغاز انتشار آذرماه 1347)
روز انتشار: آغاز هر ماه
تعداد صفحات: 80 و ا سال 1350 ، 64
قطع: رقعی (16*23)
بهای تک شماره: 20 ریال
چاپ و محل انتشار: چاپخانه موسوی (تهران)
مشی: نشریه اختصاصی انجمن ملی روشندلان ایران
توضیحات:
1-جریده "روشندل" نشریه اختصاصی انجمن ملی روشندلان ایران به هیچ وجه اختصاص به اراک نداشت، اما از آنجا که صاحب امتیاز و سردبیر و عده ای از نویسندگان و شاعرانش اصحاب مطبوعات اراک بودند و می بایست ایشان را در جای دیگر معرفی کنیم، مصلحت چنان دیدیم که در ذیل این عنوان یادشان را گرامی بداریم و از آن مجله نیز که یکی از مجلات مفید وخواندنی روزگار خود بود، ذکر خیری بنماییم.
2-دکتر محمد خزائلی در سال 1346از طرف حزب "ایران نوین" نامزد نمایندگی مجلس شورای ملی از اراک شد و با کسب 15901 رای نماینده اراک در دوره بیست و دوم مجلس قانون گذاری گردید. دکتر خزائلی که رئیس انجمن روشندلان ایران هم بود، در سال 1347 مجله "روشندل" را تاسیس کرد تا بهتر بتواند از منافع روشندلان حمایت کند.مجله روشندل "ابتدا وزنی نداشت و به صورت یک بولتن اختصاصی منتشر می شد تا آن که استاد فرزانه مرحوم حسین شاه زیدی سردبیری آن را به عهده گرفت. از آن پس چنان به اوج رسید که زبانزد خاص و عام شد و از همه مجلات روز پیشی گرفت.
3-دکتر خزائلی و شاه زیدی هر دو محقق و شاعر بودند، از سخنوران معروف معاصر بهره می گرفتند و از برخی آثار ارزشمند آنها را در مجله چاپ می کردند، نویسندگان و شاعران و محققانی که آثاری از آنها در مجله "روشندل" آمده عبارتند از:
ارام، احمد- ادیب برومند، عبدالعلی- افشار، ایرج- امیری فیروزکوهی، کریم- باستانی پاریزی، دکتر محمد ابراهیم- پژمان بختیاری، …
4-از میان شاعران و نویسندگان ساکن اراک از بینش، فرج الله- دهگان، مجدی، عطا، الله، مخلص الائمه، عطا. الله – نجفی زاده (سعید)، سید علی آثاری به چاپ رسیده است.
5-حالت، ابوالقاسم- جلی، ابوتراب- صهبا، ابراهیم- ناعم، ابراهیم همکاران دائمی مجله بودند.
6- شاهانی، خسرو طنز نویس مشهور آن زمان در هر شماره بدون استثنا مطالبی را به طنز نوشته است.
7-صدرا (پوریا)، محمد باقر یکی از ارکان مجله به شمار می آید . وی علاوه بر مقالات گوناگون و متعدد، زندگی جانشینان پیامبر را به صورت پاورقی از شماره 35 به رشته تحریر درآورده است.
8- تدین، عطا الله جناب زاده، محمد و سرلشگر بهارمست هر یک از در چند شماره مقالاتی پیرامون عرفان و تصوف و شاهنامه نوشته اند.
9-آن دو عضو انجمن قلم بودند و هر ماه گزارش فعالیت انجمن قلم را نیز در "روشندل" منتشر می کردند.
10-در چند شماره داستان های کوتاهی از رسول پرویزی (سناتور) که با انتشار شلوارهای وصله دار" شهرتی کسب کرده بود، آمده است.
11-"روشندل" برای جوانان اهمیت ویژه ای قائل بود و آثار را در نوخاستگان ادب را در مجله منتشر می کرد.
دکتر خزائلی چند زبان به ویژه زبان عربی را به خوبی می دانست. از جمله آثار وی در مجله "روشندل" یکی از "قرآن برای همه است که به صورت پاورقی منتشر می شد و دیگری ترجمه آثار و زندگی ابوالعلا، معیری که قسمتی از آن را در اینجا می آوریم:
موی سپید بازگویی روشنایی هاست اگر بیماران خردمند و اهل تمیز باشند باید درد خویش را تشخیص دهند و به منشا بیماری خود پی ببرند. در حقیقت بهترین پزشک هر بیمار، خود بیمار است. بسیار از بیماری های ما، ناشی از درخواست های ماست که تنها خردمندان می توانند ما را از آن نجات بخشند، اما افسوس که مردم خردمند کمیاب اند!
ما از نوشیدن جام مرگ به ظاهر گریزانیم، اما رفتار ما چنان است که گویی دوستدار مرگ خودیم و سبوی اجل را با همواره بر دوش می کشیم و با خود به هر جا می بریم. ممکن است مردم از جهت اخلاق معیشتی با هم متفاوت باشند و برخی از این جهت امتیازی تحصیل کنند، ولی همه مردم از نظر "سرشت بد" با هم برابرند.
اگر همه زادگان حوا مانند من باشند، باید بگویم: "بدا به حال تمام آنان! زیرا همه دچار وسوسه و فریبکاری اند. دوری من از مردم موجب سلامتیم از بیماری هایی است که بدان مبتلایم، آمیزش و دوستی با آنان خرد و دین را دچار دردهایی گران می سازد.
به یک بیت از شعر بنگریم، تک بیت از بسیاری عیوب بر کنار است، ولی هنگامی که بیت در قصیده و غزل جای می گیرد، قطعا در معرض عیوب گوناگون قافیه قرار می گیرد.
13- حسین شاه زیدی سردبیر مجله، علاوه بر مقالات و گزارش های گوناگون برخی اشعار خود را در مجله چاپ می کرد.
14-در مجله "روشندل" ترجمه آثاری اروپایی نسبتا کم است و شعر به نسبت مجموعه های همانندش زیاد، اشعار این مجله بیشتر به شیوه ادبیات سنتی ایران است و شعر نو جایی در آن ندارد.
زبان اراک
صاحب امتیاز و مدیر مسئول: جعفر شکرانی
سردبیر: تحت نظر هیات تحریریه
ترتیب انتشار: هفته نامه
سال انتشار: 1331
روز انتشار: شنبه
قطع: 30*42
مشی: سیاسی، محلی
توضیحات:
1-جعفر شکرائی و پسرش رضا شکرائی صاحب امتیاز نشریه "طاهر" طرفداران خاندان محسنی (خاکباز) بودند و در برابر رقبای کاندیداهای خود (بیات و بیک لیک) زشت ترین نسبت ها را می دادند نکته قابل تامل این است که جراید طرفدار بیات و بیک لیک هم آنچه ناسزا در انبان خود داشتند نثار خاکباز و شکرائی می کردند مثلا در هفته نامه "اهرام" چنین آمده است "همین خاکباز بی عرضه وبی سواد را نگاه کنید که از نوشتن و خواندن امضای خودش را می داند" و رضا شکرائی را به عنوان شکر دزد معرفی می کند.
2-به طور کلی جرایدی از این قبیل- به ویژه در موقع انتخابات- با کلمات رکیک و جملات سخیف حرمت مخالفان خود را لگدکوب می کردند و حیثیت آنها را به باد فحاشی ها و ناسزاهای فردی خود می دادند. از آنجا که گفت وگو درباره این جراید راه به جایی نمی برند، سخن را کوتاه می کنیم و اضافه می کنیم که این قبیل جراید برای "ایز گم کردن" گاهی مطالبی راجع به دین و پیغمبر و وطن دوستی و مردم خواهی و … می نوشتند.
مثلا در شماره هشت این هفته نامه مقاله ای درباره بعثت حضرت پیامبر (ص) به قلم ابوتراب هدایی نقل شده و در قسمت های دیگر از "انحطاط روحی و اخلاقی" و "با بچه های خیره سر چگونه رفتار می کنند." سخن به میان آمده است.
سالنامه
دبیرستان صمصامی
مسئول انتشار (سردبیر) احمد جواد (رئیس دبیرستان)
سال انتشار: 1331 (سال تحصیلی 1330-1331)
تعداد صفحات: 110
قطع: 18*25 (وزیری)
بها: قبل از انتشار 30 ریال – بعد از انتشار 35ریال
چاپ: چاپ فروردین
توضیحات:
1-دراین سالنامه که اولین سالنامه دبیرستان صمصامی است به همت آقای احمد جواد رئیس وقت دبیرستان منتشر شده است. سالنامه متضمن قسمت های زیر است:
الف- تاریخچه دبیرستان صمصامی
ب-معرفی سازمان اداری و آموزشی مدرسه
ج- معرفی انجمن های مدرسه به شرح زیر است:
انجمن ورزش- انجمن سالنامه- انجمن تبلیغات- انجمن روزنامه- انجمن تعاون- انجمن هنرهای زیبا- انجمن موسیقی
د- معرفی سازمان اداره فرهنگ اراک
ه- معرفی مختصر دبیرستان های دیگر اراک
و- مقالات دبیرستان صمصامی به ترتیب زیر است:
ابوتراب هدایی: مربی و تربیت محمود صدوق: انشتین نظریه نیوتن را رد می کند- هادی معصوم نیا: ویتامین ث- غلامعلی پوران پیر: روسو را بشناسید- دکتر یدالله پارسایی: تاریخچه مختصری از علم شیمی- احمد نصیری تفرشی: نقدی بر تاریخ – شعبانعلی رنگچی: ورزش- ابوالحسن ملک: شعر.
ز- مقالات و اشعار دانش آموزان
سالنامه
دبیرستان پهلوی
مسئول انتشار: احمد جواد (رئیس دبیرستان)
سال انتشار: 1334 (سال تحصیلی 33-1334)
تعداد صفحات : 130
قطع: 18*25 (وزیری)
بها: 40 ریال
چاپ: چاپ فروردین
توضیحات:
1-این سالنامه نیز به همت آقای جواد رئیس وقت دبیرستان منتشر شده است. آقای احمد جواد- که قبلا سالنامه دبیرستان صمصامی به همت وی چاپ شده بود. در سال 1325 شمسی موفق به اخذ دانش نامه لیسانس در رشته شیمی شد و سپس به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و مدت 3 سال دبیر دبیرستان های قم بود. آنگاه به اراک آمد و ضمن تدریس شیمی در دوره دوم دبیرستان ها در سال 1329 رئیس دبیرستان صمصامی گردید و سالنامه دبیرستان صمصامی را منتشر کرد. آقای احمد جواد، مدیری مدبر، فعال، کاردان و با کفایت و مورد احترام دبیران و دانش آموزان بود. در سال 1340 که محمد درخشش وزیر فرهنگ گردید و تحولاتی در فرهنگ پدید آورد آقای جواد معاون اداره فرهنگی اراک شد و سپس به تهران کوچید و به کارهای فرهنگی خود ادامه داد.
2-آقای جواد علاوه بر رسیدگی دلسوزانه به امور تحصیلی دانش آموزان به کارهای فوق برنامه (تشکیل انجمن های دانش آموزی) دلبستگی بسیار داشت و از همان زمان دانش آموزان را آماده ورود به اجتماع می کرد.
به طوری که در همان سال اول انجمن های زیر در دبیرستان های پهلوی فعالیت می کردند.
– انجمن تهذیب اخلاق
– انجمن ادبیات و تبلیغات
– انجمن ورزش
– انجمن هنرهای زیبا
آقای جواد برای پیشبرد امور انجمن ها هر یک از آنها را تحت نظر یکی از دبیران علاقمند قرار داده بود. مثلا انجمن "ادب و تبلیغات" زیر نظر ابوالحسن ملک دبیر زبان انگلیسی دبیرستان بود. که هم شاعر و هم نویسنده بود و هم آثاری را از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه می کرد. در این سالنامه می خواهیم "ریاست و رهبری این انجمن را از آقای ابوالحسن ملک دبیر وزیر محترم زبان به عهده داشتند که با تنظیم نمایشنامه های مختلف بر تنوع برنامه های انجمن افزودند:
(سالنامه دبیرستان پهلوی، ص 105)
3-بخش عمده مطالب این سالنامه اختصاص به پیشینه اراک و تاریخ تاسیس دبیرستان پهلوی دارد که به قلم مورخ و دانشمند آگاه دهگان نوشته شده است در این قسمت قصیده استوار ابوتراب جلی نیز که به مناسبت افتتاح دبیرستان سروده شده، آمده است:
4-مقالات قابل ملاحظه دیگری که در این سالنامه آمده عبارتند از:
الف- مقاله حسین واعظ زاده حکیم الهی درباره ابوریحان بیرونی که بیانگر آگاهی و اطلاع گسترده نویسنده از تاریخ و ادبیات فارسی وعربی است و نشان می دهد که نویسنده نسبت به مفاخر ملی ایران احساس مسئولیت می کند.
به- مقاله "شعر فارسی و تاثیر آن در ادبیات اروپا" از فتح الله مجتبایی، این مقاله با آن که نسبتا مفصل است، ولی احاطه محقق را به ادبیات ایران و اروپا نشان می دهد.
ج- مقالات دیگر این سالنامه عبارتند از: سه بیوگرافی (شرح حال دانشمندان اراکی)، و چند مقاله دیگر از دبیران دبیرستان های اراک و در پایان مقاله ای است از دکتر عزالدین ابطحی شاگرد اسبق این مدرسه که درباره بیماری های بومی اراک نوشته شده است.
د- بقیه مطالب شناسنامه اختصاص به گزارش هایی از وضع دبیرستان دارد که از توضیح آن چون غیر ضروری است خودداری می شود.
سالنامه معارف عراق
متصدی و مسئول تنظیم (سردبیر): حسن فرید
تعداد صفحات: 190(152+4+8+22+89)
قطع: 16*21 (خشتی)
محل چاپ: اراک- مطبعه موسوی
وابسته به اداره معارف وآموزشگاه های عراق سال های 1313 تا 1315
توضیحات:
1-این سالنامه اولین و به ظن قوی آخرین سالنامه ای است که اداره معارف عراق اقدام به انتشار آن کرده است. تنظیم کننده و یا سردبیر آن حسن فرید از دبیران برجسته ریاضی آن زمان بوده است.
2-عمده مطالب این سالنامه مقاله ابراهیم دهگان است که پیرامون پیشینه تاریخ عراق و دگرگونی ها فرهنگی آن است.
3-قسمت دیگری از این سالنامه مقاله ای است پیرامون گیاهان دارویی اراک که یکی از داروسازان قدیمی شهر- محمد علی جلالی صاحب داروخانه اطمینان- نوشته که از نظر گیاه شناسی در خور اهمیت است.
4-گزارش سفر وزیر فرهنگ وقت- علی اصغر حکمت- و همراهان او به اراک، بخش دیگری از سالنامه را به خود اختصاص داده است.
5- بخش های دیگر سالنامه متضمن آمارهای متعدد از دبیران و آموزگاران و دبستان ها و دبیرستان های اراک و توابع و بخشنامه های (متحدالمال) است که از نظر تاریخی بسیار با اهمیت است.
سپهر
صاحب امتیاز و مدیر مسئول: رضا رئیس زاده
سر دبیر: سید مرتضی هزاوه ای
ترتیب انتشار: هفته نامه
آغاز انتشار: 16/9/29
آخرین شماره: مردادماه 1332
روزانتشار: دوشنبه
تعداد صفحات: 4-6
مشی: سیاسی، اجتماعی، ادبی
توضیحات:
1-آقای رئیس زاده در سال 1296 شمسی در اراک به دنیا آمد و تحصیلات خود را در مدارس اراک و مدرسه آمریکایی به انجام رساند و در سال 1314 اقدام به تاسیس چاپخانه فروهر کرد و سه سال بعد شرکت سهامی چاپخانه فروهر را بنیاد گذاشت و در سال 1318 شرکت سهامی چاپ اراک را تاسیس کرد.
در سال 1319 به خدمت نظام وظیفه عمومی رفت و پس از طی دوران سربازی چاپخانه فروردین را با تشکیلات منظم در اراک پدید آورد و از سال 1329 با انتشار هفته نامه "سپهر" وارد عالم مطبوعات شد.
2-سر مقاله شماره اول سال دوم هفته نامه "سپهر" که به قلم آقای رئیس زاده نوشته شد ما از هر نوع تفسیری بی نیاز می کند. در حاشیه این سرمقاله اشاره به چند نکته تاریخی ضروری است
الف- سپهبد حاج علی رزم آرا یکی از افسران برجسته ارتش ایران بود. مدارج ترقی را به سرعت پیمود و در سال 1329 نخست وزیر ایران گردید. رزم آرا می خواست مسئله نفت را با قرارداد جدیدی حل کند اما چون این موضوع مورد قبول مردم، به ویژه فراکسیون جبهه ملی در مجلس شورای ملی نبود، در تاریخ 16 اسفندماه 1329 مورد اصابت گلوله خلیل طهماسبی یکی از طرفداران جمیت فدائیان اسلام – قرار گرفت و در دم جان سپرد. پس از مرگ رزم آرا، حسین علا، نخست وزیر شد و بعد از چهل روز استعفا کرد و دکتر مصدق نخست وزیر گردید.
ب-جمال امامی و عبدالقدیر آزاد نماینده مجلس بودند و با دکتر مصدق مخالفت می ورزیدند
ج-اورل هریمن نماینده مخصوص رئیس جمهور آمریکا روز 23 تیرماه 1330 وارد تهران نشد. هنگام ورود او به تهران تظاهرات پرشکوهی بر علیه او و آمریکا در تهران – به ویژه در میدان بهارستان- صورت گرفت و در نتیجه چند نفر زخمی و کشته شدند.
3- در هفته نامه "سپهر" گاهی اشعاری که با موضوع روز بستگی داشت منتشر می شد.
سفرنگ بینش
صاحب امتیاز و مدیر مسئول: فرج الله بینش زنجانی
توضیحات:
1-آقای سیدعطا الله مجدی یکی از همنشینان بینش زنجانی که "سفرنگ" را دیده به نگارنده گفت:
این نشریه به صورت پلی کپی تهیه می شد و تمام مطالب آن اعم از نظم و نثر به قلم بینش بود.
هم چنین آقای شکرالله مدنی استاد خط دبیرستان ها گفت:
"سرلوحه برخی از شماره های سفرنگ را من خوش نویسی می کردم."
2-فرج الله بینش زنجانی فرزند اسعدالله در سال 1298 شمسی در زنجان متولد شد و پس از دریافت کارنامه دوره اول دبیرستان، در اوان نوجوانی – حدود 20 سالگی – به اراک کوچید و به استخدام اداره فرهنگ درآمد. ابتدا آموزگار روستا شد و پس از انتقال به شهر و چند سال خدمت، به ریاست دبیرستان رسید و تا پایان خدمت خود در این سمت باقی ماند. هنگامی که راقم این سطور در دبستان عظیمی دانش آموز سال ششم ابتدایی بود. سال تحصیلی 27-1326 بینش ریاست مدرسه را به عهده داشت و گاهی نیز تدریس دروسی را به عهده می گرفت.
بینش به طور مادرزاد سفید موی بود و با کمک دو عینک قطور به سختی مطالعه می کرد.
خصلت بارز بینش مبالغه و افراط در وطن پرستی و شاه دوستی بود. درسال 1329 که جنازه رضا شاه را به تهران می بردند. قطار حامل جنازه مدتی در اراک توقف کرد. ابراهیم دهگان که شاهد مراسم بوده است می نویسد:
"آقای بینش زنجانی هم با حالت گریان اشعاری را که خود سروده بود ایراد نمودند- و قصیده ای که در لوح فلزی با خط برجسته در قاب خاتم قرار داشت از طرف فرج الله بینش تقدیم گردید."
با توجه با این خصلت بینش تا حدودی می توان حدس زد که مطالب مندرج در "سفرنگ" چه نوع مطالبی بوده است.
فرج الله بینش به حزب توده- به ویژه بعد از وقایع آذربایجان- عناد کین توزانه داشت و مخالفت خود را همه جا بیباکانه اعلام می کرد.
پس از سقوط دوت خود مختار آذربایجان – به ویژه آذربایجانی ها- این فتح و پیروزی را تهنیت گفتند و شاه و نخست وزیر- احمد قوام السلطنه- را ستودند. از آن جمله شهریار و ملک الشعرای بهاری قصایدی در این مورد ساختند.
سمنگان
صاحب امتیاز و مدیر مسئول: حسین محسنی سجادی
سردبیر: تحت نظر هیات تحریریه
سال انتشار: 1330
ترتیب انتشار: هفته نامه
روز انتشار: شنبه
تعداد صفحات: 4
قطع: 30*42
تک شماره: 2 ریال
نشانی: خیابان شاهپور پاساژ خانبلوکی
گسترده توزیع: محلی
توضیحات:
1- حسین محسنی سجادی فرزند حاج میرزا محمود (پسر حاج آقا محسن) در سال 1321 هجری قمری تقریبا برابر با 1291 هجری شمسی در اراک به دنیا آمد و پس از اخذ دیپلم علمی، چون نیاز به کار دولتی نداشت به استخدام دولت در نیامد و روزگار خود را از طریق کشاورزی می گذراند.
تا پیش از اصلاحات ارضی اراک یکی از بزرگترین فئودال نشین های ایران به شمار می آمد و در میان مالکان بزرگ، دو خانواده "بیات و محسنی"بیش از دیگران در امور شهر دخالت داشتند.
نمایندگی مجلس مجلس شورای ملی قبایی بود که بیشتر اوقات بر دوش افراد این دو خانواده می افتاد.
حاج عباسقلی سهم الملک و مرتضی قلی خان و عزت الله خان از خاندان بیات جمعا 13 دوره نماینده اراک در مجلس شورا بودند.
درسال 1330 که مصادف با انتخابات دوره هفدهم بود سه گروه جهت نمایندگی با یکدیگر مبارزه انتخاباتی کردند.
– حسین خاکباز و حسین سراج حجازی
– عزت الله بیات و حبیب الله بیک لیک
– محمدرضا قدوه
طرفداران جبهه ملی در اراک از نامزدی عزت الله خان بیات و حبیب الله خان لیک حمایت می کردند و در نشریه خود "قیام اراک" نقطه نظرهایشان را منعکس می ساختند و از طرف دیگر طرفداران دسته اول از جرایدی همچون سمنگان و مدنی و زبان اراک" بهره می گرفتند و مردم را تشویق به شرکت در انتخابات به نفع کاندیدای خود می کردند، از این جهت میان نویسندگان "قیام اراک" و "سمنگان" جدال قلمی شدید رواج داشت.
2- در آن زمان مطبوعات آزادترین دوره خود را داشتند. مطبوعات ایران و اراک در میان سال های 32-1320 از نظر محتوا پنج نوع و به شرح زیر بودند:
– مطبوعات تاریخی، ادبی، علمی و فرهنگی
– مطبوعات ملی
– مطبوعات چپ
– مطبوعات محافظه کار (بی طرف)
– مطبوعات افشاگر
و به هنگام بررسی مطبوعات اراک نمونه ای از هر کدام ارائه نمودیم و سرمقاله گردانندگان هفته نامه "سمنگان" در عین حال که از وجود جراید هتاک گله دارند، اما خود نیز همان راه را طی می کنند و به عنوان نمونه جمله هایی از سر مقاله 34 آن را-جهت تایید گفتار خود- نقل می کنیم.
در این سرمقاله خطاب به آقای فرماندار است، چنین می خوانیم:
"شاید بهتر از ما بدانید که غیر از هفتاد یا هشتاد نفر اعضا، جمعیتی که حضرت آیت الله کاشانی مکرر در مکرر از انتساب به آنها تبری فرموده اند و کمیته مرکزی یعنی بانیان و موسسین آن را دلالی ورشکسته و پسر ملارضا مسگر معلوم الحال که … و قصاب زاده ای که تعارف معمولی و سلام و علیکش چالمیدانی است و الفاظ رکیک چهارپاداری است و از بی بند و برای وزارت فرهنگ و اولیا، خواب رفته آن تربیت و سرنوشت دختران عفیف و جوان بی گناه و مستعد این شهرستان را به او سپرده اند."
"این باند رسوا و ماجراجویی که تا به حال از مقررات شهربانی و دستورات کلی که به منظور نظم همگانی صادر شده سرپیچی نموده اند و …"
"شهرستانی که حزب مترقی و جمعیت شناسی آن را مشی اراذل و رجاله بی آبرو که علاوه بر سوابق سراپا ننگ و افتضاحشان، سرکرده و موسسین آنها در پشت اطاق دفتر کمیته مرکزی از دختر بدبخت طبقه سومی عنفاً ازاله بکارت کند و در ملا عام جلوی چشم روسا، کلانتری و ده ها پاسبان بدون ذره ای شرم و حیا، طفل هفت ساله ای را چون بزغاله بر زمین کوفته تا در مقدم زاده ملارضا مسکر قربانی نماید و علنا با کارد قصابی با پاسبان و ماموران انتظامی گلاویز شده به شهربانی و اسلحه خانه حمله نمایند و پاسبان نجیب یا نماینده دستگاه انتظامی کشور را در حین انجام وظیفه به قصد کشت در جلو لانه جمعیت شان لگد کوب نمایند و …"
"پس چرا امروز کثیف ترین، رذل ترین و جبار و بی سوادترین مالکین این شهرستان بلکه این کشور را کاندید خود ساخته و عملا به خان گردن کلفت، ماجراجو، بی سوادو ستم پیشه ای گرویده اند که…"
"در خاتمه ما جناب آقای فرماندار و دیگر مسئولان امر را مطمئن می سازیم که اجتماع و دسته بندی این باند معلوم الحال و نفرات اجیر شده و فعالیت آنها در زیر ماسک جمعیت (طرفداران جبهه ملی) فقط و فقط برای بردن نفع و گرفتن شکر و انحصار و اخفاف بر مردم بوده و شناختن و اجازه فعالیت دادن به آنها ظلم فاحشی است بر ناموس ملیت و مذهب و تجاوز مسلمی است بر حقوق مردم."
3- منظور از عنوان های "مسگرزاده و قصاب زاده و تاجر ورشکسته" در عبارات فوق به ترتیب محمد تقی و محمد علی صفاری و سید مرتضی هزاوه ای و حاج محمد اسماعیل دلیلی می باشد.
4-هنگامی که اسناد خانه "سدان" رئیس شرکت نفت در تهران به دست نیروهای ملی افتاد معلوم شد که برخی از روزنامه نگاران وجوهی از شرکت نفت دریافت می کردند و بعضی نیز با صرف شام یا نهار خواسته های کمپانی نفت را در روزنامه خود منعکس می ساختند. یکی از این نشریات، نشریه "جانسپاران" بود که از کمپانی مستمری دریافت می کرد.
سندان
صاحب امتیاز و مدیر مسئول: حسن تهرانچی
سردبیر: تحت نظر هیات تحریریه
سال انتشار: 1330
ترتیب انتشار: هفتگی
روز انتشار: چهارشنبه
تعداد صفحات: 4
قطع: 30*42
مشی: ارگان طرفداران حزب توده در اراک
توضیحات:
حسن تهرانچی فرزند سید علی در سال 1297 شمسی در اراک به دنیا آمد تحصیلات دبیرستانی خود را به پایان رساند و موفق به دریافت دیپلم علمی شد. ابتدا کارمند اداره نان و غلات گردید و سپس به اداره دارایی منتقل و سرانجام کارمند اداره کار شد و دو سال پیش از انقلاب بازنشسته شد. آقای تهرانچی در گفتگویی به ما گفت:
در سال 1330 همراه آقای محمدرضا قدوه عضو برجسته حزب توده که در وزارت فرهنگ نفوذ فوق العاده ای داشت به وزارت فرهنگ رفتیم و امتیاز هفته نامه "سندان" تا سال 1332 ادامه داشت و بعد از کودتای 28 مرداد در محاق تعطیل افتاد واکنون پس از گذشت سال ها چیزی از 2- هیچ حزبی در ایران به اندازه حزب توده فعالیت فرهنگی نداشت. این حزب در طول دوران فعالیت خود به ویژه در سال های 32-1320 با انتشار جراید گوناگون طبقات مختلف مردم را با آرمانهایش آشنا می کرد. هم چنین تشکیلات وابسته به این حزب نظیر جمعیت هواداران صلح" نیز هر یک جریده ای داشت که در نهایت خواسته های حزب را منعکس می کرد.
3- در سال 1311 مقرر شد که تغییراتی در عهدنامه دارسی داده شود. چون مذاکرات دولتمردان ایران با نمایندگان کمپانی نفت طولانی شد. رضا شاه عصبانی گردید و متن قرارداد را در بخاری منزلش انداخت و سوزاند و آن گاه دولتمردان را وادار کرد تا قرارداد دیگری با نمایندگان کمپانی منعقد نمایند، کسانیکه در این کار دخالت داشتند عبارت بودند از: سید حسن تقی زاده وزیر دارایی، محمد علی فروغی (ذکا الملک) وزیر امور خارجه، علی اکبر داور وزیر دادگستری، حاج مخبر السلطنه هدایت نخست وزیر و عبدالحسین تیمور تاش وزیر دربار، طبق این قرارداد منافع نفتی ایران به مدت شصت سال در اختیار دولت انگلیس قرار گرفت.
در سال 1326 تبریز سید حسن تقی زاده را به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب کردند. در موقع تصویب اعتبارنامه ها نمایندگان از او خواستند که درباره آن قرارداد توضیحی بدهد. تقی زاده در پاسخ گفت که در آن موقع هیچ یک از ما علامت اختیاری نداشتیم و ما آلت فعل بودیم نه فاعل آن. از آن زمان عنوان آلت فعل علامت مشخصه تقی زاده شد.
4- حزب توده در ابتدای کار با دکتر مصدق مخالف بود و او را عامل امپریالیسم آمریکا می شمرد . پس از وقایع سی ام تیر ماه حزب توده سیاست خود را تا حدودی تصحیح کرد ولی هیچ گاه با دکتر مصدق موافقت اصولی نداشت . در سال 1336 که حزب توده پلنوم وسیع خود را در مسکو تشکیل داد با اعتراف به اشتباهات گذشته خود، روش حزب را در مقابله با حکومت ملی دکتر مصدق تقبیح کرد.
5-در سال 1330 محمدرضا قدوه نامزد نمایندگی دوره هفدهم مجلس ملی از طرف حزب توده بود. انتخابات این دوره به علت اختلافات شدید محلی در اراک انجام نشد. و اگر هم انجام می شد با نفوذ فوق العاده ای که فئودال ها در اراک داشتند، قدوه برنده انتخابات نمی گردید.
6- قدوه جهت اعلام مواضع خود و مالا حزب توده دو میتینگ دوم در "زمین فوتبال" و چون حزب توده مخالفان بسیاری داشت هر دو میتینگ با خشونت و زد و خورد توام شد.
صدای اراک
صاحب امتیاز و مدیر مسئول: حسن نجم زاده
سردبیر: محمد علی نجم زاده
سال انتشار: 1330
ترتیب انتشار: هفته نامه
تعداد صفحات: 4
گستره توزیع: محلی
توضیحات:
حسن نجم زاده در سال 1298 به دنیا آمد و پس از اخذ گواهینامه سال سوم دبیرستان (سیکل اول) به کسب آزاد پرداخت و هم اکنون نیز به کار اولیه خود مشغول است.
آقای حسن نجم زاده به ما گفت:
در سال 1330 که اوج مبارزات سیاسی مردم در استیفای حقوق خویش از شرکت غاصب نفت بود، به تشویق برادرم محمد علی امتیاز "صدای اراک" را گرفتم و با اشتیاق قدم به عرصه مطبوعات گذاشتم. ولی متاسفانه در اثر اختلافات شدید و تنگ نظری برخی از همکاران مطبوعاتی توانستیم بیش از هفت هشت شماره از "صدای اراک" را منتشر کنیم. سرمقاله های روزنامه را بیشتر من و برادرم می نوشتیم و از همکاری صمیمانه آقایان حسین واعظ زاده وکیل دادگستری و سید علی نجفی زاده (سعید) بهره مند می شدیم. هدف ما از انتشار این هفته نامه این بود که اولا در حد خود دانش سیاسی مردم را بالا ببریم و ثانیا با افشاگری های صادقانه مشکلات شهر را به اطلاع مقامات ذی ربط برسانیم. تیراژ "صدای اراک" هر هفته در حدود 150 شماره بود که به وسیله دوستان و آشنایان در سطح شهر پراکنده می شد.
طاهر
صاحب امتیاز و مدیر مسئول: سید رضا شکرایی
سردبیر: ابوالفضل موحد
توضیحات:
1- ابوالفضل موحد محسنی فرزند حاجی آقا ابراهیم موحد محسنی و نوه حاج آقا محسن بود. از آنجا که رضا شکرایی اهل قلم نبوده سردبیر هفته نامه امور نوشتاری آن را انجام می داد و چون هفته نامه به مناسبت انتخابات دوره هفدهم قدم به دنیای مطبوعات گذاشته بود. از نامزدی حاج محمد خاکباز حمایت می کرد.
2-از این هفته نامه نمونه ای به دست نیاوردیم ولی کسانی که آن را دیده و مطالعه کرده متفقا بر این عقیده اند که زبان "طاهر" بر خلاف اسمش بسیار ناپاک بود. چون سیدرضا شکرایی پدر جعفرشکرایی صاحب امتیاز و مدیر مسئول "زبان اراک" بود به احتمال زیاد هفته نامه طاهر نیز همان راهی را می پیمود که "زبان اراک" طی می کرد و ما توضیحاتی درباره آن قبلا دادیم. ابیات زیر قسمتی از بحر طویل آن نشریه است که آقای دکتر رحمان کارگشا برای ما قرائت کردند:
شاه داماد سلام
شاخ شمشاد سلام
بر و بچ آت سر حالن
ارد امسال تو جواله
بهتر از اون دو سه ساله
شاه دوماد دو صد شکر
که کیف ات سر حاله
رعیتات گندم می کارن؟
تخم چنتا برمی دارن؟
(منظور از شاه داماد عزت الله خان بیات که داماد مصدق بود.)
فرتاب
صاحب امتیاز و مدیر مسئول: اسماعیل فردوس فراهانی
این نشریه منتشر نشده است.
توضیحات:
1- جریده "فرتاب" در فهرست غلامحسین صالحیار به نام فردوس فراهانی ثبت شده و ولی هیچ یک از دوستان و آشنایان و هم نشینان او اطلاعی از آن نداشتند.
2-لغت "فرتاب" در فرهنگ معین، لغتنامه، برهان قاطع، لغت فردوس دیده نشده.
فرهنگ نفیسی "فرتاب"را "افشا و آشکار کردگی" معنی کرده بنابراین احتمال ساختگی بودن آن بسیار است و چون فردوس فراهانی به این قبیل لغات دلبستگی داشت و نصابی هم برای لغات پارسی درست کرده بود، این لغت را خود برگزیده بود.
3- فردوس فراهانی از شعرای نامدار معاصر اراک است.
4-دلبستگی فردوس فراهانی به لغات فارسی را از این عبارت او می توان دریافت:
… گر چه به طوری که در شش ماهه اخیر امسال کلیه نوشتجات و مراسلات من که به دوستان نوشته ام و در نزد آنان موجود است حمایت می کند، تصمیم گرفته ام در آثار خود به کلی از استعلام لغات اجنبی پرهیز کرده، فقط به پارسی خالص چیز بنویسم…"
قیام اراک
صاحب امتیاز و مدیر مسئول: محمد تقی صفاری
سردبیر: مهندس حسین دستوری
مدیر داخلی: سید مرتضی هزاوه ای
ترتیب انتشار: هفته نامه
دوره انتشار: 32-130
روز انتشار: پنجشنبه
تعداد صفحات: 4
قطع: 30*43
نشانی: روزنامه افق اراک
مشی: ارگان طرفداران جبهه ملی اراک
توضیحات:
1- آقای محمد علی صفاری برادر محمد تقی صاحب امتیاز و مدیر مسئول هفته نامه قیام اراک در گفتگویی به ما گفت:
پس از صعود دکتر مصدق به نخست وزیری جبهه ملی فعال شد و ما جمعیت طرفداران جبهه ملی را اراک تشکیل دادیم.
طرفداران این جمعیت در اراک ابتدا حدود پنجاه شصت نفر بودند که از اهداف جبهه ملی دفاع می کردند و بعد از مدتی گروه کثیری به ما پیوستند. ما برای گسترش مناسبات خود مالا جبهه ملی با مردم،اقدام به نشر روزنامه کردیم، و چون آقای رضا قلی فولاد وند مدیر هفته نامه "افق اراک" از همفکران ما بود، قسمتی از دفتر "افق اراک" را در اختیار ما گذاشت. هفته نامه "قیام اراک" تا مرداد سال 1332 مرتبا منتشر می شد و تیراژ آن در هفته حدود پانصد شماره بود. سرمقاله های "قیام اراک" بیشتر توسط سردبیر مهندس حسین دستوری و رضا قلی فولادوند و سید مرتضی هزاوه ای نوشته می شد و مقالات حسین واعظ زاده را هم زیب بخش روزنامه رسمی می کردیم. آقای عباس حمیدیان نیز یکی از دوستان ما و از طرفداران جبهه ملی بود و با ما همکاری صمیمانه داشت. پس از 28 مرداد و هجوم شاه پرستان به دفاتر و جراید ملی، قسمت اعظم آثار موجود در دفتر هفته نامه از میان رفت و آنچه که باقی مانده بود در سختگیری های بعدی معلوم شد.
این نکته را هم اضافه کنم که چون برادرم ساکن تهران بود امور روزنامه را در اراک من اداره می کردم.
2-تاکنون پیرامون هفته نامه هائب که در دوره دکتر مصدق از حکومت ملی دفاع می کردند به کرات سخن گفتیم و از تکرار آن خودداری می کنیم.
3- وکلای اراک در دوره شانزدهم مجلس شورای ملی حسین خاکباز و یوسف شکرایی بودند، و انتخابات اراک در دوره هفدهم به سبب اختلافات شدید محلی انجام نشد. کاندیدای دوره هفدهم، مجلس شورای ملی از سوی جبهه ملی در اراک عزت الله خان بیات و حبیب الله بیک لیک بودند که هر دو از فئودال های بزرگ اراک به شمار می آمدند، با این تفاوت که عزت الله خان بیات داماد دکتر مصدق بوده و رفتار حبیب الله بیک لیک با مالکان دیگر تفاوت داشت.
مدنی
صاحب امتیاز و مدیر مسئول: دکتر سید احمد مدنی
مدیر مسئول: حسین محسنی
سردبیر: تحت نظر هیات تحریریه
ترتیب انتشار: هفته نامه
سال انتشار: 1330
روز انتشار: شنبه
تعداد صفحات: 4
قطع: 30*42
تک شماره: 2ریال
نشانی: خیابان شاهپور پاساژ خانبلوکی
مشی: بی طرف- (تنویر افکار عمومی و خدمت به همشهریان عزیز)
توضیحات:
1-دکتر احمد مدنی فرزند حاج سید هاشم مدنی دکتر داروساز و کارمند بهداری اراک بود و همچنین امتیاز یکی از داروخانه های اراک را نیز داشت، تا آنجا که دکتر مدنی را می شناسیم وی اهل روزنامه نگاری نبود و توانایی نگارش مقالات روزنامه را نداشت. به همین جهت حسین محسنی سجادی که امتیاز هفته نامه "سمنگان" را داشت، مدیریت این هفته نامه را به عهده گرفته بود تا هم در نگارشات مقالات به دکتر مدنی کمک برساند و هم دیدگاه های سیاسی خود را در آن منعکس نماید. بنابراین هفته نامه "مدنی" از نظر روش و هدف و نوع مقالات چیزی در حد و خط "سمنگان" که قبلا آن را معرفی کرده بودیم به شمار می آید.
2- این هفته نامه ظاهرا منتسب به هیچ دسته و تشکیلاتی نبوده و هدفش صرفا تنویر افکار عمومی و خدمت به همشهریان عزیز قلمداد شده است. اما با توجه به شخصیت مدیر مسئول آن حسین محسنی سجادی که یکی از نوادگان حاج آقا محسن بود، نمی توان ادعای فوق را قبول کرد.
3-از میان مقالات شماره ای که در اختیار ماست مخصوصا سرمقاله فوق را آوردیم تا روش پاره ای از مالکان و فئودال ها را نسبت به کشاورزان که در آن ایام منحصرا "رعایا" نامیده می شدند نشان بدهیم.
ابوتراب جلی این روش را در قطعه کوتاهی آورده است:
تحصیل علوم رایگان نیست
جز خاص بزرگ زادگان نیست
یک بچه حق ندارد
پا داخل مدرسه گذارد
او را چه به خواندن و نوشتن
او بهر در وخوش است و کشتن
او را چه به درس و مشق و تحصیل
باید که به دوش او بود بیل
4-درسال 1330 که دکتر مصدق نام ایران را به سر تا سر آفاق برده بود کلیه نشریات ایران – به جز نشریات و جراید وابسته به حزب توده- از دولت ملی حمایت می کردند. این حمایت گاه از روی اخلاص و علاقه بود. و گاه برای پوشش اغراض شخصی و دسته اخیر اگر جز این می کردند مورد نفرت شدید مردم قرار می گرفتند. بنابراین اگر در برخی از نشریات آن زمان حمایتی از حکومت ملی شده باشد، باید به چشم تردید به آن نگریست.
5-از جمله سخنورانی که در آن زمان با جراید همکاری می کردند و اشعار خود را منتشر می ساختند، یکی سید نورالدین نواب بود که اشعارش در بیشتر نشریات منتشر می شد. ما نیز برای آن که یاد او را گرامی بداریم بیتی از قصیده وطنیه او را از هفته نامه "مدنی" می آوریم.
وطنیه
از وطن خواهی وطن گردد سراسر گلستان
ملت و دولت بود خرم دل و روشن روان
مفتش ایران
مدیر و صاحب امتیاز: سید نورالدین مکی عراقی (ایرانمدار)
سردبیر: ابراهیم راه نجات
توضیحات:
این نشریه ابتدا در اصفهان و به مدیریت و صاحب امتیاز سید نورالدین و سردبیری ابراهیم راه نجات و مدیر مسئولی ادیب حضور منتشر شده است.
در سال 1310 مدیر "مفتش ایران" به اراک می آید و آن را به همان نام منتشر می کنند که مورد اعتراض قرار می گیرد و نام آن را به "تمدن ایران" تغییر می دهند. در این موقع مدیر داخلی آن سید محمد اطائبی بوده است.
ابراهیم دهگان ذیل حوادث سال 1310 اراک چنین می نویسد:
"اواسط تیرماه بود که سید محمد کرهرودی (اطائبی) در محل شهر اراک روزنامه ای به نام مفتش ایران انتشار دادند. بعدا توقیف و به نام تمدن ایران منتشر گردید. تا حدود سی شماره تا همین سال از روزنامه او دیده شده است.
مراسم و مسلک این نشریه در ذیل عنوان آن چنین است:
"این جریده سیاسی – اخلاقی- علمی- ادبی- اقتصادی- فکاهی و اجتماعی و تفتیش در تمام ایالات و ولایات ایران است:
"با این همه روزنامه بیش از یک روزنامه محلی نیست و مندرجات آن غالباً یک مقاله مختصر و ترجمه های کوچک و حوادث محلی عراق و مختصری اخبار داخله یک قطعه شعر و غزل و بقیه آن عبارت از آگهی های ثبتی است."
سید نورالدین عراقی ایرانمدار- ملقب به ادیب حضور و مشهور به مفتش ایران فرزند حاج سید محمد علی عراقی از علمای معروف زمان خود بود. سید نورالدین پس از کسب علوم مقدماتی به بیروت رفت و در 22 سالگی به درجه اجتهاد رسید و با زبان فرانسه آشنایی کامل پیدا کرد. سید نورالدین در سال 1328 قمری نامه "مفتش ایران"را در تهران منتشر کرد و بعد نماینده مجلس شورای ملی شد. پس از سقوط محمد علی شاه به اصفهان تبعید گردید و نامه "مفتش ایران" را در آنجا به مدت 22 سال منتشر کرد. و در سال 1309 به اراک آمد و اقدام به انتشار نشریه خود در اراک کرد. در این موقع که رضا شاه در نهایت قدرت بود، سید نورالدین مورد حسادت قرار گرفت و شهربانی او را واداشت که نام خود را به ایرانمدار و نام نشریه را به "تمدن ایران" تغییر دهد. ایرانمدار مکی در اواخر عمر ساکن تهران شد و در 21 اسفند ماه سال 1320 در 60سالگی جان در تهران وفات یافت.
سید نورالدین ایرانمدار مکی که در سلک آزادی خواهان صدرمشروطه بوده دوست می داشت که نشریه اش، نشریه ای مترقی و باب میل و پسند آزادی خواهان باشد.
اما از آنجا که در آن ایام استبداد رضا شاه سایه سنگینی روی مطبوعات انداخته بود و او نمی توانست مقالات اساسی خود را منتشر کند. شکوه و شکایت و درددل خود را ار روزنامه نگاری- که به حق درست نیز می باشد- چنین بیان می کند:
"مطبوعات ما هم همه یکی از از دیگری اخذ ارتیکل و خبر کرده و اخبار مداخله و خارجه آنها با تحقیقا یک نحو است و هر گاه اختلافی هم در مطالب باشد فقط عبارت است از اختلافات اعلانات ثبت است آن هم در اسم ناحیه است نه در اصل موضوع. اگر امروز اعلانات جراید نمی بود از عده جراید کاسته می شد و آنهایی که بیشتر به کسب می پردازند از بین می رفتند.و به هر جریده که نگاه می کنید آن را مملو از اعلانات ثبت می بینید. حتی بعضی از جراید به جای سرمقاله و جز از صفحه یک شروع به نشر اعلان ثبت می نمایند. عده جراید در مرکز و ولایت بسیار است و اغلب بلکه تمام آنها بر خوانندگان محترم تحمیل می شوند به طوری که قلیلی فقط برای استفاده از قرائت جریده اشتراک می کنند و اگر اصرار و ابرام ارباب جراید در تحمیل مطبوعات نمی بود هیچ یک از خوانندگان به این قبیل ارواق که به هیچ وجه نفعی ندارد توجهی نمی کردند. تمام این تقصیرات متوجه مردم است زیرا خود مستوجب این می باشند که امروز دارا هستند. هر گاه خوانندگان ارباب فضل و ادب را تشویق می کردند، اگر قدر فکر و قیمت مبادی فاضله و عقاید مقدسه معلوم می شد، اشخاص دنی متصدی این شغل مهم نمی شدند.
مدتی بود که ما روزنامه را به طبیعت واگذار کرده و به تحریر مطالب مفیده اهتمام نمی کردیم زیرا عدم علاقه مردم موجب دلسردی ما بوده و هست ولی فعلا بر اثر اصرار یک عده از اشخاص منور الفکر آزادیخواه این شهر خود را ناگزیر دیده که برای هر شماره جریده مقالات مفیده تهیه و منتشر کنیم.
نامه عراق (اراک)
صاحب امتیاز و مدیر مسئول: باقرموسوی
سردبیر: آخرین سردبیر محمدباقر صدرا
ترتیب انتشار: هفته نامه
دوره انتشار: 1312-1354
روز انتشار: ایام مختلف هفته
تعداد صفحات: 4-6-8
قطع: 30*42
مشی: بی طرف
توضیحات:
1-باقر موسوی یکی از نوادگان حجت الاسلام شفتی در سال 1312 از اصفهان با اراک آمد و چاپ خانه موسوی را که قسمت اعظم وسایلش را از اصفهان آورده بود در اراک دایر کرد سالنامه معارف عراق درباره این نشریه چنین می نویسد:
"این نامه در ابتدای اسفندماه 1312 به مدیریت آقای باقر موسوی و جدیت دسته ای از جوانان منورالفکر به دایره انتشار قدم گذاشته است و در بدو پیدایش دارای صفحه بوده و از 15 مرداد 1313 با مزایای بیشتری در چهار صفحه منتشر گردیده و از آبان ماه 1314 به بعد مصور و مرتبا گراورهای داخلی و خارجی با وضع زیبایی در صفحات آن چاپ می شود.
خیلی جای تاسف است که اهالی عراق با همه لزوم و اهمیتی که روزنامه برای این ولایت دارد آن گونه توجه و اقبالی که انتظار می رفت به این نامه ابراز نکرده و به قرائت و استفاده از آن کمتر می پردازند.
کسر درآمد نامه مزبور را تا حدی درج اعلانات ثبت اسناد و بقیه درآمد چاپخانه موسوی یا بالاخره پشتکار و عشق و علاقه آقای موسوی جبران می نماید."
در پایان شرح فوق اداره معارف عراق از کوشش و استقامت مدیر "نامه عراق" سپاسگزاری کرده و از مردم شهر تقاضا نموده که با همت مردانه موجبات دوام آن را فراهم نمایند.
2-نامه عراق "(اراک) تنها نشریه ای است که با عمر نسبتا طولانی خود قسمتی از تاریخ اراک در صفحاتش جای داده است، این نشریه که به درستی باید آن را دیرپاترین نشریه راراک نامید، از نظر تاریخی سه دوره را پشت سر گذاشته که هر دوره حال و هوی مخصوص به خود را دارد.
آن سه دوره به شرح زیر است:
دوره اول- از آغاز انتشار تا شهریور ماه سال 1320
"نامه عراق" زمانی که آغاز به انتشار کرد که رضا شاه در اوج قدرت بود و با کمک شهربانی تمام جریان های فکری مملکت را زیر نظر داشت. در این دوره که "نامه عراق" حدود هشت سال (1320-1312) ادامه داشت و هیچ خبر و مقاله ای بدون امضای ماموران سانسور چیده نمی شد، و به قول "نامه اراک" – شماره 1375،28/5/1330 اگر در مقاله ای "رضا و تسلیم" نوشته می شد آن را به "محمد جواد و تسلیم" تغییر می دادند، مطالبی که به وسیله جراید در اختیار مردم قرار می گرفت به طور کلی عبارت بود از: پند و اندرز، تشویق مردم به وطن پرستی، عظمت بسیار به ایران پیش از اسلام دادن، و تمام اقدامات را نتیجه مساعی خردمندانه شاه دانستند و او را قائد عظیم الشان ایران نامیدند."
در ایام آنچه که در "نامه عراق" آمده به طور خلاصه عبارت است از:
الف- انعکاس تایید آمیز رویدادها که در نهایت به شاه ختم می شد.
به- داستان "ناهید" به قلم جمال عراقی زاده به صورت پاورقی که از شماره 150 شروع شد و تا شماره 272، سال 1314 ادامه پیدا می کند.
پ- "اسلام و هیات" از هبه الدین شهرستانی به صورت پاورقی ترجمه فردوس فراهانی در 195 قسمت. این پاورقی در شماره 344- شنبه 17 آبان ماه سال 1315 تمام می شود.
ت- ترجمه "تهذیب اخلاق" اثر ابن مسکویه به قلم شاعر و نویسنده اسدالله صمیمی از عضو نامه عراق.
ث- ترجمه "کمال آتاتورک" اثر محمد محمدتوفیق به قلم فردوس فراهانی، این پاورقی بعد از اتمام "اسلام و هیات" شروع می شود.
ج- داستان "گوهر" به صورت پاورقی از حسینقلی مستعان.
چ- در سال 1314سید احمد کسروی با انتشار کتاب"پیرامون ادبیات" عرفانی در ایران برپا کرد. کسانی که مخالف افکار او در مورد شعر و شاعری بودند به مقابله برخاستند و نظرات خود را در جراید منعکس کردند. نویسندگان "نامه عراق" – به ویژه فردوس فراهانی- کسروی را به باد انتقادهای سخت گرفتند که مقداری از آن انتقادها در "نامه عراق" منعکس شده است.
ح-ابوتراب جلی در سال 1316 به اراک آمد و عضو "نامه عراق" شد. از این تاریخ اشعار و آثار او در هر شماره چاپ شده است.
خ- راه آهن سرتاسری ایران روز چهارم شهریور 1317 در محل ایستگاه سفید چشمه (آق بلاغ)- فوزیه بعدی- به هم متصل شد. از این تاریخ عراق به نام ایستگاه مجاورش نامیده شد، و "نامه عراق" هم به "نامه اراک" تغییر نام داد.
د- "نامه اراک" در این مدت سردبیر نداشت ولی اسدالله صمیمی و ابوتراب جلی که ذیل آثار خود" عضو نامه اراک امضا می کردند، امور سردبیری را انجام می دادند به ویژه بباقر موسوی از نظر نگارش و تلفیق عبارات قدرت قلم آن دو شاعر و نویسنده را نداشت.
دوره دوم- بعد از سال 1330 با خروج رضاشاه از ایران- 25 شهریور ماه 1320-دژ مستحکم دیکتاتوری و سانسورمطبوعات فروریخت و نسیم آزادی اوراق مطبوعات را به جنبش آورد. "نامه اراک" نیز با تغییر سیاسی مملکت، دگرگونی هایی در محتوا پیدا کرد و به نقد عمل کرد رضا شاه و عمال او در کشور پرداخت. مثلا در شماره 829 چهارشنبه 16 مهر سال 1320 چنین می خوانیم:
"بیست سال ظاهرسازی به پایان رسید این بنای کاغذی که با زورق و جوهرهای الوان رنگ آمیزی شده بود، با مختصر جنبشی فرو ریخت و معلوم شد که در پس این هیولای فریبنده هیچ نبوده است."
"نامه اراک" در شماره های 1375 و1376 به تاریخ دوشنبه 28 مرداد سال 1330عمل کرد 20 ساله خود را نوشته و به مشکلات و گرفتاری های خود اشاراتی کرده است.
در انتهای این دوره یعنی سال های 32-1330 که مصادف با ملی شدن صنعت نفت بود. "نامه اراک" نیز همگام با بیشتر مردم و جراید کشور خواستار استیفای حقوق ملت از دشمنان خارجی و داخلی شد. شرح فعالیت های ملی باقر موسوی و "نامه اراک" در همان شماره آمده است.
یکی از مسائل عمده آن ایام مسئله انتخابات و مجلس شورای ملی که در اثر اختلافات شدید محلی در اراک انجام نشد. در این رهگذر "نامه اراک" به علت اینکه صاحب امتیاز و مدیر مسئولش – باقر موسوی- اراکی و ساکن اراک نبود، نسبت به این مسئله حساسیت خاصی نداشت و بی طرفانه جراید محلی را دعوت به آرامش و رعایت عفت قلم در تمام موارد می کرد. به طور کلی سال های میان 32-1320 یکی از درخشان ترین ادوار مطبوعات در ایران است و "نامه اراک" نیز از نعمت آزادی های موجود بهره را برده است.
دوره سوم- از 28 مرداد سال 1332 تا پایان کار بررسی این دوره "نامه اراک" را از مقاله محققانه آقای سعید رجبی فروتن نقل می کنیم.
"در سومین دوره انتشار یعنی بعد از کودتای عوامل سازمان های جاسوسی آمریکا و انگلیس و بازگشت پهلوی دوم در سال 1332، نامه اراک به اقتضای سیاست روز خط مشی خود را آرام آرام تغییر می دهد و به تریبون تبلیغ رفرم های سیاسی و اقتصادی شاه مبدل می گردد. روزنامه در این دوران گر چه با جلب همکاری نویسندگان به نام و درج مقالات جدی سعی در پرهیز از عوام زدگی دارد، اما به دلیل عدم اطلاع بایسته از مسائل اراک و ابعاد فاحش عقب ماندگی آن، ناگزیر به انعکاس اقدامات روبنایی سازمان های محلی می پردازد. آن که مجددا سایه شوم خفقان و سانسور در دوران سیزده ساله نخست وزیری هویدا به شدت فضای مطبوعات را تیره می سازد، نامه اراک بیش از گذشته موضوع انفعالی به خود گرفته و نهایتا با جلب ذائقه و سلیقه طبقه متوسط از اراک گریخته، به ارگان غیر رسمی مجمع اراکی های مقیم مرکز مبدل می گردد. خبر سازترین رویداد این دوره که درباره اراک بازتاب گسترده ای داشته اند طرح تاسیس دانشگاه در اراک و حمایت همه جانبه مردم و اعلام آمادگی آنها برای بذل امکانات مادی چشمگیر برای آغاز عملیات دانشگاه می باشد که سرانجام نه از سوی دولت بلکه از جانب جمعی از خیرین اولین مدرسه عالی خصوصی در اراک بنیان گذارده می شود.
نویسندگان فعال این دوره محمد باقر صدرا، حسین شاه زیدی، سید علی نجفی زاده (سعید)، حسین واعظ زاده، فضل الله پروین، دکتر حسن صدر، دکتر اعتماد (محمود)، عبدالحسین دانشپور، محمد جناب زاده، سید شکرالله روشن و ابراهیم دهگان می باشند."
3-از اوایل دهه پنجاه آقای محمدباقر صدرا سردبیر هفته نامه می شود و تغییراتی در محتوای آن پدید می آورد. به طور کلی تا پیش از تصدی آقای صدرا کسانی که عضو هیات تحریریه نشریه بودند و تا حدودی امور سردبیری آن را به عهده داشته اند – بر اساس مندرجات نشریه- عبارتند از: اسدالله صمیمی، فردوس فراهانی، ابوتراب جلی، سید علی نجفی زاده.
4-آخرین شماره "نامه اراک" در تاریخ چهارشنبه یکم بهمن ماه 1354 منتشر شده است.
ندای اراک
صاحب امتیاز و مدیر مسئول: محمود گودرزی
سردبیر: تحت نظر هیات تحریریه
ترتیب انتشار: هفته نامه
سال انتشار: 1330
روز انتشار: سه شنبه
تعداد صفحات: 4
قطع: 30*42
مشی: بی طرف
توضیحات:
1- با تمام تلاش و کوششی که انجام دادیم اطلاعی از زندگی صاحب امتیاز روزنامه "ندای اراک" به دست نیاوردیم. در نتیجه شخصیت محمود گودرزی برای ما ناشناخته ماند.
باستناد به شماره دو هفته نامه "ندای اراک" که در اختیار ماست استباط ما این است که گرداننده این نشریه- که بی طرفی خود را در سر لوحه روزنامه ثبت کرده است- طرفداران دهقانان مظلوم و مخالف فئودال های ستمگر و هیات حاکمه فاسد و نالایق است. جهت تایید استنباط خود بخش هایی از مقاله (م. گ) احتمالا محمود گودرزی را بی کم و کاست از همان شماره در این جا نقل می کنیم.
"مردمان ستمدیده دهات و قصبات از مرحمت اولیای امور ناصالح به طوری مرعوب مالکین و خان های بی شرم و بی وجدان و بی رحم شده اند که دیگر توانایی دفاع از حق مشروع و حفظ شئون ملی خویش را در مقابل آن فئودالیست های لرد ماب ندارند!!!
"من نمی دانم چرا این اربابان بی انصاف و بی رحم متوجه عواقب وخیم کشته های خویش نمی باشند؟!!!"
"شما فئودال های بی مروت فکر نمی کنید که از منافع زحمات و مشقات همین دهقانین عریان و گرسنه است که کاخ های عظیم چند اشکوبه در خیابان های درجه یک تهران و شهرستان های ایران ایجاد نموده اید؟!!"
"شما لرد صفتان بی پرنسیب هنگامی که رعایای بدبخت را که کم از حیوانات نمی دانید به کلی فراموش و از یاد می برید من با نظر بی غرضانه به شما می گویم که اگر در آتیه کشور تاریخی ایران به طرف کمونیزم سوق داده شود مسبب اصلی شما مردمان عیاش و عوام فریب و طماع می باشید؟!!!"
2-حسین مکی از طرف و به درخواست قوام السلطنه نخست وزیر ایران نماینده اراک در دوره پانزدهم مجلس شورای ملی شد و در دوران حکومت ملی ابتدا از طرفداران دکتر مصدق بود و به هنگام خلع ید از شرکت نفت خدماتی انجام داد و مردم به او لقب "سرباز فداکار" دادند. پس از وقایع 30 تیر سال 1331 حسین مکی با چند نفر دیگر به گروه مخالفان دکتر مصدق پیوست و مردم عمل ناپسند او را با لقب "سرباز خطاکار" پاسخ دادند.
3-استوکس مهردار سلطنتی انگلستان در جهت مذاکره پیرامون مسائل نفت به ایران آمد و با دست خالی به انگلستان مراجعت کرد.
هدی
صاحب امتیاز و مدیر مسئول: بوتراب هدایی
سردبیر: ابوتراب هدایی
دوره انتشار: آبان 1331 تا تیرماه 1332
روز انتشار: پنجشنبه
ترتیب انتشار: ابتدا هفتگی و سپس هر 15 روز یک بار
تعداد صفحات هر شماره: 10تا 24
تعداد مجلدات: 56 شماره
قطع: رقعی
بها: 5/2ریال
مشی: دینی
توضیحات:
1- ابوتراب هدایی، صاحب امتیاز و مدیر مسئول و سردبیر مجله هدی مرد فاضل و دانشمندی بود وی در میان سال های 30-1329 به سمت دبیر به اراک آمد و نگارنده این سطور در همان سال ها افتخار شاگردی وی را در دبیرستان داشت. هدایی خطیبی توانا، نویسنده ای چیره دست و شاعری صاحب قریحه بود و با این سه نیرو سعی در اشاعه اسلام
هدایی زبان عربی را به خوبی می دانست و حاصل این دانش به صورت زیر در مجله هدی منعکس شده است.
اسو. الصدق النمیمه: بدترین راستگویی سخن چینی است.
انتباه العیون لاینفع مع غفله القلوب: بیداری چشمان با غفلت داهای آدمیان سودمند نباشد.
ب-فرهنگ هدی که ترجمه و تلخیصی است از سرالادب ثعالبی و در توضیح آن آمده است: "این کار علاوه بر آن که طبعا موجب ازدیات دانش خوانندگان است به منظور ما که آشنا کردن مسلمین است به زبان قرآن کمک خواهد کرد."
نمونه ای از فرهنگ هدی
عقار: هر چه در بیابان روید
حصن: هر جایی که در دسترس به آن چه داخل آن است نباشد
قضا: داوری
غزا: جنگ
دثار:آن چه روی لباس زیر (شعار) پوشیده شود.
ج- ترجمه "بطله کربلا" تعریف دکتر بنت الشاطی مصری، به نام "دلیر کربلا زینب کبری" که از سال دوم به صورت پاورقی در آن مجله چاپ شده است. نمونه کوتاهی از آن ترجمه را دراین جا می آوریم.
"روزگار پس از پیغمبر در حال سنگینی با حزن و اندوه می گذرد. زینب نزد بستر مادر رنجورش با حال حسرت و بیم و مهر نشسته، خانه ای را پرده ای از حزن و گرفتگی پوشانیده، تاریخ یاد نکرده است که فاطمه پس از پدر تا هنگام مرگ خندیده باشد، و یا بستر خود را ترک کرده باشد مگر برای گریه و ندبه به نزد قبر پیغمبر."
2-قسمت اعظم مطالب مجله هدی به قلم هدایی و پیرامون مسائل مذهبی است که به صورت مقاله و مناظره در مجله چاپ شده اند. مطالب علمی مجله توسط دکتر علی مهجوری رئیس بهداری آموزشگاه ها و نجم الدین ملیحی دبیر فیزیک دبیرستان ها نوشته می شد.
3- هدایی اخلاقا اهل سیاست نبود و به همین جهت مقاله هدی کمتر به مسائل سیاسی می پرداخت و اگر گاهی مطلبی پیرامون سیاست روز در مجله هدی آمده باشد برای استفاده دینی آن است.
3- هدایی هم از شعر شاعران پیشین نظیر حافظ و صائب استفاده می کرد و هم اشعار شاعران جوان را جهت تشویق منتشر می ساخت. اشعار مندرج در مجله هدی بیشتر جنبه
ارشاد و هدایت دارند.
با نوک مژه خار مغیلان رفتن
بر آهن تفته تن عریان خفتن
در مذهب من هزار خوشتر از آن
کز بهر دو نان ثنای دو نان گفتن
نمونه ای از شعر شاعران جوانی که با این مجله همکاری می کردند.
دنیا به هیچ کس نشنیدم وفا کند
دیدم ولی به چشمدها جفا کند
مردی کجاست تا نشود پای بند او
اندر زمان کیست که این ادعا کند
دنیا نه جای زیستن و دل نهادن است
مردی کجاست دامن آن را رها کند
انسان خوان که بهر درم پیش ناکسان
هر دم به عجز قامت موزون دو تا کند
نزد خسان تو حاجت خود می بری چرا؟
دارو از آن بخواه که دردت دوا کند
جانم فدای آن که به پاس عطای حق
هر شب به درگه گرمش التجا کند
راه دراز مرگ طریقی است پر خطر
کاید از لطف و گوش به اندرز ما کند
منابع و مآخذ:
1- تاریخ جراید و مجلات ایران. محمدصدر هاشمی
2- چهره مطبوعات معاصر ایران. غلامحسین صالح یار
1